داستان هدیه تولدم - صفحه 64 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-30.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2016-03-08 17:56:452021-10-13 23:03:29داستان هدیه تولدمشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدا
سلام به استاد عزیز و همه ی بچه های گل گلاب.
مثل همیشه مشغول انجام کارایی بودم که برای هدفم مشخص کرده بودم که انجام بشه ولی شرایط اونجوری که دوس داشتم پیش نمیرفت . خیلی بد پیش نمیرفت ولی خیلی خوبم نبود.
من ۳ سال که دنبال این هستم که به این هدفم برسم . هر دفعه به شکل های مختلف ولی نشد. این بار با گفته استاد توی قسمت هدف گذاری قدم اول دوره ۱۲ قدمی تصمیم گرفتم که هدفامو به بخش های کوچیک تر تقسیم کنم برای رسیدن بهشون.
نمی دونم چجوری بگم ولی الان شرایط من جوری که خودم کاملا یقین دارم که کارایی که انجام میدم هیچ مشکلی ندارن و یه چیزی توی وجود منه که نمی زاره به نتیجه ی دلخواهم برسم.مطمین هستم که یه چیزی رو توی خودم باید تغییر بدم.
نمی دونم چی شد امروز یه ایمیل از سایت برای یه موضوعی اومد که تصمیم گرفتم یه سر به سایت بزنم دوباره . یه دفعه اومدم کلیک کردم توی قسمت نشانه امروز من
شروع کردم به دیدن که اصن یه چی شد که نگو.
((( سخت میگیرد جهان بر مردمان سخت کوش )))
من دقیق بگم به ۳ تا از بزرگ ترین خواسته های زندگیم رسیدم قبل اینکه با همه این جریانات فرکانس و باور و تفکر و این قبیل مباحث آشنا بشم.
دقیقا همشونم به یه شکل وارد زندگیم شدن. من توی شرایطی قرار گرفتم که اون خواسته ها رو داشتم و بهشون فک میکردم.ولی فقط در حد فکر کردن بود اونم خیلی خیلی کم. اونقدر برام بزرگ بودن که اصلا فکر نمیکردم که میشه که بخوام به اینکه نشه هم فکر کنم. فقط فکر میکردم . بعضی موقع ها خودمو توی اون شرایط میدیدم و عشق میکردم با خودم.
الان که اونارو تجربه کردم و یا الان توی زندگی منن و بخشی از زندگی من هستن میفهمم که من اون قدر که به خواسته های الانم دارم توجه میکنم اون قدر که کار میکنم براشون اونقدر که بهشون فکر میکنم به اونا فکر نکرده بودم ولی راحت به دستشون آوردم و قسم میخورم که توی بهترین زمان به دستشون آوردم.
این ویدیو دوباره چشمای منو باز کرد . که راحت زندگی کنم. که عشق کنم با چیزی که دارم و وابسته خواسته ها و اهدافتم نشم .
خدایا شکرت واقعا . خیلی باحالی . عجب قوانین باحالی گذاشتی . لذت ببر , احساس خوب داشته باش , عشق کن , به هرچیم دوس داری میرسی.من دیگه نمیدونم چی بگم.:)))
اصن این ویدیو نمی دونم از کجا پیداش شد . ولی اول از همه از خدا سپاس گذارم به خاطر این آگاهی ها و بعد از شما که وقت گذاشتین برای تهیه این ویدیو فوق االعاده.
همچنین تولد استاد عزیز رو بهشون تبریک میگم و امیدوارم که بهترین هارو به بهترین و راحت ترین شکل ممکن به دست بیارید
بنام خدای فراوانی
سلام استاد و خانم شایسته عزیزم و دوستان همفرکانسی من خیلی خووش حال هستم کامنت دوستهای که مثل در حال این سفر هستند رو میبینم ومیخونم و میبینم تنها نیستم دوستهای دارم که همسفر من هستند
استاد عزیزم باز هم چه خوب قانون رو توضیح دادید استاد پیشاپیش تولدوووتون مباررک وبه همه ی خواسته ها و آرزوهای بی نهایتتون برسید ودرپناه خداوند همیشه در صلح و ارامش باشید درکنار مریم عزیز ومایک مهربونم
استاد این همه دعا براتون کردم که به خودم برگرده 😂 میدونم شما در فرکانس عالی هستید و احتیاج به دعای من ندارید
ولی من براتون دعا کردم
چقدر خوب قانون رهایی رو گفتید ونچسبیدن به آرزوها هرچی میگذره دارم قانون رو بهتره درک میکنم بیشتر با خودم در صلح هستم بیشتر آدمها ازمن دور شدند ومن در خانه و کنار فرزندانم و همسرم خیلی ارامش دارم طوری که همیشه دنبال این ارامش بودم
الان نزدیکه عید بعضیها در حال تکاپوی خرید عید هستند اما من خدایا شکرت در ارامش بسر میبرم ومیدونم همه چی براحتی برایم مهیا میشود
خداوند رو خیلی بهتر درک میکنم طوری که قدرتمند بینهایت هست وخیلی خوشحال هستم که به این درک رسیدم
خیلی بیشتر از قبل با خودم در صلح هستم جواب سوالاتم رو پیدا میکنم وکلا درحال خوب وعالی بسر میبرم
یک امید یک ایمان در وجودم روشن شده جوری که خیالم راحت شده که برای رسیدن به خواسته ها فقط فقط باید روی خودم کار کنم و این منو خیلی ازدرون شاد کرده
اگر همسرم فرکانس منفی می فرسته دیگ ناراحت نمیشم بلکه درمورد قانون میگم و اون هیچی نمیگه بعداز چند دقیقه میبینم کلا رفتارش متفاوت شده یعنی خودش پیشنهاد میده بیا فلان چیز رو بریم بخریم
راستی استاد چقدر خدا مهربونه چقدر قدرتمند امشب دارم بعداز مدتها کتاب چگونه فکر خدارو بخوانید رو میخونم
استاد عزیزم کلا امسال یعنی شروع سال جدید احساسم میگه سال خیلی خوبی دارم احساس میکنم مدارم بالا وبالاتر میره
با تشکر از مریم عزیزم و استادگرامی
استاد تولدتان مبارک .
اموزش های شما خیلی به من کمک نموده است .
سپاس از خدای مهربان که مرا با شما آشنا کرد.
بنام خداوند مهربان و بخشنده
سلامی دوباره به روی گل ماهتون استاد عزیز خانم شایسته گل و دوستان عااالی
روز نهم و تعهد ایمانی قوی تر،خودشناسی بیشتر و رد پایی دیگر
چقدر این سفر نامه داره برام زیبا و زیبا تر میشه.احساس میکنم که خداوند با دستان خودش این نوشته ها رو برای ما مینویسه و چقددر به موقع و چقدر مرتب و چقدر کامل و رساااا…
امروز قبل از اینکه الهامات و هدایت خداوند رو برای روز نهم بخونم، داشتم در مورد موضوع در صلح بودن با خواهرم صحبت میکردم و واسش توضیح میدادم که این آیتم چه نقشی داره در تمام جنبه های زندگیمون.
تا اینکه اومدم و توضیحات خوشگل خانم شاسیته عزیز و استاد رو خوندم و گفتم پسر من اینارو نمیدونستم من تا حالا به این بعدش توجه نکرده بودم.الان جواب خیلییی از سوالاتم داده شد خدا ررووو شکر.
تازه متوجه شدم که دلیل اون همه احساسات بد و خفه کننده درونی،دلیل اون همه بی توجهی نسبت به من،دلیل اون همه خواسته ها و نرسیدن بهشون و در کل دلیل اون همه عقده هایی که در درونم بودند و کم و بیش هستند چیییییی بوده.
“””””””””””””””””””””””” “صلح با خودت”””””””””””””””””””””””””
من مواقع بسیار زیادی در زندگیم آرامش حقیقی نداشتم و تا الان فکر میکردم که دلیلش عدم رسیدن به خواسته ها و عوامل بیرونیست.برای رسیدن به آرامش دنبال عوامل بیرونی بودم.خیلی از مواقع به خودم میگفتم که چرااا من حالم از ته دل خوب نیست.اگه بخاطر ناخواسته هاست شرایط اونطوری هم که بگی بد نیست پس دلیلش چیییییییییییییه؟؟؟!!!
این سوال سالهاست که در ذهنم بدون پاسخ مونده بود و من این همه سال ” وَلَا الضَّالِّینَ” بودم، حیران و سرگردان.
امروز تاثیر بسیار کوچکی از این حس درونی رو تجربه کردم.امروز بعد از روزها تصمیم گرفتم صبح از خواب بیدار بشم نه ظهر.خیلی راحت تر از اون چیزی که فکر میکردم تونستم بیدار بشم ولی روزهای قبل نتونستم انجامش بدم.
امروز متوجه شدم بخاطر در صلح بودن با خودم بوده و وقتی از خواب بیدار شدم خودمو تحسین کردم و خیلی حسم عالی بود.
الان متوجه شدم که همش همینه” صلح با خودت” که اولین و ارزشمندترین نتیجش آرامش و شادی حقیقیست که من سالها دنبالش بودم.خدااا رو بی نهایت شاکرم
چند روزیست که به دنبال استقلال مالی هستم و بعضی روزها خیلی نگران این موضوع میشدم و با اینکه میدونستم باید رها کنم اما باز نمیتونستم و مدام میخواستم با سخت گیری بدستش بیارم و نشد. اما امروز درک کردم که تنها با صلح بودن با خودم میتونم از هرچیزی رها باشم و زیاد جدی نگیرم و تنها با این رهایی میتونم به هرچیزی برسم و این قانون.
خداروووووووو شکر
مرسی از استاد جون تولدت هم مبارک باااااااااااااااااشه.
دوستان گل ممنونم ازتوووووووون بابت کامنت های زیباتون
شااد و ثروتمند بااااااااشید
“”شکر وسپاس رب العالمین””
روز نهم از سفرنامه
با سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته دسته گل🙋♀️🙋♀️🙋♀️🙋♀️🌹🌷🌹🌷
در صلح بودن با خودم
سوال
چگونه باید با خودم در صلح باشم؟؟؟
می خواهم هم خودم بموقع باشم و حرفهایم و در زمان درست و مناسب و مکان در ست و مناسب و بموقع باشم
👏👏👏
می خواهم رابطه ام با خداوند و انرژی منبع درست و مناسب باشد
میخواهم همیشه خداوند خودش این رابطه را مدیریت کند و بطور مداوم و مستعمر در مدار هدایت الهی باشم
🤔🤔🤔🤔👣
میخواهم در همه جنبه های زندگیم در مدار هدایت الهی باشم
یعنی سکان مدیریت امورات زندگی ام را در دست بگیرد
و این یعنی در صلح بودن با خودم
یعنی با کمال آرامش و آسایش به قدرت مطلق جهان هستی متکی باشم
می خواهم به بهترینها هدایت شوم
بهترینهایی که از طریق هدایت انرژی منبع نشات میگیرد
می خواهم آنچنان لیاقت و شایستگی این هدایت را داشته باشم
که بدون توقف به انرژی منبع متصل باشم🧚♀️🧚♀️🧚♀️
می خواهم آنچنان در نظم و هماهنگی لازم در تمام امورات زندگیم باشم که مانند خداوند فکر کنم
مانند خداوند در آرامش و آسایش وصف ناپذیری باشم
می خواهم خوده خدا در من جلوه کند
می خواهم زیبایی های خداوند را ببینم و به احساس خوب و لذت بخش بیشتری هدایت شوم
خداوندا بی نهایت ممنون و سپاسگذارم که این احساس لذت و شادی و زیبایی ها را بیشتر و بیشتر از هر وقت دیگری به من دادی😍😍😍
خداوندا هر روز و هر لحظه برای اینکه من را هدایت کردی اشک شوق میریزم و از اینکه شور و شوق بیشتری را به انرژی منبع و تمام زیبایی ها و نعمت ها و برکت ها و رحمت ها ی الهی ام دارم اشک شور و شوق میریزم
😪😪😥😥🤦♀️🤦♀️🤦♀️
می خواهم دستان قدرتمند و پر توانت محکم تر از همیشه در دستان من باشد
می خواهم چشمان من به تمام نعمت ها و رحمت ها و برکت ها و زیبای این جهان باشکوه هستی ات بیشتر و بیشتر باز باشد
خدایا این دیده گان فیزیکی من را تبدیل به دیده گان تیز بین الهی خودت
کن
می خواهم دیده گان من همچون دیده گان چشم الهی شفاف و بوضوح برسد
چون دیده گان من دیده گان چشم تیز بین الهی است
می خواهم کوچکترین زیبایی های خلقت تورا هم بوضوح ببینم
خدایا شکرت
🙏🙏🙏🙏👀👀👀🙏🙏
می خواهم هماهنگی و نظم میان ذهن و روح من حکمفرما باشد
می خواهم نظم و هماهنگی لازم در تمام روابط زندگی ام باشد
سکان روح و ذهن و جسم من را در زمان مناسب و درست و مکان مناسب و درست هدایت کنب
خدایا شکرت که تو را دارم 🙏🙏
خدایا شکرت که من تکه ای از وجود ذات خداوند هستم و ارزشمند…..
من باور دارم دوران تکامل ام را به این خوبی گذراندم تا به این نقطه رسیدم باید این راه را با تمام فراز و نشیب هایش میپیمودم
و از خودم ممنون و سپاسگذارم و برای خودم کارت پستال تشکر آمیز فرستادم
… و گفتم
خوش آمدی رویا جان
خوشحالم که تونستی به این نقطه برسی💌💌💝💟💝💝
یعنی باید باز هم ادامه بدم
ولی این دفعه این مسیر تکاملی به سراشیبی رسیده و چرخ دنده هاش روانتر از قبل شده و این روان شدن
یعنی به خود رسیدن
یعنی با خودم به صلح رسیدن👌👌👌
یعنی رسیدن به آرامش و آسایش با خودم
یعنی نعمت و برکت و رحمت خداوند را به زندگی ام دعوت کردم
یعنی دیده شدن خداوند و مهربانی های بی انتها ی خداوندم
یعنی ذهنم هدایت شده …
اون هم به اصل و ریشه ی خودش
یعنی اینکه این من نیستم
این من . یعنی همان تکه ی ذات فوق العاده ی الهی ام
🌻🌻🌻🏵🏵🏵🏵🌹🌹🌹🥀🥀🌺
خدایا ممنون و سپاسگذارم
که خودت هدایتگر هستی
هدایتی که همه کهکشان ها و دنیا و ماه و خورشید و ستارگان و زمین و هر چه هست…..
و تمام سلول های اندام من را هدایت میکنی و من …
خودمو به همین انرژی منبع که هدایتگر است مسپارم🌹🌹🌹🌹
استاد عزیزم و خانم شایسته مهربانم
امیدوارم در این مسیر بیشتر از پیش محکم تر و استوارتر باشید و
رسالت و نور هدایت ی که در پیش روی ما قرار دادین
زیبا تر و قشنگتر و پایدارتر به انجام برسونید
برای تمام تلاش های توحیدز تون ممنون و سپاسگذارم
و قدر دان محب های تان هستم ..
🌹🌹🌹🌹🌹🏵🏵🏵🏵🏵🙏🙏🙏🙏👣👣
👣👣👣👣👀👀👀
نهم اردیبهشت و روز نهم سفر من
من در روند تکاملیم از دیروز تا امروز در فایل ها و کلاس ها(دوره ها) دایما بهم یادآوری شد به خواسته هات نچسب ،رها باش رها زندگی کن آزاد و طبیعی
که مهمترین کار تو در جهان تنها و تنها رابطه تو با خدای خودت و درونت هست
یاد گرفتم که تا الان خیلی غیرطبیعی بودم و زندگی کردم و تنها کار من در این جهان اینکه خودم رو طبیعی کنم
مثل اینکه سوار قایقی در رودخانه ی زندگی تا الان خلاف جهت پارو میزدم و خودمو خسته میکردم فکر میکردم باید چقد سعی و تلاش کنم و چقد انرژی میزاشتم و خسته میشدم ولی حالا یاد گرفتم باید تو قایقم بشینم و فقط لذت ببرم و به اطرافم نگاه کنم در زمان و مکان درستش من به همه ی مکان ها و زیبایی ها میرسم و میبینم ولذتشو باید ببرم و مهمتر اینکه زمان گذر وابسته اش نشم ،بگذرم تا در مسیرهای جلوتر به زیبایی های بیشتری برسم
الهی شکر الهی صدهزار مرتبه شکر برای این آگاهی ها
ممنون استاد عزیزم
9 اردیبهشت 99
سلام
روز نهم سفرنامه
استاد اشک شوق دارم میدونی چرا نمیدونم شما کی هستی از کجا اومدی فقط اینو میدونم حرفات به دل میشینه و اینکه انگار خدا داره این حرفهارو بهم میگه میدونی چرا چون من هر روز هر اتفاقی که برام میفته دقیقا با فایلی که اونروز گوش میدم یکی هست
استاد من امروز با خودم درصلح نبودم راجع به موضوعی با خودم کلنجار رفتم
بعد یه لحظه انگار خدا بهم گفت چرا ناراحتی همه رو بسپار به خودم من همه را رام تو میکنم تا تو به اهدافت برسی
و الان که اومدم این فایل رو گوش کردم اشک تو چشمام جمع شد تک تک کلماتتون دقیقا برای من هست انگار شما ذهن منو خوندی و این صحبتهارو برای من گفتی
خدایا عاشقتم چقدر دوستم داشتی که منو با این جمع آشنا کردی
به خدا نمیدونم چطور احساسم رو ابراز کنم تمام صحبتهاتون داره منو آروم میکنه راجع به موضوعی که امروز منو ناراحت کرده بود و داشتم پافشاری میکردم روش
استاد بهت ایمان قلبی دارم وقتی میگی این حرفها بهت الهام شده
استاد انشالله صدسال زندگی کنی
نوش جونتون هر لذتی که از زندگیت میبری لایقش بودی
انشالله خدا ماروهم کمک کنه از مسیر خارج نشیم
عاشقتم خدای من
سلام و درود فراوان به استاد عزیز و همه دوستان هم فرکانسی ام.
خیلی جالب بود من تولدم هفدهم اردیبهشت ماه هست و درست در شب تولدم وقتی روی دکمه نشانه من زدم فایل داستان هدیه تولد استاد و روز تولد ایشان برام اومد که اصلا مات و مبهوب شدم مگه میشه مگه داریم اینقدر هماهنگی اینقدر همزمانی.
باورم نمیشد ولی واقعیت داشت .
خواستم این حس و حال عالی رو با شما دوستان و استاد عزیزم بیان کرده باشم.
شاد و پیروز باشید.
بنام خدای هدایتگر
نهمین روز سفرنامم(دور دوم)
سلام بر عزیزان
هربار که این هماهنگی ها رو درک میکنم کلی ذوق میکنم و میگم خدایااااا شکرت
امروز خیلی راجب ایده ای که دیروز در فایل سفرنامم توضیح دادم، فکر میکردم.یجورایی کم و بیش داشتم عجله میکردم و دوست داشتم که خیلی زود به نتیجه برسم و اجراش کنم.این عجله کردن باعث شد که از هماهنگی درونیم کاسته بشه و حس وحال خوبی رو رفته رفته از دست دادم و مدام به خودم میگفتم عباس داری عجله میکنی داری از مسیر احساس خوب خارج میشی و همینطور هم شد.
اما کمتر از دو سه ساعت به لطف خد تونستم کنترل کنم و الان به این فایل بی نظیر استاد رسیدم و با تمام وجودم گوش دادم.انگار خدا داشت با من صحبت میکرد که البته همینطور هم هست چون امروز ازش هدایت خواستم و گفتم خدایا من نمیدونم تو هدایتم کن.یوقتایی فراموش میکنم و میرم بسمت عجله کردن و اونجاست که شیطان از همون روزنه وارد میشه.
خدارو شاکرم باز به مسیر هدایت خیلی زود برگشتم.
خیلی دارم روی هماهنگی ذهن و روح کار میکنم تازگیا یه ذره تونستم اهمیتش رو درک کنم و به همون میزان آرامش و اتفاقات خوب و روابط خوب و سلامتی هم نصیبم شده.
ایمان دارم که موفقیت در گرو همین هماهنگی ذهن و روح هست برای همین تلاش زیادی برای بیشتر ماندن در این هماهنگی انجام میدم.خیلییییی حس خوبیه که حتی یه ذره این رابطه ذهن و روح رو میتونیم بهبود بدیم.واقعا نتایجش غیر قابل تصور هست و همه چی به رااااحتی اتفاق می افته.
از وقتی که سعی کردم با خودم ذره ای بیشتر در صلح قرار بگیرم، تاثیرش در روابط بسیار زیاد بوده طوری که بعضی اوقات خودم هم متعجب شدم.
خدارو شکر خدا رو شکر بابت هدایت هر لحظش
سعی میکنم این هماهنگی رو هر روز به خودم یاداور بشم و بیشترین تلاشم رو رشد بیشترش داشته باشم و باقی چیزها خودش درست میشه.
استاد عزیز وخانم شایسته خیللی ممنونم ازتون دستااان خدای من
شااد و ثروتمند باشید در پناه الله یکتا
“الحمد الله رب العالمین”
سلام به خدای دوستدار صلح
نهمین روز سفرنامه
روزهایی روبه یاد میارم که حتی اسمم روهم دوس نداشتم وفقط دوس داشتم اسمم عوض کنم روزهایی روبه یاد میارم که همه رو دوس داشتم جز خودم همه رو ارزشمند میدونستم جز خودم اتفاقا منم هیچ وقت تولدی برام گرفته نشده بود ولی من عقده ای نشدم بلکه قبول کردم که همینه الان که فکر میکنم بزرگترین سم توهمین رسیدن به صلح اینه که خودت رو لایق همین شرایط بدونی وباور کنی همینی که الان هست باید باشه به نظرم عقده ای شدن بهتره چون باعث میشه ادم به تضاد بخوره بعد بره برسه به خواسته اش وعقده اش رفع بشه اصلا ولی مورد اولی که من دچارش شدم به نظرم بدترین نوع ممکنه پذیرفتن هر کمبودی که درزندگیت جاریه
این زمانی که گفتم برای خیلی وقت پیشه وخیلی ازمون وخطا کردم تا الان اسمم رو خیلی بیشتر ازهمه ادمها دوس دارم ازوقتی این احساس ودارم هرکسی برای اولین بار اسمم رو میشنوه یه مکث میکنه میگه روح انگیز چقدرجالب چه اسم پرمعنیی چه اسم بامسمایی حتی دکتری که تومطب داره نسخه مینویسه یه لحظه چشمش میفته مکث میکنه وتحسین میکنه همه جا الان به وضوح اینو میشنوم وفقط میخندم ودرک میکنم زمانی من اینارو میبینم ومیشنوم که خودم خودمو قبول کردم وبه صلح رسیدم
من تقریبا یه پنج سالی هست دراین صلح بودم ولی با اشنا شدن بااین سایت برام دوچندان شده
تواین تقریبا دوماهی که عضو هستم نمونه هاشو میگم
وقتی درصلح هستم باخودم چیزی به نام حوصله ام سررفته نداریم نداشتم اصلا
زمانهایی که باخودم وخدای خودم وقتم گذشت بهترین های عمرم بوده
حتی تاهمین دیروز که باشوهرم بحثی داشتیم متوجه شدم باهمیشه فرق داره درسته اون قهد کرده ولی من قهر نیستم نه اینکه منت کشی کنم نه اصلا مشکلی ندارم با ادمها میدونم این تضاد ازکجا اومده خورده به پستم برای همین تمرکزم روخودمه اصلا وقتی داخل خونه میشه شوهرم من یادم رفته قهر کرده تا اینکه حرف نمیزنه میگم اخ این قهره😁
اتفاقی که افتاده خودشم اشتی کرده حرف زده شوخی کرده امروز ولی همینم برای من دیگه اون اهمیت قبل رونداره ودیدم که تواین موضوع من اذیت نشدم خودش خیلی انرژی ذهنی گذاشته بود
یادگرفتم خودمو دوس داشته باشم بی قید وشرط یاد گرفتم بحث نکنم برای اینکه حق بامنه جنگ نکنم تا یه چیزی روثابت کنم یاد گرفتم هرچیزی که معلومه معلومه نیازی نیس من ثابت کنم لطیف شدم ارام شدم جوری که همه میگن
اصلا تویه مهمونی که برای دوستم بود شرکت کرده بودم یه خانمی به دوستم گفت این خانم همونیه که میگفتی سه تاپسر بچه شیطون داره اصلا بهش نمیاد انقدر ارومه که حتی توراه رفتنش هم اروم وبا متانته ومن فقط میخندم وشکر میکنم به خاطر این نشانه ها
هرچند شاید برای بقیه کوچیک بیاد ولی برای من بزرگن هزاران مثال اینجوری دارم ازوقتی روخودم کار کردم و بزرگترین رابطه رو رابطه خودم با پروردگارم درنظر گرفتم
انگار همه بسیج میشن تا باتو باشن انگار اهن ربا داری بقیه جذبت میشن
ولی تو انقدر ازوجود خودت وخدای خودت سرشاری که نه تنها بی نیازی بلکه پر میکنی همه اطرافیانت رو ازاین عشق
همه پلها برای رسیدن ازدل خودت میگذره
به معنی واقعی بخشنده میشی
متجلی میشه خدا درتو به اندازه ای که بتونی این صلح وبرقرار کنی وپایدارش کنی