live | ذهنیت خالق یا ذهنیت واکنش دهنده - صفحه 61

1037 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    لطیفه هستم گفته:
    مدت عضویت: 608 روز

    گام هشتم

    ذهنیت خالق یا ذهنیت واکنش دهنده

    بنام خالق یکتا

    سلام و درود بر پیامبر امروزمان استاد عباس منش و مریم بانوی کم نظیر و دوستان فوق العاده ی هم فرکانسی ام.

    بازم اومدم با نتایج عالی️

    چه خوبه که مریم بانوی عزیزم این گام ب گام خانه تکانی ذهنی رو برامون آماده کرد.دیگه من تصمیم گرفتم مثل اکثریت مردم جامعه فکر نکنم.و تمام تمرکزم به خواسته های زیبای خودم باشه و به ناخواسته ها کلا بی محلی کنم.همینقد ساده قدرت خلق زندگی خودمو دارم

    چقد قشنگ و جالبه برام ک هر چی بیشتر از آگاهی های سایت استفاده میکنم بهتر و راحت تر اون مفهومی رو ک استاد میگه عملی میکنم. ینی وقتی استاد یه سری چیزا رو میگفت من گیج بودم نمیدونستم باید چکاری الان انجام بدم.موضوع واسه خودم سخت و پیچیده کرده بودم ک یه روزی ندای قلبیم بهم گفت اینقد جلز ولز نکن لطیف.اینقد پیچیده ش نکن لطیف. کافیه فقط از خودش کمک بخای بعد از اون روز تا گیج میشدم و استرس میگرفتم ک حالا چکار کنم فوری یادم میومد ک استاد میگه فقط از خودش کمک بخاه و شاخک هاتو تیز کن و اینجوری شد ک کم کم الان دیگه مسیر برام راحت تر شده وقتی استاد میگه الهامات خودش میاد.نتایج خودش میاد.مسیر برات هموار میشه.جهان بصورت صعودی بهت پاداش میده.مدارت ک بالا بره با خداوند هماهنگ میشی. وقتی استاد میگه یاد میگیری کانون توجهت رو ب سمت احساس خوب و تحسین کردن و سمت ارزوهات ببری.یاد میگیری از هیشکی توقعی نداشته باشی.وقتی میگه شرایط کنونی تو حاصل باورهای خودته.

    تازه الان میفهمم اصلا سخت نیست.نیاز نیس من حتما معجزه کردن یاد بگیرم.نیاز نیس من زور الکی بزنم.‍️فقط کافیه روزانه از آگاهی های سایت استفاده کنم.تصمیم ب تغییر بگیرم. سستی و تنبلی نکنم.کم کم خداوند جهان رو مسخر من میکنه و خودش همه چی طبق خواسته های من پیش میره.

    منتظر نتایج قشنگ من باشین

    در پناه خدای منان باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    فروغ شمس گفته:
    مدت عضویت: 1793 روز

    درود بر خداوند زیبایی‌ها، خدای هدایتگر و فرمانروای جهانم

    درود بر استاد گرامی و مریم نازنین و دوستان عزیزم در پروژه خانه تکانی ذهن گام به گام

    گام هشتم: ذهنیت خالق یا ذهنیت واکنش دهنده

    + اگر مثل بقیه مردم فکر می‌کنید و مثل اونا عمل می‌کنید مطمئناً مثل اونا نتیجه می‌گیرید.

    + آدما به طور ناخودآگاه منتظرند یه اتفاقی بیفته، یه حرفی رد و بدل بشه، یه جریانی میاد و اجازه میدن اون جریانه رهبری شون کنه ولی من نخواستم اینجوری باشم و افکارمو کنترل کردم. (اهمیت تقوی و کنترل ذهن).

    + آگاهانه تلاش کردن برای کنترل افکار که مثل بقیه نباشه جریان زندگی خودمون را خلق می‌کنیم و کانون توجهمونو کنترل می‌کنیم.

    + تفکر اشتباه از اونجایی شروع میشه که من قدرتی در مورد خلق زندگیم ندارم.

    + هر کسی که می‌خواد قضاوت کنه و جنجال به پا کنه اول به خودش بگه من خودم این همه اشتباه توی زندگیم نکردم در شرایط‌های مختلف!

    + افرادی که به هر دلیلی به موفقیتی دست پیدا کردند تونستن افکارشونو کنترل کنند.

    + اگر من به چیزهای ناجالب توجه کنم، چیزهای ناجالب بیشتری توی زندگیم میاد بنابراین افکار و توجهمو کنترل کنم.

    + با هر منطقی با هر دلیلی اگر به چیزی توجه می‌کنی که نمی‌خوای توی زندگیت اتفاق بیفته، داری با دست خودت همون شرایط رو وارد زندگیت می‌کنی.

    + اگر شما برید توی فضای مقاومت کردن و درگیر کردن خودتون توی بحث و جدل ها، دارین اونو به زندگیتون دعوت می‌کنین، حالا شرایط جالب نیست آگاهانه سعی می‌کنیم به اون شرایط ناجالب توجه نکنیم و توجه کنیم به شرایط جالب، اون وقت جهان بدون شک جای شمارو از لحاظ فیزیکی، وقتی که از لحاظ فرکانسی جاتون عوض میشه و مثل بقیه مردم فکر نمی‌کنی از لحاظ فیزیکی هم مثل بقیه مردم توی اونجایی که بقیه مردم هستن نخواهی بود و اون شرایط رو تجربه نخواهی کرد.

    + تمرکزمون رو از روی اشتباهات برداریم و تمرکز رو بذاریم روی زیبایی‌ها. وقتی مثل بقیه فکر نمی‌کنید به خدا مسیرتون از بقیه جدا میشه. نتایج تون، شرایط تون، روابط عاطفی تون، سلامتی‌تون، ثروت تون، همه چی تغییر می‌کنه چرا؟ به یه دلیل ساده اینکه تو تغییر کردی تو مثل بقیه فکر نکردی.

    + اگر اصل کارکرد جهان رو بدونید، خیلی راحت‌تر می‌تونید خودتونو تطبیق بدید با قوانین جهان.

    + ما وقتی توی مسیر قرار می‌گیریم، عملاً دیگه یه سری حرفارو هم نمی‌شنویم. اولش یه ذره نیازِ روی خودمون کار کنیم بعداً اصلاً حرف‌ها رو نمی‌شنویم تازه اگرم بشنویم اصلاً اون مقاومت قبلی رو نداریم یعنی خیلی راحت‌تر می‌تونیم تغییر بدیم ذهن مون رو و به صورت کامل که خیلی تغییر کلی پیدا می‌کنید توی حرف‌هایی که قبلاً می‌شنیدید و آدمایی که قبلاً می‌دیدید، وقتی تغییر می‌کنید اصلاً آدمای درب و داغون نمیان توی زندگیتون یعنی هی اولش کمتر میشن و کمتر می‌شن بعداً دیگه واقعاً نیستند بنابراین بدونید که این مسیر رو با ایمان و باور و تعهد برید جلو به جاهایی که دوست دارید و با فرکانس تون هماهنگ تره هدایت میشید.

    + اگر یه چیزی منو ناراحت می‌کنه سعی می‌کنم تمرکزمو از روی اون بردارم.

    من خیلی شده این کارو کردم و به خودم گفتم که هیچ چیزی ارزش اینو نداره که آرامش منو به هم بزنه و از کنارش گذشتم. و اگر موضوعی هم پیش اومده که ظاهرش ناراحت کننده بوده سعی کردم توی اون حالت ناراحتیم نمونم و ذهن مو با آگاهی های سایت بمباران کردم تا کنترل ذهن قویتری رو در این مسائل بدست بیارم و به لطف خدای مهربان و کار کردنم خیلی بهتر از قبل شدم و نجواهارو خیلی سریع خاموش میکنم و حس خوب زیادی بهم دست میده زمانی که افسار ذهنم رو به دست میگیرم. خدایا شکرت که قدرت خلق زندگی مون رو به خودمون دادی نه،عوامل بیرونی و بی نهایت سپاسگزارم ازت به دلیل قوانین بدون تغییر جهان شگفت انگیزت.

    خدا شکرت به دلیل این آگاهی های بیشتر به خود اومدن که به اصلم بیشتر وصل باشم نه جهان گذرا

    خدایا شکرت به دلیل نعمتهایی که وارد زندگیم میکنی

    خدایا شکرت که این آگاهی هارو از زبان استاد عباس منش بر من جاری میکنی

    خدایا شکرت به دلیل وجود مریم جون و این هدایت زیبایت

    خدایا شکرت به دلیل این کانون فوق العاده توحیدیت

    خدایا تنها تو را می پرستم و تنها از تو یاری می جویم

    مرا به راه راست هدایت فرما

    و گام هایم را ثابت قدم تر بگردان

    ای مالک ملک هستی من

    ای آفرینش من

    ای همه دنیای من

    همه جا تو هستی نظاره گر من

    به خود می بالم که تویی در کنارم

    عاشقتم تا ابد…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    سارا محمدی گفته:
    مدت عضویت: 1473 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    #گام_هشتم

    سوره اسراء – آیه 59

    وَمَا مَنَعَنَا أَنْ نُرْسِلَ بِالْآیَاتِ إِلَّا أَنْ کَذَّبَ بِهَا الْأَوَّلُونَ ۚ وَآتَیْنَا ثَمُودَ النَّاقَهَ مُبْصِرَهً فَظَلَمُوا بِهَا ۚ وَمَا نُرْسِلُ بِالْآیَاتِ إِلَّا تَخْوِیفًا ﴿5٩﴾ و هیچ چیز ، ما را از فرستادن معجزات باز نداشت جز اینکه پیشینیان آن معجزات را تکذیب کردند و به قوم ثمود ناقه دادیم که معجزه‏ اى روشن بود، ولى به آن ستم کردند و ما معجزات را جز براى هشدار دادن به مردم نمیفرستیم.

    «ذهنیت خالق یا ذهنیت واکنش دهنده»

    توانایی اعراض از ناخواسته ها… جهت دهی آگاهانه به کانون توجه

    + اگه مثل بقیه فکر کنی و کانون توجه ات مثل بقیه باشه⬅️ مثل بقیه هم نتیجه می گیری… شرایط حساس کنونی همیشه هست (⁠◠⁠‿⁠◕)… منتظرن یه اتفاقی بیفته تا حرف برای گفتن داشته باشن و یه برچسب روشن فکری هم به خودشون میزنن … و جاری بشن در جریان و موج اکثریت و توجیه خودشون که دارم از حق مردم دفاع می کنم… من باید جریان زندگیم رو با کانون توجه ام بسازم نه اینکه تابع موج محدودکننده اکثریت جامعه باشم… من برگی در طوفان نیستم که… آیا من می خوام خودم زندگیم رو بسازم یا جریان های سیاسی یا جریان های اکثریت جامعه‌ زندگیم رو بسازه؟ … انرژی جنس خودشو گسترش میده مگر اینکه تغییر کنه… اگر مملکتت رو دوست نداری، توجه ات رو بزار روی زیبایی هاش، تا هدایت بشی به جای زیباتر، از شرایط و محیط کاریت راضی نیستی همین طور… با مقاومت کردن و فوش و رفتن تو تاریکی ها، در تاریکی بیشتری غرق میشی…

    وقتی آگاهانه تلاش می کنی از لحاظ فرکانسی مثل بفیه نباشی، جهان هم از لحاظ فیزیکی شما رو از اونجا جدا می کنه…

    چقدر این اگاهی به موقع بود …. بازم در این شرایط حساس کنونی که جامعه ملتهب شده(⁠◠⁠‿⁠◕)،… (شهادت سید حسن نصرالله)… این اگاهی ها مسیر رو هموار می کنه و یاداوری اینکه هر کس هرجایی که هست، جای درسته خودشه… من اگر در این شرایط بتونن ذهنم رو کنترل کنم… بتونم توجه ام رو از این جریانات اکثریت بردارم… بتونم برچسب روشن فکری نزنم…. بتونم از لحاظ فرکانسی جدابشم، جهان هم منو از لحاظ فیریکی جدا می کنه و هدایت می کنه به جای بهتر و زیباتر و آدم هایی که با خودشون در صلح هستن…

    اقدام عملی امروزم⬅️ از گروه دوستانم که مدام فیلم ها و تفسیر های مربوط به این حادثه رو تو گروه میزاشتن، لفت دادم و اومدم بیرون… چند ماه قبل هم به دلیل انتخابات در ایران، با بیان کردن منطقی و خدا حافظی از گروه لفت داده بودم ولی مجدد منو اد کرده بودن و گفتن که دیگه این مباحث تکرار نمیشه ولی امروز دیگه بدون خداحافظی لفت دادم

    + به جای واکنش به اتفاقات نادلخواه، کانون توجه خود را معطوف به آنچه کن که می خواهی

    + ذهنیت خالق⬅️ مراقبت از کانون توجه

    + اکثریت جامعه از صلح درونی با خود خارج شدن… و این فضای فرکانسی غالب، اتفاق هایی خلق می کنه مثل شرایط حساس کنونی…

    + هر وقت خواستی از آدمها ایراد بگیری، از خودت بپرس: “آیا تاکنون اشتباه کرده ام؟”، اگه من تو اون موقعیت بودم آیا اشتباه نمی کردم؟… اگر جواب منفی بود، آنوقت به خودت حق قضاوت بده؛… انسان ترکیبی از نور و تاریکی… فقط خداست که نور مطلق…

    فلسفه خلقت انسان همینه دیگه… درسی که از اشتباه ها گرفته میشه، مسیر رو روشن می کنه…

    + کنترل ذهن یعنی: واکنش نشان ندادن به اتفاقات نادلخواه؛… این قائده بازی و هرکی این مهارت رو داره قطعاً موفق میشه

    + وقتی از اتفاقات نادلخواه اعراض کنی و به آنچه می خواهی توجه کنی، از بدنه جامعه جدا می شوی

    + خداوند در لحظه به نیازها پاسخ میده… هر لحظه که به یه اگاهی خاصی نیاز داری، خدا برات میاره و فکر می کنی اون بهترین آگاهی… بعد میری جلوتر و اگاهی جدید دریافت می کنی و میگی این بهترینه… کامل شدن پازل ها…

    + به اندازه ای که ساز و کار جهان رو درک کنی و بهشون عمل کنی، با خداوند هماهنگ میشی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    خانم اکبرزاده گفته:
    مدت عضویت: 1041 روز

    سلام بر استاد عباسمنش دانا وسلام بر استاد شایسته نازنین .

    سپاس و قدردانی از کار فوق العاده ای که انجام داید تا درسهایمان دوره شود تکرار شود و مهمترین ها را بهتر وبهتر درک کنیم.

    این فایل یکی از خاص ها ست برام. راستش اینقدر تصویر استاد جان خاص وپر از آرامش هست من چند بار برگشتم تا مطالب را بهتر بفهمم. ترکیب رنگ لباس و فضای عالی ،نورپردازی عالی است.

    آن قسمت که تصویرتان منعکس شده روی در بسیار جالب است.حواسم پرت میشد با تصاویر عالی . { البته کانون توجه ام به روی زیبایی ها بود}

    آموخته هایم از این فایل زیبا: کانون توجه ما شرایط ما را می‌سازد ،به چیزی که می خواهند توجه کن ،زندگیم را خودم خلق میکنم نه یک عامل بیرونی.

    پس سعی کنم ناظر بر افکارم باشم .افکار درست تر و باورهای بهتر را جایگزین کنم..

    نکته پر رنگ و طلایی{ وقتی از لحاظ فرهنگی تغییر میکنی از لحاظ فیزیکی هم خداوند شرایطت را تغییر می‌دهد. روی خودم کار می کردم چند سال پیش این را نمی دانستم که جهان هدایت می کند جای بهتر و آمدیم تهران.

    خداوند محافظ و نگهبان باشد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    زهرا آقچه لو گفته:
    مدت عضویت: 750 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم.

    سلام به استاد و خانوم شایسته.سلام خدمت همه.

    اصلا اینقدر همزمانی مگه ممکن هست اوایل که استاد میگفتن در زمان مناسب در مکان مناسب یا فایل مناسب قرار میگیرید من باورم نمیشد،ولی حالا میفهمم یعنی چی. اتفاقا از دیروز که آقای نصرالله ترور شدن همه دارن یا تظاهرات میکنن یا فوش میدن.عزای عمومی اعلام کردن در حالی که دیشب محل ما عروسی بود و رفتیم کلی تماشا کردیم و لذت بردیم به جای تمرکز بر افکار منفی. دوم اینکه قضاوت،بقولی یکی میگه حقشه یکی میگه بی گناه مرد همه دارن این شرایط را قضاوت میکنند در حالی که من نه ناراحتم نه فوش میدم نه قضاوت میکنم. میگم اونا تو اون فرکانس بودن که این اتفاقات براشون افتاده. چقدر فایل عالی بود ارزش هزاران هزار بار دیدن داره.

    اگر مثل بقیه فکر و عمل میکنیم مثل بقیه نتیجه میگیریم. اگر میخوای مثل بقیه نباشی مثل بقیه فکر نکن و عمل نکن. مثل همین قضاوت واقعا همه نیاز داریم به شنیدن این فایلها. استاد میگن افکار عمومی رو هرچی باشه همون اتفاق میوفته استاد خواستم بگم در حال حاظر اکثر مردم ایران منتظر حمله اسرائیل به ایران و جنگ هستند.پس طولی نمیکشه که جنگ میشه. حالا منم که باید متفاوت فکر کنم متفاوت عمل کنم و حتی اگر جنگ شد از شرایط جنگ به نفع خودم عمل کنم. فضای فرکانسی را تغییر دهم تا فضای فیزیکی نیز تغییر کند و به کشوری هدایت بشم که صلح و آرامش باشد در آنجا.

    بجای اینکه خبرهای بد را در زندگی تموم نشدنی کنیم با توجه به خوبیها خبرهای خوب را در زندگی خود تموم نشدنی کنیم.

    استاد چقدر درست گفتید همیشه شرایط حساس کنونی وجود داره. مثلا چند وقت پیش یکی از وزرای فلسطین را تو ایران کشتن عزای عمومی اعلام شد. الان عزای عمومی. قبلترش عزای عمومی. ولی واقعا نتیجه خوب را کسی میگیره که تمرکز نکنه روی این شرایط.

    با سپاس از آگاهی هایی که دادید بهمون.

    وقتی تغییر کنیم چیزی به اسم بهترین وجود نداره و هر سری جهش بیشتری به سمت مداری بالاتر و بهترینها پیدا میکنیم همه چیز به خود ما بستگی دارد. خدایا شکرت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    Sara Ardavan گفته:
    مدت عضویت: 2135 روز

    اصل:

    1.کانون توجه

    2.ذهنیت خالق

    کدها همین آگاهى هاى هر لحظه س برام…

    کانون توجه خود را معطوف به آنچه کن که می خواهی؛

    ذهنیت خالق یعنی: مراقبت از کانون توجه؛

    هر وقت خواستی از آدمها ایراد بگیری، از خودت بپرس: “آیا تاکنون اشتباه کرده ام؟”، اگر جواب منفی بود، آنوقت به خودت حق قضاوت بده؛

    کنترل ذهن یعنی: واکنش نشان ندادن به اتفاقات نادلخواه؛

    وقتی از اتفاقات نادلخواه اعراض کنی و به آنچه می خواهی توجه کنی، از بدنه جامعه جدا می شوی؛

    خداوند در لحظه، به نیازها پاسخ می دهد؛

    به اندازه ای که ساز و کار جهان را درک می کنی و به آن درک عمل می کنی، با خداوند هماهنگ می شوی؛

    آگاهی دقیقا مث تیکه پازل که داره تصویر زیباتر و‌کاملتری میده بهم به خاطر همین هر بار میگم آره این بهترینِ برام…

    و با بهتر شدن آرامش قلبی و ایمانم

    رابطه عاشقانه و پایدار و زیبار رو هر لحظه بهتر و زیباتر با عزیزمون تجربه میکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    سارا صارمی گفته:
    مدت عضویت: 2091 روز

    سلام به استاد عزیزم ، خانم شایسته عزیزم و دوستان ارزشمندم

    یک روز از کامنت گذاشتن عقب افتاده بودم ، به خاطر همین امروز دو تا کامنت میذارم که با این پروژه هماهنگ باشم

    خداوند رو هزاران مرتبه شکر که فرصت بودن توی مسیر ، امکان گوش کردن فایلها و کامنت گذاشتن رو برای من فراهم کرده …

    توی این فایل استاد گفتن فک نکنیم که ما به این دنیا اومدیم که با جریان زندگی هماهنگ شیم ، من همیشه فک می کردم که اتفاقا من اومدم که هماهنگ شم . یعنی فک می کردم زندگی که پدر و مادرم داشتن رو باید ادامه بدم ، همون رنجها و کمبود ها و … اصلا یه جوری رفته بود تو ذهنم که اصلا مگه میشه جوری دیگه زندگی کرد !

    اگه تو خانواده خوشبخت به دنیا اومدی لایق بودی و اگه نیومدی حتما لایق نبودی و حالا با تحمل این شرایط سخت به لیاقت میرسی و شاید در دنیای بعدی خوشبختی رو تجربه کنی !!!

    مرسی استاد که انقد واضح این مطلب رو اینجا گفتید ، برای من مثل زنگ هشدار بود …

    در ادامه برداشتهای خودم رو از فایل مطرح می کنم ، انشالله که درک بهتری برای من و دوستانم ایجاد کنه !

    – این ما هستیم که باید ذهنمون رو کنترل کنیم ، چون اگه بخوایم مثل بقیه فک کنیم ما هم نتایج اونا رو میگیریم

    پس روی ذهنمون کار کنیم که متفاوت از کلیت جامعه نتیجه بگیریم.

    معمولا انسانهای عادی منتظر موضوع هستن تا بشینن در مورد اون صحبت کنن ، یعنی می خوان تا جریان زندگی ببرشون اما ما باید آگاهانه تلاش کنیم مثل بقیه نباشیم ، ما باید جریان زندگی رو بسازیم.

    در واقع کل اشتباهات فکری بشر از این جا نشات میگیره که من کنترلی بر زندگی خودم ندارم .

    – هر کسی باید یه راهی پیدا کنه که بتونه در شرایط خاص ذهنش رو کنترل کنه ، چون وقتی این کار رو انجام بدیم قانون جذب به نفع ما وارد عمل میشه .

    افرادی هم که به خواسته هاشون رسیدن ، افرادی بودن که ذهنشون رو کنترل کردن .

    – اگر با هر منطقی داریم به ناخواسته ها توجه می کنیم ، انگار دستمون رو کردیم تو آتیش . فقط با توجه به زیباییها زندگی ما تغییر می کنه …اگه درگیر شیم ، بحث کنیم ، مقاومت کنیم توی هر شرایطی یعنی داریم توجه می کنیم به ناخواسته ها.

    – اگر بدونیم ذهن چه جور داره کار می کنه ، اگر اصلا کارکرد جهان رو بدونیم خیلی راحت خودمون رو با این قوانین تطبیق میدیم . اولش لازمه رو خودمون کار کنیم ، اما وقتی تغییر کنیم اصلا محیط اطرافمون هم ایزوله میشه و در نهایت هم به جایی هدایت میشیم که خودمون دوست داریم .

    من واقعا خودم این رو تجربه کردم ، یعنی اصلا به اتفاقاتی که در سطح جامعه میفتاد توجه نمی کردم ، حتی سعی نمی کردم کسی رو قانع کنم و اینا … و خدارو شکر الان هم توی محیط کار و هم محیط خونه این داستانها به گوشم نمیرسه . جالب هست که مادرم هم از اخبار دیدن دست برداشته و با کمال میل همش یا آشپزی نگاه می کنه یا مستندهای حیات وحش و طبیعت :)

    – زمانی که ما داریم روی خودمون کار می کنیم و متعهد هستیم ، جهان ابزارها رو مناسب تر می کنه که ما بفهمیم که داستان چیه و از این طریق به درک ما کمک می کنه و آگاهی مون رو بالا می بره .

    در پناه خدا باشید استاد عزیزم ، خانم شایسته مهربان و دوستان گلم …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    نفیسه فهیمی گفته:
    مدت عضویت: 1374 روز

    درود استاد عزیزم

    درود مریم جان

    درود دوستان عزیزم

    اومدم تکلیف خانه تکانی ذهن رو با یه روز تاخیر انجام بدم. البته که فایل رو همون دیروز گوش کردم ولی حس نوشتن نبود. اما تکلیفی بود به گردنم که قبل از رفتن به فایل بعدی باید انجام شه

    مختصر و مفید اینکه دنبال اتفاقات نامثبت نرو و ذهنت رو دنبال تحلیل نامثبت وقایع نبر حتی اگه اون اتفاق به ظاهر بی رحمانه ترین فاجعه تاریخ باشه. اینکه مدام راجع بهش حرف بزنی و تحلیلش کنی و مقصر رو سرزنش کنی تو رو تو دور باطل و فرکانس پایین نگه میداره

    خب راستش اولش ذهنم راجع به این اگاهی مقاومت داشت و هنوزم پالسهایی میفرسته

    ولی با منطقی کردن این اگاهی به اینصورت که تا حالا غصه هایی که خوردم برا افرادیکه تو یه فاجعه مظلوم واقع شدن چه دردی از من دوا کرده چه دردی از اونا

    مقصرهایی که تو ذهنم ساختن و فحش دادم هم فقط خودم رو عصبی تر کرد ولی عملا بهبودی تو اوضاع اونا یا خودم ایجاد نکرد

    من اگه توجهم رو بدم سمت مثبتها. اتفاقات مثبت با من همراه میشه و من زیبایی میبینم همونطور که زینب تو فاجعه ی غمبار عاشورا جز زیبایی ندید اون تو اون فاجعه یکی شدن با خدا رو دید ذوب شدن در حق رو دید

    از دست دادن همه عزیزانش تو یه روز کمرش رو شکست و براش دردناک بود اما توجهش به زیبایی ها هم بود و قطعا همین سرپا نگهش داشت برا ادامه مسیر

    خدایا کمکم کن به زیبایی ها توجه کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    منیره صدیقی گفته:
    مدت عضویت: 366 روز

    سلام به شما استاد یک جهان سپاس گزارم به خاطر این آگاهی های این فایل خیلی امروز نسبت به دیروز قدرت و آرامش بیشتری دارم .

    وسلام به مریم جان شایسته خیلی خیلی سپاس گزارم به خاطر این پروژه خانه تکانی ذهن.

    /وقتی مثل بقیه فکر کنی مثل بقیه هم نتیجه می گیری

    تعداد کسایی که متفاوت فکر می کنن کمن خدا در قرآن میگه :(تعداد کثیری از مردم گمراه اند و فقط تعداد کمی هستند که به راه راست هستند)

    استاد من سال96 آماده گی می گرفتم برای امتحان رقابتی معلمی دوستان ، هم کلاسی هام و اقارب نزدیکم می گفتن نه نمیشه منحیث معلم رسمی قبول بشی باید رشوه بدی یا پارتی داشته باشه و یا هم چند سال در مدرسه های خصوصی انجام وظیفه کرده باشی تا قبول بشی ولی من استاد با توجه به فایل فقط روی خدا حساب کن از شما کلی آگاهی توحیدی گرفته بودم و همش اون زمان ها با خودم به طوری ذهنی و زبانی تکرار می کردم:

    – که من وقتی از خدا چیزی بخوام، اون به من میده نه آدما نه رشوه نه پارتی و نه تجربه کاری

    – وقتی خدا منو بکشه بالا تمام جهان یکجا شه و خواسته باشه منو بکشه پایین نمی تونه و وقتی خدا منو بکشه پایین تمام جهان یکجا بشه خواسته باشه بکشه بالا نمی تونه .

    نتیجه ی این افکارم منجر به عمل شد من امتحان رقابتی رو دادم و کامیاب شدم بدون هیچ پارتی یی پولی و یا تجربه کاری یی،این در حالی بود که یه هم کلاسیم 100000 و یکی دیگش 4000 هزار افغانی رشوه دادن تا کامیاب شدن تازه اونم به قول خود شون چون از دوستاشون بوده کم پول گرفته بوده برای این کار و گرنه باید بیشتر پول میدادن تا پذیرفته میشدن در بست های معلمی.

    پس من اگه می خوام نتیجه متفاوتی در روابط عاطفی بگیرم باید متفاوت فکر کنم و وقتی صحبت از کمبود میشه در این موارد که مثلا

    سن که بره بالا دیگه وقت ازدواج دختر میگذره

    اگه میخواهی ازدواج کنی باید چهره زیبایی داشته باشی

    باید سلامتی کامل داشته باشی

    باید از این بحث‌ های بی مورد اعراض کنم نیام خودم رو دخیل کنم که نه این طور نیست ‌و اون طور است فلان و بهمان.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    شاهین حسن زاده گفته:
    مدت عضویت: 1388 روز

    به نام خداوندبخشاینده مهریان

    سلام به استاد عزیزم وخانم شایسته نازنین

    وهمه ی دوستان عزیزم در این مسیر توحیدی

    این قسمت از لایو در مورد اتفاقاتی صحبت شد که من اون رو دقیق یادم نمیاد من تو یه چیزی همیشه خوب بودم انصافا

    واون این بوده که هیچ وقت درگیر مسائل کشور نشدم یا اینکه چه اتفاقی افتاده یا چیشده کلا از اول با اخبار و سیاست ودرگیری زیاد حال نمیکردم

    الان هم ازم بپرسند اسم رئیی جمهور هارو نام ببر فقط این دو سه تای اخری یادمه

    اما درمورد اشتباهی که استاد گفتند که اون شخص مسئول انجام داده واگر ما خودمونو بذاریم جای اون

    و اون اشتباه رو مرتکب بشیم چجوری خودمونو قضاوت میکنیم همین کارم برای دیگران انجام بدیم

    من قبل اشنایی با استاد به شدت ادم سخت گیری بودم

    اصلا میگفتم من نباید اشتباه کنم و همیشه تمرکزم روی اشتباه نکردن بود ودر نتیجه اشتباه میکردم

    یا نمیتونستم خودم رو ببخشم و در عوض هم دیگرانو نمیتونستم ببخشم وبه شدت قضاوت گر بودم البته الان میتونم بگم بهتر شدم ولی خیلی جای کار داره

    این مثال استاد واقعا انقد برام قابله لمسه که نگو

    که مردم همیشه دوست دارن در مورد چیزی حرف بزنن

    حالا میتونه مردم روستای ما باشه یا نیویورک

    من یه تجربه ای دارم به اشتراک میذارم که بدونیم مردم همه جا همینجوری فک میکنن

    من توروستای خودمون یادمه همیشه میگفتم چقدر مردم اینجا پشت سرهم حرف میزنند همش بخاطر اینه که تو روستا هستند وکاری برای انجام دادن ندارن یا اگرم دارند باز هم زمان با مشغول اون کار مشغول غیبت کردنم هستن پیش خودم میگفتم شهرهای بزرگ اینجوری نیست مردمش بافرهنگ هست وغیره

    تا اینکه چند سالی توی منطقه 2تهران زندگی کردم وبا ادمهای از لحاظ اجتماعی نسبتا موفقی هم برخورد داشتم اما دیدم ای دل غافل نه اینجام همینه یه مکان نیست به ذهن ادمهاست

    ومن چون بخاطر اینکه تو این مسیر بودم واقعا نمیدونستم چیبگم یا در مورد چی حرف بزنم با کسایی که باهاشون بودم وجالبه وقتی من به این نقطه رسیدم که هیچ وجه اشتراکی باهم نداشتیم جهان من رو از لحاظ فیزیکی از تمام ادمهای دوروبرم جدا کرد

    این حرف استاد رو من بهش رسیدم

    تا گام بعدی در پناه حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: