https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2025/05/abasmanesh-2.webp8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2025-05-13 04:40:002025-05-13 04:40:58سریال زندگی در بهشت | قسمت 263
469نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
با سلام به همه ی هم مسیران عزیزم واستاد عباس منش عزیزم و مریم جون درصلح
سپاسگزارم بابت تمام قسمتهای سریال زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا که باعث شد من دیدگاه وسیع تر و زیباتری نسبت به پیرامونم پیدا کنم ،باعث شد تا زندگی کردن به شیوه ی قوانینو بهتر یاد بگیرم و برام تکرار شه سپاسگزارم بابت آگاهی های نابی که تو این سریال هاست ، واقعا و بدون اغراق از زمانی که این سریال ها اومد رو سایت و من ازشون بهرمند شدم تونستم خیلی بهتر از قوانین ،تو زندگیم استفاده کنم
سپاسگزارم از شما مریم جون عزیز که این صحنه های متفاوت رو دیدید و با ما به اشتراک گذاشتیدوتوضیحات بسسسسسسیار بسسسسسسیار مفیدی رو روی فیلم دادید
بدون توضیحات شما من انقدر درس ازش نمیگرفتم چقدر خوب ذهنتون رو تمرین دادید که زیبایی ها رو ببینه تحسینتون میکنم واقعا، خوشحالم که قانون جواب میده و اگر منم رو خودم کار کنم منم هدایت میشم به کشوری، به فرهنگی، به دوستانی، به مکان زندگی که با ماریای رشد یافته هماهنگه.
چقدر این خانواده رو تحسین کردم و چقددددر لذت بردم از سبک زندگیشون ، چه آرامشی داشتن چقدر ساده زندگی کردن کم دغدغه تره، خدایا کمکم کن تا در روند بهبود دائمی ثابت قدم باشم
خدایا کمکم کن تا خوب زندگی کنم و کمک کنم جهان جای بهتری برای زیستن باشه.
واقعا روم تأثیر گذاشت و به سمت بهتر شدن سوقم داد، تجربه ای که من از بچه داری دارم با تجربه ای که این خانم داره ، دنیا دنیا فرق داره ،تجربه ای که من از سفر با بچه دارم با تجربه ای که این خانواده دارن دنـــــیا دنــــــیا فرق داره، من برای داشتن همچین رابطه ای همچین آرامشی ، همچین استانداردهایی ، تو این مسیرم و شادم که اینجا این الگو هارو میبینم
خدایا هدایتم کن به راه راست ، راه کسانی که به آنها نعمت دادی نه کسانی که به آنها غضب کردی و نه گمراهان.
خیلی سپاسگزارم و ذوق زده که فایل جدید در این سریال بی نظیر گذاشتید و واقعاً واقعاً آموزنده و عاااالی بود و فرکانس اون خانواده هم کاملاً مشخص بود و هماهنگ با توضیحات شما می شد درکش کرد و فهمید که اونها چقدر آرام و در صلح با خودشون هستند و دارن از زندگی اشون لذت می برند.
و تمام نکات جالبی که در مورد بارداری و زایمان و نحوه ی بزرگ کردن کودک اشون گفتید واقعاً جالب و آموزنده بود و چقدر آدم می تونه با خودش و شهودش در صلح باشه که حرف های بقیه و هشدارهای بقیه رو نادیده بگیره و مسیر خودش رو بره و واقعاً خیلی آدم قوی ، با اعتماد به نفس و مدیری باید باشه که متفاوت از بقیه رفتار بکنه.
و ممنون که با ما به اشتراک گذاشتید این دیدگاه و سبک زندگی این خانم و خانواده اش رو و خیلی عالی می شه که بازهم این سریال رو ادامه بدید و از خانواده ها و دوستان دیگه ای که پیشتون میان فیلم برامون بگیرید. حتی اگر فقط رفتارها و مکالمه های عادی باشه. چون آدم دیدگاهش و جهان بینی اش بزرگ می شه و خیلی چیزها یاد می گیره.
قبل از هر چیز میخواستم بگم خانم شایسته عزیز هم در فیلم برداری و تدوین پیشرفت کردین و هم احساس کردم زبانتون هم خیلی بهتر شده و انگار روانتر انگلیسی صحبت میکنید آفرین به این پیشرفت
و اما در مورد این فایل فوق العاده اینکه نکته اول طبیعت دیوانه کننده پارادایس هست که در هر لحظه زیباست و امنیت و آرامش اونجا
نکته دوم شیوه زندگی دوستتون که چقدر جالبه که کلا در سفر هستن و این یعنی آزادی کامل و لذت از زندگی
نکته سوم نحوه آشنایی شما با این خانواده که چقدر راحت و در سفر باهم دوست شدین
نکته چهارم این پسر کوچولو که دلم میخواست بیام توو گوشی و بغلش کنم چقدر زیبا و بامزه و باهوش و آروم بود
نکته پنجم همکاری خانواده برای نگه داری بچه بود که به نظر من کار فوق العاده ای بود
نکته ششم شنای خانم باردار در آب سرد بود و اندام زیبا و متناسب خانم در دوران بارداری
نکته هفتم زایمان طبیعی خانم بود
نکته هشتم پابرهنه بود بچه روی زمین و بازی کردنش با طبیعت بود
نکته نهم که خیلی خیلی برام جالب بود وقتی بود که بچه چوبو از زمین برداشت و به شما نشون داد اصلا کیف کردم این حرکتو دیدم
نکته دهم شیوه درس خوندن دوتا بچه بزرگ بود
نکته یازدهم ورزش هر روزه خانم بود
نکته دوازدهم نداشتن اسباب بازی بچه بود
نکته سیزدهم تغذیه بچه بود که فقط شیر میخوره
نکته چهاردهم سلامتی بچه بود
نکته پانزدهم فعالیت فیزیکی دوتا بچه بزرگ بود و ماهی بزرگی که پسره گرفته بود
من چون سالها با بچه ها کار کردم میدونم که دات بچه ها سادگی رو میخواد و اون چیزی که شیوه های جدید دارن میگن با ذات بچه ها هماهنگ نیست مثلا من خودم شاهد بودم که بچه ها اصلا با اسباب بازی هاشون بازی نمیکنن بلکه جذب یه سری وسایل ساده مثل بطری خالی نوشابه یا در قابلمه یا حتی یه تیکه پارچه و ... میشن یا اینکه بیشتر وقتا میلی به غذا یا شیر ندارن و از نظر خودم کاملا اشتباهه که به زور به بچه غذا بدیم
خیلی برام لذت بخش بود وقتی اون تصویرو دیدم که مادر دستای بچه رو گرفته بود و بالا و پایینش میکرد و اونم ذوق میکرد
کلا خیلی به آینده این بچه خوشبینم و مطمئنم یه مرد فوق العاده خواهد شد
خانم شایسته عزیزم بینهایت از شما ممنونم برای این فایل پر از نکته
سلام به فرشته پشت صحنه در این روزهای زیبای بهاری شگفت انگیز هم جهت با مسیر خداوندم
سلام به یار وهمراه استاد عشقم
سلام ای استاد بی نظیر عرفانی وصلح با خود
نمی دونی چقدر خوشحال شدم امروز با باز کردن سایت معجزه آورم فایل جدید که از پرادایس واز زندگی در بهشت دیدم
برام جالب بود عکس یه خانم ونوزادشون رو گذاشتین که خود عکس پر از انرژی وحس مثبت وفرکانس مثبت رو بهم داد
من که شگفت زده شدم داشتم مراقبه شکرگزاری استاد رو گوش میدادم وهر وقت مراقبه رو میزارم گوش کنم چیز دیگه ای نمیبینم و لی با دیدن این عکس بهم الهام شد که این خودش مراقبه اس
شروع کردم وسریع روی فیلم زدم
اون صدای زیبا ودلنشینتون چقدر آشنای دوری شده بود برام
از دوربین پرادایس زیبا رو میدیدم که روی اون چمنها حرکت میکرد و هوای لطیفی که ازش تعریف کردین رو لمس کردم و با دیدن براونی اسب زیباو اون بزغاله کوچولوی شنگول که در طبیعت بکر پرادایس میچریدن
عزیزم وقتی ماجرا رو تعریف میکردی داشتم تحسین میکردمت با اخلاق نیکویی که داری ومهمون نوازی ودلگرمی که با وجود مهمون داری برامون از حس زیبای اون مادر وبچه ها شون میگی وفیلم میگیری
وتحسین کردنتون تحسین منو برانگیخت
چه جالب واقعا چنین مسافرت هایی که این سادگی وبی آلایش ودوراز زندگی شهری
چقدر لذت بخش واقعا که همیشه این طوری زندگی کنی
با دیدن این خانم ایده های زیادی به سرم زد که میشه مدل دلخواهت زندگی کنی و آزادی و رهایی از هر چیز نا دلخواه
چه راحت پذیرفتن که این طور باشن
چند وقت پیش یه کامنتی تو سایت خوندم از دوستان که یه خانم ماشین شخصیش رو کمپر کرده
وبه دل سفر زده
برام جالب بود رفتم دیدم که یه کانال یوتیوب داره از کمپر دارا فیلم میگیره
جالبه یه خانم با سه تا بچه، کار ومدرسه بچه هارو رها کرده بود و زندگی در سفر ورشد بچه هایش رو انتخاب کرده بود
با تماشای فیلم های زبان خارجی گاهی زبان یاد میگرفتن
برام خیلی جالب بود
واین بار این موضوع جالب تر بود که این خانمی که مهمون شماس باردار هم بوده در سفر و زایمان راحت اون ، بسیار تحسین برانگیز ه
اون خانواده چه حس خوبی به زندگی دارن
چه عشقی میکنن
چه مادری دارن وچه ایمانی درونشون قوی شده که این زندگی همش توکل به خداست
توکل به خدا در عملشون داره فریاد میزنه
واعتماد به خدا با پوست وخون ووجودشون آمیخته شده
تحسین میکنم اونها و با تمام وجودم. با عشق
مریم عزیزم تو رو تحسین میکنم که چیزی برامون میاری که قوت بگیریم و توکل بیشتر واعتماد بیشتر به خداوند. برای ما از دل ماجرا تا سالها تلنگر ی باشه
این که سه تا بچه داری وهر کدوم درسن وسالی متفاوت با جنسیت متفاوت و همه چیز رو میسپاری به خداوند
برام درس بزرگی داره
البته من پسر ندارم و وجود سه تا دخترام همیشه برام کارهام رو راحت کرده وخداوند منو همیشه عاشقانه یاری کرده
وقتی به این شکل زندگی کردن فکر میکنم به وجد میام ولذت تمام وجودم رو میگیره
واین به این معناست که کامل در صلحی وکامل خودت رو سپردی به هدایتها وحمایت خداوند
واین یه حس عمیق آرامشه
از اعماق قلبم تحسین میکنم وشور واشتیاق وجودم رو میگیره وسپاسگزار خداوندم که بهم این نوع زیبای زندگی رو از طریق دوست عزیزم که درآمریکاس ومن در شهری تقریبا اون طرف کره زمین بهم نشون میده
این درس بزرگی برای کنه وکل خواسته هام زیر رو شد
تازه توی این فایل فهمیدم که قانون سلامتی فرای تغذیه مناسبه ومیخوام حتما تهیه آش کنم و وارد یه سبک تازه زندگی بشم و
از خداوندبرات بهترینهارو میخوام
و بینهایت سپاسگزار خداوندم که بهم پاسخ داد
چون دقیقا چند روز پیش بهش گفتم دلم هوای مریم جون رو کرده و توی کامنتم نوشتم .
عاشق وقتایی ام که یه خواسته تو وجودم شکل میگیره و سریع روز بعد اجابت میشه
دیروز تو نشونه روزم که یکی از قسمت 47 زندگی در بهشت بود
نوشتم کاش سریال رو ادامه بدین و برامون فایل بزارین
امروز اومدم سایت باز کنم تا رزق روزم رو دریافت کنم دیدم عهههه بنر سایت زده قسمت 263 زندگی در بهشت
خدا در این حد سریع الجوابه
خدایا شکرت
شکرت شکرت
کیف کردم از دیدن بهشتمون که چقدر زیباست و چقدر دلم برای اون فضا تنگ شده بود
زیبایی های این فایل ،درس های زندگی که این فایل داره انقدر زیاده که آدم نمیدونه چیو بگه چیو نگه خدایا کمک کن بتونم هم قشنگ بنویسم هم زیبا بین تر باشم
در مورد آسون گیری اون خانواده گفتین خصوصا مادر خانواده
چند وقت پیش نمیدونم در خواستم از خدا چی بود
یه آدمی رو سر راهم قرار داد که ما 3 ساعت و نیم داشتیم باهم صحبت میکردیم و تمام جمع بندی اون صحبت ها و درسی که بخوام بهتون بگم از اون آدم خیلی عالی گرفتم این بود:(سخت نگیر زندگیو و جوری زندگی کن که دوست داری)
وقتی به حرفاش و خاطراتش و کلا هر چیزی که گفتیم فکر میکردم دیدم من با اینکه توی دوره هام و دارم به اصطلاح رو خودم کار میکنم چقدر سخت گرفته بودم این دنیا و کلا زندگی رو . چقدر داشتم خودم رو از نعمت ها دور میکردم
و از روزی که خدا اون آدم رو سرراه من قرار داد و ما باهم صحبت کردیم شروع کردم به آسان گرفتن زندگی شروع کردم به تمرین کردن و دیدم چقدر حالم عالیه چقدر احساس خوب دارم چقدر کم کم انگار دارم میافتم تو مسیر
و چی میشه که دقیقا همین فایل هم درمورد همینه که چقدر من کیف کردم دیدم این خانواده تو سفر با بچه کوچیک نه تنها نمیگن سخته بلکه میگن خیلی هم تازه لذت بخش کرده برامون
من همیشه بر عکس اینو دیدم
بارها شده مادرهایی رو دیدم که به محض اولین بچه از کل کارو زندگیشون میافتن بعد که بهشون میگی خوب چرا باشگاه نمیری چرا پیاده روی نمیری چرا اینکارو نمیکنی اونجا میگن تو بچه نداری حالا بزار بچه دار بشی از همه چی میافتی اصلا بچه بهت اجازه نمیده هیچ کاری بکنی تازه نه تنها خودشون بلکه پدر و مادر اون فردم از کارو زندگی میافتن که میخان بچه اونو نگه دارن کل انگار عالم و آدم از کار میافتن و دیگه نه تنها هیچ کاری نمیکنن بلکه تازه متوقع هم میشن که چرا فلانی بچه منو نگه نداشت یا فلان نکرد یا فلان نکرد
اما با دیدن این خانوم دیدم طبیعی زندگی کردن همینه بخدا
تو میتونی همه کارات رو انجام بدی لازم نیست مادرت از 2 ماه قبل زایمان بیاد تا 2 ماه بعد زایمان کارات رو بکنه
لازم نیست حتما ده هزار نفر بالا سرت باشن تا تو زایمان کنی
لازم نیست از هیچکدوم از کارات بمونی نه اگه قرار بود به دنیا آوردن یه بچه تورو از همه چیز بندازه خصوصا شیوه طبیعی زندگیت که اصلا همچین چیزی رو خدا قرار نمیداد وقتی گذاشته قطعا طبیعیش همینه که این خانوم داره اجرا میکنه نه واقعا 99 درصد آدم های اطراف من که همه کاراشون رو دیگه مادرشون میکنن
چقدر دیدم آسون گرفتن زندگی داره به لذت بیشتر کمک میکنه
من قبلا آدمی بودم که باید انگار همه چی اونجور که فکر میکردم پیش میرفت مثلا اگه قرار بوده از فلان مسیر برم پیاده روی بعد نمیشده من دیگه انگار اون پیاده روی بهم خوش نمیومد یا اگه ساعت 2 و نیم تعطیل میشم از سر کار حتمن همون موقع باید سوار ماشین بشم بیام خونه حتمن باید مثلا سر یه تایمی ناهار میخوردم یا حتما باید راس 9 میخوابیدم حالا 9 بشه 10 چی میشه حالا یه شب تا 12 بیدار بمون چی میشه
وقتی میگم سخت گرفته بودم زندگی رو واسه همینا بود نمیدونم بقیه هم مثل من بودن یا نه
مثلا صبح ها حتمن باید پا میشدم و شکر گزاری رو مکتوب میکردم حتمن باید پا میشدم رو خودم و باورام کار میکردم و دیگه اگه یه صبحی مهمون داشتیم و نمیشد دیگه من اعصابم بهم میریخت حتی به خاطر همین جایی نمیرفتم واقعا میگفتم من نمیتونم رو خودم کار کنم
نمیدونم من رو باورها کار کردن رو تو چی دیدم
الانکه چند وقتیه دارم یاد میگیرم آسون زندگی کردن رو
دیگه نمیام مجبور کنم خودم رو حتما صبح ها 4 صبح بیدار شم آقا خوابت میاد بخواب تا 7 بعد پاشو برو سر کار
یا حتما باید پا میشدم از خواب باید قهوه میخوردم و میومدم سر کار هم همینطور و دیگه اون لذت خوردن قهوه برام تبدیل شد به عادت دیگه لذت نمیبردم ازش اومدم تغییر ایجاد کردم و دیگه صبح ها به محض بیدار شدن نمیخورم گاهی میام سر کار میخورم گاهی خونه میخورم
به خودم یه روزی گفتم فاطمه بیا عوض کن این روتین هرروزت رو ببین چی میشه
ببین و یاد بگیر که میشه کارای دیگه هم بکنی و لذت ببری
اگه مثلا هرروز تخم مرغ خوردی هم میتونی لذت ببری
لازم نیست خودتو اذیت کنی که چرا بقیه غذا خوردن برا من نگه نداشتن ول کن این چیزارو
تمرکزت رو بزار رو خودت و برای خودت اونجوری که دوست داری زندگی کن حالا ببین الان چی بهت حال میده همون رو انجام بده
گاها شده بود برنامه ریزی میکردم برای کل روزم بعد که انجامش نمیدادم اعصابم بهم میریخت
از وقتی شروع کردم به اینکه آسون بگیرم زندگی رو اگه برنامه بریزم بعد یهو همونجا حس کنم امروز حس این کار نیست یا کلا اصلا دوست ندارم این کارارو عین ربات انجام بدم هرروز، خوب میندازم کنار و به احساس خوبم توجه میکنم
چقدر کیف میده که آدم اینجوری رها زندگی کنه
قبلا همش میگفتم چرا اون رابطه عاطفیم نیومد پس یا عجله داشتم یا کلا نه تنها برای خواسته ها تو انجام دادن کارهامم عجله داشتم از یه جایی به بعد شروع کردم رو خودم کار کردن و کم کردن عجله همونجا تا ذهن میخاد عجله کنه یا چیزی بگه میگم من اومدم که لذت ببرم از جهان اومدیمو من زنده نبودم تا شب یا فردا اصلا نرسیدم به اون رابطه خوب بزار از الان که زنده ام لذت ببرم خوب حالا چو فردا آید فکر فردا کنیم
الان چی دارم که ازش لذت ببرم میبرم بقیه چیزا خودش حل میشه
دیگه انگار داره نگرانی و ترس ها کمتر میشه
دیگه دارم یاد میگیرم ایمان و اعتماد کردن به خدارو
دیگه دارم یاد میگیرم شیوه طبیعی زندگی کردن رو
مریم جانم عاشقتم که این فایل رو برای ما ضبط کردی
سپاس گزارم که انقد زیبا بین و نکته بین هستی و به ما هم داری یا میدی
بیشتر از اینا برامون فایل بزار دلتنگت میشیم خیلی زیلد
نمیدونم این قسمت از سریال زندگی در بهشت برای بقیه ی بچه های همفرکانسی های که دارن مشاهده اش میکنن همزمانی داشته یا خیر اما این فایل برای من سرشار از همزمانی بود و انگار خداوند این فایل رو به طور ویژه و خاص برای هدایت من تهیه کرده بود، خداوند از طریق این فایل کلی از هدایت هاش رو و باورهایی که لازمه داشته باشم رو برام فرستاد و تصمیم دارم تمام کامنت های این فایل رو بخونم و خود فایل رو هم بارها و بارها نگاه کنم چون دقیقا برای من پاسخ سوال های این روزهام و هدایت های خداوند مهربان هست، مریم جان عزیز بی نهایت ازت ممنون و سپاسگزارم که به الهام قلبی ات مبنی بر تهیه ی این فایل عمل کردی و دستی عزیز از طرف خدای مهربان برای من شدی، همان خدای اجابت گری که به محض اینکه سوال میکنیم به سرعت اجابت میکنه و همه ی ما رو اون داره مدیریت میکنه و قلب های ما اینقدر به هم نزدیک هست و هممون به لطف الله در یک مدار فرکانسی هستیم و این برای من پربرکت ترین نعمت زندگیمه که با انسان های توحیدی ای چون شما هممدار هستم و از شما درس های زندگی و خیلی از هدایت هام رو دریافت میکنم.
اولین همزمانی: من مدت زمان زیادی هست که استارت دیدن مجدد سریال سفر به دور آمریکا رو زدم و هر روز یک فایل رو نگاه میکنم و پریروز نوبت دیدن قسمت 178 سریال بود و من وقتی سریال رو نگاه میکردم با خودم گفتم حتما وقتی چهار پنج ساعت با افرادی دور آتیش گفتگوی صمیمی داشته باشی این دوستی ادامه دار خواهد بود و بسبار مشتاق بودم از این خانواده خبردار باشم و بیشتر در موردشون بدونم چون شیوه ی زندگی اونا بسیار برام جالب اومد و امروز بسیار هیجان زده شدم وقتی مریم جان به محض پلی شدن فایل اشاره به فایلی کردن که من تازه برای بار چندم قسمت شد ببینم و در طول روز در موردش داشتم فکر میکردم.
همزمانی 2: دیروز داشتم کامنتای جلسه ی اول احساس لیاقت رو میخوندم و در پاسخ به یکی از دوستان همفرکانسی که نوشته بود من الان خودم رو که باردار هستم و شرایطم عوض شده با قبل از بارداری که در دوره قانون سلامتی بودم و خیلی پیاده روی میکردم مقایسه میکردم و احساسم بد میشد نوشتم و سوال پرسیدم که آیا در دوره ی بارداری به شیوه ی قانون سلامتی پیش رفته؟براش نوشتم پاسخ شما برام اهمیت داره از این جهت که من شش ماه هست در دوره ی قانون سلامتی هستم و به توصیه هاش عمل میکنم و بسیار از نتیجه راضی هستم و میخوام تا آخر عمر این سبک رو ادامه بدم اما میخوام باردار بشم و با اینکه میدونم کار درست چیه اما میخوام با دیدن الگوهایی که در دوران بارداری هم به شیوه ی طبیعی زندگی و تغذیه داشتن و بارداری و زایمان موفقی داشتن باورهای محدود کننده ام رو بشکنم و بعدش که پاسخی از دوستمون دریافت نکردم از خداوند درخواست کردم که خودش هدایتگر من باشه و این قسمت سریال دقیقا هدایت خداوند و پاسخ سوالم بود، من اینقدر باورهای محدودکننده از همون سنین کودکی در مغزم فرو رفته که بارداری و زایمان و داشتن فرزند سالم برام تقریبا تبدیل به رویا شده و متاسفانه این باورهای محدود کننده باعث شد تنها فرزندم مشکل پیدا کنه و من سال هاست دارم روی باورهام کار میکنم تا این تضاد در زندگیم برطرف بشه (البته تضادی که برای من کلی درس و برکت داشت و خدا رو به خاطرش سپاسگزارم).
همزمانی 3: چند روز پیش به عیادت یکی از فامیلامون رفتم که این زن تقریبا هم سن و سال خودم هست و دچار بیماری لیکی گاد شده و به من گفت دکتر تقریبا تمام خوراکی ها رو برام منع کرده و الان من توی سبک تغذیه هیچ تفاوتی با تو ندارم جز اینکه تو به میل و اختیار خودت انتخاب کردی و من مجبورم چون التهاب روده ام اینقدر گسترده شده که اگر عمل نکنم از پا درم میاره و لازمه که اشاره کنم این فرد به شدت آدم استرسی ای هست و خودشم اینو اذعان داره و گفت دکترهم گفته که بیماری من دلیلش استرس هست همونجا بود که ایمانم به حرف هایی که استاد در دوره میزنه بیشتر شد و تعهدم چندین برابر برای اینکه تا آخر عمرم میخوام به این شیوه زندگی کنم.
همزمانی 4: یکی از نزدیک ترین افراد زندگی ام باردار هست و ماه های آخر بارداری رو داره طی میکنه و مشاهده ی رفتارها و تغذیه ی اون و مشکلاتی که در بارداری داره بیشتر باورهای جمعی و چیزی که به عنوان روش صحیح بارداری و تغذیه رو به من القا کردن رو زیر سوال برد و بیشتر شک کردم که اکثریت جامعه مسیر رو دارن اشتباه میرن و ما خیلی از طبیعت خودمون فاصله گرفتیم.
همزمانی آخر که بیشتر برام جنبه ی فان و باحال داشت اینه که من دخترم روی روی پام میزارم و چون زبانم خوبه و خیلی از شعرهای انگلیسی رو حفظم براش میخونم و جالبه که دخترم عاشق این آهنگی هست که این خانوم داشت زمزمه میکرد وقتی براش میخونم row row row your boat gently down to stream merrily merrily merrily merrily life is but a dream بهم زل میزنه و با دقت گوش میده وقتی مصرع دوم رو میخونم و میگم row row row your boat gently down to stream if you see krokodil dont forget to scream قاه قاه میخنده و غش میکنه از خنده و برام جالب بود که این خانوم داشت آهنگ مورد علاقه ی دختر منو زمزمه میکرد برای بچه اش.
مریم جان عزیز توضیحاتی که شما در فایل ارائه دادید باورهای من رو جابجا کرد تمام باورهای محدود کننده ای که من داشتم.
من از طرفی یه پام روی گاز بود و دوست داشتم فرزندان سالم زیادی رو تجربه کنم و از طرفی یه پام روی ترمز بود و کلی باور محدود کننده داشتم و فکر میکردم با داشتن بچه و طی کردن دوران طولانی بارداری کلی از آزادی هام گرفته میشه و کلی محدود میشم.
بعد از مشاهده ی این فایل باور کردم که میشه به شکلی طبیعی زندگی کرد و فعالیت داشت و بارداری و زایمان و داشتن بچه من رو از زندگی و فعالیت های اجتماعی و تفریحی ام محروم نمیکنه، چون الگو دیدن باور کردم اینه قدرت دیدن و مشاهده و تحسین کردن الگوها.
باور کردم که میشه زایمانی طبیعی و آسان داشت بدون سختی یا فضای بیمارستان و غیره، به شیوه ای کاملا طبیعی، مطابق با زندگی اجدادمون.
باور کردم میشه یه بچه که فقط تغذیه اش شیر هست اینقدر سالم و قوی و باهوش باشه .
باور کردم که بدن ما و سیستم هوشمندی که خدا خلق کرده و تکامل چندین میلیون ساله اش برش عبور کرده بسیار قابل اعتماد هست و باید به حرف اون گوش بدم و به سیستم اون عمل کنم و طبق باورای محدوده کننده باهاش رفتار نکنم اون هدایت گر من باشه که چه زمانی وقت تغذیه هست و هر وقت اون طلب کرد پاسخ بدم نه طبق عادت.
فهمیدم که برای داشتن آرامش دنبال عوامل بیرونی نگردم مثل خیلی از خانوما که با خرید کردن میخوان آروم کنن خودشون رو یا با خوردن آرامش میگیرن یا با هر عمل بیرونی، یاد گرفتم که آرامش باید از درون من بیاد نه با یک عامل بیرونی.
یاد گرفتم که با طبیعت بیشتر دوست باشم بیشتر بهش اعتماد کنم و اینجوری بیشتر با خودم و طبیعتم در صلح قرار بگیرم.
یادگرفتم که من هم میتونم مثل این خانم وصل باشم به درونم و درون من هدایتم کنه به شیوه ی طبیعی زندگی کردن و نیازی نیست کلی اطلاعات و کتاب و آگاهی از جامعه دریافت کنم برای اینکه زن خوب یا مادر خوب یا همسر خوبی باشم ما همگی به آگاهی کل دسترسی داریم راه دریافتش فقط صلح درونی و اعتماد به قلبمون هست.
باور کردم میشه این قدر عشق و مودت بین خواهر و برادرا و اعضای یک خانواده باشه و یک خانواده بدون داشتن تجهیزات مادی یا زندگی لاکچری بلکه سبک و روان و ساده زندگی کنن و خوشبختی واقعی رو تجربه کنن.
مریم جان من شما رو تحسین میکنم که اینقدر نگاه تحسین گری دارید و اینقدر تیزبین هستید در دیدن زیبایی ها و پیدا کردن باورهای درست و توجه کردن به موارد زندگی ساز و بیرون کشیدن قانون از دل زندگی روزمره.
در اینجا میخوام به رسم سپاسگزاری به خاطر دوره ی بی نظیر قانون سلامتی بخش کوچکی از نتایجم در عمل به قانون سلامتی رو بنویسم اما در فرصتی جداگانه ان شا الله در دوره ی قانون سلامتی هم ثبتش خواهم کرد:
_ اول اینکه بگم من با قد 150 پانزده کیلو وزن کم کردم و از وزن 65 کیلو رسیدم به وزن پنجاه کیلو و دور کمر از صد رسیده به هشتاد، سبکی بدنم با قبل دوره سلامتی قابل قیاس نیست من کسی بودم که با دسته بیل باید بلندم میکردن همیشه با همسرم یکی به دو داشتم سر بلند شدن که اون سفره رو جمع کنه یا من، اینقدر بعد غذا سنگین میشدم که عمرا میتونستم بلند شم اما الان به محض غذا خوردن همون لحظه پا میشم سفره رو میبرم، چیزی به نام سنگینی اصلا تو بدنم نیست خیلی خیلی چابک شدم خیلی خیلی فرز شدم چقدر موقع کار کردن حالم خوبه چند وقت پیش توی یه شب هفت تا شنیون زدم اگر قبلا بود حتما غش میکردم و عمرا توان سه تا به بالا میداشتم اما این سری شنیون آخر به همون کیفیتی انجام دادم که اولی انجام دادم، نزدیک به هشت ساعت سر پا بودم اما دریغ از خستگی یا کوفتگی بدنی، ذهن آرام موقع کار فیزیکی یکی دیگه از معجزات این دوره اس، ضمن اینکه به خاطر بی چربی شدن اندامم و صاف شدن شکمم و شبیه گلدان شدن دور کمرم بسیار اعتماد به نفس دارم، قبلا خیلی فراموشکار بودم الان حواسم جمع تره خیلی کم پیش بیاد چیزی یادم بره، حواسم خیلی کم پرت میشه خصوصا که موقع خوندن کامنتا خیلی خوب این حواس جمعی و تمرکز خودشو نشون میده، توی این چند ماه هیچ بیماری ای تجربه نکردم خدا رو شکر، پوستم هم شفاف شده و خیلی کمتر نسبت به قبل خشک میشه، بدنم رو ژیلت میکشم اصلا جوش نمیزنه محکم هم ژیلت بکشم جوش نمیزنه، صورتم که این اواخر جوش میزد و اطراف چونه ام مشکل تجمع چربی داشتم و دو تا لک از دستکاری جوشا داشتم کلا رفع شد، کمتر حالت گس و خشکی و تلخی در دهان دارم، غبغب کامل از بین رفته، گردنم روشن تر شده جاهای تیره ی بدنم کمتر شده، بوی بد عرق از بین رفته، این اواخر قبل از شروع دوره ی قانون سلامتی موقع پیاده روی یا ایستادن های طولانی کف پام درد میکرد جوری که پا گذاشتن روی زمین و راه رفتن برام دشوارو عذاب آور شده بود، روی صندلی که مینشستم زانوی پای چپم یه درد خیلی بد داخلش بود که باید به آرامی پامو خم و راست میکردم تا دردش کمتر بشه خیلی وقت ها دردش حتی موقع خواب و بیدار شدن از خواب هم باهام بود، توی خواب اینقدر عرق میکردم و کل بدنم خیس میشد که صبح حتما باید میرفتم حمام، شب ها چهار پنج بار باید میرفتم سرویس، چشمام موقع مطالعه اشک میزد و این اواخر قبل از شروع دوره حس میکردم نیاز به عینک پیدا کرده ام چون یه حس سوزش و خارش شدید خصوصا وقتی زیاد به صفحه ی موبایل زل میزدم میومد که اینقدر میخاروندم که چشمام قرمز میشد خارش چشمم من رو به حد و مرز دیوانگی میرسوند و حالت تهوع و حال بدی داشتم بعد از چند ساعت تمرکز روی مونیتور گوشی، محال بود بعد از شستشوی صورت تا حتی چند ساعت بعدش چربی به پوستم برگرده یه کشش و سوزش خاصی رو پوستم بود و خشکی پوستم باعث شده بود که نسبت به کرم مرطوب کننده معتاد بشم، وای وای در مورد چربی کف سرم که دیگه نگم یعنی اگه دو روز حمام نمیرفتم و سه روز سرم رو نمیشستم دیگه اینقدر کل سرم میخارید که به مرز حال بدی و دیوانگی میرسیدم حتی این چربی به داخل گوشامم سرایت میکرد این اواخر گوشام به هندزفری ام حساس شده بود و مدام زخم بود، همیشه هم وقتی آب میرسید به سرم قسمتایی شروع به سوزش میکردکه معلوم بود زخمی چیزی پیدا شده ضمن اینکه شوره ی خشک و تر هم داشتم، دردی رو توی شانه قسمت پشت گردن داشتم این درد موقع پیاده روی موقع کار فیزیکی و حتی در طولانی نشستن روی صندلی هم بود، نفخ شکم عذاب آور رو یادم رفت بگم جوری که عمرا میتونستم زیاد بشینم یه جایی، اغلب نفخ و ورم معده و ترش شدن معده رو داشتم، خستگی و بی حوصلگی و افسردگی و مودی بودن که کلا همیشه بود، اصلا خواب خوبی نداشتم، شب ها چندین بار از خواب بیدار میشدم وقتی ام صبح بیدار میشدم دلم میخواست بازم بخوابم و باز ساعت ده هم که به زور بیدار میشدم ناراضی بودم که هنوز خوابم میاد و ظهرم بعد ناهار دوباره میخواستم بخوابم اینقدر وقت کم میاوردم که نگو، به هیچ کاری نمیرسیدم نه کارای خودم نه کارای خونه، ظرف شستن که کلا عذاب بود برام همیشه ظرف تلنبار داشتم و همیشه موقع هر ظرف شستن باید با خودم کنجار میرفتم و کلی به خودم انگیزه میدادم و یا فحش میدادم تا ظرفا رو بشورم، میل جنسی پایین هم مزید بر علت بود جوری که فراری بودم از رابطه و هر بار باید کلنجار میرفتم با همسرم تا راضی بشه دست از سرم برداره، آخرشم به قهر و دلخوری و سردی در روابط ختم میشد، بالا اومدن از پله برام عذاب دنیا و آخرت بود الان وقتی خیلی فرز میام بالا و ران پاهام خسته نمیشه یا نفس نفسی یا دردی توی پا بعدش نیست تعجب میکنم، خیلی چیزا رو مطمئن هستم یادم رفته اما یادم بیاد میام مکتوب میکنم، اما تمام اینایی که نوشتم حل شده تمامشون، سلامتی ای که دارم تجربه میکنم برای نود و نه درصد اطرافیانم معجزه اس و ازش دور هستن، جدای از کلی بیماری که اگر به سبک نامناسب تغذیه ادامه میدادم گریبانگیرم میشد، این اواخر اصلا لذت نمیبردم از خوردن غذا و احساس رضایت و شکرگذاری و سیری نبود بعدش،، حتی اگر خوشمزه ترین غذای دنیا رو میخوردم، این چابکی و فرزی و حوصله و شادابی و کم خواب شدن و فِرِش بیدار شدن و سیری بعد از غذا و احساس رضایتی که دارم از این سیری، مثل معجزه اس برام، این آزاد شدن وقتم و مهم تر از اون تمرکزم چون همش دیگه دنبال غذا نیستم معجزه اس معجزه، من تا آخر عمرم ادامه میدم و هرگز از این شیوه برنمیگردم و خیلی ام خوشحالم که هدایت شدم و روزی هزار بار شکر میکنم، در ضمن به دوستانی که این ترمز رو دارن که شاید هزینه ی تغذیه ی دوره ی سلامتی رو نتونم تهیه کنم میخوام این باور صحیح رو بدم که این دوره برخلاف تصورم هزینه بردار نیست کلا زندگی کردن به شکل نرمال و طبیعی هزینه اش به مراتب کمتره مثلا با قلمگاو که هشتاد هزار تومان بیشتر نیست تقریبا تغذیه ی سالم و پرانرژی برای چندین روز آدم فراهمه و این به نظرم عدل خداونده که شرایط بدن ما رو جوری قرار داده که با هر میزان درآمدی بتونیم از نعمت سلامتی بهره ببریم اینو گفتم چون خودم این ترمز رو داشتم که قیمت گوشت بالاست و شاید نتونم از عهده اش بر بیام در حالی که به لطف نتایج دوره درآمدم چندین برابر شده و هر روز میتونم خرید گوشت تازه انجام بدم (اینا رو به سبکی خودمونی نوشتم چون توی نوت گوشیم برای خودم نوشته بودم و اینجا فقط کپی پِست کردم).
بسیار خوشحال شدم از همزمانی هایی که براتون رخ داده
قلبم باز شد و تحسین کردم نتایج بی نظیر تون از دوره قانون سلامتی
و از همین جا به خدای خوبم اعلام میکنم ارباب من دوره قانون سلامتی رو ازت هدیه میخوام به آسونی در بهترین زمان و مکان
من مطمئنم پای خدا تو جمله به جمله دوره قانون سلامتی هست ، خیر و برکت اولین دستاود من با استفاده از فقط فایلهای رایگان این دوره بود؛من در عرض 100 روز 25 کیلو وزن کم کردم به آسونی
(اما مطمئنم باید دوره رو داشته باشم )چون اینجا هم خانم شایسته یه مطلبی رو گفتن که برام قابل تامل بود اینکه دوره قانون سلامتی فقط تغذیه نیست (من فقط یخش تغذیه ش رو سعی کردم رعایت کنم)امیدوارم خداوند من رو هم در مدار دریافت دوره قرار بده تا به سلامتی کامل برسم به لطفش
راستی ندای قشنگم “” عکس پروفایلتون رو دیدم و کلی تحسین کردم و همش به زبونم میومد فتبارک الله الاحسن الخالقین:)))
برات دعا میکنم یه بارداری آسون و راحت داشته باشی که مثال عینی بشی تو سایت و بچه خوشگل موشگل خدا بهت بده طوری که هر وقت ببینیش قدرت خداوند یادت بیفته و عکسش رو بزاری ببینیم و به لطف خدا ایمانمون بیشتر و بیشتر بشه
تشکر ویژه دارم از مریم بانو بخاطر این ویدئو که برای من به شخصا کاملا به موقع بود
من ماه سوم بارداری هستم ، با توجه به اینکه مدیر پیش دبستان هستم همه میگفتن نرو سرکار ، آروم راه برو ، پله ،سربالایی مواظب باش، فلان چیز نخورو…با بعضیهاش خودم هم موافق بودم اما مدام به خودم میگفتم وقتی خداوند این بچه داده پس توانایی و ظرفیت هم داده ،من از پسش برمیام و از همون اول به خودم گفتم من بهترین و لذتبخش ترین دوران حاملگی دارم ، و باورهای درست و قدرتمند و موافق با قانون جهان برای خودم درست کردم .تا اینکه تو هفته 9 برام مشکل پیش اومد و دکتر گفت استراحت مطلق و باز نجوا اومد که نگفتم که تو فرق داری تو الان بارداری باید فلان کنی بهمان کنی و….
اما به قلبم رجوع میکردم با خدا حرف میزدم ، دنبال پاشنه آشیل بودم ، اما از مسیرم لذت بردم ، آرامشم حفظ کردم به خدا توکل کردم و کارهای روتین خودم انجام میدادم حتی مدرسه هم میرفتم با اینکه استراحت بودم چون میخواستم این ایمان با عمل نشون بدم میگفتم خدایا تا تو نخوای هیچی نمیشه من به تو ایمان دارم و باور دارم که برای من فقط خوشبختی و لذت و آرامش و شادی و..میخوای پس با انجام دادن کارهای روتین زندگی به دنیا ثابت کردم که باورهام زندگی میکنم و اون مشکل برطرف شد و خداروشکر جنین ام در سلامت کامل
در این تجربه و چالش ، من باورهایی ساختم که واقعا به بهبود زندگیم کمک میکرد اما نمیدونستم پاشنه های آشیلی وجود داره وقتی تضاد پیش اومد برخلاف باورهام ،اونجا گفتم باید خودم اثبات کنم و…
نمیخوام بگم اگر کسی تو دوران حاملگی مشکلی داره توجه نکنه و …اما برای من این روش جواب داده
از دیدن پسر بچه بسیار ذوق زده شدم
راستش من درخواستم این بوده که چشم بچه ام آبی باشه ،
باز هم ممنون ام از مریم جان ، واقعا دیدن این فیلم بهم چسبید و باورهام قوی کرد که هرچیزی تو دنیا به صورت طبیعی آسونه
مگه مادربزرگ های ما در زمان قدیم چجوری بچه میاوردن ،مادرم تعریف میکنه حامله بودند و کارهای سنگین روزمره انجام میدادند خود اینها اثبات میکنه که همه چیز به صورت طبیعی آسون و لذتبخش
خدا را بی نهایت سپاسگزارممممم برای تمام نعمت های که برایم نصیب کرده
همین حالا وجود درستی وصحت کامل که دارم
درود سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته گرامی
امید که هر کجایی دنیا باشید خوش و آرام باشید
تمام فایل زندگی در بهشت نعمت الهی است
وبرای این نعمت هم سپاسگزارممم
در همین چند وقت است میخایم از نتایج که برایم رخ داده بنویسم ولی غفلت میکنم
حالا در یکی از جای های سبز و خرم نشسته با دل جان مینویسم
پلان بود که دفتری دارم بفروش برسانم بفروش رسید
پلان بود که در تصمیم گیری مهاجرتم جدی عمل کنم که جدی عمل کردم
و پلان بود سپاسگزاری خداوند را در هر لحظه بجا بیارم و بجا میارم
خدایاااا شکرت
وپلان بود که دفتری را دارم به قیمت مناسب بفروش برسه بفروش رسید
خدا را بی نهایت سپاسگزارمممم
خدا را شکر که این همه اتفاقات فقط در یک هفته برایم رخ داده وتمام کار های برایم منتظر است
فقط باید در مومنتوم مثبت خود را دایم قرار بدهم
و حالا از خداوند متعال میخایم چندین اتفاقات دیگری را هم برایم بسیار راحت رقم بزند
– [ ] در قدم اول بسیار از اسناد ها است که از وزارت معارف افغانستان تمام شود به بهترین شکل ممکن آن ( کار های دفتری که داریم مربوط به همین ارگان میشه )
– [ ] در زمان مناسب و مکان مناسب کار های مهاجرتم انجام شود
– [ ] موضوع واگذاری نهاد که دارم به خوبی انجام شود
– [ ] از هر کجایی و مکان خبر های خوب بشنوم
– [ ] موضوع فروش خانه به خوبی انجام شوه با قیمت مناسب
– [ ] روی شخصیت خودم بیشتر و بهتر کار کنم به امید خداوند مهربانم
– [ ] احساس سپاسگزاریییی در هر لحظه را داشته باشم
– [ ] هر وقت که مناسب بود خدایاااا خودت برایم الهام کن برای مهاجرت کردن
خداایاااا میدانم که همانطور دستمه در موقع رانندگی گرفتی و حرکتم دادی در بهترین جای ها و همانطور که کار های سخت و وپیچیده را برایم آسان کردی مثل عروسی من ( در پروفایلم بیشتر گفتیم )
و همنطور که وقتی بالایم فشار آمد در قسمت کسب وکار بهترین کسب و کار برایم الهام کردی ( آمازون)
اینبار هم از تومیخایم خدایااااا خودت کمکم کن در هر لحظه زندگیم این موضوعات که میبنییم در مقابل بزرگی توهیچی نیست وامیدم تنها خودت هستی خدایییی و هابم
خدایاااا شکرررت برای تمام خواسته هایم که احساس اش میکنم رسیدیم
با سلام به همه ی هم مسیران عزیزم واستاد عباس منش عزیزم و مریم جون درصلح
سپاسگزارم بابت تمام قسمتهای سریال زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا که باعث شد من دیدگاه وسیع تر و زیباتری نسبت به پیرامونم پیدا کنم ،باعث شد تا زندگی کردن به شیوه ی قوانینو بهتر یاد بگیرم و برام تکرار شه سپاسگزارم بابت آگاهی های نابی که تو این سریال هاست ، واقعا و بدون اغراق از زمانی که این سریال ها اومد رو سایت و من ازشون بهرمند شدم تونستم خیلی بهتر از قوانین ،تو زندگیم استفاده کنم
سپاسگزارم از شما مریم جون عزیز که این صحنه های متفاوت رو دیدید و با ما به اشتراک گذاشتیدوتوضیحات بسسسسسسیار بسسسسسسیار مفیدی رو روی فیلم دادید
بدون توضیحات شما من انقدر درس ازش نمیگرفتم چقدر خوب ذهنتون رو تمرین دادید که زیبایی ها رو ببینه تحسینتون میکنم واقعا، خوشحالم که قانون جواب میده و اگر منم رو خودم کار کنم منم هدایت میشم به کشوری، به فرهنگی، به دوستانی، به مکان زندگی که با ماریای رشد یافته هماهنگه.
چقدر این خانواده رو تحسین کردم و چقددددر لذت بردم از سبک زندگیشون ، چه آرامشی داشتن چقدر ساده زندگی کردن کم دغدغه تره، خدایا کمکم کن تا در روند بهبود دائمی ثابت قدم باشم
خدایا کمکم کن تا خوب زندگی کنم و کمک کنم جهان جای بهتری برای زیستن باشه.
واقعا روم تأثیر گذاشت و به سمت بهتر شدن سوقم داد، تجربه ای که من از بچه داری دارم با تجربه ای که این خانم داره ، دنیا دنیا فرق داره ،تجربه ای که من از سفر با بچه دارم با تجربه ای که این خانواده دارن دنـــــیا دنــــــیا فرق داره، من برای داشتن همچین رابطه ای همچین آرامشی ، همچین استانداردهایی ، تو این مسیرم و شادم که اینجا این الگو هارو میبینم
خدایا هدایتم کن به راه راست ، راه کسانی که به آنها نعمت دادی نه کسانی که به آنها غضب کردی و نه گمراهان.
سلام و درود به شما عزیزم
خیلی سپاسگزارم و ذوق زده که فایل جدید در این سریال بی نظیر گذاشتید و واقعاً واقعاً آموزنده و عاااالی بود و فرکانس اون خانواده هم کاملاً مشخص بود و هماهنگ با توضیحات شما می شد درکش کرد و فهمید که اونها چقدر آرام و در صلح با خودشون هستند و دارن از زندگی اشون لذت می برند.
و تمام نکات جالبی که در مورد بارداری و زایمان و نحوه ی بزرگ کردن کودک اشون گفتید واقعاً جالب و آموزنده بود و چقدر آدم می تونه با خودش و شهودش در صلح باشه که حرف های بقیه و هشدارهای بقیه رو نادیده بگیره و مسیر خودش رو بره و واقعاً خیلی آدم قوی ، با اعتماد به نفس و مدیری باید باشه که متفاوت از بقیه رفتار بکنه.
و ممنون که با ما به اشتراک گذاشتید این دیدگاه و سبک زندگی این خانم و خانواده اش رو و خیلی عالی می شه که بازهم این سریال رو ادامه بدید و از خانواده ها و دوستان دیگه ای که پیشتون میان فیلم برامون بگیرید. حتی اگر فقط رفتارها و مکالمه های عادی باشه. چون آدم دیدگاهش و جهان بینی اش بزرگ می شه و خیلی چیزها یاد می گیره.
سپاس و سپاس عزیزم ️
سلام بر عزیزانم
سلام بر استاد عزیزم
سلام بر خانم شابسته عزیزم
به به قسمت جدید سریال زندگی در بهشت
اینم هدیه امروز من
دیدن زیبایی ها و دریافت آگاهی ها
خانم شایسته عزیز خیلی ازتون سپاسگذارم
قبل از هر چیز میخواستم بگم خانم شایسته عزیز هم در فیلم برداری و تدوین پیشرفت کردین و هم احساس کردم زبانتون هم خیلی بهتر شده و انگار روانتر انگلیسی صحبت میکنید آفرین به این پیشرفت
و اما در مورد این فایل فوق العاده اینکه نکته اول طبیعت دیوانه کننده پارادایس هست که در هر لحظه زیباست و امنیت و آرامش اونجا
نکته دوم شیوه زندگی دوستتون که چقدر جالبه که کلا در سفر هستن و این یعنی آزادی کامل و لذت از زندگی
نکته سوم نحوه آشنایی شما با این خانواده که چقدر راحت و در سفر باهم دوست شدین
نکته چهارم این پسر کوچولو که دلم میخواست بیام توو گوشی و بغلش کنم چقدر زیبا و بامزه و باهوش و آروم بود
نکته پنجم همکاری خانواده برای نگه داری بچه بود که به نظر من کار فوق العاده ای بود
نکته ششم شنای خانم باردار در آب سرد بود و اندام زیبا و متناسب خانم در دوران بارداری
نکته هفتم زایمان طبیعی خانم بود
نکته هشتم پابرهنه بود بچه روی زمین و بازی کردنش با طبیعت بود
نکته نهم که خیلی خیلی برام جالب بود وقتی بود که بچه چوبو از زمین برداشت و به شما نشون داد اصلا کیف کردم این حرکتو دیدم
نکته دهم شیوه درس خوندن دوتا بچه بزرگ بود
نکته یازدهم ورزش هر روزه خانم بود
نکته دوازدهم نداشتن اسباب بازی بچه بود
نکته سیزدهم تغذیه بچه بود که فقط شیر میخوره
نکته چهاردهم سلامتی بچه بود
نکته پانزدهم فعالیت فیزیکی دوتا بچه بزرگ بود و ماهی بزرگی که پسره گرفته بود
من چون سالها با بچه ها کار کردم میدونم که دات بچه ها سادگی رو میخواد و اون چیزی که شیوه های جدید دارن میگن با ذات بچه ها هماهنگ نیست مثلا من خودم شاهد بودم که بچه ها اصلا با اسباب بازی هاشون بازی نمیکنن بلکه جذب یه سری وسایل ساده مثل بطری خالی نوشابه یا در قابلمه یا حتی یه تیکه پارچه و ... میشن یا اینکه بیشتر وقتا میلی به غذا یا شیر ندارن و از نظر خودم کاملا اشتباهه که به زور به بچه غذا بدیم
خیلی برام لذت بخش بود وقتی اون تصویرو دیدم که مادر دستای بچه رو گرفته بود و بالا و پایینش میکرد و اونم ذوق میکرد
کلا خیلی به آینده این بچه خوشبینم و مطمئنم یه مرد فوق العاده خواهد شد
خانم شایسته عزیزم بینهایت از شما ممنونم برای این فایل پر از نکته
به نام خدای فراوانی ها
سلام باعشق به دوست عزیزم مریم جون
سلام به فرشته پشت صحنه در این روزهای زیبای بهاری شگفت انگیز هم جهت با مسیر خداوندم
سلام به یار وهمراه استاد عشقم
سلام ای استاد بی نظیر عرفانی وصلح با خود
نمی دونی چقدر خوشحال شدم امروز با باز کردن سایت معجزه آورم فایل جدید که از پرادایس واز زندگی در بهشت دیدم
برام جالب بود عکس یه خانم ونوزادشون رو گذاشتین که خود عکس پر از انرژی وحس مثبت وفرکانس مثبت رو بهم داد
من که شگفت زده شدم داشتم مراقبه شکرگزاری استاد رو گوش میدادم وهر وقت مراقبه رو میزارم گوش کنم چیز دیگه ای نمیبینم و لی با دیدن این عکس بهم الهام شد که این خودش مراقبه اس
شروع کردم وسریع روی فیلم زدم
اون صدای زیبا ودلنشینتون چقدر آشنای دوری شده بود برام
از دوربین پرادایس زیبا رو میدیدم که روی اون چمنها حرکت میکرد و هوای لطیفی که ازش تعریف کردین رو لمس کردم و با دیدن براونی اسب زیباو اون بزغاله کوچولوی شنگول که در طبیعت بکر پرادایس میچریدن
عزیزم وقتی ماجرا رو تعریف میکردی داشتم تحسین میکردمت با اخلاق نیکویی که داری ومهمون نوازی ودلگرمی که با وجود مهمون داری برامون از حس زیبای اون مادر وبچه ها شون میگی وفیلم میگیری
وتحسین کردنتون تحسین منو برانگیخت
چه جالب واقعا چنین مسافرت هایی که این سادگی وبی آلایش ودوراز زندگی شهری
چقدر لذت بخش واقعا که همیشه این طوری زندگی کنی
با دیدن این خانم ایده های زیادی به سرم زد که میشه مدل دلخواهت زندگی کنی و آزادی و رهایی از هر چیز نا دلخواه
چه راحت پذیرفتن که این طور باشن
چند وقت پیش یه کامنتی تو سایت خوندم از دوستان که یه خانم ماشین شخصیش رو کمپر کرده
وبه دل سفر زده
برام جالب بود رفتم دیدم که یه کانال یوتیوب داره از کمپر دارا فیلم میگیره
جالبه یه خانم با سه تا بچه، کار ومدرسه بچه هارو رها کرده بود و زندگی در سفر ورشد بچه هایش رو انتخاب کرده بود
با تماشای فیلم های زبان خارجی گاهی زبان یاد میگرفتن
برام خیلی جالب بود
واین بار این موضوع جالب تر بود که این خانمی که مهمون شماس باردار هم بوده در سفر و زایمان راحت اون ، بسیار تحسین برانگیز ه
اون خانواده چه حس خوبی به زندگی دارن
چه عشقی میکنن
چه مادری دارن وچه ایمانی درونشون قوی شده که این زندگی همش توکل به خداست
توکل به خدا در عملشون داره فریاد میزنه
واعتماد به خدا با پوست وخون ووجودشون آمیخته شده
تحسین میکنم اونها و با تمام وجودم. با عشق
مریم عزیزم تو رو تحسین میکنم که چیزی برامون میاری که قوت بگیریم و توکل بیشتر واعتماد بیشتر به خداوند. برای ما از دل ماجرا تا سالها تلنگر ی باشه
این که سه تا بچه داری وهر کدوم درسن وسالی متفاوت با جنسیت متفاوت و همه چیز رو میسپاری به خداوند
برام درس بزرگی داره
البته من پسر ندارم و وجود سه تا دخترام همیشه برام کارهام رو راحت کرده وخداوند منو همیشه عاشقانه یاری کرده
وقتی به این شکل زندگی کردن فکر میکنم به وجد میام ولذت تمام وجودم رو میگیره
واین به این معناست که کامل در صلحی وکامل خودت رو سپردی به هدایتها وحمایت خداوند
واین یه حس عمیق آرامشه
از اعماق قلبم تحسین میکنم وشور واشتیاق وجودم رو میگیره وسپاسگزار خداوندم که بهم این نوع زیبای زندگی رو از طریق دوست عزیزم که درآمریکاس ومن در شهری تقریبا اون طرف کره زمین بهم نشون میده
این درس بزرگی برای کنه وکل خواسته هام زیر رو شد
تازه توی این فایل فهمیدم که قانون سلامتی فرای تغذیه مناسبه ومیخوام حتما تهیه آش کنم و وارد یه سبک تازه زندگی بشم و
از خداوندبرات بهترینهارو میخوام
و بینهایت سپاسگزار خداوندم که بهم پاسخ داد
چون دقیقا چند روز پیش بهش گفتم دلم هوای مریم جون رو کرده و توی کامنتم نوشتم .
ممنون عزیزم ️️️️️
عاشقتم
به نام خدا
سلام به مریم جانم
دلم براتون خیلی خیلی تنگ شده بود
عاشق این همزمانی هام
عاشق وقتایی ام که یه خواسته تو وجودم شکل میگیره و سریع روز بعد اجابت میشه
دیروز تو نشونه روزم که یکی از قسمت 47 زندگی در بهشت بود
نوشتم کاش سریال رو ادامه بدین و برامون فایل بزارین
امروز اومدم سایت باز کنم تا رزق روزم رو دریافت کنم دیدم عهههه بنر سایت زده قسمت 263 زندگی در بهشت
خدا در این حد سریع الجوابه
خدایا شکرت
شکرت شکرت
کیف کردم از دیدن بهشتمون که چقدر زیباست و چقدر دلم برای اون فضا تنگ شده بود
زیبایی های این فایل ،درس های زندگی که این فایل داره انقدر زیاده که آدم نمیدونه چیو بگه چیو نگه خدایا کمک کن بتونم هم قشنگ بنویسم هم زیبا بین تر باشم
در مورد آسون گیری اون خانواده گفتین خصوصا مادر خانواده
چند وقت پیش نمیدونم در خواستم از خدا چی بود
یه آدمی رو سر راهم قرار داد که ما 3 ساعت و نیم داشتیم باهم صحبت میکردیم و تمام جمع بندی اون صحبت ها و درسی که بخوام بهتون بگم از اون آدم خیلی عالی گرفتم این بود:(سخت نگیر زندگیو و جوری زندگی کن که دوست داری)
وقتی به حرفاش و خاطراتش و کلا هر چیزی که گفتیم فکر میکردم دیدم من با اینکه توی دوره هام و دارم به اصطلاح رو خودم کار میکنم چقدر سخت گرفته بودم این دنیا و کلا زندگی رو . چقدر داشتم خودم رو از نعمت ها دور میکردم
و از روزی که خدا اون آدم رو سرراه من قرار داد و ما باهم صحبت کردیم شروع کردم به آسان گرفتن زندگی شروع کردم به تمرین کردن و دیدم چقدر حالم عالیه چقدر احساس خوب دارم چقدر کم کم انگار دارم میافتم تو مسیر
و چی میشه که دقیقا همین فایل هم درمورد همینه که چقدر من کیف کردم دیدم این خانواده تو سفر با بچه کوچیک نه تنها نمیگن سخته بلکه میگن خیلی هم تازه لذت بخش کرده برامون
من همیشه بر عکس اینو دیدم
بارها شده مادرهایی رو دیدم که به محض اولین بچه از کل کارو زندگیشون میافتن بعد که بهشون میگی خوب چرا باشگاه نمیری چرا پیاده روی نمیری چرا اینکارو نمیکنی اونجا میگن تو بچه نداری حالا بزار بچه دار بشی از همه چی میافتی اصلا بچه بهت اجازه نمیده هیچ کاری بکنی تازه نه تنها خودشون بلکه پدر و مادر اون فردم از کارو زندگی میافتن که میخان بچه اونو نگه دارن کل انگار عالم و آدم از کار میافتن و دیگه نه تنها هیچ کاری نمیکنن بلکه تازه متوقع هم میشن که چرا فلانی بچه منو نگه نداشت یا فلان نکرد یا فلان نکرد
اما با دیدن این خانوم دیدم طبیعی زندگی کردن همینه بخدا
تو میتونی همه کارات رو انجام بدی لازم نیست مادرت از 2 ماه قبل زایمان بیاد تا 2 ماه بعد زایمان کارات رو بکنه
لازم نیست حتما ده هزار نفر بالا سرت باشن تا تو زایمان کنی
لازم نیست از هیچکدوم از کارات بمونی نه اگه قرار بود به دنیا آوردن یه بچه تورو از همه چیز بندازه خصوصا شیوه طبیعی زندگیت که اصلا همچین چیزی رو خدا قرار نمیداد وقتی گذاشته قطعا طبیعیش همینه که این خانوم داره اجرا میکنه نه واقعا 99 درصد آدم های اطراف من که همه کاراشون رو دیگه مادرشون میکنن
چقدر دیدم آسون گرفتن زندگی داره به لذت بیشتر کمک میکنه
من قبلا آدمی بودم که باید انگار همه چی اونجور که فکر میکردم پیش میرفت مثلا اگه قرار بوده از فلان مسیر برم پیاده روی بعد نمیشده من دیگه انگار اون پیاده روی بهم خوش نمیومد یا اگه ساعت 2 و نیم تعطیل میشم از سر کار حتمن همون موقع باید سوار ماشین بشم بیام خونه حتمن باید مثلا سر یه تایمی ناهار میخوردم یا حتما باید راس 9 میخوابیدم حالا 9 بشه 10 چی میشه حالا یه شب تا 12 بیدار بمون چی میشه
وقتی میگم سخت گرفته بودم زندگی رو واسه همینا بود نمیدونم بقیه هم مثل من بودن یا نه
مثلا صبح ها حتمن باید پا میشدم و شکر گزاری رو مکتوب میکردم حتمن باید پا میشدم رو خودم و باورام کار میکردم و دیگه اگه یه صبحی مهمون داشتیم و نمیشد دیگه من اعصابم بهم میریخت حتی به خاطر همین جایی نمیرفتم واقعا میگفتم من نمیتونم رو خودم کار کنم
نمیدونم من رو باورها کار کردن رو تو چی دیدم
الانکه چند وقتیه دارم یاد میگیرم آسون زندگی کردن رو
دیگه نمیام مجبور کنم خودم رو حتما صبح ها 4 صبح بیدار شم آقا خوابت میاد بخواب تا 7 بعد پاشو برو سر کار
یا حتما باید پا میشدم از خواب باید قهوه میخوردم و میومدم سر کار هم همینطور و دیگه اون لذت خوردن قهوه برام تبدیل شد به عادت دیگه لذت نمیبردم ازش اومدم تغییر ایجاد کردم و دیگه صبح ها به محض بیدار شدن نمیخورم گاهی میام سر کار میخورم گاهی خونه میخورم
به خودم یه روزی گفتم فاطمه بیا عوض کن این روتین هرروزت رو ببین چی میشه
ببین و یاد بگیر که میشه کارای دیگه هم بکنی و لذت ببری
اگه مثلا هرروز تخم مرغ خوردی هم میتونی لذت ببری
لازم نیست خودتو اذیت کنی که چرا بقیه غذا خوردن برا من نگه نداشتن ول کن این چیزارو
تمرکزت رو بزار رو خودت و برای خودت اونجوری که دوست داری زندگی کن حالا ببین الان چی بهت حال میده همون رو انجام بده
گاها شده بود برنامه ریزی میکردم برای کل روزم بعد که انجامش نمیدادم اعصابم بهم میریخت
از وقتی شروع کردم به اینکه آسون بگیرم زندگی رو اگه برنامه بریزم بعد یهو همونجا حس کنم امروز حس این کار نیست یا کلا اصلا دوست ندارم این کارارو عین ربات انجام بدم هرروز، خوب میندازم کنار و به احساس خوبم توجه میکنم
چقدر کیف میده که آدم اینجوری رها زندگی کنه
قبلا همش میگفتم چرا اون رابطه عاطفیم نیومد پس یا عجله داشتم یا کلا نه تنها برای خواسته ها تو انجام دادن کارهامم عجله داشتم از یه جایی به بعد شروع کردم رو خودم کار کردن و کم کردن عجله همونجا تا ذهن میخاد عجله کنه یا چیزی بگه میگم من اومدم که لذت ببرم از جهان اومدیمو من زنده نبودم تا شب یا فردا اصلا نرسیدم به اون رابطه خوب بزار از الان که زنده ام لذت ببرم خوب حالا چو فردا آید فکر فردا کنیم
الان چی دارم که ازش لذت ببرم میبرم بقیه چیزا خودش حل میشه
دیگه انگار داره نگرانی و ترس ها کمتر میشه
دیگه دارم یاد میگیرم ایمان و اعتماد کردن به خدارو
دیگه دارم یاد میگیرم شیوه طبیعی زندگی کردن رو
مریم جانم عاشقتم که این فایل رو برای ما ضبط کردی
سپاس گزارم که انقد زیبا بین و نکته بین هستی و به ما هم داری یا میدی
بیشتر از اینا برامون فایل بزار دلتنگت میشیم خیلی زیلد
عاشقتم هرکجا که هستی
نمیدونم این قسمت از سریال زندگی در بهشت برای بقیه ی بچه های همفرکانسی های که دارن مشاهده اش میکنن همزمانی داشته یا خیر اما این فایل برای من سرشار از همزمانی بود و انگار خداوند این فایل رو به طور ویژه و خاص برای هدایت من تهیه کرده بود، خداوند از طریق این فایل کلی از هدایت هاش رو و باورهایی که لازمه داشته باشم رو برام فرستاد و تصمیم دارم تمام کامنت های این فایل رو بخونم و خود فایل رو هم بارها و بارها نگاه کنم چون دقیقا برای من پاسخ سوال های این روزهام و هدایت های خداوند مهربان هست، مریم جان عزیز بی نهایت ازت ممنون و سپاسگزارم که به الهام قلبی ات مبنی بر تهیه ی این فایل عمل کردی و دستی عزیز از طرف خدای مهربان برای من شدی، همان خدای اجابت گری که به محض اینکه سوال میکنیم به سرعت اجابت میکنه و همه ی ما رو اون داره مدیریت میکنه و قلب های ما اینقدر به هم نزدیک هست و هممون به لطف الله در یک مدار فرکانسی هستیم و این برای من پربرکت ترین نعمت زندگیمه که با انسان های توحیدی ای چون شما هممدار هستم و از شما درس های زندگی و خیلی از هدایت هام رو دریافت میکنم.
اولین همزمانی: من مدت زمان زیادی هست که استارت دیدن مجدد سریال سفر به دور آمریکا رو زدم و هر روز یک فایل رو نگاه میکنم و پریروز نوبت دیدن قسمت 178 سریال بود و من وقتی سریال رو نگاه میکردم با خودم گفتم حتما وقتی چهار پنج ساعت با افرادی دور آتیش گفتگوی صمیمی داشته باشی این دوستی ادامه دار خواهد بود و بسبار مشتاق بودم از این خانواده خبردار باشم و بیشتر در موردشون بدونم چون شیوه ی زندگی اونا بسیار برام جالب اومد و امروز بسیار هیجان زده شدم وقتی مریم جان به محض پلی شدن فایل اشاره به فایلی کردن که من تازه برای بار چندم قسمت شد ببینم و در طول روز در موردش داشتم فکر میکردم.
همزمانی 2: دیروز داشتم کامنتای جلسه ی اول احساس لیاقت رو میخوندم و در پاسخ به یکی از دوستان همفرکانسی که نوشته بود من الان خودم رو که باردار هستم و شرایطم عوض شده با قبل از بارداری که در دوره قانون سلامتی بودم و خیلی پیاده روی میکردم مقایسه میکردم و احساسم بد میشد نوشتم و سوال پرسیدم که آیا در دوره ی بارداری به شیوه ی قانون سلامتی پیش رفته؟براش نوشتم پاسخ شما برام اهمیت داره از این جهت که من شش ماه هست در دوره ی قانون سلامتی هستم و به توصیه هاش عمل میکنم و بسیار از نتیجه راضی هستم و میخوام تا آخر عمر این سبک رو ادامه بدم اما میخوام باردار بشم و با اینکه میدونم کار درست چیه اما میخوام با دیدن الگوهایی که در دوران بارداری هم به شیوه ی طبیعی زندگی و تغذیه داشتن و بارداری و زایمان موفقی داشتن باورهای محدود کننده ام رو بشکنم و بعدش که پاسخی از دوستمون دریافت نکردم از خداوند درخواست کردم که خودش هدایتگر من باشه و این قسمت سریال دقیقا هدایت خداوند و پاسخ سوالم بود، من اینقدر باورهای محدودکننده از همون سنین کودکی در مغزم فرو رفته که بارداری و زایمان و داشتن فرزند سالم برام تقریبا تبدیل به رویا شده و متاسفانه این باورهای محدود کننده باعث شد تنها فرزندم مشکل پیدا کنه و من سال هاست دارم روی باورهام کار میکنم تا این تضاد در زندگیم برطرف بشه (البته تضادی که برای من کلی درس و برکت داشت و خدا رو به خاطرش سپاسگزارم).
همزمانی 3: چند روز پیش به عیادت یکی از فامیلامون رفتم که این زن تقریبا هم سن و سال خودم هست و دچار بیماری لیکی گاد شده و به من گفت دکتر تقریبا تمام خوراکی ها رو برام منع کرده و الان من توی سبک تغذیه هیچ تفاوتی با تو ندارم جز اینکه تو به میل و اختیار خودت انتخاب کردی و من مجبورم چون التهاب روده ام اینقدر گسترده شده که اگر عمل نکنم از پا درم میاره و لازمه که اشاره کنم این فرد به شدت آدم استرسی ای هست و خودشم اینو اذعان داره و گفت دکترهم گفته که بیماری من دلیلش استرس هست همونجا بود که ایمانم به حرف هایی که استاد در دوره میزنه بیشتر شد و تعهدم چندین برابر برای اینکه تا آخر عمرم میخوام به این شیوه زندگی کنم.
همزمانی 4: یکی از نزدیک ترین افراد زندگی ام باردار هست و ماه های آخر بارداری رو داره طی میکنه و مشاهده ی رفتارها و تغذیه ی اون و مشکلاتی که در بارداری داره بیشتر باورهای جمعی و چیزی که به عنوان روش صحیح بارداری و تغذیه رو به من القا کردن رو زیر سوال برد و بیشتر شک کردم که اکثریت جامعه مسیر رو دارن اشتباه میرن و ما خیلی از طبیعت خودمون فاصله گرفتیم.
همزمانی آخر که بیشتر برام جنبه ی فان و باحال داشت اینه که من دخترم روی روی پام میزارم و چون زبانم خوبه و خیلی از شعرهای انگلیسی رو حفظم براش میخونم و جالبه که دخترم عاشق این آهنگی هست که این خانوم داشت زمزمه میکرد وقتی براش میخونم row row row your boat gently down to stream merrily merrily merrily merrily life is but a dream بهم زل میزنه و با دقت گوش میده وقتی مصرع دوم رو میخونم و میگم row row row your boat gently down to stream if you see krokodil dont forget to scream قاه قاه میخنده و غش میکنه از خنده و برام جالب بود که این خانوم داشت آهنگ مورد علاقه ی دختر منو زمزمه میکرد برای بچه اش.
مریم جان عزیز توضیحاتی که شما در فایل ارائه دادید باورهای من رو جابجا کرد تمام باورهای محدود کننده ای که من داشتم.
من از طرفی یه پام روی گاز بود و دوست داشتم فرزندان سالم زیادی رو تجربه کنم و از طرفی یه پام روی ترمز بود و کلی باور محدود کننده داشتم و فکر میکردم با داشتن بچه و طی کردن دوران طولانی بارداری کلی از آزادی هام گرفته میشه و کلی محدود میشم.
بعد از مشاهده ی این فایل باور کردم که میشه به شکلی طبیعی زندگی کرد و فعالیت داشت و بارداری و زایمان و داشتن بچه من رو از زندگی و فعالیت های اجتماعی و تفریحی ام محروم نمیکنه، چون الگو دیدن باور کردم اینه قدرت دیدن و مشاهده و تحسین کردن الگوها.
باور کردم که میشه زایمانی طبیعی و آسان داشت بدون سختی یا فضای بیمارستان و غیره، به شیوه ای کاملا طبیعی، مطابق با زندگی اجدادمون.
باور کردم میشه یه بچه که فقط تغذیه اش شیر هست اینقدر سالم و قوی و باهوش باشه .
باور کردم که بدن ما و سیستم هوشمندی که خدا خلق کرده و تکامل چندین میلیون ساله اش برش عبور کرده بسیار قابل اعتماد هست و باید به حرف اون گوش بدم و به سیستم اون عمل کنم و طبق باورای محدوده کننده باهاش رفتار نکنم اون هدایت گر من باشه که چه زمانی وقت تغذیه هست و هر وقت اون طلب کرد پاسخ بدم نه طبق عادت.
فهمیدم که برای داشتن آرامش دنبال عوامل بیرونی نگردم مثل خیلی از خانوما که با خرید کردن میخوان آروم کنن خودشون رو یا با خوردن آرامش میگیرن یا با هر عمل بیرونی، یاد گرفتم که آرامش باید از درون من بیاد نه با یک عامل بیرونی.
یاد گرفتم که با طبیعت بیشتر دوست باشم بیشتر بهش اعتماد کنم و اینجوری بیشتر با خودم و طبیعتم در صلح قرار بگیرم.
یادگرفتم که من هم میتونم مثل این خانم وصل باشم به درونم و درون من هدایتم کنه به شیوه ی طبیعی زندگی کردن و نیازی نیست کلی اطلاعات و کتاب و آگاهی از جامعه دریافت کنم برای اینکه زن خوب یا مادر خوب یا همسر خوبی باشم ما همگی به آگاهی کل دسترسی داریم راه دریافتش فقط صلح درونی و اعتماد به قلبمون هست.
باور کردم میشه این قدر عشق و مودت بین خواهر و برادرا و اعضای یک خانواده باشه و یک خانواده بدون داشتن تجهیزات مادی یا زندگی لاکچری بلکه سبک و روان و ساده زندگی کنن و خوشبختی واقعی رو تجربه کنن.
مریم جان من شما رو تحسین میکنم که اینقدر نگاه تحسین گری دارید و اینقدر تیزبین هستید در دیدن زیبایی ها و پیدا کردن باورهای درست و توجه کردن به موارد زندگی ساز و بیرون کشیدن قانون از دل زندگی روزمره.
در اینجا میخوام به رسم سپاسگزاری به خاطر دوره ی بی نظیر قانون سلامتی بخش کوچکی از نتایجم در عمل به قانون سلامتی رو بنویسم اما در فرصتی جداگانه ان شا الله در دوره ی قانون سلامتی هم ثبتش خواهم کرد:
_ اول اینکه بگم من با قد 150 پانزده کیلو وزن کم کردم و از وزن 65 کیلو رسیدم به وزن پنجاه کیلو و دور کمر از صد رسیده به هشتاد، سبکی بدنم با قبل دوره سلامتی قابل قیاس نیست من کسی بودم که با دسته بیل باید بلندم میکردن همیشه با همسرم یکی به دو داشتم سر بلند شدن که اون سفره رو جمع کنه یا من، اینقدر بعد غذا سنگین میشدم که عمرا میتونستم بلند شم اما الان به محض غذا خوردن همون لحظه پا میشم سفره رو میبرم، چیزی به نام سنگینی اصلا تو بدنم نیست خیلی خیلی چابک شدم خیلی خیلی فرز شدم چقدر موقع کار کردن حالم خوبه چند وقت پیش توی یه شب هفت تا شنیون زدم اگر قبلا بود حتما غش میکردم و عمرا توان سه تا به بالا میداشتم اما این سری شنیون آخر به همون کیفیتی انجام دادم که اولی انجام دادم، نزدیک به هشت ساعت سر پا بودم اما دریغ از خستگی یا کوفتگی بدنی، ذهن آرام موقع کار فیزیکی یکی دیگه از معجزات این دوره اس، ضمن اینکه به خاطر بی چربی شدن اندامم و صاف شدن شکمم و شبیه گلدان شدن دور کمرم بسیار اعتماد به نفس دارم، قبلا خیلی فراموشکار بودم الان حواسم جمع تره خیلی کم پیش بیاد چیزی یادم بره، حواسم خیلی کم پرت میشه خصوصا که موقع خوندن کامنتا خیلی خوب این حواس جمعی و تمرکز خودشو نشون میده، توی این چند ماه هیچ بیماری ای تجربه نکردم خدا رو شکر، پوستم هم شفاف شده و خیلی کمتر نسبت به قبل خشک میشه، بدنم رو ژیلت میکشم اصلا جوش نمیزنه محکم هم ژیلت بکشم جوش نمیزنه، صورتم که این اواخر جوش میزد و اطراف چونه ام مشکل تجمع چربی داشتم و دو تا لک از دستکاری جوشا داشتم کلا رفع شد، کمتر حالت گس و خشکی و تلخی در دهان دارم، غبغب کامل از بین رفته، گردنم روشن تر شده جاهای تیره ی بدنم کمتر شده، بوی بد عرق از بین رفته، این اواخر قبل از شروع دوره ی قانون سلامتی موقع پیاده روی یا ایستادن های طولانی کف پام درد میکرد جوری که پا گذاشتن روی زمین و راه رفتن برام دشوارو عذاب آور شده بود، روی صندلی که مینشستم زانوی پای چپم یه درد خیلی بد داخلش بود که باید به آرامی پامو خم و راست میکردم تا دردش کمتر بشه خیلی وقت ها دردش حتی موقع خواب و بیدار شدن از خواب هم باهام بود، توی خواب اینقدر عرق میکردم و کل بدنم خیس میشد که صبح حتما باید میرفتم حمام، شب ها چهار پنج بار باید میرفتم سرویس، چشمام موقع مطالعه اشک میزد و این اواخر قبل از شروع دوره حس میکردم نیاز به عینک پیدا کرده ام چون یه حس سوزش و خارش شدید خصوصا وقتی زیاد به صفحه ی موبایل زل میزدم میومد که اینقدر میخاروندم که چشمام قرمز میشد خارش چشمم من رو به حد و مرز دیوانگی میرسوند و حالت تهوع و حال بدی داشتم بعد از چند ساعت تمرکز روی مونیتور گوشی، محال بود بعد از شستشوی صورت تا حتی چند ساعت بعدش چربی به پوستم برگرده یه کشش و سوزش خاصی رو پوستم بود و خشکی پوستم باعث شده بود که نسبت به کرم مرطوب کننده معتاد بشم، وای وای در مورد چربی کف سرم که دیگه نگم یعنی اگه دو روز حمام نمیرفتم و سه روز سرم رو نمیشستم دیگه اینقدر کل سرم میخارید که به مرز حال بدی و دیوانگی میرسیدم حتی این چربی به داخل گوشامم سرایت میکرد این اواخر گوشام به هندزفری ام حساس شده بود و مدام زخم بود، همیشه هم وقتی آب میرسید به سرم قسمتایی شروع به سوزش میکردکه معلوم بود زخمی چیزی پیدا شده ضمن اینکه شوره ی خشک و تر هم داشتم، دردی رو توی شانه قسمت پشت گردن داشتم این درد موقع پیاده روی موقع کار فیزیکی و حتی در طولانی نشستن روی صندلی هم بود، نفخ شکم عذاب آور رو یادم رفت بگم جوری که عمرا میتونستم زیاد بشینم یه جایی، اغلب نفخ و ورم معده و ترش شدن معده رو داشتم، خستگی و بی حوصلگی و افسردگی و مودی بودن که کلا همیشه بود، اصلا خواب خوبی نداشتم، شب ها چندین بار از خواب بیدار میشدم وقتی ام صبح بیدار میشدم دلم میخواست بازم بخوابم و باز ساعت ده هم که به زور بیدار میشدم ناراضی بودم که هنوز خوابم میاد و ظهرم بعد ناهار دوباره میخواستم بخوابم اینقدر وقت کم میاوردم که نگو، به هیچ کاری نمیرسیدم نه کارای خودم نه کارای خونه، ظرف شستن که کلا عذاب بود برام همیشه ظرف تلنبار داشتم و همیشه موقع هر ظرف شستن باید با خودم کنجار میرفتم و کلی به خودم انگیزه میدادم و یا فحش میدادم تا ظرفا رو بشورم، میل جنسی پایین هم مزید بر علت بود جوری که فراری بودم از رابطه و هر بار باید کلنجار میرفتم با همسرم تا راضی بشه دست از سرم برداره، آخرشم به قهر و دلخوری و سردی در روابط ختم میشد، بالا اومدن از پله برام عذاب دنیا و آخرت بود الان وقتی خیلی فرز میام بالا و ران پاهام خسته نمیشه یا نفس نفسی یا دردی توی پا بعدش نیست تعجب میکنم، خیلی چیزا رو مطمئن هستم یادم رفته اما یادم بیاد میام مکتوب میکنم، اما تمام اینایی که نوشتم حل شده تمامشون، سلامتی ای که دارم تجربه میکنم برای نود و نه درصد اطرافیانم معجزه اس و ازش دور هستن، جدای از کلی بیماری که اگر به سبک نامناسب تغذیه ادامه میدادم گریبانگیرم میشد، این اواخر اصلا لذت نمیبردم از خوردن غذا و احساس رضایت و شکرگذاری و سیری نبود بعدش،، حتی اگر خوشمزه ترین غذای دنیا رو میخوردم، این چابکی و فرزی و حوصله و شادابی و کم خواب شدن و فِرِش بیدار شدن و سیری بعد از غذا و احساس رضایتی که دارم از این سیری، مثل معجزه اس برام، این آزاد شدن وقتم و مهم تر از اون تمرکزم چون همش دیگه دنبال غذا نیستم معجزه اس معجزه، من تا آخر عمرم ادامه میدم و هرگز از این شیوه برنمیگردم و خیلی ام خوشحالم که هدایت شدم و روزی هزار بار شکر میکنم، در ضمن به دوستانی که این ترمز رو دارن که شاید هزینه ی تغذیه ی دوره ی سلامتی رو نتونم تهیه کنم میخوام این باور صحیح رو بدم که این دوره برخلاف تصورم هزینه بردار نیست کلا زندگی کردن به شکل نرمال و طبیعی هزینه اش به مراتب کمتره مثلا با قلمگاو که هشتاد هزار تومان بیشتر نیست تقریبا تغذیه ی سالم و پرانرژی برای چندین روز آدم فراهمه و این به نظرم عدل خداونده که شرایط بدن ما رو جوری قرار داده که با هر میزان درآمدی بتونیم از نعمت سلامتی بهره ببریم اینو گفتم چون خودم این ترمز رو داشتم که قیمت گوشت بالاست و شاید نتونم از عهده اش بر بیام در حالی که به لطف نتایج دوره درآمدم چندین برابر شده و هر روز میتونم خرید گوشت تازه انجام بدم (اینا رو به سبکی خودمونی نوشتم چون توی نوت گوشیم برای خودم نوشته بودم و اینجا فقط کپی پِست کردم).
به نام آرام جانم
سلام ندا جان
بسیار خوشحال شدم از همزمانی هایی که براتون رخ داده
قلبم باز شد و تحسین کردم نتایج بی نظیر تون از دوره قانون سلامتی
و از همین جا به خدای خوبم اعلام میکنم ارباب من دوره قانون سلامتی رو ازت هدیه میخوام به آسونی در بهترین زمان و مکان
من مطمئنم پای خدا تو جمله به جمله دوره قانون سلامتی هست ، خیر و برکت اولین دستاود من با استفاده از فقط فایلهای رایگان این دوره بود؛من در عرض 100 روز 25 کیلو وزن کم کردم به آسونی
(اما مطمئنم باید دوره رو داشته باشم )چون اینجا هم خانم شایسته یه مطلبی رو گفتن که برام قابل تامل بود اینکه دوره قانون سلامتی فقط تغذیه نیست (من فقط یخش تغذیه ش رو سعی کردم رعایت کنم)امیدوارم خداوند من رو هم در مدار دریافت دوره قرار بده تا به سلامتی کامل برسم به لطفش
راستی ندای قشنگم “” عکس پروفایلتون رو دیدم و کلی تحسین کردم و همش به زبونم میومد فتبارک الله الاحسن الخالقین:)))
برات دعا میکنم یه بارداری آسون و راحت داشته باشی که مثال عینی بشی تو سایت و بچه خوشگل موشگل خدا بهت بده طوری که هر وقت ببینیش قدرت خداوند یادت بیفته و عکسش رو بزاری ببینیم و به لطف خدا ایمانمون بیشتر و بیشتر بشه
در حصار امن الهی آسوده خاطر باشی عزیزم
به نام خدایی که مرا انسان آفرید سلام بر استاد عباسمنش عزیز،زندگی را عاشقانه زندگی کن ،
نه هراسان
اگر زندگی را عاشقانه زندگی کنی ..
جاودانگی را در لحظه های گذرا تجربه خواهی کرد
اگر زندگی را عاشقانه سپری کنی
دلت بستر رودخانه ی تمامی شعرهای جهان خواهد شد
لطیف خواهی شد
شفیق خواهی بود
آنگاه نه تنها خود سعادتمند خواهی زیست
بلکه وجودت برای دیگران سعادتی خواهد بود
به یاد داشته باش:
اگر در رنج هستی، خودت تمام آن را خلق کردهای
بگذار این نکته عمیقاً در قلبت بنشیند که، خودت رنج را ، برای خودت خلق کردهای
این یک نکته کلیدی خواهد بود
اگر تو رنجهایت را خلق کرده باشی، آنگاه فقط خودت میتوانی آن را دگرگونش کنی
اگر بواسطه ناآگاهی ، توسط عادتها و نگرشهای غلط، و خواستههایت رنجها را خلق کردهای؛ این الگوها را رها کن
همین زندگی در اینک و اینجا ، بالاترین پتانسیل برای ، تحول در آگاهی و هوشیاری ، و دگرگونی زندگی به شادمانی را دارد.
اگر دست از سرزنش خود برداری:
می بینی که چه انرژی عظیمی از درون تو آزاد می شود.
خود را عالی بدان ،
خود را موهبتی از طرف خدا تلقی کن، خود را دوست بدار ،
خود را دوست داشتنی ببین.
همه احترامات را نثار خود کن،
آن گاه در کمال شگفتی می بینی که:
هنگامی که انسانیت خود را می ستایی، برای انسانیت همه آدم ها ارزش قائلی، آنگاه زندگی را تقدیس می کنی و ظلم نمی کنی.
اگر خود را دوست بداری ،
از هیچ کس متنفر نخواهی بود.
بنام خدای یکتا
سلام به استاد عزیزم
مریم بانو جان و همه دوستان
تشکر ویژه دارم از مریم بانو بخاطر این ویدئو که برای من به شخصا کاملا به موقع بود
من ماه سوم بارداری هستم ، با توجه به اینکه مدیر پیش دبستان هستم همه میگفتن نرو سرکار ، آروم راه برو ، پله ،سربالایی مواظب باش، فلان چیز نخورو…با بعضیهاش خودم هم موافق بودم اما مدام به خودم میگفتم وقتی خداوند این بچه داده پس توانایی و ظرفیت هم داده ،من از پسش برمیام و از همون اول به خودم گفتم من بهترین و لذتبخش ترین دوران حاملگی دارم ، و باورهای درست و قدرتمند و موافق با قانون جهان برای خودم درست کردم .تا اینکه تو هفته 9 برام مشکل پیش اومد و دکتر گفت استراحت مطلق و باز نجوا اومد که نگفتم که تو فرق داری تو الان بارداری باید فلان کنی بهمان کنی و….
اما به قلبم رجوع میکردم با خدا حرف میزدم ، دنبال پاشنه آشیل بودم ، اما از مسیرم لذت بردم ، آرامشم حفظ کردم به خدا توکل کردم و کارهای روتین خودم انجام میدادم حتی مدرسه هم میرفتم با اینکه استراحت بودم چون میخواستم این ایمان با عمل نشون بدم میگفتم خدایا تا تو نخوای هیچی نمیشه من به تو ایمان دارم و باور دارم که برای من فقط خوشبختی و لذت و آرامش و شادی و..میخوای پس با انجام دادن کارهای روتین زندگی به دنیا ثابت کردم که باورهام زندگی میکنم و اون مشکل برطرف شد و خداروشکر جنین ام در سلامت کامل
در این تجربه و چالش ، من باورهایی ساختم که واقعا به بهبود زندگیم کمک میکرد اما نمیدونستم پاشنه های آشیلی وجود داره وقتی تضاد پیش اومد برخلاف باورهام ،اونجا گفتم باید خودم اثبات کنم و…
نمیخوام بگم اگر کسی تو دوران حاملگی مشکلی داره توجه نکنه و …اما برای من این روش جواب داده
از دیدن پسر بچه بسیار ذوق زده شدم
راستش من درخواستم این بوده که چشم بچه ام آبی باشه ،
باز هم ممنون ام از مریم جان ، واقعا دیدن این فیلم بهم چسبید و باورهام قوی کرد که هرچیزی تو دنیا به صورت طبیعی آسونه
مگه مادربزرگ های ما در زمان قدیم چجوری بچه میاوردن ،مادرم تعریف میکنه حامله بودند و کارهای سنگین روزمره انجام میدادند خود اینها اثبات میکنه که همه چیز به صورت طبیعی آسون و لذتبخش
در پناه ایزد یکتا
این فایل رو دیروز دیدم و نتونستم نظرمو بفرستم
الان دوباره مینویسم
سلام خدمت خانم شایسته گل و استاد عباسمنش
من تا چشمم به این کودک زیبا افتاد این فایل رو زدم
چون بچه هارو خیلی دوس دارم
مخصوصا چشم رنگی خیلی برام جذابه
چقدر عالیه که اینطور خانواده خوبی و جذب کردین که به اصلشون نزدیک ترند..به طبیعت نزدیک ترند..
چه مامان اسون گیری که بارداری و سخت نگرفته و همینطور سفر کرده و از زیبایی ها لذت برده
و بعدم اینقدر مراقب کوچولوش هست ولی نگرانش نیست و میزاره از همین کودکی چیزای جدید و قشنگی و تجربه کنه
قدم برداره روی خاک و سبزه ها
اون سنگا و چوبا رو لمس کنه
هر روز طبیعتو بیینه
و اینجور مامان گلی داره که همش باهاش بازی میکنه
و بهش جز شیر غذای دیگه ای نمیده تا خوب ماهیچه هاش قوی بشن و رشد کنه
و بهتر از همسن هاش نیرو بدنی داشته باشه
واقعا این خانوم نمونه هستن
اینکه خودشون توی این سفر های طولانی مدت به 2 فرزند نوجوونشون آموزش درسی میدن
و البته اونام بچه های خوبی هستن و وقتی مادرشون ورزش میکنه اون کوچولو رو نگه میدارن
تحرک زیادی دارن و بازی میکنن هر روز
و این مادر هر روز ورزش میکنه
با همسرش هم فکر میکنم رابطه خیلی خوبه دارن
و قطعا همین اسون گیری و حس خوب داشتن عامل موفقیت هاشون هست
در کل یه خانواده فوق العاده هستن
دو تا فرزند بزرگشون دوس دارن اون کوچولو هم طبیعت و جهان رو ببینه و هنوزم سفر های خارجی جدید و برن تا اونم عین اونا با این جهان بی نهایت زیبا اشنا بشن
مودبن و رفتار خوبی با پدر مادرشون و بقیه دارن
ماهم از این فایل یاد بگیرم زیاد زندگی و سخت نگیریم و حس مثبت داشته باشیم
با هم دیگه رفتار خوبی داشته باشیم
بزاریم کوچولو ها هم چیزای جدید و تجربه کنن مراقبشون باشیم ولی نگران نه
سفر کنیم و این جهان زیبا رو از نزدیک ببینیم
اولین بارم بود کامنت میزاشتم🫠
کمنت در ریاست معارف افغانستان
بنام خالق بی همتا
خدا را بی نهایت سپاسگزارممممم برای تمام نعمت های که برایم نصیب کرده
همین حالا وجود درستی وصحت کامل که دارم
درود سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته گرامی
امید که هر کجایی دنیا باشید خوش و آرام باشید
تمام فایل زندگی در بهشت نعمت الهی است
وبرای این نعمت هم سپاسگزارممم
در همین چند وقت است میخایم از نتایج که برایم رخ داده بنویسم ولی غفلت میکنم
حالا در یکی از جای های سبز و خرم نشسته با دل جان مینویسم
پلان بود که دفتری دارم بفروش برسانم بفروش رسید
پلان بود که در تصمیم گیری مهاجرتم جدی عمل کنم که جدی عمل کردم
و پلان بود سپاسگزاری خداوند را در هر لحظه بجا بیارم و بجا میارم
خدایاااا شکرت
وپلان بود که دفتری را دارم به قیمت مناسب بفروش برسه بفروش رسید
خدا را بی نهایت سپاسگزارمممم
خدا را شکر که این همه اتفاقات فقط در یک هفته برایم رخ داده وتمام کار های برایم منتظر است
فقط باید در مومنتوم مثبت خود را دایم قرار بدهم
و حالا از خداوند متعال میخایم چندین اتفاقات دیگری را هم برایم بسیار راحت رقم بزند
– [ ] در قدم اول بسیار از اسناد ها است که از وزارت معارف افغانستان تمام شود به بهترین شکل ممکن آن ( کار های دفتری که داریم مربوط به همین ارگان میشه )
– [ ] در زمان مناسب و مکان مناسب کار های مهاجرتم انجام شود
– [ ] موضوع واگذاری نهاد که دارم به خوبی انجام شود
– [ ] از هر کجایی و مکان خبر های خوب بشنوم
– [ ] موضوع فروش خانه به خوبی انجام شوه با قیمت مناسب
– [ ] روی شخصیت خودم بیشتر و بهتر کار کنم به امید خداوند مهربانم
– [ ] احساس سپاسگزاریییی در هر لحظه را داشته باشم
– [ ] هر وقت که مناسب بود خدایاااا خودت برایم الهام کن برای مهاجرت کردن
خداایاااا میدانم که همانطور دستمه در موقع رانندگی گرفتی و حرکتم دادی در بهترین جای ها و همانطور که کار های سخت و وپیچیده را برایم آسان کردی مثل عروسی من ( در پروفایلم بیشتر گفتیم )
و همنطور که وقتی بالایم فشار آمد در قسمت کسب وکار بهترین کسب و کار برایم الهام کردی ( آمازون)
اینبار هم از تومیخایم خدایااااا خودت کمکم کن در هر لحظه زندگیم این موضوعات که میبنییم در مقابل بزرگی توهیچی نیست وامیدم تنها خودت هستی خدایییی و هابم
خدایاااا شکرررت برای تمام خواسته هایم که احساس اش میکنم رسیدیم
در حفظ الله باشید