پیروی از هدایت الهی و پدیده همزمانی - صفحه 20
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/11/abasmanesh-9.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2022-11-18 06:32:302022-12-14 08:24:44پیروی از هدایت الهی و پدیده همزمانیشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدواند بخشنده ومهربان
سلام به استاد عزیزم ومریم بانو
خداروشکر میکنم که به این فایل هدایت شدم چند روزی هرچی میزدم برم صفحه اصلی error میداد ولی امروز حال واحساس خیلی خوبی داشتم گفتم خدایا خودت هداینم کن وزدم این فایل رودیدم خدایا شکرت به خاطر این همه زیبایی بیابان شن به سفیدی وپاکی برف ونرمی آرد ودوتا از بهترین بندگانت با خالص ترین احساسات خدایا شکرت
استاد بخوام ازداستان هدایتها بگم خداوند هرلحظه داره مارو هدایت میکنه
۱_دیشب قبل از خوابم وقتی جلو تمرین ستاره قطبی تیک زدم ونوشتم قانون جواب میده و بعد هم شکرگزاری وخوابیدم استاد من آنچه که تجسم کردم برای راه رفتنم تو خواب دیدم وشما روهم دیدم با همان کت وهمان چهره ای که تو دوره صلح با خود جلسه اول داشتید همان طوری بودید استاد منم بهتون میگفتم آره استاد قانون جواب میده قانون جواب میده من ساعت۳ نصف شب از خواب بیدار شدم فقط خداروشکر میکردم مطمئنم به زودی زود به خواسته ام میرسم
دومین داستان هدایتم مربوط میشه سه چهارماه قبل از لحاظ جسمی به مشکل برخورده بودم وهمه میگفتند بخاطر بارداریه من تو یه بیمارستان خصوصی بستری شدم پزشک معالجم فقط آن بیمارستان بود بعد به دلایلی من رو خواست بفرسته بیمارستان دولتی که من اینجور فکر میکردم امکانات آنجا کمتره خیلی این در وآن در زدم آخرسر گفتم خدایا سپردم بخودت میدونم هرچی پیش بیاد خیره من منتقل شدم بیمارستان دولتی وبه طبع آن پزشک معالجم هم عوض شد وآن پزشک متوجه شد مشکل من ربطی به بارداری نداره وواقعا استاد خدا یه فرصت دوباره برا زندگی بهم داد و خیلی چیزا تو این موقعیت برام روشن شد خیلی داشته ها ونعمتهایی که وجودش عادی شده بود به چشمم آمد دستان خداوند رو دیدم برای کمک به من از هیچ کاری دریغ نمیکنند
خدایا شکرت ممنونم استاد ممنون بخاطر تمام آگاهیها وزیباییهایی که با ما به اشتراک میذارید
دوستتون دارم در پناه حق سالم باشید وتندرست وسعادتمند
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام خدمت دوستان و استاد عباس منش و خانم شایسته پر انرژی
خدایا صد هزار مرتبه شکرت منو هدایت کردی برم سمت سایت و قسمت جدید که روی صفحه قرار گرفت رو ببینم
خدایا بی نهایت سپاسگزارم از اینکه همیشه با منی و عاشق منی و منو به مسیر مستقیم مسیر کسانی که به انها نعمت دادی هدایت میکنی
که الان در این مکان و فضای بسیار ایزوله قرار بگیرم تا حسابی روی خودم و باورهام کار کنم
و چقدر قانون هم کبوتر با کبوتر و باز و باز رو خوب و عالی داره عمل میکنه
خیلی برام جالبه من خودم تو ایران زندگی میکنم و کل دوستان قدیمی و اقوامی که دارم کلا بصورت حرفهای خوراکشون و تمام صحبت و تمرکزشون روی افکار منفیه
ولی از اونجایی که من تصمیم گرفتم که تو مسیر درست باشم و خودم اگاهانه زندگی خودم رو خلق کنم کلا تمام ادمهای منفی رو از زندگیم به معنای واقعی کات کردم
و خیلی وقته با هیچ حد ناسی ارتباط ندارم
و از وقتی که مهاجرت کردم فاصله ارتباطی من از قبل کمرنگ بود باز هم بخاطر مهاجرت کلا کمرنگتر هم شد خداشکر
و جالبه در مورد این درگیری و وضعیتی که تو ایران رخ داده من به هیچ عنوان خبری نداشتم
پسر این عالیه که به قول دوستهای قدیمی من اصلا تو باغ نیستم
و خداشکر اینقدر دارم خوب روی خودم کار میکنم فقط از طریق صحبتهای استاد تو سایت تازه متوجه میشم که اره مثل اینکه تو ایران خبرهای شده
و چقدر خوشحال میشم و چقدر احساس خوبی پیدا میکنم از اینکه من تو مدار عالی قرار دارم که اتفاقات ، اخبار ، ادمهای منفی سمت من هدایت نمیشن
جالبتر از اون من به شهری که الان حدود یکسال مهاجرت کردم اینقدر ادمهاش با خودشون در صلحاند و همه چی حالت عادی و نرمال خودش داره که من از زندگی کردن تو شهر دارم لذت میبرم
و تو حالت نرمال باز هم من تو باغ نیستم
😅🥰
خدایا صد هزار مرتبه شکرت اینها همش نعمتهای با ارزش خداوند که در اختیار من قرار داده
و این ثابت میکنه من تو مسیر درست قرار دارم و خدا میدونه در اینده چه اتفاقات خوب و عالی برای من رخ خواهد داد
و بقول استاد این موقعیت عالیه که تو ایران تمرکز همه روی ناخواستههاست ما بیایم بصورت اگاهانه روی نعمتهایی که میخوام تمرکز بذارم
تا طبق قانون بدون تغییر خداوند به مدار بهتر و عالیتر نسبت به شرایط قبلیمون قرار بگیریم
خدایا بینهایت سپاسگزارم بابت این خبر خوب و این نعمتهای عالی و این مدار فوق العادهای که توش قرار دارم و از لحظه به لحظه زندگیم دارم لذت میبرم
دوست داشتم این اتفاق خوب و نکته مهم رو با شما به اشتراک بذارم
استاد شما بینظیرید واقعا سایتی که شما برای ما بچههای سایت اماده کردید و تو تک تک فایلها اگاهیهای ناب و خالصی که با ما به اشتراک میذارید واقعا بهترین نعمت و مناسبترین فضا عالیترین موقعیت و فرصت برای کار کردن روی خودمون و باورهامون هست
من عاشق شما عاشق سایت عباس منش داد کام هستم
انشالله هر کجای دنیا هستید در پناه الله یکتا ، شاد ، سالم ، خوشبخت ، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و اخرت باشید
فعلا
یا حق
🙏🌸
به نام خدایی که زیباست و زیبایی ها را دوست دارد🌹🌸
چقدر مات و مبهوت عکس این قسمت از فایل شدم😍
چقدر انرژی اینجا بالا بود ، اینقدر بالا که از دریچه دوربین شما و صفحه گوشی خودم قابل لمس بود🤗
واقعا جون میده در چنین فضایی با خدای خودت صحبت کنی و از ته قلب بگی که
(إِیَّاکَ نَعۡبُدُ وَإِیَّاکَ نَسۡتَعِینُ)
خدا فقط تو
و آن قلمی را که خدا به آن قسم خورده را در دستت بگیری و به آن صاحب قلم بگویی که
ای گرداننده ماه و خورشید و زمین و…. ؛ قلم را برای من بر گردش در بیاور
و او بگوید و تو بنویسی
و یک جایی به خود بیایی و از خود بپرسی که من کجا رفته بودم؟؟؟
و خدا در جواب تو بگوید:
تو را به معراج بردم تا بر یقین و ایمانت بیفزایم
همانگونه که محمد را به معراج بردم تا نشانه هایم را به او نشان دهم
(سُبۡحَـٰنَ ٱلَّذِیۤ أَسۡرَىٰ بِعَبۡدِهِۦ لَیۡلࣰا مِّنَ ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡحَرَامِ إِلَى ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡأَقۡصَا ٱلَّذِی بَـٰرَکۡنَا حَوۡلَهُۥ لِنُرِیَهُۥ مِنۡ ءَایَـٰتِنَاۤۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلسَّمِیعُ ٱلۡبَصِیرُ)
[سوره اﻹسراء ۱]
همانگونه که ابراهیم را به معراج بردم تا ملکوت آسمان ها و زمین را به او نشان دهم و…
(وَکَذَ ٰلِکَ نُرِیۤ إِبۡرَ ٰهِیمَ مَلَکُوتَ ٱلسَّمَـٰوَ ٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَلِیَکُونَ مِنَ ٱلۡمُوقِنِینَ)
[سوره اﻷنعام ۷۵]
واقعا خوشا بحال شما که چنین موقعیتی را تجربه کردین و خوشا بحال ما که با دیدن و توجه به این هدیه زیبای شما ، بزودی زود چنین تجربه ای را از نزدیک تجربه میکنیم
اما از هدایت بگویم
تصور بکن اگر یک مشاور متخصص و با تجربه و همه فن حریف ، همواره در کنار تو باشد
تصورش خیلی قشنگه چونکه میدانی او همه چیز را میداند و تو را راهنمایی میکند و از مواجهه با هیچ شرایطی ترس و نگرانی نداری زیرا که دلت به وجود او گرم است
تصورش قشنگه چه برسه به اینکه در واقعیت اینجوری باشه
اگر در واقعیت اینجوری باشه که دیگه نور علی نور است😍
آره والا ، باید از خود بپرسیم که
(وَمَا لَنَاۤ أَلَّا نَتَوَکَّلَ عَلَى ٱللَّهِ وَقَدۡ هَدَىٰنَا سُبُلَنَا)
[سوره إبراهیم ۱۲]
چرا به او دل نبندیم در حالیکه او راه را به ما نشان داده است؟؟؟
او همه کاره است
او همه چیز میشود ، همه کس را…
و در عین حال همواره همراه ماست
(وَهُوَ مَعَکُمۡ أَیۡنَ مَا کُنتُمۡ)
[سوره الحدید ۴]
و برای هم صحبتی با او نیاز به وقت ملاقات نداریم زیرا که او نزدیک است و تمام وقت در اختیار ماست
(فَإِنِّی قَرِیبٌ)
[سوره البقره ۱۸۶]
و عاشقانه منتظر است تا به سمت او برویم تا مدیر برنامه هایمان شود…
(إِنَّ ٱللَّهَ یُحِبُّ ٱلۡمُتَوَکِّلِینَ)
[سوره آل عمران ۱۵۹]
و تنها حق الزحمه مشاوره دادنش را اعتماد به خودش دانسته است ؛ به قول یکی از بزرگمردان تاریخ حضرت جواد علیه السلام
الثقه بالله ثمنٌ لکل غالٍ و سلمٌ إلى کل عالٍ
اعتماد به خدا بهای رسیدن به هر چیز گرانبها و پلکان رسیدن به هر مقام عالی است.
چقدر این آگاهی ها دل نشین است و چه زیبا میشود که این آگاهی ها جزئی از شخصیتمان شود…
اما یک خاطره از خود بگویم
یادمه سال ۹۸ که دانشجو بودم و تازه ازدواج کرده بودم ، من و همسرم تصمیم گرفتیم در چارچوب برنامه ازدواج دانشجویی یه سفر دو نفره به مشهد برویم ولی تاریخ دو روزه ای که برای این سفر ارائه شده بود با شرایط من که در تهران دانشجو بودم و خانمم که کرمان بود ، جور نمی آمد
خلاصه من خیلی دلم میخواست برم و توی ذهنم برنامه میریختم و میدیدم که نمیشد
از طرفی اطرافیانم هم هر کسی نظری میداد که تصمیم گیری را برایم سخت میکرد
خلاصه در همان حال و هوا بودم که در زیر سایه دیواری تکیه داده بودم و یک لحظه به خود آمدم و با نهایت عجز و ناتوانی ام به خدا گفتم
خدایا دوست دارم این مسافرت را برم ولی دیگه برام مهم نیست ؛ هر چی تو برام بچینی من به آن راضی ام.
و رها کردم
و در همان لحظه آرامشی عجیب به قلب من نشست که دیگر بعد از آن اصلا به این موضوع توجهی هم نمیکردم
خلاصه چند روز بعد دقیقا دو روز قبل از تاریخ ارائه شده توسط آن نهاد مربوطه ، یک اتفاقی افتاد که کل ایران تعطیل شد و آن اتفاق شهید شدن یکی از افسران ایران آقای قاسم سلیمانی بود
و بعد از این اتفاق و تعطیلی کل کشور خدا به من اشاره کرد که حالا بلند شو و برو😇😇
و ما اقدام کردیم و رفتیم و در آنجا به ما خیلی خیلی خیلی خوش گذشت و بجای دو روز ، چهار روز در آنجا بودیم و این سفر تبدیل به یکی از بهترین سفرهای ما شد ؛ مخصوصا که اولین سفر دو نفره من و همسرم بود🥰
الان که نگاه میکنم به آن روزی که واقعا رها کردم یاد این آیه قرآن میفتم که موسی حیران و متحیر به دختران شعیب آب داد و زیر سایه ای رفت و به خدا گفت:
(فَسَقَىٰ لَهُمَا ثُمَّ تَوَلَّىٰۤ إِلَى ٱلظِّلِّ فَقَالَ رَبِّ إِنِّی لِمَاۤ أَنزَلۡتَ إِلَیَّ مِنۡ خَیۡرࣲ فَقِیرࣱ)
[سوره القصص ۲۴]
نکته جالب اینجاست که منم زیر سایه دیوار بودم و عاجز بودم از همه تدبیرهای خودم…
و در پایان میخواهم بگویم که باید زمزمه لب های مان این دو بیتی زیبا از مولوی باشد که میگوید:
هر بار که تسلیمم در کارگه تقدیر
آرامتر از آهو ؛ بی باکتر از شیرم
هر بار که میکوشم در کار کنم تدبیر
رنج از پی رنج آید ؛ زنجیر پی زنجیر
استاد عزیز و خانم شایسته بزرگوار ؛ سپاسگزارم از شما بابت به اشتراک گزاری این همه زیبایی🌹😇🌸🙏🙏
سلام به همه عزیزای دلم 😍استاد جانم چطور تشکر کنم که پاسخ این حد از سخاوت شما ومریم جونم باشه، که ما رو هر بار مهمون اون همه زیبایی میکنید و یکی از یکی دیوانه کننده تر، و این شنهای سفید و صحبتهای ارزشمندتون که دیگه نور علی نور بود، هزار مرتبه شکر خدا برای وجود عزیزتون و این سفر الهیمون، هر چقدر از زیبایی اون شنهای سفید و اون مکان بهشتی بگم کم هست دیدن این فایل ها داره توی وجودم وابستگی مو به خانواده کم و کمتر میکنه و باعث میشه درخواستم رو برای دیدن دنیای زیبای خدا هر بار خالص تر به جهان ارسال کنم ، چقدر لذت بردم از صحبتهاتون در مورد خالق بودنمون و توجه به زیبایی ها که واقعا اصل و اساس همه چیزه و ما رو پر از آرامش و در صلح بودن با خودمون و همه اطرافیانمون میکنه، چقدر حسم خوبتر ه، چقدر توی این مدت با توجه به زیبایی های همسرم، دارم وجه خوبشو بیشتر و بیشتر میبینم، سپاسگذارتون هستم 💐استاد جانم در مورد یکی از هم زمانیهایی که برای من هم رخ داده در مورد دوره سلامتی بود قبل از اینکه من دوره رو شروع کنم یه مقدار نگران رزقم بودم و اینکه بیشتر غذام باید گوشت باشه، برای منی که یک عمر دلسوزی این و اونو کرده بودم و غذای بهتر رو به بقیه (فرزند، همسر، مهمان…) داده بودم برای منی که یک عمر ترس از نظر همسر و اطرافیان داشتم و مشرک بودم و خدا رو روزی رسانم نمیدیدم، برای منی که احساس لیاقت در وجودم کم بود، برای منی که از بچگی باور کمبود در وجودم رخنه کرده بودزندگی به این سبک غذایی کار راحتی نبود، اما خدا رو هزار مرتبه شکر از چند ماه قبل از شروع دوره روی دوره عزت نفس کار کرده بودم و آمادگی شروع دوره در وجودم ایجاد شده بود، حالا بگم از همزمانی، چند روز مونده بود به شروع دوره خداوند یه مرد رو که اصلا نمیشناختیمش و گوسفندهای زیاد داشت و هر جمعه گوسفند برای فروش سر میبرید، اومده بود محل کار همسرم تا کاری رو براش انجام بده. و به همسرم در مورد شغلش گفته بود و گفته بود شما هر موقع گوشت گوسفند و جگر و… خواستی بگو تا خودم براتون بیاره و الحق که نسبت به جاهای دیگه هم قیمتش مناسب تر و هم گوشت بهتری داشت و من به راحتی غذای خوشمزه و لذیذمو به سبک دوره سلامتی هر روز میخورم و سپاسگذار خدای رزاقم هستم و به لطف خدا همسرم هم با اینکه خودش دوره رو رعایت نمیکنه اما همه چیز رو برای من با لطف و مهربانی تهیه میکنه و دستی از خدا شده، و این جادوی تمرکز بر زیبایی و خوبی آدمها و توجه نکردن به مسائل و مشکلات و اخبار و…. و تعریف نکردن از رفتارهای نا زیبای بقیه ست ، استاد هر چه دارم رو اول از خدا و بعد هم از شما دارم دستاتونو میبوسم به امید دیدار🤩😍😘
به نام خداوندی که مالک روزجزاست.
سلام به استادعزیز دل ومریم عزیز.
پیروی از هدایت الهی وپدیده ی همزمانی.
عجب جایی ،عجب مکانی ،واقعنم فضای روحانی وملکوتی هستش .
وقتی آدم ازهمه چی سیراب باشه ،همچین فضاهایی که سکوت وسادگی وبی آلایشی درش حکم فرماس،مثل همین کویر شنهای سفید،باعث ایجادبعدمعنوی ،وحس نزدیکی خودش ومعبودش به آدم دست میده.
کویرزیباست.
ازخاک وشن پاک کلی انرژی مثبت دریافت میشه .
میتونم حس کنم استادومریم جون چ حس های قشنگی ازاین فضادریافت کردن .
خوش به حالشون که به چنین فضایی هدایت شدن.وممنون ازشون که ماراهم شریک این حس قشنگشون کردن.
ماهم احساس خوبی پیداکردیم .منم خداراخیلی یادکردم .وازش خیلی تشکروسپاسگزاری کردم.
طبق گفته های استاد،خدایامارابه راه راست هدایت کن .تومسیرخواسته ها،تومسیرهدایتت،تومسیرسپاسگزاری .
استاد همیشه میگن :ناخواسته هاتون راسرزبون نیارید،همیشه ازخواسته هاتون حرف بزنید.
به نظرم ،وقتی خودت روبه دست پروردگارت میسپاری وخودت ازش درخواست میکنی که منوهدایت کن ،خیلی اتفاقات جالب و هیجان برانگیزی میفته.
انگارلذت هرچیزی برات صدبرابربیشترازقبل میشه .
به نظرم درک بعضی از حقایق بی نهایت برات لذتبخش میشه .
مشقتهاوسختیهای دنیابرات نامفهوم میشه .طوری رهاهستی که باورداری ایناچیزی جزبازی های کودکانه ی دنیاوجهان نیست.
خداراهمه جاوتوهرلحظه حس کردن بهترین وبیشترین انگیزس .
مقاومتهاتو،راحترکنارمیزاری باتضادهاراحترروبرومیشی
جهان راپراززیبایی وشکوه وجلال می بینی .
به چشم توهیچ چیزی بدیازشت به نظر نمیاد.
همه ی آدماباهمه ی خصوصیات اخلاقیشون ،دوست داشتنی وخوب به نظرمیرسن .
انگارهیچی تواین جهان وجودنداره که توراعصبانی یاخشمگین بکنه .
همه ی وجودت سرشارازمهرومحبت خدایی میشه .
خدایاواقعن مارابه راه راست هدایت کن 🙏.
تنهاتورومیپرستیم وتنهاازتویاری میجوییم .
چقداین واژه هادلنشینن.وقتی ازته اعماق وجودت ودرونت بیرون میاد چ حس قشنگی بت دست میده .انگارتواون لحظه توآغوش گرم ،خدانشستی وداری خودتوبراش لوس میکنی .
کاش همیشه این احساس راتووجودمون درک میکردیم وازیادنمی بردیم.
کاش بدونیم همه چی زندگیمون باکانون توجهمون نسبت به هرآنچه زیباست ،بهتربوجودمیاد.
خداکنه همیشه حواسمون به کانون توجهمون باشه که منه خالق ،چی دارم برای زندگی خودم خلق میکنم .
وسعی کنم جززیبایی ،وخوبی ،ومثبت نگری ، چیزی نبینم .
هرآنچه استاددرمورداوضاع وشرایط کشورمون گفتن رامنم قبول دارم .قبول دارم که باجنگیدن وایجاددرگیری ومبارزه ،کاری ازپیش نمیره .وبااین همه انرژی منفی، من ایرانی به جایی نمیرسم حتی اگه سران کشورم تغییرکنن .
بله میتونم اینودرک کنم که شادی وخوشبختی درگرو،عوامل بیرونی نیس بلکه تودرون منه وبامنه.
استاد،من طوری زندگی میکنم که انگارتواین کشورنیستم .واقعن هیچ توجهی به این اتفاقات وخبرهاوحوادث روزانه ندارم .
خداروشکرمیکنم که هیچی نه می بینم ونه میشنوم .
استاد ناراحت شدم که قصد اومدن به ایران راداشتی ولی به تعویق افتاد.
امیدوارم که، به قول خودتون دربهترین زمان و بهترین مکان ،تشریف بیاریدکشورخودتون .وکشورماراباانرژی مثبت خودتون ،عطرآگین کنید.
به امید اون روز🙏.
تک تک همزمانی های استادومریم جون بابت اتفاقاتی که براشون می افتاده وباکلی آدماواتفاقات جدیدروبرومیشدن ،جالب بود.وهمه ی اینا،زمانی رخ میده که واقعن خودتوبه دست خدابسپاری وباهدایتش پیش بری.
بازم بابت سفر،واینکه بدون برنامه ریزی به هرجایی که هدایت میشن ،میرن .خاستم بگم من برعکس اینکاروانجام میدادم وفک میکردم که برنامه بچینی وطبق اون بری ،خوبه.
ولی حالامتوجه شدم ویادگرفتم، اتفاقاباهدایت پیش بری بهتره.وبیشترخوش میگذره.وتجربه های بهتری کسب میکنی چون ممکنه باآدمای جدیدواتفاقات جدید،روبروبشی .
میگم که هرچی باخداباشی ،همه کارات رله تره.
خب استادازماخواستن هرجایی که تسلیم شدیم و هدایت شدیم ،بنویسیم .
راستش استادجونم ،من ازاول سال ینی ورودبه ۱۴۰۰۱،شروع کردم بطورجدی طبق قوانین وخواسته های شماپیش رفتن.
وپیروی ازدستورالعملهاوتجربه های شما.وتغییرات باورهای منفی ومخربم که باعث شده بودن سالهای سال ازهمه چی عقب بمونم وهیچ رشدوپیشرفتی توهیچ زمینه ای نداشته باشم .
خیلی تغییرها،توخودم صورت دادم .نتایج خیلی مثبتی هم گرفتم ولی توبعضی اززمینه هافعلابانشانه هاپیش میرم تابادوره ی تکامل ،به نتایج عالی ای که میخام ودرنهایت رسیدن به تمام خواسته هام راببینم .
استاد،من تسلیم دربرابر خانوادم ،دربرابرپدرم ،مادرم ،خاهرهام وبردارهام.من تسلیمم ودیگه درپی تغییراونهانیستم .
تسلیمم دربرابر خانواده ی همسرم .همه ی اونهارامیپذیرم وباز قصدتغییراونهاراندارم.
دربرابر پسرم ،ودخترم تسلیمم ،وبه خودم اجازه ی مداخله برای انجام خواسته هاواحساساتشون نمیدم .فقط درحدآگاهی .
اجازه میدم خودشون هرآنچه که بایدراتجربه کنن .به جای امرونهی کردن به اونها،خودم راتغییرمیدم تاالگوی مناسبی برای هردوشون باشم.
دربرابر همسرم تسلیمم،باهمه ی خوبیهاولطف ومحبتهاش ،اخلاقهایی داره که در فرکانس من نیس ،ولی نگاهم راازش برمیدارم وتوجهم راروی نکات مثبتش میزارم .استادیه کمبودی توروابطم دارم که سالهاس ،دامنگیرمه .هر ترفندی راکه بگیدانجام دادم ولی نتیجه ی خاصی نگرفتم .بازفکرش وکمبودش سراغم میاد.انگارمدام بایدلحظه به لحظه حواسم باشه که نرم توفکرش واجازه ندم که توافکارم بیاد.
این یکی از خواسته های بزرگمه که دوست دارم از ذهنم حذف بشه.چون متاسفانه ،وجودش توافکارم اجازه ی انجام خیلی ازکارهاواحساسات رانمیده .
ولی من خودمودربرابراین احساس هم تسلیم کردم وبااینکه یه جاهایی به خاطرش دردمیکشم ،میخام باهدایت خداپیش برم تاببینم چ اتفاقاتی راخودش برام درنظرداره .شایدکه نه ،صددرصدیه جای کار خودم میلنگه که هنوز نتونستم این مشکل درونیم راحل کنم .ولی دیگه حرفشونمیزنم .وپیش خداقورنمیزنم .سعی میکنم خواستم رابگم نه اون چیزی که ندارمش .
روزی که این مشکل درونیم رفع بشه ،حتمن برای شماودوستانم به اشتراک میزارم .
الان، فقط ازخدامیخام منوازوجودخودش سیراب کنه که این فکرواین احساس ازوجودمن خارج بشه.چون فک میکنم تنها راه حلش ،همینه .من که دارم سعی خودمومیکنم .ب امیداونروز.
تسلیمم دربرابر مشکلات ،ناملایمات زندگی .
تسلیمم دربرابر هرآنچه توزندگیم اتفاق میفته.
دربرابرهوا،سرما،گرما،همه چیه طبیعت جهان هستی ،تسلیمم ومثل قدیم قورنمیزنم چقدهواگرمه ،سرده ،چرااینجوریه وهزاران بهانه های دیگه .
تمام سعیم رامیکنم دربرابر همه چی باپذیرش اون چیز ،تسلیم باشم.
دربرابرخداوقدرت خداودانایی وبزرگی وعظمت خداوندهم تسلیمم .
دوست دارم دربرابرفرمان خدا،امرخداوندهم تسلیم باشم .ودراین جهان بتونم فقط بندگیشوبکنم .
سخته ولی میشه ،استادتونسته منم بایدبتونم .
سخته که ازبعضی چیزایی که تولحظه دوست داری انجامش بدی ولی خدای تومخالفه اون رفتاروکردارتوس ،بگذری .وطوردیگه وجوردیگه عمل کنی ،انصافا سخته .
ولی اگه بتونی طبق قوانین جهان وخواسته ی امرخدا،انجام بدی ،میدونم دقیقن میدونم بعدش ب چ حس خوبی میرسی که قابل مقایسه با هیچ احساسی نیست.فقط رعایت اصول تولحظه رامیخاد.
فقط نیازبه آگاهی داره .اینکه حواست باشه تولحظه آگاهانه تمرکزت رابه کجامیبری .
بایه انتخاب ساده ،لحظه ی بعدخودت راخلق میکنی .
آقاشیطون ،اگه میشه لطف کن وکمتردورو،ورمابپلک .بزارماکاردرست راانجام بدیم .ماکه ازتوخیری ندیدیم .توهم که ازماخیری نمی بینی .پس کمتربیاسمت ما.انقدذهن ماراآشفته وپریشون نکن .
ماتورانمیخاییم .😬
ماخدارادوست داریم .
مادوست داریم برای کسی که حس خوب بهمون میده ،بندگی کنیم .بالاغیرتن سمت مانیا.
میدونم روزی که عاشقانه وبادل وجون ،همه جوره توهمه لحظات تسلیم خداباشم .اون روزه که من رهاوآزادوخوشبخت هم دراین دنیاهم تودنیای بعدخواهم بود.
آرامش من بدست نمیاد مگر اینکه تسلیم خداباشم .وباهدایت خودش پیش برم .
انشالله که بتونیم .
حتمن میتونیم .چون مادوست داریم که بتونیم ،حتمن یه روزمیادکه تونستیم .
ماتوفرکانس خیرها وخوبیهاومثبتهاوزیبایی های جهانیم .اگرچه فعلن لنگ میزنیم ولی یادمیگیریم که پرقدرت ،این بهره هاراازدنیاببریم .
استادجونم عزیزدلم که همیشه انرژی مثبت هستی .تواین فیلم که دیگه خیلی بیشتر.
بهترینها برای تک تکمون.
عاشقتم عباس منشم.
با هدایت تا هدایت
سلام استاد عزیزم و مریم زیبارو
استاد جانم در ابتدا ازتون سپاسگزارم این واژه رو به دایره لغات همه بچه های گروه تحقیقاتی عباسمنش اضافه کردین
استاد من بیش از 3 سال بود مهاجرت می خواستم خودشم به آمریکا یه جورایی شاید حال خوبم رو وابسته نتیجه کرده بودم اما این وابستگی ناخودآگاه بود، در ظاهر همه چی عالی بود اما در باطن مهاجرت با ارزش در ذهن من مهاجرت به یک جای دور دور دور بود
اما پارسال با تضادهایی که هدیه الهی بودند من چشم دل باز کردم و با یک چمدان و دختر دو نیم سالم مهاجرت کردم به رشت، و خیلی از این بابت خرسندم، استاد من از شما یاد گرفتم باید شهر غریب برات طبیعی بشه، باید دوری از مادر و خواهر برات طبیعی بشه
و اینهم با طی تکامل و جسارت برام طبیعیتر شد
استاد اومدم رشت نه مقصدی مشخص بود نه مکانی ولی یک دل پر از ایمان و امید به آینده با من همراه بود و همچنین ایمان به خدایی که رزق را به راحتی وارد زندگی من می کند
استاد با آمدن من به رشت درها یکی پس از دیگری باز شدند و من اون موقع معنای حرفهای شما رو فهمیدم
تو مقاومت ها رو بردار موفقیت ها بوم بوم اتفاق می افتند
اولین هدایت اصلاح روابط من بود
من بنابر هدایت الهی با خانواده همسرم در یک ساختمان سه طبقه زندگی کردیم که من و خانواده همسرم عاشق هم شدیم
چون من تمام وجودم را پای تمرکز بر نکات مثبت گذاشتم
می توانم بگویم به اندازه یکسال طلایی روزهای فوق العاده زیبایی داشتم
کینه ای به دل داشتم که سالها بود مرا همراهی می کرد
با قدرت پرودگار آن را کنار گذاشتم
روحم صاف و صیقلی شد
حالا نوبت قدم بعدی بود
بعد از اطلاح روابط که به نظر من تاثیر بسزایی در عزت نفس دارد
آخر استاد من روی خودم سالهاست کار می کنم
با خودم می گفتم ایراد کار من کجاست که نتایج بزرگی که مد نظرم است نمی گیرم
خداوند به من یک پاسخ داد بود
صلح
صلح
و صلح
و من با صلح آن مانع بزرگ را برداشتم
استاد من تک درخت جلوی خونمون رو بسیار تحسین می کردم
اگر چه محله ما پر از آشغال بود
اما من تنها آن درخت روبروی خانه را تحسین می کردم
تااینکه یک روز قلب من گفت باید یک سال بیشتر در این شهر بی نظیر زندگی کنی
این گفتن هم از روی نوشته یک تیشرت در ویترین مغازه گفته شده بود
(One More Episode)
که الان هم بر تن من است
یک روز در گشت و گذارهای همیشگی خود در گلسار به همسرم گفتم
بایست
سه بنگاه در کنار هم
قلبم با نشانه ها گفت برو بنگاه وسطی
چون خانم بود
من برای اولین بار بر ترسم پا گذاشتم و رفتم داخل
گفتم من ملک می خواهم برای سرمایه گذاری
استاد از خداوند یک ویژگی خواسته بودم خدایا تجارتی سودمند می خواهم که ضامنش تو باشی
و سپس تمام ویژگی های ملک را نوشته بودم
محدوده گلسار، فستیوال نور، خوش نقشه، و مهم تر از همه اینها خداوند سرمایه ما را در مدت کوتاهی چند برابر کند
استاد ما بیش از 20 ملک دیدیم
اما یک ملک بود
در قلب گلسار
بسیار کهنه و حتی کثیف
اما با جسارت وارد آن شدیم
و قلب ما گفت این همان خواسته شماست
خواسته ما با ظاهری ترسناک نمایان شده بود
اما قلب ما فریاد می زد این همان است
با اینکه ما می توانستیم
یک ملک در خیابان 96 گلسار نوساز با آسانسور بخریم
یک ملک در قلب گلسارخریدیم اما بدون آسانسور طبقه چهارم ، کهنه و کثیف
استاد ما باید به قلب خود گوش کنیم
استاد خدا قلب های صاحبان ملک را نرم کرد (4 برادر پیر و سرسخت) و ما ملک را خریدیم
نجواهای ذهنی بسیار بود
اما رب با همان خنده همیشگی اش لبخند رضایت داشت
اما نتیجه
در عرض دو هفته ملک ما دوبرابر سود کرد
برایم خوشحالی داشت
اما تعجب نه
چرا که با خدا همه چیز شدنی است
استاد من نه پدر دارم نه برادر
اما همیشه می گویم یک ارباب گردن کلفت دارم در همه کارها کنار من و پیشگام است
بله پاداش داد رب الارباب و اولین پاداش نام خیابان بود
نام خیابان ما هدایت است و ببینید قدرت تحسین و تمرکز چه ها که نمی کند
اینرا بچه هایی می توانند دریابند که از بر و بچه های گلسار باشند
که مدار این محله با تمام محله هایی که در آنها نفس کشیده و بزرگ شده ام فرق دارد
آدم ها
اصناف
آب و هوا
و حالا به جای یک درخت در میان انبوهی از درختان در ایوان خود قهوه می خوریم
فایل آگاهی بخش استاد عزیزم را گوش می کنیم
و با خودمان زمزمه می کنیم یعنی مقصد بعدی کجاست
و او با همان لبخند همیشگی اش می گوید
اون با من رفیق
و منهم رب را با تمام وجودم به آغوش می کشم و می گویم
سپاسگزارم سرورم
بهت ایمان دارم
مقصد بعدی شادی بیشتر لذت بیشتر و عشق بیشتر است.
به امید نوشتن مقصد بعدی در همین سایت الهی و ملکوتی
سلام به استاد عزیز
ومریم جان مهربون
ازتون بی نهایت ممنون چه قدر لذت بردم ممنون که چند لحظه ما رو به نابتری جای ممکن میبرین سپاسگذارم
استاد وقتی میگید کامنت بزارید واز تجربه خودتون بگید ومیگید که حتما برای شما پیش اومد من میرو میگردم مگم مگه میشه برام پیش نیومده باشه حتما برای من شد خدا هر لحظه من هدایت میکنه فقط باید ببینم یادم اومد چند وقته میخوام یک تابلو برای سالنم درست کنم وبزنم البته استاد من ۱۸ ساله ارایشگرم وبدون تابلو تو خونه کار میکنم یک واحد گرفتم سالن کردم ولی ترس از این که بیان جمع کنن داشتم ولی ایمانم قوی کردم وگفتم تابلو میزنم خداوند بهتر اتفاقهارو جلو پام میزاره چون آشنه پاشیلم هست ترس از دست دادن کارم ولی میخوام برم به دل ترسم وخیلیم ایمان دارم بهترینها نسیبم میشه
من هر جا میرفتم برای تابلو قیمت خیلی بالا میگفتن به همسرم گفتم ایشون گفتن بیا بریم جای که مخصوص همین کار شب باهم رفتیم اونجا بسیار شلوغ وکمبود جای پارک ولی ما رفتیم خلوت وبه راحتی جای پارک بود مارفتیم قیمت گرفتیم یکم ارزونتر بود ولی نه اونقد اومدیم خونه همسرم گفت خودم درست میکنم کاری نداره چون خودش از دستتش برمیومد خلاصه فردا اون روز به همسرم گفتم بیا امشب بریم خدا من هدایت میکنم به بهترین مغازه وبا قیمت خوب باز همسرم از سر کار اومد ما رفتیم استاد اون شب ما رفتیم خلوت وجای پاک خوب ولی امشب که رفتیم با این که هوا سرد بود همسرم گفت جای پاک نیست ماشین دورتر از اونجا پارک کرد وما بدو بدو رفتیم تا برسیم به اون مغازه ها تا حالا یا سفارش بدیم یا قطعات بخریم درست کنیم همین جور که میرفتیم هنوز مونده بود به اون مغازه ها برسیم یک مغازه بود که همسرم گفت میخوای از اینجا بپرسیم گفتم بپرس رفتم استاد با ارزونترین قیمتی که اصلان فکر اون قیمت تو سر من نبود بهتر طرح برام زد وما سفارش دادیم اومدیم بیرون تو راه به همسرم گفتم دید گفتم خدا هدایت میکن ببین چه جوری ما دیشب اومدین جا پارک بود ولی امشب شما ماشین کجا پارک کنی ما پیاده بیایم این مغازرو ببینیم وبه اسونی وبه راحتی سفارش بدیم که اگر با ماشین میومدیم اون مغاز رو نمیدیدیم بدون انیکه اذیت بشیم واقعا با تمام وجود خداروشکر کردم وحتی الان که دارم مینویسم چه قدر انرژیم رفت بالا وچه شوری درمن ایجادشد خداروشکر
وبرای اسم سالن من واقعا هدایت شدم همش میگفتم خدا میخوام یک اسمی باشه که هم مربوط به کار خودم باشه هم با فکر کردن به تو برسه یک روز داشتم به اسمهای سالن نگاه میکردم یک اسم تمام توجه من به خودش جلب کرد همون اسمی که شما استفاده کرده بودین افرینش وخداروشکر کردم برای این اسم که هم من وبه یاد قوانین خداوند میندازو هم مربوط به کار خودم منهم یک جورای دارم خلق میکنم ویک افرینش ایجاد میکنم خداروشکر
زیبای افرینش 😍☺️
ممنون استاد که من وادار به این کار کردین تا بشینم و به یادبیارم که بابا خدا خلفه وعده نمیکنه وهمه انسانهارو هدایت میکنه وبرای من اتفاق افتاده فقط باید ببینم وبا تمام وجود لمسش کنم
سپاسگذارم از شماو مریم عزیز ودوستانی که وقت گذاشتن وکامنت خوندن 🙏❤❤❤
بنام خداوند زیباییها
“پیروی از هدایت الهی و پدیده همزمانی”
سلام به استاد عزیزم، هدایت شده و هدایتگر من در این زمان از زندگیم، سلام به مریم عزیزم که با ایده های ناب و هدایتیشون ما رو غافلگیر میکنن
اول از همه بگم خود این فایل امروز برای من قسمتی از هدایت پروردگارم بود
وقتیکه ساعت 4 صبح از خواب بیدار شدم و ذهنم پر بود از افکار مختلف، پر بود از نگرانی، پر بود از ایده، و در یک لحظه با خودم گفتم خدایا من با این ذهن محدودم عاجزم و توانایی فکر کردن به این همه موضوع و جواب پیدا کردن براشون نیستم، خودت کمکم کن، هدایتم کن و جواب سوالهامو بهم بگو و بعد تصمیم گرفتم برای تماشای طلوع برم لب ساحل اما قبلش اومدم سراغ سایت و گفتم تا برسم به ساحل تو مسیر فایل امروز رو گوش بدم و به محض باز کردن سایت و دیدن اسم فایل امروز داشتم دیوونه میشدم
خدایا تو در لحظه جوابم رو میدی، در لحظه هدایتم میکنی، در هر لحظه همراهم هستی
حتی اسم فایل هم خودش جواب سوالام بود چه برسه به خود فایل که چی بگم از زیباییهاش، نکته هاش، درسهاش، هدایتهاش
خدایا شکررررررت
تا برسم به ساحل چند دقیقه اول فایل و گوش دادم و رسیدم به ساحل، چقدر آسمون امروز زیبا بود، چه طلوعی، چه سکوتی، چه خلوتی و چه عشقبازی، و البته چه همزمانی جالب و دوست داشتنی، همزمان با لذت بردن شما در اون کویر و شنزار زیبا منم داشتم از دریا و آرامشش، از طلوع و گرماش، از شنهای لب ساحل و تنهایی و خلوتم با خداوند لذت میبردم
استاد و مریم جونم کلی لذت بردم و کلی درس گرفتم و مهمترین موضوع جواب سوالاتم رو گرفتم به بهترین و زیباترین شکل
اما دوست دارم از زمان آشناییم با شما بگم که چه جاهایی خودم رو سپردم به دستان قدرتمند خداوند و چقدر زیبا هدایت شدم
1_اولین بار زمانیکه میخواستم تصمیم بزرگی برای زندگیم بگیرم و شدیدا خشمگین بودم، پر از ترس بودم، غمگین بودم و قاطع بودم برای تصمیمم توسط یکی از دوستانم که دستی از دستان خداوند بود با فایلهای شما و سایتتون آشنا شدم و هیچ وقت یادم نمیره من چند ماه نه فقط چند هفته طول کشید تا احساس کنم دیگه اون وحیده قبل نیستم و همه چیز برام عوض شد
شادی، آرامش، عشق و ایمان همه وجودم و گرفته بود
باورش برای خودم و اطرافیانم سخت بود
چقدر تو زمان کوتاه این تغییرات اتفاق افتاد و من مسیر زندگیم عوض شد وقتیکه خودم رو به خدا سپردم و گفتم من در مقابل این همه رنج و درد عاجزم و فقط خودت نجاتم بده و راه رو برام روشن کن و روشن کرد و الان دو سال و نیم از اون روز میگذره و من هنوز احساس خوشبختی، شادی، آرامش و عشق و ایمان دارم اونم بخاطر اینکه خواستم جور دیگه ای زندگی کنم و خدا منو به این مسیر بهشتی هدایتم کرد
2_اولین دوره ای که میخواستم بخرم واقعا نمیدونستم چیکار کنم و چه دوره ای نیاز واقعی منه چون اون زمان درآمد زیادی هم نداشتم و نمیتونستم خیلی زیاد هزینه کنم، یادمه چند روز مونده بود به ماه رمضون از خدا خواستم هدایتم کنه روی سایت تو کل ماه رمضون روی فایلهای رایگان کار کنم و ماه رمضون متفاوتی داشته باشم و چقدر زیبا هدایت شدم به فایلهای روز شمار تحول زندگی من
و چقدر زندگی من با این فایلها تغییر کرد
من تقریبا دو ماه رو فایلها کار کردم که متوجه شدم شدیدا به دوره عزت نفس احتیاج دارم و به محض اینکه فهمیدم دوره رو خریداری کردم و شروع کردم به کار کردن و زندگی من متحول شد، شخصیت من عوض شد با لین دوره بینظیر و البته هنوز دارم با این فایلها کار میکنم
3_وقتیکه میخواستم شغل مورد علاقه ام رو پیدا کنم و ازش خواستم هدایتم کنه و چقدر زیبا من فقط قدم بر میداشتم و اون قدم بعدی رو بهم میگفت
اول یه خواب دیدم و تو خواب بهم گفته شد چیکار کنم، و رفتم دنبالش در طول مسیر یه شغل بهم پیشنهاد شد گفتم تا نتیجه کارم به ثمر بشینه مشغول این کار بشم و بیکار نباشم تا اینکه تو مدت 4 ماهی که تو شغل جدبدم بودم اول متوجه شدم کاری که پیگیرش بودم خیلی هزینه بر بود و سرمایه زیادی میخواست و من اون سرمایه رو نداشتم و دوم اینکه مجبور میشدم سالها رو سر کارم بایستم و نمیتونستم سفر برم و این مانع شد برای من
تا اینکه تو شغل جدید که رفته بودم متوجه شدم به چه موضوعی علاقه دارم و با توکل به خدا رفتم سمتش اوایلش چالش داشتم چون خیلی بلد نبودم ولی خیلی مطالعه میکردم و آروم آروم خودم رو ارتقا دادم
و الان بعد گذشت حدود 8 ماه خیلی راضی و خوشحالم و بینهایت شغلم رو دوست دارم و ازش لذت میبرم و این نکته رو بگم همه این اتفاقات زمانی افتاد که دوره عزت نفس رو گرفتم و روی عزت نفس خودم کار میکردم
4_از سفرهام بگم که چقدر خداوند زیبا هدایتم میکنه و من میرم
سال گذشته هفته آخر آبان ماه دقیقا یکسال پیش، خدا هدایتمون کرد اولین سفر خانوادگی خارج از کشور رفتیم و چقدر پر از زیبایی و درس بود برام
بعد از اون با به دنیا اومدن خواهرزادم یه سفر رویایی به شهرمون رفتم و بعد 6 سال تجربه پاییز شهر زیبامون، تجربه جمع خانوادگی و بودن کنار خانوادم در شب یلدا بعد 6 سال
5_استاد عزیزم، مریم جونم و دوستای من تو اهداف و برنامه های امسالم از خدا خواسته بودم سفر زیاد برم، هم با خانوادم هم با دوستام هم تنهایی و جالب اینکه خرداد ماه رفتم به شهرمون و یک تجربه بینظیر از سفر داشتم
یه نکته مهمش این بود:
شب قبل از سفرمون سر گرفتن بلیط هواپیما بین همسرم و من و دخترم یکم بحث شد و همسرم مردد بود اولش یکم عصبانی شدم بعد گفتم خدایا هر چی به خیر و صلاحمون هست همون بشه من اصراری ندارم و حتی چمدونم و خالی کردم و بعد ساعت 3 صبح همسرم بلیط گرفت و قرار بود من و دخترم بریم ولی اینقدر بلیط ارزون شد خودش هم گرفت و کاراش و به همکاراش سپرد و با ما اومد، اما نکته جالبش اینکه دقیقا 4 روز بعد اومدن ما زلزله های کیش شروع شد و جالبه اینکه اگه ما اون روز نیومده بودیم باید یه هفته صبر میکردیم چون تا هفته بعد پرواز نبود و ما هم تو زمان زلزله قطعا کیش بودیم، اما از اونجایی که وقتی رها میکنی و به خودش میسپاری و به قول مریم جون و استاد تو مدار اتفاقات بد نیستی خدا هدایتت میکنه به فضای بهتر، به جایی که آرامش داشته باشی
من سفرم دوماه طول کشید و جالبه کل اون زمان زلزله من نبودم و وقتی برگشتم کیش دیگه زلزله ای نیومد
حتی یکی از دوستانم که میدونه تو چه مسیری هستم بهم گفت ببین تو این شرایط که همه تو استرس هستن تو هدایت شدی به جایی که در آرامش هستی و داری لذت میبری
این همون نکته ای بود که مریم جون از درسهای استاد گرفتن:
وقتی با جایی هم مدار نباشی مهم نیست چقدر میخوای بری اونجا خداوند اجازه نمیده، دنیا دنیای هم مداری هست، شما جایی هستی که با اتفاقات اونجا هم مدار هستی
و من عین این درس و تجربه کردم
راستی من تو اون سفر هم باخانوادم سفر کردم، هم سفر دوستانه رو تجربه کردم و هم سفر تنهایی رو و بینظیر بود
در جهان هر چیز چیزی جذب کرد،
گرم گرمی را کشید و سرد سرد
6_اما بازم از هدایت خداوند بگم تقریبا دو هفته از سریال سفر به دور امریکا گذشته بود که یهویی یه سفر برام پیش اومد اولش نمیخواستم برم و گفتم اگه بلیط گیر اومد میرم و بعدش گفتم حالا که پیش اومده میرم و باز هم همزمانی هدایت الله بود، وقتی رفتم شهرمون دیدم خواهرم اسباب کشی داره و دست تنها بود با بچه کوچیک و از اونجایی که از شما یاد گرفتم و شعار زندگیم شده که من هم در زمان مناسب به مکان مناسب هدایت میشم، خدا هدایتم کرد که کنار خواهرم باشم و بهش عشق بدم و کمکش بکنم و همزمان پدرم که یه عمل کوچیکی داشت و شدیدا نگران بود تو اون روزا کنارش بودن و خوشحالم که در زمان مناسب در مکان مناسب بودم
اینا هدایتهایی بود که بزرگتر بود، من از زمان آشنایی با شما همه زندگیم هدایته استاد عزیزم
هر روز و هر لحظه صبح. که بیدار میشم ازش میخوام که خودش بهترینها رو برام رقم بزنه، بهم بگه و من قدم بردارم
و چقدر زیبا به ما گفته میشه
البته هنوز باید خیلی کار کنم، خیلی بیشتر اعتماد کنم، بیشتر رو باورهام کار کنم تا قویتر بشم تا به قول استاد :بتونم رو دوش خدا سواری کنم❤️❤️🙏
هنوز خیلی جاها نمیتونم ذهنم و خاموش کنم و اذییتم میکنه ولی با تمرین حتما امکان پذیره، با دیدن هدایتهای کوچیک کوچیک،
با گفتن خدایا ما رو تسلیم خودت کن
خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم
خدایا تنها تو هستی که قدرت داری، آگاهی داری و فقط خودت میتونی به ما قدرت و آگاهی بدی
و نکته بسیار مهم که مریم جون گفتن:
تمام اتفاقات زندگی ما بدون استثنا حاصل کانون توجه ما و باورهای خودمون هست
من صددرصد موافقم و هر جا میبینم حالم بد شده و نتایج یا شرایط بر وفق مرادم نیست به اطرافیان و خانوادم غر نمیزنم و سعی میکنم مشکل رو درون خودم و افکار خودم پیدا کنم
از زمانی که انگشت اتهامم رو از دنیا و اطرافیانم برداشتم و تمرکزم رو روی خودم گذاشتم زندگیم بهشت شد و اینا رو اول مدیون خداوند زیباییها هستم و بعد دستان زیبای خداوند روی زمین که در حال حاضر استاد عزیزم و مریم جان هستن
خدا حافظ و نگهدارتون باشه عزیزانم❤️❤️
چقدر این پارک زیبا بود، چقدر این موزیک با این صحرای بی انتها قشنگ بود😍😍😍😍خدایا چقدر اشک ریختم از زیبایی و عظمت اونجا
همزمان دیدن اون صحرا و دیدن این ساحل و دریای زیبا 🙏🙏😍
خدایا شکرت برای این همزمانی ها
برای این هدایت های زیبا و دیدن همزمان این همه زیبایی و درک این همه آگاهی🙏🙏❤️❤️
استاد سپاسگزارم از شما، از مریم جون که اینقدر دقیق و زیبا همه نکته ها رو مینویسن و به ما هم انتقال میدن و به ما هم آموزش میدین❤️❤️🙏
به نام الله یگانه رب و معبود من
سلام به استاد عزیزم
سلام به مریم جانم
خدایا شکرت برای این فایل بی نظیر و دیدن اینهمممممه زیبایی و این انرژی فوق العاده
خدایا شکرت برای این سایت خدایی
خدایا شکرت برای این کاتالوگ بی نظیر استاد عباسمنش و مریم عزیز
خدایا شکرت برای دیدن این فایل بی نظیر
خدایا شکرت برای بودن من در این مسیر الهی
استاد عزیزم بی نهایت تحسینتون میکنم برای عامل بودن به هدایت هاتون
برای گوش دادن به نشانه ها
برای تسلیم بودنتون در درگاه خدا
استاد جانم چقدر این ایمان قوی شما رو دوست دارم
استاد جانم من یکی از بزرگترین آرزوهای من بودن در دورهمی های شماست و گفتن نتایجم برای شما
استاد جانم خداروشکر میکنم منم در این دوماهه خود خدا برام یه پروژه بزرگ برام آورد تا من تمام تایمم سرگرم این پروژه باشم و اصلا نتونم به مسأله دیگری فکر کنم ینی همزمان با ایجاد این شلوغی ها در ایران این پروژه استارت خورد بزرگترین پروژه من تا همین الان
تمام این دو ماه
من بودم و فایلهای شما در گوشم همزمان با انجام کارم
من بودم و خدا
من بودم و بیان خواسته هام و تجسمشون
من بودم و آرامش قلبی و ورودی های مالی دو سه برابر ماه قبلش
خداروشاکرم
خداروشاکرم
این از فضل پروردگار من بوده استاد
هو من عندالله
هذا من فضل ربی
خدایا ازت میخوام همینطوری تمرکزم رو بزاری روی زیبایی ها روی خواسته هام
خدایا ازت میخوام کنترل کنم نجواهامو
خدایا میخوام اون جایی که من میرم هیچ درگیری و شلوغی نباشه هیچی خدا
همش شادی ببینم حال خوب ببینم لذت ببرم
خدایا هشتک من تویی
#خدا هست
این هشتک منه جای لعن و نفرین به حکومت و رهبر و …
خدایا فارغ از این که بیرون چه خبره تو منو هدایتم کن
تو منو ببر به سمت خواسته هام
به بی نهایت پروژه های بزرگ چند صد میلیونی
به بی نهایت سلامتی عشق رابطه عالی توحید
خدایا تو تنها نیروی برتر این جهانی
همه قدرتها در دست توست
تو هادی و حامی منی
خدایا منو ببر به مدارهای بالاتر
خدایا منو ببر به مدار بندگانی که به راه راست هدایتشون کردی نه آنها که بهشون غضب کردی(بواسطه رفتار و اعمال خودشون )
خدایا منو تسلیم ترم کن به نشانه هات
خدایا منو عاملترم کن
خدایا منو موحدترم کن ، صبورترم کن ، محسن ترم کن ، سپاسگزارترم کن ، خدایا منو برای خودت کن
استاد جانم بی نهایت سپاسگزارم برای این فایل
حس و حالم رو منقلب کرد
عاشقتونم
سلام و درود به همه همفرکانسیهای نازنین و استاد قشنگم و خانم شایسته دوست داشتنی ….
چقدر خوشحالم چقدر شاداب و سپاسگزارم و چقدر حسه خوبی دارم با دیدن این فایل زیبا هم لبخند زدم هم اشک ریختم و هم سپاسگزار بودم و البته همه فایلهای سفر بدور اآمریکا قشنگه اما هر چه جلوتر میریم میبینیم از این هم زیباتر میشه .
گاهی کوه سر سبز ….گاهی جنگل زیبا … گاهی دریای آرام … گاهی کوهای داغ آتشفشانی بینظیر ..و حالا هم این کوهه سفی شنی زیبا که واقعا بینظیر و باور نکردنیه خدارو صد هزار مرتبه شکر ..و
بهتر از همه اینها در این فضای ملکوتی حرفهای استاد و مریم جان در مورد هدایت خدایا اگر هر لحظه من شکر گزار باشم برای این فایله بینظیر باز هم کمه .
استاد قشنگم واقعا هدایت قشنگترین اتفاقهارو رقم میزنه . من با دوره دوازده قدم زندگیم متحول شد و در فایل هشتم به مهاجرت از ایران هدایت شدم بخدا قسم که من حتی در ذهنم هم نمیگنجید که از ایران برم نهایتا میگفتم که تا شمال سفر کنم چوصلا خارج از کشور نرفته بودم و حتی بهش فکر نمیکردم و الان تو استانبول بعد از یک سال و نیم زندگی ده برابر بهتر از ایران رو دارم خدارو صد هزار مرتبه شکر اونهم با پنجاه میلیون تومن پول مهاجرت کردن و با چهار نفر همسر و پسر و دخترم و به هر کسی که میگفتم باور نمیکرد دروغگو خطابم میکردن
و استاد چقدر اتفاقهای بعد مهاجرت برام رویایی بود اولش که اومده بودم من فقط و فقط به توکلی که ما تو فایل قدم دوازدهم در قدم شش و هفت بهش اشاره کرده بودین و توضیحه مفصل دادین گوش میکردم و عمل میکردم و حتی گاهی بقدری میترسیدم از غربت و تنهایی که حالمو بد میکرد اما بعدش میگفتم خدا هست خدا هست خودش میگه چیکار کنمو استاد واقعا یک ایمان عجیبی پیدا کرده بودم که منو قوی میکرد ی حسه قشنگ و اتفاقها یکی پس از دیگری پیش اومد .
منیکه حتی در بدو وردوم به اینجا یک بالش هم نداشتم زیر سرم بزارم و تنها ی خونه خالی اجاره کرده بودیم الان بعد یکسال و نیم توش پر وسایل و راحتم و اونقدر به جاهای دیدنی و زیبا هدایت میشم که رویاییه و تنها من سپاسگزاری میکنم و اشک میریزم . اما اینم بگم گاهی یادم میره کجا بودم و ناسپاسی هم میکنم .
و بعد دیدن این جاهای زیبا با حسه قشنگم به دوره زیبا و پر محتوای قانون سلامتی آشنا شدم و چقدر این دوره بینظیره ….
امروز داشتم به این فایل نگاه میکردم و به مسیله مدار که بر خوردم و شنیدم دیدم حتی بدن ما هم به همین شیوه عمل میکنه وقتی ی مدت بهش خوراکه خوب میدی تو مدار شادی و سلامتیه و وقتی ی غذای بد بهش میدی منظورم خارج از برنامست سریع آلارم میده و اونرو بلافاصله به بیرون از جسمت هدایت میکنه و توی اون محیطه تمیز آشغال نمیزاره بمونه ..
من اینجام چون روی خودم کار کردم و در معرض وقایعه ایران قرار نگرفتم و از اون محیط دور شدم .
حتی اتفاقهایی که در اینجا رخ میده گاهی خانوادم از ایران به من خبر میدن واقعا از اتفاقهای نابهنجار دورم .
چقدر درکتون میکنم استاد که وقتی گفتید نشد به ایران سفر کنید چون دقیقا این اتفاق برام افتاد…..یکی از خواهرام مریض شد و من میخواستم به ایران برم و ملاقاتش کنم وهر کاری میکردم جور نمیشد برم هر کاری ینی جوری که میشد ولی نشد …. که بعد شنیدم اوضا اینطور بهم ریخته و الان شما تو حرفاتون اشاره کردید که وقتی روی خودت کار میکنی جهان تورو به جاهای نامناسب نمیبره و مدارت با اونجا ناهماهنگ میشه .
آره استاد دیدن فایلهای سفر به دور آمریکا برا لذتبخشترین و زیباترین فیلمه دنیاست ..
شما و همدم گرامیتون به زندگی همه ما نور و خوشیبختی و توحید بخشیدید.و رسالتتون رو بخوبی اجرا کردیدو چه بسا بهتر از این هم خواهد بود .خدارو صد هزار مرتبه شکر بابته بدونتون و بودنم در این مدار زیبا …
دوستتون دارم بقدر شنهای سفید اون دشته زیبا اون کوهای قشنگ و رنگا رنگ درختهای کنار جاده و همه دنیای زیبایی که برای ما ساختید 💜💜💜❤❤❤❤❤💜💚💚💚💚💕💕💕