live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج - صفحه 39 (به ترتیب امتیاز)

4232 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محمدرضا جوهرزاده گفته:
    مدت عضویت: 2853 روز

    سپاس گذار خداوندی هستم که منو به قله آرامش و خوش بختی صعود داد تا از منظره زیبای زندگی لذت بیشتری ببرم٫

    تمام کسب و کارهای موفق رو که میبینم اکثر اوقات میگردم دنبال آدمی که مسوول اصلی اون کسب و کار هست(مدیر-بنیان گذار یا هرچی که اسمش رو بذارین)و تو ذهن خودم دلایل موفقیتشون رو آنالیز میکنم٫

    یه داروخونه توی شهر ما هست که از بقیه داروخونه ها خیلی موفق تره یه بار واسه خرید رفتم اونجا یه محصول خریدم که نیاز به مشاوره داشت از قضا دکتر همون لحظه رسید که بنیان گذار اونجا بود من ازشون درخواست کردم که چند دقیقه وقشتون رو بهم بدن و ایشون هم با کمال میل قبول کردن بعد از مشاوره محصولی ازشون دلایل موفقیت تو زندگی رو پرسیدم لا به لای حرفاش رگه های قانون رو میدیدم خیلی با حوصله خیلی باعشق خیلی آروم بهم جواب میداد کل حرفاش توی این جمله خلاصه میکنم “خداوند” بهم گفت تو خدارو بیشتر بشناس،درکش کن بعد یه کاری رو شروع کن که بهش علاقه داشته باشی اونقدر علاقه داشته باشی که جلوی بهونه هاتو بگیره٫بهم کتاب قرآن و اشعارمولوی رو هم پیشنهاد داد٫

    این آقای دکتری که من باهاش ارتباط برقرار کردم عزت نفس فوق العاده عالی داشت طرز بیانش-فیزیک بدنش اصلا معلوم بود که خودش و کسب و کارش رو خیلی دوست داره به خاطر همین هم هر روز داره پیشرفت میکنه٫

    این مثال رو زدم که دقیقا به خودم یاداوری کنم باورهاست که تفاوت ها رو ایجاد میکنه چون یه داروخونه دیگه هم چسبیده بهش هست چرا این داروخونه هم موفق تره و هم ثروتمند تر از اون داروخونه هست درحالی که شغلشون یکیه مکانشون هم یکیه!محصولاتشون هم یکیه حتی دیزاین و دکوراسیون شباهت زیادی بهم دارن٫

    به این نتیجه رسیدم که هرکس داره نون باورهاشو میخوره٫

    بدرود

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  2. -
    حمید رجایی گفته:
    مدت عضویت: 2825 روز

    سلام خدمت دوستان و هم فرکانسی های عزیز

    همتونو دوست دارم استادودوست دارم خدامو دوست دارم خودمو دوست دارم

    و خوشحالم از این گنجینه بزرگ ثروت که استاد دستی از دستان خدا شد تا

    این گنجینه راحت بدستمون برسه این باوراتون خیلی عالیندو بخدا قسم من ابتدای شروع کارم تو زمینه خدمات فنی از همین باورها خیلی پیشرفت کردم ولی با گذار زمان با توجه به ورودی های غلط باورام عوض شد ومن کاهش درامد داشتم تا این که با سایت اشنا شدم در ابتدا بزارید یک تجربه از خودم بگم این که من با سرمایه یه کیف ابزار 50 هزار تومنی سال 90 شروع کردم که شکر خدا الان یه خونه 700م و سرمایه و ابزار کار وماشینو و…به لطف خدا دارم اینکه اون اوایل وقتی کارم سبک بود و با توکل به خدا شروع کردم به صورت خیلی اتفاقی به شخصی اشنا شدم که مسءول خرید یه موسسه خیلی بزرگ بود که نمیخواهم نام ببرم ولی در این حد بگم که این موسسه بانک شخصی و گردش مالی میلیاری روزانه داشت و اون شخص یه سری کارهای عالی و سفارشات خوب برام می اورد(او شخص رو خدا هدایتش کرده بود به سمت من)و من هم تو کیفیت و زیبایی کارم سنگ تموم میزاشتم بعد از کارهای متعدد و زیاد با یکی از همکارمون که نزدیک همون موسسه کار میکرد و خیلی مغازه بزرگ و شیکی داشت با چند پرسنل و نیرو واسم و رسم به من گفت چه خبر سفارش داری منم گفتم شکر خدا یه چند وقتیه با فلان موسسه کار میکنم سفارشهای خوبی دارم وقتی من اینو گفتم دهنش از تعجب باز موند وگفت راست میگی گفتم اره چه طور مگه گفت ما چند ساله با این همه بزرگیه شرکتمون با این همه سعیمون نتونستیم حتی یه کار کوچیک از این موسسه بگیریم( موسسه ای که تمام سفارشات کاریش با مناقصه و در سر واگذار میشه) حتی با قیمت پایین تو چطوری این کار های بزرگ رو براشون کردی گفتم هیچی من کاری نکردم خودشون اومدن سراغم و سفارش دادند (که البته خدا فرستاده بود)و من فقط وظیفه توکل رو داشتم و خلا صه از این جور سفارشات بدون خرج 1000تومن تبلیغ که سر وپشت سر برام میومد که حتی شبها مجبور بودم توی کارگاهم بخوابم .

    حالا من میخوام از دوستمون این سوال رو بپرسم که ایا 1400سال پیش که نه اینترنت نه موبایل نه تلوزیون ونه رادیو و نه هیچ چیز دیگه وجود داشت چگونه از سراسردنیا برای دیدن پیامبر میومدنند از چین هند ایران وصدها کشور دیگه مگه پیامبر تبلیغ کرد مگه از تلوزیون ورادیو مشهور شد ؟مگه از تلگرام و اینستگرام مشهور شد؟یا اینکه تبلیغات داشته ؟خوب اینا چیو نشون میدهند .توی این 8 ساله شغلم خیلی به من گفتند تبلیغ کن ومن گفتم از پس همین مشتریام هم برنمیام چه برسه بخوام مشتریهای بیشتری را ساپورت کنم .یا نمونه خیلی خیلی واضح ان در زمان حال شرکت خودرو سازی تسلا است که هزاران هزار بار تحسین و تعریف داره که در زمان دو هفته 400هزار پیشفروش خودرو را به نام خود ثبت کند اونهم پیش فروشی که یه ساله دوساله تحویل میده که همیچین رکورد پیشفروشی رو تو تارخ نداشتیم. و این شرکت هیچ تبلیغی نداشت و این در حالیه که دو شرکت بزرگ بنز و بی ام و با سابقه 100 ساله تو صنعت خودرو سازی و این همه هزینه های سنگین تبلیغات همچین پیشرفتی رو نداشتند در حالی که تسلا فقط طی 7 سال خودرو سازی به این جایگاه رسیده و اینقدر ریس این شرکت بزرگ فکر میکنه که رییس این شرکت به نام ایلان ماسک گفته بود چرا فقط ناسا موشک هوا میکنه شرکت من هم باید این کار رو انجام بدهد و الان خیلی از موشک های شرکت ناسا توسط تسلا پرتاب میشود.و ایا این شرکت تبلیغ کرد ؟و ایلان ماسک گفت که ما هزینه تبلیغ رو صرف پیشرفت و تحقیق و توسعه میکنیم که الان جوری شده که همه ی مردم براش تبلیغات لنجام میدهند و میانند اونایی که ماشنشو گرفتن توی یو تیوب و دیگر شبکه ها تبلیغ ماشینو انجام میدهند پس به نظر من بزرگترن تبلیغ فقط تو حید است که خدا رو مشتریت ببینی خدارو مدیر بیزینست بدونی خدارو همه چیزت بدونی من به عنوان شخصی که به استقلال مالی رسیده ام این حرف رو میزنم .

    در پناه رب العالمین وهاب شاد موفق ثرتمند و موفق باشیدبا تشکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  3. -
    آقای خالق خلاق😊 گفته:
    مدت عضویت: 2798 روز

    سلام به همه شما خوبان این خانواده بی نظیر

    استاد این سوال چقدر چالشی بود برای من!

    عزیزان من فایل تکمیلی استاد رو گوش دادم و تصمیم گرفتم از روشی که استاد فرمودند استفاده کنم٫ این کار رو کردم و تمام موارد مشترک رو لیست کردم و سعی کردم رفتار ها و خصوصیات متمایز شرکت ها و مشاغلی رو که به عنوان موفق ها میشناختم نگارش کنم به این خروجی رسیدم:

    ۱-کیفیت خدمات یا محصولات

    ۲-صداقت در رابطه با مخاطب و مشتریان

    ۳-عدم اصرار به فروش

    ۴-عدم رقابت در بازار بر سر قیمت

    ۵-ایمان داشتن به محصول یا خدماتی که ارائه میکنند

    ۶-نوآوری ، تمایز و اجرای ایده های خلاقانه

    ۷-ایجاد احساس لذت و احترام و حس خوب در مشتریان و مخاطبان

    بعد که به این موارد در لیست نگاه کردم به خودم گفتم و یا حسم گفت که این لیست قطعا فقط نتایج یک باور یا نگاه میتونه باشه و نه عامل اصلی موفقیت ها

    نتیجه ای که بهش رسیدم و فکر می کنم صحیح باشه رو براتون مینویسم:

    تمام اون افراد و شرکت هایی که میشناختم یک وجه مشترک داشتند و اون هم این بود که عاشق شغل یا کارشون بودند و به کاری که میکردند ایمان کامل داشتند٫ عامل اصلی موفقیت آنها هرگز انگیزه کسب پول و ثروت نبوده نه این که به ثروت فکر نمیکردند قطعا که اینطور نیست ولی عامل اصلی موفقیتشون شور و علاقشون به اون کار بوده٫ و به عبارت دیگر آتش اشتیاقشون به اون کار از اشتیاقشون به ثروت بیشتر بوده و هست٫ در پی این عشق و علاقه بوده که رشد ، انگیزه ، ثروت ، موفقیت ، اقبال مشتریان و هفت مورد بالا خود به خود پدیدار شده است٫

    خیلی خوشحالم که با طرح این سوال و در راه یافتن پاسخ به درک این موضوع رسیدم چون بارها توسط استاد و در کتاب ها و جاهای دیگر به این جواب پاسخ داده شده بود ولی برای من باور نشده بود که اگر چنین بود بی درنگ جواب می دادم نه اینکه چند روز در ذهنم به دنبال آن بگردم٫

    ممنونم پیروز ، موفق و خوشبخت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  4. -
    فاطمه مهاجر گفته:
    مدت عضویت: 2947 روز

    به نام خداوند هدایتگر

    سلام به استاد عزیزم و همه اعضای خانواده عزیزم

    لایو شماره سه| تشخیص اصل از فرع در نتایج یک کسب و کار موفق

    اصل باورهاست. مخصوصا باورهای توحیدی ،باورهای فراوانی .

    یعنی اگر این اصل رو بپذیرم و باور کنم زندگی خیلی خیلی راحت تر و لذت بخش تر میشه .

    به لطف خداوند همیشه خودم رو از ناجی بودن در زندگی دیگران دور نگه داشتم و خیلی خوب به وسوسه تغییر دیگران غلبه کردم و سعی کردم به چیز دیگه ایی توجه کنم و از اون مسئله بگذرم و نصیحت که اصلا! 

    چقدر خوب گفتید استاد که رفتار و اعمال و فرکانس های ما تاثیرگذار هست نه کلام ما و چقدر این اصل هست . پدر من هم مثل پدر شما بود و حرف های خوبی میزد که خودش بهش عمل نمیکرد .

    من خودم اینقدر جا داره که روی خودم کار کنم و زندگیم رو ارتقاء بدم که کل تمرکزم رو باید بذارم روی خودم تا تغییر دیگران .

    استاد تحسینتون میکنم که اینقدر عالی روی رابطه ی خودتون و خدا کار کردید و اینقدر باورتون در مورد هدایت خداوند قوی هست که اینطور با شجاعت عمل میکنید به الهاماتتون.

    به میزان تعهد و تلاشی که داریم و افکار مثبتی که در ذهنمون می سازیم و تبدیلش میکنیم به باور و بعد بر طبق این باور عمل میکنیم نتیجه میگیریم. 

    بار اول که این فایل رو گوش دادم در حین گوش دادن به فایل اولین جوابی که به ذهنم رسید «باورهای توحیدی» بود یعنی گفتم اون چیزی که باید روش کار کرد تا این نتایج بیاد باورهای توحیدی هست و حداقل قسمتی از جواب رو حدس زدم. 

    چقدر باور فراوانی باعث آرامشم میشه اینکه بپذیرم و باوری بسازم که تا مغز استخوانم نفوذ کنه که منابع ، نعمت ها و فرصت ها بی نهایت هست دیگه دغدغه ایی نمیمونه.

    ٪۸۰ تمرکزمون باید رو ساختن باورهای هم جهت با خواسته باشه و ٪۲۰ درصدش باید روی یادگیری اون کاری که میخوایم انجام بدیم

    خدایا شکرت

           

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  5. -
    پریسا پارسا گفته:
    مدت عضویت: 914 روز

    سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته عزیز

    و تمام دوستان هم مدار

    من امشب به این فایل هدایت شدم

    که رد پای تجربیاتم رو ثبت کنم

    صاحب کسب و کار هستم و دقیقا چالش های مشابه سوال همین لایو رو داشتم تا یک ماه قبل…

    با کمبود بودجه مواجه شده بودم. در ماه گذشته تصمیم گرفته بودم که وام بگیرم برای تبلیغات.بعد از قدم اول از دوره دوازده قدم و دیدن فایل های متعدد از استاد به این نتیجه رسیدم و هدایت شدم که وام و درخواست بودجه از بقیه تعطیل!!

    عهد بستم که از خدای خودم و توان خودم و تمرکز بر باور فراوانی کار رو توسعه بدم و عهد بستم با همین امکانات و شرایط موجود پول بسازم

    یک ماه هست که بر این عهد هستم، معاملات جدیدی به لطف خدای مهربان در راه هست که ایمان دارم همه و همه از جانب خدا هست ‌و نتایج فوق العاده ای رو رقم میزنه

    تغییرات در مذاکرات، تغییرات در ایده های من، تغییرات در تمرکز من کاملا نشان از توکل بر خدا و تقویت باورهای من داره

    این کامنت رو برای دوستانی میذارم که تردید دارن.

    تبلیغ بد نیست اما تردید و شک بده.

    تردید ها تمرکز رو‌کاهش می‌دن و منجر به این میشه که دائم از شریک، همسر، بانک و … هزاران عامل بیرونی توقع کمک داشته باشیم و فراموش کنیم که خدا هست و خدا هست و خدا هست….

    دعای هر شب من بعد از کنترل تمرین ستاره قطبی:

    خدایا مارا به راه راست هدایت کن، راه کسانی که به ایشان نعمت داده ای و نه گمراهان.

    آمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  6. -
    سید حسین حسینی گفته:
    مدت عضویت: 2852 روز

    “هو الرزاق”

    ایجاد باورهای درست،عالی،در مورد کسب و کار خودم،در عین حال کار را به درستی و با کیفیت بالا ارائه دادن،بقیه کار را به دست خدا سپردن،هر گاه طول مسیر کسب و کار نیاز به تغییر دیدگاه و تغییر روش بود با نرمش و انعطاف پذیری ان را بپذیرم،سماجت روی یک دیدگاه در کسب و کار باعث جلوگیری از سرازیر شدن الهامات و نعمت ها از سوی خداوند میشود.

    با فراغ بال و سبکی در مسیر کسب و کارم گام بردارم و الهامات در این مسیر نقش بسیار مهم را ایفا میکند،حواسم باشد به آسانی از انها نگذرم،چون نقش همین الهامات تاثیر بسیار بزرگی در کسب و کارم خواهد داشت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  7. -
    مریم واعظ گفته:
    مدت عضویت: 3163 روز

    داستان داستان باورهاست

    من معنای واقعی باور را تنها ایمان و توحید میدانم

    اگر باور کنیم که خدایی هست که در هر لحظه ما را هدایت میکند

    دیگر مساله حل شده است

    به قول استاد عزیزم اعمال ما نیست که زندگیمان را رقم میزنند افکار ما هستند که نتایج ما را رقم می زنند

    مطمئنا استاد هیچ چیز را رد نمی کنند

    اما بی چون و چرا به ایده های شان عمل میکنند

    اما 99 درصد مردم دنیا باور دارند که به عنوان مثال تنها راه چاره مارکتینگ است و بس و یا با تبلیغ است که دیده می شوی

    دیگر به دنبال راه چاره دیگر نیستند و این در حالی است که

    در دل هر مساله پاسخ ان نهفته است و تو هدایت میشوی و دیگر نگران هیچ و هیچ چیز نیستی

    پس اول باید باورها را اصلاح سپس به ایده های الهامی عمل کنیم حتی مارکتینگ زمانی پاسخ می دهد که بر باورهایت ایمان داشته و بعد به الهامات و یا کارهای غیر منطقی که در ابتدا برایت بی مفهوم است اما اگر به ان عمل کنی در قدم های بعدی متوجه چون و چرای مساله اش میشوی ایمان بیاوری

    منتهی مساله این است که باور اینکه همه چیز ریشه در توحید دارد سخت است

    تنها از خدا میخواهم انقدر نسبت به من سالهای پیشین توحیدی تر شوم که تنها تسلیم دستوراتش شوم

    کیست این پنهان مرا در جان و تن

    از زبان من همی گوید سخن

    به امید ان روز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  8. -
    ندا فارسی گفته:
    مدت عضویت: 2372 روز

    سلام به همه دوستان عزیزم

    چیزی که من تو این مدت کوتاه آشناییم با استاد متوجه شدم و دارم باورش هم میکنم و میتونه اصل و اساس همه موفقیتها باشه دیدگاه توحیدی هست شاید منطقی به نظر نیاد اما شهامت و اعتماد بی قید و شرط رو اگر به خدا داشته باشیم و با تمام وجودمون خودمونو بچسبونیم به قدرت مطلق و منبع اصلی، اون وقته که در بهترین مسیر زندگی قرار میگیریم قوانین وراهکارها بهمون الهام میشه در ذهنمون جاری میشه وقتی که افکارمون رنگ خدایی میگیره اون وقت که عشق تو زندگیمون جاری میشه وقتی با عشق هر روز قدم بر میداری و کسب و کارت رو شروع میکنی و خودتو به دستان خدا میسپاری اون وقته که به خلق خدا هم عشق می ورزی کسب و کارت ، محصولاتت کیفیت پیدا میکنه ایده ها و خلاقیت ها در ذهنت شکل میگیره ایده هایی میاد تو ذهنت که دیگه نیاز به تبلیغات نداری، نیازی به تخریب رقیب نداری و اون موقع هست که دیگران میان برات تبلیغات میکنن چون کیفیت رو تو محصولاتت میبینن ، مشتری خودش پیدا میشه چون خدا داره به روش خودش کارهارو انجام میده نه اون روشی که الان هزاران هزار نفر دارن برای کسب و کارشون هزینه میکنن اما نتیجه مطلوب رو نمیگیرن اون موقع هست که تجارتت خوب پیش میره چون عشق تو کارت جریان داره و عملکرد تو با بقیه متفاوت میشه شاید بارها و بارها با این موضوع رو به رو شده باشید وقتی به دو تا آشپز مواد غذایی یکسان شرایط پخت پز یکسان میدی اما باز طعم غذا متفاوت میشه دلیلش همون عشقی که می ورزی همون فکری که رنگ خدا گرفته و تو هر کاری اگر توکل به خدا باشه هدایت خدا هم همون جا هست اگر شهامت اعتماد به خدارو داشته باشیم نه زمانی که همه چیز خوب پیش میره بلکه تو همه شرایط باور داشته باشیم که راه های خدا بالاتر از راه های ماست اونوقت که نامبر وان میشیم دست به هر کاری میزنیم نتیجش میشه موفقیت…

    جاری باشید در پناه آفریدگار یکتا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  9. -
    محمدمهدی رمه چی گفته:
    مدت عضویت: 2502 روز

    سلام خدمت شما دوست عزیز و استاد.

    به نظر من ، هیچ کسب و کاری بدون تبلیغات نمی شود . برای مثال شما n محصول را دارید. ، اما اگر آن را تیلیغ نکنید هیچ کسی محصول شما را نمی شناسد و طبیعتا فروشی صورت نمی گیرد.

    اما در بحث باور ها ، شما وقتی تبلیغ میکنید در یک مداری هستید ، و یکسری افراد دیگر هم هم فرکانس شما هستید.

    شما وقتی باور درست ایجاد کنید در مدار درستی قرار میگیرید ، و افراد و شرایطی براتون پیش میاد که اون تبلیغات شما می بینند و میان از شما محصول تهیه میکنند.

    باور هایی مثل:(فراوانی مشتری)(پول دسته همه هست)و از این قبیل.

    دوست عزیز استاد هم تبلیغات کرده (اوایل کار)اما الان در مداری که ، نگاه کنید کلی آدم از شبکه های مجازی هستند که دارند فایل های رایگان استاد را درون پیچ یا کانال خودشون قرار می دهند و این خودش تبلیغ است.

    شما تبلیغ بکن.

    اما بیشتر روی باور هات کار کن.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
    • -
      مجید بختیارپور عمران گفته:
      مدت عضویت: 1061 روز

      سلام دوست خوبم

      اولا استاد اصلا گفت به تبلیغات باور نداشتم چون میدونستم اصل یچیز دیگست و اگه اون اصله نباشه میلیاردها میلیارد برای تبلیغات هزینه کن کاملااااا بی نتیجه هست و حالا باور توحیدی که اصل هست و بسااااااز اون خودش راه چگونه تبلیغ ویروسی و برات انجام میده فقطططط به شرط ایمان قلبی و استاد گفتن که شرکاش به تبلیغ اعتقاد داشتن خودش نداشت و دیدیم طبق تعریفی که از کارش کرد دومیلیارد برای تبلیغات هزینه کردن اونم سال91ولی ته حسابشون خالی خالی یعنی هرچی در آوردن دادن تبلیغ و وقتی ازشون جدا شد بدون ذره ای تبلیغ تونست ثروتها بسازد اونم فقط با تکیه بر اصل پس یبار دیگه لازمه این فایل اصل و اساسی را که صاحبان کار باید بدانند و چندباره گوش کنین که متوجه میشین استاد اصلاااا گفت به تبلیغ کردن اعتقادی نداشت و دقیقا کارش درسته مثالی که درباره پدیده زد و گوش کنین حتماااا ببین تبلیغات زمانی خوبه که با کار کردن روی باورهات بهت اعلام بشه که اونم با کمترین تبلیغ براحتی همه گیر خواهد شد هرکاری که داری انجام میدین.

      یکی از دوستان تو ص قبل به خانم رجبی عزیز که پخت نون داشت خیلی حرف قشنگی زد فکر کنم علی آقا حیدری گل بود یا یکی از دوستان عزیز ودیگه اگه اشتباه نکنم، گفت شما روی باورهات بدون هیچ عجله ای کار کن بفکر این باش که میتونی نون بپزی و قراردادهای بزرگ ببندی که یهویی یجایی در راهی مترویی مهمونی خدا ینفر و سر راهت قرار میده و که اون فرد شرکت بزرگ پخش نون داره و دنبال همیچین ایده ای یا کسی هست که یهو بهت میگه شما کارت چیه و بقیه داستان که باید اتفاق بیوفته موفقیت اتفاق میوفته بهمین راحتی بدون هیچ تبلیغی این یعنی تکیه کردن به اصل .

      امیدوارم تونسته باشم هم خودمو روشن کرده باشم هم شما دوست عزیزم که استاد هرگز گفتن به تبلیغات اعتقادی ندارم چون اصل نیست .متشکرم از شما داداش گلم که باعث شدین برای یاداوری خودم مطلب بنویسم موفق و پیرور باشین دوست من

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  10. -
    احمدرضا کریمیان گفته:
    مدت عضویت: 4047 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام به استاد عزیز و دوستان گرامی

    خیلی خوشحالم که یک مسابقه ی دیگر در این خانواده صمیمی دارد برگزار می شود و می توانیم از آگاهی های همدیگر استفاده کنیم.

    چه عواملی نتایج استاد عباس‌منش را متفاوت کرده است؟ چه عواملی نتایج یک کسب و کار را متفاوت می‌کند؟

    چه عواملی سبب می‌شود‌، فردی مثل استاد عباس‌منش با اینکه ظاهراً آنچه متخصصین‌ علم بازاریابی و … مهم می‌دانند را انجام نمی‌دهد‌، اما به موفقیت‌هایی دست می‌یابد که سایر کسب و کارهایی که آن علوم را اجرا کرده‌اند‌، دست نیافته‌اند؟

    دلیل اصلی که نتایج استاد عباس منش را با افراد دیگری که در این حرفه فعالیت می کنند متفاوت کرده است باورهای بهتر استاد عباس منش نسبت به سایر افراد است.

    استاد نه شیک تر از بقیه لباس می پوشند

    نه تبلیغات بهتر و بیشتری از سایر افراد دارند

    نه سایتشان خیلی با افراد دیگر متفاوت است و کارهای عجیبی در آن انجام می شود

    نه تحصیلاتشان از بقیه بالاتر است

    نه تعداد سال های فعالیتشان از بقیه خیلی بیشتر است

    و نه هیچ عامل دیگری …….

    به جز این که باورها و فرکانس هایشان متفاوت از سایر افراد است.

    استاد بدون داشتن مدرک روانشناسی،بدون داشتن پارتی،بدون سرمایه اولیه زیاد و درکل بدون داشتن پارامترهایی که اکثریت جامعه آنها را دلیل موفقیت می دانندو فقط با داشتن ایمان و توکل و با باور به اینکه خودشان خالق زندگیشان با باورها وفرکانس هایشان هستند به موفقیت رسیدند.

    دلیل اصلی موفقیت استاد اینست که اولا باور کردند که خودشان خالق زندگیشان با باورهایشان هستند و بعد به جای صرف تمرکز و انرژی بر موضوعات دیگر که اهمیت خاصی ندارند،تمام تمرکزشان را بر ساختن باورهای بهتر و ارسال فرکانس های بهتر گذاشتند.

    حالا می رسیم به این سوال که چه عاملی نتایج یک کسب و کار را متفاوت می کند و اینکه قواعدی که به عنوان تکنیک ها بیان می شود چه میزان در موفقیت یک حرفه موثر است:

    یک قانون کلی در بررسی دلایل یک موفقیت وجود دارد و آن اینست که باید اشتراکات را بررسی کنیم نه تفاوت ها.یعنی وقتی یک نکته گفته می شود که می گویند دلیل موفقیت است اگر حتی یک نفر باشد که بدون رعایت آن موضوع به موفقیت رسیده باشد بدین معناست که آن موضوع دلیل اصلی برای موفقیت نیست و بدون رعایت آن موضوع هم می توان موفق شد.

    مثلا به نظر می آید که برای اینکه فردی بسیار جذاب و دوست داشتنی باشد باید زیبا و خوش پوش باشد ولی انیشتین که بدون داشتن این آیتم ها بسیار زیاد مشهور بود و هست نشان می دهد که عامل دیگری در کار است که آن باورها و عزت نفس او می باشد.

    و در مقوله ثروت و کسب و کار هم همین موضوع صادق است و اگر افرادی مثل استاد عباس منش و افراد بسیار دیگری در کسب و کارهای مختلف هستند که بدون رعایت تکنیک ها وقواعد کلی کسب و کار به موفقیت های عظیم رسیده اند نشان می دهد که این عوامل تاثیر چندانی ندارند و عامل اصلی نیستند.

    و در نهایت باز هم به این می رسیم که عامل اصلی و مهم باورها می باشد.باورها و فرکانس های متفاوت نتایج متفاوت می آفریند.در هر حرفه ای که هستیم باید تمرکزمان را بر ساختن باورهای قدرتمند کننده بگذاریم و آن باورها راه ها و ایده هایی که ما را به موفقیت می رساند را جلوی راه ما خواهند گذاشت.

    در پناه الله یکتا شاد،سالم و ثروتمند باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای: