سریال زندگی در بهشت | قسمت 262 - صفحه 3 (به ترتیب امتیاز)

492 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سعیده شمسی گفته:
    مدت عضویت: 873 روز

    بنام خدای زیبایی ها

    سلام خدمت خانم شایسته

    چقدر تصاویر لذتبخش و آرامش و انرژی مثبت حتی از فیلم هم به من انتقال پیدا کرد و چقدر حالم خوب شد

    خداراشکر برای این تصاویر زیبا و پرادایس بینظیر

    خداراشکر بابت نعمت و ثروت بی پایان

    خداراشکر برای آسمان آبی و هوای تمیز و دریاچه فوق العاده

    خدارا شکر برای بهشت روی زمین

    خداراشکر برای این اعتماد بنفس و عزت نفس

    خداراشکر برای قوانین بدون تغییر خداوند

    و خدا راشمر بابت هدایت به این فایل زیبا

    In god we trust

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 37 رای:
  2. -
    محمد شکری گفته:
    مدت عضویت: 1449 روز

    با سلام خدمت استاد عزیزم و همین طور خانم شایسته عزیز

    به صورت کاملاً ناخودآگاه ساعت 5 بیدار شدم و گفتم که تا اذان صبح چیزی نمونده پس بیام توی سایت کامنت بخونم که وقتی وارد سایت شدم قسمت جدیدی از سریال زندگی در بهشت رو دیدم که خانم شایسته عزیز آپلود کردن برف واقعاً زیباست مخصوصاً وقتی که داره میباره در آرامش کامل مییاد میشینه روی زمین بدونه هیچ گونه سرو صدایی یک حس بسیار زیبایی داره خیلی زیباست خیلی اون لحظه ای رو دوس دارم که شب باشه و برف هم به طور سنگین در حال بارش باشه و من از زیر نور چراغهای برق به باریدنش بشینمو نگاه کنم به این زیبایی خدای مهربان وقتی که زوم میشی روش خودش ناخودآگاه میبرتت توی مدیتیشن میبرتت توی لذت بردن از لحظه حال اون تصویری که برف درختان پردایس رو سفید پوش کرده و تصویرش افتاده روی آب که بالای درختا هم رنگ نارنجی به خودشون گرفته بودن رو خیلی دوست داشتم از خدای مهربانم میخوام که اینجا هم برف زیباش رو بر زمین فرود بیاره که ما آدما از دیدنش لذت ببریم

    این آهنگ آقا محسن چاوشی بی نهایت زیباست توی این آهنگ همه چیز در هم تنیده شده که روح انسان رو به پرواز در بیاره شعر ملودی صدای خواننده واقعاً فوق العاده س ممنون از شما خانم شایسته که این موزیک رو توی این فایل گذاشتید من شعرش رو اینجا میزارم که بیشتر بریم توی بتن این شعر فوق‌العاده

    ملکا؛ ذکرِ تو گویم که تو پاکی و خدایی / نروم جز به همان ره؛ که توأم راه نمایی●

    همه درگاهِ تو جویم؛ همه از فضل تو پویم / همه توحیدِ تو گویم؛ که به توحید سزایی●

    همه عزی و جلالی؛ همه علمی و یقینی / همه نوری و سروری؛ همه جودی و جزایی●

    همه غیبی تو بدانی؛ همه عیبی تو بپوشی / همه بیشی تو بکاهی همه کمی تو فزایی●

    نتوان وصفِ تو گفتن؛ که تو در فهم نگنجی / نتوان شبه تو گفتن؛ که تو در وهم نیایی●

    تو زن و جفت نداری؛ تو خور و خفت نداری / احد بی زن و جفتی؛ ملکِ کامروایی●

    بری از خوردن و خفتن؛ بری از شرک و شبیهی / بری از صورت و رنگی؛ بری از عیب و خطایی●

    نتوان وصفِ تو گفتن؛ که تو در فهم نگنجی / نتوان شبه تو گفتن؛ که تو در وهم نیایی●

    نبد این خلق و تو بودی؛ نبود خلق و تو باشی / نه بجنبی، نه بگردی، نه بکاهی، نه فزایی●

    همه عزی و جلالی؛ همه علمی و یقینی / همه نوری و سروری؛ همه جودی و جزایی●

    نتوان وصفِ تو گفتن؛ که تو در فهم نگنجی / نتوان شبه تو گفتن؛ که تو در وهم نیایی●

    نتوان وصفِ تو گفتن؛ که تو در فهم نگنجی / نتوان شبه تو گفتن؛ که تو در وهم نیایی●

    خداوندم رو بی نهایت سپاسگزارم که در جمعی از افراد قرار دارم که برای خودشون احترام قائل هستن و دارن روی خودشون کار میکنن

    حال دلم به لطف خدایم زیباست

    خدایا تنها تو را بندگی میکنم و تنها از تو یاری میجویم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 39 رای:
    • -
      نازنین گفته:
      مدت عضویت: 846 روز

      ممنون که متن شعر رو قرار دادید

      دیدگاهتون هم خیلی تاثیرگذار بود

      امیدوارم به خواسته های توی پروفایلتون با دلخوشی و شادی رسیده باشید، و به زودی پروفایلتون رو با یک لیست بلند و بالا از دستاوردهاتون آپدیت کنید

      و امیدوارم استاد از پارادایس زیبا با یکی از درون هاشون فیلم بگیرن

      حقیقتا اون فایل که برای اولین بار با درون جدید از تمپا و پارادایس اشتراکی گرفتند فوق العاده بود

      نمای عالی پارادایس از بالا و جنگل های اطراف

      و سوله ای که تازه کفش رو زده بودن

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    الهام رهنما گفته:
    مدت عضویت: 1586 روز

    خدای من باورمممممم نمیشه چقددددددد قانون درسته چقدر همه چیز خدای بی نظیرمممممم سرجاشه دقیق و منظم

    دلم میخاد فریاد بزنم فاصله بین کامنت قبلیم با اینی ک الان حسم گف بیام بنویسم 2،3 ساعته من نمیدونم چی بگم ولی این صحنه هارو دیدم حسم گف برو بنویسش:

    (قانون جهان رو که به هرچیزی توجه کنی از اصل و اساس همون توجه وارد زندگیت میشه)

    هم برای خودت هم برای همه اونایی ک کامنتمو میخونن یادآور شو مریم جون شما از بارش برف برامون فیلم گرفتین از نشستن برف روی زمین زیبای پرادایس فیلم گرفتین از غذای خوشمزه ای ک برای خودتون درست کردین فیلم گرفتین از غذاهایی ک ب مرغ و خروس و برونی و مرمری دادین از سیستم تخلیه آب ک استاد هدایت شدن ک یخ نزنه و…

    و من دیدم و از عمق وجود تحسین کردم اتفاقی ک افتاد فرای تجربیات من تا ب الان بود (البته همیشه بود من درکش رو نداشتم) انقدر واضح انقد شفاف خدای من دید ک چقد از ته دل تحسین کردم و منم خاستم این شد ک من بعد دیدن سریال جدید و نوشتن کامنتم با قدرت و حال خوب شروع ب کارم کردم تو اتاقم یهو مامانم صدا زد بیاین ناهار بخورین مامان من عادت داره همیشه شام رو مفصل درست میکنه و اغلب اوقات ما ناهار نداریم رفتم بیرون از اتاقم و ی راست سمت پنجره آشپزخونه ک طبق روتینم میرم و ی هوایی ب سرم میخوره و درختارو میبینم و لذت میبرم یهو دیدم بخدا ب خودش قسم نمیبارید همین ک پنجره رو باز کردم دیدم شروع کرد ب باریدن مامانم گف بارونه یهو چشام گرد تر شد دیدم برررررررررفه خدای من چطور ممکنههههه اونجا متوجه داستان نشدم اومدم سر سفره دیدم مامانم هموووووووون غذایی ک مریم جون برای خودش درست کرده بود و درست کرده دقیقاااااااااا همون شکل و همون رنگ اون موقع ک در قابلمه رو باز کردم متوجه همزمانی شدم متوجه شدمممممممم همیناست ک منو راغب تر میکنه برای حرکت و ادااااامه دادن همیناست ک خدارووووووو بیشتر بهم میشناسونه الهی صدهزار مرتبه شکرت مریم جونم وااااااقعا عاشقتونم که همه چیزتون پاک و بی ریاست و از روی آرامش و دلی هست محکم بغلتون میکنم و از اعماق وجودم میبوسمتون الهی صدهزار مرتبه شکرت

    من برم کارامو بکنم ک بزنم بیرون و لذتشو ببرم خدایا کمکم کن ک هرروز و هرلحظه تو همین مدار ثابت قدم بمونم و هی بالا و بالاتر برم خدایا شکرت

    الهی ک همیشه در پناه خودش شاد و سالم و پرروزی و آروم باشین

    فعلا.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 39 رای:
  4. -
    محبوبه استخری گفته:
    مدت عضویت: 1731 روز

    سلام خدمت خانم شایسته عزیز و استادعزیزم

    وبچه های سایت

    دیروز این فایل دیدم و کلی ذوق کردم و دقیقا خودمو اونجا تصور کردم و یک احساس فوق العاده ای داشتم وقتی تو شب تاریک که داشت برف می‌بارید

    وقتی خانم شایسته گفتید اینجا هواش مثل بندرعباس این سد تو ذهنم شکسته شد که الان جایی که من زندگی میکنم اینقدم گرم نیست پس احتمال داره که برف بیاد چون امسال خیلی بارندگی کم بود سمت ما حالا دقیقا امشب یعنی یکروز بعد اینجا هم داره همین الان برف میباره چقدر این احساس خوبه که یه چیزی رو براش ذوق کنی بعد برای توهم بشه بقول استاد این دنیا واقعا جادویه

    بقول استاد تو فایل اجابت دعا همچین امکان پذیره همچی شدنیه

    همین الان داشتم به خودم میگفتم باورت میشه دیروز توجه کردی به برف ذوق کردی الان داره برف میاد پس همچی می‌تونه همین قدر راحت و سریع اتفاق بیفته اگر ذهن منطقی ونجواهای ذهن رو بتونیم کنترل کنیم

    همچین امکان پذیره من دیروز وقتی داشتم فایل می‌دیدم با حرفهای خانم شایسته که گفتن تو فلوریدا هیچوقت اینقدر برف نیومده و الان داره میاد یه چیزی تو ذهنم گفت میشود اینجا هم برف بیاد میشود خواسته های دیگه هم بشود و بقول استاد یک درصد باورش کن من دیروز باور کردم ویرایش ذهنم منطقی شد که میشود والان شد و داره اینجا هم برف میاد

    و همینجور خواسته های دیگه ای که دارم فقط باید باور کنم که میشود برای خدا که کاری ندارم خدا که به اسباب وسیله نیاز نداره

    این ذهن من هست که محدود شده به کمبودها

    خدایا شکرت برای اینکه خواسته ها می‌تونه اینقدر راحت سریع اتفاق بیفته اگه که رها باشیم

    بیشتر اینکه برای برفی که الان داره میاد خوشحال باشم برای این خوشحالم که برام منطقی شد که اگه به یه چیزی توجه کنم و احساسم خوب باشه ورها باشم اون خیلی راحت میاد تو زندگیم

    خیلی برای ذهنم جواب دندان شکنی بود که میشود همه چیز تغییر کنه وهیچ‌چیز ثابت نیست میشود تو پرادایس برف بیاد درصورتی که هیچوقت اینهمه برف نیومده میشود اوضاع مالی بهتر بشود خیلی راحت ساده اگه من باور کنم که میشود

    میشود بعد یه رابطه بد یه رابطه عاشقانه رو تجربه کرد اگه من باور کنم که میشود میشود هیچ چیز دراین جهان ویرایش خداوند نشد نداره

    خداوندی که بقول خودش نو‌قران منو از هیچ آفریده خیلی کارا می‌تونه برای من انجام بده

    ممنون و سپاسگزارم خانم شایسته مهربان از اینکه این فیلم گرفتین خیلی حس خوبیه تو تنهایی تو یه کلبه وسط جنگل برف بیاد تو باشی خدا سکوت خیلی حس خوبیه خیلی انشالله که اینم تجربه میکنم چون حسش کردم زندگی تو یه کلبه چوبی روستایی چقدر حال میده تو شب برف که میاد همجا سکوت سکوت خیلی خوبه

    بقول آقای اسدالله زرگوشی رنگ برف رنگ خداست جنسش از خداست وقتی میاد آرام ساکت میاد میشینه پر از احساس خوبه درسته بعدش سرده میشه ولی اون اول که میاد گرمه با سکوت آرامش میاد

    ممنون از شما خانم شایسته امیدوارم بیشتر شمارو ببینیم و استاد عزیزم عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 40 رای:
  5. -
    بهاره نوروزی گفته:
    مدت عضویت: 1249 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    خداروصدهزار بار شکر که چشمانی سالم داشتم تا بتونم امروز هم اینهمه زیبایی رو ببینم و خداروشکر کنم

    خدارو صدهزار بار شکر که در دوره ای زندگی‌میکنم که انقدرجهان پیشرفت کرده که بتونم زیبایی های هرجای دنیا رو ببینم و سپاسگزار نعمت هاش باشم

    من که فقط کل فایل بخاطر زیبایی های طبیعت مور‌مورم میشد و گاهی بغضم می‌گرفت

    خدای من این سرمای زیبات اگر برف نداشته باشه یک سرمای تیییییز و بی‌روح میشه (اما همچنان برام زیباست، و به من یادآوری میکنی که این قدرت و داری که یه مرده رو زنده کنی! همونطور که بعد از این سرما درخت ها و علفزار ها دوباره در فصل بهار جون می‌گیرند!) اما وقتی به همراه اون برف میاد زیبایی هاش هزار برابر میشه

    خدای من حتی این سرما و برفت هم منبع نعمت و منفعته!

    توی اون قسمت از ویدئو که اردک ها داشتن تو دریاچه توی اون سرمایی که مِه هم گرفته بود شنا می‌کردند برای من درس خیلی خیلی قشنگی داشت

    اونم این بود که تو هر لحظه، واقعا تو هر لحظه از زندگیت، تو هر شرایطی که هستی زیبایی های زندگیت و ببین و ازشون لذت ببرن

    همونطور که اون اردک ها توی اون سرما رفتن تو دریاچه و از شنا کردن لذت بردن!

    خدایا من شکرت بابت اینکه حتی تو طبیعت هم قوانین رو به ما یادآوری می‌کنی

    چقدر این حرفتون درست بود که ما می‌تونیم قوانین رو تو طبیعت پیدا کنیم و بهتر درک کنیم!

    خدای من اون جاهایی که برف می‌بارید و روز بعدش که برف قطع شد، کل صحنه ها به زیبایی کارت پستال بودند و من از یکی از صحنه ها اسکرین شات گرفتم و کلی از دیدنش قطعا لذت خواهم برد

    خدایا شکرت که باز بهم فرصت زندگی کردن و دادی تا بتونم این همه نعمتت و ببینم

    واقعیتش من خیلی وقت بود که از خدا میخواستم برف بیاد تو شهر ما و منم برف و ببینم! و امروز که سایت و باز کردم و عکس اسلایدر رو تو صفحه سایت دیدم کلی ذوق کردم و لذت بردم

    اصلا اون خوشحالیم وصف نشدنی بود و لبخندم تا گوشم باز شده بود

    این قانون چقدر درسته که به هرچی توجه کنی از جنس همون وارد زندگیت میشه

    من انقدر به برف توجه کردم انقدر ویدویی ها و عکس هایی رو در کشور های متفاوت دیدم و شکرگزاری کردم که بالاخره قسمت شد که باز هم زیبایی های بیشتری از جهان خداوند رو ببینم و درس بگیرم

    خدایا شکرت که بهم گوش های سالم و شنوا دادی تا بتونم صدای پرنده ها و مرغ و خروس ها و حتی صدای راه رفتن خانم شایسته رو برف ها رو بشنوم

    آخ که چقدر عاشق این صدام

    امروز رفته بودم مدرسه که دیپلم اصلیم که صادر شده بود و با مدارک تحویل بگیرم بیام؛ برگشتنی ما اسنپ گرفتیم و و اسنپیه خیلی جلو تر از در مدرسه ایستاد و ما مجبور شدیم تا یه مسیری رو توی کوچه پیاده بریم تا به ماشین برسیم! و یکدفعه دیدم صدای کلی گنجشک داره میاد! و من مدام سرم و میچرخوندم و دنبال صدا بودم؛ یکدفعه دیدم یه عالمه گنجشک روی یه درخت که هیچ برگی نداشت نشسته بودند و داشتن جیک‌جیک می‌کردند!

    همونجا گفتم خدایا شکرت، خدایا شکرت که اون لحظه برای راننده شرایطی پیش اومده تا جای پارک نداشته باشه و خیلی جلو تر از در مدرسه پارک کنه تا ما ازون مسیر رد بشیم و اون زیبایی و اون آواز پرنده ها رو بشنویم

    خدایا شکرت که هر لحظه هدایتم میکنی

    خانم شایسته نازنینم در آخر از شما عزیز دلم کلی تشکر میکنم که این ویدئو ها رو ضبط کردید و با ما به اشتراک گذاشتید

    ازتون یک دنیا سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 41 رای:
  6. -
    ریحانه اقایی گفته:
    مدت عضویت: 1740 روز

    سلام خانم شایسته عزیزم امیدورام همیشه شاد باشین

    من هرلحظه این سریال لذت بردم و سپاسگذاری کردم خداروشکر که شما این تجربه فوق العاده رو داشتین و با ما به اشتراک گذاشتین خیلی دوس داشتم شرایطی برای من هم فراهم میشد که مثل شما تنها باشم وبتونم از نظر معنوی خیلی به خدا و خودم نزدیک بشم خیلی از صحبتها و تصاویر لذت بردم ممنونم که روز من رو ساختین

    خاهش میکنم سریال زندگی در بهشت رو ادامه بدین حتی هفته ای یکبار نمیدونین چه میکنه با من و چقد به شخصه به من انگیزه میده و باور میکنم به فراونی نعمت و باور میکنم که میشه برای ماهم اتفاق بیوفته اگر در مدار درست باشیم

    و انگیزه بی نهایت زیادی بهم میده. من هرروز سایت رو میبینم و امکان نداره فایلی رو دانلود نکنم و نگاه نکنم وقتی فایل جدید سریال در بهشت رو دیدم نمیدونین چقد خوشحال شدم و لذت بردم

    سپاسگذارم و دوستتون دارو

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 49 رای:
  7. -
    عباس حبیبی گفته:
    مدت عضویت: 1480 روز

    به نام روزی دهنده ی بی حساب

    درود به استاد عزیزم و مریم زیبای ما و همه ی همراهان گرامی

    خدارو بی نهایت سپاسگزارم برای اینکه دوباره به من این فرصت رو داد تا با شما در پرادایس قدم بزنم و از این قاب زیبا چهره ی زیبا و حدید پرادایس رو دوباره تماشا کنم

    چی بگم که دلم لک زده بود برای دیدن دوباره ی پرادایس

    حس عجیبی بود مثل حس بازگشت به خونه ی خودت بعد از یه مدت طولانی و واقعا برای من بسیار هیجان انگیز بود

    چقدر تجربه کردن برف در این بهشت زیبا و رویاییه حتی از قاب دوربین و دلبری میکنه برای ما

    چقدر میتونیم قدرت خدا رو بیشتر درک کنیم که خداوند بر همه چیز تواناست

    در منطقه ای که آب و هوایی گرم داره چنین برفی شاید در ذهن تکثر انسان ها غیر ممکن باشه ولی خداوند دوباره قدرت بی پایانش رو به ما نشون داد

    چه صحنه ی رویایی واقعا

    مریم جان چقدر زیبا راجبه تجربه کردن خود در چنین طبیعت الهیی توضیح داد

    واقعا حس نزدیکی به خداوند رو در این تنهایی میشه بیشتر تجربه کرد ، جایی که عاری از هرگونه شلوغی و تجمعی هست که فکر رو مشغول به خودش میکنه

    چه زیبا توضیح دادن مریم عزیزمون که در این حالتی که مثلا آب قطع هست چقدر بیشتر سپاسگزار نعمت هایی هستند که برای ما پنهان و نامرئی شده و ما یجورایی اونها رو خیلی طبیعی و عادی میدونیم و فکر میکنیم همیشگی هست و نباید سپاسگزار باشیم ولی وقتی برای یه مدت هرچند کوتاه اونها رو از دست میدیم میفهمیم که چقدر نعمت بزرگیه و چقدر برای ما نیاز هست

    واقعا سپاسگزار خداوندم برای این همه نعمتی که در زندگی وجود داره ولی من بنده ی ناسپاسی بودم که اونها رو خیلی وقت ها ندیدم و از خداوند میخوام که من رو در گروه سپاسگزارانش قرار بده

    براونی و مرمری رو ببین خدای من که چه ذوقی می کنن برای این غذای خوشمزه و چقدر با حرص و ولع غذا میخورن ، قشنگ معلومه که حسابی گرسنه بودن و منتظر غذا

    مامان طلا و بچه هاش هم که کرک و پرشون ریخته از این حجم از برف و فقط بالا پایین میکنند برای گرم شدن :)

    خدای من ، اگر ماهر ترین نقاش های دنیا هم جمع بشن نمیتونن چنین نقاشی زیبایی که خداوند کشیده رو ترسیم کنند ، چه دلبریی میکنه رنگ سفید برف روی درختان و برگ های نارنجی ، واقعا آدم مدهوش این همه زیبایی میشه و باید تسبیح گفت دائما…

    چه ایده ی خلاقانه ای دادن استاد برای مسئله ی یخ زدن لوله ها ، اینه که میگن هرچقدر پیشرفت کنیم و تمرکز کنیم بر زیبایی ها ایده های خلاقانه و بهتر ، بیشتر و بیشتر به ما الهام میشه

    شما میتونستید ساکن بمونید و هر سال بعد از سرما لوله ها رو عوض کنید و یک عالمه زمان و انرژی هدر بدید برای برطرف کردن این مسئله ولی چون دائما درحال حرکت هستید و ساکن نبودید ایده های هیولا به شما گفته میشه و مسائل بسیار سریع و راحت برای شما حل میشه

    شما یک الگوی بی نظیر برای همه ی ما هستید و برای بودنتون بسیار سپاسگزارم

    واقعا چقدر زیبا همه چیز و در این برف هیولا مدیریت کردید و بسیار تحسین میکنم شما رو

    از شما سپاسگزارم برای اینکه بعد از مدت ها ما رو به پرادایس زیبا بردید و کلی مدهوش شدیم از دیدنش

    در پناه الله یکتا شاد و تندرست و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 45 رای:
  8. -
    مصطفی نازی کلیشمی گفته:
    مدت عضویت: 1595 روز

    به نام خدای وهابی که رب من است

    سلام بر مریم عزیزم. مریم جون چقدر با تیپی که زده بودی لذت بردم. چقدر ذوق کردم. چقدر خندم گرفت. خیلی زیبا شدی. سلام میکنم بهت و درود می‌فرستم. امیدوارم که همواره شما رو درحال سپاسگزاری و بندگی ببینم و با هم در بهشت جمع شویم. من امیدوارم. من ایمان دارم. دوست دارم.

    یک پردایس متفاوت رو دیدیم. این لطف الله مهربونه . این واقعا قدرت خداست. این فراوانی خداونده. الهی شکرت.

    شرایط من رو که می دونید. من دانشجو زرنگ و نمره بیار دوره بی نظیر هم جهت با جریان خداوند هستم. الان که فرصت شد تا این قسمت از سفرنامه رو ببینم واقعا حس های شما رو درک میکنم. حس سپاسگزاری وصف ناپذیرت رو دریافت کردم ای عزیز دل، مریم جان. خودم تازه سه روزه که از تهران به گیلان مهاجرت کردم و از پدر مادرم جدا شدم. در آغاز سال نو در یک فضای بی نظیر به سر می برم.

    آزادی رو دارم تجربه میکنم. آزادی توأم با آگاهی. بی نهایت با تنهایی و خلوت خودم شاد و رقصان هستم. همه چیز این جا در خونه جدید برام مهیاست. با دوره قانون سلامتی همراه هستم و کارام ساده است. ساعت ها با خودم و خدا خلوت دارم. خیلی دارم هدایت ها رو دریافت می کنم. هر لحظه حضورش رو حس می کنم. چون چند وقته کسی توی این خونه نبوده، من دارم هر روز کمی به خونه می رسم.با خونم عشق می کنم، هوای شمال عالی شده. واقعا این فضا با تهران قابل مقایسه نیست. به قول دوست عزیزمون کاوه توی کامنت جلسه پنجم دوره هم جهت با جریان خداوند؛ اگر بتونی ذهنت رو در شرایطی که جالب نیست کنترل کنی پاداش ها از راه می رسند. در تهران خیلی زیاااااااد به زیبایی ها توجه کردم و ازشون تصویر برداشتم. اصلا ذهن من زیبابین شده. چشم من دو دو می زنه برای زیبایی ها. همه چیز رو زیبا می بینه. چون که طبق گفته های دوره حس کردم که:

    تنها یک منبع وجود داره و اون هم خیره، اون منبع خداونده. یا باهاش همراه میشی و نعمت ها به راحتی وارد زندگیت می شن. یا ازش دور می شی و نعمت ها از دسترست خارج می شن.

    شما الگوی بی نظیری برای من هستی. از شما خیلی یاد می گیرم.

    عشق ورزیدن به خودم، به مردم، به خداوند و از شما یاد می گیرم.

    با خودم در صلح بودن رو از شما یاد می گیرم. شما تنها عشق هستی. ساده و پاک هستی

    نظمی که الان در زندگیم دارم رو از فایل های ارگانیزی که در کارگاه ضبط کردی یاد گرفتم. الان که توی خونه خودم هستم واقعا دارم از اون ایده ها استفاده می کنم. یکی از اون ایده ها این بود که علاوه بر نظم دادن باید کارایی هم داشته باشه. وقتی می خوای وسیله ای رو پیدا کنی به راحتی پیدا بشه.

    خدارو شکرگزارم که الگویی چون شما دارم. ازت سپاسگزارم.

    امان از قرار گرفتن در مسیر هدایت. کاری که در دوره هم جهت با جریان خداوند به شدت داره برام اتفاق می افته.

    استاد نیست ولی خداش اینجاست.

    ایده ی شیر تخلیه که باعث میشه لوله ها در سرمای زیر صفر نترکنند.

    طوری شده که لری فنی کار به شگرف میاد. این حل کردن ریشه ای مسئله فقط می تونه هدایت الله باشه. آفرین بر استاد توحیدی خودم. به خودم افتخار می کنم و می بالم که شاگرد همچین استادی هستم. خدایا شکرت.

    امسال در تهران هم یک روز برف بارید. انصافا من فقط داشتم عکس می گرفتم. به وجد اومده بودم از درخت های کاجی که پر از برف شده بودند. خدایا شکرت. این برف پردایس منو یاد حالی انداخت که در تهران در روز برفی تجربه کردم. این حجم برف می گه که بی نهایت خدامون قدرتمنده. بی نهایت خدامون فراوانی و نعمت قرار داده. الهی شکرت.

    اما برسیم به براوونی و مرمری زیبا که از دیدنشون به وجد اومدم. خدای من چشم های براوونی برق می زنه. چقدر زیباست. چقدر آروم هستن. چقدر حالشون توی پردایس زیبا فوق العاده است. خدایا شکرت بابت این تصاویر زیبا.

    من الان توی خونه خودم در شمال حیاط دل بازی دارم که باعچه داره و تا چندی دیگه قراره مرغ بگیرم. دیدن این مرغ و خروس ها به من گفت ببین خواسته ات چندی دیگه اجرایی میشه. نگرانش نباش. این تجربه رو هم بهت میدم. این تصاویر مرغ ها برام به قول دوره زیبای هم جهت با جریان خداوند نشونه است. نشونه ها داره میاد ومن دارم در مسیر خواسته ام ادامه می دم. لونه شون رو هم درست کردم و سر جاشون گذاشتم. صبر کردم تا خدا هدایتم کنه. سپاسگزارم ازت مریم عزیز که حرف زدن با مرغ ها رو برام فیلم گرفتی. عشق بازی با مرغ ها رو برام گذاشتی. خیلی حیوون ها کمک میکنن آدم در لحظه زندگی کنه. با تمام وجودم دوست دارم تجربه کنم. خدایا خودت هدایتم کن.

    چقدر شما توحیدی هستی که در این ملک 20هکتاری در دل جنگل وحشی وقتی برف هم باریده و آب هم قطع شده به زندگی و کنترل ذهن ادامه می دی. پاداش تقواپیشگان بزرگه.

    الگوم شما بودی که الان تونستم مستقل بشم. و به قول استاد توی دوره هم جهت با جریان خداوند جلسه پنجمالگوهای خوب چقدر عالی اند، چقدر کمک کننده اند. خدایا شکرت

    به خدای مهربون می سپارمت. خدانگهدار

    در پناه الله یکتا شاد، سالم و ثروتمند باشیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 46 رای:
    • -
      سعیده شهریاری گفته:
      مدت عضویت: 1283 روز

      سلام داداش مصطفی

      الهی که حال دلت عالی باشه و روی دوش خدا سوار باشی.

      این قسمت از سریال،امروز روی صفحه ی سایت بود،منم همیشه عادت دارم برم رد پاهای قبلی خودم رو روی فایل های پیشنهادی بخونم.

      اما قبل اینکه برم کامنت هارو به ترتیب امتیاز بزنم انگار خدا دستمو گرفت و آورد اینجا تا کامنت الهی شمارو بخونم.

      کامنتتون عالی بود،نمیدونید چقدر برای موفقیت هات خوشحال شدم،برای زندگی تو طبیعت شمال،برای تنهایی توحیدیت،برای خونه ی شخصی و مستقل،برای قلبت که به سمت خداوند باز شده …

      حال و هوای بهشتیت از کامنتت کاملا واضح و مشخص بود.

      دعا میکنم همینجوری گلوله ی برفی بزرگ‌و‌بزرگتر بشه و زندگی پر از لذت و عشق و نور و‌رحمت باشه برات …

      در پناه نور الله میسپارمت و برات بهترین هارو آرزو میکنم.

      الله یارت باشه همیشه.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 41 رای:
  9. -
    زری شیخی گفته:
    مدت عضویت: 279 روز

    بنام الله یکتا

    سلام به استاد عزیزم و مریم جان نازنین

    واقعا لذت میبرم ازینکه چقدر مریم جان با حوصله و با ذوق از همه صحنه ها فیلم میگیرن و با همه به اشتراک میزارن

    همیشه بعد از بارون و برف خیلی هوا لطیفتر و زیباتر میشه یه جورایی قشنگ میشه این زلال بودن آسمون رو کاملا حس کرد خدایا هزاران بار شکرت بخاطر تمام نعمتهایی که در اختیار ما قرار دادی خداوند همیشه کاراش رو نظم و منطقه و به قول استاد عزیز اگه قوانین جهان رو یاد بگیریم به خوبی میدونیم که چطور باید در مقابل مسائل مختلف چه رفتاری داشته باشیم و چطور به راحتی حلشون کنیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 51 رای:
  10. -
    مهدیه گفته:
    مدت عضویت: 1054 روز

    مریم خانم دوست داشتنی ما سلام

    استاد مهربونم سلام

    استاد نمیدونید چقدرررر هیجان دارم و چقدر کنجکاوم بدونم شما دارید روی چی کار میکنید

    خدا خدا می‌کنم زودتر خبر یه دوره جدید بدید

    آنقدر ذوق دارم که خدا میدونه

    یه دوره جدید که مثل بقیه دوره هاتون دیوانه کننده باشه عطش دارم برای رشد دادن یه وجه دیگه از وجودم با دوره جدید شما چون میدونم مثل بقیه دوره ها منو میکوبه از نو میسازه و چند سال جلو میوفتم هروقت میشنوم شما رفتید یه جایی تنهایی دارید روی یه چیزی تمرکز میکنید میفهمم کلی اتفاقات خارق العاده توی راهه

    اصلا نمیتونم بگم از شدت کنجکاوی و هیجان چه حالی دارم

    راستی استاد درسته من این همه ذوقه دوباره کولاک به پا کردن شمارو‌ دارم ولی میگفتم کاش استاد یه دو روز برای استراحت دادن به خودشون هم که شده تحقیق ول کنن برن پرادایس ببینن

    من که این فایل میدیدم داشتم دیوانه میشدم هی میگفتم خدایا خدای من چقدر قشنگه. چقدر رویاییه

    و اما خانم شایسته دوست داشتنی

    وقتی اومدم توی سایت و دیدم فایل جدید سریال زندگی در بهشت روی سایت اومده دقیقا همین جمله به زبونم اومد اون لحظه با ذوق گفتم ای خدای من چه عجب بلاخره شما اومدید

    و فایل باز کردم با ذوق و شوق میدیدم اولش تصمیم نداشتم کامنت بنویسم ولی هر یک دقیقه که فایل جلو میرفت آنقدر حرف توی درونم گفته می‌شد که گفتم باید کامنت بزارم همه اینارو بگم اینحوری نمیشه یعنی تازه به دقیقه 9 رسیده بودم ولی چنان اشتیاقی درونم شکل گرفت برای کامنت نوشتن که دیدم نمیتونم صبر کنم فایل تموم شه از یه طرف ذوق دیدن ادامه فایل داشتم از یه طرف آنقدر حرف ها درونم مرور می‌شد که نتونستم صبر کنم فایل تموم شه بعد کامنت بزارم گفتم پس هم فایل میبینم هم همون لحظه هرچی بهم گفته می‌شد مینوسم که چیزی هم جا نندازم

    میدونید خانم شایسته ،وقتی شما داشتید راه میرفتید روی برف ها و صدای قدم هاتون میشنیدم و براونی رو نشون دادید همون لحظه خودمو اونجا دیدم آنقدر دلم پر کشید برای بودن توی اون مکان برای تنها بودن با خودم و خدا ،توی اون فضای رویایی که خودمو اونجا دیدم

    خودمو دیدم که دارم اونجا روی همون برفا راه میرم صدای قدم هامو میشنیدم جالب بود که خودمو از پشت دیدم یعنی انکار من یه چشم شدم و از پشت ، خودم راه رفتنمو میدیدم ، میدیدم یه کاپشن صورتی تنمه دستامو کردم توی جیبم و یه کلاه قهوه ای رنگ سرم بود

    من همه اینارو دیدم

    حتی احساسی که توی اون لحظه بخاطر قدم زدن روی برفا و برخورد باد سرد به صورتم و سکوت و آرامشی که اونجا حاکم بود و من اونجا تنهای تنهای تنها بودم با. خدا با طبیعت ، دقیقا تمام اینارو با تمام وجودم احساس میکردم‌لمس کردم دوباره اولین لحظه ای که خانم شایسته درو باز کردن و جلوی درو نشون دادن من انگار یه چشم شدم و از داخل خونه به برفی که بیرون داشت میبارید نگاه میکردم نمی‌دونم چجوری توصیف کنم حالی که بهم دست داد رو یه لحظه انکار به سرعت نور که اصلا نفهمیدم چطور اتفاق افتاد روحم از اینجا بیرون رفت یعنی من اینو ندیدم اما توی یک ثانیه در آن واحد من اومدم اونجا و اونجا بودم و دیگه حضورم اینجا رو حس نمیکردم یعنی من دیگه اینجا نبودم من دو بعد نبودم که یه بعدم اینجا باشه یه بعدم پرادایس ،من در یک لحظه دیگه فقط توی پرادایس بودم هی میخوام توصیف کنم چیشد یعنی یه جوری از این صندلی که الان روش نشستم جدا شدم که انکار من اصلا اینجا زندگی نمیکردم تا الان ، خودم و گذشتم و محل زندگیم و همه چیم کامل توی یک لحظه از ذهنم پاک شد جوری که احساس میکردم من سال‌هاست دارم توی پرادایس زندگی می‌کنم

    من ابتدای کامنتم قبل از اینکه شروع کنم راجب این قسمت بنویسم گفتم که میخوام فایل تیکه تیکه ببینم و هر چی گفته شد بیام بنویسم یعنی بعد از نوشتن این جملات «گفتم پس هم فایل میبینم هم همون لحظه هرچی بهم گفته می‌شد مینوسم که چیزی هم جا نندازم »من اومدم یه تیکه از فایل دیدم و همون لحظه خودمو اونجا دیدم و فایل قطع کردم و اومدم اینجا نوشتم تجربه اون لحظمو

    آنقدر حال عجیبی بهم دست داد که میخواستم دیگه کامنتم تموم کنم و فقط به تجربه اون لحظم فکر کنم اما دلم نیومد راجب اون همه قشنگی ننویسم و ادامه فایل دیدم و‌ادامه کامنتم مینویسم چقدر حال و هوای عجیبی داره الان پرادایس چقدر زیبا و ملکوتی شده بود چقدر همش خودمو جای خانم شایسته میزارم و در اون لحظه چه حالی بهم دست میده

    چقدر احساس باورنکردنیه. چقدر رویاییه من دارم حسش می‌کنم

    یه جنس خالصی از آرامش تجربه میکنید‌توی این لحظات یه جنس خالصی از احساس خوب از در صلح بودن با خودتون از نزدیکی به منبع از متصل شدن به منبع و ….

    توی دقیقه 15 و 20 ثانیه که اون درخت های زیبا که با یه نظم و ترتیب خاصی کنار هم ایستادن نشون دادید گفتم خدای من ببین چجوری این درختارو آنقدر خارق العاده نقاشی کردی قسمت پایینشون بخاطر پوشیده شدن توسط برف به رنگ خاکستری دراومدن و قسمت بالای درختا بخاطر نور خورشید اونجوری نارنجی و خوشگل و خوشرنگ‌ شدن و تازه سایه شون‌هم افتاده روی دریاچه و دیگه رویایی تر از این ، الله اکبر خانم شایسته شما دارید اونجا چی میبینید

    برف چقدر خوشگل و ناز اون میز و صندلی هارو پوشونده بود‌

    این فایل معرکه بود معرکه

    اون آهنگی که روی‌ فایل گذاشتین. بینظیر ترین توصیف برای اون حال و هوا و مکان ملکوتی و رویایی بود وقتی داشتم به جملات اون آهنگ گوش میدادم اشک توی چشمام جمع شد و قلبم پر شد از عطش بودن با خدا

    وقتی به صحبت های شما گوش‌میدادم‌ با خودم گفتم همزمانی رو میبینی من این مدت دارم تمرکزی روی دوره شیوه حل مسائل کار می‌کنم بعد جالبه هر فایلی بهش برمیخورم راجب حل مسائل توش نکاتی هست و توی این فایل زندگی‌در بهشت هم هدایت خداوند بود شما بازم راجب حل مسائل صحبت کنید یه جورایی برای من نشونه بود که قوی تر و محکم تر روی این دوره کار کن

    چقدر نکته داشت این فایل چقدر درس داشت برای من چقدر ازتون یادمیگیرم

    وقتی جملاتی از شما میشنیدم که میگفتین من برای فلان مسئله برای نداشتن آب برای شستن ظرف ها برای ……این ایده رو دادم و سعی کردم این مسئله رو حل کنم یا مثلا میگفتین برای فلان مسئله ما این ایده رو دادیم و بعد هی این ایده رو بهبود دادیم و راه کارهای بهتر پیدا کردیم هی اینارو میشنیدم انکار زنگ هایی توی وجودم به صدا درمیومد که ببین ببین خانم شایسته به کوچک ترین مسئله ای که حل میکنه ارزش میده ببین برای هر ایده ای که میده و مسئله رو بهبود میده ارزش قائله و اونو حل مسئله میدونه پس حل مسئله همینه پس تو هم باید برای تک تک مسائل کوچیکی‌که‌حل میکنی ارزش قائل باشی باید همنیجوری راجبشون با خودت صحبت کنی‌باید‌بابت همونا به خودت‌ افتخار کنی

    یعنی توی خیلی از فایلا من میبینم مثل این فایل که شما میگید من برای فلان مسئله فلان ایده رو دادم‌ که مثلا برای شستن ظرف ها از برف استفاده کنم و برف گرم کنم تا بتونم ظرف هارو باهاش بشورم تا جمع نشن بعد من که میبنم اینارو میشنوم این باور میره توی عمق وجودم که توهم باید با خودت همنیجوری باشی توهم باید به کوچک ترین قدمی که برمیداری ارزش بدی و فکر نکنی فقط زمانی میتونی بگی من مسئله حل کردم که یه شرکت تاسیس کردی

    البته ناگفته نماند بسیار به خودم افتخار می‌کنم که از وقتی دوره شیوه حل مسائل شروع کردم بسیار مسائل ریزم درشتی رو حل کردم و دوتا مسئله بسیار بزرگی رو حل کردم که حل شدنشون برام یه رویا بود یه آرزو ،انقدر از خودم دور میدیدمشون‌ اما من حلشون کردم و از زندگیم حذف شدن و چقدر به جای اونا آرامش اومد توی وجودم و زندگیم و این مسیر دارم ادامه میدم و الان در حال کار کردن برای حل کردن مسئله بعدی هستم

    در نهایت اینو میخوام بگم که این حرفای شما اون موجود کمالگرای‌ وجوده منو نشونه میگیره و تیر بارونش میکنه و من کیف می‌کنم

    خانم شایسته نوشه جونت اون حس و حال رویایی که دارید اونجا تجربه میکنید شما دارید پاداش ایمانی که عمل میاورد دریافت میکنید شما دارید پاداش رفتن توی دل ترس هاتون تجربه میکنید وقتی شما به ترستون از تنهایی توی این محیط بسیار بزرگ توی این طبیعت وحشی غلبه کردید اینا پاداش همون اقدام شجاعانس چون برای خوده من واقعا سخته که توی یه خونه توی یه جای جنگلی تنها باشم حتی اگر دور و اطرافم خونه باشه و افرادی باشن که زندگی کنن اما بازم من برای تنها بودن در یک خونه در یه محیط جنگلی مقاومت داشتم و هنوزم کمی دارم اما از وقتی دیدم شما به این ترستون غلبه کردید و تنها اونجا میمونید و هیچ اتفاقی هم براتون نیوفتاده خیلی ترسم ریخته و اگر در یه همچین محیطی قرار بگیرم سریع یاد شما میوفتم و میگم خانم شایسته تونست منم میتونم برای خانم شایسته اتفاقی نیوفتاد برای منم نمیوفته و انجامش میدم البته هنوز خیلی کار دارم تا این قضیه درونم تثبیت بشه

    چقدر خوب شد خودتون توی فایل نشون دادید دلم براتون تنگ شده بود و کلی ذوق کردم صورتتون دیدم

    ممنون که این فایل برای ما ضبط کردید و این همه صحنه های رویایی و ملکوتی رو به ما نشون دادید

    خداروشکر می‌کنم بخاطر حضورم توی این سایت

    خداروشکر می‌کنم بخاطر وجود شما و استاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 53 رای:
    • -
      Life time گفته:
      مدت عضویت: 1454 روز

      سلام مهدیه خانم دوست گرامی

      چقدر کامنتتون خوب بود از این جهت که گفتید فکر نکنیم که باید حتما یه کار خیلی بزرگ انجام بدیم تا به خودمون ارزش مندی بدیم

      من خودم سالها بود بخاطر یسری باورا که از دوران کودکی در ذهنم شکل گرفته بود یه ترمزی در ذهنم داشتم که فقط با قدم قدم حرکت کردن تو مسیر امروز تونستم بالطف الله به این ترمز غلبه کنم

      بزرگترین ترمز ذهنی من بوده و هست هنوزم . همون پاشنه آشیلی که استاد میگن

      و تازه میخوام در جهتش اقدام کنم

      و همین الان اقدامی نکرده استرس گرفتم که اگر نشه چی ؟

      کامنتتون بهم آرامش داد

      تلاشام واسه رفع این ترمز تو این سالها رو نادیده نگیرم

      خودمو باکسایی که اصلا این ترمز رو ندارن قیاس نکنم

      بخودم و تواناییام و ارزشهام آفرین بگم و تو مسیر باقدرت بیشتری بمونم توکل کنم به خدا و برام این بیشتر جالب هست که فردا عید بزرگ مبعث هست و آغاز رسالت بزرگ پیامبر اسلام ص که درود خدا برایشون باشه

      و اینکه تونستم به بزرگترین ترمز زندگیم تو این روزا غلبه کنم

      حس خاصی بهم داد

      امیدوارم خدا همینطور که تااینجادستمو گرفت و قدم قدم آوردم

      از این به بعد هم کمکم کنه دستم رو بگیره و هرجا صلاح میدونه ببرتم

      من تسلیم امر رب هستم

      سپاس از کامنت خوبت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      احمد خدادادیان سردابی گفته:
      مدت عضویت: 644 روز

      سلام ظهر تون بخیر وشادی

      سلام مهدیه خانم شما ای کاش مثل خانم شایسته احساس لیاقت خودتون رو نشون می‌دادید وبعد از لذت بردن کامل فایل بعد خداوند می‌گفت شما می نوشتید من یاد گرفتم از خانم شایسته وشما دوست عزیز که احساس لیاقت در خودم به وجود بیارم لذت ببرم وبا دیگران به اشتراک بزارم ممنون از کامنت خوبت این حرفها رو اول به خودم میگم تا یه رد پا بشه از احساس لیاقت خودم در زندگی که خداوند چند صبای دیگر هدیه میکند به من میخواستم ننویسم ولی خداوند به من گفت بنویسم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      افسانه زارع گفته:
      مدت عضویت: 842 روز

      سلام مهدیه عزیز.

      من وقتی گوشیمو باز کردم جایی بودم و نتونستم فایل رو ب صورت تصویری یا حتی صوتی ببینم و گوش بدم،تصمیم گرفتم کامنتاشو بخونم.

      هدایت شدم ب کامنت پر از حس و عالیه شما.

      (من خیاطم، یکار دوختم واسه مشتری ک ی مشکلی داخلش پیش اومد)

      الان ک کامنت شما رو خوندم ب قسمت حل مسئله ک رسیدم داشتم ب خودم میگفتم کاش مسئله این کاره هم خل شه تا من نخوام ی پارچه بخرم واسه مشتری.

      کامنت رو ادامه دادم یهو ی چیزی تو ذهنم جرقه زد و راه حل دوختیشو پیدا کردم، کلی از خدا سپاسگذاری کردم و خدارو شکر کردم و نصفه های کامنت رو ول کردم تا بیام حسمو بنویسم.

      واقعا خوشحالم و از خدا ممنونم.

      خدایا شکر.

      ممنونم مهدیه جان.

      ممنونم استاد عزیزم ک ایم بستر رو فراهم کردید تا ما ردپای حال خوب حس خوب افکار خوبمون رو اینجا بذاریم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      محسن سلگی گفته:
      مدت عضویت: 509 روز

      سلام خدمت شما خانوم مهدیه جان.

      عرض ادب وتبریک خدمت شما خانوم محترم دارم بخاطر این کامنت بسیار عالی .

      واقعا کامنت شما لحظه به لحظش قشنگه واز مطالعه این مطالب زیبا لذت بردم امیدوارم همیشه و در همه جا شاهد زیبایی هایی که خداوند متعال به ما هدیه کرده باشید و ذوق بعد از دیدن این قشنگی ها انرژی های بزرگی رو وارد زندگیتون کنه.

      در خصوص تنها بودن خانوم شایسته گرامی باید خدمت شما عرض کنم که در هر موقعیتی با هر شرایطی که‌ باشید فقط کافیه که قدرت معبود خودتون خدای بزرگ رو باور داشته باشید همین برای شما کافیه که از اون شرایط فقط لذت ببرید و به هیچ چیز دیگری فکر نکنید.

      آرزوی عالی ترین ها را برای شما دارم.

      من هم از طرف خودم خداوند متعال را برای این همه زیبایی و عالی بودن دنیا شکر گذارم…

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: