live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج - صفحه 4 (به ترتیب امتیاز)

4232 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مریم رضوی گفته:
    مدت عضویت: 3592 روز

    سلام استاد

    همه چیز در یکتا پرستی خلاصه میشود وبسسسس…

    اصل در یکتاپرستی و قبول کردنه خالق بودنمونه

    وقتی باور کنی که همه چیز از درون تو رقم میخوره به جای تلاش برای تبلیغات سعی میکنی اون انرژی رو صرف ساختن این باور بکنی که (خداوند مشتری میشود)

    و خداوند میشه اندازه باورت…

    چقدر خدارو باور کردی؟

    اصلا باور داری که خداوند به تو هم الهام میکنه؟

    وقتی شروع میکنی و هدایت میخوای از خداوند به مسیر درست هدایت میشی…باید شروع کنی و در این مسیر به اگاهی برسی و هر انچه که بهت الهام میشه رو عمل کنی…

    نگاه کن به خودت…اندازه ظرف و باورهات چقدره؟

    خدا به همون اندازه برات ایده میشه و وقتی ظرفت بزرگتر میشه که حرف گوش کنی و به ایده ها عمل کنی هر چند غیر منطقی…

    اون قدم بعدیه…باید برداشته بشه تو نمی تونی از پله اول بری پله سوم…

    کم کم تلاش کن که باور کنی خداوند عاشقته و میخواد تو تمام لحظاتت هدایتت کنه اگه بخوای و سوالات خوب بپرسی!

    پس عمل کن به الهامات….به ایده ها…تا باورهات قوت بگیرین و بری به مدار بالاتر و خداوند باز ایده میشه و تو باید عمل کنی..

    با این قدم ها و عمل کردنها…رشد میکنی رو باورهات کار میکنی و به جایی میرسی که دیگه تقسیم کارت با خداوند ۱ به ۹۹ میشه…

    تو یه قدم برمیداری و اون هزاران هزارا میلیارد قدم برای تو برمیداره که حتی شاید هیچ وقت نفهمی کجا برای تو چه معجزاتی رخ داد…

    هزاران دلی که بی تبلیغ برای تو نرم میشه…

    محصولی که مهرش به دل همه میافته وو کیفیتش نتیجه عمل به الهامتیه که از سمت رب ت بوده …

    خداوند برات مشتری میشه….

    به چه اندازه؟

    اندازه باورت….

    باید یکتا پرستی رو پیشه کنی تا خدا تمامت رو به دوش بکشه …با عششششق

    وقتی یکتا پرستی رو پیشه میکنی….هدایت میشی

    وقتی یکتا پرستی رو تمرین میکنی…شخصیتت عوض میشه

    با یکتاپرستی…ایده به ذهنت میاد و تو عملگرا میشی

    شجاع میشی…برای هر کاری قید منطق ت رو میزنی و در مقابل رب ت چیزی برای از دست دادن نداری…اون میشه همه چیز

    وقتی خدا برات مشتری میشه بی تبلیغ…

    که….

    اندازه ظرفت عمل کنی …

    اندازه ظرفت توکل کنی…

    اندازه ظرفت بی منطق باشی و بی عقلی کنی…

    اونوقته که هر کسی که نیاز به محصول و یا خدمات تو داره در مدار تو قرار میگیره و خداوند شمارو با هم روبرو میکنه و تو حتی اگه میلیاردها سال فکر کنی نمی تونی دلیل این زمان و مکان درست رو با عقل ت جور کنی

    خدایی که جهان در سیطره ی اونه…نمی تونه برای تو مشتری بشه!

    برای تو رابطه عاشقانه بشه!

    برای تو حال خوب بشه….

    می تونه ….اون همه چیزه…

    فقط کافیه من و تو…یکم بی عقل پیش بریم و دلی عمل کنیم.

    اونوقته که خدا تو تمام من و تو جاری میشه..

    ثروت …مشتری…عشق…خوشبختی باید مثل اکسیژن برای من و تو عادی بشه تا به مدارش دست پیدا کنیم..

    باور کنیم خدا خوده مشتریه…

    تو بیزنس ت….هر جوری اون بالایی میگه عمل کن نه اونجوری که جامعه و مفاهیم تخصصی اون بیزنس میگه …بعد میبینی بدون تبلیغ هر روزظرفت بزرگتر میشه و تو ارام ارام تکامل و طی کردی و با خدا عشق بازی میکنی

    رها کن دانسته هاو…?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 95 رای:
    • -
      طیبه مرادی گفته:
      مدت عضویت: 3085 روز

      به نام آنکه میدهد جان

      از برایم میشود هم آب ونان

      دوست عزیزم مریم خانم

      از اینکه به پخش آگاهی کمک کردید سپاسگزارم .

      وقتی به مسیر خودم نکاه میکنم وبه وجود خودم و جهان میبینم واتفاقاتی که داره میفته فقط رد پای خدارو دارم میبینم اون داره همه چیز رو مدیریت می‌کنه طبق همون ارتعاش که ارسال میشه از خودش توسط جهان .

      هوش بی نهایت قدرتمند کیهان چه کسی می‌تونه اصلا تصور کنه که آدم دیوونه این نظم و هماهنگی وعظمت افریینده ش میشه ؟؟!!

      آره خدا وند .یه کلمه باید تو مسیر بمونم خیلی کارها هست برای انجام دادن روی خودم من باید تغییر کنم مثل نوشتن فصل ها مثل پیله انداختن های کرم ابریشم مثل تولد ها ومرگ های پی در پی .تا نمیرم متولد نمی‌شوم آن هم بارها شکستن منیت درونم و عمل به آنچه دریافت میکنم کنترل ذهن در یک کلام .

      در پناه خدای عزیز واگاه وثروتمند

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      rasa گفته:
      مدت عضویت: 2722 روز

      ممنونم چقدر پیامتون صمیمانه و الهی بود. خیلی لذت بردم و خیلی هم حس ارامش بهم داد. آیا میتونید مثال هایی از تجربیات خودتون هم بزنید ؟ آیا بوده زمان هایی که واقعا این رها شدن ها رو داشتید و نتیجه عالی و خارج از منطق و به قولی فرازمینی گرفتید؟

      ممنون بابت وقتی که میذارید و پاسخ میدهید.

      دوستدار شما ، راحله

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      اعظم عبداللهی گفته:
      مدت عضویت: 3354 روز

      سلام دوست عزیز

      توضیحاتتون فوق العاده بود

      برای من هر روز و هر لحظه برای کسب و کارم الهام میشود و مشکل اینجاست که نمی توانم مثل شما برای دیگران بیان کنم

      ممنونم که دستی شدید از طرف خدا تا لحظه های زندگی من را اینجا بیان کنید.

      همیشه شاد و ثروتمند باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    فاطمه گفته:
    مدت عضویت: 2361 روز

    سلام بر استاد عزیز و گرانقدر که زندگی همه ی انسانهایی که به ایشان اعتماد کرده اند رامتحول کرده است

    در مورد سوال مسابقه به نظر من استاد ابتدا به خداوند اعتماد کرده و با عزم و اراده ی راسخ از قوانین جهان هستی استفاده کرده اند و تنها به خود و خدای خود متکی بوده و هستند و فقط بر زیبایی ها و نکات مثبت هر اتفاق تمرکز کرده اند تا به چنین موفقیت عظیمی دست یافته اند

    ایشان عزت نفس خود را افزایش داده اند و به نجواهای بی ربط اطراف بی توجه بوده اند..قلب پاک و مهربان ایشان راهنمای مسیر بوده است

    مررررررسی خدایا مررررررسی استاد جان????????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 110 رای:
  3. -
    بهرام محمد علیزاد گفته:
    مدت عضویت: 2793 روز

    با سلام به استاد عزیزم و گروه تحقیقاتی و دوستان گرامی دیدگاه های سایت ٫ به نظر بنده در کسب و کار مهمترین آیتم که خیلی مهمه ایمان داشتن به کار خود به محصول خود و خدمت خودمونه ٫ یعنی وقتی من خدمتی را انجام میدم که ارزش آن خیلی بالاتر از مبلغ آن می باشد پس خیالم راحته که کار من بی نقص و فراتر از حد انتظار مشتریه این باعث میشه مشتری متوجه بشه که بیشتر از اون مبلغ خدمت دریافت کرده این مثال رو در نحوه کار استاد نیز میتوان یافت استاد محصولی را ارائه میده و همه مون دیدیم که ارزشش بیشتر از اون مبلغ خریدش هست این خودش بهترین و عالی ترین تبلیغه چون وقتی فقط با تبلیغ کالایی فروش میره چه بسا این آخرین خرید مشتری باشه ولی وقتی بدون تبلیغ و با رضایت و اطمینان از با ارزش بودن خدمت یا کالا باشه مشتری براش هست ٫

    دومین مطلب مهم اینه که رزق وروزی باید خودش بیاد دنبال ما ٫ یعنی جهان به اینصورت کار میکنه که ما فقط باید در مسیر درست باشیم نه از بدی بازار و رقیب که مربوط میشه به آینده بترسیم و نه از وضعیت قبلمان که چگونه بودیم و چگونه پیش خواهیم رفت ٫ فقط به خدا توکل کردن و درخواست هدایت باشه و باور داشته باشیم که اون تنها منبع رزقه و اون میتونه جریانی از ثروت رو به کسب و کارمون بده کلی از کارهامون حله ٫

    خداوند بارها در قران اشاره کرده که فقط نگاه توحیدی داشته باشید و از زندگی لذت ببرید خواسته هایتان توسط جهان انجام میگیره و جهان به فرکانسهای شما پاسخ میده ٫ وقتی من نتایج و اتفاقات زندگیم رو رقم میزنم تکنیک ها و فرمولهای بازار و کسب و کار و غیره بطور ۱۰۰ درصد ناکارامد میشه ٫ چون هیچ اتفاقی از بیرون بر کار و زندگی ما تاثیر نمیگذاره ٫ و اونی که دنبال این تکنیکها و فرمولها میره اعتقاد به عوامل بیرونی داره و این یعنی دور بودن از درک قوانین جهان ٫

    اینقدر این مطلب منو به خودم مشغول کرده که وقتی منو خداوند یکی هستیم و اون خدای واحد در خدمت منه واقعا کدوم فرمول و تکنیکی هست که باید شرکت خاصی و یا فرد خاصی اون رو برام توضیح بده و آموزش بده که از دست خدا بر نیاد ٫ تا حالا به این فکر کردیم ٫

    اگر اصول را رعایت کرده و به آن تعهد داشته باشیم مشتری رو خدا می فرسته ٫

    جوابم به سوال مسابقه اینه که ما جواب باور هامون رو میگیریم و چون استاد به بازاریابی و تبلیغات اعتقادی نداره و ایمان داره خداوند کسانی رو که در مدارش هستند وارد کارش میکنه دیگر نگران تبلیغات نیست و جهان داره این باور ارزشمند ایشون رو بهش ثابت میکنه ٫ ولی کسانی که در قید تبلیغات و تکنیک های فروش هستند در دنیایی پر استرس و ناراحتی و شک غرق شده اند ٫ و فکر میکنند معیارهای ذهنی و ساختگی میتونه راه گشا باشه ٫

    به طور مثال بنده میخواستم سایتی رو بزنم وقتی در پی شرکتهای طراحی سایت بودم اینقدر این سایتها ویژگیهای خاصی رو به طراحی و زیبایی و محتوا گفتند که حتی بعضی هاشون پیشنهاد یک جلسه خصوصی به مبلغ ۲۰۰۰۰۰۰ تومان را داشتند برای یک ساعت مشاوره و کلی هزینه طراحی و ٫٫٫ که تازه آخرش با توضیحات اونها تضمینی برای موفق بودن نبود ٫ یعنی در این جور مواقع ناخواسته میریم به سمت تایید دیگران و تکنیک دیگران و شرکتها که این ما رو از مسیر دور کرده و هزینه های گزافی رو بر روی دستمان میگذارد و تضمینی برای آن نیست ولی خداوند متعال این تضمین رو داده که وقتی به من توکل میکنید من شما را نا امید نمی گذارم و شما در این شرایط هیچ ترس و غمی نخواهید داشت ٫ پس به دامن او چنگ بزنیم تا با دلی آرام و مطمئن پیروز باشیم ٫

    یادم میاد تو شهرستان ارومیه وقتی پمپ آب چاه باغ پدر خانمم خراب شد و رفتیم برای تعمیر همه یک نفر رو معرفی میکردند وقتی به اون تعمیر گاه رسیدیم فرد تعمیر کار ناشنوا و لال بود وقتی میخواستی توضیح بدی مشکل چیه توجهی نداشت سریع دست به کار میشد و مشکل رو رفع میکرد من تا زمان تعمیر این پمپ بیرون مغازه از وضعیت کسب و کار ایشون پرسیدم چون مغازه خیلی بزرگ بود و فقط تنها ایشون اونجا رو اداره میکرد و همه میگفتند حتی از شهرستانها هم برای تعمیر میایند سراغ ایشون ٫ نه تبلیغی و نه سایتی و نه صحبتی و شنیدنی و نه موبایلی از ایشون ٫ فقط کار خوبش مشتری براش میاورد و حتما باور به خداوند و ایمان داشتن به خودش بود که این نتیجه رو داشت ٫ واقعا نمونه عینی جالبی بود ٫

    یه مطلبی هم که یادم رفت این بود که وقتی ما هزینه تبلیغ نداریم مجبور هستیم کالای با کیفیت ارائه کنیم چون امکان داره ما کلی کالا و خدمت را با اهرم تبلیغ و تکنیک بفروشیم و مشتری ناراضی باشه ولی وقتی بدون تبلیغ و تکنیک های بازاریابی باشه رضایت از محصول و ارزشمندی آن خیلی بالاتر میره و این اصولی تره ٫ فقط قصدمون فروش نباشه هدف ارائه خدمت باشه که رضایت در آن بسیار با ارزشه ٫

    خیلی متشکرم از استاد عزیزم که تمامی کسب و کارش با باورهاشه انشا الله بنده و دوستان نیز بتوانند با یادگیری و تکامل به این از حد باورها برسیم ٫

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 98 رای:
    • -
      طیبه مرادی گفته:
      مدت عضویت: 3085 روز

      یاحق یا قیوم

      ای زنده و پاینده

      دوست عزیز الهی نظرارزشمند شما و تجربیات ونمونه های عینی به من نیز این را یاد آوری کرد که یک دست نیرومند ویک قدرت عظیم در جریان است واو ن داره همه کارها رو انجام میده یه مدیر ویه کار بلد یه مدبر وکارشناس که از عالم به علوم کیهان است .

      وقتی به اون متصل باشیم به همون عظتمش سوگند که این جزئیات پیش پا افتاده مثل تبلیغ و علم بازار یابی و …. برامون میشه یه شوخی یه بازی مهیج .

      همه چیز تو وجودمون هست بی نهایت آگاهی من به اندازه ی اون باورم میتونم از این دریا بردارم اینجا میرسم به سطل وجودیم سطل هم با باورها بزرگ میشه .

      باورهامون با ایمان وعمل وتکرار ایجاد میشه .هرچی فکر میکنم سر وته قضیه زندگی من یه چیزه خدا وقدرتش و ایجاد توحید در وجودم .

      یعنی این هر بار درست بشه من بالاتر میرم با تکرار وتمرین با ایمان با عمل که میشه نتیجه ها .

      کار نکنم لازم میام پایین به همون نرمی واهستگی .

      خدایا دست ایمانمون رو بگیر تا رو سفید پیشت سجده کنیم .

      اهدنا اصراط المستقیم .

      سپاسگزارم دوست خوب من برای پخش آگاهی ارزشمند .

      ????

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    میلاد صمیمی گفته:
    مدت عضویت: 3803 روز

    به نام خداوند جان و خرد

    دوستان عزیز و استاد عباس منش گرامی سلام.

    پیش از هر چیز امیدوارم که تمامی دوستان عزیز در این جمع صمیمی بتوانند به حقیقت موفقیت و شادی و لذت در این دنیا و در پی آن سعادت در آخرت دست یابند که این موفقیت و شادی را در متن زیر خدمت دوستان و استاد عزیز توضیح خواهم داد.

    البته امیدوارم با نوشتن این مطالب ابتدا خودم توجه بیشتری به آن کرده و این نوشته ابتدا خودم را بیشتر متوجه این موضوع کند که اصل و اساس موفقیت پایدار چیست و اصل و فرع را به خودم یادآور شوم.

    دوستان عزیز چند سالی است که با آموزش های استاد همراه هستم، نتایج زندگی ام بسیار عالی و دلپذیر است. احساس آرامش عمیقی در وجودم رخنه کرده که در هیچ کدام از اطرافیانم نمونه آن را هم ندیده ام.

    استاد می گوید که من بعضی اوقات عصبانی می شوم و داد و بیداد هم می کنم ( البته شدتش را فقط خود استاد می دانند قضاوت نمیکنم ?) اما به لطف خدا سالهاست من همان بعضی اوقات را هم عصبانی نشده ام.

    کار به جایی رسیده که برخی اوقات گمان می کنم که مبادا من مشکلی دارم!!!?

    همیشه دوست داشتم که با همسری کاملا هم فرکانس با خودم ازدواج کنم و همیشه جلسه نهم دوره قانون آفرینش (خدایش بیامرزد) را بسیار زیاد گوش می دادم.

    ازدواج رویایی ام برایم قابل باور تر از هر موفقیت دیگری به خصوص موفقیت مالی ام بود. به همین دلیل هم همیشه ناخودآگاه زمان بیشتری برای موفقیت در روابط و بخصوص ازدواج می گذاشتم.

    واقعا باید خلاصه بگویم که به لطف خداوند ازدواجی ورای تصوراتم صورت گرفت که در وصف آن تنها باید بگویم که در لحظه لحظه زندگی ام عشق و احساس متقابل موج میزند.

    در لحظه لحظه زندگی ام پیش رفت و تعالی در حال رقم خوردن است. نمیگویم که تمام زندگی ام بدون چالش است، نه، اتفاقا من و همسرم در حال تجربه چالش هایی هستیم که شاید کسی و خودمان هم فکرش را نمی کردیم، اما وقتی انسان دیدش نسبت به چالش ها تغییر می کند و آنها را بدبختی و قهر خداوند نمی بیند و به این درک می رسد که هر چالش در درون خود درسی ارزشمند نهفته دارد که تنها به قول قرآن راسخون در علم یا صاحبان عقل و خرد آنها را متوجه می شوند و بخاطرشان صمیمانه از خداوند سپاسگزار هستند، آن وقت به همان مرحله می رسند که زندگیشان با وجود چالش ها سراسر آرامش و عشق خواهد بود.

    اما درک خداوند و سیستم جهان هستی او مهمترین موضوع در زندگی ماست. وقتی انسان شروع به شناخت خداوند می کند، خداوند آرام آرام او را رشد می دهد. تجربه شخصی من می گوید در مسیر رسیدن به موفقیت هیچ وقت عجله نکنید. به قول خداوند در قرآن انسان به ذاته عجول است.

    همین آیه نشان میدهد که عجله به هیچ عنوان به ما کمکی نمی کند. به تعدادی از افراد که می توانند برای رسیدن به موفقیت در هر زمینه ای عجله نکنند و آرام آرام در این مسیر پیش روند، افراد موفق وجود دارند.

    استاد عباس منش هم جزو همین دسته از افراد هستند. خودشان می گفتند که زمانی که برای برگزاری سمینارها و موفق شدن عجله داشتم هر روز بدهکار تر می شدم. اما زمانی که فهمیدم موفقیت یک روند تکاملی است و باید آرام آرام درسهایم را بیاموزم اوضاع خیلی بهتر شد.

    شناخت خدا و قوانین جهان هستی او هم مانند سایر موفقیت ها نیاز به آموختن درس های هر مرحله دارد.

    از چهر سال پیش تا امروز از زمین تا آسمان درکم از خداوند تغییر کرده و باید بگویم مهمترین دستاوردم در این زمینه احساس تکیه بر نیرویی است که هیچگاه مرا تنها نمی گذارد و مدیریت زندگی من از دستش خارج نمی شود. نگران نیستم. با اینکه میدانم باید برای مصارف شخصی و خانواده ام پول بیشتری بدست بیاورم اما میدانم که در زمان مناسب همه را به دستم می رساند. بخشیدن درآمدم در راه او با عشق شاید یکی از بزرگترین دستاوردهایم در راه شناخت خودش باشد.

    تا چند سال پیش حتی بخشیدن ده درصد از درآمدم برایم امری بسیار رنج آور بود، اما اکنون گاهی اوقات نیمی از آن را هم با عشق، نه با توقع، در مسیرش می بخشم و از این کار احساس بسیار خوبی دارم.

    همه این ها با قدم برداشتن در مسیر آموزش های استاد شروع شد و مسیرهای هم فرکانس خودش را هم جذب کرد. افرادی در مسیر زندگی ام قرار گرفتند که مانند استاد عباس منش و حتی در برخی جنبه ها درس هایی علاوه بر آموزش های استاد عباس منش را به من آموختند. می خواهم بگویم عشق به یادگیری عشق بیشتر می آورد.

    وقتی موفقیت را از خدا طلب می کنیم، افراد متفاوتی بر سر راهمان قرار می گیرند. بعضی از دوستان عامل نتیجه نگرفتن هایشان را از استاد سوال می کردند اما باید بداند که کاهلی از خودمان است. استاد کم نگذاشته اند.

    “گر گدا کاهل بود تقصیر صاحب خانه چیست”

    صاحب خانه خداست، نه استاد عباس منش و نه هیچ شخص دیگر.

    به نظر من مهمترین اصل موفقیت استاد عباس منش این است که فطرت انسان ها را نشانه گرفته است و هیچ کس نمی تواند در مقابل فطرت خودش صادق نباشد. استاد با دل های ما کار می کند، نه با گوش هایمان. دل، فطرت، قلب همگی همان خداوند درون ماست.

    هر کسب و کاری که صادقانه و با کیفیت کار کند پیروز است و این جزو قوانین ثابت خداوند است. اما فهمیدن این قانون بسیار ساده دلی می خواهد به وسعت یک اقیانوس.

    هر چه بیشتر روی خودمان کار کنیم، خسته نشویم، عجله نکنیم، و به این اصل ساده ایمان داشته باشیم، دلمان دریایی تر خواهد شد.

    استاد عباس منش عزیز و دوستان عزیزم در خانواده محترم عباس منش، برای همگی شما آرزوی موفقیت دارم.

    در پناه الله یکتا باشید انشالله…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 96 رای:
    • -
      Aida گفته:
      مدت عضویت: 3312 روز

      سلام اقای صمیمی عزیز

      من ی پیامی برای خانوم شبیز نوشتم که متوجه شدم نیستن تو سایت. نمیدونن شمابه ایمیل ایشون سرمیزنید یانه… گفتم اینجا برای شماا بزارم.

      سلام خانم شخیز مهربان

      مطمئنا منو میشناسید، من از تضادهایی ک اون موقع درجریانش بودین، بیرون اومدم و خیلی خیلی رشد کردم و زیباترین درسهای ممکن رو گرفتم که هیچ استاد و محصول و دوره ای ، جز خداوند قادر نبود اونهارو به من یاد بده. بزرگترینش این بود که به خودم رسیدم و دارای خودم شدم، بگذریم….

      ی مدتی هست که بخاطر کارهای خودم، فرصت فعالیت در سایت ندارم.

      من الان ازین کامنت شما سردر آودرم. خیلی اتفاقی درعین حال ب نظرم هدایت گونه….

      من حدود ی سالونیم میشه که تا کسی تو سایت ازم سوال نکنه جوابی نمیدم. اخیرا هم که اصلا ب همون کسایی ک ازم سوال میکنن فرصت نمیکنم جوابی بنویسم…

      کامنت شمارو که خوندم ی سری حرفا اومد تو ذهنم و وقتی خواستم صفحه رو ببندم نیرویی ازم میخواست براتون بنویسم. اولش مقاومت داشتم(بخصوص چون مخاطب سوالتون خود استاد بود)…

      ولی وقتی ب جریان هدایت خودم به این سوال، نگاه کردم، احساس کردم این کاریه که خدا ازم میخواد انجام بدم. من فقط برای خدایی ک ازم خواسته مینویسم.

      ۲تا موضوع رو میخواستم بهتون بگم.

      یکی باور امتهان خداوند. به نظرم شما این ترمز رو دارین که :

      خداوند حتما میخواد شمارو امتهان کنه و شما باید نشون بدین که چقدر تسلیمش هستین و تحمل کنید تا ازین امتهان سربلند بیرون بیاید. / یا این ترمز که خدا ی سری از بنده هاش رو که خیلی دوست داره امتهان میکنه تا ببینه تحمل میکنن یا نه. اگر تحمل کنن و صبور باشن پس خیلی خدارو دوست داشتن، ماها خیلی شنیدیم ک باید ادمارو بخاطر خودشون دوست داشته باشیم ن کارایی ک واسه ما میکنن و این رو اگر ب خداهم تعمیم بدیم بجای قدرت مارو ضعیف میکنه. بجای باور قدرتمندکننده میشه ترمز/ ادمارو باید بخاطر خودشون بخوایم و دوس داشته باشیم ن کارایی ک واس ما میکنن اما جریان خدا فرق داره. چون خدا ادم نیست. خدا همه چیزه. خدایی ک ما قسمتی ازون هستیم نیازی ب امتهان ما نداره.

      درسته همچین ایه ای در قران اومده ولی من هنوز قران رو نخوندم و بعضی از چیزاشو قبول نکردم. واز خدا خواستم منو ب درست ترین راه ممکن هدایت کنه و تمام ابهاماتیم ک در مورد قران دارم براش نوشتم چون میدونم هیچکسی جز خودش نمیتونه بهم پاسخ بده.

      این تیکه اخر رو برای این گفتم ک بگم من هیچوقت این باور رو نپذیرفتم و نداشتم و ندارم ک خدا بخواد منو امتهان کنه. اگر همه چیز حاصل فرکانسای خودمه این برخلاف قوانین ثایت خداونده ک بخواد امتهان کنه. یعنی چیزی خارج از فرکانسای من رو بهم برگردونه. اگر امتهانی هست فرکانس خودمه. و امااا ازونجایی ک من خالقم پس این قدرت رو دارم این فرکانس رو تغییر بدم و ازون ب اصطلاح”امتهان” بیرون بیام. اگر بخوام فکر کنم این امتهان خداونده و تسلیم بشم و تلاشی برای تغییر فرکانسم نکنم و بگم باید صبر ایوب داشته باشم خدا درست میکنه، این ب نظرم خودش شرکه! یعنی خدا تواین مورد قدرت تغییر این فرکانسای بیماریزا رو ب من نداده.

      در هر دوحالت شرکه. چه فکر کنیم من فرکانسی نداشتم و امتهان خداست . چ فکر کنیم فرکانس خودم بوده ولی خدا داره امتهان میکنه باید صبور باشم!

      هردوش هم بر خلاف قوانین فرکانسه هم بر خلاف عدل خداوند.

      خدا چ نیازی داره مارو امتهان کنه؟ خدایی ک من و شما قسمتی ازون هستیم چه نیازی داره بخواد دوس داشتن مارو با این چیزا بسنجه؟ مث این میمونه من دستمو بزنم ناکار کنم بعد بگم دستم نباید زحمی بشه اگر منو دوس داره!! دستم باید مقاوم باشه بیمار نشه زخم نشه تا ثابت کنه منو دوست داره. در مقیاس انسان و خدا این مثال یعنی خدا ب من بیماری داده(به منی که قسمتی از خودشم) بعد منتظره من درد نکشم رنج نکشم و لبخند بزنم و بعد بگه افرین این بندم چقدر منو دوس داره.

      خداااا هر چی برای من بخواد در واقع برای خودش خواسته. خدا اگر من رو از چیزی منع کنه یعنی خودش رو ازون چیز منع کرده. خدا اگر منو بیمار کنه(با هر دلیل و هدفی ، یکیش امتهان کردن) یعنی خودشو بیمار کرده. چون خدا قسمتی از منه. چووووووون خدا چیزی خارج از من نیست که!!

      مگر خدا ب خودش اسیب میزنه؟ مگر خدا میتونه به خودش سلامتی نده؟ اگر خدا شمارو بیمار کنه یعنی خودشو کرده. اگر خدا بهتون سلامتی نده یعنی خودشو سالم نکرده.

      ی مدتیه دارم فکر میکنم ب این موضوع که بعضیا: همونجور ک قبلا قدرت رو ب عوامل بیرونی میدادن، بعد اشنایی با قانون هم این دفعه هم اومدن قدرت رو ب ی عامل بیرونی دادن اما اینبار ب چیزی به اسم خدا ک خیلی قدرتمندتر از قبل تو ذهنشون ساختن. یعنی بازم از خودشون سلب مسئولیت کردن، با توجیه قدرت دادن ب ی نیروی برتر ب اسم خدا که اون همه کارست. و منتظررررررررررررن اونکاری کنه!! همون باورهای توحیدی ک همه دارن تو سایت ازش دم میزنن و خدا خدا میکنن و نتیجه خاصیم نمیبینن. چون بازم دارن راهو اشتباه میرن. چقدر این فایل اخر استاد عالی بود و چه نکته مهمی گفت : اگر میگم باور توحیدی ، نه که این باور همه کارهارو کرده باشه، من ی خدای درست در درونم ساختم و بعد بقیه باورهای درستم رو روی این رابطه ی درست با خدا چیدم…. خیلی قشنگ گفتن. و ب نظمر تلنگر خیلی اساسی بود برای کسایی ک هی دارن از توحید میگن از اشک و تپش قلبشون برای این خدا ولی همون ترمزهاااا همون توجهات بد همون احساسات بد هم ارتعاشات بد رو دارن میفرستن… خب خیلی این حرف قشنگه ک ادمااا بدونن ی قدرتی هست همه کارهارو میکنه. اما وقتی خودشون رو ازین قدرت جدا میکنن و هی درخواست میکنن و هی منتظررررررن ،این فاجعست و دارن راهو اشتباه میرن، خیلی موارد تو سایت دیدم ک دارن خودشون رو با این باور توحیدی گول میزنن ،نه اون باورهای لازم رو ایجاد میکنن نه اون قدمهایی ک باید بردارن… و زندگیشون هیچ تفاوتی با قبل نداره جزاینکه این بار ب ی خدای قدرتمندتر چنگ زدن و چشم ب اسمون دوختن…

      وقتی خدا قسمتی از منه و من خالق هستم ایا اصلا درخواست و منتظر موندن معنی داره؟

      شما خیلی خوب خدارو باور کردین و باورهای خوبی هم روی این خدا چیدید و تو کارو روابط و وضعیت مالیتون نتیجه گرفتین. شاید فکر میکردین همه ش بخاطر توحید و ایمان ب خدا بوده! من به شخصه یعید میدونم کسی فقط با ایمان و توحید بتونه ب همه چی برسه. مگر اینو درک کرده باشه که اون خدا اون ایمان اون توحید باید در درون خودش باشه، ن در بیرون از خودش، ن در خدایی بیرون از خودش…درسته که ریشه اکثر باورها ب خداوند و قدرتش و عطمتش و ثروتش و بخشندگیش میرسه، اما این همه ماجرا نیس. و من فکر میکنم شما توی رابطه ای ک با این خدای قدرتمند دارین، اون ترمزی ک گفتمو دارین.

      نمیدونم ایا کسی میتونه این درکی ک اخیرا من از توحید و ایمان بدست اوردم رو درک کنه یا نه… این چیزی فرارتر از توکله، فراتراز ایمانه، فراتر از درخواسته، این یکی شدن با خدایی ک در درون مااااست ن قدرت برتری ک در بیرون ماست! البته ادعایی ندارم ک من دیگه رو این دیدگاه استیبل شدم… این چیزیه ک اخیرا بهش رسیدم که مصادف با این سوال هم شد…

      و موضوع دوم. طبق تجربه خودم استفاده از قانون برای سلامتی ، با بقیه خواسته ها فرق داره. صرفا پای باورها در میان نیس. موضوع سلامتی خیلی خیلی به بحث ارتعاش بیماری و توجه و احساس بستگی داره. ارتباط تنگاتگی دارن اینا

      ی وقتی هست یکی بخاطر باورهای مخربی که داشته بیمار میشه. به فرض حتی اگر باورهاشم درست بشه، ازونجاییکه سلولها برنامه ریزی ارتعاشی شدن برای بیماری، بیمار میمونن. این خیلی نکته مهمیه. من خیلی درین مورد صحبت کردم تو کامنتام. اما همه فوکوسشون فقط بر باوره. یعنی وقتی از من میپرسن در مورد سلامتیم همه انتظار دارن من ۴تا باور بهشون بگم. در حالیکه بحث بیماریها فراتر از باورهاس. وقتی جسم بیمار میشه بر اثر هر دلیلی، حتی با وجود از بین رفتن اون دلیل، بازم بیماری تو بدنش میمونه، بخاطر برنامه ریزی ارتعاشی سلولهاس که توسط ذهن میشه اینو تغییر داد.

      بحث سلامتی اصلااا ب درست کردن ۴تا باور یا خوندن ۴تا جمله تاکیدی نیس.اونکاری ک همه دنبالشن!! خداروشکر خدای عزیزم کاربرد قانون در مورد سلامتیو طوری بهم یاد داد ک فکر نمیکنم کسی مث من یادش گرفته باشه.

      ی وقتیم یکی هست ممکنه هیچ ترمز خاصی نداشته باشه. اما بخاطر احساسات منفی و خشم و کینه و ترس و استرس بیمار بشه یاااا اینکه نه هیچکدوم اینا نه، بخاطر توجه شدیدش ب بیماری بیمار شده . یعنی در شرایط و موقعیت و اتفاقاتی قرار گرفته ک ذهنش دائما دچار ارتعاش بیماری شده….

      توی پروفایل من، توی قسمت دیدگاههای اعصای حانواده در مورد من، دوتا کامنت برای بچه هایی ک ازم راهنمایی خواسته بودن نوشتم. ب اسم کامنت شماره ۳۲و ۳۳. اگر از پایین صفحه خود کامنتای منو بشمارید میشه شماره ۳۲ و ۳۳. واس همینم اولش شماره زدم که هرکسی ازم پرسید راهنماییش کنم.

      البته تو یکی از سوالات عقل کل هم اخیرا بنابردرخواست دوستان گذاشتم.

      من تجربیات خودم رو در استفاده از قانون تاجایی ک میشد اونجا نوشتم.

      اگر دوست داشتین ازونها استفاده کنید.

      اگر درین صحبتها جسارتی دیدین بر من ببخشید. من صرفا برای خدایی نوشتم که ازم خواست.

      براتون ارزوی سلامتی دارم.

      و اینکه گفتین کاش بچه ها بدونن هیچ ثروتی بالاتر از سلامتی نیس من این جمله رو با تمام گوشت و پوست و استخونم درک میکنم و لمس میکنم. براتون این ثروت زیبارو ارزو میکنم.

      ایشالا بزودی زود با همتی که دارین با خبر سلامتی کاملتون کل سایت رو پر کنید. ??

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
      • -
        ابراهیم گفته:
        مدت عضویت: 1487 روز

        سلام دوست هم فرکانسی

        قبل از نوشتن اگر برداشت من اشتباه بوده میتونی منو ببخشی

        فقط در مورد قسمت اول میخام بگم،باور توحیدی یعنی ما یک خدای احد باور داریم که همه چی رو خلق کرده و همه چی هم می‌تواند خلق کند،او رب العالمین است والله .حالا به نظرم شما که داری برای خود اله میسازی و دقیقا به دلیل وجود قوانین ممکنه جواب بگیری و اعتبار اون رو بدی به اله که ساختی.استاد در یه دوره ای که یادم نیست هم در مورد هندوها،بت پرستها ژاپن،تایلند و غیره صحبت کردند و گفتند که اتفاقا اونا هم جواب می‌گیرند از بت پرستیشان. حال از اونور قضیه که شما فرمودین که خیلی ها از توحید حرف می‌زنند و جواب نمی‌گیرند به نظرم توحید در زبان و بیان دارند وهنوز تبدیل به عمل نشده است.

        به هر حال هر کس تا به رب العالمین یقین و ایمان نیاورد یک کمبودی حس می‌کند و به دنبال یافتنش می‌گردد و به محض یافتنش دیگه هیچ احتیاجی به هیچ چیز ندارد .

        در مورد دوستی صحبت کردی و سلامتی رو براش آرزو کردی ،منم آرزوی سلامتی دارم برای ایشان ،موضوع رو نمیدونم اما میدونم رب العالمینی هست که به شرط ایمان و باور بهش ،هر کاری برات انجام میده،ازش بخواه و ایمان بیار

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        روشنایی صبح گفته:
        مدت عضویت: 1309 روز

        سلام خانم عزیز . من مدتیه روی سلامتیم کار میکنم فقط فکر میکردم باید باورای سلامتیو کار کنم اما الان با صحبت های شما گیج شدم یه مقداری میشه لطف کنین بگین برای رسیدن به راه رفتن دوباره باید چکار کنم ؟چجوری خودمو بشناسم چجوری تمرکزموبزارم رو سلامتی کامنت 32و 33 رو خوندم ولی در مورد خودشناسی و دست برداشتن از ناراحتی چیزی نکفتین.من 9 ساله که اسیب نخاعی شدم و از نعمت راه رفتن محروم شدم و قبول میکنم به خاطر فرکانس شدید کمبود احساس لیاقت در برابر ادما و دوست نداشتن خودم باعث شدم بدنم ایست بزنه از ادامه اون زندگیم تا به خودم بیام و زندگی جدیدی شروع کنم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      علی حیدری گفته:
      مدت عضویت: 3241 روز

      میلاد جان سلام

      صبح جمعست و منم کلی کار دارم اما نشستم و دارم کامنت بچه ها رو میخونم چون حس میکنم این باورهایی که تو این کامنتا هست از کار فیزیکی بیشتر برام نتایج رو رقم میزنه

      مثل همیشه کامنتت عالی بود

      منی که در جریان ازدواجت هستم میدونم که چقدر این نتیجه برات بزرگه و چه لذتی داره که انسان زندگی رویایی مدنظرش رو خلق کنه و همیشه برای خودت و همسرت بهترین ها رو آرزو میکنم

      راجع به عجله کردن درست میگی، من هم همیشه عجله دارم و شاید یکی از پاشنه های آشیلم همین عجله باشه که باعث میشه از لحظه حال لذت کافی رو نبرم

      و واقعا شعری که نوشتی جواب تمام بهونه گیری های خوده منه که هی به خدا میگم پس چرا اون رابطه خوبه نمیاد، پس چرا اون موفقیت مالیه نمیاد و…

      “گر گدا کاهل بود تقصیر صاحب خانه چیست”

      ممنونم از کامنت تاثیرگذارت میلاد جان

      برات بهترین ها رو ارزو میکنم

      یا حق

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
    • -
      فریبا ترابی گفته:
      مدت عضویت: 3196 روز

      سلام آقای صمیمی

      ممنونم از شما ، نه تنها در راه موفقیت و خودسازی پیش می روید بلکه همه ی سعی و تلاش تون را می کنید تا دیگران را هم راهنمایی کنید٫

      همه ی ما بعد از آشنایی با استاد با چالش هایی مواجه می شویم ولی مهم این است : دیگه اون آدم سابق که به خاطر مشکلات درجا بزنیم نیستیم چون به این درک رسیدیم : خدای من از مشکلاتم بزرگتر است٫

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      اشکان اردشیری گفته:
      مدت عضویت: 2694 روز

      سلام ودرود خدمت دوست عزیز آقا میلاد

      هر چقدر آدم در نوشتن تنبل باشه وکلا با نوشتن زیاد میانه خوبی نداشته باشد ولی نتونستم متن به این زیبایی رو بخونم و از نویسنده اش تشکر نکنم از انصاف بدور است که یک بنده خوب خدا یه همچین متن زیبایی بنویسد و یا از سایت استاد عباس منش که این امکان را بوجود آوردن سپاسگزاری نکند آقا میلاد محبوب از صمیم قلب ازتون تشکر میکنم دوست دارم در آینده بسیار نزدیک دو برابر همچین متن که حاوی موفقیتهایت باشد را برایمان بنویسین لازم میدونم از تمام دوستانی که وقت گذاشتن و مطالبی نوشتن تشکر کنم آرزوی موفقیت برای همه دوستان و استاد وهمسر نازنین شان را از خداوند متعال خواهانم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    فرشته گفته:
    مدت عضویت: 3822 روز

    سلام بر استاد عزیزم و به همه دوستان توحیدی٫

    راستش دارم از استاد یاد میگیرم راحت باشمو صادق و نخوام ادا در بیارم٫

    بچه ها من تا دیروز تا صفحه ۱۴ از صفحه یک رو خوندم٫ بعد که استاد اون فایل ارزشمند رو توی تلگرام گذاشتند و گفتند اول برین جوابتون رو بنویسید و بعد کامنتهای دوستاتون رو بخونید دیگه ادامه ندادم٫

    بچه ها با چه زبونی ازتون تشکر کنم ٫ تا همین جا که خوندم چه آگاهیهای ناب و خالصی دریافت کردم ٫ از تعجب داشتم شاخ در میاوردم٫ توحید تو تموم جوابها داره فریاد میزنه ٫ همه یکصدا دارند میگن فقط توحید عملی ٫ همون چیزی که تو قرآن داره فریاد میزنه و همون راهی که استاد آرزوشو داشت ٫

    استاد بهتون تبریک میگم ٫ ببین چه آدمایی رو خدا برات یکجا جمع کرده که حرف دلت و پیغام خداوند رو از زبونت درک کردند ٫ همشون به یک درک کامل و جامع رسیدند و از زوایای مختلف و در بیشتر موارد مشترک بررسی کرده بودند و توضیح داده بودند٫

    بچه ها از همتون سپاسسسسسگذارم٫

    اینقدر تیکه هایی از متنهای جالب و توحیدیتون که تا حالا اینجوری ندیده بودمشون رو تو کانال شخصی خودم تو تلگرام کپی کردم که به اندازه کانال استاد پر از مطلب ناب شده ٫!!!!!!!!!!!

    اینقدر همه خوبند و عالی درک کردند که آدم دلش نمیاد امتیاز ۵ نده و رد شه ازش ٫

    واقعا با خوندن اون کامنتها به خودم گفتم که فرشته دیگه چه حرفی برای گفتن هست ؟ تازه من ده درصد کامنتها رو خوندم ٫

    و آیا به قول استاد من صلاحیت اینو دارم که بیام اینجا بنویسم نظراتم رو ؟

    آیا من به آنچه میخوام بنویسم عمل میکنم ؟

    امیدوارم همه دوستانی که اینقدر عالی درک کردند خودشون هم عمل کنند و از تموم کسانی که مثالهای عینی از خودشون تو زندگی زدندکه با سپردن خودشون بدست خدای یکتا و عمل به الهامات تونستند موفق بشند ممنونم٫

    کمک بزرگی بود برای باورهای من و از صمیم قلب براتون خوشحال شدم ٫ وبرای همتون آرزوی موفقیتهای خیلی خیلی بزرگتر دارم٫

    الانم با خودم گفتم از همین الان شروع میکنم و میرم و خودم و میسپرم به خدا و ازش میخوام هدایتم کنه و یه جواب عالی به قلبم الهام کنه٫ با این که من هم نمونه های زیادی از هدایت تو زندگیم دارم ولی الان وقتشه که در لحظه باشم و هدایت بطلبم٫

    خداوندا یاریم کن ٫

    خوب چیزی که من میفهمم تا اینجای کار اینه که

    یادمه استاد تو یه فایلی گفته بودن که اون اوایل به اصرار یکی از دوستانش تو حوزه تبلیغات یه عدد خیلی خیلی ناچیز در حد سه چهار میلیون تومن برای اینکار هزینه کردند و بعدش که فهمیدند این راه غلطه دیگه یک ریال هم هزینه نکردند٫

    بعد هم گفتند که نمیخوان بگن تبلیغات بده و شاید بعدا بخوان تبلیغ کنند ولی اون زمان به این نتیجه رسیده بودند که این راه جواب نمیده٫

    خوب الان که به این حرف استاد فکر میکنم که اون موقع استاد چطوری فکر کرده که به این نتیجه رسیده؟?

    خوب الان جوابم اینه که تکیه به تبلیغات یعنی تکیه به عامل بیرونی ، و این یعنی شرک و شکست ٫

    وقتی استاد اینو فهمید خودش خودشو تبلیغ کرد ٫ با معرفی درست خودش و محصولاتش تو تموم سمینارهاش و محصولاتش ٫

    این یعنی عزت نفس و ایمان داشتن به خودت و کارت ٫ که بارها و بارها خودشون گفتند که تا مطمئن نباشند محصولشون جواب میده و هزاران برابر ارزش و بهایی که بابتش پرداخت میشه رو به کسی که هزینه کرده و باورش کرده برمیگردونه اون محصول رو ارائه نمیدن٫

    خوب این یعنی توحید عملی ٫

    از اعتماد به نیروی درون خودت که وصله به منبع کمک میگیری و صد در صد خودتو به الله میسپری و هدایت میشی که چی بگی و چه جوری تولید کنی و از همون رب هم کمک میخوای که اونایی که تو مدارش هستند رو برات بیاره ٫

    اینا همه یعنی قائم به ذات بودن ٫

    در حقیقت استاد هم دارن تبلیغ میکنند و از ابزاری مانند سایت و کانال تلگرام و٫٫٫٫ استفاده میکنند ولی تبلیغاتشون رو به دیگری نمیسپرند که انجام بدن ٫

    خودش و خدای استاد با هم با استفاده از همون ابزار ساده و راحتی که دارند این تبلیغات رو در سراسر جهان انجام میدن ٫

    تو زندگی استاد کسی به غیر از خدا نیست ٫ اون انرژی براش محصول میشه ٫ تدوین میشه ٫ تبلیغ میشه ٫ ثروت میشه ‌٫ عشق میشه ٫ سلامتی میشه ٫ چون استاد اونو به این شکل با باوراش در میاره ٫

    هر کس دیگه ای هم که بتونه مثل استاد باورش کنه بهش داده میشه هر آنچه باور کرده ٫

    استاد تو راهنمای عملی دست یابی به رویاها وقتی از انرژی بودن خداوند صحبت میکنه میگه اگه میخوای به آنچه که در رویای بقیه هم نمیگنجه برسی همین یه دونه رو باور کن ٫

    این یعنی چی ؟؟؟؟؟؟؟

    یعنی هر جور شکلش بدی به همون شکل برات درمیاد ٫ این یعنی فقط تو هستی و اون ٫ بقیه ای نیست ٫ این دنیای توئه ٫

    به قول استاد بساز ٫ پر قدرت بساز ٫

    کی چیکار میخواد کنه ؟

    دیگه با این نگرش همه چیز موضوعیت خودشو از دست میده ٫

    دیگه رقابت معنا نداره ، تبلیغات به اون شکلی که همه فکر میکنند معنا نداره ، دیگه همه چی میشه خودش برات ٫

    خداوند همه چیز می‌شود همه کس را٫٫ 

      

    به شرط اعتقاد،به شرط پاکی دل،به شرط طهارت روح

      

    به شرط پرهیز از معامله با ابلیس٫ 

      

    بشویید قلب‌هایتان را از هر احساس ناروا

      

    و مغزهایتان را از هر اندیشه خلاف، 

      

    و زبان‌هایتان را از هر گفتار ناپاک، 

      

    و دست‌هایتان را از هر آلودگی در بازار٫٫٫ 

      

    و بپرهیزید از ناجوانمردی‌ها، ناراستی‌ها، نامردمی‌ها

      

    چنین کنید تا ببینید که خداوند، 

      

    چگونه بر سفره‌ی شما، با کاسه‌یی خوراک و تکه‌ای نان می‌نشیند 

      

    و  بر بند تاب، با کودکانتان تاب میخورد، 

      

    و در دکان شما کفه‌های ترازویتان را میزان می‌کند 

      

    و در کوچه‌های خلوت شب با شما آواز می‌خواند 

      درسته، در دکان استاد کفه های ترازویشان را میزان میکند٫

    واقعا مگر از خدا چه میخواهید؟

    چی میخوای فرشته هان ؟ که در خدایی خدا یافت نمیشود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    خدایا به خاطر تموم شرکهایی که ورزیدم از خودم پوزش میخوام ٫ تو که بخشنده ای ٫ تو که مهربانی ٫ تو که رزاقی ٫ تو که وهابی ٫ تو که غفوری ٫

    مگر چه میخواستم که در خدایی تو یافت نمیشود ؟؟؟؟

    ستمکارتر از خودم به خودم کیست اگه باورت نکنم٫ اگه قانون جهانت رو درک نکنم٫

    اگه نفهمم که در هر لحظه داری برای من شکل میگیری اون جوری که من میخوام و وقتی ثروت و عشق و سلامتی خلق میکنم بهم احسنت میگی و لبخند رضایت میزنی ٫

    من پاره ای از توام ٫

    وقتی تو منو عاشقانه دوست داری چرا خودم نداشته باشم ؟

    من اشرف مخلوقاتم ٫

    من هستم و تو ٫

    من میگویم و تو لبیک میگویی ٫

    درست مثل استاد ٫ درست مثل تموم کسایی که باورت کردند با هر سبک و اعتقادی٫

    اصل همینه استاد ٫

    اصل یعنی فقط من و خدا ٫

    اصل یعنی اعتماد به رب ٫

    به قدرتمند ترین فرمانروای کائنات ٫

    استاد چیا که یادمون ندادی استاد ٫

    چقدر سعادتمندیم که جزء گروه گمراهان نبودیم ٫

    خدا همه چیز میشود همه کس را٫

    شکرت خدااااااا جون ٫

    ممنون که کمکم کردی پیدات کنم ٫

    ای همه هستی ز تو پیدا شده ٫

    شکر ٫

    استاد تشکر ٫ تشکر ٫ تشکر ٫???

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 94 رای:
    • -
      مرضیه گفته:
      مدت عضویت: 3046 روز

      سلام خانم میرزایی .

      من سوال شمارو یکروز قبل از مسابقه در قسمت پاسخ به مساعل شما خوندم و اینم میدونم که هم من و هم‌شما و همه ی دوستانی که سوال شما رو خوندند و جواب دادند میدونم جواب درست چیه .

      اما مشکل تمام ما اینه که با باورهای نادرست و ترمزهای ذهنی ای که سالها با اونها زندگی کردیم بزرگ شدیم در واقع ما تمام این باورها رو از دیگران خانواده مدرسه و اجتماع ورسانه ها یادگرفتیم و در ما نهادینه شده اما روح همه ی ما پر از عشق وآگاهی وایمان هست .

      همه ی ما جواب درست رو میدونیم اما هنوز اعتماد نداریم بهش و ایمانی داریم بدون عمل برای همین استاد عباسمنش همیشه میگن اگر هر کدام از ما یکدرصد به تمام جوابهامون ایمان و عمل و اعتقاد داشتیم زندگی ما کن فیکون میشد .

      تصمیم گرفتم در جواب مسابقه شرکت نکنم چون جواب رو در درونم میدونستم وباز هم تصمیم گرفتم فقط جوابها رو مطالعه کنم وخودم رو محک بزنم ببینم چقدر حرفم با عملم یکیه .

      این آگاهی ها رو ما از استادی یاد گرفتیم که همه رو تجربه کرده وسالها وقت گذاشته و آزمون و خطا کرده تا به نتیجه رسیده و ما میتونیم راهش رو بریم و زود تر از استاد وبیشتر موفق بشیم اما شرک و تردید و عادت به زندگی اکتسابی ما اجازه نمیده و با ترس ها و نجواهای ذهنی مون گمراه میشیم .

      در این بین نشانه ها و معجزات کوچک و بزرگ رو طبیعی میدونیم اما تصور کنید اگر یکماه دور تر به این مسیر هدایت شده بودیم چه میشد من به زمانبندی خدا ایمان دارم و مطمعنم در وقت و زمان مناسب به اون یقین و درک درست از قوانین میرسم اون موقع تکاملم رو با صبر و لذت بردن از لحظه به لحظه ی زندگیم طی کردم و خدارو سپاسگذارم بابت تمام شما دوستان عزیزم بخاطر وجودتون خدارو شاکرم .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        اندیشه افشین گفته:
        مدت عضویت: 3033 روز

        سلام خانم شادکام عزیز

        چه جالب منم تصمیم گرفتم تو مسابقه شرکت نکنم و فقط با خوندن کامنت ها به آگاهی خودم اضافه کنم و یقین دارم این صفحات مانند گنجی همیشه در اختیار من خواهند بود و این از هر جایزه ای برام باارزش تره

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      سمیه رازگردانی گفته:
      مدت عضویت: 2635 روز

      بنام الله یکتا

      دوست خوووووووووبم فرشته نازززززززززززززززنین چقدر زیبا همه چیز را بیان کردی

      چه زیبا باورهای توحیدی را در قلبمان و روحمان جاری و ساری کردی

      چه هوشمندانه شرک های درونمان را بیدار کردی

      چه صادقانه توحید در کلامت جاری شد

      برایت آرزوی عاقبت بخیری در دنیا و آخرت را دارم

      لذت بردم از پیامت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      سعید حسن پور گفته:
      مدت عضویت: 2838 روز

      سلام دوست عزیز

      کامنت شما عالی بود ولذت بردم از خوندش،دلی و راحت…

      امیدوارم که بتونیم توحیدی باشیم که البته شیطان عزیز هم بیکار ننشسته ولی خداوند برهر چیز تواناست و ما انتخاب میکنیم که به کدوم سمت بریم به راه کسانی که به آنها نعمت داده یا را کسانی که بر آنها غضب کرده و گمراهان چون خداوند بخشنده و مهربان است

      شاد باشییید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    سیدعلی خوشدل گفته:
    مدت عضویت: 2720 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم ، خانواده محترمشون و تمام رفقای هم فرکانسی خودم ، امیدوارم حال دلتون خوب باشه و همیشه برقرار باشین

    دوست دارم داستان خودم رو بگم براتون که بی شک جواب همین سواله من به شدت گذشته عجیب و غریبی دارم و از بچگی فقط دنبال علاقم بودم و برعکس همه که می گفتن نقد رو بچسب نسیه رو ول کن من نسیه رو می چسبیدم نقد رو ول می کردم :)

    اما داستان من : ( داستانم رو سریع میرم جلو چون می خوام برسم نقطه عطف زندگیم و جواب سوال مسابقه )

    من تو یک خانواده سوپر مذهبی با پدری که هیچ وقت بدون وضو جایی نمیره یا ختی نمی خوابه بزرگ شدم از همون بچگی هرجا می رفتم به من میگفتن پسر آقای خوشدل و نمونه ای بودم از یک انسان محافظه کار به تمام معنا

    من با همین فرمون رفتم جلو و جلو تا رسیدم به اول دبیرستان ( فقط یه گوشه از شخصیتم رو بهتون بگم که به دلیل اینکه به شدت آدم منطق گرایی هستم و بی دلیل و مدرک چیزی رو قبول نمی کنم جوری به خرافه های مختلف اعتقاد آورده بودم که اگر تو همون دوران دبیرستان من اگر دختری از رو به روم رد میشد کلا میرفتم اونور خیابون خدایی نکرده چشم تو چشم نامحرم نشم!! )

    ##

    من با اینکه همیشه قرآن می خوندم و مسابقات مختلف قرآن شرکت می کردم و مقام میاوردم و از طرفی هم نتنها نماز خوندنم ترک نمیشد بلکه انواع تعقیباتش رو دنبال می کردم ولی تو زندگیم یه خللی داشتم !! اونم اینکه به وضع زندگیمون که نگاه می کردم خیلی دور از اون چیزی بود که از موفقیت و خوشبختی میشنیدم و به خودم می قبولوندم که آره علی اونایی که پولدارن همشون دزدن بابا ، اصلا پول چرک کف دسته و یه سری باورهای دیگه که هممون شنیدیم

    ####

    من توی دوران دبیرستان با اینکه اوضاع درسیم بی نهایت خوب بود و مدرسه خیلی خوبی درس می خوندم به کامپیوتر علاقه مند شدم ، روانی وار ! جوری که من سوم دبیرستان که رفقام برای کنکور روزی 15 ساعت درس می خوندن من تا روزی 22 ساعت درگیر کدنویسی و … بودم

    هرچی بیشتر میرفتم جلو فقط بیشتر به زور باورهای قدیمی و یه جوری از ترس آقای خوشدل (پدر عزیزم) نماز و قرآن می خوندم

    یه جورایی خسته شدم بودم که تو زندگیم هیچ احساس خوشبختی ندارم و همش دچار مشکلات مختلف هستم و توی اون سن باید بیماری معده داشته باشم ، دیگه خودم رو کلا باخته بودم و توی سن 17 سالگی تن داده بودم به قرص های سنگین معده و بعضی وقتا جوری این درد اذیتم می کرد که میزد به کمر و پهلو هام و 2،3 روز من رو زمین گیر می کرد

    #####

    دوران شیرین دبیرستان تمام شد و وارد دانشگاه شدم به دلیل اینکه خیلی کامپیوتر کار کرده بودم تو همون سن و سال و اواخر دوران دبیرستان پروژه های کوچیک برنامه نویسی میگرفتم یه سایت موزیک هم داشتم که یواشکی دور از چشم بابام ازش پول درمیاوردم :)

    من به قدری سر این ارتباط با جنس مخالف مشکل داشتم که اولا کلا سرم تو دانشگاه پایین بود و دوما هیچ وقت نمیرفتم تمرین حل کنم چون کلاسا مختلط بود :

    گذشت و گذشت تا اینکه من با یه شرکتی به صورت دورکاری شروع به فعالیت کردم و انگاری شدم مسئول بخش طراحی سایتشون البته در کنارش جست و گریز سئو هم کار می کردم ( که می خوام تهش بگم چرا سایت استاد عباس منش انقدر ورودی داره و قوانین سئو زیر سوال نرفته )

    من متاسفانه به دلیل مشکلا باوری که داشتم درآمدم حدود 700 تومن در ماه بود که بعضی وقتا هم نبود ولی خب به شکل بی نهایت عجیبی سر یه مدت کوتاه خرج میشد و چون دوست داشتم مستقل باشم همیشه هشتم گرویه نهم بود !

    من با اشخاص مختلفی همکاری کردم و تجربه های زیادی کسب کردم تا اینکه حدود یک سال و اندی پیش با یک دوست جدیدی آشنا شدم که ایشون کلا برخوردش با بقیه مشتریا فرق داشت، انگار کلا نگاهش به زندگی یه جور دیگه بود ، به لطف خدا بنا به عادی که با همه مشتریام دوست میشم با این بنده خدا هم دوست شدیم و گفتم آقا تو کلا تفکراتت فرق داره میشه یکم توضیح بدی داستان چیه من با اینکه بعضی جاها بدقولی کردم ولی کلا اصلا تو یه جور دیگه برخورد کردی و ندیدم عصبی بشی ! که خروجی این رفاقت آشنایی با سایت استاد عباس منش در حدود یکسال پیش بود یعنی همون تاریخ عضویتم

    ######

    من انگار با دنیای جدیدی آشنا شدم و همون اول که اومدم داخل سایت دیدم یا خدا قیمت دوره های سایت چه قدر زیاده !!! بنا به عادتی که بله منطقا این بنده خدا یک نوندونی درست کرده بی خیال سایت شدم و سایت رو بستم تا اینکه تو مهرماه گفتم آقا تو برو فایل های رایگان بنده خدارو شروع کن ببین چی میگه شاید حرف راست بزنه ( خدا اینجا دعوت کرده منو به بهشتش ) منم با فایل حزن در قرآن شروع کردم ! پسر 180 درجه با تفکرات من فرق داشت!!!! انقدر برام عجیب بود که کلا چند بار فایل رو هی گوش دادم که ببینم اینطوری که استاد داره قرآن رو میبینه چرا من تا حالا ندیدم !

    خلاصه من دیگه فایل های رایگان رو شروع کردم و فک کنم روزی 10 12 ساعت فقط فایل هارو گوش میدادم و میکس های مختلفی که بچه ها ساخته بودن رو تکرار می کردم و هر روز ایمانم قوی تر میشد ! تا اینکه رسیدم به نقطه عطف زندگیم.

    ############

    با این رفیق گلم که صحبت می کردیم فهمیدم مشکل کار من تو درآمد کم عزت نفسه و باید حلش کنم و یکی از درمان های اصلی تو مورد من مشکل بدهی بود !

    منم گفتم خب پس بیا تستش کنیم ولی انتظار نداشتم خدا منو با یک چالش و تعارض خیلی بزرگ و مدید تست کنه.

    من طبق تعهدی که قرار بود به خود بدم روی کاغذ نوشته بودم و امضا کرده بودم که من باید تا یکسال دیگر درآمدم 3 برابر افزایش پیدا کند یعنی ماهی 2 میلیون تومان ( مهر 97 – هنوز کاغذش تو کیف پولمه )

    آقا رسید 8 آبان 97 و اصلا میگی خود خدا اومده بود کنارم به من ایمان راسخ اعطا کرده بود مثل این شوالیه تو فیلم ها :))

    ######

    من صبح سه شنبه تعطیل بود از خدا خواستم که خدایا بهم نشون بده این راه درسته که وارد مسیرت شدم ، اینم بگم که من با خدای خودم عاشقانه نامه نگاری می کردم هر روز

    12 آبان شد من 5 هزار تومن ته حسابم بود و می خواستم برم شرکتی که تازه مشغول به کار بودم ماهی 700 تومن می گرفتم ، حقوقمون رو هم 1 هر برج میرختن

    رفتم در یخچال رو باز کنم صبحانه بخورم ، دیدم اع ! یخچال خالیه ! متعجب هرچی خونه رو سرچ کردم چیزی پیدا نکردم صبحانه بخورم 5 تومنم بیشتر پول نداشتم هرچیزی می خریدم اونو از دست میدادم :) شاید بپرسین چرا قرض نکردی پول؟ چون چند روز قبلش نوشته بودم تو نامه که من از هیچ کس پول نباید قرض بگیرم حتی پدر مادرم و باید خدا کار من رو درست کنه

    آقا منم گفتم مهم نیست علی خدا خودش ردیف می کنه ( البته بگم ایمانم 50 50 بود یعنی رو فاز تست کردن روش جدید زندگیم بودم ) منم برای بهینه کردن هزینه رفتم سوار اتوبوس شدم تو حال خودم بودم داشتام پادکست های استاد رو گوش میدادم که یهو ! همکارم بهم پیامک داد آقای خوشدل من صبحانه کوکو درست کردم نون هم گرفتم چیزی نخورین بیاین باهم صبحانه بخوریم !

    انقدر خوشحال شدم که حد نداشت ! آقا رسیدم شرکت و جاتون خالی یه صبحانه مشتی زدم ، ظهر شد گشنم شدش ( من ماشالله روزی 5 وعده اصلی و 3 4 تا میان وعده دارم ) می خواستم به رفیقم بگم اقا بیا غذا بگیر از حسابم که بهم طلب کاری کم کن ولی گفتم : آهای علی آقا یادت باشه چه قولی دادی ها رو به انسان ها نمیندازی منم گفتم علی الله رفتم از تو یخچال پنیر برداشتم و قبل اینکه بچه ها غذا بخورن سریع از باقیمونده نون صبح خودم رو سیر کردم و رفتم سر کارم و بعدازظهر زودتر اومدم با اتوبوس سمت خونه ، آقا چشمتون روز بد نبینه رسیدم خونه دیدم هیچکی خونه نیست ، منم گشنه هیچی هم تو یخچال نداریم

    بعد رو به آسمون کردم گفتم حاجاقا اساسی می خوای مارو تست کنی ها ، تو ته دنیا پایتم منم برای اینکه گشنگی اذیتم نکنه زودتر فک کنم حدود ساعت 7 اینا خوابیدم تا حداقل صبحانه زودتر بیدار شم با خانواده بخورم ( اینم بگم پدر و مادر چون فرهنگی هستن خوب صبح زود از خونه میرن بیرون دیگه و بقیه هم مدرسه ان !) ساعتای 11:30 شب زنگ در خورد و خواهرم اومد گفت علی بیا برات غذا آوردیم گفتن برای تو غذا بیاریم : حالا اون بنده خدایی که گفته بود غذا برای فلانی ببرین و اصلا من ندیده بودمش ! بعد گفتم ای جااااان داره جواب میده

    #####

    ایمانم قوی تر شد و دیدم نه واقعا داره کار میکنه این روش خخخ

    آقا من 15 آبان پولم کلا تمام شد دیگه یه 450 تک تومنی ته حسابم بود که حتی نمی تونستم من کارت خالیم رو شارژ کنم ، کلا این 3 روز تا 15 آبان با همین روش من غذا می خوردم و خدارو مشتی شکر می کردم ( واقعا کیف می کردم ها ! حتی به پدر مادر نمی گفتم پول بدین سر اون تعهده )

    من دیدم هیچ جوره نمیشه رفت شرکت ، بعد یه چیزی گفت علی برو ایستگاه اتوبوس خدا بزرگه یه چیزی میشه دیگه بعد اونجا هم یاد گرفته بودم که اون نجوایی که حس خوب بهت میده رو بهش عمل کن دیگه رفتم سمت ایستگاه اتوبوس با من کارت خالی ، نشسته بودم رو صندلی که یهو گوشیم گفت : دینگ دینگ ، باز کردم دیدم اع ! 50 هزار تومن برام پول ریختن ، بعد فهمیدم رفیقی که اگر می کشتیش بدیهش رو نمیداد خودش برام پول زده بود و عذرخواهی کرده بود!

    ##########

    تو همین حال و هوا بودم که من کارت رو شارژ کردم و سوار اتوبوس شدم برم شرکت یهو یادم اومد بعله !! 40 هزار تومن بدهی دارم ! خب طبق قولم باید بدهی رو می ریختم حالا فک می کنین به کی بدهکار بودم ؟ به کسی که ما همیشه آخرین نفر بدهیش رو میدیم و کسی نبود جز مادرم !!!! آقا شیطون آی وسوسه میکرد، میگفت علی ولش کن این مامانته اون تعهده شامل این نمیشه منم گفتم علی باید بری تا تهش ، آقا 40 تومن رو برای مامانم واریز کردم ته حسابم 5 تومن موند رفتم شرکت و صبحانه رو یک بیسکوییت تو شرکت بود با همون سر و تهش رو هم آوردم و ناهار یکی از رفقام خودش برام غذا گرفت و گفت از حسابمون کم می کنه ( ازش طلب داشتم دیگه )

    آقا منم برای اینکه باز عصر نشه و گشنشم نشه رفتم خونه ساعت 3:30 رسیدم خونه ، رفتم تو تخت و در اتاق رو قفل کردم کسی نفهمه ، شروع کردم به گریه کردن گفتم خدایا نمی خوای یه مشتری برسونی؟ یه نامه 2 برگه ای نوشتم اینو بگم تو این مدت همش منتظر بودم از طریق تلگرام یک نفر بهم پیام بده ، هر 1 دقیقه تلگرام رو چک می کردم

    بعد یاد یه فایل استفاد افتادم که گفته بودن هیچوقت دنبال چگونگی نباشین و دستان خدارو نبندین !!! آقا هم این اومد تو ذهنم یکی زدم تو پیشونیم گفتم: اع اع علی دیدی دلیلش چی بود؟ تو دستای خدارو بستی ، انقدر خوشحال بودم که حد نداشت ( به مرحله حس خوب رسیدم ) گرفتم خوابیدم جوری که قشنگ اشک صورتم رو سیاه کرده بود

    ساعت 7:25 از خواب بیدار شدم پاهام رو گذاشتم رو زمین شد 7:26 ، تلفن زنگ خورد !!!!!!

    کسی که 3 سال باهش صحبتی نداشتم درخواست پروژه داد و گفت خیلی عجله دارم ، 500 هزار تومن برام هزینه پروژه رو ریخت ، من انقدر خوشحال شدم و سجده شکر کردم که خدایا دمت گرم ، ببخشید که دستات رو بسته بودم که ناگهان یه چیزی اومد تو ذهنم ( خخخ ) ، بعله علی آقای 480 هزار تومن به پدر گرامیشون بدهکار بودن :)))

    آقا منم سریع تا قبل نجواهای شیطان پول بابام رو براشون کارت به کارت کردم و با الباقی پول نرم افزار قرآنی جامع تفاسیر نور رو خریدم و باز خالی شد حسابم

    همین قدر بهتون بگم که من تا 25 آبان 1397 ، 10 میلیون تومن پول درآوردم از روش هایی که اصلااااااا به ذهن هیچ جنی نمیرسه و من تو همون آبان یه پروژه رو 3 بار فقط کپی زدم !!

    درحال حاضر به لطف خدا مدیریت بخش فنی همون شرکتی که توش بودم رو و یک شرکت دیگه هم بعنوان مدیر فنی دارم مشغول میشم و در عرض کمتر از 4 ماه نزدیک 30 میلیون تومن پول درآوردم که خدا میدونه قرار تهش چه اتفاقایی بیفته

    مشکل معدم حل شد و سلامتیم رو به دست آوردم و تعاملم با جنس مخالف خیلی بهبود پیدا کرد و زندگی بی نظیری دارم چون خدارو دارم ….

    ########################

    اما جواب سوال :

    دوست عزیزی که این سوال رو پرسیدین من فقط و فقط با تجربه به شهود به این رسیدم که ثروت و نعمت در دنیا بی نهایت فراوان وجود داره که راه رسیدن بهش خیلی مشخصه و اونم احساس خوبه

    کی احساس خوب ایجاد میشه زمانی که شما صددرصد ایمان داشته باشی به منبع لایذالی که همین ثروت و نعمت رو ایجاد کرده

    چرا استاد و دوستان ما بدون تبلیغ و خیلی کارها حتی خودم که حتی سایت نزدم پروژه هام رو توش بزارم درحالی که همه مشتریام معجزه آسا مشتریم شدن انقدر ورودی دارن ؟

    دلیلش اینه که ایمان همه چیزه !!! و ما با این فانوس روشنایی به موهبت قرار گیری در زمان و مکان مناسب قرار میگیرم

    ——————

    سوال پرسیدن استاد که سئو نداره سایتشون!

    در جواب باید بگم سئو حداقل 90 درصدش محتوا هست و گوگل یا موتورهای جستجو دیگه اومدن روش هایی گذاشتن که کاربران سایت ها استفاده بیشتری ببرن و سایت استاد که دنیای سئو و محتواست و توی خیلی از کلمات اوله سایت ایشون و این همون روشیه که من برای سئو تمام سایت های مشتریام پیش رو گرفتم و معجزه آسا جواب میده.

    —————–

    اینکه تبلیغ بکنیم یا نه؟ از ابزار استفاده بکنیم یا نه؟

    در جواب باید بگم شما ایمان داشته باشید ، کسی که سیستم رو ساخته خودش بهتون میگه که فلان کار رو انجام بدین ، فلان سایت رو بزنین و …

    چشم باز می کنید میبیند اوووووه ، شما 1000 برابر رقباتون جلوترین و همه در تعجبن

    و درنهایت اینو بگم که بزرگترین مشکل ما اینه که فکر می کنیم می دونیم ! برای همین به دانسته هامون تو زمینه چگونگی کارها عمل می کنیم ( من بهش میگم باگ اطلاعات ) پس هرچه کمتر تو چونگی بدونیم و بیشتر رو این تمرکز کنیم که فقط از کار خودمون لذت ببریم و تکامل رو به درستی طی کنیم و خوشبتخی که فقط عاملی درونیست رو بهش تکیه کنیم بقیه شرایط وظیفه دنیاست که برای ما ایجادش کنه مثل ثروت ، نعمت و …..

    تشکر که به داستان خوشگلم گوش دادین

    در پناه یگانه صاحب اختیار کل کیهان که برگی بدون اذن اون بر روی زمین نمیریزه ، شاد ، سالم ، ثروتمند و سعادتمند دردنیا و آخرت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 94 رای:
    • -
      سمیه رازگردانی گفته:
      مدت عضویت: 2635 روز

      بنام الله یکتا

      سلام خدمت برادر خوبم آقای خوشدل

      با تک تک جملاتتون اشک ریختم، اینقدر حضور خداوندا توی قلبم حس کردم که گفتم ایمان یعنی این، یعن تعهد به آنچه که می دانی، اونجاها که می گفتید چگونه غذاهای شما آماده میشد انقلابی بس بزرگ در قلبم ایجاد شد، اونجاها که تعهد کردید و با جیب خالی، قرض های عزیزانتون را دادید اونجا بود که گفتم ایمان یعنی این

      اونجا که با نداشتن هیچ چیز، زودتر به رختخواب می رفتید و خداوند روزی شما را از غیب می فرستاد گفتم عمل به ایمان یعنی و آنجا که نتایج آمد گفتم مؤمنان کسانی هستند که بر خداوند توکل می کنند و خداوند به آنها از جایی روزی می دهد که گمان نمی برند و این پاداش تقوا و ایمان بخداست

      خیلی خیلی خوشحالم بخاطر گرفتن نتایج خوب در زندگیتون و مسرور بخاطر این ایمان

      درس های بزرگ از قصه زندگی شما گرفتم

      قصه زندگی اتان پر از نور الهی

      شاد و سلامت باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      مجید حسینی دارینی گفته:
      مدت عضویت: 1991 روز

      سلام علی جان

      واقعا داستان زندگیت جالب،زیبا،شنیدنی وپر از نکته وسراسر ایمان وعمل به قوانینه.

      من چند وقتی بود که از خداوند خواسته بودم که من راهنمایی کنه ببینیم کجای کارم مشکل دارم و کجای باورهام مشکل داره و با اینکه دوره ثروت یک رو خیلی گوش داده بودم وخیلی روش کارکرده بودم و نشانه های خیلی خوبی هم دیده بودم و این نشانه ها وارد کسب وکارم هم شده بود ولی اون جهش مالی هنوز برام اتفاق نیفتاده ،،،تا اینکه خیلی اتفاقی به داستان وکامنتهای زیبات ،علی جان رسیدم والان تازه متوجه شدم بابا

      من تو قدم اول که همون ایمان به خدا و باور به خداست مشکل دارم و هنوز نتونستم کلاس اول رو بگذرونم ،سریع رفتم کلاس سوم و چهارم نشستم ومیبینم یه جای کار گیر داره

      وتازه متوجه شدم من هنوز باید تو همون کلاس اول بمونم تا بتونم تو اولین قدم خداوند رو باور کنم ویهش ایمان بیارم

      چونکه حال خوب ،وتمامی باورهایی که استاد میگن رو ما میتونیم تو قالب همین باور به خداوند وتوحیدی زندگی کردن بیاریم..خلاصه که شمارو کردم سرلوحه زندگیم والگو مسیرم ومیخوام همین مسیر شما وهمون ایمان شما تو قرض نگرفتن و معامله کردن با خدا وسوار شدن روی شونه های خدا رو در پیش بگیرم

      امیدوارم موفق بشم و دوباره باهات تماس بگیرم واز این مسیر زیبا بهت بگم

      دوست دارم علی جان وبازم از این کامنت های زیبا وسراسر امید وانگیزه بخش برامون بزار پسر دوست داشتنی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      مریم یوسفی گفته:
      مدت عضویت: 3008 روز

      واااای.چقدر لذت بردم از این دیدگاه.چی میتونم بگم واقعا؟ جز اینکه همه چیزهایی ک الان تو زنذگیتون بهش رسیدید گوارای وجودتان.از دوستی با خدا لذت ببر علی جان و از خدا میخوام ک این سعادت و نصیب من هم بکنه . در پناه الله یکتا شادو سلامت باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      مرجان ابوترابی گفته:
      مدت عضویت: 1918 روز

      سلام آقای خوشدل واقعا داستانتون خوشگل بود و لذت بردم. من از کامنتی که برای فایل ریشه جذب ناخواسته‌ها گذاشتید و بیشترین امتیاز رو گرفته با شما آشنا شدم و تصمیم گرفتم که از اولین کامنتی که توی سایت گذاشتید مطالعه کنم و روند تکاملیتون رو ببینم و لذت ببرم.

      الهی که برکت در کل زندگیتون جاری باشه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    سید کاظم فلاح گفته:
    مدت عضویت: 3401 روز

    به نام خدا

    وقتی به این آیه از سوره انعام رسیدم به همه چهارچوب های ذهنیم شک کردم :

    وَإِنْ تُطِعْ أَکْثَرَ مَنْ فِی الْأَرْضِ یُضِلُّوکَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا یَخْرُصُونَ ﴿۱۱۶﴾

    و اگر اکثر کسانی را که در روی زمین هستند اطاعت کنی تو را از راه خدا گمراه می‏کنند، آنها تنها از گمان و تخمین و حدس پیروی می‏کنند!

    راستش این سوال زمانی یکی از درگیری های ذهنی من هم بود. اما از وقتی که به سراغ قرآن رفتم و به صورت جدی شروع به مطالعه قرآن کردم دیدگاهم به زندگی به قدری تغییر کرد که نه تنها پاسخ سوالم را گرفتم بلکه تمام چهارچوب هایی که از قبل در ذهن من ساخته شده بود شکسته شد. تمام چهارچوب هایی که میگفتند اگر میخواهی موفق شوی باید از قوانین، علوم و اصول متداولی که در جامعه رواج دارد و متخصصین از آن صحبت میکنند پیروی کنی!!

    خُب میدانیم که تمام این چهارچوب ها و قوانین که در ذهن ما شکل گرفته ” نظر ” انسانهاست!! انسانها بر اساس عقل و منطق و تجربه خود نشسته اند و یک سری قوانین برای موفقیت در کسب و کار ساخته اند. عقل و منطق و تجربه اکثریت انسانها ها هم چیزی جز دیده ها و شنیده هایشان که با باورهای مخرب خودشان و اطرافیانشان در هم آمیخته شده نیست!

    از طرف دیگر میدانیم که همه افراد به یک شکل از این قوانین نتیجه نمیگیرند!! یعنی یک نفر با تبلیغات جواب میگیرد و یک نفر با همان تبلیغات جواب نمیگیرد!! و نمونه های آن به قدری زیاد است که نیاز به مثال زدن نیست!!

    اما وقتی به سراغ قرآن میروی میبینی قرآن از اصل دیگری برای موفقیت صحبت میکند. قرآن هیچ چیز را پیچیده و سخت نکرده. حرف از هیچ تخصص و روش خاصی نزده . حرف از هیچ هزینه اضافی و جان کندی نمیزند.

    قران تنها درباره یک اصل برای رسیدن به موفقیت صحبت میکند. اصلی که تمام انسانها به راحتی به آن دسترسی دارند. قرآن در تک تک آیاتش فقط درباره ” ایمان به خدا ” صحبت میکند.

    اما وقتی با آگاهی از قوانین جهان هستی به سراغ قرآن میروی خداوند را متفاوت درک میکنی. تازه متوجه میشوی که خداوند آن موجود مقدس و غیر طبیعی که در آسمان ها زندگی میکند نیست!

    تازه میفهمی که :

    خداوند خودِ قانون است. قانونی که به افکارت پاسخ میدهد و آنچه را که باور میکنی در زندگی ات به تو نشان میدهد.

    خداوند انرژیی است جهان و تمام وجوداتش را خلق کرده و بدون هیچ محدودیتی از حالتی به حالت دیگر و از شکلی به شکل دیگر تغییر میکند.

    خداوند نظام و سیستمی خارج از تصور ماست که تمام جهان را مدیریت میکند

    او قدرتی است که به قول قرآن ” وسعت آگاهی پروردگارم همه چیز را در برگرفته، آیا متذکر و بیدار نمیشوید؟ ”

    او نیرویی است که به قول قرآن ” خداوند میداند و شما نمیدانید ”

    او نیرویی است که به قول قرآن ” خداوند پیام خود را به گوش هر کس بخواهد میرساند و تو نمیتوانی سخن خود را به گوش آنها که در قبرها خفته‏ اند برسانی ”

    کم کم متوجه میشوی در این جهان واقعا چه خبر است و تمام فکر و ذکرت باید چه باشد!

    تمام فکر و ذکرت باید آن اصلی باشد که کل قرآن درباره آن اصل صحبت میکند و آن ایمان به این قدرت است.

    زیرا که این قدرت خود تبلیغات است

    این قدرت خود اینترنت مارکتینگ است

    این قدرت از تمام دلها آگاه است ، این قدرت تک تک سلولهای بدن انسانهاست، این نیرو تمام حالات و احساسات است

    تمام ارتباطات است، تمام همزمانی هاست، تمام ایده ها و هیجانات و اشتیاق ها و نیاز هاست.

    همه چیز است.

    نمیخوام بگم تبلیغات و علوم بازاریابی بد است ها !! میخواهم بگویم وقتی اصل ماجرا را فراموش کنیم و به فرع بچسبیم شکست میخوریم. یعنی وقتی خدا را از ذهنت خارج میکنی و فقط متوسل به تبلیغات و علوم بازاریابی میشوی شکست میخوری. به قول قرآن سوره لیل :

    قسم به شب

    قسم به روز

    قسم به آن کس که مونت و مذکر را آفرید

    آن کس که پاداش نیک الهی را باور کند

    ما او را در مسیر آسانی قرار میدهیم

    و کسی که بخل ورزد و از این طریق بی نیازی طلبد

    ما به زودی او را در مسیر دشواری قرار می‏دهیم

    مسلما هدایت کردن بر ماست

    عباس منش تصمیم گرفت که اولویت را بگذارد باور کردن و ایمان داشتن به این نیرو . نیرویی قدرتمند که قسم خورده که هدایت کردن کار اوست. من نیز همین تصمیم را گرفتم زیرا فهمیدم این انرژی ( خدا ) فاصله بین ما و خواسته هایمان است. یعنی مگر غیر از این است که ما برای رسیدن به خواسته هایمان به کلی اتفاقات و ایده ها و شرایط و احساسات و فکر ها و سرمایه ها و انسانها و …. نیاز داریم؟ خوب تمام اینها خود آن انرژی یعنی خداوند هستند.

    نمیدونم چجوری بگم

    اگه واقعا برات مهمه برو قرآن رو بخون خودت میفهمی

    به قول قران : خداوند همه کارها را میکند

    وقتی قران را میخوانی میبینی که این نیرو در وجود تو و در اختیار توست.!!

    خُب پُر واضح است که هر کس بفهمد چنین نیرویی در اختیار دارد کل کارو زندگی اش را ول میکند و سعی میکند کار کردن با این نیرو را یاد بگیرد و آن را بهتر بفهمد.

    تفاوت استاد عباس منش با دیگران همین است. عباس منش از قرآن فهمید که تنها راحت موفقیت” ایمان به قدرتی فراتر از عقل و منطق و استدلال و راهکارهای بشری است”. قدرتی که همه کار بلد است بکند و در درون اوست و در اختیار اوست. پس سعی کرد که او را بفهمد و ایمانش را به آن نیرو بیشتر کند. چیزی که همان نیرو میخواهد. همین

    به من ( خدا ) ایمان داشت باش تا زندگی ات در دنیا و آخرت بهشت شود

    وقتی که این را بفهمی دیگر تبلیغات و مارکتینک و کوفت و درد برایت بی معنی میشود.

    من هم همین کار را میکنم.

    فقط از خدا میخوام که بهم کمک کنه بتونم ایمان به خودش و درک خودش رو همیشه اولویت زندگیم قرار بدم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 99 رای:
    • -
      غزل بانو گفته:
      مدت عضویت: 3173 روز

      چقدر این جملات عارفانه و خالصانه و توحیدی و زیبا بود خیلی از خوندن جوابت لذت بردم عزیزدلم به خصوص این بخش خیلی خوووووووب بود:

      “تمام فکر و ذکرت باید آن اصلی باشد که کل قرآن درباره آن اصل صحبت میکند و آن ایمان به این قدرت است.

      زیرا که این قدرت خود تبلیغات است. این قدرت خود اینترنت مارکتینگ است

      این قدرت از تمام دلها آگاه است ، این قدرت تک تک سلولهای بدن انسانهاست، این نیرو تمام حالات و احساسات است

      تمام ارتباطات است، تمام همزمانی هاست، تمام ایده ها و هیجانات و اشتیاق ها و نیاز هاست.

      همه چیز است.”

      اصل موضوع دقیقا همینه و با باور کردن همین اصل که خدا همه چیزه و همه چیز میشود همه کس را، دیگه هیچ خواسته ای دور و غیرممکن نیست. اون نیرو چنان هدایتت میکنه که از راحت ترین راه و روش هایی که هیچ منطق و عقلی نمیتونه بپذیره به هرانچه که در ارزویش هستی برسی

      بهت تبریک میگم که با قدرت روی فهم قرآن تمرکز کردی و هر روز درک و بینش بیشتری از ایات الهی پیدا میکنی.

      ازت ممنونم که این درک و بینش باارزش و عمیق و فوق العاده ات رو با ما درمیون گذاشتی و خیلی ساده و روان و قابل فهم توضیحش دادی واقعا عالی بود ????

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
      • -
        Only god گفته:
        مدت عضویت: 2809 روز

        سلام اقا کاظم فوق العاده بود کامنتت احساسم دگرگون شد اصلا دیوانه شدم چقدر این اگاهی ها نابو خالصه یعنی عمل کردن به یک درصد این اگاهی ها معجزه میکنه تو زندگیامون بقول داداش گلم علی حیدری اعتبار این صحبتا ماله خداست و شما فقط دستی شدی از جانب بی نهایت دستان رب مهربان که این اگاهی هارو به ما منتقل کنی اقا کاظم با این کامنتت حسابی بی خوابم کردی الان تو بالکون دراز کشیدم فقط به اسمون نگاه میکنم خیلی حسه خوبی دارم خیلی ازت ممنونم داداش گلم

        خدایا میخوام سعی کنم بهت وصل شم کمکم کن

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      علی حیدری گفته:
      مدت عضویت: 3241 روز

      سید کاظم نمیخوام الکی تعریف کنم، میخوام از ته دل بگم

      همیشه کامنتات تکونم میده، همیشه

      فوق العاده بود پسر

      مخصوصا آیه ای که از سوره انعام نوشتی، و امروز حتما باید برم بخونمش

      چقدر حس خوبیه اگر بتونیم باور کنیم تمام اتفاقات تحت کنترل خودمونه و ما بعنوان نماینده ای از خدا خالق 100 درصد زندگی خودمون هستیم

      بی شک اعتبار همین حرفا و همه این کامنتای خوب روی سایت مال خداست. اعتبار حرفای استاد هم با خداست

      خداوند همه چیز میشود همه کس را

      واقعا

      ممنونم از حس خوبی که بخاطر کامنتت گرفتم

      یا حق

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      افرا عبدالهیان گفته:
      مدت عضویت: 2971 روز

      سلام جناب فلاح

      تبریک و تحسین میگم رشد الهی و درک عالی شمارو از جهان هستی همیشه کامنتهای شمارو پیگیری میکنم و از دیدگاههای شما نسبت ب قوانین کیهانی استفاده میکنم و لذت میبرم. همین دیروز چندین بار سوره لیل رو مرور کردم و لخاطر تغییر فرکانسم تعبیرو درک بهتری نسبت ب قبل ازش داشتم اما الان که در پست شما دوباره خوندم انگار که خداوند درک بهتری از این ایاتش ب من بخشید.

      ارزوی بهترین هر چیز رو در جهان هستی برای شما و همسرتون و همه اعضای خانواده الهی م در این سایت و برای استاد عباس منش و عزیزانشون دارم.

      در پناه الله شاد و سعادتمند و اگاه و ثروتمند باشیم همگی. ???

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      راحله گفته:
      مدت عضویت: 2953 روز

      دوست خوب و عالی و الهی و هم فرکانسی من شما بی نظیری ، من خیلی تاثیر میگیرم از کامنتهای شما و این عالی بود ، خدا میدونه اشک ریختم کاش بقول قران “ای کسانی که ایمان اورده اید ، ایمان بیاورید ” بشیم .و بتونیم در عمل توکل کنیم ممنون جناب فلاح

      در پناه رب یکتا شاد باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        سید کاظم فلاح گفته:
        مدت عضویت: 3401 روز

        خانم یگانه سلام.

        از تعریف شما سپاسگزارم. این که تاثیر میگیرید به خاطر کامنتهای من نیست. به خاطر دل پاک و قلب هدایت پذیره خودتونه. ایناهم که حرفای ما نیست. حرف خداست . خدارو شکر که تونستم دستی باشم از جانب خداوند تا این متن رو بنویسم.

        شاد و ثروتمند باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      پارسا فریور گفته:
      مدت عضویت: 2584 روز

      سلام آقای فلاح

      بازهم اومدم تو سایت و دیدگاهتون رو دیدم دلم نیومد نخونم

      وقتی خوندم ایمانم رو بشتر کرد

      عشق و علاقم به خوندن قرآن رو بیشتر کرد

      انرژی مثبتم رو بیشتر کرد

      و مطمئنم برای بقیه هم همینطور بوده

      خیلی خوشحالم با شما دوست مثبت اندیش و ثروتمندم هم فرکانسم

      خیلی حس خوبیه

      انشالله هرجای این جهان خداوند که هستید حال دلتون عالی باشه

      ثروتمند و سلامت و در کمال آرامش باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      زهـــرا گفته:
      مدت عضویت: 2797 روز

      عالی بود عاااااالی

      بهترین پاسخی که خوندم! در کنار پاسخ اقای حیدری‌٫٫٫٫

      مخصوصا اونجا که سوره لیل رو مثال زدید٫٫٫٫ چقدر جالب راحتی و سختی رو داره نشون میده توی یه سوره!

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      راضیه صالحی گفته:
      مدت عضویت: 3910 روز

      جناب فلاح سلام

      کامنت های شما همیشه بی نظیره، ممنون ک آگاهی هاتون رو به اشتراک میذارید، این کامنت شما جنسش توحید بود و من به شدت عاشق این موضوع هستم، ممنون که یاد آوری کردید

      من هم تصمیم گرفتم که اولویتم ایمان به این نیروی برتر باشه

      من ایمانمو قوی میکنم و بقیش دیگه با من نیست

      با خودشه……….

      سپاس

      ثروتمند باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        سید کاظم فلاح گفته:
        مدت عضویت: 3401 روز

        خانم صالحی سلام

        این لطف شما رو میرسونه . من فقط حرفی که به ذهنم زده میشه رو مینویسم

        توحید اصله زندگیه. تمام هدفمون تو زندگی این باید باشه که توحیدی باشیم

        اگر همه اولویت های گذشترو کنار بگذاریم و فقط در جستجوی فهم بهتر خدا باشیم جوری خودشو بهمون میشناسونه که عقل از کلمون میپره . تصمیم درستی گرفتین

        ممنون از کامنت پر مهرتون موفق باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      طیبه مرادی گفته:
      مدت عضویت: 3085 روز

      به نام خالق هدایتگر

      دوست عزیز آقای فلاح مهربان

      خیلی خوشحالم به دیدگاه شما رسیدم وخداروشکر که این چنین ادامه میدهید و از حرف شما خیلی خوشم آمد که گفتین :

      (خُب پُر واضح است که هر کس بفهمد چنین نیرویی در اختیار دارد کل کارو زندگی اش را ول میکند و سعی میکند کار کردن با این نیرو را یاد بگیرد و آن را بهتر بفهمد.)????

      واقعااا وقتی دل ب خدا بسپاریم و بخواهیم هدایت بشیم میشیم .در این جا من محور وکانون اتفاقات هستم و اتصالم باید به خدا همیشگی باشه یه چیزی مثل شنا کردن ماهی اگه از آب بیرون بره میمیره .

      سپاسگزارم برای پخش آگاهی .

      دیدگاه همسر دلبندتان راهم خواندم .

      خدایم حافظ هر دویشان شما باشد .شااادی عشق وارامش وثروت توشه ی هر لحظه ی زندگی تان .

      در پناه امن وامان الهی ???

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        سید کاظم فلاح گفته:
        مدت عضویت: 3401 روز

        خانم مرادی سلام

        اولا که ممنون به خاطر پیام قشنگ و پر مهرتون

        بعد بگم که واقعا از صمیم قلب به اون جمله اعتقاد پیدا کردم. یعنی کارو زندگی من صبح تا شب شده فقط درک بهتر اون نیرو . و جالبه بهتون بگم با سرعت باور نکردنی دارم بهتر و بهتر درکش میکنم

        شب اولی که تصمیم گرفتم رو باور توحیدی کار کنم رو قشنگ یادمه. رفتم پشت پنجره و به آسمون نگاه کردم و به خدا فکر کردم. حدود 1 سال از اون شب میگذره اما اصلا تغییرات باورنکردنیه. درکی که الان دارم با اون موقع قابل قیاس نیست. الان هر باوری رو به راحتی با نگاه توحیدی تقویت میکنم.

        از خدا میخوام بهمون توفیق بده تا هر روز بهتر درکش کنیم

        قطعا این بهترین مسیر زندگیه که هممون در اون هستیم.

        راستی حتما کتاب راز ثروت والاس وتلز رو بخونید. دیوااانه میکنه آدمو .

        شادو ثروتمند باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      پوریا محمدی گفته:
      مدت عضویت: 2493 روز

      سید کاظم عزیز و دوست داشتنی سلام

      چه آیه ای و چه دلیلی آوردی

      اصلا حجت تمام شد

      به نظرم از همین یک آیه میشه تمام سوالات رو جواب داد.

      چقدر قشنگ گفتی

      اصل ایمان به خدا و لاغیر

      آفرین و احسنت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      محمد مردانی گفته:
      مدت عضویت: 3186 روز

      سلام سید جان باریکلا ماشالله چه دیدگاه خوبی چقدر حالم خوب شد باهاش خدایاشکرت اون نکته ای که از سوره ی لیل نوشتی کارو تموم کرد لپ مطلبو گفت من خودم قبلا این سوررو خونده بودم حالا عجیبی بهم دست داد مرسی که دوباره یاد اوری کردی بهم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      مجید بختیارپور عمران گفته:
      مدت عضویت: 1055 روز

      سید جان یه چیز دیگه رفتم دوباره کامتتتو بخونم که خیلی بهم حال داد اومد به ذهنم تا مهر تایید بزنه به حرف قرآن و اون قسمت منطقی ذهنو خاموش کنه که حرف شما حرف قرآن کاملاااااا صحیحه بخاطر اینکه الان اگه همه اصل اون قانونی باشه که آدما درست کردن قانون فن بیان،قانون زبان بدن،قانون تبلیغات،مارکتینگ ووووو

      خوب گیریم اینا درست باشه اونی که سواد نداره اونی که کامپیوتر بلد نیست زبان بدن و نمیدونه فن بیان نداره انگلیسی بلد نیست از قانون اختصاصی تجارت چیزی نمیدونه اون حق نداره پولدار بشه اون حق نداره از نعمتهای خدا استفاده کنه پس عدل الهی چی میشه کجاست اگه اونارو اصل بدونیم پس به خدا نباید بعنوان رزاق بودن ایمان داشته باشیم یعنی راه کسب روزی رو خدا برامون خیلی راحت کرده یعنی گذاشته وظیفه خودش ما با دخالت کردن در کار خداست که همه برنامه هارو بهم میزنیم و به چالش میوفتیم و بعد میشینیم از خدا و زمین وآسمون گله میکنیم یعنی قدیما که تجارت میلیاردی برقرار بود نه سازمان تبلیغاتی نه کامپیوتری نه هیچی چیجوری پول در میاوردن الانم دقیقا میشه همینجوری پول در آورد فقط طبق آیه ای که آوردین از سوره انعام اگه به فکر آدما اصلو به فرعیات ندیم میشه مثل آب خوردن پول در آورد من که دارم کاملاااااا بهش عمل میکنم و دارم عملمو با باورهای الهی اصلاح میسازم و بوی موفقیت و بقول استاد به مشامم میرسه بوی پول و استشمام میکنم خدایا شکررر رت برای کتابی که برای هدایت ما فرستادی الهی شکررررت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      مجید بختیارپور عمران گفته:
      مدت عضویت: 1055 روز

      سلام و درود بر دوست خدا

      سیدجون تمام کامنت هات بینظیره تمام حرفات دلگرم کنندست اصلا اسمتو که میبینم میگم آخ جون قراره الان با حرفاش حالم دگرگون بشه خیلی جنس حرفات زیبا و الهی است باعث روشنیه نور برای عبور از تاریکی اصلا سوره لیل و شمس که میخونم حالم دگرگون میشه واقعا خلاصه و بسیاااااار مفید خدا حرفشو زد ولی تاربکی درون نمیزاره نور به این زیبایی رو ببینبم و چقد زیبا توکل و معنی کردی سرتاسر کامنتت از توحید و توکل و باور قدرتمندانه الهی هست که چقد برام واضح و روشن قدرت خدارو معرفی کردی که امروز با خوندن چندتا کامنت از شما و همسر گلت خیلی چیزا برام روشن شد که چگونه میتونم چاله چوله های زندگیمو هموار سازم طوری که اذیت نشم خدایا شکرررررت برای وجود این دوستان توحیدی ام که چقد زمانهایی که حال خوب میخوایم اینا بما باعشق حال خوبو تزریق میکنن با حرفاشون 4سال پیش کامنت نوشتی تا امروز برام تو این لحظات بحرانی مالی حال خوب بسازی تا دلم قرص و محکم بشه به خدای قشنگمم

      خدایااااااا توحید توحید توحید همه چی توحید اصل توحید اگه با حال خوب همه چیو بسپاریم به خدا مطمعنن همه چیو براحتی برامون رله میکنه چقد این روزها دارم ایمان جذب میکنم خدایا شکررررررت که الان اینجام میدونم با آموزه های قبلیم نمیتونستم عمراااااا این روزها رو سپری کنم خداجونم خوب به موقع نجاتم دادی

      سید کاظم جوووووون دمتگرررررررم کولاکی کولاااااااک

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    بيژنِ😁عزيز گفته:
    مدت عضویت: 3208 روز

    بنام خدای مهربان، سلام بر استاد گرامی و اعضای صمیمی عباسمنش

    ساعت ۱:۳۳ نیمه شب ۲۰۲۰/۱۰/۲۰

    یک

    نیرویی من را اورد که بیام سایت و هدایتم کرد به این لایو و جواب دادن به این سوال پر ماجرا.

    جواب سوال:می دونید چرا استاد عباسمنش با اینکه هیچ کدام از کارهای درج شده در سوال بالا انجام نمی دهند ولی بازم موفقترند توی همه ضمینه ها؟

    زیرا ایشان وصل اند به نیرویی که خالق همه جهان است با کنترل ذهن با درخدمت گرفتن اون نیروی هدایتگری که نه تنها وعده هدایت مارا داده است بلکه تمام کون را هدایت میکند.توجه داشته باشید که نه فقط کهکشان راه شیری من جمله زمین ما که در ان قرار دارد و من جمله مارا هدایت می کند بلکه کار هدایت ملیاردها و شاید بینهایت کهکشانهایی را برعهده دارد که در کل هستی وجود دارد تا اینجا این امر برکسی پوشیده نیست و دانشمندان و علم انرا اثبات کرده اند که همه اینها توسط نیرویی خلق و در حال هدایتند.

    اما ما بعنوان انسان که تنها مخلوق دست این نیرو هستیم که اختیار داشته و راه هدایت یا گمراهی را بدست خودمان سپرده است.

    پس تا الان به این نتیجه رسیدیم که ما بعنوان یک انسان دارای قدرت خلق زندگی مان را دار‌یم که البته نمی توان این موضوع را به همین راحتی باور کرد که حتما مخالفهای زیادی هست یعنی بیشتر از ۹۹۹۹۹۹۹٪ از ادما اینو باور وقبول ندارند که اگر داشتند که بحثی نداشتیم ما و اگر داشتند که همه ادما زندگیشون همونی می شد که می خواستند.

    وتفاوت هم از همینجا شروع می شود و گر نه همه ما در خلقت به یک اندازه از نعمتهای خداوند برخورداریم و اینکه یکی بگه اگه من درفلان کشور یا فلان سن یا در فلان خانواده به دنیا امده بودم یا در فلان عصر یا …..اینا همه اش ترمز های ذهنی ادما میباشند تا مارا قانع کنند.

    زیرا برای هر سوالی ما باید جواب منطقی داشته باشیم که ذهنمان را قانع کنیم وگر نه سرشت ادمی اینجور هست که تا قانع نشود ارام نمی گیرد.

    موضوع همینجاست که استاد عباس منش بینهایت بودن خود را باور کرده است نه اینکه فقط حرفش را میزند ایشان ذهن نجواگرش را خاموش کرده است و همیشه میکند ، نه اینکه یک بار برای همیشه نه، ایشان همیشه برای همیشه این کار را انجام می دهند.

    در تمام زمینه ها نه فقط در مورد پول و ثروت بلکه در مواردی مانند سلامتی که مشخص است ایشان سالیان دراز است که حتی یک عدد قرص هم نخورده اند یا در زمینه روابط که دارای یک رابطه بدون وابستگی با عزیز دلشون هستند و همچنین پسرشون مایک عزیز که عمق خلوص این روابط را می توان در سریالهای زندگی در بهشت یا سفر به دور امریکا و غیره میتوان بوضوح دید.

    ایشان خودشان را به انرژی ای وصل کرده اند و البته میکنند و باید هم به صورت مضارع و دایمی باشد چون این خاصیت جهان هستی می باشد که باید همیشه روی خودش کار کند و در حال ارسال فرکانسهای دلخواهش باشد وگر نه اینطور نیست که به حدی از خلوص فرکانسی رسید دیگه بگوید بس خلاص من دیگه نمی خواهم و توی این مدار ثابت می مانم ، برای ثابت ماندن در یک مدار مشخص نیز نیاز هست به روی خود کار کردن چه بسا اگر این کار را نکنه به مدارهای پایین تر و اتفاقات نادلخواه هدایت خواهد شد والبته که این عین عدالت الهی می باشد.

    استاد عباسمنش بارها در دوره هایش منجمله مصاحبه ای که با مدیر فنی عزیز که اخیرا برروی سایت قرار گرفته ، تاکید دارند که شما روی خودتان کار بکنید خدا کار خودشو به بهترین نحو انجام می دهد. ایشان در این فایل صوتی بازم یاداور می شود به خودشان و به همه ما که من روی خودم کار می کنم جهان کار اوردن مشتری را برایم انجام می دهد ، جهان ادمهایی را وارد زندگی ام می کند که بهم سود می رسانند. نیازی نیست ایشان یا هر کس دیگه ای که روی خودش کار می کند خودش را به سختی و تنگناه بیندازد که مثلا در این زمینه برایش مشتری بیاید یا اینکه در لایو بازدیدکننده داشته باشد یا اینکه سئوی سایتش بالا رود یا اینکه محصولاتش بفروش برسد یا اینکه تبلیغی داشته باشد برای جلب ادمای بیشتری به …. به همه چیز به سایتش به کانال تلگرامش به اینستگرامش.

    خب معلومه کسی که خودش را به این نیروی هدایتگر درونی اش سپرد دیگه هیچ نیازی ندارد که به عوامل بیرونی چشم بدوزد. برود علم بازاریایی را بیاموزد ویا چی و چی و چی در حالی که حتی سواد دانشگاهی انچنانی هم ندارند و حتی مدرکش را هم از دانشگاه بندرعباس نگرفتند.

    می دونید چرا؟ چون ایشان پی به نیرویی بردند که هم مدرک شد براش هم عزیز دل شد براش هم ثروت شد براش هم سلامتی شد براش هم روابطی عالی شد براش والخ .

    لازم به ذکر هست که استاد هیچ وقت نه در فایلهای محصولات و‌نه در فایلهای دانلودی منکر داشتن مدارک تحصیلی یا تبلیغ کردن و یا هیچ گونه فعالیت برای جلب مشتری برای کسب و کاری نشده اند، ایشان فقط سعی دارند ان خدایی که خودشان شناختند را به دیگران نیز معرفی کنند ، ایشان سعی دارند که اصل را از فرع معرفی کنند و به قول انیشتین(فکر کنم) اصل اینه ما بتوانیم چگونه فکر خدا را بخوانیم ما بقی دیتیل(جزئیات) است.

    استاد عباسمنش چقدر راحت توحید رادر عمل خودشان در زندگی عمل می کنند و به ما هم سعی دارند که بیاموزند خب معلومه که شخصی که تا این حد توحید در عمل داره می تواند شرایط زندگی خود را انطور که بخواهد خلق کند بودن وابستگی به عوامل بیرونی .

    البته که نه فقط استاد عباس منش بلکه هر فرد دیگه ای هم تا این حد مواظب ورودیهای ذهنش باشد و باورهای توحیدی بسازد و حتی اگر بیشتر از ایشان روی خودش کار کند حتی می تواند بهتر از ایشان خلاق زندگی خودش باشد و موفقتر نیز شودو این دنیای مادی یا صر یا یک نیست و یک چیزی هست بین صفر و یک .

    در این دنیای مادی هیچ کس به کمال نمی رسد . هیچ درجه ای برای کمال وجود نداره همیشه بازم جا هست برای پیشرفت نه اینکه بگویی دیگه فلانی توی فلان مثلا در اینجا کسب و کار، به فلان درجه از موفقیت رسیده است و دیگر جایی برای من نیست ، نه برای تو در همون نوع از کسب و کار بینهایت جا برای پیشرف است همانطور که برای اون هم‌هست در همون‌ کسب وکار.

    استاد عباس منش خودش را سپرده به جریان هدایتی که هیچ نهایتی برایش تصور نمی کند و نمی گذارد که ذهن نجواگر محدودبین منطق گرا او را محدود به زمان و مکان معین ومحدود‌ کند .

    ایشان همیشه و در هر لحظه و در هر مورد حتی یه قول خودش حتی در گذر از عرض خیابان نیز از ان جریان هدایتگر کمک می خواهد که از کدام طرف برود؟و‌نتیجه هم‌مشخص است .کسی که تا این حد روی خدا و این جریان هدایتگر حساب کند و عکسش ذهن منطقی اش را به همان اندازه دخیل نداند نتیجه اش هم این می شود که می بینید.

    دوستان هم‌خانواده‌ای عزیز؛ به اندازه ای که این نیروی هدایتگر که خدا در وجود تک‌تک ما نهاده است ، به همان اندازه و‌نه بیشتر، اگر ازش کمک بطلبیم والبته به فرامینش عمل کنیم ،به همان اندازه نیز در تمام جنبه های زندگی پیشرفت خواهیم کرد .« ادعونی ، استجب لکم»

    ما به اندازه ایمانمان ، به اندازه باورمان از این نیروی هدایتگر بهرهمند خواهیم بود و هر کس نام باورهایش را خواهد خورد.

    تو باورش کن اون بی نیازت میکند از هر نوع فعالیت فیزیکی . دستانی از بینهایت دستانش را هدایت می کند به زندگی ات که انها کارهایت را انجام می دهند، تبلیغ می کنند برایت ، مشتری می اورند برایت .

    تو به الهاماتش عمل کن مثل استاد عباس منش ، تو‌ به ایده ای که بهت وحی می شود عمل کن مثل استاد عباس منش نگو‌ این چیه ، حالا که چی ، ایده های خداوندی را کوچک‌و نا کارامد ندان، نگو حالا که چی گیرم که با اجرای این ایده کوچک مثلا تغییر کوچک در چیدمان مغازه ات چند تا مشتری هم زیادتر شدند و در کل فروش ماهیانه ام هم چند صد تومانی نیز بیشتر شد، من زیاد شدن چند ملیونی ماهیانه در فروش ام می خواستم که چی؟

    تو قدر دان باش تو سپاسگذار باش تو شکر گذار همون اضافه شدن اندک فروشت باش پله پله ایده های بزرگتر بهت الهام خواهد شد.

    تو با رب العالمین داری معامله می کنی. در سنت خدا هیچ تغییر و تحولی نیست ای انسان .

    اینا را اول از همه به قول استاد عزیزم که خیلی دوستش دارم به خودم گفتم و فی الثانی به دوستان هم خانواده ای عزیزم.

    این کامنتم هدایت خداوند بود که پس از چرتی خواب بیدارم کرد و کشوندم به سایت و به این فایل و این کامنت .

    به قول استاد همه چیز همینجوره ، همه چیز هدایتیه . همه ما هدایت می شویم از زیر اتم های بدنمان تا بینهایت کهکشانهایی که در جهان لامتناهی هستی وجود دارد.

    باورتون میشه بچه ها این‌کامنت دقیقا دوساعت طول کشید؟ساعت ۱:۳۲ تا الان که دقیقا ۳:۳۵ هست؟ دقیقا دو ساعت و دو دقیقه خدا یا شکرت ،عجب سایت با شکوهی عجب سایت راحتی 😌

    شاد ، ثروتمند ، سلامت و سعادتمند باشید در دنیا و اخرت 🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 102 رای:
    • -
      ابراهیم گفته:
      مدت عضویت: 1487 روز

      بیژن عزیز سپاسگزارم

      چقدر به زیبایی کل آموزه های استاد رو بیان کردید و اصول رو به ما گوشزد کردید،2 ساعت طول کشید تا کامنت رو نوشتید و رد پا گذاشتید و خداوند هدایتان کرد تا من وما هم چند سال بعد استفاده کنیم،سپاسگزارم از شما و استاد .

      شکرگزار خدا هستم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      علیرضا نقدیان گفته:
      مدت عضویت: 1798 روز

      سلام به شما دوست عزیز

      واقعا ممنونم از شما که دو ساعت وقت گذاشتید و این کامنت رو نوشتید.

      واقعا نباید به این دقت کنیم که کی چگونه و از کجا چه چیزی به ما میرسه باید ایمان داشته باشیم که میرسه و خداوند دوستداره ما ثرتمند بشیم تنها چیزی که مانع ما هست خودمون هستیم .

      ممنون که به خوبی این موضوعات رو بیان کردید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      زهراابراهیمی گفته:
      مدت عضویت: 2397 روز

      سلام دوست عزیزم واقعا عالی بود خداوند مرا به این فایل هدایت کرد حالا داستانش طولانی میشه همین رو بگم که بهم میگفت کامنتها رو بخون والان داشتم کامنت زیبای شما رو میخوندم دقیقا احساس میکردم خدا داره باهام صحبت میکنه الله اکبر خدااااااااااااااااایا عاشقتم و عاشق این هم صحبتی باهاتم چون من لایقم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    آقای خاص گفته:
    مدت عضویت: 1962 روز

    به نام خدای مهربان سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان خوبم و خانم شایسته نازنین

    پروژه خانه تکانی ذهن | گام سیزدهم

    خداروشکر که یک گام دیگه از پروژه متحول کننده خانه تکانی ذهن رو برداشتیم صحبت از نتایج این پروژه خیلی زوده اما در همین دوازده گام در زندگی من داره یه اتفاقاتی میفته که نشون میده پروژه داره کار خودش رو می‌کنه و من هم صحبت کردن درباره نتایج رو به انتهای دوره موکول میکنم…

    اما درباره این فایل بسیار مهم که خیلی آگاهی داره و من چندین و چند بار گوشش دادم یعنی تشخیص اصل از فرع درباره نتایج در چند روز اخیر اتفاقات جالبی برام افتاده:

    دیشب یه مصاحبه دیدم از یک دختر موفق اهوازی که در 19 سالگی به درآمد +دو میلیارد رسیده بود مصاحبه و سوالات بی هدف مجری پر بود از مسائل حاشیه ای که باعث شده بود اون دختر خانم هم به حاشیه کشیده بشه و نتونست اونطور که باید و شاید درباره نتایجش صحبت کنه و از اونجا که من هم تشنه شنیدن این موفقیت ها هستم خیلی منتظر بودم که بگه چطور با اینکه شهرستانی هست به این درآمد رسیده یا با این سن کم چطور اونقدر موفق شده اما مصاحبه کاملا حاشیه ای و پیش پا افتاده بود اما من شاگرد استاد عباس منش هستم و استاد به من یاد داده که مثل یک شکارچی ماهر در کمین نکات مثبت بشینم و اون ها رو شکار کنم بنابراین بیخیال مصاحبه شدم اما بیخیال شکار نشدم و رفتم دنبال تحقیق کردن درباره این دختر خانم موفق و کل زندگیش رو زیر و رو کردم و نکات مثبتش رو کشیدم بیرون قبلش بگم که ایشون اینستاگرام رو آموزش میدن

    ایشون در بحث خودباوری خیلی خودش رو قبول داشت و می‌گفت من با مهارتم هر طور که بخوام و درهر پلتفرمی میتونم پول بسازم و این کار رو هم در سایت و تلگرام و اینستاگرام انجام داده بود…

    ایشون از قدرت تجسم بسیار استفاده می‌کنه و یک سمینار 1500 نفری در تهران برگزار کرده بود که می‌گفت هرشب با این آرزو که روزی روی استیج برم شب ها سر بر بالین میگذاشتم

    یا یه سفری رفته بود دبی و قبل از سوارشدن به هواپیما می‌گفت این لحظه رو هزاران بار تجسم کردم

    در بحث باور فراوانی می‌گفت اونقدر توی دنیا فراوانی هست که من اصلا نگران نیستم که آیا مشتری هست یا نیست چون هر روز و هر لحظه و از بی نهایت راه میشه پول ساخت…

    ایشون در عمل و در ناخودآگاه اصل رو از فرع خیلی خوب تشخیص داده بودند اما نمیدنستن که دلیل نتایج شون چیه چه در مصاحبه چه در سایت و پیج اینستاگرامی شون دائما از تبلیغات به عنوان سکوی پرتاب خودشون صحبت میکردند و به بقیه آموزش میدادند اما غافل از اینکه دلیل نتایج بسیار بزرگ این خانم همون تجسم ها همون احساس خود ارزشمندی ها همون باور فراوانی ها و همون باورهای توحیدی بود….

    کاری که استاد عباس منش به خوبی در زندگیش انجام داده و داره به وضوح آموزش میده به این دلیل هیچ جای دنیا چه در بحث آموزش چه در بحث نتیجه کسی به گرد پای استاد هم نمی‌رسه

    حالا که من استادی به این خوبی دارم که اینقدر واضح داره اصل رو از فرع تشخیص و به من یاد میده کجا دنبال چی میگردم؟؟؟

    همه چی همین جاست فقط من باید به ایده هام عمل کنم چطوری؟

    با ایجاد احساس خود ارزشمندی

    با ایجاد باور فراوانی

    با ایجاد باورهای توحیدی

    با عمل به ایده هایی که بعد از ساختن این باور ها به من الهام میشه اونوقت براحتی پول و ثروت و نعمت و سلامتی و در یک کلام خوشبختی وارد زندگی من میشه…

    صحبتی از استاد زلزله ای در افکار من ایجاد کرده

    «پول نتیجه است هدف نیست

    پول نتیجه تغییر شخصیت در تمام جنبه هاست»

    به این معنی که اگر میخوای تو هم (خودم رو میگم) به درآمد بالا برسی نباید پول رو هدف خودت قرار بدی بلکه باید هدف تو ایجاد یک شخصیت پولساز ایجاد یک شخصیتی که خودش رو باور داره و ایجاد یک شخصیتی که باور توحیدی داره باشه و نتیجه ساختن این شخصیت پول و نعمت است …

    این یعنی تشخیص اصل از فرع…

    یه روزی به دلیل تضادهای سختی که داشتم آرزوی درآمد و پول بالا رو کردم و چون تلاش کردم هم بهش رسیدم اما دیدم از یه جایی به بعد دیگه انگیزه ندارم که اون مبلغ رو بیشتر کنم انگار دیگه ظرفم پر شده بود و دیگه برای افزایش درآمدم تلاشی نکردم و طبق قانون بدون تغییر خداوند در این دنیا دو راه بیشتر وجود نداره یا تو در حال پیشرفت و صعودی یا در حال پسرفت و سقوط حالت سومی وجود نداره و من هم چون هرروز به‌دنبال بهبود نبودم از مسیر خارج شدم…

    الان درک کردم که آقا به هرحال تو خالقی تو قدرت تغییر زندگیت رو داری اگر هدفت رو پول بزاری بهش می‌رسی اما اگه ظرفت بزرگ نباشه اگه شخصیتت رو تغییر نداده باشی اون پول برات خوشبختی نمیاره بنابراین با پروژه خانه تکانی ذهن من به یک درک عالی رسیدم اون هم اینکه :

    «پول نتیجه است هدف نیست

    پول نتیجه تغییر شخصیت در تمام جنبه هاست»

    و من از امروز تصمیم گرفتم که یک شخصیت پولساز یک شخصیت توحیدی یک شخصیت با باور خود ارزشمندی بسازم و این هدف بزرگ و جدید من هست که اگر به خوبی از پسش بربیام نتیجه قطعا پول و نعمت و خوشبختی است این قانون بدون تغییر خداوند است و هرگز تغییر نمیکنه و این یعنی تشخیص اصل از فرع که نتایج را به دنبال دارد…

    ممنونم از استاد شایسته عزیز بابت این پروژه زیبا

    ممنون از بچه های سایت بابت کامنت های عالی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 110 رای:
    • -
      تقی گفته:
      مدت عضویت: 1097 روز

      سلام دوست عزیزم

      چه دیدگاه فوق العاده قشنگی داری نسبت به مسائل

      چقد ذوق کردم وقتی زحمت کشیدی رفتی نکات مثبت اون خانم موفق رو بیرون کشیدی و ثبت کردی و با ما در میون گذاشتی

      واقعا لذت بردم

      و سپاسگزارم ازت بابت آگاهی نابتون بابت دیدگاه قشنگتون که در اختیار ما هم قرار دادید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    لیلا بشارتی گفته:
    مدت عضویت: 2479 روز

    به نام خدا

    با سلام خدمت استادان عزیزم وبچه های گل سایت

    وتشکر وقدردانی از تمام دوستانی که من رو مورد لطف خودشون قرار دادند.

    اول از همه خبر خوش وفرخنده اینه که من دوره ی ثروت 3 رو تهیه کردم .

    وبه خودم خیلی تبریک میگم که تونستم براحتی وبدون هیچ مقاومتی وتاکید میکنم هیچ مقاومتی واتفاقا با شوروشوق فراوان بعداز خواندن مقاله ی مریم عزیزم قبل از دیدن فایل تصویری اقدام به خرید دوره ی ثروت 3 کردم ..

    استاد عزیزم در مورد سوالی که مطرح کردین من از نتایج خودم که در جهت استفاده از فرامین وآموزش های شما بود مینویسم.

    اول از همه یه نکته ی خیلی مهم رو تا یادم نرفته بگم که یه وقتی ما دچار کج فهمی میشیم وفکر میکنیم که فقط با گوش کردن وباورسازی پیشرفت اتفاق میافته ..

    اما این طور نیست ..

    من وهمسرم در تمام مدتی که روی خودمون کار میکردیم در واقع باتری‌های خودمون رو با این اگاهیها وباورها شارژ میکردیم وبا انگیزه وانرژی تلاشمون رو بیشتر وقویتر انجام می‌دادیم.این نبود که بشینیم ودست روی دست بزاریم وبگیم خوب خداوند روزی رسان من است ومن به منبع بی نهایت ثروت متصلم وخدا هم بگه به به چه حرف قشنگی یه کیسه پول از آسمون بندازه توی خونه ی ما..

    وقتی که با تکرار این باورها دست از عجله وتقلی ودست از مقایسه ودست از قرض گرفتن ووام گرفتن ودست از تلاش برای نگه داشتن آدم ها تحت هر شرایطی برداشتیم وقلبمون اروم شد اون وقت بود که ایده ها اومدن ایده هایی که شاید در ابتدا کامل نبودن وشاید کمی هم خام بودن اما چون قلبمون اروم بود خیلی دو دوتا چهارتا نکردیم ومن وهمسرم شجاعانه اقدام کردیم فارغ از اینکه به نتیجه فکر کنیم واین ایده رو خیلی بالا پایین کنیم وتنها کاری که میکردیم نگاه میکردیم که ایده در چهارچوب قانون جهان هستی قانون تکامل می‌گنجد یا نه؟اگر قابل انجام بود که به ذهنمون فرصت تردید نمی‌دادیم.

    وعمل میکردیم.

    البته هرچقدر باورهای ما قویتر میشد ایده های ماهم به نسبت بهتر میشد .

    یعنی طبق تجربه ی من ایده ها هم در هر مدار برای هر فرد طبق مدار اون شخص الهام میشه ..

    مثلا برای مایی که یه جگرکی 30 متری داشتیم ایده اومد که بیرون هم میزوصندلی بچین وهمسرم چقدر در مدار درستی قرار داشت که سریعا اقدام می‌کردند یعنی من عاشق این با شهامت وجسارت اقدام کردنش هستم .

    هیچ وقت این ایده نیومد که مغازه ی شما کوچیکه اول یه مغازه ی خیلی بزرگ اجاره کنید وچون ما شرایط رو نداشتیم باید کلی قرض ووام می‌گرفتیم تا به این ایده عمل میکردیم ولی خریدن 4 دست میزوصندلی پلاستیکی و درست کردن چندتا گلدون بزرگ بین میزو صندلی‌ها برای همسرم مثل زدن یه بشکن انجام شد.چون این ایده مناسب شرایط فعلی اون موقع بود..

    یا زمانی که پندمیک شد وهمه ی رستوران‌ها تعطیل شدند ایده ی دری وری برای غذا با پیک به ما الهام شد در صورتی که ما اصلا چنین روشی قبلش نداشتیم .

    یا ایده ی آماده سازی غذا در حضور مشتری با رعایت کامل پروتکلهای بهداشتی اومد وانجام دادیم وچقدر استقبال شد ..

    وهمین چیدمان صندلی در فضای باز قبل از شیوع این بیماری چقدر بعداز شیوع بیماری برای ما مفید واقع شد .

    استاد جان جواب سوالتون در یک جمله هست .شما روی شانه های خدا هستین واین نیرو خودش همه ی کارهایی که برای رشد وپیشرفت لازم دارید رو بهتون الهام میکنه وشماهم چون آماده ی دریافت هستین همیشه در بهترین زمان به بهترین ایده های قابل انجام هدایت میشین ونتیجه هم مشخصه…

    تفاوت زیادی هست بین تلاش با زجروتقلی وتلاش با عشق وانگیزه شاید هردوی اینها به یک نتیجه منجر بشه اما مسیر کاملا متفاوته ..

    خدارو صدهزار بار شکر میکنم که من وهمسرم احسان عزیزم این مسیرو لذت بخش طی کردیم ..

    چون هیچ بدو بدویی نداشتیم.

    چون به هیچ کس باج ندادیم.

    چون به کسب وکار دیگران هیج نگاهی نداشتیم.

    چون اقدام کردیم.

    چون با عشق وعلاقه مسیرمون رو ادامه دادیم.

    وخدارو شاکرم که از طریق شما استاد عزیزم ما به این مسیر هدایت شدیم.

    (اگر شخصی رفتگر نامیده میشود، باید همان گونه خیابان ها ومعابر را جارو کند که میکل‌آنژ نقاشی می‌کرد، بتهوون سمفونی می‌ساخت وشکسپیر شعر می‌سرود.

    او باید آن گونه خیابان ها را جارو کند که تمامی موجودات آسمانی وزمینی مکثی کنند وبگویند:در اینجا رفتگری کار می‌کرد که کارش را خوب انجام می‌داد. )

    مارتین لوترکینگ

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 107 رای:
    • -
      ستاره ایی در آسمان هفتم گفته:
      مدت عضویت: 496 روز

      سلام لیلای عزیزم

      چقدر لذت میبرم و انگیزه میگیرم که یه نفر از صفر به موفقیت و ارامش رسیده

      با پشتکار با باور به قوانین با عمل کردن به اون .

      مخصوصا اینکه متوجه شدم شما هم محله ایی ما هستین دیگه انگیزه م چندبرابر شد چون شما رو نزدیکتر به خودم دیدم .

      کاش ادرستون رو داشتم میومدم یه جیگر به بدن میزدم و باهاتون از نزدیک اشنا میشدم و بغلتون میکردم

      :)))

      واقعا تحسینت میکنم بانوی زیبا

      به امید دیدار به زودی زوووود

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: