توجه به داشته ها، راهِ رسیدن به خواسته ها - صفحه 3

استاد عزیز و مهربانم و دوستان و همراهان دوست داشتنی ام سلام ، وقت همگی شما به خیر و شادی

??????

با این که برایم تا حدودی سخت بود اما سعی کردم زندگی شخصی خود را در بسته ی شیوه ی حل مسائل با جزییات شرح دهم

همیشه استاد عباس منش می گفتند از یک جایی به بعد آن قدر از رسیدن به ثروت سیراب می شوی که هدفت فقط استفاده از توانایی های خودت هست و جمله ی دیگر ایشان این بود که تا نتیجه در دستت نباشد،سخن نگو

اما دوستانی که به لطف و محبت نظرات بنده را مطالعه می کنند می دانند من هم اکنون سندی روی میز برای ارائه دارم که گواه و شاهد این هست که تمرکز بر روی خواسته ها چگونه موجب شد هم اکنون که می نویسم تمام محصولات سایت استاد عباس منش را به غیر ثروت سه ، به صورت جایزه کسب کنم و هم اکنون به لطف خداوند تمامی آن ها را دارم ، پس با این سند افتخار آمده ام که اگر من توانستم با دستان خالی اما از راه های مشروع و حلال ، به تمام محصولات استاد دست پیدا کنم ، شما هم می توانید از هزاران راه متفاوت. و از دستان متعدد خداوند به این محصولات دست پیدا کنید

خوب چرا نوشتم مشروع و حلال ، چون متوجه شدم عده ای هستند که برای منفعت طلبی شخصی محصولات استاد عباس را با بهایی ناچیز می فروشند و عده ای هم هستند که فکر می کنند می توانند. با پرداخت بهای کمتری به این محصولات دست پیدا کنند ، اما غافلند از این که تا استادرضایت نداشته باشد ، هیچ اثری در زندگیشان ندارد ، و البته دام شیطان است که گسترده شده و نجواهای شیطان اینگونه آن ها را تحت تأثیر قرار می دهد که حالا با قیمت پایین تری محصولات استاد را تهیه کن ، استاد که ثروتمند است و وقتی که ثروتمند شدی بهای آن را به سایت استاد پرداخت کن ، که البته دو حالت دارد یا ثروتمند نمی شوند یا از راه غیر حلال و نامشروع به ثروت می رسند که خسرالدنیا و الاخره می شوند ، چون همه ی چیز بر اساس قانون فرکانس هست ، زندگیشان به ورطه ی نابودی می رسد مثل بادکنکی که حسابی باد می شود اما در یک لحظه می ترکد

????????

ادامه ی داستان زندگی ام که در دوره ی شیوه حل مسائل بیان کردم

????????

می توانم با قدرت بگویم تمام زندگی به یک قانون در نهایت خلاصه می شود ، تمرکز بر روی خواسته ها ،

و البته در لحظاتی که شیطان نجواهای خود را شروع می کند واقعا تمرکز بر روی خواسته ها مخصوصا وقتی تازه از این ابزار یعنی تمرکز روی خواسته ها استفاده می کنید دشوارتر می شود

یادم هست وقتی از همسرم جدا شدم و 14 سال زندگی مشترکم از هم پاشید و از تک فرزندم هم پس از مدتی فاصله گرفتم که طبق همان قضیه ی مدارها بود و تمام زندگی ام را بخشیدم و رها کردم ، نجواهای شیطان آغاز شد

به من می گفت ، ببین چند سال صحبت های استاد عباس منش را گوش کردی و در آخر هم زندگیت نابود شد

می گفت ببین هم اکنون تمام آن وسایلی را که با استفاده از قانون خدا به دست آوردی چگونه نابود شد

می بینی چه قدر زندگی خسته کننده هست و تمام زحمت هایی که برای این زندگی کشیدی بر باد فنا رفت

دیدی خدا چگونه فرزندت را از تو جدا کرد

شیطان می گفت ، دیدی قانونی جز سختی و مرارت نیست

و خدا فقط سختی و مشقت را برای تو خواسته

ببین حالا که مهاجرت کردی چه قدر تنها شدی و هیچکس ، حتی اعضای خانواده ات پشتیبان تو نیستند ،

می گفت تو روز به روز بدبخت تر می شوی و در خواب دیدم که شیطان می گفت تو تمام زندگیت را از دست می دهی و نابود می شوی

می گفت دیدی خدا هم صدای تو را نشنید ، قطعاتو را دوست ندارد

حالا می خواهی در این شهر غریب ، چگونه زندگی کنی و از پس مخارج زندگیت بر بیایی

بعضی اوقات هم شیطان کلمات جدیدی می گفت ، به همین راحتی هاجر و اسماعیلت را در بیابان رها کردی ، چه قدر سنگدل شدی ،شاید هم احساس و عاطفه نداری

خلاصه شیطان عجیب کار خود را خوب بلد است وقتی قوی تر می شوی سنگ های بزرگتری را مقابل پاهایت می اندازد ، آن روزها نفسم در سینه حبس شده بود ، چون واقعا در شرایطی قرار گرفته بودم که دقیقا نمی دانستم باید چه کنم

تا این که قرآن را باز کردم و این آیه آمد آنان که گفتند پروردگار ما خدای یکتاست و بر این سخن پایدار و ثابت ماندند ، فرشتگان رحمت بر آنان نازل شوند و می گویند شما نه ترسی از آینده و نه غمی از گذشته به دل داشته باشید این سفره احسان را خداوند را به پاداش ایمان برای شما گسترده هست ، همیشه بدی های مردم را به خوبی پاسخ بده و اگر از جانب شیطان به تو وسوسه ای رسد به خدا پناه ببر ، فهمیدم تنها راه خلاص شدن از شر شیطان این است که در لحظات سخت و دشوار به خدا پناه ببرم و البته خدا ما را پس از پناه بردن به خودش بینا می کند ،

نشستم و نوشتم تمام موفقیت هایم را و هر چه شیطان می گفت در مقابل من موفقیت هایم را می نوشتم و بارها و بارها با خودم تکرار کردم ، و البته به یک نتیجه ی زیبا رسیدم ، وقتی از نوشتن موفقیت های کوچک و بزرگم استفاده می کردم باعث شد به یک الگوی مشترک برای جذب خواسته هایم دست یابم ، آن هم شور و اشتیاق و استفاده از نیروی خدا بود

بعد به این یقین رسیدم که هر چه قدر هم که تیرهای شیطان قدرتمند تر شود ، باز هم خدا بزرگ تر است

بعد دیدم چه قدر وجود شیطان لازم است برای این که ما محکم تر شده ، درجه ی خلوص نیت ما بیشتر شود ، مثل آب ، که می شود خالص شده ، تبدیل به آب مقطر شود ، شیطان مثل صافی می ماند ، باعث می شودکه بیشتر خودت را بشناسی ، به قول معروف سنگ محک است ،

من هم که عادت کرده بودم از قانون به نفع خود استفاده کنم ، دست به قلم شده بودم و فقط می نوشتم ،خداوند در قرآن به قلم قسم خورده ، ابراز دومی نیز داشتم و آن قدرت کلام بود ، فکرهای منفی به سمتم هجوم می آورد ، اما از آنجا که از کلام ما بر ما حکم می شود شروع کردم به بیان کردن خواسته ها و صحبت با خدا و سپاسگزاری و درخواست دادن ، می دانستم قرآن کلام خداست ، خدا خلف وعده نمی کند ، چون خود خدا فرموده من از رگ گردن به شما نزدیکترم و هر خواسته ای را بی قید و شرط اجابت کرده و برای درخواست ها فیلتر نگذاشته ، پس با قدرت کلام افسار ذهنم را به دست گرفتم مدام با خودم در مورد خواسته هایم صحبت می کردم و کوچکترین نشانه ها را می نوشتم و بعد بارها با صدای بلند برای خودم تکرار می کردم ، زیرا این تکرار است که باور می سازد ،

شروع کردم به گوش دادن فایل های استاد ، اما شیطان باز هم دست بر نمی داشت ، یادم افتاد به سخن ایوب که فرمود بار خدایا شیطان سخت مرا رنجه می رساند ، و خدا پاسخ داد که پای بر این چشمه بزن و خود را بشوی تا از هر درد و رنج بیاسایی

از قدرت تجسم استفاده کردم ، چشمانم را بستم و خودم را در دیدم که در جریان آب رودخانه خودم را رها کردم و تسلیم درگاه خدا شدم و گفتم خدایا من به هر خیری از جانب تو محتاجم ،

و این صدا را مدام می شنیدم که باید پارو نزد ، وا داد ، باید دل رو به دریا داد ، خودش می بردت هر جا که می خواست ، به هر جا برد بدان ساحل همان جاست

حالا قوی تر شده بودم ، مثل مریم مقدس عمل کردم ، به گوشه ای رفتم و مدام با خدا صحبت می کردم ، از همه دوری گزیدم و البته این نیاز مریمی بودست و درد که چنین طفلی سخن آغاز کرد ،

شروع کردم به گوش دادن به ثروت سه و بسته ی عشق و مودت استاد ، فایل سوم ، بسته ی عشق و مودت استاد بودم که یکی از دوستانی که سال ها شاگرد استاد عباس منش بودند و نظرات مرا دنبال می کردند عضو کانال تلگرام من شدند و به من پیشنهاد دادند که می توانند در تهیه و تنظیم فایل ها به من کمک کنند و البته مسلط به سایت و برنامه نویسی هم تا حدودی بودند ، خلاصه هر کجا فقری نوا آنجا رود ، هر جا کشتی است آب آنجا رود ، و به قول حافظ

یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور

کلبه ی احزان شود روزی گلستان غم مخور

ای دل غمدیده حالت به شود دل بد مکن

بله ، آن طفل را خضر کشته بود تا خدا به آن پدر و مادر فرزندی صالح عطا کند ، بنابراین ، همسر قبلی ام طبق قضیه ی مدارها از من جدا شده بود تا خداوند مرا با هم مدار خود روبه رو کند

خلاصه بسته ی عشق و مودت عصای موسی شد که چون آن را بر رود نیل زد ، دریا شکافته شد و پیروان موسی از آن گذشتند و فرعونیان همه غرق شدند

حالا دیگر تنها نبودم ، خدا فردی را در مسیر زندگی ام قرار داد که از هر نظر شبیه خودم بود ، سال ها در سایت استاد عباس آموزش می دید و حسابی به قوانین الهی مسلط بود و به جرات می گویم در بسیاری از موارد بهتر از من تمرکزش بر روی خواسته ها و اهداف بود

و به قول ملاصدرا خداوند همه چیز می شود همه را

به شرط پاکی دل ، به شرط اخلاص به شرط ایمان و باور عمیق قلبی

حالا خدا بی همسر ماندگان را همسر شده بود ، در مداری قرار گرفتم که موفقیت به سمت من می آمد ، پی در پی اتفاقات خوب و عالی رخ می داد ، تازه یاد گرفته بودم خداوند به هر شکلی می تواند در زندگی من ظاهر شود ، درآمدم روز به روز افزایش پیدا می کرد ، زندگی ام از هر جهت عالی و عالی تر شده بود ، بله من به یکی دیگر از ارکان موفقیت دست یافته بودم ، روابط خوب و عالی که نتیجه ی آن عشق و مودت و آرامش بود

حالا چون نتیجه گرفته بودم ایمانم خیلی قوی تر شده بود ، چون باور کرده بودم که خداوند می تواند به هر شکلی که ما بخواهیم در زندگیمان ظاهر شود. پس فقط می نوشتم ، سپاسگزاری می کردم و درخواست می دادم ، و از تکنیک تجسم استفاده می کردم و از قدرت کلام به نفع خودم استفاده می کردم ، آن کشتی که خضر سوراخ کرد تا از آسیب پادشاه در امان بماند زندگی من بود ، که با یک اتفاقی که فکر می کردم شکست عاطفی هست ، زندگی ام سر و سامان گرفت ، حالا که می نویسم به لطف خداوند درآمدم چهل برابر قبل شده ، روابط در سطحی بسیار عالی قرار گرفته ، اما از نظر مالی باید در سال جدید به صد و بیست برابر قبل برسد که انشالله به زودی موفقیت های بیشتری را در سایت استاد شرح خواهم داد چون در حال طی کردن مراحل تکامل خود هستم

پس دوستان خوبم ، در مسیر. زندگی پارو نزنید ، خود را رها کنید و به خدا بسپارید و همیشه یادتان باشد روی خدا حساب باز کنید ، در سخت ترین شرایط مالی ، تمرکز شما روی خواسته هایتان باشد ، من توانستم موفق شوم پس شما هم می توانید و باز هم می گویم در 99 درصد موارد چنانچه شما تغییر کنید اطرافیان مخصوصا همسر و فرزندانتان با شما هم فرکانس و هم مدار می شوند و فقط در یک درصد موارد

از مسیر زندگیتان خارج می شوند و البته در همان یک درصد هم نیاز به هیچ اقدام فیزیکی مثل دادگاه و دادگاه کشی و دعوا و مرافعه و غیره ندارید ، جهان هستی خودش عمل می کند و شما را از هم جدا می کند

پس فقط روی خواسته هایتان متمرکز شوید و بدانید که اگر ما یک انتخاب داشته باشیم که یکی مثبت گرایی و خوشبینی الهی باشد و دیگری بد بینی و شک و تردید ، گزینه ی اول در هر صورت به نفع ماست چون حداقلش این است که دچار احساس بد نمی شویم و البته که با احساس خوب و تمرکز بر روی اهداف و خواسته ها به نتایج عظیمی دست پیدا می کنیم که هم اکنون در خواب هم نمی بینیم ، دوستان این پیام مرا به یاد داشته باشید تا سال دیگر وقتی در همین زمان موفقیت هایم را انشالله به یاری خداوند در اینجا می نویسم باور کنید که چه قدر زندگی با خداوند با شکوه است زیرا ثروت و رحمت و نعمت و روابط خوب و عالی و موفقیت را در پی دارد

به امید این که خداوند دیوار زندگی شما را با نقاشی های متعدد و زیبایش پر کند

در خدا شاد و پیروز باشید