دلیل سرقت تاکسی دنده آرژانتینی ام! - صفحه 17 (به ترتیب امتیاز)

685 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    بهاره راستی گفته:
    مدت عضویت: 1757 روز

    سلام به استاد عزیز و دوستان خوبم

    میخوام از اتفاق کوچیکی بگم که همزمان با گوش کردن این فایل برام افتاد که البته شاید به نظر ناچیز بیاد اما برای خودم جالب بود😁 اومدم چای ماسالا گذاشتم رو گاز همزمان فایل رو پلی کردم و شروع کردم به ظرف شستن، همون چند دقیقه اول اونقدر غرق صحبت‌های استاد شدم که چایی رو یادم رفت و سر اومد رو گاز😂 رفتم یه ذره‌ای که مونده بودم رو ریختم تو فنجون گذاشتم رو کابینت و دقیقا همزمان با صحبت استاد درمورد اتفاقاتی که به ظاهر برای ما بد و ناخواسته‌اس، دستم خورد به فنجون و چاییم ریخت رو پیشخوانی که چند لحظه قبلش تمیز کرده بودم😂 خلاصه که کلی خندیدم به این هماهنگی بین موضوع فایل و اتفاق خیلی کوچیکی که برام افتاد، موقع تمیز کردن دوباره‌ی پیشخوان مجبور شدم اون قسمتی که چند دقیقه قبل، از سر بی‌حوصلگی تمیز نکرده بودم رو کامل دستمال بکشم و این شد یه نکته مثبت تو این اتفاق.

    میخوام بگم من اگه آدم چند ماه پیش بودم با همین اتفاق خیلی کوچیک، صد در صد کلی غر میزدم و زمین و زمانو نفرین میکردم که حالا تو این کمبود وقت چرا باید کثیف‌کاری بشه😁 و صد البته که خودمو سرزنش میکردم که چرا کم دقتی کردم، ولی تو همین مدت کوتاه و فقط با فایل‌های رایگان، شدم بهاره‌ای که خیلی آروم و با خنده ازش رد شد و نکته مثبت هم پیدا کرد داخل اون اتفاق، واقعا که فایل‌های رایگان هم شنیدنش لایق بودن رو میخواد، باید اونقدر هماهنگ باشی تا هدایت بشی و بشنویشون.

    سپاسگذارم از خداوند بزرگ که اینجا هستم و متشکرم از استاد عزیزم بابت این آگاهی‌های ارزشمند که به رایگان در اختیارمون قرار میدن❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    هوتن فرخی گفته:
    مدت عضویت: 2993 روز

    خدایا شکرت ۶۰ تا فایل من تواین ۶۰ تا فایل واقعا اکثرشون رو با جونو دل گوش کردم و حس میکنمم چقدر تغیر کردم اون تعهد داشتن کاره خودش رو کرد که تا کامتها و فایلو کامل نخوندم و گوش نکنم نرم بعدی

    این تعهد باعث شد تو دوره عزت نفس شرکت کنم و رشد کنم و مدارم بالاتر بره مدارم بالا رفته که تونستم تو اون دوره شرکت کنم حالا از نتایج اون دوره دوره هایه بعدی داستانه داستانه تکامل و تعهده

    استاد این فایل اونجا گفتی کی میتونیم تغیر کنیم همین الان تو چند ثانیه بعدت رو الان خلق میکنی مجسمه نیست یه گله که به وسیله باور ها و ذهنت خلق میشه ذهنه زیبا همان لحظه نتایج خوب رو خلق میکنه

    چقدر این قانون زیباست خدایا شکرت

    ما هر لحظه قادر به خلقه زندگیمون هستیم

    استاد اونجا که گفتی وقتی قوانین رو بفهمی دیگه نمیگی وای تعجب نمیکنی اینو با هر چه بهتر قوانین دارم درکش میکنم مرسی خدا بخاطره قوانینه ثابت و زیبایت

    تضاد ها باعثه پیشرفته تصمیم هاییی که با برخورد با تضاد ها میگیریم اون وضوح که خواسته هامون چیه اینه که باعث حرکت ما میشن باعث زنده بودن و پیشرفت جهان میشن و چقدر سود به زندگی ما وارد میشه با تضاد ها با حل کردنش البته حلش نکنی اون نابودت میکنه نمیتوتی بری مرحله بعد میمونی …..

    هرچیز که منبع وارد شدنش ندونم حلاله وارد زندگیم نمیکنم

    اره دقیقا منم

    استاد از یک برنامه زبان استفاده میکنم که دوره هایه یک مدرس خارجی زبان توش بود

    من استفاده کردم از یک دورش چند تابود بعد برا استفاده از اون باید اشتراک میخریدی که خریدم بعد که فهمیدم اونا پولی بودن از سایته مدرس خریدن تو اپ گذاشتن دیگه استفاده نکردم یه مدت حسه بدی داشتم ولی خوب مت نمیدونستم همین که دیگه استفاده نکردم کاره درست رو انجام دادم و چون اول فکر میکردم فقط از اون طرف میتونم یاد بگیرم خودم رو محدود به اون شخص کردم ولی از وقتی رها کردم با کلی مبع رو به رو شدم دیدیم باز تر شد پس هیچ محدودیتی نیست تو این جهان همه چیز فراونه فراونه فراوان 🙏🏽❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    فاطمه ش گفته:
    مدت عضویت: 1732 روز

    به نام خدای مهربان

    روز 60 ام از روزشمار تحول زندگی من

    مثل همیشه، یه فایل فوق العاده دیگه

    جواب سوالی که تو ذهنم بود رو گرفتم و خدایا خیلی ازت ممنونم

    سوال: اگر ما داریم کل شرایطمون رو رقم میزنیم، پس چجوری وقتی یه اتفاق بد میفته باید بگیم حتما خیر بوده؟! مگه ما خودمون باعثش نشدیم؟!

    پاسخ: اتفاقات به خودی خود نه مثبت هستند و نه منفی؛ بلکه نتیجه اون اتفاقات مشخص می کنند که ما باور های درستی داشتیم یا نه

    یه موقع هایی اون اتفاق به ظاهر بد، قدم اول رسیدن من به خواسته ام بوده. من نمیفهمیدم ولی اون اتفاق داشته منو به خواسته ام نزدیکتر میکرده.

    اگر تو از خدا چیزی درخواست کردی و داری روی باور هات کار میکنی، هر اتفاقی بیفته در راستای رسیدن تو به خواستت هست.

    اتفاقاتی که برای شما رخ میده، در راستای اهدافتونه، در راستای خواسته شما از خداونده

    اتفاقات به خودی خود معنایی ندارن، خوب و بدش رو شما بهش میدید

    اصلا مهم نیست قبلا چجوری بودی،از همین لحظه اگر جور دیگه ای فکر کنی اتفاقات متفاوت خواهند شد.

    خدایا الان خیلی احساس بهتری دارم به مسائلی که داره برام بوجود میاد. گاهی اوقات قطع شدن اون آب باریکه زندگی، بزرگترین نعمته؛ فرصتی برای ورود راه های دیگر برای کسب ثروت و نعمت

    درسته من هیچ ایده ای ندارم که چجوری، ولی خدایا تو که میدونی، پس منو به آنچه که به صلاح منه هدایت کن

    خدایا صد هزار مرتبه شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    علی اصغر سیمابه گفته:
    مدت عضویت: 1412 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    من همیشه در یک رستوران کار میکردم و همیشه روی باورهام کار میکردم و همیشه یادم بود میگفتن اگه کار کنی روی باورهات مثلا ممکنه شغلت از دست بدی شغل بهتری بری و یا ممکنه اخراجت کنن من همیشه میگفتم من روی باورهام کار میکنم و با احترام میرم از شغلم نیاز نیست منو اخراج کنن همیشه میگفتم من انسان ارزشمندی هستم باید بااحترام برم و جالبه تو سال ۱۴۰۱ اون کار دیگه به مشکلات برخورد و اصلا تکلیف مشخصی نداشت یادمه همیشه شکر گزار این شغل بودم از گارسونی رسیدم به مدیریت یک رستوران و باخودم گفتم که میشود هرکاری رو انجام داد تازه وقتی قدم برداشتم قدم ها بهم گفته میشد شرایط آدما الهامات اصلا من مونده بودم گفت خدایا چه جوری شد راجب تغییر شغل بگم همیشه میرفتم بیرون عین یک پرنده که زندان بشه یه اه میکشیدم و همیشه میگفتم خدایا میخوام راحت پول دربیارم آزاد باشم هرجایی دوست دارم برم خلاصه اون شغل درهایی رو به روم باز کرد که شدم یه شخص دیگه اونجا قدم تکاملی من بود دوستان من یادگرفتم دست خدارو باز بزارم میزارم به شیوه روش خودش هدایتم کنه اون بهتر میدونه مثل استاد بهش الهام شد تند خوانی اموزش بده مثلا یکی میره چند شغل آخرش میبینی میرسه به رسالتش ما باید تکامل رو طی کنیم مثلا یکی میبنی استعداد فن بیان داره یا اموزش اشپزی که اصلا خودش خبر نداره و همینجوری قدم هارو طی میکنی میبینی عه من عاشق این کارم خلاصه من توی همین تعطیلات عید نوروز۱۴۰۱ رفتم مرخصی ۵درصد دلم میخواستم تو کار قبلیم بمونم ۹۵درصد دیگه خسته شده بودم رفتم شهرستانمون و اونجا دوباره رفتم سایت عباس منش زدم یه کلیپ که استاد میگفتن یه جورایی بهت الهام میشه که شغلتو عوض کن یادمه لایو استاد عباس منش عرشیانفر بود که صحبت میکردن گفتم خدایا تو داری با من صحبت میکنی من همیشه تا ایده الهام میرسه اجرا میکنم میبینم نتیجه میده میخواستم زنگ بزنم صاحب کارم اما ,1600000تومان بدهکار بودم با خودم میگفتم میریم بدهکاریم میدم بعد شغلمو عوض میکنم بعدش میگفتم نه در ذهن الهی من هیچ بدهکاری وجود ندارد یادمه سر سفره بودم داشتم شام میخوردم دوستان یه حسی یه الهامی میاد همینجوری تو سکوت بودم اصلا به چیزی فکر نمیکردم یهو یه چیزی بهم گفت علی الان زنگ بزن صاحب کارت گفتم این الهام درسته؟گفتم انجامش میدیم شام خوردم زنگ زدم گفتم سلام احوال پرسی کردم با صاحب کارم گفتم من میخوام برم گفت بزاربعدا بعدا بعد یهو گفت باشه گفتم من بدهکارم گفتم من یک میلیون ششصد بدهکارم؟گفت نمیخواد بخشیدم گفتم مال بدهکاری مشتریا هم ندادن گفت اونو هم ولش کن گفتم خدایا شکرت تازه خودم تصمیم گرفتم یک میلیون بزنم به حسابش ببین دوستان خداوند همه کارهارو برات ردیف میکنه فقط روش حساب کن

    این باشه یه ردپا در تضاد هستم اما نوشتم …..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    دریای بیکران گفته:
    مدت عضویت: 774 روز

    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیم

    سلام و درود و رحمت بینهایت خداوند به استاد عزیزم و مریم بانوی مهربان و همه دوستان هم فرکانسی

    1_تغییرات بزرگ امروزم (من امروز برام ثابت شد که نشانه ها واقعا جواب من است و امروز ایمان اوردم که هر مسئله ایی برام پیش بیاد حتما جوابشو در نشانه های امروزم پیدا میکنم)

    چقدر واضح گفتین استاد ممنونم ازتون

    الان یادم اومد چرا رابطه ی عاطفیم چرا به طرز عجیبی کات شد

    من چند روز قبلش مدام در ذهنم مروز میکردم من رابطه عاطفی بدون نقص میخوام رابطه ایی صادقانه با عشق واقعی و دو طرفه و من همیشه روی نکات منفی طرف توجه میکردم و توی ذهنم یه جورایی مخفی میگفتم خدایا من در حضور این شخص نمیتونم در این مسیر روی خودم کار کنم آرامش خواستم بیشتر روی خودم کار کنم چون هم نمیخواستم از دستش بدم تقریبا 90درصد شرایطی که میخواستم رو داشت

    دلیل تمام بحث های ما عدم توجه بود که فهمیدم من مسئول این مشکل بودم

    مدام حسمو بد میکرد با رفتاراش با اینکه نمیدونستم دلیل رفتاراش من بودم ههههه

    عشقی درونم همراه حس مالکیت و توقع از طرف و خیلی اشتباهات دیگه که فکر میکردم من درستم و طرف مشکل داره….هههه. فایل عشق خیلی میتونه کمک کنه (آرامش در پرتو اگاهی8 )

    خدایا شکرت بابت این آگاهی هایی که هروز بیشتر مسیرو برام روشنتر میکنی

    رفت….

    ولی من خوشحالم خیلی پیشرفت کردم خیلی تغییر کردم در این دوماه خیلی نسبت به قبل اخلاقم باز هم باید روی خودم کار کنم

    میدانم خدا تنهام نمیذاره

    قبلا در این رابطه ام زیاد رفت و برگشت داشتیم که آرامشو گرفت اینبار تصمیم‌گرفتم جدی روی خودم کار کنم چون قبلا یکم کار میکردم برمیگشت عالی میشد ولی شل میگرفتم تمریناتو و دوباره حسم بد میشد و دوباره همون اش و‌همون کاسه .‌اینبار گفتم من باید روی خودم کار کنم با جهادی اکبر…

    خدایا شکرت بابت حضورت در زندگیم

    خدایا شکرت بابت توجه به در خواستهایم

    خدایا من میپذیرم مسئول تمام اون رفتارها من بودم

    من خودمو میبخشم .اون شخصو هم میبخشم و براش آرزوی آرامش و سعادت و ثروت و سلامتی دارم

    هرجا باشه خوشبخترین باشه

    این خواستمو میسپارم بخدا دیگه به خواستم نمیچسبم

    از امروز برای حال دل خودم و برای خوشبختی خودم میخوام بیشتر کار کنم و متعهدتر باشم در این مسیر

    ایمان دارم که خداوند تمام اتفاقات خوب زندگیمو در وقت مناسب و در مکان مناسب وارد زندگیم میکنه

    و شخصی که لایقمه رو میاره سر راهم دوباره حالا چه این شخص باشه چه شخص دیگر (خداوند از طریق هزاران دست از دستانش عشق و ثروت رو وارد زندگیمون کنه )

    راستی اینم بگم من از فایلهای رایگان خیلی خیلی نتیجه گرفتم قبلا دست کم گرفته بودم ولی عالی ان حکم یک گنج رو برام دارن …

    الهی به امید تو…..

    مرا هزار امید است و هر هزار تویی

    در پناه خداوند منان شاد و سلامت .ثروتمند و سعادتمند باشید در دنیا و اخرت ….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    سیمین منصوری گفته:
    مدت عضویت: 1047 روز

    به نام الله یکتا

    سلام استاد عزیزم و مریم بانوی مهربان و دوستان گرامی و آگاهم

    امروز شصتمین روز از سفری به درون است ، برای تحول من و درنتیجه تحول زندگیم

    در ابتدا عرض کنم که : استاد جان فکر میکنم اکثر بچه های سایت خوب میدونن که واقعا ارزش فایلهای هدیه و رایگان شما انسان مهربان و سخاوتمند اصلاااا کمتر از دوره ها نیست ، و خوب قدرشون رو می‌دونیم .

    بخصوص عزیزانی که دوره ها رو استفاده میکنن . من خودم وقتی دوره ها رو می‌شنوم واقعا از این همه هدایتی و سخاوتمند عمل کردن شما شگفت زده میشم که بسیاری از مطالب دوره های ارزشمندتون رو در فایلهای رایگان بیان میکنید ، چون خدا فرموده و چون شما باور به فراوانی دارید و بینظیرید. من باوجود اینکه در حال حاضر دوره های عزت نفس و ثروت یک رو دارم استفاده میکنم ، ولی بازهم دلم نمیاد که رایگانهای گرانبها رو رها کنم.

    در ادامه اینکه واقعاااا کنترل ذهن و ساختن باورها معجزه می‌کنه که اولین و بزرگترینش احساس آرامش و شکر گزاری هست که به ارمغان میاره و واقعا حتی اتفاقات به ظاهر بد هم به نفع ما و در جهت رشد ما و ظرفمون هست.

    در کامنت قبلیم برخلاف میلم و آگاهی به اینکه باید به خواسته هام توجه کنم مطالبی رو نوشتم که نشانه ی حال بدم بود ، به‌خاطر اینکه نتونستم احساسم رو خوب کنم ، دیدم تنها جایی که میتونم راحت حرفامو بزنم همینجاست ، با اینکه یادم بود که استاد گفته بودن حتی با خدا هم درد دل نکنید. ولی حسم گفت و نوشتم و آرامتر شدم و به جاهای بهتر هدایت شدم. ولی از این به بعد به هیچ وجه درباره ی حال بدم باکسی حرف نمی‌زنم و کلا سعی میکنم همش حالم خوووب باشه.

    اما این احساس من و استیصالم در خوب کردنش هم به نفعم بود چون باعث شد هدایت بشم به آگاهیهایی که خیلی حالمو خوب کردن و بازهم بفهمم که من با فرکانس هر لحظه ام ، آینده ام رو خلق میکنم ، یک دقیقه بعد یا پنجاه سال بعد.

    خودمو کنکاش کردم و باورهای اشتباه و نقاط ضعفم رو فهمیدم ، از راهنمایی استادم لذت بردم و انرژی گرفتم و با خواهر مهربانم همکلام شدم و بازهم هدایت الله را در کلامش یافتم و این فایلهای بینظیر و بازهم مثل همیشه خدای عزیزم بهم گفت:

    سیمینم تو باید فقط به من بچسبی و بدونی که من همه چیز و همه کس میشم برات ، باور کمبود تو درست کن و خودتو عاشقانه دوست بدار ، چون تو بینظیر و خاصی.

    روی نقاط ضعفت و پاشنه آشیلهات کار کن ولی رها باش و حس خوب داشته باش و نتایج و موفقیتها و ایمان و توانایی‌ها تو ببین و ایمانتو قویتر کن ، چرا که من با تو هستم.

    بهم گفت از زبان استاد عزیزم ، که همه‌چیز یه نفع توئه ، به من اعتماد و توکل کن ، داشته هاتو ببین و شکر کن و ذهن و کانون توجهات رو کنترل کن تا باورهات درست بشه و فرکانس خواسته تو بفرستی .

    بعد دیگه آرام باش و شاد و نگرانی و غم رو بزار کنار که دوباره وارد زندگیت نشه.

    احساس خوب به هر منطقی ، هرچقدررر ضعیف تو رو به خواسته ات می‌رسونه و احساس بد با هر منطقی ، هر چقدر قوی ، تو رو از خواسته ات دور می‌کنه.

    خلاصه که امروز با یک شوق و امید مضاعف و عزم جزم تر برای ساختن خواسته هام و ارسال فرکانس هام بیدار شدم و همش دارم لذت میبرم و حالم خیلییی خوب و عالیه .

    یعنی از وقتی که این فایل رو شنیدم ، فهمیدم این پوست انداختن و خرد شدن استخوانهام برای رسیدن هست و به نفعمه ، اگر خودم درست بهش نگاه کنم. و فهمیدم که با فرکانس هر لحظه ام ، لحظه ی بعدیم رو می‌سازم، پس اگر عاقل باشم به هیچ قیمتی نمی‌زارم حالم بد بمونه و زود خوبش میکنم و در همه چیز خیر میبینم برای هموار شدن مسیرم.

    خدارو صد هزار مرتبه شکر ، همه چیز عالیه

    استاد عزیزم بینهایت سپاسگزار خدای یکتا و صاحب اختیارم هستم که شما رو به ما هدیه داده و بینهایت سپاسگزار شما هستم که اینقدر خوبید و عاشقتونممم و تا آخر عمر ممنون تون هستم.

    مریم جان شایسته ، مرسی که هستی ، همیشه بمون ، برامون.

    دوستان عزیزم تشکر که این خانواده ی بینظیر رو ساختید و همیشه آگاه و همراه هستید.

    دوستتون دارم.

    در پناه خدا پاینده باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    سعید گفته:
    مدت عضویت: 680 روز

    به نام خدا

    قدم 60

    درود بر همه عزیزان

    در مورد اینکه گفتید وقتی ماشینتون رو دزدیدن اون وسایلی رو برداشتن که افراد دیگه از رو ماشین های رو کشتی بازکرده بودند و به شما هدیه دادن . قبل از اینکه این فایل رو گوش بدم برای کارم امروز نیاز بود یه نرم افزار از سایت خارجی نصب کنم و دو نسخه رایگان محدود و نسخه پروفشنال نامحدود داشت که ذهن میگفت برو کرک شده از اینترنت بگیر و از امکانات استفاده کن و اینجا دسترسی محدوده و خلاصه بهانه میاورد با خودم گفتم خب شخصی که اینو ساخته برای کسب درامد ساخته و داره از این راه کسب درامد میکنه و اگر خودم باشم ایا دوست دارم بقیه از کار و تلاشم که زحمت کشیدم بدزدن و این شد که منصرف شدم و وقتی فکر کردم دیدم خیلی از نرم افزارها و ویندوز کرک شده هست و استفاده کردیم و به این کار عادت کردیم همین عمل خودش باگ ذهنی هستا و باعث میشه ثروتمند نشیم

    و نکته بعد یاینه که که تا موقعی که ندونم چیزی که کسی بهم میده از منبع درسته نمیگیرم و تو زندگیم نمیارم باعث یاداوری میشه میشه که بیشتر دقت کنم که در راه درست حرکت کنم

    امروز بهتر یاد گرفتم هرانچه که برالیم اتفاق میوفته در مسیر خیر و تغییر من است . وقتی من حرکت میکنم مسیر روشن میشود

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    مصطفی خدابخشی گفته:
    مدت عضویت: 2100 روز

    بنام خداوند مهربان

    سلام به خانواده صمیمی عباسمنش.

    این فایل بهترین فایلی بود که احتیاجش داشتم چون از این دست اتفاقات به ظاهر ناجالب برای خود من چندباری رخ داده بود ولی تفسیر‌من این بود که حقم هست چون فلان‌جا فلان اتفاق رخ داد….

    و تا وقتی که باور بنیادین شما اینه که لایق این دست اتفاقات ناجالبی، جهان هم همون رو هی بهت ثابت میکنه.

    یعنی یه وقت‌هایی باید خیلی سفت اعلام کنی که من لیاقت این بهترین‌ها رو دارم. من نداشته باشم اصلا کی باید داشته باشه؟

    برگردیم سر مرور قانون:

    تمام اتفاقات زندگی شما بخاطر فرکانس‌های شماست. هر اتفاقی که تو زندگی‌تون رخ میده، بخاطر باورهای شماست.

    حالا تو زندگی ماها ممکنه یه سری اتفاق‌هایی بیافته که ظاهرش جالب نیست. بعد ما شک میکنیم…میگیم ما داریم رو خودمون کار میکنیم، این اتفاق ناجالب دیگه چیه خدا؟

    بزارید مثال بزنم…

    استاد یه جایی ماشینش رو از دست داد، و من عاشق این نگاه استادم. اگه خودم و هر کس دیگه‌ای بود، انگ میزد به خودش، به خدا و جهان.. ولی استاد گرفت خوابید!!؟ اصلا استاد اولین بار من اینو شنیدم، هنگ کردم… بدجور مقاومت داشتم… خیلی‌ها، شاید خودم، فقط این صحنه رو تصور میکنیم که الان چه‌خاکی‌بریزم‌سرم؟ *… و این اون نگاه و طرز برخوردی هست که تفاوت اصلی رو ایجاد میکنه. اصلا یکی از پاشنه‌های آشیل من اینه که هنوز احساس لیاقتم مشکل داره، فکر میکنم خدا اون بیرون یه چیزی میخواد بغیر از خود من… اتفاقاتی از این جنس رو هنوز یجور تنبیه از سمت خدا میدونم… اونم بخاطر تحقیرها و توهین‌های کودکی و گذشته‌اس همش..

    اما اتفاقات بخودی خود هیچ معنی ندارند، غیر از معنی که تو بهشون میدی! در واقع اتفاقات رو خنثی در نظر بگیر که با نگاه تو، با تفسیر تو در جهت خیر یا شر تو حرکت میکنند. یه مثال تو فک کنم قدم 3 میزنی استاد که افسر راهنمایی رانندگی میاد در خونه و میگه تا هفته بعد خبر پرونده‌تون میاد و بعد شما میری مسافرت، اون خیلی مثال خوبیه که چطور شما اون یه هفته رو میزنی به بیخیالی و تفریح، طوری که اصلا یادت میره و بعد یه هفته هم کلا پرونده دیسمیس میشه. این خیلی مثال خوبیه از یه اتفاق با پتانسیل خیر یا شر که شما با تقویت قوه خیر، اون اتفاق رو به نفع خودت کردی، یا مثلا اون زمانی که رفتین بانک و رئیس بانک براتون کارهارو بدون اینکه نوبت بگیرید انجام داد. اینا خیلی خوب توضیح میده که استفاده از قانون چقددددر میتونه زندگی رو نه تنها آسون و لذت بخش کنه، که از اتفاقات ناجالب هم دوری کنه. دمت گرم استاد… این فایلا واقعا ارزشمندن. شاید اگر شما وقتی ماشینت رو بردن، حس بد میداشتی، هیچوقت ماشینه بر نمیگشت. (که البته فرقی هم نمیکرد) کلا یه حس بیخیالی نسبت به زندگی و مال دنیا داشتید استاد که واقعا برام تحسین برانگیزه. میگم واقعا چی میشه بعد این اتفاق، بگیری بخوابی…. و بله که خداوند هم اینطوری ظرف شما رو بزرگ میکنه دیگه.

    حالا در نقطه مقابل، آدم‌هایی هم هستن که وقتی یه اتفاق‌هایی از این جنس تو زندگیشون میافته، کلا بدبخت میشن. مثلا طرف از کار اخراج میشه، یا عشقش ترکش میکنه و طرف میافته تو مسیر اعتیاد و بدبختی و…. چرا؟ چون ایمان ندارند، چون نمیتونن وجه‌خوبی جهان رو بپذیرند.

    در واقع وقتی شما میای درخواست یه رابطه قشنگ رو میدی و اون رو مینویسی، جهان اطرافت شروع به تغییر میکنه و ممکنه اون رابطه ناجالبی هم که داری ازت گرفته بشه، نه به این خاطر که جهان باهات پدرکشتگی داشته باشه…نهههه! به این خاطره که تو دقیق‌تر بشی، خالص‌تر بشی، سپاسگذارتر بشی برای نعمت بهتر….اینطوری نگاه کن که جهان اگه یه چیزی رو ازت گرفت، میخواد یه بهترش رو بهت بده. بیاید مثال فرزند دوم استاد رو بررسی کنیم که چطور باز استاد با سپاسگذاری از این مرحله هم میگذره.

    تو قرآن گفته: اگر به بندگان مصیبتی اصابت کنه، میگن ما از خداییم و به سوی خدا برمیگردیم. یعنی هر اتفاقی که افتاد رو خیر بدونید و برسید به سپاسگذاری و تسلیم بودن.

    بهترین نگاهی که میتونی داشته باشی، اینه که برسی به سپاسگذاری که:

    ایول، خدا میخواد بهترش رو بده.

    ایول خدا میخواد، قشنگ‌تر، بزرگتر‌، باکلاس‌تر و ثروت‌آفرین‌ ترش رو بده و با این نگاه برسی به آرامش.

    آینده، هیچیش تنظیم شده، نوشته شده، یا مقدر شده نیست!!! هزار بار بنویسید: منم که دارم خلق میکنم. آینده یه خمیر و گِلی هست که شما داری بهش شکل میدی! در هر لحظه… با هر فکر…

    یعنی اصلا مهم نیست که گذشته شما چطور بوده یا چه شکلی بوده، از همین لحظه، داری آینده‌تو شکل میدی! با هر فکرت، با هر فرکانس‌ت.

    اصلا هیچ باوری نداریم که بگی نمیشه هیچ کاریش کرد… از همین لحظه که شروع میکنی به کنترل ذهن و رسیدن به احساس خوب، شما در مسیر رسیدن به اتفاقات بهتری، شرایط شروع میکنه به نفع شما چرخیدن…

    پیشنهاد میکنم که یه دفترچه داشته باشی که توش یه سری اتفاقاتی که با کنترل ذهن نتیجه به نفع شما چرخید رو نوشته باشی که بشه فکت‌های شما و زمانی که شرایط جالب نیست، بیای و ذهن رو به کنترل دربیاری.

    میدونی، اگر بدونی چقدر احساس خوب میتونه نتایج آینده رو به نفع تو بکنه، خب راحت‌تر میتونی حرکت کنی و ذهنت رو کنترل کنی. و البته که همه اینا تهش میرسه به تقوا، به رب، به سبحان.

    یه دفترچه دیگه هم داشته باش، من خودم تسبیح دارم، صد بار میگم و مینویسم:

    آقا جان، هر اتفاقی رخ بده، من برنده‌ام.

    هر کی، هر چی میگه، هر اتفاقی تو جامعه، تو محله یا تو کوچه رخ بده، من برنده‌ام، اتفاقات به نفع من میچرخن، همونجور که قبلا به نفع من شد… همونجور که من برنده شدم..

    در پناه الله مهربان، ثروتمند در تمام جنبه‌های زندگی‌تون باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    محمد مردانی گفته:
    مدت عضویت: 3152 روز

    سلام استاد خودش بود همون چیزی بود که نیاز داشتم فکر کنم تکراری ترین چیزیه که تو کامنت بچها میشه خوند اینکه همون چیزیه که اونا تو اون لحظه نیاز داشتن استاد دیشب یه اتفاق به ظاهر بد برام افتاد بعد تنها با ماشینم رفتم گوشه خیابان وایسادم یه جای خلوت تو ماشین نشسته بودم خیلی حالم بود هی خودمو سر زنش میکردم میگفتم محمد ببین چه فرکانس بدی فرستادی که این اتفاق بد برات افتاده خب طبق چیزایی که یاد گرفتم از شما سعی میکردم حالمو خوب کنم اما نمیتونستم چون دیدم به این اتفاقبد بود دیگه کلافه شدم گفتم خدایا من خودمو رها میکنم تو اغوشت من هیچی نمیدونم تو منو به این دنیا اوردی خودتم گفتی محافظ منی تو رزاقی تو وهابی تو ارحمن راحمینی تو مهربان ترین مهربانهایی خودت برام همه چیزو درست کن خودت حالمو خوب کن خداشاهده عین جملهایی هست که بهش گفتم ببین.چقدر زود از طریق شما باهام حرف زد اون حرفایی که شما زدین شخصی به نام عباسمنش نبود اون خدای من بود که به خاطر من اومد پشت دوربین و با من حرف زد و دل منو اروم کرد وای به این الله وای به این الله وای به این الله اگر که بهش ایمان داشته باشی و خودتو بسپاری به دستش دنیارو مسخر تو میکنه دنیارو مستخدم تو میکنه دنیارو ……..مرسی از همه مرسی خدا مرسی از خدا مرسی از استاد مرسی از خدا مرسی از خدا مرسی از خدا دلم میخاد جیغغغغغغغغغغ بکشم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: