live | شباهت باورهای محدود کننده با علف های هرز - صفحه 44 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/04/abasmanesh-3.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-09-29 02:02:592024-09-29 06:45:40live | شباهت باورهای محدود کننده با علف های هرزشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به همگی
مرسی از استاد عزیز که تجربه ی زیسته و واقعی خودشونو اینطوری برای ما به نمایش گذاشتن و انقد زیبا بین این مفاهیم و طبیعت ارتباط برقرار کردن
نکاتی که از این قسمت خیلی روی من تاثیر گذاشت:
یکی مسیر تکامله که باید قدم به قدم طی بشه و نباید بزارم کمالگرایی به من غلبه کنه.هر ادم حرفه ای یک روز آماتور بوده و کم کم پیشرفت کرده و به یه شخص حرفه ای تبدیل شده.و اینکه هرکسی مسیر موفقیت و رشد خودشو داره و نباید مقایسه انجام بشه.
و اینکه انسان تا زمانی که زنده اس باید خلق های سازنده انجام بده
وقتی که کار درستو انجام میدی این ینی موفقیت و این ینی حس خوشبختی
کندن علفای هرز اولش خیلی سخت و زمان بره
خیلی انرژی میگیره
ولی در نهایت یه مسیر زیبا خلق میکنه،درست مثل ذهن ما که اگر افکار منفیو ریشه یابی کنیم و سعی کنیم برطرفش کنیم اولش خیلی سخته ولی وقتی موفق بشیم یه ذهن زیبا داریم که همه چیو از دریچه زیبایی میبینه و درست به همه چی نگاه میکنه. باعث میشه ادم یه زندگی زیبا با روان سالم و ارام و سلامتی جسمی و عشق و برکت داشته باشه
با سلام
نهمین روز خانه تکانی ذهن
علفهای هرز،دقیقا این کلمه رو پیتوم تو ذهنم متصور بشم،اما خداروشکر کم شدن این علفهای هرز رو هم الان احساس میکنم.
و اما نتیجه پایدار،من خودم وقتی به یه نتیجه میرسم فکر میکنم همیشگی هستش ولی باید بدونم تو اون مسیر بمونم تا این نتیجه بدست آمده پایدار بمونه،خداروشکر با گوش دادن به این فایل ها حال دلم خوبه و دارم گام به گام به هدف تعیین شده نزدیک میشم ولی باید یادم بمونه اونرو پایدار بکنم،آن شاءالله
چقدر با این نوشته زیباش حال کردم.
چقدر درست و صحیح بود!
واقعا یه لحظه خودِ درونمو کشید بیرون.
فوق العاده جذاب و ستودنی بود برام و هست.
💯
سپاسگذارم از استاد عزیز و خانم شایسته مهربان که دستان خداوند شدن برای هدایت بچه ها.
با درود و مهر
به به چه فایلی، چه زیبا، دیروز برای غلبه بر کمال گرایی افراطی ام یک ایده ی الهامی 5 ماه پیش را اجرا کردم. نتیجه خوب بود. واقعا صحبت های استاد منطقی اند. من نباید توقع داشته باشم در اجرای اول همه چی عالی باشه.به مرور بهتر و بهتر میشه. دیروز خیلی خستگی جسمی داشتم ولی وقتی توی چشمهای خوشگل بچهها نگاه کردم همه ی خستگیم رفت. وقتی بهم میگفتن داره خوش میگذره جون گرفتم. این فایل رو من هزار بار بشنوم کمه، به خودم میگم هر بار یه باور محدودکننده را حذف کنم توی مغزم مثل جاده ای که استاد ساختن میشه.
به نام نامی دوست که هرچه دارم از اوست
سلام به اهل بهشت
باور های محدود کننده و علف های هرز مثل هم هستن و اونقدر باورهای محدود ما به هم متصل هستن که تا یک باور رو درست میکنی یکی دیگه هست تا اونم درست کنی و همینجوری ادامه پیدا میکنه تا نتیجه بزرگه به وجود میاد
ادم یک کاری رو که شروع میکنه اولاش خیلی براش سخته اما به مرور زمان کم کم که نتایج میان دلش گرم میشه که مسیر مسیر درسته و ادامه میده تا به اون اتفاق بزرگه برسه ما باید از دایره محدودیت هامون بیاییم یک ذره بالاتر و چقدر اعتماد به نفسمون بیشتر میشه بعد قدم های بعدی رو محکم تر برمیداریم و به این شکل انسان پیشرفت میکنه وقدم های بعدی رو محکم تر برمیداره بعد به خودت میگی دیدی تونستم و نتیجه رو که میبینه چقدر حالش خوب میشه و نتیجش همون پشتکار ادامه دادن ناامید نشدن و پاکسازی کردن ذهن میشه نتیجه های عالی که باعث لذت بردن خودت میشه
وقتی ادم کاری هم بخواد شروع کنه واین هم قانون داره که
نباید کل پروژه رو باهم شروع کنه یعنی باید قطعه قطعه کنه اون پروژه رو مثلاً اگه استاد میخواست همون روز اول فکر کنه که کل محوطه رو تا اخر و یک روزه تمام کنه که چون ذهن براش رنج اوره همونجا میگفت اوه ولکن بابا ولی استاد از کم شروع کردند به پاکسازی و هرروز مدت زمان و مکان اون محوطه رو نیم فوت و هرروز هی بیشترش میکردند تا جایی که هم ذهن وهم بدن هردو اماده بودند و فشار به هیچ چیزی هم نمیومد واین تکامله
و همینجوریه که انسان تساعدی رشد میکنه و موفقیت با گام بلند رشد نمیکنه موفقیت با گام های کوچک رشد میکنه اولش اهسته هست بعد که ادامه میدی متعهد میشی و قدم هارو برمیداری و هی حرکت میکنی و سرعت رشدت بیشترو بیشترو بیشتر میشه
مقایسه
کسانی هستن که الان فردی که20ساله به موفقیت رسیده رو میبینن و مداوم خودشون رو با اون فرد مقایسه میکنه و مدام میگه ببین طرف این و داره ثروت داره اینقدر شهرت و توانایی داره بعد میگه من که نمیتونم مثل این فرد بشم و احساس بی ارزشی میکنه ولی اون فرد نمیاد گذشته فردی که به موفقیت رسیده رو نگاه کنه ببین از چی شروع کرده و اونم روزی مثل تو بوده واز صفر شروع کرده اما قدم هارو برداشته اشتیاق داشته ایمان و باور داشته که میتونه و خودش رو با خودش مقایسه میکرده نه کسی دیگه
خوشبختی به معنی این نیست جایی بشینی و هیچ کاری نکنی نه به خدا نیست خوشبختی یعنی حرکت کردن و از دل حرکت کردنت نتیجه ها میان کسی که این فکر رو میکنه هنوز به این موفقیته نرسیده حرکت کردن و مولد بودن ادم رو زنده نگه میداره و پیشرفت میکنه ادم
ادم زمانی از موضوعی صحبت میکنه که نتایج اون به صورت پایدار در زندگی اش جاری باشه
بنام خداوند بخشنده و مهربان
درود بر استاد عزیز و خانم شایسته و خانواده بزرگ عباس منش
این فایل من بیاد چگونگی کوهنوردی و لذت موفقیت رسید به هدفی داشتم انداخت
روزی که شروع کردم به کوه نوردی کم ترین شیب سربالای ها هم برام بسیار سخت بود یادم اولین باری که پای دامنه کوه ایستادم و هدف قله توچال بود من چندین هفته مداوم حرکت کردم به سمت قله هفته اول تا پلنگچال هفته دوم بالاتر از پلنگ چال و چند هفته رفتم برگشتن تا اینکه توانستم با استمرار بر کارم و هدفم به قله توچال برسم در این میان در هر جلسه افکار منفی منو یک لحضه هم رها نکرد و البته من هم ذهنم رها نکردم و با امید و موفقیت هفته قبل که پیشروی خوبی داشتم ذهنم تشویق به رسید به ارتفاع بیشتر از هفته قبل میکردم
مورد دوم که شما فرمودین اگر در قدمهای اول شروع هر مسیر آدم بخواد آخر مسیر رو ببینه قطعا خیلی دور و خسته کننده به نظر میادش و من از دیگران که تجربه بیشتری داشتند آموخته بودم که فقط باید دو الهی سه متر جلوتر از پام رو ببینم هدم قله هست ولی نگاهم باید جلوی بام باشه و هدفهای برگ با قدمهای کوچک و استمرار در تکرار و تلاش به قله توچال بعد از هشت ساعت در جلسه هفتم رسیدم و با همین تکنیک به قله زیبای دماوند هم قدم گذاشتم و به لطف خدا که با شما استاد عزیز آشنا شدم این نگرش در تمام ابعاد زندگی من بکار گرفته شد و به موفقیت های خیلی خوبی در زندگی رسیده ام
خدارو هزار آن با شکر گذار هستم که من رو با شما استاد بزرگ و مهربان آشنا کرد
بنام خدایی مهربان
سلام به استااد عزیزم خانم شایسته دوستداشتنی و دوستان هم فرکانسیم
گام نهم از آگاهی های ناب دوره خانه تکانی ذهن
باور های محدود کننده مانند همین علف های هرز اند و بیهوده اند که در ذهن ما قرار دارند و زمان و نیرو کار دارند که پاک شوند . منم بعضا که کار های گذشته خودم را انجام میدهم بخودم میگم میبینی هنوز راه داری که باید بری و پاکسازی کنی ذهنت را .
انجام کار های به ظاهر مشکل باعث میشود که اعتماد به نفس پیدا کنیم ، به توانایی های خود ببالیم و مطمئن شویم در حقیقت برای ما احساس قدرت میدهد و باعث میشود که به خود افتخار کنیم .
در اول کار ها مشکل به نظر میرسد اما وقتیکه در دل کار میریم میبینیم که ما از عهده اش میبرایم و هیچ کاری نیست که نتوانیم انجامش بدهیم اما وقتیکه انجامش میدهیم، میفهمیم که توانایی ما بیشتر ازینهاست و نتیجه اش چقدر لذتبخش است اینکه بگویی مت توانستم .
در واقعیتش زمانیکه حرکت میکنیم در مسیر راه ها گفته میشود، همه چیز گفته میشود مثل اینکه استاد حرکت کرد و بعدا دستکش و وسایل کندن کاری نیاز پیدا کردند که تمامش مربوط قانون تکامل میشود.
درختها شبیه باور های منفی و نادرست یکی به دیگر وصل میشود و کندن شان کاری ساده نیست .
اهداف که ما برای خود ما تعیین کردیم باید به قسمتهای جداگانه تقسیم اش کنیم نه اینکه در اول کار بیحد بالای خودما فشار بیاریم قدم به قدم به شکل تکاملی ، و بعدا قدم های بعدی گفته میشود و خود شخص هم در مسیر قوی میشود .
پس از قضیه تکامل میدانیم که مقایسه کردن درست نیست به یک دلیل ساده چون حال بد به همراه دارد .
بعضی کار ها را آدم ذاتا دوست دارد و ربطی به پول ندارد مثل اینکه مه فکر میکنم که در آینده پولدار شوم هم پیاده روی خواهد کردم چون حس خوبی به من میدهد ، چون لذت میبرم و ربطی به پول ندارد .
از طبیعت خیلی قوانین خداوند را میآموزیم که باید عملی کنیم و شاید این هم یکی از اشکالی باشد که خداوند از آن طریق میخواهد که قوانین خویش را بیان کند .
خدایا شکرت بابت اینهمه زیبایی های که پارادایس دارد
خدایا شکرت بابت اینهمه آگاهی که در این فایل بود
در پناه خدایی رحیم و رحمان باشید
مینویسم تا ردپایی باشه از این روزهایی که خدا برام فرستاده تا ایمانم رو بهش بیشتر و بیشتر کنم
توی هر کاری تکامل طی نشه محکوم به شکسته، چون قانون موفقیت قانون مدارهاست، تو باید مدار به مدار، پله به پله، قدم به قدم، اندک اندک در مسیر موفقیت جلو بری، چون وقتی قدم اول رو برمیداری تازه در جریان قدم اول قدمهای بعدی بهت الهام میشه.ولی وقتی بدون طی تکامل یهو از مدار یک بپری به مدار صد چون هنوز از نظر درونی و نظام باورها اندازه ی بلندیِ مدار صدم رشد نکردی محکوم میشی به سقوط، و اره خیلی دررد داره این سقوط
اگه دارم روزهای سختی رو میگذرونم باید در طی این مسیر تا اتمام این سختی ها ( که البته هر بار به یه شکل دیگه ای ما با چالشها برخورد خواهیم کرد) از الان به مسیر پر فراز و نشیب که باید طی بشه نباید نگاه کنم بلکه فقط کارهایی که لازمه در طی هفته جاری یا ماه جاری صورت بگیره روش تمرکز میکنم، از الان استرس ماه بعد رو نمیگیرم، چون اگر قدم اول اگر قدم ماه اول رو بتونم بردارم قدم های بعدی رو راحتتر میتونم طی کنم پس من فعلا تمرکزم رو میزارم روی چالشهای ماه اول.
نسبت به ماه قبل ترسم کمتر شده، نگرانیم کمتر شده، و این ب معنی اینه که قدرت خدارو کمی بیشتر از قبل باور کردم. نسبت به ماه قبل کمتر پدرم رو مقصر میدونم و کمی بیشتر بهش حق میدم و این یعنی من هرماه بهتر از ماه قبل دارم پیش میرم
ادامه میدم با صبر و امید به نتایج خوب چرا که به گفته ی استاد عزیزم اگر من تغییر کنم اتفاقات زندگیم نیز تغییر خواهد کرد
بسیار عالی وتاثیرگذار
متشکرم
بنام خداوند وهابم که بی حد و حساب به من میبخشد و مرا به گام نهم و آگاهی ودرک بهتر قانون جهان هستی هدایت کرد خدایاشکرت.
سلام خانم شایسته عزیزم و استاد مهربانم
چقدر استاد با کارهای که انجام میدن به من این درک و فهم رو میدن
که خوشبختی به نشستن و کار نکردن نیست
خوشبختی از ترسیدن سختی کار نیست
خوشبختی یعنی افتادن در مسیر
خوشبختی یعنی توکل و یک قدم برداشتن است
خوشبختی یعنی آسان کردن کارها و قطعه قطعه کردن آنهاست که جهان هم آسانت میکند برای آسانی و قدم های بعدی و بعدتر را برایت آسان میکند.
خدایاشکرت
من از زمانی که یادم میاد تا به امروز درگیر بیماری کمالگرایی بودم که الان میشه گفت کمی درمان شده ام و از این بیماری ضربه های بسیاری بدی را خوردم و همینطور که خانم شایسته در دوره حل مسائل کمکم کرد که از بهبود گرایی استفاده کنم باعث شد قدم به قدم کارهای را انجام بدهم و موفقیت های خوبی هم کسب کردم اما در همین مسیر بهبود گرایی نجواهای بیماری کمالگرایی بسیار آزار دهنده بود و کنتر ذهن لازم بود که به اندازه ی که سعی کردم ذهنم دا کنترل کنم نتایج قشنگی هم گرفتم شکر خداوند این راه ادامه داره که برای انجام هر کاری شروع کنم اون کار رو قسمت بندی کنم .
و اما امروز صبح خدا بامن داشت حرف میزد وقتی که میگفتم خدایا من هر آنچه دارم از آن توست و من اجازه میدهم که تو کار ها را برایم انجام بدهی و تسلیم هستم و تو کارها را برایم انجام بده و ثروت و نعمت ها را وارد زندگیم کن خدا بصورت خیلی واضح بهم گفت که تو تسلیم نیستی تو اجازه نمیدی تو مقاومت داری و همش داری کارهای رو انجام میدی و در عمل برای من تعین تکلیف های داری که از این طریق یا از اون طریق به من بده رها نیستی مثل فردی هستی که میخواهد یک رابطه عاشقانه و عالی را تجربه کند و تعین میکند که حتما با این فرد باشد و دقیقا من در کار و دریافت ثروت دارم این رفتار را انجام میدم و پام محکم رو ترمزه و مقاومت دارم برای دریافت ثروت و همش دارم به چطور و چگونگی ورود ثروت فکر میکنم و تصویر انتهایی که خدا به من ثروت و نعمت و آرامش و استقلال داده را نمی بینم من باید اصل داستان رو از خدا بخوام و دست خداوند را برای دادن ثروت و نعمت را باز بزارم .
خدایا شکرت برای درک بهتر قانون و شناخت بهتری که از خودم داشتم و من در حال رشد و پیشرفتم و این عالیه .
ممنونم خانم شایسته عزیزم واقعا داری ذهنم رو خونه تکونی میکنی با این فایل ها و گام ها خیلی عالی و زیباست سپاسگزارم دوستتون دارم.