https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-3.gif8001020گروه تحقیقاتی عباس منش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباس منش2020-08-12 07:33:212020-08-16 23:27:26سریال زندگی در بهشت | قسمت 68
216نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
چقدر بعضی وقت ها به شتباه فکر میکنیم که باورهای اشتباه خودمون رو سوزوندیم و به خاکستر تبدیل شدن ولی یه تلنگر کوچیک به ذهنمون باعث میشه خاکستر این باورها جابجا بشن و باورهای اشتباه دیگه ما خودشون رو نشون بدن که در طول دوران زندگی بخصوص کودکی ما در ذهنمون رشد کنه و الان باید اونها رو بسوزن تا بهخاکستر تبدیل بشن و این ماجراها همیشه ادامه داره تا اخرین لحظه زندگی
اول گفتم که من اگر اینجا رو داشتم آیا به فکر تغییرش بودم؟ بعد نتیجه اینکه هر کسی که زندگی بهتری بخواد دنبال تغییره مگر اینکه به همون حد کفایت کنه و اینجاست که در جا میزنه و مدتی بعد وضعیت بدتر هم میشه پس تمام کسانی که شرایط خوبی دارند به دنبال بهتر شدن هستن چون جهان در حال رشد هست اگر من رشد نکنم ازش عقب میمونم.
خانم شایسته عزیز مکالمه اولتون با لری چقدر پر از انرژی بود کلی حالم رو دگرگون کرد.
و اینکه شما کوچکترین تغییرات و کارهای روزانه رو با ما به اشتراک می گذارید و از زاویه دید قوانین برامون توضیح میدین واقعا گاهی اوقات فکر می کنیم یه باور رو تغییر دادم و به همون قدر تغییر بسنده می کنم اما در اصل ته مونده های اون وجود داره و هر لحظه که من دست از تغییرش بردارم خودش رو نمایان می کنه مخصوصاً باورهای اصلی که اون ته ته ذهنمون هنوز موندن و هر لحظه امکان داره یه جا به ما آسیب برسونه، مثل منطقه مین گذاری شده تا منطقه رو امن و پاک کنیم کار داریم پس من که اول کارم نیاز به مراقبت و تلاش بیشتری دارم هر چه این مین ها پاکسازی بشه احساس امنیت بیشتری پیدا می کنیم و به آرامش بیشتری می رسیم و اونجاست که به فکر آبادی اونجا می اوفتیم و ایده ها میان.
سلام به خدایی که مرا درمسیررشدوپیشرفت الهی هدایت کرد،سپاسگزارلطف بی کران خداوندم که به من این فرصت را میدهد تا کانون توجهم رو به این سریال ارزشمند معطوف کنم
سلام به دوفرشته ی زمینی،عاشقتونم و براتون همین اول نوشتنم آرزوی صحت و سلامتی میکنم
ماجرای امروز رو مثل بقیه ی ماجراهای زندگیتون خیلی دوست داشتم
یک روز پرازآرامش در کنار دستان خداوندمون لری جان که باانرژی فوق العاده وارد مزرعه ی بهشتیمون میشه و اومده که دوباره یک خدمت فوق العاده یک عشق بی نظیر و بی انتظار نثار این دوفرشته ی الهی بکند،الهی صدهزاران مرتبه شکر
عاشق این شخصیت لریِ عزیز شدم که حتی تو نصب تلوزیون هم به استاجان کمک میکنه،چه ذوقی هم بابت این تلوزیون هیولا میکنه و خیلی عالی جای اون رو مشخص میکنه که ان شاالله یک نمای بی نظیر دیگه به خونه داده بشه خدایاشکرت
مریم جان وقتی که فایر فیت رو بااون آهنربای هیولا میخ هارو بیرون اوردی چقدر تحسینتون کردم که انقدر باعشق و باحوصله اون میخ هارو مرحله به مرحله از دل این خاکسترها بیرون کشیدی،و اینکه چقدر زندگی دراین مکان برای شما رضایتمندانه هست که اولا این آزادی رو دارید که هرچقدر دوست دارید آتش درست میکنید و دوما این فراوانی چوب تواین محوطه باعث شده که هرموقع اراده میکنید کلی اتش هیولا به پا میکنید و در کنار این آتش نهایت لذت رو تجربه میکنید
چه قدرت بی نظیری این آهنربا داشت که کلی میخ رو به خودش جذب میکرد،واقعا سازنده ی این وسیله رو بسیار تحسین میکنم که با درک قانون جذب آهنربا تونسته جوری این وسیله رو بسازه که دراین حد قوی و قدرتمند عمل کنه خدایاشکرت
وقتی که داشتید میخ هارو از دل این خاکستر بیرون میکشیدید،باخودم گفتم ببین وقتی توهم کلی باورای اضافه که به هیچ دردی تو زندگیت نمیخوره و فقط فضای ذهنت رو اشغال کرده بسوزونی،فکر نکنی که اون باورای اضافه ی قدیمی سوختو خاکستر شد رفت پی کارش،تازه بعداز سوزوندن باید مثل این آهنربا بجونه اون میخای زنگ زده ی دربو داغون لابه لای اون خاکسترای به جامانده بگردی،که اگه اون میخ هارو بیرون نکشی اونوقت فضای خالی باقی نداری برای اینکه یک باور خوب جایگزینش کنی،مثال اینجا فضای کافی وخالی نداری که چوبهای جدید داخل این فایرفیت بریزی و شعله ی آتش یکنواخت و زیبا بسوزه
مثلا یکی ازباورایی که من خیلی به شدت بهش اعتقاد داشتم،شرکت کردنم تو مراسم نوحه خوانی ها درایام محرم بود،ازوقتی که فهمیدم این نوحه خوانی ها یک حاشیه بیشتر نیست توزندگیمون ومثل این نرده ها نبود من تو این مراسما تازه خیلی هم به نفعم هست،شروع کردم به نرفتن اینجور مراسم ها،و جوری کل این برنامه هارو حذف کردم که دیگه اصلا اعتقادی به مراسم عزاداری برای امام حسین ندارم و همیشه سعی ام این بوده که به جای این اَداها زندگیم رو شبیه به اونها کنم که همیشه صلات واقعی برپامیکردند
بعد میبینم که هنوز آثاری از این اعتقادات تو زندگیم باقی مونده که مثل این میخ ها فضای ذهنم رواشغال کرده،مثلا ایام تاسوعا وعاشورا ناخودآگاه تمایل دارم لباس مشکی بپوشم!یامثلا روز عاشورا روبه دلایل خرافات گذشته آب نمیخورم!بعد یدفه بخودم میام میگم ببین هنوز که هنوزه نتونستم اون اعتقادات گذشتم رو ازبین ببرم و هنوز یک رگه هایی ازونها تو زندگیم باقی مونده که باید رواینها کارکنم، و این کار مریم جان خیلی منو به فکرعمیقی فروبرد که چقدر ما واقعا بعضی وقتا فکککر میکنیم که یک باور رو ازبین بردیم،ولی وقتی مثل این آهنربا خیلی جزئی تر به جون اون باورا میوفتیم میبینیم که هنوز یک سری آثاری ازون سوخته باورا باقی مونده که اگه اونهارو ازبین نبریم تازه کلی ضررش بدتر ازون باورایی هست که فکرمیکردیم خوب دیگه اونهارو ازبین بردیم تموم…
همه ی این ماجراهای زندگیمون رو خیلی خوب میتونیم درست یانادرست اجراکردن کردن قانون رو بفهمیم اگه که خوب به هرکاری که میکنیم فکرکنیم و باتعقل و تأمل همه چیز رو به قانون ربط بدیم
استادجان شمارو بی نهایت بار تحسین میکنم که باداشتن35تا کارمند چون باورداشتید که باصفر نیروی کاری میشه ثروت بیشتری ساخت،شمافقط باداشتن سه تا کارمند این حداز ثروت وبرکت رو روانه ی زندگیتون کردید خدایاششکرت
واقعا که آدم همیشه باید به جای اضافه کردن چیزهایی که به هیچ دردی تو زندگیش نمیخوره،اونهارو حذف کنه،اون وقت میتونه کلی خیروبرکت ها رو ازهمه ی جنبه های دیگه ی زندگیش مشاهده کنه
یامثلا ما خیلی وقتا به دلیل وابستگی هامون یاخوب دیده شدنمون یابد قضاوت نشدنمون تو فامیلوآشنا،اگه هزاران حرفو حدیث ازونها پشت سرمون بشنویم دوباره میخوایم اونهارو حفظ کنیم و بهشون بچسبیم،و انتظارمون هم اینه که تو ارتباطمون باآدما پیشرفت کنیم
استادوقتی به کل شرایط زندگیتون نگاه میکنم کلی ازته قلبم تحسینتون میکنم که انقدر شجاعانه تو هرقسمت اززندگیتون عمل کردید،چقدر ابراهیم وارانه عمل کردید،چقدر واقعا توحیدیه توحیدی رفتارکردید و نظر وقضاوت کسی براتون مهم نبود و فقط گوش به فرمان الهامات درونتون بودید،واقعا ایمانتون در تمامی جنبه های زندگیتون بی نهایت بار تحسین برانگیزه خدایاشکرت
عاشق این مرغوخروسای شادوخوشحال شدم،عاشق این داکی های بامزه شدم که انقدر آب رو دوست دارند و عشق میکنند هرموقع یجایی آب میبینن،مریم جان چقدر انجام یک کار رو برای خودت لذت بخش میکنی،اون از عشقی که به اردکا نشون میدی،اون از توجهی که به پروانه ها دارید،واقعا چقدر توجه به اینهمه زیبایی حالو احساس آدم رو خوب میکنه،چقدر آدم میتونه در دل یککار کلی زیبایی ببینه و حالشو خوب کنه خدایاشکرت
مریم جان عاشقتم که اینقدر عالی فایر فیت رو تمیزومرتب کردی،چقدر توهرقسمت از پرادایس مدیریت خوبی داری،واقعا کیف میکنم ولذذت میبرم که هرکاری رو شروع میکنید انقدر اون کاررو برای خودتون لذت بخش میکنید،اون کاررو مثل یک سرگرمی برای خودتون میکنید و کلی درس رو از دل اون کار هم بخودتون هم به ما یادآوری میکنید،واقعا یک بانوی به تمام عیارهستید که تابه الان کلی درس درست زندگی کردن،درس درست باور ساختن رو به ما یاد دادید
چه آتش زیبایی بعدازاینهمه تمیزی قراره تجربه کنیم خدایاصدهزارمرتبه شکرت
و درآخر یک مأموریت دیگه ای هست که باهمین آهنربا قراره استادجان از دل دریاچه یک سوپرایز دیگه برامون به اشتراک بذاره ان شالله
داستان بهبود شخصیتم درراستای اجراکردن الگوهای این سریال درزندگیم ادامه دارد…
وقتی عکس اول این فایل زیبا رو دیدم، عکس زیبای پروانه، چقدر حرف داشت برام که وقتی روی باورهات کار میکنی مثل یک کرم ابریشمی هستی که بالاخره تبدیل میشی به پروانه و پاداشش احساس آزادی ورهایی هست، پروانه برات نماد ازادی هست.
خدای من چقدر این پرادایس زیباست و استاد چقدر باورای عالی ساختیدکه جهان سرشار از انسانهای نازنین ومهربانی هست که از هر جهت بمن کمک میکنند، و انسان نازنینی مثل لَری باعشق،عشقیکه از قلبش ترواش میکنه میاد بالذت تمام بهتون خدمات میده،واقعا این فایل سفرنانه و سریال زندگی دربهشت مهر تاییدی برتمام باورهایکه تو فایلا میگید قشنگ الگوی مناسب به ذهن میده و هی باورهای جدید تاییدمیشه ببین لری باعشق اومد برای استاد کار انجام داد.پس جهان ادمای نازنین داره و برای رفتن به مدار این افراد بادیدن وتاییدشون اروم اروم نشانه ها میان که جهتت درسته.
و لری عزیز با عشق میاد تی وی هیولارو نصب میکنه و چقدر کارش درسته، بعد خانم شایسته عزیز با اون آهنربای زیباش میره برای پاکسازی فایرپیت،اره دقیقا همینه وقتی روی باورهامون کار میکنیم یک حوزه مغناطیسی در ذهنمون ایجادمیشکه میشیم آهنربای جذب اتفاقات وشرایط عالی، بقول امام علی میگه الرزق ورزقان، یه رزقیکه تو به دنبالشی، یه رزقیکه اون دنبالت میاد، وقتی رو باورها و متافیزیک کار میکنیم فراتر از دنیای مادی عمل میکنیم و تاثیر گذاری افکار وباورهای ما روی جهان با بعد مادیش اثرگذار میشه وبقول قران انااقول لهوکن فیکون میشه،خداگونه میشیم وخداگونه عمل میکنیم خدایا شکرت که انقدر بهمون قدرتهای جهان رو بما دادی و همه چیزرو رامومسخرمون کردی، پاکومنزه است خدایکه همه اینهارو رام ومسخر ماساخت وگرنه ماتوانایی انجاماینکارونداشتیم.
وچقدر روابط استاد عزیزرو تحسین میکنم موقعیکه خانم شایسته عزیز میخهارو به استاد نشون داد واستاد متعجب شد وچقدر ناراحت شد که چرا دستکش دست نکرده و یه حس دوست داشتن بی قیدوشرط نسبت به عشقش داشت.
بقول استاد در راهنمای عملی رویاها که میگفت بخدا زندگی همینه زندگی رو زندگی کنید، زندگی لذت بردن از تک تک لحظه هاست، این حرف رو داره کسی میزنه که به رویاهای رسیده که آرزوش بوده، زندگی همینه صبح از خواب بلند شم برم مرغ وخروسارو غذا بدم تخماشون رو جمع کنم ویه نیمرو خوشمزه درست کنم، من وظیفه ام اینکه چه با خواسته چه بدون خواسته ام زندگی کنم ولذت ببرم.
وچقدر استاد عزیز باورهای عالی ساختن که با 3کارمند این سایت به این بزرگی رو باعشق مدیریت میشه وصدالبته مدیریت اصلیش باخداوند هست.خداروشکر
واقعا عاشق پاکسازی به روش خانم شایسته هستم چقدر باعشق و دقیق پاکسازی میکنه وآشغالارو زیر مبل نمیده تا مرحله آخر پاکسازی با انواع روشا پیش میره وچقدر درس داشت برام خدایا شکرت.
یه جورایی احساس میکنم که گاهی اونجا زندگی میکنم وواقعا هرروز نتنها بیشتر عاشق آمریکا میشم بلکه عاشق یک زندگی مستقل با تمام امکانات ووسعت هرچه بیشتر شدم.واقعا خیلی بیشتر عاشق زندگی توی طبیعت شدم انگار آدم با زندگی توی طبیعت به طبیعت وذات الهیش نزدیکتر میشه.بیتود نیست که تو زمانهای قدیم بچها رو میفرستادن تو دامان طبیعت وبه دایه میدادن تا بزرگشون کنن وبیشتر پیامبران چوپان بودن وتو طبیعت ودشت وصحرا بزرگ شدن .واقعا طبیعت بهترین سرگرمی برای بچهاست وبیشترین آزادی رو به والدین میده ,چیزی که به قول مریم جان تو زندگی شهری امکانش رو نداری اما با زندگی تو طبیعت خییییلی کارهای متنوع تر وسرگرم کننده تر رو میشه انجام داد.مطمئنم که استاد عزیزو مریم عزیز هم هر کاری که تو پارادایس انجام میدن به چشم یک سرگرمی وتفریح بهش نگاه میکنن وازش لذت میبرن.
این اردکهای سفید واقعا زیبا هستن هم صداشون قشنگه وهم راه رفتنشون هم شنا کردنشون ,مرغ وخروسها هم که حین کار کردن نظاره گر هستن ومیان توی دست وپای آدم واقعا قشنگ هستن مخصوصا که با اون خونه های خوشکلشون محیط رو خیلی قشنگتر کردن.
لری هم مثل همیشه مثبت وآماده کمک هست تا قشنگ ومرتب کارهاشو انجام بده با روحیه شاد وقشنگش وچقدر هم از ویو وتلویزیون جدید خوشش اومده بود.
مریم جان تمیز کاریهاتو تحسین میکنم واقعا همیشه همه جا رو برق میندازی وشیک مرتب میکنی مخصوصا این فایر پیت توی محیط زیبا که جون میده بشینی دورش وآتیش روشن کنی وزیباییها رو نظاره کنی وحرفهای قشنگ بزنی وچای وخوراکیهای دودی توش درست کنی واز همجواری دریاچه همیشه زیبا لذت ببری.😍واقعا زیباست خدارو شکر
توضیحات استاد در مورد حذف اضافه بارها وباورهای محدودکننده وچیزهای غیرلازم واقعا جالب بود هر چند که مقداری با باورهای قبلیم قابل داشت چون من همیشه فکر میکردم که باید انرژیمو بزارم روی باورهای جدید وگسترده تر بجای حذف باورهای قدیمی ومحدود.بهر حال واقعا برام جالب بود ومنو به فکر فرو بردویاد حرفهای خانم استر هیکس افتادم که همیشه میگه تنها کاری که باید بکنین اینه که دست از,مقاومتها بردارین ودر پذیرش فراوانی قرار بگیرین . واقعا شکر بخاطر باورهای ساده وسرشار از نعمت وفراوانی ووسعت.
اون پروانه زیبا با ترکیب بالهای زرد وسیاه واقعا زیبا هست ,بالهایی با اون ظرافت ولطافت که رنگ بدنش هماهنگ شده واقعا تماشاییه وهیچ وقت آدم از دیدن این زیباییها سیر نمیشه.خدایا شکرت
چقدر خوبه که فضا بیشتر شده وهمه چیزهای بزرگ واضافه رو میشه توی گاراژ زیبا وجادارو محکم جدید گذاشت واقعا عالیه.
لباسهای راحت وزیبای مریم جون رو تحسین میکنم با چکمه ها ودستکشها وکلاه زیباش حسابی تیپ مزرعه دارهای حرفه ای رو به خودش گرفته.
دوستتون دارم وبهترینهای خداوند رو براتون آرزو دارم.
همیشه به خودم میگم ببین زینب هر چیزی رو بخوای بدونی درست هست یا نه به احساست درمورد اون نگاه کن، احساسه واقعا کار خودش رو میکنه بادی واقعا حالت خوب باشه تا اونم خوب باشه، این که یانطور راحت احساس میکنی پرادایس هستی یعنی مسیر صحیح ، یعنی آگاهی های نابی که داری نوش جان میکنی ، صرفا یک مشت آگاهی و حرف قشنگ و مُسَکِن نیست واست، ایمان داری بهشون و مهم تر داری عمل میکنی که باعث شدی این احساسه شکل بگیره تو وجودت، چون باورهات دارن قشنگ قد میکشن و بلند میشن که شما عزیز دلم تونستی راحت این احساس رو بکنی، دمت گرم و بی نهایت بار آفرین که داری با تعهد و استمرار پیش میری و روی خود خودت تمرکز کردی
خیلیا بر این باورن که اگر شادی کنن بزودی اتفاق غمگینی رو تجربه میکنن
این سریالها به من این باور رو میده که هر چقدر هم شاد باشی شاد بیشتری رو تجربه میکنی
تو یه سایت خوندم:
به نظر میرسد که ناراحت و غمگین بودن برای بسیاری از ما، پذیرفتهتر و قابلدرکتر از شاد و شادمان بودن است.
در حدی که اگر کسی را در تاکسی یا اتوبوس ببینیم که ساکت ایستاده و غمگینانه در خود فرو رفته، او را درک میکنیم؛ اما اگر فردی دائماً لبخند روی لبش باشد یا قهقهه بزند، او را دیوانه میپنداریم.
آیا تا به حال شده کسی را که با صدای بلند در یک محیط باز گریه میکند، دیوانه فرض کنید؟
چه صبحی واقعا زیباتر از اینکه با یه ارتباط زیبا شروع بشه.
صبح بلند بشی تو دل این طبیعت و صدای چه چه بل بل ها رو بشنوی و سوت زنان بری تا در ادامه سلسله تغییرات مستمر، تغییرات دیگه ای رو اعمال کنی، تا این تکامل با کمال خونسردی طی بشه و بعد از یه مدت ببینی که مجموع این تغییرات کوچک، شده یک تحول اساسی و بنیادین که همه چیز رو زیباتر کرده.
با لری مهربان و آچار فرانسه یه سلام گرم کنی و بعد همراهیش کنی در این مسیر بهشتی، پلی بر روی بهشت، تا برسی به خانه آرزوها، باز هم پرادایس با زیبایی های نهفته اش غافلگیرت کنه و چشمات دوخته بشه به منظره بینظیر خداوند.
وارد خونه بشی، خانه ای که الان وسعتش نه چند ده متر، بلکه الان چندین هکتاره.
الان دیگه خونه یعنی پرادایس، پرادایس یعنی خونه. بعد یه دفعه با یه تلویزیون خفن هیولای ۸۵ اینچی مواجه بشی که قراره نصف دیوار رو به تنهایی پوشش بده و اینجا رو از اینی که هست باحال تر کنه.
بعد هم با عزیز دلت بری و لری رو تنها بذاری تا در کمال آرامش، قاب در هارو بزنه و تقریبا already done بشه.
تغییرات ما حتما قرار نیست خیلی پیچیده و بزرگ باشه، قرار نیست حتما چیزی رو اضافه کنه، مثل همین که یه کارتن میخ رو فقط باید حذف کنی تا زیبایی دوباره برگرده. کافیه که یه سری نرده ها رو بزنی، اونهایی که جلوی منظره ها رو میگیرن رو باید کلا حذف کنی. به جای اینکه بار خودتو سنگین تر کنی، به قول آیت الله بهجت، سبک بال شوید تا برسید.
من خودم چندین بار تصمیم گرفتم که از روی گوگل مپ شعبه اصفهان رو پیدا کنم و برم سر بزنم، اتفاقا خیلی هم نزدیکمون بود، یه دونه زاینده رو بینمون فاصله بود، ولی خب هر دفعه نمیرفتم، تا الان که فهمیدم کلا آقا حذف شده.
کلا اون ایده جدید واسه اجرا شدن، نیاز داشته تا چیزهای قدیمی حذف بشن.
مثلا همین فایل ها رو که میرم توی سایت چک کنم، خدا هدایتم میکنه به یه سری فایلی که کلا عوض شدن یا دیگه نیستن، بعد من همون موقع خیلی با شجاعت اون قبلیه رو shift delete میکنم و فایل جدید رو جایگزین میکنم.
یا مثلا ایده هایی واسه ادامه زندگی یا تحصیل یا کار هست، که به حاطرش کلا اون رویه قبلی که خیلی هم طولانی مدت مشغولش بودم رو حذف میکنم و هر چقدر هم بقیه نجوا میکنن تو گوشم، میگم نه! من کار درست رو کردم. تصمیم گرفتم و دیگه راه نداره. این همه مدت اونجوری رفتم که شما خواستید، الان اون طوری میرم که خودم میخوام.
و وقیقا خدا خودش همه چیزو درست میکنه. واقعا به قول استاد کاری میکنه که سه نفر کاری رو بکنن که ۵۰۰ نفر با صبح تا شب کار مثل تراکتور نمیتونن انجام بدن. اصلا نتیجه هایی که میگیرن در هر زمینه ای قابل مقایسه نیست با این مسیر.
به قولی قانون خداوند اینو میگه که هرچیزی به موقع درستش رخ میده. به شرطی که ما سعی کنیم ارتباطمون رو با قلبمون بیشتر کنیم. خدای خودمون رو باور داشته باشیم. با خودمون در صلح باشیم. با جهان اطرافمون در صلح باشیم. در هر لحظه در هر کاری اونجوری نگاه کنیم که به ما احساس قدرت میده. احساس خوب میده.
خیلی جدی نگیریم. اجساس بد وقتی میاد که ما خیلی جدی میگیریم. جدی یعنی اینکه یه جوری نگاه نکنیم به موضوع که اذیت بشیم. نگران رخ دادن کاری نباشیم اگه نگرانیم یعنی هنوز باور نکردیم که اون خواسته محقق میشه.
در یک کلام بیخیال تر باشیم.
حتی از جمع کردن میخ های دور اجاق لذت ببریم. حتی از پاکسازی میخ های زنگ زده و فلزات پوسیده لذت ببریم.
لذت ببریم که میتونیم با یه شلنگ آب دوتا غتز رو اینقدر خوشحال کنیم. از دیدن یه پروانه بزرگ و زیبا ذوق کنیم و بگیم”خدای من! نگاش کن!
و بیشتر از اینکه آگاهی های بیشتری اضافه کنیم، سعی کنیم اطلاعات غلط رو پاک کنیم، چون اون موقع خود به خود جا باز میشه برای آگاهی های بهتر ، جا باز میشه برای درک مفاهیم عمیق تر، اگه بخواهیم به زور چیزی رو بدست بیاریم، به زور آگاهی بیشتر توی ذهنمون فر بکنیم، هرگز نمیتونیم، ولی میتونیم خیلی راحت، اون علف هرز ها رو بزنیم، اون میخ های در معرض دیدمون رو جمع کنیم و جا باز میشه اونوقت تازه اونموقع میرسیم به اون میخ هایی که اون زیر میرا قایم شدن و اونوقت باید یه آب محکم بگیریم روشون تا خودشونو نشون بدن و قبل از اینکه دوباره برن اون زیر، با آهنربای تعهد بگیریم بندازیمشون دور تا اجاق ذهنمون آماده پذیرش چوب های بیشتری بشه که بسوزونتش و ته نشینشون کنه تا قشنگ پایه هاش محکم بشن.
واقعا خدارو شکر که یه همچین بهشتی رو داریم، واقعا خداروشکر.
واقعا توی محیط شهری یه جارو برقی رو نمیشه تمیز کرد ولی توی پرادایس ما کلا یه خونه رو کندیم سوزوندیم اصلا به راحتی.
خیلی ساده میشوریم. میسوزونیم. قطع میکنیم. میسازیم. میخریم. جابه جا میکنیم. تغییر میدیم. و اینها واقعا جای شکر داره. خدارو شکر که ما یک خانواده ایم که در این بهشت زیبا با هم زندگی میکنیم. و باور کردیم که میشود و هر روز بیشتر تغییرات جدید رو میپذیریم و خودمونو برای تغییرات زیباتر و بزرگتر آماده میکنیم.
اون دست آخری خانم شایسته دیگه دوربینو داد استاد گفت برین کنار که دیگه خودم باید دست به کار بشم و با اون دستکشای آرنولد، به قلب میخ ها حمله کرد.
دوستتون دارم.
همیشه خودمو در کنار شما میبینم. شما رو در کنار خودم میبینم. و خدارو شکر که شاگرد این مکتبم.
چه روز معرکه ای. دوباره آفتاب زد و پارادایس از تاریکی در اومد و مردمش به جنب و جوش افتادند….پارادایسه و تلاش کردنش….پارادایسه و هدفمندی کارهای توش…پارادایسه و کارهای گام به گام و قدمهای کوچیکش….خدایا، بخاطر این بهشت زمینی، بخاطر تجسم این وعده الهی جلو چشام، هزار بار شکر🤩🌺🌻💐🌷🌹🏵️
آقای نجار برگشته…یک مرد پا به سن گذاشته، که در این سالها، خودش رو کاملا مثمر ثمر میدونه و داره یک کار فوق العاده انجام میده. ویوی معرکه خونه رو ببین. اتفاقی که قراره بیفته و ساختمانی که قراره تبدیل به یک کاخ دور شیشه ای بشه….خدایا، عاشقشم🌹، چه قدر معرکه ست…چه قدر ستایش برانگیز و چه قدر غرور آفرین….اونوقت من قراره سال دیگه در ۴۳ سالگی، از کارم باز نشسته بشم؟؟؟؟🤔 خدایا ممنونم بخاطر این علامت قشنگ. ممنونم بخاطر ارزش و احترام کار که از طریق این آقای نجار به من گوشزد کردی…..سپاسگزارم، عشقم😘👌🙏
خانوم شایسته امروز هم با پشتکار عجیبش، یک کار کوچیکه معرکه رو به سرانجام رسوند🎯
چه قدر آهسته…چه قدر بی سر و صدا و چقدر بی شیله ، پیله…با یک آهنربای کف صاف و یک طناب….همین! ارزش ابزار به جای خود، ارزش نفر رو ببین! اصلا معطل افکار ایده آلیستی و تخیلات وقت تلف کن نشد! حمله به کار و تمام…..! آفرین به شما، مریم بانو، شما امروز درس بزرگی به من دادید، سپاسگزارم🌹
قند و نبات امروز استاد رو هم خیلی حال کردم باهاش…آره، چیزای اضافی باید سریعا حذف بشن…تو زندگیم بارها اینو حس کرده م، ولی جرات انجامش رو بخاطر همون ضرب المثل هرچیز که خار آید…… نداشتم! به افکار و توانایی هایم شک میکردم، بخاطر همین ضرب المثل….میگفتم نکنه من حالیم نیست و واقعا هر چیز که خار آید، راستی کن فیکون خواهد کرد🤔😂
ولی حقیقت اینست که این یک ضرب المثل مشکوکیه که اگه آمریکاییها میخواستن بهش عمل کنن، بیشترشون از بیکاری رنج میبردن!!بنظرم هرچیز که خار آید، باید بازیافت شود، عینا کاری که مریم بانو با میخها انجام داد…نه اینکه ورداره صافشون کنه و بده دست آقای پیر نجار😂😂 خدایا، بخاطر این درس بزرگ، سپاسگزارم❤️🌺
اردکا فعلا دارن راهی پیدا میکنن که زیر سلطه لاکپشت اردک خوار، بتونن به زندگی ادامه بدن…دمشون گرم، زندگی به هر حال ادامه داره، با دریاچه و بی دریاچه…چقدر باحال که از همون شیلنگ آب هم لذت میبرن😄خیلی دوستشون دارم❤️👍
عکس اون پروانه، خیلی عالی بعنوان نماد این قسمت انتخاب شده بود….خیلی باهاش حال کردم: پروانه ای که عاشق زغاله! بصورت نمادینی، اهمیت بازیافت و احساس مسولیت در برابر محیط زیست و تفکیک دورریزها رو نشون میده…راست میگه مریم بانو، این پروانه خیلی قابل توجه بود، خدایا، بخاطر این نکته، سپاس….✔️
خیلی با اون آقای نجار و مرامش حال کردم، دمش گرم👌 اومد تو پس زمینه و واضح بود که میخواد یه سوال از استاد بپرسه، ولی وقتی دید ایشون داره به زبون نا آشنای ما، چیزهایی واسه دوربین تعریف میکنه، آروم گذاشت و رفت….عاشقتم مرد! اینو میگن پختگی✔️ ادب و احترام✔️بزرگی✔️…..وقتی این رفتارها رو میبینم، اصلا پیر شدن رو ترسناک نمیدونم🌷خدایا، بخاطر مشیت و دانایی بی مثالت، سپاسگزارم🏵️
خدایا، بخاطر این روز بی نظیر که با این فایل بی نظیر آغاز شد، سپاسگزارم❤️
ماشالا اینقدر پیامتون پر انرژی و پر از حس خوب هست که اول صبح حالم خوب شد.
چه روز معرکه ای. دوباره آفتاب زد و پارادایس از تاریکی در اومد و مردمش به جنب و جوش افتادند….پارادایسه و تلاش کردنش….پارادایسه و هدفمندی کارهای توش…پارادایسه و کارهای گام به گام و قدمهای کوچیکش….خدایا، بخاطر این بهشت زمینی، بخاطر تجسم این وعده الهی جلو چشام، هزار بار شکر️
همین یه متن بالا دعای صبح امروزم شد. دمتون گرم
اینقددددر با استیکر و شاداب نوشتین انگار که مثلا یه نوجوون نشسته این کامنت رو نوشته
نگاه زیبابینی به مسائل اتفاق افتاده داشتین واقعا سپاسگذارم از توجهتون به نکات ریزبینانه اتفاقات بهشتیمون
قبل از اینکه برم سراغ فایل از تجربه دیروز خودم بگم اقاااا خودمم باورم نمیشه ها
انقدر که فرکانس های خوب ارسالل کردم دیروز رفتم یه سراب فوووووق العاده زیبا رفتم توی آب کل آب بازی جاتون خالی چه آب شیرینی داشت چقدر آبش سبک بود هرچقدر نوووش جان میکردی ازش سیر نمیشدی
چهار پنج تا اردک کوچولو موچولو هم تو آب بودن داشتن بازی میکردن
من تا حالا تو عمرم تو آب رودخونه و سراب و اینا نرفتم ها
امروزبرامون ماهی به عنوان هدیه اوردن نووش جان کنیم وبزنیم بر بدن یعنی من عاشق اون فرکانس های که فرستادم
خدایا شکرت
شما تصویرر معرفی این فایل رو ببین بخدا که کل فایل ی طرف این تصویر یک طرف چقدر زیبایی توی همین عکس زیباست
ترکیب رنگ زرد و مشکی و نارنجی باسفید رو ببین چقدر خدای مهربون اینارو زیبا کنار هم چیده با یه ظرافیت خاص
تقسیم بندی که روی بال هاش رو نگاااه کن خدای من ادم ب وجد میاد
چه قدرتی توی جهان میتونه همچین چیزی رو خلق کنه؟؟؟ هیچ قدرتی جز خدای یکتا
جنس بال هاش انگار از مخمله پروانه جان ب خود و خاللقت افتخار کن که این همه زیبایی داری خدایا شکرت به این عظمت و قدرتت
چند خط بنویسم تا این زیبای رو توصیف کنم؟؟
چند تا کلمه میتونه این حجم از ظرررافت و زیبای رو توصیف کنه؟
چند بار بگم خدایا شکرت تونستم به حد کافی از خدای مهربان بخاطر خلق همچین چیزی سپاسگذاری کنم؟
خدایا شکرت
خب بریم سراغ فایل
به به یه مهمون خوشتیپ داریم یعنی من عاشق اون سیبیلاتم
سید یه لحظه با خودم تصور کردم اون موتوره ک گذاشتی تو خونه خیلی ب این اقا میاد هاا با این سیبلاش یه هیبتی خاصی داره
اون اسلحه بالا سردر اتاقی که ازش بیرون اومدی چقدر زیباست کلاه خانم شایسته هم کنارش آویزونه
من فایل رو استاپ کردم سه تا چیز توی کادر داره خود نمایی میکنه اون اسلحه موتور هیولاخوشگل و این اسکوربرد فقط میتونم بگم الهی شکرت که با ثروتمندشدنت میتونی هرچیزی ک دلت خواست رو بخری
آب دریاچه رو ببین نور آفتاب که میزنه تووش برق میزنه خدای مهربون دنیات چقدر زیباست
فک کنم این میخ اون نرده چوبی بودن که انداختین تو اتیش
عملیات شکار میخ وارد فاز جدیدی شده عجب فشار آبی
شکار میخ در گل ولای
خدای من این دوتا رو ببین از همون یه ذره آب هم دارن لذت میبرند این دوتا استاد استفاده کردن ولذت بردن و زندگی کردن در زمان حال با همین امکانات موجود هستند و شادی خودشون رو ب تعویق ننداختند
خدایا شکرت
فایر پیت هم خیلی شیک ومجلسی تعمیر شد و دوباره آماده برای نوووش جان کردن پیاز چال
شما یه لحظه ترکیب رو ببین چه تیمی شده تیم ملی پارادیس به کاپیتانی سید
واقعا دمت گرم پسر برای این تعهد و استمراری که روی کار کردن و سرمایه گذاری روی خودت داری، همینه ، آره همینه، تکرار و تکرار و دریافت، چقدر قشنگ هدایت شدی به شنا تو اون آب و اردک هایی که دیدی و ماهیگیری و تحسین خودتو ، خدای من شکررررررررررت شکرت برای این قانون بی نغقص سیستمی بودن جهان، شکرت که ما رو انسان آفریدی تا اینطوری هر روز باورهامون رشد کنه و بزرگ تر بشه و اصلا دیگه هیچ حد و سقفی برای اون نیست
خدایا شکرت
پوریای عزیز هر لحظه ات توحیدی تر و ثروتمندتر دوست ارزشمندم
من خودم با خودندن تجربه های دیگران انگیزم بیشتر میشه برای کارکردن روی خودم به همین خاطر دوسدارم تجربه های ک داشتمو و اشتراک بذارم با بقیه ک اوناهم انگیزه بیشتری داشته باشند برای تغییر و هم رد پایی باشه برای خودم
سلام
چقدر بعضی وقت ها به شتباه فکر میکنیم که باورهای اشتباه خودمون رو سوزوندیم و به خاکستر تبدیل شدن ولی یه تلنگر کوچیک به ذهنمون باعث میشه خاکستر این باورها جابجا بشن و باورهای اشتباه دیگه ما خودشون رو نشون بدن که در طول دوران زندگی بخصوص کودکی ما در ذهنمون رشد کنه و الان باید اونها رو بسوزن تا بهخاکستر تبدیل بشن و این ماجراها همیشه ادامه داره تا اخرین لحظه زندگی
به نام خدای هدایتگر
چند روزی میشد نت نداشتم ولی ایندفعه با دفعه های قبل برام فرق داشت
ناراحت نبودم عصبی نبودم
دیدن سریال زندگی در بهشت داره کارشو برام میکنه
چند روزی سفر بودم
دقیقا همین چیزایی که تو این قسمت های زندگی در بهشت رو دیدم تجربه کردم
بالاخره وقتی ورودی خوب بدی خروجی خوب میگیری
خدایا شکرت باورهام داره قوی تر میشه
وقتی همسرم خیلی یهویی گفت پایه ای بریم سفر اصلا تعجب نکردم
چون میدونستم قانون جواب میده
چقدر ذهنم ساکت تر شد وقتی دید آره قانون داره جواب میده
وقتی این سریال رو میدیدم و محو اون زیبایی درخت ها میشدم محو اون طبیعت زیبا میشدم و تحسینش میکردم
راهی نیست جز اینکه تجربه اش کنم
من درخواستم رو دادم و خدا اجابت کرد
نزدیگ به یک ماهه که این سریال رو شروع کردم
و خدا میدونه چقدر تاثیر خوبی تو زندگیم داشت
چند روز پیش تجربه سفر یه روزه به کویر داشتم و چه آرامشی داشتم اونجا
قبلا فکر میکردم هر جا میرم باید ققط فایل گوش کنم ولی تو زندگی در بهشت یاد گرفتم وقتی دارم از اون طبیعی که توش هستم لذت میبرم یعنی کنترل ذهن
وقتی تو لحطه زندگی میکنم وقتی مرغ و خروس رو نگاه میکنم و لذت میبرم یعتی کنترل ذهن
خدایا این سفر برام رنگ و بویی دیگه داشت
خدا رو در هز لحطه کنارم میدیدم
از رقص برگ درخت ها لذت میبردم
اگه یه نکته مثبت تو آدم ها میدیم بُلدش میکردم و تو دفترم مینوشتم
همین باعث شد آدم های اطرافم وجه خوبشون رو نشونم بدن ک این سفر برام لذت بخش تر بشه
چقدر درکم از قانون توجه بهتر شد
چقدر خوندن کامنت بچه هه بهم این روزایی که دسترسی نداشتم به سایت بهم کمک کرد
چقدر در زمان مناسبی هدایت شدم به سفر
چقدر خدا قشنگ کارها رو انجام میده
من فقط اون ورودی های قبلی رو حذف کردم و جاش ورودی خوب دادم و نتیجه شد لذت بیشتر شادی بیشتز
استاد عزیزم خانم شایسته عزیزم ممنونم ازتون هزاران بار
کاش نزدیک بودم و به آغوش میکشیدمتون
از همین جا میگم که چقدر دوستتون دارم و ازتون یاد میگیرم
همیشه سلامت باشید
سلام
اول گفتم که من اگر اینجا رو داشتم آیا به فکر تغییرش بودم؟ بعد نتیجه اینکه هر کسی که زندگی بهتری بخواد دنبال تغییره مگر اینکه به همون حد کفایت کنه و اینجاست که در جا میزنه و مدتی بعد وضعیت بدتر هم میشه پس تمام کسانی که شرایط خوبی دارند به دنبال بهتر شدن هستن چون جهان در حال رشد هست اگر من رشد نکنم ازش عقب میمونم.
خانم شایسته عزیز مکالمه اولتون با لری چقدر پر از انرژی بود کلی حالم رو دگرگون کرد.
و اینکه شما کوچکترین تغییرات و کارهای روزانه رو با ما به اشتراک می گذارید و از زاویه دید قوانین برامون توضیح میدین واقعا گاهی اوقات فکر می کنیم یه باور رو تغییر دادم و به همون قدر تغییر بسنده می کنم اما در اصل ته مونده های اون وجود داره و هر لحظه که من دست از تغییرش بردارم خودش رو نمایان می کنه مخصوصاً باورهای اصلی که اون ته ته ذهنمون هنوز موندن و هر لحظه امکان داره یه جا به ما آسیب برسونه، مثل منطقه مین گذاری شده تا منطقه رو امن و پاک کنیم کار داریم پس من که اول کارم نیاز به مراقبت و تلاش بیشتری دارم هر چه این مین ها پاکسازی بشه احساس امنیت بیشتری پیدا می کنیم و به آرامش بیشتری می رسیم و اونجاست که به فکر آبادی اونجا می اوفتیم و ایده ها میان.
به نام الله مهربان
سلام به قدرتمندترین فرمانروای کل کیهان
سلام به خدایی که مرا درمسیررشدوپیشرفت الهی هدایت کرد،سپاسگزارلطف بی کران خداوندم که به من این فرصت را میدهد تا کانون توجهم رو به این سریال ارزشمند معطوف کنم
سلام به دوفرشته ی زمینی،عاشقتونم و براتون همین اول نوشتنم آرزوی صحت و سلامتی میکنم
ماجرای امروز رو مثل بقیه ی ماجراهای زندگیتون خیلی دوست داشتم
یک روز پرازآرامش در کنار دستان خداوندمون لری جان که باانرژی فوق العاده وارد مزرعه ی بهشتیمون میشه و اومده که دوباره یک خدمت فوق العاده یک عشق بی نظیر و بی انتظار نثار این دوفرشته ی الهی بکند،الهی صدهزاران مرتبه شکر
عاشق این شخصیت لریِ عزیز شدم که حتی تو نصب تلوزیون هم به استاجان کمک میکنه،چه ذوقی هم بابت این تلوزیون هیولا میکنه و خیلی عالی جای اون رو مشخص میکنه که ان شاالله یک نمای بی نظیر دیگه به خونه داده بشه خدایاشکرت
مریم جان وقتی که فایر فیت رو بااون آهنربای هیولا میخ هارو بیرون اوردی چقدر تحسینتون کردم که انقدر باعشق و باحوصله اون میخ هارو مرحله به مرحله از دل این خاکسترها بیرون کشیدی،و اینکه چقدر زندگی دراین مکان برای شما رضایتمندانه هست که اولا این آزادی رو دارید که هرچقدر دوست دارید آتش درست میکنید و دوما این فراوانی چوب تواین محوطه باعث شده که هرموقع اراده میکنید کلی اتش هیولا به پا میکنید و در کنار این آتش نهایت لذت رو تجربه میکنید
چه قدرت بی نظیری این آهنربا داشت که کلی میخ رو به خودش جذب میکرد،واقعا سازنده ی این وسیله رو بسیار تحسین میکنم که با درک قانون جذب آهنربا تونسته جوری این وسیله رو بسازه که دراین حد قوی و قدرتمند عمل کنه خدایاشکرت
وقتی که داشتید میخ هارو از دل این خاکستر بیرون میکشیدید،باخودم گفتم ببین وقتی توهم کلی باورای اضافه که به هیچ دردی تو زندگیت نمیخوره و فقط فضای ذهنت رو اشغال کرده بسوزونی،فکر نکنی که اون باورای اضافه ی قدیمی سوختو خاکستر شد رفت پی کارش،تازه بعداز سوزوندن باید مثل این آهنربا بجونه اون میخای زنگ زده ی دربو داغون لابه لای اون خاکسترای به جامانده بگردی،که اگه اون میخ هارو بیرون نکشی اونوقت فضای خالی باقی نداری برای اینکه یک باور خوب جایگزینش کنی،مثال اینجا فضای کافی وخالی نداری که چوبهای جدید داخل این فایرفیت بریزی و شعله ی آتش یکنواخت و زیبا بسوزه
مثلا یکی ازباورایی که من خیلی به شدت بهش اعتقاد داشتم،شرکت کردنم تو مراسم نوحه خوانی ها درایام محرم بود،ازوقتی که فهمیدم این نوحه خوانی ها یک حاشیه بیشتر نیست توزندگیمون ومثل این نرده ها نبود من تو این مراسما تازه خیلی هم به نفعم هست،شروع کردم به نرفتن اینجور مراسم ها،و جوری کل این برنامه هارو حذف کردم که دیگه اصلا اعتقادی به مراسم عزاداری برای امام حسین ندارم و همیشه سعی ام این بوده که به جای این اَداها زندگیم رو شبیه به اونها کنم که همیشه صلات واقعی برپامیکردند
بعد میبینم که هنوز آثاری از این اعتقادات تو زندگیم باقی مونده که مثل این میخ ها فضای ذهنم رواشغال کرده،مثلا ایام تاسوعا وعاشورا ناخودآگاه تمایل دارم لباس مشکی بپوشم!یامثلا روز عاشورا روبه دلایل خرافات گذشته آب نمیخورم!بعد یدفه بخودم میام میگم ببین هنوز که هنوزه نتونستم اون اعتقادات گذشتم رو ازبین ببرم و هنوز یک رگه هایی ازونها تو زندگیم باقی مونده که باید رواینها کارکنم، و این کار مریم جان خیلی منو به فکرعمیقی فروبرد که چقدر ما واقعا بعضی وقتا فکککر میکنیم که یک باور رو ازبین بردیم،ولی وقتی مثل این آهنربا خیلی جزئی تر به جون اون باورا میوفتیم میبینیم که هنوز یک سری آثاری ازون سوخته باورا باقی مونده که اگه اونهارو ازبین نبریم تازه کلی ضررش بدتر ازون باورایی هست که فکرمیکردیم خوب دیگه اونهارو ازبین بردیم تموم…
همه ی این ماجراهای زندگیمون رو خیلی خوب میتونیم درست یانادرست اجراکردن کردن قانون رو بفهمیم اگه که خوب به هرکاری که میکنیم فکرکنیم و باتعقل و تأمل همه چیز رو به قانون ربط بدیم
استادجان شمارو بی نهایت بار تحسین میکنم که باداشتن35تا کارمند چون باورداشتید که باصفر نیروی کاری میشه ثروت بیشتری ساخت،شمافقط باداشتن سه تا کارمند این حداز ثروت وبرکت رو روانه ی زندگیتون کردید خدایاششکرت
واقعا که آدم همیشه باید به جای اضافه کردن چیزهایی که به هیچ دردی تو زندگیش نمیخوره،اونهارو حذف کنه،اون وقت میتونه کلی خیروبرکت ها رو ازهمه ی جنبه های دیگه ی زندگیش مشاهده کنه
یامثلا ما خیلی وقتا به دلیل وابستگی هامون یاخوب دیده شدنمون یابد قضاوت نشدنمون تو فامیلوآشنا،اگه هزاران حرفو حدیث ازونها پشت سرمون بشنویم دوباره میخوایم اونهارو حفظ کنیم و بهشون بچسبیم،و انتظارمون هم اینه که تو ارتباطمون باآدما پیشرفت کنیم
استادوقتی به کل شرایط زندگیتون نگاه میکنم کلی ازته قلبم تحسینتون میکنم که انقدر شجاعانه تو هرقسمت اززندگیتون عمل کردید،چقدر ابراهیم وارانه عمل کردید،چقدر واقعا توحیدیه توحیدی رفتارکردید و نظر وقضاوت کسی براتون مهم نبود و فقط گوش به فرمان الهامات درونتون بودید،واقعا ایمانتون در تمامی جنبه های زندگیتون بی نهایت بار تحسین برانگیزه خدایاشکرت
عاشق این مرغوخروسای شادوخوشحال شدم،عاشق این داکی های بامزه شدم که انقدر آب رو دوست دارند و عشق میکنند هرموقع یجایی آب میبینن،مریم جان چقدر انجام یک کار رو برای خودت لذت بخش میکنی،اون از عشقی که به اردکا نشون میدی،اون از توجهی که به پروانه ها دارید،واقعا چقدر توجه به اینهمه زیبایی حالو احساس آدم رو خوب میکنه،چقدر آدم میتونه در دل یککار کلی زیبایی ببینه و حالشو خوب کنه خدایاشکرت
مریم جان عاشقتم که اینقدر عالی فایر فیت رو تمیزومرتب کردی،چقدر توهرقسمت از پرادایس مدیریت خوبی داری،واقعا کیف میکنم ولذذت میبرم که هرکاری رو شروع میکنید انقدر اون کاررو برای خودتون لذت بخش میکنید،اون کاررو مثل یک سرگرمی برای خودتون میکنید و کلی درس رو از دل اون کار هم بخودتون هم به ما یادآوری میکنید،واقعا یک بانوی به تمام عیارهستید که تابه الان کلی درس درست زندگی کردن،درس درست باور ساختن رو به ما یاد دادید
چه آتش زیبایی بعدازاینهمه تمیزی قراره تجربه کنیم خدایاصدهزارمرتبه شکرت
و درآخر یک مأموریت دیگه ای هست که باهمین آهنربا قراره استادجان از دل دریاچه یک سوپرایز دیگه برامون به اشتراک بذاره ان شالله
داستان بهبود شخصیتم درراستای اجراکردن الگوهای این سریال درزندگیم ادامه دارد…
یارب العالمین
سلام به دوزوج خوشبخت بهشتی
سلام به همه همسفران عشق
وقتی عکس اول این فایل زیبا رو دیدم، عکس زیبای پروانه، چقدر حرف داشت برام که وقتی روی باورهات کار میکنی مثل یک کرم ابریشمی هستی که بالاخره تبدیل میشی به پروانه و پاداشش احساس آزادی ورهایی هست، پروانه برات نماد ازادی هست.
خدای من چقدر این پرادایس زیباست و استاد چقدر باورای عالی ساختیدکه جهان سرشار از انسانهای نازنین ومهربانی هست که از هر جهت بمن کمک میکنند، و انسان نازنینی مثل لَری باعشق،عشقیکه از قلبش ترواش میکنه میاد بالذت تمام بهتون خدمات میده،واقعا این فایل سفرنانه و سریال زندگی دربهشت مهر تاییدی برتمام باورهایکه تو فایلا میگید قشنگ الگوی مناسب به ذهن میده و هی باورهای جدید تاییدمیشه ببین لری باعشق اومد برای استاد کار انجام داد.پس جهان ادمای نازنین داره و برای رفتن به مدار این افراد بادیدن وتاییدشون اروم اروم نشانه ها میان که جهتت درسته.
و لری عزیز با عشق میاد تی وی هیولارو نصب میکنه و چقدر کارش درسته، بعد خانم شایسته عزیز با اون آهنربای زیباش میره برای پاکسازی فایرپیت،اره دقیقا همینه وقتی روی باورهامون کار میکنیم یک حوزه مغناطیسی در ذهنمون ایجادمیشکه میشیم آهنربای جذب اتفاقات وشرایط عالی، بقول امام علی میگه الرزق ورزقان، یه رزقیکه تو به دنبالشی، یه رزقیکه اون دنبالت میاد، وقتی رو باورها و متافیزیک کار میکنیم فراتر از دنیای مادی عمل میکنیم و تاثیر گذاری افکار وباورهای ما روی جهان با بعد مادیش اثرگذار میشه وبقول قران انااقول لهوکن فیکون میشه،خداگونه میشیم وخداگونه عمل میکنیم خدایا شکرت که انقدر بهمون قدرتهای جهان رو بما دادی و همه چیزرو رامومسخرمون کردی، پاکومنزه است خدایکه همه اینهارو رام ومسخر ماساخت وگرنه ماتوانایی انجاماینکارونداشتیم.
وچقدر روابط استاد عزیزرو تحسین میکنم موقعیکه خانم شایسته عزیز میخهارو به استاد نشون داد واستاد متعجب شد وچقدر ناراحت شد که چرا دستکش دست نکرده و یه حس دوست داشتن بی قیدوشرط نسبت به عشقش داشت.
بقول استاد در راهنمای عملی رویاها که میگفت بخدا زندگی همینه زندگی رو زندگی کنید، زندگی لذت بردن از تک تک لحظه هاست، این حرف رو داره کسی میزنه که به رویاهای رسیده که آرزوش بوده، زندگی همینه صبح از خواب بلند شم برم مرغ وخروسارو غذا بدم تخماشون رو جمع کنم ویه نیمرو خوشمزه درست کنم، من وظیفه ام اینکه چه با خواسته چه بدون خواسته ام زندگی کنم ولذت ببرم.
وچقدر استاد عزیز باورهای عالی ساختن که با 3کارمند این سایت به این بزرگی رو باعشق مدیریت میشه وصدالبته مدیریت اصلیش باخداوند هست.خداروشکر
واقعا عاشق پاکسازی به روش خانم شایسته هستم چقدر باعشق و دقیق پاکسازی میکنه وآشغالارو زیر مبل نمیده تا مرحله آخر پاکسازی با انواع روشا پیش میره وچقدر درس داشت برام خدایا شکرت.
خدایاشکرت بابت این همه زیبایی
سلام دوستان عزیزم
خدا رو شکر که از دیدن این فایل هم لذت بردم
یه جورایی احساس میکنم که گاهی اونجا زندگی میکنم وواقعا هرروز نتنها بیشتر عاشق آمریکا میشم بلکه عاشق یک زندگی مستقل با تمام امکانات ووسعت هرچه بیشتر شدم.واقعا خیلی بیشتر عاشق زندگی توی طبیعت شدم انگار آدم با زندگی توی طبیعت به طبیعت وذات الهیش نزدیکتر میشه.بیتود نیست که تو زمانهای قدیم بچها رو میفرستادن تو دامان طبیعت وبه دایه میدادن تا بزرگشون کنن وبیشتر پیامبران چوپان بودن وتو طبیعت ودشت وصحرا بزرگ شدن .واقعا طبیعت بهترین سرگرمی برای بچهاست وبیشترین آزادی رو به والدین میده ,چیزی که به قول مریم جان تو زندگی شهری امکانش رو نداری اما با زندگی تو طبیعت خییییلی کارهای متنوع تر وسرگرم کننده تر رو میشه انجام داد.مطمئنم که استاد عزیزو مریم عزیز هم هر کاری که تو پارادایس انجام میدن به چشم یک سرگرمی وتفریح بهش نگاه میکنن وازش لذت میبرن.
این اردکهای سفید واقعا زیبا هستن هم صداشون قشنگه وهم راه رفتنشون هم شنا کردنشون ,مرغ وخروسها هم که حین کار کردن نظاره گر هستن ومیان توی دست وپای آدم واقعا قشنگ هستن مخصوصا که با اون خونه های خوشکلشون محیط رو خیلی قشنگتر کردن.
لری هم مثل همیشه مثبت وآماده کمک هست تا قشنگ ومرتب کارهاشو انجام بده با روحیه شاد وقشنگش وچقدر هم از ویو وتلویزیون جدید خوشش اومده بود.
مریم جان تمیز کاریهاتو تحسین میکنم واقعا همیشه همه جا رو برق میندازی وشیک مرتب میکنی مخصوصا این فایر پیت توی محیط زیبا که جون میده بشینی دورش وآتیش روشن کنی وزیباییها رو نظاره کنی وحرفهای قشنگ بزنی وچای وخوراکیهای دودی توش درست کنی واز همجواری دریاچه همیشه زیبا لذت ببری.😍واقعا زیباست خدارو شکر
توضیحات استاد در مورد حذف اضافه بارها وباورهای محدودکننده وچیزهای غیرلازم واقعا جالب بود هر چند که مقداری با باورهای قبلیم قابل داشت چون من همیشه فکر میکردم که باید انرژیمو بزارم روی باورهای جدید وگسترده تر بجای حذف باورهای قدیمی ومحدود.بهر حال واقعا برام جالب بود ومنو به فکر فرو بردویاد حرفهای خانم استر هیکس افتادم که همیشه میگه تنها کاری که باید بکنین اینه که دست از,مقاومتها بردارین ودر پذیرش فراوانی قرار بگیرین . واقعا شکر بخاطر باورهای ساده وسرشار از نعمت وفراوانی ووسعت.
اون پروانه زیبا با ترکیب بالهای زرد وسیاه واقعا زیبا هست ,بالهایی با اون ظرافت ولطافت که رنگ بدنش هماهنگ شده واقعا تماشاییه وهیچ وقت آدم از دیدن این زیباییها سیر نمیشه.خدایا شکرت
چقدر خوبه که فضا بیشتر شده وهمه چیزهای بزرگ واضافه رو میشه توی گاراژ زیبا وجادارو محکم جدید گذاشت واقعا عالیه.
لباسهای راحت وزیبای مریم جون رو تحسین میکنم با چکمه ها ودستکشها وکلاه زیباش حسابی تیپ مزرعه دارهای حرفه ای رو به خودش گرفته.
دوستتون دارم وبهترینهای خداوند رو براتون آرزو دارم.
بنام خدایی که بشدت کافیست
سلام دوست عزیز و ارزشمندم
اول کامنتت نوشتی:
یه جورایی احساس میکنم که گاهی اونجا زندگی میکنم
همیشه به خودم میگم ببین زینب هر چیزی رو بخوای بدونی درست هست یا نه به احساست درمورد اون نگاه کن، احساسه واقعا کار خودش رو میکنه بادی واقعا حالت خوب باشه تا اونم خوب باشه، این که یانطور راحت احساس میکنی پرادایس هستی یعنی مسیر صحیح ، یعنی آگاهی های نابی که داری نوش جان میکنی ، صرفا یک مشت آگاهی و حرف قشنگ و مُسَکِن نیست واست، ایمان داری بهشون و مهم تر داری عمل میکنی که باعث شدی این احساسه شکل بگیره تو وجودت، چون باورهات دارن قشنگ قد میکشن و بلند میشن که شما عزیز دلم تونستی راحت این احساس رو بکنی، دمت گرم و بی نهایت بار آفرین که داری با تعهد و استمرار پیش میری و روی خود خودت تمرکز کردی
هر لحظه ات توحیدی تر و ثروتمندتر عزیزم
سلام زینب عزیز وبهشتی
سپاسگزارم از شما
واقعا نکته مهمی رو گفتی عزیزم اینکه آیا واقعا باورش داریم یا نه?
سپاسگزارم که این نکته زیبا رو بهم یاداور شدین.
وممنونم بابت آرزوی زیبایی که برام کردی بالاترین توحید وثروت برازندتون عزیزم😍
عااااااااااااااشقتم دوست عزیزم😍
خدایا واقعا فقط میشه گفت شکررررررررررررررت
سلاام 😍😍❤️
یه نکته ای توی دیدن چند قسمت از سریال
یاد گرفتم که بعد از هر خوش گذرونی و حال خوبی،
شادی و حال خوب بیشتری هست
خیلیا بر این باورن که اگر شادی کنن بزودی اتفاق غمگینی رو تجربه میکنن
این سریالها به من این باور رو میده که هر چقدر هم شاد باشی شاد بیشتری رو تجربه میکنی
تو یه سایت خوندم:
به نظر میرسد که ناراحت و غمگین بودن برای بسیاری از ما، پذیرفتهتر و قابلدرکتر از شاد و شادمان بودن است.
در حدی که اگر کسی را در تاکسی یا اتوبوس ببینیم که ساکت ایستاده و غمگینانه در خود فرو رفته، او را درک میکنیم؛ اما اگر فردی دائماً لبخند روی لبش باشد یا قهقهه بزند، او را دیوانه میپنداریم.
آیا تا به حال شده کسی را که با صدای بلند در یک محیط باز گریه میکند، دیوانه فرض کنید؟
سپاسگزارم از این فایل و سایت ❤️😍🙏🏻
به نام الله یکتا
سلام
چه صبحی واقعا زیباتر از اینکه با یه ارتباط زیبا شروع بشه.
صبح بلند بشی تو دل این طبیعت و صدای چه چه بل بل ها رو بشنوی و سوت زنان بری تا در ادامه سلسله تغییرات مستمر، تغییرات دیگه ای رو اعمال کنی، تا این تکامل با کمال خونسردی طی بشه و بعد از یه مدت ببینی که مجموع این تغییرات کوچک، شده یک تحول اساسی و بنیادین که همه چیز رو زیباتر کرده.
با لری مهربان و آچار فرانسه یه سلام گرم کنی و بعد همراهیش کنی در این مسیر بهشتی، پلی بر روی بهشت، تا برسی به خانه آرزوها، باز هم پرادایس با زیبایی های نهفته اش غافلگیرت کنه و چشمات دوخته بشه به منظره بینظیر خداوند.
وارد خونه بشی، خانه ای که الان وسعتش نه چند ده متر، بلکه الان چندین هکتاره.
الان دیگه خونه یعنی پرادایس، پرادایس یعنی خونه. بعد یه دفعه با یه تلویزیون خفن هیولای ۸۵ اینچی مواجه بشی که قراره نصف دیوار رو به تنهایی پوشش بده و اینجا رو از اینی که هست باحال تر کنه.
بعد هم با عزیز دلت بری و لری رو تنها بذاری تا در کمال آرامش، قاب در هارو بزنه و تقریبا already done بشه.
تغییرات ما حتما قرار نیست خیلی پیچیده و بزرگ باشه، قرار نیست حتما چیزی رو اضافه کنه، مثل همین که یه کارتن میخ رو فقط باید حذف کنی تا زیبایی دوباره برگرده. کافیه که یه سری نرده ها رو بزنی، اونهایی که جلوی منظره ها رو میگیرن رو باید کلا حذف کنی. به جای اینکه بار خودتو سنگین تر کنی، به قول آیت الله بهجت، سبک بال شوید تا برسید.
من خودم چندین بار تصمیم گرفتم که از روی گوگل مپ شعبه اصفهان رو پیدا کنم و برم سر بزنم، اتفاقا خیلی هم نزدیکمون بود، یه دونه زاینده رو بینمون فاصله بود، ولی خب هر دفعه نمیرفتم، تا الان که فهمیدم کلا آقا حذف شده.
کلا اون ایده جدید واسه اجرا شدن، نیاز داشته تا چیزهای قدیمی حذف بشن.
مثلا همین فایل ها رو که میرم توی سایت چک کنم، خدا هدایتم میکنه به یه سری فایلی که کلا عوض شدن یا دیگه نیستن، بعد من همون موقع خیلی با شجاعت اون قبلیه رو shift delete میکنم و فایل جدید رو جایگزین میکنم.
یا مثلا ایده هایی واسه ادامه زندگی یا تحصیل یا کار هست، که به حاطرش کلا اون رویه قبلی که خیلی هم طولانی مدت مشغولش بودم رو حذف میکنم و هر چقدر هم بقیه نجوا میکنن تو گوشم، میگم نه! من کار درست رو کردم. تصمیم گرفتم و دیگه راه نداره. این همه مدت اونجوری رفتم که شما خواستید، الان اون طوری میرم که خودم میخوام.
و وقیقا خدا خودش همه چیزو درست میکنه. واقعا به قول استاد کاری میکنه که سه نفر کاری رو بکنن که ۵۰۰ نفر با صبح تا شب کار مثل تراکتور نمیتونن انجام بدن. اصلا نتیجه هایی که میگیرن در هر زمینه ای قابل مقایسه نیست با این مسیر.
به قولی قانون خداوند اینو میگه که هرچیزی به موقع درستش رخ میده. به شرطی که ما سعی کنیم ارتباطمون رو با قلبمون بیشتر کنیم. خدای خودمون رو باور داشته باشیم. با خودمون در صلح باشیم. با جهان اطرافمون در صلح باشیم. در هر لحظه در هر کاری اونجوری نگاه کنیم که به ما احساس قدرت میده. احساس خوب میده.
خیلی جدی نگیریم. اجساس بد وقتی میاد که ما خیلی جدی میگیریم. جدی یعنی اینکه یه جوری نگاه نکنیم به موضوع که اذیت بشیم. نگران رخ دادن کاری نباشیم اگه نگرانیم یعنی هنوز باور نکردیم که اون خواسته محقق میشه.
در یک کلام بیخیال تر باشیم.
حتی از جمع کردن میخ های دور اجاق لذت ببریم. حتی از پاکسازی میخ های زنگ زده و فلزات پوسیده لذت ببریم.
لذت ببریم که میتونیم با یه شلنگ آب دوتا غتز رو اینقدر خوشحال کنیم. از دیدن یه پروانه بزرگ و زیبا ذوق کنیم و بگیم”خدای من! نگاش کن!
و بیشتر از اینکه آگاهی های بیشتری اضافه کنیم، سعی کنیم اطلاعات غلط رو پاک کنیم، چون اون موقع خود به خود جا باز میشه برای آگاهی های بهتر ، جا باز میشه برای درک مفاهیم عمیق تر، اگه بخواهیم به زور چیزی رو بدست بیاریم، به زور آگاهی بیشتر توی ذهنمون فر بکنیم، هرگز نمیتونیم، ولی میتونیم خیلی راحت، اون علف هرز ها رو بزنیم، اون میخ های در معرض دیدمون رو جمع کنیم و جا باز میشه اونوقت تازه اونموقع میرسیم به اون میخ هایی که اون زیر میرا قایم شدن و اونوقت باید یه آب محکم بگیریم روشون تا خودشونو نشون بدن و قبل از اینکه دوباره برن اون زیر، با آهنربای تعهد بگیریم بندازیمشون دور تا اجاق ذهنمون آماده پذیرش چوب های بیشتری بشه که بسوزونتش و ته نشینشون کنه تا قشنگ پایه هاش محکم بشن.
واقعا خدارو شکر که یه همچین بهشتی رو داریم، واقعا خداروشکر.
واقعا توی محیط شهری یه جارو برقی رو نمیشه تمیز کرد ولی توی پرادایس ما کلا یه خونه رو کندیم سوزوندیم اصلا به راحتی.
خیلی ساده میشوریم. میسوزونیم. قطع میکنیم. میسازیم. میخریم. جابه جا میکنیم. تغییر میدیم. و اینها واقعا جای شکر داره. خدارو شکر که ما یک خانواده ایم که در این بهشت زیبا با هم زندگی میکنیم. و باور کردیم که میشود و هر روز بیشتر تغییرات جدید رو میپذیریم و خودمونو برای تغییرات زیباتر و بزرگتر آماده میکنیم.
اون دست آخری خانم شایسته دیگه دوربینو داد استاد گفت برین کنار که دیگه خودم باید دست به کار بشم و با اون دستکشای آرنولد، به قلب میخ ها حمله کرد.
دوستتون دارم.
همیشه خودمو در کنار شما میبینم. شما رو در کنار خودم میبینم. و خدارو شکر که شاگرد این مکتبم.
خداروشکر
دستتون در دست الله یکتا
سلام ، عاشقتونم❤️
چه روز معرکه ای. دوباره آفتاب زد و پارادایس از تاریکی در اومد و مردمش به جنب و جوش افتادند….پارادایسه و تلاش کردنش….پارادایسه و هدفمندی کارهای توش…پارادایسه و کارهای گام به گام و قدمهای کوچیکش….خدایا، بخاطر این بهشت زمینی، بخاطر تجسم این وعده الهی جلو چشام، هزار بار شکر🤩🌺🌻💐🌷🌹🏵️
آقای نجار برگشته…یک مرد پا به سن گذاشته، که در این سالها، خودش رو کاملا مثمر ثمر میدونه و داره یک کار فوق العاده انجام میده. ویوی معرکه خونه رو ببین. اتفاقی که قراره بیفته و ساختمانی که قراره تبدیل به یک کاخ دور شیشه ای بشه….خدایا، عاشقشم🌹، چه قدر معرکه ست…چه قدر ستایش برانگیز و چه قدر غرور آفرین….اونوقت من قراره سال دیگه در ۴۳ سالگی، از کارم باز نشسته بشم؟؟؟؟🤔 خدایا ممنونم بخاطر این علامت قشنگ. ممنونم بخاطر ارزش و احترام کار که از طریق این آقای نجار به من گوشزد کردی…..سپاسگزارم، عشقم😘👌🙏
خانوم شایسته امروز هم با پشتکار عجیبش، یک کار کوچیکه معرکه رو به سرانجام رسوند🎯
چه قدر آهسته…چه قدر بی سر و صدا و چقدر بی شیله ، پیله…با یک آهنربای کف صاف و یک طناب….همین! ارزش ابزار به جای خود، ارزش نفر رو ببین! اصلا معطل افکار ایده آلیستی و تخیلات وقت تلف کن نشد! حمله به کار و تمام…..! آفرین به شما، مریم بانو، شما امروز درس بزرگی به من دادید، سپاسگزارم🌹
قند و نبات امروز استاد رو هم خیلی حال کردم باهاش…آره، چیزای اضافی باید سریعا حذف بشن…تو زندگیم بارها اینو حس کرده م، ولی جرات انجامش رو بخاطر همون ضرب المثل هرچیز که خار آید…… نداشتم! به افکار و توانایی هایم شک میکردم، بخاطر همین ضرب المثل….میگفتم نکنه من حالیم نیست و واقعا هر چیز که خار آید، راستی کن فیکون خواهد کرد🤔😂
ولی حقیقت اینست که این یک ضرب المثل مشکوکیه که اگه آمریکاییها میخواستن بهش عمل کنن، بیشترشون از بیکاری رنج میبردن!!بنظرم هرچیز که خار آید، باید بازیافت شود، عینا کاری که مریم بانو با میخها انجام داد…نه اینکه ورداره صافشون کنه و بده دست آقای پیر نجار😂😂 خدایا، بخاطر این درس بزرگ، سپاسگزارم❤️🌺
اردکا فعلا دارن راهی پیدا میکنن که زیر سلطه لاکپشت اردک خوار، بتونن به زندگی ادامه بدن…دمشون گرم، زندگی به هر حال ادامه داره، با دریاچه و بی دریاچه…چقدر باحال که از همون شیلنگ آب هم لذت میبرن😄خیلی دوستشون دارم❤️👍
عکس اون پروانه، خیلی عالی بعنوان نماد این قسمت انتخاب شده بود….خیلی باهاش حال کردم: پروانه ای که عاشق زغاله! بصورت نمادینی، اهمیت بازیافت و احساس مسولیت در برابر محیط زیست و تفکیک دورریزها رو نشون میده…راست میگه مریم بانو، این پروانه خیلی قابل توجه بود، خدایا، بخاطر این نکته، سپاس….✔️
خیلی با اون آقای نجار و مرامش حال کردم، دمش گرم👌 اومد تو پس زمینه و واضح بود که میخواد یه سوال از استاد بپرسه، ولی وقتی دید ایشون داره به زبون نا آشنای ما، چیزهایی واسه دوربین تعریف میکنه، آروم گذاشت و رفت….عاشقتم مرد! اینو میگن پختگی✔️ ادب و احترام✔️بزرگی✔️…..وقتی این رفتارها رو میبینم، اصلا پیر شدن رو ترسناک نمیدونم🌷خدایا، بخاطر مشیت و دانایی بی مثالت، سپاسگزارم🏵️
خدایا، بخاطر این روز بی نظیر که با این فایل بی نظیر آغاز شد، سپاسگزارم❤️
تلویزیون عباسمنش، عاشقتم❤️
عاشق تک تکتون هستم❤️
علی عزیز
ماشالا اینقدر پیامتون پر انرژی و پر از حس خوب هست که اول صبح حالم خوب شد.
چه روز معرکه ای. دوباره آفتاب زد و پارادایس از تاریکی در اومد و مردمش به جنب و جوش افتادند….پارادایسه و تلاش کردنش….پارادایسه و هدفمندی کارهای توش…پارادایسه و کارهای گام به گام و قدمهای کوچیکش….خدایا، بخاطر این بهشت زمینی، بخاطر تجسم این وعده الهی جلو چشام، هزار بار شکر️
همین یه متن بالا دعای صبح امروزم شد. دمتون گرم
اینقددددر با استیکر و شاداب نوشتین انگار که مثلا یه نوجوون نشسته این کامنت رو نوشته
نگاه زیبابینی به مسائل اتفاق افتاده داشتین واقعا سپاسگذارم از توجهتون به نکات ریزبینانه اتفاقات بهشتیمون
مچکرم
به نام خدای مهربان
تنها نیروی هدایتگر جهان
سلام به همه
قبل از اینکه برم سراغ فایل از تجربه دیروز خودم بگم اقاااا خودمم باورم نمیشه ها
انقدر که فرکانس های خوب ارسالل کردم دیروز رفتم یه سراب فوووووق العاده زیبا رفتم توی آب کل آب بازی جاتون خالی چه آب شیرینی داشت چقدر آبش سبک بود هرچقدر نوووش جان میکردی ازش سیر نمیشدی
چهار پنج تا اردک کوچولو موچولو هم تو آب بودن داشتن بازی میکردن
من تا حالا تو عمرم تو آب رودخونه و سراب و اینا نرفتم ها
برای من خیلییی عاللی بود
تازه انقدر ماهی گیری بچه ها رو دیدیم تحسین کردیم ولذت بردیم
امروزبرامون ماهی به عنوان هدیه اوردن نووش جان کنیم وبزنیم بر بدن یعنی من عاشق اون فرکانس های که فرستادم
خدایا شکرت
شما تصویرر معرفی این فایل رو ببین بخدا که کل فایل ی طرف این تصویر یک طرف چقدر زیبایی توی همین عکس زیباست
ترکیب رنگ زرد و مشکی و نارنجی باسفید رو ببین چقدر خدای مهربون اینارو زیبا کنار هم چیده با یه ظرافیت خاص
تقسیم بندی که روی بال هاش رو نگاااه کن خدای من ادم ب وجد میاد
چه قدرتی توی جهان میتونه همچین چیزی رو خلق کنه؟؟؟ هیچ قدرتی جز خدای یکتا
جنس بال هاش انگار از مخمله پروانه جان ب خود و خاللقت افتخار کن که این همه زیبایی داری خدایا شکرت به این عظمت و قدرتت
چند خط بنویسم تا این زیبای رو توصیف کنم؟؟
چند تا کلمه میتونه این حجم از ظرررافت و زیبای رو توصیف کنه؟
چند بار بگم خدایا شکرت تونستم به حد کافی از خدای مهربان بخاطر خلق همچین چیزی سپاسگذاری کنم؟
خدایا شکرت
خب بریم سراغ فایل
به به یه مهمون خوشتیپ داریم یعنی من عاشق اون سیبیلاتم
سید یه لحظه با خودم تصور کردم اون موتوره ک گذاشتی تو خونه خیلی ب این اقا میاد هاا با این سیبلاش یه هیبتی خاصی داره
اون اسلحه بالا سردر اتاقی که ازش بیرون اومدی چقدر زیباست کلاه خانم شایسته هم کنارش آویزونه
من فایل رو استاپ کردم سه تا چیز توی کادر داره خود نمایی میکنه اون اسلحه موتور هیولاخوشگل و این اسکوربرد فقط میتونم بگم الهی شکرت که با ثروتمندشدنت میتونی هرچیزی ک دلت خواست رو بخری
آب دریاچه رو ببین نور آفتاب که میزنه تووش برق میزنه خدای مهربون دنیات چقدر زیباست
خانم شایسته آهن ربا به دست داره میره شکار میخ میگم اون آهن ربا احتمالا بهش بربخوره شما داری باهاش میخ میکشی بیرون
زوورش خیلیی زیاده بابا یه ماشینی چیزی بکشی خانم شایسته خخ
ماشاله خانم شایسته کلی میخ شکار کردی میخ های الصل آمریکا
فک کنم این میخ اون نرده چوبی بودن که انداختین تو اتیش
عملیات شکار میخ وارد فاز جدیدی شده عجب فشار آبی
شکار میخ در گل ولای
خدای من این دوتا رو ببین از همون یه ذره آب هم دارن لذت میبرند این دوتا استاد استفاده کردن ولذت بردن و زندگی کردن در زمان حال با همین امکانات موجود هستند و شادی خودشون رو ب تعویق ننداختند
خدایا شکرت
فایر پیت هم خیلی شیک ومجلسی تعمیر شد و دوباره آماده برای نوووش جان کردن پیاز چال
شما یه لحظه ترکیب رو ببین چه تیمی شده تیم ملی پارادیس به کاپیتانی سید
خانم شایسته .بچه های سایت. پروانه خوشگل همش داره خود نمایی میکنه. مرغ و خروس.قاز و اردک. براونی .دریاچه.ابرهای پفکی .جنگل سبزز سبززززز . آسمون لاجوردی اون اقا سیبیل قشنگ اسمشو یادم رف
ماهی های دریاچه وواو
خدایا شکرت بخاطر این همه زیبای
سید عزیز یه روز هممون با یه اتوبوس میایم اونجا توی راهم این شعرو میخونیم
وی ماشینیم ولی شاد و غزل خون می رویم
دسته جعمی مون به سوی پرادایس می رویم
هرچه پیش آید خوشاید ما که خندون می رویم
داری می بینی که ما با جمع یارون میرویم
آخ برم راننده رو اون کلاج و دنده رو
گاز و فرمونو ببین شور و حال بنده رو
من که خیلی شادمونم همچو بلبل نغمه خونم
تا که هستم فکر یارم زنده دل هستم جوونم
قربون بازوم برم قربون بازوم برم
روی ماه همهتون رو میبووسم
منتظر قسمت بعدی هستیم
شماهم منتظر کامنت بعدی باشید…..
در پناه الله یکتا خالق زیبای ها
بنام خدایی که بشدت کافیست
سلام پوریای بی نظیر، دوست ارزشمندم
واقعا دمت گرم پسر برای این تعهد و استمراری که روی کار کردن و سرمایه گذاری روی خودت داری، همینه ، آره همینه، تکرار و تکرار و دریافت، چقدر قشنگ هدایت شدی به شنا تو اون آب و اردک هایی که دیدی و ماهیگیری و تحسین خودتو ، خدای من شکررررررررررت شکرت برای این قانون بی نغقص سیستمی بودن جهان، شکرت که ما رو انسان آفریدی تا اینطوری هر روز باورهامون رشد کنه و بزرگ تر بشه و اصلا دیگه هیچ حد و سقفی برای اون نیست
خدایا شکرت
پوریای عزیز هر لحظه ات توحیدی تر و ثروتمندتر دوست ارزشمندم
سلام به دوست فعال و ارزشمندم
من خودم با خودندن تجربه های دیگران انگیزم بیشتر میشه برای کارکردن روی خودم به همین خاطر دوسدارم تجربه های ک داشتمو و اشتراک بذارم با بقیه ک اوناهم انگیزه بیشتری داشته باشند برای تغییر و هم رد پایی باشه برای خودم