live | کنترل ورودی های ذهن - صفحه 19 (به ترتیب امتیاز)

679 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    اکرم زینلو گفته:
    مدت عضویت: 3113 روز

    سلام استاد مهربونم استاد خوبیا استاد همه چی تموم تولدت رو هزار هزار بار تبریک میگم وپروردگارروشاکرم برای تولد همچون شمایی که یه روزی یه وقتی منو ومثل منو آگاه کنی به قوانین جهان هستی ….دست خداوند تولدت مبارک….دوستون دارممممم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    سمانه غیبی گفته:
    مدت عضویت: 2934 روز

    درود به خونواده ی گل گلی عباس منشی :) خدا برای من کافیست ، از تجربیاتم در مورد سلامتی شگفت انگیزم میخوام بگم اولیش مربوط به دو سال پیش که یک روز مونده به تولدم در حالی که مهمون هم دعوت کرده بودم (من تقریبا هر سال واسه خودم تولد میگیرم و به خودم هدیه میدم :) تب و لرز شدیدی داشتم و شروع کردم به شکرگزاری و جملات تاکیدی و تصویر سازی و روز بعدش کاملا حالم خوب شد و همه ی غذاهای تولدم رو به تنهایی درست کردم و جاتون سبز خیلی خوش گذشت

    دومین تجربه ام همین چند هفته پیشه که این ویروس کوچولو تازه اومده بود ایران و همه رو خونه نشین کرد من تازه از سفر اومده بودم که علائمی کوچولویی از سرما خوردگی داشتم که خونواده ام ترسان و لرزان همچو ژله خواهش و درخواست که برم دکتر و تست بدم و از اینجور کارا کلا من به دکتر رفتن اعتقادی ندارم خخخخ از اونجاییکه مربی بین المللی یوگای خنده ام و به تاثیرات خنده کاملا واقفم و میدونم با خندیدن مغزمون 4 هورمون معجزه بخش آزاد میکنه و این هم از شگفتی های این بدن زیبا و عظیمی که خدا جونم بهمون هدیه داده و کمی دارو گیاهی خوردم البته دلم کاملا آروم بود و کسی از ظاهر شاد و بشاشم متوجه سرماخوردگیم نمیشد :) و شکرگزاری کردم بابت سیستم ایمنی قوی بدنم ؛ از خدا و فرشته های شفا و سلامتی پیشاپیش تشکر کردم و بعد 2 روز کاملا خوب شدم کلا در سال یک یا دوبار در همین حد سرما میخورم قبل از آشنایی با استاد بیماری های عجیبی میومد سراغم ؛) هر روز منتظر هر چی باشید همون براتون اتفاق می افته بچه ها باور کنید اینقدر خدا تو دنیا زیبایی و شگفتی آفریده که وقت کم میاریم واسه شمردنشون من از یک محقق شنیدم در مورد بدن یک نوزاد بخوایم شگفتی هاش رو بنویسیم 2000 برگه ی آ4 میشه تمرکزتون رو بزارید رو اعضا بدنتون و از صبح بشمارید و از خدا بابتشون قدردانی کنید ، در آغوش خدا شاد و سالم باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    ساحل آرامش گفته:
    مدت عضویت: 1693 روز

    🏵 با سلام استاد عزیز و خانم شایسته مهربونم و دوستان عزیز سایت🏵

    🌿 لایو استاد عباس منش قسمت ۱۱🌿

    وقتی که آدم توی شرایط بیماری قرار بگیره یه ذره کنترل ذهن کار سختیه، یعنی اینکه کنترل ذهن کار ساده ای نیست و آدم هایی میتونن انجام بدن که روی خودشون کار کردن🎀

    اگه اینجوری بود که همه مثل هم بودن، یعنی اگه همه میتونستن ذهنشون رو راحت کنترل کنن که همه نتایج خیلی بزرگ گرفته بودن👌

    دلیل اینکه تفاوت هست بین افراد، اینه که کنترل ذهن و واکنش نشون ندادن به شرایط بیرونی، یک کاریه که آدم‌های کمی میتونن انجام بدن، آدم‌های زیادی نمی‌تونن ذهنشون رو کنترل کنن💖

    نه در مورد بحث بیماری، در مورد همه چیز اینطوریه، مثلاً طرف میره بیرون ماشینش پنچر میشه، اعصابش خرد میشه، مثلا یه دوستی داره که بهش زنگ نمیزنه، یا اگه زنگ میزنه اون جواب نمیده اعصابش خورد میشه و ناراحت میشه، یا مثلاً چِکِش برگشت خورده ناراحت میشه، یا مشتری نمیاد ناراحت میشه، یعنی آدم‌های زیادی هستن که نمیتونن ذهنشون رو کنترل کنن🥴

    یه ذهنی دارن واکنش نشون میده به اتفاقات بیرونی و تا وقتی که ذهن ما به اتفاقات بیرونی داره واکنش نشون میده، اتفاقات از همون جنس براش اتفاق میفته🎀

    زندگی مارو داره ذهنمون، افکارمون، باورهامون، فرکانس هامون داره ایجاد میکنه، وقتی فرکانس‌های ما در مورد موضوعات بیرونیه، حالا هرچی که اون بیرون هست و اغلبش هم ناراحت کننده هست، برامون اتفاقی که میفته اینه که این فرکانس ها، درخواست میدن به جهان که از همین جنس های ناراحت کننده بیشتر برای من بیار و این اتفاق میفته😲

    به همین دلیل زندگی برای خیلی از آدمها همیشه شرایط حساس کنونیه🥴

    من خودم درک می‌کنم، برای خود من هم یه موقع هایی میشه واقعا کنترل ذهن کار سختیه، یه موقع هایی نمیتونم با دقت و کیفیت بالا این کار را انجام بدم، می فهمم که چه نجواهایی تو ذهن آدم میاد، می فهمم چه ترس هایی میاد، برای من هم هست، برای همه هست،👌🌷

    هر کسی به هر نتیجه‌ای رسیده،چه خوشبخت، چه بدبخت، چه فقیر، چه ثروتمند، چه سالم، چه بیمار، این داستان ها رو داره، اونایی که نتیجه خوبی گرفتن توی زندگیشون، تونستن این ذهن رو کنترل کنن، ولی کار راحتی هم نبوده، هیچ وقت راحت نیست🥴😲

    هرچند که هرچقدر بیشتر تمرین کنیم، مثل هر کار دیگه ای که شما تمرین می‌کنید اولش سخته، راحت میشه. مثل پیانو زدن، مثل گیتار زدن، مثل فوتبال بازی کردن، مثل هر ورزش دیگه ای، یا هر مهارت دیگه ای، مثل کد نوشتن روی کامپیوتر، یا هر کار دیگه ای که اولش سخت و پیچیده است ولی بعد از تمرین و تکرار و تکرار راحت میشه🥳

    کنترل ذهن هم همینه، راحت تر میشه ولی همیشه چالش‌های خودش رو داره🤗

    اگه بتونیم ذهنمون رو کنترل کنیم، دنیامون رو میتونیم اون جوری که دوست داریم کنترل کنیم🥳

    در مورد این داستان بیماری هم، رسانه ها خیلی جو میدن، توی همه جا هم همین اینطوریه، بهترین کار اینه که تا جایی که میشه از رسانه‌ها دوری کنیم، یعنی از اخبار و این مسائل تا جایی که میشه نشنویم، یه چیزهایی انقدر شایع میشه که شما هر کجا باشید می شنوید، توی خیابون، خونه و یه جوریه که همه در موردش صحبت می‌کنن، ولی اگه آگاهانه سعی کنیم توجه مون رو روش نذاریم، به شما قول میدم که آدم‌های کمتری در موردش صحبت می‌کنن با شما، و اگه این روند رو ادامه بدیم، تقریبا میشه گفت تبدیل میشه به صفر🤗🥳

    یکی از قوی ترین کارهایی که من اون اوایل که نمیتونستم ذهنم رو کنترل کنم، این بود که من اومدم تلویزیون رو از توی زندگیمون حذف کردم و همون موقع که تلویزیون رو حذف کردم خیلی خیلی ذهنم آروم تر شد، وقتی که شما اجازه می دید که اخبار و رسانه ها و مردم زیاد توی ذهن شما حرکت کنن و حرف بزنن، شما دیگه داری چیزی رو توی زندگیتون خلق می کنی که اونا خوراکش رو دارن بهت میدن😲

    چیزی توی زندگی ما خلق میشه و ایجاد میشه که ذهن ما داره بهش توجه میکنه، وقتی که توجه رو اونها دارن به ما میدن، ما مثل ربات داریم در خدمت بقیه آدم‌ها زندگی میکنیم، ما داریم زندگیمون رو اونجوری که اون ها دوست دارن خلق می کنیم🥴

    ❓🛑چرا به نظر شما رسانه ها و اخبار موضوعات منفی رو پوشش میدن؟ چرا همیشه در مورد نیمه خالی لیوان صحبت می کنن🛑❓

    دلیلش اینه که مردم اینجوری دوست دارن، یعنی مردم، اون کسایی که اخبار نگاه می کنن دوست دارن در مورد بدبختی ها بشنون، یعنی اون براشون جذابه و طرفدار هاش زیاده، مردم میپسندند، رسانه‌ها چیزی تولید می‌کنن که مشتری داشته باشه، این نیست که بشینن اتاق فکر داشته باشن بگن ما بیاییم ذهن بقیه رو عوض کنیم،🌷

    نگاه میکنه ببینه اگه که ما خبر بدی رو منتشر کنیم ۵۰۰ نفر میخوان بشنون، ولی اگه بخواهیم در در مورد تولد یک پاندا توی کشور کره‌جنوبی صحبت کنیم، کسی توجه نمی کنه، و اونها هم یه همچین چیزی رو میخوان که طرف پیگیری کنه، براش جذاب باشه، تبلیغات بغلش بفروشن، و این ایستگاه خبری شون رو زنده نگه دارن💖

    آدم‌های زیادی منفی فکر می‌کنن، آدم‌های زیادی دنبال بدبختی ان، رسانه ها هم دارن به این آدم‌ها خوراک میدن، به مشتری هاشون خوراک میدن، اگه تو هم مشتری اونها هستی اونها دارن بهت خوراک میدن، اگه نمیخوای مشتری اونها باشی، خب خوراک اونها رو نخور، چون چیزی رو که دریافت میکنه بدنت، همون خروجی رو میده 🦋

    زندگی ماکه جدا از دریافتی‌های ما نیست، از ورودی‌های ما نیست، وقتی که ما می شینیم صبح تا شب در مورد ورودی های نامناسب توجه می‌کنیم اتفاقی که میفته خروجی هماهنگ میشه با ورودی ما🌺

    به همین دلیل هم من تلویزیون رو قطع کردم، وقتی که ما شروع می کنیم به ورودی کنترل کردن، شاید اولش یه ذره سخت باشه، ولی بعد از اینکه زیاد این کار رو انجام میدید و تبدیل میشه به یک مهارت، شما خیلی راحت میتونید ذهنتون رو کنترل کنید، 🌷

    وقتی که ذهنتون رو کنترل می کنید، و ورودی ها رو کنترل می کنید، یواش یواش ورودی های بهتری میاد، دلیل اینکه من به آمریکا هدایت شدم و به این شرایط هدایت شدم، کنترل ورودی های ذهنی بود، یعنی ورودی های مناسب خروجی مناسب رو ایجاد کرده، این نبوده که من اول مهاجرت کنم بعد ذهنم رو کنترل کنم، اول ذهن کنترل شده، بعد همه این اتفاقات افتاده، به واسطه کنترل ذهن، به واسطه ورودی های مناسب اتفاقات میافته🤗

    این از بحث کنترل ذهن و بحث ورودی های مناسب که خیلی از دوستان رعایت نمی کنن و انتظار دارن زندگیشون هم تغییر کنه، کنترل ذهن مثل غذا میمونه، وقتی که شما غذا می‌خورید، اگه غذا ظاهرش فاسد باشه، اگه سوسکی توش باشه، اگه بوی گند بده، شما آن غذا رو نمی خورید👌

    به خدا حرف هایی که می شنوید، اخباری که میبینید، آدم‌هایی که باهاشون ارتباط دارید، همونا دارن غذا به شما میدن، با دیدگاه شون، با افکارشون، با حرف هاشون دارن به شما غذا میدن،😲

    اگه اون غذاهه بوی گند میده، سراغش نرو، خریدارش نباش، فکر نکن غذای فاسد آدم رو مریض میکنه، غذای روحی نامناسب و فاسد هزار برابر بیشتر آدم رو بدبخت میکنه،🥴

    فقط تفاوتش میدونید چیه❓

    تفاوتش اینه که اگه غذای فاسد و غذای نامناسب رو بخوری همون موقع دل درد میگیری و میفهمی یعنی کل داستان اینه، کل داستان فاصله بین نتیجه است، یعنی عمل و نتیجه👌

    یا مثلاً آتیش، شما دست بهش میزنید، همون موقع متوجه میشید، دستت همون موقع میسوزه، یا غذای نامناسب میخوری، ۱۰ دقیقه، ۲۰ دقیقه، ۲ ساعت بعدش، دل پیچه میگیری، بدن درد میگیری، حالت بد میشه🥴🤨

    اما در مورد افکار نامناسب، این جوری نیست که همون موقع نتیجه بده، چون فرکانس‌ها ی فاصله زمانی میخوان برای اینکه به یه قدرتی برسن و بعد نتیجه رو ایجاد کنن،🤗

    یعنی اخبار اول میاد و اگه توی ذهن شما تکرار بشه و بهش توجه کنید،

    این اگر ها هم هست

    یه موقع هست آدم اخبار میشنوه اصلاً ذهنش جوری تفسیر می کنه اون ورودی رو، که به نفعش هم هست، ولی اغلب این جوریه که شما چیزی که می شنوید، همون چیزی رو می شنوید که دارن میگن،🥴🎀

    آدم های کمی هستن که چیزهایی رو بشنون و جوری که دوست دارن تفسیر کنن🤗

    من الان خودم احساس می کنم به اینجا رسیدم که چیزهای نامناسب اگه بیاد توی گوش من، جوری توی ذهن من تفسیر میشه که به من احساس خوبی میده، یعنی من جوری ازش استفاده می کنم از زاویه ای بهش نگاه می کنم که نه تنها حالم بد نمیشه، بلکه حالم هم بهتر میشه💖

    ولی فرکانس ها وقتی که میان و تکرار میشن و تکرار میشن و تکرار میشن، اون وقت به یک قدرت می رسن که اتفاقات رو رقم می‌زنن، این یک فاصله زمانی می خواد، یعنی بستگی داره که چقدر تکرار بشن، بستگی داره شما چقدر بهش توجه کنید، بستگی داره که گذشته ات چی باشه و بعد اتفاقات میفته👌🎀

    ولی از اونجایی که اتفاقات جنسی شبیه اتفاقات قبلی داره، چون تو قبلا همون آدم بودی و همین فکرها رو داشتی و همین باورها رو داشتی و همین نتایج رو می‌گرفتی💐

    الان هم اگه یه ذره نتایج بدتر از نتایج قبلی باشه، چون تفاوت زیاد نیست، درک نمیکنی،

    مثل این میمونه که شما مثلاً همیشه دل درد بگیری، همیشه غذای نامناسب بخوری، همیشه هم دل درد بگیری، اگه غذا هم یه ذره نامناسب تر باشه، این دل درده شدید تر بشه، چون همیشه دل درد بوده، الان یه ذره دل درده بیشتر شده، این تفاوت اونقدر زیاد نیست که بفهمی به خاطر نامناسب تر شدن غذاست🥴

    زندگی خیلی ها اینجوریه، که اینقدر این زندگی ناجا جالبه که با ورودی های نامناسب تر، نا جالب تر میشه،

    این تره اونقدر زیاد نیست که بفهمه که یه اتفاقی افتاده🤨

    به همین دلیل افراد نمی‌فهمن، یعنی زندگیشون مزخرفه بعد امروز مزخرف تره، به همین دلیله که تفاوتی نمی فهمن،😠🌺

    ولی یک کسی که داره توی مسیر درست میره و همیشه غذای سالم میخوره، یه ذره غذا ناسالم باشه، تفاوت زمین تا آسمونه،🤗

    یعنی منی که همیشه زندگیم داره خوب پیش میره، یه ذره که زندگی نا جالب پیش بره و اوضاع بد پیش بره، من میفهمم که این ورودی ها کنترل نشده، پس این ورودی ها هستن که دارن اتفاقات رو رقم می‌زنن و اگه ورودی ها و اخبار نامناسب رو هر روز دریافت کنیم، اتفاقاتی از همون جنس دریافت می‌کنیم🪴🦋

    ولی از اونجایی که فاصله فرکانسی و در واقع اون فرکانسی که بخواد اتفاقات رو خلق کنه باید یه ذره روش کار بشه و به یه قدرتی برسه تا تبدیل بشه به یک فرکانس خلق کننده، ممکنه شما درکش نکنید که این اتفاقی که توی زندگی شما افتاده، به خاطر اون فرکانسه🌺

    یعنی ارتباط بین افکارتون و اتفاقات زندگی تون رو نتونید درک کنید، به خاطر همین هم نفهمید😒

    ولی در مورد غذا خوردن، اگه غذای نامناسب بخورید، همون موقع متوجه میشید، اما در مورد اتفاقات زندگی به این شکل نیست، به این دلیل که چند تا عامله، یکی اینکه فرکانس ها باید به یک قدرت مناسب برسن تا خلق کنن و این برای هر فردی بستگی داره که چقدر اون فکر نامناسب رو تو ذهنش می پرورونه و بهش توجه میکنه و دنبال میکنهو دنبال افکار نامناسب شبیه اون میگرده🌻

    دوم اینکه اگه زندگی به صورت کلی مزخرف باشه، مزخرف تر خیلی نشون نمیده، به همین دلیل طرف اگر هم اتفاقات بد، همون موقع که فکر میکنه، اتفاق بیفته، از اونجایی که جنس اتفاقات به مزخرفیه جنس اتفاقات قبلیه، به خاطر همین تفاوتش رو درست درک نمیکنه، چون همیشه افکار نامناسب داشته و این افکار نامناسب همیشه اتفاقات نامناسب رو براش به وجود آورده👌🥴

    یه موقعی با پول گم کردن بوده، یه موقعی با چک پاس نشدن بوده، موقعی با خوردن زمین بوده، موقعی با تصادف کردن بوده، یه موقعی با رابطه عاطفی از دست دادن بوده، و همینطور به شکل های مختلف😒

    خیلی ها دیگه به این نقطه رسیدن که میگن من میدونم امروز هم یه بلایی میخواد سرمون بیاد، یعنی منتظرن که بلا سرشون بیاد😕

    برعکس من که منتظرم معجزه و اتفاقات خوب توی زندگیم بیاد، اگه اتفاق نیفته، میگم حالا ببینم من چه کم کاری کردم که اتفاقات خوب امروز کمتر توی زندگی من افتاد. این از بحث کارکرد جهان، اگر شما این ها رو بفهمید و درک کنید، خیلی راحت تر میتونید زندگیتون رو اونجوری که میخواهید رقم بزنید🥰🤗

    اعتقاد من اینه که سیستم ایمنی قوی، همه چیز رو میتونه توی خودش حل کنه،🥰

    کلاً باورها اینجوریه که وقتی روشون کار نمی کنی به قدرت قبلی نیستن، ولی نکته اینجاست که وقتی که سیستم ایمنی بدن قوی باشه از پس همه چیز بر میاد، بدن ما و بدن بقیه حیوانات تکامل داشتن و از تموم بیماری ها گذر کردن، اینها سیستم‌های ایمنی و دفاعی بهشون اضافه شده 🪴🪴

    هر چقدر که شما باورتون نسبت به بدنتون و سیستم ایمنی بدنتون قوی تر باشه، بدن شما بهتر عمل میکنه، این قانونشه، ذهن انسان تاثیر کاملی بر جسمش داره، اگه کسی احساس خوبی نسبت به جسمش داشته باشه، باورهای خوبی داشته باشه، جسمش بهتر عمل میکنه، این نگاه رو باید در خودمون ایجاد کنیم که این جسم ما بسیار بسیار قویه و هیچ مسئله‌ای نیست که بتونه جسم ما رو از بین ببره،🤗🥰

    واقعاً این یک شعار نیست و یک توهم هم نیست، گلبول های سفید بدن ما بسیار بسیار قوی هستن🦋

    نمیدونم چرا آدم ها فکر می کنن مرگ یک اتفاق عجیب و غریبه، هرکسی به یک شکلی میمیره، هیچ وقت مشخص نیست ما کی میخوایم از این دنیا بریم، یکی با بیماری، یکی با تصادف، یکی شب میخوابه صبح بلند نمیشه، و به هر ترتیبی این اتفاق ممکنه بیفته، مرگ کاملا طبیعیه، و ما باید با این موضوع راحت باشیم🌷

    اگه هم زمان مرگ برسه، تو خودت رو بکنی توی استرلیزه ترین جاهای مختلف، به خاطر اینکه از بیماری نخوای بمیری، از چیز دیگه ای میمیری، این چیزی نیست که بشه جلوش رو بگیری، بنابراین ترس از مرگ رو نداشته باشید و موقعی که موقش باشه این اتفاق میفته و راهی برای گریز ش نیست و موقعی هم که موقش نباشه امکان نداره این اتفاق بیفته💐

    توی هر اتفاقی میشه نکات مثبتش رو دید، اگه که آدم ذهن مثبتی داشته باشه از دل هر اتفاقی میتونه زیبایی رو بکشه بیرون، اگه زیاد این کار رو انجام بده اتفاقات دیگه مثبت هستن، اتفاقات ناراحت کننده نیست که بگیم من به زور زیبایی رو از اتفاقات ناراحت کننده بکشم بیرون، نه اتفاقات خودشون مثبت هستن، دیگه زندگی جوری میشه که مثبته وزیبایی و قشنگیه🥰

    من یک روزی شروع کردم به کنترل ذهنم، حرکت کردم جور دیگه ای نگاه کنم به قضیه توی دنیای خودم، و مثل بقیه مردم نباشم، من نمیخواستم مثل بقیه مردم نتیجه بگیرم، مثل بقیه مردم هم عمل نکردم، اگه همه مردم به یک سمت میرفتن، من برعکسش رو میرفتم، و دوست داشتم زندگیم جور دیگه ای باشه و نتایج زندگی منم الان مثل بقیه مردم نیست🥰🌻

    و به شما قول میدم که این اتفاق میتونه برای شما هم بیفته، به شرطی که بتونید اینجوری عمل کنید، زمانی که بقیه مردم درگیر افکار منفی هستن، بهترین زمان برای جدا شدن از اکثریت جامعه است، بهترین زمان برای حرکت به سمت خواسته هاست، به سمت چیزهای قشنگ، یعنی وقتی که همه دارن لنگ لنگان قدم می‌زنن، بهترین زمان برای حرکت کردن و قوی‌تر شدنه، حرکت کنید، کار کنید روی خودتون، یادتون باشه که ۹۵ درصد مردم کاملاً دارن توی مسیر اشتباه حرکت می‌کنن، اگه می خواهید متفاوت باشید و متفاوت نتیجه بگیرید

    نباید مثل اونها عمل کنید، نباید مثل اونها فکر کنید، نباید مثل اونها حرف بزنید، نباید حرف آنها رو بشنوید، نباید با آنها اصلاً کاری داشته باشید🔹️🥀

    با سپاس از شما استاد عزیز و خانم شایسته مهربونم🥰 در پناه الله یکتا شاد، سالم، سلامت، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید از شما بسیار بسیار سپاسگزارم 💐💐🌻🥰👌🦋🤗

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    مهدی جعفری گفته:
    مدت عضویت: 900 روز

    سلام‌خدمت‌استاد‌عزیز‌دوست‌داشتنی،‌ من‌هر‌روز‌فایلهای‌رایگانو‌گوش‌میدمو‌وسرحال‌تر‌ازدیرو‌ز‌ادامه‌میدم‌واقعا‌تو‌سایت‌میگردم‌میبینم‌چقدر‌زحمت‌کشیدین‌خیلی‌عالی‌هستین‌من‌دوسال‌هست‌باشما‌اشنا‌شدم‌اول‌تواینستا‌پیداتون‌کردم‌بعد‌امدم‌توسایت‌‌

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    ابوالفضل گفته:
    مدت عضویت: 1149 روز

    سلام خدمت استاد و دوستانی که کامنت رو میخونند

    تا قبل از آشنایی با استاد طبق همین چیزهایی که از رسانه ها و فیلم ها اشتباه فهمیده بودم این که یک عده ای در دنیا هستند از آدم ها که کنترل تمام اتفاقات رو در دست دارند و جهان رو به سمت طرفی پیبرند که خودشون میخاهند و منافعشون در آن طرف است و طوری به من القا شده بود که هیچ اختیاری ندارم و اون ها همه کاره هستند و بهم القا شده بود که آن پولدار ها شیطان پرست هستند مثل راکفلر

    اما به لطف هدایت خدا به سمت استاد تازه دارم میفهمم و این افکار شرک آمیز رو از وجودم دارم پاک میکنم دارم می فهمم که هیچ الهی نیست جز الله خداونده که جهان رو داره هدایت میکنه فقط اوست و هیچ کس هیچ قدرتی در زندگی من نداره و قدرت مطلق اوست و او هم اختیار رو در دست خودم داده که با افکار و باورهام زندگیم رو بسازم حالا هر چقدر که این باورها احساس خوب بدهند یعنی این که به سمت خدا در حال حرکتم و برعکس و شیطان هیچ قدرتی نداره هیچچچچچچچ خودمم مسئول زندگی خودم فقط خودم نکته مهم و شاد کننده اش اینه که میتونم نتایج رو تغییر بدم این یکی از اون افکار و باور های درسته

    یادمه اون زمان که اون بیماری بود خاله من به شدت مریض شد و رفت بیماریتان و هیچ کس اجازه ملاقات نداشته پسر خالم به طور مخفیانه رفته بوده داخل تا مادرش رو ببینه تو اون شرایط حاد میگفت پرستار ها از این لباس فضایی ها پوشیده بودن و خودش بدون ماسک تو بیمارستان بوده و هیچ ترسی نداشته و ایمان داشته که بدنش مقاومه همیم افکار باعث شده بود پسر خالم سالم سالم باشه

    دقت کنم که خودم دارم میگم افکار

    افکاره که اتفاقات آینده رو می‌سازه خودم هم هیچ جا ماسک نمی زدم و هر جایی میرفتم نه بخاطر لج بازی فقط به خاطر این که ایمان داشتم و آرامش داشتم فقط با ابن باور که بالاخره میمیرم و اگر الان موقعش باشه حتما میگیرم و اگر نباشه هیچ اتفاقی نمیفته

    جالبه مادر و پدرم در خانه این مریضی را به شدت گرفتن و من بدون ماسک در خانه بودم و باز هم هیچ اتفاقی نیفتاد خداروشکر البته

    بی باک بودم ایمان داشتم به روز آخر به این که یک روز میمیرم و همه جیز دست خداست

    همیشه فک میکردم اخبار رو هم اونا دارن کنترل میکنن در حالی که به لطف استاد دارم میفهمم که عرضه بر اساس تقاضاست و منی که اینجا هستم و اخبار نمیبینم و فقط استاد رو میبینم این عرضه هم بر اساس تقاضای خودمو خودم میخام که چیزهای مثبت و خبرهای خوب بشنوم و به خاطر همین اینجا هستم و هر کسی خودش انتخاب میکنه این جهان همه جوره داره عرضه میکنه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1210 روز

    سلام به استاد عزیز

    سلام به دوستان خوب خودم

    ممنون از استاد عزیز که این تصاویر زیبا را برای ما به اشتراک می گذارند

    واقعا دیدن و توجه کردن به این زیبایی ها و تحسین کردن آنها و سپاسگذار خدای مهربان بودن یکی از مهمترین کارهایی است که ما باید در زندگی خودمان همیشه به آن توجه داشته باشیم

    همیشه باید روی خودمان و افکار خودمان کار کنیم

    بتوانیم ورودی های خوبی را به خودمان وارد کنیم

    بتوانیم به راحتی و آسانی از آنچه که داریم نهایت لذت ببریم

    این سبب می شود که از این دسته بیشتر و بیشتر به ما داده بشود و ما بتوانیم به راحتی و آسانی بیشتری به روند یک زندگی شاد ادامه بدهیم

    چقدر این موضوع توانایی کنترل کردن ذهن بسیار مهم است

    این توانایی آنقدر مهم است که من شرایط زندگی خودم را با آن می سازم و هر چه بیشتر روی خودم کار کنم باید مطمین باشم که نتایج عالی و بهتری را خواهم گرفت

    وقتی که من دوست دارم از بدبختی ها و نازیبایی ها و مشکلات بشنوم خوب همان ها را هم دنبال می کنم و این واقعا برای من یک درس را دارد که همیشه دنبال آن باشم که در آن حال خوبی است

    در آن زیبایی است

    در آن لذت و بخشش است

    خوب اینگونه عمل کنم ذهن من هم به دنبال این نکات خوب و مثبت می رود و این نکات خوب و این توجه کردن به این خوبی ها از همان جنس و از همان رنگ و دسته برای من رخ می دهد

    اینها بزرگترین درسی بود که من از این فایل استاد برای خودم یاد گرفتم

    علاوه بر توانایی کنترل کردن ذهن خودم طی کردن تکامل هم یکی از مهمترین نکات دیگری است که من در این فایل یاد گرفتم

    این بدان معنی است که هیچ وقت عجله نداشته باشم

    هیچ وقت حرص نزنم

    هیچ وقت شتابزده عمل نکنم

    بلکه باآرامش و با طی کردن قدم به قدم مراحل زندگی خودم به موفقیت برسم و به خواسته های خودم برسم

    هر چه بیشتر صحبت های استاد را در زندگی خودم بکار می گیرم زندگی بهتر و آرام تری را تجربه خواهم کرد

    ممنونم استاد عزیز بخاطر تهیه این فایل های عالی و فوق العاده

    سپساز خدای هدایتگر خودم

    سپاس از خدای فراوانی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    الهام سیاوشی فرد گفته:
    مدت عضویت: 533 روز

    به نام تنها فرمانروای کل کیهان خدای مهربانم خدای وهابم خدای رزاقم سپاسگزارم

    سلام عزیزان جان

    گام چهاردهم

    کنترل ورودی های ذهن

    سوره مائده

    یَا أَهْلَ الْکِتَابِ قَدْ جَاءَکُمْ رَسُولُنَا یُبَیِّنُ لَکُمْ عَلَىٰ فَتْرَهٍ مِّنَ الرُّسُلِ أَن تَقُولُوا مَا جَاءَنَا مِن بَشِیرٍ وَلَا نَذِیرٍ ۖ فَقَدْ جَاءَکُم بَشِیرٌ وَنَذِیرٌ ۗ وَاللَّهُ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ﴾

    [ المائده: 19]

    اى اهل کتاب فرستاده ما در دورانى که پیامبرانى نبودند مبعوث شد تا حق را بر شما آشکار کند و نگویید که مژده‌دهنده و بیم‌دهنده‌اى بر ما مبعوث نشده است. اینک آن مژده‌دهنده و بیم‌دهنده آمده است و خدا بر هر چیز تواناست.

    خدایا شکرت که امروز هم فرصتی طلایی بهم بخشیدی تا لذت ببرم

    در لحظه حضور داشته باشم

    زندگی را زندگی کنم

    در هر چیزی خدا را ببینم

    و به اتفاقات از زاویه بهتری نگاه کنم

    با دوچشم زیبا بین که هدیه خداست خوب استفاده کنم و با دیدنم و شنیدنم توجهم را بر روی چیزی ببرم که زندگی ام را از هر جهت بهتر و بهتر کند

    طبق قانون جهان

    به هر چیزی توجه کنیم از همان جنس بیشتر وارد زندگی مان میشود

    پس سعی کنم آگاهانه تمرکزم را بر روی بهبود شخصیتم بزارم

    طبق تعتدی کن اول سال بخودم داده ام و امسالم را سال بهبود شخصیتم نامگذاری کرده ام

    پس فقط روی بهبود شخصیتم کار کنم

    تمام تمرکزم را روی هدفم بگذارم

    هدف امسالم رشد شخصیتی است

    خدایا شکرت که بر قلبم جاری می‌کنی و بر انگشتانم انرژی نوشتن را داده ای

    اصلا نمی‌دانستم میخواهم چه چیزی بنویسم

    برای اینکه کمالگرا نباشم

    بجای اینکه بگم من باید بهترین کامنت سایت را بنویسم و این کمالگرایی اجازه نوشتن را ندهد

    باید بگم من دارم تکاملم را طی میکنم

    و به خدا ایمان دارم

    نزدیک به دوسال سال هست که عضو سایت هستم و شاید بالای 400تا کامنت نوشته ام هم برای دوره ها هم فایل های هدیه و سفرنامه و زندگی در بهشت

    و اگه خودم را موشکافی کنم

    زمین تا آسمان نسبت به قبلم تغییرات عالی داشته ام

    و ذهن فقط کارش ترس و نگرانی هست

    میخواد بگه اینا که چیزی نیست کو نتیجه های بزرگ

    ولی من که نمیتونم با خودم روراست نباشم

    من می‌دونم کجا بودم و الان کجا هستم

    بخدا مثله روز برام روشنه که اگه همون مسیر قبلی بودم

    خدا میداند الان در عمق چه چاه تاریکی گیر افتاده بودم

    اصلا نمیدانم زنده بودم یا نه تا این حد من داغون بوده ام و الان وقتی وارد جامعه میشوم تغییرات خودپ را متوجه میشوم

    که من چقدر تغییر کرده ام و به خودم معلوم نیست

    چقدر از همه نظر رشد داشته ام

    خب قطعا اینا همش بر کنترل ذهن و پا گذاشتن داینی داینی روی ترس‌هایم بوده

    و خدا میداند اگه سرعت قدم ها و تکاملم را بهتر و بیشتر کنم چه نتایج فوق‌العاده زیباتری در انتظارم هست

    من دارم سعی میکنم خودم را آگاهانه از بدنه جامعه جدا کنم

    آگاهانه هر جایی نمی‌رم حتی خونه پدر شوهر م که طبقه پایین هست

    خونه مادر شده چند ماه یه بار به مدت کم ماندن

    تماس های تلفنی محدود و کم مکالمه و مفید تر شده

    گوش شنوا نبودن برای درد و دلهای افراد

    دنبال مقصر نبودن

    قدرت را از عوامل بیرونی گرفتن

    توکل بیشتر بر خدا داشتن

    گوش دادن به هدایت ها و قدم برداشتن متناسب با شرایط عالی الآنم

    توجه نکردن به ناخواسته ها

    اعراض کردن از ناخواسته ها

    توجه به داشته ها و نعمت‌های زندگی ام

    سپاسگزارتر بودن بخاطر هر لحظه و هر قدم موفقیت آمیزی که دارم

    تمرکز بر نکات مثبت در بیشتر مواقع

    رفتار و عملکرد بهتر داشتن

    با عشق با عزیزان صحبت کردن

    از همه مهمتر آرامش بیشتر داشتن در اکثر مواقع در روز

    بهبود شخصیتم تا این حد نسبت به تعهدی که اول سال داده ام رشد کرده

    و دوباره ذهن میخواد بگه اینا که چیزی نیست

    یه موردش اینکه همسرم دیشب چند نوع میوه آورده بود و هر مالوها نرم بودن روی هم کمی له شدن

    بجای غر زدن به بقیه میوه‌ها که از هم جداشون میکردم نگاه کردم و گفتم خدایا شکرت که بقیه میوه ها له نشدن

    این اگه تغییر زاویه دید به اتفاقات نیست پس چیه

    اگه تغییر مثبت نیست ذهن عزیزم پس چیست

    اگه بخودم افتخار نکنم نامردیه

    حالا میمودم و غر میزدم و احساس خودم رو بد میکردم قطعا اتفاق بدی پشتش میومد

    بخدا تا این حد که زاویه دیدم مثبت بود

    همسرم اومد در حیاط رو زد و مقداری گوشت آورد خونه

    با اینکه چند روز پیش گوشت گرفتیم .

    خدایا شکرت

    من تسلیمم هیچی نمیدووووونم هر آنچه دارم از آن توست مالک اصلی تویی عاشقتم جان جانانم سپاسگزارم

    برای انجام کارهای هنری ام وقتی از خداوند هدایت میخواهم و خودش دست به قلم میشود وکارم را عالی پیش میبرد و فقط لذت میبرم از انجام کار و دیدن زیباتر شدن هنرم

    اگه این نتیجه مثبت نیست پس چیست ؟ذهن عزیزم

    درسته هنوز خیلی جای کار دارم تا فرکانس هایم را به ثبات برسانم در هر جنبه ای که مسأله هست

    ولی بخدا تا این حد من بندگی کرده ام و تا حدی که توانسته ام ذهنم را کنترل کنید نتیجه گرفته ام

    حالا این قدمها پیوسته و مداوم پشت سر هم باشد طبق قانون تکامل قدم برداشتن و لذت بردن از مسیر

    به همه خواسته ها و اهداف عالی تر میربم

    هیچ محدودیتی نیست

    وقتی من خودم خالق زندگی خودم هستم

    وقتی می‌دونم من دارم با افکار م با فرکانس هایم با باورهایم اتفاقات را خلق میکنم

    دیگه محدودیتی برای خلق خواسته هایش وجود ندارد

    باید آگاهانه تمرکزم را بر روی زیبای ها و نکات مثبت و شکر گذاری و احساس خوب معطوف کنم

    می‌دونم اگه دستم رو بکنم تو آتیش همون لحظه میسوزه

    به هر دلیلی

    این مهمه

    حالا

    اگه ورودی منفی به ذهنم بدهم همون لحظه ممکنه اتفاقی نیوفته ولی وقتی مدام بن افکار منفی و ثبات فرکانسی در موج‌منفی گیر بیوفتم

    اونوقت دوباره روال عادی اتفاقات بد

    بوجود میآید و فکر میکنم خب طبیعی همینه که هست باید تحمل کنم و سرنوشت من اینجوریه

    ولی من که می‌دونم قانون جهان همواره یکی است و بدون تغییرو ثابت است

    به هر چیزی توجه کنیم از همان جنس بیشتر وارد زندگی مان میشود.

    پس آگاهانه کانون توجهم را روی زیبای ها و تمیزی و پاکی و سلامتی و روابط عالی و ثروت و فراوانی و خوشبختی و موفقیت و شادی و آرامش و صلح درونی و معنویت و باور به خداوندی که همه کاره است و همه جوره تمام کیهان را داره مدیریت میکند

    و قدرت مدیریت من را هم دارد تا رشد کنم به سمت توحید پس بیشتر اعتماد میکنم به جریان هدایت که همواره هدایت مرا بر خودش واجب کرده هر مسیری که من انتخاب کنم در همان مسیر هدایت میشوم.

    من مختارم پس انتخاب با من هدایت با خداوند کدام مسیر؟؟

    بهشت یا جهنم ؟

    فقر یا ثروت ؟

    بیماری یا سلامتی ؟

    مردم یا خداوند ؟

    رابطه سالم یا رابطه متشنج ؟؟

    آرامش یا جنگ ؟؟

    در این جهان دوقطبی همه اینها وجود دارد

    من انتخاب کننده مسیرم هستم این قدرت خداوند است که در و جود من قرار داده

    که ایمان آورم و عمل صالح انجام دهم و از رستگاران دو عالم باشم تا همیشه در بهشت فیها خالدون باشم

    یا نه برعکس اینو عمل کنم و همیشه در جهنم خود ساخته فیها خالدون باشم

    پس الهام خانم تو تکه ای از وجود پاک خداوند هستی

    خداوند هر لحظه در وجودت هست .این نیروی هدایت گر را باور کن که تو را تنها نگذاشته

    باور کن باور کن

    مثله همین ساعت که هیچ ایده ای برای کامنت نوشتن نداشتی

    و اعتماد کردی به جریان هدایت و گفت تو دست به قلم شو ایمان داشته باش حرکت کن

    من هستم

    تو چکار داری تو قدم اول را بردار بقیش بامن

    منم یاد گرفتم اعتماد کنم و بگم چشم قربان

    و طبق عادت دیگه چشم گفتن بخدا برام راحتر شده و باید استوار تر و محکم تر در این مسیر زیبای الهی قدم بردارم و لذت ببرم از لحظاتم

    در حال زندگی زندگی کنم

    من نه گذشته ام هستم و نه آینده

    زندگی همین لحظه است

    بخدا بخودم به توانایی های منحصر به فرد م که هدیه خداست در وجودم ایمان داشته باشم

    که من با افکارم بهترین ها را میتوانم خلق کنم

    من ارزشمندم بی قید و شرط

    من لایق دریافت الهامات و نعمت‌های الهی هستم

    من تسلیمم هیچی نمیدووووونم

    تنها تو را می پرستم و تنها از تو یاری میجویم مرا به راه راست به راه کسانی که به آنها نعمت داده ای هدایت کن نه کسانی که بر آنها غضب کرده ای و ن گمراهان

    خدایا شکرت که هر بار متوجه افت فرکانسی ام میشوم فقط الا بذکر الله تطمئن القلوب

    حالم را خوب میکند منو انسانی بهتر میکند

    خدایا شکرت مرا بخودشناسی بهتری هدایت کن

    تا مقاومت هایم را بردارم

    نتایج مثله بمب در زندگی ام پایدار شوند

    با احساس خوب اتفاقات خوب را خلق میکنم من توانایی اینو دارم که دنباله رو جامعه نباشم

    افکارم را با هر ورودی نامناسبی تغذیه نکنم

    در من توانایی دیدن نیمه پر لیوان قرار داده شده

    در وجود من دوچشم زیبا بین وجود دارد پس باید زیبایی ببینم و لذت ببرم

    در وجودمن دوگوش شنوا و سالم هدیه داده شده

    پس باید کلام نیکو را بشنوم که بهترین کلام نیکو صدای استادم هست

    در وجود من قلبی سلیم قرار دارد که باید پاکش کنم تا خداوند را هر لحظه مهمان این قلب سلیمم کنم

    در سرم مغزی هوشمند قرار. داده شده تا درک بهتری از قانون آفرینش و نظام هستی و عمل به آگاهی های ناب الهی را رشد دهم

    دو دست سالم دارم که میتوانم کارهای خودم را بدون وابستگی انجام دهم و لذت ببرم از ابن توانایی های منحصر به فرد م

    به من دو پای سالم داده شده که هر جایی که نیکوست بروم و همراه همیشگی من هستند در پیاده روی برای سلامتی جسمانی و تمرکز کردن بر نکات مثبت که در مسیر میبینم

    و تمام اعضای بدنم واقعا هر لحظه معجزه است

    اگر معجزه نیست پس چیست.

    خدایا شکرت برای تمام داشته هایم

    هر آنچه دارم از آن توست مالک اصلی تویی

    خدا یا شکرررررررررت که من همواره در بهترین زمان و بهترین مکان و بهترین شرایط قراردارم

    خدایا شکرت که تمام انسان ها و شرایط و موقعیت ها وسیله ای است برای رساندن موهبت های الهی به من

    خدایا شکرت که من همواره در میان افراد درست و روابط سالم و نعمت و ثروت و فراوانی هستم

    خدایا شکرت که همواره هدایتم را بر خودت واجب کرده ای

    خدایا شکرت که هر روز بهتر از روز قبلم هستم

    خدایا شکرت که احساس خوبم پایدارتر است

    خدایا شکرت برای وجود ارزشمند خودم و عزیزانم

    خدایا شکرت برای کنترل ذهنم و به ثبات فرکانسی عالی رسیدنم

    خدایا شکرت برای خدایان به مسیر مستقیم

    خدایا شکرت که مرا متناسب با شرایطم هدایت می‌کنی

    خدایا شکرت که مرا لایق دریافت الهامات الهی ات کرده ای

    خدایا شکرت که من در سلامتی کامل هستم

    خدایا شکرت که عزیزانم در سلامتی کامل هستند

    خدایا شکرت که مرا انسان آفریدی اشرف مخلوقات جانشین خودت بر روی زمین کردی

    تا خلق کنم با قدرت لایتناهی ات زیبایی های بیشتر تا هم خودم خوب زندگی کنم و هم جهان را جای بهتری برای زندگی کردن کنم

    خدایا شکرت که گفتی و ثبت شده من را با خودم در صلح قرار دادی

    خدایا شکرت برای تمام نتایج عالی که با ابن تعهدم تا به الان گرفته ام

    خدایا شکرت که هر بار با دیدن مسیر درستم ایمانم قوی تر میشود و قدمهایم محکم تر و استمرارم بیشتر میشود که همین مسیر مسیر سعادت و خوشبختی ام است .

    در پناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند خوشبخت و سعادتمند باشید در دنیا و آخرت دوستون دارم الهام جون عزیز دردانه خداوند عالم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    محمد صدرا شهبازیان گفته:
    مدت عضویت: 3113 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    به نام خدایی که برای بنده اش کافیست

    استاد عباسمنش و خانم شایسه و لیلای عزیز سلام

    روزی رو به یاد میارم که از همه جا بریده بودم کسب و کاری که با عموم داشتیم به مشکل برخورده بود

    6 ماه بود که نمی‌توانستیم فروش داشته باشم و 2 ماه یا بیشتر بود که ورودی مالی نداشتم

    و یک کلام از همه جا بریده بودم

    از خودم شاکی بودم که چرا فرصت های کاری را رد کرده بودم

    ان روز ها عضو سایت بودم اما چیزی از کار کردن روی خودم نمی‌دانستم

    همان تضاد باعث شد بفهمم باید با تغیر نگاهم به احساس بهتر برسم به سپاسگذاری برسم به یکتاپرستی برسم

    این شروع کار کردن من به صورت جدی روی خودم بود

    بعداز چند ماه کار کردن و باور ساختن بالاخره نتیجه روشن شد یه روز که کنترل ذهن خیلی سخت بود پشت شیشه یک ماشین دیدم نوشته ایا خدا برای بنده اش کافی نیست

    و من همون شب یه کار با موقعیت های خیلی عالی گیرم اومد خداروشکر و همون سالی که من ازش میترسیدم بهترین سال زندگی من بود از هر نظر بخصوص از نظر کالی

    همیشه میگم من یک سال هست که عضو سایت هستم

    اون هم نه کامل چون همین چند وقت قبل هم باز از مسیر منحرف شدم و به متاسفانه توی مسیر انحرافی موندم که مریض شدم

    ولی به خودم اومدم و شکرگذاری رو شروع کردم اولش جدا شدن از اون فضای فرکانسی بیمارگونه خیلی سخت بود

    مدت زمان هایی که حالم خوب بود کوتاه و مدت زمان هایی که بد بودم طولانی بود اما به لطف خدا تونستم هرطور بود خودم رو کنترل کردم و الحمدالله امروز برای سومین روز پیاپی هست که حال من خوبه

    و 17 روز هست که برگشتم سر همون کاری که در موردش گفتم

    خداروشکر میکنم برای جهان چند وجهی که درست کرده و تایین کننده تفاوت سطح کیفی زندگی ما فقط تفاوت بین شخصیت خودمون و نوع نگاه خودمون هست تفاوت بین سپاسگذاری یا توجه به ناخواسته هاست

    تفاوت بین رها بودن و دیدن خیریت توی هرچیز یا جنگیدن و اظهار ناراحتی کردن

    من به شما قول میدم بیماری فقط یک توهمه

    این رو کسی میگه که به لطف خدا هم از امتحان سرطان و هم از امتحان بیماری اضطرابی تا الان سربلند بیرون اومده

    بیماری فقط یک توهمه یک سوءتفاهم بیش نیست

    درگیر هر بیماری هستید فقط لحظاتی که حالتون خوب هست یا بهتر هست شکرگذاری کنید برای خودتون حال خوبتون رو بزگرش کنید

    مطمعن باشید که بعد از چند روز زمان هایی که حالتون بهتره بیشتر میشه و حال بد کم تر و به مرور حال خوبتون تثبیت میشه

    فقط یادتون باشه بیماری غیر واقعیه

    قدرت خدا تنها قدرت دنیاست ازش به نفع خودتون استفاده کنید

    خدا بدن انسان رو طوری درست کرده بتونه خودش رو خیلی سریع بهبود بده

    معنی قران بخونید

    مطالب سایت رو مدام گوش‌کنید

    کامنت بخونید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    یاسمن اسدنژاد گفته:
    مدت عضویت: 1929 روز

    سلام بر عزیزانم

    گام چهاردهم

    استاد جان من همه این لایوهارو قبلا گوش دادم و نکته برداری کردم اما در این دوره که گوش میدم اصلا انگار تا به حال این فایلارو گوش ندادم و واقعا با تمرکز و درک بیشتری دارم این فایلارو دنبال میکنم مثلا اصلا یادم نمیومد که شما انقدر عالی درمورد سلامتی در این فایل توضیح داده باشین و الان که گوش کردم لذت بردم و باعث شد که هدایت بشم به فایل آرامش در پرتو آگاهی 5 و چند بار اونو گوش بدم و چقدر راحت درمورد مرگ صحبت کردین نمیدونم چرا من تاحالا این قسمتارو نشنیده بودم

    نکته مهم این فایل این بود که وقتی ذهن اکثریت جامعه به سمت یه جیز منفیه بهترین موقع ست برای اینکه از بدنه جامعه جدا شی و این نکته خیلی ربط داره به اوضاع این روزهای کشور و این فایل بسیار کمک کننده و احساس خوب و آرامش دهنده بود برام وقتی که نکته برداری های این فایل در دفترم تموم شد توو خط آخر نوشتم احساس سلامتی کامل میکنم خدایا شکرت

    استاد عزیزم و خانم شایسته عزیزم خیلی از شما سپاسگذارم برای این فایل عالی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    عادل امامی گفته:
    مدت عضویت: 2442 روز

    سلام

    گام چهاردهم

    وقتی درباره یک مسئله ذهن میخاد واکنش نشون بده فارغ از اینکه اون مسئله چیه، این بستگی داره به اینکه من چقدر رو خودم کار کرده باشم ، چقدر باور کرده باشم که این جمله الخیر فی ما وقع رو

    جهان ما بر پایه بودن مسائل ساخته شده و تنها افراد کمی این را باور کرده اند که توانمند در حل مسائل شان هستند

    نکته اینجا اینه که افراد نمی پذیرند که اتفاقات رو خودشون دارن خلق میکنن با تکرار افکار

    جایی که اینو بپذیرم میتونم باورهامو بسازم و شرایطی رو که می‌خوام بسازم

    وقتی ما می دونیم که رسانه ها تمرکز کردن به نازیبایی ها خب باید آگاهانه ازشون استفاده نکنیم دیدن و شنیدن هر چیز منفی با وجود اینکه من چقدر رو خودم کار کردم و قوی شدم باز هم اثرشو می‌ذاره

    البته این مطالب و موضوعات برای افرادیه که دنبال نتایج متفاوت و دلخواه هستن وگرنه کسی که میخاد مثل جامعه نتیجه بگیره به هیچ عنوان قبول نمیکنه و منطق خودشو داره

    یادمه چند سال پیش که هواپیمای اوکراین رو زدن من صبح رفتم سر کار و دیدم همه دارن دربارش حرف میزنن بعد همکارم گفت تو چرا هیچی نمیگی گفتم من حتی نمی‌دونم درباره چی صحبت میکنین گفتش هواپیما پشت خونه شما افتاده بعد از صدای انفجارش همه بیدار شدن اونوقت تو میگی هیچی نمی‌دونم

    من واقعاً چیزی نمی‌دونستم هواپیما به فاصله دو سه کیلومتری خونه ما افتاده بود و دلیل اینکه نمی‌دونستم این بود که تلویزیون که حذف کرده بودم و هیچ راه خبری هم نبود که من بشنوم

    بعد از شنیدنش طلب آمرزش برای همه کسانی که فوت شدن کردم و به زندگیم ادامه دادم البته ذهنم رو خیلی چیزا درگیر میکرد که استاد بعداً لطف کردن و یک فایل درباره ش گذاشتن و خیلی از مسائل برای ذهن منطقی من حل شد.

    دارم یاد میگیرم که لذت ببرم از هر چیزی در اطرافمه از کارم از محیط زندگیم از وجود عزیزانم به جای اینکه فکر کنم که کی و به چه شکل میمیرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: