سریال زندگی در بهشت | قسمت 263 - صفحه 31

469 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    امیر رفیع گفته:
    مدت عضویت: 369 روز

    سلام استاد سید حسین عباسمنش و خانوم مریم شایسته عزیز و تمام دوستان و اعضای خانواده

    من امیر حسین رفیع پناه هستم و چند روز دیگه 20 سالم میشه

    درخواست دارم ک استاد عزیز و خصوصا خصوصا خصوصا خانوم شایسته به دقت مطالعه کنید متشکرم

    پدر و مادر من زمانی ک من 6 سالم بود از هم جدا شدند

    من کاری به این ندارم ک مقصر ک بود

    اینو داشته باشید و ادامش رو بخونید

    من به تازگی وارد رابطه ای جدی تر با خانومی شدم رابطه خوبیه دوستش دارم دوستم داره برای هم و رابطه ای ک داریم ارزش قائل هستیم

    شخصیت ایشون اینگونه هستش که دوستان اجتماعی پسر داره و تعدادی از اونا دوستان خود من هستن و من از دیدگاه اونا نسبت به پارتنرم آگاهم و گفتم ک دو نفر از اونا قبل از اینکه من و تو با هم وارد رابطه بشیم خواهان تو بودند

    ولی ایشون توجه به این موضوع نداره

    شغل من به صورتی هست ک حداقل سه روز در هفته تهران نیستم

    اینارو هم به خاطر بسپارید

    من انسان جالبی هستم یعنی: زمانی ک میخوابم انگار روحم از بدنم جدا نمیشه خخخ شاید جالب باشه من توخواب راه میرم حرف میزنم و امکان نداره ک شما از من تو خواب سوالی بپرسید و جواب نشنویدخخخ .

    حالا اینارو گفتم ک به اینجا برسم ک من شب خوابیدم و صبح ک بیدار شدم داخل این صفحه شده بودم

    داستان اصلی ؟!!

    الان میگم ، من در بچگی شاهد خیانت مادرم بودم و کاملا یادمه خب ، حالا من دچاره عدم اعتماد شدم به شششدت به هیچ چیز و هیچ کس اعتماد ندارم و این منو آزار میده من دیشب تا صبح از خدا کمک خواستم تا ساعت 4 صبح داشتم دعا میکردم و کمک میخواستم ( خوش بختانه سه هفته اس ک متعهد شدم و هر روز دعای کمیل رو گوش میدم ک فایل بی نظیری هستش) از این جهت ایمان دارم ک کمک خواهد رسید و من هدایت خواهم شد ،

    استاد عزیز نامادری عزیز من پارسال به من دوره عشق و مودت رو هدیه داد و من سعی کردم استفاده کنم .

    اینکه اینجا دارم کمک میخوام هم دلیل داره

    من الهامت رو بیش از اونچیزی ک حتی فکرشم کنید واضح درک و دریافت میکنم و میفهمم من شند سال پیش یه فایل دیدم از استاد مربوط به قبل یا بعد از دوره سلامتی بود ک ایشون توضیح دادن ک در یک تماس تلفنی با مادرشون : ( مادر ایشون گفته بودند ک چطور تونستی خانومت رو سه ماه تو پرادایس تنها بزاری و… برید فایل رو ببینید عالیه )

    من تو خوابم اون فایل رو زندگی کردم خخخ صبح ک پاشدم شکر گذاری کردم خدارو و الان ساعت 21 شبه و من دارم به اشتراک میزارم

    خانوم شایسته چجوری واقعا نمیفهمم چجوری این اعتماد چجوری منم میخوام استاد شما بگید چرا و چجوری

    من واقعا دارم آسیب میبینم و زجر میکشم و ازتون کمک میخوام

    لطفا لطفا لطفا یک فایل برای این موضوع درست کنید

    همون جور ک پیش بینی میکنید من در فرکانس و مدار این موضوع هم هستم و افراد پسر ها دختر ها مردا و زنانی رو تو زندگیم دیدم و میبینم ک خیانت تجربه کردم

    میدونم ک این به خاطر مدار و فرکانس خودمه

    من ساعت 8 صبح راه افتادم به سمت مشهد الان رسیدیم و من داره مغزم منفجر میشه به خاطر عدم اعتماد

    خدایا فقط کمک کن و از این بیماری رهایم کن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
    • -
      امیر صفا گفته:
      مدت عضویت: 1409 روز

      سلام و درود خداوند بر امیر عزیز

      من هم مثل شما همچین رنجش های ذهنی رو داشتم و شما رو کاملا درک میکنم که چه احساسی دارین. بهترین روشی که خودم همیشه ازش نتیجه گرفتم اینه که خودتون رو به خداوند بسپارید، برای حل این خوره های ذهنی از خدا کمک بگیرین. مداوم خداوند رو یاد کنین. به مسیر پایبند باشین و سعی کنین که ورودی های ذهن رو کنترل کنین. من هربار که هر مسئله ای رو، مخصوصا مسائلی که باعث تشویش ذهنم میشد رو با خداوند در میون گذاشتم و ازش هدایت خواستم، جوری هدایتم کرد که من حتی در بعضی از موارد خودم واقعا شگفت زده شدم از نتایجی که خداوند برام رقم زد. مثلا شده بوده که برای یک مسئله ذهنی که خیلی اذیتم میکرد از خداوند هدایت خواستم، خودمو به خداوند سپردم و سعی کردم در مسیر متعهد بمونم. هفته بعد یهو این به ذهنم خطور کرد که اون مسئله ای که هفته پیش انقد مغز من رو نااروم کرده بود به طور معجزه واری دیگه خبری ازش نیست. خودتون رو به خداوند بسپارید که قطعا به بهترین شکل هدایتتون میکنه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      سحر گفته:
      مدت عضویت: 1248 روز

      سلام دوست عزیز

      من کاملا درک میکنم شما چی میگی

      چون من خودمم بچه طلاقم کلی روابط نامناسب پدر و مادرم رو دیدم خودمم بدبین و شکاک بودم و همیشه تو روابطم مشکل داشتم و ادمای بی بندوبار و خیانتکار میومدن تو زندگیم و کلی تو روابط همیشه رنج و عذاب کشیدم

      اما بقول استاد اگه ادمای نامناسب تو زندگیتن چون خودت ادم نامناسبی هستی اره قبولش سخت بود ولی حقیقته

      اما اینو بگم اصلا اهمیت نداره که مادر و پدر ما چیکار کردن بالاخره اوناهم اگاه نبودن و قطعا عمدا نمیخواستن به ما اسیب بزنن و اصلا گذشته مهم نیست حتی الان من نمیخام پارتنر شمارو قضاوت کنم من خودم به شکلی که تو ایران هست دوست اجتماعی رو قبول ندارم اما اگرم کسی داشته باشه قضاوت نمیکنم چون تو جایگاه اون نیستم

      ولی مسائلی که تو روابط ما هست ارتباط مستقیمی با بحث عزت نفس و احساس ارزشمندی داره یعنی تنها راه درست شدن روابط و رها شدن از این حسای شک و تردید و بدبینی فقط و فقط کار کردن روی عزت نفس و احساس ارزشمندی هست چون چیزیه که خودمم تجربه کردم یه زمانی حرفای استاد رو گوش میکردم وقتی از دوست داشتن بدون وابستگی میگفت با خودم میگفتم چجوری میشه یکیو دوست داشته باشی اما وابسته نباشی یا اصلا اگه از زندگیت بره یه شخصی که برات مهمه چجوری ادم میتونه باهاش کنار بیاد و … اصلا چجوری میشه بدبین و شکاک نبود اما چون به استاد اعتماد داشتم میگفتم من تو این مدار درک نمیکنم استاد چی میگه باید روی عزت نفسم کار کنم قطعا یروزی درک خواهم کردم الانم ادعا نمیکنم خیلی پرفکت شدم اما نسبت به یکی دوسال پیش واقعا تغییر کردم چون واقعا برای عزت نفس و احساس ارزشمندی وقت میزارم و روی خودم کار میکنم و تاثیرشو دارم میبینم توهمه جنبه ها

      در واقع ریشه خیلی مسائل مثل همین شکاک بودن و… برمیگرده به عدم عزت نفس و عدم احساس ارزشمندی چون ناخوداگاه بخاطر تجربیات گذشته این باورا در من شکل گرفته که ارزشمند نیستم و در واقعا خودم رو کم میبینم فکر میکنم بقیه از من بهترن شاید تو ظاهر اینجوری نباشه اما واقعیت اینه این باورا تو ناخودآگاه ما هست بقول یک بنده خدا چون تو خودت رو پراید میبینی میترسی طرفت بنز سوار بشه اما اگه خودت رودر حد اون بنز ببینی دیگه نگران نیستی طرفت مثلا بهت خیانت کنه یا بره با یکی دیگه و… و اینم بگم وقتی ما روی عزت نفس و احساس ارزشمندیمون کار میکنیم اصلا مدارمون عوض میشه و کم کم در مدار ادمای بهتر قرار میگیریم از نظر من عزت نفس مثل یک سکه دو رو هست مثلا کسی که خیانت میبینه عزت نفسش پایینه اونیکه خیانت میکنه هم عزت نفسش پایینه و جهان اینارو کنارهم قرار میده یا اونیکه ظلم میکنه عزت نفسش پایینه اونی هم که توسری خور هست عزت نفسش پایینه و طبق قانون اینا جذب هم میشن پس من باید با کار کردن روی عزت نفس و احساس ارزشمندیم خودم رو تغییر بدم تا از مدار روابط و افراد نامناسب خارج بشم

      شاید الان نتونم توضیح بدم چجوری این اتفاق میفته اما اگه واقعا مصمم هستی از این احساسات رها بشی فقط و فقط تمرکز کن روی ساخت عزت نفس و احساس ارزشمندیت من خودم تو دوره عزت نفس استادم و کتاب هم زیاد میخونم درباره عزت نفس

      پیشنهاد میکنم اگه دوره عزت نفس رو تهیه نکردی حتما تهیه کنی دوره احساس لیاقت هم همینطور

      و کتاب اول عاشق خودت باش تمارین خوبی برای ساخت عزت نفس داره

      و کتاب شش ستون عزت نفس از ناتانیل براندن کتاب مرجع در زمینه عزت نفس هست و خیلی کمک کننده هست

      اگه تو فایلای رایگان هم کلیدواژه عزت نفس رو سرچ کنی فایلای رایگان مرتبط میاره

      چون برای خودم اتفاق افتاده و نتیجه گرفتم ایمان دارم فقط و فقط کار کردن روی عزت نفس و احساس ارزشمندی همه این مسائل رو درست میکنه

      موفق باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      پرستو سلطانی گفته:
      مدت عضویت: 1272 روز

      سلام برادر عزیزم

      امیدوارم در پناه خداوند باشی

      دوره عشق و مودت استاد را بارها هم تصویری هم صوتی با همه وجودت گوش بده از جلسه اول و تا جلسه اول درک نکردی و تمریناتشو و کارهایی که استاد میفرمایند انجام ندادی نرو جلسه بعدی …

      و همزمان دوره هم جهت با جریان خداوند کار کن

      ببین بهت قول میدم معجزه میشه تو زندگیت و باید کار کنی هر روز و هر روز و هر شب و هرشب و سپاسگزاری را با تمام وجودت هر لحظه انجام بده تا حال دلت خوب بشه

      بهت قول میدم اینکارهارو با صبر و حوصله انجام بدی و با ایمان و تسلیم شدن در برابر خداوند به نتیجه دلخواهت و حتی بیش از آن میرسی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    حبیب نوروزی گفته:
    مدت عضویت: 2231 روز

    درود فراوان خدمت خانواده بزرگ عباس منش

    با دیدن این ویدیو زیبا احساس آرامشی بی حد و اندازه به من دست داد از بابت درک بهتر ثابت بودن قوانین جهان،از اینکه بیشتر دغدغه های جهان امروز را اگر قوانین جهان را درک کنی دیگر نه تنها دغدغه ای نیستند بلکه خود سبب آرامش و تجربه شیرین نتایج آن قوانین هستند،با آگاه بودن به قوانین نهایت لذت رو از زندگی خواهیم برد ،آرامشی باور نکردنی با قرص بودن دل نصیبمان میشود،این حس و حال قابل ارزش گذاری نمیباشد،کار و هدف شما بسیار بسیار ارزشمند هست و من سپاسگزار خدای بزرگ هستم به خاطر دستانش که بر سر راه من و امثال من گذاشت ،شما استاد عزیز و خانم شایسته عزیز لیاقت بهترین زندگی رو خواهید داشت به خاطر گذر از نقطه امن زندگیتان و خواسته های زیبایی که برای من و امثال من با رسیدن به خواسته های تان رقم زدید و البته آنها را به نمایش می‌گذارید که جای تقدیر و تشکر فراوان دارد ،بسیار بسیار از استاد و از خانم شایسته بابت وقتی که به جهت ثبت این وقایع زیبا میکنید متشکر و سپاسگزارم انشالله از نزدیک بتونیم شما عزیزان را ملاقات کنم با تمام اشتیاق منتظر سریال ها و برنامه های آموزشی شما هستم

    با کمال تشکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  3. -
    Geloria گفته:
    مدت عضویت: 519 روز

    سلام سلام

    فکنم بعد از 10 روز دارم دوباره کامنت می‌نویسم.

    چند روزه ی تصمیمی گرفتم که من خودم باشم، هر کی دوست داشت منو و قدر مهربونی من دونست که باهام میمونه و هرکس هم که نه از زندگی من می‌ره بیرون و در واقع من چیزی از دست نمیدم بلکه اون آدم ها هستند که من و از دست میدن و از وقتی دوباره این مدلی دارم فکر میکنم حالم خیلی بهتر شده.چون قبلا این تفکر داشتم و اتفاقات خوب و جالبی برام می‌افتاد چه در کار و خانواده.

    تا اینکه امروز ی حسی بهم گفت برو سایت چک کن چند روزه نرفتی سایت چک کنی ببینی شاید ی فایل جدید آپلود شده که این قسمت از سریال زندگی در بهشت دیدم و زمانی که نگاه کردم متوجه شدم چقدر این خانم با خودش در صلحه و چقدر آسان گیره و چقدر به تفکرات من نزدیکه که در همه حال و همه جا باید ورزش کنی و اصول خودت رعایت کنی.

    همیشه برای من سواله و به همه میگم که چرا وقتی باردار هستید فقط می‌خورید و می‌خوابید و من خودم چون چندتا ورزش حرفه ای کار میکنم همیشه به همه میگم هر زمان ازدواج کنم و باردار بشم ورزش و روش تغذیه ام رو تغییر نمیدم و همه میگن وای مگه میشه!!!

    حالا با دیدن این فایل دیدم بله میشه همه چی در این جهان میشه .

    هرچیز در جستن آنی ،آنی.

    و این فایل ی نشونه بود برام که متوجه بشم تصمیمات جدیدی که در مورد زندگیم دارم میگیرم درسته

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
  4. -
    محمد حسین گنجی گفته:
    مدت عضویت: 899 روز

    سلام استاد عزیزم.

    سلام به هم خانواده های خوبم.

    یاد این جمله استاد افتادم و انگار باید بنویسمش.

    تفاوت در رسیدن و نرسیدن به خواسته ها.

    تفاوت در نوع نگاه ما به خواسته هاست.

    نگاه حسرت بار یا نگاه امیدوار.

    هر وقت نگاهم به خواسته ای که تو فکرمه تجسمش میکنم یا بهش نزدیکم و برای رسیدن بهش تلاش می‌کنم آمیخته به حسرت باشه من دارم از اون خواسته دور میشم …

    نگاه حسرت بار فرکانسی به جهان میفرسته که منو از خواستم دور میکنه و نگاه امیدوار منو هر لحظه به خواستم نزدیک میکنه.

    هر آن چیزی که میبینم و برام جدیده و دوست دارم تجربه کنم کاملا امکان پذیره به شرطی که من با چجوریش کاری نداشته باشم چون اون با خداست.

    و اگر بتونم امیدوارانه به خواستم نگاه کنم و اون امید رو در ذهنم زنده نگه دارم اون خواسته قطعا به وقوع خواهد پیوست…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 27 رای:
  5. -
    مهدیه جهانی گفته:
    مدت عضویت: 131 روز

    به نام خدای بخشنده ی مهربان

    سلام به استاد عزیزم وخانم شایسته ی نازنینم وهمه ی دوستان بهشتیم دراین سایت مقدس وتوحیدی.

    من چند روزاست که هرشب این فایل زیبا ی زندگی دربهشت را میبینم که برای خودم باورسازی کنم

    که آسان بشوم برای آسانی.

    که زندگی را جور دیگری هم میشود زندگی کرد.

    که بچه داشتن وبچه داری نه تنها لذت بخش است بلکه آسان هم است.

    که با وجود بچه داشتن میشود اندام ایده آل وزیبا داشت‌.

    که سفر کردن کار سختی نیست.

    که ساده زیستن هنر است.

    که بچه ها زیباترین هدیه های خداوند هستند.

    که صرف داشتن خانه ی شخصی آرامش نمی آورد بلکه زندگی در طبیعت هم خوشبختی می آورد.

    که بچه هانیاز به تغذیه ی پیچیده ای ندارند بلکه شیر مادر کافی است.

    که برای بهتر کار کردن سیستم ایمنی بچه ،نباید زیاد وسواس داشته باشیم .

    که با وجود بچه میشود وقت آزاد برای خودمان داشته باشیم وبه خودمان برسیم.

    که زندگی به شیوه قانون سلامت ،خودش یک ندای فطری وذاتی بوده که ما ازآن دور افتاده ایم ولی اگر به ندای درونمان توجه کنیم به ما گفته خواهد شد که بهترین چیست؟

    خانم شایسته ی عزیزم ،دید زیبابین شما چه درس هایی که به من داد،ازشما بسیار سپاسگذارم بابت تهیه ی این فایل رویایی وبی نظیر.

    درپناه الله مهربان شاد وپیروز وسربلند دردنیا وآخرت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
  6. -
    با یاد و نام خدای مهربانم گفته:
    مدت عضویت: 1402 روز

    سلام به استاد شایسته نازنین و قشنگم

    چقدر با دیدن یک قسمت جدید سریال زندگی در بهشت خوشحال شدم

    صدای خانم شایسته عزیزم مثل موسیقی روح نواز طبیعت بر جانم نشست و پردایس زیبا دوباره بهشت را برایم تداعی کرد

    و دیدن یک خانواده بهشتی و فوق العاده جذابیت این قسمت سریال را هزاران برابر کرد

    درس‌هایی که از این فرشته کوچولوی بهشتی یاد گرفتم و درس عملی قانون سلامتی در این خانواده شاد انرژی من را برای ادامه دادن در مسیر درست زندگی چندین و چند برابر کرد

    چقدر این خانواده سطح آگاهی بالایی داشتند که آگاهانه خودشان مسیرهای درست را انتخاب میکردند و در آن مسیر حرکت می‌کردند

    مادر خانواده واقعا برای من الگوی قشنگی بود که همزمان با نگهداری بچه ها با بهترین نوع رفتار با بچه ها زندگی شأن را اداره می‌کرد

    و زندگی الهی شأن که طبق آیه قرآن که میگه در زمین سفر کنید تا عبرت بگیرید اینها دائما در سفر بودند

    و دو بچه دیگر این خانواده که در سن نوجوانی بودند و بدون گوشی و بازیهای کامپیوتری بیشتر وقتشون را استفاده مفید میکردند و امسولیتهاشونو درست انجام میدهند را تحسین میکنم

    پدر خانواده را به خاطر مدیریت این خانواده قشنگ و تامین هزینه ها و سبک زندگی عالیشون تحسین میکنم و اینکه یک خانم با این روحیه خوب زندگی را اداره می‌کنه حتما حمایت‌های عالی عاطفی و مالی یک همسر خوب می‌تونه این زندگی را اینقدر عالی کنه

    همه را تحسین میکنم و خدا را شکر میکنم بابت دیدن خانواده های الهی در این جهان

    ولی خیلی دلتنگ استاد عزیز و خانم شایسته هستیم و دوست داریم این دو عزیز را هر چه زودتر ببینیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  7. -
    امین زندی گفته:
    مدت عضویت: 1047 روز

    به نام خداوند بخشنده

    سلام استاد جانم

    سلام بر استاد شایسته و دوستانم

    چقد دلم تنگ شده برای سریال زندگی در بهشت

    و اومد این سریال و چه دست پر اومد

    آفرین به شما خانم شایسته که دور شما و استاد پر شده از آدم‌های فوق العاده

    عجب روزایی گذشته تو پرادایس

    واقعا کیف کردم آفرین

    ی بچه بسیار بسیار زیبا و باهوش که داره در دستان ی خانم امروزی که در کمال احساس لیاقت و ارزشمندی بزرگ میشه اصلا کل خانواده همینه و چقد من دوس داشتم سبک زندگی این آدما و نحوه بزرگ کردن بچرو که مادر به راحتی داره بچرو بزرگ میکنه و تنها غذای این کودک همون شیر مادره و به لطف خداوند که همه چیز در شیر مادر هست و این کودک داره راحت تغذیه میکنع

    و ماشالله چقد هم باهوش خلاق اصلا این اصل زندگی راحته و سلامت زندگی کردنه

    با این که این فایل رو چند روز پیش دیدم اما خوب تو ذهنم مونده چی گذشت و چی گفتن خانم شایسته

    و چقد خوب گفتید که ما باید هر از چند گاهی مرور کنیم دوره سلامتی رو

    و تو همه دورهای استاد داره تکرار میشه این اصلا راحت زندگی کردن

    و چه خوب راحت داره زندگی میکنه استاد

    و اما این خانواده که اصلا از همه جا رها هستن

    آزاد بدون وابستگی و دارن به بچهاشونم یاد میدن رها بودن رو آزاد بودن رو که رها باشی اینجوری برات فراهم میشه و هرروز زندگی در سفر هستی

    و کودک خانواده که از یک ماهگی داره سفر میکنه

    و واقعا چه دختر و پسر آرومی داشت

    دوتا نوجوان زیبا آروم که کلی کار ازشون بر میاد و هرکدوم به نوبه خودت با برادر کوچیک خودشون وقت میگذرونن

    که همین کودک از الا روی پای خودش وایساده محکم و چقد هم باهوش آفرین این سبک زندگی فوق العادس

    و مادر خانواده که با وجود باردار بودن تو سفر بوده تا ماه آخر بارداری

    و به طور طبیعی بچرو به دنیا آورده اصلا همه چیز توحیدی و ساده بود

    این ی سبک زندگی توحیدی مثل خداوند در لحظه بودن رو می‌شد از زندگی این خانواده فهمید

    مرسی خانم شایسته ممنون عالی بود این نشون میده ساده بگیری آسان می‌شود برای آسانی ها

    در پناه خداوند شاد سالم سلامت و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  8. -
    ریحانه گفته:
    مدت عضویت: 1558 روز

    سلام به همه اعضای مهربان سایت.امیدوارم حال همگی خوب باشه.

    مریم جان عزیز بسیار ممنونم بابت قرار دادن این قسمت از سریال زندگی در بهشت.

    جمعه صبح متوجه شدم که داخل سایت قسمتی جدید از سریال زندگی بهشت گذاشته شده . اول میخواستم این فایلو ببینم اما یک حسی بهم گفت اول جلسه11 دوره هم جهت با حریان خدا رو شروع کن و این کار رو کردم.این جلسه درباره موضوع هدایت و الهامات خداوند بود بعد از اینکه قسمتی از این جلسه رو گوش دادم اومدم سراغ این قسمت جدید از سریال زندگی در بهشت.

    و چقدرر جالب بود که به این فایل هدایت شدم اون هم بعد از گوش دادن به جلسه11 که درباره هدایت خداوند بود.

    من مدتی هست ذهنم درباره فرزندآوری درگیر شده و مادر شدن رو گاهی پذیرفتن آزار دیدن در زندگی میبینم و باورهایی مثل اینکه تمام وقت و انرژیت صرف فرزندت میشه و زمانی برای خودت عملا نخواهد ماند و به عنوان یک مادر خوب باید دائم حواست به فرزندت باشه تا اتفاقی براش پیش نیاد و با این بار مسئولیت سنگین باید از خیلی از تفریحات و آزادی هایت بزنی تا تبدیل به یک مادر خوب بشی.اینکه با مادر شدن خیلی ها دچار اضافه وزن و تغییرات جسمانی خواهند شد که بازگشت به شرایط قبل بارداری گاهی سخت و غیر ممکن خواهد شد.اینکه اکثر بچها بسیار ناآرام بوده و دائم در حال گریه و بهانه گیری هستند و یا سفر رفتن همراه با بچه های کوچک بسیار دشوار خواهد شد و حتی بهتره تا مدتی سفر نرفت.

    اما با دیدن این خانم دوست داشتنی تمام ذهنم دگرگون شد بسیار شگفت زده شدم و باور کردنش برایم دشوار شود.

    درسته ، میشه هم تازه زایمان کرده باشی و هم اندام خوبی داشته باشی و بتوانی ورزش هم انجام بدی.میتوانی سفر هم بری و لذت ببری.

    میتوانی آزاد و رها باشی و از زندگیت کاملا لذت ببری در حالیکه کنار فرزندانت باشی و مادر نمونه ایی برایشان باشی.

    چقدرر دوست داشتم با این دوست عزیز ساعتها صحبت کنم و ازشون کلی درس بگیرم تا باورهایم محدود کننده ام تغییر کنند.ایشون نمونه ایی از یک همسر و مادری با باورهای توحیدی ، قوی و متوکل و دارا احساس لیاقت هستند.

    مریم جان عزیز بینهایت سپاسگزارم بابت قرار دادن این فایل و توضیحات عالی که دادین.

    اگر امکانش هست لطفا فایل آموزنده دیگری در رابطه با سبک زندگی و طرز نگاه و رفتاری که ایشون به عنوان مادر و یک همسر دارند قرار بدین.متشکرم

    دوستان عزیز اگر در این رابطه تجربه و باورهای مناسبی دارید ممنون میشم دیدگاه خودتون رو ارسال کنید تا کمکی به من و سایر دوستانی که مادر هستند یا قصد مادر شدن دارند شود.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  9. -
    لیلا بشارتی گفته:
    مدت عضویت: 2389 روز

    به نام خدای مهربانم

    با سلام خدمت استادان عزیزم ودوستان همراهم

    دلم خواست بنویسم بدون دلیل وبدون هیچ پیش فرض فقط گوشی بدست گرفتم چندتا کامنت خوندم ویه حسی درونم گفت بنویس ،اصلا مهم نیست کجای این سایت بهشتی ومقدس هستم ،موضوع این قسمت چیه ،البته من این فایل رو دوبار نگاه کردم وچند صفحه از کامنت بچه ها رو خوندم ولی چند روز پیش بوده وشاید حرفهایی در قلبم جاری بشه که به قلبها بنشینه چون همیشه اینطوری بوده وقتایی که بی اختیار شروع به نوشتن میکنم،آگاهی‌هایی جاری میشه که بعدش خودم میخونم با عقل محدود خودم اصلا باورم نمیشه که اینا رو من نوشتم …

    این خدای من کیه وچه جوری داره با من رفتار میکنه ؟

    این خدای من همون نیرو وانرژی که توی جسم من زندگی میکنه واز طریق این بدن این زندگی مادی رو تجربه میکنه …

    درسته یا نه..

    حس بد وخوب چیه؟

    وقتی که با خواسته وجریان خدا هم جهت رفتار میکنم خواسته ی منو خدا یکی میشه وحس خوبی شکل میگیره..

    وقتی خواسته ی منه ذهنم با خواسته وجریان خدا ناهماهنگه،ودر تضاده حس بد شکل میگیره …

    رضایت درونی یعنی هماهنگی با خدا

    خوشنودی و شادی درونی یعنی همسو شدن با جریان خداوند یعنی طبق خواسته ومنطق والهامات خداوند رفتار کردن و فکر خدارا خواندن و از زوایه دید خدا زندگی را دیدن ومشاهده کردن وبا مسائل ومسیر زندگی ملاقات داشتن….

    نمیدونم دقیقا از کی وکجا این مدل وسبک زندگیم شده که اونقدر به خدایی که توی وجودم نفس میکشه وتوی قلبم میتپه اجازه میدم که رفتارهای من وافکار من رو بدست بگیره که لعلکم ترضی بشم

    واقعا نمیدونم

    فقط میدونم که دیگه ناخودآگاه اینجوری رفتار میکنم..

    خیلی کیف میکنم ،خیلی لذت میبرم ،خیلی در لحظه هستم ،خیلی حالم خوبه ،با اتفاقات خوب احاطه شدم ،

    خیلی راضی وخوشحالم .

    با هرچیزی که می بینم ذوق میکنم ..

    توی هر اتفاق و رویدادی خود خدا رو میبینم .

    خدارو در تک تک لحظات زندگیم وهر نفسم حس میکنم .

    احساسم اینه که خدا یه نگاه خیلی وسیعه که منو احاطه کرده ..

    خدای من یه توجهه ،ی نگاه بزرگه که با عشق در من وبرمن مشاهده میکنه.

    جریانی از عشقه، اقیانوسی از خیر عظیم که من در اون غوطه ورم ..

    هر اتفاقی که برام میافته چه خیره خیر وچه خیره در لباس شر برای من عشقه از خداست ،

    خدایی که منو با نور وعشق خودش احاطه کرده…

    وفقط سکوت …

    سکوت میکنم…

    یه سکوت وبی ذهنی مطلق دارم

    وفقط با شگفتی نگاه میکنم…

    با جریان می‌روم…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 107 رای:
  10. -
    آنیسا انصاری گفته:
    مدت عضویت: 1736 روز

    به معنی واقعی کلمه از شدت اگاهی زیاد فقط گریه میکنم و دارم با دست لرزون مینویسم مرسی مریم جان مرسی که این اگاهی رو شیر کردی مرسی مرسی مرسی که روزمونو ساختی، این چهههه فایل عجیب و هیولایی بود.. مگه داریم؟ چه باورایی راجب بچه به خوردمون دادن که وقتی میدیدم چجوری دارن بچه بزرگ میکنن میگفتیم، انقدر سخته که هیچوقت نمیخوایم بچه بیاریم و بیزار میشدیم از بچه دار شدن…

    دم اون مادر گرم که داره اینجوری بچه هاشو بزرگ میکنه وقتی نگاه میکنم به اطرافیان که چقدر طبق برنامه های از پیش تعیین شده بچه رو بزرگ میکنن احساس میکنم دارن ربات تربیت میکنن نه بچه…

    اما این مادر داره بچه رو با طبیعت هم سو میکنه و بچه های بزرگترشم همینطور بزرگ شدن و این بچه کوچیک، داره خواهر برادرشو میبینه داره پدر مادرشو میبینه و ازشون یاد میگیره… چقدر این اسایش و اسونی زندگی قشنگهه

    چقدر این آسایش و آسونی زندگی قشنگه خداااااااااااااا. این زندگیه که از درون ساخته شده نه از دکور خونه و برند لباس بچه! هر ثانیه‌ی این ویدیو برای من یه سیلی بود که بیدار شم، بیدار شم از اون همه ذهنیت قالبی که بدون فکر پذیرفته بودم…

    من خودم یکی از اونایی بودم که فکر می‌کردم بچه‌داری یعنی بی‌خوابی، محدودیت، قربانی شدن… اما این ویدیو بهم نشون داد که وقتی از درون آزاد باشی، تربیت بچه میشه یه بخش طبیعی از زندگی نه یه بحران.

    از وقتی این فایل رو دیدم، انگار یه فصل جدید تو ذهنم باز شده. یه امید، یه نگاه نو… که بشه یه بچه رو با عشق، با آزادی، با اعتماد بزرگ کرد نه با ترس، نه با دستور، نه با اضطراب. همین الان که دارم اینا رو می‌نویسم، یه چیزی ته قلبم قلقلکم می‌ده. انگار یکی از اون درهای سنگین ذهنم که سال‌ها قفل بوده، آروم‌آروم باز شده. تا قبل از این ویدیو، نمی‌دونستم چقدر تصویر ذهنی‌م از مادر شدن پر از ترس و سختی و استرسه. اما اینجا… یه مادر رو دیدم که انگار خودش رو گم نکرده، تازه بیشتر از همیشه خودش شده. چقدر با خودش در صلحه، چقدر به بچه‌هاش فضا داده که خودشون باشن، نه یه پروژه برای بقیه!

    وقتی نی‌نی کوچولو هویجش می‌افته و دوباره برش می‌داره بدون اینکه کسی بترسه یا داد بزنه یا بگه نخووووور کثیفه… قلبم لرزید. چون فهمیدم ما از همون بچگی چجوری یاد گرفتیم که از زندگی بترسیم. از خاک، از آب، از بدنمون، از خودمون… ولی این بچه‌ها، انگار از همون اول دارن با خودشون و با جهانشون رفیق می‌شن.

    و وای از اون لحظه‌ای که مامان خانواده داشت با بچه بازی می‌کرد، نه از سر وظیفه، نه برای نشون دادن، فقط چون خودش هم داشت لذت می‌برد. این لحظه‌ها یه جور صداقت و سادگی داشت که با هیچ پرفکشنی قابل مقایسه نبود. همه‌چی واقعی بود. نفس به نفس زندگی، بدون ماسک، بدون فیلتر، بدون تایید گرفتن.

    راستش الان که خودم هم مهاجرت کردم و دارم تو یه کشور دیگه زندگی می‌کنم، بیشتر از همیشه می‌فهمم که وقتی می‌خوای یه مسیر جدید بسازی، باید اول از توو خودتو آزاد کنی. این فایل دقیقاً همون چیزی بود که قلبم بهش احتیاج داشت. یه تلنگر، یه امید، یه یادآوری که بشه از نو نوشت… از نو حس کرد… از نو مادر شد، زن شد، انسان شد.

    مرسی مریم جان، مرسی که حتی وقتی ما از خودمون دور می‌شیم، تو هنوز با فایل‌هات به یادمون میاری که یه جایی تو عمق‌مون هنوز نوری هست… هنوز میشه برگشت… هنوز میشه ساده بود و قوی بود و زندگی کرد. ممنونم ازشما و سایت خوبتون

    و ته ته دلم یه چیزی میگه: اگه یه روز خودم مادر شدم، می‌خوام بچه‌م یه همچین مادر آرومی داشته باشه. یه مادری که خودشو گم نکرده، یه مادری که بلدِ عشقو بی‌قید و شرط بده، چون از قبل خودش رو پر کرده.

    مرسی که به جای ترس، اینهمه آگاهی ریختی تو دلم باورت میشه فقط اشکاااام گوله گوله میریزن پایین..

    مرسی که کمکمون می‌کنی باور کنیم میشه یه جور دیگه هم زندگی کرد.

    یه جور رها، واقعی، از ته دل، در هماهنگی با خدا…

    الهی همیشه با نور دلت بدرخشی مریم جان عزیز.

    دوستت داریم خیلی زیاد 🫶 اینم بگممممم که ممنونم که این سبک زندگی رو نشونمون دادی، ممنونم که نشون دادی میشه هم زن بود، هم مادر بود، هم زنده بود… بدون قربانی شدن، بدون حذف شدن، بدون دویدن دنبال تایید بقیه.

    واقعاً دستتون می‌بوسم برای این آگاهی. این سریال زندگی در بهشت فقط یه ویدیو نیست، یه جهانه… یه بهشت درونی که وقتی واردش می‌شی، دیگه نمی‌خوای برگردی به باورهای قبلی

    الهی که همیشه همین‌قدر رها، همین‌قدر زنده، همین‌قدر الهام‌بخش بمونید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 29 رای: