سریال زندگی در بهشت | قسمت 174 - صفحه 13

898 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مرضیه پری پور گفته:
    مدت عضویت: 2749 روز

    به نام تنها فرمانروای جهانیان، رب و صاحب اختیار وهاب من

    سلام

    سپاسگزار خداوندی هستم که هر لحظه با هدایت و حمایتش مرا در مسیر مستقیم خودش ثابت قدم نگه می دارد.

    استاد جان من می تونم که در مورد این سریالها ساعت ها رو روزها بنویسم نه فقط بخاطر اینکه ۹۸٪ قسمت های این دو سریال رو دیدم و با یاری و حمایت خدا براشون کامنت نوشتم ، بلکه بخاطر تمام تاثیرات بی نهایت زیادی که این سریال ها در شیوه زندگیم، در باورهام ، در درکم از زندگی و عملکرد هام گذاشته

    .

    استاد جان به عنوان فردی که بعد از دیدن چند قسمت از زندگی در بهشت برای خودم چکاب فرکانسی نوشتم و هر بار بررسی کردم رشد بی نظیرم رو، می دونم تمام تاثیرات بی نهایت مثبتی که این سریال بر زندگیم ، بر درکم از قانون گذاشته ساعت ها، روزها و ماه ها بنویسم، چون من با این سریال زندگی کردم ، قانون رو درک کردم ، عمل کردم و رشد کردم.

    از انجام کارهای خانه گرفته تا خرید کردن ، لذت بردن ، در لحظه زندگی کردن، دنبال بهبود دایمی بودن ، قانون تکامل، قانون تصاعد، کنترل ذهن، تمرکز بر زیبایی ها، عشق دادن به همه چیز، رشد شخصیتی و … در مورد همه چیز بنویسم و بخاطرشون ساعت ها ازتون سپاسگزاری کنم. اما از اونجا که قراره بیشتر توی این فایل تمرکزمون در مورد پیش فرض های ذهنی در مورد آمریکا و تاثیر بی نظیر این سریال برای رفع اونا باشه . چشم. در این مورد هم نتایج بسیاری توی دستمه از فضل وسیع خداجونم که دیدن درس گرفتن و عمل کردن به هدایت های جاری در این سریال رو روزیم کرد. و هدایت و حمایتم کرد تا زندگیم این همه رشد کنه، خدا رو هزاران مرتبه شکر شکر شکررررر.

    راستی استاد جانم بی نهایت تحسین تون می کنم برای نوشتن چنین کتاب ارزشمندی پیش فرض های ذهنی مشتاق خوندنش هستم و ایمان دارم که با خوندن و عمل کردن به آگاهی های این کتاب خیلی از ترمزها و محدودیت هامون رفع میشه باعث گسترش بی نهایتی در جهان مون میشه چون دقیقا هدف اصلی این فایل باورهای محدودکننده ی ما چگونه با ورودی های مناسب و قدرتمندکننده، آرام آرام تغییر می کند هدایت خود خداست برای من.

    خوب با توکل به تنها فرمانروای جهانیان بریم سراغ پاسخ به این سوال ارزشمند با رعایت کامل فرمت ان شاالله:

    قبل از «برنامه سفر به دور آمریکا» و «سریال زندگی در بهشت» چه دیدگاهی درباره آمریکا داشتید:

    استاد جان اول این رو بگم که من خیلی از پیش فرض های ذهنیم رو هم با همین سریال پیدا کردم.

    ۱_ در مورد بنیان خانواده و روابط خانوادگی:

    من فکر می کردم که واقعاً از لحاظ خانوادگی آمریکایی ها خیلی داغون هستن. اکثراً فرزندان حاصل رابطه نامشروع هستند که با یکی از والدین خود زندگی می کنند و اون یکی والد اینا رو ول کرده و رفته دنبال خوش گذرانی خودش. و این فرزندان با کلی عقده بزرگ میشن . و اون پدر یا مادری که مسیولیت بچه رو قبول کرده خیلی داره سختی می کشه و افسرده است و یا فرزندانی که از نوجوانی از خانه خارج میشن و توی دام هزاران ناهنجاری اجتماعی می افتن و پدر مادرهای بی مسئولیتی که اصلا نمی دانند، فرزندانش با کی و کجا هستند. فرزندانی بی مسیولیت در مورد پدر و مادر و خانواده

    این باور از کجا اومده بود:

    از رسانه ها اخبار ، برنامه های تحلیل گر و برنامه های خانواده و جامعه شناسی و فیلم ها و سریال ها. وقتی که توی اخبار یا فیلمی این موضوع رو می دیدم ذهنم درگیرش می شد و بعد از زبان افرادی که به ظاهر علم این موضوع رو داشتن و فلان مدرک روانشناسی و جامعه شناسی رو از فلان دانشگاه گرفته بودن می اومدن تجربیات و آگاهی شون رو با آمار و ارقام به ظاهر مستند می گفتند ، دیگه شکی نموند برام که دقیقا بنیان خانواده در آمریکا اینقدر داغونه.

    چگونگیِ این تغییر دیدگاه با دیدن این دو سریال:

    با دیدن سفر به دور آمریکا ، دیدن خانواده های شاد و صمیمی که با هم در حال خرید کردن، تفریح کردن ، بازی کردن و خوش گذراندن بودن ، شک کردم به آنچه قبلاً فکر می کردم ، اما با آمدن خانواده راسل و خانواده خانم جولی و دوستان دیگه من با تمام وجود باور کردم که نه تنها آنچه من در مورد بنیان خانواده فکر می کردم درست نبود بلکه کاملا بر خلاف اون صدق می کنه، روابط بسیار صمیمانه بچه ها با هم، رابطه دوستانه و صمیمانه پدر و مادرها با فرزندان شون . فرزندانی که در عین مستقل و با عزت نفس و شاد بزرگ شده بودن در عین حال بی اندازه با محبت ، مسئولیت پذیر در قبال خانواده و صمیمی بودن . من آقای راسلی رو دیدم که پا به پای فرزندانش ماهی می گرفت بازی می کرد، تفریح می کرد ، کار می کرد و هوبی رو دیدم که در عین حال که قوانین عالی داشت بی نهایت عاشق فرزندانش بود شناخت عالی در مورد هر کدوم و ویژگی های شخصیتی شون داشت باهاشون بازی می کرد بهشون عشق می ورزید، در عین حال که هیچ ارفاق و دلسوزی نداشت، من فقط از شیوه رفتاری خانواده راسل بیشتر از ده صفحه نکته برداری کرد. شاید یه اتفاق خیلی ساده ای بود گم شدن لیوان هوب عزیز، اما اون نتیجه‌ای که برای من داشت بی نهایت تاثیر گذار بود، اینکه همه خانواده بسیج شدن برای پیدا کردن لیوان، اینکه آقای راسل اون همه مسافت خانمش رو برد تا یک لیوان جدید بخره، من بهترین روابط خانوادگی رو دیدم یک خانواده شاد ، خوشبخت ، موفق و با عزت نفس ، و پدر و مادری که ساعت ها در مورد تربیت فرزندان با هم صحبت می کردن و هر کدوم دیگری رو برای تاثیر مثبتی که بر تربیت فرزندان داشته تحسین می کرد

    ۲_روابط اجتماعی مردم:

    خوب من فکر می کردم که خیلی با هم سرد هستن و هر کی سرش توی زندگی خودشه و خیلی سخت با دیگران ارتباط می گیرن، با غریبه ها و مهاجران خیلی بد برخورد می کنند، هر کی به فکر منافع خودشه فقط ، دوستی ها فقط بر پایه منفعت شخصیه. همش مشغول کار کردن هستن از صبح تا شب فقط کار می کنند و آخر هفته ها مشروب می خورند و جلوی تلویزیون لم می دن چون اینقدر بحران اقتصادی هست که نمی توانند تفریح کنند چون تمام تفریحاتشون پولیه و در کل زمان زیادی برای تفریح کردن ندارند.

    مطمئنا ریشه اینا هم از همون رسانه ها و فیلم ها و حتی آهنگ هایی که خواننده های ایرانی مهاجر در آمریکا می خوندن و شنیده های من از آشنایان نشات می گیره ، مثلا یه آرایشگری داشتم یه مدت رفته بود آمریکا بعد می گفت:« بعد از دو ماه که اونجا بودیم یه بار همسر برادر شوهرم که آمریکاییه ما رو دعوت کرد اونم توی پارک به صرف کیک و قهوه، خیلی آدمای خونسرد و بی عاطفه ای هستن ، ما هم عاطفی نتونستیم اونجا رو تحمل کنیم بر گشتیم.»

    چگونه این دیدگاه تغییر کرد ؟

    وقتی که توی استیت پارک ها ، اکیپی از دوستان خانوادگی رو می دیدم که اتفاقا خیلی با هم صمیمی هستند، روزها با هم تفریح می کنند ، بازی می کنند ، می زنند و می رقصند، اگر سخت کار می کنند در عوض خیلی زیاد هم تفریح می کنند. چقدر شما رو راحت توی جمع خودشون می پذیرفتند . خانم بورلی تمام قسمت های حیاط شون رو با عشق به شما نشون میداد، خانم کتی بود فکر کنم مادرش ۹۵ ساله بود ، با شما آشنا شد و کلی با شما به خرید اومد ، شما رو به خانه شان دعوت کرد. اون همه آدم های خیررسانی که خدا سر راه تون قرار می داد تا کارتون رو به بهترین شکل انجام بدن،. تمام آدم هایی که شما برخورد داشتین با نهایت احترام با شما برخورد می کردند و حتی افرادی رو دیدم که وقتی فهمیدن ایرانی هستین کلی هم بهتون محبت کردن، کم کم بهم نشون دادین شاید آنچه که من شنیدم اشتباه بوده و با زندگی در بهشت من با تمام وجود باور کردم که کاملا پیش فرض های ذهنی ام اشتباه بوده. استاد کلا به نظر من سریال زندگی در بهشت تکامل یافته ی سفر به دور آمریکاست، حداقل برای من با این دو سریال بهتر رشد و تکاملم رو حس می کنم. بعد من دیدم لری عزیز اینقدر دوستانه و برادرانه داره به شما کمک می کنه، دیدم خانواده راسل چقدر به شما احترام می ذارن و چقدر دوستتون دارم خانواده جک و دوستان تون ، تونی و .‌‌.. حتی فردی کن اومده چاه آب تون رو درست کنه. استاد من دیدم بهترین و سالم ترین روابط اونجا جریان داره ، همه به هم محبت بی دریغ نثار می کنند در عین حال که اولویت اولشون خودشون هستن و این باعث میشه تا هم از باهم بودن بیشتر لذت ببرن هم کارهاشون رو به بهترین شکل انجام بدن. من دیدم مردم ساعت ها به شادی می گذرانند، من دوستان خانوادگی دیدم که دور تا دور توی ساحل صندلی چیده بودن و شاد بودن و لذت می بردن. من عروس خانم زیبایی رو دیدم که جشن عروسیش در عین سادگی پر از عشق و احساس عالی و زیبایی بود. پس با کیفیت ترین سطح روابط اجتماعی رو اونجا دیدم. همه دوستان شما آدم حسابی بودن و از بالاترین لول ها.

    ۳_میزان امنیت اجتماعی:

    اوه اوه برای این مورد خیلی حرف دارم، من فکر می کردم اکثریت مردم ظاهری شیطان پرستانه و شرورانه دارن، همه محله های شهرها رو خلاف کار ها برای خودشون تقسیم بندی کردن، مافیا در همه جا غوغا می کنند، فکر می کردم تمام شهرها پر از پلیس های فاسد و خشنه، مدرسه های پر از دانش آموزان روانیه که تحت تاثیر بازی های رایانه ای اسلحه می کشند و همه رو می کشند، چون حمل اسلحه مجازه ، هر روز کلی سر چیزای الکی همدیگه رو می کشند، خانم ها امنیت ندارن و شهر ها پر از افرادیه که عقده های جنسی دارند و به خانم ها تجاوز می کنند . استاد یه چیزی بگم بخندیم من حتی به اونایی که موتور هارلی دیویدسن داشتن هم حس خیلی بدی داشتم فکر می کردم اونا یه اکیپ هستن و با اون هیکل های گنده شون و ظاهر های ترسناک میان یه طعمه از بین راننده ها پیدا می کنند و اسکورتش می کنند تا یه جای پرتی و خفتش می کنند. نژاد پرستی در این کشور خیلی خیلی زیاده.

    خوب کاملا هم مشخصه که اینا تاثیر فیلم ها و سریال هایی بود که دیده بودم و اخباری که هر روزه با آب و تاب و هزاران جور تحلیل و … در موردشون صحبت می کرد.

    خدای من ، استاد با این دوتا سریال من دیوانه شدم، اینکه چقدر قدم به قدم دیدم که چقدر دیدگاهم اشتباه بود. افرادی که دوربین خانم شایسته نازنینم نشون می داد آدم های بودن با ظاهر های بسیار ساده، راحت و مهربونم که همیشه با دیدن دوربین با عشق لبخند می زدن و دست تکان می دادن. نه تنها هیچ خلافکاری نبود بلکه من در هیچ کدوم از فایل ها حتی یک فرد سیگاری یا مستی که کنترل خودش رو از دست داده رو ندیدم، پلیس های آدم های مهربونم و همراه مردمی بودن که حتی خیابون ها رو آماده می کردند و امنیت افرادی که از دست پلیس عصبانی بودم رو تامین می کردن، در تمام جشن ها پلیس ها کنار مردم و هم آه مردم در حال شادی کردن بودن. من دختران زیبا و خوش اندامی رو دیدم که تا حد زیادی برهنه در ساحل تفریح می کردن و هیچ کس حتی نگاهشان هم نمی کرد چه برسه به اینکه اذیت شون کنه ، من تمام فرزندان و دانش آموزی رو که در این دوتا سریال دیدم بچه های مهربان ، شاد ، دوست داشتنی و با عزت نفس و مودبی بود که بی نهایت با دیگران ارتباط عالی داشتن ، من فرزندانی رو دیدم که با آموزه‌های عالی و اردوهای تابستانی بی نهایت قوی و خلاق و درست بار اومدن. استاد جان من همایش های موتور سوارهایی رو دیدم که حتی با اون هیکل های گنده و ظاهر های خاص شون با دیدن دوربین شما مثل بچه ها ذوق می کردن و با مهربانی لبخند می زدن و دست تکان می دادن، من امنیتی رو دیدم که شما در ملک پردایس و تک تک خونه هاتون حتی در رو قفل هم نمی کنید، با یک آروی بیشتر آمریکا رو گشتین و همیشه و همه جا پر از احترام و امنیت و حس خوب و شادی بود. من اثری از نژاد پرستی ندیدم وقتی که اون دوست سیاه پوست مون بی نهایت ثروتمند بود و چند تا از پست های مهم اون شهر رو داشت و مردم چندین سال پشت سرهم برای مسئولیت های مهم انتخابش کرده بودن.

    ۴_ طبیعت این کشور

    استاد جان در این مورد خیلی افکار من داغون بود که ، دقیقا منم مثل این دوست مون فکر می کردم که همش بیابانه و پر از کاکتوس، اونجا هایی هم که رودخانه داره و کمی سرسبزی پر از حیوانات وحشی و تمساح و کروکودیله و شهرهایی پر از برج های بلند بهم چسبیده و خفه کننده.

    اینم بخاطر فیلم های بود که از بچگی دیده بودم ، فیلم های وسترن و … اقا ما یه کارتون هم می دیدیم آخه توش پر از این چیزا بود ، اسکار یه مارمولکی بود که توی بیابان های آمریکا برای یه قطره آب له له می زد. ما هم ساده ، خوب باور می کردیم دیگه.

    این مورد اول با خونه ویلایی تمپا و پردایس شروع شد ، گفتم نه پس اونجا ها هم مثل شمال ایران ما ، استثنائا یه همچین جاهایی هم داره، استاد هم که همیشه دنبال بهترین آب و هوا ، هدایت شده به چنین بهشتی، ولی خوب بازم با دیدن تصویری که از داخل هواپیمای آموزشی گرفته بودین گفتم خوب انگار این جا هم واقعا اینجور جاهای سرسبز داره. ای جانم استاد جان یاد سفر به آمریکا اون همه استیت پارک های بزرگ و سرسبز اون همه شهرها و ایالت هایی که شما رفتین همه جا پر از سرسبزی و جنگل و رودخانه و طبیعت زیبا بود و یک نکته مهم دیگه هم رام بودن این طبیعت بود . استاد جان اگر یوتا نمی رفتین می گفتم کلا یه ذره کویرهم توی این کشور نیست که صد البته اونجا هم از نظر زیبایی فوق‌العاده بود با اون آرت های خوشگلش. و دانتون شهرها با اون همه سرسبزی ها و معماری های با شکوه ، منطقه های ویلایی و همچنین منطقه های که برج ها با هارمونی و زیبایی کنار هم قرار گرفتن، کلا تصویر ذهنی من رو عوض کرد. دیدن اون باران های همیشگی، اون همه آب و سرسبزی مخصوصا تصاویری که با درون ضبط می شد ساعت ها اشک شوق من رو جاری می کرد و من بی نهایت سپاسگزار خدا می کنه دیدن این همه نعمت و ثروت و سرسبزی در جهان مون.

    ۵_ آزادی های مشروع و نا مشروع

    من فکر می کردم تمام زندگی هاشون پر از خیانته، بچه ها از سن های پایین درگیر روابط جنسی می شن ، اکثر بچه ها حاصل بچه های نامشروعن، همه ، همه جا راحت مشروب می خورند و مواد مصرف می کنند و …. از نظر اجتماعی و سیاسی کسی حق اعتراض نداره، اگر کوچکترین اشتباهی بکنی باید زندانی بشی یا جریمه بدی ، اگر به فردی نگاه کنی جرمه و…

    بازم اینا هم تاثیر رسانه ها و اخبار و فیلم ها و شنیده های منه، یه چیزی بگم استاد یکی از آشناها مون که نیویورک زندگی می کنه می گفت اگر شما به کسی خیره نگاه کنی یا زیاد توجه کنی ، مثلا براتون عجیب بوده باشه و با تعجب به فردی نگاه کنی ، اون فرد از شما شکایت می کنه و باید جریمه سنگین بدی

    استاد من روابط سالمی رو دیدم که تا وقتی با فردی توی رابطه هستن وفادار به اون رابطه هستن و به راحتی از اون رابطه خارج میشن پس اتفاقاً بهترین و وفادارنه ترین روابط رو دارن. من بچه هایی رو دیدم که حتی تا نوجوانی هم دارن بچگی می کنند و لذت می برن، برای هر گروه قسمتی از شهر مشخص شده ، اگر افرادی اهل مشروب خوردن و بار و اون داستانها هستن ، همه شرایط رفاهی براشون مهیا شده و از ورود افراد زیر ۱۸ سال به اونجا جلوگیری میشه و همچنین مکان هایی برای تفریحات سالم. من مردمی رو دیدم که راحت داشتن به عملکرد پلیس اعتراض می کردن و پلیس هم داشت با احترام امنیت شون رو تامین می کرد. استاد جان شما و مریم جان نه تنها به افراد نگاه می کردین، بلکه دوربین به دست از اونا فیلم هم می گرفتین و اونا هم نه تنها ناراحت نمی شدن بلکه کلی انرژی می گرفتن و با عشق و شادی می خندیدن و دست تکان می دادن.

    ۶_ انسان دوستی یا نژاد پرستی:

    این طرز فکر رو هم خیلی زیاد داشتم که فقط افرادی که نژاد اروپایی دارن وچند صد ساله اونجا زندگی می کنند راحت هستن و اینا به بقیه زور میگن، و نژادهای دیگه رو مسخره می کنند .

    اینم باز بخاطر رسانه ها و فیلم ها بود

    استاد جان توی سفر به دور آمریکا من مردمی رو دیدم که از تمام نژداهای دنیا بودن و همه با احترام و آرامش کنار هم زندگی می کردن و همه بخاطر ارزش والای انسانی به همدیگه احترام می ذاشتن ، من آمریکایی رو دیدم که با افتخار کلاه افغانی که دوستش بهش هدیه داده بود رو روی سرش گذاشته بود، توی موزه هایی که می رفتین ، آبشار نیاگارا ، من انواع نژاد ها رو دیدم که با صلح و آرامش در کنار هم زندگی می کردن . تفریح می کردن ، این بخاطر تربیت درست و فرهنگ بی نظیره این کشوره. این مورد رو بالا بیشتر توضیح دادم

    ۷_ خشونت

    آقا من فکر می کردم پدرها اینقدر مشروب می خورند که زن و بچه هاشون از دستشون اسیرن و مرتب زنگ می زنند ۹۱۱ بیان اینا رو جمع کنند، توی مدرسه ها گروهایی از بچه ها هستن که به بقیه زور میگن، توی کوچه محله ها همیشه درگیری های خیابانیه و از همه اینا خشن تر پلیس این کشوره. فکر می کردم شهر پر از نظامیان از جنگ برگشته روانیه، که با کوچکترین بهانه بقیه رو می گیرند زیر باد کتک.

    اینقدر من فیلم سریال در این مورد دیدم که حد نداره ، اخبار اینقدر از روند خشونت جاری در آمریکا می گفت که اصلا خلاف اینو نمی تونستم تصور کنم.

    استاد جان توی سفر به آمریکا دیدم عه اینا که خیلی حالشون خوبه، خیلی هم آروم و مهربونم هستن. تک تک افرادی که می دیدم هم در سفر به دور آمریکا هم زندگی در بهشت آدمهای شاد و مهربون و پر انرژی بودن تا با اومدن خانم جولی و دوستانشون که نظامی بودن و همسرش هم نظامی بود ، آشپزی کردن شون ، بازی کردن شون تفریح کردن شون ، شاد و مهربان بودنشان کلا دیدگاه من رو تغییر کرد . من آدم های بسیار دوست داشتنی رو دیدم که انرژی مثبتشون کاملا مشهود بود.

    ۸_میزان آزادی های مذهبی

    فکر می کردم مسلمانان توی این کشور همواره مسخره میشن، مورد خشونت واقع میشن یهودی ها از دست تعصبات مسیحیان متعصب به فلسطین مهاجرت کردن و ….

    اینم کاملآ مشخصه که بخاطر آموزه های مذهبی ، شنیده ها در مدرسه و جامعه ، اخبار و فیلم ها و سریال ها این طرز فکر بوجود آمده

    من افرادی رو دیدم که در ساحل تقریبا برهنه بودن در کنارش مسلمانی که با پوشش و حجاب کامل ایستاده بود ، مسافران هواپیمایی رو دیدم که یکی لیوان مشروب دستش بود و یکی تسبیح. من محله ای پر از بار و مکانی برای تفریحات شبانه دیدم و توی همان محله چندین نفر مبلغ دینی که داشتن در مورد دینشون تبلیغ می کردن. من دیدم اگر توی دنیا جایی آزادی باشه اونم این کشوره ، هر کی با اعتقادات خودش زندگی می کنه و کاری به اعتقادات دیگری نداره. من آمیش هایی رو دیدم که به شیوه صد ها سال پیش زندگی می کردن و شهر و خیابان ها رو هم با توجه به شیوه زندگی اونا طراحی کرده بودن. و کلا شکل باورهای من تغییر کرد

    ۹_کیفیت کسب و کارها:

    در این مورد چند تا باورهای تقریبا خوب داشتم اینکه افراد بسیار مسیولیت پذیر هستن و کار رو به بهترین شکل انجام میدن ، قوانین کشوری از کسب و کارها حمایت می کنه ، ولی خوب باور منفی هم داشتم دیگه، باید خیلی سخت و زیاد کار کنند ، باید مالیات خیلی زیادی بپردازن و قوانین خیلی زیادی برای شروع کسب و کار و انجامش هست

    اینم مثل تمام فکر ها قبلی حاصل تلویزیون و شنیده ها بود دیگه

    خدای من ، اصلا این دوتا سریال باورهای من در مورد کسب و کار این آدم ها شخم زد، من آدم هایی رو دیدم که ابزار آلات حرفه ای دارن و خودشون به تنهایی یک شرکت هستن و بی نهایت موحدانه از عهده کارها بر میان. من دیدم هر فردی در هر جایگاهی که هست به بهترین شکل کار خودش رو انجام میده ، من دیدم که با ثروت بی نهایتی که در این کشور هست همه کارها بسیار راحتر و سریع تر انجام میشه، من دیدم که میشه توی هر کاری بی نهایت ثروت ساخت و موفق شد ، و قوانین ثابتی که خودش نقطه قوت و عامل موفقیت برای هر کسب و کاریه در این کشور هست. مردمانی صادق درستکار، شریف ، مهربان و توحیدی و با عزت نفس که من بی نهایت دوست شون دارم و تحسینشون می کنم.

    استاد یه تجربه هم بگم من برای تمرینی که در مورد سفر تجسمی شش ماهه به آمریکا بود، می خواستم عکس کانالم رو پرچم آمریکا بذارم اما دیدم من هنوز به این پرچم حسم خوب نیست، چون پرچم آمریکا رو توی سیزده آبان و دهه فجر زیر پا یا در حال سوختن دیده بودم . و عامل تمام بدبختی های دنیا رو این پرچم می دونستم.

    با دیدن این سریال دیدن پرچم در جلوی در تک تک خونه هاتون ، حتی جلوی آروی هاشون ، لباس های شما ، پرچمی که توی خونه ویلایی تمپا زده بودین کم کم احساس من رو به این پرچم خوب و خوب تر کرد.

    ومهمتر از تمام این تغییرات این بود که شما با این سریال ها من رو به صلح رسوندین با این کشور. می دونین احساس منفی من نسبت به آمریکای دوست داشتنی که تاثیری روی این کشور نداشت که ، بلکه باعث احساس و فرکانس منفی شد. و حالا این احساس عشق و علاقه باعث ارسال بالاترین فرکانس ها و تجربه بهترین اتفاقات برام میشه.

    منی که طبق آموزه های و دیده ها و شنیده های قبلیم در مورد آمریکا بدترین باورها رو نسبت به این کشور داشتم حالا خواسته زندگی در فورت مایرز انرژیم رو هزاران برابر می کنه. حالا با تمام وجود باور دارم که زمین خدا گسترده است و پر از نعمت و کافیه که من ترمز و باور محدود کننده ای نداشتم و برم تجربه کنم و لذت ببرم

    استاد جان یه مورد دیگه هم که من با فایل های شما دیدم و کاملاً درک کردم و باورش کردم ، روحیه شاد مردم آمریکا و صلح درونی بی نظیری هست که با خودشون دارن، خیلی حالشون عالیه و ملا به سبک شخصی خودشون زندگی می کنند. و منم بی نهایت داشتن چنین روحیه و شخصیتی رو تحسین می کنم.

    استاد جان سپاسگزارم برای تهیه این فایل و مطرح کردن این پرسش که من درک کردم چقدر راحت و عالی تک تک باورهای محدود کننده ام با دیدن این سریال‌ها از بین رفتن.

    خدا جونم وهاب رزاق من برای اینکه دیدن تک تک قسمت های این سریال ها و این همه خالص و پاک تر شدن باورهام رو به آسانترین شکل از فضل وسیعت روزیم کردی و الان با نوشتن این کامنت به یادم آوردی که چقدر مرا رشد دادی سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم

    دوستان جانم با عشق تک تک کامنت هاتون رو می خونم چون ایمان دارم از دل کامنت هاتون درهایی از آگاهی برام باز میشه. عاشقتونم

    در پناه خدا در تمام جوانب زندگی موفق باشید 🌹🌹🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 70 رای:
    • -
      محمدعلی مهرجوی گفته:
      مدت عضویت: 2176 روز

      سلام خواهر جان 🌹

      بینهایت لذت بردم از این درک زیبا ،از اینهمه تمرکز بر زیباییها

      از این همه تغییر و پیشرفت

      کل این دیدگاه زیبا و عالی و بینظیر بود

      چقدر اون قسمت که گفتید وقتی خواستید پرچم آمریکا را بزارید عکس کانال برام جالب بود

      تحسین میکنم این شناخت بینهایت زیبای احساسات درونی خودتون را

      چقدر عالی بر روی خودتون کار میکنید

      که درباره ریزترین مسایل هم کنکاش میکنید

      خواهر عزیزم شما در این مسیر و در این سایت پیشرفتهای چشمگیری داشتید ،که صد البته به واسطه پشتکار ‌ و تعهد شما هست

      از خداوند وهاب بهترینها را برای شما خوب خدا آرزومندم 🌹

      خواهر جان خداوند خلف وعده نمیکند

      درجات بینهایت زیبای بهشتی در انتظارت هست 🤩🤩🙏

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      زینب سلمان زاده گفته:
      مدت عضویت: 2451 روز

      بنام خدایی که بشــــــــدت کافیست

      مرضیه جون ســــــــــــلام

      چقدر کیف کردم چقدر عـــــــــالی نوشتی، دمت گرم👏😍 این کلمات فقط از یه آگاهی ناب میتونه باشه که شما مرضیه بانوی عزیزم نــــــــوش جان کردی، خیلی تحسینت میکنم، چقدر قشنگ درمورد حس قبلت درمورد پرچم آمریکا گفتی چیزی که خیلی از ماها تجربه کردیم ولی از یه جایی به بعد تصمیم گرفتیم آگاهانه تفکر کنیم، یادمه دو سال پیش دانشگاهم بودم که برای یه مصاحبه کاری هم دعوتم کرده بودن یه قسمتی از اون دم در ورودی ساختمان پرچم آمریکا روی زمین بود و اون روز من برای اولین بار درمورد چرایی این اتفاق فکر کردم

      واقعا خدایا شکـــــــــرت برای این دو سریالی که کاملا رایگان در اختیار ما هست مخصوصا کسانی که هنوز نتوسنتن محصولی بخرن اگر بشینن نگاه کنند چـــــــــقدر میتونه کمکشون کنه برای ساختن باورهایی جدید چیزی که مهم ترین فاکتور تو این دوس ریال بحث تکامل هست که از قسمت اول هر چی جلوتر بریم هم سفردورآمریکا هم زندگی در بهشت قشنگ مدار ما رو بالا و بالاتر میبره و البته که بقول استاد این دو تا سریال برای هــــــمه نیست، باید در مدارش بود تا بشه اصلا پای اون نشست و نگاه کرد و درس هایی که اتوماتیک وار با همین دیدن نوش جان میشه🥰

      چقدر فایل بی نظیری شد این قسمت و چقدر خوب شد استاد این سوال رو پرسید که همین پرسش و زمان بندی اون کای درس درونش هست، همون بهترین در بهترین زمان و مکان بودن که اینم با این دو تا سریال چقدر بهتر درکش کردیم و بعنوان یک خواسته واضح در وجود ما شکل گرفت، تا فقط همین الان که دارم واست می نویسم ۳۹۹ کامنت روی یان قسمت اومده و خدا میدونه تا چهارشنبه چـــــــــقدر کامنت اونم کامنت هایی که هر کدوم بقول شما مرضیه عزیزم کلی درس میشه ازش گرفت دیگه فکر کن روزها و ماهها و سالهای بعد چه کامنت های نابی روی اون بیاد و چقدر آدم های جدیدی که به سایت اضافه میشن و با این دو سریال کن فیکون میکنند خوشدون رو در مسیر بی نهایت ها از نعمتها و ثروتها و باعث زیباتر شدن و زیباتر شدن بیشتر و بیشتر این جهان بی نهایت زیبا و دقیق میشن

      خدایا شــــــــــــــــــــــــــــــــکرت

      مرضیه جون هر لحظه ات توحیدی تر و ثروتمندتر در تــــــــــــمام جنبه ها در پناه رب العالمین😘

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      نادر خراسانی گفته:
      مدت عضویت: 2076 روز

      به نام خدای مهربان

      سلام به خانم مرضیه عزیز بی نهایت لذت بردم از کامنت زیباتون و خیلی از باور های اشتباهم رو با خوندن این کامنت زیبا با توضیحات کاملتون تازه بیدا کردم تبریک میکم بهتون بابت اینکه به این زیبایی در حال طی کردن مدارتون هستید و تبریک میکم بهتون که از بین این همه کامنت کامنت شما جزؤ 6 کامنت برتر شد واستون بهترینارو ارزو دارم در بناه الله یکتا شاد و موفق باشید و از استاد عزیز هم کمال تشکر رو دارم بابت این انتخاب خوب عاشقتونم خونواده عزیزم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      ستایش قوام گفته:
      مدت عضویت: 2529 روز

      سلام مرضیه عزیز و دوست داشتنی

      مثل همیشه ترکوندی

      اولا که تبریک میگم و واقعا شما شایسته بودی الحق که بی نظیر توضیح دادی عالی جامع و کامل

      دوما که ازتون میخوام بیشتر در باره شیوه بهره وری از فایلها که گفتید چک آپ فرکانسی نوشتید برای هر کدومشون برامون بگید

      و سوما که چقدر با خوندن کامنتتون و تغییرات اینو درک کردم که تضاد ها به ما کمک میکنن باور های منفی و…. همه باعث میشن ما خوشبختی و باور های مثبت و زندگی خوب رو با تمام وجودمون بیشتر تجربه کنیم درک کنیم لذت ببریم و سپاسگزار تر باشیم

      و چقدر تفاوت مون با گذشتمون آشکاره و این تضاد ها بد نیستن بلکه اگر در مسیر درست پیش بریم وقتی به زندگیمون نگاه میکنیم میفهممیم باعث شدن خیلی شاکر باشیم برای جایگاهمون و ببینیم که چقدر پیشرفت کردیم و چقدر شیرین تره نتیجه برامون

      و چقدر هر چقدر هم باورامون خراب باشه تو هر حوضه ای با تکامل و مداوم کار کردن روشون میشه تغییرشون داد و باید ادامه بدیم

      عاشقتم

      برات آرزوی بهترین هارو دارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      عباس ابارقی گفته:
      مدت عضویت: 2425 روز

      سلام

      مرضیه خانم عزیز امروز هدایت شدم به کامنت شما و دلم نیومد که ازتون تشکر نکنم واقعا عالی بود کامنتتون

      تحسینتون میکنم شما بینظیرید

      از اینکه یکی از برنده های مسابقه شدید خیلی خوشحالم بهتون تبریک میگم

      امیدوارم همیشه شاد و سلامت باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    ندا ام گفته:
    مدت عضویت: 1955 روز

    بنام خداوند مهرگسترِ مهربان

    الهی به امید خودت

    امیدوارم درباره این فایل قلمم به خوبی بکار گرفته بشه و بتونم هرآنچه که بوده و هست بیان کنم 😍🤩

    در خصوص دیدگاهی که من نسبت به امریکا داشتم خب برمیگرده به دوران بچگی و اطلاعاتی که از همان دوران از خانواده ؛ جامعه ؛ تلویزیون و مدرسه و جامعه کسب کردم

    دهه شصتی هستم و اون زمان بعد انقلاب و این باور که امریکا همیشه دشمن این کشور هست و همیشه استعمار کرده و مدام شعار مرگ بر امریکا و آتیش زدن پرچم که اوج خشم ما رو نشون میداد که چقدر متنفریم و در مدرسه و کتابهای ما مدام تکرار و تکرار که سیاستمداران امریکا ؛ حتی بعد از کشف امریکا و مستقر شدن در امریکا به بومی آنجا رحم نکردند و حالا هم همان خوی را دارند

    فکر کنید مدام تکرار و تکرار و تلویزیون هم که صدر اخبار و برنامه و حتی سریالهایی مدام ساخته و میسازد که امریکا هرروز و روزانه در جهت دشمنی و سرکوب و از بین بردن ایران است و این کلمه دشمن در صدر بیانات همه مسئولین است و دشمن مترادف با آمریکا

    در خصوص آمریکا دقیقا تصور من یک کشور خشک و بیابانی و غالب درختان آنجا کاکتوس است و بدلیل گرمای بالا این کشور مدام جنگلهایی که بود در آتش سوزی ها سوخته و قسمت هایی هم که کنار دریا هست مدام درگیر طوفان و نابودی است …دقیقا این اطلاعات و اخباری که من از تلویریون گرفتم و این کشور دقیقا از نظر من چنین ویژگی داشت

    از نظر من کشور آمریکا یک کشور کاملا صنعتی بود که بلااستثنا همه افراد برای اینکه بتونند در این جامعه زندگی کنند مجبور هستند کار کنند و از اجبار تن به هرکاری دهند حتی تن فروشی

    و به دلیل اینکه خیلی زیاد محبورند کار کنند زنها خیلی نمیتوانند آشپزی و خانه داری کنند و این کشور خیلی فست فود و رستوران های متنوع داره

    و زنها در جامعه آمریکا جایگاه خاص و ویژه یی ندارند و در فیلم های پورن بکار گرفته میشوند و شرایط جالبی ندارند

    و در این کشور افراد حداقلی هستند که ثروت و قدرت در اختیارشان هست و تعیین کننده قدرت نه تنها در کشور خودشان بلکه صاحب نفوذ در همه کشورها مخصوصا جهان سوم هستند و کاملا دخالت همه جانبه انجام میدهند

    در این کشور به دلیل گرانی خیلی زیاد و تورم بالا قدرت خرید مردم به شدت پایین است و امکان خرید خانه و ماشین وجود نداره و فقط با تسهیلات و وام میشود خرید و به محض اینکه نتوانی قسط پرداخت کنی همه وسایل ازت گرفته میشوی و کاملا آواره…و بیشتر مردم امریکا در شرایط سختی زندگی میکنند و فقط درآمدشون در حد گزارن زندگی است و چیزی تحت عنوان پس انداز ندارند و تا سن بالا باید کار کنند …و معمولا در آمریکا پلهایی که وجود داره ؛ در زیر پل مکانی برای زندگی افراد فقیر جامعه است

    در خصوص خانواده که خانواده بنیانی نداره و پدر و مادر فقط برای گذراندن زندگی به شدت کار میکنند و توجهی به بچه ندارند و خیلی زندگی گرم و خوشایندی وجود نداره و پدر و مادر هیچ کنترلی روی فرزند نداره و به دلیل موقعیت سخت زندگی معمولا زتدگی با دوامی نیست و هرکس در پی زندگی خودش خواهد بود و چیزی به عنوان جمع خانوادگی یا تفریح خانوادگی خیلی بی مفهوم هست و افراد خیلی روابط سردی دارند و افرادی به شدت درونگرا هستند و اغلب ارتباطات اجتماعی و دوستانه و خانوادگی محدود دارند و خیلی نسبت به اطرافیان بی تفاوت هستند

    در خصوص حجاب ، یک کشور بشدت مخالف حجاب ( البته حجابی که ما قایل به آن هستیم و برای ما عرف و تعریف شده ) و قایل به بی بندو باری و خیانت و …

    در خصوص پلیس و امنیت این کشور ؛ پلیسها که به شدت افراد خشن و مستبد که به مخض اعتراض یا دستگیر میشوی یا با تفنگ از پا در می آیی و یک نظام مستبدی حاکم هست و حق اعتراضی وجود ندارد چون جایی برای حق خواهی و حق طلبی وجود ندارد

    و امنیت هم تکلیفش مشخص است وجود ندارد شبها که اصلا امکان بیرون رفتن نیس چون اکثرا مست و لایعقل هستند و قطعا تجاوز خواهد شد و افرادی هستند مسلح که اگر طبق خواسته اونها عمل کنی شلیک جواب رفتارت خواهد بود ؛ و یا افرادی که انقدر در فقر هستند که در شب قطعا ازت دزدی خواهد شد و شبها پلیس و امنیت وجود ندارد که آرامش داشته باشی؛ یا افرادی هستند که با یک سری اسباب و ادوات برهم زننده نظم و امنیت هستند ؛ علت اصلی این تفکرم هم برمیگرده به علاقه زیاد من به فیلم های ژانر وحشت ؛ انقدر در این فیلم ها دیدم که با اره برقی و این وسایل به هم حمله میکنند ذهنم پذیرفته بود که قاعدتا چنین مواردی هست و این بر اساس باورهای قبلی من در امریکا خیلی خارج از ذهن نیست

    از لحاظ خوراکی ها و میوه ها و محصولات کشاورزی هم خیلی شرایط خوبی نیست و اکثرا بی مزه و بی طعم هستند و خیلی کشاورزی رونق نداره

    نکات مثبتی هم نسبت به امریکا داشتم که :

    آمریکا یک کشور خیلی پیشرفته و هرروز پیشرفت این کشور با سرعت رو به جلو هست و در خصوص پیشرفت علم و فن آوری بنظرم خیلی قدرتمند بوده و هست و نخبه و افراد متخصص که در جهت پیشرفت و علم خیلی با شتاب و قدرت پیش میروند و در هر زمینه یی حرفی برای گفتن دارند و علت همین پیشرفت رو چند دلیل میدونستم : یکی ذخیره ثروتی که کسب کرده ؛ صنعتی بودن این کشور و داشتن نیروهای کارآمد و متخصص

    نکته مثبت دیگه که همیشه برای من خیلی قابل توجه و تعجب برانگیز بود ؛ نرخ سود بانکی صفر بود …این برای من واقعا قابل تحسین بود و همیشه میگفتم چقدر این کشور با این همه نکات منفی این قسمت رو خوب مدیریت و عملیاتی کرده و واقعا تحسین برانگیز بود

    نکته مثبت دیگه که همیشه شنیده بودم صداقت ؛ درستی و راستگویی بود و همیشه این رو شنیده بودم که ما مرگ برامریکا میگوییم و آنها را ضددین و خدا میدانیم ولی همین مردم دروغ و عدم صداقت ندارند و کاملا در درستی و صداقت حرف میزنند و من واقعا برام خیلی این رفتار قابل توجه بود

    نکته مثبت دیگری که دیدم برگزاری فستیوالها ( جشن های خیابانی ) مختلف و به مناسبتهای مختلف برگزار میشود و جشن و پایکوبی میپردازند حتی ایرانیان هم اگر اشتباه نکنم برای عیدنوروز این فستیوال خیابانی را برگزار میکنند و پلیس و مقام ها در برگزاری این مراسم کمک حداکثری میشود

    این برداشت من دقیقا تا چندین ماه قبل هم بود ؛ یک فایل در ایسنتا گذاشته بودید که خواسته بودید بنویسیم که اگر بخواهیم تصور کنیم مسافرت را به کجا و چگونه و با چه وسایلی و …. من دقیقا در این فایل نوشتم انتخاب من اروپا خواهد بود… فکر کنید من که ۶ ماه بود در این سایت فعالیت میکردم و عضو بودم هنوز این باور منفی و داغون را درباره امریکا داشتم و همه ترجیح من اروپا بود و بنظرم زیبایی اروپا قابل قیاس با امریکا نیست البته بگم اون موقع من هنوز سریال سفر به دور امریکا رو هم ندیده بودم چون به نظرم امریکا مگه جذابیت هم داره که سفر بری ؟؟؟؟؟ و هیچ وقت و هیچ وقت من حتی برای مسافرتم یا مهاجرت ؛ آمریکا اصلا وجود نداشت

    در اطرافیان من کسی به امریکا سفر نکرده بود و دقیقا باورهایی که گفتم ساخته محیط اطرافم بود تا اینکه در همسایگی ما یک خانم حدود ۶۰ ساله ساکن شد که مقیم امریکا بود هرازگاهی ایران می اومد ؛ خیلی جالب بود بدونم این شخص از امریکا و بالا سی سال زندگی در امریکا داره چه نظری داره ؟؟؟

    جالبه بگم براتون بیشتر این تصوراتی که برایم ساخته بودن بیان کردند ؛ مثلا اونجایی که گفتم میوه و محصولات کشاورزی و بی مزه بودن محصولات را این خانم که بالا ۳۰ سال در امریکا زندگی کرده بود بیان میکرد و میگفت من اصلا طعم میوه های اونجا رو نمیپسندم و مزه آب میده و کلا اونجا همه چیز گلخانه یی هست …مهر تایید خورده شد در صورتی که در یکی از فایلهاتون که به مزرعه توت فرنگی رفتید و خودتان محصول را برداشت و خرید کردید و از طعم فوق العاده محصولات هرباره بیان میکردید

    در جایی دیگه گفت که اصلا به فکر زندگی در امریکا و مهاجرت نباش که اونجا تا اخر عمر بدهکار دولت هستی بابت تسهیلات و وام هایی که برای خانه و ماشین دریافت میکنی

    فقط میگفت اونجا نقطه مثبت و قوتی که داره ماشینهای خیلی پیشرفته و خدماتی که ارائه میدهند خیلی عالی و فوق العاده س

    وگرنه در بقیه زمینه ها بشدت سختی و نابسامانی است و اگر مهاحرت کنی اونجا باید در رستوران ها کارگری کتی و چون خیلی نژاد پرست هستند پیشرفت و موقعیت خوبی نصیبت نمیشود و از زندگی در ایران و این موقعیت واقعا باید استفاده کرد …ولی چیزی که خیلی برای من سوال برانگیز بود اگر امریکا انقدر بد بوده و هست چرا سی سال اونجا مونده و کلا به ایران برنگشته ؟؟؟؟ این سوال همیشه در ذهنم بود و خیلی دوست داشتم از جاهای دیگه هم جواب بگیرم

    که …

    بعد از ایشون یکی از دوستانم خواهرش به امریکا مهاجرت کرد ؛ یه وقتهایی ازش میپرسیدم خواهرت سالمه ؟ اتفاقی نیفتاده ؟ اونجا هست خوشحاله ؟ زندگی ش چطوره ؟ و جالبه دوستم عکسهایی نشون میداد من تعحب میکردم ؛ خواهر دوست من بواسطه یه آشنایی که در آمریکا داشتن وقتی مهاجرت کردن آشنایشان که یک خانواده آمریکایی بودند و به محض ورودش به امریکا در خانه خودشان یک اتاق در اختیارش قرار دادند و خیلی شرایط خوبی براش ایجاد شد و میگفت انقدر با آن خانواده صمیمی هست که اون خانواده انجا شدند پدر و مادرش ؛ بقدری محبت خالصانه در حق این دختر کرده بودند ؛ و این خانواده ۶ فرزند داشت و خیلی گرم و بامحبت ؛ و من در عکسهایی که دوستم نشان میداد میدیدم ؛ که برای خواهر دوستم تولد گزفته بودند و کلی اتفاقات خوب ….خواهر دوست من دقیقا بعد از دوسال در یکی از بانکها امریکا مشغول کار شد و خانه و ماشین خرید و از زندگی امریکا بشدت لذت میبرد و خوشحال بود….اینم یک تجربه بود و متفاوت بود با باورهای من و حرفهایی که از شخص دیگر شنیده بودم

    یکی دیگر از دوستان من برادرش به امریکا مهاجرت کرد و به لحاظ کاری و زندگی که در عرض یکسال ایجاد کرده بود خیلی راضی بود ولی به دلیل دلتنگی به ایران برگشت ؛ جالب بود برام که دوستم میگفت روزی که برادرش در فرودگاه برای بازگشت بوده همه دوستان امریکاییش برای بدرقه به فرودگاه میروند و خیلی احساساتی و ناراحت از اینکه در حال ترک امریکاست و کلی هدیه بهش داده بودند و جالبه برادر دوستم بعد از یکسال ؛ دقیقا دوماه پیش دوباره به امریکا برگشت ؛ خیلی جالب بود برام که میگن خیلی امریکا رفتن سخت هست و خیلی به سختی میشه مسافرت به امریکا داشته باشی وای به حال اینکه مهاجرت کنی …ولی این آدم هر دوبار با راحت ترین حالت به امریکا رفت و هربار از شرایطی که در امریکا دارد رضایت دارد و زندگی در امریکا را خیلی لذت بخش توصیف میکرد …

    بهترین و قدرتمتد کننده ترین و اصلی ترین تغییر نگرش من درباره هرآنچه که در ذهن و مغز من کرده بودند بواسطه شما بهبود پیدا کرد اولین تاثیرها از زندگی در بهشت روی من گذاشته شد و بواسطه زندگی در بهشت ترغیب شدم سفر به امریکا رو دیدم و باورهای قبلی و محدود من رنگ باخت و کاملا متفاوت شد و در کنار آن دو دوستی که بهم از تجربیات آمریکا گفتند پرواضح شد که باورنامناسب داشتم و باید ذهنم رو از این ویروس مخرب پاک کنم و این اتفاق افتاد

    من الان اولین اولویت زندگیم مهاجرت و مسافرت به امریکا هست و تجربه زندگی بهتر و تجربه این کشور فوق العاده است ؛ و اینکه چرا الان چنین نظری دارم :

    در خصوص روابط خانوادگی ؛ یک خانواده بود که اسم پسرشون جیکوب بود و دوبار پرادایس اومدند و یکبار شما بهشون سرزدید ؛ این خانواده چقدر اصیل و چقدر گرم و چقدر زیاد خانواده بودند و ارتباط پدر با فرزندان و بازی کردن باهم ؛ مسابقه دادن ؛ تشویق کردن موقع ماهیگیری ؛ و … خیلی زیاد از این ارتباط خانوادگی قوی و به شدت دوستانه لذت بردم ؛ به جرات میگم در ایران درصد خیلی کمی چنین ارتباط و چنین زندگیی میشه دید ؛ با اینکه دقیقا من باور به شدت نامناسب درباره خانواده های آمریکایی داشتم

    در خصوص زیبایی های آمریکا چه میشود گفت ؛ واقعا من حیرانم از این همه زیبایی و این همه قشنگی و سرسبزی آمریکا و حتی ساحلش که سفید رنگ و دیوانه کننده است ؛ حتی یک لایو دارید که در آرچ بودید اگر اشتباه نگم که در کویر بود حتی اون کویر به نهایت شگفت انگیز و زیبا بود من واقعا مبهوت زیبایی های بینظیر امریکا شدم ؛ یک قسمت سفر به امریکا بود که در یک ایالت رفتید که پرورش پروانه بود … یعنی بی نهایت بدون وصف بگم چقدر زیاد این قسمت رو دوست داشتم و واقعا خودمو در اون فضا حس میکردم واقعا زیباییش برام خیره کننده بود ؛ یا اون قسمت که به حیات وحش رفتید و اون زرافه و آهو و ….اصلا هیجانش ؛ تجربه ش …فوق العاده بود فوق العاده …. یا اون غار زیرزمینی که رفتید ؛ الله اکبر چییی بود چقدر عالی و زیبا چقدرررر …. و ایالتهای متفاوتی که رفتید هرکدام از قبلی زیباتر و جذابتر میشد

    زیبایی شهر تمپا و ساختمانِ گردِ روبروی خونه تون …نورپردازی ها …نظم و انضباط شهری …یعنی بینظیره این شهر…پرادایس این بهشت زمینی که چی بگم ازش ….واقعا من اوایل فایل زندگی در بهشت مدام میگفتم واقعا امریکا انقدر سرسبز و زیبا هم هس یا این منطقه شانسی این جوری دراومده…تا اینکه واقعا دیدم نه آمریکا واقعا سرسبز و زیباست

    در خصوص ثروت و دارایی که در اختیار افراد محدودی هست ؛ حداقل با دیدن شما متوجه شدم چنین خبرهایی نیست و بقدری ثروت و فراوانی هست که این ثروت بخواهد محدود افراد خاصی بشه و افراد با باورهای مناسب خودشون ثروت سازی میکنند ؛ مگه نه اینکه شما مهاجرت کردید به امریکا در یک فایلتون گفتید یه روزی شد که فقط ۵۰۰ دلار ( یه همچین مبلغی گفتید اگر اشتباه نکنم ) داشتید و شروع کردید به حرکت و ثروت ساختن و …. پس میشود ؛ پس منحصر به فرد و عده خاصی نیست ؛ مگر نه اینکه شما در امریکا چندین خانه و ماشین و موتور خریدید به جز اموال و املاک دیگر در امریکا و در ایران و در این کشور خیلی راحت در حال زندگی کردند هستید

    اینکه انقدر افراد مشغول کار و درگیر مشکلات هستند که خانمها وقت آشپزی ندارند ؛ اصلا این فرهنگ چرا زن باید وقتش در آشپزی باشد و این یک امر مشارکتی است و زن در جامعه آمریکا همان قدر جایگاهش مهم هست که بقیه اعضا مهم است و هرکس باید خودش مسئولیت امورش را به عهده بگیرد و طبق فایلها دیدیم که حتی به عنوان مهمان اومده بودند خودشون و هرکس هر غذایی که باب طبعش بود درست میکرد و منتظر نمی ماند که مثلا مادر خانه یا صاحب خانه پذیرایی کند … و حتی در مهمانی و پذیرایی به راحتترین حالت و ساده ترین شکل پذیرایی بود و بیشتر در کنار هم بودن و لذت بردن از با هم بودن در مهمانی ها ملاک است و البته که خانمها به موقع آشپزی هم کرده بودند و کاملا مسلط بودند و خیلی جالب بود افرادی که به عنوان مهمان در پرادایس آمده بودند همه وسایل و خوراکی های لازم حتی نوشابه و …همراه خودشان آورده بودند و دقیقا دنبال لذت بردند و استفاده از زیبایی های و لذت بردن از محیط و ارتباطات دوستانه

    و در خصوص اینکه کشور صنعتی و افراد به این مشاغل پرداحته میشوند ؛ بسیار زیاد دیدیم که خیلی افراد بودند به مشاغل و علایق خودشان مشعول بودند مثل همان قسمت که تنور خریدید از شخصی که با خانمش در کارگاه تولید تنور مشغول بودند یا آن قسمت در سفر به آمریکا که یک بازاری بود که افراد محصولات خودشان را عرضه میکردند و هرکس به شیوه خودش درحال زندگیست و لذت از کاری که در انجام آن است

    ‏و یادآوری سریال سفر به امریکا در قسمت زندگی آمیش ها ؛ که فارغ از صنعتی شدن و پیشرفت آمریکا به سبک و سیاق و روش خودشان در حال زندگی هستند و از هر نوع تکنولوژی دور هستند و حتی از گاری و وسایلی که ساخته دست خودشان است امورات میگذرانند و این اتفاق در یک کشور کاملا پیشرفته و با آزادی کامل در حال انجام هستند و زندگی و خودشان را محدود اتفاقات و جامعه نکرده اند و مستقل به زندگی خودشان ادامه میدهند

    اینکه در امریکا گرانی و تورم بالاست ؛ اگر گرانی هم باشد علتش این هست محصول درجه یک استفاده میکنند و برای سبک زندگی خوب و استفاده از محصول با کیفیت باید هزینه پرداخت کرد و اسمش گرانی نیست ؛

    و اینکه مردم مدام بدهکار به بانکها هستند چون قدرت خرید ندارند و مجبورن برای تهیه خانه و ماشین مدام تسهیلات دریافت کنند ؛ حداقل در خصوص شما و دوستانی که با شما در ارتباط بودند کاملا خلاف این بود و شما چندین موتور ؛ ماشینهای خیلی عالی ؛ RV حرفه یی ؛ بدون اینکه با وام بخواهید بخرید و همه رو کاملا بصورت نقدی تهیه کرده بودید ؛ پس اگر کسی ۳۰ سال اونجا زندگی کرده و با وام زندگی کرده و در سختی یوده ربطی به منطقه و کشور نداشته ؛ باور نامناسب اون درباره ثروت و باورهای مخرب دیگه بوده

    در خصوص حجاب هم خیلی زیاد دیده شد که هیچ کس توجهی نمیکرد دیگری چه حجابی دارد ؛ در سفر به امریکا که چندین خانم بودند با حجاب کامل و کاملا پوشیده ؛ یا در زندگی در بهشت در کنار ساحل بودید و هرکس هر مدلی که دوست داشت کنار دریا با هرلباسی که دوست داشت ؛ از دریا و تفریحات لذت میبرد و شخصی بود که لباس و حجاب پوشیده داشت ؛ نه منعی داشت و نه آزار و اذیتی شد و نه نگاه متفاوتی به شخص بود و ….هر فردی لذت و تفریح خودش را انجام میداد و همه سلیقه ها در کنار هم با احترام به هم

    و یاد فایلی ازتون افتادم که خانواده جیکوب و دوستانشون مهمانی اومده بودند و شما بهشون گفتید که سگ را داخل خانه اجازه نمیدهید و برای ورود به خانه بدون کفش باید وارد شوند و چقدر خوب و عالی برخورد کردند و برای عقیده شما احترام قایل بودند و این احترام متقابل و ارزش قایل شدن برای همنوع واقعا تحسین برانگیزه ؛ احترام به هم در همه جای زندگیشان کاملا قابل لمس است

    در خصوص امنیت ؛ من در یکی از فایلهای اگر اشتباه نکنم در سفر به امریکا بود در یکی از ایالتها با مریم جان یک مسیر طولانی رو در یک پیاده روی جنگلی و خیلی زیبا و بکر پیاده روی کردید و دقیقا شب بود که به مرکز شهر رسیدید ، من مدام در اون فایل به این نکته داشتم توجه میکردم هرلحظه ممکنه یک نفر تعرض کند یا یک اتفاق غیرمنتظره رخ بده و مکان امنی به نظرم نمیرسید و بعد از تموم شدن فایل خیلی تعجب کردم چرا من به جا توجه به اون همه زیبایی تمرکز کرده بودم که اطراف ممکنه کسی باشد ؛ ممکنه اتفاقی بیفتد ، آیا واقعا امن هست ؛ چرا برای پیاده روی چنین مسیری که خلوت هست انتخاب بشه ؟؟؟ سوالهای مدام با بار منفی ….و بعد تلنگر زدم به خودم این همه زیبایی؛ چرا دنبال ناامنی هستم و برگشتم دوباره فایلو دیدم این بار با توجه به زیبایی ها و قشنگی ها و لذت بردن و بازسازی این افکار منفی

    و حتی در خصوص امنیت ؛ هیچ وقت درب خانه شما قفل نمیشود و اصلا درب ورود به پارادایس در حد این هست که مشخص شود درب وردی است که مکانی که قفل و بست و حفاظی باشد و داخل هم که کلبه اصلا قفلی ندارد که بخواهد قفل شود و کلی وسایل و ابزار حرفه یی در پرادایس هست و هیچ وقت نه چیزی کم شده و نه اتفاقی رخ داده و نشان از امنیت کامل و بینظیر هست

    در خصوص پلیس و اتفاقات از این دست ؛ خب مدام اخبار این رو تکرار میکرد که پلیس فلان سیاه پوست کشت یا فلان اتفاق توسط پلیس امریکا رخ داد و ….ولی مگه نه این بود در فایل زندگی در بهشت ۱۷۳ دیدیم چقدر پلیس و مردم در هماهنگی هم بودند و مسیر سواره ؛ بجز پیاده رو را برای افرادی که بعد از بازی هاکی بیرون استادیوم آمده بودن را پلیس در نظر گرفته بود و خیلی رفتار مناسبی داشت و هیچ وقت و هیچ بار در هیچ فایلی از استاد نه شنیدم نه دیدم برخورد نامناسب از پلیس …اگر واقعا پلیسهای خشن دارد خب بعد چندین سال باید استاد تجربه میکرد

    البته باز هم همه اینها برمیگرده به اون باورسازیی که انجام داده یم و مدام پرورشش میدهیم

    در خصوص اینکه مردم امریکا خیلی درونگرا هستند ؛ دقیقا و به دفعات خلاف این رو هم در زندگی در بهشت هم در سفر به امریکا به کرات دیدیم ؛ در آخرین فایل زندگی در بهشت هم در حین مسابقه و شادی بعد مسابقه کاملا برونگرایی و جمع گرایی و نشاط جمعی رو به وضوح دیدیم و افراد با هر سن و با هر نژاد و با هرموقعیتی و زن و مرد در کنار هم در حال لذت بردن از یک مسابقه هیجانی بودند و چقدر زیاد با خودشان در صلح بودند ؛ مصداق دیگه زمانی که با جت اسکی در دریا میرفتید و اکثر افراد دست تکون میدادند بدون اینکه هیچ شناختی داشته باشند و بدانند شما کی هستید و از کجا هستید ؛ یک حس انسان دوستی قوی و بینظیر ازشون دیده میشد ؛ یا در برگزاری فستیوالی که در تمپا برگزار شد و همه مردم در این جشن و پایکوبی شرکت کردند

    یا در سفر به امریکا که RV دچار مشکل شده بود شخصی برای کمک خودش پیشقدم شده بود و موارد بیشمااار در زندگی بهشت و سفر به امریکا دیده شد

    آدمها ممکنه هرجا و هر نقطه یی زندگی کنند ؛ مهم نیست گویش ؛ زبان ؛ نژاد ؛ رنگ پوست ؛ جنسیت ؛ وضع مالی و… چی هست مهم این هست ما انقدر باورهای مناسب و بدون پیش زمینه ذهنی داشته باشیم و انقدر رها و آزاد باشیم که خودمان را درگیر این مسایل بکنیم که باعث عدم لذت و زمینه احساس بد در ما شود

    اینکه عادت کردیم راحت به آدمها و نژادها و قومیت ها برچسب بزنیم اخلاق شایسته یی نیست ؛ کمااینکه در یک منطقه دیگه خود ما هم متفاوت با آن قوم و نژاد هستیم و پاک کتیم ذهنمان را از هرچه پیش فرض و باورهای نامناسب و برچسب هایی که مدام زده یم و خودمان را در مقام قضاوت و حکم دادن و تصمیم گیری بدانیم ؛ بدون تحقیق و بدون اینکه خودمان واقعا تجربه کرده باشیم

    من نمیگم خیلی عالی عمل کردم ولی سعی کردم باورهای نامناسب خودم را با دقت کنکاش کنم و پیدا کنم و در جهت رفع قدم بردارم و زیر و رو کردن خودمان به ظاهر سخت هست ولی شدنی هست من درباره خدا و دین به صورت خیلی جدی این قضیه رو شروع کردم و سعی کردم هرآنچه که به عنوان دین و خدا در ذهنم قرار داده اند پاک کنم یا مدام کم رنگ و کم رنگتر کنم و اون چیزی که قران گفته و من درک میکنم و باور میکنم اون خدایی رو که دارم خودم پیداش میکنم جایگزین باورهای قبلی کنم

    باید در خصوص خیلی مسایل دیگه هم این قدم جدی رو بردارم ؛ مثل همین باورهای محدود کننده و نامناسبی که درباره آمریکا و مردمش داشتم و چقدر ذهن محدود و نامناسب و دور از واقعیت ساخته بودم البته به قول استاد این ویروس در مغزمان قرار دادند ولی در حقیقت خودمان هم باور کردیم و پرورشش دادیم

    عاشقتم استاد جان که تلنگری زدید که باعث شدید بیشتر از بیش به کنکاش در خودم بپردازم و بیشتر بشناسم باورهای خودم و ذهن و قدرت ذهن و قدرتی که محیط و اطراف در باور و ذهنم ایجاد کرد و چقدر خوب هست که حالا و اکنون در این دنیا جدید بواسطه شما و سایت شما و شناخت و درک بهتر از دنیا میرسم و بهتر و بهتر خواهم شد و باورهای مناسب و قدرتمند کننده را جایگزین باور مخرب خودم کنم و این اتفاق یک شبه و با سرعت انجام نمیشود و نیاز به قدم جدی و باقدرت و باور اینکه میشووود است

    به یاری الله مهربان

    در پناه رب مهربان 🤩😍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  3. -
    mohammadmahdi rahimi گفته:
    مدت عضویت: 1615 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز.

    استاد یه شعاری میدن خندم گرفته میگن که کاخ سفید رو حسینیه میکنیم😅😅😅😅😅😅😅😅😅😅😅😅😅😅😅😅😅😅😅😅😅استاد دارم از خنده منفجر میشم آخه چرا ؟؟؟؟؟؟ مثلا تو ورزش کشتی مثلا بین امریکا و ایران بود یه ذهنیتی بود و هست که اگه مثلا آمریکایی هارو شکست بدی مشتی بر دهان آمریکا زده ایم😅😅 این باور جالبه هنوزم هست و شبکه های اجتماعی و صفحه های خبر هنوزم این باور رو تو جامعه بزرگش میکنن تو بحث این ویروس که اصلا کلا ترکوندن شبکه هارو و انقدر مارو ترسوندن که امریکا کشته میده و ماسک ندارن و شیلد ندارن و ما خوبیم و میخواهیم کمک کنیم حتی رهبری واکسن رو که از امریکا بخرن رو دستور دادند نخرند چون باورش این بود که دستکاری میکنن و یه سری باور اشتباه و کلی اون موقع نسبت به امریکا گارد داشتم در مورد داعش و تروریست بودن آمریکایی ها کلی باور اشتباه داشتم که میخوان ایرانو مستمعره خودشون کنن و نفت های ایرانو به غارت ببرن تو مساجد لعن کردن امریکا خیلی بابه و مردم بدون اینکه فکر کنن برای نصف جهان بدی آرزو میکنن که این وارد زندگی خوشون میشه از نظر من شاید خیلی وقت ها تو مسجد با صدای بلند داد زدم و بد و بیرا گفته باشم به آمریکا ولی الان توبه کردم و ذوق میکنم همچین آدم هایی هستن و خیلی وقتا دوست دارم و بهش فکر میکنم همسرم امریکایی باشه😅😅 البته استاد پرو نیستما ولی دیگه بزرگ شدم وباید فکر زن و زندگی باشم 🥰🥰😅😅😅. امریکایی ها عشقن.

    استاد این باور بیشتر تو مدرسه بعدش تو مسجد که همون مسجد باعث شد تصمیمی تو زندگیم بگیرم و اونم اینه که هرگز تو مسجد نرم چون تکبیر میگن 😅😅😅😅😅 و دعای بد میکنن بعد نیایش با پروردگار. و این باور شاید بشه گفت بخش زیادیش هم از طریق رسانه و اخبار بوده و به نظر من راهپیمایی های زیادی که هرساله برگذار میکنن و این باور رو تو ذهن ما گذاشتن اگه نفرین کنی صدات میرسه به امریکا و اونا میترسن و خدا لعنشون میکه و ریششون خشک میشه (باوری بسیار خنده دار و زشت)

    ولی یه تایمی به بعد استاد عاشق شدم طوری که خواب عشقم رو میدیدم خواب امریکا هنوزم وقتی یاد خوابم میوفتم که سفری داشتم به امریکا کلی خوشحال میشم انگار صد بار آمدم و برگشتم انگار چند هزارتا دوست دارم از سفید پوست تا سیاه پوست از پلیس تا ورزشکار از هر جنسی و رنگی استاد وقتی کمک های مردم امریکا رو دیدم که محبت میکنن به هم دیگه و مخصوصا به شما که ایرانی هستی کلی ذوق میکردم و میکنم استاد میشه گفت با سریال زندگی در بهشت من مرز کشورم رو تغییر دادم و وسعت کشورم شده (سیاره ای به نام زمین ) .

    استاد الان ۲۰ سالمه و خیلی خوشحالم که درمورد مردم امریکا باور مثبتی دارم و خودمو رو از یک آب و خاک میدونم و غیرت رو بر انسانیت بنا کردم نه دین و ملیت .

    به قول فردوسی پاکزاد:

    بنی آدم اعضای یک پیکرند که در آفرینش ز یک گوهرند

    استاد عزیزم کلی باورم تغیر کرده تو این مدتی که سریال زندگی در بهشت رو دیدم و عاشق مردم امریکا شدم عاشق .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      محسن اقبالی گفته:
      مدت عضویت: 2038 روز

      سلام محمد مهدی جان

      خدا بگم چیکارت کنه پسر از بس خندیدم 😂😂😂

      واقعا از خوندن کامنت زیبات و نکات باحالی که با شوخ طبعی گفتی لذت بردم و به داشتن دوستایی مثل شما که تو سن بیست سالگی مصمم شدن برای تغیر باورها و زندگیشون افتخار میکنم و امید وارم هر روز درخشنده تر بشی

      در پناه الله یکتا شاد و ثروتمند باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    مجتبی اکرمی گفته:
    مدت عضویت: 2406 روز

    با سلام و خسته نباشید خدمت گروه تحقیقاتی عباس منش و سلام و درود فراوان به آقای عباس منش و بچه‌های سایت و هم فرکانس های گرامی من دیگه نظر خودمو در این سایت می نویسم به این صورت که من قبل از اینکه با این سایت آشنا بشم دیدگاه من در مورد آمریکا چی بوده است این به این صورت بوده است که من فکر می کردم که آمریکایی ها آدم های بدی هستند و وحشی هستند هفتیرکش هستند و هیچ دین و مذهب و هیچ پایبند هیچ چیزی نیستند و من فکر می‌کردم که نژادپرستی به صورت خیلی زیاد در آمریکا وجود دارد که سفید پوست ها با سیاه پوست ها مدام درگیری دارند و مظلوم کشی در اونجا زیاده و به طور کلی آدم های خیلی خشنی هستند و مدام دارند اسلحه های مرگباری درست می کنند کل تمرکز آمریکا روی درست کردن اسلحه های جنگی و موشک و اینا است برای از بین بردن کل جهان و اینکه بتونن کل دنیا را تسخیر کنند ولی با دیدن سریال زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا دیدگاه من کاملاً ۱۰۰% عوض شد و فهمیدم چقدر این اشتباه بود این دیدگاه من الان دیگه عوض شده و خیلی خیلی خیلی دوست دارم که بیام به آمریکا و اونجا زندگی کنم و پیش آقای استاد یه چایی ذغالی کباب گلپایگانی درست کنیم و مهمترین چیزی که باعث شد دیدگاه من عوض بشه همین سفر به آمریکا و زندگی در بهشت سریال زندگی در بهشت بود و من با چشمای خودم دیدم که واقعا اون چیزی که می‌گفتند با اون چیزی که که دیدم تفاوت از زمین تا آسمون داره و ۱۰۰ درصد دیدگاه من عوض شد تمام مهربونی های مردم آمریکا را دیدم تمام خوبی ها با عمق وجود باور کردم و اینها تمام این ها را از استاد و خانم شایسته تشکر فراوان دارم که باعث شد که دیدگاهمون نسبت به این مردم عوض شد مهمتر از این اینکه ما باید یاد بگیریم که این چیزی که می‌گویند و شنیدیم را نباید باور کنیم اون چیزی را که حقیقت داره و اون چیزی را که برامون خوبه باید باور کنیم باید خودمون بریم ببینیم تحقیق کنیم و الکی چیزی را باور نکنیم وفکر میکردیم آمریکا خیلی خشک وبی آب و علف هست و حالا دیدیم که همه آمریکا مثل شما به.

    ودرسی که از این موضوع گرفتم اینه که ما باید مراغی ورودی هامون باشیم در تمام موارد وباورهای مناسبی برای هر مسئله ای پیدا کنیم چون که هر چه را باور کنیم جهان همون را به ما ثابت می‌کنه با تشکر خیلی خیلی بینهایت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    مجید الله یاری گفته:
    مدت عضویت: 2003 روز

    یارب العالمین

    سلام بر استاد عباس منش عزیز😍😘

    سلام بر خانم شایسته عزیز😍😘

    سلام بر خانواده عباس منش امیدوارم حالتون عالی باشه😍😘

    من مجید الله یاری اولین بارمه دارم کامنت میزارم،اول میخواستم سپاسگزار باشم از استاد عزیز و خانوم شایسته عزیز خیلی خوشحالم که الان دارم مینویسم،ممنون و سپاسگزارم بابت راهنمایی هاتون و زحمتهای که میکشین برای ما که میخواهیم آگاه باشیم از جهان هستی و قوانینش سپاسگزارم از تنها معمار جهان هستی و قانون آفرینشش رب العالمین که برای هدایت ما شما دوتاگل🌹🌹 را سر راه ما قرار داد،خدا جونم من ازت ممنونم.

    😍😍😘😘💖💖

    ۱.قبل دوره سفر به آمریکا و سریال زندگی در بهشت:آمریکایی ها انسان های نژاد پرستی هستن فقط خودشون و قبول دارن و سیاه پوست هارو اذیت میکنن نه فقط مردم بلکه دولت و پلیسهای آمریکایی هم مورد ضرب و شتم قرار میدن بهشون میگن کاکا سیاه

    خانواده های پر از روابط نامشروع خیانت زن و مرد زیاد باهم خوب نیستن فقط به فکر سکس هستن دخترها از سن ۹ سالگی بهشون تجاوز میشه فحشا زیاده،همه اسلحه دارن خونشون و توی درگیری و دعوا با اسلحه به هم حمله میکنند،امنیت خیلی کمه انسان های با خشونت بالا یه مشت آدم عوضی که به جز خودشون هیچکی رو قبول ندارن یه کشور پر از برج های بزرگ و شهرهای شلوغ آپارتمان های با متراژه کوچک پراز کارتون خواب پراز آدمهای بیکار دنبال یه کار دولتی برای استخدام،پر از قاچاق موادمخدر کوکائین پر از گانگستر های عوضی که به خاطر پول هرکاری میکنن گروگان گیری،دزدی از بانک از طلا فروشی،قاچاق انسان،طبیعت نه چندان خوب پر از کویر با کمبود آب،آمار بیماری های ویروسی بالا….

    😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁

    که همه این پیش فرضهای که توی ذهن ما ساختن از دوران مدرسه شروع شد مرگ بر آمریکا میگفتیم خونه میومدیم اخبار تلویزیون درمورد اتفاقات بد تیراندازی در ایالات فلان کشته شدن چندین نفر زخمی شدن چندین نفر فردا در مدرسه محکمتر بگو مرگ بر آمریکا همه چی داره گرون میشه طلا رفت بالا دلار رفت بالا خانواده خدا لعنت کنه آمریکارو تمام تقصیر آمریکاست،بیرون میرفتی یه جنسی بخری داداش چرا اینقدر گرون به خاطر این کشور آمریکاس داداش گوجه و خیار و سیب زمینی چه ربطی به آمریکا داره،آقا لباسهای ایرانی یا ترک چه ربطی به آمریکا داره،نه شما نمیدونی همه اینا زیر سر آمریکاست،بازم اخبار ترامپ فلان کارو کرد فلان شد و ما هم فارغ از این که هنوز خبر نداشتیم یا نمیدونستیم یا نذاشتن بدونیم یا خودمون نرفتیم دنبالش یا شاید همه اینها بوده که این دنیا براساس قانونه و هیچ عوامل بیرونی تاثیر در کار ما نداره هر اتفاق بدی که داره میوفته به خاطر باورهای مخربی که تو ذهنمون ساختن و ساختیم و هر روز با احساسات بد با نفرت با کینه به زندگی ادامه میدیم و هرروز اوضاع بدتر میشه.

    اما بعداز دیدن سفر به دور آمریکا و سریال زندگی در بهشت دیدگاهمان وپیش فرضهای ما به کل نسبت به آمریکا عوض شد:

    ۱.چه طبیعت🌿🌿🌹🌾🌴🌷🍀 بکری😍 چه جنگلهای 🌲🌲🌴🍁🍁🌲سرسبزی😍 چه دریاچه های🌊😍 چه خونه های بزرگ و زیبایی 😍خدایا باورم نمیشه اینجا امریکاس چقدر خوبه چه مردمی با لباسهای رنگی و خوشگل همه لبخند😁😍 بر لب چقدر آرامش هست چقدر خوبه همه مردم در حال زندگی کردن هستن زندگی کردن فقط دارن زندگی میکنند حالشون خوبه چقدر آب و هوای خوبی چقدر آب زیاد چقدر بارون ☁☔🌈میاد چقدر سرسبزه چقدر همه چی اینجا زیاده از هر نعمتی چندین برابرش اینجا هست چقدر ابزارهای پیشرفته چقدر تکنولوژی چقدر پیشرفت چقدر ماشین های خوشگل و زیبایی چقدررستورانهای خوشگل و تمیز و خوب چقدر جاهای دیدنی و خوب چقدر توریست چقدر مردمانی با مسئولیت چقدر باکیفیت چقدر کیفیت زندگی اینجا زیباس کیفیت فوق العاده بالاس ۴k ابرهاش چقدر خوشگله مثل پشمک حاج عبدالله هست 😁 😉خدایا شکرت بابت اینهمه نعمت اینهمه زیبایی اینهمه خوشگلی اینهمه گل و گیاه.

    چه پلیسهای خوب و خوش برخوردی چقدر قوانین خوبی و چقدر قانون خوب اجرا میشه وچقدر به قوانین این مردم خوب عمل میکنن خدایا واقعا سپاسگزارم بابت اینکه دارم میبینم که این درسته اصلش اینه این اورجیناله تا حالا هرچی دیدی و شنیدی های کپی بوده پسر😁پسر😁خدایا فهمیدم وقتی جنس خوب میخوای باید دنبالش بگردی پیداش کنی بهاشو بپردازی تا بدستش بیاری و لذت ببری استاد تو این کارو کردی تو تونستی آمریکای اورجینال و پیدا کنی و به ما نشون بدی خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت😍😘💖

    (سریال زندگی در بهشت)و (سفر به دور آمریکا)چقدر خوب و عالین اینا زندگی من و متحول کردن من الان پر از آرامشم😍 پر از حال خوب این روزها حالم بی نهایت عالیه احساس بسیار عالی دارم😍،به خودم قول دادم که از چندین رستورانهای که خارج از ایران میخوام افتتاح کنم یکیش تو فلوریدا خواهد بود و استاد عزیز شما و خانوم شایسته و پسر عزیزتون اولین مهمانان خصوصی من در اون رستوران خواهید بود و کلی حرف خواهیم زد وکلی لذت خواهیم برد😍،خیلی وقت بود که میخواستم بنویسم و از خدا خواستم خدایا منم میخوام بنویسم موقعیتش و پیش بیارو خودت بهم بگو،که امروزکه از خواب بیدار شدم یه شکر گزاری صبحگاهی وبعدش رفتم سراغ سایت اول دنبال فایل جدید یا سریال زندگی در بهشت،دوم نشانه های من بعدش نوشتن،که امروز بعداز خوندن و شنیدن سریال زندگی در بهشت قلبم گفت این گوی این میدان بنویس بنویس و شروع کردم به نوشتن و الان خیلی حال خوبی دارم احساس خیلی خوبی دارم خدایا ممنونم اجابت میکنی خواسته هامو خداوندا سپاسگزارم.😍😍😘😘💖💖💖

    امیدوارم که نوشته های که با تمام وجودم نوشته ام قابل استفاده عزیزان قرار بگیره

    دوستون دارم،عاشقتونم😍😍😘😘💖

    درپناه الله یکتا شاد و سلامت و خوشبخت و ثروتمند در دنیا و آخرت باشید. خدانگهدار.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  6. -
    محسن آسوده گفته:
    مدت عضویت: 1967 روز

    به نام خداوند بخشنده ی مهربان

    سلام عرض میکنم خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته ی عزیز

    و همه ی دوستانی که دارن این کامنت رو می خونن

    می خواستم طبق صحبت های استاد در قسمت 174 سریال زندگی در بهشت، بعضی از افکار پیش فرضی که با دیدن سریال های سفر به دور امریکا و زندگی در بهشت در ذهن خودم تغییر کرده رو با شما به اشتراک بزارم:

    1- اولین چیزی در ذهن من خیلی خیلی عجیب بود این بود که مثلا الآن مگه نباید همه توی امریکا با اسلحه صحبت کنند؟ چرا همدیگه رو تهدید نمی کنن؟ یعنی توی ایران به قول استاد ذهن ما رو شستشوی مغذی دادن که اصلاً صد و هشتاد درجه با واقعیت فرق می کنه. چون که می گفتند اونجا اسلحه آزاد و توی فوتبال هاشون هم از اسلحه برای تهدید استفاده می کنند و اگر کسی به حرف اون یکی گوش نکنه، طرف میتونه اون فرد رو با اسلحه بزنه و بازیشون اینجوریه. اما وقتی استاد یکی از فوتبال های آمریکایی رو رو می سایتشون قرار دادن، اصلا ذهن من داشت می گفت ببین انسان برای ضایع کردن یه انسان دیگه هر کاری می کنه حالا برای چی؟ برای اینکه یه جایی باهاش اختلاف نظر داره و حالا این در مورد ایران آمریکاست که ایران مثلاً چون امریکا تحریمش کرده، دست به هر کاری میزنه که اونو جلوی چشم مردم کشورش بد جلوه بده. حالا این جالب هست که همه ی کارهایی که باعث ضرر هر آدمی میشه از طرف خودش هست. مثل خدا که توی قرآن میگه هر کاری که بکنید به خودتون می کنید، چه خوب باشه چه بد. و ضرب المثل هرچه کنی به خود کنی – به نیک و بد به خود کنی. هم از قرآن گرفته شده. و اینجا هم الان ایران مثلا کشور مذهبی هست و مثلا روی حجاب خیلی حساس که فقط توی قم هست اونم تا یکی دو سال دیگه محو میشه و فقط خاطرش هست، میاد آمریکا که معمولا همه هرجوری که میخوان زندگی می کنند و بی حجاب هستند ( البته افراد با حجاب هم هستند ولی به مراتب کم) رو فیلم درست می کنه و توی اخبار ورسانه هاش همش میگه این غربی یا چقدر بی دینن حجاب دستور خدا رو رعایت نمی کنند و از این جور حرف ها که خودش هم توی بعضی هاش شک داره، و خلاصه میآید هر کاری می کنه که حالا آدم های بد حجاب اونجا رو خیلی خیلی بزرگ تر از چیزی که فکرش رو بکنید نشون میده ، حالا این فقط یه کارش هست.

    2- دومین پیش فرض اشتباهی که توی ذهن ما درست کرده و استاد هم بهون اشاره داشتن این هست که آمریکا یه بیابون خشک و بی آب و علف هست که همه برای یه قطره آب پوستشون کنده میشه و چقدر ها دارن روزانه از بی آبی اونجا می میرند وتلف میشن. در صورتی که وقتی استاد همچین مناظر سر سبزی رو از آمریکا برامون توی سایتشون به اشتراک گذاتن، من حیرت زده شدم. البته خودم هم چون با بحث گرافیک و اینها آشنا بودم، ذهن منطقی من می گفت که نه بابا اینا همه رو با پریمیر درست کرده، ولی یه ذره که گذشت دیدم آخه آدم اینهمه وقت نمی داره که به سرعت همچین ادیت هایی بکنه! خود هالیوود هم یه فیلم می خواد درست کنه، حد اقل یکسال یا شیش ماه وقت می بره، و کم کم ذهن منطقی من توی این قضیه ساکت شد. اما خود ایران تابستون هایی به شدت گرم، حالا الآن توی قم دما تا 43 درجه هم میره ظهر ها و زمستون هایی به شدت سرد، دمای زیر صفر یخبندون، میاد میگه آره آمیرکا یه جای بی آب و بی علف. همه اونجا دارن می میرن، هر کی بره اونجا درجا میمیره.

    3- سومین پیش فرض اشتباه ذهن من این بود که فکر می کردم چون میگن مرگ بر آمریکا، یعنی اون کشور بدترین کشور دنیا است که رئیس جمهورش داره همه ی دنیا رو اذیت می کنه و شکنجه می ده و از این جور صفت های آدم های ظالم، ولی در صورتی که از نظز من با این فیلم های استاد عباس منش که واقعاً من وقتی اونها رو می بینم تا چقدر وقت اوکیم و حالم خوبه که خدا چه مناظر زیبایی رو آفریده! خدا چجوری این دنیا رو برامون نقاشی کرده! واقعاً متعجب فقط محو مناظر میشم، برامون توی سایتشون می ذارن، آمریکا یکی از بهترین یا نه بهترین کشور دنیا به حساب میاد که حالا از نظر من قوانین محکمی که وضع می کنه خیلی حال کسی اگر سرپیچی کنه باید جریمه ی سنگینی رو بده. مثلا اگر کسی توی خیابون هاش آشغال بریزه باید چند ها دلار جریمه پرداخت کنه. و حالا چون من خیلی می ببینم که توی ایران آشغال ریختن توی خیابون هاش یه چیز عادی هست و یه مدل سطل آشغال سیار به حساب میاد، این رو گفتم. آخه هر جایی که یه رود آب داشته باشه، تقریباً میشه گفت کثیف ترین جای اون جاست و فکنم به راحتی یه خاور آشغال رو باید از اونجا جمع کنن تا بشه راه رفت.

    4- چهارمین پیش فرضی که به طور اشتباه توی ذهن ما ایجاد کردن این بود که آمریکا به جای بی در و پیکر که مثلا هر کسی یه نفر دیگه رو دوست داشته باشه براش گل ببره یا بهش هدیه بده، حالا اگر اون نفر جنس مخالف باشه، به ما گفتن که: الآن میدونی چی میشه؟ عذاب خدا نازل میشه به پاره آجر از آسمون نازل میه دقیقاً به طور دقیق روی سر تو، چرا همچین گناه حرامی کردی؟ برو منتظر مرگ باش. الان میمیری. تو از درگاه خدا رانده شدی با این کار پست و زشتت. تو دیگه یه انسانی هستی که خدا رحمتش رو نصیب تو نمیکنه. از من دور شو.

    اینجوری ذهن ما رو ساختن با باور های اشتباه، حالا چون اگر انسان گاهی نداشته باشه در مورد چیزی، اولین مطلبی که در مورد اون چیز میشنوه رو توی ذهن خودش به عنوان پیش فرض ثبت می کنه، اِاِ که این اینجوری! چقدر این اًمریکا بده. خدا ریششو نابود کنه. و اینجوری هشت که خیلی راحت من ایرانی یه چیز رو راحت قبول می کنم و اگر به گفته ی استاد ورودی های ذهنمون رو کنترل نکنیم، کم کم میریم تو در و دیوار، یه آدمی کیشیم با تعصب های فوق سنگین که برا تغییرش باید یک جهاد اکبر انجام داد. و به نظر من بهتره که از همون اول کار رو برای خودمون راحت کنیم و با کنترل کردن ورودی هامون، جلوی این باور ها رو بگیریم.

    امیدوارم که به همین نحوی که هست فایل های استاد عباس منش باشه و مخصوصاً. سریال زندگی در بهشت هم باشه که واقعاً آدم رو توی تعجب وا میداره که خدا چه چیز هایی آفریده.

    و در آخر گفتم شاید گفتنش بد نباشه، بنده 14 سالمه و این اولین کامنتم هست در سایت tasvirkhani.com امیدوارم مورد راهنمایی دوستان قرار گرفته باشم.

    به امید دیدار استاد عزیزم در پردایس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  7. -
    سعیده سلطانی گفته:
    مدت عضویت: 1957 روز

    با سلام خدمت استاد عباس منش و خانم شایسته گرامی

    قسمت ۱۷۴ سریال زندگی در بهشت (جواب مسابقه)

    پیش فرض هایی که من تو ذهن ام در مورد آمریکا و مردم اش داشتم را اگر بخواهم به ترتیبی که خانم شایسته نوشتند عرض کنم:

    در مورد بنیان خانواده و روابط خانوادگی که من هم مثل خیلی از بچه های دیگه ذهنیتم این بود که اغلب زندگی ها از هم پاشیده است و حتی خیانت توشون خیلی زیاد دیده می شود و اشخاص هم زمان تو چندین رابطه هستند و هیچ رابطه خوبی در آنجا دیده نمی شود و زن و شوهر ها مدام با هم دعوا دارند و فکر می کنم این باور را از تلویزیون و البته جامعه دریافت کردم

    در مورد روابط اجتماعی مردم من همیشه فکر می کردم آمریکایی ها خیلی مردم غیراجتماعی و مغرور و متکبر و از همه بدتر فکر می کردم آدم های بددهنی هستند و حتی زیاد هم می شنیدم که می گویند خیلی بی ادب هستند و نمونه اش که این باور را در من تقویت کرد آقای دونالد ترامپ بودش که اصلا به بی ادب و بددهن بودند معروف است و این پیش فرض را هم بازم از تلویزیون و جامعه و حتی رسانه های جمعی دریافت کردم

    در مورد میزان امنیت این کشور که دیگه نگم براتون انقدر زیاد است یکی اش اینکه فکر می کردم چون حمل اسلحه آزاد است برای همین مردم خیلی راحت تو خیابان همدیگر را می کشند و یکی دیگه اش این بود که فکر می کردم که اصلا امنیت از لحاظ دزدی وجود نداره و چون خونه هاشون دیوار نداره واسه همین خیلی راحت می روند و فکر می کردم آمار دزدی و قتل تو این کشور خیلی زیاد باشه و مخصوصا یک فیلمی من تو دوران نمی دونم تو دوران راهنمایی بودم و یا دبیرستان که یک سریالی بود از شبکه ۳ پخش می کرد که شبانه یک دزد رفته بود تو خونه یک زن و شوهر جوانی که دو تا بچه داشتند و از طریق پنجره یکی از اتاق ها وارد خانه شده بود و یکی از بچه ها موقعی که خواب بوده بود دزدیده بود و ان را به شکل خیلی وحشتناکی به قتل رسانده بود حتی تا مدت ها من این کابووس را تو خواب هم می دیدم از بس رو من تاثیر منفی گذاشته بود و البته که اخبار هم مرتب در مورد ناامنی این کشور صحبت میکنه البته من الان سالهاست که خداراشکر تلویزیون نمی بینم ولی تا اونجایی که یادم است اخبار هم زیاد از ناامنی این کشور صحبت میکنه

    در مورد طبیعت این کشور هم که دقیق من هم مثل استاد فکر می کردم و وقتی که داشتم فایل این جلسه را گوش می کردم همین که استاد این حرف را زدند که فکر می کردم یک بیابان بی آب و علف است و هر چند کیلومتری یک کاکتوس وجود داره اصلا زدم زیر خنده گفتم دقیقا مثل من که ذهنیت ام در مورد آمریکا این بود و وقتی که سریال سفر به دور آمریکا را دیدم اصلا شوکه شدم از سرسبزی و خوش آب و هوا بودند این کشور و اینکه چقدر این کشور دریاچه و رودخانه داره مخصوصا تو آن قسمتی که با درون از منطقه خانه ۸ خوابه اتون تو تمپا فیلم گرفته بودید می گفتم ببین اینجا همش دریاچه است فقط بینا بین این دریاچه ها یا درخت است و یا خانه و میزان دریاچه هاش بیشتر بود از خانه هاش و این هم دوباره به قول استاد بر می گرده به دیدن فیلم های وسترنی که ما دیده بودیم از قدیم و فکر می کردیم آمریکا این شکلی است

    آزادی های مشروع و یا نامشروع در این کشور هم که هرگز فکر نمی کردم آنقدر مردم شاد و خوشحال و فان و پرانرژی باشند و اهل بگو بخند باشند و همیشه دنبال عشق و حال باشند و حتی فکر می کردم که اگر مردم اش از یک چیزی ناراضی باشند حق این که اعتراض کنند و یا راه پیمایی کنند ندارند چون فورا باهاشون برخورد میشه و می کشنشون و حتی تو انتخابات ریاست جمهوری اشون که می شنیدم که مردم اش آنقدر راحت برعلیه آن شخص تظاهرات می کنند تعجب می کردم می گفتم چه طور دولت و نیروهای پلیس باهاشون کار ندارند نمی کشنشون و به رگبار نمی بندنشون از بس که تو اخبار و تلویزیون و رسانه های جمعی و جامعه در مورد نداشتن آزادی و حق حرف زدن تو این کشور می شنیدم و یا می دیدم

    در مورد انسان دوستی و نژاد پرستی هم که همان طور که بارها و بارها تو کتاب داستان ها و فیلم های سینمایی و سریال های تلویزیونی دیدیم که در مورد برده داری و اینکه سیاه پوست های آمریکا قشر ضعیف و بدبخت این کشور بودند و حتی هنوز هم هستند و تو فیلم ها نشون می داد که خدمتکار های اکثر فیلم های آمریکایی مخصوصا فیلم های قدیمی تر سیاه پوست و یا دورگه هستند و با سیاه پوست ها خیلی بد برخورد می شد و مدام تحقیر و توهین می شد بهشون و حتی این را هم شنیده بودم تو جامعه که اگر کسی حجاب داشته باشد بهش گیر می دهند و یا به چشم دیگری بهش نگاه می کنند و اجازه نمی دهند که کسی پوشش داشته باشه مخصوصا در دانشگاه و مدرسه های آنجا

    و در مورد خشونت هم که گفتم من فکر می کردم آمار جنگ و قتل تو این کشور خیلی زیاد باشه و خیلی راحت همدیگر را می کشند تو خیابان ها البته بیشتر هم تو ذهن ام بود با اسلحه که این هم بر می گرده به تلویزیون و رسانه ها و جامعه

    در مورد میزان آزادی های مذهبی هم فکر می کردم اصلا خدا را قبول ندارند البته این هم بر می گرده به تلویزیون و جامعه که بهمون می گفتند اینها کافراند و بی دین و ایمان هستند

    در مورد کیفیت کسب و کار هم راسیتش فکر نمی کردم انقدر مردم اش اهل کار باشند و مسئولیت پذیر و وظیفه شناس باشند و اگر کاری بهشون محول شد به نحواحسن انجام بدهند و فکر هم نمی کردم این همه تنوع تو مشاغل وجود داشته باشد که این هم باز بر می گرده به جامعه

    و در نهایت در مورد صداقت اشون هم فکر نمی کردم مردم صادق و راستگویی باشند و پشت و روشون یکی باشد و فکر می کردم انسان های شیاد و دروغگویی باشند که این هم باز بر می گرده به تلویزیون و جامعه

    خوب می توانم با قدرت بگویم که تماشای این ۲ سریال دیدگاه من را در تمامی جنبه ها تغییر داد هم در مورد کشور آمریکا و هم در مورد مردم اش

    در مورد امنیت اش که همین پرادایس که درش قفل نداره و خیلی راحت دزد می توانه بیاد و هر انچه که دارید را ببره و حتی شما می روید مسافرت خیلی راحت بدون اینکه نگران چیزی باشید و از همه جالب تر اینکه من یادم است که یک دفعه قسمت جلوی تراکتوراتون اسم اش را یادم نیست چی واسش گرفته بودید که خود اون مسئول اش تراکتور را برده بود و روش نصب کرده بود و اورده بود و حتی تراکتور را هم سر همان جایی که بوده بود گذاشته بود و رفته بود و در مورد طبیعت اش منی که همیشه فکر می کردم سرسبز ترین و زیباترین کشور دنیا سوئیس است وقتی این کشور را دیدم گفتم ببین این کشور نه تنها سرسبز تر است بلکه خوش آب و هواتر هم است چقدر دریاچه و رودخونه داره چقدر کشور پرآبی است و یا در مورد بنیان خانواده دیدن میهمان هاتون در سریال زندگی در بهشت مخصوصا خانواده راسل از رابطه خوبی که هم بین این دو زوج وجود داشت و هم رابطه خوب والدین با فرزندانشون و هم رابطه خوب فرزندانشون با همدیگه و اینکه آنقدر خوب فرزندانشون را تربیت کرده بودند و بچه های خیلی مودب و باشعور بدون اینکه هرگز باهاشون دعوا کنند و یا تحقیرشون کنند و نشان دهنده یک خانواده سالم بود و در مورد مردم اش که وقتی خانم پیرزنی را دیدم که تو سریال سفر به دورآمریکا وقتی خانم شایسته از باغچه زیباشون تعریف کردند و ایشون هم با روی گشاده بدون اینکه اصلا شما را بشناسند دعوت کردند تو حیات خونه اشون و دونه دونه گل هاشون را با عشق بهتون معرفی کردند و یا خانمی که یک مادر مسن داشتند و دلشون می خواست یک اتوبوس آر وی را بخرند و آدرس خونه اشون رادداند به استاد و استاد را دعوت کردند به خونه اشون و کلی اونجا هم خودشون و هم مامانشون که هردو هم خیلی خوش برخورد بودند از استاد و خانم شایسته پذیرایی کردند و حتی آدرس یک استیت پارک را به استاد دادند و یا آن آقای پیرمرد ۷۰ ساله ای که تو سریال استاد در مورد نحوه نصب اینترنت واسه آر وی اشون ازشون سوال کردند و ایشون نه تنها آومدن براشون نصب کردند بلکه کلی راهنمایی اشون کردند و …. و در مورد آزادی های مشروع و یا نامشروع تو همین قسمت قبل این سریال اینکه مردم اینقدر می زدند و می کوبیدن و می رقصیدن و کسی باهاشون کاری نداشت و پلیس باهاشون کاری نداشت حتی به از اتمام بازی واسه رفت و امد مردم شرایطی فراهم کرده بود که ترافیک ایجاد نشه و مردمی که پیاده اند راحت از خیابان عبور کنند و حتی استاد گفتند خوردن مشروب تو این مسابقه آزاد است ولی کسی از خود بی خود نمیشه یعنی اون آزادی هست تو خوردنش ولی از طرف دیگه حدش هم تو خوردن رعایت میشه و در مورد صداقت مثلا همون قسمتی که استاد می خواستند تراکتور بخرند و اول از همه برخورد بسیار خوب فروشنده با استاد و دوم این که با اینکه خودش اون مدل را نداشت ولی آدرس چند تا از شرکت های دیگری که داشتند را به استاد داد در واقع اونها رقیب هاش محسوب می شدند ولی اصلا براش مهم نبود می خواست کاراستاد راه بیفتد یا در مورد با محبت و مهربان بودن اشون که اگر بخواهم بگویم نمونه بارزش لری است که اینقدر این مرد انسان شریف و بامحبتی است چقدر به استاد به شکل های مختلفی کمک میکنه از نصب درهای خونه بگیر تا غذا دادن به مرغ و خروس ها در غیاب استاد و در مورد نژاد پرستی من بارها و بارها تو قسمت های مختلف سریال سفر به دور آمریکا یکی اش آن قسمتی که استاد و خانم شایسته رفته بودند کنار یک فواره آب آنجا مردم از نژادهای مختلف بودند ادم های سیاه پوست و آدم هایی که حجاب داشتند و همه داشتند زیرا آن فواره آب می خندیدن و خوشی و شادی می کردند و کسی هم کاری باهاشون نداشت البته نه فقط انجا بلکه از این مثال ها زیاد بودند تو هر دو سریال و در مورد کسب و کارها که این مسئولیت پذیر بودنشون و وظیفه شناس بودنشون تو کار و جالب تر اینکه مشاغلی که اصلا من فکرش را نمی کردم که همچین مشاغلی اصلا وجود داشته باشه و جالب تر اینکه خیلی از این مشاغل مغازه هم نداشتند و مغازه شون ماشین اشون بود و و این به نحواحسن انجام دادن کارهاشون خیلی برام جالب بود و مثلا آقایی که شاپ را آورد نصب کرد و اون را محکم روی زمین نصب کرد که اگر بعدا به هر دلیلی طوفان آومد نتونه جابه جاش کنه و آنقدر وظیفه شناس که از این مثال ها تو هر دو سریال مخصوصا سریال زندگی در بهشت زیاد بودند و البته در مورد صداقت مردم اش اونجایی که استاد تعریف می کردند که یک دفعه گاوهامون از حصارهای دورتا دور پرادایس عبور کرده بودند و رفته بودند چند تا زمین اون ورتر تو مزرعه یک کس دیگه ای و صاحب آن مزرعه مدت ها از این گاوها نگهداری کرده بودند و بارها و بارها هم به طرق مختلف دنبال استاد گشته بودند تا این که سرانجام استاد را پیدا کرده بودند و گاوها را تحویل اشون داده بودند و این خیلی برام جالب بود البته فکر می کنم دلیل اینکه ما چیزهایی که تو این دو تا سریال زیبا دیدیم با پیش فرض هایی که دیده و یا شنیده بودیم کاملا فرق داشت به خاطر این است که ما خودمون تو یک کشوری زندگی می کنیم که فکر می کنم از مسلمان بودن فقط اسم اش را داریم و هیچ دفعه نرفتیم حتی قرآنی که کتاب مقدس امون است یکبار بشینیم و دقیق بخوانیم و طبق اون عمل کنیم و تنها کاری که بلدیم قضاوت کردن مردم نژادها و قومیت هاو ملیت های دیگه است البته من قصد اهانت به کسی را ندارم من خودم را می گویم که تازه بعداز این همه سال الان حدودا ۲ ماه است که شروع کرده ام به خواندن دقیق قرآن و دارم می بینم چیزهایی که بهم گفته بودن در مورد اسلام در مورد دین و غیره با چیزی که الان دارم تو قرآن می خوانم چقدر متفاوت است و حالا می فهمم که چرا این کشور آنقدر کشور ثروتمند و پیشرفته ای در تمامی زمینه هاست یکی از دلایل اش را استاد قبلا تو فایل چرا آمریکا آنقدر کشور ثروتمندی است گفته بودند که به خاطر سپاسگزار بودن مردم اش است و دلیل دیگه اش هم من فکر می کنم به خاطر شادو خوشحال و پرانرژی بودن و همیشه تو لحظه حال زندگی کردن و از لحظه به لحظه زندگی لذت بردن مردم اش است مردمی که زندگی را آسان می گیرند مردمی که با خودشون در صلح و هماهنگی اند مردمی که فاصله فرکانس بین ذهن و روح اشون کم است مردمی که خودشون هستند و نقش بازی نمی کنند و مردمی که دریک کلام پشت و روشون یکی است و فاصله دین و اعتقاداتشون با عمل اشون فرسنگ ها نیست به نظرم اینها بهتر از ما خدا را شناختند من به شخصه می گویم یک دنیا از شما و خانم شایسته عزیزم ممنونم که آمریکا واقعی را به من و سایر بچه های گروه تحقیقاتی عباس منش شناساندین آمریکایی که کیلومترها با ان آمریکایی که ما تو فیلم های و سریال های مزخرف تلویزیون و اخبار شنیده و دیده بودیم متفاوت بود من خودم به شخصه می گویم تو این مدت یک دل نه صد دل عاشق این کشور و مردم اش شدم و فهمیدم که برای خوب زندگی کردن و برای رسیدن به اهدافم نباید چشم و گوش بسته به چیزهایی که جامعه، رسانه های جمعی، و تلویزیون و خانواده و … گفتند بپپذیرم و اول باید بروم و از نزدیک ببینم و مطالعه و تحقیق کنم البته بدون داشتن هیچ بک گراندی و بعد قضاوت کنم و بگم آمریکا و مردم انش چنین هستند و چنان هستند.

    باتشکر از شما و تمامی بچه های گروه تحقیقاتی عباس منش

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    رضا زمانی گفته:
    مدت عضویت: 1943 روز

    سلام استاد ، خانم شایسته و دوستای هم فرکانسی.

    استاد استاد استاد این فایل فوق العاده بود

    هرچقدر خدارو برای این فایل شکرگذاری کنم کمه

    مخصوصا اونجا که داشتید میگفتید که ما فکر میکنیم آمریکا همه بی بند و بارن و رابطه های نامشروع عادیه

    اونجا ذهنم روشن شد که ععع اره همش هم به خاطر پورنه و وقتی بدون اینکه خجالت بکشین یا بگین نگم اینو زشته بزار غیر مستقیم اشااره کنم ، گفتین به خاطر فیلم های پورنه اصلا خدا شاهده یه چیزی درونم شکست ، ریخت ، اصلا انگار یک کوله باری از خجالت یا نمیدونم شرم یا یک پرده از روم برداشته شد که ای وای من این همه مدت جلو چشمم بود ندیدمش

    هی میدیدم یک جاهایی من افکار نا مناسب داشتم در مورد روابط با جنس مخالف که یعنی فقط رابطه جنسی یا تا یک خانمی میدیدم به بدنش توجه کنم بگم عجب هیکلی داره و… به جای اینکه بگم ایول چه هیکلی ساخته حتما ورزش میکنه دمش گرم با عزت نفس بدون توجه به حرف دیگران هرجور دوست داره لباس میپوشه هیکلشو میتراشه و….

    خدارو از صمیم قلبم شکرمیکنم که منو با شما آشنا کرد. خیلی دوستون دارم استاد و مریم جان

    این فایل یک دریچه ایی تو ذهنم باز کرد که بیام پیش فرض های ذهنمو بشناسم و باور درست جایگزینش کنم

    واقعا این فایل به اندازه همه محصولات می ارزه چون فکر میکنم تمام محصولاتتون هدفش اینه که این باور های غلط و پیش فرض ها رو شناسایی کنه و باور قدرتمند کننده بزاره به جاش.

    اول پیش فرض های خودم رو میگم حس میکنم اشتراک هایی با هم داشته باشم و بعدش نتیجه سریال زندگی در بهشت و سفر به دور امریکا رو میگم که چه باور هایی در ذهنم شکل داد خود آگاه و نا خود آگاه.

    پیش فرض هایی که در ذهنم شکل گرفته شده است ( خانواده ، رسانه ، دوستان ، فیلم و سریال ها و … )

    نعمت و ثروت:

    1-همه چی داره تموم میشه ، زمان شاه فراوانی بود ، آب ، فرصت ، پول داره تموم میشه

    2-اگه نجنبی دیر میشه و بدبخت میشی از بقیه عقب میمونی.

    3-پول تو این شغل خاص زیاده ( دکتری ) و برای رسیدن بهش باید پدر خودتو دربیاری.

    4-بدون سختی و زجر و تحمل به پول و ثروت نمی رسی

    5-همه چی داره گرون میشه ، اگه الان نخری بعدا نمیتونی همون محصول رو بخری

    6-جنس های الان همه بی کیفیت شده و مثل قبل اصل و باکیفیت نیست

    7-دزد زیاد شده ، حواست نباشه سرت کلاه میزارن

    8-بچه آوردن هزینه زیاد داره

    9-پول دست مردم نیست

    10-باید سال ها تو یک کاری باشی تا جا بیوفتی و کلی سود کنی

    روابط:

    1-زن و شوهر نرماله که بزنن تو سر کله هم و بحث کنن با هم

    2-زن باید تو خونه باشه فقط کار های خونه انجام بده و همسرش اومد خونه مثل اوشین غذا ، تمیزی ، همه چی باید رسیدگی کنه و عالی باشه

    3-عروس خونه باید هرچی مادر شوهر گفت بگه چشم و یکی از وظایفش اینه که هر وقت اومد مهمونی خونی مادر شوهر حتما باید ظرف ها رو اون بشوره ( واقعا خنده داره )

    4-بچه آوردن و تربیت کردنش = سختی

    5-باید پیر بشی تا بچت موفق بشه

    6-عاشقی یعنی درد فراق کشیدن

    7-عشق واقعی تهش به نرسیدنه ( کلی فیلم دیدم متاسفانه )

    8-جنس مخالف رد شد از جلوت ، چشمت باید کف آسفالت باشه

    9-رابطه برای پسر به معنی رابطه جنسی عه

    10-مردم همش دعوا میکنن و بیشتر جوونا لات ان و دنبال دردسر

    11-تنها جایی بری کلی خطر داره

    12-سالم نگه داشتن دختر سخته باید ببندیش به کار خونه و درس

    13-پدر و مادرم به من اعتماد ندارن

    14-پدر و مادرم فقط میخوان براشون دردسر نباشم و اهمیتی به علایقم ندارن( اینو از وقتی تجربه کردم که یک تایمی در دبیرستان پیش یک بنده خدایی میرفتم و اون از تجربیاتش با خانواده اش بهمون میگفت و منم همون چیز هایی که گفته بود رو تجربه میکردم و میگفتم عه راست میگه ) ( تو دوران بلوغ بود )

    رویا و عشق و علاقه:

    1-دیگه مثل فلانی ( مثلا رونالدو ) پیدا نمیشه، خاص بود

    2-بلند پروازی آدمو خراب میکنه یا با کله میکوبه به زمین یا به روش های نامناسب برای رسیدن به پول میبره ( دزدی و ربا )

    3-عشق و علاقه با پول و ثروت منافات داره

    4-آدم هایی که به سمت عشق و علاقشون رفتن وضع مالی خوبی ندارن

    5-باید خیلی خاص باشی تا به رویات برسی یا باید پدرت در بیاد ( مثال علی دایی خیلی به من میگفتن که هم مدرک داره درس خوانده هم فوتبالیسته )

    خدواند:

    1-دور از دسترسه

    2-لیاقت نداریم برای برقراری ارتباط باهاش

    3-یک ارتباط یک طرفه هست و هر از گاهی میاد یک امتحانت میکنه و میره( بلا بیماری )

    4-تنها راه ارتباط با خدا نماز خواندنه

    5-اعمال حرام ( از نظر قرآن نه باز از نظر خودشون ) انجام بدی کارت تمومه

    6-یک روز های خاص خدا در بهشت رو باز میکنه یا حرف های مارو میشنوه

    7-خدواند فقط به اعمال ما رسیدگی میکنه و میگه اینکارو بکن اون کارو نکن

    استاد دمت گرم برای این فایل احتمال خیلی زیاد هیچ وقت نمیتونستم با این سوال که باورهای مخرب من چی هست ؟ به این باور های خراب برسم ولی گفتم خب پیش فرض هایی که تو ذهنم فرو کردن چیه؟اومد هی اومد

    خدارو هزاران بار شکر واقعا

    حالم یکم بد شد نوشتن همینا واقعا

    ولی خبر خوب اینه که باور های درستش اینا ان که جایگزین کردم و یا میخوام بکنم و روش کار کنم و خبر خوب تر اینه که بهتر از این باور ها هم هست و میشه بهترش کرد.

    نعمت و ثروت :

    1-بیرون قدم میزنم و این همه ماشین و خانه درحال ساخت ، جنگل رو میبینم و تحسین میکنم و میگم اینا یعنی فراوانی

    2-در مسیر درست هستم و به لطف هدایت خدا در درست ترین زمان و مکان به خواسته هام میرسم طبق تکامل

    3-الگو های زیادی وجود داره که به یک کار یا حرفه ایی عشق داشتن و به بی نهایت ثروت رسدین

    4-زندگی استاد اینو به من نشون میده که خدارو باور داشته باش بر روی باورهات کار کن و اقدام عملی انجام بده به ساده ترین و معجزه آسا ترین راه خدا بهت نعمت و ثروت میرسونه و به خواسته ات میرسی

    5-اشکال نداره گرون بشه ، من به فراوانی و قوانین خدا ایمان دارم ، به جاش پول زیاد میسازم با لذت و هرچی که بخوام میخرم هرچی که از نظر بقیه گرونه

    6-به محصولاتی که خریدم خودم نگاه میکنم و میبینم عالی ان چرا؟چون در مدار درست بودم و مناسب با اون مدار این کالا وارد زندگی من شد ( و ماشالله این حرف بی کیفیتی کالا ماله امروز دیروز نیست تا بوده همینو میگفتن )

    7-به فایل های سفر نامه نگاه میکنم اونجا که خانوم گل فروش خوابیده راحت و گوشیش هم کنارش بدون اینکه تو ذهنش باشه الان گوشیمو میدزدن ، چون این باور رو نداره

    8-به سریال زندگی در بهشت نگاه میکنم که خانواده آقای راسل ( اگه اشتباه نکرده باشم ) با داشتن چهارتا بچه چقدر خوشحال و ثروتمند ان

    9-همین بورس که یهو سر و صدا شد چقدر مردم پول توش گذاشتن حالا ضرر کردن نکردن کار ندارم همین یک دونه نشونه اینه که مردم پول دستشونه به اندازه باورشون

    10-مثال های استاد رو به یاد میارم در مورد مقایسه شرکت تسلا و بنز و بی ام و که سهام شرکت تسلا بیشتر از کمپانی هایی هستن که مثال هم بخواییم بزنیم میگیم فلان چیز مثل بنز کار میکنه و قدمت دارن در صورتی که تسلا قدمتش کمتره .

    یا مثال واضح تر اسنپ که راحت جای آژانس هایی که سال های داشتن کار میکردن رو گرفت

    روابط:

    1- مثال عینی ، رابطه مریم جان و استاد عزیزم

    آدم بخواد جلوی دوربین نقش بازی کنه دیگه بگیم تهش ده قسمت رو نفهمیم دیگه 100 قسمت از سفر امریکا ( امیدوارم درست گفته باشم ) 173 قسمت زندگی در بهشت ، واضحه خود خودشون ان

    2-بازم خانم شایسته عزیز- درزندگی در بهشت قسمت 46 فک کنم که استاد داشت استراحت میکرد و خانم شایسته عزیز دل رفت چوب جمع کرد برای فایر پیت به سوالات تعمیرکار آر وی پاسخ میداد کلا خودش هندل میکرد و کلی مثال دیگه که با همکاری خانوم شایسته استاد کار هاشو پیش میبرد از چیکن تراکتور و چیکن شا بگیر تا پاک سازی پارادایس

    3-اینو فاکتور میگیرم و این چیزیه که دارم میبینم و خب برام اینقدر واضحه که چیزی نمیگم در موردش

    4-بازم خانواده راسل که اصلا یکی از دلایل لذتشون بچه هاشونه اون بغل کردن ها اون هدیه های روز مادر اون تفریحات ، مسابقات

    5- جکوب که تو این سن داره فایل یو تویوب میزار خدا میدونه که چند سال دیگه به کجا ها میرسه( من خودم رفتم جنگل و کلی لذت بردم جرات نکردم یک فایل 1 دقیقه ای بزارم تو یوتویوب ولی این پسر حرف نداره )

    6-بازم استاد و مریم جان

    این همه استاد رفتن به سفر به تنهایی ، هرکدوم داشتن خودشون رو کشف میکردن و لذت میبردن و بی اندازه عاشق هم هستن

    7-عشق مناسب با مدارم در زمان مناسب با توجه به باورهام وارد زندگیم میشه

    باز هم استاد و مریم جان شایسته ، که بهم رسیدن همو جذب کردن مدارهاشون یکیه

    8-باز هم فایل های سفر به آمریکا و زندگی در بهشت که نشون میداد هرکی آزادانه با هرپوششی بود در ساحل و استاد یا خانم شایسته عزیز ازشون فیلم میگرفت بدون اینکه بگن نکنه طرف فکر بد کنه یا معذب بشه.همه با خودشون در صلح ان.

    خداروشکر دارم روی عزت نفسم کار میکنم و انشالله نتیجشو میگیرم

    9-رابطه جنسی جزی از رابطه است و برای این بولد شد که صحبت های دوستام مربوط به همین مباحث بود و بیشتر این بخش از رابطشون رو میگفتن.

    10و11-من این چند روزی که رفتم پارک جنگلی شهرمون انواع آدم ها بودن از نظر ظاهری ،لباس مشکی و تیپ عشق لاتی ولی خداشاهده همشون نه ولی هیچ کدومشون با من کار نداشتن یعنی بخوان خفت بگیرن یا مسخره بازی در بیان هیچی و بعضی هاشون یک کاری داشتن انجام میدادن مثلاکباب داشت سیخ میزد یا با موتور بود میخواست مخ دختره رو بزنه یک کانورسیشن باحال بینمون با خنده شکل میگرفت که شاید من رضای قبلی بودم عین چیز میترسیدم و اینم برمیگرده به سفر به دور امریکا که استاد با خانم شایسته راحت تو شب روز پیاده میرفتن کل شهرو جاهای خلوت شلوغ بدون نگرانی چون قانون رو میدونن اینه که افراد هم مدار باهاشون جذبشون میشه

    12-به قول استاد هیچ چیزه درستی وجود نداره و این افکار و زاویه دیدمونه ،یعنی من میگم a درسته و یکی میگه نه b درسته و شاید هر دوتامون از هردو نتیجه بگیریم هر کس هر باوری داشته باشه همون نتیجه رو میگیره.

    13و14- این رو میشه تو زندگی در بهشت دید اون قسمت هایی که خانواده راسل اومده بودن که جیکوب از علاقش میگفت و پدر خانواده با چه علاقه ایی باهاش صحبت میکرد و میگفت من بهت اهمیت میدم و دوست دارم و خب منم خودم تجربش کردم از وقتی که زاویه دیدمو عوض کردم و باور درست رو تو ذهنم هی پرورش دادم اصلا پدر مادرم با عشق حمایت میکنن از من و به راحتی بابت هرکاری که میکنن ازشون تشکر میکنم و دارم بهتر میشم خداراشکر

    رویا و عشق و علاقه:

    1-پیدا میشه و شده فقط بیاد اون باوری که رونالدو داشت و اون شور و شوقی که داشت رو داشته باشی و بهترش کنی ومیشه یکیش مثل بازیکن دورتموند هالند که چندسال دیگه معلوم نیست چه هیولایی بشه بازم بستگی به باور و شور و شوقش داره

    2و3و4و5-زندگی استاد و زندگی در بهشت نمود این قضیه است که یک رویا داشت رویا آزادی از همه لحاظ رویا زندگی در بهترین جا در طبیعت و نه تنها این رویا از پا درش نیاورد بلکه بهش رسید به بهتر از اون رویا هم رسید تازه با چه روشی یکی از روش هاش که پاک ترین و قشنگ ترین کاره اونم ترویج توحید و یکتا پرستی .چی از این بهتر.بدون دردسر خاصی تازه اگر هم سختی کشیده یک جاهایی به خاطر باور های اشتباهش که از قبل وارد ذهنش شده بود و الان همه چی داره عشقشو داره ، خدارو داره که اونم میشه عشقش کارشو داره که اونم عشقشه و رویاش هم داره که اونم مطمنن عاشقش بوده.

    خداوند:

    1-تو فایل های استاد و در قرآن اومده که از رگ گردن نزدیک تره و اون فایلی که استاد میگه خدا همه چیه و واقعا اون فایل دیوانه کنندست

    همین احساسی که با یاد خدا یا شکر گذاریش میکنم بهم دست میده نشونشه که خدا در تک تک وجوده منه و همین بر آورده شدن خواسته هام حتی کوچک ترینشون نشونه اینه که نزدیکه.

    2-میزان لیاقت رو میتونیم اونجا متوجه بشیم که خدا به خودش آفرین گفته به خاطر خلق ما و اونجا که از روح خودش در ما دمیده و گفته اجابت میکنم درخواست ها رو

    3-بلا و بیماری خب تضاده به خاطر باور های غلطمون و اونجایی که استاد هدایت شد به دیدن لحظه تخم گذاشتن بوقلمون و اونجا که خانوم شایسته عزیز هدایت شد به استیم باکس و دقیقا همون موقع مرغ عزیز یک تخم خوشگل گرم و تازه کرد و اونجایی که در مورد خودم دلم میخواست برم بیرون دور بزنم و دوستم زنگ میزد ،هوس یک غذا میکردم و مادر عزیزم درستش میکرد اینا همش نشون میده که رابطه دو طرفه است

    4-استاد با سپاسگذاری یا با کار کردن روی سایت عبادتش رو میتونه انجام بده یا یک نوازنده با موسیقی نواختن و لذت بردن میتونه عبادت کنه یا یکی باقدم زدن و زیبایی ها رو تحسین کردن میتونه عبادت کنه و همین سریال زندگی در بهشت و سفر به دور امریکا ، همین دیدنش و تحسین کردنش عبادته مهم اون حس خوبه و آرامشه است به نظرم

    5-تو قرآن گفته شده که اگه توبه کنید خداوند را توبه پذیر خواهید یافت

    6-اگه اینجور بود استاد اون همه هدایت نمیشد و به این همه موفقیت نمیرسید و من این همه جمله نمینوشتم ، خدا همواره داره با ما صحبت میکنه و هدایت میکنه

    7-خداوند پاسخ میده هرچی در زندگیم دارم هرچی استاد و خانم شایسته وشما دارید پاسخ درخواستتون از خدا بوده و هر کس نتیجه اعمال خودشو میبینه

    چیزه دیگه ای نمیگم دو سه ساعت شد و خداروشکر این توانایی و انرژی رو داد تا این مطالب رو بنویسم و از خوندنش درس و لذت ببرم.

    شاد باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    سمانه ر گفته:
    مدت عضویت: 1943 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم شایسته عزیز هم تیمی استاد

    یادمه زمان مدرسه وقتی تو حیاط مدرسه صف میبستیم بهمون میگفتند (مشتهاتون گره کنید با صدا بلند بگید مرگ بر آمریکا) یه بار که میگفتیم، ناظم مدرسه میگفت نه آروم گفتید طوری بگید که دیوار خونه هاشون از صدای شما بلرزه😐🤮🤔

    با این باورهای زورکی نسبت به کشورهای دیگه بزرگ شدیم. یادمه وقتی تازه ۱۷ سالم بود و شرایط مهاجرت پی در پی از طریق ازدواج برام مهیا بود و هر خواستگاری داشتم اونور زندگی میکرد، خیلی محکم میگفتم وا چرا باید از ایران خارج بشم هیچ جا ایران نمیشه.

    دقیقا احساس ترس و ناامنی تو ذهن من نسبت به هر جایی به جز ایران شکل گرفته بود. در مورد آمریکا که پررنگ تر بود. تو فکر من آمریکا یه کشور منفور، دورِ، پر از آدمهای وحشی و ترسناک بود که بهترین آرزو براش مرگ بود.

    تا اینکه خودم اولین سفر خارج از ایرانم رو داشتم به ترکیه و با فاصله چند سال به روسیه و دیدن فضای در صلح با انرژی متفاوت از ایران تو کشورهای دیگه. تازه فهمیدم خودم رو محدود به منطقه ای کردم که باعث شده جلوی دیدن زیبایی های بیشتر رو بگیرم.

    با دیدن سفر به دور آمریکا اطلاعاتم در مورد آمریکا بیشتر شد. نعمت ها و فراوونی های این کشور من رو شیفته خودش کرد و همیشه با دیدن سریال این فکر میومد تو ذهنم این آمریکایی ها با شکرگزار بودنشون چقدر فراوونی حتی برای کشورشون ایجاد کردند

    اما ما همش با نفرین و مرگ خواستن برای بقیه همش با جمله کمبود روبرو میشیم کمبود منابع، کمبود آب، کمبود کمبود…

    ذهنم باز این تفاوت رو کاملا میشد حس کرد صلح و آرامش و سپاسگزار بودن تو اون محیط موج میزنه. در صورتی که این فرکانس و انرژی رو من در ایران خودمون حس نکردم. خیلی کم خیلی کم حس کردم.

    آزادی، آرامش، صلح پررنگ ترین نکاتی بود که از سریال دور آمریکا درباره این کشور در ذهن من ایجاد شد و آرزوی زندگی کردن تو اون اتمسفر رو دارم

    واقعیت همین که مدارس و تلویزیون ایران فقط میگن ما خوبیم و بقیه بد هستند.

    جالبه استاد همین چند روز پیش اتفاقی تو خونه پدر بزرگم تلویزیون روشن بود رو شبکه خبر و داشت از بدبختی و فلاکت یه سری از مردم فلوریدا میگفت

    و بی خانمانهای اون منطقه رو نشون میداد و سیاه نمایی میکرد. واقعا خندم گرفته بود و البته دیگه حرف هیچ کسی نسبت به هیچ منطقه ای برای من اهمیت نداره

    چون میدونم اگر من فرکانسم مثبت باشه در بهترین زمان در بهترین مکان قرار میگیرم و هر جای دنیا برام بهشت میشه

    سپاسگزارم از طرح این سوالها که باعث آگاهی بیشتر جامعه میشه سپاسگزارم ازتون که حداقل نسل جدید با دیدن این آگاهی ها زودتر از ما باورهاشون اصلاح بشه. سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  10. -
    خدایا عاشقتم گفته:
    مدت عضویت: 1700 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان🙏❤🙏

    با عرض سلام و درود بیکران خداوند بر استاد عزیزم الگو و اسطوره ی من جناب آقای استاد عباسمنش و همچنین خواهر گلم🌹سرکار خانم مریم شایسته و دوستان گل عباسمنشی در سایت

    با توجه به حرفای استاد در مورد پیش فرضها و دیدگاه ما در مورد کشور امریکا قبل از دیدن فایل سفر به دور امریکا و سریال زندگی در بهشت میخوام دیدگاهمو قبل از دیدن این فایلها شرح بدم

    حقیقتا منم مثل خیلی از آدمای دیگه نظر و دیدگاهم در رابطه با کشور امریکا قبلا خیلی متفاوت بود به دلایلی که الان عرض میکنم خدمتتون.

    دلیل اول:من از همون روزای اول مدرسه دوران ابتدایی که خیلی خام بودم و تقریبا هیچ اطلاعات خاصی در مورد خیلی چیزا نداشتم و هرچی رو که تو مدرسه میگفتن با دل و جون باور میکردم مثل بقیه و خیلیای دیگه و خودتونم میدونید متاسفانه کشور ما به دلایل زیادی که اطلاع دارید این پیش فرضها رو از عمد تو ذهن ما ایرانیا از همون دوران بچگی و ابتدایی پر میکنن

    مثلا دیدگاه من در مورد امریکا با توجه به شنیده هام این بود ک امریکا کشور خیلی ظالم،ستمگر،بی نظم و پرحاشیه،خشک و بی آب و علف و هزار تا دلیل بی پایه و اساسو دروغین دیگه…

    میگفتن امریکا فقط به فکر منافع خودشه و هیچ کمکی به هیچ کشور دیگه ای نمیکنه و فقط دنبال جنگ و سواستفاده و خرابی و ویرانی کشورهای دیگس که تو تلویزیون هم با توجه به برنامه هایی ک کشورمون ساخته بود نشون میداد و ما دیگه صد درصد کاملا باور میکردیم بدون اینکه بدونیم اینا فقط پیش فرضها هستن و حتی بزرگان و خانواده هامونم تایید میکردن و میگفتن بله راست میگن و حقیقت داره…

    اون موقع هم ک اینترنت و گوشی موبایل مثل الان همگانی و در درسترس عموم نبود خیلی راحت افکار ما مورد استفاده قرار میگرفت و یادمه در سال حدود حداقل ده بار راهپیمایی انجام میدادن و بزور ما رو میبردن راهپیمایی.چون ما رو مجبور میکردن که اگه نیاین ازتون نمره کم میشه و انظباتتون لطمه میخوره و تنبیه و …

    از اونورم تو خیابون بیست نفر انتظامات و ناظر و معلمین مواظب بودن ک کسی فرار نکنه و باید هرچی میگفتن میگفتیم چشم و تا نزدیکای ظهر ما گلومون رو با شعارهای مرگ برامریکا و اسرائیل و…پاره میکردیم …

    واقعا متاسفم…عجب مملکتی…

    حتی الان هم با اینکه این همه نسبت به اون موقع پیشرفت کردیم و گوشی و اینترنت و خیلی چیزای دیگه در دسترسه و راحت تر میشه فهمید چی دروغه و چی واقعیت

    متاسفانه بازم دارن همینکارو میکنن و همچنان ادامه داره و خیلیا هم با این همه امکانات بازم خیلی راحت باورشون میشه…😔😔

    من خیلی از فامیلام و حتی داداشم الان اروپا زندگی میکنن و بارها از اونا هم شنیدم ک مثلا کشور امریکا خیلی بی فرهنگه و زندگی در اونجا خیلی سخته و…

    و واقعا در تعجبم که شما دیگه چرا؟!!

    اما فهمیدم که این موضوع با توجه به حرفای استاد همه جا و از قدیم هم وجود داشته و داره و خواهد داشت متاسفانه

    و من همیشه این ضرب المثل زیبا و پرمفهم رو این مواقع میگم که (شنیدن کی بود مانند دیدن) و واقعا هم همینطوره و ما باید از نزدیک خودمون تجربه کنیم و باور کنیم یا حداقل از آدمای مطمئن و قابل اعتمادی مثل استاد ببینیم و بشنویم

    با دیدن این فایلها فهمیدم خدای من امریکا چه بهشتیه👌👌

    چه کشور فوق العاده ایه

    چقد ثروتمنده

    چقد پرقدرته

    چقد بافرهنگ و پیشرفتس

    چقد مردمانش خونگرم و شاد و مهربونن

    چقد طبیعت بسیارررر زیبایی داره

    بخدا که عین بهشته👍👍👌👌

    اما اینم بگم بخدا قسم که من خودم شخصا از همون بچگی یه علاقه خاصی نسبت به کشور امریکا داشتم و دلیلشم ندونستم اون موقع و همش آرزو داشتم چیزایی ک میشنوم و میبینم کاش صحت نمیداشتن و یه نفر میومد و همشو انکار میکرد…و نمیدونم این علاقه از کجا سرچشمه میگرفت و ناخودآگاه من چطور علاقه داشت به این کشور….

    تا اینکه هی بزرگ و بزرگتر شدم و اطلاعاتم بخاطر کنجکاویم و علاقم ب کشور امریکا هی بیشتر و بیشتر میشد و همش پیگیر بودم و بارها به این موضوع قانون جذب فکر کردم و فهمیدم که واقعا کاملا حقیقت داره چون مثلا واسه من کاملا همه نشونه ها اشکار شد…

    دنیا منو بخاطر افکار و احساساتم هدایت کرد به سمت استاد عباسمنش که ایشونم خداروشکر تو امریکا زندگی میکنن و عاشق امریکا هستن مثل من

    البته ایشون با توجه به سفرهای بیشمار و دلایل بسیار زیادی ک کاملا واقعیت داره عاشق امریکا هستن که البته حقم دارن

    منم بودم عاشقش میشدم

    و اتفاقا اون اوایل یکی از ویژگیهایی ک باعث شد من شیفته استاد بشم همین زندگی تو امریکا و تعریف و تمجید استاد از امریکا بود که به خودم گفتم بله👏👏👏🙏🙏🙏من دقیقا دنبال همین شخص بودم خدایا صدهزار مرتبه شکرت پس فرکانس های من باالخره جواب داد و از اون به بعد من کل فایلهای رایگان استاد رو گوش دادم و گوش میدم و میخوام دوره عزت نفس رو ایشالا بخرم و شروع کنم و بعدش دوره های دیگه به ترتیب…

    و الان هم واقعا بسیار خوشحالم و اطلاعاتم به کمک فایلهای استاد در مورد کشور امریکا بسیار بیشتر شده و شفاف تر و هر وقت مطلبی در این مورد میشنوم ک صحت نداره فورا میگم دروغه و اصلا صحت نداره چون من باتوجه به فایلها و مستنداتی ک از استاد دیدم میفهمم ک دروغه و همش شایعه و حرفای الکی و بی پایه و اساسه…

    کاش ما آدما در مورد همه چی قبلش خوب و واضح بشنویم ببینیم و شفاف سازی کنیم بعد باور کنیم کاشششش

    و اینم بگم من بعد از دیدن این فایلها و مستندها و حرفای بینظیر استاد و تغییرها و تجربیات فوق العاده ای که به کمک استاد عزیزم بدست آوردم تصمیم نهایی مهاجرت رو گرفتم

    البته من حدود ده ساله ک تصمیم مهاجرت گرفته بودم ک به دلایل زیادی انجام نشد و قبلا میخواستم برم اروپا بخاطر اینکه داداشم و عمو و دایی و بیشتر دوستان و فامیلام اونجا هستن

    اما الان با اطمینان و بدون هیچ شک و تردیدی و با عشق و علاقه تصمیم گرفتم تا چند وقت دیگه بیام ترکیه و از اونجا هم به امید الله مهربان بیام امریکا و کاملا مطمئنم و یقین دارم میشه

    چون من به خدا و حرفای استاد ایمان دارم

    و میخوام به ارزوهام که یکی از اونا ملاقات و زیارت استادعباسمنش از نزدیک تو پرادایس هست برسم و خیلیم مصمم هست

    به امید اون روز🤲🤲🤲

    خدایا بازم بینهایت ازت بخاطر همه این آگاهیها و هدایتها سپاسگزارم

    و برای استاد و مریم بانو از خداوند سلامتی.ثروت.خوشبختی و سعادت در دنیا و آخرت خواستارم❤❤🌹🌹🙏🙏👑👑

    و برای دوستان نازنین و فوقالعاده آرزوی بهترینا رو دارم🌹🌹❤❤🌹🌹❤❤👋👋👋

    دوستدار و دعاگوی شما افشین🙏🌹❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: