live | شباهت باورهای محدود کننده با علف های هرز - صفحه 45 (به ترتیب امتیاز)

627 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فریبا حبیبی گفته:
    مدت عضویت: 656 روز

    بنام الله توانا

    سلام به استاد عزیزم

    سلام به خانم شایسته عزیزم

    خدایا هزاران مرتبه شکرت که من جز محدود آدم های قرار گرفتم که پذیرفتم خودم خالق زندگیم هستم و هیچ عامل بیرونی روی زندگیم تاثیر نداره کم کم دارم بیگانه میشم با این دیدگاه های عمومی ک اگر شرایط فلان میبود اگر دولت فلان میکرد اگر……. تمام تلاشم اینه ک با اما و اگر ها فرسنگ ها فاصله پیدا کنم و یک زندگی رویایی بسازم برای خودم و سعادتمند زندگی تم در دنیا و هم در آخرت

    کلمه به کلمه استاد در هر فایل یک دنیا ارزش داره و یک دنیا مفهموم داره و اما هر بار از یک فایل یک یا چند موضوع برایم ُبلد میشه چیزی که درین فایل توجه منو جلب کرد.(کمالگرایی) بود

    خدایا چقدر من بخاطر این صفت کمالگرایی اذیت شدم چقدر عقب افتادم چقدر کارها را شروع نکردم بخاطر اینکه منتظر بودم همه شرایط از همه لحاظ اوکی بشه ک من اقدام کنم.

    چقدر کارهای را عالی انجام دادم و اما به خاطر کوچکترین نقصی ک داشتم تمام اون قسمت های از کار که عالی بوده هم نادیده گرفتم.

    چقدر وقت های شده ک من یک کار را انجام دادم که از نظر بقیه عالی بوده و گفتن تو چقدر با استعدادی اما خودم در ذهنم دنبال نقص گشتم در دل اون همه کار درست.

    هیچ کس ب اندازه ای خودم با این کمالگرایی با این بی نقص بودن بی نقص عمل کردن در تمام جنبه های زندگی باعث رنج و عذابم نشده

    از خودم یک معذرت خواهی بزرگ بدهکارم.

    سپاس گزارم از خانم شایسته عزیزم که این پروژه خانه تکانی ذهن را آماده کردند و من هنوز به قدم نهم هستم اما چند تا نشتی انرژی در وجودم پیدا کردم باور های محدود کننده ام کم بیش برام رو شده.

    و به امید الله مصمم تر از هر زمان دیگری این مسیر تغییر و رشد را ادامه میدم.

    نکات کلیدی این فایل برای من:

    کاری که برای ما سخته اما انجام میشه به ما احساس قدرت میده و من اینو در قسمت شغلی که دارم تحربه کردم

    موفقیت موفقیت میاره.

    همیشه قدم بعدی وقتی هویدا میشود که قدم کنونی را برداری زیرا توانایی لازم برای برداشتن قدم بعدی در طی اجرای این قدم در وجود ما ساخته میشه

    خدارا شکر مدت کوتاهی میشه که درین زمینه بهتر شدم سعی میکنم همون قدم اولی ک گفته میشه عمل کنم و سپس دلم قرص است ب هدایت خداوند و آرامش دارم در کل ازین بابت مقاومت ذهنی بسیار کمی دارم

    در مسیر هدف خودت را با دیگران مقایسه نکن بلکه قدم کنونی را با قدم های قبلی خود مقایسه کن در این زمینه به شدت مشکل دارم و باید روی خودم کار کنم اون زمان های که خودم را با گذشته خودم مقایسه میکنم چنان حس آرامش و توانمندی بمن دست میده ک رسیدن به هر خواسته ای برایم ممکن میشود.

    و اما وقتی ک دوستانم نتایج خوبی میگرن ذهن نجواگر شروع میکنه ب مقایسه کردن ک نتیجه اش حس حسرت و بی عرضه گی است

    استاد جان گفتن وقتی پروژه ای را شروع میکنید پروژه را قطعه قطعه کنید یعنی مرحله ب مرحله پیش بریم و اینجوری وقتی آدم توی مسیر میوفته چقدر کارها راحت میشه و هی مراحل بعدی سرعتش بالا میره.

    این جمله استاد(موفقیت به صورت تصاعدی رشد میکند ) خیلی امید بخش بود برای من

    ممنونم از استاد عزیزم که این آگاهی ها را با عشق باما به اشتراک میزارن.

    خدایا حضورت را سپاس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    شکوه دوراندیش گفته:
    مدت عضویت: 962 روز

    بنام خدای مهربان

    وسلام به استادعزیز و بانو شایسته عزیز

    و همه دوستان گرامی

    باورهای محدود کننده مثل علفهای هرز درهم تنیده و محکم توی مغزماهستن واجازه حرکت نمیدن

    موفقیت انجام کارهایی که باید انجام بشه واحساست بهتر می شه ولذت می بری حتی اگر اون موفقیت کوچیک باشه وقتی انجام میشه باورهات قویترمیشه توانی هات بیشتر میشه بیشتر ایمان میاری مخصوصا اگه اولش ترس داشته باشی بعد احساست قدرت میگیره واعتماد به نفست افزایش پیدامیکنه

    موفقیت ؛ موفقیت میاره

    ینی ی ذره از دایره محدودیتهامون بریم بالا بعد که اون ی قدم برداشتیم بگیم چقدر خوب بود چقد امکان پذیربود به این شکل انسان پیشرفت میکنه

    بعدقدم های بعدی محکمتر برداشته میشه

    و دوباره به خودت میگی وبه مراتب احساست خوبترمیشه

    وقتی ی کاری میخوای شروع کنی چندتا قانون باید رعایت بشه

    یکی که نباید پروژه کلی به مغزبدیم کوچولو کوچولو کنیم تا ذهن بزاره اگرنه وحشت میکنه نمیزاره وپیروزم میشه وقتی قدم به قدم حرکت میکنی هم تو راه برات ایده میاد هم بدنت به لحاظ فیزیکی قویترمیشه وهم باورها قوی تر میشن کلی هم درس میگیری

    متعهد بودن و پشتکار وامید هم از اصول هست

    خداوند رو سپاسگزارم وسپاسگزار استاد گرامی وبانو شایسته

    وبه امید موفقیتهای روز افزون برای همگی دوستان وخودم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    فاطمه بشارتی گفته:
    مدت عضویت: 268 روز

    سلام خدمت منجی عزیزم وخانم‌ شایسته عزیز

    من در شغل خود خیلی دنبال الگو هستم ولی این اصل فراموش کرده بودم که خودم نباید با الگوم مقایسه کنم چون اون به قول استاد چک ولقد های این مسیر خورده تا این شد در واقعا تکاملش طی کرده شاید اولش سخت بیاد ولی وقتی پیشرفت نهایی خودم تقسیم بندی کنم آسان تر میشه ‌قدم های کوتاه ولی مستمر باید بردارم وچه قد زیبا بود کامنت هم فرکانسی عزیزمون آقای قاسمی نوشته بودند کمال گرایی اعتماد به نفس و در ما از بین می‌بره ،چون یه کار بزرگ و با مهارت و تجربه و شرایط فعلی از خودمون می‌خوایم و ذهن مون با استناد به این شرایط هرگز اتفاق افتادنش و قبول نمیکنه…واقعا باید تامل زیاد کرد در این باور خدایا شکرت که هر روز آگاهی ام داره زیاد میشه وسپاس گزام از منجی خودم استاد عباسمنش وخواهرم لیلا جان که من رو آشنا کرد با این مسیر زیبا ️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    گوهر ناب گفته:
    مدت عضویت: 734 روز

    با سلام خدمت هر کسی که به این کامنت هدایت میشه،گام 9:درس های که میشه از اتفاقات زندگی گرفت مثل درختچه های هرز،پس هر چیزی و هر برداشتی به زاویه دید ما بستگی داره که از هر چیزی میشه چه برداشتی کردهمین اتفاق ساده خودش کلی قانون داشت یعنی میشد از کلی از قوانین و استخراج کرد قانون تکامل،قدم های کوچک برای رسیدن به هدف های بزرگ،اینکه بعد از هر موفقیت چقدر اعتماد به نفس انسان بالاتر میره،واینکه باید شروع کنی تا ایده ها بهت الهام بشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    زهرا کرمی گفته:
    مدت عضویت: 2755 روز

    به نام خداوند مهربان

    این فایل نشانه من بود من خیلی در مورد رسالت کا ریم از خداوند هدایت می خواهم هر چند الان کار می کنم و 19 سال سابقه کاری دارم انگار حس می کنم این مسیر کاری من نیست چون رشدی نداشتم هر چند باورهام کوچک بودند با این فایل فهمیدم که باید ادامه داد و از مسیر لذت ببرم تا هدایت بشوم من تو سلامتی با آشنا شدن با استاد خیلی قوی شدم آن کار باورهای سلامتی در من قوی بود تو این پنچ سال این دومین باری هست که سرما خوردم و از نظر متافیزیکی میدانم چه چیزی باعث شد آن بار حتی یک دانه قرص هم نخوردم کلا تو این چند سال فکر کنم دو بار داروی معده خوردم الان سرما خوردم به اصرار خواهر دو تا مسکن خوردم بعد بلافاصله پشیمان شدم چون من اصلا به دارو اعتقاد ندارم با اینکه خودم تو کادر درمان کار می کنم گفتم بدن من باید خودش خودش درمان کنه و دیگه دارو نخوردم با اینکه دیشب خیلی داغ بودم گفتم بدنم از پسش بر می یاد این من باشگاه رفتم به بدنم خیلی فشار آوردم سر کار هم می رم بدنم ضعیف شد حالا از نظر متافیزیکی هم می دونم علت چیست الان برای من مهمترین چیز کار و ثروت باید باورهام مثل سلامتی قوی کنم و تکامل طی کنم استاد جان از شما سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    صدف صادقی گفته:
    مدت عضویت: 627 روز

    بنام خدای زیبایی ها

    سلام به همه دوستان

    واقعا مغزم داشت از فشار های اطرافیان منفجر می‌شد چرا پول و دارایی نداری ازدواج نکردی بچه نداری

    و هم سن و سالات و اطرافیان دارن

    در حالی که من تو این مدت داشتم روی عزت نفس ، آرامش توحید و سلامتی کار می کردم و همه این ها رو به صورت روتین همیشگی تو زندگی روزمره ام جا دادم

    و الان دارم رو ثروت کار میکنم

    قبلا که سایت نبود تو اینجور مواقع که نمی تونستم آروم شم و نمی دونستم چرا حالم بد میشه زنگ میزدم مولا به یکی از دوستام

    و سعی می کردم فضای فکریم و با حرف زدن اون آروم کنم لا بهم حرف های امیدوار کننده بزنه و آرام بشم

    از وقتی تو سایت هستم دیگه این اتفاقات کمتر و خیلی کن پیش میاد

    ولی وقتی هم بیاد کامنت دوستان خیلی آرامش دهنده هست

    یه اصلی رو من همیشه به خودم یاد آور میشم

    اگه فرسنگ ها هم عقب افتاده باشی تو هر روز به اندازه همون روز و اندازه مدارت وقت و انرژی و توان برای پیشروی داری

    ولی الگویی که پدر مادرم دارن

    تو اینجور مواقع با ترسوندن و سرزنش حتی خودشون میان از کارهای اشتباه عقب افتادن خودشون مدرک درست میکنن برای فرورفتن در حال بد و احساس گناه دادم به خودشون برای حرکت کردن

    و شرطی شدن برای اینکه حتماباید حس بد بدن به خودشون تا به خودشون بیان و تنبلی رو بزارم کنار ،… پس میان یه دفعه یه روزه تو یه مدت سریع به هدف برسن و این عجله که عموما یا از مقایسه میاد یا از تموم شدن مولا زمان عمر سن باعث میشه بدتر یه تصمیم اشتباه بگیرن نه تنها وضع بهتر نشه بلکه دورتر هم بشن

    منم در گذشته این الگو رفتاری رو داشتم

    وقتی آموزش دیدم اومدم از بهبود گرایی تو خیلی زمینه ها استفاده کردم و خیلی چیزها رو تغییر دادم

    چیزهایی که قبلا آرزوم بود و تو ذهنم محال ( چون همش فکر میکردم یک دفعه باید انجام بدم و تک بعدی بودن و فکر و جسم تنبلی داشتم )

    الان هر چند وقت یکبار از طرف اطرافیان بهم فشار میاد و هی می خوان مجبورم کنن که سرعت عمل رو ببرم بالا

    ولی من جون آموزش های استاد تو درونم رفته جزیی از وجودم شده اصلا فشارشون تاثیری نمیزاره روی عملکردم

    چون میگم راهش اینه که هر روز قدم در حد تکامل اون روزم بر دارم

    نمی تونم چون از نظر بعضی ها عقب هستم فشار بیارم و قدمی بردارم با حال بد اونم در حد تکاملم نباشه

    ولی می دونم وقتی بیوفتم تو تصاعد تمومه

    من دقت کردم به الکوی این مدت خودم چرا نتونستم توی ثروت به تصاعد برسم در حالی که زمینه های دیگه رو همیشه پیشروی کردم

    این بود که اوایل حرف های استاد رو گوش میدادم میگفت تارگت ماه اول رو بزارین رو رقم کم یا حتی تارگت مالی هم فکر نکنیم بزارین مثلا این ماه 20٪ خودمو مهارتمو باورهامو ارتقا بدم ( چون پول بعد اینا میاد )

    و اینو هر دفعه زیاد کنین و هر ماه زیاد زیاد

    خب اولش که گوش میدادم ذوق میکردم میکفتم اره راهش همینه خیالم راحت شد دیگه می دونم چیکار کنم دیگه حله ازونجایی که آدم با اراده و متعهدی هم هستم

    و بعد مثلا 1-2 هفته این رویه کی رفتم با حس و حال خوب یه پول های خوردی هم گیرم میومد یا هدیه با لذت کارمو کی کردم

    یه آن مادرم یا می دیدم یکی مثلا اونقد به فلان چیز رفته

    حالا سعی میکردم خودم کنترل کنم ولی در عمل میدیدم پیچ کاریم و سرعتمو دارم میبرم بالا با به فشار و حس بد و تارگت مالی رو میزاشتم رو رقم بالا

    بعد میدیدم تحمل این همه حال بد و ندارم دوباره تسلیم میشدم میومد تو سایت دوباره حرف تکامل دوباره و ….

    هی این سیکل معیوب گیر میوفتادم و نتیجه هم نمیومد چون تا میومدم پا بگیرم وارد این چاله میشدم و …..

    الان کشفش کردم

    راستش هر دفعه که با حس بد عجله می کردم فکر می کردم این هدایته و باید به خودم فشار بیارم

    ولی قانون خدا قانون لذت شادمانی تکامله

    چیزی که خودش تو جهان و طبیعتش انجام میده

    باید از خدا الگو گرفت ……..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    کبری مشتاقی گفته:
    مدت عضویت: 906 روز

    به نام خداوند هدایتگرم به مسیر ثروت و نعمت

    سلام استاد عزیزم و سلام خانم شایسته زیبا

    وقتی قوانین رو میفهمی میای بیشتر روی نقاط قوتت تلاش می‌کنیم تا نقاط ضعفمون

    باورهای محدود کننده واقعا مثل علفهای هرز هست اگر جلوی رشدشان رو نگیری به همه جا صدمه می‌زنند

    استاد عزیزمون اطراف بهشت زیباشون رو اگر علفهای هرز رو هر چند وقت نزنه تمام درختان رو از بین میبره و دور درختان میپیچه و حتی راه‌ها رو می‌بندد برای پیاده روی

    ولی استاد عزیزمون با تمیز کردن محوطه به ما می‌خواهد بگوید تا زمانی که زنده هستیم باید حواسمون به باورهای محدود کننده باشد یعنی هر روز کنترل ذهن داشته باشیم و گرنه رشد می‌کنند

    و فضای ذهنمون رو پر میکنن و مانع رشد و پیشرفتمون میشن مانع ورود نعمت و ثروت میشن مانع خوشبختی و سلامتی میشن

    باورهای محدود کننده بزرگترین مانع هستن

    و با کار کردن روی خودمون و تقویت کردن باور فراوانی هر روز زندگی رو بهتر و بهتر میکنیم

    علف های هرز رو باید از ریشه بزنیم

    باورهای محدود کننده رو هم باید ریشه ای حلشون کنیم این بهترین راهست

    چطوری ریشه ای حل کنیم؟

    با بدست آوردن آگاهی‌های جدید و ایده جدید و هدایت‌های خداوند هر روز فایلها رو گوش کنیم و تمرینهاشو حل کنیم و عمل کنیم به اون چیزی که یاد گرفتیم زمانی که عمل میکنیم نتایج میاد راهکارها میاد و میتونیم ریشه ای از بین ببریم

    ولی بازهم بعد از مدتی رشد میکنن و برای همون استاد همیشه میگن تا آخر عمر باید روی خودمون و فایلها و کنترل ذهنمون کار کنیم

    من خیلی خوشحالم که سه تا ترمز اساسی رو در وجودم پیدا کردم با استفاده از دوره زیبای کشف قوانین زندگی و از کامنت‌های دوستان در عقل

    کل و متشکرم از همه عزیزانم

    و هنوز جا داره باید بیشتر کار کنم تا ترمزهای دیگه رو هم پیدا کنم

    خیلی خوشحالم الهی‌ شکرت سپاسگزارتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    محمد طاها افضلی نیا گفته:
    مدت عضویت: 314 روز

    سلام به همه ی دوستان عزیز

    چقدر خوب که این فایل رو گوش دادم چون بعد از دیدن این فایل تونستم برم و کار هایی رو که باید انجام می دادم و هعی به بعد موکول می کردم رو رفتم و انجام دادم و الان چقدر احساس خوبی دارم, احساس آرامش و راحتی خیلی زیادی دارم کلی تجربه بدست آوردم و چیز های جدید یاد گرفتم و کاری هم که مدت ها بود که کند پیش می رفت الان داره دیگه به حرکت در می یاد و همه چیز رو به راه می شه, خدا رو شکر.

    اولش که رفتم سراغ کار, اون خیلی بزرگ و شلوغ و پیچیده به نظر می اومدم ولی وقتی وارد اش شدم به قدری همه چیز راحت و آسون پیش رفت که باعث شد که بفهمم چقدر کار ها لذت بخش پیش می ره وقتی صحبت های ذهن رو نادیده می گیری و فقط شروع می کنی.

    این تجربه به من یاد داد که بیشتر به حرف قلبم گوش کنم.

    خدایا شکرت

    شما رو به خدای بزرگ می سپارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    حدیث سادات حسینی گفته:
    مدت عضویت: 838 روز

    – گام نهم پروژه خانه تکانی ذهن –

    به نام خدای آرامش

    وقتی به خودم نگاه می‌کنم، میبینم هر چیزی که تا الان به دست آوردم، فقط به خاطر تکاملم توی اون مسیر بوده. من حتی اگه بخوام هم، اصلا آدمی نیستم که بتونم یک چیز یهویی و یه شبه رو بپذیرم و درموردش عمل کنم. همه چیز باید خیلی قانونمند و قدم به قدم پیش بره.

    الان که به خودم نگاه می‌کنم،

    میبینم چقدر توی تئاتر بزرگتر شدم. از وقتی که شروع کنم، قدم به قدم نمایشنامه خوندم، فیلم دیدم، تمرین کردم، بازخورد گرفتم و اصلاح کردم، یه سری اصطلاحات جدید یاد گرفتم، و همه‌ی اینا درنهایت منو رسونده به اینجا. و میرسونه به هرجایی که بخوام.

    یا توی تحصیل، من هیچوقت نمیتونستم اینجا باشم اگه اون قدم های قبلی رو برنداشته بودم. اگه درمورد کتابا اطلاعات به دست نیاورده بودم، نخونده بودم، تکاملی پیش نرفته بودم.

    ما باید برای خواسته‌مون ارزش قائل باشیم و به خاطر اون خواسته، یه سری کارها رو انجام ندیم. یعنی چقدر حاضریم بقیه‌ی چیزها رو قربانی کنیم برای خواسته‌مون!؟ چقدر حاضریم بها بپردازیم!؟

    استاد همیشه میگه : برای رسیدن به خواسته، شما همیشه باید یک سری کارهای روتین رو انجام بدید، و یک سری کارها رو انجام ندید. که گاهی حتی کارهایی که ما نباید انجام بدیم مهمتر هستن تا کارهایی که باید انجام بدیم.

    من، حدیث، اینجا متعهد میشم که برای خودم ارزش قائل باشم و برای خواسته‌ی فعلیم ارزش قائل باشم و سعی کنم که تمرکزم رو به دست بیارم و ذهنم رو مرتب کنم و حالم رو خوب نگه دارم و روتینی رو بسازم که هر روز منو یه قدم به چیزی که میخوام نزدیکتر کنه.

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت که تو در درون منی.

    شکرت که تو رو دارم.

    خدایا شکرت که حالم باهات خوبه.

    که احساس می‌کنم به من نزدیکی.

    جایی درست در قلب من :)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  10. -
    سارا درویشی گفته:
    مدت عضویت: 143 روز

    سلام به همگی دوستان

    امیدوارم که عالی باشید

    من چون دانلود کرده بودم چند تا از فایل هارو اون ترتیب گوش دادنه از دستم در رفته و طبق شماره بندی ای ک گوشیم و دانلود ها انجام دادم این میشه روز سومم ک فایل نهمه

    چقد استاد قشنگ توضیح میده شباهت هجوم افکار منفی رو توی ذهن

    چقدر افکار منفی جلوی مارو میگیرن چقدر مارو محدود میکنن

    این افکار از کجا میاد از گذشته خانواده جامعه و.. که همینجوری بدون فیلتر وارد شده و هیچ نظارتی هم روش نبوده و حواسمون نبوده ک علف های هرزی رو داریم وارد ذهن میکنیم

    و دقیقا مثل چیدن و از بین بردن این علف های هرز یه مدت زمان میخواد استمرار میخواد عملگرایی میخواد تقسیم و کوچک کردن حجم بزرگ رو میخواد تا کم کم اینا پاک بشن

    و یادمون باشه این جهان نجوا های منفی رو همیشه داره اون علف های هرز همیشه ریشش هست چون اصلا جذابیت کار به اینه

    که باعث بشه ما مثل عقاب حواسمون به سرزمین وجودمون باشه و همیشه آبیاریش کنیم سم پاشیش کنیم

    وگرنه اگر پاکش کنیم هم و نرسیم بهش بعد از یه مدت دوباره سروکلشون پیدا میشه

    خدایا شکرت ک خودم میتونم زندگیمو خلق کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: