دلیل سرقت تاکسی دنده آرژانتینی ام! - صفحه 20 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/09/abasmanesh-8.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-09-30 05:33:522024-07-14 12:05:26دلیل سرقت تاکسی دنده آرژانتینی ام!شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به همه دوستان عزیزم واستادبزرگوارم
ردپای۶۰
یه مدته که ردپایی توی سایت ازخودم نزاشتم ولی تمام روزهای سفرنامه رو من در دفترم نکته برداری کردم،وخواستم این روز آخرهم ردپایی درسایت بزارم.
استادجان خیلی فایلتون منو متحول کرد بااینکه بار اول نبودکه میدیدم ولی باورکنید برای من انگاریه فایل جدیدبود واقعا عالی بود….
من همین چندوقت پیش یه تضادبرام رخ داد،اما وقتی این فایل رو دیدم خیلی دگرگون شدم،من توی خونه مستاجربودم وانقد از خدا درخواست کردم که خواهش میکنم منو ازاین خونه به سمت یه خونه قشنگترهدایت کن که همین یک ماه پیش صابخونمون گفت باید بلندشین من خونمو لازم دارم میخام تعمیرش کنم خودم بیام داخلش،اولش خیلی ناراحت شدیم چون نه خونه ای برای اجارپیداکردیم،نه اینکه ازپس رهن واجارش برمیومدیم،چون هرچی هم داشتیم خرج ساخت خونمون کردیم،آخه خونمون درحال ساخته ولی تموم نشده،مجبورشدیم بیایم خونه پدرشوهرم زندگی کنیم تامدتی که خونمون ساخته میشه،اوایل انقدناراحت بودم که چرا اینجوری شد،بعد باخودم گفتم فاطمه ناراحتی چرا آخه،خدا داره جوابتومیده،خداتورو ازاون خونه داغون آوردبیرون یعنی اینکه مدارت بالاتر رفته یعنی یه بالاتر رفتی داری پله های ترقی رو طی میکنی درسته توخونه پدرشوهرت هستی یه خورده سخته اما تو داری تغییرمیکنی،بااین دید خیلی حالم بهترشد،شب قبل از اسباب کشی کلی گریه کردم فکرمیکردم بیام خونه پدرشوهرم شرایط خیلی سخت میشه اما نه واقعااینجورنبود که فکرمیکردم انقد رابطمون خوبه انقدهمه چی خوبه که واقعا آرامش خوبی دارم،یه دورهمی خیلی خوب شده،که خیلی بهتراز تواون خونه مستاجری بود،درسته یه سری محدودیت هست اما به یاری خدا زودتری ساخت خونمون تموم میشه ومیریم توخونه خودمون وازاین اتفاق یک خاطره خوب توذهنمون میمونه
خدایاشکرت
همش به خدامیگفتم چرامن که اینقد فایل گوش میدم تلاش میکنم روباورام کارمیکنم یهاتفاقی نمیفته تو زندگیم چراتکون نمیخوره زندگیم چراهیچی عوض نمیشه…
وبعداز این اتفاق به ظاهربد فهمیدم که من دارم تغییرمیکنم خداجوابمو داد…
خدایاشکرت واقعا ازت ممنونم
ومن فصل سوم ازسفرنامه رو الان شروع نمیکنم،چون فهمیدم که باورتوحیدیم ایراد داره،احساس میکنم نتایجم داره کندپیش میره یاحتی به سختی پیش میره،میخوام باورهای توحیدیم رو قوی کنم به خاطرهمین فایلهای توحیدی رو دانلودکردم وبعدازیک مدت کارکردن رو اونها فصل سوم رو به یاری خداشروع میکنم
امیدوارم که نتایج خیلی خوبی رخ بده برام،وبعداز پایان فصل سوم بتونم دوره های استادرو بخرم
خدایا سپاسگزارم
ممنون ازشما دوستان که وقت گزاشتید کامنت منو خوندید
درپناه الله یکتا…
به نام خداوند هدایتگرم
سلام به استاد و خانم شایسته عزیز و همه ی همسفرهای عزیزم
روز شصتم سفرنامه
واقعا از خداوندم که هدایتم کرد به این سفر رویایی و تا به امروز حمایتم کرد که ادامه بدم و دو ماه پی در پی بدون هیچ تقلایی مدارم رو تغییر بدم و زندگیم رو متحول کنم سپاسگذارم خدایا شکرت که دو ماه روی تصمیم و عهدی که با تو بستم ایستادم و الان واقعا به خودم افتخار میکنم که چنین خدایی دارم که چنین اراده ایی بهم داده خدایا شکرت
الخیر فی ما وقع
کمتر از دو ماه بعد از آشنایی با استاد شغلم رو از دست دادم و به دلیل باورهای نامناسب من این روند ادامه پیدا کرد. اگر من باورهای مناسبی داشتم به یه شغل بهتر یا حتی کسب و کار خودم هدایت میشدم و اون اتفاق به ظاهر نامناسب سبب خیر و پیشرفت من میشد.
امروز صبح اتفاقی افتاد که دقیقا نتیجه ی ورودی های من بود و دقیقا فهمیدم که چه حرف ها ، چه فکرها و چه واکنش هایی کنار هم جمع شدن و این اتفاق رو رقم زد و واقعا مبهوت شدم و فهمیدم که چقدر جهان دقیق عمل میکنه و چقدر کنترل ورودی های ذهن مهمه. خدایا شکرت
گذشته ی من در ساختن آینده ی من کاملا بی تاثیر هست و من در هر لحظه – فارغ از اینکه گذشته ی من چی بوده – دارم زندگی خودم رو رقم میزنم . گذشته ی من هر چی که بود خوب یا بد تمام شد و امروز من آینده ی منو میسازه.
زندگی ما یک ماهیت پویا و زنده داره که هیچ ایستایی دَرِش وجود نداره. اگر از یک جنبه از زندگیم راضی نیستم با شناسایی باورها و تغییرش آینده ی بهتری در همون جنبه میسازم.
* اتفاقات به ظاهر نامناسب به نفع ما تمام میشن اگر ما باورها و نگرش مناسبی داشته باشیم
* ما در هر لحظه زندگیمون رو خلق میکنیم و گذشته ما دخالتی در آینده ما نداره پس با خیال راحت گذشته رو فراموش کنیم و آینده جدیدمون رو دلخواه رقم بزنیم.
خدایا شکرت
بنام یگانه معمار هستی
.
سلام ،
روز 60 ام سفر عشق .
خداروشکر فصل 2 را هم خیلی عالی گذراندم و از تک تک ثانیه های این 30 روزم لذت بردم . ممنونم از خدای عزیزم برای این هدایتی که به من نشون داد .
فایل امروز رو خیلی دوست داشتم و خیلی حس خوبی داشت واقعا .
خیلی ممنونم از شما عزیزانم برای این زحماتتون .
واقعا این فایلها به اسم رایگانه ولی واقعا ارزشش حد نداره .
من با این فایلهای رایگانه روز شمار تحولاتی داشتم که قیمت نداره واقعا . مثل استاد که میگه خیلی از دارایی ها ارزشش اونقدر زیاده که نمیشه نشون داد منم دقیقا درک میکنم من در زمینه ی مالی پیشرفت دارم شکر خدا اما در زمینه ی سلامتی و حال خوب و ایمانم به خدا آنقدر نتایج زیاده آنقدر پیشرفتها زیاده که اصلا نمیشه به کسی نشون داد و کسی هم جز خودم نمیتونه درکش کنه .
الهی شکر که من این 30 روز رو کنار شما عزیزای دلم بودم
چقدر خداروشکر میکنم این روزها اصلا شکرگذاری شده حالته همیشگی ام و وقتی شکر گذار نیستم متوجه میشم سریع قبلا برعکس بود و حالت ناشکری ام بیشتر بود .
الان هر لحظه شاد هستم و هر لحظه با خدای خودم صحبت میکنم و ازش برای این زندگیه بسیار زیبا تشکر میکنم .
برای جشن پایان دوره ی این فصل فردا با همسرم میرم مسافرت به شهر ساری و اونجا میخوام با همسرم در مورد دستاوردهای این فصل صحبت کنم و همه رو لیست کنم و شاکر خدای عزیزم باشم .
پیش به سوی فصل 3 ،
پیش به سوی بهترینها .
سلام به همسفران عزیزم
استاد مهربانم و مریم جانم سلام
ردپا فایل روز ۶۰:ما در هرلحظه داریم با توجهمون و باورهامون یه سیگنالی و درخواستی به خدای قشنگمون میفرستیم که خدای وهاب و قدرتمندمون هم بهمون پاسخ میده و مارو به تجربه اون خواسته هدایت میکند .
حالا اگر ما روی خودمون کار کنیم و آگاهانه فرکانسامون رو جهت دهی کنیم و احساس خوبی رو در بیشتر اوقات داشته باشیم پاسخ احساس خوب بدون شک اتفاقات خوب هست ،اما بعضی وقتها اتفاق از دید و خط کش ذهنی ما خوب نیست و در دسته اتفاقات بد قرار میگیره و اینجا خیلی مهمه که ما باور داشته باشیم قانون و خداوند خطا نمیکنند و الخیر فی ما وقع که صد در صد قضیه به نفع ما تموم میشه و خیر است خیر.اما اگر به خدای خودمون اعتماد نداشته باشیم بهم میریزیم و شک میکنیم به خدا و قوانین و علمش و فرکانس های خروجی از ذهنمون بد میشه و ما دچار نا امید حال بد میشیم و طبق قانون احساس بد و اتفاقات بد رو در پی دارد و اون قضیه ای که میتوانست با تغییر زاویه دید ما و ایمان به نقطه عطف زندگی ما تبدیل شود و ما رو به هدفمون برساند به ضرر ما تمام میشود.
استاد جانم من فهمیدم که اعتماد کنم به خدا و قوانینش چون من هیچ نمیدونم و قرار نیست جهان منو از همون راهی به خواستم برسونه که خودم فکر میکنم درسته در صورتیکه تنها علم و آگاهی از آن خداوند است و من اندازه یه سر سوزن نمیدونم 🌹
شاد و سربلند باشین دوستای عزیزم 🌹
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام خدمت استاد عباس منش عزیز ودوستان سایت
روز 60از سفر نامه من
امروز هم مثل روز های قبل آگاهی های ناب وعالی از فایل های استاد دریافت کردم . بسیار زیبا فرمودید گاهی اوقات اتفاقاتی در زندگی ما میفته که گمان می کنیم بده ولی در عین حال اگه درست عمل کنیم شاید اون اتفاق به ظاهر بعد بهترین اتفاق زندگی ما باشد اصلا همین نگاه مثبت ونگاه کردن به چشم فرصت به این اتفاق به ظاهر بد خودش موجب اتفاقات خوب در آینده واستفاده از پتانسیل های موجود در اون اتفاق است که اگر درست استفاده کنیم موجب اتفاقات خوب آیند ه می شود
بابت این آگاهی های عالی استاد متشکرم
سلام به استاد عزیز و همه دوستان گلم.برای به دست آوردن چیزی بهتر باید چیزیو از دست داد.مار میخواد بزرگ شه پوست کهنه شو عوض میکنه،بدن ما هر ثانیه میلیونها سلول مرده عوض میکنه،خورشید هروز داره بیشترین جرم ازش کم میشه بخاطر حرارتش.در کل اگه قراره به چیزی برسیم باید یه چیزی تغییر کنه.انیشتن میگه تا حرکت نباشه،هیچ چیز تغییر نمیکنه.چندروز پیش برای کار اداری رفتم بانک ولی چون از صبح حس خوبی نداشتم ،از سر خیابون برام بدبیاری میومد.نیم ساعت منتظر بودم تاکسی گیر نمیومد،بانک رفتم متصدی بانک خسته بود حس خوبی نداشت،کارم حل نشد،چندتا بانک دیگه رفتم به همین شکل کاری حل نشد.در کل اون روز اصلا روز من نبود،درصورتی که روز عادی بود اون روز.دست از پا درازتر برگشتم خونه.امروز خواستم برم بانک تا کارهای اداری رو انجام بدم شب قبلش تجسم کردم که به همه کارم رسیدگی میشه،بانک خلوته،متصدی بانک انرژی داره و……دیدم همینجوری که تجسم کردم شد.درصورتی که امروز شنبه بود قانونن الان باید بانک مثل همیشه شلوغه شلوغ باشه.مثل یه شخصیت ثروتمند و با اعتماد بنفس و سرحال ،سر بالا،شونه ها به عقب،قدمهای مرتب،از تمرینات کتاب رویاهایی که رویا نیستن استفاده کردم رفتم تو کارهام خیلی به راحتی حل شد مدارک اضافه ای که چندروز پیش میخواستن امروز نخواستن.که دوتا بانک رفتم هردو شون خیلی راحت پیگیری کردن و خودشون صدام کردن کارمو حل کردن.میخواستم بگم متوجه شدم برای هر کاری از آموزشهای مربوطه ای که یاد گرفتم رفتم عملی کردم دیدم جواب داد به همین راحتی.موقع فکر کردن و رفتن برای اقدام،اصلا وسطش فکر نکردم که میشه یا نمیشه.سریع اقدام کردم چون هرچقد طول بکشه برای رفتن به اقدام ،نجواهای منفی شیطان شروع میشه .به شیطان امان ندادم .تصمیم اقدام،،تصمیم اقدام،،سپاسگذارم
سلام به استاد بزرگوارم ودوستان هم مسیرم.امروز این آگاهی ها دوباره به جانم ریخته شد که اگه داری روی باورهات کارمیکنی وخواسته هایی رو داری شرایطتت هررررجور که پیش اومد برای رسیدن تو به خواسته ته واون شرایط به خودی خود نه خوبه ونه بده بلکه این واکنش من به اونه که نتیجه رو معلوم میکنه که منو به خواستم میرسونه یا دور میکنه ازش.من اگه دارم روی باورهام کارمیکنمو به تضادهایی برمیخورم باید حواسم جمع باشه که این تضاد اومده تامنو به خواسته هام برسونه ومن تنها وظیفم اینه که احساسمو خوب نگه دارم وتمرکزم
روبذارم روی نکات مثبت تا نتیجه ی عالی این تضاد برام واضح بشه.امروز این آگاهی ها برام دوباره تکرارشدکه این شرایط واتفاقات بیرونی نیست که زندگی منو میسازه بلکه این واکنش من به اون شرایطه که داره زندگی هرلحظه ی منو میسازه.با این دیدگاه معنی آیه ی ان مع العسری یسری برام واضحترمیشه که چرا خداوند گفته همانا همراه هرسختی آسانیست واین در صورتی ممکنه که ما بتونیم در مواقع سختی خویشتن داری کنیم وفریب نجواهای شیطان رو نخوریم تا اسانی برامون آشکاربشهاگه به این آگاهی باور کامل داشته باشیم دیگه از هییییچ شرایط سختی توی زندگی نمی رنجیمو خودمون رو نمی بازیمو نا امید وغمگین نمیشیم چونکه میدونیم اتفاقات که به خودی خود بد یا خوب نیستن بلکه این چگونگی عکس العمل ماست که نتیجه رو معلوم میکنه وما هم که حسمون خوبه پس نتیجش چیزی جز خیر برامون نمیتونه باشه.از امروز میخوام که در شرایط نا دلخواه حواسم بیشتر به این اصل تغییرناپذیر خداوند جمع باشه تا با سرعت بیشتری به مداربالاترهدایت بشم.خدایا هزااااااران بارشکرت که منو به این مسیرهدایت کردی راه کسانی که بهشون نعمت دادی نه راه گمراهان.
بنام خدای مهربان
رد پای ۶۲
سلام به همه عزیزان دل
خدارا بی نهایت سپاسگزارم و شکر گذارم که توفیق عنایت کرد فصل دوم سفر نامه ام را با شما عزیزان و استاد گلم همرا و همسفر باشم.
امشب میخوام در باره ٱگاهی های این فایل، اتفاقات، تغییرات و جنبه های عملی که انجام دادم بگم.
۱. این نکته که هیچ اتفاقی به خودی خود هیچ معنی نداره و این منم که اون اتفاق به ظاهر خوب و یا بد را در زندگی ام با دیدگاهم نتیجه بد و یا خوب بریش میدم، اتفاقات که در زندگی ام می افتد خواه به ظاهر بد ویا خوب نتیجه فریکانس ها و خواسته هایم است و نتیجه این اتفاق نشان میدهد که در جهت خواسته ام بوده ویا ناخواسته ام که بر میگرده به نوعیت باور هایم، ٱگاهی های این فایل بینظیر بود و دقیقا در وقت مناسب اش برایم رسید و خیلی کمک ام کرد که خیریتی ببینم و تسلیم باشم و خیلی کمکم کرد تا مصمم تر، با ایمان تر، تسلیم تر، امید وار تر و… حرکت کنم در مسیر که انتخاب کرده ام و تصمیم که چند روزی پیش در باره رابطه عاطفی ام گرفته ام که ذیلا شرح خواهم داد.
۲. اتفاق به ظاهر بد هم ممکن در جهت خواسته هایم باشد، مثلا تمام کردن رابطه عاطفی ام که برایم همه چه بود همه داشته هایم و… توسط من که داستان داره، هم میتونه به خیرم باشه و در جهت خواسته ام که فعلا فقط با ٱگاهی های این سفر نامه و خصوصاً باور های توحیدی و قدم ۵۳ و ۵۷ ام که استاد در باره تصمیم گیری و رابطه عاطفی صحبت کرد با عث شد که تصامیم را بگیرم در این ضمینه و مسولیت تصامیم ام را هم بپذیرم و عملی اش کردم تا این جا، و به امیـــــــــد الله مهربان در باره نتایج و اتفاقات عالی که امکان داره یا همین رابطه بشکل طبعی و عالی اش شکل میگیره و یا هم خدایم که خالق و صاحب قدرت مطلقه از بی نهایت طریق میتونه رابطه عاشقانه عالی را بشکل عالی اش برایم بسازد و بشکل طبعی، ٱسان و به عالی ترین شکل وارد زندگی ام کند، من نمیدانم چیطور فقط میخواهم با تمام وجودم، بعد از گرفتن و عملی کردن این تصمیم که تا حال انجام شده و همین طور کار کردن روی خودم و باور هایم نتایج و اتفاقات عالی که بوجود می ٱید به امید الله یکتا در ٱینده خواهم نوشت.
۳. هر چیزی که از راه نادرست وارد زندگی ام میشود، حتما به بدترین شکل ممکن از زندگی ام خارج میشود اگر که بیشتر اش هم خارج نشود، و این نکته باعث شد چند مورد که از کسی برایم داده شده بود برگردانم به خودش، و این نکته منو یاد اتفاق سال پیش انداخت که یک گوشی که از طرف شخصی برایم هدیه داده شده بود و میدانستم از راه نادرسته و خودم را با این که گناه اش مربوط من نمیشه و… و برای من که هدیه داده شده بازی دادم و باعث شد اون گوشی همرا با تمام داشته های که داخل اش داشتم دزدی بشه، و میگم ٱفرینت استاد که تنها چیز های که هدیه گرفته بودی را از دست دادی😀😀😀.
۴. هیچ چیزی در ٱینده حتی دقیقه بعد ایستا نیست و مقدر نشده و مشخص نشده، و من در هر لحظه میتوانم زندگی ام را خلق کنم با تغییر باورها، فریکانس ها و دیدگاه ام.
۵. سلامتی ذهنی و جسمی بزرگترین نعمت است که دارم، اگر این سلامتی ها را نداشته باشم اون خواسته ها دیگر چه بدرد میخورد و چیگونه میتونم ازش استفاده کنم و لذت ببرم و باید در این قسمت ذکر کنم که ٱرامش که دارم که با تغییر دیدگاهم ایجاد شده یکی از بزرگترین شکرگذاری هایم از خدای مهربان است، گر چه حرف ها زیاد برای گفتن است که به امید الله در ٱینده اگر زنده بودم برای خودم و دیگر دوستان عزیز خواهم نوشت.
در پناه رب و صاحب قدرت واقعی و مطلق جهان شاد، ٱرام، صحت مند، ثروت مند و سعادت مند باشین و از خدای بزرگ برای همه بهترین ها را خواهانم.
روز شصتم از دیدگاه روز شمار زندگیم
به نام خداوند الله یکتا …با سلام خدمت دوستان و استاد عزیزم …
راستش من امروز صبح با صدای یک زنگ گوشی بیدار شدم و خواستم که دوباره بخوابم نتونستم گوشیمو بر اشتم و هدایت شدم به این فایل بسیار زیبای استادم و گوش کردن صحبتهای شیرینش که برخاسته از آگاهیهای ناب است ..
دقیقا همین مثالهایی که استاد توضیح دادن حالا نه به این شکل اما با صورت آشکالهای مختلف توی زندگی منم رخ داده بود …از لحاط روابط عاطفی میان من و همسرم گرفته تا بیرون آمدن همسرم از محیط کاری اش …در اوایل یکم برام سخت بود و به قول استادمان ظاهر قضیه خیلی اسف بار بود ..اما یک چیزی همیشه من و دلداری میداد که همه چیز درست میشه و این همان توکل به خداوند و صبر پیشه کردن بود که در زندگی ام امید من و دو چندان کرده بود
الان با گوش کردن این فایل فهمیدم که من همیشه وقتی خدا را منبع دریافت همه چیزم بدونم دیگه چرا انقدر نگرانی …چون میدونم با از دست دادن یک چیزی حتما خیرییتی تو کار هست ..حتما خداداره اونو برام قشنگتره میکنه و همه جوره داره برام میچینه تا من و به خواسته هام برسونه ..
و اگر زاویه دیدمان رو نسبت به هر اتفاقی هر چند به ظاهر بد عوض کنیم و اراده خداوند رو توی زندگیمون بیاریم باور کنید اما چیز خیلی آسون حل و فصل میشه
من الان یک اسباب کشی داریم به قصد رفتن به مشهد ..که در شهر شیروان زندگی میکردم و همسرم از کارش اومد بیرون و چون خواسته هایش و باورهای تقویت شده بودن دیگر با اون حقوقی که دریافت میکرد نمیتونست اونجا کار کنه..حالا من و اسباب کشی و همسر بیکارم تصمیم داریم به مشهد برویم و هما چیز را دوباره شروع کنیم البته ایده ها و افکارههای ناب هم که میدونم همش نشانه هست برای ما به سراغ ما میاد و دید مارو نسبت به همه چیز تغییر میده
و میدونم که اگه کوچ کنیم و به مشهد برویم همه چیز برای ما از قبل چینده شده برای موفقیتهای بیشتر برای ساختن یک زندگی رویایی و این همان اصل توحید است که بدون هیچ نگرانی که استاد فرمودند
و بدون هیچ استرس قدم با قدم جلو میرویم و میدانیم که خداوند همیشه حامی و حمایت گر ماست و همیشه خیر بنده هاشو میخواد ..اگر چیزی از ما گرفته میشه صد درصد چیزهای بهتری به ما داده خواهد شد ….
و اگر یک اتفاق ناشایست در زندگی ما میوفته حتما میخواد راه را برای اتفاقهای قشنگتر زندگیمون بازکنه ..
و اینها چیزی نیست جز ایمان قوی و محکم و اعتماد کردن به ذات پاک الاهی است ..که اورا باور داشته باشیم که همیشه یارو یاور ما هست و خواهد بود …
شاد باشید در پناه خداوند
به نام خداوند بخشنده و مهربان
خدایا شکرت بابت این روز شمار تحول من
واقعا هر اتفاقی که میوفته یه راهی هست که بتونی اون چالش رو حل کنی زمانی که فقط روی خدا حساب کنی و بگی خدایا منو در این مورد هدایت کن و اون موقع خدا شروع میکنه به صحبت کردن باهات پس همیشه یه راهی هست اگه بخوای بهت نشون داده میشه خدا هدایتت میکنه به سمتش پس قدم بردار قدم های بعدی بهت گفته میشه که داریم میفرستیم واقعا زمانی که روی باورهات کار میکنی نتایج میاد یا ممکنه اتفاق بد بیوفته ا