سریال زندگی در بهشت | قسمت 262 - صفحه 5 (به ترتیب امتیاز)

به نام یگانه قدرتمند جهان هستی

سپاس و تشکر فراوان از مریم بانوی دوست داشتنی و شجاع و دلیر در این محله ی زیبای بهشتی،در این طبیعت بکر و بی نظیر

الهی که همیشه حاله دلت مثل همین روزایی که در حال باریدن برفهای پنبه ای بود معنوی و پراز حس خوب باشه

سلامودرود میگم به دواستاد عزیز و‌توحیدی،امیدوارم همیشه حالتون عالیه عالیه باشه،چه در کنار هم و چه زمانهایی که دارید تمرکزی و به تنهایی روی خودتون کار می کنید

دلمون برای پرادایس سرسبز و‌پراز درختان سربه فلک کشیده تنگ شده بود

این بار چشمام داره یک چهره ی کاملا متفاوت از این بهشت زیبا رو می بینه

الله اکبر از خدای قدرتمندی که همه کار براش غیر ممکن نیست و به محض اینکه اراده کند هررکاری رو می تونه انجام بده…

ببین فلوریداریی که توی تاااریخ هر چندده سال یک بار این اتفاق میوفته،الان بعداز هفتادوپنج سال چرخه ی طبیعت تو یک زمانی میوفته که یک بانوی شجاع ودلیر کاملا آماده ی دریافت این نعمت الهی شده و باتموم سختی هایی که مردم فلوریدا پشت سر گذاشتن،این بانوی قهرمان بایک نگاه متفاوت دیگه نعمت بارش برف رو برای خودش نه تنها لذت بخش می کنه بلکه یک احساس معنوی پر برکتی رو باخود و خدای خودش تجربه میکنه…

احسنت به شما بانوی قهرمان،شجاع،باایمان و معتمد به الله یکتا،که تونستید دراین طبیعت وحشی به تنهایی هزاران پله خودتون رو ازلحاظ معنویت بالا ببرید و باعث افتخار کلی بانوی ایرانی بشید برای اینکه ثابت کنید که میشششود یک جور دیگه به همه ی مسائل نگاه کرد….

تحسین برانگیزه این حداز شجاعت شما مریم جان که بااینکه می تونستید موقع بارش برف پیش استاد برید و تااین حد خودتون رو به چالش نکشید،ولی شما می گید که وقتی تو طبیعت پرادایس هستید،مخصوصا اینجور مواقع،انگار که بی واسطه دارید طبیعت و خدارو تجربه می کنید

و بااینکه این سرمای زمستون باعث شد که دوسه روزی آب نداشته باشید،ولی اونقدر زیبا به این مسئله نگاه کردید و اون رو برای خودتون حل کردید که همه چیز لذت بخش و‌عالی پیش رفت،بدون اینکه لوله های کلبه با مشکل بربخورند!!

چقدر تحسینتون کردم که تواین هوای به شدت سرد ودمای زیر صفر شما قدم زنان داخل درختای بهشت بدون هیچ ترس از حیوانی درد دل جنگل میرید و باارامش از میوه ها و زیبایی های این درختان سرسبز با برفهای سفید پنبه ای که روی اونهارو پوشونده بهمون نشون میدید…

مریم جان دقت کردید که دارید هربار باشجاعت بیشتر و در موقعیتهای به ظاهر ترسناک تر تواین جنگل وحشی تنهاییتون رو به چالش کشیدید و هربار روحتون داره توحیدی تر و‌معنوی تر می شه؟!

یادمه قسمتهای قبل شما ازاینکه اون بوقلمووه دنبالتون می کرد می ترسیدید،ولی الان به جایی رسیدید که حتی شبها بدون هیچ چراغ قوه ای تو دل جنگل قدم می زنید،والان هم که برفو سرمای شدید همه جای جنگل رو فراگرفته و معمولا حیوونای وحشی بیشتر سروکلشون پیدا میشه،شما بی هیچ‌ ترسی از درختای زیبای جنگلِ پوشیده از برف لذت می برید

البته که خدا کسی رو که در مدار خوبیها قرارداره در پناه خودش حفظ می کنه و این کاملا مشخصه از شما که چقدر همیشه باخودتون در صلح هستید و درهرشرایطی آرامش خودتون رو‌حفظ می کنید و اون شرایط رو به نحو احسنت ازش استفاده می کنید…

چقدر تحسینتون کردم که به این تجربه رسیدید که با قطعی برق و آب توی پرادایس فهمیدید چه نعمت بزرگی رو‌خدا دراختیار همه قرارداده و این نعمت انگار که یجورایی نامرئی شده برای ما،و هیچوقت درستوحسابی بابت این نعمتهامون ازخداوند تشکر نکردیم…

واقعاهمین طوره،جدیدا توی ایران هم یک‌مدتی میشه که تویک ساعت خاصی برقهای استان به استان میره…

خیلی از افراد کلی مسئولین رو بدوبیراه می کنند،اما من هیچوقت ازین موقعیت گله و شکایتی نداشتم و اتفاقا بیشتر شکرگزار این نعمت شدم که چقدر واقعا اگه این نعمت نبود کلی امکانات دیگه ای هم دراختیار ما نبود،مثل یخچال،آبگرم کن برقی،وو کلی امکانات دیگه….

خیلی تحسین برانگیزه که اونقدر دراین مکان بهشتی و مقدس غرق در معنویت بشی که نه تنها مسئله ی قطعی آب براتون ناراحت کننده نمیشه،بلکه بهترین فرصت می دونید که کارهای روتین روزانه رو به روش دیگه ای انجام بدید…

شما آیه ی اِنَّ مَعَ العُسر یُسرا رو‌خوب درک کردید که تونستید همراه این سختیی که دراین سرما پیش اومده یک آسانی رو پیدا کنید و اون سختی سرما رو به لذت تبدیل کنید…

بسیار شما دو عزیز رو تحسین می کنم که هرکدومتون دارید به بهترین شکل ممکن روی خودتون کار می کنید،مطمئنم که استاد مثل قانون سلامتی اینبار بیشتر از اون موقع قراره یک انقلابی به پا کنند و یک تحول عظیم دیگه درانتظار ما بچه های این سایت خواهد بود

آفرین به شمامریم جان که تنهاییتون رو فرصت مناسب می بینید برای اینکه پروژه ی مهاجرت به مداربالاتر رو برپا کنید و دوباره به روند رشد ما کمک کنید،و چه فرصت عالیی براتون پیش اومد که او این موقعیتی که دارید این پروژه رو کار می کنید،مسئله ی آب رو توی سرمای شدید فلوریدا دراین جنگل وحشی مدیریت کنید،ازهمه مهمتر مرغوجوجه ها وو دویار در غار رو مدیریت کنید،و این یه حسی از حل مسئله و یه حسی از اعتماد به خدارو بهتون میده تا از مسائل فرارنکنید و به خدا توکل کنید و رشد کنید و ظرف وجودتون رو برای مسائل بزرگتر،پهن تر کنید…

خدای من وقتی از صحنه ی برف،از اون‌موقعی که شروع شد تااون موقعی که کل فضا سفید پوش شد زیباولذت بخش بود،خدایاششکرت

خدای من چه سوپ اختراعی لذیذی هم تواین سرمای زمستون می چسبه خدایاششکرت

الله اکبرواقعا که بی نظیرید و این حداز شجاعت دراین شب برفی تحسین برانگیزه،خدارو صدهزارمرتبه شکر برای این الگوی قهرمانی که تو زندگیم دارم…

خدای من باورم نمیشه،این سفیدی درختان،اون رنگ نارنجی خورشید که نوک درختان تابیده،چه ترکیب زیبایی دراین فضای روحانی شده

قبلا همه جا پراز سرسبزی بود،امااین بار خداوند یک خلاقیت زیبای دیگه به خرج دادند و اینبار یک نقاشی کاملا متفاوت و خارق العاده طراحی کرده،الهی شکرت ای خدای عزیزو ماهر به هرکاری..

آفرین به شما مریم جان که وقتی پارو به دست شدید و اون حجم از برف رو از اطراف کلبه پارو کردید،ثابت کردید که هر خانمی تو هر شرایطی میتونه کار یک آقا رو انجام بده،چیزی که خیلی ازخانمها این مدل کاررو همیشه به عهده ی آقایون میذارند

البته که من هم ازاین مدل پارو زدن ها زیاد انحام دادم و خیلی این کاررو توی سرمای زمستون لذتبخش می دونم…

خدایاشکرت چقدر این آهنگ با این فضا هماهنگ بود و چه حس معنوی و فوق العاده ای بهم دست داد،چقدر اون قندیل های یخ زده بالای شیروونی زیبا درحال آب شدن بودند و نور آفتاب جوری به اون قندیل ها زده بود انگار که الماس داشت ازبالا پایین می ریخت،الهی شکرت برای اینهمه صحنه های زیبا و چشم نواز…

خدایاشکرت که تموم مرغوخروسها هم بامدیریت عالی خداوند و بعد مریم جان دراین سرمای سخت جان سالم به سر بردند،الان اونها هم به جای اینکه دادوبیداد راه بندازن که ماآب نداریم،باخوردن برف تشنگی خودشون رو برطرف می کنند..

خدایاشکرت ازین حس فوق العاده ی جمع آوری تخم مرغ از جای مرغها و خوردن یک وعده ی غذایی سالم بااین تخم مرغهایی که دست رنج بزرگ کردن مرغای خودتونه،کاملا لذت بخش و بی نظیره..

خدایاشکرت برای خوراکی که به براوونی عزیز و مرمری دادید و اونها بعداز مدتها از دست مریم جان بالذت تمام همش رو میخورند،و کاملا خرسندوخوشحالند…

مریم جان لذت بردم ازین ایده ای که برای مسئله ی لوله های آب اجراکردید،و در کمترین ارتفاع یک شیر آب برای تخلیه ی آب های باقی مونده درلوله ها گذاشتید که داخل لوله ها موقع سرما هیچ آبی باقی نمونه و اینجوری مسئله رو کاملا ریشه ای حل کردید و چیزی که الان همه ی افراد فلوریدا درگیرش شدند،شماکاملا ازین معضل در امان شدید،خداروشکر برای ابن ایده های الهام بخش و ثمر بخش

کاملا این مثال صدق میکنه در آموزش استاد که میگه وقتی احساست خوب باشه،خداوند برای یک مسئله هدایتت میکنه به یک راه حلی که نتیجه بخش تر باشه،و این ایده ی تخلیه ی آب ازطریق این شیر بسیار نتیجه بخش بود….

واقعا که وقتی آدم به مسئله یجوری نگاه کنه که ریشه ی مسئله رو از ته حل کنه،خداوند هدایتش میکنه به ایده ای که مسئله ریشه ای حل بشه..

بسیار تحسین برانگیزبودید که باقطعی آب،برف رو آب کردید و ظرفهارو شستید،این نشون میده که چقدر میخواید از هرفرصتی استفاده کنید برای اینکه فضا همیشه دوروبرتون تمیزوپاکیزه باشه..

چه هوای بی نظیری،واقعا بقول شمامریم جان انگار که هوا بعدازبارش برف فیلتر شده و اکسیژنی که به آدم می رسه کاملا متفاوت ازبقیه ی روزهاست

خدایاشکرت برای این قسمت پربار وبرکت دیگه ازسریال که پراز درسهای شگفت انگیزی بود برای من و بقیه ی دوستانم درمسیر رشدوپیشرفت الهی

خدای عزیزم مارو همیشه از سپاسگزاران واقعی قراربده الهی آمین….

خداوند یاروپشتو پناهتون باشه