https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/04/abasmanesh-3.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2020-04-23 08:09:302024-12-18 13:01:15سریال زندگی در بهشت | قسمت 2
635نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
وای خدا استاد من قربون این ذوق هاتون برم، چقدر رابطه تون تحسین برانگیزه اصن من محو میشوم. خانم شایسته چه ذوقی دارین ای جان. همیشه پایه هستن و میگن صد البته انجامش بدیم. پایه همه ایده ها. از ناشناخته ها ترسی ندارین و میگین بریم تو دلش، بریم ببنیم چی میشه. منم میخوام همچین شخصیتی بسازم، با ذوق برم تو دل همه ایده ها چرا که نه !؟ ؛)
یکی یکی ایده ها هم میاد اول کارتن ها و چوب های کوچولو، بعد بنزین، حالا تموم شد اوکی میریم سراغ ایده بعدی ک راحت ترم هست مشعل می گیریم ک سریعتر و راحتر انجام بشه.
به قول شما آدم اگر ادامه بده، درها براش باز میشه باید تکاملی با قدم های کوچیک شروع کرد. مثل خانم شایسته ک با چوب های کوچیک کوچیک باعث استمرار شعله ها شدن.
صبح زیبای پرادایس خدای من، چه هوایی، آسمان تمیییز. خانم شایسته : پرادایس حقشه هرچقدر بهش برسیم حقشه این همه ب ما لذت داده احساس خوب داده هر روز صبح ک پا میشیم این همه زیبایی می بینیم و الان حقشه ک براش این قدم هارو برداریم، اینجارو تمیز کنیم. چه نگاه زیبابینی اگر من در مورد لباس ها کفش ها و ابزاری ک ب من خدمت میکنن همین دید رو داشته باشم شخصیت مثبت نگر و سپاسگزاری در خودم میسازم.و باعث میشه ابزار بیشتر و راحت تری به خدمتم دربیان.چون خدا میگه بنده من تو سپاسگزار بودی پس برتو می افزایم قدردان نعمت هایی ک مسخرت کردم بهت خدمت کنن بودی.
فکر میکردم من باید از انسان ها فقط قدردانی کنم ولی یاد گرفتم من با تمیز و مرتب نگه داشتن لباس ها و ابزاری ک ب من خدمت میکنن شخصیت قدردان تری در خودم می سازم.
استاد : چقدر لذت بخشه وقتی آدم نتیجه کارش رو می بینه. اگر آدم نقطه پایانی رو از اول ببینه چه انگیزه ای میگیره برای ادامه کار. ما همینجوری ب خودمون انگیزه میدادیم میگفتیم عوضش پا میشیم میایم می بینیم اینجا تمیز شده، محوطه باز شده و این انگیزه میداد تا 5 صبح بیدار بمونیم.اون آتیشی ک با شاخه های خشک چند سانتی شروع کردیم درخت هارو پودر کرد.
هر کاری رو فقط باید شروع کنی و ادامه بدی و اصلا کاری نداشته باشی کی تموم میشه الان هرکاری از دست من برمیاد رو انجام بدم و واقعا هم لذت بریدم.
اینم درس داره من باید استارت بزنم شروع کنم، ب طول مسیر کاری نداشته باشم سخت نکنم برا خودم زندگی رو. آسون بگیرم و بگم امروز میتونم چیکار کنم این قدم و بردار و به قدمهای بعدی فکر نکن. و از تجسم نتیجه ب عنوان اهرم لذت استفاده کنم ک بهم انگیزه حرکت بده. و این آهسته قدم برداشتن باعث میشه لذت هم ببریم در طی میسر و سختی نداشته باشه برامون
دیگه برام مثل روز روشنه که این مسیر چقدر مسیر درستیه
مسیر طبیعی زندگیه
و دو تا کامنت منتخب این قسمت حجت رو بر ادم تموم میکنه و بنزین میریزه روی هر شک و تردیدی که از ذهن ممکنه بگذره
اما برای سوختن فقط بنزین کافی نیست!
آتیش لازمه!
آتیش، همون عزم و اراده و استمرار منه در ادامه کار کردن روی خودم، اصلاح باورهام و دیدم نسبت به زندگی. همون پذیرفتن مسئولیت زندگی خودمه. همون مفرد دیدن خودم در جهان اما نترسیدن از این موضوع، بلکه ایمان و اطمینان و توکل داشتن و آرامش داشتن از اینکه من میتونم یه کاری کنم و یه باوری بسازم که با این دیدگاه زندگیم رو تغییر بدم و غنی اش کنم.
میدونین، تفاوت نتایج زندگی با و بدون این تفکر خیلی واضحه، فقط من خیلی موقع ها چشمم رو باز نکردم که ببینم این حجم از تفاوت رو!
تفاوت در همه ابعاد
میزان سلامتی ای که آدم با احساس خوب با باورهای درست داره غیر قابل مقایسه ست با کسی که این تفکر رو نداره.
لذتی که از هر میزان ثروتی که داره، میبره،
آرامشی که داره،
احساس خوبی که نسبت به خودش داره،
ترس هایی که نداره،
دوستان خوب و موقعیت های محشری که توسط خداوند یکتا در زندگیش میباره،
توانایی های مغزی ای که داره،
هوشی که داره،
جایی که زندگی میکنه،
شغلی که به واسطش خودش رو با عشق گسترش میده،
رضایتی که از زندگیش داره،
ماشینی که زیر پاشه،
و در کل در هیچ ابعادی زندگیش حتی قابل مقایسه نیست با بدنه ی جامعه که با هر توجیحی دوری میکنن از تغییر و داشتن این تفکر و به خودشون ظلم میکنن. میگم اونا و نمیگم ما، چون سعی دارم از تفکر بدنه جامعه خودم رو جدا کنم.
خیلی ترس داره، خیلی …
اما احساس میکنم به ایمانی که بعدش خداوند بزرگ در دل من ایجاد میکنه میارزه.
یه درس مهم و بزرگ دیگه هم گرفتم از کامنتهای این فایل
من همیشه فکر میکردم که چی میشه اگه هدایت همیشه نباشه، یا نیاد، یا من متوجه اش نشم، یا به هر دلیلی تنها اهرم حرکت در این مسیر رو نداشته باشم که جریان هدایته،
اینجا جوابمو گرفتم.
مثل این میمونه که من سوار ماشینی بشم که کار کردن روی خودم و باورهای مناسب ساختن و محدودکننده ها رو از بین بردنه، و این مسیر، مسیر تغییر رو طی کنم. این ماشین من رو از گرما، سرما، دور نگه میداره. از طرفی هر چی من خودم بیشتر روش کار میکنم و بهترش میکنم، آپشن های بیشتری به من میده، مالتی مدیا میده، انواع سنسور و رادار میده و چراغی داره که راه رو برام روشن میکنه و من میفهمم باید از اینجا برم.
خب،
من تا کی میدونم که از کجا باید برم؟
تا زمانی که سوار ماشین هستم.
و وقتی که میزنم کنار، ماشین رو خاموش میکنم و پیاده میشم و تک و تنها میفتم توی دشت و بیابون، معلومه که گم میشم!!!!
چون من خودم پیاده شدم، کسی منو مجبور نکرد!
این انتخاب خودم بود.
پس خبر خوب اینه که تا وقتی که من جدی و مستمر روی خودم کار میکنم میتونم از بینهایت آپشنی که اون ماشین به من میده استنفاده کنم. چرا؟
واضحه، چون سوار ماشینم.
اگه سوار ماشین نباشم و به انتخاب خودم پیاده بشم، بله چراغ راهی نخواهم داشت.
پس موضوع انتخاب آگاهانه خود منه و نه هیچ چیز دیگه.
خدایا شکرت
نمیدونین چقدر نسبت به همین چند دقیقه پیش که کامنت نوشتن رو شروع کردم آرام ترم. و این به خاطر اینه که سوییچ رو بهم دادن تا بیام و سوار ماشین بشم، و الان هم چند گام به سمت ماشین برداشتم و بهش نزدیک شدم. برای همینه که آروم ترم و احساسم خیلی بهتره.
خدای بزرگ من شکرت:)
بچه ها
خیلییییییی ازتون ممنونم که میایید و اینقدر ریز و با جزئیات درک خودتون رو کامنت میکنین و مثال های نغز و عالی ای میزنین، که هرکدومش آدم رو زیر و رو میکنه.
امیدوارم خداوند همیشه و همیشه از این جنس درک های عالی و کاربردی و زندگی ساز به هممون ببخشه.
خدایا مرسی که با نشانه ام هدایتم کردی به این فایل فوق العاده.
تو بینظیری…
خدایا شکرت
مرسی استاد مرسی خانم شایسته بابت ایجاد این فضای خوب و مغذی برای هر تغییر مثبتی
چققدر من آتیش روشن کردن تو شب رو دوست دارم..من عااشق صدای جیرجیرک ها صدای تیک تیک سوختن چوب و زیبایی بی انتهای دریاچه تون شدم کههههه
خدای من چقدر میتونه این کار لذت بخش باشه،اینکه فارغ از همه چیز و همه کس فقط بشینی تو سکوت و آرامش شب آتیش بازی کنی..تا صب با آتیش مشغول باشی و لذت ببری از شنیدن صدای تیک تیک چوب موقع سوختن..من خودم عاشق آتیش بازی ام، از اینکه هی خورده چوب پیدا کنم بریزم داخل آتش هیچوقت خسته نمیشم مثل مریم جون
وااقعا رفتار شما دونفر باهم تحسین برانگیزه، تک تک جمله ها و کلماتی که بهم میگید سرشار از عشق و احترام و تحسین همدیگه س و این درس بزرگیه برای من
واای که چقد رنگ مشعل زیبااا بود چقدر رنگ آبی زیبایی داشت، رنگ آتیش هم بینظیر و زیبا بود.. نکاه کردن به آتیش یه جور خاصی به آدم آرامش میده، انگار که تمام خستگی و فکرهای بی ارزشمون هم داره تو آتیش میسوزه و در انتها همونطور که همه چوبا سوخته همه دغدغه های بیخود ماهم میسوزه️
وااای چقد صبح پرادایس زیباااست خدای من
اصلا بینظیره، رنگ دریاچه رنگ آسمون رنگ درخت ها حتی رنگ چوب های کنار در هم واقعا زیبا و عالی بودن
جاانم که چوبا انقد تمیز و مرتب و عالی سوخته بودن، چقد حس قشنگی داشت اینکه اونهمه چوب تبدیل به یه تیکه کوچولو خاکستر شده بودن
رنگ آتیش حتی تو روز هم زیبا و خوشرنگه
و در انتها بازهم عشق صادقانه و پر از احترام و فوق العاده ای که بین شماست واقعا دوست داشتنی و بینظیر و زیباست️
امیدوارم زندگیتون همیشه سرشار از عشق و آرامش و فراوانی های پایان ناپذیر باشه
ممنونم از مریم جان خوش قلبم که از همچنین لحظه های زیبایی برای ما فیلم گرفتن، عاشقتونم️
صدای جیرجیرکها که مدتها است نشنیده ایم مگر در سریالهای زیبای زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا.
آتشی درون فایر پیت. ماموریت امروز سوزاندن کارتنها و شاخ و برگهای اضافه است که با شعله های رقصان زیبایی در حال سوختن هستند و در دل شب نور زیبایی را پراکنده می کند که استاد هم با پاشیدن بنزین بر روی آن آتش را شعله ور تر می سازند و این بنزین را مانند افکار منفی برای ذهن مثال می زنیم که با توجه به نکات منفی می توانیم تا حد نابودی روح و روان پیش رفته و پیروزی ذهن که جایگاه شیطان است را نظاره گر باشیم اما از طرفی دیگر می توان گفت که سوزاندن و در این جا جایگزین کردن افکار مثبت به جای منفی کاری مستلزم صرف انرژی و زمان طولانی است چون این افکار حاصل سالها تکرار در ذهن ما هستند.
شروع صبحی زیبا در پرادایس که شما شب گذشته تا دیر وقت کنار آتش یودیدو اکنون به تماشای آثار آن رفته اید که با تعجب اثری از آن را مشاهده نکرده ولی درخت بالای فایرپیت کمی برگهای آن سوخته بود اما این ظاهر قضیه بود چون در زیر خاکستر هنوز آتش وجود داشت و این هم مانند افکار منفی است که به زمان طولانی نیاز دارد تا اطمینان حاصل شود که باور درستی جایگزین آن شده است این باورها یک شبه به وجود نیامده است که با یک شب سوزاندن به طور کامل نابود شود.
حرکت ابرها در آسمان و برگهای درختان از نسیم ملایمی حکایت می کند که نفس کشیدن را لذت بخش تر کرده است.
“”ببیبنننننن این سریال خیلی انرژیش بالاست اصن ی وضعیتیه ، خوبه که انسان این چرخه رو درک کنه که همه چیز از طبیعت میاد و به طبیعت بر میگرده هیچ چیزی جایی نمیره فقط تغییر شکل میده تا دوباره مفید باشه.
“”وایی چه اتیش بازی جذابی مخصوصا بنزین ریختن روش و از اون بهتر کپسول گاز و شعله افکن که فهمیدم شما چقدررررر مجهز هستید مثله همیشه
“”چه صبح زیبایی در پرادایس دوس دارم ساعت ها بشینم کناره دریاچه و به آب نگا کنم کنم و به جنگل سبززززز پشتش
چه نکته ی مثبتی گفتید که استمرار ورزیدید و با شاخه های چند سانتی اتیش روشن کردید و به درخت های بزرگ رسیدید و نتیجه ی کار هم مشخصه تمیز شدن محیط
به نام خداوند بخشنده مهربانی که در جایی در دوردست ها نیست و نزدیکتر از خودم به من هست…
خدایا شکر بخاطر وجود استاد بینظیرم آقای عباسمنش عزیز
سلام خدمت تمام دوستان همفرکانسی خوبم و خدمت استاد عباسمنش و خانم شایسته گرامی
خیلی خوشحالم که خدا من را هدایت کرد به این سایت سراسر عشق و زیبایی. از روزی که عضو سایت شدم به آرامشی بینظیر رسیدم که نتیجه نزدیکتر شدنم به خداوند مهربان بوده
و اما این قسمت بینظیر از سریال زندگی در بهشت
تحسین میکنم این حس بینظیر و تلاش همراه با عشق و شادی ای که برای حل چالشهای زندگیتان دارید و به راحتی از این چالشها فرصتی میسازید برای لذت بردن و توجه به قسمتهای مثبت کار و این چالش برای شما تبدیل به یک فرصت برای در کنار هم بودن و شاد بودنتان می شود ، خدایا شکر
و خانم شایسته عزیز چقدر خوب تشبیه کردند قانون تکامل رو به سوختن تکه چوبها و اما درس دیگر اینکه انسان در هر کار با علاقه و به تلاش پیش برود و تلاش بکند، ایده های جدید و موقعیت های جدید و اتفاقات خوب برای او رقم خواهد خورد و خداوند هدایتگر او خواهد بود به بهترین و ساده ترین راه ها
همانطور که اول ایده بنزین و بعد ایده مشعل به ذهن شما رسید و اصلا همین ایده سوزاندن چقدر زیباست و در حقیقت همانطور که با سوزاندن چوبهای اضافه و کارتن ها و …
پردایس تمیز تر و مرتب تر میشود ذهن ما انسان ها هم بهشتی است که فقط کافی است به آن توجه کنیم و آشغال هایی که ما را از دیدن این بهشت و درک کردن این بهشت محروم کرده اند را بسوزانیم و آنوقت هست که به شادی آرامش و عشق بینظیر خواهیم رسید و اما زیبایی آتش خدایا سپاس بخاطر این نعمت بینظیر که از زمان انسانهای اولیه معنی بخش و حیات بخش زندگی بوده است.
زیبایی ذغال های آتش واقعا چشم نواز هستند خدایا شکر به راستی که تک تک ذرات این جهان هستی نشانه هایی از وجود مهربانت هستند
و در نهایت صبح زیبا و سرشار از طراوت پردایس و تمیزی و نظم و مرتبی ستودنی پردایس …
من عاشق فضای سبز و طبیعت هستم و اصلا تصورش هم مرا غرق در شادی و آرامش می کند ، درختانی که با عشق و به سبب عشق الهی قد علم کرده اند و رشد کرده اند
خدایا کمک کن که به تک به تک این آگاهی ها عمل کنم و جزئی از زندگیم بشوند تا بتوانم هر روز شادتر، سالمتر، ثروتمندتر و نزدیکتر به تو بشوم
یکی از بهترین نعمت های زندگی من اشنایی با شما دوتا عشق هست خدارو بابت شما خیلی سپاسگذارم….
نکات مثبت قسمت 2 سریال زندگی در بهشت…
اول از همه امروز ک من این ویدیو رو پلی کردم همسرم گفت انگار اینارو قبلا خودمون تجربه کردیم و این فیلم زندگی خودمونه و الان داریم نگاهش میکنیم(اخه ما قبلا یه دور سریال زندگی در بهشت رو دیدیم.)
بعد با خودم گفتم اره دقیقا همینه و چقدر خوشحال شدم برا این حس خوب ک داریم تجربه اش مبکنیم ،حس اینکه ما یه همچین فضایی داریم و این اتیش بازی ها و تجربه هایی ک تو پرادایس اتفاق افتاده.چون شما گفتین هرچی رو ک بتونیم حسش کنیم حتما میتونیم بدستش بیاریم و چقققدر خوشحالم ک تصمیم گرفتم ک این سریال رو دوباره شروع کنم و این حس رو تجربه اش کنم…
اول از همه خدارکشکر میکنم برای فراوانی هایی ک توی این قسمت دیدم مثل فراوانی چوب و درخت ک اینقدر زیادن تصمیم گرفتین برگردونین ب چرخه طبیعت…
مثل فراوانی کارتون ها ک نشان از ازادی مالی شما رو میده ک هر چی دوس دارین رو از امازون سفارش میدین و اینقدر کارتون ها زیاد میشن ک اتیششون میزنین و با اتیش بازی عشق میکنین….
تحسین میکنم عشق و محبت و احترامی که بین شما دوتا عزیز وجود داره ،واقعاااا عشق و احساسی ک پشت کلمه “عاشقتم” گفتن هاتون هست رو میشه قشنگ ادم حسش کرد،درکش کرد و من غرق لذت میشم از این محبت و عشقی ک بینتون هست…
شوخی و خنده هاتون رو خییییلی دوس دارم
از ذوق و شوقتون برای اتیشی ک درست کردین منم ذوق میکنم
توصیف هاس مریم عزیزم اینقدر قشنگ هست ک ادم خودش رو قشنگ میتونه اونجا در اون لحظه احساس کنه با کیفیییت عاللی
هدایت های قدم ب قدمتون قشنگ مشخصه که از چوب های کوچیک شروع شد و شو چوب های بزگ،کارتون ها بعد ایده بنزین و ذوق مریم عزیزم ک همیشه پایه است…
تاریکی مطلق و نور…
زندگی با نور معنا میگیره واقعا همینطوره وقتی ک ب خدا و الهاماتش اعتماد کنیم نوری تو زندگیمون میاد ک تمام تاریکی ها رو از بین میبره فقط کافیه بهش اعتماد کنیم ، مثل شبا ک تو جاده در حال رانندگی هستیم و نور ماشین تا یه جایی از جاده رو نشون میده و بعدش تاریکی مطلقه ک هیچی قابل دیدن نیست ولی ما میریم جلو و ب نور ماشین اعتماد میکنیم و میگیم ک بازم جلوتر رو نشون میده نمیگیم ک نه باید تمام جاده معلوم باشه و بعد من رانندگی میکنم میگیم کم کم جاده معلوم میشه و بعد میبینی ک ب سلامت ب مقصد رسیدی ب خدا هم همینجور باید اعتماو کرد خدا قدم بعدی رو میگه و باید بری جلو تا قدم بعد بهت گفته بشه تا قدم یک رو بر نداری قدم دو بهت گفته نمیشه مثل دوره های دوازده قدم تا قدم یک رو استفاده نکرده باشی اماده قدم دو و سه و … نیستی ….
وااای صحنه ای ک بنزینا رو ریختین چ قددر باحال بود داشتین میگفتین کم کم اتیش میرسه اینجا و بعد بنزین و بوووووم خییلی باحال بود واقعاااا
مایعی ک اتیش میگیره ،چ شعله های قشششنگی درست کرد چ نوووور خووشششرنگی خدای من از اتیشی ک هم برای لذت میشه از استفاده کرد هم برای ذلت چقققدر جالب ک این نگاه منه این دنیای منه ک ب اتیش معنا میده.
این اتیش میتونه هم غذامو درست کنه هم غذارو بسوزونه،هم میتونم کنار این اتیش لذت ببرم از رنگش و نورش و از کمکی ک داره میکنه تا چوب و کارتون های اضافی بسوزن هم میتونم غر بزنم ک گرمه دوده بو گرفتم …پس این منم ک اتیش معنا میدم…
وقتی ک مریم عزیزم گفت ب نظرم خطرناکه دیگ نریز و استاد خوبم با کمی فکر گفت نه حواسم هست شما فقط نترس،استاد ب خودش اعتماد داشت و میدونست ک میتونه از پس شرایط بر بیاد و ب مریم جون هم ب استاد و تجربیاتش اعتماد کرد و این شد ک دوباره استاد بنزین رو ریختن و بعد مشعل رو اوردن …میشد ک مریم جان غر بزنن و بترسن ک نه این کار رو ادامه نده و بترسه و ب ناخواسته توجهه کنه و ناراحتی پیش بیاد و شایداستاد خم دیگ بنزین رو نمیریختن و جرات بیشتر پیدا نمیکردن و مشعل رو نمیاوردن..ولی با اعراض از ناخواسته و توجهه ب خواسته دیدم ک چقدر اتیش بزرگ تر شد و کار سریع تر انجام شد و چ لدت بیشتری رو تجربه کردیم ….
باید یاد بگیرم ک از چیزی ک اذیتم میکنه مثل دود اتیش ک تو چشمم میره با خنده ازش بگذرم
باید یاد بگیرم ک از سوختن برگ ها اینقققدر لذت ببرم و ی چیز شگفت انگیز ببینمش این نگاه ی ادم زیبابین هست ک حتی از سوختن برگ ها اینقدر ذوق میزنه و خوشحال میشه
چقدر ک میگین بنزینمون تموم شد و این صحنه هایی ک داره نشونمون میده خیلی باحاله اینا همش نگاه ی ادم زیبابینه دیگه وگرنه میشد بگی ااا چ حیف کاش تموم نمیشد اگ میزاشتیم برا فردا بنزین بیشتری میگرفتیم و بیشتر حال میداد…دررحالی ک شما از هر چی ک در اون لحظه هست نهایت استفاده و نهایت لذت رو میبرین باید منم ب ذهنم یاد بدم و هر روز یاداور بشم ک زیبایی ها رو ببنین و از ناخواسته ها اعراض کن…
مارک امازون روی کارتون یعنی ازادی مالی،یعنی ازادی مکانی،یعنی ازادی زمانی یعنی اونقدر پول دارین ک هر چی بخواین رو از امازون میتونین سفارش و اونقدر ازادی مکانی دارین و از هرکجا ک هستین میتونین ب این شرکت اُردر بدین و اونقدر ازادی زمانی دارین ک برای هر وسیله کلی زمان رفت و امد و گشتن صرف نمیکننید و براحتی تو خونه سفارش میدین این نشون میده ک شما چقدر ب خواسته هاتون ک ازاد بودن بوده از اول اهمیت میدین و بهش رسیدین و اینکه پیشرفت جهان رو نشون میده ک تو خونه با ی کلیک میتونی ب اندازه کل خونه خرید کنی…
جهان پیصرفت رو دوس داره و استقبال میکنه و ب کسانی ک باعث پیشرفتش میشن کمک میکنه….
شعله ابی مشعل چقققدر قشنگه خدای من یه اتیشه ها ولی چ رنگ هایی داریم میبینم ازش این است خدای فراوانی ها، خدای تنوع ها…
(((اره ادم اگ ادامه بده راه ها همیشه باز میشه)))
چ جمله ای واقعا و من بار ها و بار ها تجربیات زندگیم مهرتایید بر این حرف شماست.یکیش همین تمرکز اگاهانه بر نکات مثبت ،من قبلا این قسمت ها رو دیدم ولی الان هی دارم از دقیقه ب دقیقش نکته برمیدارم از دقیقه ب دقیقش زیبایی ثبت میکنم در حالی ک قبلا جنبه فان داشت برام ولی الان برای تربیت ذهنم ک دارم میبینم و فایل شکارچی نکات مثبت مزید بر علت شد ک شکار کنم نکات مثبت رو و ادامه دادم تا هدایت شدم ب این ایده سریال زندگی در بهشت و ثبت زیبایی هاش…
چقدر جالبه ک تک تک حرف هاتون رو من توی زندگیم تجربه میکنم و هی میگم ببین استاد اینو گفت ببین قانون اینجوریه ببین اثرات عمل ب قانون و تخلف از اون رو ….
خداااایا من عاااشق چمنم..همسرم ک فوتبال میبینه من میشم و از چمن ها لذت میبرم و همیشه میگم این چمن ها کیف میده ادم بره اونجا بشینه هندوانه و خربزه بخوره خخخخ مخصوصا چمن های فوتبال های خارجی خخخخ
فصل بهار پرادایس رو خیییلی دوس دارم با اون زمین بززززرگ و سرسبز چ قققدر خوبختی چققدر زندگی در جریانه واقعاااا…
خدایا شکرت
این قدم های کوچیک کوچیک چوب های کوچیک کوچیک منجر شد ب اتیش بزرگ و تنه درخت نیومدین از همون اول اون تنه درخت رو اتیش نزدین چون اتیش دادنش کار سخت تری هم بود دیگ تا اینکه با چوب های کوچبک اتیش درست کنید و اتیش اونقدر بزرگ بشه ک بشه تنه درخت رو بندازین داخلش اونقت براحتی و ب مرور خودش تا صبح سوخت و هیچی ازش باقی نموند…
خدااای من صبح پرادایییس چچچقدددر خوووبه
زمین پر از چچمن اب دریاچه ک باد میوزه و موج های کوچولو ونرم روی اب درست کرده درخت های زیاااد و سرسبز و بزرگ ک تا چشم کار میکنه درخت هست..
اسمان ابی با اون ابرای قشنگ پنبه ای ک فوق العاده اس فوق العاده ماشین و اروی ک نشون میده صاحب این بهشت تمام زندگیش مثل بهشت براش قایق پدالی ک پارکه کنار دریاچه و خدمت میکنه ب صاحبانش تا از زندگیشون بیشتر و بیشتر لذت ببرن .این همه زیبایی تو یه قاب واقعا شگفت انگیزه بوی هوا و نسیمی ک میوزد رو قشنگ میشه حس،کرد تو این تصویر و اتیشی ک دیشب بود امروز فقط اثاری از اثراتش باقی مونده استاد و مریم عزیزم سهم خودشون رو انجام دادن و بقیه کار ها رو سپردن ب خدا و خدا کارخودش رو خوووب بلده انجام بده..
باید اینقدر ایمانم قوی بشه ک کار هامو بسپرم ب خود خود خدا و من فقط سهم خودم رو انجام بدم و نگران باقی ماجرا نباشم مثل استاد و مریم عزیزم ک با خیال راحت رفتن و خوابیدن و خدا فوت کرد و تمام اون چوب هارو کم کم سوزوند و ناپدید کرد ب قول استاد انگار هیچ وقت هیچ چوبی نبوده…
چقدر میشه درس گرفت واقعا…
ادم تو هر کار فقط باید شروع کنه و ادامه بده و کاری نداشته باشه ک کی تموم میشه و با خودش بگه ک اقا من همین کارایی ک از دستم برمیاد رو انجام میدم و بعد نتیجه رو میبینم ک چ عالی شده این جمله استاد رو باید توتمام مراحل زندگیم انجام بدم واقعا…
منم باید با هر نتیجه ی خوبی ک میگیرم انگیزه ام بیشتر بشه برا ادامه دادن ن اینکه شل کنم مسیر درست رو
مچکرم ازتون استاد خوبم برای این بهشت پر از اگاهی ک خلق کردین…
امروز روز دومیه که تعهد دادم برای ساخت باور روابط عاطفی رویایی و اینجام که به تعهدم عمل کنم
قبل از اینک شروع به دیدن کنم خدای عزیزم به من گفت که کامنت یاسمن عزیز رو بخونم و طوری برام نشونه بود که باورم نمی شد:)
چون منم یه رابطه عاطفی رویایی میخواستم و اتفاقا همین دیروز که پیشش بودم بهش گفتم ما داریم عشقیو تجربه میکنیم که احساس میکنم خیلی آدمایی کمی به این میزان از فوق العادگی رو دارن تجربه میکنن :)
و الان دارم تمرکز میکنم روی هدف مالی و خیلی خوشحالم بابت نشونه ای که خدای عزیزم بهم درمورد خواستم و استقامت ورزیدن بهم داد
عاشقتم خدای دوست داشتنیم که همه جا با منی و همیشه هدایتم میکنی و کمکم میکنی،خیلی خیلی دوست دارم
و دوباره
چشمی که داره تربیت میشه برای دیدن و تحسین روابط عاطفی ، داره بهم نشون میده که ببین،ببین چه روابط قشنگی هست،لبین چقدر رابطشون دوست داشتنیه،ببین میتوان،ببین میشود روابط فوق العاده داشت
خدایا شکرت
خدایا شکرت که ذهنم با دیدن این الگو هایه منطقی و واقعی داره بهش اثبات میشه که میتوان! میتوان روابط عاطفی رویایی تجربه کرد
عاشقتونم واقعا :)
چقدر توی روابط استاد و مریم عزیز اعتماد هست :)
من فهمیدم که چقدر اعتمادم به زندگیم کمه
چقدر نمی تونم بهش اعتماد کنم جایی که باید و فرمونو بدم بهش به جایی که بخوام دو دستی بچسبم و سعی میکنم آگاهانه هر دفعه توی این موضوع بهتر بشم :)
باید بهش اعتماد کنم
جایی که میدونم اون اطلاعات بیشتری داره یا فقط ازم میخواد که بهش اعتماد کنم یا میدونم که یه چیزی میدونه که اینو میگه
فقط بهش اعتماد کنم و اعتماد کنم و اعتماد کنم
و حتی اگه نتیجه اونجوری پیش نرفت که قرار بود
هیچ ناراحتی و … پیش نیاد
و میدونی اعتماد کنم با لبخند
نه با انتظار که حالا که من اعتماد کردم تو بیخود کردی خراب کردی
میدونی چی میگم؟:)
خدایا شکرت بابت این همه زیبایی و لذت و این درک بهتری که به من بخشیدی
..
دو روزه هدایت شدم به انجام اهرم رنج و لذت به روش حل مسئله قسمت سوم
و الان که به ذغال ها نگاه میکردم منو یاد اون لذت های انداخت که مانع انجام اون کار درست میشد
اما اون ها فقط به ظاهر لذتن اما در باطن از آتیش جهنم هم سوزاننده ترن
دقیقا این زیبایی ذغال ها منو یاد همون لذت های اتیشین انداخت که
فقط ظاهرشون زیباست
فقط کافیه بهش دست بدی که از زندگیت پشیمون بشی
و خداروشکر خداروشکر که قبل از اینک نتیجه پنجساله این روند اشتباهمو ببینم ،فعمیدم دارم تو چه آتیشی دست و پا میزنم و خودمو ازش کشیدم بیرون
الهی شکرت
خدایا شکرت
چقدر تحسین خوبه
چقدر تحسین کردن رابطه رو قشنگ و زیبا میکنه
چقدر حال هردوتارو بهتر میکنه
چقدر اون رابطه رو مستحکم تر،بهتر،رویایی تر و دوست داشتنی تر میکنه
خدا رو صد هزار مرتبه شکر به خاطر این همه زیبایی و عشق ️
مدتهاست که پا روی ترس هام گذاشتم. می ترسیدم از اینکه کسب و کار خودم رو راه بندازم. اما ادامه دادم و از فروردین همین امسال به لطف خدای مهربان تونستم به صورت کامل سایتم رو افتتاح کنم.
محصول اولم رو یک ماهه تولید کرده بودم که بلافاصله روی سایتم گذاشتم و الان در حال تولید محصول بعدیم هستم. اما محصول دومم به حدود سه ماه زمان نیاز داره برای تولید شدن.
این روزها خیلی نیاز داشتم به یک فایل انگیزه بخش.
دوره ی عزت نفس رو گوش کردم.
جلسه ی اول روانشناسی ثروت 1 رو گوش کردم.
ولی انگار اون چیزی که میخواستم رو دریافت نمیکردم.
گفتم بذار شروع کنم و دوباره زندگی در بهشت رو ببینم. چون احساس فوق العاده ای نسبت بهش دارم.
قسمت اول تموم شد و نوبت قسمت دوم رسید. وسط آتیش زدن چوب ها استاد به مریم جان گفتن این آتیش به خاطر استقامت ورزیدن شما درست شد!
این دقیقا همون جمله ای بود که من نیاز داشتم بشنوم.
من باید استقامت بورزم.
مهم نیست اگه تعهد دادم تا 17 آبان درآمدم رو سه برابر کنم و هنوز درآمدم صفره.
مهم اینه که من استقامت بورزم.
مهم نیست اگه پکیج دومم سه ماه دیگه آماده میشه.
مهم اینه که من ادامه بدم.
نتایج بالاخره اتفاق میفته و من این رو میدونم.
این رو میدونم چون هر چیزی که از خدای خودم خواستم رو بهم داده.
من رابطه ی عاشقانه می خواستم و الان غرق در یک عشق دو طرفه هستم.
من سلامتی میخواستم و الان سردرد نمیشم، قلبم تیر نمیکشه، توی خواب حملات پنیک بهم دست نمیده، موقع هیجان دست و بدنم نمیلرزه و میبینم دارم در تمام زمینه ها بهتر و بهتر میشم.
من می خواستم مستقل باشم و الان هیچگونه احساس وابستگی به هیچکس ندارم. اگر احساسی هست فقط و فقط از سر عشقه نه وابستگی.
من میخواستم زندگیم رو بهشت کنم و الان این آرامشی که به لطف خدای مهربان هر ثانیه در زندگیم جاریه برای من حکم بهشت رو داره.
می خواستم به ترسم از تاریکی غلبه کنم و الان شب که میشه هیچ چراغی روشن نمیکنم و فقط نور تلویزیونی که توش سریال زندگی در بهشت رو میبینم هست.
من تبدیل شدم به یک انسان کاملا متفاوت.
من خود قبلیم رو نمیشناسم.
چرا تبدیل به این آدم شدم؟
چون برای رسیدن به خواسته هام استقامت ورزیدم.
خواسته ی مالی من هم اجابت میشه. فقط باید به ذات عجول انسانیم غلبه کنم و ایمانم رو در عمل به خدای خودم نشون بدم.
بهش ثابت کنم چقدر به غیب ایمان دارم.
ثابت کنم با اینکه این همه کار کردم ولی از نظر مالی هیچ نتیجه ای عایدم نشده، بازم ادامه میدم و استقامت می ورزم. چون:
به یقین کسانی که گفتند: «پروردگار ما خداوند یگانه است!» سپس استقامت کردند، فرشتگان بر آنان نازل میشوند که: «نترسید و غمگین مباشید، و بشارت باد بر شما به آن بهشتی که به شما وعده داده شده است!»
من تعهد داده بودم و یک بار توی دفترم نوشته و امضاش کرده بودم. اما فقط همون یک بار بود.
حدود ده روز پیش یکی از عزیزانم که تعهد داده بود، به بیشتر از اون درآمدی که می خواست رسید. بهم گفت هر روز در مورد تعهدش می نوشته. بهم پیشنهاد داد که من هم بنویسم.
از حدود ده روز پیش که شروع کردم به نوشتن تعهدم، همه چیز خیلی متفاوت تر شده. قلب و روحم امیدوارتر از همیشه است. روزی چندین بار می نویسم و تعهد میدم و با خدا حرف میزنم. حالم خیلی خیلی عالی شده.
می دونم به زودی به اون چیزی که می خوام میرسم. فقط باید استقامت بورزم.
خدا رو صد هزار مرتبه شکر.
زندگی در بهشت فوق العاده است.
یک دوره ی رایگانه که نحوه ی رسیدن به خواسته ها رو به صورت عملی بیان میکنه.
به خاطر همه چیز سپاسگزارم.
خدا رو شکر میکنم که من رو در این مسیر پر از نعمت و برکت قرار داد.
قلبم گرمه.
خدا پیشمه.
صد هزار مرتبه شکر
استاد جان و مریم جان عزیزم ازتون بی نهایت سپاسگزارم
سلام قسمت 2 زندگی در بهشت
وای خدا استاد من قربون این ذوق هاتون برم، چقدر رابطه تون تحسین برانگیزه اصن من محو میشوم. خانم شایسته چه ذوقی دارین ای جان. همیشه پایه هستن و میگن صد البته انجامش بدیم. پایه همه ایده ها. از ناشناخته ها ترسی ندارین و میگین بریم تو دلش، بریم ببنیم چی میشه. منم میخوام همچین شخصیتی بسازم، با ذوق برم تو دل همه ایده ها چرا که نه !؟ ؛)
یکی یکی ایده ها هم میاد اول کارتن ها و چوب های کوچولو، بعد بنزین، حالا تموم شد اوکی میریم سراغ ایده بعدی ک راحت ترم هست مشعل می گیریم ک سریعتر و راحتر انجام بشه.
به قول شما آدم اگر ادامه بده، درها براش باز میشه باید تکاملی با قدم های کوچیک شروع کرد. مثل خانم شایسته ک با چوب های کوچیک کوچیک باعث استمرار شعله ها شدن.
صبح زیبای پرادایس خدای من، چه هوایی، آسمان تمیییز. خانم شایسته : پرادایس حقشه هرچقدر بهش برسیم حقشه این همه ب ما لذت داده احساس خوب داده هر روز صبح ک پا میشیم این همه زیبایی می بینیم و الان حقشه ک براش این قدم هارو برداریم، اینجارو تمیز کنیم. چه نگاه زیبابینی اگر من در مورد لباس ها کفش ها و ابزاری ک ب من خدمت میکنن همین دید رو داشته باشم شخصیت مثبت نگر و سپاسگزاری در خودم میسازم.و باعث میشه ابزار بیشتر و راحت تری به خدمتم دربیان.چون خدا میگه بنده من تو سپاسگزار بودی پس برتو می افزایم قدردان نعمت هایی ک مسخرت کردم بهت خدمت کنن بودی.
فکر میکردم من باید از انسان ها فقط قدردانی کنم ولی یاد گرفتم من با تمیز و مرتب نگه داشتن لباس ها و ابزاری ک ب من خدمت میکنن شخصیت قدردان تری در خودم می سازم.
استاد : چقدر لذت بخشه وقتی آدم نتیجه کارش رو می بینه. اگر آدم نقطه پایانی رو از اول ببینه چه انگیزه ای میگیره برای ادامه کار. ما همینجوری ب خودمون انگیزه میدادیم میگفتیم عوضش پا میشیم میایم می بینیم اینجا تمیز شده، محوطه باز شده و این انگیزه میداد تا 5 صبح بیدار بمونیم.اون آتیشی ک با شاخه های خشک چند سانتی شروع کردیم درخت هارو پودر کرد.
هر کاری رو فقط باید شروع کنی و ادامه بدی و اصلا کاری نداشته باشی کی تموم میشه الان هرکاری از دست من برمیاد رو انجام بدم و واقعا هم لذت بریدم.
اینم درس داره من باید استارت بزنم شروع کنم، ب طول مسیر کاری نداشته باشم سخت نکنم برا خودم زندگی رو. آسون بگیرم و بگم امروز میتونم چیکار کنم این قدم و بردار و به قدمهای بعدی فکر نکن. و از تجسم نتیجه ب عنوان اهرم لذت استفاده کنم ک بهم انگیزه حرکت بده. و این آهسته قدم برداشتن باعث میشه لذت هم ببریم در طی میسر و سختی نداشته باشه برامون
سپاسگزارم استادان عزیزم بابت تهیه این فایل
سلام به همه دوستان عزیزم
روز دوازدهم
دیگه برام مثل روز روشنه که این مسیر چقدر مسیر درستیه
مسیر طبیعی زندگیه
و دو تا کامنت منتخب این قسمت حجت رو بر ادم تموم میکنه و بنزین میریزه روی هر شک و تردیدی که از ذهن ممکنه بگذره
اما برای سوختن فقط بنزین کافی نیست!
آتیش لازمه!
آتیش، همون عزم و اراده و استمرار منه در ادامه کار کردن روی خودم، اصلاح باورهام و دیدم نسبت به زندگی. همون پذیرفتن مسئولیت زندگی خودمه. همون مفرد دیدن خودم در جهان اما نترسیدن از این موضوع، بلکه ایمان و اطمینان و توکل داشتن و آرامش داشتن از اینکه من میتونم یه کاری کنم و یه باوری بسازم که با این دیدگاه زندگیم رو تغییر بدم و غنی اش کنم.
میدونین، تفاوت نتایج زندگی با و بدون این تفکر خیلی واضحه، فقط من خیلی موقع ها چشمم رو باز نکردم که ببینم این حجم از تفاوت رو!
تفاوت در همه ابعاد
میزان سلامتی ای که آدم با احساس خوب با باورهای درست داره غیر قابل مقایسه ست با کسی که این تفکر رو نداره.
لذتی که از هر میزان ثروتی که داره، میبره،
آرامشی که داره،
احساس خوبی که نسبت به خودش داره،
ترس هایی که نداره،
دوستان خوب و موقعیت های محشری که توسط خداوند یکتا در زندگیش میباره،
توانایی های مغزی ای که داره،
هوشی که داره،
جایی که زندگی میکنه،
شغلی که به واسطش خودش رو با عشق گسترش میده،
رضایتی که از زندگیش داره،
ماشینی که زیر پاشه،
و در کل در هیچ ابعادی زندگیش حتی قابل مقایسه نیست با بدنه ی جامعه که با هر توجیحی دوری میکنن از تغییر و داشتن این تفکر و به خودشون ظلم میکنن. میگم اونا و نمیگم ما، چون سعی دارم از تفکر بدنه جامعه خودم رو جدا کنم.
خیلی ترس داره، خیلی …
اما احساس میکنم به ایمانی که بعدش خداوند بزرگ در دل من ایجاد میکنه میارزه.
یه درس مهم و بزرگ دیگه هم گرفتم از کامنتهای این فایل
من همیشه فکر میکردم که چی میشه اگه هدایت همیشه نباشه، یا نیاد، یا من متوجه اش نشم، یا به هر دلیلی تنها اهرم حرکت در این مسیر رو نداشته باشم که جریان هدایته،
اینجا جوابمو گرفتم.
مثل این میمونه که من سوار ماشینی بشم که کار کردن روی خودم و باورهای مناسب ساختن و محدودکننده ها رو از بین بردنه، و این مسیر، مسیر تغییر رو طی کنم. این ماشین من رو از گرما، سرما، دور نگه میداره. از طرفی هر چی من خودم بیشتر روش کار میکنم و بهترش میکنم، آپشن های بیشتری به من میده، مالتی مدیا میده، انواع سنسور و رادار میده و چراغی داره که راه رو برام روشن میکنه و من میفهمم باید از اینجا برم.
خب،
من تا کی میدونم که از کجا باید برم؟
تا زمانی که سوار ماشین هستم.
و وقتی که میزنم کنار، ماشین رو خاموش میکنم و پیاده میشم و تک و تنها میفتم توی دشت و بیابون، معلومه که گم میشم!!!!
چون من خودم پیاده شدم، کسی منو مجبور نکرد!
این انتخاب خودم بود.
پس خبر خوب اینه که تا وقتی که من جدی و مستمر روی خودم کار میکنم میتونم از بینهایت آپشنی که اون ماشین به من میده استنفاده کنم. چرا؟
واضحه، چون سوار ماشینم.
اگه سوار ماشین نباشم و به انتخاب خودم پیاده بشم، بله چراغ راهی نخواهم داشت.
پس موضوع انتخاب آگاهانه خود منه و نه هیچ چیز دیگه.
خدایا شکرت
نمیدونین چقدر نسبت به همین چند دقیقه پیش که کامنت نوشتن رو شروع کردم آرام ترم. و این به خاطر اینه که سوییچ رو بهم دادن تا بیام و سوار ماشین بشم، و الان هم چند گام به سمت ماشین برداشتم و بهش نزدیک شدم. برای همینه که آروم ترم و احساسم خیلی بهتره.
خدای بزرگ من شکرت:)
بچه ها
خیلییییییی ازتون ممنونم که میایید و اینقدر ریز و با جزئیات درک خودتون رو کامنت میکنین و مثال های نغز و عالی ای میزنین، که هرکدومش آدم رو زیر و رو میکنه.
امیدوارم خداوند همیشه و همیشه از این جنس درک های عالی و کاربردی و زندگی ساز به هممون ببخشه.
خدایا مرسی که با نشانه ام هدایتم کردی به این فایل فوق العاده.
تو بینظیری…
خدایا شکرت
مرسی استاد مرسی خانم شایسته بابت ایجاد این فضای خوب و مغذی برای هر تغییر مثبتی
شاد باشین و پر از نشاط؛)))
سلاام به دوستان و استاد عزیز و مریم جان عزیزم
چققدر من آتیش روشن کردن تو شب رو دوست دارم..من عااشق صدای جیرجیرک ها صدای تیک تیک سوختن چوب و زیبایی بی انتهای دریاچه تون شدم کههههه
خدای من چقدر میتونه این کار لذت بخش باشه،اینکه فارغ از همه چیز و همه کس فقط بشینی تو سکوت و آرامش شب آتیش بازی کنی..تا صب با آتیش مشغول باشی و لذت ببری از شنیدن صدای تیک تیک چوب موقع سوختن..من خودم عاشق آتیش بازی ام، از اینکه هی خورده چوب پیدا کنم بریزم داخل آتش هیچوقت خسته نمیشم مثل مریم جون
وااقعا رفتار شما دونفر باهم تحسین برانگیزه، تک تک جمله ها و کلماتی که بهم میگید سرشار از عشق و احترام و تحسین همدیگه س و این درس بزرگیه برای من
واای که چقد رنگ مشعل زیبااا بود چقدر رنگ آبی زیبایی داشت، رنگ آتیش هم بینظیر و زیبا بود.. نکاه کردن به آتیش یه جور خاصی به آدم آرامش میده، انگار که تمام خستگی و فکرهای بی ارزشمون هم داره تو آتیش میسوزه و در انتها همونطور که همه چوبا سوخته همه دغدغه های بیخود ماهم میسوزه️
وااای چقد صبح پرادایس زیباااست خدای من
اصلا بینظیره، رنگ دریاچه رنگ آسمون رنگ درخت ها حتی رنگ چوب های کنار در هم واقعا زیبا و عالی بودن
جاانم که چوبا انقد تمیز و مرتب و عالی سوخته بودن، چقد حس قشنگی داشت اینکه اونهمه چوب تبدیل به یه تیکه کوچولو خاکستر شده بودن
رنگ آتیش حتی تو روز هم زیبا و خوشرنگه
و در انتها بازهم عشق صادقانه و پر از احترام و فوق العاده ای که بین شماست واقعا دوست داشتنی و بینظیر و زیباست️
امیدوارم زندگیتون همیشه سرشار از عشق و آرامش و فراوانی های پایان ناپذیر باشه
ممنونم از مریم جان خوش قلبم که از همچنین لحظه های زیبایی برای ما فیلم گرفتن، عاشقتونم️
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
صدای جیرجیرکها که مدتها است نشنیده ایم مگر در سریالهای زیبای زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا.
آتشی درون فایر پیت. ماموریت امروز سوزاندن کارتنها و شاخ و برگهای اضافه است که با شعله های رقصان زیبایی در حال سوختن هستند و در دل شب نور زیبایی را پراکنده می کند که استاد هم با پاشیدن بنزین بر روی آن آتش را شعله ور تر می سازند و این بنزین را مانند افکار منفی برای ذهن مثال می زنیم که با توجه به نکات منفی می توانیم تا حد نابودی روح و روان پیش رفته و پیروزی ذهن که جایگاه شیطان است را نظاره گر باشیم اما از طرفی دیگر می توان گفت که سوزاندن و در این جا جایگزین کردن افکار مثبت به جای منفی کاری مستلزم صرف انرژی و زمان طولانی است چون این افکار حاصل سالها تکرار در ذهن ما هستند.
شروع صبحی زیبا در پرادایس که شما شب گذشته تا دیر وقت کنار آتش یودیدو اکنون به تماشای آثار آن رفته اید که با تعجب اثری از آن را مشاهده نکرده ولی درخت بالای فایرپیت کمی برگهای آن سوخته بود اما این ظاهر قضیه بود چون در زیر خاکستر هنوز آتش وجود داشت و این هم مانند افکار منفی است که به زمان طولانی نیاز دارد تا اطمینان حاصل شود که باور درستی جایگزین آن شده است این باورها یک شبه به وجود نیامده است که با یک شب سوزاندن به طور کامل نابود شود.
حرکت ابرها در آسمان و برگهای درختان از نسیم ملایمی حکایت می کند که نفس کشیدن را لذت بخش تر کرده است.
خدایا شکرت
عاشقتونیم
سلامممم استاد عزیز و مریم جان
“”ببیبنننننن این سریال خیلی انرژیش بالاست اصن ی وضعیتیه ، خوبه که انسان این چرخه رو درک کنه که همه چیز از طبیعت میاد و به طبیعت بر میگرده هیچ چیزی جایی نمیره فقط تغییر شکل میده تا دوباره مفید باشه.
“”وایی چه اتیش بازی جذابی مخصوصا بنزین ریختن روش و از اون بهتر کپسول گاز و شعله افکن که فهمیدم شما چقدررررر مجهز هستید مثله همیشه
“”چه صبح زیبایی در پرادایس دوس دارم ساعت ها بشینم کناره دریاچه و به آب نگا کنم کنم و به جنگل سبززززز پشتش
چه نکته ی مثبتی گفتید که استمرار ورزیدید و با شاخه های چند سانتی اتیش روشن کردید و به درخت های بزرگ رسیدید و نتیجه ی کار هم مشخصه تمیز شدن محیط
خدایا شکرت از ای همه زیبایی
به نام خداوند بخشنده مهربانی که در جایی در دوردست ها نیست و نزدیکتر از خودم به من هست…
خدایا شکر بخاطر وجود استاد بینظیرم آقای عباسمنش عزیز
سلام خدمت تمام دوستان همفرکانسی خوبم و خدمت استاد عباسمنش و خانم شایسته گرامی
خیلی خوشحالم که خدا من را هدایت کرد به این سایت سراسر عشق و زیبایی. از روزی که عضو سایت شدم به آرامشی بینظیر رسیدم که نتیجه نزدیکتر شدنم به خداوند مهربان بوده
و اما این قسمت بینظیر از سریال زندگی در بهشت
تحسین میکنم این حس بینظیر و تلاش همراه با عشق و شادی ای که برای حل چالشهای زندگیتان دارید و به راحتی از این چالشها فرصتی میسازید برای لذت بردن و توجه به قسمتهای مثبت کار و این چالش برای شما تبدیل به یک فرصت برای در کنار هم بودن و شاد بودنتان می شود ، خدایا شکر
و خانم شایسته عزیز چقدر خوب تشبیه کردند قانون تکامل رو به سوختن تکه چوبها و اما درس دیگر اینکه انسان در هر کار با علاقه و به تلاش پیش برود و تلاش بکند، ایده های جدید و موقعیت های جدید و اتفاقات خوب برای او رقم خواهد خورد و خداوند هدایتگر او خواهد بود به بهترین و ساده ترین راه ها
همانطور که اول ایده بنزین و بعد ایده مشعل به ذهن شما رسید و اصلا همین ایده سوزاندن چقدر زیباست و در حقیقت همانطور که با سوزاندن چوبهای اضافه و کارتن ها و …
پردایس تمیز تر و مرتب تر میشود ذهن ما انسان ها هم بهشتی است که فقط کافی است به آن توجه کنیم و آشغال هایی که ما را از دیدن این بهشت و درک کردن این بهشت محروم کرده اند را بسوزانیم و آنوقت هست که به شادی آرامش و عشق بینظیر خواهیم رسید و اما زیبایی آتش خدایا سپاس بخاطر این نعمت بینظیر که از زمان انسانهای اولیه معنی بخش و حیات بخش زندگی بوده است.
زیبایی ذغال های آتش واقعا چشم نواز هستند خدایا شکر به راستی که تک تک ذرات این جهان هستی نشانه هایی از وجود مهربانت هستند
و در نهایت صبح زیبا و سرشار از طراوت پردایس و تمیزی و نظم و مرتبی ستودنی پردایس …
من عاشق فضای سبز و طبیعت هستم و اصلا تصورش هم مرا غرق در شادی و آرامش می کند ، درختانی که با عشق و به سبب عشق الهی قد علم کرده اند و رشد کرده اند
خدایا کمک کن که به تک به تک این آگاهی ها عمل کنم و جزئی از زندگیم بشوند تا بتوانم هر روز شادتر، سالمتر، ثروتمندتر و نزدیکتر به تو بشوم
خدایا شکرت
استاد خوبم و مریم عزیزم سلام
یکی از بهترین نعمت های زندگی من اشنایی با شما دوتا عشق هست خدارو بابت شما خیلی سپاسگذارم….
نکات مثبت قسمت 2 سریال زندگی در بهشت…
اول از همه امروز ک من این ویدیو رو پلی کردم همسرم گفت انگار اینارو قبلا خودمون تجربه کردیم و این فیلم زندگی خودمونه و الان داریم نگاهش میکنیم(اخه ما قبلا یه دور سریال زندگی در بهشت رو دیدیم.)
بعد با خودم گفتم اره دقیقا همینه و چقدر خوشحال شدم برا این حس خوب ک داریم تجربه اش مبکنیم ،حس اینکه ما یه همچین فضایی داریم و این اتیش بازی ها و تجربه هایی ک تو پرادایس اتفاق افتاده.چون شما گفتین هرچی رو ک بتونیم حسش کنیم حتما میتونیم بدستش بیاریم و چقققدر خوشحالم ک تصمیم گرفتم ک این سریال رو دوباره شروع کنم و این حس رو تجربه اش کنم…
اول از همه خدارکشکر میکنم برای فراوانی هایی ک توی این قسمت دیدم مثل فراوانی چوب و درخت ک اینقدر زیادن تصمیم گرفتین برگردونین ب چرخه طبیعت…
مثل فراوانی کارتون ها ک نشان از ازادی مالی شما رو میده ک هر چی دوس دارین رو از امازون سفارش میدین و اینقدر کارتون ها زیاد میشن ک اتیششون میزنین و با اتیش بازی عشق میکنین….
تحسین میکنم عشق و محبت و احترامی که بین شما دوتا عزیز وجود داره ،واقعاااا عشق و احساسی ک پشت کلمه “عاشقتم” گفتن هاتون هست رو میشه قشنگ ادم حسش کرد،درکش کرد و من غرق لذت میشم از این محبت و عشقی ک بینتون هست…
شوخی و خنده هاتون رو خییییلی دوس دارم
از ذوق و شوقتون برای اتیشی ک درست کردین منم ذوق میکنم
توصیف هاس مریم عزیزم اینقدر قشنگ هست ک ادم خودش رو قشنگ میتونه اونجا در اون لحظه احساس کنه با کیفیییت عاللی
هدایت های قدم ب قدمتون قشنگ مشخصه که از چوب های کوچیک شروع شد و شو چوب های بزگ،کارتون ها بعد ایده بنزین و ذوق مریم عزیزم ک همیشه پایه است…
تاریکی مطلق و نور…
زندگی با نور معنا میگیره واقعا همینطوره وقتی ک ب خدا و الهاماتش اعتماد کنیم نوری تو زندگیمون میاد ک تمام تاریکی ها رو از بین میبره فقط کافیه بهش اعتماد کنیم ، مثل شبا ک تو جاده در حال رانندگی هستیم و نور ماشین تا یه جایی از جاده رو نشون میده و بعدش تاریکی مطلقه ک هیچی قابل دیدن نیست ولی ما میریم جلو و ب نور ماشین اعتماد میکنیم و میگیم ک بازم جلوتر رو نشون میده نمیگیم ک نه باید تمام جاده معلوم باشه و بعد من رانندگی میکنم میگیم کم کم جاده معلوم میشه و بعد میبینی ک ب سلامت ب مقصد رسیدی ب خدا هم همینجور باید اعتماو کرد خدا قدم بعدی رو میگه و باید بری جلو تا قدم بعد بهت گفته بشه تا قدم یک رو بر نداری قدم دو بهت گفته نمیشه مثل دوره های دوازده قدم تا قدم یک رو استفاده نکرده باشی اماده قدم دو و سه و … نیستی ….
وااای صحنه ای ک بنزینا رو ریختین چ قددر باحال بود داشتین میگفتین کم کم اتیش میرسه اینجا و بعد بنزین و بوووووم خییلی باحال بود واقعاااا
مایعی ک اتیش میگیره ،چ شعله های قشششنگی درست کرد چ نوووور خووشششرنگی خدای من از اتیشی ک هم برای لذت میشه از استفاده کرد هم برای ذلت چقققدر جالب ک این نگاه منه این دنیای منه ک ب اتیش معنا میده.
این اتیش میتونه هم غذامو درست کنه هم غذارو بسوزونه،هم میتونم کنار این اتیش لذت ببرم از رنگش و نورش و از کمکی ک داره میکنه تا چوب و کارتون های اضافی بسوزن هم میتونم غر بزنم ک گرمه دوده بو گرفتم …پس این منم ک اتیش معنا میدم…
وقتی ک مریم عزیزم گفت ب نظرم خطرناکه دیگ نریز و استاد خوبم با کمی فکر گفت نه حواسم هست شما فقط نترس،استاد ب خودش اعتماد داشت و میدونست ک میتونه از پس شرایط بر بیاد و ب مریم جون هم ب استاد و تجربیاتش اعتماد کرد و این شد ک دوباره استاد بنزین رو ریختن و بعد مشعل رو اوردن …میشد ک مریم جان غر بزنن و بترسن ک نه این کار رو ادامه نده و بترسه و ب ناخواسته توجهه کنه و ناراحتی پیش بیاد و شایداستاد خم دیگ بنزین رو نمیریختن و جرات بیشتر پیدا نمیکردن و مشعل رو نمیاوردن..ولی با اعراض از ناخواسته و توجهه ب خواسته دیدم ک چقدر اتیش بزرگ تر شد و کار سریع تر انجام شد و چ لدت بیشتری رو تجربه کردیم ….
باید یاد بگیرم ک از چیزی ک اذیتم میکنه مثل دود اتیش ک تو چشمم میره با خنده ازش بگذرم
باید یاد بگیرم ک از سوختن برگ ها اینقققدر لذت ببرم و ی چیز شگفت انگیز ببینمش این نگاه ی ادم زیبابین هست ک حتی از سوختن برگ ها اینقدر ذوق میزنه و خوشحال میشه
چقدر ک میگین بنزینمون تموم شد و این صحنه هایی ک داره نشونمون میده خیلی باحاله اینا همش نگاه ی ادم زیبابینه دیگه وگرنه میشد بگی ااا چ حیف کاش تموم نمیشد اگ میزاشتیم برا فردا بنزین بیشتری میگرفتیم و بیشتر حال میداد…دررحالی ک شما از هر چی ک در اون لحظه هست نهایت استفاده و نهایت لذت رو میبرین باید منم ب ذهنم یاد بدم و هر روز یاداور بشم ک زیبایی ها رو ببنین و از ناخواسته ها اعراض کن…
مارک امازون روی کارتون یعنی ازادی مالی،یعنی ازادی مکانی،یعنی ازادی زمانی یعنی اونقدر پول دارین ک هر چی بخواین رو از امازون میتونین سفارش و اونقدر ازادی مکانی دارین و از هرکجا ک هستین میتونین ب این شرکت اُردر بدین و اونقدر ازادی زمانی دارین ک برای هر وسیله کلی زمان رفت و امد و گشتن صرف نمیکننید و براحتی تو خونه سفارش میدین این نشون میده ک شما چقدر ب خواسته هاتون ک ازاد بودن بوده از اول اهمیت میدین و بهش رسیدین و اینکه پیشرفت جهان رو نشون میده ک تو خونه با ی کلیک میتونی ب اندازه کل خونه خرید کنی…
جهان پیصرفت رو دوس داره و استقبال میکنه و ب کسانی ک باعث پیشرفتش میشن کمک میکنه….
شعله ابی مشعل چقققدر قشنگه خدای من یه اتیشه ها ولی چ رنگ هایی داریم میبینم ازش این است خدای فراوانی ها، خدای تنوع ها…
(((اره ادم اگ ادامه بده راه ها همیشه باز میشه)))
چ جمله ای واقعا و من بار ها و بار ها تجربیات زندگیم مهرتایید بر این حرف شماست.یکیش همین تمرکز اگاهانه بر نکات مثبت ،من قبلا این قسمت ها رو دیدم ولی الان هی دارم از دقیقه ب دقیقش نکته برمیدارم از دقیقه ب دقیقش زیبایی ثبت میکنم در حالی ک قبلا جنبه فان داشت برام ولی الان برای تربیت ذهنم ک دارم میبینم و فایل شکارچی نکات مثبت مزید بر علت شد ک شکار کنم نکات مثبت رو و ادامه دادم تا هدایت شدم ب این ایده سریال زندگی در بهشت و ثبت زیبایی هاش…
چقدر جالبه ک تک تک حرف هاتون رو من توی زندگیم تجربه میکنم و هی میگم ببین استاد اینو گفت ببین قانون اینجوریه ببین اثرات عمل ب قانون و تخلف از اون رو ….
خداااایا من عاااشق چمنم..همسرم ک فوتبال میبینه من میشم و از چمن ها لذت میبرم و همیشه میگم این چمن ها کیف میده ادم بره اونجا بشینه هندوانه و خربزه بخوره خخخخ مخصوصا چمن های فوتبال های خارجی خخخخ
فصل بهار پرادایس رو خیییلی دوس دارم با اون زمین بززززرگ و سرسبز چ قققدر خوبختی چققدر زندگی در جریانه واقعاااا…
خدایا شکرت
این قدم های کوچیک کوچیک چوب های کوچیک کوچیک منجر شد ب اتیش بزرگ و تنه درخت نیومدین از همون اول اون تنه درخت رو اتیش نزدین چون اتیش دادنش کار سخت تری هم بود دیگ تا اینکه با چوب های کوچبک اتیش درست کنید و اتیش اونقدر بزرگ بشه ک بشه تنه درخت رو بندازین داخلش اونقت براحتی و ب مرور خودش تا صبح سوخت و هیچی ازش باقی نموند…
خدااای من صبح پرادایییس چچچقدددر خوووبه
زمین پر از چچمن اب دریاچه ک باد میوزه و موج های کوچولو ونرم روی اب درست کرده درخت های زیاااد و سرسبز و بزرگ ک تا چشم کار میکنه درخت هست..
اسمان ابی با اون ابرای قشنگ پنبه ای ک فوق العاده اس فوق العاده ماشین و اروی ک نشون میده صاحب این بهشت تمام زندگیش مثل بهشت براش قایق پدالی ک پارکه کنار دریاچه و خدمت میکنه ب صاحبانش تا از زندگیشون بیشتر و بیشتر لذت ببرن .این همه زیبایی تو یه قاب واقعا شگفت انگیزه بوی هوا و نسیمی ک میوزد رو قشنگ میشه حس،کرد تو این تصویر و اتیشی ک دیشب بود امروز فقط اثاری از اثراتش باقی مونده استاد و مریم عزیزم سهم خودشون رو انجام دادن و بقیه کار ها رو سپردن ب خدا و خدا کارخودش رو خوووب بلده انجام بده..
باید اینقدر ایمانم قوی بشه ک کار هامو بسپرم ب خود خود خدا و من فقط سهم خودم رو انجام بدم و نگران باقی ماجرا نباشم مثل استاد و مریم عزیزم ک با خیال راحت رفتن و خوابیدن و خدا فوت کرد و تمام اون چوب هارو کم کم سوزوند و ناپدید کرد ب قول استاد انگار هیچ وقت هیچ چوبی نبوده…
چقدر میشه درس گرفت واقعا…
ادم تو هر کار فقط باید شروع کنه و ادامه بده و کاری نداشته باشه ک کی تموم میشه و با خودش بگه ک اقا من همین کارایی ک از دستم برمیاد رو انجام میدم و بعد نتیجه رو میبینم ک چ عالی شده این جمله استاد رو باید توتمام مراحل زندگیم انجام بدم واقعا…
منم باید با هر نتیجه ی خوبی ک میگیرم انگیزه ام بیشتر بشه برا ادامه دادن ن اینکه شل کنم مسیر درست رو
مچکرم ازتون استاد خوبم برای این بهشت پر از اگاهی ک خلق کردین…
روز سوم عمل به تعهد :)
خدایا شکرت
از اونجا که قسمت دوم کامل ندیدم
گفتم بیام که کاملش کنم
و زمانی که مریم عزیز گفت دیگه داشت صبح میشد و ما رفتیم خوابیدیم
و دیدم که صبح شده
خدا بهم یک وحی فوق العاده کرد :)
بهم گفت
همون خدایی که شب رو روز میکنه بدون نیاز باشه تو کاری انجام بدی،همون روابط تورو درست و هماهنگ میکنه
بعد بهم گفت
همون خدایی که تو خوابیو شبو روز میکنه
بدون اینک نیاز باشه تو کاری انجام بدی
همون همه چیو دلخواهت میکنه
زمانی که فکر میکنم
و میبینم با تضاد زندگیم
همون تضادی که منو هدایت به کامنت نویسی کرد
و تحسین زندگی در بهشت
به من یاد داد که
هرچی که سعی میکنیم با تلاش فیزیکی،با کار فیزیکی رابطتو بهتر کنی،فقط اون رابطه جهنم تر و وحشتناک تر میشه
اما هرچی که میسپری به خدا
و روی هماهنگی خودت با خودت کار میکنی همون خدا،همه چیو دقیقاااا همون طوری میچینه که تو دلت میخواد
و من اینو تجربه کردم تو روابطم و سپاسگزارم
سپاسگزار خداییم که هدایت کرد منو به درک بهتر این آگاهی
و سپاسگزار استادیم که تو دوره عشق و مودت این موضوع رو گفت اما من باید تکامل طی میکردم و درس پس میدادم برای درکش:)
..
استاد تو دوره حل مسائل میگه
زمانی که یه مسئله حل میکنی
صدپله عزت نفست بالاتر میره و خودباوریت به واسطه همون مسئله ای که حل کردی بیشتر میشه
و من دقیقا داشتم فکر میکردم اگر من اون مسئله ای که وقت تلف کردن هست رو که براش اهرم رنج و لذت نوشتم حل کنم ، چقدرررر عزت نفسم بیشتر میشه
چقدررر موفقیت بیشتری کسب میکنم
چقدررر خودباوریم افزایش می یابد
چقدررر احساس ارزشمندم بیشتر و بیشتر و بیشتر و بیشتر میشه
چقدر همه چی عالی تر و فوق العاده تر میشه تو زندگیم
خدایا شکرت
انشالله که با تعهد به خوندن اهرم رنج و لذت
مسئلم رو حل کنم و عزت نفسم طی اون نتیجه پنج سالش به سمت آسمون حرکت کنه
الهی شکرت
..
دقیقا حرف استاد رو میشه برای مسائل مالی به کار گرفت
به خودم بگم
خب اصلا اهمیت نداره که قرارها چی بشه و چطور پیش بره و من چطور ثروتمند بشم و ….
بلکه بیام به خودم بگم
خب
الان چه کاری از دستم بر میاد برای پول ساختن؟
الان اولین قدمی که برای پول ساختن از دستم بر میاد چیه؟
و همینطور قدم به قدم با تغییر باور هام برم جلو و هدایت بشم هدایت بشم و هدایت بشم
الهی شکرت بابت این همههه هدایت :)
..
چقدر از سپاسگزاری عملی مریم عزیز لذت بردم و به فکر فرو رفتم
یاد اتاق خودم افتادم
که هیچ تعهدی برای تمیز نگه داشتن ندارمش و اصلا طوری که باهاش رفتار میکنم انگار یه مکان کثیف زباله دونی و …
اما اتاق من
همون چیزیه که زمانی نداشتم!
همون چیزیه که بزرگترین حسرت زندگی من یه چهار دیواری بود ک برم توش هروقت که خواستم درو قفل کنم و از اون خلوت لذت ببرم
همش به خودم میگفتم آره اتاق دار بشم فلان میکنم بیسار میکنم
و هیچ کدومو که انجام دادم هیچ
همونطور به امان خدا ولش کردم
اما یاد گرفتم
که من با رفتار دارم ناسپاسی میکنم از اتاقم از خدام
و حالا میفهمم زمانی که قبلاً خواهرم بهم میگفت اتاقت انرژی منو میگیره یعنی چی
و حالا میفهمم به غیر از طبیعت برای چی پارادیس انقد حال خوب داره
چون شما حتی عملی ازش سپاسگزاری میکنید!
همین امروز یه برنامه عملی برای سپاسگزاری از اتاقم میریزم
و اولین کار تمیز کردنشه به صورت ریشه ای
خدایا صدهزار بار شکرت که منو هرروز داری به سمت یه زندگی با کیفیت تر هدایت میکنی
عاشقتم
و عاشقتونم
و بسیار از استاد و مریم و پراپایس ممنونم بابت این فایل های فوق العاده
دوستون دارم :)
سلام به دوستان عزیزم
امروز روز دومیه که تعهد دادم برای ساخت باور روابط عاطفی رویایی و اینجام که به تعهدم عمل کنم
قبل از اینک شروع به دیدن کنم خدای عزیزم به من گفت که کامنت یاسمن عزیز رو بخونم و طوری برام نشونه بود که باورم نمی شد:)
چون منم یه رابطه عاطفی رویایی میخواستم و اتفاقا همین دیروز که پیشش بودم بهش گفتم ما داریم عشقیو تجربه میکنیم که احساس میکنم خیلی آدمایی کمی به این میزان از فوق العادگی رو دارن تجربه میکنن :)
و الان دارم تمرکز میکنم روی هدف مالی و خیلی خوشحالم بابت نشونه ای که خدای عزیزم بهم درمورد خواستم و استقامت ورزیدن بهم داد
عاشقتم خدای دوست داشتنیم که همه جا با منی و همیشه هدایتم میکنی و کمکم میکنی،خیلی خیلی دوست دارم
و دوباره
چشمی که داره تربیت میشه برای دیدن و تحسین روابط عاطفی ، داره بهم نشون میده که ببین،ببین چه روابط قشنگی هست،لبین چقدر رابطشون دوست داشتنیه،ببین میتوان،ببین میشود روابط فوق العاده داشت
خدایا شکرت
خدایا شکرت که ذهنم با دیدن این الگو هایه منطقی و واقعی داره بهش اثبات میشه که میتوان! میتوان روابط عاطفی رویایی تجربه کرد
عاشقتونم واقعا :)
چقدر توی روابط استاد و مریم عزیز اعتماد هست :)
من فهمیدم که چقدر اعتمادم به زندگیم کمه
چقدر نمی تونم بهش اعتماد کنم جایی که باید و فرمونو بدم بهش به جایی که بخوام دو دستی بچسبم و سعی میکنم آگاهانه هر دفعه توی این موضوع بهتر بشم :)
باید بهش اعتماد کنم
جایی که میدونم اون اطلاعات بیشتری داره یا فقط ازم میخواد که بهش اعتماد کنم یا میدونم که یه چیزی میدونه که اینو میگه
فقط بهش اعتماد کنم و اعتماد کنم و اعتماد کنم
و حتی اگه نتیجه اونجوری پیش نرفت که قرار بود
هیچ ناراحتی و … پیش نیاد
و میدونی اعتماد کنم با لبخند
نه با انتظار که حالا که من اعتماد کردم تو بیخود کردی خراب کردی
میدونی چی میگم؟:)
خدایا شکرت بابت این همه زیبایی و لذت و این درک بهتری که به من بخشیدی
..
دو روزه هدایت شدم به انجام اهرم رنج و لذت به روش حل مسئله قسمت سوم
و الان که به ذغال ها نگاه میکردم منو یاد اون لذت های انداخت که مانع انجام اون کار درست میشد
اما اون ها فقط به ظاهر لذتن اما در باطن از آتیش جهنم هم سوزاننده ترن
دقیقا این زیبایی ذغال ها منو یاد همون لذت های اتیشین انداخت که
فقط ظاهرشون زیباست
فقط کافیه بهش دست بدی که از زندگیت پشیمون بشی
و خداروشکر خداروشکر که قبل از اینک نتیجه پنجساله این روند اشتباهمو ببینم ،فعمیدم دارم تو چه آتیشی دست و پا میزنم و خودمو ازش کشیدم بیرون
الهی شکرت
خدایا شکرت
چقدر تحسین خوبه
چقدر تحسین کردن رابطه رو قشنگ و زیبا میکنه
چقدر حال هردوتارو بهتر میکنه
چقدر اون رابطه رو مستحکم تر،بهتر،رویایی تر و دوست داشتنی تر میکنه
خدایا شکرت
چقدر هدایت دارم میشم
عاشقتم
سلام
خدا رو صد هزار مرتبه شکر به خاطر این همه زیبایی و عشق ️
مدتهاست که پا روی ترس هام گذاشتم. می ترسیدم از اینکه کسب و کار خودم رو راه بندازم. اما ادامه دادم و از فروردین همین امسال به لطف خدای مهربان تونستم به صورت کامل سایتم رو افتتاح کنم.
محصول اولم رو یک ماهه تولید کرده بودم که بلافاصله روی سایتم گذاشتم و الان در حال تولید محصول بعدیم هستم. اما محصول دومم به حدود سه ماه زمان نیاز داره برای تولید شدن.
این روزها خیلی نیاز داشتم به یک فایل انگیزه بخش.
دوره ی عزت نفس رو گوش کردم.
جلسه ی اول روانشناسی ثروت 1 رو گوش کردم.
ولی انگار اون چیزی که میخواستم رو دریافت نمیکردم.
گفتم بذار شروع کنم و دوباره زندگی در بهشت رو ببینم. چون احساس فوق العاده ای نسبت بهش دارم.
قسمت اول تموم شد و نوبت قسمت دوم رسید. وسط آتیش زدن چوب ها استاد به مریم جان گفتن این آتیش به خاطر استقامت ورزیدن شما درست شد!
این دقیقا همون جمله ای بود که من نیاز داشتم بشنوم.
من باید استقامت بورزم.
مهم نیست اگه تعهد دادم تا 17 آبان درآمدم رو سه برابر کنم و هنوز درآمدم صفره.
مهم اینه که من استقامت بورزم.
مهم نیست اگه پکیج دومم سه ماه دیگه آماده میشه.
مهم اینه که من ادامه بدم.
نتایج بالاخره اتفاق میفته و من این رو میدونم.
این رو میدونم چون هر چیزی که از خدای خودم خواستم رو بهم داده.
من رابطه ی عاشقانه می خواستم و الان غرق در یک عشق دو طرفه هستم.
من سلامتی میخواستم و الان سردرد نمیشم، قلبم تیر نمیکشه، توی خواب حملات پنیک بهم دست نمیده، موقع هیجان دست و بدنم نمیلرزه و میبینم دارم در تمام زمینه ها بهتر و بهتر میشم.
من می خواستم مستقل باشم و الان هیچگونه احساس وابستگی به هیچکس ندارم. اگر احساسی هست فقط و فقط از سر عشقه نه وابستگی.
من میخواستم زندگیم رو بهشت کنم و الان این آرامشی که به لطف خدای مهربان هر ثانیه در زندگیم جاریه برای من حکم بهشت رو داره.
می خواستم به ترسم از تاریکی غلبه کنم و الان شب که میشه هیچ چراغی روشن نمیکنم و فقط نور تلویزیونی که توش سریال زندگی در بهشت رو میبینم هست.
من تبدیل شدم به یک انسان کاملا متفاوت.
من خود قبلیم رو نمیشناسم.
چرا تبدیل به این آدم شدم؟
چون برای رسیدن به خواسته هام استقامت ورزیدم.
خواسته ی مالی من هم اجابت میشه. فقط باید به ذات عجول انسانیم غلبه کنم و ایمانم رو در عمل به خدای خودم نشون بدم.
بهش ثابت کنم چقدر به غیب ایمان دارم.
ثابت کنم با اینکه این همه کار کردم ولی از نظر مالی هیچ نتیجه ای عایدم نشده، بازم ادامه میدم و استقامت می ورزم. چون:
إِنَّ الَّذینَ قالوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ استَقاموا تَتَنَزَّلُ عَلَیهِمُ المَلائِکَهُ أَلّا تَخافوا وَلا تَحزَنوا وَأَبشِروا بِالجَنَّهِ الَّتی کُنتُم توعَدونَ
به یقین کسانی که گفتند: «پروردگار ما خداوند یگانه است!» سپس استقامت کردند، فرشتگان بر آنان نازل میشوند که: «نترسید و غمگین مباشید، و بشارت باد بر شما به آن بهشتی که به شما وعده داده شده است!»
من تعهد داده بودم و یک بار توی دفترم نوشته و امضاش کرده بودم. اما فقط همون یک بار بود.
حدود ده روز پیش یکی از عزیزانم که تعهد داده بود، به بیشتر از اون درآمدی که می خواست رسید. بهم گفت هر روز در مورد تعهدش می نوشته. بهم پیشنهاد داد که من هم بنویسم.
از حدود ده روز پیش که شروع کردم به نوشتن تعهدم، همه چیز خیلی متفاوت تر شده. قلب و روحم امیدوارتر از همیشه است. روزی چندین بار می نویسم و تعهد میدم و با خدا حرف میزنم. حالم خیلی خیلی عالی شده.
می دونم به زودی به اون چیزی که می خوام میرسم. فقط باید استقامت بورزم.
خدا رو صد هزار مرتبه شکر.
زندگی در بهشت فوق العاده است.
یک دوره ی رایگانه که نحوه ی رسیدن به خواسته ها رو به صورت عملی بیان میکنه.
به خاطر همه چیز سپاسگزارم.
خدا رو شکر میکنم که من رو در این مسیر پر از نعمت و برکت قرار داد.
قلبم گرمه.
خدا پیشمه.
صد هزار مرتبه شکر
استاد جان و مریم جان عزیزم ازتون بی نهایت سپاسگزارم
از خدا بهترین ها رو براتون آرزو میکنم ️