سریال زندگی در بهشت | قسمت 82 - صفحه 2

278 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    زهرا اسکدری گفته:
    مدت عضویت: 2326 روز

    سلام به استاد خوبم و همراه بی نظیرش مریم جان…

    خداراشکر میکنم بابت حضور استاد عزیز در زندگی خودم،خواهرانم و برادرم که معجزه ی عالی خانواده ما هستن.

    مریم جان زمانی که شما از خواب شیرین صبح میزنید تا طلوع زیبای خورشید را به تماشا بنشینید و پروردگارتان را تحسین کنید و وجود و روح مریم را جلا دهید من مطمئن میشم که شماوفقط شما لایق اون خانه ی زیبای جنگلی هستید…

    زمانی که هرصبح تمام آفریده ها خدا را تسبیح میکنند و زمزمه ی شادیشان جهان را میگیرد چه زیباست که شما همراه این کاعنات خداوند را ستایش میکنید و اینقدر ذوق زده هستید که انگار اولین بار است با این صحنه مواجه شده اید،😍😊

    مریم جان امروز تک تک جملاتت برای من پیامی بودن از خداوندم…

    اولاً وقتی بدون ترس قدم برمی‌داری و در جنگل خودت تنهااا هستی این نماد عینی است از ایمان بخداوندی که هرلحظه با ماست

    وااااای از این انرژیت واقعاً خداراشکر😃

    مریم جان من واقعیتش از دیروز به هدفم شک کرده بودم و باخودم میگفتم من برای این مسیر ساخته نشده ام و این را بگم که جلسه ی شش کشف قوانین زندگی هستم و بسیار بسیار عالی نتیجه میبینم ولی هر چه فکر میکردم ترمز اعتمادبه نفسم را پیدا کرده بودم ولی باز هم جلوی دوربین نمی‌توانستم صحبت کنم…. امروز ترمزهای ریز وجودم را با صحبتهای شیرینت دریافت کردم که مختصر از دیدگاه خودم بیان میکنم…

    از دیدگاه محدود من است که وارد شدن بر همه چیز را بزرگ میبینم مثل داشتن یک سایت بزرگ موفقیت که آرزوشا دارم یا قدم گذاشتن در سمینارهای بزرگ و و خیییلی جایگاه‌های دیگر که دوست داریم در آنجا قرار بگیریم ولی در ذهن ما آنقدر بزرگ است که فقط می ایستیم و نگاه میکنیم با این که اگر شیرجه بزنیم تو ترسهامون و واردش بشیم و باخیال راحت که دستمون در دستان پروردگاره در مسیرمون قدم برداریم مثل شما میشویم، جنگلی که اول برای شما بزرگ بود کوچک میشود چون همه جایش را میگردید و برایتان حضم میشود و دیدگاهتان وسیع میشود ولی اگر شما وارد جنگل نمیشدید و فقط به کلبه اکتفا میکردید مطمئنا جنگل هنوز هم از دیدگاهتان بزرگ بود…

    و این که اگر من اینقدر به حاشیه بچسبم از اصل دور میشوم و بقول شما،( من زمانی که میخوام بزرگ بشم باید از خیلی چیزها رها بشم و گذر کنم)

    من باااااید کنار بذارم حرف اطرافیانم و دیدگاه مردم را من بااااااید تمرکزم را از روی آرایش و تیپم بردارم خودم را باعشق بپذیرم و در آغوش خداوند آرام بگیرم وااای که رسیدن به این رهایی چقدر لذت بخش است که این رهایی را برای خودم وتک تک دوستانم دراین سایت آرزو دارم…

    و زمانی که زندگیمان را با تمام وجود به خدا بسپاریم و قدم برداریم مطمئنا الهامات را دریافت میکنیم و امدادهای غیبی مسیر را برایمان باز میکنن مثل شما که تخم مرغها به راحتی به دستتان رسید و شما بدون هیچ عجله ای برگشتید و با الهامی که دریافت کردید کلا از رفتن منصرف شدید و بعد هم که اومدن اون کارگرا و بهتر پیش رفتن کارها به راحتی هرچه تمام‌تر….

    ✨پس ما لااایق بهترینها هستیم چون پشتیبانی چون خدا را داریم و فقط و فقط ایمان و عمل ما را از فرش به عرش میرسونه… خدایا هزاران بار شکرت

    🌹دوستتون دارم و ممنونم که اینقدر ساده و باصداقت، تمام جزئیات را برایمان بازگو میکنید،💞

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    پریسا جمهوری گفته:
    مدت عضویت: 2127 روز

    سلام به همه دوستای عزیزم

    سلام به استاد قشنگم

    و سلام به مریم عزیز و مهربونم

    مریم عزیزم رسما دیوانه شدم با این فایل

    دیوانه شدم از این حجم اعتماد به نفس و عزت نفست

    و چقدررررر این روزا من دارم از تو و شخصیت قشنگ و در عین حال محکمت درس های بزرگی یاد میگیرم

    از وقتی که دیدم داری روی ترس هات به خصوص تاریکی و شب تنها خوابیدن کار میکنی انگار یه چراغی درونم روشن شد و با تموم وجودم خواستم که شرایطی مهیا بشه برام که منم بتونم اینکار رو انجام بدم و در کمال ناباوری دو شب برای همسرم ماموریت کاری پیش اومد و مجبور بودم تنها بمونم و صد البته تنها بخوابم که این هم از پاشنه های آشیلم بود و به قول تو ترمزی بود که باعث میشد از تنها بودن در مدت های طولانی با خودم که چقدر برام لذت بخش بود، فاصله بگیرم.

    چقدر اون جمله رو دوست داشتم مریم قشنگم که گفتی (( مومنان فقط به خداوند توکل میکنند و خداوند برای بندگانش کافیست)) منم وقتی اون شب میخواستم بخوابم و ترسیده بودم اینجوری تصور کردم که خداوند و فرشتگان بارگاهش بالای سر من بیدار و آماده ان و فقط از من میخوان که راحت بخوابم و همه ترسهام رو به خداوند بلند مرتبه واگذار کنم. و نمیدونی که من اون شب چه خواب شیرینی رو تجربه کردم.

    یکی دیگه از ترسهام این بود که اصلا نمیتونستم حتی از پشت شیشه به داخل یه نمایشگاه ماشین نگاه کنم چه برسه به اینکه برم داخلش قیمت بگیرم و سوار ماشین بشم! اما رفتم و پا رو ترسم گذاشتم و خدا میدونه چه حالی داشتم وقتی ازون مغازه اومدم بیرون از خوشحالی. سوار یه ماشین 4 میلیاردی شده بودم و این درحالی بود که کرایه تاکسی نداشتم که برگردم خونه و پیاده برگشتم :))) اما اما اون شوق و ذوق عجیبم اون خوشحالیم و اون اعتماد به نفسی که بعدش به دست آوردم با دنیا برام قابل مقایسه نبود و واقعا درک کردم این حرفت رو که میگی وقتی آدم تصمیم میگیره آگاهانه روی ترساش کار کنه چقدررررررر از منِ سابقش فاصله میگیره.

    مریم جانم تو واقعا داری برای من تبدیل به یه الگو میشی

    زنی که داره سعی میکنه پا رو ترساش بذاره

    زنی که محدودیت های فکریشو شناسایی میکنه و آگاهانه از اون ها رد میشه برای به دست آوردن تجربه های زیباتر

    زنی که به این باور میرسه که حتی آرایش کردن که اینقدر ما خانوم ها بهش اهمیت میدیم، میتونه دست و پا گیر باشه و محدودیت حساب میشه برای تجربه واقعی خودمون و آگاهانه کنار میزنه این محدودیتو

    زنی که با خودش و آدما و تمام محیط اطرافش در صلحه

    زنی که هیچوقت از کار کردن سر باز نمیزنه به بهانه اینکه نه اینا کار خانوما نیست و آستین بالا میزنه و میره تو دل کار و چقدر قشنگ از پس همون کارها برمیاد چون خودشو و ذهنشو محدود نمیکنه

    زنی که هیچوقت غر نمیزنه و همیشه نکات مثبت هر چیزی رو میبینه

    زنی که برای حتی نور خورشیدی که از لا به لای درختان به زمین میتابه شکرگذاره

    زنی که میگه فرقی نمیکنه چقدر ثروتمند باشم؛ همیشه و در هر حالتی کارهامو خودم انجام میدم تا انرژی من تو فضا جاری بشه

    زنی که قویه قویه قویه و چقدر من برای همچین زنی و همچین شخصیتی احترام قائلم و بهش افتخار میکنم

    چقدر بهت افتخار کردم و چقدر تحسینت کردم که گفتی من تجربه موندن در طبیعت رو میخواستم و روی ترمزم که وسواس تمیزی بود کار کردم. من میتونم به جرعت بگم این مسئله یکی از ترمزهای اساسی منم هست و خیلی دوست دارم بدونم چجوری به این وسواس غلبه کردی؟ با چه گفتگو های ذهنی ای و با چه باورهایی تغییرش دادی؟

    چون برای منم این مسئله اونقدر محدودیت ایجاد کرده که واقعا منو از خیلی از تجربه های زیبای موندن تو دل طبیعت محروم کرده.

    در نهایت هم که مثل همیشه سپاس گذارتونم که این فایل های زیبا رو برامون فیلمبرداری و تدوین میکنین و باعث میشین ما هم ترمزهامونو مثل شما شناسایی کنیم، برطرفشون کنیم و آدم قوی تری بشیم که دنیا رو هم برای خودش جای قشنگ تری برای زندگی میکنه و هم دیگران :)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
    • -
      سمیه امینی گفته:
      مدت عضویت: 2255 روز

      سلام به پریسای عزیز

      تبریک میگم که تونستید این قدر خوب پا روی ترستون بذارید و یه تجربه ی عالی رو کسب کنین

      واقعا دمتون گرم قابل تقدیره کارتون

      منم با شما بشدت موافقم که خانم شایسته عزیز نمونه و الگوست برای همه مون اینقدر که ایشون خوب قانون رو درک کردن و خوب هم عمل کردن و ما حالا داریم ثمره ی اون قدم ها رو در فایل ها و سریال زندگی در بهشت بوضوح می بینیم

      خداوند رو شکر میکنم برای حضور شما دوستانم که اینقدر امیدبخش و انگیزه بخش می نویسید

      براتون بهترینها رو از خداوند وهاب ارزومندم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        پریسا جمهوری گفته:
        مدت عضویت: 2127 روز

        سمیه عزیزم سپاس گذارم از اینکه وقت گذاشتی و کامنتمو خوندی و نظر قشنگت رو برام نوشتی.

        برای من هم وجود این سایت و داشتن دوستان عاااالی و سرشار از انرژی مثبتی مثل شما مایه ی افتخارمه و هر روز از بابتش شکرگذار خداوندم

        امیدوارم که در کنار هم و در مسیر قانون به خواسته هامون برسیم و همیشه شاد باشیم و خوشبخت

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      عارفه محمودی گفته:
      مدت عضویت: 1436 روز

      سلام خانم جمهوری عزیز

      تحسین تون می کنم بابت اینکه جرات و جسارت خودتون رو در پا گذاشتن روی ترس هاتون با تمام وجودتون کار می کنید.

      من بارها توی فایل ها از استاد شنیدم و توی عقل کل دیدم که بچه ها در مورد خرید ماشین این پیشنهاد می دن.

      اتفاقا چند وقت که منم می خوام انجامش بدم اما هنوز نتونستم

      هربار توی خیابون ماشینی که دوست دارم می بینمش یا در ویترین نمایشگاه می بینم این زنگ توی گوشم می خوره کی

      وقتی دیدم شما نوشتید. برای خودم نشونه ای دیدم که انجامش بدم.

      وقت جملات می خوندم که نوشته بودی

      یکی دیگه از ترسهام این بود که اصلا نمیتونستم حتی از پشت شیشه به داخل یه نمایشگاه ماشین نگاه کنم چه برسه به اینکه برم داخلش قیمت بگیرم و سوار ماشین بشم! اما رفتم و پا رو ترسم گذاشتم و خدا میدونه چه حالی داشتم وقتی ازون مغازه اومدم بیرون از خوشحالی. سوار یه ماشین 4 میلیاردی شده بودم و این درحالی بود که کرایه تاکسی نداشتم که برگردم خونه و پیاده برگشتم :))) اما اما اون شوق و ذوق عجیبم اون خوشحالیم و اون اعتماد به نفسی که بعدش به دست آوردم با دنیا برام قابل مقایسه نبود و واقعا درک کردم این حرفت رو که میگی وقتی آدم تصمیم میگیره آگاهانه روی ترساش کار کنه چقدررررررر از منِ سابقش فاصله میگیره.

      یک ان خودمو جای شما تصور کردم

      شما اینقدر جسارت داشتید 2سال پیش این اقدام انجام دادید تحسین تون می کنم.

      با آرزوی موفقیت های روز افزون.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    علی جلالی جلال آبادی گفته:
    مدت عضویت: 2180 روز

    به نام خداوند وهّاب وثروتمند جهان هستی به نام خداوندی که قانونش هرگز تغییری نخواهدکردوتا ابد جاویدان خواهدماند. به نام خدای مهربان،سلام خدمت شما دوستان عزیز وهم فرکانسی ام،استادعزیزم وعزیز دلشون مریم خانوم عزیز،سپاسگزارخداوندهستم که باردیگر باشما همراه باشم دراین بهشت زیباااا😍🙏🙏😍 وقتی اول فایلا به این شکل شروع میشه واقعا من من حس میکنم خودم دارم این درکلبه ی زیبااامون روبازمیکنم،وای خدامن چه حسی😍 سپاسگزارم از مریم خانوم به خاطر این ایده ی قشنگشون🙏🙏🙏

    خدااااای من یعنی اصلا دیوااانه میشم وقتی این ویوی بیرون کلبه رو میبینم،واقعا به قول مریم خانوم مرده رو زنده میکنه😍😘😍

    خداوند بزرگم رو بابت این همه زیباااای ونعمت وثررروت سپاسگزارم🙏🙏🙏

    خدااااای من نگاهشون کن جوجه هامون ومرغامون وداکامون چه سرحال میپرن از لونه ی زیباشون بیرون،خداااایا شکرت چقدر بزرگ وزیباااا شدن🙏🙏😍😘😚🙏🙏 خداااایا شکرت از انعکاس طلایی نور خورشید ازلا به لای درختای پرادایس چقدررر زیبااااس خداااای من🙏🙏🙏

    مامان مرغی هم دیگه کاری به بچه هاش نداره وسپرده به الله مهربان ودستان مهربونش خداااایا شکرت.

    خدااااایا شکرت بابت غذای مرغا وجوجه ها وداکامون،خداااای شکرت که جوجه خروسه مون با اینکه فکرکنم غذاش یکم براش درشته قورت میده ولی دوباره میخوره میگه بابا بیخیال گرسنگی این چیزا سرش نمیشه😂😁

    خداااایا شکرت گوارای وجودشون باشه این غذایی که هر روز نوش جان میکنن😍

    خدااااایا شکرت پرادایسمون چقدرررر زیبااااس وروز به روز داره زیباااااتر میشه🙏

    امروز هم طبق معمول مریم خانوم تو پرادایس هستن واستاد هم جای دیگه واسه خودشون هردو دارن لذت میبرن بدون هیچ وابستگی وسپاسگزارم بابت این رابطه زیباشون که درس ها برای هممون داره🙏🙏🙏

    خب میریم مزرعه ی آقای الن،چه گاوهای زیبااااا وتپل مپولی دارن آقای الن،خداااایا شکرت از این همه نعمت خداوند برکت بیشتربهشون بده🙏🙏🙏

    خداااایا شکرت که مریم خانوووم وقتی تنها هستن در پرادایس یکی از برنامه هاشون گشت زدن اطراف پرادایس وبیشتر آشنا شدن با محیط اطراف وتمرکز بیشتر روی خودشون وشناخت بیشتری به محیط اطرافشون ومهم غلبه بر ترساشون هست،خداااایا شکرت که تونستن برترس هاشون غلبه کنن وبه صورت تکاملی برترس هاشون غلبه کنن و برای ماهم درسی شد تا آروم آروم بریم در دل ترسامون واز محیط اطرافمون لذت ببریم،خداااایا شکرت بابت هدااایتت به این خانواده ی دوستداشتنی🙏🙏😍😘🙏🙏

    بریم سراغ یه گزارش ناب دیگه از استاد گزارش از طبیعت پرادایس🙏😍

    خدااااای من نگاااهشون کن جورج وببین چقدررر بزرگ وزیباااا شده خدااااایا شکرت🙏

    چقدر ویوی دریاچه از کلبه زیبااااس خداااااای من دیواااانه کننندس به ولله 🙏🙏🙏 واقعااا شما لایق بهشت زیبااااتر هم هستین وخداوند۱۰۰درصد شما به زیباااتر هم هداییتون میکنه همین طور که ما رو هدایت میکنه به دیدن همچین مناظر بهشتی خداااایا شکرت🙏

    خدااااایا شکرت که مریم خانوم دستی از خداوند شد که بره وجورج رو نجات بده از طوفان و جورج داره سر ومر وگنده بازی میکنه خدااااایا شکرت🙏🙏

    بریم یه سرتوی کلبه ببینیم چه خبره،خدااای من چه میز کار مرتب وتر وتمیزی دارن خانوم شایسته وبه جاهایی رسیدن ومشغول ویرایش فایلای دانلودی هستن که ثمره ش همین هست که الان داریم میبینم که چقدر محیط کاربری سایت ساده وزیبااا شده وچه تغییرات گسترده ای درسایت انجام دادن ودستشون طلا که اینقدر برامون زحمت میکشن از همین جا براشون آرزوی سلامتی وموفقیت بیشتر درکارشون دارم وازشون سپاسگزارم وخداوند وبابت این دستای با ارزشش سپاسگزارم🙏

    آخ جووون امروز قراره بریم خرید،بزن بریم مریم خانووم،جورج چه پرشی میکنه خدااای من چقدر زیبااان لونشون هم قشنگه🙏😘😍

    خداااایای من اینجارو ندیده بودیم تاالان،خدااایا شکرت که استاااد ومریم خانوم اینجارو هدااایتی پیدا کردن واقعاا وقتی آدم از جایی شناخت نداره بیشتر براش غریب هست اون ترمزهاش نمیزاره حرکت کنه وبیشتر تو محیط قبلی میمونه وحاضر نیست حرکت کنه مثل من ولی وقتی آشنا میشه خیلی از ترس هاش خودبه خود ازبین میره

    درواقع همیشه تا وقتی از چیزی شناخت نداریم خیلی ترس ازش داریم و وقتی آگاهانه پارو از روی ترمزهامون برداریم به خیلی از ترس هامون غلبه میکنیم ومصمم ترمیشیم که بیشتر روی خداوند حساب کنیم ووقتی نتونیم روی خداوند حساب کنیم نمیتونیم روی ترس هامون غلبه کنیم وهمین طور راکد میمونیم وخداااایا شکرت که تا الان تا حدی تونستیم با آگاهی های که از استاد گرفتیم به خیلی از ترس هامون غلبه کنیم وپامون رو از روی ترمزهامون برداریم،همین طور که مریم خانوم وقتی میخواستن با استاد برن تو جنگلای شمال چون با اون محیط آشنا نبودن ازقبل یکم براشون سخت بوده وایشون آروم آروم پاشون رو از روی ترمزاشون برمیدارن وبا محیط جدید آشنا میشن وخیلی از ترس هاشون هم آروم آروم کمتر وکمتر میشه ومیرسه به الان که دریه جنگل بزرگ ودریه کلبه رو تنهااایی تا چند روز سپری میکنن با ترس کمتر وخدارو از این هدایت سپاسگزارم 😍🙏

    بریم سوار سانتافه ی زیبااامون بشیم بریم به سمت والمارت،خداااای من یه بسته داریم ببینیم چیه،خداااای من چه خبرخوبی داااریم میبینین به استاد ایمیل بره تخم مرغارو بگیره واین جور هدایتی بدون اینکه استاد بره دنبالش میارن درخونه،ببینید اینجوری خداوند هدایت میکنه وقتی بهش توکل کنی🙏🙏🙏

    مومنان فقط برخدا توکل میکنن وخداوند برایشان کافیست،خدااایا شکرت که انقدر کارها راحت انجام میشه وتخم مرغا راحت اومد درخونه به صورت هدایتی واین یه نشونه ای که مریم خانوم والمارت نرن وبرگردن خونه ووقتی آدم روی خداوند حساب کنه همین جوری خودبه خود هدایت میشه،خداااایا شکرت یکی از مسیرامون کم شد🙏🙏🙏

    فردا هم انشالله جوجه هامون میان وبرمیگردیم خونه ومیرسیم طبق معمول به پسر خوب وسرحال پرادایس براوونی دوستداشتنی چه نگاهی هم میکنه براووونی😍😘😚

    واقعا خداااایا شکرت بابت این نعمت ها وبرکاتی که غیرمنتظره وارد زندگیمون میشه وآدم زبونش بند میادوفقط اون لحظه خداوند رو سپاسگزار میشه که با این دستان خوبش آشنا میشه وخیلی چیزا ازشون یادمیگیره وخداااایا شکرت که مریم خانوم روی عزت نفسشون کارکردن وارزش خودشون رو بالا بردن وپاشون رو از روی ترمزهاشون برداشتن وبرترساشون غلبه کردن تا رسیدن به این کشور زیبااا وثروتمند وبه این پرادایس زیباااا اونم تنهایی دارن لذت میبرن،وقتی آدم پاشو از روی ترمزهای به ظاهر کوچیک برمیداره قدم های بزرگ خودبه خود برداشته میشه وبه اون جاهای بزرگ درزندگی میرسه و وقتی این مقاومت هامون روکمتر میکنیم باعث میشه به تجربه های بیشتر هدایت بشیم واز مسیرمون لذت ببریم،

    وقتی که آگاهانه روی ترس هامون غلبه میکنیم یه لول جدیدی توی اعتماد به نفسمون ایجادمیکنیم که مارو بی انتها میکنه وترسمون رو از ترس های آینده کمتروکمتر میکنه ووقتی اون کارها رو انجام بدیم کارهای بزرگ رو میتونیم راحت تر ازقبل انجام بدیم ومسائل بیشتری رو درزندگی حل وفصل کنیم وبیشتر لذت ببریم وخداااایا شکرت استاد اسم زیباایی وهدایتی ای برای فایلاشون انتخاب کردن به اسم آرامش درپرتو آگاهی وواقعا همین آگاهی هست که آدم رو آرامش میده ودرمسیر خوشبختی ولذت بردن ازهمه ی لحظه های زندگی میده مثل الان که هدایتی برگشتیم ودیدیم مشکل برای پکیج پیش اومده وتماس گرفتیم تا بیان درست کنن واومدن وچقدر زیبااا وشیک ومجلسی با عشق وآرامش کارشون رو انجام دادن وخداااایا شکرت چقدر این مردم آمریکا با دقت وبا عشق کارشون رو انجام میدن وتا کارشون رو تموم نشه نمیرن و خداروشکر که به خوبی کارشون رو انجام دادن خداروشکر که پکیجمون درست شد وهمه چیز تحت کنترل هست وبه خوبی کارمیکنن،سپاسگزارم مریم خانوم از این قسمت از سریال زندگی در بهشت که برامون آپلود کردین وقسمت های آینده که خدا میدونه چه اتفاقای خوبی رو شاهدباشیم،به خدا میسپارم شمارو وتک تک هم خانواده ای های عزیزم رو دراین سایت بهشتی،عاشقتووونم😍😘😚😍

    خداوند یار ونگهدار وهدایتگرتون باشه،آمین😍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  4. -
    Kazemi NEDA گفته:
    مدت عضویت: 2847 روز

    🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂ب نام خداوند جدیدم ب نام خداوند جدید قدرتمندم ب نام خداوند جدید عادلم خدایا شکرت برای الانم ک یهو تصمیم گرفتم بنویسم سلام ب جناب عباس منش ..سلام ب همه

    خدایا شکرت خدایا شکرت 😘😘😘

    ساعت دوازده ظهره داشتم تو دفتر سپاسگزاریم نعمتارو میشمردم وسپاسگزاری میکردم داشتم قانونو یاد اوری میکردم

    داشتم مینوشتم ومینوشتم ومینوشتم یهو وسط نوشتنم یه چیزی متوجه شدم ….

    من وخیلیای دیگه احتمالا هدف اولمون موفقیت مالیه ولی وقتی خودمو بررسی کردم دیدم

    نه من کلا دارم اینجا ادب نزاکت واداب و معاشرت یاد میگیرم

    اینجا وبا اقای عباس منش فقط ثروت اندوزی یاد نمیگیریم ما اینجا رفتارخوب یاد میگیریم شاید تو ثروت میوه هام اون طور ک مد نظرمه ب ثمر نرسیده ولی ایا من شخصیتم عوض نشده ؟؟چرا همش نجوا میاد کو پس کی تا کی ؟؟ اینجا صبوری یاد نگرفتم من همون ادم عجول قبل سایتم ؟؟

    من از شما یاد گرفتم اول از همه خودمو دوست داشته باشم بعد بقیه رو هم دوست داشته باشم چون هممون از یک منبع هستیم چون هممون پاره ای از خدواند هستیم

    قبلا شاید اینارو چند بار شنیده بودم

    ولی درک نمیکردم ینی چی همه وجودی از خدواند هستیم ینی چی ؟؟

    شما برام معنیش کردین وبا تمام وجودم حسش میکنم

    صب هرروز باید کانالی ک خانم شایسته جواب میدنو بخونم تا اگاهیا تکربشه برارم

    وقتی میخونم سر ذوق میام انگار بنزین زدم ب موتورم میخونم ومیگم چقد ر اگاهی در اختیار دارم خدایا شکرت وقتی تو کانال تلگرام بچه ها از نتایج دوازده قدم گفتن دیدم کسی نگفت من ب فلان ماشین رسیدم یا ب فلان خونه ویلا یا مسافرت همه داشتن از تغییر شخصیتی میگفتن یکی گفت من چقدر تغییر کردم از وقتی با دوازده قدم هستم زود خشمگین نمیشم قبلا کسی بهم چیزی میگفت

    از کوره درمیرفتم و تادوروز درگیر میشدم

    یکی گفت الان خیلی شادم

    یکی دیگه گفت یاد گرفتم ب خاطر نعمتهای کوچیک سپاسگزاری کنم و حالم خوب میشه

    اون یکی گفت تو هر کاری از خدا میپرسم

    معنویتم پیشرفت کرده

    میخوام بگم ببینید بقیه هم مثل من رفتارشون داره تغییر میکنه ودارن خوبتر میشن

    دارن شادتر میشن دارن رفتار کردن با خودشون با جهان اطرافشونو بلد میشن

    دارند صبورتر میشن دارند مهربونی و یاد میگیرن داریم دوست داشتنووو اینجا یاد میگیریم

    من اینجا مهربونتر شدم

    من اینجا یاد گرفتم ترسا واهییه

    نمیگم میرم وسط جنگل میخوابم نه ولی الانم تنها باشم نمیترسم تو خونه حداقل ..امتحان کردم چندین و چند بار قبل عضو شدن تو سایت ..شجاع ترشدم تو این سایت

    شجاعت یادم دادین .

    یاد گرفتم اصالت داشته باشم

    اصالتموووو ب هر قیمتی از دست ندم

    یاد گرفتم خودم باشم .

    دارم سعی میکنم حرف نظر پچ پچ مردم برام کم رنگتر بشه

    جا ی کار داره تا بهتر بهتر بشممممم

    اینجا یاد گرفتم قدر دان خودم باشم

    ب خاطر کوچکترین دستاورد ب خودم انگیزع بدم

    یاد گرفتم ب همه احترام بذارم

    یاد گرفتم کمتر گله گنم شکایت کنم

    یاد گرفتم حس ترحمو از خودم دورکنم

    یاد گرفتم من خیلی ارزشمندم

    من خاص ترینمممم وباید ب خودم احترام بذارم امروز تو این فایل از خانم شایسته یاد گرفتممممم عزت نفسموووو با با چیزای حاشیه ایی حفظ نکنم

    با هر قیافه با هر اندام باهر سرو شکلی

    ک هستمممم من بهترین خودم هستم

    .عزت نفس یاد میگیرم ازشما

    باید بیشتر وبیشتر ش کنم

    ..اینجا یاد گرفتم اصل چیه فرع چیه

    یاد گرفتم حواشی و کنار بزنم

    یاد گرفتم برای لذت بردن از زندگی

    نباید حساب کتاب کنم

    نباید ب خودم سخت بگیرم

    خانم شایسته منم مثل شما ادم وسواس بودم و ب خاطر این از خیلیا جاها خودمو محروم کردم

    شنا دوست داشتم استخر دوست داشتم

    ولی میگفتم کثیف باشه اگع مریض شم چی اگه فلان چی

    اینجا تو این سایت یه روزبلند شدم و تمام خزعبلات ذهنمو زیر پام گذاشتم گفتم بس کن دیگع

    رفتم درست پارسال همین موقع هر چهار مهارت شنارو یاد گرفتم

    وقتی قدم برداشتم اصلا ب این چیزا فکر نکردم

    تنهایی رفتم .صب زود ساعت ۶ همع خواب

    بودن میرفتم بهترین استخر شهر یا همون بالا شهر ….وقتی ب بقیه میگفتم میگفتن عجب حوصله ای شش صب بگیر بخواب ..تو برفا میرفتم ..لذت میبردم تا قبل تعطیلی استخرا رفتم ورفتم ورفتم

    قبلا تنهایی نمیرفتم باید دوستانم میبودن

    این فقط یک نمونشه

    رانندگی یاد گرفتم

    ۶۱۲ روزه دارم بدون وقفه هرروز زبان میخونم والان مرحله ادونس رسیدم .

    سعی میکنم کاری و ک شروع کردم

    ب اتمام برسونم

    اینا رو اینجا یاد گرفتم

    اگه اینجا نبودم مطمعنم الان یه ادم دپرس و بی هدف بودم

    من تغییر کردم مثل همه بچه های سایتتتت .

    جناب عباس منش شما قرار بود ثروتمندشدنووو بهمون یادبدین ققط

    ببینید ما اینجا چیا یاد گرفتیم

    من اگه هرروز میرفتم پیش یه مشاور نمیتونستم این همه تغییر کنم اصلا ب مشاوره یا روانشناسی اعتقادی ندارم مطمعنم ب من میگفتن باید صبور باشی باید مهربون باشی باید امید داشته باشی برای زندگیت

    همون لحظه تو دلم بهشون میخندیدم ومیگفتم چشم حتما شما خوبین …ودیگه نمیرفتم

    ولی شما خیلی زیرکانه هوشمندانه بدون اینکه نصییحت وار باشه ب خوردمون دادین

    یا ب قول شما نیفتادین دنبالمون

    بیا بهت مهربونی و در صلح بودن یاد بدم

    نمیدونم چ جوری بگم منظورموووو

    خیلی راحت و اسون گفتن ماهم بدون اینکه متوجه بشیم وبخوایم تلاشی برای رفتارمون بکنیم

    نا خود اگاه تغییر کردیم

    هیچ دانشگاههی نمیتونست این همه بحثای رفتارشناشی و رفتار ی واخلاقی یادمون بدع

    اینهمه فایل رایگان باارزش فقط داره اینارو یادمون میده

    من هرروز هرروز نگاه کردم شاید حتی روزنامه وار بود یا مثل فیلم نگاش کردم ولی تاثیرشوووووو گذاشت تغییر کردیم

    این مستند زندگی دربهشت من یاد گرفتمممم ب همه چیز اطرافم کنجکاو باشممممم

    ولذت ببرم

    مثلا طلوع خورشید مثل بازی زنبورا یا حتی پشه هایی ک درحال پروازند

    قبلا اصلا نمیدیدمشون

    الان وقتی چشامو باز میکنم وقتی نور خورشید از لابلای شاخه های حیاط وارد اتاقم میشع

    اولش از خدا تشکر میکنم و بعد بادقت ولذت نگاه میکنم

    من اینارو از شما یاد گرفتم

    من از پرواز پروانه لذت میبرم و این صحنه رو شکار میکنم ومیرم توحس و خدارو شکر میکنم

    اینارو تو این سایت گرفتم

    یاد گرفتم از کوچکترین نعمتام خوشال باشم و لذت ببرم

    یاد گرفتم تنهایی و ترجیح بدم

    واز تنهایی لذت ببرم و الان

    خودمو از خیلا دور کردم و خوشحالم .یادم دادین تحت هیچ شرایطی غیبت نکنم .تهمت نزنم

    یادم دادین شاد باشممممم .

    یادم دادین بیخیال باشم حساس نباشم

    یادم دادین تمیزتر مرتبتر باشممممم

    یادم دادین ورزشکارترشممممم

    یادم دادین از ثروت بقیه به وجد بیام

    وبراشون ارزوی ثروت بیشتر کنم

    یادم دادین حسادت نکنم چون ب ضرر خودم تموم میشع یادم دادین وقتی دوستام ب هدفشون رسیدن ازته دلم خوشحال شم وبراشون خوشبختی بیشتر بخوام

    من خیلی خیلی خیلی تغییر کردم وقتی داشتم تو دفترم مینوشتم متوجه تغییرات شدم واسه همینه شما میگین بنویسید وقتی مینویسم حالم عالی میشه اینم از شما یاد گرفتم

    شما تو همه زمینه ها دارید یاد میدین بی ریا و با اخلاص .با تمام وجود .

    خیلی خیلی تغیرات دیگه واقعا نمیشه گفت

    من اینجا زندگی کردنو یاد میگیرم

    ولی نجواها میاد میگه خوب که چی حالا ک چی .اینام شد نتیجه …انقد م ب درامد رسیدی اون نتیجه بزرگه رو ک نمیتوتی بدست بیاری

    همش همیناس ؟؟.

    حتی اینجا شما یادم دادین ک باید این موقع ها تسلیم نشم و ب حرفش گوش ندم ادامه بدم بدم

    و بگم تغییر شخصیت خیلی مهمتر از هر چیزی من ازدرون از خودم راضی نباشم ثروت میلیاردی منوووو راضی نمیکنه ..من اینجا زندگی کردن یاد گرفتم

    دارم بلد میشم خوب بودنوووووو

    ادامه میدم نه بخاطر اینکه ب ثروت برسم

    ادامه میدم اینطوری حالم عالیه

    سبکم رهام

    واین مهمترینه …..واز خداوند میخوام .هرروز استمرار داشته باشه وهمچنان تو مسیر درست پیش برم و تسلیم نجواها نشم

    جناب عباس منش ب خاطر این موفقیتام از شما واقعا تشکر میکنم

    منو با خودم وجهان اطرافم اشتی دادین

    ممنونم ب خاطر اینهمه درس زندگی

    منونم برای تغییر رفتارم

    ممنونم برای بهتر شدنم

    تمام سعیمو میکنم هرروز شادتر باشم هروز بهتر ازدیروز باشم هرروز ارومتر باشم هرروز بیخیالترشممممم هرروز با فایلاتون درس زندگی یاد بگیرم

    اینجا دارم انسانیت و بلد میشم

    ودارم انسانیت و ب عمل میذارم

    و دارم انسان وار زندگی میکنم

    متشکرم

    🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌺🌺🌺🌺🌺

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 97 رای:
    • -
      پریسا جمهوری گفته:
      مدت عضویت: 2127 روز

      ندای عزیزم سلام

      اینقدر خوب نوشتی که یه جاهایی احساس میکردم نفسمو حتی حبس کردم که با تموم وجود دریافت کنم حس و حال نوشته هاتو

      چقدر زیبا گفتی جانم

      چقدرعالی نوشتی

      احساس میکنم هر روز باید این کامنت زیبای تو رو بخونم و درمورد مواردی که ذکر کردی آگاهانه کار کنم روی خودم

      به قول تو اکثرمون برای تغییر اوضاع مالی به سمت این سایت اومدیم اما چه درس های بزرگی سر این سفره با برکت آموختیم

      و چه آدم بهتری شدیم که الان حالمون با خودمون خوبه

      خودمونو دوست داریم

      برای خودمون و اگاهی هامون ارزش قائلیم و تمرین میکنیم تا از این هم بهتر بشیم

      من هم دقیقا مثل تو شدیدا همه ی راه های ورودی های بد و مخرب رو بستم. خودمم و خودم تنهای تنها بدون ذره ای ناراحتی ازین تنهایی و دارم ذهنم رو با آگاهی های اینجا بمباران میکنم

      هنوز خیلی کار دارم اما نتیجه آروم آروم داره میاد

      آروم آروم داره روم اثر میذاره و تغییرم میده

      هر روز یه درس جدید و یه آگاهی جدید و یه پله بالاتر

      خدایا شکرت شکرت شکرت

      چقدر این فضا رو دوست دارم

      و چقدر اینجا بودن بهم انرژی و آرامش میده

      اینجا هم انگار شده خانواده دومم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
      • -
        Kazemi NEDA گفته:
        مدت عضویت: 2847 روز

        سلام پریسا ی جمهوری عزیز

        مممونم کامنتمو خوندین وخوشحالم حس خوبی گرفتین از کامنتم

        خوشحالم شمام متوجه تغییراتتون هستین

        خوشحالتر اینکه دوستان خوبی چون شما دارم

        پروفایلتونو خوندم ودوست داشتم مسیر پیشرفتتونو از قبولی تو دانشگاع ازدواج موفق و کار خوب مورد علاقتون

        امیدوارم روز ب روز شادتر موفقتر سالمتر وپولدارترشیمممم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      زهرا فرجی گفته:
      مدت عضویت: 1912 روز

      سلام ندا جون

      داشتم کامنتتون میخوندم ی دید متفاوتیادم حرف استاد افتادم که می‌گفت کامنتا رو بخونید ب اندازه ی کتاب هزار صفحه می‌تونه کلی آگاهیهای ناب بده و واقعا از اینکه اینهمه آگاهی پیدا کردم خوشحالم

      ممنون که نوشتی

      باز هم بنویس تا ب دیگران احساس خوب و آگاهیهای ناب بدی .عاشقتم

      تحسینت میکنم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      حسن کفاش دوست گفته:
      مدت عضویت: 2928 روز

      دوست خوبم سلام

      چقدر خوبه که از تغییرات خودتون گفتید

      عالی بود

      👏 👏 👏 👏 👏 👏

      امیدوارم که بیشتر از اینها در زندگی به هرچه که می‌خواهید برسید

      رب مهربان یاری رسان تان باشد

      در پناه الله یکتا شاد باشید و سربلند

      ❤️ 💙💜❤️💙💜❤️💙💜

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      فرشته گفته:
      مدت عضویت: 1791 روز

      سلام خدای مهربانم 🌹🌹

      سلام ندای خوش نوا

      بسیار زیبا گفتی وبسیارزیباترنوشتی

      من باحوصله کلمه به کلمه هاتو درک کردم ودقیقا تمام چیزایی روکه نوشتی من بدون اینکه خودم توجه کنم دقیقا تمام این مراحل رو البته ارومتروکمترگذروندم چون بخاطر شرایطی ،کمی فاصله گرفتم ولی خوشحالم که هیچی نمیزاره ازاین مسیر دوربشم

      مهم اینه که هنوزهستم وهنوزشوقی دارم برای یاد گرفتن درست زندگی

      واقعا درست میگین این تنها مشکل شما نیست بلکه همه ماها درجامعه ای باراومدیم که تقریبا روش های تربیتی جامعه به یه شکل روهممون تاثیر گذاشته

      وواقعا اعتراف میکنم زندگی کردن درست رویادمون ندادن وخداروشکرکه الان میتونیم قبل ازاینکه فرصت زندگی کردن ازمون گرفته بشه ،بالذت ادامه بدیم واین خودش بهترین نتیجه ست

      منم نتیجه مادی وپولی شاید نگرفتم اما بقول شما یادگرفتم وقتی نشستم به اطرافم نگاه کنم برای لحظاتی زیبایی ها نعمتها روببینم شکرکنم

      یادگرفتم باشکرگزاری بخوابم باشکرگزاری بیدارشم ،الان به جایی رسیدم که خیلی دلم میخوادازنقطه امنم بیرون بیام والبته کم کم اینکارومیکنم حتما چون لذت بردن ازچالش رودوست دارم

      چون دوست دارم یادبگیرم ازترس هام ،ایمان روبکشم بیرون

      دوست دارم ازسختی ها،لذت روبکشم بیرون

      دوست دارم ازنعمتهایی که دارم ونمیدیدمشون حس شکر گزاری وراضی بودن رو بکشم بیرون وباتمام این ابزار توی چالشهای زندگیم شکرت کنم ‌

      به امید بهترینها برای هممون 🙏♥️🌹🌹♥️♥️

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      سمیه امینی گفته:
      مدت عضویت: 2255 روز

      سلام و درود به ندای عزیز

      خانوم شما چقدر با عشق و خلوص نوشتین

      هر جمله رو چشیدم و لذت بردم

      واقعا همینطوره همه ی ما داریم بهتر زندگی کردن و طبیعی بودن رو آروم آروم یاد میگیریم و چقدر باید شکرگزار بود برای وجود استاد عزیزمون و مریم جان عزیز و حضورمون و کامنتهای عالی پرمحتوا

      تحسینتون میکنم نداجان که اینقدر عالی روی خودتون کار کردید و نتیجه ها رو خلق کردین دمتون گرم منم میخوام رانندگی رو شروع کنم و اینم یه نشونه بود برام که کارهای ناتموم رو تموم کنم

      بی نهایت سپاس عزیز دلم

      چه عشقی میزنه تو این کامنت و جمله هاتون

      چقدر روان و رها نوشتین

      بهتون تبریک میگم و نوش جونتون همه ی نعمتها و ثروتهای جهان

      الهی که هر روزتون بهتر و بهتر بشه

      الهی که حال دلتون عالی تر از عالی بشه

      خدا برایمان کافیست و ما پیش می رویم با تعهد و ایمان روزافزون

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      سپیده گفته:
      مدت عضویت: 1372 روز

      سلام ندا عزیزم…

      واقعا قسم به قلم…

      دو سال پیش این کامنت رو گذاشتی تا من امروز بخونمش و تاثیر بگیرم ازش….

      اره واقعا چقدر این سایت چقدر استاد و مریم جون و چقدر کامنتای بچه ها تاپیر گذاشته توی زندگیم..

      اتفاقا من دیروز داشتم با خودم فکر میکردم که توی این ۴۰ روزی که ب طور مداوم روی خودم کار کردم چه تغییراتی کرده زندگیم..

      با خودم گفتم خب از نظر شخصیتی خیلی اروم تر شدم خیلی…توی این ۴۰ روز خیللللی کم ناراحت شدم اصلا یادم نمیاد…چقدر توقعم از اطرافیانم کم شده مخصوصا همسرم….توی این ۴۰ روز یادم نمیاد ک منو همسرم ب لطف خدا بحثی باهم داشته باشیم…همسرم همراه من شده توی این مسیر و خیلی هم مصمم هس…چ تصمیمات مهمی توی زندگیم گرفتم و اجراشون کردم توی این ۴۰ روز….

      چ جالب اینا رو فقط دیروز داشتم با خودم فکر میکردم بعد ک الان کامنت شمت رو خوندم دیدم دقیقا برای من نوشتین از تغییر شخصیت از حاال خوب و چفدر بیشتر فهمیدم ک چ تغییراتی کردم و اللن ک دارم برای شما مینویسمم متوجه تغییرات بیشتر زندگیم شدم…

      من چقدر خوشبختم ک عضوی از این خانواده هستم…

      امروز من از شما حرف های قشنگی یاد گرفتم و نگاهم ب زندگیم باز تر شد…باز هم یه درجه رشد کردم و خیلی خوشحالللم خیلی….

      ندای عزیزم امیدوارم توی زندگیت حال خوبت همیشگی باشه چون با همین حال خوبت زندگیتو بهشت میکنی …

      خیلی خوشحالم برای دوستان هم فرکانسی عزیزم…

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      مریم السادات هاشمی گفته:
      مدت عضویت: 1393 روز

      سلام به همسفر عزیزم چقدر زببا و ریزبینانه کلمات رو کنار هم گذاشتید و چقد نگاهتون زیبابین هستش نداجان..چقدر تحسینتون میکنم به خاطر تمام تغییراتی که داشتید و مهمتر از اون دیدن اون تغییرات و ارزش دادن به این تغییرات..یعنی مقایسه با من قبلتون واقعا تحسینتون میکنم و چقدر لذت بردم از کامنت شما ..چقدر درس داشت مجدد برای من اینکه مریم لذت ببر از شرایطی که داری..با کوچکترین تغییراتی که ایجاد میکنی از خودت قدردانی کن و ببین این تغییرات رو به خودت ببال و جایزه بده به خودت نزار این تغییرات به ظاهر کوچک عادی بشه و نادیده گرفته بشه عزیزدلم…ادامه بده و لذت ببر در هرشرایطی کاری به کسی نداشته باش و خودتو اینقدر جدی نگیر.فقط ادامه بده و زیبابین باش و آرام و لذت ببر از مسیر زیبایی که داری طی میکنی

      واقعا نداجان ازتون سپاسگزارم و مجدد تحسینتون میکنم خیلی زیبا تونستید بنویسید..آفرین

      در کامنتتون گفتید کانالی در تلگرام هست که خانم شایسته عزیز جواب میدهند میشه لطفا بگید کدوم کانال هستش؟سپاسگزارم و در پناه الله یکتا باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      عارفه محمودی گفته:
      مدت عضویت: 1436 روز

      سلام به دوست عزیز خانم کاظمی.

      تحسین تون می کنم بابت این همه تغییراتی رو که در خودتون به وجود اوردید تحسین تون می کنم به خاطر این مدیریت زمان و کنترل ذهن تون که تونستید با کار کردن روی خودتون و اگاهی های تون این حجم از تغییرات و موفقیت ها رو درخودتون به وجود بیاورید. با تمام وجودم براتون ارزو موفقیت های بزرگتر و روز افزون تر دارم شاد پیروز سلامت ثروتمند و سعادتمند در دنیا وآخرت باشید .بدرود.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      سینا بیدگی گفته:
      مدت عضویت: 1298 روز

      سلام.به خانوم کاظمی

      من بی نهایت از شما سپاس گزارم من قسمت 83 سریال زندگی در بهشت دانلود کردم دیشب قسمت 82 و دو سه تا از کامنت خوب دوستان خوندم نمیدونم یه حسی گفت که صفحه رو برگشتم بزنم بیام یک کامنت بخونم و نمیدونم چطر شد مستقیم کامنت شما رو دیدم احساس کردم این باید بخونم و چقدر نکات مهم اساسی توجه کنم و حتی در دفترم بنویسم در مورد این نکات های شما و خودم ببینم منم تغییر کردم از اون ادمی زود خشمگین عصبانی عجول ترسو نگران الان چه تغییر کردم چ هنوز و هنوز بیشتر این تغییرات یا کمک خدا بیشتر در خودم ایجاد کنم

      من سپاسگزارم از شما و از خداوند برای این هدایت به کامنت تا یه نگاهی به خودم بی اندازم و نگاه کردن خودم بیشتر کنم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      زکیه لرستانی گفته:
      مدت عضویت: 1728 روز

      بنام الله رحمان

      سلام ب شما دوست عزیزم

      ازت سپاسگزارم بخاطر کامنت ارزشمندی ک نوشتی چقد حس خوب بهم منتقل کرد و روزم و ساخت

      چقد قشنگ تغییراتت و نوشتی باعث شد منم بیاد بیارم تغییراتی ک کردم رو

      چقد زیباست این مسیر همه اش سوده و سوده و سود

      پراز خیروبرکته

      پر از زیبایی و عشقه

      پراز حال خوبه

      پراز سوپراییزه

      پراز آرامشه

      پراز اتفاق های قشنکه

      پراز تحسین و احترام هست

      پراز رشد درونی هست

      و چقد زیباست استاد میگه اگه شخصیت شما تغییر کنه همه چی تغییر میکنه تو زندگی تون

      اگه دیدگاه شما عوض بشه

      جوری ک ب هرچیزی نگاه میکنی حست خوب بشه

      آدم ها ،شرایط،اتفاقات و موقعیت‌های خوب وارد زندگیت میشه

      و کل داستان هم همینه

      احساس خوب اتفاقات خوب و رقم میزنه

      الهی شکرت

      مرررسی ازت دوست قشنگم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    سيدعليرضا موسوي افضل گفته:
    مدت عضویت: 3067 روز

    سلام من راضیه هستم خواهر علیرضا😊

    اول صبح بلند شدم و بازم انگیزه نداشتم برای اینکه درس بخونم!

    من امسال کنکور دارم ولی راستش یه ترمزی تو وجودم نمیگذاشت برم و درس بخونم اونم چیزی نبود به جز تَرس!

    من خیلی هدف برای خودم گذاشته بودم که تهران دانشگاه مورد علاقه ام قبول شم برم و اونجا بیشتر رو باور هام رو ترس هام و.. کار کنم.

    ولی غافل از اینکه من همین الانش هم میترسیدم که برم توی شهر جدید،آدمای جدید،موقعیت جدید….همه چیز جدید!!

    و این ترس جوری بود که اصلا انگیزه ایی برای حرکت برام نگذاشته بود.

    که تا امروز صبح بهم الهام شد که بیام تو سایت ببینم چیز جدید چی داریمم😍

    که دیدم بله سریال زندگی در بهشت در سایت قرار گرفته بود،،همون لحظه سریع به خدا گفتم خدا یه نشونه و هدایت تو این فایل بهم نشون بده(با اینکه کلی نشونه از این سایت بهم نشون داده بوداا ولی باز یه چیز میخواستم که دیگه عزمم رو قوی تر کنه!!)

    پلی زدم رو سریال،هرچقدررر از زیبایی های پرادایس بگم کم گفتم یعنی من قشنگ حس میکردم که اونجام و دارم اون حال و هوا رو تجربه میکنم،،

    نسیمم خنک،،خورشیدی🌞 که تازه داره طلوع میکنه و هنوز گرمای زیادی نداره و آسمون سرحال و آبی،، دریاچه آرام، اخ که چقدر این آرامش پرادایس به ما هم آرامش منتقل میکنه🍃

    من چقدرررر خانم مرغی و جوجو ها و اون اردک های بامزه رو دوست دااارم، چقدرر لذت بخش بود واقعاااا!!.. اونا هم عجله داشتن تا از قفس بیان بیرون تا برن تو بهشت صبحشون رو اغاز کنن و لذت ببرن😍

    میرسیم به جرج خان و جوجه های تازه متولد شدهه،،چقدرر زیباا هستن خداای من😍

    چقدرر حس خوبی داره که از طرف خداوند ماموریت داشته باشی تا مراقب جوجه های تازه به دنیا اومده باشیی و لذت ببری😍

    و میرسیم به نشونه ایی که من منتظرش بودم!! صحبت های خانم شایسته عزیزم.. و برویم به امید خدای مهربان

    این جمله که گفتید تا وقتی از چیزی شناخت نداری،به نظرت خیلی ترسناک می رسه

    دقیقاااا همینههه تمام ترس های ما از همین نشات میگیره که شناخت نداریم!!تجربه نکردیم و به صورت عینی در اون موقعیت و..قرار نگرفتیم..تا ببینیم باوو اصلا این چی بود من ازش میترسیدم….

    یعنی من اینو کاملا درک کردم که اگه از چیزی میترسی و نمیری تو دلش یه عالمه موقعیت عالی رو از دست دادی!!

    اینکه من میترسم برم تهران،طبیعیه چون حرکت نکردم.. چون نمیدونم چه اتفاق هایی قراره برای من بیوفته! امان از این ذهنم که داره میسازه اتفاق های بد رو تو خودش!! یعنی میگه اگه بری اینجوری بشه چی؟ اگه پول نسازی چی؟ اگه بهت ضربه بزنن چی؟ اگه..اگه اگه… و من فراموش کردم که خدایی که الان پیشمه و از من مراقبت میکنه و ایده ها موقعیت ها و اتفاقات خوب و معجزه رو برام به وجود میااره پیشم هست!! حتی وقتی از قم مهاجرت کنم به تهران! حتی خدا تو مسیر هم باهامه!!! بابا خداااا همههه جااا با منه،به فکر منه،دوستم دااره،من بنده ی اونم!

    و چی از این بهتر که به خودش توکل کنم؟

    حرکت کنم،پا رو ترس هام بزارم…

    یعنی من میدونم اگه برم تهران چقدر اتفاقات خوبی برام میوفته از اینکه رو روابط،عزت نفس، و…بیشتر کار میکنم موقعیت های جدید بیشتری برای من اتفاق میوفته تا اینکه بشینم تو خونه و بگم نه صلاح نیست برم شاید بهم اسیب برسه و…

    ولی به قول خانم شایسته: کیست که خدا بخواد هدایتش کنه و دیگران بخوان بهش آسیب برسونن

    دقیقاا همینه من وقتی توکل میکنم به فرمانروای جهااان کسی که دارهه مارو در هرلحظه هدایت میکنه…کسی که میگه ما زمین و زمان رو مسخر او قرار دادیم…

    باوو اگه کسی به اینااا یک درصد باور داشته باشه خب حرکت میکنه نگرانی نداره! و چقدر این جمله به منم آرامش میده:

    موئمنان فقط بر خدا توکل میکنند و هرکس که به خدا توکل کند،خداونــد بَرایـش کـافیسـت

    هر چقدر که توکل میکنی و قدرت رو میدی به خود خودش همون اندازه هم هدایتت میکنه و نتیجه میگیری!!

    ⚡جمله طلایی:

    اگر میخوام بزرگ بشم باید از یکسری چیزهای حاشیه ایی مثل ترس های الکی بگذرم و برم در درونش و این راه بزرگ تر شدنمه

    کیا میتونن به این جمله عمل کنن؟ کیا این جمله رو باور دارن؟

    من اینو میدونم که هر چقدرر الان این جمله رو درک کنیم و بهش عمل کنیم بزرگ تر میشیم! موقعیت های جدیدی رو تجربه میکنیم…

    همینطور که اگه استاد میترسد و از قم به بندرعباس مهاجرت نمیکرد ایا این اتفاقات میوفتاد؟ آیا اصلا پرادایسی بود؟ سایتی بود؟

    خانم شایسته این صحبتتون چقدر قشنگ بود که گفتید : اگه آگاهانه شروع کنید به رفتن تو دل ترس هاتون و اونارو درست کنید همین کار یه لِوِل جدیدی از خودتون میسازه..یه ادم با اعتماد به نفس که دنباال حل کردن مسائل و بزرگ تر شدن از اونه…

    ترس کارش اینه که خودش رو بزرگ جلوه بده عین یه سایه که تو دیوار ، بزرگ میوفته ها ولی وقتی اگاهانه میری سمتش تا ببینی چی باعث این بزرگی شده میبینی که اون چقدرر کوچیکه فقدد ظاااهرش بزرگه!! همین..

    اره اگه بری جلو همین کاره که ترست رو از ترس های آینده میریزه و تو دیگه یه قدرت بینهایتی داری برای رو به رو شدن با اونااا و وقتی اگاهانه اینو به خودت یاداوری کنه که اگه من برم تو دل ترس هام چقدرر موقعیت های جدیدی برام به وجود میاادد و همین میشه یه انگیزه براای حرکـت😃😄

    بچه هاا بیاید از الان عمل کنیم! حرف زدن بسه..بیاید هر کدوم مون تعهد بدیم که بریم و تمام ترس هایی که شدن ترمز برامون و نمیزارن حرکت کنیم رو بنویسیم!!

    هر چی هرچی که به ظاهر کوچیکه!! ترس از حرف مردم،ترس از جن،،ترس از یه موقعیت و……هر ترسی که ما به اون قدرت دادیم و دستو پامون رو برای حرکت بسته! بیاید همه ی اونارو بنویسیم و تعهد بدیم به انجام دادن و تیک تایید زدنشون رو!!!

    من خودم یه نجوایی که همیشه تو ذهنم هست اینه که میگه تو تا وقتی تکاملت اینجا طی نشده نمیتونی بری تهران و اگرم بری برات اتفاقات بدی میوفته..شاید بگید درسته و این الهام خداوند بوده ولی نه الهام خداوند دل ادم رو اروم میکنه ولی این تو دلم آشوب میندازه و نمیزاره حرکت کنم😞 باید دست به کار شم و درستش کنم😉

    خانم شایسته عاشقانه از شما تشکر میکنم که باعث میشید ماهم این زیبایی هارو ببینیم و با صحبت هاتون به ما اگاهی میدید تا ماهم آرامش در پرتوء اگاهی رو تجربه کنیم و لذت ببریم و فرکانس های فوق العاده به جهان بفرستیم😊

    خدااحافظ تووون👐

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
    • -
      سمیه امینی گفته:
      مدت عضویت: 2255 روز

      سلام راضیه نازنین

      چقدر کار خوبی کردی که اومدی و نوشتی ایول به شما

      خیلی خوب گفتی بیایم ترسها و ترمزها رو پیدا کنیم و حدفشون کنیم تا به موقعیتهای عالی دسترسی پیدا کنیم

      امیدوارم بهترینها رو بسازی و زیباترینها رو خلق کنی

      پیش برو که خداوند حامی شجاعان است

      خداوند یار و یاور و نگهدارت باشد عزیز دلم

      ممنون برای اشتراک این تجربه و نکته های عالیش

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        سيدعليرضا موسوي افضل گفته:
        مدت عضویت: 3067 روز

        ممنون از شما دوست عزیزم😊

        امیدوارم همه مون از نتایجی که بدست اوردیم بیایم اینجا بگیم از حذف کردن ترمز ها و پا گذاشتن بر دل ترسها..همین کاراست که ایمانمون رو نشون میده😉 و موقعیت های عالی رو به سمتمون سرازیر میکنه.

        ما یک قدم رو بر میداریم و سعی میکنیم ترمز ها رو پیدا و برطرف کنیم هزاران قدم رو خدای مهربان برامون بر میداره😃

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
        • -
          سمیه امینی گفته:
          مدت عضویت: 2255 روز

          عالی گفتی عزیزم

          ما کارمون رو درست انجام بنده ی خوبی باشیم خداوند کارش رو خوب بلده و هدایتها یکی یکی از راه میرسه

          الهی که غرق شادی و عشق به خداجون باشی

          مرسی که برام نوشتی زیباترین

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      پریسا جمهوری گفته:
      مدت عضویت: 2127 روز

      سلام خواهر آقا علیرضا

      خوشحالم که هدایت شدم به سمت کامنتت تا برات از تجربیات خودم بگم.

      جونم برات بگه که تو دقیقا همونجایی قرار داری که من پنج سال پیش قرار داشتم

      استرس ها و نگرانی های کنکور و نجواها که اگه به هدفت نرسی چی؟ از یه طرف، و ترس و نگرانی بابت اینکه به قول تو حالا اگه رسیدی چجوری تو یه دختر ۱۸ ساله میخوای پاشی بری تهران؟ از یه طرف دیگه.

      دقیقا یادم نمیاد اون روزا چطور عمل میکردم و ذهنم رو چجوری آروم میکردمم اما یادمه یه هدف داشتم اونم قبولی تو رشته دلخواهم در دانشگاه تهران، و از مسیری که توش بودم هم لذت میبردم. من عاشقانه رشته تحصیلیمو دوست داشتم و از درس خوندن لذت میبردم و هر هفته ای که به ساعت های مطالعم اضافه میشد اونقدر ذوق میکردم که نگو و نپرس و از همه مهمتر هدفم نیرو محرکم بود و یه جور خاصی باعث میشد حرکت کنم و نایستم.

      مسئله بعدی این بود که من خیلی تجسم میکردم و ماه های آخر برام کااااملااااا طبیعی بود که به نتیجه دلخواهم برسم.

      و در نهایت هم من دقیقا به اون چیزی که میخواستم رسیدم

      و اونقدر به هدفم ایمان داشتم و خوشحال بودم که دارم دایره امنم رو ترک میکنم و وارد یه محیط جدید میشم که ترس ها و نگرانی هام خیلییی کم اجازه ورود به ذهنمو پیدا میکردن. و تمام اون نگرانی ها همون ساعت اولی که پام به اتاقم توی خوابگاه رسید و هم اتاقی های باحال و همشهری هامو دیدم تموم شد و رفت و نگم برات که این انتخاب چقدررررررر منو بزرگ، قوی و مستقل کرد. جوری که اگه ازم بپرسی اگه بار دیگه به دنیا بیای این مسیر رو انتخاب میکنی؟ و من بهت میگم اگه هزار بار دیگه هم بخوام به این دنیا بیام همین انتخاب من خواهد بود.

      اونقدر توی خوابگاه و دانشگاه دوستای خوبی پیدا کردم و اینقدر دایره دیدم به زندگی بزرگ شد که واقعا نمیتونم برای این تجربیام قیمتی بذارم.

      الان هم دقیقا از همون ساله که دارم تو تهران زندگی میکنم و واقعا لذت میبرم از قشنگی ها و وسعت این شهر.

      ماها باید از یه جایی به بعد خودمون باشیم و خودمون، بدون خانواده، تا بزرگ بشیم و بفهمیم چطور باید از پس خودمون بربیایم.

      باید بفهمیم که اونقدر قدرتمندیم که برای زندگی کردن و خوشبخت بودن نیاز به هیچ کسی تو این دنیا نداریم.

      اینا رو برات نوشتم که تایید کنم خواسته بزرگ درونتو و بهت بگم هیچ چیزی تو زندگی ادمو به اندازه رها کردن دایره های امنش، بزرگ نمیکنه😊

      موفق باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        سيدعليرضا موسوي افضل گفته:
        مدت عضویت: 3067 روز

        نمیدونم از ذوق اشک بریزم یا بخندم.

        چقدر این کامنتی که گذاشتید باعثِ میشه قووووی تر حرکت کنم…

        من اولای اینکه برای درس خوندن شروع کرده بودم هرشب تجسم میکردم که رتبه ١ کنکور شدم یعنی انقد قدرت تجسمم بالا بود که اشک میریختم و انگار که واقعااا من رتبه ١ شدم و وارد دانشگاه مورد علاقه م شدم…

        منم مثله شما تا ساعت مطالعه م میرفت بالا خیلیی ذوق میکردم…خیلی خوش حال بودم که میخواستم کنکور هنر بدم(من رشته م انسانیه ولی تصمیم گرفتم کنکور هنر بدم و برم سمت علاقه م)…

        ولی از یه جایی به بعد نجوا ها شروع شد…

        تو چه جوری میخوای بری؟ چه جوری تو خوابگاه میخوای دووم بیاری؟ بابا ت چه جوری میزاره که یه دختر بره دانشگاه اونم تهران!! و و و و

        کلی نجوا که باعث شد من متوقف بشم…

        منی که واسه خودم هدف گذاشته بودم…منی که دوست داشتم تهران قبول شم و برم یه زندگی مستقلی رو تجربه کنم…منی که دوست داشتم مورد حمایت هیچ کس حتی خانواده نباشم..اره همه ی اینا یه طرف ترس هم یه طرف….

        ولی باید دوباره از یه جایی شروع کنم و با قدرت،، با انگیره ادامه بدم…نه راهم اشتباه نیست این ذهنمه اره ذهنمه…

        😉💪

        خیلی خوشحالم که این تجربه رو بامن به اشتراک گذاشتید ممنونم💐😊

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
        • -
          پریسا جمهوری گفته:
          مدت عضویت: 2127 روز

          همه هدایت خداوند بود که باعث شد من کامنت تو رو بخونم و برات بنویسم عزیزم.

          پر قدرت به مسیرت ادامه بده و بدون که هرچقدر به جهان نشون بدی که مصممی در رسیدن به هدفت، جهان در برابرت سر خم میکنه و درها رو به روت باز میکنه تا به آسونی و راحتی به خواستت برسی.

          پدر منم مخالف رفتنم به تهران بود اما وقتی رتبو دید و اشتیاق فراوانم رو اتفاقا خودش با کمال میل قبول کرد که بیام تهران و من تبدیل شدم براش به فرزند و دختری که همیشه ازش با افتخار یاد میکنه و میگه تو کسی بودی که تونستی گلیم خودت رو از آب بیرون بکشی در حالیکه قبلش بهم میگفت همین شهر خودمونو برای دانشگاه رفتن انتخاب میکنی و بس!

          و الان که نگاه میکنم میبینم با این هدف و تصمیم من، نه تنها خودم رشد کردم بلکه پدر و مادرم هم رشد کردن چون یاد گرفتن که وابسته بچه هاشون نباشن و بسپرن بچه هاشونو به خدا. یاد گرفتن شادیشونو وابسته به بچشون نکنن و تفریحات خودشونو داشته باشن و باور کن من میبینم تفاوت خانوادمو با خانواده های دیگه و اینکه استاد میگه وقتی شروع به تغییر میکنی باعث میشی محیط اطرافت هم تغییر کنه

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    زهرا حسینی گفته:
    مدت عضویت: 2332 روز

    به نام آفریننده زیبایی ها

    سلام بر همه عزیزانم🌹🌹

    امروز وقتی فایل رو دانلود کردم، حدود ۶ دقیقش رو بدون نت برداری دیدم، بعد به خودم گفتم نه اینجوری به دلم نمیشینه.. باید بیارم دفتر رو و بنویسم

    آخه ذهن همزمان که نمیتونه همه این زیبایی ها و درسا رو حفظ کنه..

    آخه اون صبح دلپذیر و زیباییهاش رو بسپارم به ذهن

    یا اون نور طلایی لابه لای درختا

    اون نسیم خنک صبحگاهی که مریم جون میگفت و من حسش میکردم رو به ذهن میسپردم یا اون جوجه ها و لذت بردانشون رو..

    به همین خاطر ویدیو رو استپ، دفتر و خودکار آماده و دوباره ویدیو از ثانیه ۱ شروع شد..👇👇

    ای جانم به این صدای زنده صبحگاهی، اون آرامش اون سر و صدای زیبای جو جه ها که مشتاقانه منتظر مریم جونن تا بیان و دوباره رها بشن توی طبیعت با لذت..

    آره مریم جون از عشق اینکه خداوند یه روز زیبای دیگه رو بهش هدیه داده ،صبح زود بیدار شده و داره لذت میبره ساده ساده…خدایا منم شکرت میکنم بابت این لحظه که مبنویسم و حالم عالیه🙏🙏

    نور طلایی خورشید صبحگاهی داره عشق پراکنده میکنه روی درختا و دریاچه، خدایا ممنونم

    جوجه های خانم مرغه از آب و گل در اومدن و دیگه اولویت خانم مرغه خودشه و اون جوجه ها دیگه باید خودشون گلیمشونو از آب بیرون بکشن🐔🐔

    شکرگذاری و لذت بردنای مریم جون باعث شده توی این سالها به مرور هی بیشتر و بیشتر زیبایی و لذت توی زندگیش جذب کنه، نوش جونت همشون عزیزم، دوستم، گلم

    میبینم که کلی درخت و شاخه هرس کردید و این روند ادامه داره و این روال طبیعیه زندگیه

    اینکه پا به پاش بریم جلو، تمیزکاری کنیم، زیبایی ها رو ببینیم، شکر گذاری کنیم، لذت ببریم، عشق بورزیم به همه همه و آرامش داشته باشیم و سعی کنیم روی هر روز بهتر شدنمون کار کنیم تا لایق همه پاداش های خداوند باشیم👌👌

    قدم میزنیم میریم میریم تا حد باغ همسایه آقای الن…چه گاوهای خوب و سرحال و قوی داشتن و اون شاپ کذایی که هیچوقت کامل نشد. اما استاد یه روزه یه شاپ خفن سفارش داد، اومد، نصب شد و مدتهاست دارن ازش لذت میبرن به خدا همین داره تفاوت آدما و تجربیاتشون رو نشون میده⭐💪💪

    مریم جون همیشه تحسینت میکنم خانم همه فن حریف ، یعنی همزمان چند تا کار رو روبراه میکنی :

    کار کردن روی سایت، رسیدگی به جوجه ها، کارهای خونه و خیلی کارهای دیگه . احسنت بر وجودت💯💯👏👏

    این شاپ توی جنگل رو اولین باره میبینیم و چه جای دنجی قرار داره و سانتافه هم یه جای دنج داره و مریم جون حرفه ای سوار میشن و با هم میریم بریم اداره پست… وای خداییی من، اینکه میگید اونایی که باخودشون در صلحن در زمان مناسب در مکان مناسبن همینه دیگه، به همین راحتی…

    رسیدیم جلو در و بسته آماده و مهیا منتظر رسیدن مریم جونه، خایا هزار بار شکرت که برنامه ریزیهات مو لای درزش نمیره و دارم لذت میبرم لذت ناب

    ⭐اینکه از چیزی میترسیم به خاطر شناخت نداشتن از اون چیزه

    ⭐بریم توی دل ترس تا ببینیم اون ترسه واهیه( دقیقا آموزه های استاد توی سال ۸۷ رو که دیروز گفتن یادم اومد و چه هماهنگی و همزمانی قشنگی)

    ⭐اگه میخوام بزرگ بشم باید آروم آروم برم جلو تا تکامل انجام بسه و اینکه حاشیه و فرع رو بذارم کنار و اصل رو بچسبم

    ⭐آرایش نکردن کار آدم با عزت نفسه که هم شما خیلی موفقی توی این زمینه و خدا رو شکر منم خیلی خوبم و زیباییم برای خودم اهمیت داره و منتظر تایید بقیه نیستم.

    ⭐دوباره مبحث فوق العاده گاز و ترمز. ترمزای کوچولو رو بشناسم و بدونم با حلشون گاز خودش به راه میفته و ماشین زندگی با سرعت میره جلو که هیچ عامل بیرونی نمیتونه جلوش رو بگیره

    ⭐وظیفه کردن من، شناخت ترمزا و مقاومتامه و روشون کار کنم تا نتایج بیان به زیبایی تمام، به سادگی ،براحتی و با لذت و حال خوب

    ⭐اگه من یه نقصی رو رفع کنم اینقدر بزرگ میشم و رشد میکنم که نسبت به کسی که هیچ زمانی اون نقص رو نداشته، قابل مقایسه نیست. یعنی عزت به نفسه جوری رشد میکنه و انگیزه و اشتیاق میره بالا که هر کار دیگه ای رو هم میتونی انجام بدی

    ⭐آرامش در پرتو آگاهی و لذت بردن آگاهانه توی زندگی( یعنی عاشق این دسته فایلا هستم و دیروز چند تاسو نان استاپ گوش دادم و لذت بردم. کلا کارم همینه..)

    ⭐حل مسئله پیش اومده براحتی با اقدام موقع مریم جان و چه راحت انجام شد.

    یعنی این رشد وجودیتون، حالمو خوب میکنه. اینکه اینقدر مستقل هستید اینقدر همه چیز رو راحت میگیرید که تنها از پس هر مسئله ای بر میاید . خیلی به خودت افتخار کن عزیزم چون یه الگوی نابی

    خدایا هزاران بار سپاسگذارم که امروز هم دیدم زندگی در بهست رو و تجربه هاشو

    خدایا هزاران بار شکرت که مریم جون برای رشد دادن خودش کارهایی میکنه و اقداماتی انجام میده که برای ما خانما درسه، بدون مقاومت، بدون ترس، بدون نگرانی از قضاوت، یعنی خود خودشه🥰🥰

    خدایا همیشه پشت و پناه استاد عزیزم، مریم نازنینم، خودم، همه دوستان اینجا، همه خانواده هامون و اونایی که عاشقشونیم

    خدایا چنان کن سرانجام کار

    تو خشنود باشی و ما رستگار

    🙏🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  7. -
    مرضيه ابراهيمي گفته:
    مدت عضویت: 2178 روز

    خداوندا از شر نجواهای شیطان به تو پناه میبرم

    به نام خدای مهربانم،خدایی که منو هدایت کرد در این گنج بی نهایت تا بهم بگه میشه در این دنیا هم بهشت رو تجربه کرد و اینکه دارم میبینم،یعنی لیاقتشو دارم که خودم هم تجربه ش کنم

    سلام سلام به همه ی اعضای خانواده ام

    من باور دارم یا همین چیز خوبی میشود که فکرش رو میکنم یا چیز خوبی میشود که حتی نمیتوانم فکرش رو هم بکنم💚

    خدای من یک صبح دل انگیز دیگه در پرودایس،صبحی که با نسیم زندگی بخشش و نور طلایی خورشید داره نوید یک روز عالی رو بهمون میده،خدایا شکرررررررت

    خدای من چقدر این بهشت زیباست،چقدر زیبا،خورشید عالم تاب داره طلوع میکنه،پرنده ها دارند آواز میخونند،نسیم خنکی که احساس میکنم داره صورتمو رو نوازش میده،چقدر حسش بینظیره،چقدر زندگی زیباست،خدایا شکرررررررت

    تحسین میکنم نور طلایی خورشید رو که رنگ بسیار زیبایی رو در اول صبح به بهشتمون هدیه داده

    تحسین میکنم نسیم زیبای صبحگاهی در دل طبیعت رو

    تحسین میکنم زیبایی های بینهایت پرودایس رو که واقعا هر بار برام تازگی دارند و احساس میکنم خداوند خودش رو در جلوه های گوناگون داره بهم نشون میده

    تحسین میکنم ابرهای بی نهایت زیبا رو که نوید از یک بارون رویایی به همراه داره

    تحسین میکنم درختان،گیاهان،چمنها بهشتمون رو که با رنگ زیبای سبزشون دارن چشمامو نوازش میدن

    تحسین میکنم دریاچه ی بهشتمون رو که از سرچشمه های زیبای خداوند در زمین جمع شده

    خدای من،من عاشق تحسین کردنم چرا که هر موقع دارم زیبایی رو تحسین میکنم با تموم وجودم احساس میکنم در آغوش تو هستم و دارم با تو عشق بازی میکنم،دارم به روحمو جلا میبخشم،خدایا شکرت

    خدای من چقدر زندگی در طبیعت زیباست،چقدر زیبا،کاش میشد کلمه ایی رو پیدا میکنم و در وصف حالم مینوشتم تا فریاد میزدم و زیبایی های خداوند رو شکر میکردم،واقعا تحسین برانگیزه،خدایا شکرت

    مریم جانم نمیدونی چقدر خوشحالم،این چندروز اونقدر مقاومتهای ذهنم یهو بهم حمله کردن که احساس کردم اون آدم معلولی هستم که دارم بزور خودمو رو یک قدم جلوتر میبرم و الان که دارم مینویسم احساس سبکی و سرزندگی دارم و این برای من یعنی باز هم تونستم بر مقاومتهای ذهنم غلبه کنم و رشدمو یکقدم پیش برده باشم.خدایا شکرررررررت

    خدای من چقدر من درس گرفتم از این فایل که واقعا نمیدونم از کدوم یکی شروع کنم به نوشتن،الله اکبر

    مریم جانم کلمه به کلمه حرفهاتو تووی دفترم یادداشت کردم،تا هر موقع فراموش کردم و از چیزی ترسیدم،بیام این آگاهی های ناب رو که خداوند از زبان شما بهم گفته رو به خودم یادآوری کنم.خدایا شکرت

    خدای من،توو این مدت بارها وقتی خیلی تمرکزی روی ذهنم کار میکردم،یا میخواستم روی موضوعی تمرکز کنم قبل یا بعدش میرفتم تووی باغ پشت خونمون میگشتم،پیاده روی میکردم،تا ذهنم سبک بشه،من نمیدونستم دلیل اینکارم چیه،اما حالا با اگاهی های این فایل چقدر بهم کمک شد تا دلیل کارهامو اگاهانه بیشتر درک کنم،من با گشتن و پیاده روی کردن تووی باغ خونمون داشتم یک فضای خالی تووی ذهنم ایجاد میکردم،این کارم داشت بهم کمک میکرد تا به شناخت بیشتری از محیط اطرافم برسم تا در طی تکامل بتونم با قدم های کوچیک،کوچیک بر ترسهام غلبه کنم.الله اکبر

    خدای من نمای مزرعه ی آقای الن چقدر زیباست،چقدر چشم نوازه،بهشت های تودرتو خداوند،یکی از یکی زیباتر،خدایا شکرررت

    مریم جانم با تموم وجودم تحسینت میکنم که بر قسمتی از ترسهات غلبه کردی و تووی دل شب تا این قسمت از پرودایس اومدی،واقعا تصورشم برای من ترسناکه،امیدوارم منم بتونم بر ترسهام قدم به قدم در طی تکامل غلبه کنم.الهی امین

    خدای من چقدر غروب خورشید زیباست،صدای جیرجیرکها چه سمفونی شده،چقدر گوش نوازه،واقعا تحسین برانگیزه.خدایا شکرررررررت

    خدایا شکرت بابت ابرهای پنبه ایی مانند در آسمون پرودایس

    خدایا شکرت بابت هوای عالی و تمیز بهشتمون

    خدایا شکرت بابت دریاچه ی بهشتنون

    خدایا شکرت بابت درختهای سرسبز بهشتمون

    خدایا شکرت بابت آسمون بیکران خداوند که با رنگ آبیش زیبایی بی نهایتی رو به جهانمون هدیه کرده

    خدایا شکرت،خدایا شکرت،خدایا شکرت

    خدای من از وقتی تونستم تا حدی قانون اصل بقای اصلح رو درک کنم،از خیلی از دلسوزی های الکی خلاص شدم،در بین جوجه های نسل سوم،فقط پنج تاشون زنده موندن،جوجه ها قوی زنده موندن.خدایا شکرت

    خدایا شکرت بابت مریم جانم که دستی از دستان خداوند شد برای نجات جورج در طوفان

    خدایا شکرت بابت مریم جانم که دستی از دستان خداوند شد برای بروز رسانی بخش دانلودها،تا انگیزه ایی بشه برای من،برای از اول گوش دادن فایلها و بیشتر تمرکز کردن بر قانون

    خدایا شکرت،خدایا شکرت،خدایا شکرت

    مریم جانم با تموم وجودم تحسینت میکنم که همیشه همزمان چند کار رو با هم انجام میدی،من این کار رو قبلا انجام میدادم اما با اذیت شدن،اما حالا با عشق کارهامو پیش میبرم،نتیجه ش این شده که بعد از کارها سرحالم و دیگه احساس خستگی نمیکنم.خدایا شکرت

    ✔وقتی از بیرون و بدون شناخت به چیزی نگاه میکنی،به نظر بزرگتر از اون اندازه ی واقعیش میاد،مثه همه ی کارهای جدیدی که آدم میخواد واردش بشه

    خدای من،وقتی به گذشتم نگاه میکنم چقدر کارها رو من ناتمام گذاشتم بخاطره اینکه از بیرون بهشون نگاه کردم و ترسیدم و الان این آگاهی ها دارند بهم کمک میکنند تا کم کم قدم بردارم برای رفتن تووی دل ناشناخته ها.خدایا هدایتم کن

    تحسین میکنم مسیر جدید پرودایس رو که به فلکه مریم راه داره،چقدر زیباست،خدایا شکرت

    ✔تا وقتی از چیزی شناخت نداری به نظرت خیلی ترسناک میرسه،برای غلبه کردن بر ترسها یکی از راههاش به شناخت رسیدنه

    خدای من یادم میاد از بچگی از سایه خودمم میترسیدم،ترسهای واهی که منو توو بچگی اسیر خودشون کردن و اجازه ندادن اونجوری که دلم میخواست از بچگیم لذت ببرم،و الان که فکر میکنم یادم نمیاد از کی،شروع کردم بر غلبه کردن بر ترسهام،فقط چیزی که یادم میاد این جمله رو خداوند تووی دلم گذاشت،هر موقع خواستم بترسم میگفتم تا خدا هست هیچ چیز برای ترسیدن وجود نداره و کم کم وارد ترسهام شدم و از اون دختربچه ی ترسویی که همه میشناختنش،الان همه اطرافیانم منو یک دختر شجاع و موفق میدونند،اما من میدونم که ترسهای خیلی خیلی زیادی دارم که هنوزم ازشون بی خبرم،انشالله در طی تکامل به یاد میارم و برشون غلبه میکنم.خدایا شکرت

    مریم جانم چقدر خوشحالم که گفتی از ایران شروع کردی برای رفتن توو دل ترسهات،این چقدر به من کمک میکنه تا جلوی ذهن نجواگرم رو بگیرم که مدام میخواد ناامیدم کنه،بابا مریم جانم چندساله شروع کرده برای رفتن توو دل ترسهاش،همه چیز تکامل میخواد

    خدای من،خدای من این چندروز چقدر شیطان نجوا داد،چقدر اذیتم کرد که ناامید بشم،که ادامه ندم،همش میگفتم بابا استاد عباسمنش از سال۸۵ شروع کرده به کار کردن روی خودش،منکه ۷ماهه به صورت جدی شروع کردم به کار کردن روی خودم،انتظار داری توو هفت ماه بشم استاد عباسمنش،بشم انیشتین،من باید تکامل طی کنم.خدای من شکرت که کمکم کردی تا ادامه بدم و ناامید نشم

    مریم جانم بخدا این فایل چقدر برای من به موقع بود،احساس میکنم این فایل جایزه ایی از طرف خداوند برای من که در جنگ چند روزه با شیطان پیروز شدم.خدایا شکرررررررت

    🔹کیست که خدا بخواد هدایتش کنه و دیگران بتونند بهش آسیب برسونند

    🔹مومنان فقط بر خدا توکل میکنند و هرکس بر خدا توکل کند خداوند برایش کافی ست

    خدایا شکرت که با شنیدن این آگاهی ها جسارت درونم بیشتر شد

    خدایا شکرت که دارم سعی میکنم تنها روی تو فقط حساب کنم

    خدایا شکرت که دارم سعی میکنم آروم آروم پیش برم برای بزرگ شدن

    استاد دیشب که داشتم با یکی از دوستام حرف میزدم،گفتم من واقعا هدفم اینه که به قدرت ذهن استاد برسم،من این قدرت ذهنه رو میخوام این زندگی،این آرامش،این آزادی حاصل قدرت ذهن شماست و این قدرت ذهنه حاصل ایمان و توکل و فقط روی خدا حساب کردنه.خدایا شکرت

    ✔و وقتی روی خدا حساب میکنی اینجوری خدا بهت جواب میده

    خدای من تخم مرغها دم درب هستند،و نشونه ایی شد که امروز مریم جانم نره خرید،چقدر دیدن این صحنه ها داره باورهامو قوی تر میکنه که تنها روی یک نیرو حساب کنم،نیرویی که تنها مالک و قدرت جهانه.خدایا شکرت

    براونی مرد بزرگ،پسر خوب من عاشقتم،عاشق ارامشتم،عاشق زیباییتم.تو چقدر زیبایی،تو چقدر ارامشبخشی.خدایا شکرت برای وجود براونی در بهشتمون

    مریم جانم نوش جونت نعمتها و برکتهای غیر منتظره تووی زندگیت،نوش جونت اینهمه ثروت،نعمت،فراوانی،لذت،زیبایی،ارامش،شادی و…این جواب ایمان شماست،امیدوارم که منم بتونم به همچین جایگاهی برسم و ایمانمو به خدا ثابت کنم.خدایا شکرت

    ✔برای تکامل طی کردن دو موضوع مهم که حتما به من هم کمک میکنه

    اولا اینکه به خودم بگم اگه میخوام بزرگ بشم باید لز یک سری چیزهای حاشیه ایی و کوچیک و غیرمهم بگذرم مثل ارایش نکردن چون خیلی دردسر داشت

    خدای من،مریم جانم بخدا من از وقتی به سنی رسیدم که میتونستم ارایش کنم،تنها دختری بودم که بین اطرافیانم ارایش نمیکردم،همیشه وقتی بهش فکر میکردم وقت بزارم بایستم جلوی آینه و ارایش کنم،فکرشم منو آزار میداد،همین شد که من تووی ۹۵درصد مواقع بدون ارایش همه جا رفتم،بارها دوستام،اطرافیانم بهم میگفتن زشته بابا دختری،ارایش کن،اما هیچوقت توو کتم نرفت که برای همچین چیزی وقت بزارم،و الان که دارم این اگاهی ها رو از شما میشنوم چقدر خوشحالم،خدایا شکرررررررت 😃😍

    من خودمو رو همینجوری که هستم،دوست دارم و میپذیرم،هوررررررررا

    ✔وقتی ترمزها رو یکی یکی بشناسی این اولین قدم اینکه میفهمی این ترمز هست،ترمزهایی که به نظرتون خیلی کوچیک هستند رو جدی بگیرید،اینها اصلا برای خودشون یه شاه ترمزهایی هستند

    خدای من،همین دیشب میخواستم ویدیو کال بگیرم با یکی از همکلاسی هام که پسر بود،اما بخاطره اینکه روسری سرم نبود،تماس نگرفتم،متوجه شدم اینم یه ترمز برای مهاجرتم،اما با این حال انجامش ندادم چون جدی نگرفتمش،خدایا شکرت بابت این آگاهی

    ✔لازمه ی رشد کردن یک سری قدمهای کوچیک،کوچیکه که اون قدمهای کوچیک کوچیک ترمزهایی دارند که اگه برداشته بشن به سطح بالاتری از رشدم میرسم

    ✔کار ما اینه که مقاومتها رو کم کنیم،ماشین خواسته هامون همیشه خودش در حال حرکته و داره حرکت میکنه ما نباید چوب لای چرخش بزاریم،باید مقاومتها رو برداریم.

    ✔وقتی که ما بر ترسی غلبه میکنیم یا یه نقصی رو تووی خودمون اصلاح میکنیم یا یه ترمزی رو برمیداریم،نمیرسید به سطح یک ادمی که بصورت طبیعی اصلا اون نقص رو نداشته خیلی سطحمون بالاتر میره از اون سطح

    ✔آگاهانه زندگی کردن:خیلی فرق میکنه ما آگاهانه شروع به ایجاد یک اصلاح میکنیم یا اینکه به صورت بدیهی اصلا اون نقص رو نداشتیم،اصلا مشکلی توو اون نداشتیم،خیلی سطح آدم بالاتر میره،چون نقصی که برطرف میکنیم،اون ترسی که برش غلبه میکنیم یک سطح جدید از اعتماد به نفس رو تووی وجود ما میسازه که ما رو بی انتها میکنه،اون سطح جدیدی که بهت میگه که ترست رو از ترسهای آینده بریز،بهت میگه اگه من تونستم این کار رو انجام بدم پس اینم میشه،دیگه عادت میکنیم به حل مسئله و دیگه نمیترسی چون این تجربه رو داشتی و قبلا این ترس رو داشتی و وقتی رفتی تووی دلش دیدی که هیچی نیست و خنده دار شده برات و دیگه وقتی ترسی میاد،مسئله ایی میاد میگی که داستان همینه

    خدای من،مریم جانم واقعا این آگاهی ها مثه کتابی هستند که باید خط به خط خوند و تووی عمل اجرا کرد،عمل کردن به این آگاهی ها لازمه ی تکامل طی کردنه،قدم به قدم بر ترسها غلبه کردن،مسائل رو حل کردن،ترمزها رو برداشتنه اونقدر تکرار بشه که بشه جزیی از شخصیتت،اینجوری سطح به سطح اعتماد به نفس بالاتر میره،اگاهی ها بیشتر میشه و زندگی کردن راحتتر،واقعا زندگی مثل بازی روبیک میمونه،که نیازمند کنترل ذهن،تفکر و تعقل کردی،بررسی کردنه که هر سطحشو که درست بچینی،تجربه ت بیشتر،اعتماد به نفست بالاتر و در نتیجه زندگی برات راحتتر میشه.خدایا شکرررررررت

    ✔آرامش در پرتو آگاهی یعنی وقتی که آگاهی رو پیدا میکنیم در مورد مسائل و در مورد جهان و روندش به آرامش میرسیم و اون آرامش که از طریق این آگاهی به وجود میاد چقدر گرانبهاست

    خدای من تا به حال اینقدر عالی نتونسته بودم این آرامش در پرتو اگاهی رو درک کنم،زندگی من الان جوریه که هیچ کدوم از جنبه هاش درست نیستند،نه سلامتی،نه روابط،نه ثروت،اما چنان ارامشی دارم که احساس میکنم خوشبختترین دختر عالم هستم،این ارامش از وقتی شروع شد که تونستم تا حدی قوانین جهان هستی رو درک کنم،من به یاد اوردم خودم هستم که با افکار و باورهام دارم زندگیمو خلق میکنم و هیچ عوامل بیرونی نمیتونه روی زندگیم تاثیر بزاره،زندگی یک بازیه،که با کار کردن روی خودم قدم به قدم رشد میکنم و اون زندگی رو که میخوام،تجربه میکنم.الله اکبر

    مریم جانم همین اگاهی ها به منم ارامشی داده تا با خیال راحت روی خودم کار کنم و زندگیمو اونجوری که میخوام خلق کنم.خدایا شکرت

    ✔ترس از مرگ،داستان پیوسته تولد و مرگ به من گفت که مرگ به معنای فنا اصلا وجود نداره

    خدایا شکرت بابت این اگاهی

    خدای من دلیلی اینکه مریم جانم هدایت شد که نره وال مارت،خراب شدن کولر بود که نره بیرون تا آقای محترم با یک ماشین و تجهیزات کاملش بیاد کولر رو درست کنه‌،خدایا شکرت

    خدای من،ببین چطور بدون هیچ ترسی،مریم جانم تووی امنیت کامل با یک مرد در یک زمین بیست هکتاری بود،این یعنی ایمان،ایمان به اینکه خداوند محافظته،ایمان به اینکه خداوند ادمهای مناسب رو به سمتت هدایت میکنه،ایمان به اینکه خداوند هر لحظه باهاته،الله اکبر الله اکبر

    خدایا شکرت که این قسمت هم عالی بود،عالی

    مریم جانم با تموم وجودم ازت سپاسگزارم برای این آگاهی های ناب و تجربیاتی رو که در اختیارمون گذاشتی

    استاد عزیزم با اینکه این قسمت نبودی‌،اما دلم خواست از شما هم تشکر کنم برای اینکه روزی ندای درونت رو باور کردی و به اینجا رسیدی تا بشی الگویی برای ما دوستان

    دوستان عزیزم از شما هم سپاسگزارم که وقت میزارید و کامنتمو مطالعه میکنید و بهم لایک میدید

    پروردگارم از تو بی نهایت بابت همه چیز سپاسگزارم

    سپاسگزارم که تووی زندگی یار و یاورم بودی،هستی و خواهی بود برای ادامه دادن در مسیر صراط مستقیم

    دوستون دارم💚🇺🇸

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
    • -
      سمیه امینی گفته:
      مدت عضویت: 2255 روز

      سلام به مرضیه نازنین

      چقدر خوب نوشتی عزیزم

      من چقدر تحسینتون میکنم که تو این مدت با چنین جدیت و تعهدی ادامه دادید دمتون گرم که ذهن تون رو کنترل کردید و جایزه ش رو از خداجون دریافت کردین

      چقدر تحسینتون میکنم برای آرامشی که در پرتو آگاهی دارید نوش جونتون عزززیزم

      واقعا لذت بردم و کلی استفاده کردم از شیوه ی نگاهتون به حل مساله و پیدا کردن ترمز

      ممنونم که وقت گذاشتید و نوشتید بسیار مفید و آگاهی دهنده بود

      براتون آرزوی خوشبختی و سعادت در دنیا و آخرت دارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      زهرا فرجی گفته:
      مدت عضویت: 1912 روز

      مرضیه جان سلام چقدر عالی بودی چقدر ظریف و زیبا نوشته بودی دلم میخواد بارها بارها کامنت زیباتون بخونم و حتما اینکارو‌ خواهم کرد منتها دلم نیومد که اول تحسینت نکنم کامنت شما واقعا تاثیر گزاری بود

      ممنون که کامنت گذاشتید ممنون که اینهمه زیبا نوشتید ممنون که وقت گذاشتید باعث رسیدن من ب اینهمه آگاهی شدی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    فرزانه جانفزا گفته:
    مدت عضویت: 1777 روز

    سلام و تقدیم عشق به همه عاشقان زندگی در بهشت

    مریم جانم بی نهایت ازت سپاسگزارم که از تنهایی هات برامون فیلم میگیری ان شالله هیچ وقت فاصله ای بین شما و استاد نباشه ولی همین دوری های اجتناب ناپذیر زندگی رو لطفا همیشه برای ما ثبت و پخش کنید الان میگم چرا، چون من شخصیت تخیلگرا و همزادپنداری دارم بخاطر همین با دیدن زندگی شیرزنی در جنگلی به اون بزرگی واقعا حس همزاپنداری میکنم لحظه لحظه با شما رشد شخصیتی و باوری میکنم،این چند جلسه که تنها بودی اولش خیلی حس دلتنگی و دلگیری داشتم فکر کن بجای شما من دلتنگ شده بودم! من وحشت شدیدی داشتم از تنهاییت حتی حس تپش قلب و گوشام مثه گربه تیز شده بودن که الان صدای خطر میاد الان یک اتفاقی… ولی بعد دیدن دو سه فیلم از تنهایی شما نه منم یاد گرفتم و باور کردم بودن دیگران در امنیت و روال زندگی من نقش خیلی مهمی نداره اونا در پناه خدا میرن و برمیگردن منم در پناه خداوندم الان به راحتی حتی اگر شب برا خانواده کاری پیش میاد من به زندگی خودم بدون هیچ نگرانی و اضطرابی میرسم قبلا اگر کار مهمی هم داشتم از ترس با همسرم میرفتم اما الان رشد کردم و بزرگ شدم، امروز حسم عالی بود از تنهاییت فقط اونجا که بروانی از دور افتاد توی کادر حس کردم آدمی داره در جنگل راه میره ترس شدید بهم دست داد و یک لحظه قلبم ایستاد تا اینکه متوجه شدم اسب نازنین ماست، و جالبتر اینکه رفتیم جلوتر و شما با خراب شدن کولر به این وحشت من دامن زدی و آدمهای غریبه رو به عنوان تعمیر کار آوردی خونه😱 قلبم رو تعریف نکنم برات (تازه با اون همه فیلم هالیودی در مورد آدم کشی به این سبک من دیده بودم) نهیب زدم گفتم قبلش مریمی داشت میگفت اونی که به قدرت خدا توکل داره از چیزی نمیترسه خداوند بالاترین قدرتهاست، داشتن ترس وقتی دستهات توی دستهای خداست یعنی کفر، گفتم ببین و یادبگیر خداوند این زمانبندی پشت هم رو نه تنها برای مریم بلکه برای تویی که یک شاهد هستی انجام داده تا پلن به پلن ببینی مریمی چیزی که میگه رو بهش اعتقاد داره برای همین از حفیظ خداوند بهرمنده، چقدر اون قسمتی که در مورد جرج صحبت کردی زیبا بود چقدر من عاشق نوع نگاهت شدم که دنیا رو فقط از دریچه دید خودت نمیبینی و این توانایی رو داری که از دید هر ناظری دنیا رو ببینی و به این شکل در صلح با خود و سایر موجودات قرار داری اینکه گفتی اون بارون برای جرج یک طوفان و سونامی بود ولی برای ماها فقط یک بارون، دقیقا درسته من واقعا تحسین میکنم انسانهایی رو که تک بعدی نیست نگاهشون از شعور بالای خالق بهرمند هستن و میدونن که وقایع و حقیقت برای هرکسی متناسب با شرایطی که داره تعریف و حادث میشه چقدر بزرگی تو دختر قدر یک عارف نگاهت عمق داره و بازه❤ اینکه مراحل رشد خودت رو توضیح دادی واقعا زیبا و آموزنده بود و فکر کنم برای تمام ماها همین باورهای به ظاهر کوچیک ولی قوی و مخرب وجود داره اتفاقا خودم که یک کوهنورد هستم بهترین گردش ها و کمپ زدن ها رو با دوستام از دست دادم به خاطر همون مسائل بهداشتی و ترسیدن از عدم امنیت در کوه و جنگل از اینکه شب جایی غیر از خونه باشم بچه ها همیشه میرفتن و من بعدها شاهد عکسها و فیلم هاشون بودم🥺 اگر به این مهملات غلبه نکنیم تا آخر عمر یک حسرت خور خواهیم بود و خواهیم مرد احتمالا اونور هم که بریم جایگاه یک حسرت خور رو کسب خواهیم کرد یک دور معیوب! چقدر خوبه که زنی به این درجه از زیبایی درون رسیده که چشماش شسته شده و با بینایی جدید داره زیبا بودن رو تشخیص میده، که میدونه آرایش برای دل خودشه یک خواسته یک طرفه قلبی اگر هم وقت گیر باشه کنسله اگر وقت باشه و دلش بخواد جایز براش ،این اصله ما زنها نیومدیم مهر تایید بگیریم از کسی ،اینا همه برای شاد بودن و ایجاد انرژیِ رنگها و تنوع در سر و شکله و چیزی غیر این در زندگی یک بانو نیست! زیرا خالق ما این بزرگترین هنرمند جهان خودش به زیباترین شکل زن رو قلم زده و طراحی کرده پس من در هر حالتی زیباترینم اگر هم جایی نیاز بود با رنگها شاد بشم اون زمان فراغت منه…

    در مورد کشف اون گاراژ و شاپ چقدر حس کریستوف کلمپی داریم با شما این اتفاق خیلی هیجان انگیز و جالب بود برام اینکه آدم توی ملک خودش مکان و چیز های جدید کشف کنه حس میکنم چند هفته دیگه اتفاقی جایی رو میکنید با استاد و گنج هم پیدا میکنید همینه دیگه باورش برای ما که ایجاد شده و اصلا دور از فکر نیست که صالحین و مومنین خدا براشون هدیه بفرسته خدایا شکرت که اینا رو میبینم در زندگی عزیزانم

    ازت نشانه مهمی گرفتم که بخاطر خواب و خستگی دیدن زیبایی ها رو قربانی نکنم خیلی وقته دلم دیدن طلوع رو طلب میکنه ولی اینکه گفتی بخاطر تلالو نور طلایی خورشید از پنجره با تمام تمنای خواب جنگیدم و پاشدم تا زیبایی و زندگی رو دریافت کنم برای من مهر تایید داشت مرسی 😍💪

    ببین چقدر با کائنات هماهنگ هستی بانو که خداوند تو رو پرنسس بهشت میدونه و به کارگزارانش میگه برید به بانو خدمت کنید تا از قلمرو خارج نشه ما اونو اونجا میخوایم پس برایش مهیاست هر آنچه که در فکرش هم نباشه جوجه ها طی طریق کنید و در کسری از ثانیه ای که حتی در فکر هم نیومده برسید به پرادایس 🐣 welcome to paradise

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  9. -
    زهرا براتی گفته:
    مدت عضویت: 2539 روز

    به نام خداوند بسیار بخشنده و مهربان

    سلامی گرم به خانم شایسته ی عزیزم و استاد عباسمنش و خانواده ی خوب این سایت.

    مریم عزیز چقدر بااین فایلتون حس خوبی گرفتم،

    🌺خیلی پیامهای مهمی گرفتم ،

    🌺غیر از اینکه از این همه زیبایی طبیعت و رنگ زیبای آسمان و درختان و قصر زیبای پارادایس با اون رودخونه ی شگفت انگیزش،لذت بردم.

    🌺مریم عزیز،شما یکی از الگوهای من هستید به عنوان یک زن قوی و شجاعی که پا روی ترسهاش میزاره و به مرور اینقدر قوی شده که تنهایی در این فضای بزرگ و جنگل وحشی وقت میگذرونه وزندگی میکنه و از همه مهمتر لذت میبرین،💕چقدر خوب مقاومت هاتون و برداشتید وحل مسئلتون قویتر شده.

    🌺چقدر خوب قانون، گاز وترمز و ساده تر بیان کردید،که گاز و خواسته خودبخود اتفاق میفته و ما فقط باید پامون و از روی ترمزهامون برداریم.

    🌺درمورد آگاهانه زندگی کردن،یک چیزه جدیدی رو شنیدم که بیان کردید:

    وقتی باترسهامون روبرو میشیم،

    ،چقدر بلند مرتبه تر میشیم از کسی که به طور بدیهی اون خصوصیت و داره و آگاهی در پرتو ارامش این مسیر رو زیباتر وجدابتر میکنه.

    🌺واینکه طبیعت چقدر میتونه به ما درس بده،که اصلا مرگ به معنای فنا وجود نداره و فقط از شکلی به شکل دیگر تغییر میکنه.وهر شکلش قشنگی و زیبایی ودرسهای خودش و داره.

    🌺واینکه وقتی به خداوند توکل کنی،خداوند برای ما کافی است و خودش هدایتمون میکنه،

    🌺شما رو تحسین میکنم به خاطر عزت نفسی که دارین و اینقدر خودتون همینطور که هستید میپذیرید و دیگه آرایش و برای گرفتن تایید دیگران گذاشتید کنار وبعد از اون خداوندچه پاداشها و تجربه هایی رو برای شما ملموس کرده،واین باور واین عزت نفس که من باید حس ارزشمند بودن و باهمین ظاهر طبیعی و همین شخصیت و توانایی هایی که دارم ،داشته باشم،واین یعنی عزت نفس،

    🌺این که شما حتی برای تعمیر وسایل خونه به استاد وابسته نیستید و خودتون دست به کار میشید و یا درصورت نیاز از دستان بینظیر دیگر خداوند درخواست میکنید تا وسایل مورد نیاز و تعمیر کنند، این خودش باور توحیدی است که در شما روز به روز قویتر شده

    وخدا میداند که تا کجا این ایمان و تکامل ادامه دارد،شاید بی انتهاست؟

    خداروشکر میکنم که درک من هر بار از مطالب و گفته های شیرین شما و استاد عزیزم بیشتر میشه،و به طبع زندگیم عمیق تر و لطیف تر و زیباتر شده،احساس سپاسگذاریم بیشتر شده طوری که شبها هم در عالم خواب شکرگذاری میکنم.

    دنیای زیبایی دارم،خدایا شکرت❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  10. -
    سمیه امینی گفته:
    مدت عضویت: 2255 روز

    به نام فرمانروای جهان رب مهربان

    به نام خداوند بخشاینده ی مهربان

    به نام خداوند هدایتگر جهان

    خداااای من چه فایلی رو من امروز دیدم همین الان که دارم می نویسم اشکهام اجازه نمیده صفحه رو ببینه ولی باید بنویسم باید خداروشکر کنم هزاران هزاران هزار بار

    خداجون من عاشقتم که منو هدایت کردی به دیدن این فایل به شتیدن این صحبتها به حس کردن زیباییها و به شکرگزاری برای وجود این نعمتها

    خانم شایسته عزیزتر از جان سلامی گرم میکنم بهتون سلامی از اعماق وجودم با تمام سلولهای بدنم

    چقدر شما فوق العاده اید چقدر شما جسور و اگاه شده اید

    من بی نهایت تحسینتون کردم در این فایل و چقدر لذت بردم از این همه رشد و این همه نتیجه

    خداروشکر میکنم که شما نازنین بانو رو پیدا کردم و شما الگوی‌من شدید در تمام مراحل زندگیم

    خداروشکر میکنم دارم مسیرم رو با شما و اگاهی های شما و درسهای هر روزتون ادامه میدم

    خداروشکر میکنم که با شما در دیدن زیبایهای طبیعت سهیم میشم و خدا رو بیشتر و بهتر درک میکنم

    خداروشکر میکنم که هر روز درس اگاهی و قانون می آموزم از شما و استاد بی نظیرم

    چقدر این فایل برام آگاهی بخش بود چقدر دوست داشتم دقیقا در مورد ترمز و گاز بیشتر بدونم و بیشتر بفهمم و شروع کنم تا منم بتونم تجربه های بی نظیری داشته باشم واقعا نمیدونم چطور احساسم رو بیان کنم منم دقیقا عاشق طبیعتم دلم میره برای پیاده روی و بوی جنگل و تماشای طلوع و عروب و حالا می فهمم که ماجرا از کجا آب میخوره چرا این همه سال فقط حسرت و کاش باقی مونده هر چند که این چند وقته از همون راه پیاده رو نزدیک خونه شروع کردم و میرم اونجا و به روشم خودم حالم رو بهتر میکنم و فایل گوش میدم و با خداجون صحبت میکنم و مدام با خودم میگم من از اینجا شروع میکنم و خداوند منو به زیباترین جاها هدایت میکنه و حالا دیگه ایمان دارم که حتما میشه

    دارم دیوونه میشم چه قدر شما گوش میدید به هدایتها چقدر شما با روحتون هماهنگید که کارها خودبخود و طبیعی و راحت براتون انجام میشن واقعا تحسین برانگیزه به معنای واقعی کلمه روی خدا حساب میکنید و از خودش هدایت می طلبید منم امروز خواستم از پروردگار عالم که من رو هم هدایت کنه تا به شناخت از خودم برسم ترمزهام رو یکی یکی و اروم اروم پیدا کنم و برطرف کنم و گاز بدم به سمت زیبایی و خوشبختی به سمت طبیعت زیبای جهان

    چقدر این جمله هایی که با خودتون تکرار میکردید وقت بودن در جنگل دست نخورده ی پارادایس برام نویدبخش و اگاهی بخش و انگیزه بخش بود

    مواجهه با ترس ها از طریق رفتن تو دلشون و شناخت بیشتر از کانکشن دایمی ما با نیرو و منبعی که از ما محافظت میکنه ! چقدر این جمله نابه طلاست الماسه

    کیست که خدا بخواهد هدایتش کند و دیگران بتونن بهش اسیب برسونن!

    مومنان فقط بر خدا توکل میکنند و هر کس بر خدا توکل کند خداوند برایش کافیست

    من هم این رو در وجودم با تمام سلولهای بدنم تکرار میکنم که خداوند برایم کافیست

    خدااای من خدااای من از کجای این پارادایس زیبا بگم تا چشم کار میکنه نعمت و سرسبزی و زیباییه

    اسمون آبیش همیشه خیره کننده اس ابرهاش همیشه دارن لبخند میزن درختهاش سربلند و با اقتدارن براونی نازنینش همیشه در حال گردش و گشت و گذاره

    خدایا واقعا شکرت خدایا هزاران بار شکرت

    دلم میخواست تا ابد می شستم پیشتون مریم جون و برام می گفتید چقدر خوب و واضح قانون رو توضیح میدید ایول به شما خانوم تحسینتون میکنم که از حواشی و چیزهای غیر مهم گذشتید جسارت به خرج دادید مثل بقیه فکر نکردید و به رشد خودتون اهمیت دادید و وارد دروازه ی تکامل و خوشبختی و سعادت شدید

    به خودم تبریک میگم که با شما خانم بی نظیر آشنا شدم و دارم ازتون درس می آموزم از خداوند برای وجود شما و استاد عزیزم بی نهایت سپاسگزارم

    چقدر این بزرگ شدن و رشد کردن و شناخت از خود حس نابی رو به آدم هدیه میده قشنگ حس میکنم معنای رضا و خشنودی رو از کلامتون و عملتون چقدر شما با خودتون در صلحید چقدر خودتون رو خوب شناختید و حلاجی کردید و حالا دارید نعمتها و ثروتها و لذتهای بزرگتری رو نوش جان میکنید

    خداروشکر که امروزم با شما همراه شد با قدم زدن در بهشتمون با یادداشت برداری از گفته هاتون و با گرفتن تصمیم هدی جدی برای شناخت خودم و درونم و تواناییهام

    ما همه پاره ای از خداییم و خداوند هر لحظه از ما محافظت میکند

    ممنونم خانم شایسته عزیزم برای ضبط این لحظه ها و سهیم شدنشون و بیان تجربه هاتون

    دوستتون دارم

    خداوند یار و یاور و نگهدارتون باشه در بهشت عالم

    امیدوارم همه شاد و سلامت و خشنود باشید

    ❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای: