live | مرور چند کلید برای هماهنگی با قانون - صفحه 23 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-51.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-10-10 03:37:382024-11-08 05:09:47live | مرور چند کلید برای هماهنگی با قانونشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
الهی به امید تو
قدم 15
خداروشکر که رسیدم به قدم 15 و این به لطف توعه خدای مهربونم…..
سلام استاد عزیزم
استاد گرانقدر و دوست داشتنی
من از شما و آموزه هاتون هرچی بگم کمه و چقدر خوشبخت ترینم که خداوند بهترین و موفق ترین فردو ور این زمینه سر راهم قرار داد.
زندگی آسون تر شده برام و چرخ دنده ها نرم شده و قرار نیست گاری بزور هول بدم کفشم دارم برعکس قبلا که کفش نداشتم و جاده ام سربالایی تازه گاری ام زنگ زده بود.
این روزا همه چی عالی تر از دیروزه
خوشحالترم
سالم ترم
باگ هام برای ثروت کمتر شده و خرج های اضافم کم شده.
روابطمو که نگم پره حال خوبه و مهم تر از همه رابطم با خودم عالی……
و اما مبحث این فایل
آموزه های ثروت 1 میگه ،،،بفکر این نباش کدوم کار پول داره برو به این فکر کن عاشق چه کاری هستی ،،،برو به این فکر کن رسالتت تو این دنیا چیه
تجربه من میگه وقتی کاری انجام میدم که از جون و دل دوسش دارم و هنر مورد علاقه منه ،زمان و مکان از دستم در میره و واقعا برای دلم خودم کار میکنم،شاید نگاه اول بگیم اخه هنررررر مگه میشه پول دربیاری ازش اما قانون چی میگه ،میگه مهم نیست کارت چیه فقط عاشقش باش اونوقت خداوند ایده ها و دستایی برات میاره که پول دنبالت میاد تو نیاز نیس بری دنبال اون :)
تنها راه نترسیدن ،،،رفتن تو دل ترساس…..
یه جمله از شما یادمه اینکه میگید من میخوام که شاگردام کارآفرین باشن نه اینکه منتظر سود بانکی و بورس باشن ،،،،پول بسازن نه اینکه پولشونو بدن به کسی بعد مثلا اون ماهانه بهشون پول بده.
خدایاشکرت
باعرض سلام وخدا قوت من این لایو را گوش کردم ولذت بردم اما یک جایی برای من سوال هست و اون هم جایی که استاد فرمودند کسی با فارکس بورس به جایی نرسیده میخواهم بگم یکی از ابر قدرت های ثروت یعنی آقای بافت توی بورس بوده و خیلی هم موفق ویا خیلی ها از افرادی که در بورس هستند و به عنوان سهامدار عمده هستند وثروت خوبی هم دارند و فقط کافی است شما علاقه نشون بدید وبلد باشید نمیدانم شاید من اشتباه برداشت کردم امیدوارم کسی به من جواب بده
سلام دوست عزیزم آقای بافت کارش بورس هست بزینس اون کلا خرید و فروش بورس و حتی تدریس آن هست یعنی شغلش اونه نمیاد پولی از یک جای بیاره بذاره داخل بورس یا حالا هر چیزی که اون بورسه بهش سود بده بعد از طریق اون ثروتمند بشه خیلی تفاوت هست بین کسی که شغلش اون باشه با کسی که ب فرض رفته کارگری ی پولی در آورده حالا گذاشته داخل بورس یا فارکس که حالا اونا کار کنن با پولش و این طرفو ثروتمند کنند و استاد داخل خیلی از فایلها خیلی واضح اینو توضیح دادن که خودتون مولد باشید نه اینک برید جای و بخواین شانسی یکی پولدار تون کنه خیلی دوست دارم حسین جان
به نام خدای خالق زیبایی
سلام و درود بر استاد و دوستان هم فرکانسم
خدایا شکرت که استادی دارم که اینقدر ذوق میکنه و در مورد مسائل و راه کارها صحبت میکنه .
خدایا شکرت که کارهای عالی امروز انجام دادم و در هر لحظه طبق قانون خودم و کانون توجه ام را بر نکات مثبت زندگیم دارم
خدایا شکرت که دارم آگاهانه زندگی کنم و این را هم مدیون خدای درونم هست
خدایا هر آن چه دارم از آن توست
سلام خدمت استاد عباس منش عزیزم و مریم خانم شایسته پر از انرژی و دوستان هم فرکانسیم انشالله که همیشه حالتون خوب و عالی ترین باشه
همه فایل های استاد ناب هستند و دلیلش هم این هست که همیشه با خدا دارن همکاری میکنند..
و بدون قید و شرط دارند از هدایت خداوند استفاده میکنند
به قول مریم خانم خدا عجب کسی رو انتخاب کرده برای هدایت کردند
همه صحبت های استاد رو باید با طلا بنویسند
و صد البته منم به عنوان مخاطب باید تمام تلاشم رو بکنم تا بتونم توی عمل این اگاهی ها رو انجام بدم
در مورد شغل من بعد از چندین سال روی کارم واقعا وقتی هر روز میرم سر کارم احساس خوبی دارم و حالم خوبه و البته که اولین نبود و اونم به خاطر نداشتن آگاهی در مورد کارم بود و الان هم باید اطلاعات و اگاهی هایم رو بیشتر و بیشتر کنم خدایا هزاران مرتبه شکرت
در مورد اهرم رنج و لذت واقعا من با. اینکه چند بار نوشتم ولی هنوز نتونسته تکونم بده و به صورت اساسی حرکت مستمر داشته باشم صد البته که قانون درسته و این منم که باید سمت خودم رو بهتر و بیشتر انجام بدم و از شما دوستان میخوام توی اهرم رنج و لذت بیشتر من رو راهنمایی کنید که با قدرت بیشتری استفاده کنم ….
در مورد امور مذهبی من حتی علاوه بر ایام محرم دعای کمیل و…. یه موقعی میرفتم یه موقع به خودم آمدم که دیدم فقط دارم تقلید میکنم بدون هیچ فکر و تعقلی و…. و خیلی وقته که دارم روی خودم کار میکنم که بیشتر خودم رو بشناسم و صد البته هنوز خیلی بیشتر روی خودم کار کنم توی این موضوع چون عقایدی بوده که سالیان سال توی سر و ذهن من رفته و زمان میبره که بره بیرون ….
در مورد هدایت خدا که اصلا من عاشق هدایت شدن خدا هستم اصلا که زندگی من دنبال همین هستم که بتونم هدایت خدا رو ببینم و دیگه مابقی حله و راحت میشه زندگی
و باز هم خدارا شکر میکنم بابت وجود استاد عباس منش عزیزم و مریم خانم شایسته که اینقدر عالی آگاهی ها رو در اختیار ما میزارند که استفاده کنیم
خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت
به نام یگانه خالق هستی
درود بر استاد توحیدیم و مریم بانو و دوستان عزیزم در پروژه خانه تکانی ذهن گام به گام
گام پانزدهم : مرور چند کلید برای هماهنگی با قانون
نکات ارزشمند این گام؛
+ کانون توجه: کل کاری که ما باید انجام بدیم اینه که بتونیم ذهنمون رو کنترل کنیم. به چیزهایی توجه کنیم که به ما احساس بهتری میده، هدایت میشیم به افراد، شرایط، موقعیتهایی که مارو به خواستههامون نزدیک و نزدیکتر میکنه.
+ تغییر شغل: شغلتون، عشقتون باشه. وقتی انجامش میدید احساس خستگی نمیکنید. اون چیزی که خیلی توش خلاقید، خیلی ذوق میکنی صبح بشه برم انجامش بدم. به شغل به عنوان عشق نگاه کنید و تصمیم درست بگیرید توی این زمینه، اصلاً زندگیتون لذت بخش میشه بعد ثروت میاد. اگه عاشق کارت باشی خلاقی، وقتی عاشق کارتی زمان بیشتری میذاری بعد نتایج بزرگتری میگیری، بعد میبینی که زندگی و کار و تفریح و عشق و لذت یکی شد. ثروت نتیجه طبیعی مسیر درست توی کارتون هست.
+ محیط اطرافم منفیه چیکار کنم که مثبت باشه اگر از 100 درصد شرایط اطرافمون 99 درصدش منفیه و یک درصدش مثبته باید یه جوری به اون یک درصد توجه کنیم، باید یه جوری ذهنمون رو مدیریت کنیم که اون یک درصده رو ببینه بعد این کارو که انجام بدیم اون یه درصده میشه دو درصد اون 99 درصد میشه 98درصد، بعد میشه 5 درصد 95 درصد، همینجوری یواش یواش اوضاع تغییر میکنه. راهش اینه که بتونیم توی اون شرایط به ظاهر منفی نقطهای پیدا کنیم که به ما احساس بهتری بده.
+ فکر کنید برای هر کاری که میکنید باید دلیل داشته باشید. باید به جایی برسیم که آگاهانه تصمیم بگیریم سبک زندگیمون چه جوری باشه نه اینکه چون قبلیا اینجوری بودن ما هم اینجوری باشیم و میگیم که چرا اینجوری میگی ، میگه نمیدونم….
+ سلامتی: فشار ذهنی، انرژی منفی، استرس، نگرانی، اضطراب دلیل اصلی تمام بیماریهای بشره. اگه بتونیم کمتر غصه بخوریم و بیشتر بیخیالتر و آرومتر باشیم، بدنمون خیلی خوب از پَسِ خودش برمیاد. باورهای استاد در مورد سلامتی این بود که؛ بدن من خودش داروها رو همه رو داره ، راه حلها رو همه رو داره و من کافیه که فقط مقاومت رو بذارم کنار، یعنی بدن من حل میکنه مسئله رو اگر من خودمو قاطی نکنم، من کافیه که مقاومتمو بذارم کنار آروم باشم، بذارم اون کارشو بکنه ولی وقتی من عصبیم ناراحتم اون نمیتونه کارشو انجام بده پس باید مراقب افکارمون نسبت به بدنمون باشیم تا عملکرد بهتری داشته باشن.
+ توی انجام تمرینها نوسان داریم چیکار کنیم نوسان نداشته باشیم: همش برمیگرده به اهرم رنج و لذت. اگر واقعا مشتاق باشید و باور داشته باشید اون تمرینها جواب میده اون وقت دیگه نوسان ندارید. همونجور که برای غذا خوردن نوسان ندارید، هیچکس نمیاد بگه برای غذا خوردن نوسان دارم، یه موقعهایی میخورم یه موقعهایی دو هفته غذا نمیخورم چون میدونی که باید غذا رو بخوری.
+ این ویژگی رو در خودت ایجاد کن که اگه نخوای کاری رو انجام بدی یا توی دل ترسات بری بهت بربخوره
+ تقسیم کار با خدا اگر ما باورهای مناسبی داشته باشیم یه سری ایدهها به ما الهام میشه که اون کارها، یه کاریه که وقتی انجامش میدی به اندازه 100 تا کاری که بقیه دارن انجام میدن تو رو پیش میبره. یه همچین چیزیه رابطه همکاری با خداوند خدا یه چیزی رو میگه، یه کاری رو میگه انجام بده، یه حسی رو در تو بیدار میکنه، یه الهامی بهت میگه انجام بده که وقتی انجامش میدی نتیجهاش خیلی بزرگتر از کاراییه که بقیه به صورت روزمره انجام میدن و هیچ هدایتی از درون شون دریافت نمیکنن.
خدایا شکرت که بسیار زیبا تورو پیدا کردم و عاشقانه تا ابد عاشقتم.
خدایا شکرت به دلیل اون آرامشی که در این شب زیبا دریافت کردم و بوی مسیر زندگیِ در جریان رو حس کردم.
خدایا شکرت به دلیل اون ساختمان ها و برج های زیبا در شب
خدایا شکرت به دلیل یادآوری قوانیت کلیدی از زبان استاد عباس منش.
خدایا شکرت که بهم میگی توجه و تمرکزام روی چه کلیدهایی باشه.
خدایا شکرت که استاد در سلامت هستن.
خدایا شکرت به دلیل اون بالکن زیبای واحدی که استاد در آن زندگی میکنن.
خدایا شکرت به دلیل این همه فراوانی و ثروتی که از لذت بردن زندگی ارزانی مان میداری.
خدایا ما در مسیر درستی که هستیم جسورترمان گردان
من لایق دریافت نعمت های الهی خداوند یکتا هستم.
من در زیر پرتو الهی خداوند سالم هستم.
تنها تو را می پرستم و تنها از تو یاری می جویم
مرا به راه راست هدایت کن راه کسانی که به آنان نعمت داده ای
دوستتون دارم توحیدی وار
سلام به استادعزیزومریم جان
میخواستم درموردهدایت وکارهایی که خداوندانجام میده برامون که اینقدرراحت وآسونه که بقیه فکرمیکنن من بقول معروف جون کندم که این کارشده.
انجام استفاءازکارم که خیلی راحت انجام دادم چون خداوندشجاعت روبه دلم انداخت توشرایطی که همه ملت میگن کارنیست بچسب به کارت ولی من آزادی زمانی ومکانی ومالی میخواستم ازخداوند.
جایی که من کارمیکردم مدیرش عالی وشرایطش ومحیطش روهمه آرزودارن باشن ولی وقتی من درخواست دادم به خداوداشتم روی خودم کارمیکردم ودومین سالی بودکه توی اون شرکت بودم ودولت اون سال حقوقهارو51درصدبیشترکردوتااون موقع اونقدرافزایش نداشت حقوقها. وهمکارهام میگفتن یعنی مدیرماهم افزایش میده والبته ازخیلی جاهاشنیده بودم باترفندهای مختلف افزایش نداده بودن کارفرماهاومن درجواب همکارهام میگفتم مدیرمافرق میکنه حتماحتماهمونقدرافزایش میده ومتاسفانه جلسه گذاشتن وگفتن من نمیتونم اینقدرافزایش بدم واون موقع که من باباورالخیرفی ماوقع ازفایلهای استادآشناشده بودم وروی خودم کارمیکردم گفتم حتما خیری درکارهست واصلا ناراحت نشدم ودیگه هیچ حرفی درموردش نزدم به مدیرعزیزمون.
نمیدونم چقدرگذشت که بهم الهام شدکه الان وقتشه بیای بیرون ازشرکت وبایدطبق خواسته مدیرمون 3ماه قبلش به ایشون اطلاع میدادم وبه ایشون اطلاع دادم که من تا3ماه دیگه بیشترنمیتونم بیام وایشون هم گفتن مشکلی پیش اومده وگفتم نه من هدفی دارم که میخوام روی اون تمرکزکنم وگفتن موفق باشید.ومن یک شغل درآمددلاری پیداکرده بودم که اینترنتی بودومیخواستم اون روانجام بدم وخیلی وقت بوددنبال کاربدون سرمایه ودرامددلاری بودم.به همکارم که گفتم ناراحت شدومیگفت این کارونکن وناراحت بودچون تنهامیشدوبه هم عادت کرده بودیم ومن بهش گفتم میرم دنبال آرزوهام من الان دارم برای آرزوهای یکنفردیگه تلاش میکنم خداگفته قدم اول روبردارقدم دوم روبهت میگم ومن این حرف خداروباورکرده بودم.من وهمکارم باهم واردسایت شده بودیم وهمکارم که شجاعت منودیدگفت منم تاماه فلان میخوام بیام بیرون ولی اون دربندبدهی ووام و…بودوتاالان توی همون شرکت هست ووقتی وامهاش روداده بوددوباره قرض گرفته بودولی من هیچوقت درعمرم نه وام ونه قرض گرفته بودم نمیدونم شخصیتم یکجوری هست نمیتونم ذهنم رومشغول کنم وحال خوبم اولویته برام.خلاصه که اومدم بیرون وتابلوآرزوهام روچسبوندم روی دیواراتاقم وشروع کردم یادگرفتن اون کارکه به درآمدبرسم ولی نشدچون تکاملم روطی نکرده بودم وترمزداشتم درمورداون کار.
وقتی نشدنصف روزیایک روزحالم بدبوداون موقع 12قدم روخریده بودم ورسیده بودم به اون جلسه وقدمی که استادمیگفت هراتفاقی وقتی که دارین روی خودتون کارمیکنین میفته خیره ومن این جمله روباتمام وجودم باورکرده بودم ودوباره داشتم سربزنگاه میشنیدم والبته من میخواستم همیشه توی ذهنم کارام راحت وآسون انجام بشه مثل اونجایی که استادمیگفت توی یک جاده جنگلی سوت بزنی وبرقصی وخواسته هات انجام بشه وبه خداباگریه گفتم یعنی کاری ازاین راحتتروآسانترمیخوای بهم بدی پس باشه هرچی توبگی ودوباره خودموبستم به 12قدم ودیگه حتی ذره ای به اون کارفکرنکردم که چرانشد.واستادمیگه الهامات برطبق شرایط شمابه شماالهام میشه ومن باهمه کس وهمه چیز قطع رابطه کرده بودم وفقط توی اتاقم بودم وهمه راههابرای الهام خداوندبسته بودوفقط مونده بوددنیای مجازی که عاشقش هستم که خداروشکربخاطرش خیلی کارهاآسون شده نمیدونم یک هفته شدیانه که دوباره توی فضای مجازی یک تبلیغ دیدم ومنی که اصلا توجه نمیکردم به تبلیغات که چی میگن ایندفعه نمیدونم چی شدکه زدم روی اون ورفتم ودایرکت دادم ودوباره یک شغل دلاری که اصلا ترمزی نداشتم که مثلا اینوچیکارکنم وشخصیت من آهسته وپیوسته است توی هرکاری وخداوندکسی روسرراهم قراردادکه مثل من که دوست دارم اهسته وپیوسته وبهترین کارانجام بشه وطی مسیرهزارباردیگه خواسته هام اجابت شدبه اسونی مثل پیداکردن تولیدکننده که بازم خدافرستادبرام براحتی وآسونی. ووقتی ورودیهارومیبندیم وروی خودمون کارمیکنیم وباورقدرتمندکننده میسازیم الهامات پشت سرهم میادواصلا واقعا اصلا خودم انجام نمیدادم فقط میشدوالبته کنترل ذهنم خیلی خوب باکنترل ورودیهاخوب شده بود.والان درموقعیتی هستم که اینقدرراحت وآسون دارم درآمددلاری میسازم که همیشه میگم ازاین راحتترهم میشه و من راحتترمیخوام.واین موضوع که همون کاری که اون لحظه بایدانجام بدی انجام بده کاربعداروخدابهت میگه ورهاکردم وکاری که الان بایدانجام بدم روانجام دادم وگذاشتم به موقعش همه چیزوبهم میگه خیلی مهمه.وضوح خواسته یعنی همون لحظه لازمش داری وواقعا خداوندبه محض وضوح خواسته برآورده میکنه والبته اون ترس بعضی وقتا میادکه اگه خدانگه بهت اونوقت میخوای چیکارکنی وفلان میشه سریع میگم باعرض معذرت به مغزم لطفا خفه شووبهش میگم بیا این شد اون شد چندتا میخوای ومیره دنبال کارش والبته که کارکردنم هرروزه وهمیشه باورهام رومینویسم وفایل گوش میکنم چون اگه مغز رورهاکنی دهنشوبازمیکنه واراجیف میبافه…..
کنترل ورودیهاخیلی مهمه ومن توخونه ای هستم که همیشه شبکه خبره وبقیه دارن ازاتفاقات وبقیه میگن ومن تواتاقم هستم وبرای اینکه صداشون نیادایرپادنازنینم توی گوشمه وفایل گوش میکنم.خدایاشکرت به خاطرایرپادوگوشی خوبم .
خدایاشکرت به خاطرهدایتم به استادعزیزومریم دوست داشتنی که وقتی خواستم وحرکت کردم برای بیشتردونستن درباره فرکانس استادعزیزروسرراهم قراردادی.وقتی شاگردحاضره استادازراه میرسه…..
درپناه حق سلامت وثروتمندوسعادتمندباشید.
به نام الله هدایتگر
خدایاهرانچه دارم ازان توست وازتوبه من رسیده است
من باوردارم که تمام اتفاقات زندگی من به خاطرافکاروباورهاوفرکانس هایی هست که به جهان هستی ارسال میکنم الهی شکرت
سلام دوستان
گام پانزدهم
کل کارکنترل ذهنه بایدبه چیزی توجه کنیم که به مااحساس بهتری میدهد
درموردشغل بریدکارهایی که یک ذره علاقه داریدروپیش بریدوبعدبه شغلی که عاشق اون هستیدهدایت میشیدقدم به قدم وبه شماگفته میشود
شماددهرهرشرایطی اگرخیلی هم بدباشه حتمانکته مثبتی هم درزندگی شماهست وشمابه اونکته توجه وتمرکزکنیدتابه احساس بهتری برسید
وکم کم اوضاع بهتروبهترمیشه
محرم وعزاداری رومن هنوزم شک دارم که چرابایدبعداین همه سال گریه کنیم ومجلس بگیریم واقعاچراچه منطقی داره وامام حسین(ع) به ارزوش رسید
بیایم خودمون اگاهانه درموردزندگیمون تصمیم بگیریم وازگذشتگان وجامعه تقلیدنکنیم یکم فکرکنیم به کارهایی که داریم انجام میدیم
مابایدهرروزروی خودمون وکانون توجه خودمون کارکنیم واین همیشه ادامه داره وهرروزبهتروبهترمیشیم
وقتی که عصبانی هستیم وغصه میخوریم وفشارذهنی داریم سلامتی مابه خطرمی افتد واگرمیخوایم بدنمون سالم باشه وخوب کارکنه ومریض نشیم بایدارام باشیم وسخت نگیریم وحالمون خوب باشه
بدن من خودش خودش رودرمان میکنه
اگرباورداشته باشیم که باورهازندگی مارورقم میزنه واین تمرینات باعث میشه زندگی مامتحول بشه ماتعهدداریم برای انجام تمرینات
مدیتیشن یعنی درکل ارام بودن ورهابودن واحساس خوب داشتن وسخت نگرفتن وتوجه به زیبایی هاوبه احساس خوب رسیدن ویاتمرکزبرروی تنفس خودمون یاباخداحرف زدن
خداوندوقتی ماباورهای درست داشته باشیم ایده هایی به مامیگه که ماروهزارقدم جلومیاندازه من یک قدم برمیدارم خداهزارقدم وکارهای من به راحتی انجام میشه
اگه میخوای نترسی وشجاعت داشته باشی اگه نری تودل ترس هات بایدبهت بربخوره وبه خودت بگی اگه میخوای پیشرفت کنی اگه میخوای به تمام ارزوهات برسی بایدحرکت کنی وبری تودل ترس هات واگه نمیخوای بیمصرف باشی بایدقدم برداری وبایدبهت بربخوره اگه حرکت نکنی واحساس بیخاصیتی بهت دست میده
پس شجاع باش ونترس وقدم بردارچون خداوندهدایتگرهمه ماست
هدف اززندگی لذت بردنه نه پول تووقتی درمسیرعلایقت باشی ولذت ببری پول بینهایت واردزندگی تومیشه
خدایامنوهدایت کن
شادوموفق وپیروزباشید
به نام خدای مهربان
سلام به استادان عزیزم
و سلام به دوستان خوبم در این سایت الهی
پروژه خانه تکانی ذهن گام به گام
گام پانزدهم
لایو \مرور چند کلید برای هماهنگی باقانون
سوال:
محیط اطرافم منفیه چیکار کنم مثبت بشه؟؟ پاسخ استاد :
ما اگر تو محیطی هستیم که از 100درصد 99 درصدش منفیه و یک درصدش مثبته ما توجهمون رو باید به سمت اون یک درصد ببریم باید یه جوری ذهنمون رو مدیریت کنیم که اون یک درصده رو ببینه
بعد اون یه درصده میشه دو درصد بعد اون 99 درصده میشه 98 درصد بعد اون میشه 5 درصد اون میشه 95 درصد بعد میشه 2080 همینجوری یواش یواش اوضاع تغییر میکنه راهش اینه
تو اون شرایط به ظاهر منفی یه نقطهای پیدا کنیم که به ما احساس بهتر بده
در اینجا بهتره یادی بکنم از کامنت
لیلای عزیز که باعث شدن استاد یه فایل بسیار بسیار عالی روی این کامنت بزارن و اون هم این نکته لیلای عزیز بود که تو شرایط بسیار بد تو شرایطی که همه چی رو هوا بود ایشون شکرگزاری میکردن
و اینجا جا داره تشکر کنم از
آقای مسعود محمدی بابت نوشتن کامنت زیباشون در این مورد
قسمتی از کامنت ایشون وهم لینک کامنتشون را براتون میذارم
((چقدر یک انسان باید باور و ایمان قوی ای داشته باشه که وقتی جیگرکی کوچیکش در حال ضرر دادنه، قبوض آب و برقش رو پرداخت نکرده و هر لحظه ممکنه آب و برق مغازش رو قطع کنن، به گوشت فروشی و زغال فروشی بدهکاره، اجاره خونش عقب افتاده و خونه خودش رو هم بانک مصادره کرده و با درامد 2 میلیون تومنیش نمی تونه خرج زندگیش رو تامین کنه، بیاد و با باور به استادی که عمیقا به اعتقاد من دست خداست برای هدایت بشر، تمرکزش رو از این همه نکته منفی برداره و بذاره روی اون یه قالب کره ای که توی یخچال خونش داره. بذاره روی تراس 1 در 1 خونش! بذاره روی شنیدن صدای پرنده ها. بذاره روی تماشای طلوع و غروب خورشید. بذاره روی دیدن روی ماه فرزندانش! خداوکیلی چقدر ایمان می خواد؟!
ظهر داشتم با خانومم حرف می زدم و بهش میگفتم بابا! ما الان داریم کل مسیر این دوست عزیز رو می بینیم و با قیافه حق به جانب میگیم آره دیگه! باید وقتی شرایطش خوب نبوده به زیبایی ها توجه می کرده تا این اتفاقا براش بیفته! ولی مگه به همین راحتیه؟!
آقاجان! صابخونه میخواد بندازتت بیرون! چجوری می تونی به قالب کره تو یخچالت دل خوش کنی؟! چه باور و ایمانی میخواد واقعا؟! الان که معما حل شده آسون به نظر میاد. در اون لحظه خدا میدونه چه شرایطی بوده واقعا…
اون ایمان و باوره که این نتیجه رو ایجاد کرده. نوش جونش واقعا…
منم باید بتونم این طور روی خودم کار کنم. و اگه تعهد داشته باشم حتما می تونم.
ممنونم از این دوست عزیز برای این کامنت فوق العاده ای که روی سایت گذاشت.
و ممنونم از استاد عباس منش عزیزم برای انتشار این گنج گرانبها))
abasmanesh.com
من هم ممنونم از شما دوست عزیز آقای محمدی به خاطر این کامنت پرمحتوا
و اما داستان من
در کنترل ورودی ذهن
یه تضاد برای ما دیروز پیش اومد در رابطه با همین اساماسهایی که میاد ولی خدا را شکر خیلی ذهنمونو تونستیم کنترل کنیم ،
که تو گام چهاردهم یه کوچولو بهش اشاره کردم و امروز خدا را شکر
بازم سعی کردم که ذهنمو کنترل کنم
اما کمی هم واکنشهای منفی بهش نشون دادم.
همه چیز خوب پیش رفت خدا را شکر
و یه
خطری هم از گوشمون رد شد خدا رو شکر
که اونم الخیر فی ما وقع بود.
خدا را شکر به خاطر این همه آگاهی
به خاطر این سایت الهی
به خاطر حضور دوستان
و باز هم خدا را شکر به خاطر استادان عزیز
سلام به استاد عزیزم،
استاد آگاهی دهنده ، دست پروردگارم،
و خانم شایسته عزیز ، الگوی من
استاد در حیرتم ، از قدرت خداوند.
از پاسخگویی سریع خداوند
از هدایتگری خداوند
احساس میکنم به خداوند نزدیک تر شدم که میتونم صداشو بشنوم و جواب ها رو درک کنم.
استاد من یک چالش سلامتی دارم که درگیرش هستم و در هر فایل از پروژه خانه تکانی ذهن یه ردپایی از این موضوع بود. یا تو حرف هاتون، یا تو کامنت های دوستان.
خدایا تو برای من کافی هستی.
من در حیرتم
مگه میشه؟
خداوند این قدر واضح جواب سوال من رو بده؟
من فقط اوایل این پروژه فهمیدم که باورهام در مورد سلامتی به هم ریخته و نمیدونم چی درسته و چی غلط
و خداوند به من گفت
کامل برام گفت
این قدر واضح
که من دارم دیوانه میشم.
استاد چقدر خوبه صدای خداوند رو شنیدن، صحبت کردن با خدا، یک صحبت دو طرفه، من بگم و اونم جواب بده.
چه احساس خوبیه درک حضور خداوند
استاد من به خاطر کیست های اندومتریوز یک روشی رو داشتم انجام میدادم که یک سری ممنوعیت غذایی داشت. و گفته بودن فلان ماده و فلان ماده براتون خوب نیست.چون تحقیقات این طوری گفته.
استاد باور باور باور
همه چیز از باوره.
تفاوت اصل از فرع
اصل باوره
باورهای انسان زندگی انسان رو میسازه،
باورهای انسان در مورد سلامتی و در مورد تغذیه و مواد غذایی موجب سلامتی انسان میشه یا موجب بیماری انسان میشه
اینکه من باور کنم که گلوتن میتونه وضعیت منو بدتر کنه پس در نتیجه بدتر میکنه
اگه من باور داشته باشم گلوتن تاثیری روی کیست های من نداره. هیچ مشکلی به وجود نمیاره
مهم نیست تحقیقات علمی چی گفته
مهم اینه من چی رو باور دارم
اگه من باور کنم بیماری خودایمنی دارم. سلول های بدنم به خودش حمله میکنه
اگه من باور نداشته باشم که بیماری خودایمنی دارم بدنم از خودش محافظت میکنه
اگه من باور کنم که سیستم ایمنی قوی دارم. بدنم همه ی بیماری ها رو در خودش حل میکنه
اگه من باور کنم که سیستم ایمنی من ضعیفه ، بدنم دچار بیماری های مختلفی میشه و به سختی درمان میشه
اگه من باور کنم لبنیات به بدن من آسیب میزنه. با خوردنش دچار آسیب میشم
( سپاس فراوان از دوست عزیزی که توی کامنت ها با این مثالش ، آگاهی های منو بالا برد)
اگه من باور کنم گوشت قرمز برای من خوب نیست، گوشت قرمز به بدن من آسیب میزنه
اگه من باور کنم …
باور باور باور
من چه چیزی رو باور دارم؟
من قدرت رو به مواد غذایی دادم؟
(سپاس فراوان از دوست عزیزی که با کامنتشون در مورد قدرت دادن به عوامل بیرونی و مثالشون آگاهی من رو بالاتر برد)
یا به سیستم ایمنی بدنم؟
یا به خدای درونم؟
استاد روشی که داشتم انجام میدادم جواب نداد و سایز کیست های من بزرگ تر شد.
و من دیگه ول کردم اون سبک تغذیه رو.
ولی …
باورهاش همراهم بود.تو ذهنم بود.
و هر بار که میخواستم یه ماده غذایی بخورم که جزو ممنوعیات اون روش بود ، میگفتم نکنه آسیب بزنه به بدنم.
و آسیب میزد.
با خوردن هر کدوم از اون مواد غذایی همراه با احساس عذاب وجدان و ترس از آسیب، من آسیب میزدم به بدنم.
واسه همین سلامتی ام داشت بدتر میشد.
و وقتی گفتین کسی که تو مدار درسته اولین نشانه اش اینه که از لحاظ سلامتی بهتر میشه، یه لحظه گفتم ، من که احساسم نسبت به زندگیم بهتر شده، احساسم نسبت به خداوند، نسبت به خودم، اتفاقات خوبی داره برام میفته، ولی وضعیت سلامتی ام بدتر شده، آیا من در مسیر درست نیستم؟
نه، من در مسیر درست نبودم.
من در واقع هیچ وقت باورهام در مورد سلامتی و روش هایی که در پیش گرفتم درست نبوده.
اگه من باور کنم اصلاح سبک برام جواب میده، این اصلاح سبک منو به خواسته ام میرسونه.
اگه من باور کنم آی وی اف جواب میده ، قطعا آی وی اف موفقیت آمیز خواهد بود.
اگه من باور کنم آی وی اف ممکنه جواب نده، قطعا احتمال منفی شدن رو میبرم بالا.
حالا میفهمم چرا آی وی اف هام منفی میشد ، چون ته ذهنم همیشه این نجوا بود که نکنه نشه.
حالا میفهمم چرا اصلاح سبک جواب نداد، چون ته ذهنم همیشه این نجوا بود که نکنه نشه.
این ترمز ذهنی باعث شکست من شد
(ممنون ازت دوست عزیز که با کامنتت این ترمز ذهنی رو به من شناسوندی)
اطمینان و باور به راهی که میرم.
این خیلی مهمه.
فقط باور، فقط ذهن
اون داره منو به سمت خوب شدن یا بدتر شدن میبره.
سیستم ایمنی بدن من که با تکامل به این وضعیت رسیده و همه چیز رو در خودش حل میکنه.
من فقط باید اعتماد داشته باشم به سیستم ایمنی بدنم.
به خدایی که تو وجودمه.
و من علت اصلی تمام مشکلاتم رو فهمیدم.
آره، اضطرابی که تمام عمر همراه من بود، استرس و نگرانی های من ،
اینها باعث به وجود آمدن بیماری در من شدن
نه حمام رفتن در دوران قاعدگی
نه برگشت خون
نه …
هزار و یک جور چیز دیگه ای که گفتن.
استرس هام باعثش شده
و با رفع استرس هام و اعتماد به سیستم ایمنی بدنم و اعتماد به خدای درونم، با بیخیال تر بودن، با ساده گرفتن زندگی
اجازه بدم بدنم کار خودش رو بکنه.
و البته به زودی زود با فهمیدن قوانین سلامتی.
ولی تا اون موقع نیاز بود که باورهام در مورد سلامتی درست بشه تا بیشتر از این به بدنم آسیب نرسونم و بیشتر از این در گرداب بیماری فرو نرم.
خدایا شکرت
من به زودی قوانین سلامتی رو میفهمم ، نشانه هایی که دارم میبینم منو مصمم میکنه که اول از همه این دوره رو بخرم، چون به خاطر عزت نفس پایینم میخواستم اول از همه دوره عزت نفس رو بخرم.
من نشانه های خداوند رو دنبال میکنم.
صدای خداوند رو میشنوم که با من صحبت میکنه و باورهای درست در مورد سلامتی رو به من میگه.
اعتماد کردن به سیستم ایمنی بدن به من آرامش میده.
میخوام مقاومت رو بذارم کنار تا بدنم کار خودش رو بکنه.
به خاطر آزمایشم که fana نوشته بود احتمالا مثبت.
دکترهای زیادی رفتم.
و آزمایش های زیادی انجام دادم.
آزمایش ها همه خوب بود ولی میگفتن بیماری خودایمنی داری که مربوط به رحمه.
یک دکتر به من گفت دخترم تو هیچ مشکلی نداری، سیستم ایمنی بدنت اتفاقا خیلی هم بالاست.
و من اون زمان نجواها و حرف های بقیه رو باور کردم.ولی حرف اون دکتر رو نه.
من سیستم ایمنی بدنم خیلی قوی هست.
میخوام اینو باور کنم.
خدایا شکرت بابت سیستم ایمنی قوی ام.
خدایا شکرت که جواب سوالم رو دادی.
خدایا چقدر این آگاهی ها بی نظیرن
فوق العاده
چقدر حسم خوب شد
آره استاد شما درست میگفتین.
من تو مسیر تکامل نبودم.
یاد حرفتون افتادم که گفتین اگه کسی فکر میکنه خدا رو پیدا کرده ولی سلامتی اش مشکل داره، هم باورهاش در مورد سلامتی مشکل داره، هم در مورد خدا.
آره باورهام در مورد سلامتی مشکل داشت.
و همچنین در مورد خدا.
من خدای خوبم با این قدرت که جواب تمام سوالاتم رو میده دست کم گرفته بودم.
و نگران بودم بابت بیماری ام.
و قدرت رو داده بودم به مواد غذایی.
باورهای درست در مورد سلامتی
باورهای درست در مورد خداوند
بیشتر و بیشتر روش کار میکنم.
و مطمئنم تا پایان این پروژه معجزات بیشتری برام رخ میده.
سپاس فراوان از شما استاد عزیزم
و از خانم شایسته بابت این پروژه فوق العاده بی نظیر
️️️️️️
بنام خدا وند بخشنده و مهربان
سلام استاد ودوستان گلم
من باید اینقدر تمرکز م روی نکات مثبت باشه که اگر 99 درصد اطراف م منفی باشع من فقط به اون یه درصد مثبت توجه کنم
عزاداری هم یه فرهنگ غلطه و از گذشت گان بما رسیده و هیچ دلیلی براش نداریم جز اینکه تبدیل به فرهنگ غلط ما شده
یعنی ییه سری کار اشتباه که مرتب تکرار شده وحزیی از شخصیت ما شده ودلیلشم باورای غلط نسبت به مرگ وخداس
یعنی باور داریم به امام حسین ظلم شده
هیچ ظلمی در کارنیست وهرکس تو جایگاه درست خودشه یعنی حتی با سر بریدن امام حسین به اون هیچ ظلمی نشده
وچون باور داریم خدا مارو عذاب می کنه
عذاب قبر هست
خداوند رو یه شخصیت وحشتناک بیرون از خود می دانیم ،ازش می ترسیم وبرای مرده ها دلسوزی می کنیم
وفکر می کنیم بدبخت می شویم
ما بدنیا میایم تا اگاهی کسب کنیم وروحمون رشد کنه واگر این اتفاق نیفتاد در این جهان ،انقدر تناسخ پیدا می کنیم تا اگاه بشیم
مرگ هرشب برامون اتفاق میفته،تا صبح
اگه تو خواب حالمون بده به این دلیل نیست که مرگ بده به این دلیله که ما باورای غلطی داریم
بیماری ها هم نتیجه ی باورای غلط ما درتمام زمینه هاست
باورای غلط فشار جسمی وروحی ایجاد می کنن و ما بیمار میشیم
اما بدن ما هوشمند وخودش راه حل تمام مسائل رو میدونه اگر باورای درست داشته باشیم
معمولا ما باور داریم بیماری ها ارثیع واز گذشتگان بما رسیده واین شرکه.
ما خود خالق این بیماری هستیم
اگر توجه کنیم کل. زندگی ما شرکه
رفتارما فقط تکرار رفتار دیگران و شنیده هامونه
بدن انسان میلیارد ها سال تکامل رو طی کرده تا به اینجا رسیده
از یه تک سلول افرینش اغاز شد و ما حاصل تکامل هزاران گونه ی حیوانات هستیم
پس بدن ما خیلی قویه
وانجام ندادن تمرینات نتیجه ی اهرم اشتباه رنج ولذت توی ذهن ماست
ممکنه چند سال طول بکشه تا علاقه مانو پیدا کنیم
وباید هر ایده ای رو امتحان کنیم و عمل کنیم و درس هاشو بگیریم تا رشد کنیم وهد ایت شویم به مسیر علاقه مون
هرتلاشی برای کنار گذاشتن افکار منفی مدیتیشن
یعنی به هیچچیز فکر نکنم
لذت ببرم
هرزمان که آرامش دارم یعنی دارم مدیتیشن می کنم
مدیتیشن همون کنترل ذهنه
تنها راه شجاعت وعمل کردن وارد شدن به دل ترس هام هست
یعنی اهرم رنج ولذتو درس کنم و بگم اگه این ایده رو اجرا نکنم ایمان ندارم وبدبخت میشم
ترس ها رو باید بزارم کنار وبرم تودل کار
وبدونم هدایت میشم