نظارت بر ورودی های ذهن - صفحه 13 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-27.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2015-11-29 12:24:502021-11-09 07:14:17نظارت بر ورودی های ذهنشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
{به نام خداوند بخشنده و مهربان}
سلام خدمت دوستان عزیزم و استاد
واقعا این که بخوایم قانون باور کنیم خودش یک پروژ هستش دوستان عزیز وقتی استاد میگه باور کنید باور میدونید یعنی چی یعنی وقتی خورشید میبینی باور داری روزه وقتی ماه رو می بینی یعنی باور داری که شب با تمام وجود باید باور کنی حالا قانون این که تو به هر چیزی توجه کنی از جنس همون وارد زندگیت میشه پس تو باید از همین الان که داری این کامنت می خونی می تونی روی ذهنت کار کنی هواست به افکارت باشه توی زندگیت چه باور های داری وقتی به اتفاق های روز مره توجه کنی بعضی از باور های مخرب خودتو حتما پیدا خواهی کرد مثلا چشم زخم وقتی وسیله نقلیه خودتو می بری کارواش بعد میری پیش دوستات همش این استرس داری که نکنه چشم بزنه امروز تصادف کنم این یک ت جه ذهنی هست این باور باید بنیادی تعقیر کن امیدوارم همه عزیزان حتما روزی 1 ساعت بشینن ریشه ای به افکار قالب خود بی اندیشه و مخرب هارو با تکرار زیاد تعقیر بدهد شاد سر بلند و با اعتماد بنفس و با عزت نفس زندگی کنید
یک اشکال به بزرگی یک آفت!!!
امروز برآن شدم از یک آفت صحبت کنم . آفتی که اگر هوشیار نباشیم اثر معکوسی در زندگیمان خواهد داشت
تا زمانیکه نمی دانیم قانون کاینات چگونه عمل می کند به صورت طبیعی و به واسطه آنچه که در خانواده جامعه و افکارمان است زندگی می کنیم. و امورات می گذرانیم.اما
اما
اما وقتی شعور این را پیدا کردیم که مداری هست وقتی شناختیم مدارمان را، وقتی فهمیدیم راه رشد تغییر مدار است.وقتی شروع به پرش و تغیر مدار کردیم حق هیچ گونه اهمالکاری را نداریم.چرا؟
چون به سرعت عقب گرد خواهیم زد حتی ممکن است بدتر از روز اولمان شویم.
بسرعت پس از گذراندن دوره استاد رشد کردم رشد چندین برای را دیدم از همان اول استاد را باور داشتم
تا اینکه ناگهان بمب…
همه چیز بهم خورد بعد از 15 سال تجربه کاری اولین باری بود نمی توانستم به تعهداتم عمل کنم.
مات و مبهوت بودم و فقط می پرسیدم چرا؟ مشکل کجاست؟
یکبار هم نشد به استاد و به مجموعه آموزشیش شک کنم.تمام نشانه هارا به سمت خودم گرفتم و حتی در خواب می گفتم چرا چرا اینجور شد اشکال کارم کجاست؟
دوره روانشناسی ثروت را مجدد دیدم و فانوس ،تیوری سطل و …
آخر فهمیدم چه کردم
آری وقتی در یک مسیر نرفته قرار گرفتی خیلی اشتباه است فکر کنی دیگر به راهنما نیاز نداری به علاِیم راهنمایی نیاز نداری
ذهن تو آمادگی آن را دارد سریعا به نقطه نخستت بر گرداندت.و این یک آفت است.
اگر گام در این مسیر گذاشتید هر روز مطالعه کنید و تکرار کنید و از مطالب بازدید کنیدو از تجربه سایر اعضا بهر ببرید و انرژِی لازم را کسب کنید.
8 ماه زمان برد تا بفهمم کجای راه را اشتباه رفتم و سریع بازسازی را شروع کردم سریع حرکت کردم و نتایجش را کاملا میبینم.
به امید موفقیت برای همه دوستان
آرزوی سلامتی برای استاد و خانواده اش
راستش وقتی با نگاه شما آشنا شدم و تقریبا از همون دید به تحلیل فیلم هایی که دیدم پرداختم
واقعا جواب همه نرسیدن ها رو یافتم ،تمام القائات مسمومی که ناخواسته به ضمیر ناخود آگاهم وارد شده بود
از تایتانیک که میگفت پول کثیف است بنداز بره تا نوت بوک که میگفت برای عشق بمیرید که مرگ زیباست تا هری پاتر و ارباب حلقه ها که اصل قصه رو میزدند فرار از زندان که میگفت راه ورود شیطان است و اگه میخوای فرار کنی شیطان رو تصویر کن و همه قدرتمند ها کثیف وجنایت کار هستنند
اما همه این رو نخواهند فهمید همه این رو درک نخواهند کرد همه این رو نخواهند پذیرفت همه به ما ملحق نخواهند شد چون نمیخواهند قبول کنند و دوست دارند لذت زندگی حقیقی را فدای لذت فیلم دروغی کنند
مشتاقانه و بی صبرانه منتظر تجزیه و تحلیل بقیه فیلم های داخلی و خارجی از شما هستم
سربلند باشید
سلام بر استاد عزیز و همراهان گرامی
اتفاقا چند روز پیش داشتم به همسرم میگفتم قبلا من هر وقت آهنگ غمگین گوش میدادم حتما حتما باید اونروز روگریه میکردم . به خاطر همین بعد از یاد گرفتن قانون از استاد عزیز الان حدود سه سالی هست که من اصلا آهنگ غمگین گوش ندادم حتی اگر آهنگ ریتم قشنگی داشته باشه . واقعا کنترل کردن ورودی های ذهن خیلی عالی جواب میده طوری که آدم خودش متوجه تغییرات تو زندگیش میشه . استاد عزیز من از صحبتهای شما بی نهایت نتایج عالی گرفتم .خداروشکر میکنم که جزو خانواده عباس منش هستم.
به نام خدایی که به تنهایی کافیست.
سلام به استاد عزیزم.
کلید:احساس خوب=اتفاقات خوب.
فایل:نظارت بر ورودیهای ذهن.
خدایا شکرت.
جهان یک جهان فرکانسی هست وبه فرکانسهای ما پاسخ می ده وفرکانسهامون نتیجه کانون توجه و ورودیهای ذهنمون هستند.
یکی از مسیر ورودیهای ذهن دیدن فیلمها وسریالهاست.
من از وقتی دیدن تلوزیون رو برای خودم ممنوع کردم خیلی حالم بهتر شد شبها خیلی راحتتر می خوابم ذهنم آرومتر هست چون خیلی فیلمها ذهنم رو درگیر می کرد وبه موضوع فیلم فکر می کردم.
هنوز هم گاهی اگه مواظب نباشم و وقتی تلوزیون روشن هست من هم بشینم ونگاه کنم خیلی زود تاثیرش رو می بینم .
ندیدن وگوش ندادن به تلوزیون ورادیو مخصوصا اخبار خیلی تاثیر گذار هست ومی بینم که با نشنیدن اخبار ذهن آرومتری دارم.
وسعی می کنم تمرکزم رو روی زیبایی ها بزارم.
خدایا شکرت برای این سایت که منبع انرژی مثبت وزیبایی هست.
استاد متشکرم .
در پناه خدا.
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
در اغلب فیلم ها و سریال ها این باور وجود دارد که مثبت نگری به هیچ وجه حقیقت ندارد و روزهای بد بالاخره برای تمام افراد به وجود خواهد امد . در این فیلم :
دعای نامناسب یکی از اعضای خانواده برای سایر اعضای خانواده از طرف خداوند پذیرفته شده و این در صورتی است که آن ها دوست نداشتند چنین اتفاقات ناجالبی را تجربه کنند و خداوند را فردی احساساتی در نظر گرفته که با دلسوزی و ترحم چنین درخواستی را اجابت کرده تا یکی از آن ها به آرزوی خود دست یابد در این فیلم این باور در ذهن ما شکل می گیرد که افراد می توانند در زندگی ما تاثیر گذار باشند و زندگی ما را با دعا ورد و جادو تحت تاثیر قرار دهند و ما هیچ کنترلی بر اوضاع و شرایط زندگی خود نداریم. دیدن این فیلم ها این پیام را به ما القا می کند که مهم نیست تو چقدر مثبت اندیش هستی و احساس خود را خوب نگه می داری اگر فردی تو را نفرین یا دعا کند در هر صورت دچار اتفاقات نامناسب خواهی شد و توانایی کنترل زندگی خود را نداری و این افراد هستند که زندگی ما را رقم زده و بر آن تاثیر گذارند.در اکثر فیلم ها و سریالها به شدت منفی نگری و پذیرفتن شرایط ناجالب و نامناسب تبلیغ می شود
فیلم ها و سریال ها اثرات بسیار مخربی بر روی باورهای ما دارد حواسمان به ورودی ها و چیزهایی که می بینیم می شنویم و .. باشد تا متوجه شویم چه ورودی هایی به ذهن خود می دهیم و چه باورهایی را در ما ایجاد می کند این فیلم و سریالها باورهای ما را تخریب کرده و اتفاقات نامناسب آینده را برایمان رقم خواهد زد ممکن است حتی فیلمی کمدی باشد و ما متوجه باورهای مخرب آن به صورت خودآگاه نشویم اما ناخودآگاه ما باورهای مخرب آن ها را دریافت خواهیم کرد.
قانون جهان این است که اگر احساس بدی داشته باشیم اتفاقت بد و اگر احساس خوب داشته باشیم اتفاقات خوب را برای خود رقم می زنیم .اگر ناامید عصبانی افسرده خشمگین شویم اتفاقات بدی را تجربه خواهیم کرد اگر امید شور و شوق احساس خوب ایمان و احساس لذت داشته باشیم اتفاقات خوب را تجربه خواهیم کرد این قانون بدون تغییر خداوند است.
به فیلم ها و سایر ورودی های نامناسب توجه نکرده و تنها به قوانین ثابت خداوند توجه کنیم که همیشه بدون تغییر و نتیجه بخش است.اگر تجارب گذشته ی خود را به یاد آوریم متوجه خواهیم شد که با داشتن احساس بد اتفاقات بدی را تجربه کرده ایم اگر در شروع روز اتفاق نامناسبی را تجربه کنیم و احساس ما بد شود از همان لحظه اتفاقات بد را مانند رگبار تجربه خواهیم کرد .
اگر تمرکز خود را بر زیبایی ها و نکات مثبت قرار داده و به اوضاع نامناسب به شیوه ای متفاوت نگاه کنیم که به ما احساس خوب دهد یا حداقل به ما احساس بد ندهد می توانیم زنجیره ی اتفاقات نامناسب بعدی را قطع کنیم و اتفاقات خوبی برای خود به وجود بیاوریم.
از زندگی لذت ببریم و خوب زندگی کنیم اگر با شرایط نامناسبی مواجهه هستیم در حق خود ظلم می کنیم و اتفاقات بدی را تنها به دلیل نا آگاهی برای خود به وجود می آوریم.
خدایا شکرت
عاشقتونیم
به نام خداوند بخشنده مهربانم
کامنت شماره 14
سلام استاد عزیزم و مریم جانم
استاد خیلی از شما بابت این فایلا سپاسگزارم که مسیرو برام روشن میکنه
خداجونم بی نهایت سپاسگزارتم برای قوانین بی نظیرت و عدل تو شکرت هزاران بار
استاد من این فایل کنترل ذهن رو آگاهانه اومدم سرچ کردم بخاطر تجربه های دیروزم
من از این فایلتون چندتا ترمزو پیدا کردم در خودم
من دیروز روزم رو خیلی خیلی پرانرژی و با سپاسگزاری شروع کردم اماااا من خالق زندگیم هستم با فرکانسم با افکارم و با باورهام و دیروز خیلی درس ها گرفتم
اول اینکه وقتی امروز داشتم فکر میکردم در مورد شرایط دیروز یه صدای خیلی واضح دقیقا مثل صدای خودم خیلی واضح گفت : سمیرا خودت به وجود آوردی و نمیتونی کسی رو مقصر بدونی چون صددرصد خودت مقصر هستی و من فکر کردم و دیدم بله من خودم دیروزم رو ساختم و خودم صددرصد به وجود آوردمشون
من خودم رو در شرایطی قرار دادم که کاملا دوتا قولی که دقیقا روز قبلش به خودم داده بودم رو زیر پا گذاشتم ، یکی این بود که اگر درخواستی شد و تمایل به انجام دادنش نداشتم بگم (نه) و یکی دیگه این بود که من قول دادم به خودم که نه غیبت کننده باشم و نه شنونده غیبت و اینارو هم از روی کامنت یکی از بچه ها که خوندم تصمیم گرفتم چون ورودی ذهن هست و باید کنترلشون کنم
خلاصه که بعد از سپاسگزاریم و حس و حال خوبم ، تنها دوست صمیمیم که از دوران راهنمایی باهم هستیم بهم زنگ زد و گفت که همدیگه رو ببینیم و من خیلی وقته که ندیدمش و قرار گذاشتیم اما بعدش احساس کردم که دلم نمیخواد برم ولی گفتم که حالا بعد از مدتها این شرایط پیش اومده الانم که شرایطش رو داری برو لذت ببر ولی همش اون نیروی قوی درونم میگفت زنگ بزن بگو نه نمیتونم بیام و حتی عزیزدلم گفت که بگو اون بیاد پیشت ( که اگه میگفتم قبول نمیکرد و اصلا من نمیرفتم ) ولی من فقط پیام دادم که اگه کسی خونه هست مثل همسرت یا برادرت یا پدرت من نمیام و امیدم این بود که بگه اره هستن اما گفت نه هیچ کس نیست بیا راحتی عزیزم و خلاصه من رفتم .
تو این اولین قدم زدم زیر قولم و نتونستم راحت بگم (نه) و بخاطر دلسوزی ، دلتنگی ، نداشتن اعتماد به نفس نگفتم (نه)
خوب اونجا هم که رفتیم حرف از همه کس شد و من یه جاهایی سکوت کردم یه جاهایی همراهی کردم اما در تمام اون مدت شنونده ی صددرصد بودم
زدم زیرقول دومم و هم غیبت کننده بودم و هم شنونده غیبت بودم .
و طبق گفته استاد عزیزم اگر نتونی ورودی ها رو کنترل کنی و احساست رو خوب کنی اتفاقات بد رگباری برات میفته و من تا آخرشب دقیقا تجربه کردم :)
خدایا سپاسگزارتم که هدایتم کردی و اینقدر واضح درک کردم دلیل تجربه ی نادلخواهم رو و این خودش خیلی خوبه و یک قدم مثبته
سپاسگزارتم که با این تجربه ها واضح و روشن درک کردم که من باید رفت و آمدم رو با آدمهای اطرافم قطع کنم و مصمم تر شدم بابت انجام دادن این کار
یک موضوع دیگه اینکه من با اینکه مسئولیت دیروزم و تجربیاتم رو پذیرفتم اما نسبت به یکی دوهفته گذشته خیلی کمتر خودم رو سرزنش کردم و یاد گفتگوی خودم با خودم افتادم و نشانه ش هم این بود که یکی از بچه ها دقیقا توی همون کامنت برام کامنت گذاشته بود و من خیلی خیلی حالم بهتر شد .
الهی شکرت .
از این فایل خیلی ارزشمند من یک ترمز دیگه رو درون خودم فهمیدم و اونم تاثیر عوامل بیرونی در تغییر شرایط روحی خودم و خانوادم که استاد دقیقا گفتن (دعا و جادو) با اینکه نه من و نه خانواده م اصلا و ابدا اهل این چیزا نیستیم اما درونمون اعتقاد داریم اگر کسی دعا بگیره نه صرفا برای من ، برای نزدیکانم هم بگیره اون دعا تاثیر خودشو میزاره .
خدای من این که شرک هست و الان ک نوشتم درکش کردم .
خداجونم بازم سپاسگزارتم بابت این آگاهی و بیداری
و امروز اومدم تو فایلای کنترل ذهن و کامنتارو خوندم و این فایل رو هم گوش دادم و واقعا از خدا سپاسگزارم که هدایتم میکنه . من باید کم کم و تکاملی انجامش بدم باید امروز از دیروزم بهتر باشم و فردا از امروزم و واقعا نمیتونم یک دفعه بزارم کنار و اصلا نمیشه اینکار ولی من هرروز تعهد میدم تو تمرین
ستاره قطبیم و هرجایی ک اومدم کامنت گذاشتم چه محصولتت و چه فایلای دانلودی این تعهدم رو به خودم یادآوری میکنم و تلاشم رو میکنم حتی اگه شد یک (نه) بگم حتی اگه ناخواسته داشتم غیبت میکردم و متوجه شدم همونجا متوقفش کنم میدونم که خدا هم کمکم میکنه .
خیلی جالبه که من فکر نمیکردم اونقدرام سخت باشه اما به قول استاد نیاز داره که بند کفشمو محکمتر ببندم فقط همین .
خدایا شکرت
خدایا سپاسگزارتم
استاد سپاسگزارتم
به نام تنها فرمانروایی جهان
نشانه امروزم
خداوند را هزاران مرتبه شکر خدایا شکرت
اصلا از این دید به این فیلم های که می دیدم نگاه نکرده بودم شاید چندین بار این فایل را دیده باشم و حالا بهتر درک میکنم منظور استاد چی بوده خدایا شکرت
و هر چی میگذرد قانون بیشتر برایم واضح می شود الهی شکرت
قانون خییلی خییلی ساده است حال خوب اتفاقات خوب حال بد اتفاقات بد
حال خوبه به این معنی نه که من برم طنز های جالب را بیبینم شوخی های بی مورد کنم
حال خوب به این معنی که من آرامش درونی داشته باشم و همه چی را به خداوند رها کنم تمام اختیارات جهان هستی را دارد و نگرانی نداشته باشم و هر چقدر شرایط به ظاهر بد بود بگم که (الخیر فی ما وقع )
خدایا شکرت بابت همه نعمت های که به ما دادی خدایا شکرت
سلام استاد جان
امیدوارم حالتون عالییی عالی باشه
خداروشکر من ک عالیییی هستم
و اینک بله استاد اصل واقعا یه چیز بیشتر نیست اینک اگ فقط ب احساسم در هر لحظه توجه کنم از روی خوب یا بد بودنش ب راحتی میتونم بفهمم طبق اون جدول احساسات ک برای خودم نوشتم،یا در مسیر شیطانی و یا در مسیر خدا
و این جا اصلا اصلا حد وسطی نیست یامسیر راست هست و یا مسیر چپ
و هر بار شما با تحلیل موضوعی این رو ب یاد من میارین ک بابا چیز جدیدی نیست فقط دارم قانون رو از این جنبه هم برات بررسی میکنم
انگار دارین برام باز میکنین قانون رو ک منم مث خودتون ب این درک برسم ک باید قانون رو از دل همه چی بکشی بیرون
این قانون کل جهان مادی و هرچی ک داخلش هست رو دربرمیگیره
و چ بخوای و چ نخوای داری با این قانون زندگی میکنی
و من دارم کتاب اثر مرکب رو میخونم
جالبه ک توی این کتاب قانون تکامل رو اسمش رو گذاشته اثر مرکب
و واقعا همه حرف هاش حرف های استاده
و من ب این کتاب علاقه زیادی دارم
چون داره قانون رو از یه جنبه دیگ بهم بشون میده واقعا دارم لذت میبرم
فقط از خدا میخوام ک هدایتم کنه عمل کنم
خدایا شکرت
استاد مرسیییی عاشقتمممم
به نام خداوند غفور و رحیم
سلام به همه دوستان
من به شخصه خیلی فیلم میدیدم یکی برزگترین سرگرمی ولذت من دیدن فیلم بود که بالای هزاران فیلم دیدم و یه جایی کلا از فیلم و سریال حالم بهم خورد و گذاشتمش کنار .
درسته پنج ساله پای تلویزیون ننشستم اما ورودی ذهن از جای دیگه مثل جامعه زیاد گرفتم که کار صد تا فیلم رو میکرده . تفاوت های افراد موفق و ناموفق در کنترل ذهنه که از ورودی ها میاد.
مطلب اصلی اینه که وقتی وارد سایت شدم و مدتی روند گذشت و از تلویزیون و جامعه بیشتر فاصله گرفتم متوجه شدم گاها افکاری به صورت تجسمی میاد: از داستان هایی که مادربزرگم در کودکی برام تعریف میکرد که شامل ترس ها بود و یا مطالبی از فیلم های گذشته یادم میومد با اینکه سالها ازش گذشته بود اما توی ذهن من برنامه نویسی شده و اثرش باقی بود .. داستان هایی از ارواح و جن و تاریگی. داستان و فیلم هایی از نشدن ها از فقر و دزدی و تمام این فیلم ها وداستان ها که روزی شاید لذت بخش بوده در فکر من تاثیر داشته و شده رفتار .برای همین هرکاری میخوای انجام بدی ذهن نجوا داره
تمام حرف های خانواده و جامعه از بی پولی و فقر و شیادی روی ما تاثیر گذاشته و هی میاد جلو چشامون .
حتا با این که خیلی سعی میکنم ورودی نگیرم اما میبینم که گاهی که یه نفر با شخصی صحبت میکنه یا طرف میگه از اوضاعش میگه همین صحبت هاش تا چند روز توی ذهن من داره تکرار میشه و مثل ادامس دارم میجوم.
وقتی با با جامعه هستی و این حرف های فقر و ناامیدی رو میشنوی گوش ت عادت کرده و هیچ حسی نداری اما وقتی فاصله میگیری تازه اون تصاویر و گفته ها میاد توی ذهنت و نشان میده چقدر کنترل ورودی مهمه.
شاد و سلامت باشید