https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2025/01/abasmanesh-3.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2025-01-25 04:21:082025-05-13 05:13:55سریال زندگی در بهشت | قسمت 262
492نظر
توجه
اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
امروز برای چندمین بار این فایل بسیار بسیار بسیار زیبا و بهشتی و توحیدی و درس آموز رو نگاه کردم و دوباره از حجم عظیم زیباییهاش گریه ام گرفت
باز دلم خواست بنویسم
چقدر زیباست که مریم جان ذهنشو عادت داده تمرکز بر زیباییها کنه،وسط صحبتهاش دوتا پرنده کوچولوی سبز رنگ میبینه صحبتشو قطع می کنه زیبایی پرنده ها رو تحسین می کنه،بمعنی واقعی کلمه شکارچی نکات مثبته
مریم جانم تحسین بر شما باد
این فایل علاوه بر اینکه از هر جهت و در هر موردی زیبا بود، از این نظر برای من خوشایند بود که از مواردی که مریم جان درباره اش صحبت کرد و نشون داد منم توی خونه باغ جمع و جورمون تجربه کردم
مثلاً همین شیر تخلیه آب، که ما در سه جا توی حیاط قرار دادیم
و اون قندیلهای یخ شگفت انگیز، زمستونا چند بار تجربه کردم که از لبه سقف شیروانی خونه مون آویزون شده فکر کنم دو سال پیش بود که طول قندیلها نزدیک به دومتر بود
برف و راه رفتن توی برفها هم همینطور
تجربه خداوند در طبیعت
دقیقاً همینطوره که مریم جان میگه، وقتی که تو باغچه و حیاط قدم میزنم،به آسمون و ابرها و درختهای بلند سپیدار و انواع درختهای دیگه و پرنده های نشسته روی درختها یا در حال پرواز و اوج گرفته در آسمون و کوههای در همه طرف نگاه می کنم،خود خدا رو می بینم، درخلسه فرو میرم و وصل به خدا میشم
دوست دارم جمله های کلیدی و طلایی مریم جان رو اینجا مرور کنم
من دو روزه آب ندارم ولی ترجیح دادم قضیه رو مدیریت کنم با ایده های مختلفی که دادم و برای من همه چیز لذتبخشه
من خیلی قدر این نعمتی رو که یه جورایی برای من نامرئی شده میدونم
قطعی آب برام نه تنها ناراحت کننده نیست بلکه یک برکته
به شرایطی که بوجود اومده بعنوان یک فرصت نگاه کردم که یه سری کارا رو انجام بدم
آب رو دارم مدیریت می کنم، حیوونا رو مدیریت می کنم…
این کارهایی که انجام میدم یه حسی از حل مسئله رو بهم میده
و یه حسی از اعتماد به خداوند رو بهم میده
اینا میتونه برام مسئله نباشه و من برم پیش استاد و اونجا همه چی راحت و خوب هست ولی من نمیخوام بخاطر اینکه میخوام اینو تجربه بکنم
استاد همین الان پشت خط من اومدن ولی من داشتم فیلم می گرفتم، بعد از اینکه باشما خدا حافظی کنم با ایشون دوباره تماس می گیرم!
ما وقتی که از مسائلمون فرار نمی کنیم و به خداوند توکل می کنیم و اونو کافی می دونیم واقعاً رشد می کنیم
وقتی رشد می کنیم ظرف وجود ما بزرگ میشه
برای اولین بار در زندگیم دارم یک چهره بسیار متفاوت رو در این طبیعت وحشی طبیعت پارادایس تجربه می کنم، برف از ساعتی پیش شروع شده و همچنان ادامه دارد، و این نشون میده همه چیز امکانپذیره
حل ریشه ای مسئله
خدا رو شکر می کنم بخاطر همه نعمتهایی که بما داده، همه نعمتهایی که الان میتونم بیاد بیارم و همه نعمتهایی که برام نامرئی شده و قدرشونو خیلی نمیدونم، از خدا میخوام که من رو از سپاسگزاران قرار بده انشاءالله
خدایا شکرت که فرصت دادی باز هم این فایل رو نگاه کنم بشنوم و در زندگی خودم بکار ببرم
استاد شایسته جونم فدای محبتت و اون چهره و صدای ملکوتی و نورانیت
متشکرم متشکرم متشکرم
دعا می کنم هرآنچه خیر و خوبی در دنیا و آخرت هست خداوند به شما عطا کند
و همچنین به استاد عباسمنش عزیزم دوستان نازنینم و خودم و خانواده ام
ببین دوباره گیر کردم سر عکس خودت و حافظ جان چقدر قشنگه این عکس چه انرژی مثبتی داره، آدم میخواد لُپ حافظ جانو بچشه(بِکِشه)
این که میگن هر خونه ای که توش بچه کوچیک باشه تو اون خونه غیبت نمیشه واقعاً چقدر درسته
قبل از اینکه برای شما بنویسم داشتم ویدیوی لیلی رو می دیدم که یکی دو ساعت پیش سمی جان تو اسکایپ گذاشته بود، لیلی قند عسل دستمال حوله ای بزرگ موقع غذا خوردنشو هی می گرفت جلوی صورتش که دیده نشه و بعد یهو میزد کنار! و بیا ببین که تا کجا دهنش باز میشد از خنده و لذت و شادی! و هر دفه مامانش بهش می گفت دالّی، و هر دو غش غش می خندیدن، منم این طرف میخندیدم
هرچقدر می تونی لذت ببر از بچگی حافظ کوچولوی قند عسل، هرچی بیشر بهتر
ممنونم از پیام قشنگت، کلی حال خوب ازش گرفتم
انشالله باشم و ببینم که نوا جان و حافظ جان و لیلی جان تو سایت کامنت می نویسن
خدا پشت و پناه همه مون باشه و
هست
الهی خودت و خانواده قشنگت شاد و سلامت باشین غوطه ور در دریای الطاف الهی باشین و سعادتمند در دنیا وآخرت باشین
ـ [پس از فروکش کردن آب و استقرار کشتی بر جودی] خطاب آمد: ای نوح، با سلام و برکاتی از سوی ما بر تو و اُمت‌های همراهت [از کشتی] فرود آی، و امت‌هائی به زودی [از نسل همراهانت پدید می‌آیند که از نعمتهای خود] بهره‌مندشان خواهم کرد سپس [ستمگران آنها را به سبب سوء رفتارشان] عذابی دردناک از جانب ما خواهد رسید.
این [داستان] از خبرهای غیبی است که بر تو وحی میکنیم، پیش از این، نه تو از آن آگاهی داشتی و نه قومت، 53 پس [با توجه به پیروزی حق در تجربه نوح، در برابر سختی‌های رسالت] شکیبا باش [و بدان که] مسلماً فرجام [=پیروزی نهائی] از آنِ پرهیزکاران [=جهادگران با نفس] است.
+++++++++++++++++++++++++++++++++++++
سلام سلام به روی ماه پیچیده در شال وکلاه استاد شایسته ی عزیز و دوست داشتنی… سلام به استاد عزیزم و به دوستان نازنین…
استاد! شواهد حاکی از اینه که به زودی دوره ی جدید از راه می رسته درسته؟ :))) (کلی چشمای قلبی)
استاد شایسته اگر بدونید چقدر دلمون برای روی ماهتون تنگ شده بود… برای پردایس اونم با این تصاویر دیدنی… خدا رو صد هزار مرتبه شکر که باز هم لذت بردیم از زیبایی های این تکه از بهشت روی زمین :) وقتی شروع کردم به دیدن فایل و دیدم که شما دارین فایل رو ضبط می کنین ناخوداگاه یه ذوقی تو دلم ایجاد شد و یاد این شعر حافظ افتادم:
گل در بَر و می در کف و معشوق به کام است
سلطانِ جهانم به چنین روز غلام است
گو شمع میارید در این جمع که امشب
در مجلسِ ما ماهِ رخِ دوست تمام است
در مذهبِ ما باده حلال است ولیکن
بی‌روی تو ای سرو گُل‌اندام، حرام است
و اما بررررف… اونم توی فلوریدا… بقول اینجایی ها welcome to the club! :))) وای خدای من چقددددر این درختای کنار دریاچه زیبا شده بودن… وقتی عکسشون هم تو آب دریاچه افتاده بود اون تصویر بی نظیر بود… خدای مهربون من، چه زیبایی هایی خلق می کنی و ما لذت می بریم… خداجونم شکرت… آخی براونی، مرمری، مرغ و خروسا… وای اون لپی رو بگو :))) چقدر خوب بود… استاد شایسته چه کار خوبی کردین به ندای قلبتون گوش دادین و این فایل رو برامون ضبط کردین… ما اینجا تو میشیگان خب کم برف نداریم ولی باز دیدن اون زیبایی ها و تابلوهای نقاشی خداوند کلییی کیف داشت و لذت بردم… به به آفتاب روز بعدش چقدر زیبا بود… وای از این انتخاب آهنگ و تصاویر… اصلا تا آهنگ شروع شد اشکای من سرازیر شد… چقدر ترکیب دلنشینی بود… اون قندیلا که قطره قطره ازش آب می شد و می چکید… تلألؤ نور خورشید روشون… وااااو خیلی زیبا بود… خدای مهربونم شکرت که تو فرکانس دیدن این زیبایی ها بودم… شکرت برای وجود این دو استاد نازنین و عزیز، شکرت برای پردایس، شکرت برای کیفیت فیلمبرداری آیفون استاد شایسته… شکرت برای برف و آفتاب و دریاچه و هرآنچه زیبایی بود اونجا…
اتفاقا همین دو روز پیش بود که از سرمای شدید اینجا و برفش برای حمید عزیز نوشتم… حالا ما چون برف رو تو چندماه داریم، روزایی که آفتابیه حتی اگر دمای هوا خیلی هم پایین و سرد باشه ولی انگار اون آفتاب یه جایزه از طرف خداست… اصلا یه انرژی مضاعفی به آدم می ده… یعنی بیرون خیلی سرده ها ولی تو خونه میشینی، آفتاب میفته رو فرش بعد می ری دراز می کشی همونجا و گرمای آفتاب رو حس می کنی… آی می چسبه :)))
یادم به زمستون پارسال افتاد که یاسی اینجا میشیگان پیش ما بود برای چند ماه، تو یکی از همین روزای سرد که آفتابی هم بود روی مبل تو آفتاب نشسته بود، یه عینک آفتابی هم زده بود و می گفت یکم آفتاب بگیریم خخخ. عکس هم اتفاقا گرفت از خودش :))) یادش بخیر…
استاد شایسته ی عزیز چقدر خوشحالم از اینکه نه یک استاد ابراهیمی، که دو تا استاد داریم و داریم ازتون کلی چیز یاد می گیریم… اینکه همیشه سعی کنیم سپاسگزار تر باشیم، حتی برای نعمتهایی که عادی میشه برامون… چقدر لذت بردم از اینکه خودتون خواستین بیاین پردایس با اینکه تنها هستین اینجا و آب رو می بندین ولی به جای اینکه این رو مشکل ببینین تازه فرصتی برای رشد خودتون و سپاسگزاری بیشتر می بینین… فرصتی برای حل میأله… چقدر روش‌های حل مسأله ی استاد بی نظیره… البته دیگه از استاد توقعی غیر از این نیست، حل ریشه ای مساله… به به، چه کیفی کردیم از این جریان…
ساعت 1:55 بامداد شنبه شد و خدا رو هزاران بار شکر می گم که قبل از خواب این زیبایی ها رو دیدم و کلی فرکانس خوب فرستادم…
خدای رزاق و وهاب من، خدای عزیز و دلبر من، خودت بهم بگو من چجوری شکر حتی یکی از اینننهمه نعمتی که بهم دادی رو بگم؟؟ از سلول سلول بدنم و قلبی که اینجور منظم چهل و سه ساله داره می تپه تا سایت و استاد و استاد (سعیده جان با اجازه) و دوستان جان و درخت و برف و آفتاب و اووووووه بخوام بنویسم تا صبح که هیچی تا روزها تموم نمیشه…
اینم برای دل خودم و هرکی که مثل من امشب از این آهنگ محسن چاوشی لذت برد و وصلتر شد:
ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی
نروم جز به همان ره که توام راه نمایی
همه درگاه تو جویم همه از فضل تو پویم
همه توحید تو گویم که به توحید سزایی
تو زن و جفت نداری تو خور و خفت نداری
احد بی زن و جفتی ملک کامروایی
نه نیازت به ولادت نه به فرزندت حاجت
تو جلیل الجبروتی تو نصیر الامرایی
تو حکیمی تو عظیمی تو کریمی تو رحیمی
تو نمایندهٔ فضلی تو سزاوار ثنایی
بری از رنج و گدازی بری از درد و نیازی
بری از بیم و امیدی بری از چون و چرایی
بری از خوردن و خفتن بری از شرک و شبیهی
بری از صورت و رنگی بری از عیب و خطایی
نتوان وصف تو گفتن که تو در فهم نگنجی
نتوان شبه تو گفتن که تو در وهم نیایی
نبد این خلق و تو بودی نبود خلق و تو باشی
نه بجنبی نه بگردی نه بکاهی نه فزایی
همه عزی و جلالی همه علمی و یقینی
همه نوری و سروری همه جودی و جزایی
همه غیبی تو بدانی همه عیبی تو بپوشی
همه بیشی تو بکاهی همه کمی تو فزایی
احد لیس کمثله صمد لیس له ضد
لمن الملک تو گویی که مر آن را تو سزایی
لب و دندان سنایی همه توحید تو گوید
مگر از آتش دوزخ بودش روی رهایی
سنایی
عاشق دوتاتونم استاد شایسته و استاد عباسمنش عزیزم… به امید دیدن روی ماهتون با دیت پر از نتایج…
مررررسی برای کامنت خوشگلی که نوشتی،از دل برومد و لاااجرم بر دل نشست …عاااششششقتم و بوس به کله ت!
نمیدونی چقدر به اون تصویری که از یاسمن جان گفتی خندیدم،هرچقدر بیشتر میگذره ،بیشتر مفهوم هم مداری با آدم هایی که در عین ندیدنشون بی نهایت دوسشون دارم یعنی چی …انقدر ویژگی های شبیه به هم …آدم هایی که از هر فرصتی برای خندیدن و لذت بردن از لحظه استفاده میکنند…
دلم خواست برات یک خاطره ای از کیش تعریف کنم،اون موقع فاطمه جان دقیقا مثل یک فرشته تقریبا هر روز در کنار من بود،همین فاطمه که انقدر برای وقتش ارزش قائله ها…با اینکه اصلا نمیدونست من توی چه شرایطی ام و من هم جز زیبایی بهش چیزی نشون نمی‌دادم ولی انگار خدا قلبش رو برام نرم کرده بود که نزاره توی اون شرایط من تنها بمونم …
من و فاطمه تقریبا هروقت داشتیم حرف میزدیم،انقدر میخندیدم که دلمون می‌گرفت…الکی ها …به جرز دیوار حتی :) البته یک سری چیزهایی که کلا قابل گفتن نیست:)))) مربوط به مبحث ترمز و گاز دوره ی کشف قوانینه:))) انشالله بعدا شما هم متوجهش میشی :))))
آره خلاصه داشتم میگفتم،اواخر دوران هجرت من در کیش،اوضاع مالی یکم سخت شده بود،اونم بخاطر مقاومت من در مقابل زبان خوش هدایت بود …بعد من خیلی هم اصرار داشتم خلاصه یک جوری قانون سلامتی رو رعایت کنم ….غذام شده بود کاهو پیچ و سینه ی مرغ …ببین دارم با خنده برات تعریف میکنمااااا،بخند فقط…
بعد یک کاسه داشتم که اسمش دیگه کاسه نبود،قد یک لگن بود:)))) توش پر کاهو پیج میکردم و کمی تا قسمتی سینه ی مرغ سرخ شده در کره و خلاصه چقدرم هم خوش مزه میشد….
میدونی سر همین لگن غذا،چقدر من و فاطمه خندیدیم؟یادمه سر شامم،براش ویوئو مسیج می‌گرفتم میگفتم ببین فاطمه،زندگی ثروتمندی رو ببین …ظرف غذام اندازه ی تشت لگن حموم شماست :))))))))) وای چرا شکلک ها آزاد نیست من یکم خنده ی انفجاری بزارم :))))))
آره خلاصه …به امید تجربه اولین girl’s night….
در بهترین زمان و مکان
بزنیم و برقصیم و شاد باشیم و انقدر بخندیم که اشک از چشامون جاری شه….
عااااشقتم و تموم انرژی مثبتی که دادی بیفته ی روی مومنتونم و پر از اتفاقات عالی
@مابقی این پیام برای مادر توحیدیِ ابراهیم نشان خانواده میباشد@
خانم سلیمی عاشقتونما،با همین فرمون حتما برامون کامنت بنویسید همیشه ….شاید خودتون ندونید ولی لا به لای تموم جمله های کامنتاتون پر از نوووووره…
به جان خودم سعیده جان عمراً بزارم تنهایی بری آمریکا پیش سمیه و اولین girl’s night رو تجربه کنی!!!
اصن یه اکیپ چند نفری ترتیب میدیم که فاطمه جان و چندتا دیگه از دوستان باشن و خودم راه بلدتون میشم چونکه دو بار رفتم و علاوه بر اون میدونی که فرکانسهام معجزه می کنه!!! و مثل کره راحت و روون و بدون تشریفات گمرکی وارد آمریکا میشیم!!!
من تازگیها به تینا میگم عشق عزیزم(ببین چقدر برام عزیزی که بشما هم گفتم عشق عزیزم!) بزار ماجراشو برات تعریف کنم، تینا یاسی رو خیلی دوست داره یعنی مشخصاً بیشتر از من و خاله های دیگه اش، و یاسی جان هم از اولی که تینا بدنیا اومده بجای اسمش بهش میگه عشق عزیزم، بعد چند روز پیش که با هم اسکایپ گروهی داشتیم من به تینا گفتم چرا خاله یاسی رو انقدر زیاد دوست داری؟ گفت آخه خالی یاسی بامن شوخی می کنه بمن میگه عشق عزیزم، گفتم خب پس منم دیگه بهت میگم عشق عزیزم تا منو هم مثه خاله یاسی خیلی زیاد دوست داشته باشی، و از اون روز تا حالا بهش میگم عشق عزیزم و اونم واقعاً بیشتر از قبل برام بوس و قلب میفرسته…
راستی اسکایپ ما با هم در سطح بین المللی خیلی بالاییه!!!: تصویر من از تهران یا طالقان ایران،تصویر نسیم از تورنتو و نسرین از شهر بری در شمال تورنتوی کانادا، و سمیه از میشیگان ویاسی از کالیفرنیای امریکا…
ای خدا شکرت برای این سایت و خانواده صمیمی عباسمنش و استاد عزیزمون که این امکان رو برای ما فراهم کرده که ضمن کار کردن رو خودمون و کامنت نوشتن و خوندن کامنتای دوستامون، با همدیگه گپ و گفتهای شیرین و صمیمی داشته باشیم، از خانواده خودمون هم صمیمی تر
خیلی دوست دارم روی ماه و نورانیت رو می بوسم
دعا می کنم هر روز شادتر سالمتر موفقتر خوشبخت تر و وصلتر به خدا باشی، و خیلی بالاتر از آرزوهاتو زندگی کنی
سلام به رفیق عزیز و نازنینم… آخ که چقدر پاسخت بهم چسبید… عکس پروفایلتم که مثل همیشه زیبا و پر انرژی… عاشقتم من دختر… چقدر تو دوست داشتنی هستی آخه… بله گاه گداری فاطمه جان از مکالمات چند ساعتیتون برام می گفت… حساب کن می خواست برا من تعریف کنه خنده امونش نمی داد دیگه ببین شما دوتا چقدر می خندیدین :)))) خدا رو شکر واقعا برای همین خنده ها… بخدا همین ارتباطای تلفنی و اینا هم خدا برامون فراهم می کنه دیگه و چقدر حس و حال خوب می ده به دو طرف… همین صحبتای قرآنی که گاهی باهم می کنیم، یا یهو آهنگی که دلی می فرستین، همین فیلمایی که من از لیلین براتون می فرستم… خدایی انقدر خودم حس و حال قشنگی دارم که انگار با فرستادنش دارم حال خوب به بقیه می بخشم و حال خوبم چندین برابر میشه وقتی می دونم شماها هم می بینین و با خنده هاش می خندین… خلاصه که تو و فاطمه جان غار تنهایی تون طولانی بشه این فیلما دیگه تعدادش زیاد میشه کلی باید وقت بذارین برا دیدنش… دیروز مرغ و سبزیجاتش رو براش میکس نکردم و تکه تکه کردم که دیگه عادت کنه به غذای سفره به اصطلاح… اگه بدونی چقدر خوشمزه مرغا رو می چپوند تو دهنش… یا گوجه انقدر دوست داره که نگو… ماست خوردنشم که عالمی داره… الان من یه لذت دیگه ی این روزام قربون صدقه رفته‌ای تینا برای لیلینه… و هی می گم خدایا شکرت… چقدر خوبه که تینا دیگه خواهر داره و تنها نیست…
ببین اومده بودم جواب نوشته هاتو بدم همش از لیلی خانوم گفتم خخخخ.
وااای سعیده اگه بدونی… از تصور girls’ night اونم با عزیزای دلی مثل تو و فاطمه (و البته مامان گلم، چشمای قلبی، دیدی که مامانم قراره راه بلدتون باشه… قربون مامان پر انرژی و عزیزم برم) وااای که چقدر تصورش فقط کیف می ده چه برسه به خودش…
یاد یه ضرب الملل تو زبان عربی افتادم، میگن وصف العیش، نصف العیش یعنی تصور یه زندگی یا یه اتفاقی که دوست داری بیفته مثل 50٪ قضیه ست … همون تصورش به اندازه ی نصف اصلش حسابه… چقدرم مطابق با قانونه این ضرب المثل… خلاصه ما نصف لذت اون گرلز نایت رو رفتیم خخخخ.
یادش بخیر وقتی هنوز ازدواج نکرده بودم و خونه ی مامان اینا بودیم گاهی با دختر عموهایم که هم سن و سال من و یاسی بودن از این شبای پر از خنده داشتیم… یعنی دیگه ولو می شدیم کف زمین… از اجرای خنده دار شوی لباس بگیر تا بزن و برقص و… چقدر خوش می گذشت خدایا… بگذریم…
خلاصه که مشتاقانه منتظر اون اتفاق هستیم ما… بقول خودت در بهترین زمان و مکان…
می بوسمت و الهی که انرژی این نقطه ی آبی رو با قلبت دریافت کنی در بهترین حال…
قبل از اینکه بخوام براتون پاسخی بنویسم رفتم یه سرچی زدم ببینم به طور کلی دمای ایالت میشیگان چند درجه هستش
هیچی ، نگم بهتون بهتره:)))
فقط امدم بهتون بگم خداقوت پهلوون خسته نباشی دلاور :))
(شوخی کردم)
البته من نمیدونم شما توی کدوم شهر از ایالت میشیگان زندگی می‌کنید چون هر شهری دما متفاوت هستش ولی به صورت کلی زیر صفره
خیلی وقت بود میخواستم براتون پاسخی بنویسم ولی توی مدارش نبودم دیروز برای مادرتون نوشتم گفتم حتماً دیگه باید برای شما هم بنویسم
شما خانم توانمندی هستی
یادمه دو سه ماه پیش وقتی دختر زیباتون اگر اشتباه نکنم لیلین جان اسمشون هستش گفته بودین تازه به دنیا امده بود
در حالیکه شما همون موقع بابت یه کاری بچه رو به خدا سپردین گفتین باید برین به اون هدایتی که شدین عمل کنید ، دقیقاً یادمه خیلی تحسینتون کردم
نمیدونید چقدر من هر موقع دختر کوچولوتون رو میبینم فرکانس مثبت و الهی شو دریافت میکنم حسابش از دستم در رفته که بتونم بگم چقدر دیدم و خوشحال شدم از اینکه شما صحیح و سلامت دختر نازنین تون رو به دنیا اوردین
قطعاً بچه های شما خیلی ذوق و شوق اینو دارند که مادرشون یه آدم فهمیده و باشخصیتی هستش که کلی موفقیت توی کارنامه زندگیش ثبت کرده
واقعاً سمیه خانم همیشه تحسینت کردم بابت شجاعتی که به خرج دادی و همون سال ها پیش مهاجرت کردی ، چیزی که کم کم داره برای ما اتفاق میوفته
اگر یادتون باشه قبلاً هم براتون نوشته بودم که چقدر شمارو بابت این مهاجرت موفقی که داشتین تحسین کردم حتی یادمه گفته بودین نجوا داشتین از اینکه اگر من برم مادر پدرم چی میشه ولی الان میتونیم ببینیم که با مهاجرت شما چقدر اتفاقاً برای مادر پدرتون هم خوب شد چون کوچکترینش اینه که به دلیل اینکه شما آمریکا هستین میتونند بیان هم شما رو ببینند و هم به این شکل دنیا رو تجربه کنند و من چقدر اینو دوست دارم
اینکه دنیا رو تجربه کنم
راستی ازتون خیلی ممنونم که همیشه مینویسید من از شما خیلی چیزها یاد گرفتم خیلی جاها دیدم چیزهایی رو نوشتین که متوجه شدم چقدر آدم رهایی هستین و بسیار قلب مهربون و پاکی دارین بابت همین هستش اینقدر در برابر خداوند تسلیم هستین و نتیجه این تسلیم بودن شده زندگی با کیفیتی که در بهترین جای دنیا دارین
خداروشکر واقعاً خیلی اصلاً انرژیت مثبته خیلی من این شخصیت توحیدیتون رو دوست دارم
از خدا برات بهترین هارو آرزو میکنم شجاع ترین دختر دنیا
سلام به برادر گرامی و عزیزم… اگر بدونی که چقدر پاسخت بهم انرژی خوبی داد… واقعا چسبید بهم این نقطه ی آبی پربرکت… خدا رو شکر می کنم برای لطفی که به من داشتی، خیلیاش رو واقعا حواسم بهش نیست و از اینکه بهم یاداوری کردی ممنونم… مثلا مهاجرته انقدر دیگه عادی و for granted شده که یادم می ره براش شکرگزاری کنم… البته که همیشه برای جایی که زندگی می کنم، خونمون، وسایلمون و اینا خدا رو شکر می کنم… ولی خیلی وقتا مسیری که ازش اومدیم رو یادمون می ره… همون مهاجرت درسته که من اون زمان با قوانین آشنا نبودم و کلی چک و لگد به زندگیم دعوت کردم، اما انقدر منو بزرگ کرد که خدا می دونه… یاد جمله ای افتادم که معلم ریاضی تینا زیر امضای ایمیلش داره:
What does not kill you, makes you stronger… except for bears, bears kill you… خخخخ البته قسمت آخرش در مورد خرس‌ها شوخیه دیگه…
بقول استاد وقتی مساله ای رو حل می کنیم از اون مساله بزرگتر میشیم و ظرفمون هی رشد می کنه… خداجونم مهربونم شکرت کرور کرور…
راستی کامنت دلی شما رو تو فایل فقط روی خدا حساب کنیم که لینکش رو برای فاطمه جان گذاشته بودی، خوندم… چقدر نکات خوبی رو گفته بودی… کلی تحسینت کردم… من در مورد خودم همیشه این فکرو می کنم که اگر من تو زمینه ی مالی رشدی که می خوام رو نمی کنم همش بخاطر اینه که باور ندارم (یا به اندازه ی کافی باور ندارم) که خداوند منبع مطلق رزقه… وقتی به پرداخت بدهیم فکر می کنم هنوز در عمل نمی تونم به چه جوریش فکر نکنم با اینکه به زبون هی می گم، یا باخدا که حرف می زنم می گم ولی اون ته قلبم deep inside اون باور و یقین قطعیه نیست که بابا… خدا قدرت مطلقه، مالک جهانه، رزق یه مورچه ی زیر سنگ رو فراهم می کنه… چرا فکر می کنی (حتی الان می خوام بنویسم ذهنم مقاومت داره!!) فقط از حقوق ماهیانه ته که پول وارد زندگیت میشه… چرا فکر می کنی خدا نمی تونه از راهی که فکرش رو نمی کنی ثروت و نعمت وارد زندگیت کنه؟؟ می دونی ذهنم چی داره میگه؟ میگه آره در حد 25 دلار کارت هدیه یا یه نعمتی که منتظرش نبودی و مثلا یکی برات هدیه میاره آره در این حدو قبول دارم ولی اینا که ثروت نیست… مثلا نمی تونی توقع داشته باشی این ماه دو سه هزار دلار پول از جایی که منتظرش نیستی برسه برات!!! حالا هی میام میگم ذهن عزیز، تک تک این چیزایی که گفتی رزقه، نعمته، ثروته… ولی می بینم هنوز ثروت تو ذهن من فقط پوله… بگذریم که این داستان سر دراز داره و من خععععلی کار دارم تو این زمینه… ولی کامنتت خیلی باورهای خوبی توش بود و می خوندم می گفتم آفرین همین درسته… خدا رو شکر می کنم بابت دوستان خوش فرکانسی مثل شما… و کامنتهایی که انقدر کمک کننده هستن… امیدوارم همگی در این مسیر زیبا ثابت قدم باشیم و لذت ببریم… به خدای رزاق و وهاب می سپارمتون :)
سلام خدمت استاد عباسمنش، خانم شایسته و همه دوستان عزیزم
به به چه صحنه زیبایی
من خودم به شخصه خیلی عاشق برفم؛ حتی تو اون لیست 107 آرزو؛ یکی از خواسته هام و آرزوهام داشتن کلبه چوبی تو ییلاق که من زمستونا برم اونجا و از پشت پنجره بتونم برف زیبارو ببینم؛ بعد چایی دم کنم و برف و حیاط پوشیده از برف و ببینم و چایی بخورم و لذت برم؛ دقیقا اون صحنه ایی که من همیشه تجسم میکردم؛ همون صحنه رو دیدم؛ من کلا عاشق برف و بارونم؛ با اینکه اهل شمال کشورم و ما اینجا معمولا همیشه بارون داریم؛ ولی این حسه هیچ وقت برام تکراری نمیشه، خیلی برف و بارونو دوست دارم
از خانم شایسته عزیز کلی سپاسگذاری میکنم که این ویدئو باحال رو ضبط کردن و حال و هواشون رو با ما به اشتراک گذاشتن تا من از طریق این تصاویر دقیقا حس و حال اون صحنه هایی که همیشه تصور میکنم رو دیدم
حتی تو برنامم بود؛ تولدم برم یه ویلای چوبی اجاره کنم تو کوهستان که اون صحنه ایی که تجسم میکنم: شب تولدم ببینم؛ آخه تولدم نزدیکه: 22 بهمن تولدمه؛ خیلی دوست دارم تجربش کنم
حتی اونقدر این فضای ویلای چوبی رو دوست دارم؛ که یه زمین دارم خودم: میخام یه ویلای چوبی توش بسازم؛ البته تو کوهستان نیست؛ میخام این عشق و علاقم رو سوق بدم به کسب و کارم و حتی تو ذهنمه؛ این ساخت ویلای چوبی رو به عنوان کسب و کار ببینم؛ من خب ویلا میسازم، اما چوبی تا حالا نساختم: دوست دارم برم به سمت ساخت ویلای چوبی برای افرادی که دوست دارن؛ هم برای خودم بسازم و بفروشم؛ هم برای دیگرانی که دوست دارن ویلای چوبی داشته باشن
کلا حس و حال این ویدئو رو دوست داشتم؛ خیلی شباهت داشت به سبک تجسم های من و خوشحالم از این بابت
طرز تفکر خانم شایسته؛ نسبت به نگاهشون رو خیلی دوست دارم و این نگاه رو تو شیوه حل مسائل به عالی ترین شکل ممکن: استاد و خانم شایسته به ما آموزش دادن که به من این نوع نگاه خیلی کمک کرده؛ اصن سبک زندگیم تغییر کرده از وقتی این قانون وضوح از طریق تضاد رو درک کردم و سعی کردم به مسائل به گونه ایی نگاه کنم که به من احساس بهتری بده و این مسائل اومده تا من رشد کنم و بزرگ بشم و جواب مسئله تو دل هر مسئله ایی هست؛ این نوع نگاه خیلی من رشد داده، خیلی بزرگم کرده و اصن شخصیت من تغییر کرده و تو مراحل حساس زندگیم من با این نوع نگاه تونستم خودم رو کنترل کنم و سربلند بیام
خیلی خداروشکر میکنم که اینجام؛ این زیبایی هارو میبینم، پرادایس زیبا و انبوهی از درختان زیبا، دریاچه برفی خوشگل با اون بخار روش که من عاشق این صحنه ام( دیدن اول صبح این صحنه جز رویاهای منه) خوشحالم استاد و خانم شایسته رو فالو دارم و هر روز ازشون یاد میگرم و دارم شخصیتم رو با الگو گرفتن ازشون رشد میدم
مرسی، مرسی و مرسی و تشکر فراوان بابت کامنت فوق العاده ایی که برام نوشتی؛ خیلی خوشحالم کردی با این کامنتت؛ انرژی فوق العادت رو دریافت کردم و خیلی خوشحالم که اینجام و دوستای مهربون و نازنینی چون شما دارم
واقعا الان حال دلم عالیه و از خودم و از روندم و از عملکردم راضی ام؛ اینم نتیجش که با انسان های فوق العاده، نازنین، ارزشمند، قدرت مند و مهربونی چون سارا جان عزیز دوستم
اینک نتیجش که پیامی پر مهر از شما دریافت کردم
از ته اعماق وجودم از خودم و زندگیم راضی ام؛ مرسی بابت تبریک تولد و هدیه تولدم؛ خیلی خوشحالم کردی سارای عزیز
از ته ته ته ته ته وجودم برات دعا میکنم، برات انرژی مثبت میفرستم از خدا خودم میخام به تک تک آرزوهات و خواسته هات برسی، از خدا میخام همین روزا تو زندگیت معجزه رخ بده که از ته اعماق وجودت احساس شور و شعف کنی
سلام به شما دوست عزیز و مومن و موحد و ثروتمند و خداجویم
امروز صبح که اومدم پشت میز مطالعه ام نشستم اولین کاری که به ذهنم رسید انجام بدم خوندن کامنت شماست. و کلی احساس خوب دریافت کردم مخصوصا اون عکس پروفایل تون با شینا جان که کلی محبت و مهربانی و حال خوب در اون نهفته است. و دوم تعداد روزهای عضویت تان که 1111 داره میشه، الان 1110 و بعدی 1111.
راهنمایی که بودم کتابی از دکتر علی شریعتی خوندم به نام یک جلویش تا بینهایت صفر، که خدا را یک فرض کرده و ما انسان ها صفر، که این صفر در کنار یک، معنی و قدرت میگرد.
نوشتید که تصور میکنم رنگ خداوند؛ رنگ سفیدی است منم همین حس رو دارم دیدی وقتی یه نفر لباس سفید می پوشه چقدر جذاب تر و نورانی تر دیده میشه، و اینکه کوچک ترین لک رو نشون میده که تمیز باشه ولی سیاه چرک و آلودگی رو نشون نمیده.
خداوند مثل نور سفید که وقتی به چیزی شفاف روشن مثل شیشه منشور مانند یا قطرات آب بخوره، زیبایی های نهفته در اون هویدا میشه، در واقع این رنگ سفید تمام زیبایی هایی رنگ ها در اون نهفته است.
و خود انسان هم که نوری است از خداوند با برخورد به موانع، زیبایی های درونش آشکارتر می شود، مثل خانم شایسته عزیزم که الان با این چالش ها داره زیبایی های بیشتری از خودش رو به ما نشون میده و ما متحیر از این زیبایی انگشت به دهان نگاه می کنیم که یک زن چقدر میتونه جرأت و جسارت داشته باشه که این همه مسئله رو تنهایی هندل کنه و تازه کلی هم ذوق کنه و گوشه کوچکی از شجاعت رو به ما نشون بده. من به شخصه عاشقشم، و دوست دارم و سعیم رو میکنم پا جای پاش بذارم.
اسداله عزیز در پناه حق پاینده و پایدار و سعادتمند در دنیا و آخرت باشی.
شینا جان رو برام ببوس این دختر زیبا و قشنگ و ورزشکار
من هنوز موفق نشدم فایل رو ببینم و دارم کامنت دوستامو میخونم و لذت میبرم و اونقدر لذت میبرم و غرق شدم که چند دقیقه مامان دارن صدام میکنن پاشو بیا بیرون غذا بخور برق هم آمده و من متوجه نشدم.
برف بازم برف میباره
خاطره هامو یادم میره
من بچه زمستون هستم . ته تغاری خدام و عاشق برف هستم . بهتره بگم عاشقش شدم . چون من جدیدم اینطوریه وگرنه من قبلی که این نبود.
خدایااااااا مگه میشه مگه داریم یه نفر اینقدررررررر تغییر بکنه .
اسدالله جان حالا اول من عاشق فصل تابستان و گرما و نور و خود خورشید خانم زیبا هستم .
ببین دیگه چه رقابتی از علاقه من به فصل‌های سال تو وجودم به پاست .
به خدا که ماه اسفند که همینطوری بوش داره میاد و منو دیوانه میکنه و شب چهارشنبه سوری و آتیش و گرماش کل تابستان و گرما و عشق این فصل رو تو خودش جا داده برای من .
هیچ ربطی هم نداره که متولد ماه اسفند هستم .هههههه
دیروز دوستام بهم گفتن خب پس قراره بهمون کیک بدی ولی خبر ندارن که امسال چه سورپرایزی معرکه ای برای خود نازنینم در نظر دارم .
من عادت دارم تولدم خودم برای خودم همیشه کادو می گیرم . امسال نوبت یه مورد خاصه .
سلااام خدمت استاد عزیزم، خانم شایسته گرامی و همه دوستانم
نمیدونید چقددر دلم برای فایل جدید زندگی در بهشت تنگ شده بود؛
در همین راستا من چند وقتیه تصمیم گرفتم که بیام و از اول سریال زندگی در بهشت رو ببینم و نکات مثبتشو بنویسم؛ به جرئت میگم این سریال بهم نحوه اجرای عملی قوانین و آموزه هایی که استاد توی دوره ها میدنو یاد میده، من اسم دیگه سریال زندگی در بهشتو یادگیری قوانین الهی به صورت پروژه محور گذاشتم!
و اما این فایل؛
پرادایس با تمِ کریسمس️
توی 261 قسمت قبل، پرادایس تم های خاص و متفاوتیو به خودش گرفته، تابستونی، بهاری، زمستونی، پاییزی و…
اما برف؟! حس می کنم کلکسیون تم های پرادایس با این فایل کامل شد! خداوند چقددر زیبا قدرتشو نشون میده، در عرض چند ساعت کل زمین پوشیده میشه از ذرات برف، ذرات میکروسکوپی که حتی نمیتونیم ببینیمشون اما وقتی در کنار هم جمع میشن، مثل یک لایه خامه، روی زمینو یک دست می کنن.
چقدر آزادیتونو تحسین می کنم؛ استاد توی یک شهر دیگه و شما توی پرادایس؛ استاد برای تمرکز روی پروژه جدیدشون رفتن و شما هم برای بزرگتر کردن ظرف شخصیتی خودتون، به این محیط جنگلی و وحشی و البته زیبا رفتید…چجوری زیباییِ این آزادیو توصیف کنم…
خانم شایسته عزیز، چقدر تحسینتون می کنم… برای شما اولویت تجربه ابعاد مختلف شخصیتیتون و بزرگتر کردن ظرف وجودیتون خیلی بیشتر از این بود که بخواید برید پیش استاد و دیگه مشکل آب نداشته باشید.
داشتم فکر میکردم اینه فرق شما، توی کتابا خوندیم که ثروتمندا و افراد موفق، دلیل موفقیتشون اون بیزنسیه که ساختن، برای همین اینقدر راه های فرعی رو معرفی می کنن مثل روش های بازاریابی و…
اما فایل های شما بخصوص زندگی در بهشت، بهم یاد داده که تنها کاری که باید انجام بدم، بزرگتر کردن ظرف وجودیمه، بقیه چیزا خودشون خودکار انجام میشن، چون فراوانی هست، ظرف ما باید بزرگتر بشه تا نعمت هارو دریافت کنه.
یا شیوه ای که استاد برای حل مسئله ترکیدن لوله ها دادن، بنظرتون چرا لَری که متخصص این کاره، کل عمرش توی کارای فنی بوده و حتی سیستم لوله کشی پرادایسو تعویض کرده، چرا خودش به این ایده که استاد دادن نرسید؟ مگه دانششو نداشت؟ بحث اینه که دانش به تنهایی کافی نیست! چجوری؟
استاد که اصلا تجربه و دانش لَری رو در ین زمینه نداشتن ولی ولی ولی شخصیت حل کننده مسئله رو در خودشون تقویت کردن؛ وقتی باورتون در مواجهه با مسائل این باشه که هر مسئله ای راه حل داره یا راه حل هر مسئله در خودش نهفته هست اونوقته که به دانشت بسنده نمی کنی، نمیگی همینه که هست، از خداوند درخواست هدایت می کنی و نتیجش اینه که افراد متخصص، حتی این ایده به ذهنشون نرسید و شما که نه دانش اونارو و نه تجربشونو دارید، در نهایت نتیجه بهتری رو کسب می کنید.
این نمود عینی حل مسائل از ریشه هست.
چقدر قوانین خداوند آدمو به تحسین وا میداره؛ میدونید اگه آب هنگام یخ زدن، افزایش حجم نده چی میشه؟ وقتی آب یخ میزد، میرفت زیر آب و همینجوری لایه لایه کف دریا جمع میشدن و چون آفتاب بهشون نمیخورد، ذوب نمیشدن و کم کم جهان زیر آب فرو میرفت!
حتی موجودات دریایی هم یخ میزدن و همشون می مردن
همین قانون کوچیک، چقددددر مهمه!
از نمود های فراوانی اینه که براونی و مرمری چند ساله که به طور خودکار از علف های پرادایس تغذیه می کنن، توی حالت عادی اگه یک ماه هم برید مسافرت، اینا غذا و آب دارن همین باعث شد تا بنده خدا براونی وقتی دید براش غذا آوردید، اشک شوق توی چشماش حلقه زد
توی ایران هم قطعی برق چند وقتیه که اتفاق میوفته و با این که شاید هفته ای دو ساعت برق قطع بشه، ولی همون دو ساعت اینقدر به خودم یادآوری می کنم نعمت برق رو، اصلا به فکر میوفتم که مردم قدیم چجوری زندگی میکردن!
و اما تصاویر پرادایس…آخ آخ اون صحنه ای که نور طلایی به نوک درختا افتاده بود، یکم پایینترش رنگ درخت سبز میشد و کمی پایینتر هم رنگ سفید… آدم یاد نقاشیای باب راس میوفته!
تابش نور خورشید روی برفای درختا و قندیلا، اونارو مثل الماس درخشان می کنن…
خداوند توی این فایل جلوه ای تازه از زیبایی هاشو برای ما نمایان کرد.
ممنونم ازتون که به ندای قلبیتون گوش دادین و این فایلو گرفتید.
نمیدونید از کامنتتون چقدر ذوق زده شدم به قول شما چشمام قلبی قلبی شد:)
ممنونم ازتون که اینقددددر زیبا احساساتتون رو در قالب کلماتی زیبا بیان کردید.
داشتم فکر میکردم چه نعمتیه این سایت، هر کدوممون از یک جای جهان، اینقدر زیبا باهم ارتباط برقرار می کنیم توی این سایت، سایتی که تبلیغی هم نداشته برای جمع کردن ما دور هم، فرکانسمونه که مارو به هم وصل می کنه…
چه دنیای زیبایی داریم… وقتی خدا اینجوری آدمارو برای استاد جمع کرده، آدمایی که عاشقانه و خالصانه آموزه های ایشونو دنبال می کنن، چرا برای من نتونه تبلیغ کسب و کارمو کنه؟
وقتی می بینم کامنتارو، تمرکز بر نکات مثبت بچه هارو، به خودم میگم ببین… فکر کن که چرا این آدما اینقدر کلمه نوشتن؟ چی باعث میشه تا اینقدر عاشقانه بیان و اندازه یک کتاب کامنت بذارن؟
در مقابلشم برو آدماییو ببین که کلللی از کاربر درخواست کامنت می کنن، هر ثانیه میگن سابسکرایب، کامنت و لایک فراموش نشه؛ بعد برو کامنتاشو ببین؛
قدرت تبلیغات خداوندو درک کن، مقایسش کن با قدرت انسان ها در تبلیغات، هرچقدرم تلاش کنن برای تبلیغ و جذب مخاطب، در مقابل تبلیغاتی که خداوند برات انجام میده، هیچه!
عاشقتونم بابت کامنت زیباتون که بازم منو به درک قوانین خداوند وا داشت.
پس کسی را که خدا بخواهد هدایت کند، سینه اش را برای اسلام می گشاید؛ و کسی را که [به خاطر لجاجت و عنادش] بخواهد گمراه نماید، سینه اش را چنان تنگ می کند که گویی به زحمت در آسمان بالا می رود؛ خدا این گونه پلیدی را بر کسانی که ایمان نمی آورند، قرار می دهد.
خدای عزیز و شیرین ودلبرم،نور آسمون ها وزمین،خنکای مطبوع زمستانی،چشم هایی که میبینه،گوش هایی که میشنوه،دستانی که مینویسه،ضربانِ قلبی که بی هیچ وقفه و بانظم و ترتیب در حال تپیدنه،به من،به عقلم،به درکم،به قلبم از نور خودت ببار و اجازه ی اقامه ی صلات و سپاسگزاری و وصل شدن صادر کن که من به تو،به نور تو،به عشق تو و به هر خیری که از جانب تو به من برسه،فقیر و محتاج و نیازمندم،خدایا کمکم کن جهانم رو خالی کنم و برای کسب رضایت تو و رشدخودم و روشن تر شدن قلبی که فقط جایگاه شماست،بنویسم.خدایا هیچ چیز نباشه و تو باشی و تو باشی و تو باشی،خدایا هیچ کس نباشه و تو باشی و تو باشی و تو باشی…خدایا ازت سپاسگزارم که روزم رو با نور تو و هماهنگ شدن با فرکانس تو شروع میکنم و بعد تو با قدرتی که سپاه آسمون و زمین در دستته،تموم زندگیم رو با نورِ خودت هماهنگ میکنی،خدایا دوستت دارم و عاشقتم و این عشق بزرگترین سرمایه ی زندگیمه.بوس به کله ت خدا و بریم برای اقامه ی یک صلات پر از نووووور…
سلام به رفیق های نازنینِ توحیدی مقیم در غار حرا ….
آقااا روزی که نکوست…از سر صبحش پیداست….استاد شایسته افتخار دادی،بالاخره فکرِ دلتنگی ما هم کردی و رخ نمودی…چقدر من خوشحال شدم دیدمتون،چقدر از دیدن چشم های قشنگتون لذت بردم،چقدر من دوستون دارم،چقدر شما قشنگید،چقدر شما توحیدی هستید،چقدر زیباییتون با اون همه شال و کلاه بیشتر شد،چقدر دستبند توی دستتون زیبا بود،چقدر صداتون دلنشینه،چقدر تصاویر و مناظری که نشونمون دادید،شگفت انگیز بود،چقدر ازتون درس یاد میگیرم،چقدر برام الگوی عالی ای هستید،چقدر فرکانس خداوند از هر ثانیه ی هر دقیقه ی این فیلم جاری بود ….خدایا صدهزار مرتبه شکرت،برای این همه زیبایی،این همه نور،این همه جلوه گری،این رخ زیبای پردایس که برای اولین بار تونستیم ببینیم….
استاد شایسته یک چیزی بگم؟!میگم ما که در به در دنبال شنیدن یک فایل جدید از استادیم واز آرزوهای بزرگمون اینکه یک روز استاد رو از نزدیک ببینیم….شما دقیقا توی کدوم مدار هستی که حتی تماسِ استاد رو پشت خط نگه میداری ؟!؟!؟!:)))))) نوش جانتون این همه توحید،این همه عزت نفس،این همه لیاقت،این همه استمرار در مسیر درست،این همه رشد و پیشرفت و سعادتمندی….
خداوند، گواهی می‌دهد که معبودی جز او نیست؛ و فرشتگان و صاحبان دانش،گواهی می‌دهند؛ در حالی که،قیام به عدالت دارد؛ معبودی جز او نیست، که هم توانا و هم حکیم است.
خدارو صدهزارمرتبه شکر برای این جهانی که برپایه ی عدالت صد در صد بنا شده و مو لای درزِ قوانینش نمیره…به قول استادجانم:
هرکسی،هرجایی هست،جای درستشه!
جهان اشتباه نمیکنه،هرکسی توی هر موقعیتی هست،جای درستشه!
هیچ ظلمی در حق هیچ کس نمیشود،خداوند به همه ی ما به یک اندازه نزدیک است.
ما به اندازه ی پشیزی قدرت تغییر زندگی بقیه رو نداریم،ولی میتونیم زندگی خودمون رو به طور کامل تغییر بدیم.
آخیش….چه حس خوبیه…حس وصل شدن…حس رهایی…حس درک قوانین ثابت خداوند…حس اینکه پات رو،روی زمین سفت گذاشتی…حس درک قدرت gps…آقا کجا میخوای بری!؟به کدوم مدار میخوای برسی!؟ مقصد رو مشخص کن…بزن به دل جاده ی زندگی….شما قطعا به آن مقصد خواهی رسید….اونم از بهترین و سر راست ترین و نزدیکترین مسیر….
بازم یک آخیش دیگه…ازین آخیش های توحیدی…ازین خیال راحتی….بیخیال جهانِ بیرون شدن و سفر به جهانِ درون…
ره آسمان درون است، پَر عشق را بجنبان،پَر عشق چون قَوی شد، غم نردبان نماند
تو مبین جهان ز بیرون، که جهان درونِ دیده‌ست،چو دو دیده را ببستی، ز جهان، جهان نماند…
وقتی دیدن این فایل زیبا تموم شد،احساسم من رو کشوند به سمت قسمت قبلی سریال…
14 خرداد 1402….یک سال و هفت ماه پیش…
لینک کامنتی که اونجا گذاشتم رو برای خودم اینجا هم ثبت میکنم که مسیری که توی این مدت اومدم رو راحت پیدا کنم.
abasmanesh.com
استاد عباس منش عزیزم،وقتی دوره ی احساس لیاقت لانچ شد،من خیلی درک نکردم که چرا اولین جلسه ی این دوره از عدم مقایسه ی خودمون با دیگران و مقایسه ی شرایطمون با قبل خودمون شروع شد،یعنی درک اهمیتش برام خیلی واضح نبود،ولی هرچقدر بیشتر گذشت،بیشتر فهمیدم چرا شما به طرز ماهرانه موضوع احساس لیاقت رو ازین مبحث شروع کردید…الان دیگه کاملا متوجهم که وقتیکه نتایج خودم رو با بقیه مقایسه میکنم،کاملا از مدار سپاسگزاری خارج میشم و تمرکزم میره روی کمبود ها…و درنتیجه نتنها احساسم بد میشه که از مدار دریافت نعمت های بیشتر خارج میشم…ولی وقتی به گذشته ی خودم،به مسیری که طی کردم تغییراتی که توی زندگیم ایجاد کردم نگاه میکنم،میبینم من واقعا هیچ ربطی به سعیده ی قبلی ندارم و احساسم بی نهایت خوب میشه و همین احساس خوب،ظرف نعمت وجودیم رو گسترش میده و من رو سوار دوش خدا میکنه و هجرتم میده به سمت مدارهای بالاتر ….
استاد جان با اجازه تون من میخوام یک چکاب فرکانسی مختصر برای خودم از قسمت قبلی سریال تا این قسمت جدید در یک سال و هفت ماه گذشته ثبت کنم و به این ذهن منطقی نشون بدم که چقدر اوضاع تغییر کرده و با همین فرمون میتونه تغییرات منحصر به فرد دیگه رخ بده…
14 خرداد 1402
من در فریدونکنار زندگی میکردم،پرستار بخشicu بودم،کارهای خونه و همچنین نگهداری از دوتا دختر 6 ساله با من بود،هروقت میخواستم برم کشیک،باید یک فکری به حال دخترها میکردم که کجا بذارمشون،انتقالی من به شهر گرگان کلا رد شده بود و من بچه هارو بعد از یک سال برگردوندم پیش خودم و برای کلاس اول ثبت نامشون کردم در حالیکه هیچ ایده ای نداشتم باید چطور هم شیفت برم و هم مدرسه ی بچه هارو مدیریت کنم،نمیدونستم چرا انتقالی که با جریان هدایت پیش رفته،باهاش مخالفت شده،خودم رو در مسیر درست نگه داشتم،ایمان و توکلم رو حفظ کرده بودم و مطمئن بودم دست هدایتگر الله با منه و بالاخره یک راهی برای من باز میشه که به سمت مدارهای بالاتر مهاجرت کنم.
روند تغییرات یک سال و هفت ماه بعد:
دقیقا چند روز بعد از قسمت 261 سریال،استاد فایل های آموزش پیدا کردن الگوهای تکرار شونده و از بین بردنشون رو به صورت رایگان در اختیار ما گذاشت،درهای الهامات برای من باز شد،ترمز های ذهنی به صورت واضح مشخص شد،پلن B برنامه ریزی شد،رها کردن مقاومت ذهن از تلاش برای شالیزار کردن کویر انجام شد…
صبح 21 تیرماه 1402:مستقیم از دفتر ریاست دانشگاه علوم پزشکی مازندارن باهام تماس گرفتند و گفتند نتنها با انتقالی شما موافقت شده،که نیاز به هیچ جایگزینی نیست،حتی نیازی نیست حضوری بیای،از دفتر نقل و انتقالات پیگیر کارهای اداری شو…
مرداد ماه و شهریور ماه 1402:شیفت های استیبلICU، هم مداری با سریال سفر به دور آمریکا،کامنت نوشتن و خوندن و پاسخ دادن،طی شدن مراحل اداری انتقالی به صورت خود به خود ….
مهر و آبان 1402:هم مداری با لانچ دوره ی احساس لیاقت،تلاش های آگاهانه برای درمان کردن پاشنه ی آشیل حمایتگری،تغییر جهان بیرون به سمت خروج من از شغل نادلخواه،تغییر محل کار من از 8 سال کار درICU بزرگسالان به اورژانس کودکان…
آذر،دی،بهمن 1402:شروع تغییرات بزرگ زندگی،مهاجرت از یک استان به یک استان دیگه،از زندگی مشترک ناهماهنگ به تنهایی توحیدی،مهاجرت کاری از ICU بزرگسال به اورژانس کودکان،مهاجرت از خونه ی شخصی به یک اتاق در خونه ی مادربزرگ…تلاش برای اجرای توحید در عمل،حفظ ایمان و توکل و ادامه دادن مسیر هدایت با کمک خداوند و فرشته هایی که من نمیدیدم ولی همواره مراقب من بودند….
اسفند 1402:دریافت هدایت از خداوندو اعلام انصراف از کار و بازهم اجرای توحید در عمل…تمرکز صد در صدی روی روانشناسی ثروت و پیگیری هدایت ها برای روشن شدن قدم های بعدی…
فروردین 1403:حضور انسان های توحیدی و ارزشمند با هدایت خداوند در زندگیم،پیگیری مسیرآموزش و تمرین ها و لیزر فوکس روی سایت،دریافت هدایت واضح از خداوند: برو به جزیره ی کیش…آپلود شدن فایل توحید عملی 11،رفتن تو دل ایده ی الهامی …29 فروردین دیدن قدرت کن فیکون خداوند و یکی از بزرگترین ترنینگ پوینت های زندگیم…رسیدن هدایت واضح و روشن از خوابِ مادربزرگ رفیق توحیدی…
اردیبهشت؛خرداد،تیر،مرداد1403:شروع یک مهاجرت توحیدی بزرگتر،کار کردن با توحیدی ترین تاجر دنیا که انگار روح استاد عباسمنش رو به همراه خودش داشت،تغییر محل کار از محیط بیمارستان به پاساژ های لاکچری کیش،کارکردن با انسان های ثروتمند،زندگی در شهری که تماما شبیه به تصاویر سریال سفر به دور آمریکا بود،زندگی عاشقانه ی توحیدی با خدا درخونه ی توحیدی،رشد کردن مدارهای عزت نفس به صورت تصاعدی،حل کردن مسائل ریز و درشت و بزرگتر شدن ظرف وجودی،طی کردن مدارهای توحیدی و ارتباط خالص تر و با کیفیت با خدا….و دریافت جریان هدایت که ماموریتت اینجا تمومه،برگرد شمال ….
شهریور،مهر،آبان،آذر،دی 1403:حفظ روحیه ی تسلیم پذیری،تلاش برای کنترل ذهن و نجواهای شیطان،کنار رفتن از دره ی ناامیدی و احساس شکست خوردگی،خانه تکانی مجدد ذهن از ردپاهای شیطانی،شروع نوشتن کتاب الهامی،پیگیری مسیر هدایت ها،انصراف از کار پرستاری به صورت رسمی و دفترخونه ای بدون درخواست هیچ حق و حقوقی،دریافت پاداش شجاعت از خداوند و حضور یک کارت بانکی جادویی در زندگیم که توسط خداوند همواره درحال شارژ است…پیگیری مسیرآموزش ها…پیگیری حل کردن مسائل به صورت ریشه ای…پیگیری جریان هدایت و برداشتن قدم هایی که گفته میشه…حفظ فرکانس سپاسگزاری و اعراض از کمبود ها و تلاش برای رعایت اصل بهبود گرایی در تمام جنبه های زندگی….
شیشم بهمن ماه 1403:
مادرم لباس های مدرسه ی نیلا نیکا رو شست و اتوکشیده حاضر کرد،صبح بیدارشون کرد و بهشون صبحونه دادو تغذیه شون رو آماده کرد وبعد به من SMS داد نمیخواد بیای پایین بابا بچه هارو میرسونه:) منم که با دیدن بنر جدید سایت بینهایت ذوق زده بودم گفتم نه مامان جان من بیدارم و خودم میبرمشون….بعد با عشق دختر هارو رسوندم مدرسه…با کارت جادویی یک قهوه ی عالی خوردم …اومدم خونه با لذت این قسمت از سریال رو نگاه کردم…توی دفترم تمرین کد نویسیم رو انجام دادم…تا شب کلا زمانم آزاده…ناهارو هم مامان داره آماده میکنه…منم مشغول صلات در سایتم…و بعد انشالله با این انرژی مثبت و پر ازنور میرم برای ادامه ی خلق یک روز پر از برکت…برای هم مدار تر شدن با فرکانس خداوند…دریافت هدایت های با کیفیت تر…و اجرای اون ها در عمل …..
خدااااروووصدهزار مرتبه شکر برای فرصت یک صلات دیگه…روشن تر شدن قلبم…ایمان و توکل و ادامه ی این مسیر توحیدیِ لذت بخش…
که داند بجز ذات پروردگار،که فردا چه بازی کند روزگار…. :)
استاد شایسته ی قشنگم بینهایت از صمیم قلبم ازت ممنونم برای همه چیز،استاد عباس منش عزیزم به امید دیدار روی ماهتون در بهترین زمان و مکان با بهترین نتایج توحیدی …
and…last but not least
مثل همیشه در پناه نور میسپارمتون…نورِ آسمون ها وزمین…خدای نُورٌ عَلَىٰ نُورٍ
ممنونم ازت که باز هم کامنت نوشتی، نمیدونم داستان چیه اما می‌شینم پای کامنتت حتی نمیتونم یه کلمه رو هم ازش بگذرم.
چقدر زیبا نوشته بودی سیر تحول و رشدت رو. ماشاءالله
امروز تو محل کارم نشسته بودم پشت سیستم و داشتم فکر میکردم که چرا خدا من رو هدایت کرد به این محل کار؟
چرا آنقدر زمانم رو آزاد کرده؟
همون لحظه یاد استاد افتادم که میگفتن وقتی شروع کردن روی خودشون کار کردن یهو جهان کاری کرد که اون شرکت دو سال تمام بسته شد و استاد حقوق میگرفتن و زمانشون آزاد بود برای کار کردن روی خودشون.
چقدر لذت بردم از این حالتی که استاد میگفت.
امشب وقتی کامنت تو رو خوندم دقیقاً یاد همون موقعیت استاد افتادم.
چی میشه که خدا طوری برات می‌چینه که یه کارت داری که همیشه داره شارژ میشه پدر و مادری که همیشه حواسشون ه بچه‌هات هست،بچه‌هایی که تو بهترین مدرسه دارند تحصیل میکنند،و زمانی که میتونی صبح تا شب با خیال راحت روی اهدافت و خودت کار کنی.
این همون نشونه ایمانه دیگه،همون نشونه‌ای که یگه داری تو مسیر درست حرکت میکنی،
انشالله خدا بخواد ما بتونیم تو این مدار قرار بگیریم و بیشتر از همیشه رو خودمون کار کنیم،.،،
واقعاً دمت گرم
راستی خیلی لذت بردم از رد پایی که برای خودت گذاشتی تا در آینده بدونی از کجا به کجا رسیدی.
منم به امید خدا میخوام همین کارو برای خودم انجام بدم.
مرسی ازت که کامنت میزاری و حال ما رو هر روز خوب میکنی برات بهترینها رو از خدا میخوام و باور دارم خدا همیشه حواسش به ما هست و ما رو کمک میکنه.
خداوند، گواهی می‌دهد که معبودی جز او نیست؛ و فرشتگان و صاحبان دانش،گواهی می‌دهند؛ در حالی که،قیام به عدالت دارد؛ معبودی جز او نیست، که هم توانا و هم حکیم است.
هرکسی،هرجایی هست،جای درستشه!
جهان اشتباه نمیکنه،هرکسی توی هر موقعیتی هست،جای درستشه!
هیچ ظلمی در حق هیچ کس نمیشود،خداوند به همه ی ما به یک اندازه نزدیک است.
ما به اندازه ی پشیزی قدرت تغییر زندگی بقیه رو نداریم،ولی میتونیم زندگی خودمون رو به طور کامل تغییر بدیم.
چقدر باید ای جملات تکرار کرد و بار با گوش کردن فایل های استاد این متن برای من واضیح گفته میشه در جلسه روانشناسی ثروت بار ها و بارها به خودم این را حرف را تکرار میکردم و حالا هر روز میخایم تکرار کنم
من همیشه کامنت های شما رو میخوانم و ازشون نهایت لذت رو میبرم و ارتباط خیلی قوی باهاشون دارم و همیشه تحسینتون میکنم بابت این کامنت های پر محتوا و با کیفیت
آخرین کامنتی که ازتون خواندم سریال زندگی در بهشت قسمت 262 بودم و گفتم حیفه که نیام زیر کامنت چیزی ننویسم و منی که خیلی کم تو این سایت از خودم رد پا گذاشتم و خدا رو شکر این چند روز سعی کردم مشارکت کنم و بخصوص اون تیکه ایی از کامنتت که گفتی
استاد شایسته یک چیزی بگم؟!میگم ما که در به در دنبال شنیدن یک فایل جدید از استادیم و از آرزوهای بزرگمون اینکه یک روز استاد رو از نزدیک ببینیم….شما دقیقا توی کدوم مدار هستی که حتی تماسِ استاد رو پشت خط نگه میداری
به نام الله که بخشاینده و با رحمت و بسیار وهاب است
سلام به خدا
سلام خدمت استاد عزیز
سلام خدمت خانم شایسته مهربان
سلام خدمت شما دوست عزیز و بزرگوار وتوحیدی
وسلام به همه شما دوستان عزیزم در این مسیر زیبا و توحیدی
صبحتون بخیر وشادی وثروت
ممنون از همه شما عزیزان که نوری شدید از طرف خداوند متعال تا این جملات واین زیبایی های دنیای زیبا را به تصویر بکشید تا من هدایت بشوم به مسیر زیبایی خدایا سپاسگزارم که من لایق بهترین دوستان در این کره خاکی دونستی تا در این زمان که بارش باران این ثروت بی انتها رو بر سر من و همه مخلوقاتت بریزی تا ببینم قدرت بی نهایت که چگونه این ثروت بی نهایت وپاک ومطهرت را جاری میکنی بی منت تا من نانی به کف آرم وبه غفلت نخورم وهمیشه سپاسگزار تو باشم تا همیشه سپاسگزار دوستانی مثل استاد عزیز و خانم شایسته مهربان و سعیده جان وهمه شما یاران غار به قول سعیده جان باشم ممنونم از شما دوست گرامی با این سخنان شیرین وگهر بار تا منم وصل بشم به خدای درونم تا امروز هم جوری زندگی کنم که لایق تو باشه رب مهربانم لایق یه تیکه از روحت که در من دمیدی خدایا بی نهایت سپاسگزارم
«الهی در دلهای ما ما جز تخم محبت مکار، و بر جان‌های ما به جز باران رحمت مبار» «الهی نوازنده غریبان تویی و من غریبم، دردم دوا کن که تویی طبیبم» «الهی اگر دوستی نکردم، دشمنی هم نکردم؛ اگر بر گناه مصرّم اما بر یگانگی مقرّم» «الهی الهی چه کنم تا تو را شایم ، و خون دل از دیده بپالایم» «الهی هر کس از آنچه ندارد مفلس است، و من از آنچه دارم» «الهی دانایی ده که از راه نیفتیم و بینایی ده که در چاه نیفتیم» «الهی عبدالله در این بساط پیاده مانده است، رخ بر هرکه می‌آورد اسب بر او میدوانند» «الهی اگر ابلیس آدم را بدآموزی کرد، گندم او را که روزی کرد؟» «الهی چون حاضری چه جویم؟ و چون ناظری چه گویم ؟»
(مناجات‌نامه خواجه عبدالله انصاری)
—————————————————————————
سلام و درود فراوان به استاد عباس منش عزیز و استاد شایسته بزرگوار، الهی که حال دلتون عالی عالی عالی باشه و همواره در پناه رب العالمین متنعم و سلامت و شاد باشید.
همچنین سلام به دوستان.
خدا رو صد هزار مرتبه شکر بخاطر این همه زیبایی و احساس مثبت در این فایل که سرتاسر ترسیم عظمت و قدرت خداوند بود.
«وَلِمَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ جَنَّتَانِ»
امروز توی مسیر به محل کار این آیه توی ذهنم حک شد، خیلی حس خوبی برام داشت. دلم میخواد بیشتر و بیشتر درکش کنم.
—————————————————————————
یکی از نشانه های قدرت خداوند پایداری قوانین حاکم بر جهان هستیه، بخشی از این قوانین، قوانین فیزیکی مواده، رابطه بین وزن و چگالی و قانون انبساط و انقباض.
تقریباً همه مواد موجود در زمین در زمان سرد شدن منقبض میشن و در زمان گرم شدن منبسط میشن. به جز آب ، آب وقتی یخ میزنه منبسط میشه و افزایش حجم میده. و باعث میشه چگالی یخ یک دهم از چگالی آب کمتر باشه. و یخ روی آب شناور بمونه. اگه این قاعده برعکس بود یخ روی سطح آب شناور نمیموند. و توی آب غرق میشد.
حالت اشکالش چیه؟
با هر بار زمستون آب سطح دریاچه ها یخ میزد و غرق میشد و میرفت پایین و آب میومد بالا و دوباره یخ میزد و میرفت پایین و دوباره آب میومد بالا و یخ میزد و میرفت پایین تا اینکه کل حجم دریاچه یخ بزنه و همه ماهیها در اثر سرما بمیرن.
ولی … در عوض خداوند آب رو به گونه ای خلق کرده که با یخ زدن شناور میمونه و لایه یخ بالایی از یخ زدگی عمق آب پیشگیری میکنه و موجودات داخل آب زنده میمونن.
دیروز حوالی 4 صبح بود که از خواب بیدار شدم و دیدم این فایل روی بنر سایته، بین خواب و بیداری این فایل رو دیدم و الان دو روزه ذهنم درگیر اینه این ماجرای یخ زدگی لوله ها رو چیکار کنیم؟ (اینقدر حس همزاد پنداری میکنم که حس میکنم این مسئله، مسئله شخصی خودمه و باید یه جوری حلش کنم)
نهایتاً دیروز ظهر یه ایده به ذهنم رسید، از دیروز تا حالا درگیرم آیا بنویسم یا نه …
کاری ندارم نظر بقیه در مورد این ایده چیه، ولی اگه این مسئله، چالش شخصی من بود، علاوه بر اون شیر تخلیه و درین کردن آب توی همه لاینها ، مشخصاً اون لاین که آب رو میاره توی خونه رو باز میکردم و از توی لوله پولیکا ردش میکردم. یه جوری فیکسش میکردم وسط لوله پولیکا بمونه، و بعدش لوله پولیکا رو از چند نقطه سوراخ میکردم و با اسپری فوم داخلش رو کاملاً پر میکردم، تا تبدیل به عایق حرارتی بشه. حتی احتمال داشت یه شیلنگ باریک هم از کنار لوله اصلی رد کنم و با پمپ از hot tub آب گرم رو توی مسیر عبور بدم و ببرم تا مخزن اصلی بالای سر چاه ، و حتی اون مخزن رو هم عایق کنم… (به شرط اینکه تمام مدت پمپ و هات تاب روشن باشه و آب گرم در گردش باشه) هر چند همون ترکیب لوله پولیکا و فوم به تنهایی برای عایق کاری کافیه، نه تنها زمستون لوله یخ نمیزنه بلکه تابستون هم آب گرم نمیشه.
که به نظر من هم اینکه کلا آب رو خالی کنی و چند روز آب نداشته باشی حمام نداشته باشی ،توالت نداشته باشی ، ظرف نشوری و …..
یه جور پاک کردن صورت مساله است
و من هم دقیقا به عایق کردن لوله ها فکر کردم،
تازه انقدر تکنولوژی های جدید تر و آسانتر هم وجود داره که بجای وارد کردن آب از هات تاپ میشه هز المنت های گرمایی حول یا در کنار مسیر لوله و فوم استفاده کرد ،
اینهمه راه برای آسانی و آسایش وجود داره که میشه همه چیزو آسان کرد .
من اگر بودم آخرین تصمیمم قطع آب و رفتن به توالت صحرایی می‌بود.
سلام و درود فراوان به شما آقا حمیدرضا عزیز. الهی که حال تون عالی باشه و همواره به نور هدایت رب العالمین متصل باشید.
از شما متشکرم که لطف کردین برام پاسخ نوشتین. سپاسگزارم.
یکی از موهبت‌های کامنت شما این بود که بیاد آوردم افراد چقدر میتونن تنوع سلایق داشته باشن و به شکلهای مختلفی به مسائل و روش حل اونها توجه کنن.
استاد توی دوازده قدم میگن جهان نه تنها برای هر سلیقه ای جا داره، بلکه نیاز داره.
چه مثال خوبی زدین، الان یادم اومد المنت هایی وجود داره شبیه کابل برق که میتونه به تجهیزات مختلف متصل بشه.
ایده های بزرگ و خلاقانه ای که مسائل اینچنینی رو حل میکنه میتونه همینجوری بوجود بیاد، و ازش ثروت های فراوانی خلق بشه.
امروز با یکی از همکاران داشتیم در مورد نصب ساندویچ پنل سقفی صحبت میکردیم و بحث رسید تا کار با MDF و در ادامه بحث ابزار شد. دوستم پرسید ابزار چیا داری، بعد گفت حمید برا خودت یه دستگاه جوش و برش آهن هم بگیر یه وقتایی کارت راه بیافته، هر چی اون بنده خدا میگفت من میگفتم نه من اصلا به جوشکاری آهن علاقه ندارم. نهایتاً کار MDF اونم اگه شخصی خودم باشه.( که به اون هم علاقه ندارم)
حالا خودش کار با آهن و جوشکاری و برشکاریش عالی و حرفه ایه.
این کامنت شما و همچنین صحبت دوستم دقیقاً هر دو توی یه روز این قانون رو بیادم آورد که افراد با توجه به تجربیات شون و سلیقه های متفاوت مسائل رو حل میکنن. و جهان به سلیقه ها و ایده های مختلفی نیاز داره.
خدا رو صد هزار مرتبه شکر بخاطر این قوانین الهی.
از شما متشکرم حمیدرضا عزیز.
در پناه رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید.
امروز هوای شهرمن به شدت زیبا و بارونی ست و حال من طبق تمام این روزهای اخیر یه جوریه . آرامشم کمتره و هیجانم بیشتره .
این آیه رو که خوندم به شدت آروم شدم . به شدت . الان از منظره اتاقم تو محل کارم یه درخت خیلی خیلی تنومند و معرکه داره برام خودنمایی میکنه . خودنمایی که چه عرض کنم . داره بهم انرژی میده . بهم عشق میده . بهم حس امید میده و میگه ببین حتی الانم که برگهام ریختن اینقدر زیبا هستم و سراپا و تنومند. ببین دیگه بهار چطور میشم . صبر کن . و منم بهش لبخند میزنم .
( تو نقطه ای هستم که درختهای سربه فلک کشیده زیبایی هستن . از اون درختها که هر کدامشون دقیقا حکم یه نفر رو دارن . واااای خیلی قشنگن به خدا . نبودن اینجا منم اینجا نبودم )
مرسی بابت قلم جادویی ات حمید جان
مرسی که اینقدر مسلطی به کلام خداوند و به ما انتقالش میدی . فقط خود خدا میدونه چقدررررر این کار ارزشمنده .
امیدوارم نتایجش هزاران برابر نه بلکه میلیاردها برابر به زندگی قشنگتون برگرده .
به خدای قدرتمند مهربانم می سپارمتون (کامنت بعدی انشالله انگلیسی حرف میزنم با شما دوست خیلی خیلی عزیز و باسوادم. میخوام پیام بازرگانی ام رو به صورت زبان خارجی برای یه گروهی اجرا کنم . اول باید اون کارو انجام بدم )
خدایا خودم رو هم به خودت می سپارم.میدونی که بدون تو هیچ هیچم ولی با تو ……
Thank you very much for your comment, it gave me positive vibes and feeling. I wish you the best.
مجدداً سلام و درود فراوان به شما خواهر بزرگوار ، امیدوارم که حالتون عالی باشه.
میخوام یه کامنت انگلیسی با زیرنویس فارسی براتون بنویسم. امیدوارم که خوب بشه و بر مدار توحید باشه.
از این همه تحسین و مهربانی شما متشکرم و امیدوارم که هزاران برابر این انرژی مثبتی که توی کامنت برام فرستادین به سمتتون برگرده.
از خداوند درخواست میکنم، آیات نورانی قرآن رو در همه جنبه های زندگی من مسلط کنه و من رو به انسان بهتری تبدیل کنه. پناه میبرم به خدا از اینکه توهم بزنم و فکر کنم من بر آیات قرآن تسلط دارم. سبحان الله.
از خداوند میخوام آیاتش رو بر من مسلط کنه و قلب من رو با نور قرآن روشن کنه. که من محتاج ترین مخلوقش هستم. من احتیاج دارم که شخصیت توحیدی تری داشته باشم و از گذشته خودم و از شرک و کفر دور بشم.
I hope to able to make a better character of myself.
I remember a sentence I read once; "the highway to success is always under construction".
از لطف و محبت شما سپاسگزارم. متشکرم که برام کامنت نوشتین، همواره بر مدار توحید باشید.
This is my advertisement practice and I wrote it English .These speeches are divided into 5 parts :
personal traits ،relationship ، spirituality and the last one money and wealth.
I started it with personal trait:
My name is Leily. I’m 41 years old but actually I’m much younger than I seem. I am like Qali Kermoon.I was born in Esfand which is the last month of the Iranian culture in February.
I’m powerful and kind person with a healty mindest and lots of energy. I’m also very hopeful and motivated with a strong interested in life.
my heart is very kind and full of emotion. I’m always laughing ،working hard and learning new things .
I utilize my emotion to improve the quality of my jobs. I’m a calm and reserved person، Speaking only when it is appropriate and beneficial.
I’m an extremely honest person reflecting the truth like a mirror، embonding honesty and integrity that the Lor people are famous for ،in Iranian culture
Number 2 :spirituality
My relationship with God is deep and profound. he’s my first priority، the centre of my life and the source of my strength.
This relationship is so strong that I feel as though I can hear his voice .He speaks to me and I’m deeply devoted to him، free from attachment to anyone or any thing eles.
I’m skilled at finding the silver lining in difficult situation. I focus on the beauty and blessing in life and express gratitude regularly.
I cherish my solitude، building a world with God that is fulfilling and independent. I relish my freedom and self- Reliance، knowing that I’m never truly alone as long as I’m with God .
I make the most of every moment، utilizing my time and seconds، wisely .
I find joy in small moments and appreciate the Little Things in Life.
I have an excellent understanding of my personality. I’m skilled at managing my thoughts and harnessing the power of my mind .
I wake up early every morning ،and commune with God through writing and prayer .
I know that whatever happens is part of God s plan for me، and it’s ultimately beneficial to me .this is a core principle of my belief system.
Number3 relationship:
I have an extraordinary level level of emotional ،social and spiritual intelligence، which enables me to form deep connection with a diverse group of people، regardless of their age، gender، location or relationship to me.
My circle of friends may be small but they are exceptional individuals who share my values and outlook on life.
My relationship with my niece ،my brother’s child is exceptional ،so much so that I consider her to be my child as well. She’s 4 years old .I love her she’s so nice in a way you can’t believe.
I treat everyone I meet with respect ،politeness and kindness. As a result people in my community and social circles see me as a valuable member ،often referring to me affectionately as a dear leily or honey.
In my family I’m highly regarded and hold a position of respect. I’m a very calm and collected speaker. I’m an excellent listener and a great companion for anyone in need of support .
I’m open and honest about my feelings expressing them clearly and effectively .
Additionally I have no difficulty to say no when it s needed، making it easier for me to set boundaries and maintain healthy relationship.
Although I prioritize my family ،children and people in my life and make time to help them ،I also prioritize myself and my well-being. I make sure to put my own health and happiness at the forefront of my life.
Number 4:Health
I’m a stunning and gorgeous woman، blessed with excellent health ،vigour and well -toned physique. I’ve never been hospitalized or required medical attention for any health issue.
despite my age I look and feel just as youthful and vibrant as women in their 20s.
My zest for life and enthusiasm are infectious، making me appaer years younger than actually am.
I have a profound love for nature، appreciating its beauty in all it s forms، including the sun، mountain، trees and more .Additionally I’m an avid fan of sport and engage in physical activity regularly .
finally I’m capable of completing a wide range of task around the house، whether they are traditionally associated with men or women. I’m an exceptional cook, creating delicious and tasty dishes .
My skills extend beyond cooking as I am also skilled at organising and decorating my home an stylish and visually appealing manner .
Even without makeup, I’m naturally beautiful and captivating. my greatest gratitude to God is for my health and I cherish this blessing I’m strive to take care of myself physically and mentally in honour of this gift.
Number 5;money and wealth:
I’m financially independent having achieved success in my career and amassed a considerable amount of wealth. This has allowed me to own multiply houses and cars, providing me with a high level of comfort and security.
With my success and independence ,I’m able to create A rich and fulfilling life for myself. I absolutely love my job as a child therapist who specialize in working with children who have learning and behavioural difficulties .
I have an excellent rapport with both , children and their parents, and my presence calms even the most challenging children. I’m good at buying high quality things, quickly, in nice Malls.
I am bargain hunter. my jobs make me important and respected in society and my life keeps getting better the older I get.
Thank you for listening to me
سلام دوست عزیزم .
امیدوارم حالتون عالی باشه مثل حال خودم . تصمیم گرفتم دوباره این تمرین رو اجرا کنم . گرچه وقتم رو خیلی گرفت ولی ارزش داشت . احساسی که الان دارم بینظیره .
فیلم اجرای این تمرین رو به استاد جان هم فرستادم .
این هم برای شما دوست عزیزم . فارسی اش رو مینویسم . گرچه به زبان انگلیسی اش خیلی زیباتر هست . خودم بیشتر خوشم آمد.
من در 5 بخش این تمرین رو نوشتم.
بخش اول : شخصیت و فردی:
من لیلی هستم . 41 سال دارم . در واقع قالی کرمونم . متولد ماه اسفندم و ته تغاری خدام.خیلی قوی و مهربان و سالم و احساساتی و پرانرژی و پر از امیدم خیلی زیاد . پر از انگیزه و شوقم برای زندگی .
قلب به شدت مهربان و عاطفی دارم . همیشه دارم می خندم و مشغول کار و یادگیری هستم . از احساساتم در جهت پیشبرد کارهام خیلی استفاده میکنم . خیلی آروم هستم و زیاد صحبت نمیکنم یعنی به جا حرف میزنم . کم گوی گزیده گوی چون در سرلوحه زندگی منه. به شدت آدم صادق و روراست و صافی هستم مثل آیینه . یه لر واقعی ام . خیلی واقعی.
بخش دوم : معنویت :
رابطه بسیار عمیق و شیکی با خدا دارم ، خدا نفر اول زندگی منه . رابطه ام باهاش طوریه که صداش رو میشنوم که باهام حرف میزنه . بهش قفلم و به هیچ کس وابسته نیستم.
بلدم نیمه پر لیوان رو ببینم و تمرکزم روی زیبایی ها و نعمتهاست و خیلی اهل شکرگذاری ام. ازتنهایی خودم خیلی لذت میبرم و با خدا دوتایی دنیام رو می سازیم. از استقلال زیادم هم خیلی لذت میبرم. به شکل خیلی عالی از زمانم و دقایقم استفاده میکنم. و از چیزهای کوچیک هم خیلی لذت میبرم.
خودم رو به شکل خیلی عالی میشناسم و روی ذهنم و افکارم مدیریت و نظارت دارم. صبح ها خیلی زود از خواب بیدار میشم و با خدا در قالب نوشتن راز و نیاز میکنم.
به جمله الخیر فی ماوقع خیلی معتقدم . خیلی زیاد. یعنی باور دارم هر چی پیش بیاد به نفع منه و خیرش رو پیدا میکنم صددر صد.خیلی تا حالا با این طرز فکر جلو رفتم خیلی زیاد .
بخش سوم: روابط:
هوش اجتماعی ، هیجانی و معنوی خیلی بالایی دارم . دوستان خیلی ماهی دارم که گرچه تعدادشون خیلی کمه ولی همه آدم حسابی هستن . حتی 20 سال کوچکتر از خودم یابزرگتر یا هم سن ، زن و مرد، پیر و جوون ، دختر و پسر ، چه داخل ایران چه خارج ، چه فامیل چه دوست چه همکار و غریبه .
با هر آدمی تو هر سنی میتونم رابطه عالی برقرار کنم . یه برادرزاده 4 ساله دارم که یه دختربسیار زیباست و به قدری رابطه مون خوبه که حکم بچه خودم رو داره .
من با همه افراد چه آشنا چه غریبه ، خیلی مودب و محترم رفتار میکنم . در جمع ها زیاد طرفدار دارم و همه صدام میکنن لیلی بانو یا لیلی جون . در بین افراد خانواده ام هم جایگاه خاصی دارم و خیلی موفق ام.
من خیلی خوب و آرام و عالی حرف میزنم و هم صحبت و شنونده خیلی عالی ای هستم. احساساتم رو خیلی قشنگ و راحت و عالی بیان میکنم وبه راحتی نه میگم . اینو خیلی خوب بلدم .
حریم شخصی خودمو دارم و مرزهای روابطم کاملا مشخصه . بااینکه به خانواده ام و آدمهای زندگی ام و بچه هایی که باهاشون کار میکنم خیلی اهمیت میدم و کمک میکنم ولی به جسم و ذهن و روح خودم خیلی بیشتر اهمیت میدم . اولویت خودم هستم .
بخش چهارم: سلامتی :
من خیلی زیبا و سالم و قوی و خوش هیکل هستم و هرگز برای هیچ مورد خاصی دکتر یا بیمارستان نرفتم و تو جمع دخترهای 20 سال کوچکتر از خودم دقیقا هم سن اونها به نظر میام و خیلی حس جوانی وشوق و امید و طراوت دارم .
از طبیعت ( خورشید و درختها و کوه و … ) به شدت لذت میبرم و اهل ورزش هستم.توانایی انجام همه کارهای خونه رو دارم . فنی و غیر فنی .آشپز خیلی خوبی ام و غذاهام معرکه اند. دکوراسیون ها رو عالی می چینم و خیلی خیلی تمیز و مرتبم . چه اتاق خودم چه خونه مون که من مدیرش هستم و چه در ظاهر خودم . بدون آرایش هم خیلی زیبا و جذاب هستم . بزرگترین نعمتی که از خدا گرفتم سلامتی ست و واقعا به این نعمت مفتخرم .
بخش آخر : ثروت و شغل
ثروتمندم و بی نیاز از کمک خانواده ام هستم . در حیطه کارم خیلی موفق ام و خیلی اهل یادگیری ام در رشته های مورد علاقه ام . یعنی اصلا به سن اهمیت نمیدم وهر چیزی باب میلم باشه میرم که یاد بگیرم . توان مالی بالایی دارم .چند خونه و ماشین دارم و توانایی تشکیل یه زندگی مستقل و کامل رودارم. کارم رو به شدت دوست دارم.
روان شناس کودک هستم و رابطه ام با بچه ها و پدر مادرهاشون عالیه .
همه دوستم دارند و بدقلق ترین بچه ها پیش من آرووم هستند و درآمد خیلی خوبی از شغلم بدست میارم و بهترین ها و زیباترین ها رو با صرف زمان کم پیدا میکنم و میخرم.
شغلم به ارتقای سطح اجتماعی ام هم خیلی کمک میکنه و برای خودم شغل دوم و سوم هم دارم و خیلی درشون موفق هستم. انگار هر چی میرم جلوتر همه چیز درزندگی من بهتر میشه
و در آخر دوست دارم بگم: اونقدر زندگی ام تا الان عالی و عالی و عالی بوده و هست و تمام چیزهای شاد و سالم رو تجربه کردم و دارم تجربه میکنم که برای مرگ و رفتن به بهشت آماده هستم.
ممنونم که گوش دادید
———————————————————————————————————
و حالا بماند که من از اجرای دوباره این تمرین دارم چه احساساتی رو تجربه میکنم و چه باورهای جدیدی در ذهنم داره شکل میگیره که همزمان شد با جلسه 7 قدم 2 که من نگاهم رو به خدای قدرتمند مهربانم تغییر دادم یعنی دارم موازی با عشق بزرگم حرکت میکنم
دوست دارم کامنتم رو با شعری شروع کنم که برای خدا نوشتم
خداوندی که من دارم نگاهی مهربان دارد
برای آتش روحم دلی آتش نشان دارد
خداوندی که من دارم خداوندیست بخشنده
من ار دنیا خدا دارم خدا هفت آسمان دارد
مشو مغرور پیروزیکه من این هستم و آنم
خدا در سرفرازی های تو ،دستی نهان دارد
سلام خدمت عزیزای دلم
دیشب ساعت 4 صبح خوابیدم و ساعت 10 صبح بیدار شدم ،هنوز چشام کامل نمیتونست کامل باز بشه و نور روشنایی اذیتم میکرد،با همون حالت چشای نیمه باز دستمو کنار تشکم می‌چرخوندم که دستم بخوره به گوشی،وقتی دستم خورد به گوشی رفتم تو سایت و دیدم بنر روی سایت عکسه پارادایسه ،با همون حالته منگی،با همون چشای نیمه باز با همون دستایی که هنوز اینقدر جون نداشتن گوشی بگیرن،حدودا یک دقیقا فقط هی بنر روی سایت رو نگاه میکردم و یاده شعری افتادم که 2 روز پیش واسه خانم شایسته نوشتم و ازش خواستم که بیاد جلو دوربین دلتنگش شدیم و گفتم دیدی بلاخره اوردیمت جلو دوربین!!!و خدااا میدونه چقدر خوشحال شدم از دیدنه این عکس!
اما مغزم یاری نمی‌کرد که فایل رو ببینم و دوباره خوابیدم و بعد فایل رو دیدم.
البته تا دقیقه 14 چون مابقی رو اینترنت یاری نکرد ایشالا تا فرصت مناسب.
من الان با روزایی رسیدم که اگه یکی فرم بزاره جلوم و بگه اینو پر کن و برسم به قسمتی که نوشته جنسیت مرد زن با تمااامه قدرت و با تمامه قلبم مینویسم مرد!
چون واقعا به خودم افتخار میکنم !
واقعا اگه هر لحظه بهم بگن باید دنیا رو رها کنی با افتخار سرم رو بالا میگیرم و میگم بریم!
نمیدونم چرا اما یه سری کارها خیلی واسم راحته انجام دادنشون!
کاراهایی که علاوه بر اینکه تا حالا ندیدم کسی انجام بده،بلکه حتی نشنیدم!!!
من حدود 3،4سال پیش که شغلم دکوراسیون بود ،بخاطر کلی نقطه صعف و ایراد شخصیتی که 99٪برمی‌گشت به عدم احساس لیاقت و عزت نفس، خیلی از مشتری هام ناراضی بودن از دستم و به کلللی آدم بدهکار!
تو مدت گذشته به تمااامه کسایی که بدهکار بودم زنگ زدن و پولاشونو دادم حتی افرادی بودن که منو یادشون رفته بود اما همه رو تسویه حساب کردم.یه دکتر دندونپزشک هم سن خودم بود که بسیار سطح بالا و فوق‌العاده است،و تو صدا و سیما هم بعنوان کارشناس لز علمش استفاده میکردن ،متأسفانه کار دکوراسیون خونه اش رو آسیب زده بودم و امروز یک گل با گلدون خیلی قشنگ خریدم و رفتم مطبش و دادم به منشی هاش و گفتم اینو واسه دکتر آوردم، و میخوام واسه ی معاینه برم پیشش،وقتی رفتم پیشش منو نشناخت، وقتی بهش یادآوری کردم ایشون با یک روی گشاده به محبت با لبخند و با عشق باهام برخورد کرد و با نهایت صمیمیت گفت بزرگ شدی!!!
ازش عذرخواهی کردم بابت کار اشتباهم و ایشون هم گفت من میدیدم که تو تمامه تلاشت رو داری میکنی که کار خوب انجام بدی اما آدمای اطرافت خوب نبودن و با نهایت احترام برخورد کردن و بعد از معاینه وقتی هزینه رو پرسیدم گفت که هر هزینه ای که همکارام گفتن واسه شما قطعا فرق داره با بقیه و اینکه چند مرحله پول رو پرداخت کن و هرجور که تونستی.
و وقتی هم که خواستم برم سفارش کرد به منشی هاش و هزینه ویزیت نگرفت.
راست میگفت دکتر ابوالفضلی !
من بزرگ شدم!
خیلی هم بزرگ شدم
اینقدر بزرگ شدم که میفهمم عذرخواهی کردن کوچیکم نمیکنه!
اینقدر بزرگ شدم که نمیزارم کسی با حرفاش کوچیکم کنه!
اینقدر بزرگ شدم که فهمیدم ارزش من خیلی خیلی بالاست!
اینقدر بزرگ شدم که از غذا خوردنم میزنم اما حاظر نیستم از این آموزش ها بزنم!
اینقدر بزرگ شدم که اون آدمایی که وااااقعا واسم بت بودن و وقتی باهاشون حرف میزدم ،دست و پام رو گم میکردم اما الآن همون آدما نهایت احترام رو برام قائلند و واسه من خیییییلی کوچیکن!
نه از نظر احترام یا اینکه من از اونا بالاترم!!!
نه از این نظر که من از کسی کوچیکتر نیستم!
به خدای واحد قسم میخورم اگه که بهم بگن تو تمامه دنیا فقط با دوتا چیز میتونی تا آخر عمرت زندگی کنی میگم قرآن و دوره احساس لیاقت!
شاید فکر کنید این حرفا چه ربطی به این فایل داره اما اونی که روی احساس لیاقتش کار کرده میدونه من چی میگم!
اونی که خودشو ارزشمند میدونه،میدونه خانم شایسته چی میگه!
این شخص اییینقدر خودش رو قوی و حتی بی‌نیاز به نیاز های اولیه مثله آب میدونه که میگه این منم که باید شرایط رو وفق بدم با خودم نه اینکه شرایط مثله خمیر بازی با من بازی کنه!!!
این منم که تصمیم میگیرم از دیدنه برف که خدا میدونه کی باریده خودم رو محروم کنم و برم کنار همسرم ،یا اینکه بمونم و خودم رو رشد بدم ،بمونم و خودم رو تجربه کنم!!!
این یعنی توحید!
این یعنی بی نیازی!
این یعنی رفتاری مطابق با آیه ی قرآن که میگه
“آیا خدا برای بنده ی خویش کافی نیست!!!”
من تا دقیقه ی 14 بیشتر نشد که فایل رو نگاه کنم اما خدارو شاهد میگیرم که به اندازه ی 14 ساعت میتونم نکته و درس بگیرم از همین 14 دقیقه!
شما تصور کن تو به فضایی هستی که 2 روزه آب نداری!
بعد وسطه حرف زدنت 2 تا گنجشک سبز رنگ بازی کنن!
تو اون بی آبی و سرما رو نبینی اما چشات یهو اون دوتا گنجشک رو بگیره و حرفت رو قطع کنی و از زیباییه اونا حرف بزنی و دوربین رو زوم کنی روشون!
میدونی کی این کارو میکنه!
کسی که آبشار نیاگارا رو از نزدیک دیده!
کسی که حداقل نصفه کشور های اروپایی رو گشته!
کسی که کشتی تفریحی رو رفته!
کسی که بزرگترین غار دنیا رو رفته!
کسی که زیباترین چشمه های آب گرم آمریکا رو دیده و شنا کرده!
کسی که زیباترین ساحل مرجانی دنیا رو رفته!
کسی که تو فضایی رفته که ایییییینقدر پروانه بود که دیییوانه شد کدوم سمتش رو نگاه کنه!!
کسی‌که انواع و اقسام گوزن و آهو و سنجاب و اسب و طاووس و…رو دیده!
کسی‌که زیباترین رودخونه هارو با جت اسکی دور زده!
میدونی چی میگم!!!
همین آدم که چشاش میلیون ها تصویر زیبا رو دیده با دیدنه دوتا گنجشک ذوووق میکنه و لذت میبره!!!
این آدم لیاقتش همچین همسریه!
این آدم لیاقتش اینه که نعمت ها مثله بارون رو سرش بباره!
میدونی چی میگم!!!
ایشون کسیه که از استادش هم بهتر کنترل ذهن میکنه!
وقتی که میرن دریا ،استاد با یه حالته اینکه حالش گرفته است به خانمه شایسته میگه :
من چرا شرت نیوردم که شنا کنم!؟!؟
و خانم شایسته میگه حتما نباید میوردی دیگه!!!
این یعنی کنترل ذهن تا خدااا
وقتی ایشون مثله آدامس نمی‌نمیچسبه به استاد این یعنی اینکه من خودم،برای حال خوبیه خودم کافی ام!
و دسته گدایی جلوس کسی دراز نمیکنم که دوستم داشته باشه و نوازشم کنه و ببوسم و بهم اهمیت بده!!
و جالب اینجاست وقتی به این مرحله برسی همممه سرو دست میشکنن واست!!!
من دیروز داشتم دوره ی احساس لیاقت رک کار میکردم
الله و اکبر!
یعنی یه الهامات بهم میشد که میگفتم خدایا اینا دیگه چی ان آخه!!!!
من برای بار چهارم دوره ی احساس لیاقت رک دارم کار میکنم کار کردنی که هر جلسه رو شششخخخخممم میزنم هااا!!!
و دیروز بهم الهام شد که آدمه ارزشمند و آدمی که واسه خودش ارزش قائله ،به ذهنش اجازه نمیده که در مورد هر چرت و پرتی فکر کنه که ناراحتش کنه یا بترسونش یا حالشو بد کنه!!!
آدمی که برای خودش ارزش قائل باشه با آهنگی که میره تو تجسمات غمگین و فاز عشق و احساس دیس لاو ،حال و احساسشو بد نمیکنه!!!
کسی که واسه خودش ارزش قائله ،اصلا چرت پرت آدمای بی ارزش رو گوش نمیکنه که حسش رو بد کنه!!
کسی که خودشو لایقه چیزای با ارزش بدونه، کلیپای بی ارزش و بی ادبی و تحقیر دیگران رو نگاه نمیکنه!!!
کسی که برای شخصیت و کلام خودش ارزش قائل باشه کلام زشت و مسخره کردنه دیگران و قضاوت رفتار و زندگی دیگران از دهنش در نمیاد!!!
وقتی به زندگی خانم شایسته نگاه میکنم،وقتی به رفتارش نگاه میکنم میبینم هیچچچی هییچچچچی جز احساس لیاقت درونی،و احساس ارزشمندی باعث نشده که به این نعمت ها هدایت بشه!
من قبلا وقتی یه شخص با پرستیژ، سطح بالا و در یک کلام شخصی که فکر میکردم از من بالاتره باهام حرف میزد، هی مدام دوست داشتم سریع حرفه رو تمام کنم و احساس میکردم دارم وقتش رو میگیرم!!
و احساس بی ارزشی میکردم در برابر اون شخص!
اما امروز وقتی داشتم با دکتر صحبت میکردم بااا اینکه واسه عذرخواهی رفته بودم اما کوچکترین احساس سنگینی یا احساس اینکه ایشون از من بالاتره نداشتم!
با اینکه از نظر زیبایی،از نظر مالی،از نظر سطح سواد،از نظر جایگاه اجتماعی،از نظر پرستیژ ،از نظر جایگاه شغلی از من بالاتر بود،اما هیییچدوم از اینها باعث نشد که من ذره ای،حتی ذره ای احساس کنم که من کمترم و یا اینکه احساس عدم لیاقت کنم در برابر ایشون.
و نتیحه چی شد!؟
ایشون مثله یک دوست صمیمی با من صحبت میکرد و میگفت اون کار تو مقصر نبودی نیروهای کارو خراب کردن،اما عزت نفسه بالای من چی جواب داد!؟
گفتم درسته اونا ضعیف بودن اما من به اندازه ی سهم خودم اشتباه داشتم و اومدم عذرخواهی کنم!
میدونی!
وقتی هممممه کست بشخصه خدا ،دییییگه نگرانه این نیستی که بقیه چه امتیازی به تو میدن!!
اصلا دیگران کیلویی چندن!
یعنی به تیکه کلامایی استاد تو دوره احساس لیاقت میگه که منو برق میگیره!
میگه که
اصلا کدون معیار،کدوم سازمان،کدوم ارگان،کدوم قالب میتونه مشخص کنه که ما ارزشمند هستیم یا نه!!!
راست میگه!!!
منم همین سوال رو از خودم پرسیدم و گفتم که ابراهیم!!
اصلا کی میخواد برچسب درصد ارزشمند بودنت رو مشخص کنه!
اصلا اون شخصی که من بخاطر اینکه، میخوام در نظرش ارزشمند دیده بشم خودش تو چه جایگاهی از ارزشمندیه!
اصلا کسی‌که من فکر میکنم کنار اون کم ارزشترم اون چی میدونه از گذشته ی من!!
اون چی میدونه از تغییر شخصیت من!
اون چه میدونه از تلاش‌های من!!!
همون شخصی که من از خودم بالاتر میدونم میتونه زیر یکی از چالش هایی که من گذروندم قد علم کنه!!!
وقتی آدم اینارو بررسی میکنه میفهمه که هررر نعمتی که از زندگیم رفت بیرون از احساس عدم لیاقت بوده
و هر خیری تو زندگیم اومده از این بوده که خودم رو لایق اون نعمت میدونستم!
میدونی چیه!؟
کاشکی هام بتونه مغز رو باز کنه و یه سری رفتارارو بزاره تو مغزش!
من مدتیه که قلبم میگه به صورت مدام جواب پیامای مامانت رو نده!
گفتم چرا!؟
گفت چون مامانت هر شب بلا استثنا پیام میده،
سلام پسرم کجایی،شبت بخیر خونه ای یا سرکاری!؟
دوباره صبح هم همین پیام‌پیامارو میده!
مامانت همیشه نگرانته که تو سلام خونه تنهایی مشکلی چیزی واست پیش نیاد اما در طول روز حتما بهش زنگ بزن و نزار این حسخ کنترل شدن یا اینکه بخواد هی چک کنه واست ایجاد بشه و عادت بشه و منم بلافاصله این کارو انجام دادم.
اما این حرف چه ربطی داشت به این فایل!؟
خانم شایسته ببببقدری واسه خودش وایخ کاری که داشت میکرد ارزش قائل بود که وقتی استاد زنگ میزنه جوابش رو نمیده!
و میگه که بعد از فیلم برداری له ایشون زنگ میزنم!
توجه میکنی!
هم اینکه اولویت خودشه هم اینکه با کلمه ی (ایشون) اسمش رو میبره!
بعضیا میگن وابسته نبودن یعنی چی!؟
یعنی این!
یعنی اینکه شما اولویت خودت باشی در کنارش احترام و محبت هم داشته باشی!
خداروشکرت.
لطفا اون عزیزه دلی که قراره بیای تو زندگیم ،فایل‌های زندگی در بهشت رو بیشتر نگاه کن و الگو برداری کن از شخصیت و رفتارهای خانم شایسته هر چند میدونم خودت تربیت شده ی خدایی و دختر خدایی اما من به هیچچچچی کمتر از بهترین راضی نمیشم.
از همینجا،بوس به پیشونیت!
میدونی چرا پیشونی!؟
چون میگن پیشونی هر آدمی واسه خدا عزیزه چون آدما وقتی میخوان نهایت تواضع رو در برابر خدای خودشون بجا بیارن سجده میکنن و پیشونیشون رو روی زمین میزارن.
بله!
خدایا شکرت
خدایا خیلی راضی ام ازت
من اینی که هستم نبودم
واقعا نبودم
من دیشب داشتم با دوستم صحبت میکردم که پریشب 2 ساعت تو یوتیوب میپرخیدم و تو تمامه این سه سال گذشته ،این 2 ساعت احساس کردم بی مصرف ترین لحظات عمرم رو گذروندم!!
اینا همه از لطف دوره ی احساس لیاقته!!!
من خداروشاکرم.
وایه من !
میدونی خانم شایسته وقتی که داشتی از باریدن برف فیلم میگرفتی تو دلم چی گفتم!؟
گفتم ابراهیم!
خداروشکر که تو سفر دو هفته پیشت توسط هدایت خدا بارش برف رو دیدی واسه اولین بار و نگفتی ،خوووشبحالت خانمه شایسته!
اتفاقا بر عکس. با لذت گفتی آره منم این تجربه رو داشتم !!!
کاش به کاشانی بیاد تو سایت بگه آخرین بار که برف بارید به طور سنگین کی بوده!!!
شما تصور کن آخرین بار که کاشان برف بارید آخرای پارسال بوده،اونم زودی آب شد!
و اصلا بارش برف به طور سنگین معمول نیست اونجا!!!
اما خدا حدودا 2،3 هفته پیش الهام میکنه کا برو کاشان،یه همزمانی ایجاد میکنه من ساعت 8 شب میرسم کاشان،صبح بیدار میشم میبینم داره از آسمون برف میریزه!!
ایییینقدر ذوق زده شدم که بدو بدو مثله کسی که دیرش شده بره سرکار لباس عوض کردم رفتم زیر برف قدم زدن گفتم شاید الان تمام میشه!!!
از 7 صبح تا ساعت 2 ظهر فففققط برف بارید!!!
و ببین خدا چجور ب نامه ریزی کرد که من چه روزی برسم که صبح زودش بارش برف رو ببینم!!!
و خواستم برم باغ فین، دیدم یه کوووهه بزرگ سفیدی از برف از دور مشخصه، به یه آقایی گفتم چجور میشه برم اونجا گفت همین راه رو مستقیم برو!!
اقققاا ما دیدیم ممملته همیشه و
در صحنه تیوب به دست دارن از بالای کوه سرسره بازی میکنن!
اون روز یکی از خنده دار ترین روزای عمرم بود!
عده ای با تیوب بودن،عده ای که امکانات ضعیفی داشتن با کفی ماشین ،سرسره بازی میکردن، عده ای هم که دیگه فارق از هیچگونه امکانات بودن می‌نشستن رو پلاستیک!
بخدا جدی مگیمااا!
اما تو تمااامه اون جمعیت یه مردی علاوه بر اینکه هیچ امکاناتی نداشت،منفیه امکانات بود!
طرف نشست تو سینی رویی و سرسره بازی میکرد!!!!
سرعتش هم چیزی حدوده 19 کیلومتر بر ساعت بود!!!
من که پوکیده بودم از خنده!
(همه ی اون 5 روز سفرم رو تو سفر به دور آمریکا از قسمته یکم نوشتم)
خدارو خیلی شکر
خدارو خیلی شکر
این همزمانی ها به والله اتفاقی نیست!
به قوله قرآن، خدا میگه هر خیری که به شما می‌رسد خداست!!!
مگه میشه این لذت ها اتفاقی باشه!
چرا تو 29 سال گذشته ی زندگیم این لذت هارو به چشمم نمیدیدم!!!
خداشاهده که ما هم با قلبمون دوستت داریم . من با قلبم دوست دارم . جزو سه نفر اولی در سایت برام هستی که کامنتهات بیدارم میکنه . بیدار که چه عرض کنم زلزله تو وجودم به پا میکنه .
گاهی دوست دارم با کلماتم از کامنت دوستام تشکر کنم مثل الان.
من هنوز شرایط دیدن این فایل رویایی زیبا برام فراهم نشده . میدونم به وقتش میبینم حتما .
فعلا که برق ندارم و نت ندارم پس در یه فضای رویایی با چراغ قوه موبایلم و امکانات عالی اتاق شخصی ام نوشتم و دارم کامنتهای خوشمزه دوستای عزیزم رو میخونم .
چقدر اون بخشی که راجع به پیشونی نوشتی زیبا بود و به دلم نشست .
میدونی من فکر میکنم عزیز دلت از خودت خیلییییی بیشتر به قانون عمل میکنه .
قانون لاجرم اتفاق می افته
صبح تو محل کارم پاسخی که در عقل کل به سوال دوستمون ستاره جان رو نوشته بودی خوندم و بعد شرایطی پیش اومد که بغضم ترکید… گریه ام از سر ذوق حضور همیشگی خدای مهربانم بود . بارها بارها بارها بهم نشون داده که چقدرررررررر زیاد دوستم داره و مراقبم هست . من متاسفانه گاهی فراموش میکنم .
یه نمونه کوچیکش که الان به ذهنم رسید بعد از خوندن کامنتت :
مدتی بود که برای رسیدن به محل کارم از یه خیابونی که عبور ممنوع بود ولی منو 10 دقیقه زودتر به محل کارم میرسوند میرفتم . و البته صبح ها اون خیابون خلوت و هیچ مشکلی پیش نمی اومد هیچی درر واقع . فقط من بیشتر لذت میبردم از اون خیابونهای پر از درختهای سربه فلک کشیده قدیمی تو شهرم و زودتر هم به محل کارم می رسیدم و باز هم می خندیدم .
توی مسیر هم که همیشه یا صدای استاد رو میشنوم یا موسیقی مورد علاقه ام که دیگه تازگی همگی آهنگهای شاد و شلوغ هستن که دلت میخواد فرمون رو ول کنی و برقصی ( واااای من فکر کنم میان دم در منو با دستنبند میبرن به جرم خوشی زیاد در مسافت رفت و برگشت به محل کارم . چهره ماموره میاد تو ذهنم که میگه : خانووووم خانووووم از شما بعیده فرهنگی مملکت با این شغل . ولی خودشم اون زیر ریز ریز میخنده . ) خلاصه که همش فانه و به قول خانم شایسته عزیز همش سود و سود و سوده.
اینو میخواستم بگم : تا چند روز پیش دیدم که تابلوی ورود ممنوع اون خیابون خوشگل پردرخت منو برداشتن و ورود آزاد هست . به جان خودم قسم ابراهیم جان قشنگ چهره خدا و لبخندش رو دیدم که بهم گفت : بفرما عزیز دلم حالا راحتتر و بیشتر خوشی کن .
خیلییییی بهم چسبید. خیلی . کلا منو و خدا در رانندگی خیلی ماجراها داریم .
خدایا شکرتتتتتتتت خیلی دوستدارم . الیس الله بکاف عبده
گاهی به مرگ فکر میکنم میبینم تمام لذتهای پاک و حلال زندگی رو تا حالا تجربه کردم و آماده رفتن به بهشت هستم. حتی در واقعیت مادر شدن رو تحربه نکردم ولی فرشته هایی اطرافم هستن که منو سیراب از این حس کردن و میکنن.
دوست عزیزم کامنت هات خیلییییی خوبن . خیلییییی . ممنونم که مینویسی و ما رو میبری به فضاهای رویایی و پر از عشق .
به خدای مهربان قدرتمندم می سپارمت .
به امید دیدار روی ماهت همراه یار بهشتی ات در زمان و مکان الهی
بدون ایشون هم باز دوست خودمی .
واقعا با قلبم دوستت دارم.
( لحظه به لحظه سفر کاشان باهات بودم . خیلی خیلی ازت ممنونم به خاطر اون سفر)
امیدوارم حالت همیشه همین قدر خوب باشه و این انرژی مثبت و سرشار ک توی وجودت اینگونه فوران میکنه و زبانه های شادیش توی نوشته های زیبات موج می زنه همیشه بیشتر و بیشتر بشه.
چقدر خوبه که انسان روی خودش کار کنه و همیشه با دریافت اطلاعات هر روز اینقدر پیشرفت کنه.
اول بابت شعر زیبات تحسینت میکنم و این همه ذوق و استعداد رو براش احترام زیادی قائلم
خیلی زیبا بجا و قشنگ سروده بودی و کلی کیف کردم از خواندنش
دوم بابت این همه جسارتت تحسینت کنم ک اینقدر ظرف وجودت رو بزرگتر کردی که ب مشتری های ناراضیت زنگ زدی و پول بهشون دادی
این زنگ زدن و پول دادن مال بزرگ شدن هم ظرف وجودیته هم ظرف ثروتت
چقدر این کارت خوب بوده ک میتونم برات تا صبح از حسن کارت بگم ، دمت گرم
سوم بابت گلدانی ک ب دکتر دادی و اینقدر با خیال راحت و بدون ناراحتی عذرخواهی کردی تحسینت میکنم،جالبه ک وقتی که از این گفتی که قبلاً با انسان های بزرگ نمی‌تونستی صحبت کنی ک فکر می کردی وقتشون رو میگیری برام جالب بود چون من هم قبلا همین حس رو داشتم ولی حالا که فکر کردم و دقت کردم دیدم ناخواسته و با بزرگ شدن ظرفم کلا یادم رفته این موضوع رو و خودم رو لایق این میدونم ک با انسان های بزرگ کار کنم.
خدایا بابت درک قوانین ازت سپاسگزارم.
امیدوارم همون عزیز دلی رو ک میخوای یا حتی خیلی خیلی بهتر از اون رو خداوند ب بهترین شکل ممکن وارد زندگیت کنه و اونجا تازه بگی وااااااااااای این دیگ چی بود ای ولا خدایا دمت گرم ک همچین انسان هایی در دنیات بودنو من نمیدونستم
آرزوی قلبی من برای شما اینه و مطمئنم که با همین فرمون ک داری میری بری ب بهترین ها میرسی.
خداقوت میگم آقای خسروی عزیزخیلی کامنتتون زیبا و دل نشین والبته تکان دهنده بود من که کلی کیف کردم مطمئنم استادخوش اندام و خانم شایسته ی زیبا هم کلی لذت بردن
شک نکنید که اگر کامنتتون 100 درصد درمورد فایل بود جزو متن انتخابی این فایل میشد اما با این وجود چیزی از ارزشمندی این کامنت تاثیر گذار کم نمیشه و این نشان میده که شما داری عالی روی ارزشمتدی خودت کار میکنی
موفق باشی و بدون یک دختر زیبا و همه چی تموم در انتظارته
بهترین کامنت امروز صبحمو خوندم پراز محتوا پر از نکته ..و چقد خوشحال شدم از احساس لیاقت گفتین ونشونه ایی شد هر چ سریعتر بخرم ..اونجا ک خانم شایسته از دوتا گنجشک گفتن منم ب فکر فرورفتم برا منم جالب شد چطور تو دل اون بهشت تو دل اون زیبایی ادم زوم کنه رو دوتا گنجشک ….چرایی شوووو تو کامنت تون قشنگ توضیح دادین لذت بردم …احساس لیاقت ینی نزدیک ترین کست بهت زنگ بزنه با خونسردی جواب ندی چون دارری از این لحظت لذت مبری
کامنتتون بیش از حد دوست داشتم دقیقا چیزایی ک برام قابل توجه بود برای شما هم خاص بود ودیده شد
امیدوارم هر چی زودتر احساس لیاقتو بخرم از نون شبم واجبتره ..مرسی پر لیاقتر باشید .
من هنوز فایل رو ندیدم صبح گفتم اول کامنت هایی که امتیاز زیاد دارن رو بخونم بعد برم سراغ فایل و از خوندن کامنت شما خیلی به احساس خوب رسیدم ازتون سپاسگزارم که این قدر خوب مینویسین من همیشه کامنت ها ی شما رو میخونم خیلی ساده مینویسین جوری که ادم احساس میکنه یه نفر رو به روش نشسته و داره باهاش حرف میزنه خیلی راحت میشه با نوشته های شما ارتباط برقرار کرد
تحسین تون میکنم که تونستین شرایط زندگی تون رو تغییر بدین و البته که شخصیت تون رو تغییر دادین و الان یه زندگی توحیدی و عالی برا خودتون ساختین
تحسین کردم شمارو به خاطر تعهدی که نسبت به کار کردن روی خودتون دارید و تعهدی که نسبت به کار کردن روی دوره احساس لیاقت دارین
تمرکزی کار کردن شما روی دوره احساس لیاقت رو بارها در کامنتهای اخیرتون خوندم و احساس کردم و بارها تحسینتون کردم و به شما غبطه خوردم
در این زمینه شما برام الگو شدین و این خواسته رو با خداوند در میان گذاشتم و میدونم در زمان مناسب شروع خواهم کرد
بله درسته آقای خسروی ،کاشان بارش برف کم داره در سال،بعضی از سال‌ها هم اصلا نداره
من در 24سال عمری که داشتم ؛البته سال‌هایی که میتونستم درک کنم و آگاه بودم ،فقط فک کنم سال 86بوده که اونم به گفته بزرگتر ها که اون زمان سن بیشتری از من داشتند، بارش سنگین برف رو کاشان تجربه کرده که حتی یادمه اونقدر زیاد بود که زمانی که من اون روز بعد قطع شدن ریزش برف ، با پدرم رفتم تا سر خیابون ،در کوچه تا زانوی من برف های روی زمین میرسید
کاشان شهر کویری هست و بارش برف و باران کم داره
البته روستاهای اطراف زیاد بارون و برف دارند ولی اینجا کمه
ولی امسال نسبت به سالهای گذشته بیشتر و در زمان زودتری برف اومد
انصافا که شهر زیبایی دارم و کلی زیبایی اینجا وجود داره
من که بارها شده برای دیدن زیبایی های خانه های تاریخی رفتم ،مخصوصا خانه عامری ها
اون روز من هم خیلی کیف کردم و بیشتر از خداوند به خاطر وجود این نعمت شکرگزار بودم
خداروشکر که در زمان مناسب در مکان مناسب بودین
و خداوند هدایتتون کرد به سمت خواسته اتون
من کامنت اون روز برفیتون رو از طریق یکی از بچه ها که لینکش رو در کامنتشون قرار داده بودن ،خوندم ،بسیار تحسینتون کردم
نوش جونتون باشه احساسات عالی و خوب و اینهمه زیبایی
اومدم یه کامنت از شما پیدا کنم که توش سفر نامه هاتون و نوشته بودید که بگم منم دارم هدایت میشم همین دوشنبه به جزیره زیبای قشم و هنگام و هرمز و…
با یه تور گردشگری
و بگم که منم میخوام مثل شما رد پای سفر زیبام رو اینجا بنویسم و کلی لذت ببرم و دوستان عزیز این سایت رو هم همراه خودم ببرم به ناشناخته های زیبای خداوند
اما
کلی درس گرفتم از این کامنت شما
چقدر خوب میشد اگه دوستان جاهای دیدنی و جذاب اون مناطق رو بگن که اگه رفتم لذت بیشتری ببرم
و
با اجازه تون آقا ابراهیم عزیز یه کوچولو تغییرات توی شعر زیباتون دادم:
خداوندی که تو داری نگاهی مهربان دارد
برای آتش جانت، دلی آتش فشان دارد
خداوندی که تو داری خداوندیست بخشنده
تو از دنیا خدا داری ، خدا هفت آسمان دارد
مشو مغرور پیروزی ،که من این هستم و آنم
خدا در سربلندی های تو دستی نهان دارد
££££££££££
دو قسمت از کامنتتون شرح حال گذشته من بود و به جونم نشست و خوشحال شدم از تغییرات مثبتم:
~~~~~~~~~
اون آدمایی که وااااقعا واسم بت بودن و وقتی باهاشون حرف میزدم ،دست و پام رو گم میکردم اما الآن همون آدما نهایت احترام رو برام قائلند و واسه من خیییییلی کوچیکن!
نه از نظر احترام یا اینکه من از اونا بالاترم!!!
نه از این نظر که من از کسی کوچیکتر نیستم!
همون شخصی که من از خودم بالاتر میدونم میتونه زیر یکی از چالش هایی که من گذروندم قد علم کنه؟؟؟؟!!!
درسته
منم در گذشته وقتی با یه سری آدمهایی که حتی واقعا از من از همه لحاظ ظاهری و تحصیلات و اخلاق و شغل و سواد و خیییلی چیزها پایین تر بودن صحبت میکردم. قلبم میومد تو حلقم ، چنان دست و پامو گم میکردم و به تته پته میفتادم که خودشون تعجب میکردن. قشنگ معلوم بود تو ذهنشون دارن میگن این و نگاه کن فوق لیسانس داره آنقدر کمالات و زیبایی و هنر داره ، کارمند فلان جاست آنقدر وضع مالیش از ما بهتره … چرا داره صداش می لرزه؟؟ چرا قلبش داره میاد تو دهنش؟؟
درسته
فکر میکردم چون اونا بچه تهرون هستن چون با کلاس ترن ، چون تو کودکی آنقدر مثل پدر من پدرشون فقیر نبوده که زیر خط فقر باش از من با ارزش ترن
و تمام اون تلاش ها و موفقیت های بیشمار خودم و اخلاق عالی و دل پاکی که داشتم رو نادیده می‌گرفتم و میگفتم اینا که چیزی نیست
ولی الان که شما گفتید :(( همون شخصی که من از خودم بالاتر میدونم میتونه زیر یکی از چالش هایی که من گذروندم قد علم کنه؟؟!!!))
دیدم آره واللا
هیچکس نمیتونست آنقدر مثل من قوی باشه
و تو اوج مشکلات انقد رشد کنه
دم خودم گرم
آفرین به خودم
بوس به کله ی خوشگل خودم
واقعا لایق اینهمه نعمت بودم
ولی
خودم نمیدیدم و قدردانش نبودم
یه سفر توپ و رویایی در پیش دارم که میدونم کلی لذت و زیبایی در انتظارمه و چه عشق و‌حالی کنم با خدای قشنگ و مهربونم
حتما میام و لحظه لحظه ی این سفر رویایی و بینظیر رو مینویسم براتون
به خصوص وقتی درباره دوره احساس لیاقت گفتید ، راست میگید این دوره مهم‌ترین و با ارزش ترین دوره است اگر این دوره رو درک کنیم و با تمام وجود بفهمیم ، زندگی یه روی دیگه شو‌بهمون نشون میده
اینجا مینویسم تا تعهد برای خودم ایجاد بشه
من دوره رو خریدم و تا جلسه 6 تونستم گوش کنم نمیدونم چرا و دلیلش چی هست ولی حتما دلیلی داره
دوباره میخوام از جلسه اول بشینم و‌گوش کنم البته یک ندایی میاد که ادامه بدم و جلسه 7 رو‌گوش کم و بعد مثل شما از اول شروع کنم و هدف این هست کهپتاذاخر سال دوره احساس لیاقت رو تموم کنم و تا آخر سال هر روز روی این دوره کار کنم در هر شرایطی
می دونی چیه آقا ابراهیم ، ما گاهی برای تایید حرف های استاد دنبال تایید از بیرون هستم ، بقیه بگن این حرف استاد درسته و این اشتباه من هست و این باعث میشه که دور بشم از آموزش ها .با اینکه قبلا باور دارم صحبت های استاد و‌کامنت های بچه های ، عین حرف خداست
میخوام تعهد بدم به خودم که فقط روی خودم کار کنم ، و منتظر تایید دیگران چه نسبت به خودم و نسبت به گفته های استاد از بیرون نباشم
من که می دونم صحبت های استاد عین صحبت خداست پس چرا دنبال تایید از بیرون هستم
برادر عزیز با این کامنت تون باز رسیدم به اینکه از دوره احساس لیاقت شروع کنم
آبی که داره توسط خداوند از چشمه های همیشه جوشان سرازیر میشه به این دریاچه
خیلی حس خوبیه که میتونی دنیاتو بهشت کنی
اینکه تاثیر باورهایی که میسازی رو میتونی در غالب ثروت و سلامتی و روابط عالی و آزادی که توی زندگیت به وجود میاد رو ببینی
خانم شایسته توی این فایل در مورد وجود ارزشمند آب گفتند
دوست داشتم برای اینکه فراوانی دنیا رو فقط با همین یک الگو یعنی آب بهتر باور کنیم یک کوچولو محاسبات داشته باشیم
در منطقه پارادایس یعنی اون شهر یا ناحیه ای که استاد عباسمنش زندگی می کنند حدود چند روز گذشته ، میزان بارش برف 8.8 اینچ (تقریباً 22 سانتی‌متر) ثبت شده
این بارش برف بخشی از بارش برف نادر و تاریخی بوده که در ایالت فلوریدا رخ داده
یعنی ایالت فلوریدای آمریکا تا حالا در زندگیش رنگ برف رو به خودش ندیده بود
ما همینجا میتونیم فراوانی جهان رو ببینیم
ابتدا مساحت زمین پارادایس رو به متر مربع تبدیل میکنیم
هر یک هکتار برابر با 10هزار متر مربع هستش ، پس زمین پارادایس که 20 هکتار هستش برابر با 200هزار متر مربع میشه
حالا میزان برف به سانتی‌متر رو به متر تبدیل میکنیم یعنی 22 سانتی‌متر ارتفاع برفی که باریده برابر با 0.22 متر میشه
حالا حجم برف در متر مکعب رو محاسبه میکنیم
0.22متر (برف)×200,000مترمربع (زمین پارادایس) = 44,000مترمکعب برف در کل زمین پارادایس
تقریباً این حجم از برفی که توی یک تیکه از زمین کل مساحت ایالت فلوریدا باریده عالیه حالا فکر کنید کل ایالت فلوریدا یا حتی فقط شمال فلوریدا چه حجم زیادی از برف باریده
با توجه به اینکه هر متر مکعب برف تقریباً معادل 1,000 لیتر (1,000,000 میلی‌لیتر) آب هستش ، میزان آب رو محاسبه می کنیم
یعنی 44,000مترمکعب برف در کل زمین پارادایس ×1,000,000میلی‌لیتر که میزان هر متر مکعب آب از برف هستش=44,000,000,000 میلی لیتر آب!!!
بنابراین ، برف با ارتفاع 22 سانتی‌متر فقط روی سطح زمین پارادایس که 200,000 متر مربع (20 هکتار) هستش برابر با 44 میلیارد میلی‌لیتر آب میشه
یعنی اگر به لیتر هم حساب کنیم 44میلیون لیتر آب توی فقط زمین پارادایس از طریق برف به وجود امد…!
این چیزیه که هیچکسی بابتش کاری نکرده
هیچ کار عجیب و غریبی انجام نشده
توسط خداوند و قوانینش خیلی ساده این اتفاق افتاد
خیلی ساده
اینقدر ساده که ممکنه همین محاسبات سرانگشتی که انجام دادم نتونی باور کنی فقط از یک برف توی یک زمین 20 هکتاری 44 میلیون نه بگیم 40میلیون ، 4میلیونشو کم کنیم باز هم 40میلیون لیتر آبی که از برف به وجود امده عالیه
دقیقاً ثروت هم میتونه همینجوری باشه ها
برف یک ماده بسیار ساده هستش که حتی چِگالیش از آب هم کمتره در حالیکه در بارش ممتد باعث تولید این حجم از آب شده
یعنی ثروت هم میتونه همینقدر ساده از یک ایده ساده بدون اینکه ما بخواهیم کار عجیب و غریبی انجام بدیم فقط توسط خداوند و قوانینش وارد زندگیمون بشه
مگه برای اینکه برف بباره ما کاری کردیم؟
نه
مگه برفی که نشست و تبدیل به آب شد ما کاری کردیم؟
نه ، کل پروسه خودش انجام شد
یعنی جریان ثروت هم به همین شکله
اگر برف رو یک ایده ساده پولساز در نظر بگیریم حاصلش میشه مثل اون حجم میلیارد میلی لیتری آبی که وارد زندگیمون میشه
مگه استاد عباسمنش برای اینکه این حجم از برف توی زمین 20هکتاریش بباره رفته آسمون ابرها رو باران زا کرده بعد با فوتش به سمت پارادایس هدایت کرده؟!!!
اون ابرهای بارور خودشون امدن سمت پارادایس یا بهتره بگیم کل ایالت فلوریدای آمریکا
(آیا شما آن را از ابر فرو مى‌فرستید یا ما فرو فرستنده‌ایم؟)
خدا توی همین آیات داره همین مثال رو میزنه تا بگه: همانطوری که آب رو برای شما میفرستیم ، پول و خونه و ماشین و سفرهای با کیفیت با ایده های ساده و قابل انجام هم میفرستیم
همه اینا برای خدا یکیه
خداروشکر برای این فراوانی دنیا
استاد عزیر و استاد نازنین ، دوستتون دارم و امیدوارم همیشه شاد و سلامت باشید
سلام و درووووووود فراوان حسن جان برادر عزیزم ، الهی که حال دلت عالی و مثبت باشه و همواره در پناه رب العالمین باشی.
حسن جان مثال جالب و خوبی زدی و حجم آب رو در تمام سطح پارادایس حساب کردی، تحسین برانگیز بود و یه نمونه از فضل و رحمت خداوند بود و اینکه تشبیهش کردی به ثروت ، ازت متشکرم. بماند که خود این موضوع محاسبه حجم آب و مصرف آب توی آتش‌نشانی بهش میگن مبحث هیدرولیک آتش‌نشانی (پاشو یه سر بیا عسلویه یه آموزش برامون بذار)
در تایید صحبت شما میخوام یه ماجرایی رو برات تعریف کنم.
پالایشگاهی که دارم کار میکنم سه تا واحد آب شیرین کن داره که از سال 2000 داره کار میکنه (1998 نصب شده) طراحی سیستم اینجوری بوده که با دوتا واحد آب مورد نیاز پالایشگاه تامین بشه (آب مصرفی ، آب آتش‌نشانی ، و آب برای بویلرها) و واحد سوم استندبای یا در حال تعمیرات باشه.
به مرور زمان آب شیرین کن ها فرسوده شدن، و از توان شون کاسته شده و با حدود 35 تا 50٪ توان کار میکنن. الان با سه تا واحد هم به سختی میتونن نیاز پالایشگاه رو تامین کنن و کار به جایی رسیده که دیگه نمیتونن آب‌شیرین کن ها رو به درستی تعمیرات کنن. و مدتیه یکیشون کلاً out of service شده. هر کدوم رو تعمیر میکنن، یکی دیگه خراب میشه.
مخزن اصلی آب آتش‌نشانی 12 هزار متر مکعب هست، و مخزن کمکی 6 هزار متر مکعب (مجموعاً 18 میلیون لیتر در حالت 100٪ ظرفیت)
تو این مدت کار به جایی رسیده که برای تامین آب بویلر ها اینقدر به کمبود خوردن که ناچار بودن از آب آتش‌نشانی استفاده کنن،(با اینکه مناسب بویلر نیست و باعث خوردگی بویلر میشه، آب بویلر آب بدون املاح و دی یونیزه شده است) و ذخیره آب آتش‌نشانی رسیده به زیر 26 درصد.
وقتی مقدار آب از 80 درصد بیاد پایین تمام بیمه های مسئولیت و حوادث پالایشگاه عملاً غیر فعال میشه چون شما اجازه دادی سیستم های ایمنی و آتش نشانی down grade بشن و به مرحله بحرانی برسن.
اینا رو نگفتم که از کمبودها بگم. چون خود کرده را تدبیر نیست ؛ خواستم بگم وقتی میگی این برف و بارانی که خداوند از فضل و رحمتش بر ما میباره واقعاً ثروت محسوب میشه، من کاملاً درکش میکنم که چقدر ثروت محسوب میشه. نفرات آتش‌نشانی برای تامین آب از سه تا پالایشگاه مجاور هوزکشی کردن، (متصل کردن شلنگ‌ها، مجموعا چند کیلومتر)
کاهش آب بویلر ها، بویلر رو تریپ میده، تریپ خوردن بویلر یعنی توقف یه بخش یا تمام تولید گاز، (مبدلهای حرارتی با بخار کار میکنن) بعد از اون یکی یکی واحد‌های تامین گاز تریپ میخورن و پالایشگاه توتال شات دون میخوره؛ یعنی کشور روزانه با 70 میلیون مترمکعب کاهش تولید گاز مواجه میشه (بقول سیاسیون توی این مقطع حساس کنونی) که هوا سرده و همه شهرها به گاز نیاز دارن.
آره حسن جان، آب واقعاً ثروت محسوب میشه، ثروتی بسیار بسیار بسیار ارزشمند که خداوند به رایگان بهمون عطا میکنه. ثروتی بسیار ارزشمند که در عین حالی که پرایس لس و بینهایت ارزشمنده، خداوند به رایگان بهمون عطا میکنه. حلقه ای از یه زنجیر که اگه ناقص بشه حلقه های بعدی و بعدی هم آسیب میبینه.
سلاااااااااام حمیدجان عزیز و بزرگوار برادر توحیدی گلم
چقدر خوشحالم کردی برام این کامنت بسیار عالی رو نوشتی حمیدجان
حاجی من کامنتتو دو سه باری خوندم ، تنها چیزی که به ذهنم رسید اینه که بیام پالایشگاهتون یه فندک اتمی بردارم بزنم زیر شیر فلکه اصلی گاز ، کل پالایشگاه رو بفرستم رو هوا:))) حداقلش دیگه شما و بر و بچه های پالایشگاه راحت میشین:)))
امروز هدایت شدم به خوندن سوره حج در قرآن به یک آیه ای برخوردم خیلی دوستش داشتم
(هرگز گوشت هایشان وخون هایشان به خدا نمی رسد، بلکه تقوای شما به او می رسد. این گونه آنها را برای شما رام و مسخّر کرد تا خدا را به اینکه هدایتتان کرد به بزرگی یاد کنید؛ و نیکوکاران را مژده ده)
توی این آیه همانطوری که میدونی خدا داره در مورد قربانی کردن حیوانات(گاو-گوسفند-شتر…) صحبت میکنه
یعنی داره در مورد چیزی میگه که از خدا به آدم ها رسیده ، حالا توی این آیه داره مثال گوشت حیوانات رو میزنه ، ما میتونیم به بی نهایت نعمتی که روی زمین هست تعمیمش بدیم
مثل لباس یا پول یا ماشین یا سلامتی یا برق و نفت و گاز
اصلاً بیا فقط در مورد همین موضوع گاز یه چیزی بهت بگم که شما هم بهش اشاره کردی
رفتم توی اینترنت یه سرچی زدم دیدم مثل اینکه یک سازمانی هست به اسم مجمع کشورهای صادرکننده گاز (GECF) یک سازمان بین دولتی هستش که در حال حاضر شامل 19 کشور عضو از تولیدکنندگان پیشرو گاز طبیعی در جهان هست که الجزایر، بولیوی، مصر، گینه استوایی، ایران، لیبی، نیجریه، قطر، روسیه، ترینیداد و توباگو ، ونزوئلا ، اعضای آنگولا، آذربایجان، عراق، موزامبیک، مالزی، نروژ، پرو و امارات متحده عربی ناظر هستند، اعضای GECF روی هم بیش از 71 درصد از ذخایر گاز طبیعی اثبات شده جهان، 44 درصد از تولید بازار آن، 53 درصد از خط لوله و 57 درصد از صادرات گاز طبیعی مایع (LNG) در سراسر جهان رو کنترل می کنند، دفتر مرکزی این سازمان در دوحه قطر هستش
وزیر نفت ایران در اجلاس همین سازمان یعنی مجمع کشورهای صادرکننده گاز گفتش: تولید گاز ایران به 275 میلیارد متر مکعب در سال رسید!!!
خیلی عجیبه ولی مثل اینکه واقعاً توی کشور ایران این حجم از گاز داره تولید میشه
بخش قابل‌توجهی از پروژه‌های برنامه‌ریزی‌شده در زمینه توسعه بخش گاز ، با موفقیت به انجام رسیده که به افزایش تولید گاز طبیعی ایران تا سطح 275 میلیارد مترمکعب در سال منجر شده
حمید جان داره میگه در سال اینقدر داره تولید میشه ها یعنی سال به سال داره 275 میلیارد مترمکعب گاز تولید میشه
آقای مجید چگنی مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران با اشاره به عملکردشون در سال 1402، گفتش که سال گذشته شاهد افزایش ظرفیت پالایش گاز کشور بودیم که با عملیاتی شدن پالایشگاه سیزدهم پارس جنوبی که فکر میکنم عسلویه میشه نمیدونم شما بهتر میدونی حمیدجان ، ظرفیت اسمی پالایش کشور از روزانه یک میلیارد و 31 میلیون مترمکعب به حدود یک میلیارد و 93 میلیون مترمکعب در روز رسید یعنی حدود 60 میلیون مترمکعب به ظرفیت تولید روزانه پالایشگاه‌های کشور اضافه شد!
این گزارش ها کاملاً برای همین امسال یعنی سال 1403 هستش ها
دقیقاً یکسال پیش همین موقع یعنی بهمن 1402 وزیر نفت گفتش که 851 میلیون مترمکعب گاز به شبکه سراسری کشور تزریق شده بعدش هم گفت این رقم بی‌سابقه بوده و در این زمینه یک رکورد به‌شمار میاد
دقیقاً ماه بعدش وزیر نفت گفتش که میانگین افزایش تولید گاز توی ایران در سالهای اخیر سالانه 5.2 درصد بوده، در حالی که میانگین افزایش تولید گاز در جهان طی بازه زمانی یادشده، 2.5 درصد بوده! که این موضوع نشون میده افزایش تولید گاز کشور دو برابر میانگین جهانی بوده…!
از طرفی معاون طرح‌های توسعه‌ای شرکت نفت و گاز پارس گفتش که ظرفیت تولید گاز با تکمیل یکی از چاه‌های گازی فاز 13 پارس جنوبی، که فکر میکنم همونجایی هستش که شما هستی 1.7 میلیون متر مکعب در روز افزایش پیدا کرده
همین دو روز پیش اعلام شد تولید گاز در فاز 11 پارس جنوبی به رقم 19 میلیون مترمکعب در روز رسیده
خلاصه حمیدجان به اندازه کل کیهان گاز داره تولید میشه حالا این حجم از گاز تولیدی رو فقط برای ایران داره اتفاق میوفته در حالیکه خیلی از کشورهای دنیا دارند توی حجم بسیار بالا در سال گاز تولید می کنند
مثلاً در سال 2024 همین سالی که گذشت ، ایالات متحده آمریکا در تولید گاز طبیعی افزایش خوبی داشته یعنی تولید گاز طبیعی رو به حدود 8.3 تریلیون فوت مکعب (Tcf) در سال رسوند!!!!
فوت مکعب اگر معادلش متر مکعب باشه رو نمیدونم چقدر میشه خودت دیگه حساب کن چقدر گاز فقط توی کشور آمریکا تولید شده
در مورد درآمد، ایالات متحده حدود 100 میلیارد دلار از تولید گاز طبیعی در سال 2024 درآمد داشته ، چقدر هم ثروت ساخته شد
یعنی این فراوانی گاز فقط توی ایران نیست بلکه توی کل دنیا داره اتفاق میوفته حمیدجان
اونم تازه چیزیه که خدا از قبل برای آدم ها گذاشته
چون گاز یک محصول که نیست بخواد تولید بشه
حالا شما دستت تو کاره بهتر میدونی حمیدجان
خلاصه داداش با خیال راحت پاتو از روی لوله بردار که جهان ، جهان فراوانی هاست خخخ
ولی دمت گرم ، سبب خیر شدی
چون باعث شدی یکم در موردش تحقیق کنم ببینم اصلاً تولید گاز ایران توی چه وضعیتیه
سلام و درود فراوان به شما حسن جان. امیدوارم که حالت عالی باشه داداش عزیزم.
آقا اون فندک اتمی بزرگوار رو غلاف کن، قبلش باید بری کلاس ایمنی و کلاس H2S و کلاس نحوه استفاده از دستگاه تنفسی تا بتونی بیای توی سایت، همچنین داشتن کفش و کلاه ایمنی و ماسک فرار الزامیه.
ضمناً موبایل و سایر موارد رو هم دم در باید تحویل بدی. (راستی میدونستی ماشین بنزینی توی پالایشگاه ممنوعه، بخاطر سیستم برق و جرقه زنی موتورشون ، فقط ماشین های موتور دیزلی میتونن برن توی پالایشگاه)
خب آیا بازم میخوای خطر درست کنی؟ ایموجی خنده.
حتی اگه فندک هم داشته باشی بازم اینجا ایمنیش بالاست.
اگه با موفقیت هم بتونی کاری انجام بدی پس من اینجا چیکاره ام…؟
حسن جان بینهایت تحسینت میکنم، خیلی اهل تحقیق و پژوهش هستی و این ویژگی شما خیلی عالیه.
جوری آمار صنعت گاز جهان رو کشیدی بیرون که فکر نکنم مدیران مجموعه اینقدر مسلط باشن.
البته اینو هم بگم افزایش بی رویه استخراج گاز ظاهرش قشنگه.
قشنگتر اونه که بجای مصرف گاز توی شهرها و فروش اون به کشورهای خارجی و دریافت دلار، بهتره گاز رو توی نیروگاه های سیکل ترکیبی تبدیل به برق کنیم، و شهرها مصرف کننده برق باشن، و اگه برق رو صادر کنیم ارزش افزوده بیشتری برای کشور داره.
یاد صحبتهای خدابیامرز مارگارت تاچر نخست وزیر انگلستان می افتم که میگفت تمام کشورهایی که منابع شون رو میفروشن فقیر هستن و کشورهایی که منابع طبیعی ندارن و بر دانش و آگاهی نیروی انسانی تکیه میکنن، ثروتمند هستن.
گفته بودی درآمد آمریکا از گاز 100 میلیارد دلاره، این رقم فقط یک سوم درآمد ایالت میزوریه، از محصولات کشاورزی. اونم با جمعیت کمتر از 4 میلیون نفر.
یه موضوعی رو بگم اگه دوست داشتی در موردش سرچ کن خیلی جالبه. دوتا شاخص هست یکی GDP و یکی GDP per Capita
تولید ناخالص داخلی و سرانه تولید ناخالص داخلی.
تا سال 2023 GDP آمریکا 27 و خورده ای تریلیون دلار بوده. و پنج تا از ایالتها (کالیفرنیا، تگزاس، نیویورک ، فلوریدا و ایلینویز) GDP شون تریلیون دلاری بوده. (یعنی اگه اعلام استقلال کنن به تنهایی میتونن جز 10 تا اقتصاد برتر دنیا باشن)
وقتی آمار 2024 رو دیدم، دیدم ایالت پنسیلوانیا هم GDP تریلیون دلاری رسیده و ایالت اوهایو و جورجیا با 900 و خورده ای و 800 و خورده ای میلیارد دلار رتبه های بعدی هستن که دلشون میخواد به ایالتهای تریلیون دلاری بپیوندن.
نکته اش اینکه همه 50 ایالت شاخص‌های اقتصادی رو به رشد داشتن.
یه زمانی یادمه جهش اقتصادی چین برای بقیه نگران کننده شد که توازن اقتصادی در جهان رو داره جابجا میکنه ، وقتی چک کردم دیدم چین توی رتبه دوم جهانه و 17 تریلیون دلار درآمد داره. و خب فاصله زیادی با آمریکا داره.
یه نکته ای که امریکا رو در موضع قدرت اقتصادی قرار داده اینه که تمام تراکنش‌های مالی نفت و گاز و حوزه انرژی جهان بر اساس دلار آمریکاست. این یعنی حتی اگه یه کشور با آمریکا قطع روابط دیپلماتیک کنه، تا زمانی که در ازای نفت و گاز و محصولات پتروشیمی و انرژی و چیزای دیگه داره با دلار آمریکا تراکنش میکنه، کماکان داره به رشد اقتصادی آمریکا کمک میکنه.
قوانین جهان واقعاً فوق العاده ست. و احساس قدرت و امنیت بهت میده، از اینکه بدونی با یه سری فرمول یکسان میشه به موفقیت رسید اگه یه کشوری تونسته بقیه کشورها هم میتونن.
راستی نگران پای من نباش این فقط یه شوخی بود. پای من اونقدری قدرت نداره که قوانین الهی رو از کار بیاندازه.
بخدا اگر به من میگفتن رهبر کره شمالی یعنی آقای کیم جونگ اون بهت پیام داده اینقدر خوشحال نمیشدم که شما الان برام پاسخ نوشتی:)))
فاطمه جان میگفتی گاوی گوسفندی شتری به قول برادرت :))) زمین میزدیم
افتخار دادی
فاطمه جان خلاصه خیلی خوشحالم کردی که برام نوشتی شما و رسول جان برای من خیلی عزیزین
خداروشکر از وقتی که باورهامو نسبت به خداوند بهتر کردم احساس میکنم بهتر میتونم الهامات و هدایت هاشو دریافت کنم این کامنت هم مثل اکثر کامنت های قبلی هدایتی بود
راستی حالا که بحثش شد برات یه جایزه دارم
من حدود سه هفته پیش در بخش (فقط روی خدا حساب باز کن) یه کامنت بسیار عالی برای درست کردن باورهام نسبت به خودِ خدا نوشتم که خیلی اون چیزهایی که واقعاً نوشته شد روی خودم تاثیر گذاشت ازت میخوام حتماً بری بخونیش
مطمئنم به واسطه پایه های منطقی که نوشته شده نگرشت نسبت به خدا از این چیزی که هست خیلی بهتر میشه چون به قول استاد عباسمنش بهتر کردن باورها انتهایی که ندارند هر بار میتونه بهتر بشه
علی جان ممنون بابت پاسخ زیبا و دلنشینی که برای من نوشتی بسیار تحسین برانگیز هستی
یادمه همیشه از قهرمانی هات توی بوکس مینوشتی و چقدر من خوشحال میشدم و تحسینت میکردم که در مسیر علاقه ات داری قدم برمیداری و با ادامه دادنش تکامل پیدا میکنی
جهان ، جهانِ فراوانی هاست علی جان فقط کافیه آدم ها سرجای درست خودشون باشند و واقعیت هایی که توی دنیا میتونه کمکشون کنه رو ببینید
امیدوارم هر کجای این دنیا هستی بهترین ها رو توی زندگیت تجربه کنی علی جان
دقیقا اونچه آخر کامنت ارزشمندت نوشتی پاسخ سوالی بود که امروز از خدای مهربانم طلب کردم .
خدا توی همین آیات داره همین مثال رو میزنه تا بگه: همانطوری که آب رو برای شما میفرستیم ، پول و خونه و ماشین و سفرهای با کیفیت با ایده های ساده و قابل انجام هم میفرستیم
همه اینا برای خدا یکیه
مدتی هست که برای شروع کار مهمی دارم خودم رو آماده میکنم و مرتب خدا داره نشونه ها و کمکهاش رو بهم می فرسته . امروز هم این کامنت شما دوست عزیز.
نکته مهمش برای خودم اینه که به هیچچچچچچچچ احدی ( منهای مادرم )تا حالا نگفتم که میخوام چیکار کنم .تا به مرحله عمل نرسونم نمیخوام بگم.
جالبه دقیقا امروز فر کانس سوالم رو که به خدا فرستادم بعد کامنت شما رو خوندم .
ایده های ساده و قابل انجام
ساده تر از اونکه فکرشو میکنم حتی میخوام انجامش بدم و دارم نقطه پایانی اش روتجسم میکنم.
رنگ مورد علاقه من سفیده مثل روح پاک خودم همونکه خدای عزیزم بهم داده مثل قلب پاک مهربانم که کادوی خدای خوبمه
امیدوارم زندگی شما دوست عزیزم به سفیدی و زیبایی برف پارادایس باشه و روزی توی این برف در همون مکان با استاد جان برف بازی بکنید . ( چند تا گلوله برف هم من پرت میکنم سمتتون .ههههه)
امیدوارم هر جای این سیاره زیبا هستین حالتون عالیِ عالی باشه و در پناه ربّ العالمین بهترین تجربه ها رو از زندگی داشته باشید
بی نهایت ازتون ممنونم که برای من پاسخ به این زیبایی رو نوشتین و خداروشکر میکنم که کامنتی که توسط الله یکتا نوشته شد باعث شد شما با خیال راحت ، کاری که توی فکرش بودین رو به مرحله اجرا در بیارید
از خدا براتون بهترین ها رو آرزو میکنم و امیدوارم توی کسب و کار شخصیتون بسیار رشد کنید
خوبه خداروشکر پس شما هم دارین مسیر کاری مورد علاقه تون رو دنبال می‌کنید و اتفاقاً وقتی توی این مسیر حرکت می‌کنید تازه الهامات و هدایت های خدارو برای پیشرفت کارتون دریافت می‌کنید
چون حال و احساستون توی کاری که بهش علاقه دارین خوبه
مثل تجربه ای که الان من در زندگیم دارم
مشتری ها رو که خدا میفرسته
کارهایی هم که باید انجام بدم رو خودش بهم میگه
یعنی این وسط من فقط عمل کننده به اون چیزهایی هستم که خدا داره هدایتم میکنه
اون چیزهایی هم که خدا میگه، چیزهایی هستند که واقعاً ساده اند فقط باید ایمان داشته باشی و انجامش بدی
از خدا میخوام توی زندگیتون همیشه به سمت بالا و رشد حرکت کنید و بی نهایت خیر و برکت و نعمت وارد زندگیتون بشه
بسم الله الرحمن الرحیم
اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ
نباشد جز الله پروردگار
که زنده است و پاینده آن کردگار
لاَ تَأْخُذُهُ سِنَهٌ وَ لاَ نَوْمٌ
نگیرد خدا را کسالت فرا
نه هرگز به خواب اندر آید خدا
لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ
زمین و سماوات از آن اوست
همه ملک گیتی به فرمان اوست
مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ
چه کس راست در پیش یزدان سزا
شفاعت کند جز به اذن خدا
یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ
ز روز ازل تا به شام ابد
بداند همه چیز از خوب و بد
وَ لاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء
به چیزی ز علم یگانه اله
احاطه ندارد کسی هیچگاه
جز آنچه بخواهد خدای نکو
که مردم بدانند از علم او
وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَ الأَرْضَ
بود وسعت علم او بیکران
فراتر ز ارض است و هفت آسمان
وَ لاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَ هُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ
ندارد بر او زحمتی حفظشان
علی و عظیم است آن بی نشان
===============================
سلام سلام همگی سلام
سلام بر استاد عزیزم
سلام بر عزیز دل استاد که عزیز دل همه ما هست
سلام بر دوستان جان
امروز برای چندمین بار این فایل بسیار بسیار بسیار زیبا و بهشتی و توحیدی و درس آموز رو نگاه کردم و دوباره از حجم عظیم زیباییهاش گریه ام گرفت
باز دلم خواست بنویسم
چقدر زیباست که مریم جان ذهنشو عادت داده تمرکز بر زیباییها کنه،وسط صحبتهاش دوتا پرنده کوچولوی سبز رنگ میبینه صحبتشو قطع می کنه زیبایی پرنده ها رو تحسین می کنه،بمعنی واقعی کلمه شکارچی نکات مثبته
مریم جانم تحسین بر شما باد
این فایل علاوه بر اینکه از هر جهت و در هر موردی زیبا بود، از این نظر برای من خوشایند بود که از مواردی که مریم جان درباره اش صحبت کرد و نشون داد منم توی خونه باغ جمع و جورمون تجربه کردم
مثلاً همین شیر تخلیه آب، که ما در سه جا توی حیاط قرار دادیم
و اون قندیلهای یخ شگفت انگیز، زمستونا چند بار تجربه کردم که از لبه سقف شیروانی خونه مون آویزون شده فکر کنم دو سال پیش بود که طول قندیلها نزدیک به دومتر بود
برف و راه رفتن توی برفها هم همینطور
تجربه خداوند در طبیعت
دقیقاً همینطوره که مریم جان میگه، وقتی که تو باغچه و حیاط قدم میزنم،به آسمون و ابرها و درختهای بلند سپیدار و انواع درختهای دیگه و پرنده های نشسته روی درختها یا در حال پرواز و اوج گرفته در آسمون و کوههای در همه طرف نگاه می کنم،خود خدا رو می بینم، درخلسه فرو میرم و وصل به خدا میشم
دوست دارم جمله های کلیدی و طلایی مریم جان رو اینجا مرور کنم
من دو روزه آب ندارم ولی ترجیح دادم قضیه رو مدیریت کنم با ایده های مختلفی که دادم و برای من همه چیز لذتبخشه
من خیلی قدر این نعمتی رو که یه جورایی برای من نامرئی شده میدونم
قطعی آب برام نه تنها ناراحت کننده نیست بلکه یک برکته
به شرایطی که بوجود اومده بعنوان یک فرصت نگاه کردم که یه سری کارا رو انجام بدم
آب رو دارم مدیریت می کنم، حیوونا رو مدیریت می کنم…
این کارهایی که انجام میدم یه حسی از حل مسئله رو بهم میده
و یه حسی از اعتماد به خداوند رو بهم میده
اینا میتونه برام مسئله نباشه و من برم پیش استاد و اونجا همه چی راحت و خوب هست ولی من نمیخوام بخاطر اینکه میخوام اینو تجربه بکنم
استاد همین الان پشت خط من اومدن ولی من داشتم فیلم می گرفتم، بعد از اینکه باشما خدا حافظی کنم با ایشون دوباره تماس می گیرم!
ما وقتی که از مسائلمون فرار نمی کنیم و به خداوند توکل می کنیم و اونو کافی می دونیم واقعاً رشد می کنیم
وقتی رشد می کنیم ظرف وجود ما بزرگ میشه
برای اولین بار در زندگیم دارم یک چهره بسیار متفاوت رو در این طبیعت وحشی طبیعت پارادایس تجربه می کنم، برف از ساعتی پیش شروع شده و همچنان ادامه دارد، و این نشون میده همه چیز امکانپذیره
حل ریشه ای مسئله
خدا رو شکر می کنم بخاطر همه نعمتهایی که بما داده، همه نعمتهایی که الان میتونم بیاد بیارم و همه نعمتهایی که برام نامرئی شده و قدرشونو خیلی نمیدونم، از خدا میخوام که من رو از سپاسگزاران قرار بده انشاءالله
خدایا شکرت که فرصت دادی باز هم این فایل رو نگاه کنم بشنوم و در زندگی خودم بکار ببرم
استاد شایسته جونم فدای محبتت و اون چهره و صدای ملکوتی و نورانیت
متشکرم متشکرم متشکرم
دعا می کنم هرآنچه خیر و خوبی در دنیا و آخرت هست خداوند به شما عطا کند
و همچنین به استاد عباسمنش عزیزم دوستان نازنینم و خودم و خانواده ام
سلام خانم سلیمی جانِ نازنین.
مامان جانِ زیبا نویس.
بانوی خوش قلم.
کامنت شما باعث شد تشویق شم و امروز تماشای این قسمت زیبا رو کامل کنم برای خودم.
مرسی برای نکات مهمی که بولد شده نوشتین.
کامنتهاتون آسان خوان و خوش درک هستن.
به اسانی خونده میشن به لحاظِ روایت و صحیح نویسی و انسجامِ متن.
برای اینه که تاثیر خودش رو میذاره.
از دل برمیاد و لاجرم بر دل مینشینه.
ممنونم که حرفهای دلتون رو مکتوب میکنین و این لذت و شادی رو علاوه بر خودتون، به ما هم میدین.
یهو یاد سمیه جان و فسقلی جون افتادم.
حس میکنم لیلین جان و حافظ جان و نوا جان سه تا فسقلی تو سایت هستن که تقریبا در بازه ی زمانیِ نزدیک به هم عضو سایت شدن از طریق مامان هاشون.
چون وقتی مامان ها کامنت نوشتن، نی نی ها تو دل مامان ها بودن و مشارکت داشتن و باعث برکت کامنتها هم شدن.
خدا پشت و پناه همه ی بچه ها و والدینشون باشه.
در پناه خدا باشین مامان و مامان بزرگِ نازنینِ خانواده.
نه فقط خانواده ی نازنین خودتون، بلکه برای همه مون.
فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ
الهی شکرت
سلام بروی ماه سمانه جونم
عزیزمی عشقمی
ببین دوباره گیر کردم سر عکس خودت و حافظ جان چقدر قشنگه این عکس چه انرژی مثبتی داره، آدم میخواد لُپ حافظ جانو بچشه(بِکِشه)
این که میگن هر خونه ای که توش بچه کوچیک باشه تو اون خونه غیبت نمیشه واقعاً چقدر درسته
قبل از اینکه برای شما بنویسم داشتم ویدیوی لیلی رو می دیدم که یکی دو ساعت پیش سمی جان تو اسکایپ گذاشته بود، لیلی قند عسل دستمال حوله ای بزرگ موقع غذا خوردنشو هی می گرفت جلوی صورتش که دیده نشه و بعد یهو میزد کنار! و بیا ببین که تا کجا دهنش باز میشد از خنده و لذت و شادی! و هر دفه مامانش بهش می گفت دالّی، و هر دو غش غش می خندیدن، منم این طرف میخندیدم
هرچقدر می تونی لذت ببر از بچگی حافظ کوچولوی قند عسل، هرچی بیشر بهتر
ممنونم از پیام قشنگت، کلی حال خوب ازش گرفتم
انشالله باشم و ببینم که نوا جان و حافظ جان و لیلی جان تو سایت کامنت می نویسن
خدا پشت و پناه همه مون باشه و
هست
الهی خودت و خانواده قشنگت شاد و سلامت باشین غوطه ور در دریای الطاف الهی باشین و سعادتمند در دنیا وآخرت باشین
سلام ب فاطمه جونم
سلام خوشگلم
امیدوارم حالت همیشه خوب باشه و تنت همیشه سالم تا با همین انرژی مثبت بیای و برای بچه‌های سایت بنویسی تا همه از نوشته هات مثل من لذت ببرند.
دفعه قبل هم که کامنت نوشته بودی دیدم ک کلی از دوستان مثل من برات جواب نوشته بودن و کلی با خواندن متنت کیف کرده بودن
الانم دیدم ک 51 نفر بهت ستاره دادن ک نوش جانت و کلی انرژی مثبت گوارای وجود نازنینت
چقدر قشنگ از ایه های قران استفاده کردی عزیزم
ایه های قران همراه همیشگیت باشه عزیزم
و نکته بعدم ک خیلی خوب بود نوشتن پر رنگ جملات کلیدی مریم بانو بود
خیلی زیرکانه و مبترکانه بود، درود بر این ذهن خلاقت بانو جان
باز هم برای خودت و عزیزانت بهترین های خداوند رو خواهانم.
عاشقتم ️
هود:48 و 49
قِیلَ یَانُوحُ اهْبِطْ بِسَلَامٍ مِّنَّا وَبَرَکَاتٍ عَلَیْکَ وَعَلَى أُمَمٍ مِّمَّن مَّعَکَ وَأُمَمٌ سَنُمَتِّعُهُمْ ثُمَّ یَمَسُّهُم مِّنَّا عَذَابٌ أَلِیمٌ
ـ [پس از فروکش کردن آب و استقرار کشتی بر جودی] خطاب آمد: ای نوح، با سلام و برکاتی از سوی ما بر تو و اُمت‌های همراهت [از کشتی] فرود آی، و امت‌هائی به زودی [از نسل همراهانت پدید می‌آیند که از نعمتهای خود] بهره‌مندشان خواهم کرد سپس [ستمگران آنها را به سبب سوء رفتارشان] عذابی دردناک از جانب ما خواهد رسید.
تِلْکَ مِنْ أَنبَاءِ الْغَیْبِ نُوحِیهَا إِلَیْکَ مَا کُنتَ تَعْلَمُهَا أَنتَ وَلَا قَوْمُکَ مِن قَبْلِ هَذَا فَاصْبِرْ إِنَّ الْعَاقِبَهَ لِلْمُتَّقِینَ
این [داستان] از خبرهای غیبی است که بر تو وحی میکنیم، پیش از این، نه تو از آن آگاهی داشتی و نه قومت، 53 پس [با توجه به پیروزی حق در تجربه نوح، در برابر سختی‌های رسالت] شکیبا باش [و بدان که] مسلماً فرجام [=پیروزی نهائی] از آنِ پرهیزکاران [=جهادگران با نفس] است.
+++++++++++++++++++++++++++++++++++++
سلام سلام به روی ماه پیچیده در شال وکلاه استاد شایسته ی عزیز و دوست داشتنی… سلام به استاد عزیزم و به دوستان نازنین…
استاد! شواهد حاکی از اینه که به زودی دوره ی جدید از راه می رسته درسته؟ :))) (کلی چشمای قلبی)
استاد شایسته اگر بدونید چقدر دلمون برای روی ماهتون تنگ شده بود… برای پردایس اونم با این تصاویر دیدنی… خدا رو صد هزار مرتبه شکر که باز هم لذت بردیم از زیبایی های این تکه از بهشت روی زمین :) وقتی شروع کردم به دیدن فایل و دیدم که شما دارین فایل رو ضبط می کنین ناخوداگاه یه ذوقی تو دلم ایجاد شد و یاد این شعر حافظ افتادم:
گل در بَر و می در کف و معشوق به کام است
سلطانِ جهانم به چنین روز غلام است
گو شمع میارید در این جمع که امشب
در مجلسِ ما ماهِ رخِ دوست تمام است
در مذهبِ ما باده حلال است ولیکن
بی‌روی تو ای سرو گُل‌اندام، حرام است
و اما بررررف… اونم توی فلوریدا… بقول اینجایی ها welcome to the club! :))) وای خدای من چقددددر این درختای کنار دریاچه زیبا شده بودن… وقتی عکسشون هم تو آب دریاچه افتاده بود اون تصویر بی نظیر بود… خدای مهربون من، چه زیبایی هایی خلق می کنی و ما لذت می بریم… خداجونم شکرت… آخی براونی، مرمری، مرغ و خروسا… وای اون لپی رو بگو :))) چقدر خوب بود… استاد شایسته چه کار خوبی کردین به ندای قلبتون گوش دادین و این فایل رو برامون ضبط کردین… ما اینجا تو میشیگان خب کم برف نداریم ولی باز دیدن اون زیبایی ها و تابلوهای نقاشی خداوند کلییی کیف داشت و لذت بردم… به به آفتاب روز بعدش چقدر زیبا بود… وای از این انتخاب آهنگ و تصاویر… اصلا تا آهنگ شروع شد اشکای من سرازیر شد… چقدر ترکیب دلنشینی بود… اون قندیلا که قطره قطره ازش آب می شد و می چکید… تلألؤ نور خورشید روشون… وااااو خیلی زیبا بود… خدای مهربونم شکرت که تو فرکانس دیدن این زیبایی ها بودم… شکرت برای وجود این دو استاد نازنین و عزیز، شکرت برای پردایس، شکرت برای کیفیت فیلمبرداری آیفون استاد شایسته… شکرت برای برف و آفتاب و دریاچه و هرآنچه زیبایی بود اونجا…
اتفاقا همین دو روز پیش بود که از سرمای شدید اینجا و برفش برای حمید عزیز نوشتم… حالا ما چون برف رو تو چندماه داریم، روزایی که آفتابیه حتی اگر دمای هوا خیلی هم پایین و سرد باشه ولی انگار اون آفتاب یه جایزه از طرف خداست… اصلا یه انرژی مضاعفی به آدم می ده… یعنی بیرون خیلی سرده ها ولی تو خونه میشینی، آفتاب میفته رو فرش بعد می ری دراز می کشی همونجا و گرمای آفتاب رو حس می کنی… آی می چسبه :)))
یادم به زمستون پارسال افتاد که یاسی اینجا میشیگان پیش ما بود برای چند ماه، تو یکی از همین روزای سرد که آفتابی هم بود روی مبل تو آفتاب نشسته بود، یه عینک آفتابی هم زده بود و می گفت یکم آفتاب بگیریم خخخ. عکس هم اتفاقا گرفت از خودش :))) یادش بخیر…
استاد شایسته ی عزیز چقدر خوشحالم از اینکه نه یک استاد ابراهیمی، که دو تا استاد داریم و داریم ازتون کلی چیز یاد می گیریم… اینکه همیشه سعی کنیم سپاسگزار تر باشیم، حتی برای نعمتهایی که عادی میشه برامون… چقدر لذت بردم از اینکه خودتون خواستین بیاین پردایس با اینکه تنها هستین اینجا و آب رو می بندین ولی به جای اینکه این رو مشکل ببینین تازه فرصتی برای رشد خودتون و سپاسگزاری بیشتر می بینین… فرصتی برای حل میأله… چقدر روش‌های حل مسأله ی استاد بی نظیره… البته دیگه از استاد توقعی غیر از این نیست، حل ریشه ای مساله… به به، چه کیفی کردیم از این جریان…
ساعت 1:55 بامداد شنبه شد و خدا رو هزاران بار شکر می گم که قبل از خواب این زیبایی ها رو دیدم و کلی فرکانس خوب فرستادم…
خدای رزاق و وهاب من، خدای عزیز و دلبر من، خودت بهم بگو من چجوری شکر حتی یکی از اینننهمه نعمتی که بهم دادی رو بگم؟؟ از سلول سلول بدنم و قلبی که اینجور منظم چهل و سه ساله داره می تپه تا سایت و استاد و استاد (سعیده جان با اجازه) و دوستان جان و درخت و برف و آفتاب و اووووووه بخوام بنویسم تا صبح که هیچی تا روزها تموم نمیشه…
اینم برای دل خودم و هرکی که مثل من امشب از این آهنگ محسن چاوشی لذت برد و وصلتر شد:
ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی
نروم جز به همان ره که توام راه نمایی
همه درگاه تو جویم همه از فضل تو پویم
همه توحید تو گویم که به توحید سزایی
تو زن و جفت نداری تو خور و خفت نداری
احد بی زن و جفتی ملک کامروایی
نه نیازت به ولادت نه به فرزندت حاجت
تو جلیل الجبروتی تو نصیر الامرایی
تو حکیمی تو عظیمی تو کریمی تو رحیمی
تو نمایندهٔ فضلی تو سزاوار ثنایی
بری از رنج و گدازی بری از درد و نیازی
بری از بیم و امیدی بری از چون و چرایی
بری از خوردن و خفتن بری از شرک و شبیهی
بری از صورت و رنگی بری از عیب و خطایی
نتوان وصف تو گفتن که تو در فهم نگنجی
نتوان شبه تو گفتن که تو در وهم نیایی
نبد این خلق و تو بودی نبود خلق و تو باشی
نه بجنبی نه بگردی نه بکاهی نه فزایی
همه عزی و جلالی همه علمی و یقینی
همه نوری و سروری همه جودی و جزایی
همه غیبی تو بدانی همه عیبی تو بپوشی
همه بیشی تو بکاهی همه کمی تو فزایی
احد لیس کمثله صمد لیس له ضد
لمن الملک تو گویی که مر آن را تو سزایی
لب و دندان سنایی همه توحید تو گوید
مگر از آتش دوزخ بودش روی رهایی
سنایی
عاشق دوتاتونم استاد شایسته و استاد عباسمنش عزیزم… به امید دیدن روی ماهتون با دیت پر از نتایج…
سلام به سمیه ی عزیییزم
مررررسی برای کامنت خوشگلی که نوشتی،از دل برومد و لاااجرم بر دل نشست …عاااششششقتم و بوس به کله ت!
نمیدونی چقدر به اون تصویری که از یاسمن جان گفتی خندیدم،هرچقدر بیشتر میگذره ،بیشتر مفهوم هم مداری با آدم هایی که در عین ندیدنشون بی نهایت دوسشون دارم یعنی چی …انقدر ویژگی های شبیه به هم …آدم هایی که از هر فرصتی برای خندیدن و لذت بردن از لحظه استفاده میکنند…
دلم خواست برات یک خاطره ای از کیش تعریف کنم،اون موقع فاطمه جان دقیقا مثل یک فرشته تقریبا هر روز در کنار من بود،همین فاطمه که انقدر برای وقتش ارزش قائله ها…با اینکه اصلا نمیدونست من توی چه شرایطی ام و من هم جز زیبایی بهش چیزی نشون نمی‌دادم ولی انگار خدا قلبش رو برام نرم کرده بود که نزاره توی اون شرایط من تنها بمونم …
من و فاطمه تقریبا هروقت داشتیم حرف میزدیم،انقدر میخندیدم که دلمون می‌گرفت…الکی ها …به جرز دیوار حتی :) البته یک سری چیزهایی که کلا قابل گفتن نیست:)))) مربوط به مبحث ترمز و گاز دوره ی کشف قوانینه:))) انشالله بعدا شما هم متوجهش میشی :))))
آره خلاصه داشتم میگفتم،اواخر دوران هجرت من در کیش،اوضاع مالی یکم سخت شده بود،اونم بخاطر مقاومت من در مقابل زبان خوش هدایت بود …بعد من خیلی هم اصرار داشتم خلاصه یک جوری قانون سلامتی رو رعایت کنم ….غذام شده بود کاهو پیچ و سینه ی مرغ …ببین دارم با خنده برات تعریف میکنمااااا،بخند فقط…
بعد یک کاسه داشتم که اسمش دیگه کاسه نبود،قد یک لگن بود:)))) توش پر کاهو پیج میکردم و کمی تا قسمتی سینه ی مرغ سرخ شده در کره و خلاصه چقدرم هم خوش مزه میشد….
میدونی سر همین لگن غذا،چقدر من و فاطمه خندیدیم؟یادمه سر شامم،براش ویوئو مسیج می‌گرفتم میگفتم ببین فاطمه،زندگی ثروتمندی رو ببین …ظرف غذام اندازه ی تشت لگن حموم شماست :))))))))) وای چرا شکلک ها آزاد نیست من یکم خنده ی انفجاری بزارم :))))))
آره خلاصه …به امید تجربه اولین girl’s night….
در بهترین زمان و مکان
بزنیم و برقصیم و شاد باشیم و انقدر بخندیم که اشک از چشامون جاری شه….
عااااشقتم و تموم انرژی مثبتی که دادی بیفته ی روی مومنتونم و پر از اتفاقات عالی
@مابقی این پیام برای مادر توحیدیِ ابراهیم نشان خانواده میباشد@
خانم سلیمی عاشقتونما،با همین فرمون حتما برامون کامنت بنویسید همیشه ….شاید خودتون ندونید ولی لا به لای تموم جمله های کامنتاتون پر از نوووووره…
دوستون دارم و در پناه عششششق میسپارمتون.
سلام به عشق عزیزم سعیده جون
به جان خودم سعیده جان عمراً بزارم تنهایی بری آمریکا پیش سمیه و اولین girl’s night رو تجربه کنی!!!
اصن یه اکیپ چند نفری ترتیب میدیم که فاطمه جان و چندتا دیگه از دوستان باشن و خودم راه بلدتون میشم چونکه دو بار رفتم و علاوه بر اون میدونی که فرکانسهام معجزه می کنه!!! و مثل کره راحت و روون و بدون تشریفات گمرکی وارد آمریکا میشیم!!!
من تازگیها به تینا میگم عشق عزیزم(ببین چقدر برام عزیزی که بشما هم گفتم عشق عزیزم!) بزار ماجراشو برات تعریف کنم، تینا یاسی رو خیلی دوست داره یعنی مشخصاً بیشتر از من و خاله های دیگه اش، و یاسی جان هم از اولی که تینا بدنیا اومده بجای اسمش بهش میگه عشق عزیزم، بعد چند روز پیش که با هم اسکایپ گروهی داشتیم من به تینا گفتم چرا خاله یاسی رو انقدر زیاد دوست داری؟ گفت آخه خالی یاسی بامن شوخی می کنه بمن میگه عشق عزیزم، گفتم خب پس منم دیگه بهت میگم عشق عزیزم تا منو هم مثه خاله یاسی خیلی زیاد دوست داشته باشی، و از اون روز تا حالا بهش میگم عشق عزیزم و اونم واقعاً بیشتر از قبل برام بوس و قلب میفرسته…
راستی اسکایپ ما با هم در سطح بین المللی خیلی بالاییه!!!: تصویر من از تهران یا طالقان ایران،تصویر نسیم از تورنتو و نسرین از شهر بری در شمال تورنتوی کانادا، و سمیه از میشیگان ویاسی از کالیفرنیای امریکا…
ای خدا شکرت برای این سایت و خانواده صمیمی عباسمنش و استاد عزیزمون که این امکان رو برای ما فراهم کرده که ضمن کار کردن رو خودمون و کامنت نوشتن و خوندن کامنتای دوستامون، با همدیگه گپ و گفتهای شیرین و صمیمی داشته باشیم، از خانواده خودمون هم صمیمی تر
خیلی دوست دارم روی ماه و نورانیت رو می بوسم
دعا می کنم هر روز شادتر سالمتر موفقتر خوشبخت تر و وصلتر به خدا باشی، و خیلی بالاتر از آرزوهاتو زندگی کنی
سلام به رفیق عزیز و نازنینم… آخ که چقدر پاسخت بهم چسبید… عکس پروفایلتم که مثل همیشه زیبا و پر انرژی… عاشقتم من دختر… چقدر تو دوست داشتنی هستی آخه… بله گاه گداری فاطمه جان از مکالمات چند ساعتیتون برام می گفت… حساب کن می خواست برا من تعریف کنه خنده امونش نمی داد دیگه ببین شما دوتا چقدر می خندیدین :)))) خدا رو شکر واقعا برای همین خنده ها… بخدا همین ارتباطای تلفنی و اینا هم خدا برامون فراهم می کنه دیگه و چقدر حس و حال خوب می ده به دو طرف… همین صحبتای قرآنی که گاهی باهم می کنیم، یا یهو آهنگی که دلی می فرستین، همین فیلمایی که من از لیلین براتون می فرستم… خدایی انقدر خودم حس و حال قشنگی دارم که انگار با فرستادنش دارم حال خوب به بقیه می بخشم و حال خوبم چندین برابر میشه وقتی می دونم شماها هم می بینین و با خنده هاش می خندین… خلاصه که تو و فاطمه جان غار تنهایی تون طولانی بشه این فیلما دیگه تعدادش زیاد میشه کلی باید وقت بذارین برا دیدنش… دیروز مرغ و سبزیجاتش رو براش میکس نکردم و تکه تکه کردم که دیگه عادت کنه به غذای سفره به اصطلاح… اگه بدونی چقدر خوشمزه مرغا رو می چپوند تو دهنش… یا گوجه انقدر دوست داره که نگو… ماست خوردنشم که عالمی داره… الان من یه لذت دیگه ی این روزام قربون صدقه رفته‌ای تینا برای لیلینه… و هی می گم خدایا شکرت… چقدر خوبه که تینا دیگه خواهر داره و تنها نیست…
ببین اومده بودم جواب نوشته هاتو بدم همش از لیلی خانوم گفتم خخخخ.
وااای سعیده اگه بدونی… از تصور girls’ night اونم با عزیزای دلی مثل تو و فاطمه (و البته مامان گلم، چشمای قلبی، دیدی که مامانم قراره راه بلدتون باشه… قربون مامان پر انرژی و عزیزم برم) وااای که چقدر تصورش فقط کیف می ده چه برسه به خودش…
یاد یه ضرب الملل تو زبان عربی افتادم، میگن وصف العیش، نصف العیش یعنی تصور یه زندگی یا یه اتفاقی که دوست داری بیفته مثل 50٪ قضیه ست … همون تصورش به اندازه ی نصف اصلش حسابه… چقدرم مطابق با قانونه این ضرب المثل… خلاصه ما نصف لذت اون گرلز نایت رو رفتیم خخخخ.
یادش بخیر وقتی هنوز ازدواج نکرده بودم و خونه ی مامان اینا بودیم گاهی با دختر عموهایم که هم سن و سال من و یاسی بودن از این شبای پر از خنده داشتیم… یعنی دیگه ولو می شدیم کف زمین… از اجرای خنده دار شوی لباس بگیر تا بزن و برقص و… چقدر خوش می گذشت خدایا… بگذریم…
خلاصه که مشتاقانه منتظر اون اتفاق هستیم ما… بقول خودت در بهترین زمان و مکان…
می بوسمت و الهی که انرژی این نقطه ی آبی رو با قلبت دریافت کنی در بهترین حال…
سلام سمیه خانم نازنین
قبل از اینکه بخوام براتون پاسخی بنویسم رفتم یه سرچی زدم ببینم به طور کلی دمای ایالت میشیگان چند درجه هستش
هیچی ، نگم بهتون بهتره:)))
فقط امدم بهتون بگم خداقوت پهلوون خسته نباشی دلاور :))
(شوخی کردم)
البته من نمیدونم شما توی کدوم شهر از ایالت میشیگان زندگی می‌کنید چون هر شهری دما متفاوت هستش ولی به صورت کلی زیر صفره
خیلی وقت بود میخواستم براتون پاسخی بنویسم ولی توی مدارش نبودم دیروز برای مادرتون نوشتم گفتم حتماً دیگه باید برای شما هم بنویسم
شما خانم توانمندی هستی
یادمه دو سه ماه پیش وقتی دختر زیباتون اگر اشتباه نکنم لیلین جان اسمشون هستش گفته بودین تازه به دنیا امده بود
در حالیکه شما همون موقع بابت یه کاری بچه رو به خدا سپردین گفتین باید برین به اون هدایتی که شدین عمل کنید ، دقیقاً یادمه خیلی تحسینتون کردم
نمیدونید چقدر من هر موقع دختر کوچولوتون رو میبینم فرکانس مثبت و الهی شو دریافت میکنم حسابش از دستم در رفته که بتونم بگم چقدر دیدم و خوشحال شدم از اینکه شما صحیح و سلامت دختر نازنین تون رو به دنیا اوردین
قطعاً بچه های شما خیلی ذوق و شوق اینو دارند که مادرشون یه آدم فهمیده و باشخصیتی هستش که کلی موفقیت توی کارنامه زندگیش ثبت کرده
واقعاً سمیه خانم همیشه تحسینت کردم بابت شجاعتی که به خرج دادی و همون سال ها پیش مهاجرت کردی ، چیزی که کم کم داره برای ما اتفاق میوفته
اگر یادتون باشه قبلاً هم براتون نوشته بودم که چقدر شمارو بابت این مهاجرت موفقی که داشتین تحسین کردم حتی یادمه گفته بودین نجوا داشتین از اینکه اگر من برم مادر پدرم چی میشه ولی الان میتونیم ببینیم که با مهاجرت شما چقدر اتفاقاً برای مادر پدرتون هم خوب شد چون کوچکترینش اینه که به دلیل اینکه شما آمریکا هستین میتونند بیان هم شما رو ببینند و هم به این شکل دنیا رو تجربه کنند و من چقدر اینو دوست دارم
اینکه دنیا رو تجربه کنم
راستی ازتون خیلی ممنونم که همیشه مینویسید من از شما خیلی چیزها یاد گرفتم خیلی جاها دیدم چیزهایی رو نوشتین که متوجه شدم چقدر آدم رهایی هستین و بسیار قلب مهربون و پاکی دارین بابت همین هستش اینقدر در برابر خداوند تسلیم هستین و نتیجه این تسلیم بودن شده زندگی با کیفیتی که در بهترین جای دنیا دارین
خداروشکر واقعاً خیلی اصلاً انرژیت مثبته خیلی من این شخصیت توحیدیتون رو دوست دارم
از خدا برات بهترین هارو آرزو میکنم شجاع ترین دختر دنیا
سلام به برادر گرامی و عزیزم… اگر بدونی که چقدر پاسخت بهم انرژی خوبی داد… واقعا چسبید بهم این نقطه ی آبی پربرکت… خدا رو شکر می کنم برای لطفی که به من داشتی، خیلیاش رو واقعا حواسم بهش نیست و از اینکه بهم یاداوری کردی ممنونم… مثلا مهاجرته انقدر دیگه عادی و for granted شده که یادم می ره براش شکرگزاری کنم… البته که همیشه برای جایی که زندگی می کنم، خونمون، وسایلمون و اینا خدا رو شکر می کنم… ولی خیلی وقتا مسیری که ازش اومدیم رو یادمون می ره… همون مهاجرت درسته که من اون زمان با قوانین آشنا نبودم و کلی چک و لگد به زندگیم دعوت کردم، اما انقدر منو بزرگ کرد که خدا می دونه… یاد جمله ای افتادم که معلم ریاضی تینا زیر امضای ایمیلش داره:
What does not kill you, makes you stronger… except for bears, bears kill you… خخخخ البته قسمت آخرش در مورد خرس‌ها شوخیه دیگه…
بقول استاد وقتی مساله ای رو حل می کنیم از اون مساله بزرگتر میشیم و ظرفمون هی رشد می کنه… خداجونم مهربونم شکرت کرور کرور…
راستی کامنت دلی شما رو تو فایل فقط روی خدا حساب کنیم که لینکش رو برای فاطمه جان گذاشته بودی، خوندم… چقدر نکات خوبی رو گفته بودی… کلی تحسینت کردم… من در مورد خودم همیشه این فکرو می کنم که اگر من تو زمینه ی مالی رشدی که می خوام رو نمی کنم همش بخاطر اینه که باور ندارم (یا به اندازه ی کافی باور ندارم) که خداوند منبع مطلق رزقه… وقتی به پرداخت بدهیم فکر می کنم هنوز در عمل نمی تونم به چه جوریش فکر نکنم با اینکه به زبون هی می گم، یا باخدا که حرف می زنم می گم ولی اون ته قلبم deep inside اون باور و یقین قطعیه نیست که بابا… خدا قدرت مطلقه، مالک جهانه، رزق یه مورچه ی زیر سنگ رو فراهم می کنه… چرا فکر می کنی (حتی الان می خوام بنویسم ذهنم مقاومت داره!!) فقط از حقوق ماهیانه ته که پول وارد زندگیت میشه… چرا فکر می کنی خدا نمی تونه از راهی که فکرش رو نمی کنی ثروت و نعمت وارد زندگیت کنه؟؟ می دونی ذهنم چی داره میگه؟ میگه آره در حد 25 دلار کارت هدیه یا یه نعمتی که منتظرش نبودی و مثلا یکی برات هدیه میاره آره در این حدو قبول دارم ولی اینا که ثروت نیست… مثلا نمی تونی توقع داشته باشی این ماه دو سه هزار دلار پول از جایی که منتظرش نیستی برسه برات!!! حالا هی میام میگم ذهن عزیز، تک تک این چیزایی که گفتی رزقه، نعمته، ثروته… ولی می بینم هنوز ثروت تو ذهن من فقط پوله… بگذریم که این داستان سر دراز داره و من خععععلی کار دارم تو این زمینه… ولی کامنتت خیلی باورهای خوبی توش بود و می خوندم می گفتم آفرین همین درسته… خدا رو شکر می کنم بابت دوستان خوش فرکانسی مثل شما… و کامنتهایی که انقدر کمک کننده هستن… امیدوارم همگی در این مسیر زیبا ثابت قدم باشیم و لذت ببریم… به خدای رزاق و وهاب می سپارمتون :)
سلام خدمت استاد عباسمنش، خانم شایسته و همه دوستان عزیزم
به به چه صحنه زیبایی
من خودم به شخصه خیلی عاشق برفم؛ حتی تو اون لیست 107 آرزو؛ یکی از خواسته هام و آرزوهام داشتن کلبه چوبی تو ییلاق که من زمستونا برم اونجا و از پشت پنجره بتونم برف زیبارو ببینم؛ بعد چایی دم کنم و برف و حیاط پوشیده از برف و ببینم و چایی بخورم و لذت برم؛ دقیقا اون صحنه ایی که من همیشه تجسم میکردم؛ همون صحنه رو دیدم؛ من کلا عاشق برف و بارونم؛ با اینکه اهل شمال کشورم و ما اینجا معمولا همیشه بارون داریم؛ ولی این حسه هیچ وقت برام تکراری نمیشه، خیلی برف و بارونو دوست دارم
از خانم شایسته عزیز کلی سپاسگذاری میکنم که این ویدئو باحال رو ضبط کردن و حال و هواشون رو با ما به اشتراک گذاشتن تا من از طریق این تصاویر دقیقا حس و حال اون صحنه هایی که همیشه تصور میکنم رو دیدم
حتی تو برنامم بود؛ تولدم برم یه ویلای چوبی اجاره کنم تو کوهستان که اون صحنه ایی که تجسم میکنم: شب تولدم ببینم؛ آخه تولدم نزدیکه: 22 بهمن تولدمه؛ خیلی دوست دارم تجربش کنم
حتی اونقدر این فضای ویلای چوبی رو دوست دارم؛ که یه زمین دارم خودم: میخام یه ویلای چوبی توش بسازم؛ البته تو کوهستان نیست؛ میخام این عشق و علاقم رو سوق بدم به کسب و کارم و حتی تو ذهنمه؛ این ساخت ویلای چوبی رو به عنوان کسب و کار ببینم؛ من خب ویلا میسازم، اما چوبی تا حالا نساختم: دوست دارم برم به سمت ساخت ویلای چوبی برای افرادی که دوست دارن؛ هم برای خودم بسازم و بفروشم؛ هم برای دیگرانی که دوست دارن ویلای چوبی داشته باشن
کلا حس و حال این ویدئو رو دوست داشتم؛ خیلی شباهت داشت به سبک تجسم های من و خوشحالم از این بابت
طرز تفکر خانم شایسته؛ نسبت به نگاهشون رو خیلی دوست دارم و این نگاه رو تو شیوه حل مسائل به عالی ترین شکل ممکن: استاد و خانم شایسته به ما آموزش دادن که به من این نوع نگاه خیلی کمک کرده؛ اصن سبک زندگیم تغییر کرده از وقتی این قانون وضوح از طریق تضاد رو درک کردم و سعی کردم به مسائل به گونه ایی نگاه کنم که به من احساس بهتری بده و این مسائل اومده تا من رشد کنم و بزرگ بشم و جواب مسئله تو دل هر مسئله ایی هست؛ این نوع نگاه خیلی من رشد داده، خیلی بزرگم کرده و اصن شخصیت من تغییر کرده و تو مراحل حساس زندگیم من با این نوع نگاه تونستم خودم رو کنترل کنم و سربلند بیام
خیلی خداروشکر میکنم که اینجام؛ این زیبایی هارو میبینم، پرادایس زیبا و انبوهی از درختان زیبا، دریاچه برفی خوشگل با اون بخار روش که من عاشق این صحنه ام( دیدن اول صبح این صحنه جز رویاهای منه) خوشحالم استاد و خانم شایسته رو فالو دارم و هر روز ازشون یاد میگرم و دارم شخصیتم رو با الگو گرفتن ازشون رشد میدم
خیلی خوشحالم خیلی
خدایا از صمیم قلبم و با تموم وجودم ازت سپاسگذارم
بنام خدایی که عالم محضر اوست
سلام به روی ماهت افلاطون جان
پیشاپیش تولدت و تبریک میگم ایشالا که بهترین سال ِ زندگیت تا این لحظه رو پیش رو داشته باشی
ایشالا که امسال آرزوهات بشن خاطره
تحسینت میکنم برای ایده های نابی که داری
ویلای چوبی خیلی فوق العاده اس
ایشالا روز تولدت درهای رحمت آسمان برات باز بشه و برف بباره
به نکته بینظیری اشاره کردی ، تضاد
تمام خواسته های ما بخاطر تضادهاست
اگه تضاد نباشه اصلا خواسته یی بوجود نمیاد
و این جهان طوری طراحی شده که به خواسته ها ( مرکز توجه ) پاسخ بده
در اتاق تاریک ذهن ، جهان در حال ِ مدیریت ِ
دوستم سپاسگزارتم که نوشتی و حس حال خوبی و بهم هدیه کردی
ای برادر تو همان اندیشه یی
مابقی تو ، استخوان و ریشه یی
اینم کادوی تولدت از طرف من
منم سلام میکنم به روی ماه شما سارا خانم عزیز
مرسی، مرسی و مرسی و تشکر فراوان بابت کامنت فوق العاده ایی که برام نوشتی؛ خیلی خوشحالم کردی با این کامنتت؛ انرژی فوق العادت رو دریافت کردم و خیلی خوشحالم که اینجام و دوستای مهربون و نازنینی چون شما دارم
واقعا الان حال دلم عالیه و از خودم و از روندم و از عملکردم راضی ام؛ اینم نتیجش که با انسان های فوق العاده، نازنین، ارزشمند، قدرت مند و مهربونی چون سارا جان عزیز دوستم
اینک نتیجش که پیامی پر مهر از شما دریافت کردم
از ته اعماق وجودم از خودم و زندگیم راضی ام؛ مرسی بابت تبریک تولد و هدیه تولدم؛ خیلی خوشحالم کردی سارای عزیز
از ته ته ته ته ته وجودم برات دعا میکنم، برات انرژی مثبت میفرستم از خدا خودم میخام به تک تک آرزوهات و خواسته هات برسی، از خدا میخام همین روزا تو زندگیت معجزه رخ بده که از ته اعماق وجودت احساس شور و شعف کنی
شما فوق العاده ایی شما بی نظیری، شما بهترینی
سلام به استاد عزیزم واستاد شایسته مهربونم
و همه ی دوستای بهشتیم
آخ جووووون رزق بی حساب
برف اومده برف اومده بیا بیا دلم چه بی تاب شد
اگر که زودتر نجنبی یهو دیدی تموم شد و آب شد
این برف ریزه میزه چه خوشگل و تمیزه
انگار هزار تا پنبه از آسمون می ریزه
نگاش کنید چه شیطونه
میرقصه ومیشینه روپله ای که لیزه
به به تصاویر برفی از پرادایس سپید پوش
وااااااییی خدایا شکرت هزاران بار شکر
برای برفهایی که چشم هامون باعشق
تماشا کردند و به جانمون نشست
خدایا شکرت برای
آسمون و ابرهای شفافی که دلبری میکنن
برانی حمایتگر و مرمری باهوش عااااااااشقتونم
خدایا شکرت هزاران بار شکر
برای پرهای مرغ وخروس ها
وای قیافه ی لپی بببببیییین
واقعا پرهاش در حکم شال گردنه
مامان طلاااااا نوش جونت برف سفید بهشتی وخوشمزه
استاد شایسته جان شما بی نظیری
شما فوق العاده ای و بهترین الگو در زمینه ی حل مسئله و استفاده از فرصت ها ..
فایلی که به نوعی راهکار حل مسئله بود
حتی کلام شما خودش تمرکز بر زیباییه
تمرکز بر اصل قانونه و پراز سپاسگزاریه
استاد عزیزم بی نظیرین که ایده های
کاربردی و خفن در هز زمینه ای عملی میکنین و ریشه ای مسئله هارو حل میکنین …
بهترین رزق هم شنیدن پروژه جدید بود که منتظرشیم با عشق و جااااانمون ..
خدایا بی نهایت شکرررررت
نوش جونمون دیدن این همه زیبایی و قشنگی و فراوانی و برکت خداوند..
استاد شایسته مهربونم شما انقدر به جریان هدایت وصلی که هرآنچه ذهن ما
دنبالش بود که ببینه شما با دوربین تون
نشون میدادین ..
چقدر اون قندیل های یخ که با نور خورشید
قطره ای آب میشدن حس خوبی داشت …
یعنی اون تیکه از بارش برف رو که درشب بود من با چشای قلبی قلبی دیدم و حس کردم
من تجربه ی بارش برف زیاد تو اردبیل دارررم
رفتم به خاطرات قشنگم از برف بازی هامون
وااااااییی پاروی دوست داشتنی تون
رفتم به زمان کودکیم که خونه ی ما ویلایی بود
برف سنگین که می اومد همه میرفتن پشت بوم
خونه هاشونو پارو میکردن تو کوچه !!!
ما هم که دنبال برف بازی و آدم برفی ساختن ..
استاد شایسته جاااااانم
خدایا شکرت بی نهایت برای اینهمه زیبایی
چقدر زیبایی درختها به چشم می اومد
طبیعت بکری که خداوند خلق کرد و
ما در مدار تماشا کردنش قرارگرفتیم ..
بی نهایت سپاسگزارم استاد شایسته جاااانم که از حس وحال تون گفتین و
دلبری کردن پرادایس سپید پوش وبرفی
نوش جونتون خلوت با خداوند در این بهشت بی نهایت زیبا و رویایی
بی نهایت سپاسگزارم که اینهمه قشنگی رو
باعشق برای ما ثبت وضبط کردین ..
خیلی دوستتون دارم وعاشقتونم
خدا خفظ تون کنه ان شاالله
سلام و درود خداوند بر فاطمه عزیزم
میگم هنوز دوره جدید نیومده، طبع شاعری تون گل کرده اگه دوره جدید بیاد چی میشه؟!
( ایموجی خیره شدن به افق، اگه نیست خودت تصورش کن خخخ)
ولی جدا از شوخی اینم از برکات برفه؛ اینم از برکات خداونده
که قلبت رو باز میکنه و احساست رو لطیف
تا اینجوری از قلبت به زبانت جاری بشه
و همه ما رو به فیض برسونی
( راستش یاد اولین جلسه دوره احساس لیاقت افتاده با چشمان قلبی)
اینم فایل و نوید خانم شایسته تائیدی بود بر الهامم برای نزدیک بودن پرزنت دوره جدید
فاطمه جان عزیز همیشه تحسینتون میکنم برای بودن در این مدارهای عالی
به عینه تغییر فرکانس و بالا رفتن مدارتون رو میبینم و همواره تحسینتون میکنم.
به آقا رسول و محمد حسن و هلیسای نازنینم سلام برسون
و روی ماه همشون رو جای من ببوس.
راستی عکس پروفایل رسول جان هم خیلی زیباست لذت میبرم از دیدنش.در پناه خداوند باشید. یا حق
سلام اسدالله جان عزیزم
سپاسگزارم بی نهایت از لطف ومهرتون رفیق بهشتیم
شما بی نظیرین وفوق العاده توانمند
یکی از خصلت های شما ادب شماست که دوسش دارم چون ادب ، مانع قضاوت میشه ..
همین خصلت نعمتی بسیار بزرگه
نعمتی گرانبهاست .
نعمتی که خودتون میدونین
چقدر ارزشمنده و عظیم ..
به قدری خوش قلب هستین که
انگار زندگی دلش به شما گرمه ..
انقدر صداقت دارین که باعث جذابیت تون شده ..
خدارو شکر هزاران بار شکر برای وجود ارزشمندتون در این جهان زیبا و سایت بهشتی مون
میگم اصلا خبر دارین چقدر خوبین
چقدر عالی وبا تعهد دارین پیش
میرید !!!
خبردارین چقدر از پیش شرط های ذهنی تون
رها شدین …
خبردارین تو هر فایلی منتظر کامنتهاتون هستیم !!
خبردارین تو گفتگوهامون بارها
تحسین تون میکنیم اونم از نوع
فرکانسی و با چشمای قلبی ..
کامنتهاتون تو دوره مقدس 12قدم
عالیه و بی نظیره و دلم میخواد
ادامه دار باشههههه ..
به زینب جان عززززیزم و شینای
بی نظیرم سلام مارو برسونید
و روی ماهشونو ببوسید
خدا حفظ تون کنه ان شاالله
الهی که همیشه سرشار از نگاه خداوند باشین و زندگی خوشگلتون در بهترین مدارها قراربگیره
به نام یگانه فرمانروای هستی
یه سلام گرم و ویژه خدمت خانم شایسته عزیز
و یه سلام گرم از یه روز بارانی و سرد به استاد گرانقدر و همه عزیزانم
شروع هفته و منور شدن چشم و نگاهمان به یک تصویر زیبا و باور نکردنی از پارادایس!
کاور فایل رو که دیدم گفتم نکنه استاد یه سفر کوتاه رفته باشه؟ چون باورم نمیشد پارادایس باشه!
هیچوقت پارادایس رو اینجور ندیده بودم!!! وقتی که دقت کردم دیدم انگار واقعآ پارادایسه!
صبح تو ستاره قطبی نوشته بودم که دوست دارم زیبائی های بیشتری رو ببینم
کی فکرشو میکرد اینهمه زیبایی تو همین ساعات اولیه صبح نصیبم بشه؟!
صبح زود که رفته بودم نانوایی برای خانواده و مادرم نون بگیرم، چشمم به کوههای برفی اینجا افتاد
و کلی حالم بهتر شد و خداوند رو بابت این نعمتش شکرگزاری کردم.
به محل کارم که رسیدم شرایط و محیط برای دیدن فایل فراهم بود و فایل رو از گوشیم با ایرپاد نگاه کردم.
اول از همه تحسین میکنم خانم شایسته رو این ایمان و شجاعت واقعآ مثال زدنیه!
واقعآ از ته دل به وجودتون افتخار کردم و براتون یه کف مرتب زدم.
شنیدن هر کدوم از این شرایط ممکنست موجب تالم و استرس هر کدام از ما باشد چه برسد به تجربه کردنش.
این نترسیدن؛ از ایمان میاد. از توکل میاد و این تجربه عینیت واقعی «ایمان» بود.
آنهم در یک کشور غریب، بدور از استاد و هر آشنای دیگری و در میان یک ملک 20 هکتاری دور از شهر.
اتفاقآ دیروز یه خبر خوندم در مورد زندگی بدوی یک زوج در آلاسکا.
و امروز زندگی یک بانو تنها در طبیعت وحشی پارادایس رو نگاه کردم.
خانم شایسته از معنویت و توحید و فرکانس نزدیک به منبع در این فایل می گفتند
و من هی در ذهنم مرور میشد خاطرات برف های سالهای گذشته.
راستی راز این حجم از احساس خوب و شادی هنگام بارش برف در چیست؟
تا حالا فکر کردین چرا همه موقع بارش برف شادن؟ مهربانن؟ با خودشان در صلح اند؟
شکرگزارترند؟ بخشنده ترند؟ آسانگیرترند؟ کمک کننده ترند؟ …
انگار این برفی که روی زمین میشینه؛ میشینه روی غمها و نگرانی ها و استرس ها و زشتی ها و پلیدی ها
انگار هر چه نازیبائی با بارش برف پوشیده میشه!
تصور میکنم رنگ خداوند؛ رنگ سفیدی است
این حجم اعراض از ناخواسته ها و توجه به نکات مثبت و زیبائی ها واقعآ در این فایل مثال زدنی است
این رضایت؛ این حال خوب؛ این در صلح بودن با خود و جهان همه و همه حاصل این نوع نگاه به زندگیست
موزیک که پخش میشه اصلا از بعد زمان و مکان خارج میشم
نت نت موسیقی با روح و جانم بازی میکنه
انگار روحم داره به پرواز در میاد اینقدر این موسیقی با این صحنه های زیبا هماهنگه
برام آشناست این موزیک ولی نمیدونم کدوم آهنگه؟
وقتی میگه ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی… تمام بدنم مور مور میشه
بقول پاکیزه خدای ما خیلی خداست! یا حق
بسم الله النور الغفور
سلام به شما دوست عزیز و مومن و موحد و ثروتمند و خداجویم
امروز صبح که اومدم پشت میز مطالعه ام نشستم اولین کاری که به ذهنم رسید انجام بدم خوندن کامنت شماست. و کلی احساس خوب دریافت کردم مخصوصا اون عکس پروفایل تون با شینا جان که کلی محبت و مهربانی و حال خوب در اون نهفته است. و دوم تعداد روزهای عضویت تان که 1111 داره میشه، الان 1110 و بعدی 1111.
راهنمایی که بودم کتابی از دکتر علی شریعتی خوندم به نام یک جلویش تا بینهایت صفر، که خدا را یک فرض کرده و ما انسان ها صفر، که این صفر در کنار یک، معنی و قدرت میگرد.
نوشتید که تصور میکنم رنگ خداوند؛ رنگ سفیدی است منم همین حس رو دارم دیدی وقتی یه نفر لباس سفید می پوشه چقدر جذاب تر و نورانی تر دیده میشه، و اینکه کوچک ترین لک رو نشون میده که تمیز باشه ولی سیاه چرک و آلودگی رو نشون نمیده.
خداوند مثل نور سفید که وقتی به چیزی شفاف روشن مثل شیشه منشور مانند یا قطرات آب بخوره، زیبایی های نهفته در اون هویدا میشه، در واقع این رنگ سفید تمام زیبایی هایی رنگ ها در اون نهفته است.
و خود انسان هم که نوری است از خداوند با برخورد به موانع، زیبایی های درونش آشکارتر می شود، مثل خانم شایسته عزیزم که الان با این چالش ها داره زیبایی های بیشتری از خودش رو به ما نشون میده و ما متحیر از این زیبایی انگشت به دهان نگاه می کنیم که یک زن چقدر میتونه جرأت و جسارت داشته باشه که این همه مسئله رو تنهایی هندل کنه و تازه کلی هم ذوق کنه و گوشه کوچکی از شجاعت رو به ما نشون بده. من به شخصه عاشقشم، و دوست دارم و سعیم رو میکنم پا جای پاش بذارم.
اسداله عزیز در پناه حق پاینده و پایدار و سعادتمند در دنیا و آخرت باشی.
شینا جان رو برام ببوس این دختر زیبا و قشنگ و ورزشکار
سلام و درود خداوند بر رضوان عزیزم
امیدوارم حال دلتون عالی باشه و در سایه الطاف الهی هر روزتون بهتر از دیروز باشید.
ممنونم از لطف و محبت همیشگی تون و اینکه روزهای عضویتم رو بهم یادآوری کردی و
اینو نشونه و بهانه ای دیدم که در 1111 روز عضویتم در این سایت الهی
با پاسخ به کامنتت از خودم ردپایی بگذارم.
امیدوارم هر روز زندگی برایمان تجربه ای نو باشد از تجربه زیبایی و شادی و لطافت و
مهربانی و عشق و نعمت و ثروت و رشد و آگاهی و دوستی و معنویت. و تا آخر عمر
ثابت قدم باشیم در مسیر درست. در مسیر رشد و پیشرفت و ترقی و بهبود دائمی.
براتون بهترینها رو میخواهم و آرزو میکنم همیشه سلامت و ثروتمند و سعادتمند
و قبراق باشید.یا حق
سلام سلام سلام دوست عزیزم
کجایی آقا ؟
جاتون سبز بود اینجا دوست من .
امیدوارم حال دلتون عالی عالی باشه .
شینای عزیزم چطوره ؟
دقیقا زدید به هدف رفیق جان :
رنگ خدا رنگ سفیدی است
من هنوز موفق نشدم فایل رو ببینم و دارم کامنت دوستامو میخونم و لذت میبرم و اونقدر لذت میبرم و غرق شدم که چند دقیقه مامان دارن صدام میکنن پاشو بیا بیرون غذا بخور برق هم آمده و من متوجه نشدم.
برف بازم برف میباره
خاطره هامو یادم میره
من بچه زمستون هستم . ته تغاری خدام و عاشق برف هستم . بهتره بگم عاشقش شدم . چون من جدیدم اینطوریه وگرنه من قبلی که این نبود.
خدایااااااا مگه میشه مگه داریم یه نفر اینقدررررررر تغییر بکنه .
اسدالله جان حالا اول من عاشق فصل تابستان و گرما و نور و خود خورشید خانم زیبا هستم .
ببین دیگه چه رقابتی از علاقه من به فصل‌های سال تو وجودم به پاست .
به خدا که ماه اسفند که همینطوری بوش داره میاد و منو دیوانه میکنه و شب چهارشنبه سوری و آتیش و گرماش کل تابستان و گرما و عشق این فصل رو تو خودش جا داده برای من .
هیچ ربطی هم نداره که متولد ماه اسفند هستم .هههههه
دیروز دوستام بهم گفتن خب پس قراره بهمون کیک بدی ولی خبر ندارن که امسال چه سورپرایزی معرکه ای برای خود نازنینم در نظر دارم .
من عادت دارم تولدم خودم برای خودم همیشه کادو می گیرم . امسال نوبت یه مورد خاصه .
انشالله تا اون روز زنده باشم .
نمیدونم چی نوشتم. همینجوری داره میاد . دلتنگ دوست عزیزم بودم .
خیلی خیلی خوش برگشتید .
به خدای قدرتمند مهربانم می سپارمتون.
به امید دیدار کنار آتیش چهارشنبه سوری یا هر جایی که پر از نور و گرماست .
(میدونم حالم خوش نیست . حلال کنید .ههههه )
خوش ترین رنگ ها ایمان به خدای یگانه است
داداش گلم
بنام خدای مهربان
سلام فراوان به اسداله عزیز
امیدوارم حال دلت عالی عالی باشد
راستی راز این حجم از احساس خوب و شادی هنگام بارش برف در چیست؟
تا حالا فکر کردین چرا همه موقع بارش برف شادن؟ مهربانن؟ با خودشان در صلح اند؟
شکرگزارترند؟ بخشنده ترند؟ آسانگیرترند؟ کمک کننده ترند؟ …
انگار این برفی که روی زمین میشینه؛ میشینه روی غمها و نگرانی ها و استرس ها و زشتی ها و پلیدی ها
انگار هر چه نازیبائی با بارش برف پوشیده میشه!
دقیقا تک تک این حس‌های ناب را میشه هنگام بارش برف وباران حس کرد وچقدر زیبا شما بیان کردید
امیدوارم در هر لحظه زندگی درحال تجربه این احساسات ناب وپاک باشید وهمیشه حال دلتون عالی عالی باشد
یاحق
سلامی به زیبایی برف های سفید پرادایس
سلااام خدمت استاد عزیزم، خانم شایسته گرامی و همه دوستانم
نمیدونید چقددر دلم برای فایل جدید زندگی در بهشت تنگ شده بود؛
در همین راستا من چند وقتیه تصمیم گرفتم که بیام و از اول سریال زندگی در بهشت رو ببینم و نکات مثبتشو بنویسم؛ به جرئت میگم این سریال بهم نحوه اجرای عملی قوانین و آموزه هایی که استاد توی دوره ها میدنو یاد میده، من اسم دیگه سریال زندگی در بهشتو یادگیری قوانین الهی به صورت پروژه محور گذاشتم!
و اما این فایل؛
پرادایس با تمِ کریسمس️
توی 261 قسمت قبل، پرادایس تم های خاص و متفاوتیو به خودش گرفته، تابستونی، بهاری، زمستونی، پاییزی و…
اما برف؟! حس می کنم کلکسیون تم های پرادایس با این فایل کامل شد! خداوند چقددر زیبا قدرتشو نشون میده، در عرض چند ساعت کل زمین پوشیده میشه از ذرات برف، ذرات میکروسکوپی که حتی نمیتونیم ببینیمشون اما وقتی در کنار هم جمع میشن، مثل یک لایه خامه، روی زمینو یک دست می کنن.
چقدر آزادیتونو تحسین می کنم؛ استاد توی یک شهر دیگه و شما توی پرادایس؛ استاد برای تمرکز روی پروژه جدیدشون رفتن و شما هم برای بزرگتر کردن ظرف شخصیتی خودتون، به این محیط جنگلی و وحشی و البته زیبا رفتید…چجوری زیباییِ این آزادیو توصیف کنم…
خانم شایسته عزیز، چقدر تحسینتون می کنم… برای شما اولویت تجربه ابعاد مختلف شخصیتیتون و بزرگتر کردن ظرف وجودیتون خیلی بیشتر از این بود که بخواید برید پیش استاد و دیگه مشکل آب نداشته باشید.
داشتم فکر میکردم اینه فرق شما، توی کتابا خوندیم که ثروتمندا و افراد موفق، دلیل موفقیتشون اون بیزنسیه که ساختن، برای همین اینقدر راه های فرعی رو معرفی می کنن مثل روش های بازاریابی و…
اما فایل های شما بخصوص زندگی در بهشت، بهم یاد داده که تنها کاری که باید انجام بدم، بزرگتر کردن ظرف وجودیمه، بقیه چیزا خودشون خودکار انجام میشن، چون فراوانی هست، ظرف ما باید بزرگتر بشه تا نعمت هارو دریافت کنه.
یا شیوه ای که استاد برای حل مسئله ترکیدن لوله ها دادن، بنظرتون چرا لَری که متخصص این کاره، کل عمرش توی کارای فنی بوده و حتی سیستم لوله کشی پرادایسو تعویض کرده، چرا خودش به این ایده که استاد دادن نرسید؟ مگه دانششو نداشت؟ بحث اینه که دانش به تنهایی کافی نیست! چجوری؟
استاد که اصلا تجربه و دانش لَری رو در ین زمینه نداشتن ولی ولی ولی شخصیت حل کننده مسئله رو در خودشون تقویت کردن؛ وقتی باورتون در مواجهه با مسائل این باشه که هر مسئله ای راه حل داره یا راه حل هر مسئله در خودش نهفته هست اونوقته که به دانشت بسنده نمی کنی، نمیگی همینه که هست، از خداوند درخواست هدایت می کنی و نتیجش اینه که افراد متخصص، حتی این ایده به ذهنشون نرسید و شما که نه دانش اونارو و نه تجربشونو دارید، در نهایت نتیجه بهتری رو کسب می کنید.
این نمود عینی حل مسائل از ریشه هست.
چقدر قوانین خداوند آدمو به تحسین وا میداره؛ میدونید اگه آب هنگام یخ زدن، افزایش حجم نده چی میشه؟ وقتی آب یخ میزد، میرفت زیر آب و همینجوری لایه لایه کف دریا جمع میشدن و چون آفتاب بهشون نمیخورد، ذوب نمیشدن و کم کم جهان زیر آب فرو میرفت!
حتی موجودات دریایی هم یخ میزدن و همشون می مردن
همین قانون کوچیک، چقددددر مهمه!
از نمود های فراوانی اینه که براونی و مرمری چند ساله که به طور خودکار از علف های پرادایس تغذیه می کنن، توی حالت عادی اگه یک ماه هم برید مسافرت، اینا غذا و آب دارن همین باعث شد تا بنده خدا براونی وقتی دید براش غذا آوردید، اشک شوق توی چشماش حلقه زد
توی ایران هم قطعی برق چند وقتیه که اتفاق میوفته و با این که شاید هفته ای دو ساعت برق قطع بشه، ولی همون دو ساعت اینقدر به خودم یادآوری می کنم نعمت برق رو، اصلا به فکر میوفتم که مردم قدیم چجوری زندگی میکردن!
و اما تصاویر پرادایس…آخ آخ اون صحنه ای که نور طلایی به نوک درختا افتاده بود، یکم پایینترش رنگ درخت سبز میشد و کمی پایینتر هم رنگ سفید… آدم یاد نقاشیای باب راس میوفته!
تابش نور خورشید روی برفای درختا و قندیلا، اونارو مثل الماس درخشان می کنن…
خداوند توی این فایل جلوه ای تازه از زیبایی هاشو برای ما نمایان کرد.
ممنونم ازتون که به ندای قلبیتون گوش دادین و این فایلو گرفتید.
خداروشکر
سلااااااااام آقا محمدرضا عزیزم
بی نهایت سپاسگزارم از کامنتی
که از سر ذوق و مهارت برامون نوشتین و لذت بردم ..
زمستون باشه و برف پرادایس هم باشه و کامنت فوق العاده شما هم باشه با کلی چشمای قلبی قلبی…
کناردستم چای تازه دم هل دار هم باشه
ووووواااااووووو
خدایاشکرت بی نهایت شکرت
واقعا تحسینتون میکنم عالیه عالیههه
اون قسمت از کامنتتون که از تحسین کردن قوانین نوشتین ، خدارو محکم‌تر بغل کردم و بوسیدمش..
یاد شعر حضرت مولانا افتادم :
اگر چرخ وجود من از این گردش فروماند
بگرداند مرا آن کس که گردون را بگرداند
خداروشکر هزاران بار شکر برای وجود ارزشمندتون در این جهان زیبا و سایت بهشتی مون
الهی که همیشه سرشار از نگاه خداوند باشین و زندگی خوشگلتون در بهترین مدارها قراربگیره
رفیق بهشتی مون.
سلاااام به فاطمه و رسول عزیز
نمیدونید از کامنتتون چقدر ذوق زده شدم به قول شما چشمام قلبی قلبی شد:)
ممنونم ازتون که اینقددددر زیبا احساساتتون رو در قالب کلماتی زیبا بیان کردید.
داشتم فکر میکردم چه نعمتیه این سایت، هر کدوممون از یک جای جهان، اینقدر زیبا باهم ارتباط برقرار می کنیم توی این سایت، سایتی که تبلیغی هم نداشته برای جمع کردن ما دور هم، فرکانسمونه که مارو به هم وصل می کنه…
چه دنیای زیبایی داریم… وقتی خدا اینجوری آدمارو برای استاد جمع کرده، آدمایی که عاشقانه و خالصانه آموزه های ایشونو دنبال می کنن، چرا برای من نتونه تبلیغ کسب و کارمو کنه؟
وقتی می بینم کامنتارو، تمرکز بر نکات مثبت بچه هارو، به خودم میگم ببین… فکر کن که چرا این آدما اینقدر کلمه نوشتن؟ چی باعث میشه تا اینقدر عاشقانه بیان و اندازه یک کتاب کامنت بذارن؟
در مقابلشم برو آدماییو ببین که کلللی از کاربر درخواست کامنت می کنن، هر ثانیه میگن سابسکرایب، کامنت و لایک فراموش نشه؛ بعد برو کامنتاشو ببین؛
قدرت تبلیغات خداوندو درک کن، مقایسش کن با قدرت انسان ها در تبلیغات، هرچقدرم تلاش کنن برای تبلیغ و جذب مخاطب، در مقابل تبلیغاتی که خداوند برات انجام میده، هیچه!
عاشقتونم بابت کامنت زیباتون که بازم منو به درک قوانین خداوند وا داشت.
خداروشکر
بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِیمِ
فَمَنْ یُرِدِ اللَّهُ أَنْ یَهْدِیَهُ یَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ ۖ وَمَنْ یُرِدْ أَنْ یُضِلَّهُ یَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَیِّقًا حَرَجًا کَأَنَّمَا یَصَّعَّدُ فِی السَّمَاءِ ۚ کَذَٰلِکَ یَجْعَلُ اللَّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ ﴿١٢5انعام﴾
پس کسی را که خدا بخواهد هدایت کند، سینه اش را برای اسلام می گشاید؛ و کسی را که [به خاطر لجاجت و عنادش] بخواهد گمراه نماید، سینه اش را چنان تنگ می کند که گویی به زحمت در آسمان بالا می رود؛ خدا این گونه پلیدی را بر کسانی که ایمان نمی آورند، قرار می دهد.
وَهَٰذَا صِرَاطُ رَبِّکَ مُسْتَقِیمًا ۗ قَدْ فَصَّلْنَا الْآیَاتِ لِقَوْمٍ یَذَّکَّرُونَ ﴿١٢6انعام﴾
و این راه راست پروردگار توست؛ ما آیات را برای گروهی که متذکّر می شوند، بیان کردیم.
لَهُمْ دَارُ السَّلَامِ عِنْدَ رَبِّهِمْ ۖ وَهُوَ وَلِیُّهُمْ بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ ﴿١٢٧انعام﴾
برای آنان نزد پروردگارشان خانه سلامت و امن است؛ و به پاداش کارهای پسندیده ای که همواره انجام می دادند یار و سرپرست آنان است.
=======================================================================================
خدای عزیز و شیرین ودلبرم،نور آسمون ها وزمین،خنکای مطبوع زمستانی،چشم هایی که میبینه،گوش هایی که میشنوه،دستانی که مینویسه،ضربانِ قلبی که بی هیچ وقفه و بانظم و ترتیب در حال تپیدنه،به من،به عقلم،به درکم،به قلبم از نور خودت ببار و اجازه ی اقامه ی صلات و سپاسگزاری و وصل شدن صادر کن که من به تو،به نور تو،به عشق تو و به هر خیری که از جانب تو به من برسه،فقیر و محتاج و نیازمندم،خدایا کمکم کن جهانم رو خالی کنم و برای کسب رضایت تو و رشدخودم و روشن تر شدن قلبی که فقط جایگاه شماست،بنویسم.خدایا هیچ چیز نباشه و تو باشی و تو باشی و تو باشی،خدایا هیچ کس نباشه و تو باشی و تو باشی و تو باشی…خدایا ازت سپاسگزارم که روزم رو با نور تو و هماهنگ شدن با فرکانس تو شروع میکنم و بعد تو با قدرتی که سپاه آسمون و زمین در دستته،تموم زندگیم رو با نورِ خودت هماهنگ میکنی،خدایا دوستت دارم و عاشقتم و این عشق بزرگترین سرمایه ی زندگیمه.بوس به کله ت خدا و بریم برای اقامه ی یک صلات پر از نووووور…
=======================================================================================
سلام به استاد عباس منش عزیزم
سلااام به استاااااد شایسته جاااااانمممم
سلام به رفیق های نازنینِ توحیدی مقیم در غار حرا ….
آقااا روزی که نکوست…از سر صبحش پیداست….استاد شایسته افتخار دادی،بالاخره فکرِ دلتنگی ما هم کردی و رخ نمودی…چقدر من خوشحال شدم دیدمتون،چقدر از دیدن چشم های قشنگتون لذت بردم،چقدر من دوستون دارم،چقدر شما قشنگید،چقدر شما توحیدی هستید،چقدر زیباییتون با اون همه شال و کلاه بیشتر شد،چقدر دستبند توی دستتون زیبا بود،چقدر صداتون دلنشینه،چقدر تصاویر و مناظری که نشونمون دادید،شگفت انگیز بود،چقدر ازتون درس یاد میگیرم،چقدر برام الگوی عالی ای هستید،چقدر فرکانس خداوند از هر ثانیه ی هر دقیقه ی این فیلم جاری بود ….خدایا صدهزار مرتبه شکرت،برای این همه زیبایی،این همه نور،این همه جلوه گری،این رخ زیبای پردایس که برای اولین بار تونستیم ببینیم….
استاد شایسته یک چیزی بگم؟!میگم ما که در به در دنبال شنیدن یک فایل جدید از استادیم واز آرزوهای بزرگمون اینکه یک روز استاد رو از نزدیک ببینیم….شما دقیقا توی کدوم مدار هستی که حتی تماسِ استاد رو پشت خط نگه میداری ؟!؟!؟!:)))))) نوش جانتون این همه توحید،این همه عزت نفس،این همه لیاقت،این همه استمرار در مسیر درست،این همه رشد و پیشرفت و سعادتمندی….
شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ وَالْمَلَائِکَهُ وَأُولُوا الْعِلْمِ قَائِمًا بِالْقِسْطِ ۚ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ(18 آل عمران)
خداوند، گواهی می‌دهد که معبودی جز او نیست؛ و فرشتگان و صاحبان دانش،گواهی می‌دهند؛ در حالی که،قیام به عدالت دارد؛ معبودی جز او نیست، که هم توانا و هم حکیم است.
خدارو صدهزارمرتبه شکر برای این جهانی که برپایه ی عدالت صد در صد بنا شده و مو لای درزِ قوانینش نمیره…به قول استادجانم:
هرکسی،هرجایی هست،جای درستشه!
جهان اشتباه نمیکنه،هرکسی توی هر موقعیتی هست،جای درستشه!
هیچ ظلمی در حق هیچ کس نمیشود،خداوند به همه ی ما به یک اندازه نزدیک است.
ما به اندازه ی پشیزی قدرت تغییر زندگی بقیه رو نداریم،ولی میتونیم زندگی خودمون رو به طور کامل تغییر بدیم.
آخیش….چه حس خوبیه…حس وصل شدن…حس رهایی…حس درک قوانین ثابت خداوند…حس اینکه پات رو،روی زمین سفت گذاشتی…حس درک قدرت gps…آقا کجا میخوای بری!؟به کدوم مدار میخوای برسی!؟ مقصد رو مشخص کن…بزن به دل جاده ی زندگی….شما قطعا به آن مقصد خواهی رسید….اونم از بهترین و سر راست ترین و نزدیکترین مسیر….
بازم یک آخیش دیگه…ازین آخیش های توحیدی…ازین خیال راحتی….بیخیال جهانِ بیرون شدن و سفر به جهانِ درون…
ره آسمان درون است، پَر عشق را بجنبان،پَر عشق چون قَوی شد، غم نردبان نماند
تو مبین جهان ز بیرون، که جهان درونِ دیده‌ست،چو دو دیده را ببستی، ز جهان، جهان نماند…
وقتی دیدن این فایل زیبا تموم شد،احساسم من رو کشوند به سمت قسمت قبلی سریال…
14 خرداد 1402….یک سال و هفت ماه پیش…
لینک کامنتی که اونجا گذاشتم رو برای خودم اینجا هم ثبت میکنم که مسیری که توی این مدت اومدم رو راحت پیدا کنم.
abasmanesh.com
استاد عباس منش عزیزم،وقتی دوره ی احساس لیاقت لانچ شد،من خیلی درک نکردم که چرا اولین جلسه ی این دوره از عدم مقایسه ی خودمون با دیگران و مقایسه ی شرایطمون با قبل خودمون شروع شد،یعنی درک اهمیتش برام خیلی واضح نبود،ولی هرچقدر بیشتر گذشت،بیشتر فهمیدم چرا شما به طرز ماهرانه موضوع احساس لیاقت رو ازین مبحث شروع کردید…الان دیگه کاملا متوجهم که وقتیکه نتایج خودم رو با بقیه مقایسه میکنم،کاملا از مدار سپاسگزاری خارج میشم و تمرکزم میره روی کمبود ها…و درنتیجه نتنها احساسم بد میشه که از مدار دریافت نعمت های بیشتر خارج میشم…ولی وقتی به گذشته ی خودم،به مسیری که طی کردم تغییراتی که توی زندگیم ایجاد کردم نگاه میکنم،میبینم من واقعا هیچ ربطی به سعیده ی قبلی ندارم و احساسم بی نهایت خوب میشه و همین احساس خوب،ظرف نعمت وجودیم رو گسترش میده و من رو سوار دوش خدا میکنه و هجرتم میده به سمت مدارهای بالاتر ….
استاد جان با اجازه تون من میخوام یک چکاب فرکانسی مختصر برای خودم از قسمت قبلی سریال تا این قسمت جدید در یک سال و هفت ماه گذشته ثبت کنم و به این ذهن منطقی نشون بدم که چقدر اوضاع تغییر کرده و با همین فرمون میتونه تغییرات منحصر به فرد دیگه رخ بده…
14 خرداد 1402
من در فریدونکنار زندگی میکردم،پرستار بخشicu بودم،کارهای خونه و همچنین نگهداری از دوتا دختر 6 ساله با من بود،هروقت میخواستم برم کشیک،باید یک فکری به حال دخترها میکردم که کجا بذارمشون،انتقالی من به شهر گرگان کلا رد شده بود و من بچه هارو بعد از یک سال برگردوندم پیش خودم و برای کلاس اول ثبت نامشون کردم در حالیکه هیچ ایده ای نداشتم باید چطور هم شیفت برم و هم مدرسه ی بچه هارو مدیریت کنم،نمیدونستم چرا انتقالی که با جریان هدایت پیش رفته،باهاش مخالفت شده،خودم رو در مسیر درست نگه داشتم،ایمان و توکلم رو حفظ کرده بودم و مطمئن بودم دست هدایتگر الله با منه و بالاخره یک راهی برای من باز میشه که به سمت مدارهای بالاتر مهاجرت کنم.
روند تغییرات یک سال و هفت ماه بعد:
دقیقا چند روز بعد از قسمت 261 سریال،استاد فایل های آموزش پیدا کردن الگوهای تکرار شونده و از بین بردنشون رو به صورت رایگان در اختیار ما گذاشت،درهای الهامات برای من باز شد،ترمز های ذهنی به صورت واضح مشخص شد،پلن B برنامه ریزی شد،رها کردن مقاومت ذهن از تلاش برای شالیزار کردن کویر انجام شد…
صبح 21 تیرماه 1402:مستقیم از دفتر ریاست دانشگاه علوم پزشکی مازندارن باهام تماس گرفتند و گفتند نتنها با انتقالی شما موافقت شده،که نیاز به هیچ جایگزینی نیست،حتی نیازی نیست حضوری بیای،از دفتر نقل و انتقالات پیگیر کارهای اداری شو…
مرداد ماه و شهریور ماه 1402:شیفت های استیبلICU، هم مداری با سریال سفر به دور آمریکا،کامنت نوشتن و خوندن و پاسخ دادن،طی شدن مراحل اداری انتقالی به صورت خود به خود ….
مهر و آبان 1402:هم مداری با لانچ دوره ی احساس لیاقت،تلاش های آگاهانه برای درمان کردن پاشنه ی آشیل حمایتگری،تغییر جهان بیرون به سمت خروج من از شغل نادلخواه،تغییر محل کار من از 8 سال کار درICU بزرگسالان به اورژانس کودکان…
آذر،دی،بهمن 1402:شروع تغییرات بزرگ زندگی،مهاجرت از یک استان به یک استان دیگه،از زندگی مشترک ناهماهنگ به تنهایی توحیدی،مهاجرت کاری از ICU بزرگسال به اورژانس کودکان،مهاجرت از خونه ی شخصی به یک اتاق در خونه ی مادربزرگ…تلاش برای اجرای توحید در عمل،حفظ ایمان و توکل و ادامه دادن مسیر هدایت با کمک خداوند و فرشته هایی که من نمیدیدم ولی همواره مراقب من بودند….
اسفند 1402:دریافت هدایت از خداوندو اعلام انصراف از کار و بازهم اجرای توحید در عمل…تمرکز صد در صدی روی روانشناسی ثروت و پیگیری هدایت ها برای روشن شدن قدم های بعدی…
فروردین 1403:حضور انسان های توحیدی و ارزشمند با هدایت خداوند در زندگیم،پیگیری مسیرآموزش و تمرین ها و لیزر فوکس روی سایت،دریافت هدایت واضح از خداوند: برو به جزیره ی کیش…آپلود شدن فایل توحید عملی 11،رفتن تو دل ایده ی الهامی …29 فروردین دیدن قدرت کن فیکون خداوند و یکی از بزرگترین ترنینگ پوینت های زندگیم…رسیدن هدایت واضح و روشن از خوابِ مادربزرگ رفیق توحیدی…
اردیبهشت؛خرداد،تیر،مرداد1403:شروع یک مهاجرت توحیدی بزرگتر،کار کردن با توحیدی ترین تاجر دنیا که انگار روح استاد عباسمنش رو به همراه خودش داشت،تغییر محل کار از محیط بیمارستان به پاساژ های لاکچری کیش،کارکردن با انسان های ثروتمند،زندگی در شهری که تماما شبیه به تصاویر سریال سفر به دور آمریکا بود،زندگی عاشقانه ی توحیدی با خدا درخونه ی توحیدی،رشد کردن مدارهای عزت نفس به صورت تصاعدی،حل کردن مسائل ریز و درشت و بزرگتر شدن ظرف وجودی،طی کردن مدارهای توحیدی و ارتباط خالص تر و با کیفیت با خدا….و دریافت جریان هدایت که ماموریتت اینجا تمومه،برگرد شمال ….
شهریور،مهر،آبان،آذر،دی 1403:حفظ روحیه ی تسلیم پذیری،تلاش برای کنترل ذهن و نجواهای شیطان،کنار رفتن از دره ی ناامیدی و احساس شکست خوردگی،خانه تکانی مجدد ذهن از ردپاهای شیطانی،شروع نوشتن کتاب الهامی،پیگیری مسیر هدایت ها،انصراف از کار پرستاری به صورت رسمی و دفترخونه ای بدون درخواست هیچ حق و حقوقی،دریافت پاداش شجاعت از خداوند و حضور یک کارت بانکی جادویی در زندگیم که توسط خداوند همواره درحال شارژ است…پیگیری مسیرآموزش ها…پیگیری حل کردن مسائل به صورت ریشه ای…پیگیری جریان هدایت و برداشتن قدم هایی که گفته میشه…حفظ فرکانس سپاسگزاری و اعراض از کمبود ها و تلاش برای رعایت اصل بهبود گرایی در تمام جنبه های زندگی….
شیشم بهمن ماه 1403:
مادرم لباس های مدرسه ی نیلا نیکا رو شست و اتوکشیده حاضر کرد،صبح بیدارشون کرد و بهشون صبحونه دادو تغذیه شون رو آماده کرد وبعد به من SMS داد نمیخواد بیای پایین بابا بچه هارو میرسونه:) منم که با دیدن بنر جدید سایت بینهایت ذوق زده بودم گفتم نه مامان جان من بیدارم و خودم میبرمشون….بعد با عشق دختر هارو رسوندم مدرسه…با کارت جادویی یک قهوه ی عالی خوردم …اومدم خونه با لذت این قسمت از سریال رو نگاه کردم…توی دفترم تمرین کد نویسیم رو انجام دادم…تا شب کلا زمانم آزاده…ناهارو هم مامان داره آماده میکنه…منم مشغول صلات در سایتم…و بعد انشالله با این انرژی مثبت و پر ازنور میرم برای ادامه ی خلق یک روز پر از برکت…برای هم مدار تر شدن با فرکانس خداوند…دریافت هدایت های با کیفیت تر…و اجرای اون ها در عمل …..
خدااااروووصدهزار مرتبه شکر برای فرصت یک صلات دیگه…روشن تر شدن قلبم…ایمان و توکل و ادامه ی این مسیر توحیدیِ لذت بخش…
که داند بجز ذات پروردگار،که فردا چه بازی کند روزگار…. :)
استاد شایسته ی قشنگم بینهایت از صمیم قلبم ازت ممنونم برای همه چیز،استاد عباس منش عزیزم به امید دیدار روی ماهتون در بهترین زمان و مکان با بهترین نتایج توحیدی …
and…last but not least
مثل همیشه در پناه نور میسپارمتون…نورِ آسمون ها وزمین…خدای نُورٌ عَلَىٰ نُورٍ
به نام خداوند جان
الهی به امید تو
سلام آبجی سعیده
ممنونم ازت که باز هم کامنت نوشتی، نمیدونم داستان چیه اما می‌شینم پای کامنتت حتی نمیتونم یه کلمه رو هم ازش بگذرم.
چقدر زیبا نوشته بودی سیر تحول و رشدت رو. ماشاءالله
امروز تو محل کارم نشسته بودم پشت سیستم و داشتم فکر میکردم که چرا خدا من رو هدایت کرد به این محل کار؟
چرا آنقدر زمانم رو آزاد کرده؟
همون لحظه یاد استاد افتادم که میگفتن وقتی شروع کردن روی خودشون کار کردن یهو جهان کاری کرد که اون شرکت دو سال تمام بسته شد و استاد حقوق میگرفتن و زمانشون آزاد بود برای کار کردن روی خودشون.
چقدر لذت بردم از این حالتی که استاد میگفت.
امشب وقتی کامنت تو رو خوندم دقیقاً یاد همون موقعیت استاد افتادم.
چی میشه که خدا طوری برات می‌چینه که یه کارت داری که همیشه داره شارژ میشه پدر و مادری که همیشه حواسشون ه بچه‌هات هست،بچه‌هایی که تو بهترین مدرسه دارند تحصیل میکنند،و زمانی که میتونی صبح تا شب با خیال راحت روی اهدافت و خودت کار کنی.
این همون نشونه ایمانه دیگه،همون نشونه‌ای که یگه داری تو مسیر درست حرکت میکنی،
انشالله خدا بخواد ما بتونیم تو این مدار قرار بگیریم و بیشتر از همیشه رو خودمون کار کنیم،.،،
واقعاً دمت گرم
راستی خیلی لذت بردم از رد پایی که برای خودت گذاشتی تا در آینده بدونی از کجا به کجا رسیدی.
منم به امید خدا میخوام همین کارو برای خودم انجام بدم.
مرسی ازت که کامنت میزاری و حال ما رو هر روز خوب میکنی برات بهترینها رو از خدا میخوام و باور دارم خدا همیشه حواسش به ما هست و ما رو کمک میکنه.
خدایا شکرت
درود سلام خدمت سعیده عزیز
امید که هر کجایی دنیا باشید مثل همین دست آورد هایتان هر روز و ماه و هر سال دستآورد داشته باشید
چقدر این کامنت های شما را تحسین میکنم و هر بار با خواندن کامنت شما بسیار موضوعات برای من واضیح میشه
خصوصا این قسمت متن
شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ وَالْمَلَائِکَهُ وَأُولُوا الْعِلْمِ قَائِمًا بِالْقِسْطِ ۚ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ(18 آل عمران)
خداوند، گواهی می‌دهد که معبودی جز او نیست؛ و فرشتگان و صاحبان دانش،گواهی می‌دهند؛ در حالی که،قیام به عدالت دارد؛ معبودی جز او نیست، که هم توانا و هم حکیم است.
هرکسی،هرجایی هست،جای درستشه!
جهان اشتباه نمیکنه،هرکسی توی هر موقعیتی هست،جای درستشه!
هیچ ظلمی در حق هیچ کس نمیشود،خداوند به همه ی ما به یک اندازه نزدیک است.
ما به اندازه ی پشیزی قدرت تغییر زندگی بقیه رو نداریم،ولی میتونیم زندگی خودمون رو به طور کامل تغییر بدیم.
چقدر باید ای جملات تکرار کرد و بار با گوش کردن فایل های استاد این متن برای من واضیح گفته میشه در جلسه روانشناسی ثروت بار ها و بارها به خودم این را حرف را تکرار میکردم و حالا هر روز میخایم تکرار کنم
در حفظ الله باشی بانوی توحیدی سایت
سلام به سعیده خانم عزیز
من همیشه کامنت های شما رو میخوانم و ازشون نهایت لذت رو میبرم و ارتباط خیلی قوی باهاشون دارم و همیشه تحسینتون میکنم بابت این کامنت های پر محتوا و با کیفیت
آخرین کامنتی که ازتون خواندم سریال زندگی در بهشت قسمت 262 بودم و گفتم حیفه که نیام زیر کامنت چیزی ننویسم و منی که خیلی کم تو این سایت از خودم رد پا گذاشتم و خدا رو شکر این چند روز سعی کردم مشارکت کنم و بخصوص اون تیکه ایی از کامنتت که گفتی
استاد شایسته یک چیزی بگم؟!میگم ما که در به در دنبال شنیدن یک فایل جدید از استادیم و از آرزوهای بزرگمون اینکه یک روز استاد رو از نزدیک ببینیم….شما دقیقا توی کدوم مدار هستی که حتی تماسِ استاد رو پشت خط نگه میداری
خیلی برام با حال بود
بی نهایت ازتون سپاسگزارم …
به نام الله که بخشاینده و با رحمت و بسیار وهاب است
سلام به خدا
سلام خدمت استاد عزیز
سلام خدمت خانم شایسته مهربان
سلام خدمت شما دوست عزیز و بزرگوار وتوحیدی
وسلام به همه شما دوستان عزیزم در این مسیر زیبا و توحیدی
صبحتون بخیر وشادی وثروت
ممنون از همه شما عزیزان که نوری شدید از طرف خداوند متعال تا این جملات واین زیبایی های دنیای زیبا را به تصویر بکشید تا من هدایت بشوم به مسیر زیبایی خدایا سپاسگزارم که من لایق بهترین دوستان در این کره خاکی دونستی تا در این زمان که بارش باران این ثروت بی انتها رو بر سر من و همه مخلوقاتت بریزی تا ببینم قدرت بی نهایت که چگونه این ثروت بی نهایت وپاک ومطهرت را جاری میکنی بی منت تا من نانی به کف آرم وبه غفلت نخورم وهمیشه سپاسگزار تو باشم تا همیشه سپاسگزار دوستانی مثل استاد عزیز و خانم شایسته مهربان و سعیده جان وهمه شما یاران غار به قول سعیده جان باشم ممنونم از شما دوست گرامی با این سخنان شیرین وگهر بار تا منم وصل بشم به خدای درونم تا امروز هم جوری زندگی کنم که لایق تو باشه رب مهربانم لایق یه تیکه از روحت که در من دمیدی خدایا بی نهایت سپاسگزارم
فعلآ یا حق
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
«إِنَّ رَبَّکُمُ اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِی سِتَّهِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَىٰ عَلَى الْعَرْشِ یُغْشِی اللَّیْلَ النَّهَارَ یَطْلُبُهُ حَثِیثًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَاتٍ بِأَمْرِهِ أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ تَبَارَکَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ»
(ﺑﻪ ﻳﻘﻴﻦ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﺷﻤﺎ ﺧﺪﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻫﺎ ﻭ ﺯﻣﻴﻦ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺷﺶ ﺭﻭﺯ ﺁﻓﺮﻳﺪ ، ﺳﭙﺲ ﺑﺮ عرش ﻣﺴﻠﻂ ﺷﺪ ، ﺷﺐ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺑﺎ ﺷﺘﺎﺏْ ﺭﻭﺯ ﺭﺍ ﻣﻰﺟﻮﻳﺪ ﺑﺮ ﺭﻭﺯ ﻣﻰﭘﻮﺷﺎﻧﺪ ، ﻭ ﺧﻮﺭﺷﻴﺪ ﻭ ﻣﺎﻩ ﻭ ﺳﺘﺎﺭﮔﺎﻥ ﺭﺍ ﻛﻪ ﻣُﺴﺨّﺮ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺍﻭﻳﻨﺪ؛ ﺁﮔﺎﻩ ﺑﺎﺷﻴﺪ ﻛﻪ ﺁﻓﺮﻳﺪﻥ ﻭ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﻣﺨﺼﻮﺹ ﺍﻭﺳﺖ؛ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺳﻮﺩﻣﻨﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺑﺮﻛﺖ ﺍﺳﺖ، ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﻋﺎﻟﻤﻴﺎﻥ)
«ادْعُوا رَبَّکُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْیَهً إِنَّهُ لَا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ»
ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺗﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺭﻭﻱ ﻓﺮﻭﺗﻨﻲ ﻭ ﺯﺍﺭﻱ ﻭ ﻣﺨﻔﻴﺎﻧﻪ ﺑﺨﻮﺍﻧﻴﺪ، ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺧﺪﺍ ﻣﺘﺠﺎﻭﺯﺍﻥ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺭﺩ)
(أعراف 54ـ55)
—————————————————————————
«الهی در دلهای ما ما جز تخم محبت مکار، و بر جان‌های ما به جز باران رحمت مبار» «الهی نوازنده غریبان تویی و من غریبم، دردم دوا کن که تویی طبیبم» «الهی اگر دوستی نکردم، دشمنی هم نکردم؛ اگر بر گناه مصرّم اما بر یگانگی مقرّم» «الهی الهی چه کنم تا تو را شایم ، و خون دل از دیده بپالایم» «الهی هر کس از آنچه ندارد مفلس است، و من از آنچه دارم» «الهی دانایی ده که از راه نیفتیم و بینایی ده که در چاه نیفتیم» «الهی عبدالله در این بساط پیاده مانده است، رخ بر هرکه می‌آورد اسب بر او میدوانند» «الهی اگر ابلیس آدم را بدآموزی کرد، گندم او را که روزی کرد؟» «الهی چون حاضری چه جویم؟ و چون ناظری چه گویم ؟»
(مناجات‌نامه خواجه عبدالله انصاری)
—————————————————————————
سلام و درود فراوان به استاد عباس منش عزیز و استاد شایسته بزرگوار، الهی که حال دلتون عالی عالی عالی باشه و همواره در پناه رب العالمین متنعم و سلامت و شاد باشید.
همچنین سلام به دوستان.
خدا رو صد هزار مرتبه شکر بخاطر این همه زیبایی و احساس مثبت در این فایل که سرتاسر ترسیم عظمت و قدرت خداوند بود.
«وَلِمَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ جَنَّتَانِ»
امروز توی مسیر به محل کار این آیه توی ذهنم حک شد، خیلی حس خوبی برام داشت. دلم میخواد بیشتر و بیشتر درکش کنم.
—————————————————————————
یکی از نشانه های قدرت خداوند پایداری قوانین حاکم بر جهان هستیه، بخشی از این قوانین، قوانین فیزیکی مواده، رابطه بین وزن و چگالی و قانون انبساط و انقباض.
تقریباً همه مواد موجود در زمین در زمان سرد شدن منقبض میشن و در زمان گرم شدن منبسط میشن. به جز آب ، آب وقتی یخ میزنه منبسط میشه و افزایش حجم میده. و باعث میشه چگالی یخ یک دهم از چگالی آب کمتر باشه. و یخ روی آب شناور بمونه. اگه این قاعده برعکس بود یخ روی سطح آب شناور نمیموند. و توی آب غرق میشد.
حالت اشکالش چیه؟
با هر بار زمستون آب سطح دریاچه ها یخ میزد و غرق میشد و میرفت پایین و آب میومد بالا و دوباره یخ میزد و میرفت پایین و دوباره آب میومد بالا و یخ میزد و میرفت پایین تا اینکه کل حجم دریاچه یخ بزنه و همه ماهیها در اثر سرما بمیرن.
ولی … در عوض خداوند آب رو به گونه ای خلق کرده که با یخ زدن شناور میمونه و لایه یخ بالایی از یخ زدگی عمق آب پیشگیری میکنه و موجودات داخل آب زنده میمونن.
«فَسُبْحَانَ الَّذِی بِیَدِهِ مَلَکُوتُ کُلِّ شَیْءٍ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ»
—————————————————————————
دیروز حوالی 4 صبح بود که از خواب بیدار شدم و دیدم این فایل روی بنر سایته، بین خواب و بیداری این فایل رو دیدم و الان دو روزه ذهنم درگیر اینه این ماجرای یخ زدگی لوله ها رو چیکار کنیم؟ (اینقدر حس همزاد پنداری میکنم که حس میکنم این مسئله، مسئله شخصی خودمه و باید یه جوری حلش کنم)
نهایتاً دیروز ظهر یه ایده به ذهنم رسید، از دیروز تا حالا درگیرم آیا بنویسم یا نه …
کاری ندارم نظر بقیه در مورد این ایده چیه، ولی اگه این مسئله، چالش شخصی من بود، علاوه بر اون شیر تخلیه و درین کردن آب توی همه لاینها ، مشخصاً اون لاین که آب رو میاره توی خونه رو باز میکردم و از توی لوله پولیکا ردش میکردم. یه جوری فیکسش میکردم وسط لوله پولیکا بمونه، و بعدش لوله پولیکا رو از چند نقطه سوراخ میکردم و با اسپری فوم داخلش رو کاملاً پر میکردم، تا تبدیل به عایق حرارتی بشه. حتی احتمال داشت یه شیلنگ باریک هم از کنار لوله اصلی رد کنم و با پمپ از hot tub آب گرم رو توی مسیر عبور بدم و ببرم تا مخزن اصلی بالای سر چاه ، و حتی اون مخزن رو هم عایق کنم… (به شرط اینکه تمام مدت پمپ و هات تاب روشن باشه و آب گرم در گردش باشه) هر چند همون ترکیب لوله پولیکا و فوم به تنهایی برای عایق کاری کافیه، نه تنها زمستون لوله یخ نمیزنه بلکه تابستون هم آب گرم نمیشه.
—————————————————————————
«وَهُوَ الَّذِی یُرْسِلُ الرِّیَاحَ بُشْرًا بَیْنَ یَدَیْ رَحْمَتِهِ حَتَّىٰ إِذَا أَقَلَّتْ سَحَابًا ثِقَالًا سُقْنَاهُ لِبَلَدٍ مَّیِّتٍ فَأَنزَلْنَا بِهِ الْمَاءَ فَأَخْرَجْنَا بِهِ مِن کُلِّ الثَّمَرَاتِ کَذَٰلِکَ نُخْرِجُ الْمَوْتَىٰ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ»
(ﻭ ﺍﻭﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺎﺩﻫﺎ ﺭﺍ ﭘﻴﺸﺎﭘﻴﺶِ ﺭﺣﻤﺘﺶ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻣﮋﺩﻩ ﺩﻫﻨﺪﻩ ﻣﻰﻓﺮﺳﺘﺪ ﺗﺎ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﺍﺑﺮﻫﺎﻱ ﺳﻨﮕﻴﻦ ﺑﺎﺭ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺭﻧﺪ، ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﺳﺮﺯﻣﻴﻨﻲ ﻣﺮﺩﻩ ﻣﻰﺭﺍﻧﻴﻢ، ﭘﺲ ﺑﻪ ﻭﺳﻴﻠﻪ ﺁﻥ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻧﺎﺯﻝ ﻣﻰﻛﻨﻴﻢ ﻭ ﺑﻪ ﻭﺳﻴﻠﻪ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺍﺯ ﻫﺮ ﻧﻮﻉ ثمری ﺑﻴﺮﻭﻥ ﻣﻰﺁﻭﺭﻳﻢ؛ ﻣﺮﺩﮔﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﻴﺰ ﺍﻳﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﻣﻰﺁﻭﺭﻳﻢ، ﺗﺎ ﻣﺘﺬﻛّﺮ ﺷﻮﻳﺪ)
«بس دعاها که خلاف است و هلاک ؛ کز کرم می‌نشنود یزدان پاک»
«شکر ایزد کآن دعا مردود شد ؛ ما ضرر پنداشتیم آن سود شد»
در پناه رب العالمین باشید.
سلام حمید عزیز
چقدر جالب
که به نظر من هم اینکه کلا آب رو خالی کنی و چند روز آب نداشته باشی حمام نداشته باشی ،توالت نداشته باشی ، ظرف نشوری و …..
یه جور پاک کردن صورت مساله است
و من هم دقیقا به عایق کردن لوله ها فکر کردم،
تازه انقدر تکنولوژی های جدید تر و آسانتر هم وجود داره که بجای وارد کردن آب از هات تاپ میشه هز المنت های گرمایی حول یا در کنار مسیر لوله و فوم استفاده کرد ،
اینهمه راه برای آسانی و آسایش وجود داره که میشه همه چیزو آسان کرد .
من اگر بودم آخرین تصمیمم قطع آب و رفتن به توالت صحرایی می‌بود.
سلام و درود فراوان به شما آقا حمیدرضا عزیز. الهی که حال تون عالی باشه و همواره به نور هدایت رب العالمین متصل باشید.
از شما متشکرم که لطف کردین برام پاسخ نوشتین. سپاسگزارم.
یکی از موهبت‌های کامنت شما این بود که بیاد آوردم افراد چقدر میتونن تنوع سلایق داشته باشن و به شکلهای مختلفی به مسائل و روش حل اونها توجه کنن.
استاد توی دوازده قدم میگن جهان نه تنها برای هر سلیقه ای جا داره، بلکه نیاز داره.
چه مثال خوبی زدین، الان یادم اومد المنت هایی وجود داره شبیه کابل برق که میتونه به تجهیزات مختلف متصل بشه.
ایده های بزرگ و خلاقانه ای که مسائل اینچنینی رو حل میکنه میتونه همینجوری بوجود بیاد، و ازش ثروت های فراوانی خلق بشه.
امروز با یکی از همکاران داشتیم در مورد نصب ساندویچ پنل سقفی صحبت میکردیم و بحث رسید تا کار با MDF و در ادامه بحث ابزار شد. دوستم پرسید ابزار چیا داری، بعد گفت حمید برا خودت یه دستگاه جوش و برش آهن هم بگیر یه وقتایی کارت راه بیافته، هر چی اون بنده خدا میگفت من میگفتم نه من اصلا به جوشکاری آهن علاقه ندارم. نهایتاً کار MDF اونم اگه شخصی خودم باشه.( که به اون هم علاقه ندارم)
حالا خودش کار با آهن و جوشکاری و برشکاریش عالی و حرفه ایه.
این کامنت شما و همچنین صحبت دوستم دقیقاً هر دو توی یه روز این قانون رو بیادم آورد که افراد با توجه به تجربیات شون و سلیقه های متفاوت مسائل رو حل میکنن. و جهان به سلیقه ها و ایده های مختلفی نیاز داره.
خدا رو صد هزار مرتبه شکر بخاطر این قوانین الهی.
از شما متشکرم حمیدرضا عزیز.
در پناه رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید.
«فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ»
سلام دوست عزیزم حمید جان
از دیروز دارم فکر میکنم اون دوستانم که کامنتهاشونو دنبال میکنم هر کدام چه ویژگی دارن ؟ اون کامنتها چه ویژگی داره ؟
مال شما حس آرامش و یقین و امن بودن بهم بده .
اینهمه آرامش از کجا میاد ؟ تا حالا چندین و چند بار شده که من در حالت روحی خاصی بودم ولی خدای خوبم از طریق کامنت شما هدایتم کرده .
(ﺍﻭﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺎﺩﻫﺎ ﺭﺍ ﭘﻴﺸﺎﭘﻴﺶِ ﺭﺣﻤﺘﺶ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻣﮋﺩﻩ ﺩﻫﻨﺪﻩ ﻣﻰﻓﺮﺳﺘﺪ ﺗﺎ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﺍﺑﺮﻫﺎﻱ ﺳﻨﮕﻴﻦ ﺑﺎﺭ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺭﻧﺪ، ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﺳﺮﺯﻣﻴﻨﻲ ﻣﺮﺩﻩ ﻣﻰﺭﺍﻧﻴﻢ، ﭘﺲ ﺑﻪ ﻭﺳﻴﻠﻪ ﺁﻥ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻧﺎﺯﻝ ﻣﻰﻛﻨﻴﻢ ﻭ ﺑﻪ ﻭﺳﻴﻠﻪ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺍﺯ ﻫﺮ ﻧﻮﻉ ثمری ﺑﻴﺮﻭﻥ ﻣﻰﺁﻭﺭﻳﻢ؛ ﻣﺮﺩﮔﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﻴﺰ ﺍﻳﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﻣﻰﺁﻭﺭﻳﻢ، ﺗﺎ ﻣﺘﺬﻛّﺮ ﺷﻮﻳﺪ)
امروز هوای شهرمن به شدت زیبا و بارونی ست و حال من طبق تمام این روزهای اخیر یه جوریه . آرامشم کمتره و هیجانم بیشتره .
این آیه رو که خوندم به شدت آروم شدم . به شدت . الان از منظره اتاقم تو محل کارم یه درخت خیلی خیلی تنومند و معرکه داره برام خودنمایی میکنه . خودنمایی که چه عرض کنم . داره بهم انرژی میده . بهم عشق میده . بهم حس امید میده و میگه ببین حتی الانم که برگهام ریختن اینقدر زیبا هستم و سراپا و تنومند. ببین دیگه بهار چطور میشم . صبر کن . و منم بهش لبخند میزنم .
( تو نقطه ای هستم که درختهای سربه فلک کشیده زیبایی هستن . از اون درختها که هر کدامشون دقیقا حکم یه نفر رو دارن . واااای خیلی قشنگن به خدا . نبودن اینجا منم اینجا نبودم )
مرسی بابت قلم جادویی ات حمید جان
مرسی که اینقدر مسلطی به کلام خداوند و به ما انتقالش میدی . فقط خود خدا میدونه چقدررررر این کار ارزشمنده .
امیدوارم نتایجش هزاران برابر نه بلکه میلیاردها برابر به زندگی قشنگتون برگرده .
به خدای قدرتمند مهربانم می سپارمتون (کامنت بعدی انشالله انگلیسی حرف میزنم با شما دوست خیلی خیلی عزیز و باسوادم. میخوام پیام بازرگانی ام رو به صورت زبان خارجی برای یه گروهی اجرا کنم . اول باید اون کارو انجام بدم )
خدایا خودم رو هم به خودت می سپارم.میدونی که بدون تو هیچ هیچم ولی با تو ……
Hello sis Leily.
How are you doing.
I hope you feel wonderful.
Thank you very much for your comment, it gave me positive vibes and feeling. I wish you the best.
مجدداً سلام و درود فراوان به شما خواهر بزرگوار ، امیدوارم که حالتون عالی باشه.
میخوام یه کامنت انگلیسی با زیرنویس فارسی براتون بنویسم. امیدوارم که خوب بشه و بر مدار توحید باشه.
از این همه تحسین و مهربانی شما متشکرم و امیدوارم که هزاران برابر این انرژی مثبتی که توی کامنت برام فرستادین به سمتتون برگرده.
از خداوند درخواست میکنم، آیات نورانی قرآن رو در همه جنبه های زندگی من مسلط کنه و من رو به انسان بهتری تبدیل کنه. پناه میبرم به خدا از اینکه توهم بزنم و فکر کنم من بر آیات قرآن تسلط دارم. سبحان الله.
از خداوند میخوام آیاتش رو بر من مسلط کنه و قلب من رو با نور قرآن روشن کنه. که من محتاج ترین مخلوقش هستم. من احتیاج دارم که شخصیت توحیدی تری داشته باشم و از گذشته خودم و از شرک و کفر دور بشم.
I hope to able to make a better character of myself.
I remember a sentence I read once; "the highway to success is always under construction".
از لطف و محبت شما سپاسگزارم. متشکرم که برام کامنت نوشتین، همواره بر مدار توحید باشید.
«فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ»
Hello my dear friend Hamid
This is my advertisement practice and I wrote it English .These speeches are divided into 5 parts :
personal traits ،relationship ، spirituality and the last one money and wealth.
I started it with personal trait:
My name is Leily. I’m 41 years old but actually I’m much younger than I seem. I am like Qali Kermoon.I was born in Esfand which is the last month of the Iranian culture in February.
I’m powerful and kind person with a healty mindest and lots of energy. I’m also very hopeful and motivated with a strong interested in life.
my heart is very kind and full of emotion. I’m always laughing ،working hard and learning new things .
I utilize my emotion to improve the quality of my jobs. I’m a calm and reserved person، Speaking only when it is appropriate and beneficial.
I’m an extremely honest person reflecting the truth like a mirror، embonding honesty and integrity that the Lor people are famous for ،in Iranian culture
Number 2 :spirituality
My relationship with God is deep and profound. he’s my first priority، the centre of my life and the source of my strength.
This relationship is so strong that I feel as though I can hear his voice .He speaks to me and I’m deeply devoted to him، free from attachment to anyone or any thing eles.
I’m skilled at finding the silver lining in difficult situation. I focus on the beauty and blessing in life and express gratitude regularly.
I cherish my solitude، building a world with God that is fulfilling and independent. I relish my freedom and self- Reliance، knowing that I’m never truly alone as long as I’m with God .
I make the most of every moment، utilizing my time and seconds، wisely .
I find joy in small moments and appreciate the Little Things in Life.
I have an excellent understanding of my personality. I’m skilled at managing my thoughts and harnessing the power of my mind .
I wake up early every morning ،and commune with God through writing and prayer .
I know that whatever happens is part of God s plan for me، and it’s ultimately beneficial to me .this is a core principle of my belief system.
Number3 relationship:
I have an extraordinary level level of emotional ،social and spiritual intelligence، which enables me to form deep connection with a diverse group of people، regardless of their age، gender، location or relationship to me.
My circle of friends may be small but they are exceptional individuals who share my values and outlook on life.
My relationship with my niece ،my brother’s child is exceptional ،so much so that I consider her to be my child as well. She’s 4 years old .I love her she’s so nice in a way you can’t believe.
I treat everyone I meet with respect ،politeness and kindness. As a result people in my community and social circles see me as a valuable member ،often referring to me affectionately as a dear leily or honey.
In my family I’m highly regarded and hold a position of respect. I’m a very calm and collected speaker. I’m an excellent listener and a great companion for anyone in need of support .
I’m open and honest about my feelings expressing them clearly and effectively .
Additionally I have no difficulty to say no when it s needed، making it easier for me to set boundaries and maintain healthy relationship.
Although I prioritize my family ،children and people in my life and make time to help them ،I also prioritize myself and my well-being. I make sure to put my own health and happiness at the forefront of my life.
Number 4:Health
I’m a stunning and gorgeous woman، blessed with excellent health ،vigour and well -toned physique. I’ve never been hospitalized or required medical attention for any health issue.
despite my age I look and feel just as youthful and vibrant as women in their 20s.
My zest for life and enthusiasm are infectious، making me appaer years younger than actually am.
I have a profound love for nature، appreciating its beauty in all it s forms، including the sun، mountain، trees and more .Additionally I’m an avid fan of sport and engage in physical activity regularly .
finally I’m capable of completing a wide range of task around the house، whether they are traditionally associated with men or women. I’m an exceptional cook, creating delicious and tasty dishes .
My skills extend beyond cooking as I am also skilled at organising and decorating my home an stylish and visually appealing manner .
Even without makeup, I’m naturally beautiful and captivating. my greatest gratitude to God is for my health and I cherish this blessing I’m strive to take care of myself physically and mentally in honour of this gift.
Number 5;money and wealth:
I’m financially independent having achieved success in my career and amassed a considerable amount of wealth. This has allowed me to own multiply houses and cars, providing me with a high level of comfort and security.
With my success and independence ,I’m able to create A rich and fulfilling life for myself. I absolutely love my job as a child therapist who specialize in working with children who have learning and behavioural difficulties .
I have an excellent rapport with both , children and their parents, and my presence calms even the most challenging children. I’m good at buying high quality things, quickly, in nice Malls.
I am bargain hunter. my jobs make me important and respected in society and my life keeps getting better the older I get.
Thank you for listening to me
سلام دوست عزیزم .
امیدوارم حالتون عالی باشه مثل حال خودم . تصمیم گرفتم دوباره این تمرین رو اجرا کنم . گرچه وقتم رو خیلی گرفت ولی ارزش داشت . احساسی که الان دارم بینظیره .
فیلم اجرای این تمرین رو به استاد جان هم فرستادم .
این هم برای شما دوست عزیزم . فارسی اش رو مینویسم . گرچه به زبان انگلیسی اش خیلی زیباتر هست . خودم بیشتر خوشم آمد.
من در 5 بخش این تمرین رو نوشتم.
بخش اول : شخصیت و فردی:
من لیلی هستم . 41 سال دارم . در واقع قالی کرمونم . متولد ماه اسفندم و ته تغاری خدام.خیلی قوی و مهربان و سالم و احساساتی و پرانرژی و پر از امیدم خیلی زیاد . پر از انگیزه و شوقم برای زندگی .
قلب به شدت مهربان و عاطفی دارم . همیشه دارم می خندم و مشغول کار و یادگیری هستم . از احساساتم در جهت پیشبرد کارهام خیلی استفاده میکنم . خیلی آروم هستم و زیاد صحبت نمیکنم یعنی به جا حرف میزنم . کم گوی گزیده گوی چون در سرلوحه زندگی منه. به شدت آدم صادق و روراست و صافی هستم مثل آیینه . یه لر واقعی ام . خیلی واقعی.
بخش دوم : معنویت :
رابطه بسیار عمیق و شیکی با خدا دارم ، خدا نفر اول زندگی منه . رابطه ام باهاش طوریه که صداش رو میشنوم که باهام حرف میزنه . بهش قفلم و به هیچ کس وابسته نیستم.
بلدم نیمه پر لیوان رو ببینم و تمرکزم روی زیبایی ها و نعمتهاست و خیلی اهل شکرگذاری ام. ازتنهایی خودم خیلی لذت میبرم و با خدا دوتایی دنیام رو می سازیم. از استقلال زیادم هم خیلی لذت میبرم. به شکل خیلی عالی از زمانم و دقایقم استفاده میکنم. و از چیزهای کوچیک هم خیلی لذت میبرم.
خودم رو به شکل خیلی عالی میشناسم و روی ذهنم و افکارم مدیریت و نظارت دارم. صبح ها خیلی زود از خواب بیدار میشم و با خدا در قالب نوشتن راز و نیاز میکنم.
به جمله الخیر فی ماوقع خیلی معتقدم . خیلی زیاد. یعنی باور دارم هر چی پیش بیاد به نفع منه و خیرش رو پیدا میکنم صددر صد.خیلی تا حالا با این طرز فکر جلو رفتم خیلی زیاد .
بخش سوم: روابط:
هوش اجتماعی ، هیجانی و معنوی خیلی بالایی دارم . دوستان خیلی ماهی دارم که گرچه تعدادشون خیلی کمه ولی همه آدم حسابی هستن . حتی 20 سال کوچکتر از خودم یابزرگتر یا هم سن ، زن و مرد، پیر و جوون ، دختر و پسر ، چه داخل ایران چه خارج ، چه فامیل چه دوست چه همکار و غریبه .
با هر آدمی تو هر سنی میتونم رابطه عالی برقرار کنم . یه برادرزاده 4 ساله دارم که یه دختربسیار زیباست و به قدری رابطه مون خوبه که حکم بچه خودم رو داره .
من با همه افراد چه آشنا چه غریبه ، خیلی مودب و محترم رفتار میکنم . در جمع ها زیاد طرفدار دارم و همه صدام میکنن لیلی بانو یا لیلی جون . در بین افراد خانواده ام هم جایگاه خاصی دارم و خیلی موفق ام.
من خیلی خوب و آرام و عالی حرف میزنم و هم صحبت و شنونده خیلی عالی ای هستم. احساساتم رو خیلی قشنگ و راحت و عالی بیان میکنم وبه راحتی نه میگم . اینو خیلی خوب بلدم .
حریم شخصی خودمو دارم و مرزهای روابطم کاملا مشخصه . بااینکه به خانواده ام و آدمهای زندگی ام و بچه هایی که باهاشون کار میکنم خیلی اهمیت میدم و کمک میکنم ولی به جسم و ذهن و روح خودم خیلی بیشتر اهمیت میدم . اولویت خودم هستم .
بخش چهارم: سلامتی :
من خیلی زیبا و سالم و قوی و خوش هیکل هستم و هرگز برای هیچ مورد خاصی دکتر یا بیمارستان نرفتم و تو جمع دخترهای 20 سال کوچکتر از خودم دقیقا هم سن اونها به نظر میام و خیلی حس جوانی وشوق و امید و طراوت دارم .
از طبیعت ( خورشید و درختها و کوه و … ) به شدت لذت میبرم و اهل ورزش هستم.توانایی انجام همه کارهای خونه رو دارم . فنی و غیر فنی .آشپز خیلی خوبی ام و غذاهام معرکه اند. دکوراسیون ها رو عالی می چینم و خیلی خیلی تمیز و مرتبم . چه اتاق خودم چه خونه مون که من مدیرش هستم و چه در ظاهر خودم . بدون آرایش هم خیلی زیبا و جذاب هستم . بزرگترین نعمتی که از خدا گرفتم سلامتی ست و واقعا به این نعمت مفتخرم .
بخش آخر : ثروت و شغل
ثروتمندم و بی نیاز از کمک خانواده ام هستم . در حیطه کارم خیلی موفق ام و خیلی اهل یادگیری ام در رشته های مورد علاقه ام . یعنی اصلا به سن اهمیت نمیدم وهر چیزی باب میلم باشه میرم که یاد بگیرم . توان مالی بالایی دارم .چند خونه و ماشین دارم و توانایی تشکیل یه زندگی مستقل و کامل رودارم. کارم رو به شدت دوست دارم.
روان شناس کودک هستم و رابطه ام با بچه ها و پدر مادرهاشون عالیه .
همه دوستم دارند و بدقلق ترین بچه ها پیش من آرووم هستند و درآمد خیلی خوبی از شغلم بدست میارم و بهترین ها و زیباترین ها رو با صرف زمان کم پیدا میکنم و میخرم.
شغلم به ارتقای سطح اجتماعی ام هم خیلی کمک میکنه و برای خودم شغل دوم و سوم هم دارم و خیلی درشون موفق هستم. انگار هر چی میرم جلوتر همه چیز درزندگی من بهتر میشه
و در آخر دوست دارم بگم: اونقدر زندگی ام تا الان عالی و عالی و عالی بوده و هست و تمام چیزهای شاد و سالم رو تجربه کردم و دارم تجربه میکنم که برای مرگ و رفتن به بهشت آماده هستم.
ممنونم که گوش دادید
———————————————————————————————————
و حالا بماند که من از اجرای دوباره این تمرین دارم چه احساساتی رو تجربه میکنم و چه باورهای جدیدی در ذهنم داره شکل میگیره که همزمان شد با جلسه 7 قدم 2 که من نگاهم رو به خدای قدرتمند مهربانم تغییر دادم یعنی دارم موازی با عشق بزرگم حرکت میکنم
بهترین ها رو برای دوست عزیزم آرزو میکنم.
دوست دارم کامنتم رو با شعری شروع کنم که برای خدا نوشتم
خداوندی که من دارم نگاهی مهربان دارد
برای آتش روحم دلی آتش نشان دارد
خداوندی که من دارم خداوندیست بخشنده
من ار دنیا خدا دارم خدا هفت آسمان دارد
مشو مغرور پیروزیکه من این هستم و آنم
خدا در سرفرازی های تو ،دستی نهان دارد
سلام خدمت عزیزای دلم
دیشب ساعت 4 صبح خوابیدم و ساعت 10 صبح بیدار شدم ،هنوز چشام کامل نمیتونست کامل باز بشه و نور روشنایی اذیتم میکرد،با همون حالت چشای نیمه باز دستمو کنار تشکم می‌چرخوندم که دستم بخوره به گوشی،وقتی دستم خورد به گوشی رفتم تو سایت و دیدم بنر روی سایت عکسه پارادایسه ،با همون حالته منگی،با همون چشای نیمه باز با همون دستایی که هنوز اینقدر جون نداشتن گوشی بگیرن،حدودا یک دقیقا فقط هی بنر روی سایت رو نگاه میکردم و یاده شعری افتادم که 2 روز پیش واسه خانم شایسته نوشتم و ازش خواستم که بیاد جلو دوربین دلتنگش شدیم و گفتم دیدی بلاخره اوردیمت جلو دوربین!!!و خدااا میدونه چقدر خوشحال شدم از دیدنه این عکس!
اما مغزم یاری نمی‌کرد که فایل رو ببینم و دوباره خوابیدم و بعد فایل رو دیدم.
البته تا دقیقه 14 چون مابقی رو اینترنت یاری نکرد ایشالا تا فرصت مناسب.
من الان با روزایی رسیدم که اگه یکی فرم بزاره جلوم و بگه اینو پر کن و برسم به قسمتی که نوشته جنسیت مرد زن با تمااامه قدرت و با تمامه قلبم مینویسم مرد!
چون واقعا به خودم افتخار میکنم !
واقعا اگه هر لحظه بهم بگن باید دنیا رو رها کنی با افتخار سرم رو بالا میگیرم و میگم بریم!
نمیدونم چرا اما یه سری کارها خیلی واسم راحته انجام دادنشون!
کاراهایی که علاوه بر اینکه تا حالا ندیدم کسی انجام بده،بلکه حتی نشنیدم!!!
من حدود 3،4سال پیش که شغلم دکوراسیون بود ،بخاطر کلی نقطه صعف و ایراد شخصیتی که 99٪برمی‌گشت به عدم احساس لیاقت و عزت نفس، خیلی از مشتری هام ناراضی بودن از دستم و به کلللی آدم بدهکار!
تو مدت گذشته به تمااامه کسایی که بدهکار بودم زنگ زدن و پولاشونو دادم حتی افرادی بودن که منو یادشون رفته بود اما همه رو تسویه حساب کردم.یه دکتر دندونپزشک هم سن خودم بود که بسیار سطح بالا و فوق‌العاده است،و تو صدا و سیما هم بعنوان کارشناس لز علمش استفاده میکردن ،متأسفانه کار دکوراسیون خونه اش رو آسیب زده بودم و امروز یک گل با گلدون خیلی قشنگ خریدم و رفتم مطبش و دادم به منشی هاش و گفتم اینو واسه دکتر آوردم، و میخوام واسه ی معاینه برم پیشش،وقتی رفتم پیشش منو نشناخت، وقتی بهش یادآوری کردم ایشون با یک روی گشاده به محبت با لبخند و با عشق باهام برخورد کرد و با نهایت صمیمیت گفت بزرگ شدی!!!
ازش عذرخواهی کردم بابت کار اشتباهم و ایشون هم گفت من میدیدم که تو تمامه تلاشت رو داری میکنی که کار خوب انجام بدی اما آدمای اطرافت خوب نبودن و با نهایت احترام برخورد کردن و بعد از معاینه وقتی هزینه رو پرسیدم گفت که هر هزینه ای که همکارام گفتن واسه شما قطعا فرق داره با بقیه و اینکه چند مرحله پول رو پرداخت کن و هرجور که تونستی.
و وقتی هم که خواستم برم سفارش کرد به منشی هاش و هزینه ویزیت نگرفت.
راست میگفت دکتر ابوالفضلی !
من بزرگ شدم!
خیلی هم بزرگ شدم
اینقدر بزرگ شدم که میفهمم عذرخواهی کردن کوچیکم نمیکنه!
اینقدر بزرگ شدم که نمیزارم کسی با حرفاش کوچیکم کنه!
اینقدر بزرگ شدم که فهمیدم ارزش من خیلی خیلی بالاست!
اینقدر بزرگ شدم که از غذا خوردنم میزنم اما حاظر نیستم از این آموزش ها بزنم!
اینقدر بزرگ شدم که اون آدمایی که وااااقعا واسم بت بودن و وقتی باهاشون حرف میزدم ،دست و پام رو گم میکردم اما الآن همون آدما نهایت احترام رو برام قائلند و واسه من خیییییلی کوچیکن!
نه از نظر احترام یا اینکه من از اونا بالاترم!!!
نه از این نظر که من از کسی کوچیکتر نیستم!
به خدای واحد قسم میخورم اگه که بهم بگن تو تمامه دنیا فقط با دوتا چیز میتونی تا آخر عمرت زندگی کنی میگم قرآن و دوره احساس لیاقت!
شاید فکر کنید این حرفا چه ربطی به این فایل داره اما اونی که روی احساس لیاقتش کار کرده میدونه من چی میگم!
اونی که خودشو ارزشمند میدونه،میدونه خانم شایسته چی میگه!
این شخص اییینقدر خودش رو قوی و حتی بی‌نیاز به نیاز های اولیه مثله آب میدونه که میگه این منم که باید شرایط رو وفق بدم با خودم نه اینکه شرایط مثله خمیر بازی با من بازی کنه!!!
این منم که تصمیم میگیرم از دیدنه برف که خدا میدونه کی باریده خودم رو محروم کنم و برم کنار همسرم ،یا اینکه بمونم و خودم رو رشد بدم ،بمونم و خودم رو تجربه کنم!!!
این یعنی توحید!
این یعنی بی نیازی!
این یعنی رفتاری مطابق با آیه ی قرآن که میگه
“آیا خدا برای بنده ی خویش کافی نیست!!!”
من تا دقیقه ی 14 بیشتر نشد که فایل رو نگاه کنم اما خدارو شاهد میگیرم که به اندازه ی 14 ساعت میتونم نکته و درس بگیرم از همین 14 دقیقه!
شما تصور کن تو به فضایی هستی که 2 روزه آب نداری!
بعد وسطه حرف زدنت 2 تا گنجشک سبز رنگ بازی کنن!
تو اون بی آبی و سرما رو نبینی اما چشات یهو اون دوتا گنجشک رو بگیره و حرفت رو قطع کنی و از زیباییه اونا حرف بزنی و دوربین رو زوم کنی روشون!
میدونی کی این کارو میکنه!
کسی که آبشار نیاگارا رو از نزدیک دیده!
کسی که حداقل نصفه کشور های اروپایی رو گشته!
کسی که کشتی تفریحی رو رفته!
کسی که بزرگترین غار دنیا رو رفته!
کسی که زیباترین چشمه های آب گرم آمریکا رو دیده و شنا کرده!
کسی که زیباترین ساحل مرجانی دنیا رو رفته!
کسی که تو فضایی رفته که ایییییینقدر پروانه بود که دیییوانه شد کدوم سمتش رو نگاه کنه!!
کسی‌که انواع و اقسام گوزن و آهو و سنجاب و اسب و طاووس و…رو دیده!
کسی‌که زیباترین رودخونه هارو با جت اسکی دور زده!
میدونی چی میگم!!!
همین آدم که چشاش میلیون ها تصویر زیبا رو دیده با دیدنه دوتا گنجشک ذوووق میکنه و لذت میبره!!!
این آدم لیاقتش همچین همسریه!
این آدم لیاقتش اینه که نعمت ها مثله بارون رو سرش بباره!
میدونی چی میگم!!!
ایشون کسیه که از استادش هم بهتر کنترل ذهن میکنه!
وقتی که میرن دریا ،استاد با یه حالته اینکه حالش گرفته است به خانمه شایسته میگه :
من چرا شرت نیوردم که شنا کنم!؟!؟
و خانم شایسته میگه حتما نباید میوردی دیگه!!!
این یعنی کنترل ذهن تا خدااا
وقتی ایشون مثله آدامس نمی‌نمیچسبه به استاد این یعنی اینکه من خودم،برای حال خوبیه خودم کافی ام!
و دسته گدایی جلوس کسی دراز نمیکنم که دوستم داشته باشه و نوازشم کنه و ببوسم و بهم اهمیت بده!!
و جالب اینجاست وقتی به این مرحله برسی همممه سرو دست میشکنن واست!!!
من دیروز داشتم دوره ی احساس لیاقت رک کار میکردم
الله و اکبر!
یعنی یه الهامات بهم میشد که میگفتم خدایا اینا دیگه چی ان آخه!!!!
من برای بار چهارم دوره ی احساس لیاقت رک دارم کار میکنم کار کردنی که هر جلسه رو شششخخخخممم میزنم هااا!!!
و دیروز بهم الهام شد که آدمه ارزشمند و آدمی که واسه خودش ارزش قائله ،به ذهنش اجازه نمیده که در مورد هر چرت و پرتی فکر کنه که ناراحتش کنه یا بترسونش یا حالشو بد کنه!!!
آدمی که برای خودش ارزش قائل باشه با آهنگی که میره تو تجسمات غمگین و فاز عشق و احساس دیس لاو ،حال و احساسشو بد نمیکنه!!!
کسی که واسه خودش ارزش قائله ،اصلا چرت پرت آدمای بی ارزش رو گوش نمیکنه که حسش رو بد کنه!!
کسی که خودشو لایقه چیزای با ارزش بدونه، کلیپای بی ارزش و بی ادبی و تحقیر دیگران رو نگاه نمیکنه!!!
کسی که برای شخصیت و کلام خودش ارزش قائل باشه کلام زشت و مسخره کردنه دیگران و قضاوت رفتار و زندگی دیگران از دهنش در نمیاد!!!
وقتی به زندگی خانم شایسته نگاه میکنم،وقتی به رفتارش نگاه میکنم میبینم هیچچچی هییچچچچی جز احساس لیاقت درونی،و احساس ارزشمندی باعث نشده که به این نعمت ها هدایت بشه!
من قبلا وقتی یه شخص با پرستیژ، سطح بالا و در یک کلام شخصی که فکر میکردم از من بالاتره باهام حرف میزد، هی مدام دوست داشتم سریع حرفه رو تمام کنم و احساس میکردم دارم وقتش رو میگیرم!!
و احساس بی ارزشی میکردم در برابر اون شخص!
اما امروز وقتی داشتم با دکتر صحبت میکردم بااا اینکه واسه عذرخواهی رفته بودم اما کوچکترین احساس سنگینی یا احساس اینکه ایشون از من بالاتره نداشتم!
با اینکه از نظر زیبایی،از نظر مالی،از نظر سطح سواد،از نظر جایگاه اجتماعی،از نظر پرستیژ ،از نظر جایگاه شغلی از من بالاتر بود،اما هیییچدوم از اینها باعث نشد که من ذره ای،حتی ذره ای احساس کنم که من کمترم و یا اینکه احساس عدم لیاقت کنم در برابر ایشون.
و نتیحه چی شد!؟
ایشون مثله یک دوست صمیمی با من صحبت میکرد و میگفت اون کار تو مقصر نبودی نیروهای کارو خراب کردن،اما عزت نفسه بالای من چی جواب داد!؟
گفتم درسته اونا ضعیف بودن اما من به اندازه ی سهم خودم اشتباه داشتم و اومدم عذرخواهی کنم!
میدونی!
وقتی هممممه کست بشخصه خدا ،دییییگه نگرانه این نیستی که بقیه چه امتیازی به تو میدن!!
اصلا دیگران کیلویی چندن!
یعنی به تیکه کلامایی استاد تو دوره احساس لیاقت میگه که منو برق میگیره!
میگه که
اصلا کدون معیار،کدوم سازمان،کدوم ارگان،کدوم قالب میتونه مشخص کنه که ما ارزشمند هستیم یا نه!!!
راست میگه!!!
منم همین سوال رو از خودم پرسیدم و گفتم که ابراهیم!!
اصلا کی میخواد برچسب درصد ارزشمند بودنت رو مشخص کنه!
اصلا اون شخصی که من بخاطر اینکه، میخوام در نظرش ارزشمند دیده بشم خودش تو چه جایگاهی از ارزشمندیه!
اصلا کسی‌که من فکر میکنم کنار اون کم ارزشترم اون چی میدونه از گذشته ی من!!
اون چی میدونه از تغییر شخصیت من!
اون چه میدونه از تلاش‌های من!!!
همون شخصی که من از خودم بالاتر میدونم میتونه زیر یکی از چالش هایی که من گذروندم قد علم کنه!!!
وقتی آدم اینارو بررسی میکنه میفهمه که هررر نعمتی که از زندگیم رفت بیرون از احساس عدم لیاقت بوده
و هر خیری تو زندگیم اومده از این بوده که خودم رو لایق اون نعمت میدونستم!
میدونی چیه!؟
کاشکی هام بتونه مغز رو باز کنه و یه سری رفتارارو بزاره تو مغزش!
من مدتیه که قلبم میگه به صورت مدام جواب پیامای مامانت رو نده!
گفتم چرا!؟
گفت چون مامانت هر شب بلا استثنا پیام میده،
سلام پسرم کجایی،شبت بخیر خونه ای یا سرکاری!؟
دوباره صبح هم همین پیام‌پیامارو میده!
مامانت همیشه نگرانته که تو سلام خونه تنهایی مشکلی چیزی واست پیش نیاد اما در طول روز حتما بهش زنگ بزن و نزار این حسخ کنترل شدن یا اینکه بخواد هی چک کنه واست ایجاد بشه و عادت بشه و منم بلافاصله این کارو انجام دادم.
اما این حرف چه ربطی داشت به این فایل!؟
خانم شایسته ببببقدری واسه خودش وایخ کاری که داشت میکرد ارزش قائل بود که وقتی استاد زنگ میزنه جوابش رو نمیده!
و میگه که بعد از فیلم برداری له ایشون زنگ میزنم!
توجه میکنی!
هم اینکه اولویت خودشه هم اینکه با کلمه ی (ایشون) اسمش رو میبره!
بعضیا میگن وابسته نبودن یعنی چی!؟
یعنی این!
یعنی اینکه شما اولویت خودت باشی در کنارش احترام و محبت هم داشته باشی!
خداروشکرت.
لطفا اون عزیزه دلی که قراره بیای تو زندگیم ،فایل‌های زندگی در بهشت رو بیشتر نگاه کن و الگو برداری کن از شخصیت و رفتارهای خانم شایسته هر چند میدونم خودت تربیت شده ی خدایی و دختر خدایی اما من به هیچچچچی کمتر از بهترین راضی نمیشم.
از همینجا،بوس به پیشونیت!
میدونی چرا پیشونی!؟
چون میگن پیشونی هر آدمی واسه خدا عزیزه چون آدما وقتی میخوان نهایت تواضع رو در برابر خدای خودشون بجا بیارن سجده میکنن و پیشونیشون رو روی زمین میزارن.
بله!
خدایا شکرت
خدایا خیلی راضی ام ازت
من اینی که هستم نبودم
واقعا نبودم
من دیشب داشتم با دوستم صحبت میکردم که پریشب 2 ساعت تو یوتیوب میپرخیدم و تو تمامه این سه سال گذشته ،این 2 ساعت احساس کردم بی مصرف ترین لحظات عمرم رو گذروندم!!
اینا همه از لطف دوره ی احساس لیاقته!!!
من خداروشاکرم.
وایه من !
میدونی خانم شایسته وقتی که داشتی از باریدن برف فیلم میگرفتی تو دلم چی گفتم!؟
گفتم ابراهیم!
خداروشکر که تو سفر دو هفته پیشت توسط هدایت خدا بارش برف رو دیدی واسه اولین بار و نگفتی ،خوووشبحالت خانمه شایسته!
اتفاقا بر عکس. با لذت گفتی آره منم این تجربه رو داشتم !!!
کاش به کاشانی بیاد تو سایت بگه آخرین بار که برف بارید به طور سنگین کی بوده!!!
شما تصور کن آخرین بار که کاشان برف بارید آخرای پارسال بوده،اونم زودی آب شد!
و اصلا بارش برف به طور سنگین معمول نیست اونجا!!!
اما خدا حدودا 2،3 هفته پیش الهام میکنه کا برو کاشان،یه همزمانی ایجاد میکنه من ساعت 8 شب میرسم کاشان،صبح بیدار میشم میبینم داره از آسمون برف میریزه!!
ایییینقدر ذوق زده شدم که بدو بدو مثله کسی که دیرش شده بره سرکار لباس عوض کردم رفتم زیر برف قدم زدن گفتم شاید الان تمام میشه!!!
از 7 صبح تا ساعت 2 ظهر فففققط برف بارید!!!
و ببین خدا چجور ب نامه ریزی کرد که من چه روزی برسم که صبح زودش بارش برف رو ببینم!!!
و خواستم برم باغ فین، دیدم یه کوووهه بزرگ سفیدی از برف از دور مشخصه، به یه آقایی گفتم چجور میشه برم اونجا گفت همین راه رو مستقیم برو!!
اقققاا ما دیدیم ممملته همیشه و
در صحنه تیوب به دست دارن از بالای کوه سرسره بازی میکنن!
اون روز یکی از خنده دار ترین روزای عمرم بود!
عده ای با تیوب بودن،عده ای که امکانات ضعیفی داشتن با کفی ماشین ،سرسره بازی میکردن، عده ای هم که دیگه فارق از هیچگونه امکانات بودن می‌نشستن رو پلاستیک!
بخدا جدی مگیمااا!
اما تو تمااامه اون جمعیت یه مردی علاوه بر اینکه هیچ امکاناتی نداشت،منفیه امکانات بود!
طرف نشست تو سینی رویی و سرسره بازی میکرد!!!!
سرعتش هم چیزی حدوده 19 کیلومتر بر ساعت بود!!!
من که پوکیده بودم از خنده!
(همه ی اون 5 روز سفرم رو تو سفر به دور آمریکا از قسمته یکم نوشتم)
خدارو خیلی شکر
خدارو خیلی شکر
این همزمانی ها به والله اتفاقی نیست!
به قوله قرآن، خدا میگه هر خیری که به شما می‌رسد خداست!!!
مگه میشه این لذت ها اتفاقی باشه!
چرا تو 29 سال گذشته ی زندگیم این لذت هارو به چشمم نمیدیدم!!!
غیر از اینکه که من از درون و شخصیتم تغییر کرده!!!
خدارو خیلی شکرت
با قلبم
با قلبم دوستون دارم
خداشاهده با قلبم دوستون دارم…
سلام ابراهیم عزیز
پسر! مرد! با کامنتت یه نقاشی خلق کردی در حد نقاشی های پیکاسو و ون گوگ
فیلم سینمایی ساختی مثل تایتانیک و پدرخوانده
دیشب قبل از خواب کامنت شما را خواندم و خواستم برات بنویسم که گفتم به خودم خیلی خوابت میاد فردا براش بنویس.
امروز صبح دارم برات مینویسم که بگم:
نوشته است شیرین بود مثل رمان های عاشقانه
نوشته است پر از درس بود
نوشته است چقدر روان بود
چقدر تحسین برانگیز هستی وقتی شجاعت به خرج دادی و ارزشمندی ات را به نتایجت گره نزدی و رفتی برای دلجویی. معلومه که ارزشمندی فارغ از نتایجت، رفتارت
تحسین کردم شما را وقتی تمام قسمت‌های سفر به آمریکا را دونه دونه ویدیو کنار هم تا یادم بیاد تو لحظه زندگی کنم و تو لحظه شکرگزار
تحسین میکنم برای چهارمین بار مرور دوره ی معجزه بار احساس لیاقت، این تعهد و استمرار معجزه میکنه
در نهایت تحسین میکنم حس ارزشمندی بیدار شده و ترمیم شده و دوباره ساخته شده ی شما که با خودت و بقیه به صلح رسیدی و به بهترین ها شاید قناعت کنی.
الهی که خدا قلبت را باز کنه همانطور که نوشته است قلب من را باز کرد که دیشب با رویای نوشته ی شما خوابیدم.
الهی که از خزانه غیب و بی پایان و لایتناهی خداوند تو زندگی تان عشق و ثروت و نعمت ببارد و ببارد، بی پایان دایمی، فراوان
سلام دوست عزیزم ابراهیم جان
خداشاهده که ما هم با قلبمون دوستت داریم . من با قلبم دوست دارم . جزو سه نفر اولی در سایت برام هستی که کامنتهات بیدارم میکنه . بیدار که چه عرض کنم زلزله تو وجودم به پا میکنه .
گاهی دوست دارم با کلماتم از کامنت دوستام تشکر کنم مثل الان.
من هنوز شرایط دیدن این فایل رویایی زیبا برام فراهم نشده . میدونم به وقتش میبینم حتما .
فعلا که برق ندارم و نت ندارم پس در یه فضای رویایی با چراغ قوه موبایلم و امکانات عالی اتاق شخصی ام نوشتم و دارم کامنتهای خوشمزه دوستای عزیزم رو میخونم .
چقدر اون بخشی که راجع به پیشونی نوشتی زیبا بود و به دلم نشست .
میدونی من فکر میکنم عزیز دلت از خودت خیلییییی بیشتر به قانون عمل میکنه .
قانون لاجرم اتفاق می افته
صبح تو محل کارم پاسخی که در عقل کل به سوال دوستمون ستاره جان رو نوشته بودی خوندم و بعد شرایطی پیش اومد که بغضم ترکید… گریه ام از سر ذوق حضور همیشگی خدای مهربانم بود . بارها بارها بارها بهم نشون داده که چقدرررررررر زیاد دوستم داره و مراقبم هست . من متاسفانه گاهی فراموش میکنم .
یه نمونه کوچیکش که الان به ذهنم رسید بعد از خوندن کامنتت :
مدتی بود که برای رسیدن به محل کارم از یه خیابونی که عبور ممنوع بود ولی منو 10 دقیقه زودتر به محل کارم میرسوند میرفتم . و البته صبح ها اون خیابون خلوت و هیچ مشکلی پیش نمی اومد هیچی درر واقع . فقط من بیشتر لذت میبردم از اون خیابونهای پر از درختهای سربه فلک کشیده قدیمی تو شهرم و زودتر هم به محل کارم می رسیدم و باز هم می خندیدم .
توی مسیر هم که همیشه یا صدای استاد رو میشنوم یا موسیقی مورد علاقه ام که دیگه تازگی همگی آهنگهای شاد و شلوغ هستن که دلت میخواد فرمون رو ول کنی و برقصی ( واااای من فکر کنم میان دم در منو با دستنبند میبرن به جرم خوشی زیاد در مسافت رفت و برگشت به محل کارم . چهره ماموره میاد تو ذهنم که میگه : خانووووم خانووووم از شما بعیده فرهنگی مملکت با این شغل . ولی خودشم اون زیر ریز ریز میخنده . ) خلاصه که همش فانه و به قول خانم شایسته عزیز همش سود و سود و سوده.
اینو میخواستم بگم : تا چند روز پیش دیدم که تابلوی ورود ممنوع اون خیابون خوشگل پردرخت منو برداشتن و ورود آزاد هست . به جان خودم قسم ابراهیم جان قشنگ چهره خدا و لبخندش رو دیدم که بهم گفت : بفرما عزیز دلم حالا راحتتر و بیشتر خوشی کن .
خیلییییی بهم چسبید. خیلی . کلا منو و خدا در رانندگی خیلی ماجراها داریم .
خدایا شکرتتتتتتتت خیلی دوستدارم . الیس الله بکاف عبده
گاهی به مرگ فکر میکنم میبینم تمام لذتهای پاک و حلال زندگی رو تا حالا تجربه کردم و آماده رفتن به بهشت هستم. حتی در واقعیت مادر شدن رو تحربه نکردم ولی فرشته هایی اطرافم هستن که منو سیراب از این حس کردن و میکنن.
دوست عزیزم کامنت هات خیلییییی خوبن . خیلییییی . ممنونم که مینویسی و ما رو میبری به فضاهای رویایی و پر از عشق .
به خدای مهربان قدرتمندم می سپارمت .
به امید دیدار روی ماهت همراه یار بهشتی ات در زمان و مکان الهی
بدون ایشون هم باز دوست خودمی .
واقعا با قلبم دوستت دارم.
( لحظه به لحظه سفر کاشان باهات بودم . خیلی خیلی ازت ممنونم به خاطر اون سفر)
سلام ب اقا ابراهیم عزیز
امیدوارم حالت همیشه همین قدر خوب باشه و این انرژی مثبت و سرشار ک توی وجودت اینگونه فوران میکنه و زبانه های شادیش توی نوشته های زیبات موج می زنه همیشه بیشتر و بیشتر بشه.
چقدر خوبه که انسان روی خودش کار کنه و همیشه با دریافت اطلاعات هر روز اینقدر پیشرفت کنه.
اول بابت شعر زیبات تحسینت میکنم و این همه ذوق و استعداد رو براش احترام زیادی قائلم
خیلی زیبا بجا و قشنگ سروده بودی و کلی کیف کردم از خواندنش
دوم بابت این همه جسارتت تحسینت کنم ک اینقدر ظرف وجودت رو بزرگتر کردی که ب مشتری های ناراضیت زنگ زدی و پول بهشون دادی
این زنگ زدن و پول دادن مال بزرگ شدن هم ظرف وجودیته هم ظرف ثروتت
چقدر این کارت خوب بوده ک میتونم برات تا صبح از حسن کارت بگم ، دمت گرم
سوم بابت گلدانی ک ب دکتر دادی و اینقدر با خیال راحت و بدون ناراحتی عذرخواهی کردی تحسینت میکنم،جالبه ک وقتی که از این گفتی که قبلاً با انسان های بزرگ نمی‌تونستی صحبت کنی ک فکر می کردی وقتشون رو میگیری برام جالب بود چون من هم قبلا همین حس رو داشتم ولی حالا که فکر کردم و دقت کردم دیدم ناخواسته و با بزرگ شدن ظرفم کلا یادم رفته این موضوع رو و خودم رو لایق این میدونم ک با انسان های بزرگ کار کنم.
خدایا بابت درک قوانین ازت سپاسگزارم.
امیدوارم همون عزیز دلی رو ک میخوای یا حتی خیلی خیلی بهتر از اون رو خداوند ب بهترین شکل ممکن وارد زندگیت کنه و اونجا تازه بگی وااااااااااای این دیگ چی بود ای ولا خدایا دمت گرم ک همچین انسان هایی در دنیات بودنو من نمیدونستم
آرزوی قلبی من برای شما اینه و مطمئنم که با همین فرمون ک داری میری بری ب بهترین ها میرسی.
موفق باشید
سلام به همه ی اهل دلا
خداقوت میگم آقای خسروی عزیزخیلی کامنتتون زیبا و دل نشین والبته تکان دهنده بود من که کلی کیف کردم مطمئنم استادخوش اندام و خانم شایسته ی زیبا هم کلی لذت بردن
شک نکنید که اگر کامنتتون 100 درصد درمورد فایل بود جزو متن انتخابی این فایل میشد اما با این وجود چیزی از ارزشمندی این کامنت تاثیر گذار کم نمیشه و این نشان میده که شما داری عالی روی ارزشمتدی خودت کار میکنی
موفق باشی و بدون یک دختر زیبا و همه چی تموم در انتظارته
سلام جناب
بهترین کامنت امروز صبحمو خوندم پراز محتوا پر از نکته ..و چقد خوشحال شدم از احساس لیاقت گفتین ونشونه ایی شد هر چ سریعتر بخرم ..اونجا ک خانم شایسته از دوتا گنجشک گفتن منم ب فکر فرورفتم برا منم جالب شد چطور تو دل اون بهشت تو دل اون زیبایی ادم زوم کنه رو دوتا گنجشک ….چرایی شوووو تو کامنت تون قشنگ توضیح دادین لذت بردم …احساس لیاقت ینی نزدیک ترین کست بهت زنگ بزنه با خونسردی جواب ندی چون دارری از این لحظت لذت مبری
کامنتتون بیش از حد دوست داشتم دقیقا چیزایی ک برام قابل توجه بود برای شما هم خاص بود ودیده شد
امیدوارم هر چی زودتر احساس لیاقتو بخرم از نون شبم واجبتره ..مرسی پر لیاقتر باشید .
سپاسگذارم
اولین جمله من بابت بودنت
سلام وصد سلام به روی ماهت
بودنت زیباست
احساس خوب رو گسترش می‌دهی این نشانه شخصیت بزرگ وروح والای توست
سپاسگذارم که کامنت خوبت رو خوندم وکیف کردم تشکر عزیز خان ….
این جملات عالین
وقتی هممممه کست بشخصه خدا ،دییییگه نگرانه این نیستی که بقیه چه امتیازی به تو میدن!!
اصلا دیگران کیلویی چندن!
یعنی به تیکه کلامایی استاد تو دوره احساس لیاقت میگه که منو برق میگیره!
میگه که
اصلا کدون معیار،کدوم سازمان،کدوم ارگان،کدوم قالب میتونه مشخص کنه که ما ارزشمند هستیم یا نه!!!
راست میگه!!!
منم همین سوال رو از خودم پرسیدم و گفتم که ابراهیم!!
اصلا کی میخواد برچسب درصد ارزشمند بودنت رو مشخص کنه!
ماندگار باشی دوست نازنینم
سلام به آقای خسروی عزیز
من هنوز فایل رو ندیدم صبح گفتم اول کامنت هایی که امتیاز زیاد دارن رو بخونم بعد برم سراغ فایل و از خوندن کامنت شما خیلی به احساس خوب رسیدم ازتون سپاسگزارم که این قدر خوب مینویسین من همیشه کامنت ها ی شما رو میخونم خیلی ساده مینویسین جوری که ادم احساس میکنه یه نفر رو به روش نشسته و داره باهاش حرف میزنه خیلی راحت میشه با نوشته های شما ارتباط برقرار کرد
تحسین تون میکنم که تونستین شرایط زندگی تون رو تغییر بدین و البته که شخصیت تون رو تغییر دادین و الان یه زندگی توحیدی و عالی برا خودتون ساختین
کامنت شما یه نشونه خوب بود برا من ازتون سپاسگزارم
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام خدمت آقای خسروی دوست همفرکانسی عزیز
بسیار بسیار کامنت زیبایی رو نوشتین
منکه بسیار بسیار لذت بردم و تحسینتون کردم
شما بینظیرید
تحسین کردم شمارو به خاطر تعهدی که نسبت به کار کردن روی خودتون دارید و تعهدی که نسبت به کار کردن روی دوره احساس لیاقت دارین
تمرکزی کار کردن شما روی دوره احساس لیاقت رو بارها در کامنتهای اخیرتون خوندم و احساس کردم و بارها تحسینتون کردم و به شما غبطه خوردم
در این زمینه شما برام الگو شدین و این خواسته رو با خداوند در میان گذاشتم و میدونم در زمان مناسب شروع خواهم کرد
بله درسته آقای خسروی ،کاشان بارش برف کم داره در سال،بعضی از سال‌ها هم اصلا نداره
من در 24سال عمری که داشتم ؛البته سال‌هایی که میتونستم درک کنم و آگاه بودم ،فقط فک کنم سال 86بوده که اونم به گفته بزرگتر ها که اون زمان سن بیشتری از من داشتند، بارش سنگین برف رو کاشان تجربه کرده که حتی یادمه اونقدر زیاد بود که زمانی که من اون روز بعد قطع شدن ریزش برف ، با پدرم رفتم تا سر خیابون ،در کوچه تا زانوی من برف های روی زمین میرسید
کاشان شهر کویری هست و بارش برف و باران کم داره
البته روستاهای اطراف زیاد بارون و برف دارند ولی اینجا کمه
ولی امسال نسبت به سالهای گذشته بیشتر و در زمان زودتری برف اومد
انصافا که شهر زیبایی دارم و کلی زیبایی اینجا وجود داره
من که بارها شده برای دیدن زیبایی های خانه های تاریخی رفتم ،مخصوصا خانه عامری ها
اون روز من هم خیلی کیف کردم و بیشتر از خداوند به خاطر وجود این نعمت شکرگزار بودم
خداروشکر که در زمان مناسب در مکان مناسب بودین
و خداوند هدایتتون کرد به سمت خواسته اتون
من کامنت اون روز برفیتون رو از طریق یکی از بچه ها که لینکش رو در کامنتشون قرار داده بودن ،خوندم ،بسیار تحسینتون کردم
نوش جونتون باشه احساسات عالی و خوب و اینهمه زیبایی
امیدوارم خداوند بهترینهارو نصیبتون کنه
در پناه خداوند موفق باشید
آقا ابراهیم عزیز
اومدم یه کامنت از شما پیدا کنم که توش سفر نامه هاتون و نوشته بودید که بگم منم دارم هدایت میشم همین دوشنبه به جزیره زیبای قشم و هنگام و هرمز و…
با یه تور گردشگری
و بگم که منم میخوام مثل شما رد پای سفر زیبام رو اینجا بنویسم و کلی لذت ببرم و دوستان عزیز این سایت رو هم همراه خودم ببرم به ناشناخته های زیبای خداوند
اما
کلی درس گرفتم از این کامنت شما
چقدر خوب میشد اگه دوستان جاهای دیدنی و جذاب اون مناطق رو بگن که اگه رفتم لذت بیشتری ببرم
و
با اجازه تون آقا ابراهیم عزیز یه کوچولو تغییرات توی شعر زیباتون دادم:
خداوندی که تو داری نگاهی مهربان دارد
برای آتش جانت، دلی آتش فشان دارد
خداوندی که تو داری خداوندیست بخشنده
تو از دنیا خدا داری ، خدا هفت آسمان دارد
مشو مغرور پیروزی ،که من این هستم و آنم
خدا در سربلندی های تو دستی نهان دارد
££££££££££
دو قسمت از کامنتتون شرح حال گذشته من بود و به جونم نشست و خوشحال شدم از تغییرات مثبتم:
~~~~~~~~~
اون آدمایی که وااااقعا واسم بت بودن و وقتی باهاشون حرف میزدم ،دست و پام رو گم میکردم اما الآن همون آدما نهایت احترام رو برام قائلند و واسه من خیییییلی کوچیکن!
نه از نظر احترام یا اینکه من از اونا بالاترم!!!
نه از این نظر که من از کسی کوچیکتر نیستم!
همون شخصی که من از خودم بالاتر میدونم میتونه زیر یکی از چالش هایی که من گذروندم قد علم کنه؟؟؟؟!!!
درسته
منم در گذشته وقتی با یه سری آدمهایی که حتی واقعا از من از همه لحاظ ظاهری و تحصیلات و اخلاق و شغل و سواد و خیییلی چیزها پایین تر بودن صحبت میکردم. قلبم میومد تو حلقم ، چنان دست و پامو گم میکردم و به تته پته میفتادم که خودشون تعجب میکردن. قشنگ معلوم بود تو ذهنشون دارن میگن این و نگاه کن فوق لیسانس داره آنقدر کمالات و زیبایی و هنر داره ، کارمند فلان جاست آنقدر وضع مالیش از ما بهتره … چرا داره صداش می لرزه؟؟ چرا قلبش داره میاد تو دهنش؟؟
درسته
فکر میکردم چون اونا بچه تهرون هستن چون با کلاس ترن ، چون تو کودکی آنقدر مثل پدر من پدرشون فقیر نبوده که زیر خط فقر باش از من با ارزش ترن
و تمام اون تلاش ها و موفقیت های بیشمار خودم و اخلاق عالی و دل پاکی که داشتم رو نادیده می‌گرفتم و میگفتم اینا که چیزی نیست
ولی الان که شما گفتید :(( همون شخصی که من از خودم بالاتر میدونم میتونه زیر یکی از چالش هایی که من گذروندم قد علم کنه؟؟!!!))
دیدم آره واللا
هیچکس نمیتونست آنقدر مثل من قوی باشه
و تو اوج مشکلات انقد رشد کنه
دم خودم گرم
آفرین به خودم
بوس به کله ی خوشگل خودم
واقعا لایق اینهمه نعمت بودم
ولی
خودم نمیدیدم و قدردانش نبودم
یه سفر توپ و رویایی در پیش دارم که میدونم کلی لذت و زیبایی در انتظارمه و چه عشق و‌حالی کنم با خدای قشنگ و مهربونم
حتما میام و لحظه لحظه ی این سفر رویایی و بینظیر رو مینویسم براتون
دم همه مون گرم
دم استاد عزیز و مریم جان شایسته هم گرم
بوس به کله ی مبارک تک تک تون
سلام به آقا ابراهیم عزیز
چقدر کامنت تون قشنگ بود
به خصوص وقتی درباره دوره احساس لیاقت گفتید ، راست میگید این دوره مهم‌ترین و با ارزش ترین دوره است اگر این دوره رو درک کنیم و با تمام وجود بفهمیم ، زندگی یه روی دیگه شو‌بهمون نشون میده
اینجا مینویسم تا تعهد برای خودم ایجاد بشه
من دوره رو خریدم و تا جلسه 6 تونستم گوش کنم نمیدونم چرا و دلیلش چی هست ولی حتما دلیلی داره
دوباره میخوام از جلسه اول بشینم و‌گوش کنم البته یک ندایی میاد که ادامه بدم و جلسه 7 رو‌گوش کم و بعد مثل شما از اول شروع کنم و هدف این هست کهپتاذاخر سال دوره احساس لیاقت رو تموم کنم و تا آخر سال هر روز روی این دوره کار کنم در هر شرایطی
می دونی چیه آقا ابراهیم ، ما گاهی برای تایید حرف های استاد دنبال تایید از بیرون هستم ، بقیه بگن این حرف استاد درسته و این اشتباه من هست و این باعث میشه که دور بشم از آموزش ها .با اینکه قبلا باور دارم صحبت های استاد و‌کامنت های بچه های ، عین حرف خداست
میخوام تعهد بدم به خودم که فقط روی خودم کار کنم ، و منتظر تایید دیگران چه نسبت به خودم و نسبت به گفته های استاد از بیرون نباشم
من که می دونم صحبت های استاد عین صحبت خداست پس چرا دنبال تایید از بیرون هستم
برادر عزیز با این کامنت تون باز رسیدم به اینکه از دوره احساس لیاقت شروع کنم
ممنون از اینکه کامنت عالی گذاشتید
به نام خدا
سلام و سلامتی به استاد عباسمنش عزیز
سلام به استاد شایسته نازنین
سلام به دوستان توحیدی
واقعاً پارادایس خیلی برای من جذاب و بینطیره
خونه ای که روی آبه
آبی که داره توسط خداوند از چشمه های همیشه جوشان سرازیر میشه به این دریاچه
خیلی حس خوبیه که میتونی دنیاتو بهشت کنی
اینکه تاثیر باورهایی که میسازی رو میتونی در غالب ثروت و سلامتی و روابط عالی و آزادی که توی زندگیت به وجود میاد رو ببینی
خانم شایسته توی این فایل در مورد وجود ارزشمند آب گفتند
دوست داشتم برای اینکه فراوانی دنیا رو فقط با همین یک الگو یعنی آب بهتر باور کنیم یک کوچولو محاسبات داشته باشیم
در منطقه پارادایس یعنی اون شهر یا ناحیه ای که استاد عباسمنش زندگی می کنند حدود چند روز گذشته ، میزان بارش برف 8.8 اینچ (تقریباً 22 سانتی‌متر) ثبت شده
این بارش برف بخشی از بارش برف نادر و تاریخی بوده که در ایالت فلوریدا رخ داده
یعنی ایالت فلوریدای آمریکا تا حالا در زندگیش رنگ برف رو به خودش ندیده بود
ما همینجا میتونیم فراوانی جهان رو ببینیم
ابتدا مساحت زمین پارادایس رو به متر مربع تبدیل میکنیم
هر یک هکتار برابر با 10هزار متر مربع هستش ، پس زمین پارادایس که 20 هکتار هستش برابر با 200هزار متر مربع میشه
حالا میزان برف به سانتی‌متر رو به متر تبدیل میکنیم یعنی 22 سانتی‌متر ارتفاع برفی که باریده برابر با 0.22 متر میشه
حالا حجم برف در متر مکعب رو محاسبه میکنیم
0.22متر (برف)×200,000مترمربع (زمین پارادایس) = 44,000مترمکعب برف در کل زمین پارادایس
تقریباً این حجم از برفی که توی یک تیکه از زمین کل مساحت ایالت فلوریدا باریده عالیه حالا فکر کنید کل ایالت فلوریدا یا حتی فقط شمال فلوریدا چه حجم زیادی از برف باریده
با توجه به اینکه هر متر مکعب برف تقریباً معادل 1,000 لیتر (1,000,000 میلی‌لیتر) آب هستش ، میزان آب رو محاسبه می کنیم
یعنی 44,000مترمکعب برف در کل زمین پارادایس ×1,000,000میلی‌لیتر که میزان هر متر مکعب آب از برف هستش=44,000,000,000 میلی لیتر آب!!!
بنابراین ، برف با ارتفاع 22 سانتی‌متر فقط روی سطح زمین پارادایس که 200,000 متر مربع (20 هکتار) هستش برابر با 44 میلیارد میلی‌لیتر آب میشه
یعنی اگر به لیتر هم حساب کنیم 44میلیون لیتر آب توی فقط زمین پارادایس از طریق برف به وجود امد…!
این چیزیه که هیچکسی بابتش کاری نکرده
هیچ کار عجیب و غریبی انجام نشده
توسط خداوند و قوانینش خیلی ساده این اتفاق افتاد
خیلی ساده
اینقدر ساده که ممکنه همین محاسبات سرانگشتی که انجام دادم نتونی باور کنی فقط از یک برف توی یک زمین 20 هکتاری 44 میلیون نه بگیم 40میلیون ، 4میلیونشو کم کنیم باز هم 40میلیون لیتر آبی که از برف به وجود امده عالیه
دقیقاً ثروت هم میتونه همینجوری باشه ها
برف یک ماده بسیار ساده هستش که حتی چِگالیش از آب هم کمتره در حالیکه در بارش ممتد باعث تولید این حجم از آب شده
یعنی ثروت هم میتونه همینقدر ساده از یک ایده ساده بدون اینکه ما بخواهیم کار عجیب و غریبی انجام بدیم فقط توسط خداوند و قوانینش وارد زندگیمون بشه
مگه برای اینکه برف بباره ما کاری کردیم؟
نه
مگه برفی که نشست و تبدیل به آب شد ما کاری کردیم؟
نه ، کل پروسه خودش انجام شد
یعنی جریان ثروت هم به همین شکله
اگر برف رو یک ایده ساده پولساز در نظر بگیریم حاصلش میشه مثل اون حجم میلیارد میلی لیتری آبی که وارد زندگیمون میشه
مگه استاد عباسمنش برای اینکه این حجم از برف توی زمین 20هکتاریش بباره رفته آسمون ابرها رو باران زا کرده بعد با فوتش به سمت پارادایس هدایت کرده؟!!!
اون ابرهای بارور خودشون امدن سمت پارادایس یا بهتره بگیم کل ایالت فلوریدای آمریکا
همین الان یاد یک آیه از سوره واقعه افتادم
أَفَرَأَیْتُمُ الْمَاءَ الَّذِی تَشْرَبُونَ
(آیا به آبی که مینوشید اندیشیده‌اید؟!)
أَأَنْتُمْ أَنْزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنْزِلُونَ
(آیا شما آن را از ابر فرو مى‌فرستید یا ما فرو فرستنده‌ایم؟)
خدا توی همین آیات داره همین مثال رو میزنه تا بگه: همانطوری که آب رو برای شما میفرستیم ، پول و خونه و ماشین و سفرهای با کیفیت با ایده های ساده و قابل انجام هم میفرستیم
همه اینا برای خدا یکیه
خداروشکر برای این فراوانی دنیا
استاد عزیر و استاد نازنین ، دوستتون دارم و امیدوارم همیشه شاد و سلامت باشید
سلام و درووووووود فراوان حسن جان برادر عزیزم ، الهی که حال دلت عالی و مثبت باشه و همواره در پناه رب العالمین باشی.
حسن جان مثال جالب و خوبی زدی و حجم آب رو در تمام سطح پارادایس حساب کردی، تحسین برانگیز بود و یه نمونه از فضل و رحمت خداوند بود و اینکه تشبیهش کردی به ثروت ، ازت متشکرم. بماند که خود این موضوع محاسبه حجم آب و مصرف آب توی آتش‌نشانی بهش میگن مبحث هیدرولیک آتش‌نشانی (پاشو یه سر بیا عسلویه یه آموزش برامون بذار)
در تایید صحبت شما میخوام یه ماجرایی رو برات تعریف کنم.
پالایشگاهی که دارم کار میکنم سه تا واحد آب شیرین کن داره که از سال 2000 داره کار میکنه (1998 نصب شده) طراحی سیستم اینجوری بوده که با دوتا واحد آب مورد نیاز پالایشگاه تامین بشه (آب مصرفی ، آب آتش‌نشانی ، و آب برای بویلرها) و واحد سوم استندبای یا در حال تعمیرات باشه.
به مرور زمان آب شیرین کن ها فرسوده شدن، و از توان شون کاسته شده و با حدود 35 تا 50٪ توان کار میکنن. الان با سه تا واحد هم به سختی میتونن نیاز پالایشگاه رو تامین کنن و کار به جایی رسیده که دیگه نمیتونن آب‌شیرین کن ها رو به درستی تعمیرات کنن. و مدتیه یکیشون کلاً out of service شده. هر کدوم رو تعمیر میکنن، یکی دیگه خراب میشه.
مخزن اصلی آب آتش‌نشانی 12 هزار متر مکعب هست، و مخزن کمکی 6 هزار متر مکعب (مجموعاً 18 میلیون لیتر در حالت 100٪ ظرفیت)
تو این مدت کار به جایی رسیده که برای تامین آب بویلر ها اینقدر به کمبود خوردن که ناچار بودن از آب آتش‌نشانی استفاده کنن،(با اینکه مناسب بویلر نیست و باعث خوردگی بویلر میشه، آب بویلر آب بدون املاح و دی یونیزه شده است) و ذخیره آب آتش‌نشانی رسیده به زیر 26 درصد.
وقتی مقدار آب از 80 درصد بیاد پایین تمام بیمه های مسئولیت و حوادث پالایشگاه عملاً غیر فعال میشه چون شما اجازه دادی سیستم های ایمنی و آتش نشانی down grade بشن و به مرحله بحرانی برسن.
اینا رو نگفتم که از کمبودها بگم. چون خود کرده را تدبیر نیست ؛ خواستم بگم وقتی میگی این برف و بارانی که خداوند از فضل و رحمتش بر ما میباره واقعاً ثروت محسوب میشه، من کاملاً درکش میکنم که چقدر ثروت محسوب میشه. نفرات آتش‌نشانی برای تامین آب از سه تا پالایشگاه مجاور هوزکشی کردن، (متصل کردن شلنگ‌ها، مجموعا چند کیلومتر)
کاهش آب بویلر ها، بویلر رو تریپ میده، تریپ خوردن بویلر یعنی توقف یه بخش یا تمام تولید گاز، (مبدلهای حرارتی با بخار کار میکنن) بعد از اون یکی یکی واحد‌های تامین گاز تریپ میخورن و پالایشگاه توتال شات دون میخوره؛ یعنی کشور روزانه با 70 میلیون مترمکعب کاهش تولید گاز مواجه میشه (بقول سیاسیون توی این مقطع حساس کنونی) که هوا سرده و همه شهرها به گاز نیاز دارن.
آره حسن جان، آب واقعاً ثروت محسوب میشه، ثروتی بسیار بسیار بسیار ارزشمند که خداوند به رایگان بهمون عطا میکنه. ثروتی بسیار ارزشمند که در عین حالی که پرایس لس و بینهایت ارزشمنده، خداوند به رایگان بهمون عطا میکنه. حلقه ای از یه زنجیر که اگه ناقص بشه حلقه های بعدی و بعدی هم آسیب میبینه.
«فَسُبْحَانَ الَّذِی بِیَدِهِ مَلَکُوتُ کُلِّ شَیْءٍ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ»
خلاصه گفته باشم حسن جان ، پام روی لوله است، در جریان باش دیگه، خخخخ.
یاد آیه 30 سوره ملک افتادم.
«قُلْ أَرَأَیْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُکُمْ غَوْرًا فَمَنْ یَأْتِیکُمْ بِمَاءٍ مَعِینٍ»
(بگو: به من خبر دهید اگر آب مورد بهره برداری شما در زمین فرو رود، پس کیست که برایتان آب روان و گوارا بیاورد؟!)
در پناه رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشی حسن جان.
«فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ»
سلاااااااااام حمیدجان عزیز و بزرگوار برادر توحیدی گلم
چقدر خوشحالم کردی برام این کامنت بسیار عالی رو نوشتی حمیدجان
حاجی من کامنتتو دو سه باری خوندم ، تنها چیزی که به ذهنم رسید اینه که بیام پالایشگاهتون یه فندک اتمی بردارم بزنم زیر شیر فلکه اصلی گاز ، کل پالایشگاه رو بفرستم رو هوا:))) حداقلش دیگه شما و بر و بچه های پالایشگاه راحت میشین:)))
امروز هدایت شدم به خوندن سوره حج در قرآن به یک آیه ای برخوردم خیلی دوستش داشتم
آیه 37:
لَنْ یَنَالَ اللَّهَ لُحُومُهَا وَلَا دِمَاؤُهَا وَلَٰکِنْ یَنَالُهُ التَّقْوَىٰ مِنْکُمْ ۚ کَذَٰلِکَ سَخَّرَهَا لَکُمْ لِتُکَبِّرُوا اللَّهَ عَلَىٰ مَا هَدَاکُمْ ۗ وَبَشِّرِ الْمُحْسِنِینَ
(هرگز گوشت هایشان وخون هایشان به خدا نمی رسد، بلکه تقوای شما به او می رسد. این گونه آنها را برای شما رام و مسخّر کرد تا خدا را به اینکه هدایتتان کرد به بزرگی یاد کنید؛ و نیکوکاران را مژده ده)
توی این آیه همانطوری که میدونی خدا داره در مورد قربانی کردن حیوانات(گاو-گوسفند-شتر…) صحبت میکنه
یعنی داره در مورد چیزی میگه که از خدا به آدم ها رسیده ، حالا توی این آیه داره مثال گوشت حیوانات رو میزنه ، ما میتونیم به بی نهایت نعمتی که روی زمین هست تعمیمش بدیم
مثل لباس یا پول یا ماشین یا سلامتی یا برق و نفت و گاز
اصلاً بیا فقط در مورد همین موضوع گاز یه چیزی بهت بگم که شما هم بهش اشاره کردی
رفتم توی اینترنت یه سرچی زدم دیدم مثل اینکه یک سازمانی هست به اسم مجمع کشورهای صادرکننده گاز (GECF) یک سازمان بین دولتی هستش که در حال حاضر شامل 19 کشور عضو از تولیدکنندگان پیشرو گاز طبیعی در جهان هست که الجزایر، بولیوی، مصر، گینه استوایی، ایران، لیبی، نیجریه، قطر، روسیه، ترینیداد و توباگو ، ونزوئلا ، اعضای آنگولا، آذربایجان، عراق، موزامبیک، مالزی، نروژ، پرو و امارات متحده عربی ناظر هستند، اعضای GECF روی هم بیش از 71 درصد از ذخایر گاز طبیعی اثبات شده جهان، 44 درصد از تولید بازار آن، 53 درصد از خط لوله و 57 درصد از صادرات گاز طبیعی مایع (LNG) در سراسر جهان رو کنترل می کنند، دفتر مرکزی این سازمان در دوحه قطر هستش
وزیر نفت ایران در اجلاس همین سازمان یعنی مجمع کشورهای صادرکننده گاز گفتش: تولید گاز ایران به 275 میلیارد متر مکعب در سال رسید!!!
خیلی عجیبه ولی مثل اینکه واقعاً توی کشور ایران این حجم از گاز داره تولید میشه
بخش قابل‌توجهی از پروژه‌های برنامه‌ریزی‌شده در زمینه توسعه بخش گاز ، با موفقیت به انجام رسیده که به افزایش تولید گاز طبیعی ایران تا سطح 275 میلیارد مترمکعب در سال منجر شده
حمید جان داره میگه در سال اینقدر داره تولید میشه ها یعنی سال به سال داره 275 میلیارد مترمکعب گاز تولید میشه
آقای مجید چگنی مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران با اشاره به عملکردشون در سال 1402، گفتش که سال گذشته شاهد افزایش ظرفیت پالایش گاز کشور بودیم که با عملیاتی شدن پالایشگاه سیزدهم پارس جنوبی که فکر میکنم عسلویه میشه نمیدونم شما بهتر میدونی حمیدجان ، ظرفیت اسمی پالایش کشور از روزانه یک میلیارد و 31 میلیون مترمکعب به حدود یک میلیارد و 93 میلیون مترمکعب در روز رسید یعنی حدود 60 میلیون مترمکعب به ظرفیت تولید روزانه پالایشگاه‌های کشور اضافه شد!
این گزارش ها کاملاً برای همین امسال یعنی سال 1403 هستش ها
دقیقاً یکسال پیش همین موقع یعنی بهمن 1402 وزیر نفت گفتش که 851 میلیون مترمکعب گاز به شبکه سراسری کشور تزریق شده بعدش هم گفت این رقم بی‌سابقه بوده و در این زمینه یک رکورد به‌شمار میاد
دقیقاً ماه بعدش وزیر نفت گفتش که میانگین افزایش تولید گاز توی ایران در سالهای اخیر سالانه 5.2 درصد بوده، در حالی که میانگین افزایش تولید گاز در جهان طی بازه زمانی یادشده، 2.5 درصد بوده! که این موضوع نشون میده افزایش تولید گاز کشور دو برابر میانگین جهانی بوده…!
از طرفی معاون طرح‌های توسعه‌ای شرکت نفت و گاز پارس گفتش که ظرفیت تولید گاز با تکمیل یکی از چاه‌های گازی فاز 13 پارس جنوبی، که فکر میکنم همونجایی هستش که شما هستی 1.7 میلیون متر مکعب در روز افزایش پیدا کرده
همین دو روز پیش اعلام شد تولید گاز در فاز 11 پارس جنوبی به رقم 19 میلیون مترمکعب در روز رسیده
خلاصه حمیدجان به اندازه کل کیهان گاز داره تولید میشه حالا این حجم از گاز تولیدی رو فقط برای ایران داره اتفاق میوفته در حالیکه خیلی از کشورهای دنیا دارند توی حجم بسیار بالا در سال گاز تولید می کنند
مثلاً در سال 2024 همین سالی که گذشت ، ایالات متحده آمریکا در تولید گاز طبیعی افزایش خوبی داشته یعنی تولید گاز طبیعی رو به حدود 8.3 تریلیون فوت مکعب (Tcf) در سال رسوند!!!!
فوت مکعب اگر معادلش متر مکعب باشه رو نمیدونم چقدر میشه خودت دیگه حساب کن چقدر گاز فقط توی کشور آمریکا تولید شده
در مورد درآمد، ایالات متحده حدود 100 میلیارد دلار از تولید گاز طبیعی در سال 2024 درآمد داشته ، چقدر هم ثروت ساخته شد
یعنی این فراوانی گاز فقط توی ایران نیست بلکه توی کل دنیا داره اتفاق میوفته حمیدجان
اونم تازه چیزیه که خدا از قبل برای آدم ها گذاشته
چون گاز یک محصول که نیست بخواد تولید بشه
حالا شما دستت تو کاره بهتر میدونی حمیدجان
خلاصه داداش با خیال راحت پاتو از روی لوله بردار که جهان ، جهان فراوانی هاست خخخ
ولی دمت گرم ، سبب خیر شدی
چون باعث شدی یکم در موردش تحقیق کنم ببینم اصلاً تولید گاز ایران توی چه وضعیتیه
که به نظرم عالیه
عاشقتم مرد
خیلی خوشحال شدم برام نوشتی
در پناه ربّ العالمین همیشه خوش و خرم باشی حمیدجان
سلام و درود فراوان به شما حسن جان. امیدوارم که حالت عالی باشه داداش عزیزم.
آقا اون فندک اتمی بزرگوار رو غلاف کن، قبلش باید بری کلاس ایمنی و کلاس H2S و کلاس نحوه استفاده از دستگاه تنفسی تا بتونی بیای توی سایت، همچنین داشتن کفش و کلاه ایمنی و ماسک فرار الزامیه.
ضمناً موبایل و سایر موارد رو هم دم در باید تحویل بدی. (راستی میدونستی ماشین بنزینی توی پالایشگاه ممنوعه، بخاطر سیستم برق و جرقه زنی موتورشون ، فقط ماشین های موتور دیزلی میتونن برن توی پالایشگاه)
خب آیا بازم میخوای خطر درست کنی؟ ایموجی خنده.
حتی اگه فندک هم داشته باشی بازم اینجا ایمنیش بالاست.
اگه با موفقیت هم بتونی کاری انجام بدی پس من اینجا چیکاره ام…؟
حسن جان بینهایت تحسینت میکنم، خیلی اهل تحقیق و پژوهش هستی و این ویژگی شما خیلی عالیه.
جوری آمار صنعت گاز جهان رو کشیدی بیرون که فکر نکنم مدیران مجموعه اینقدر مسلط باشن.
البته اینو هم بگم افزایش بی رویه استخراج گاز ظاهرش قشنگه.
قشنگتر اونه که بجای مصرف گاز توی شهرها و فروش اون به کشورهای خارجی و دریافت دلار، بهتره گاز رو توی نیروگاه های سیکل ترکیبی تبدیل به برق کنیم، و شهرها مصرف کننده برق باشن، و اگه برق رو صادر کنیم ارزش افزوده بیشتری برای کشور داره.
یاد صحبتهای خدابیامرز مارگارت تاچر نخست وزیر انگلستان می افتم که میگفت تمام کشورهایی که منابع شون رو میفروشن فقیر هستن و کشورهایی که منابع طبیعی ندارن و بر دانش و آگاهی نیروی انسانی تکیه میکنن، ثروتمند هستن.
گفته بودی درآمد آمریکا از گاز 100 میلیارد دلاره، این رقم فقط یک سوم درآمد ایالت میزوریه، از محصولات کشاورزی. اونم با جمعیت کمتر از 4 میلیون نفر.
یه موضوعی رو بگم اگه دوست داشتی در موردش سرچ کن خیلی جالبه. دوتا شاخص هست یکی GDP و یکی GDP per Capita
تولید ناخالص داخلی و سرانه تولید ناخالص داخلی.
تا سال 2023 GDP آمریکا 27 و خورده ای تریلیون دلار بوده. و پنج تا از ایالتها (کالیفرنیا، تگزاس، نیویورک ، فلوریدا و ایلینویز) GDP شون تریلیون دلاری بوده. (یعنی اگه اعلام استقلال کنن به تنهایی میتونن جز 10 تا اقتصاد برتر دنیا باشن)
وقتی آمار 2024 رو دیدم، دیدم ایالت پنسیلوانیا هم GDP تریلیون دلاری رسیده و ایالت اوهایو و جورجیا با 900 و خورده ای و 800 و خورده ای میلیارد دلار رتبه های بعدی هستن که دلشون میخواد به ایالتهای تریلیون دلاری بپیوندن.
نکته اش اینکه همه 50 ایالت شاخص‌های اقتصادی رو به رشد داشتن.
یه زمانی یادمه جهش اقتصادی چین برای بقیه نگران کننده شد که توازن اقتصادی در جهان رو داره جابجا میکنه ، وقتی چک کردم دیدم چین توی رتبه دوم جهانه و 17 تریلیون دلار درآمد داره. و خب فاصله زیادی با آمریکا داره.
یه نکته ای که امریکا رو در موضع قدرت اقتصادی قرار داده اینه که تمام تراکنش‌های مالی نفت و گاز و حوزه انرژی جهان بر اساس دلار آمریکاست. این یعنی حتی اگه یه کشور با آمریکا قطع روابط دیپلماتیک کنه، تا زمانی که در ازای نفت و گاز و محصولات پتروشیمی و انرژی و چیزای دیگه داره با دلار آمریکا تراکنش میکنه، کماکان داره به رشد اقتصادی آمریکا کمک میکنه.
قوانین جهان واقعاً فوق العاده ست. و احساس قدرت و امنیت بهت میده، از اینکه بدونی با یه سری فرمول یکسان میشه به موفقیت رسید اگه یه کشوری تونسته بقیه کشورها هم میتونن.
راستی نگران پای من نباش این فقط یه شوخی بود. پای من اونقدری قدرت نداره که قوانین الهی رو از کار بیاندازه.
در پناه رب العالمین باشی، ببخشید پرحرفی کردم.
«فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ»
سلام حسن جان عزیزم
بی نهایت سپاسگزارم بابت کامنت
پربرکتی که واسه مون نوشتی
خیلی وقتها رزق خدا میشه
همین کامنتهایی که باور فراوانی رو
بهمون یاداوری میکنن
خدایی که منبع همه چیزه
خدایی که هر ناممکنی رو
ممکن میکنه ..
خدایی که به شدت کافیه ..
خیلی حال داد و با خوندنش کلی کیف کردم عالیه عالیه عالیه
پسر دمت گرم
فوق العاده ای و بی نظیر
خیلی تحسین برانگیزی
من ورسول جانم
بی نهایت دووووست دارییییم
خداروشکر هزاران بار شکر برای وجود ارزشمندتون در این جهان زیبا و سایت بهشتی مون
الهی که همیشه سرشار از نگاه خداوند باشین و زندگی خوشگلتون در بهترین مدارها قراربگیره ان شاالله
یا اماااااااامزاده ترااااااااااامپ:)))
سلام بر سلطان کنترل ذهن فاطمه عزیز و نازنینم
بخدا اگر به من میگفتن رهبر کره شمالی یعنی آقای کیم جونگ اون بهت پیام داده اینقدر خوشحال نمیشدم که شما الان برام پاسخ نوشتی:)))
فاطمه جان میگفتی گاوی گوسفندی شتری به قول برادرت :))) زمین میزدیم
افتخار دادی
فاطمه جان خلاصه خیلی خوشحالم کردی که برام نوشتی شما و رسول جان برای من خیلی عزیزین
خداروشکر از وقتی که باورهامو نسبت به خداوند بهتر کردم احساس میکنم بهتر میتونم الهامات و هدایت هاشو دریافت کنم این کامنت هم مثل اکثر کامنت های قبلی هدایتی بود
راستی حالا که بحثش شد برات یه جایزه دارم
من حدود سه هفته پیش در بخش (فقط روی خدا حساب باز کن) یه کامنت بسیار عالی برای درست کردن باورهام نسبت به خودِ خدا نوشتم که خیلی اون چیزهایی که واقعاً نوشته شد روی خودم تاثیر گذاشت ازت میخوام حتماً بری بخونیش
مطمئنم به واسطه پایه های منطقی که نوشته شده نگرشت نسبت به خدا از این چیزی که هست خیلی بهتر میشه چون به قول استاد عباسمنش بهتر کردن باورها انتهایی که ندارند هر بار میتونه بهتر بشه
اینم لینکش:
abasmanesh.com
بازم ازت ممنونم و عاشق شما و رسول جانم هستم
شما دوتا زن و شوهر اصلاً توی دنیا تکید تک
عاشقتونم بی نهایت
سلام حسن جان عزیز
امیدوارم عالی باشی
مرسی که باور فراوان برو از دل این تصاویر بیرون کشیدی
واقعا که جهان اطراف ما پر شده از فراوانی
بدیهی ترین چیزی هم که میشه همیشه مثالش بزنیم
که خیلی خیلی برامون عادی شده
و هیچکس بهش توجهی نمیکنه
همون نور خورشید هست
که رایگان رایگان همیشه تا محدود در اختیارمون قرار داده شده
و چقدر همین نور خورشید برامون برکت داره که ما بهش توجه نمی‌کنیم
کل زمین رو روشن میکنه بدون اینکه نیازی به لامپ یا چراغی باشه
گرما میبخشه به کره ی زمین در حد مناسب
وگرنه همون از سرما یخ میزدم
کلی موارد معدنی و ویتامین به بدنمون میرسه وقتی اجازه میدیم این نور به دوستمون برخورد کنه
و الان هم که داریم ازش برداشت مالی میکنیم در جنبه های مختلف
واقعا همه یک نعمت چقدر نعمت بزرگیه چقدر ثروته که رایگان در دسترسمون قرار داده شده؟!
همین برف
فقط در همین قسمت در همین مقدار
واقعا چطوری میتونیم ما این نعمت هارو به وجود بیاریم؟؟
مگه ما کاری برای این نعمت ها کردیم؟!
به قول شما که از قرآن نقل کردی
آیا به آبی که مینوشید نمی اندیشید؟!؛
که همیشه در دسترسه همیشه پارمیس
ما کی نگران آب بودیم
که نگران باران بودیم
به غیر از اینکه یک سری به خاطر باور کمبود فریاد میزنن که نعمت ها داره تموم میشه
اما هیچ وقت به همون آبی که هر روز در اختیارشه و به راحتی از شیر خونشون بیرون میاد و استفاده میکنه فکر نکرده و حتی یک بار هم بابتش سپاسگذاری نکرده
اما ما باید این روندو تغییر بدیم
بچه هایی که دارن روی دوره ی روانشناسی ثروت 1 کار میکنن
دارن روی باورهای ثروت آفرینشون کار میکنن
کم کم متوجه میشن که پول ثروت فرصت موقعیت ثروت ساز نعمت
دقیقا مثل همون آبی که همیشه در دسترسی و هروقت میخوای میخوری
دقیقا مثل نور خورشید که همیشه در دسترسه و به هر مقدار و میزان بخوای میتونی ازش استفاده کنی
دقیقا مثل اکسیژن که رایگان و همیشه و نامحدود در اختیارمونه و نفس میکشیمش
به همین میزان
فرصت های ثروت آفرین همیشه در اختیارمون
و به محض اینکه در خواست میکنی و مقاومتی نداری
به راحتی آب خوردن خودش با پای خودش میاد سمتت
به شکل ایده آدم موقعیت شرایط و بی نهایت طریق
واقعا خدارو شکر بابت این تصاویر بی نظیر از پاردایس
که نشون میده تغییر باور ها مارو به کجا میرسونه
ممنونم ازت حسن جان به خاطر متن زیبات
سلام به علی جان عزیز و بینظیر
علی جان ممنون بابت پاسخ زیبا و دلنشینی که برای من نوشتی بسیار تحسین برانگیز هستی
یادمه همیشه از قهرمانی هات توی بوکس مینوشتی و چقدر من خوشحال میشدم و تحسینت میکردم که در مسیر علاقه ات داری قدم برمیداری و با ادامه دادنش تکامل پیدا میکنی
جهان ، جهانِ فراوانی هاست علی جان فقط کافیه آدم ها سرجای درست خودشون باشند و واقعیت هایی که توی دنیا میتونه کمکشون کنه رو ببینید
امیدوارم هر کجای این دنیا هستی بهترین ها رو توی زندگیت تجربه کنی علی جان
سلام آقای گرامی عزیزم
سپاسگزارم از کامنت ارزشمندتون
چقدر زیبا در مورد فراوانی آب پارادایس نوشتین، چقدر زیبا محاسبه کردین و بخوبی توضیح دادین، و چه زیبا فراوانی ثروت رو با فراوانی آب ارتباط دادین
خیلی این جمله تونو دوست داشتم
خیلی حس خوبیه که میتونی دنیاتو بهشت کنی
و این یکی:
اینکه تاثیر باورهایی که میسازی رو میتونی در قالب ثروت و سلامتی و روابط عالی و آزادی که توی زندگیت به وجود میاد رو ببینی
خیلی تحسینتون می کنم
و سپاسگزارم از پاسخی که برای کامنتم در فایل قبلی دادین، میخواستم همون جا براتون بنویسم ولی حسم بهم گفت اینجا و برای کامنت زیبای خودتون پاسخ بنویسم
ممنونم از لطف و تحسینتون و آیه زیبایی که نوشتین
خدا رو شکر برای همه خوبیهاتون
شاد و سلامت باشید خوشبخت و ثروتمند باشید و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید
سلام خانم سلیمی عزیز و خوش قلبم
ممنونم بابت محبت هاتون
شما مادر بسیار قوی در عین حال مهربون برای بچه هاتون هستین و یک همسر بسیار بسیار نمونه و درجه یک برای شوهرتون هستین
تجربه شما از زندگی مثل یک کتاب هزار صفحه ای میمونه که هر خطش میتونه کلی باورهای عالی توی ذهن ایجاد کنه
یادم نرفته که توی ردپاهای قبلیتون در سایت گفتین که 20 سال پیش شما و همسرتون چند سالی به سفر قطر کرده بودین:)))
شوخی کردم
گقته بودین چند سالی در کشور قطر زندگی کردین این تجربه های شما در زندگیتون بوده که برای ذهن بچه هاتون این باور رو ساخت که میشه بدون هیچ مرزی زندگی کرد
میشه هر جای دنیا که دوست داشتی بری
کاملاً امکانپذیره
عاشقتونم ، امیدوارم در کنار همسر و بچه های از راه دورتون بهترین روزهای زندگیتون رو سپری کنید
شما زن قدرتمندی هستین خانم سلیمی نازنین
از خدا میخوام همیشه سلامت باشید و لبتون مثل عکس زیبایی که از خودتون در پروفایلتون گذاشتین خندون باشه
به امید روزهای عالی در زندگیتون
سلام دوست عزیزم حسن جان
دقیقا اونچه آخر کامنت ارزشمندت نوشتی پاسخ سوالی بود که امروز از خدای مهربانم طلب کردم .
خدا توی همین آیات داره همین مثال رو میزنه تا بگه: همانطوری که آب رو برای شما میفرستیم ، پول و خونه و ماشین و سفرهای با کیفیت با ایده های ساده و قابل انجام هم میفرستیم
همه اینا برای خدا یکیه
مدتی هست که برای شروع کار مهمی دارم خودم رو آماده میکنم و مرتب خدا داره نشونه ها و کمکهاش رو بهم می فرسته . امروز هم این کامنت شما دوست عزیز.
نکته مهمش برای خودم اینه که به هیچچچچچچچچ احدی ( منهای مادرم )تا حالا نگفتم که میخوام چیکار کنم .تا به مرحله عمل نرسونم نمیخوام بگم.
جالبه دقیقا امروز فر کانس سوالم رو که به خدا فرستادم بعد کامنت شما رو خوندم .
ایده های ساده و قابل انجام
ساده تر از اونکه فکرشو میکنم حتی میخوام انجامش بدم و دارم نقطه پایانی اش روتجسم میکنم.
رنگ مورد علاقه من سفیده مثل روح پاک خودم همونکه خدای عزیزم بهم داده مثل قلب پاک مهربانم که کادوی خدای خوبمه
امیدوارم زندگی شما دوست عزیزم به سفیدی و زیبایی برف پارادایس باشه و روزی توی این برف در همون مکان با استاد جان برف بازی بکنید . ( چند تا گلوله برف هم من پرت میکنم سمتتون .ههههه)
ممنونم برای کامنت ارزشمندت
سلام و درود فراوان به لیلی عزیز و نازنین
امیدوارم هر جای این سیاره زیبا هستین حالتون عالیِ عالی باشه و در پناه ربّ العالمین بهترین تجربه ها رو از زندگی داشته باشید
بی نهایت ازتون ممنونم که برای من پاسخ به این زیبایی رو نوشتین و خداروشکر میکنم که کامنتی که توسط الله یکتا نوشته شد باعث شد شما با خیال راحت ، کاری که توی فکرش بودین رو به مرحله اجرا در بیارید
از خدا براتون بهترین ها رو آرزو میکنم و امیدوارم توی کسب و کار شخصیتون بسیار رشد کنید
سلام به اقای گرامی عزیز…
(یعنی ثروت هم میتونه همینقدر ساده از یک ایده ساده بدون اینکه ما بخواهیم کار عجیب و غریبی انجام بدیم فقط توسط خداوند و قوانینش وارد زندگیمون بشه)
سپاسگزار خداوندم که مرا هدایت کرد بهمچنین نگرش درونی ،”الهیش..
دقیقا آقای گرامی همینه…هر چقدر بیشتر تدبر میکنم توی ایات قران.و مخصوصا باورهای استاد عزیز…به اندازه تلاشم..میبینم چقدر ما دارییم کار رو برای خودمون سخت میکنیم!..
و صد البته به لطف الهی .من 10 ماه هست که بصورت تمرکزی بعد از سابقه 10 سالم ام هنوزم بیشتر….
تونستم تو همون رشته مورد علاقه ام.چیزی رو تولید کنم..
که پر از سادگی و اسانی و راحتی هست….
روزی که بهم الهام شد..گفتم چه جالب….همون یچیز کوچک اینقدر پیشرفته شده..که میگم ای دل قافل چقدر من از درون الهیم دور بودم…
و چیزی که برام خیلی مهمه اینروزا…چقدر زندگی .چقدر همه چیز ..میتونه آسان و راحت باشه..
اتفاقا روز گذشته هدایت شدم به برنامه کارتونی فوتبالیستها
اگه دهه شصتی باشی خاطراتش خیلی زیاده….
ولی نمیدونم!…ولی این پکیچ ..خیلی به دهه شصتیها هماهنگه…
یه لحظه سوباسا اومد گل بزنه..رفتن توهوا حالا اون دروازه بان‌اسمش چی بود..کاکرو..درسته….
رفتن تو هوا حالا هر دو تو اسمون میخاستن تقلا کنن برای توپ…
بنظرت اینهمه سختی برای زدن یه گل…چه افکاری رو تونسته در گذشته تو مغزمون بپرورونه!؟
ووووو خیلی از:سریالهای دیگه.
.
دیدن این صحنه هم برام بولد شد و از طرفیم،” برام خاطرات شد….
یادمه موقعه ایی که سوباسا میخاست گل بزنه بلند میشدیم پامو تو هوا میگرفتیم ..همون لحظه مکث میکردیم تا فردا یا هفته بعداش:بقیه داستانو بببینیم….
خخخخ…حالا اون افکار گذشته چقدر برای ماها کمبود و سختی رو بوجود اورده..
من یفردی که 10 سال توی سابقه کاریم فقط زجر میکشیدم و هر بار بدتر میشد….
بخدا این طی 10 ماه انگار تازه.تو شکم مادرم اومدم بیرون.اینقدر راحت و ساده و لذت بخش با یه ایده ساده …..
ناگفته نمونه ایده ساده .که خیلیا بهش فکر نکردن..به این شکلی کاربردی در تمامی جنبه ها…
هنوزم دارم طبق الهامات خداوند پیش میرم..
حساب کتاب که میکنم میبینم چقدر راحت میشه از همین ایده با تعداد فلان در روز بیش از اونروزها که با سختی و تقلا کار میکردم و هر بار یه دردسری داشتم..
میتونم ثروت بسازم…
و من اینروزا دارم باورهای توحیدی رو در وجودم قوی میکنم..
باوری که شما محاسبه کردین خیلی دقیق و بسیار تاثیر گزار هست..
اتفاقا ما هم در منطقه جنوبیم .و .دو تا پالایشگاه گاز دارییم..
بنام دالان…و یه پالایشگاه هم..تقویت فشار گاز هست.که اونو پمپاژ میکنه به قسمت شمالی کشور..
میخام بگم چقدر ثروت زیاده.و میتونه هر روزم بیشتر باشه…
حالا حساب کنید این میزان برف چقدر میتونه بی سابقه باشه..
دقیقا چند سال پیش توی شهر ما هم برف اومد..برفی که همه رو شگفت زده کرد…
هنوز عکسشو دارم..درخت نخل باشه !برفم باشه…
چقدر هر چقدر تدبر میکنم میبینم چقدر نعمتهای الهی زیاده …
نعمتهایی که هر روز بر سرمون جاری هست…
تشکر دوست عزیز….امروز سعی کردم بخاطر داشته هام از هر چیزی که استفاده میکنم سپاسگزار باشم.
یه لحظه به اب شیرین کنمون.” نگاه کردم.تصویر نقشه امریکا هست..
همیشه از اب که میخورم..یادم از پردایس و استاد میاد..
و سعی کردم خیلی بخودم یاداوری کنم..
انسان خیلی میتونه ناسپاس بشه خودمونم جزوش بودییم..
ولی چقدر خوبه اگاهانه تمرکزت روی داشته هات باشه.داشته هایی که یه لحظه قطع میشه..
چقدر میتونه رومون تاثیر بزاره…
چقدر بهم میریزییم.و بعد بخاطر بودنش برای دفعه بعد سپاسگزار هستیم.
چقدر خوبه بیاد بیاوریم…
اون ایه ایی که میگه…
اگه آب رودخانه خشک بشه…ایا میتونید اونو برگردونید..
چیزی که برداشت کردم..
هیچ وقت !هیچ وقت..
خداوند وجود خلقتشو میشناسه…و میدونه انسانها ناسپاسن…
یه افراد بسیار کوچک سپاسگزارن..
بقول خانم شایسته عزیز..این موقعها وجود داشته هاتو بیشتر درک میکنی تا بیشتر سپاسگزار باشی…
…..
خیلی صحبت دارم…بیشترم راجع بخداوند..که اگه بخاد هر کاری رو میتونه انجام بده…
بازم سپاسگزار خداوندم که تمام روز و شبم در مسیر درستم..و برای مسیر درستم هر چقدر پیشروی میکنم احساس میکنم هنوزم عطش “بیشتر دارم…
به امید بهترینها برای شما دوست عزیزم…
سلام به خانم علی پور عزیز
به قول سعیده خانم شهریاری کامنت پر برکتی بود
ازتون ممنونم بابت کامنت زیبایی که برام نوشتین
خوبه خداروشکر پس شما هم دارین مسیر کاری مورد علاقه تون رو دنبال می‌کنید و اتفاقاً وقتی توی این مسیر حرکت می‌کنید تازه الهامات و هدایت های خدارو برای پیشرفت کارتون دریافت می‌کنید
چون حال و احساستون توی کاری که بهش علاقه دارین خوبه
مثل تجربه ای که الان من در زندگیم دارم
مشتری ها رو که خدا میفرسته
کارهایی هم که باید انجام بدم رو خودش بهم میگه
یعنی این وسط من فقط عمل کننده به اون چیزهایی هستم که خدا داره هدایتم میکنه
اون چیزهایی هم که خدا میگه، چیزهایی هستند که واقعاً ساده اند فقط باید ایمان داشته باشی و انجامش بدی
از خدا میخوام توی زندگیتون همیشه به سمت بالا و رشد حرکت کنید و بی نهایت خیر و برکت و نعمت وارد زندگیتون بشه
بازم برای کامنتی که برای من نوشتی ازتون ممنونم
سلام حسن اقای عزیز چقدر زیبا نوشتی چقدر تاثیر گذار و ساده نوشتی
چه مثال جالبی زدی مثال نشستن برف روی زمین پارادایس با مثال ورود پول و ثروت به زندگیمون با ایده های ساده ای که خداوند بهمون الهام میکنه
واقعا میتونه همیجوری باشه و با انجام ایده های ساده حجم عظیمی از پول و ثروت وارد زندگیمون بشه
میشه به راحتی مورد لطف و رحمت خداوند قرار بگیریم و آسان بشیم برای آسانی ها و اجازه ی ورودی بی نهایت پول و ثروت رو به زندگیمون بدیم
دمت گرم واقعا این پیام رو ذخیره میکنم تا در زمان دیگه دوباره بخونمش
در پناه الله شاد و سالم و ثروتمند باشیم
سلام به شما دوست عزیز و ارزشمندم محمد آقای نازنین
امیدوارم هر جایی که هستی با هدایت ها و حمایت های ربّ العالمین بهترین روزهای زندگیتون رو سپری کرده باشید
خداروشکر میکنم کامنتی که با هدایت های خداوند نوشته شد تونست به شما توی زمینه فراوانی نعمت های خداوند کمک کنه
خودم به شخصه خیلی تاثیر گرفتم ازش
براتون بهترینِ بهترین ها رو آرزو میکنم محمد آقای عزیز