سریال زندگی در بهشت | قسمت 28 - صفحه 5 (به ترتیب امتیاز)

255 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    باران نجاری گفته:
    مدت عضویت: 3932 روز

    سلام به خدای زیباییها

    که هر چقدر از زیباییهاش بگیم کم گفتیم

    هر چقدر از بهشتش بگیم کم گفتیم

    این بهشت فقط یه قطعه ی کوچیکی از پازل بهشت بزرگترشه که ما داریم میبینیم و خدا میدونه چه بهشتهای زیبای دیگه ای هست که انشاا… بزودی و راحتی هدایت بشیم به سمتشون و از نزدیک لمسشون کنیم

    سلام به استاد عزیزم و مریم خلاق

    سلام به دوستان بهشتیم

    یروز دیگه زندگی در بهشت الله شروع شد

    آفرین به مریم عزیز که ریزبینانه شخصیت این 4 برادر رو آنالیز کردن و فقط تمرکزشون رو بردن روی نکات مثبت این بچه ها

    آفرین به شما دونفر که اگاهانه سعی میکنید با صحبت کردن با بچه ها با سوال پرسیدن ازشون قوانین رو در صحبتهاشون پیدا کنید و در ذهنتون برای خودتون مرور کنید و سعی میکنید از دل صحبتهای بچه ها یه اگاهی یه درس رو پیدا کنید که براتون مفیده و قوانین الهی رو تایید کنه

    چقدر خوبه که با صحبت کردن و سوال کردن از بچه ها احساس مهم بودن بهشون میدید همین باعث میشه بهشون اعتماد بنفس بالایی بدیدچقدر این کار شما تحسین برانگیزه.اینکه نمیگید بابا اینا بچه ان چی میدونن اصلا؟خودتونو برتر یا عالم تر از بچه ها نمیدونید و این نهایت فروتنی شما دونفره

    من اصلا حس خجالتی بودن رو در این بچه ها نمیدیدم .چقدر با فرهنگ درستی بزرگ شدن اینا آخه بخدا…

    ای جانم به این پسر که چقدر با شوروشوق از علایقش حرف میزد.مطمئنا کسی که در راه و مسیر علایقش مطالعه کنه میتونه به این زیبایی از علایقش هم صحبت کنه(ستاره شناسی و نجوم)

    چقدر جالبه که توی تمام قسمتهای زندگی در بهشت خواسته های منم داره واضحتر میشه.راستش خیلی دلم میخواد از علم نحوم و ستاره شناسی بیشتر بدونم نه بخاطر بار علمیش.بخاطر حس نزدیکتر شدن بخدا.و سپاسگزاری بابت این نظمی که در هدایت کائنات هست.

    تحسین میکنم شما رو مریم عزیز که خودتون رو همسفر کردید توی دریاچه با یه پسر کلاس پنجمی که این برای خودتون درس بزرگی داره.که ما انسانها هممون ارزشمندیم فارغ از جنسیت و سن و……

    اینحا همونجاست که قسمت قبل استاد از شما با عشق فیلم میگرفت و از دور براتون انرژی عشق میفرستاد…

    آفرین که برای پیاده کردن ایدتون که ماهی گرفتنه ناامید نمیشید و هر راه منطقی و غیر منطقی رو امتحان میکنید نه با بدبختی و زجر بلکه با لذت بردن از فضایی که هستید

    چه حرفه ای ماهیگیری رو بلده این پسر آفرین و بالاخره این تلاش نتیجه داد.

    تحسین میکنم شما رو مریم عزیز که تونستید خودتون تجربه ماهیگیری رو لمس کنید.و چقدر تحسین برانگیزه که به جایی رسیدید که دیگه از حشراتی که ما خانوما از دیدنشون ترس و وحشت داریم شما بر ترسهاتون غلبه کردید و این باعث میشه اعتماد بنفستون بره بالا و توی صحبت کردنتون هم من این اعتماد بنفس رو کاملا حس کردم.آفرین

    و همین تجربه باعث میشه توی مراحل دیگه زندگی هم براتون مثمر ثمر باشه..شاید دیگه نترسیدن از حشرات وجانورا در ظاهر ربطی به مسائل دیگه زندگی نداشته باشه ولی در باطن داره بخدا داره…

    این اتفاقات در ناخوداگاه ما میفته که وقتی روی ترسمون قدم میذاریم ترسهای کوچیک و بظاهر مسخره. مثل نترسیدن از سوسک یا مارمولک یا چیزای دیگه ناخوداگاه و کم کم میتونیم پا بذاریم روی ترسهای بزرگتر …

    جالبه اصلا موضوع اصلی ترسه نه اون چیزی که ما ازش میترسیم …موضوع یک توهم بنام ترسه نه اون سوسک یا حشره یا حتی وارد شدن به خواسته ها یا قدم برداشتن براشون

    بازهم یکی دیگه از خواسته های من واضحتر شد برام.که میخوام ترس از حشرات و جانورا هم درون من از بین بره و خدا راهشو برام باز کنه البته براحتی و با لذت نه زجر

    مخصوصا سوسک که بهش فوبیا دارم

    البته اینم بگم یلار که توی خونه تنها بودم و هیچ حمایتگری کنارم نبود😃😃😃😃😃

    یه بچه مارمولک رو دیدم که فقط داد میزدم خدایا چکار کنم ولی وقتی دیدم کسی رو برای نجات ندارم نشستم و برای چند لحظه فقط منو مارمولک خیره شده بودیم بهم….بهش با صدای بلند گفتم آخه من با تو چکار کنم؟

    بعد به خودم گفتم من اگر تا فردا هم بشینم همینجا کسی نمیاد برام اینو بندازه بیرون

    چاره ای نداشتم جز اینکه یه شوالیه شدم و یهو پریدم مارمولک رو با دستم البته با دستمال توی دستم گرفتم انداختمش بیرون

    هنوزم لحظه ی پایین افتادنش توی ذهنمه

    بعد هم نشستمو کلی به خودم خندیدم

    اینم از تجربه من برای لمس یه جونور

    خداروشکر

    خداروشکر که هر روز که میگذره داریم به زیباییهای بیشتر و اکاهیها و درسهای بیشتر هدایت میشیم

    بقول استاد خدا میدونه چندوقت دیگه این زندگی کردن در بهشت برای ما چه نتایج فوق العاده ای ببار بیاره

    خدایا شکرت

    دوستتون دارم…..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    نگین نگین گفته:
    مدت عضویت: 2132 روز

    سلام به همه بخصوص استاد عزیز دل و مریم جان

    واای که این خانواده چقددر جذابن این بار دومه که دارم این فایلارو میبینم و اصصلا ازشون سیر نمیشم اصلا کاش بیان زمین کناری پرادایس رو بخرن که ما همیشه ببینیمشون ، اوایل همش تو دلم میگفتم کاش منم با آدمایِ اینچنینی در ارتباط باشم ولی الان یهو به ذهنم اومد نگین چرا خودت یکی از این آدم جذابا نباشی؟!!! (البته که میدونم اگه خودم یکی از این مدل آدما باشم ناخودآگاه با اینجور آدما هم درارتباط خواهم بود و به طرفم میان) پس اول باید خودم مثل این خانواده باشم.

    اینکه هر کدومشون با تفاوتهاشون اینقدر کنار هم راحتن، راستش لیوای خیلی من رو جذب کرد اینکه آرومتره ولی بقیه مجبورش نمیکنن تو جمعشون باشه یا عاشق مطالعه‌س ولی بقیه بهش نمیگن خرخون هر کسی کار خودش رو میکنه.

    یا وقتی موقع صبحت با جیکاب، جوزف مدااام تکون میخورد و بازی میکرد هیچ‌کس بهش نمی‌گفت نکن بچه ساکت بشین.

    یا وقتی لیوای دیرتر از بقیه پرید تو آب بقیه با الفاظ ترسو و اووه بیا توم، چرا نمیای؟ مجبورش نکردن بپره، اما وقتی خودش خواست بپره همه شروع کردن به تشویق کردنش.

    اینا چیزاییه که برای خودم اتفاق افتاده و اینجا تفاوت رو احساس کردم. و الان دارم میفهمم که نظر بقیه برام مهم بوده که حرفاشون اذیتم میکرده وگرنه خب به قول استاد اونا حق دارند نظر بدن منم حق دارم که نادیده‌شون بگیرم. اگه من نظر دیگران برام مهم نباشه به آدمهایی هدایت میشم که اونا هم کارها و تفاوت من براشون مهم نیست و کار خودشون رو میکنند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    احسان اکبری گفته:
    مدت عضویت: 2733 روز

    به نام خدای وهاب

    سلام خدمت استاد عزیزم و خانوم شایسته

    امیدوارم همیشه لبتون خندون و حال دلتون خوش باش خدارو صد هزار مرتبه بار شکر …

    من در شرف ازدواج هستم و از خدای متعال تقاضای ی همچین رابطه ای ساده ولی کاملا عاشقانه رو خواستارم واقعا خدارو هزاران مرتبه بار شکر خداروشکر …

    من در این قسمت واقعا مات و مبهوت صحبت کردن این پسر بچه شدم ک چقدر قوی و قدرتمند صحبت میکنه چقدر مسلط و بدون هیچ استرسی واقعا عالی بود و میتونم بگم قبطه خوردم ب این نوع طرض بیان و صحبت کردن … واقعا خداروهزاران مرتبه بار شکر … تن صدا عالی …محکم صحبت کردن عالی و کلی چیزایی دیگه … و این نشانه ای عزت نفس و اعتماد بنفس بالایی ک این پسر بچه ای دوست داشتنی داره خداروشکر …. و در مورد عملی کردن ایده ها واقعا ماشالله ک هر ایده ای بهتون الهام شد رو عملیش کردین و ب نتیجه ای عالی رسیدین من واقعا خوشحال و سپاسگذارم ک تو این خانواده ای دوست داشتنی عضویت دارم خدارو شکر …

    انشالله ک منم با همسرم میاییم دیدنتون و کلی تجربیات باحال و جدید رو کسب میکنیم دور همدیگه خداروشکر الحمدالله …

    واقعا از خودم راضی هستم ک عضو این خانواده ای صمیمی و دوست داشتنی هستم خداروشکر 🤗🤗🤗

    ب امید دیدارتون استاد عزیزم و خانوم شایسته ای مهربان…

    در پناه الله یکتا شاد و خوشحال و سلامت باشید 🤪

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    Rojina گفته:
    مدت عضویت: 1796 روز

    سلام به استاد، خانم شایسته و همه دوستان عزیزم

    چقدر من لیوای رو تحسین کردم

    با بند بند وجودم میفهمم اون برقی رو که توی چشمای لیوای بود وقتی داشت راجب ستاره ها حرف می‌زد

    و خیلی باهاش حال کردم

    خیلی تحسینش کردم

    می‌دونین داشتم به این فکر میکردم که لیوای در اون زمان چه احساسی داره و چقدر از خودش راضیه؟

    این کاریه که من از بچگی انجام میدادم.

    همیشه هر آدمی رو که می‌دیدم ناخودآگاه مثبت ترین وجوه ممکن از اون آدم رو کنار هم میذاشتم و ازشون اشتراک می‌گرفتم تا ببینم اون ادم الان چه افکاری داره و چه احساسی رو داره تجربه میکنه.

    این کار رو سعی می‌کردم همیشه انجام بدم و اصلا دیگه ناخودآگاه و جزئی از شخصیتم شده بود

    بعد از آشنایی با قانون به قول یکی از بچه ها تقریبا کل مسئولیت زندگیم رو انداخته بودم گردن استاد، سایتش و محتواهایی که تولید میکنه.

    و دیگه کلا این ویژگی های خوبی رو هم که خودم داشتم و خیلی جاها عامل پیشرفتم شده بود، دیگه انجام ندادم و فراموشم شد.

    الان که لیوای رو می‌بینم، درک میکنم که چه حس خوبی داره از اینکه بگی من مستر فلان حوزه ام و همه چیز رو راجبش بدونی و بتونی راجبش حرف بزنی در حالی که فقط یازده سالته. و بعد هم که ازت تعریف میکنن و می‌گن تو فوق العاده ای، تو با افتخار میگی بله هستم!

    این فوق العاده ست

    این بی‌نظیره که تو بتونی با این اعتماد به نفس فولادی زندگی کنی.

    خدایا منم می‌خوام اینجوری باشم.

    من عاشق اینم که این حس رو تجربه کنم.

    منم وقتی بچه بودم، البته که الانم هستم:))، کلی کتابای علمی داشتم و با عشق میخوندمشون و توی مدرسه و سر کلاسا راجبشون صحبت می‌کردم.

    کلا دانش و علم چیز فوق العاده ایه. کسبش، اونجوری که به اعماق قلب پر هیجانت نفوذ کنه، حس قدرت و برتری خوبی به آدم می‌ده که بی‌نهایت لذت بخشه.

    الان در مقایسه با لیوای توی ذهنم احساس پیری بهم دست داد. با اینکه شش هفت سال از اون موقعش بزرگترم. و احتمالا دو سه سال از حالا. ولی چون از اون فرکانس و اون حس دور شدم احساس میکردم خیلی سنم ازش بیشتره.

    بچه که بودم عاشق این بودم که زودتر بزرگ بشم. بزرگ بشم تا همه جدیم بگیرن. الان که به اون نقطه رسیدم می‌بینم که اون بقیه ای که اون موقع توی ذهنم داشتم، دیگه اصلا توی زندگی من نیستن که بخوان جدیم بگیرن یا نگیرن.

    تازه دارم می‌فهمم انگار اصلا بقیه ای وجود نداشته و عجله من بیهوده بوده.

    الانم میگم بابا خوش بحال اون موقعم! اون موقع چقدر جدیم میگرفتن!!

    و دارم می‌فهمم که اصلا بحث، بحث سن نیست.

    بحث ویژگی های شخصیتیه، بحث رفتار و عمله و اونان که مهمن. حالا میخواد هفت سالت باشه یا میخواد هفتاد سالت باشه.

    اون ویژگی های توئه، باورهای توئه که بهت روح می‌ده و متمایزت می‌کنه.

    خیلی خوشم اومد از اینکه لیوای اینقدر محکم و با شور و شوق و شجاعت و جسارت خاصی حرف می‌زنه و از حرف بقیه بزرگتر ها نمی‌ترسه که نکنه تاییدش نکنن.

    و چون نمی‌ترسه نود درصد تاییدش میکنن.

    این خیلی ویژگی خوبیه. این چیزیه که من در خودم نداشتم و الان باید ایجاد کنم.

    همینجا یه پاشنه آشیل بزرگ توی ذهنم کشف کردم:

    وای خدای من!

    ریشه تمام مشکلات من و تمام درگیری های ذهنی من همینه!

    ولی هیچوقت واضح بهش اشاره نکرده بودم.

    من فکر میکنم دیگه از سرم گذشته تغییر و عمرم رو بر باد دادم!!!!!

    با اینکه فقط 18 سالمه

    فقط 18 سال

    و تازه دورانی که خیلی از تجربیات رو میتونم کسب کنم داره برام شروع میشه ولی به خاطر این باور مزخرف هیچ امید و هیجانی واسش نداشتم

    اینقدر که همش توی گذشته سیر میکنم

    من لاغر شدم از اول امسال و صورتم هم لاغر شد.

    هنوزم که هنوزه وقتی چشمم میخوره و عکسای قبلی ام رو میبینم، توی دلم حسرت میخورم! با اینکه میدونم اگه نمیکردم چقدر اوضاع جسمی ام به مرور زمان به هم میریخت.

    با اینکه باید اعتراف کنم بسیار زیباتر از قبلم هم شدم.

    خدایا من پاشنه آشیلم رو پیدا کردم.

    من اصلا نمیخواستم کامنت بنویسم روی این قسمت، ولی هدایت شدم این قسمت رو ببینم و لیوای من رو به شوق آورد تا نظر بزارم و خدا هدایتم کنه که پاشنه آشیلی که مدتها بود به دنبالش بودم رو کشف کنم.

    اگه من اینو حل کنم که دیگه ضد ضربه میشم.

    اوکی!

    از امروز به خودم تعهد میدم که دیگه برنگردم و گذشته رو مرور نکنم. هیچوقت.

    آخیش

    یه بخش از ذهنم باز شد.

    خدایا شکرت

    آقا جان دیگه تموم شد و رفت

    من دیگه به گذشته برنمی گردم

    یک کلام ختم کلام

    استاد، خانم شایسته، لیوای ازتون ممنونم که باعث شدین بزرگترین و مهمترین پاشنه آشیل زندگیم رو کشف کنم و شروع کنم از بینش ببرم.

    بخدا اصلا ذهنم سبک شد

    خدایا شکرت

    شاد و پیروز باشید؛)))

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    حمید قلندری گفته:
    مدت عضویت: 1017 روز

    به نام خدای عشق

    سلام خدمت استاد عزیز و مریم خانم

    چقدر خوب که این چار برادر با هم در صلح هستن و هر کدومشون یه شخصیت دارن

    به گفته شما منم یه آدم درون گرا هستم و درک میکنم شما چی می گین

    تحسین میکنم لیوای رو بابت اینهمه اطلاعات در مورد ستاره ها و تحسین میکنم شمارو بابت ذوق کردنتون

    واقعا تحسین برانگیز اینهمه آرامش و ذوق و هیجان

    واقعا وقتی آدم تا یه چیزی رو تجربه نکنه ازش میترسه و وقتی شجاعت بخرج میدی و میری تو دل ترسات و تجربه کسب میکنی حس خیلی خوبی بهت دست میده و شجاع تر میشی

    لذت بردم از ماهیگیری شما و لیوای و حس کردم منم اونجام چه روز خوبی بود و کلی ذوق کردم

    ممنونم بابت این آگاهی ها که با ما به اشتراک میزارین و باعث میشه به نکات مثبت توجه کنیم

    خدانگهدارتون باشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    رویا محمدیان گفته:
    مدت عضویت: 1113 روز

    به نام او که زنده و قائم به ذات است

    سلام به استاد عزیز و خانم شایسته و دوستانم در این جمع توجه به نکات مثبت و زیبایی ها

    در حال حاضر دارم تمرین ستاره قطبیمو انجام میدم با کامنت گذاشتن برای این قسمت

    این چهارتا پسر بچه بهتری بهترین الگو میتونن باشن برای کسی که میخواد بچهاشو درست بار بیاره

    خیلی دوست دارم بیشتر از ارتباط بچها با پدر مادرشون استاد فیلم میذاشت

    اخه چطوری میشه بچه ای انقد عزت نفس و اعتماد بنفس بالا داشته باشه که وقتی یکی بهش میگه تو فوق العاده ای با جدیت بگه بله همینطوره!!!!

    اینجا در بهترین حالت میگن ممنونم

    برای اینکه بچهای این مدلی تربیت کنم اول باید خودم به این نقطه برسم

    چقدر وقتی تعریف شنیدم حرف رو عوض کردم چقدر سرخ و سفید شدم چقدر الکی گفتم لطف دارین چشماتون قشنگ میبینه چقدر الکی تواضع به خرج دادم و نخواستم طرف دلش بشکنه که این ویژگی رو نداره چقدر به خودم ستم کردم

    تصمیم جدی گرفتم وقتی کسی ازم تعریف کرد منم مثل لیوای با جدیت و قاطعیت بگم اره درست میگی همینطوره

    چقدر باید دوری کنم از تعارفات الکی و بدرد نخور

    چقدر باید بیشتر خودم باشم و به خودم بها بدم

    باید به این قسمت هایی که خانواده رایان اومدن پارادایس به چشم دوره فرزند پروری نگاه کنم باید از توش نکته دربیارم و یادداشت کنم

    خدایا شکرت بخاطر این الهام

    ارامش پدر و مادر این خانواده تحسین برانگیزه کاملا مشخصه با خودشون در صلح هستن

    خدایا شکرت بخاطر این سریال زیبا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    شیرین حمزه ای گفته:
    مدت عضویت: 2696 روز

    بنام خداونداگاه برقلبها💓

    سلام استادعزیز

    سلام بانوشایسته نازنین

    سلام اعضای خانواده دوستداشتنی وآگاهم

    خانم شایسته ازت بینهایت ممنونم که انگاراین قسمت روخداونددرخواست من وشایدانسانهای زیاددیگه ای روبه قلب شماالهام کردتادراین موردصحبت کنین😍

    مهرتاییدی بودبرباورقلبی من که خداوندبه درخواست هاپاسخ میدهد.. دقیقاازخداونددرخواست هدایت کرده بودم برای اینکه قدم هام رومحکم کنه تابتونم ایمان عملی داشته باشم، برای هدفی که دارم واین ایده هم الهام خداوندبوده، وحالا زمان عمل رسیده چون ایمانی که عمل نیاوردحرف مفت است، فقط رویاویه حسرت میشه که به دل آدم میمونه اگرعمل نشه، وخداونداززبان شماتواین فایل به من گفت که، شرط رسیدن به هدفت، ماندن واستقامت ورزیدنه، اینکه اگه استقبال نشدازایده ات، ازاون ایمانی که ساختی استفاده کن برای اینکه ناامیدنشی👍

    اگه انتقادشدازت به ایمانی که ساختی عمل کن، ازش عزت نفست بشه، وبگومن به خودم ایمان دارم که میتونم که هدفم ارزشمنده وخدمت به جهانه، اگرادامه دادی ونتیجه نیومدبازم ادامه بده روشت روتغییربده امامتوقف نشو، وادامه بده، استقامت به خرج بده وباایمانی که ساختی قلبتوقرص کن، برای جواب به نجواهایی که میخوان ناامیدت کنن، استقامت کن که خداوندبه شجاعان پاسخ میدهد، خداو ندایمان عمل کنندگان روبی پاسخ نمیزاره✌️

    باعملتون به من یاددادین که الگوچقدرمهمه درمسیرموفقیت واستقامت ورزیدن، اگرشماناامیدمیشدین وفکرمیکردین که این ماهیادیگ نمیان سرقلاب وفهمیدن که میخوایم شکارشون کنیم ومیگفتین کی حوصله داره حالا واسه گرفتن یه ماهی که تازه بعدشم میخوایم رهاش کنیم واستفاده ای نداره برامون اینهمه وقت بزارم تواین افتاب، وقت تلف کردنه… مطمعنن این پسردوستداشتنی هم انگیزه اش روازدست میدادوناامیدمیشد.. امااون وقتی انگیزه شمارودیدانگیزه مضاعف گرفت وشوروشوقش برای ماهیگیری بیشترشدودرنهایت منجرشدبه نتیجه که گرفتن ماهی بودولذت استقامت وایمانتون روچشیدینونتیجه اش رودیدین که البته تاییدهمین نتیجه هادرطولانی مدت چنین ایمان عملی درشماساخته، وخواهدساخت👍💓

    من مسعولیت پذیری رودارم ازشمایادمیگیرم که هیچ کاری روبی اهمیت ندونم، وقتیکه شماداشتین ازجیکوب عزیزموقع موتورسواری فیلم میگرفتین وقتی ازدیددوربینتون دورشدوبایدمیرفتین ازاون سمت کلبه فیلم میگرفتین باچ جدیت وسرعتی رفتین ودرجواب استادگفتین که الانوقت نمیشه.. یعنی اینکه اون لحظه اون مهمترین کاربودبراتون نگفتین حالا ولش کن زیادمهم نیست، چقدرشماواستاددارین باورهاوحرفاتون روزندگی میکنین فقط حرف نمیزنین👍👌ومن وبچه های سایت چقدرلطف خداوندشاملمون شده که الگویی چون شماروسرراهمون قرارداده، اره خداوندهمواره پاسخ میدهدفقط بایدعمل کننده باشیم تانتیجه مطلوب بگیریم.. من درخواست های زیادی ازخداوندکرده بودم که درتک تک این فابلای زندکی دربهشت پاسخشون داده میشه😍خدایاشکرت شکرت شکرت

    ممنونم استادعزیز، ممنونم بانوشایسته دوستداشتنی😘🙏

    ممنونم بچه هاازکامنتای نابتون که تک تک این کامنتااگاهی خداونده برای هدایت من🙏💓

    درپناه الله یکتاشادوسربلندباشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    مریم م گفته:
    مدت عضویت: 2742 روز

    به نام خدا وسلام 😊

    اولین چیز برام، دیدن راحتی مهمانها در خانه شما بود که چقدر راحت بودن، بدون اینکه معذب باشن ، و اون شلوغی خانه هم نشون دهنده ی این بود که چقدر راحت برخورد میکنید با مهمانها که احساس خوبی را تجربه کنند

    چیزی که خیلی وقتها ما در مهمهانیها همش سعی میکنیم در زمانی که مهمان ها در خانه مان هستند مدام مشغول جمع و جور کردن خانه و وسایل باشیم ، واین باعث میشه اصلا نه انچنان به میزبان خوش بگذره نه مهمان

    نکته دیگه اینکه واقعا این پسرها هر کدوم اعتماد به نفس خوبی در بیان صحبتهاشون با طرف مقابل دارن ، حتی همین لیوای که به ظاهر درون گراتر بود ولی خیلی خوب صحبت میکرد و مطلبی رو که دوست داشت با علاقه توضیح میداد

    و اینکه وقتی ما به موضوعی بیشتر علاقه داشته باشیم خیلی بهتر درباره ش صحبت میکنیم و حتی اون موضوع رو انتقال میدیم

    و طرف مقابلمون هم با علاقه بیشتری به ما گوش میده

    بنابراین اینکه بدونیم کدوم مسیر به احساس بهتر و علاقه بیشتری داریم برای رفتن و با باورهای درست قطعا خیلی راحت تر میتونیم توش پیشرفت کنیم

    چقدر خوبه که واقعا اجازه بدیم بچه هامون در مسیر علاعقشون حرکت کنند و مثل اکثر خانواده ها در گذشته فقط یک خط برای بچه ها تعریف نکنیم برای موفق شدن ، مثل مهندس و دکتر و یا کارهایی که خودمون دوست داشتیم انجام بدیم ولی نکردیم و حالا به کودکانمون القا کنیم

    البته که این نشان از باور کمبود در وجود انسان میشه که پیشرفت رو محدود به یکسری کار و حرفه ی خاص بدونه

    اما باور فراوانی یعنی ثروت شادی میتونه توی هر حرفه و پیشه و مسیر مورد علاقه یی وجود داشته باشه

    مثل این چهار پسر که هر کدوم علاقه خاصی داشتن و اگر هر کدوم در مسیر علاقشون با باورهای درست حرکت کنن قطعا هر کدوم در مسیر خودشون فوق العاده پیشرفت میکنن

    و مقایسه نکردن خودمون با دیگری و تحسین کردن تواناییهامون میتونه خیلی به پیشرفتمون کمک کنه

    چقدر لیوای اعتماد به نفس خوبی داشت وقتی خانم شایسته بهش میگه تو فوق العاده یی در جواب میگه ، بله هستم

    در حالی که شاید خیلی از ماها در جواب تعریف دیگران از خودمون بگیم نه اینطورا نیست و نپذیریم این تعریف رو

    واین نشان از ضعف در اعتماد به نفسه

    و دقیقا مطلبی که استاد در دوره عزت به نفس عالی در موردش توضیح داده

    که یاد بگیریم تعریف رو بپذیریم و این نشان از ارزش قاعل بودن برای خودمون هست

    وقتی ما برای خودمون ارزش قاعل باشیم جهان هم برای ما ارزش قاعل است

    نکته دیگه در زمان ماهی گیری که اول درباره اون فضا وآرامش که داشت بگم که فوق العاده بود ، پدال زدن تو دل دریاچه و ماهی گیری و اون آسمون آبی زیبا و صاف که همیشه من رو دیوانه میکنه و استاد که در ننو دراز کشیده و به لذت کامتهای سایت را منتشر میکنه و باز می بینم که میشود و برایم باورپذیرتر میشود که هم میتوان لذت برد و هم ثروت خلق کرد ، هم در کنار مهمانها وعزیزانت باشی ، هم از طبیعت و آرامش لذت برد وهم ثروت خلق کرد

    خدایا ازت سپاسگزارم که هرچه این نشانه ها را میبینم پذیرش خلق ثروت در کمال راحتی و لذت برایم باور پذیرتر میشود ، که واقعا یکی از نشانه های تاثیرش را در چند روزه گذشته در زندگیم دیدم ، محصولاتی برای فروش داشتم که خیلی راحت به فروش رفتند ، مشتری های راحت و دست به نقد اینقدر راحت انجام شدند که پسرم که 12 سالش است میگفت مامان چقدر تو راحت چیزایی رو که خواستی می فروشی مثل آب خوردن ، لبخند زدم و در دلم خدارو شکر میکردم برای مسیری که درش هستم

    آره استاد عزیز یاد گرفتم نشانه ها را تایید کنم هر چند کوچک باشند چون مطمعنم با تایید کوچکترین نشانه ها هدایت میشوم به سمت راحتیها و آسونی های بیشتر و ثروت بیشتر

    و به قول خانم شایسته عزیز که درمورد ماهی گیری میگفتن اونقدر ادامه دادن که بالاخره نتیجه گرفتن و در مسیر هم لذت میبردن از دیدن منظره ها و چیزهایی زیبایی که دربرابرشون بود ….آخ که چه بهشتیه

    “تجربه چیزهای جدید حتی کوچک به زندگی عمق میده ” باعث میشه بخشهایی از وجودت رو پرکنه و امادت کنه برای قدمهای بزرگتر ”

    چقدر این جملات خانم شایسته مهم و عمیق بودن ، فکر میکنم بهشون عمیق تر که در خودم جستجو کنم کجاها بهم کمک کرده این تجربه های به ظاهر کوچک

    یاد همین چند وقت اخیر خودم که با زندگی در بهشت تغییرات کوچک در زندگیم انجام دادم و چقدر در شخصیتم تغییرات بزرگتر دارد بوجود می آورد در نحوه برخوردم با مساعلی که اطرافیانم برایشان خیلی بزرگ است و برای من به نوعی حل شده است و نگرانی هایی که آنها به صورت روزمره دارند کم کم در درونم کمرنگ تر میشود

    و واقعا اینکه میگید بودن با بچه ها و آرامشی که دارن خیلی به ما کمک میکنن از اینکه خیلی چیزهارو ساده میگیرن و لذت میبرن ازش

    خود من وقتی با فرزندم بیشتر وقت میگذرانم همیشه همینطور بوده

    این قسمت به ظاهر ساده که فکر میکردم چیزه زیادی برایم ندارد چقدر برکت داشت برایم ، اصلا مگر میشود این مسیر برکت و درس و آگاهی برایم نداشته باشد

    اگر نمیبینم یا نمیشنوم از من است که در مدار دریافتش نیستم آن هم وقتی ذهن برای خود پراکنده میشود به چیزهایی که خوراک خوبی برایش نیست و وقتی تمرکزم در دریافت باشد خداوند مشتاقانه در اختیارم میگذارد

    راستی دیروز به مهمانی رفته بودم ، نشسته بودم که چشمم به کیسه یی در کنار خانه افتاد که چیزهایی درش بود ، رویش بزرگ به انگلیسی نوشته بودjacob خیلی برایم جالب بود وآن را باز نشانه یی از بهشتمان دیدم 😊

    خدای عزیزم شکرت برای لحظه های نابی که از این بهشت نصیبم می کنی

    مشتاقانه منتظر روزهای دیگر در بهشتمان هستم که لایق دریافت برکاتش هستم 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌵🌵🌵🌴🌴🌳🌲🌱🌱🌲🌳🌵🍃🍃🍃🌹🌹🌸🌸🌼🌹🌼🌼🌻🌺🌺🌺🌺🌺🌈🌈🌈🌈🌈🌊🌊🌊🌊🌊

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    زهرا محمدی گفته:
    مدت عضویت: 2212 روز

    سلام دوستان عزیزم

    اول از همه از مریم عزیز بابت فیلم برداری فوق العادش و به تصویر کشیدن نکات مثبت پرادایس برای خانواده صمیمی عباسمنش سپاسگذارم

    باورتون نمیشه چه تحول عظیمی در ما ایجاد کردید یکماه با پرادایس همراه بودیم و لذت بردیم و چه فرکانس های مثبتی به جهان هستی ارسال کردیم😍

    ۴ تا برادر که باهم دوست و همراه هستند و با اینکه شخصیت و علائق متفاوتی دارند اما یادگرفتند که:

    🌱به نظر همدیگه احترام بزارند

    🌱و تفاوت همدیگه را بپذیرند و قابل احترام بدونند

    🌱و همدیگر را تحسین کنند

    🌱و به همدیگه در این مسیر کمک کنند

    🌱و تفاوت های خودشون رو ارزشمند بدونند

    (یکی از آنها درونگرا ،یکی برونگرا،دیگری عاشق ورزش و تحرک، و یکی دیگشون عاشق مطالعه و موضوعات علمی)

    ببینید علائق و سلیقه های افراد متفاوت اند حتی برادر ها و خواهرها

    پس باید در اجتماع به همدیگر احترام بزاریم و عشق بورزیم و این نشانه عزت نفس ماست

    و به دنبال قوم گرایی و رنگ پوست و.. نباشید(که فلانی کُرده،فلانی آمریکاییه یا چینیه، فلانی رنگ پوستش سیاهه و..)

    ما همه از از خداییم و به خدا برمیگردیم(انا لله و انا الیه راجعون)

    🌱در زندگی مشترک و زناشویی به هم احترام بزاریم،تفاوت های هم رو بپذیریم،به هم کمک کنیم تا زندگی زیبا و پر از عشق و آرامش رو تجربه کنیم

    (اشتباه آدما تو زندگی مشترکشون اینه که همدیگه رو بجای پذیرفتن تفاوت ها میخوان تغیر بدهند و روی هم عیب و نقص میزارند و ته این مسیر بن بسته)

    🌱خودت رو همونطور که هستی بپذیر

    🌱با خودت و خدا در هماهنگی و صلح باش

    🌱دنبال عشقت باش(شغل مورد علاقه)

    🌱به خودت احترام بزار

    🌱عااااشق خودت باش

    🌱خودت رو ارزشمند و لایق بدون

    🌱تا همسرت باتو هم گام شود

    این ۴ برادر دوستداشتنی یه گروه همدل،همراه رو تشکیل دادند و یار و یاور همدیگه هستند

    چقدر عاشق همدیگه هستند

    لیوای یه پسربچه بادرک و فهم بالا😍چقدر سوالات رو با دقت گوش میکنه روش فکر میکنه و پاسخی هوشمندانه میده

    چقدر زبان انگلیسی دلنشینه

    لیوای خیلی مصمم بود که بهترین پاسخ رو ارائه بده(محکـــم، با اعتمـــاد به نفس)

    برای لیوای فقط یه ایده و یه جرقه لازم بود تا بره دنبال عشقش

    و چقدر عالی که بچه دبستانی انقدر متعهدانه اون کتاب قطور رو مطالعه کرده و یاااادش گرفته(صرفا مطالعه کاری نمیکنه هااا)

    میشه همون ایمان بدون عمل

    با خوندن یک کتاب چقدر اطلاعات و آگاهی بالایی کسب کرده

    اگر ما دوره ها و فایل های استاد رو اینطور متعهدانه و با اراده گوش کنیم وبه آن عمل کنیم زندگیمون بهشت میشود

    چقدر عالی که لیوای در مسیر علاقه اش در حرکته من آینده ای روشن رو میبینم براش به شرط استمرار

    🌱خدایاااا چقدررر دریاچتون ثروتمنده

    استاد از شیرمرغ تا جون آدمیزاد رو داره😍(قلاب ماهیگری)

    چقدرررر ثروتمند شدن لذت بخشـــه

    استاد از اون طرف داره فیلم برداری میکنه😂شمااا زووج فوق العاده ای هستید به خدا نظیر شماهارو تاحالااا ندیدم❤️

    و مریم جان مصمم و با اراده به دنبال شکار ماهیه

    یک جهـــاد اکبر و یک اراده پولادین

    و نتیجه:شکـــار ماهی بهشتی😍😂

    خدایا شکررررت

    چقدرررر مریم لذت برد

    ایشون یه شیرررر زنه😍چوون(دیگه از عنکبوت و سوسک نمیترسه)

    رفتن تو دل ترسها باعث میشه اصلا به خودت بخندی بگی وایییی من از این میترسیدم؟؟😂

    وچقدر این پیچک ها(ترسها)وقتی قطع بشه روح شما رشد میکنه و روبه تعالی می رود.

    شاد باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    امیر ارسلان شیری گفته:
    مدت عضویت: 1542 روز

    سلام به دوستان عزیزم،

    واقعا خانوم شایسته چقدر شما درست میگید که هر کسی توی یک مسیر نقاط قوتی داره و بهتره که انسان توی مسیر علایقش حرکت کنه و چونکه علاقه داره توی اون مسیر میتونه خیلی کارهای بزرگی انجام بده و توش جلو بره.

    توی دوره عزت نفس هم کاملا این موارد را توضیح دادید و توی روانشناسی ثروت هم همینطور…

    این مسئله چونکه برای من خیلی مشکل بزرگی بود و الان با غلبه به ترس هام اومدم توی مسیر علایقم و دارم حرکت میکنم خیلی مهمه.

    واقعا چقدر بچه ها دوست داشتنی هستند و به قول استاد چقدر میشه از بچه ها چیز یاد گرفت. من خودم یکی از علایق بزرگم کار کردن با بچه ها هستش و دیدن اینکه اونها چقدر راحت میتونند از زندگی لذت ببرند.

    استاد عباس منش را عشقه که اینقدر باحال از طرف دیگه داره فیلم میگیره و چقدر عالی شما این فیلم ها را با هم تدوین کردید، من چونکه خودم کار تدوین هم انجام میدم میدونم که چقدر زحمت داره که فیلم ها را از گوشی ها مختلف بیاری و تدوینشون کنی و تازه Voice Over هم براشون ضبط بکنی، واقعا دمتون گرم.

    خانم شایسته شما شخصیتتون خیلی جالبه برای من و چقدر خوب با اون پسر کوچولو رابطه برقرار کردید. مطمئن باشید که این رابطه زیبا تا آخر عمرش توی ذهنش میمونه و برای پسر بچه ها خیلی زیباست که با بزرگتر ها مخصوصا خانوما رابطه ی دوستی برقرار کنند، چونکه امکان داره در آینده به خاطر جامعه یک سری تبو ها توی ذهنشون در مورد رابطه با جنس مخالف تشکیل بشه که اگر توی کودکی رابطه جالبی داشته باشند با جنس مخالف میتونند یک رفرنس خوب توی ذهنشون داشته باشند.

    من هنوز توی ذهنمه که توی کودکی چطوری با دخترعمو هام و با زندایی ام بازی میکردم و این در دوران بزرگسالی به من کمک کرد که بهتر بتونم با جنس مخالف رابطه برقرار کنم ولی میدیم خیلی از دوستانم را که توی این مورد مشکل داشتند به خاطر باورهایی که جامعه بهشون داده بود.

    چقدر به شما تبریک میگم که رفتید توی دل یکی از ناشناخته های زندگیتون و چقدر بزرگ شدید از طریق انجام این کار. چقدر زیباست واقعا این پارادایز و چه عشق و حالی میتونید اینجا بکنید شما. خدایا صدهزار مرتبه شکرت به خاطر این همه ثروت و نعمتی که توی جهان هستش.

    من هم چند روز پیش بنا به پیشنهاد دوست دخترم رفتم به یک باشگاه ورزشی که ورزش گروهی انجام میدادند. اولش ذهنم مقاومت میکرد، چونکه تا حالا ورزش گروهی انجام نداده بودم اما به خودم گفتم میرم ببینم چطوری هستش و وقتی که رفتم به اون سالن ورزش چقدر چیز یاد گرفتم و چقدر بزرگ شدم. اینجا چند تا از مواردی را که یاد گرفتم را مینویسم:

    اولا: که توی ورزش گروهی آدم چون داره با بقیه ورزش میکنه به خودش فشار بیشتری میاره چون میخواد که کم نیاره و نمیره همون حرکت های یک نواخت را بارها و بارها انجام بده

    دوما: چونکه مربی هستش اون بهش میگه که چه کاری را انجام بده و اون به اصطلاح Push میکنه آدمو تا حرکاتی که فشار میاره اما به نفعته را انجام بدی. چون یک سری عضله ها هست که اگه به خود آدم باشه اصلا سراغشون نمیره و اونها همینطور ضعیف میمونند

    سوما: در مورد بحث فراوانی چقدر چیز یاد گرفتم که این همینطوری توی ذهنم مونده که این باشگاه توی آلمان در سال 2017 افتتاح شده و توی این چند سال به چنین رشدی رسیده که الان تمام سالن هاش توی هفته رزرو شدند و باید چند روز قبلش وقت بگیری که بتونی بری اونجا تمرین.

    یعنی توی بیزنسی که شاید همه بگند که بابا دیگه آخه باشگاه های ورزشی که ته و توش در اومده یک فردی میاد یک حرکت جدیدی میزنه و توی چند سال اینقدر رشد و پیشرفت میکنه. بعد من کنجکاو شدم رفتم راجب بنیانگذارش هم خوندم و فهمیدم که این آقا حدود 20 سال ورزش بدمینتون را به صورت حرفه ای انجام میداده و بعد از این همه سال و طی تکاملش ایده میاد که بیاد و ورزش را با روحیه مثبت و شادی تلفیق کنه، یعنی بیاد به وسیله اهرم رنج و لذت ورزش را شادی بخش بکنه برای مردم.

    اون میرفته توی پارک ها اول به صورت گروهی با چند نفر ورزش میکرده و بعد همینطور گروه ها رشد کردند و اومده چند تا مربی دیگه استخدام کرده و بعدش سالن گرفته و همینطور رشد کرده و الان طوریه که هر محله توی برلین یدونه از این باشگاه ها داره و همینطور که گفتم همیشه هم پر هستند.

    خلاصه من با رفتن توی دل یکی از ناشناخته های زندگیم این همه چیز یاد گرفتم برای رشد و پیشرفتم.

    متشکرم از شما و سایتتون که به ما فضایی داده تا این همه تجارب زیبا و عالی را با هم به اشتراک بزاریم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: