live | شباهت باورهای محدود کننده با علف های هرز - صفحه 24 (به ترتیب امتیاز)

627 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    اعظم برزگری گفته:
    مدت عضویت: 1429 روز

    به نام خدا

    خدایی به زیبایی اجابت!

    سلام به همگی…

    علف های هرز مثل باورای محدود کننده ی ما هستند که در تمام ذهنمان در حال ریشه دادن و تکرارند و نیازی به کاشتن این علف ها نیست چون در هر شرایطی رشد می کنند مثله باورهای نادرست،باورهای مخرب،باورهای پیشینیان،باورهای محدود کننده و…

    مثلا برای داشتن یک بوته ی مفید و کارا مثل بوته ی خیار،باید تخم مناسبش رو تهیه کرد و در زمین مناسب باشرایط آب و هوایی خوب،کود و تابش نور خورشید باشه و حتی بعده کاشتن باید مراقب بود پرنده ها یا مورچه ها تخمش رو نبرند و مراقبش بود تا علف های اضافه جلوی رشدش رو نگیره تا این بوته در زمان و مکان مناسب رشد کنه و گل بده و میوه ی مناسبی رو بده!

    مثل همون باورهای خوبی که در ذهنمان بارور می کنیم و برای رشد باور جدید،وقتی روزانه یکی دو ساعت کار می کنیم و ورودی خوبی همراه با الگوی مناسب در اختیارش قرار میدیم و چندین روز همین کار رو ادامه میدیم،بعده دو سه روز نتیجه ی اون باور جدید اگه ادامه دار باشه نشانه اش توی زندگیمون پیدا میشه و با تایید این نشانه و قدرت گرفتن از اینکه قانون جواب میده و دوباره انگیزه ی بیشتر پیدا کردن برای ادامه دادن این مسیر،نتیجه حاصل میشه!

    ولی اگه اون نشونه رو که از طرف خدا اومده تاییدش نکنیم و اسیر گفتگوهای ذهن بشیم که ای بابا اینکه نتیجه اش کوچک هست من بزرگتر از این رو میخواستم چون هم تکامل رو طی نکردیم هم باورمون تازه و نوپاست و رشد کافی رو نداشته و هم عجله کردیم برای همین باورهای قبلی که ریشه دار هستند و مثل سیمان چسبیدن به ذهنمون و همون کاره علف های هرز رو انجام میدن،ما هم ناامید میشیم و دست از کار کردن روی اون باور جدید و نوپا برمیداریم و بر میگردیم به روال و رفتار قبلی!

    ولی وقتی تایید کردیم و دوباره کار کردیم و فهمیدیم که این نشونه ی اینه که قانون داره درست عمل میکنه دیگه ول کنش نیستیم و بیشتر از زمان های قبلی،انرژی میزاریم برای بهبود اون باور،برای پیدا کردن الگو،برای منطقی کردن ذهن!

    باور جدید رو بزرگ ترش می کنیم و نتایج دیگه کوچک کوچک نمیان بلکه بزرگتر و بصورت تصاعدی میان!

    من باوره اینکه، درآمد من و ثروتم هر روز داره بیشتر میشه رو و اینکه پول و ثروت به اندازه ی تعداد ذرات کائنات در کل جهان و به اندازه ی همه هست رو امتحان کردم و ساعاتی از روز که در فرکانس مناسب بودم تکرارش کردم با احساس خوب و خواستم ببینم نتیجه اش چی میشه که در طول یک هفته هشت میلیون پول بعنوان هدیه بدون اینکه من از کسی بخوام وارده حسابم شد و این نشونه برام این نتیجه رو داشت که هر چقدر بتونم روی این باور کار کنم به همون اندازه،خداوند برایم امکان پذیر میکنه نتیجه ی این ایمان و باور رو!

    بقول دوست عزیزمون ما اگه کمی ایمان بیاریم به این قانون،دیگه ساعات زیادی از شبانه روز رو برای کارهای دیگه،برای اتلاف انرژی،برای نجواهای ذهنی صرف نمیکنیم بلکه میگم این قانون کار میکنه پس درسته و بیشتر از این ازش استفاده کنم!

    برای همینه که وقتی نتیجه میاد دیگه اکثره ساعات روز رو اینجا هستیم یا داریم کامنت میخونیم و یا بقدر باور مینویسیم و عمل می کنیم و فایل گوش میدیم یعنی شده جزئی از زندگیمون که من بتازگی از خواب نیم روزی هم گذشته ام و دارم این وقت مفید رو در این مکان بهشتی سپری میکنم و حتی موقع کار کردن ،فایل گوش میکنم چون میدونم اگه آروم آروم هم باشه ولی این مسیر،مسیره درسته و نتایج همگی در راهند!

    خدا رو شکر برای این قوانین بی نقصش،برای اینکه این قدرت رو بهمون داده تا بتونیم زندگیمون رو همون طوری که دوست داریم با باورهای خوب،خلقش کنیم و این قدرت رو بهمون داده که عمل کنیم و میوه های این آگاهی ها رو نوش جان کنیم!

    من سه ساله عضو سایت هستم و درکم از قوانین تازه داره بهتر میشه و هیچ عجله ای هم ندارم که زودتر برسم به خواسته هام چون باید مرحله به مرحله رشد کنم و درکم بیشتر بشه تا نتیجه ها اتفاق بیفتند!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    محسن فصاحت گفته:
    مدت عضویت: 876 روز

    درود و آفرین بر این پشتکار و عمل به الهام و تفریح کردن و ساختن باور و جسم و ذهن و روح را همزمان با هم جلا دادن آن هم در دل طبیعت زیبای پارادایس که یک نفس عمیق روح را به پرواز در می آورد در جایی که میلیونها درخت هست چه اکسیژن بالایی وجود دارد و دیدن آب و ..‌.

    ایمان به توانایی

    از بین بردن ترسها

    احساس قدرت

    اعتماد به نفس

    کمک به کارهای بعدی

    طی کردن تکامل…

    میگن اصفهان نصف جهان خوب حالا چطور ساختنش؟!

    آجر به آجر

    درک شباهت ذهن با جنگل

    موفقیت موفقیت می آورد

    دور شدن از دایره امن و محدودیت ها و برداشتن محکم قدم‌های بعدی

    دیدن نتیجه پشتکار ادامه دادن و پاکسازی جاده و تریلر طولانی مجموعه ای که 20 هکتار است.

    استفاده از ابزار درست

    تازگی و فرش شدن و دست آوردهای بعدی پیاده روی موتور سواری و سود و لذت بی شمار…

    و هزاران درسهای دیگر

    خدایا شکرت به خاطر اینهمه زیبایی احساس خوب شادی ملودی تناسب نظم هماهنگی و رشد تصاعدی ظهور موفقیت و سرعت رشد که نتیجه تلاش و عمل به الهامات است که قدم به قدم به نسبتی که رشد می کنیم و هر بار قویتر می شویم.

    عدم مقایسه با دیگران

    باید ببینیم اون چه مسیر تکاملی طی کرده من هم طی کنم.

    مادر طبیعت بهترین معلم ماست.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    صدف صادقی گفته:
    مدت عضویت: 648 روز

    بنام خدای فراوانی ها

    سلام به همه دوستان

    وقتی من جاده رو دیدم خیلی راحت تر رفت تو ضمیر ناخوداگاهم و واسم باور پذیر شد

    اینکه تو شروع مسیر به کل مسیر و موانع و همه چیزاش نباید فکر کنم زیاد چون این کار ممکنه همون اول من و منصرف کنه

    باید کوچیک کوچیک کنم و روز اول و استپ اول رو طبق تکامل نرم شروع کنم و اون استپ خودم رو‌با نتیجه صدمین یا هزارمین کسی مقایسه نکنم

    واسه شروع نباید خودمو با نتیجه هزارم کسی مقایسه کنم

    نباید هی به کل مسیر فکر کنم

    طبق اون فایل استاد هر روز رو واسه همون روز زندگی‌کنم ، سعی کنم امروز بهترین کار و بیتشرین کاری که می تونم رو از نظر ذهنی و فیزیک انجام بدم ……طبق تکاملم

    و‌اینکه امکانات توانایی ها مهارت و دانش من در شروع با ادامه خیلی فرق میکنه و اینا طبق تکامل و اینکه مکانیسم جهان بر رشد هست طی مسیر رسد میکنه و بهتر ‌‌بیتشر میشه

    پس برای هر کاری هر موفقیتی شروع کنم و در ادامه بهتر و بیتشرش کنم

    با کسی مقایسه نکنم خودمو

    به همه مسیر فکر نکنم که هی بهم حس بد ‌‌ضعف بده

    بگم چه خوبه امرور انقد قدم ورداشتم ‌‌خودمو تحسین کنم به خودم حس خوب بدم به خودم‌پاپر بدم و‌مواظب باشم ذهنم چون هی می‌خواد به شیوه قبل برگرده یعنی اینکه بگه ببین چقد مونده ببین فلانی اونجاست تو اینجایی ببین امکانات نداری ببین فلان فلان

    واس من باید افسار رو بدست بگیره ‌جای خالی نزارم واسه ذهنم که بخواد خودش طبق روش ها و‌گفت وگو‌های گذشته پرش کنه

    کانون توجه و تمرکزم رو حین مسیر 100٪ دیت بگیرم

    بگم آفرین انقد رفتی فردا می‌تونی بهترش کنی

    فردا واسم راحت تر میشه و‌…

    البته من اینا رو‌تو‌دوره عزت نفس یاد گرفتم و‌در اثر تمرین به جورایی الان واسم ناخودآگاه شده که خدا رو شکر اینجا بهم یادآوری شد

    من یه چیز دیگه هم تو وجود خودم کشف کردم

    وقتی به یه موفقیت میرسم اگه مولا به مدت ولی کنم یا یه چیزی پیش بیاد نشه ادامه داد اگر بخوام‌دوبارع شروع کنم نجواها میگن وای اون همه داشتی جلو بودی الان دوباره باید از صفر و فلان

    و این باعث میشه نخوام تکامل رو طی کنم ‌بخوام از همون شروع دوباره روزی صد قدم بردارم

    در حالی که هر روز یک روز محدودی هست که توان و شرایط در حد همون روز در اختیار داریم

    این مثال تو ازدواج یا تو کار یا هر چی واسم تکرار شده

    اونقد قبلا ثروت داشتی تو کارت موفق بودی رابطه خوب داشتی

    الان اووووف از نو بسازی اصلا ولش کن

    اینا باعث نومیدی دلسردی و پشت انداختن های مکرر میشه

    که فکر کنم خیلی موقع ها تو دامش گیر می کردم

    این فایل آگاهم کرد که اگر دوباره همچین چیزی سراغم اومد ، ابزار برخورد باهاش رو داشته باشم ( آگاهی های کاربردی با منطق های قوی تر از نجواها با منطق های بی اساس و ترس های واهی که نتیجه اش فقط عدم حرکت و نومید کردن بیشترمنه )

    ولی من همیشه می تونم زندگیمو تز نو‌بسازم و‌چون تجربه های بیتشری دارم و چون‌یگبار ساختم دفعه دوم هم بهتر می تونم هم لذت بیتشری در مسیر میبرم جون به قوانین آگاه هستم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    سپیده آقایاری گفته:
    مدت عضویت: 1841 روز

    با نام و یاد خدا

    خانه تکانی ذهن روز نهم

    اولا که گوش دادن فایلها با تمرکز با گوش دادن سرسری خیلی متفاوته. این فایل رو چند بار گوش دادم اما با خودم گفتم این فایل چه اهمیتی داره که خانم شایسته انتخاب کردن به عنوان گام نهم این پروژه. اما وقتی با تعهد اومدم و شروع به نوشتن کردم دیدم جواب خیلی از سوالاتم تو دل این فایله.

    من خیلی از کارهایی که ایده اش بهم داده شده اما انجامشون ندادم رو دقیقا به همین دلیل شروعشون نکردم یا تو قدمهای ابتدایی دلسرد شدم که نیومدم هدف بزرگ رو برای خودم کوچیک کنم. یه حجم زیادی از کار رو میدیدم و فکر میکردم تو مدت زمان کوتاهی هم باید انجامش بدم. واسه همینه که همه پروژه ها هم فازبندی میشن.

    نکته بعدی که خیلی مهم بود اینه که ما با انجام دادن قدم اول توانایی هامون بیشتر میشه و در هر قدم آمادگی لازم برای قدم بعدی رو کسب میکنیم. مثلا اگه صاحبان کسب و کارهای بزرگی مثل آمازون میدونستن از روز اول که بیزینسشون قراره انقدر رشد کنه شاید از فکر مسائلی که در چنین کسب و کارها و میزان مسئولیتی که براشون ایجاد میشه جا میزدن، چون در شروع کار براشون ترسناک بوده.

    اما وقتی تو همراه با هدفت رشد میکنی و ظرف وجودت بزرگتر میشه، توانایی هات هم برای حل مسائلی که در آینده باید حلشون کنی هم بیشتر میشه.

    چقدر همین 2 باور کمک میکنن که اولا انگیزه داشته باشیم برای شروع کردن بدون داشتن عجله و با طی کردن تکامل، هم اینکه امیدمون بسیار بیشتر میشه که نتایج میتونن از چیزی که ما الان تصورش رو میکنیم بزرگتر باشه.

    واقعا در بیشتر مواقع همینه. همیشه نتایج فراتر از انتظار ماست. مثلا کسی که برای دل خودش ورزش میکنه و یهو میشه قهرمان المپیک. یا کسی که اولش با اجاره دادن یه اتاق به مسافرها شروع میکنه میشه صاحب یکی از بزرگترین هتلهای زنجیره ای لوکس دنیا.

    ممنونم از شما دو عزیز بابت این فایل عالی که درسهای بسیار بسیار بزرگی داشت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    Leyla گفته:
    مدت عضویت: 1218 روز

    سلام به همه ی عزیزان و خانم شایسته نازنین و استاد عباسمنش عزیزم

    هر چقدر که گام ها جلوتر میره و با خودم بیشتر فکر میکنم، میبینم بارزترین تمرینی که این گام ها برای من ایجاد کرده،توانایی کنترل ذهنه.

    حتی برای ادامه هر روز این گام ها هم من باید ذهنم رو کنترل کنم تا بتونم پیش برم.

    سوال های ذهنی میدونم برای همه ی ادم ها هست،برای منم همیشه هست و قبلا باعث میشد که مسیر رو رها کنم ولی الان خداروشکر ادامه میدم.الان هم خیلییی دقت ها ذهنم میپرسه چه جوری؟

    ایده ای که همین چند روز پیش خدا بهم الهام کرد رو از فردا میخوام شروع کنم و ذهنم میگه چه جوری میخوای با این درآمد به خواسته هات برسی؟چه جوری میخوای خواسته هات رو به دست بیاری؟

    و دارم میبینم این که با وجود این نجواها دارم ادامه میدم و پیش میرم،همین کنترل ذهنه.

    البته که این گام ها دارن باوری سازی میکنن،کلییی باور فوق العاده که اگه اینا نبودن نمیتونستم به خوبی کنترل ذهن کنم و ادامه بدم.چون من این کاری که قراره فردا شروع کنم رو هم قبلا انجام میدادم ولی با یه عالمه باور اشتباه که باعث شد رهاش کنم.

    همین صبح که از زود از خواب بیدار شدم همش ذهنم میگفت نمیرسی کارهاتو انجام بدی،یکیشون رو کنسل کن،اصلا برا خودت راحت برنامه بچین،چرا سختش میکنی؟

    ولی گوش ندادم و از رخت خواب بیرون اومدم و رفتم سراغ کارهام. جوری کارهام سرساعت و عالییی انجام شد که خودم باورم نمیشد اینا همش کار خداست و اعتماد من به نیروی خدا و ادامه دادن و پیش رفتن.

    خداروشکر بخاطر همه ی این اتفاقات عالییی:)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    زهرا گفته:
    مدت عضویت: 2731 روز

    بنام ایزد منان بنام رب تنها فرمانروای جهان

    خدایا تنها تورا می پرستم و تنها از تو یاری می جویم

    ازت میخوام و بهت اجازه میدم منو به راه راست هدایت کنی راه کسانی که به آنها نعمت داده ای

    با سلام و عرض ادب خدمت استادان عزیز و همدوره ای های عزیزم در دوره خانه تکانی ذهن

    با تشکر از مریم عزیزم‌که همیشه داره رو ذهن و باورای خودش کار‌میکنه و همچنین با کار کردن روی سایت و دوره ها و آپدیت اونا به ما هم تلنگری میزنه تا در مسیر بمونیم و ادامه بدیم

    این موندن در مسیر و ادامه دادن همون اصلیه‌که تو تمام قسمتای زندگی میشه ازش استفاده‌کرد

    اگه بیزینسی داری اگه در حال یادگیری آموزشی هستی اگه‌کتاب می نویسی اگه هنرمندی وکار هنری انجام‌میدی یادت باشه هر روز براش قدمی بردار

    من تو تمیز کردن خونه هم از این قانون استفاده میکنم هر روز یه قسمت از خونه رو تمیز‌میکنم اونجور نباشه یه صیح تا شب نظافت کنم و بعد بشینم تا سری بعد

    امزوز قوری و‌کتری رو‌ می شورم فردا گردگیری پس فردا سرویسا خلاصه هر روز یه کاری هست

    برای بیزینسمم همینطور سعی میکنم هر روز یه کاری هر چند کوچیک براش انجام بدم تا یهویی خسته‌و‌دلسرد نشم

    کارای بزرگ به قطعات کوچیک تقسیم میشه

    وقتی اون‌ کار انجام میشه عجب انرژی به آدم میده

    من بر عکس آدمایی که طرفدار سرعت و رشد حبابین خیلی طرفدار آهستگی و‌پیوستگیم

    برای هیچ‌کاری عجله نمیکنم و عجله ای هم‌ندارم

    به من میگن یه ساله کارت شروع کردی تبلیغ کن تا مشتری هات بیشتر بشه ولی من به دو علت تبلیغ نمیکنم اول اینکه طبق آموزشای استاد تبلیغ رو روش معرفی خودم نمیدونم میگم من رو تخصص خودم کار میکنم تا این چند تا مشتری برای من تبلیغ کنن

    دوم اینکه میگم حتما آمادگیش ندارم چون‌من به خدا سپردم مطمئنا کار خدا بی حساب و کتاب نیست پس اگه‌ هنوز مشتری ندارم یه هدفی پشتشه مثلا من هنوز باید روی آموزشام و آگاهی ها و تخصصم کار کنم حتما براش آماده نیستم

    منم استاد جون مثل شما این روحیه رو دارم که بعضی کارو خودم دوست دارم انجام بدم چون لذتی که در انجام اون کار برام هست قابل مقایسه با هیچی نیست

    همین چند وقت پیش چند تا پارتیشن چوبی داشتم میخواستم رنگش روشن باشه اونم با طرح چوب ، رفتم رنگ خریدم و ابزار مناسبش و شروع کردم به رنگ زدن

    همه به من میگفتن وای تو چه کارا میکنی برو یکی دیگه بخر اینقدر خودت درگیر‌نکن یا میدادی نجاری برات رنگ بزنه ولی من واقعا دوست‌داشتم اینکارو انجام بدم با اینکه برام خستگی زیادی هم داشت و خبر خوب اینکه چقد خوب و جذاب شده بود

    از خدا میخوام هر لحظه به هدایت ما اضافه کنه و از شما استاد عزیزم تشکر میکنم که راهنمای مسیر ما شدی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    n گفته:
    مدت عضویت: 1371 روز

    به نام الله یکتا،

    سلام به دوستان و همراهان عزیزم در قدم نهم خانه تکانی ذهن،

    تشکر بی پایان از خانم شایسته‌ی عزیزم بابت دسته‌بندی این پروژه، و خداقوت به استاد عزیزم بابت آگاهی‌های بینظیری که در این فایل مثل همیشه به ما منتقل کردن،

    من عاشق این قوانین بی‌تغییر هستم، چقدر نشانه‌ها مدام جلوی چشممونه، چقدر همه‌چیز به هم وصله، چقدر ما میتونیم این اگاهی‌ها رو راحت دریافت کنیم،

    خیلی برام جالب بود امروز صبح یک کامنت گذاشتم برای صفحه‌ای که مربوط به تغییر عکس پروفایل در سایت بود، و از احساس خوبی گفتم که بعد از خوندن توضیحات اون صفحه بهم دست داد و کمکم کرد کاری که در اصل کوچک بنظر میومد ولی ذهنم اونو برام الکی بزرگنمایی میکرد رو انجامش بدم، و شگفت زده بشم از اینکه چقدر عمل کردن اقدام کردن انجام دادن کارها هرچند هم که کوچک باشه، وقتی موفق به انجامش میشی میتونه فرکانس تورو بالاتر ببره و احساس شادی و رضایت بسیار خوبی رو در تو ایجاد کنه.

    و الان وقتی گام نهم رو گوش کردم گفتم چقدر قشنگگگ همین امروز بود که من یه درس گرفتم از این موضوع، و دوباره همین امروز هدایت شدم به این فایل که موضوعش عمل‌گرایی و حل مسائل بود.

    یک جمله از متن صفحه‌ی توضیحات قراردادن پروفایل رو اینجا هم مینویسم،

    « این قانون مهم رو بخاطر داشته باش که انجام هرکار جدید با موفقیت، یعنی حل یک مسأله ، و با حل هر مسأله هرچند کوچک، رشته‌های عصبی را در ذهن شکل میدهی که جسارت قدم برداشتن به دل ناشناخته ها را به تو می‌بخشد و عزت نفس‌ات را برای انجام کارهای جدید افزایش می‌بخشد. »

    چقدر زیبااا..

    کاری که اولش ممکنه برات خیلی پیچیده و سخت، یا حتی کوچک ولی غیرمنطقی به نظر بیاد، وقتی انجامش میدی چقدرررر تورو از درون بزرگ میکنه، و چقدر تورو آماده‌ی انجام کارای بیشتر و حتی سخت تر و بزرگتر میکنه.

    این درس اول امروز من بود که با دیدن این فایل بهم یاداوری شد که موفقیت = انجام کار،

    درس دوم این بود که،

    وقتی پایین یک کوه بزرگ ایستاده باشی و به رسیدن به قله‌ش فکرکنی شاید خیلی دور و دراز بنظر بیاد، شاید وسط راه جا بزنی، شاید اصلا قبل از شروع از انجامش منصرف بشی،

    ولی این دیدگاه که من هدف کلیم قله هست ولی چشمم رو میدوزم به زیر پام و قدم به قدم پیش میرم و فقط هرازگاهی قله رو نگاه میکنم که راهمو گم نکنم و یادم نره قراره به کجا برسم، هم خیلی سریعتر تصمیم به شروع میگیری، هم قدم‌های بعدی رو برداشتن یکی یکی راحت تر میشه دلیلشم اینه که تو از لحاظ ذهنی، جسمی و مهارتی آمادگیت بیشتر و بیشتر میشه، و کم کم سرعت عمل بیشتر میشه، یادمیگیری چطور قدم برداری، کجا پا بزاری که نیفتی، چه کفشی لازم داری بهترباشه، و به مراتب بهتر و سریعتر قدم ‌ها رو طی کنی و تکامل رو بگذرونی..

    درس بعدی که از تشابه علف‌های هرز با افکار منفی گرفتم شامل نکات زیادی بود،

    و یکیش هم به نظر من این بود که هرچقدر اون علف هرز ریشه قوی‌تری داشته باشه کندنش به مراتب تلاش بیشتری نیازداره و بالعکس (مثل افکار و باورهایی که سال‌های سال هست که به ما القا شده نسبت به الان که با اگاهی بیشتر خیلی سریعتر میتونیم افکار منفی که جدید میخواد وارد ذهنمون بشه رو انتخاب کنیم و اجازه ندیم که به باورما تبدیل بشه)

    به هم وصل شدن شاخ و برگ درخت‌ها هم دقیقا شبیه به در هم تنیده‌شدن افکار ماست ، و افکار ما هر لحظه نیاز به رسیدگی و پاکسازی و هرس کردن داره، و زمانی که ما این رسیدگی رو متوقف کنیم بعد از مدتی مجبوریم با صرف انرژی بیشتر دست به پاکسازی بزنیم ، و این نشونه اینه که اگاهی‌ها مدام نیار به تکرار و تمرین دارن اینجور نیست که ما اگه یک بار کار کنیم دیگه نیازی نباشه، نه خیلی زود دوباره شاخ و برگ‌های اضافی میان و در هم گره میخورن و کار مارو سخت میکنن.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    منصوره علیان گفته:
    مدت عضویت: 2401 روز

    سلام به استاد عزیزم مریم جونم و همه ی دوستانم

    رد پای گام نهم :

    باورهای محدود کننده مثل علف های هرز هستند که اگر مدتی آنها را به حال خود رها کنم رشد می کنند و همه ی مغز من را می گیرند و حتی ریشه ها و تنه های قوی پیدا می کنند .

    من باید یک لیست از گام هایی که می خواهم هر روز بردارم بنویسم و بعد به تر تیب اولویت آنها را انجام دهم بعد از اتمام هر قدم احساس موفقیت می کنم و اعتماد به نفسم بالاتر می رود موفقیت موفقیت می آورد باید مدام خودم را تحسین کنم و هر بار باید از دایره ی محدودیت هایم یک قدم بالاتر بروم .

    وقتی یک هدف را در نظر می گیرم مسلما اولش گیج کننده است ولی باید کار را قطعه قطعه کنم و مرحله به مرحله جلو بروم وقتی در مسیر بیفتم سرعت رشد بیشتر و بیشتر می شود.

    من هرگز نباید امروز خودم را با الان افراد موفق مقایسه کنم .

    پروردگارا برای هدایت هایت سپاسگزارم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    سعیده آقایاری شیخ نشین گفته:
    مدت عضویت: 1987 روز

    بنام خداوند مهربان و بخشنده

    که هر روز از آگاهی های بی نهایتش به ما میبخشه و به قول استاد در این فایل دیگه این ما هستیم که باید از این آگاهی ها در عمل استفاده کنیم…چون با عمل به دانسته هامون نتایج ایجاد میشه…امید که به قول قرآن مثل چهارپایی نباشم که کتابی رو حمل میکنه…که اگه این آگاهی ها رو بشنوم ولی سعی نکنم در زندگی ازشون استفاده کنم همون حکم رو دارم…البته نتیجه ای هم نمیگیرم

    “خانه تکانی ذهن”

    “گام نهم”

    میخوام با هدایت خواستن از خداوند در مورد اینکه شنیدن این فایل چه چیزهایی بهم یاد داده و منو برانگیخته کرده تا چه عادات خوب فکری و رفتاری در خودم ایجاد کنم بنویسم تا باز مسیرم بهتر و لذت بخش تر بشه

    ======================================

    قبل از نوشتن میخوام بگم که استاد ممنون این تصاویر رو از بهشت زیباتون با ما به اشتراک میگذارید…چقدر لذت بردم بخش هایی از پردایس رو دیدم که قبلا ندیده بودم…چقدر راه جنگلی هیجان انگیزه و معلومه چقدر تلاش کردید که اونجا رو پاکسازی کنید…من با پاکسازی تراس خونه مون مقایسه میکنم که اونقدر کار لازم داره…میتونم تصور کنم که چقدر کار بزرگی کردید….

    در ادامه میخوام به خاطر لرزش زیاد تصویر که البته طبیعی هم هست حین راه رفتن و حرف زدن ایجاد میشه تحسین کنم خانم شایسته رو که وقتی ویدیو میگیرن انقدر تصویر ثابته که فکر میکنید روی یک پایه ای حرفه ای روی چرخ با صد تا پیچ ثابت شده….واقعا تحسین تون کردم خانم شایسته عزیز…یعنی یادمه که یکبار داشتن آتیش جنگل پردایس رو خاموش میکردن و در حین خاموش کردن که چه حدی از تکون خوردن ممکنه اتفاق بیافته باز هم تصویر اونقدر ثابت و عالی بود که من واقعا لذت بردم و تحسین کردم…از خداوند سپاسگزاریم که چنین دست توانمندی رو در کنار استاد عزیز قرار داده که مستند زندگی در بهشت رو به تصویر بکشه…خدایا شکرت

    =======================================

    از چند ماه قبل با هدایت خداوند شروع کردم به حذف شاخ و برگهای اضافی زندگی ام که در اثر بی توجهی به قانون تمرکز روی اصل در طی دو سال اخیر توی کارم ایجاد شده بودن…مثل پروژه هایی که فکر میکردم قراره چیزی ازشون یاد بگیرم و تا حدی هم گرفتم…همکاری هایی که شروع شده بودن اما در حال حاضر فقط تمرکزم رو از اصل پرت میکردن…کلا همه اون حاشیه هایی که واقعا حواس پرتی ایجاد میکنن و هیچ نتیجه دراز مدت قابل توجهی ندارند…برای شروع با سریال زندگی در بهشت شروع کردم تا از انرژی مثبت ذوق و شوق استاد و خانم شایسته برای بهبودهای دائمی بهره مند بشم و کارهام رو پیش ببرم…

    اما در ادامه مسیر متوجه شدم اون شاخ و برگهای اضافی اصلی که اصلا باعث میشن این علف های هرز فیزیکی ایجاد بشن مثل روابط به درد نخور، پروژه های کاری کم بازده، طول کشیدن روند انجام کارها،…مثلا کاری که باید توی دو ماه تموم بشه یکسال کج دار و مریض طول میکشه…همون باور های محدود کننده ذهن هستند….

    باورهای محدود کننده هستند که باعث نشتی انرژی یکپارچه الهی ما میشن…انرژی که اگه نشتی نداشته باشه میتونه ما رو به صورت تصاعدی رشد بده و به خواسته هامون برسه…آهسته آهسته با هدایت خداوند تونستم پنج مورد از اصلی ترین نشتی های انرژی وجودم رو کشف کنم…ایمان دارم باز هم هستند که به قول استاد انقدر مثل این شاخه های در هم پیچیده هستند و تا ریشه یکی رو نزنی و نخوای درش بیاری از روی وصل بودنش به یکی دیگه نمیتونی بفهمی که اون یکی هم بوده…

    این پنج مورد اینها هستند که دارم با دادن باور های خوب بهبودشون میدم…یعنی سعی میکنم روزانه در شرایط مختلف مهارشون کنم و اون باورهای خوب توحیدی رو برای رفع اون محدودیت تکرار کنم تا دوباره احساسم بهتر بشه:

    1. گفتگوهای ذهنی منفی در مورد خودم که اغلب ریشه در عجله، باور کمبود، کمالگرایی، شماتت کردن بابت اشتباهات دارند

    مثلا تصمیم گرفته بودم با یکی از جاهایی که کار میکردم دیگه کار نکنم…به این دلیل که زمان آزاد بشه برای اتمام کارهای

    قدیمی…اونجا محیطی بود که زمانی که باهاشون شروع به کار کردم برای قدم اول و کسب تجربه خوب بود اما آدمهای متفاوتی هستند و اهدافشون در کار با ارزش های من واقعا تعارض داره…خیلی حس بدی پیدا میکنم اونجا میرم…کارم رو

    کم کردم اما هنوز موفق به قطع نشدم…چرا؟ باور کمبود که درآمدم کم میشه….شرک و بی ایمانی که رئیس اون مجموعه دست تنها میشه…از مجوز کار من دارن استفاده میکنن…اونا در شروع که کسی بهت کار نمیداد بهت کار دادن…تازه رئیس ام بهم کمک کرد توی یکسری شرایطی…کلی باور محدود کننده در هم پیچیده….که این تصمیم رو گرفتم که در اولین فرصت برم و عدم همکاری ام رو برای ماه آینده بهشون اعلام کنم…و ذهنم رو از این مسئله پاک کنم….

    حالا اینجا مشکل اون شاخ و برگ اضافی اون شغل یا آدمها هستند یا باورهای محدود من….این مثال نشون میده که چقدر کار کردن روی باورها مهم هست…تفاوت باور بد با باور خوب همون مقایسه گاری زهوار در رفته است با سوار جت شدن…تفاوت بین رسیدن به خواسته هاست یا نرسیدن…تفاوت بین کند و زجر آور رسیدن به خواسته هاست یا سریع و لذت بخش…

    وقتی ایده میاد برای اجرای یه تصمیم باور خوب ضمانت اجرا میده به اون ایده و تصمیم…وقتی استاد میگه فاصله ایده و عمل به ایده برای من بسیار کوتاهه…همین روند ساخت باورهای خوب و عمل به ایده های ناشی از اون باورهای خوب و کسب نتایج منجر شده که استاد به این زندگی آسان و پربازده و با کیفیت از هر لحاظ هدایت بشه

    2. مقایسه کردن خودم با بقیه که بهم احساس عجله بیشتر، حسادت و یا ترحم و دلسوزی میده

    وقتی مثلا میبینم یکی توی کارم در زمان کمتری به خواسته من رسیده حتی به بیش از اون اگه باورهای محدود داشته باشم گفتگوهای آزار دهنده ای توی ذهنم شروع میشه که تمرکز منو میگیره و وقتم رو تلف میکنه….اما وقتی بیام باورهای خوب بهش بدم که خودم رو باهاش مقایسه نکنم و بگم من با یادگیری درس هام رشد میکنم و با ادامه دادن در مسیر درست من هم تصاعدی پیشرفت میکنم…رسیدن هر فردی به خواسته ای امکان پذیری رسیدن به خواسته ها رو نشون میده…بی انصافی به خدای بخشنده منه که بخوام به خاطر داشته های بقیه حسرت بخورم…مثل این هست که به خدا این پیغام رو میدم که تو که خدای عادلی نیستی و به یکی دادی اما به من ندادی…وقتی باورهای خوب دارم در عوض ازش میخوام این خواسته منم هست منو هم به چگونگی اش هدای کن…بهم ایمان بیشتر بده بهم توکل بیشتر بده بهم اراده بیشتر بده تا من هم به دریافت این نعمت توانا بشم…چون من باور دارم تو اجابت کننده همه خواسته ها، کریم، رحمن و رحیم، رزاق، وهاب هستی

    3. قضاوت کردن بقیه در ذهنم در شرایطی که اشتباهی رو مرتکب میشن

    هر نوعی از توجه به ناخواسته مثل تمرکز روی اشتباهات خودم یا اشتباهات بقیه یعنی جذب کردن ناخواسته بیشتر…اصلا تکرار همین اصل باعث میشه زیپ دهنم رو ببندم و نجواهای ذهنم رو ساکت کنم…یادآوری اینکه هر جایی هستم هر فکری میکنم یا هر احساسی دارم خداوند داره اونها رو ثبت میکنه و به خودم بازخورد میده…آیا دوست دارم بقیه هم منو قضاوت کنن؟ خوب پس قابل درکه که من هم نباید بقیه رو قضاوت کنم…اگه میتونم کمکی کنم خوب عالیه اگه نمیتونم توجهم رو بذارم روی نکات مثبت اون آدم یا بقیه

    4. اهمیت دادن به نظر بقیه در مورد من

    چقدر از انرژی ذهنی روزانه من صرف این میشه که بخوام کاری رو انجام بدم که اگه به میل خودم بود انجام نمیدادم…یا حرفی رو میزنم که دوست ندارم فقط برای خوشایند بقیه میگم…دامنه این عادت رفتاری محدود کننده خیلی گسترده است….از اینکه میخوام برم سر کوچه شیر بخرم چی بپوشم همسایه منو نبینه چیزی بگه…در شان خانواده رفتار کنم….یا اینکه حتما در فلان مراسم شرکت کنم چون مادرم دلش میخواد….یا اینکه میخوام یه جایی پارک کنم که مطمئن نیستم بتونم یا نه…امتحان نمیکنم چون کسی اونجا هست منو میشناسه نکنه پارک دوبلم خراب بشه آبروم بره…میرم سه دور دور میزنم بعد میام همونجا پارم میکنم:))) این مثالها رو میزنم که یادم بمونه تا چه حد میتونه گسترده باشه و الکی ذهن ما رو درگیر خودش کنه وقتمون رو گاهی هم پول مون رو هدر بده

    5. اهمیت دادن به انتقادات بقیه از من

    این یکی دیگه من خیلی توش خیلی ضعف دارم و نیاز به کار زیاد دارم…چون کمالگرا هستم…همیشه باید کارو جوری انجام بدم تا ایرادی درش نباشه…اگه یکی یه چیزی میگفت میرفتم توی لاک دفاعی که از خودم دفاع کنم…و طرف رو سرجاش بنشونم

    کار کردن روی این نقاط ضعف اساسی و نشتی های انرژی من باعث میشه مقاومتهام و ترمز هام کمتر بشه و من تسلیم تر بشم…من بتونم بیشتر به خداوند نزدیک بشم و مثل او فکر کنم…چون در احساس صلح بیشتر با درونم و بیرونم هستم…تصمیماتم و رفتارهام بیشتر ریشه در باورهای قدرتمندکننده دارند…و نتایج هم قطعا مطلوب تر و دلخواه تر هستند…چرخ زندگی روون تر میشه و من آسان تر میشم برای آسونی ها و فراوانی ها

    خوب برم تا روی این آگاهی ها باز کار کنم و نتایج بزرگتر خلق کنم و از نتایج ام بنویسم

    ============================================

    نکته بعدی که در مورد این فایل خیلی برام تحسین برانگیز بود و البته همیشه در مورد استاد عباسمنش برام تحسین برانگیز هست عملگرا بودن ایشون هست….یعنی هدفی که توی 12 قدم گذاشتند و با اینکه به نتیجه دلخواه نرسیدن ادامه دادن…مدتی رهاش کردن برگشتند به عادات قبل و باز با تمرکز رفتن به دنبال جوابش تا هدایت شدن به قوانین اصلی سلامتی….وقتی در مورد رژیم غذایی بارها ازشون سوال میشد جوابی نمیدادن چون میگفتن هنوز خودم ازش نتایج پایدار نگرفتم…حرف مفت نمیزنند….تعهدشون به مسیرشون واقعا برام درس داره و استانداردی شده برای ذهن من برای اینکه حد بالای تعهد یعنی چی و تو باید به این حد خودت رو نزدیک و نزدیکتر کنی…همین دیشب سریال زندگی در بهشت رو میدیدم که آقای ریک غذای گوشتی بسیار هیولایی پخته بودند که واقعا اشتها برانگیز بود اما استاد همچنان به رژیم خودشون متعهد باقی موندن….به خودم یادآوری میکنم که مسیرهای بهتر جوابهای بهتر به کسانی گفته میشه که به اون ایده های حال حاضر عمل میکنند و در مسیر باقی هستند تا روش بهتری بیاد…ایده های بهتر حاصل عمل به ایده ها، تعهد به اونها، استمرار هست…

    استاد ممنونم که الگویی زنده از عمل کردن به قوانین جهان و نتایج عمل به قوانین هستید…شما الگویی زنده از وعده های خداوند در قرآن به مومنین، صادقین، متقین، صابرین، راسخون فی العلم برای ما هستید…از خداوند براتون طلب طول عمر با عزت و ادامه مسیر رو میخوایم….امیدواریم ما هم این مسیر زیبا رو ادامه بدیم و وعده های خداوند رو تبدیل به حقیقت کنیم

    خدایا شکر که امروز هم در این کلاس درس حضور داشتم:)))

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      در حال تکامل گفته:
      مدت عضویت: 675 روز

      سلام دوست عزیز

      سپاسگزار خداوند هستم که من رو هدایت کرد به این کامنت زیبا

      شمارو تحسین میکنم که چقدر خوب از خودتون و عادات بدتون شناخت دارید

      من هم مثل شما خیلی از این باورهای محدود کننده و غلط رو دارم

      مسیری رو انتخاب کردم، حالا هم ترس دارم از رها کردن شغل قبلی که می‌خوام تایمم آزاد بشه و بتونم آسون بشم برای آسانی ها

      از طرفی یکی از بزرگترین پاشنه‌های اشیلم اینه که مثل استاد عملگرا نیستم و کارهامو پشت گوش میندازه

      خدایا یاری ام کن تا نقاط ضعف و پاشنه های اشیلم رو بتونم به نقاط قوت‌ام تبدیل کنم

      ممنون از شما دوست عزیز همفرکانسی که با این کامنت جذاب و عمیق من رو هدایت کردید

      در پناه الله یکتا شاد سالم سلامت باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    فلورا قاسمي گفته:
    مدت عضویت: 303 روز

    بنام خداوند طبیعت

    سلام به استاد عزیز و دوستانم

    الهى شکرت براى این نشانه که انقدر واضح بود براى من🪐

    در باغ دنج خودم ساکن هستم که خداوند مرا هدایت کرده که اینجا در این بهشت منو با خودش تنها کرده که مسیر توحیدى ام رو تکامل ببخشم️

    قبل از کلیک نشانه ى امروزم سپاسگزارى مینوشتم براى همین مکانى که هستم و گفتم خدایا در نشانه ى امروزم مرا هدایت کن براى آسان شدن مسیرم ،مسیر تکامل توحیدى ام،مسیر رسیدن به خواسته هایم.

    و این نشانه ى امروزم بود،که فلورا جان از همین بهشتى که میگى بهت بخشیدم شروع کن،درختان خشک رو ببر،سنگ هاى اضافه رو خارج کن،علف هاى هرز رو بچین و…

    این هم یک سپاسگزاریه اساسیه که قدر نعمتت رو بدونى و هم اینکه قدمى براى مسیرت هست.

    و مطمئن هستم قراره با هر قدم پاکسازى این بهشتم قراره کلى آگاهى جدید کسب کنم و هدایت بشم

    خدایا شکرت که همیشه مورد لطف هدایتهاى بى نظیرت قرار میگیرم

    بقول استاد خیلى از طبیعت درس میگیرم ،بخشى از روان شدن مسیرم همین طبیعت بوده.

    خداروشکر

    از استادم سپاسگزارم براى این عشقى که به ما میده در هر شرایطى ️حقى که برگزیده خداوندى که اینچنین حرفاتون به قلب ما تاثیر میذاره

    عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: