درک قوانین جهان در قرآن کریم | قسمت 1 - صفحه 2

352 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سید محسن مصطفوی گفته:
    مدت عضویت: 1013 روز

    سلام خدمت استاد عباس منش عزیز

    من تقریبا هر روز فایلهای توحیدی رو مثل قرص اول صبح می خور مشون امروز صبح تو پیاده روی داشتم یکی از فایلهای توحیدی رو‌گوش میدادم در مورد اون خودرو 206که شما انتظار داشتید یکی از دانشجو ها به شما هدیه بده

    البته دیشب یه خواب بد دیده بودم و خیلی سیستمم ریخته بود به هم

    قلبم بهم گفت این فایل رو stopکن برو داخل سایت

    وارد سایت شدم دیدم واهههه فایل جدید playکردم دیدم وای خدای من همون چیزیکه دوای درد منه شما قصد دارید راجبش صحبت کنید

    رفتم یه مسیر خلوت چون پارکی که من میرم پیاده روی 45هکتاره و یه دریاچه خوشگل داره و برای من مثل ملک پرادایس استاد و دریاچه هستش پر از ماهی و پرندگان مهاجر درختان بسیار زیبا وجوی های اب و ادمهای خوب

    فایل رو با دقت گوش دادم و چقدر وقتی استاد در مورد تشخیص اصل از فرع در قران حرف میزنه قلبم اروم میگیره واقعا عجب تسکینی به ادم میده این حجم از باور به خدا و اینکه خداوند به موسی می فرماید برو با فرعون صحبت کن در حالی که او خیلی قدرت داشته

    چقدر صحبت های شما من رو از مسیر تاریک مذهبی که سالها توش بودم و اصلا من با اینکه سالها در مسجد و منبر مراسم ها بودم یک کلمه یکلمه از این جنس حرف های استاد در مورد قران و توحید و شرک نشنیدم

    فقط صحبت از این بود که یه عده ظالمند یه عده مظلومند شما باید سوار قطار اسلام بشید باید جهاد کنید و اگر شهید شوید خدا دیگه عاشقتون میشه

    باید پیاده بری کربلا وخودت حتما بمالی به زریح تو حتما باید بری زیارت صف نماز جماعت باید اتصال داشته باشه دعای توسل رو کی امشب می خونه

    کجا بریم هیءت واز این قبیل فرعیات

    و من با اینکه سالها تو اون مسیر بودم و ظهر و شب نماز جماعت وفلان بودم نه رابطه خوبی با همسرم داشتم نه اعصاب داشتم نه اصلا نم دونستم شکر گزاری چیه

    نه دفتر شکر گزاری داشتم همیشه غمگین و نگران وهمش در گذشته زندگی میکردم و دنبال عوامل بیرونی که ای کاش الان زمان شاه بود و…

    به لطف الله از وقتی با استاد توحیدی اشنا شدم و خدا از طریق برنامه های استاد منو هدایت کرد 80درصد مسائلم رو خودم حل میکنم هنوز هم باگ زیاد دارم و دارم هر روز رو ی نشانه ها و الهامات کار میکنم

    الهی شکرت بابت این فایل زیبا

    الهی شکر بابت این استاد توحیدی

    اساتید زیادی رو من باهاشون کار کردم ولی من ندیدم

    هیچ کدومشون این حجم از باورهای توحیدی

    این حجم توانایی تشخیص اصل از فرع

    این حجم از عدم اتکا به عوامل بیرونی

    این حجم از ساده بیان کردن رو داشته باشند

    این حجم از گره نزدن احساس ارزشمندی به عوامل بیرونی رو داشته باشند

    استاد واقعا ازتون تشکر میکنم که وقت میگزارید و جراغ راه میلیونها نفر شده اید

    انشالله هر جا هستید همیشه سلامت و پیروز باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 35 رای:
  2. -
    محمد محمودی گفته:
    مدت عضویت: 1365 روز

    سلام به استاد عباس منش عزیز و دوست داشتنی .سپاس گذار خداوند هستم که منو هدایت کرده به درک این قوانین بودن تغییر ،اونم به واسته شما .این فایل تا اینجاش به من این حس را داده که اگر بیایم افکارمون رو آگاهانه کنترل کنیم وبهش جهت بدیم میتونیم کارهایی بکنیم که از نظر بقیه نشدنی باشه .برای تایید این گفته که این قانون داره کار میکنه میتونم بگم من تو کارهای فنی (چه کوچیک چه بزرگ) خیلی کارهارو انجام دادم که میگفتن نمیشه برای این مسئله راهی نیست ،ولی من انجامش دادم .حالا آگاهانه میخوام با تکیه به این اقدامات قبلی ام بیشتر و بیشتر رو خودم کار کنم تا کارهایی رو بتون از لحاظ مالی وروابط و سلامتی و آزادی زمانی ومکانی انجام بدم که تا الان به‌خاطر باورهای غلط نتونستم انجام بدم و باز هم بینهایت از شما استاد عزیز سپاسگذارم که به خاطر اینهمه لطفی که به ما اعضای سایت دارین و انقد این قوانین بدون تغییر خداوند رو برای ما با این بیان زیبا و دوست داشتی به ما انتقال میدین به قول خودتون استاد ایشالا در پناه الله یکتا شاد ،سلامت و ثروتمند باشید️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
  3. -
    عباس نوربخش گفته:
    مدت عضویت: 638 روز

    بنام انرژی بی پایان جهان هستی بخش

    سلام وادب واحترام

    استادعزیزم بی نهایت ازتون سپاسگزارم

    دیشب ازخداوندخواستم استادفایلی رو بزاره تامن ازداستان هدایتی خودم درموردقرآن وهدایت خداوندکه بنده روبه سمت استادکشاندصحبت کنم “که خداراشکرامروزاین فایل رودیدم وبهم الهام شدکه بگم…

    اماداستان هدایت من قرآن :بنده چون خداروشکرازاول همیشه باخانواده مذهبی خودم مخالف بودم دریکسری ازعقایدشون وهمیشه بجای تقلیدی که درایران میگند بایدانجام بدیدگاردمیگرفتم وهمیشه به خودم میگفتم تقلید کارمیمونه “میمون جزو حیوونه/خخخ/دوست داشتم ازافرادی الگوبرداری کنم که موفق وشادهستندوحتی ازاون افرادی که حزب الهی هم بودندنتیجه زندگیشون رومیدیدم والگوبرداری میکردم …بنده با قرآن بی نهایت مخالف بودم وبانمازوروزه ای که اینجا میگفتندمخالف/اماتاروزی که خیلی کتاب میخواندم اونم اکثرا کتابهای خارجی ووقتی که دیدم اکثرکتابها اشاره ای به کتاب آسمانی میکنندبنده یک روزی به فکرفرورفتم وگفتم عباس بیا کتاب قرآن روبه زبان مادری ت بخوان خلاصه شروع کردم به خواندن معنی کتاب /بچه ها باورتان نمیشه زندگیم ازاین رو به آن روشدمخصوصا اونجایی که فهمیدم خداوندهمه گناهها رومیبخشه به غیراز شرک رو”وازآنجا که بنده تقریبا غیرازکشتن فردی یاچیزی اکثرخلافهاروانجام داده بودم /خخخ/اماهرگزبازم میگم هرگز ازکسی اطاعت نمیکردم وفقط ازخدای درونم میخواستم منوهدایت کنه خوشحال شدم چون خداوندشرک رونمیبخشه بقیه رومیبخشه واونجایی که فهمیدم خودموسی هم آدم کشته بوداماتوبه کرده وخدابخشیده وحتی پیامبرش کرده گفتم منم میتوانم/میدونیدچراچون همیشه باکارهای اشتباهی که درزندگیم کرده بودم وهمه خانواده مذهبی ام میگفتنداین کاروکردی دیگه خدانمیبخشه منم خیلی میترسیدم وباترس زندگی میکردم امابعدازخواندن این کتاب باارزش زندگیم مثل بمب تغییرات شگرفی کردواولین هدایتی خداوندهم آشنا کردن استادبه من بود اونم ازطریق یک سایت بیگانه درآمریکا درسال 1398درسایت تلگرام/خیلی خیلی خوشحالم وبی نهایت سپاسگزارخداهستم /واز”زمانی که بااستادآشنا شده ام تابه امروزدرسلامتی وکارم که تفریح وعشق من هست و الان هم درکارم هستم وعشق وروابط”معنویت”آرامش فوق العاده عالی ثروتمندشده ام والان 1سال هست که دارم توقوانین مالی هم کارمیکنم وتونستم یک فروشگاه بخرم یک قطعه زمین مسکونی ویک قطعه زمین باغی وخیلی ازابزارآلات و…غیره که میلیاردهاارزشمندهستندواینهارونگفتم که بخوام بگم کی هستم وچی دارم دوستای عزیزم “اینهاروگفتم که بگم من خودم باافکارم باکمک صددرصدی خداوندوهمچنین مشاوره ومربی بی نظیری که اونم خداوند جلوی راحم قرارداداستادعباس منش عزیززندگیم رو”توی همه ابعادش تغییر دادم وایناروگفتم که بگم دوست عزیزم شما هم میتوانیدبا تغییر وهم جهت کردن افکارتون باقوانین بی نظیروبدون تغییرخداونددرجهان زندگیتون روبه بهشت رویایی تبدیل کنید…البته درپایان صحبتهام این حرفم روتاکید هزاردرصدی میکنم :دوستا ی عزیزم یکبار”یایک روزی فکرنکنیدچون الان به همه چی رسیدید بی خیال ادامه قوانین بشیدچون دوباره برمیگردیدبه همان اولش پس حتما”حتما هرروز”تاپایان عمرتون روخودتون کارکنیدمثل استادواین هم یک قانون هست…

    استادعزیزم بی نهایت ازتون سپاسگزارم

    دوستون دارم وبهترینهاروازخداوندبراتون خواستارم/یاحق//

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 31 رای:
  4. -
    فاطمه و رسول گفته:
    مدت عضویت: 1079 روز

    سلام به استاد عزیزم وخانم شایسته مهربونم

    و همه ی دوستای بهشتیم

    خدایا شکرت هزاران بار شکر

    چه روز بی نظیری

    چه رزق پربرکتی

    قرآن ( کتاب هدایت )

    توحید( مسیر آسان)

    اینکه در شروع فایل از آگاهی ها و منطق ها وداستان آشنایی تون با قرآن گفتین

    بازهم مثل روزهای اول عضویتم

    دلم لرزید

    اشکام ریخت

    با احساس خوب

    یادم افتاد روزی که من خسته شدم

    کم آوردم و دست از غرور لعنتی خودم برداشتم

    دریه کلام تسلیم شدم

    خدا با قدرت وعظمتش بلندم کرد

    خدا کمکم کرد که از اول باورش کنم

    خدا بود که با صدای شما به قلبم دوباره دمید

    که مسیردرست توحیده

    من با فایل های حزن در قرآن ، ساعتها گریه کردم

    میدونین چرا ؟؟

    چون یه عمر تو ذهنم عبادتهام

    از سر ترس از جهنم بود وخدارو سخت گیر میدونستم

    خبردارین استاد جانم

    شما دستی از دستان خدا هستین

    روزایی که شب وروز من فایلهای توحیدی گوش کردن بود به جایی رسید که متوجه شدم سه ماهه من از خونه بیرون نرفتم

    وهیچ‌کس ندیدم تا ورودی نگیرم

    قید خیلی چیزهارو زدم تفریح ومسافرت ومهمونی وگردش و…..

    زمان گذاشتم و حرفهای شما رو وحی منزل دونستم

    بعداز گذشت این مدت ، خدابود که دست منو گرفت ونشوند پای دوره مقدس 12قدم

    تو این دوره دیگه ریشه های توحیدی م داشت محکم تر میشد

    آگاهی های شما و منطق هاتون مهر تایید میزد به

    قلبم که همینه و مسیر زندگی مون داشت هموارترمیشد

    من تازه تازه داشتم لبخند خدارو حس میکردم و

    به آغوشش پناه میبردم

    تنها بودنمو به همه چیز ترجیح میدادم

    حالا من بودم و دفتری که فقط داشت از مهربونی ولطف و رزق ها وبرکتهای خدا پرمیشد …

    تازه داشتم نعمتهای زندگی مو با فوکوس لیزری میدیدم

    تازه نگاه خداوند رو تو زندگیم میفهمیدم…

    قانون رو تاحدودی یادگرفته بودم اما تو عمل یه وقتایی نمیشد اجرا کنم …

    یه جاهایی انرژی م پایین می اومد

    یه وقتایی نمیدونستم خودمم چرا با اینکه اوضاع خوبه ولی احساس من خیلی خوب نیست ؟؟؟

    یادمه نوشتم خدایا کمکم کن بدونم کدوم باورغلط دارم که وسط های راه این جوری میشم!!!

    بازهم هدایت های خدا از راه رسید

    دوره احساس لیاقت خودشناسی محض

    بارگزاری شد رو سایت

    و این دوره آب رو آتیش بود برای من

    تازه متوجه شدم غرق در نعمتها و محبت خداوند هستم اما اینهارو دارم با مقایسه کردن زندگیم با بقیه ، با خود سرزنشی خودم تخریب میکنم !

    جواب از کلام شما استاد از راه رسید

    من متوجه شدم که

    اصل توحید شناخت خودمه

    اینکه خودم نسبت به خودم چه احساسی دارم

    چه میزان خودمو دوست دارم و برای خودم ارزش قائل هستم

    به همون اندازه هم جهان خداوند به من پاسخ میده

    با احساس خودارزشمندی چنان این ریشه ی باورهای توحیدی تغذیه کردن که

    فهمیدم چرا همه چیز رو میشه به تسخیر درآورد و مفاهیم جلسات قرآنی دوره مقدس 12قدم رو مجددا مرور کردم

    انگار چیزهایی میشنیدم که اصلا متوجه نشده بودم

    میدونین استادبه نظرم توحید با تنهایی همراهه

    اینکه باور کنم من صاحب هیچ‌چیز نیستم

    همسر وبچه هام و خونه و ماشین وباغ

    حتی جسم خودم …

    همه وهمه نعمتهای حداهستن و در دست من امانت هستن

    من باید این امانت الهی رو خوب حفظ کنم

    چه جوری ؟

    با تسلیم شدن درمقابل خدا

    با شکرگزاری کردن

    با کنترل ذهن

    با اعراض از ناخواسته ها

    با نگه داشتن حال خوبم

    با اهمیت دادن به داشته هام

    با توجه کردن به هدایت ها

    با عمل کردن به قانون الهی

    یکی از این امانت های خدا ذهن ماست

    جایگاه ذهن هم افکار خوبه

    باور خوبه

    اینکه همیشه ایمان بیاریم به الخیرفی ماوقع

    وقتی زمان میذارم و افکارخودم رو میشناسم و مینویسم

    متوجه میشم تغییراتش رو

    درسته کم کم هست اما ارزشمنده

    چون از دل همین افکار داره زندگی من رقم می‌خوره و باید بهاش رو بپردازم ..

    قانون ، قانونه و نمیشه قانون دورزد

    نمیشه دوتا قانون براساس باورها وپیش فرض مون قبول کنیم و بقیه اش رد بدیم ..

    یه وقتایی عمل کردن به همین قانون سخته و ترس میاد سراغت و دلت می لرزه

    اما توحید که داشته باشی عمل میکنی …

    اینکه حرفی از ناخواسته نزنی

    وارد بحث کردن نشی درهرشرایطی

    سکوت کنی و حالت خوب نگه داری

    از قضاوت ها نترسی

    حرف مردم واست مهم نباشه

    دنبال تایید دیگران نباشی

    از باور فراوانی زندگی کنی

    یادبگیری بجای حسادت کردن ،تحسین کنی

    همه وهمه از دل توحید درمیاد

    میشه زندگی توحیدی ….

    توحید به شکل عملی هست

    همون جایی که قضاوت میشی و کنترل ذهن میکنی

    همونحایی که قید دورهمی های الکی رو بخاطر ورودی هات میزنی

    بجای درددل کردن ، حرفای دلی میزنی

    توحید همون جایی معنا پیدا میکنه که با دیدن چروک دست پدر ومادرت ، ذهنت نره دنبال اینکه کدوم

    باورغلط مو از پدر ومادرم دارم

    اتفاقا بگی دستی از دستان خدابودن

    منو وارد این جهان کردن تا لذت ببرم

    اگه هم ناخواسته وندانسته کاری کردن

    الان متوجه شدم که میتونم باورهامو از نو بسازم

    و با عشق شکرگزاروجودشون باشی

    همون جایی که بچه ت با کنجکاوی ها

    و بازیگوشی هاش خرابکاری میکنه

    وتو میپذیری و آرام رفتار میکنی

    بچه خودتو امانت میدونی دنبال ادب کردنش نمیری ..

    همونجایی که دوتا درخت جلو در خونه ت رو تکراری نگاش نمیکنی

    با عشق نگاش میکنی که از برکت قشنگیش وارد زندگیت بشه

    توحید همونجایی متوجه میشی که جنس لبخندت فرق میکنه ..

    دیگه به مسخره بازی بقیه نمیخندی

    ادابازی هارو نیگا نمیکنی

    وقت وزمانت هدر نمیدی

    اتفاقا بها میدی

    برا زمانت ارزش قائل میشی

    میشینی ساعتها با خودت وخدا گفتگو میکنی و

    باعشق مینویسی

    حتی چای هم باطعم خدا می نوشی

    تو از نعمتهات میگی

    خدا از قدرتش میگه

    تواز خواسته هات میگی

    خدا از بی انتها بودنش میگه …

    توحید یعنی هرچی داری رو‌خودت کارمیکنی

    خداهم به همون میزان جهانت رو تغییرمیده

    یعنی همونی که اطرافت خلوت میکنه

    یا جایی که باید دستهای خودش رو درست به موقع میفرسته کافیه باور کنیم که خدا برامون کافیه …

    توحید یعنی عاشق بودن

    عاشق خدا و هرآنچه که آفریده

    توحید یعنی خدا هست وخداهست وخداهست

    خدا کمک کنه بتونم در مسیر توحیدی زیبا

    قدم بزنم و باورهامو رشد بدم‌به سمت اینکه

    محدودیت ها ومقاومتهای ذهنمو کم کنم

    و منبع قدرت رو فقط وفقط خدا بدونم .

    سپاسگزارم از شما استاد عزیزم و

    خانم شایسته مهربونم که الگوی کامل

    توحیدی برام هستین ..

    خیلی دوستتون دارم وعاشقتونم

    خدا حفظ تون کنه ان شاالله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 310 رای:
    • -
      مریم مهدوی فر گفته:
      مدت عضویت: 902 روز

      رفاقت با خدا قشنگترین رفاقت دنیاست

      سلام به فاطمه جان، عاشقتم

      از صبح که ایمیلم رو چک کردم و یکی از آنها جلسه مقدمه 12قدم از صحبت های بی نظیروتجارب عالی شما بوددر پاسخ به دوستان

      دلم می خواست براتون بنویسم که چقدر از قانون زیبای الهی که از زبان شیوا ورسای استادمان بر جانمان نشسته ،عالی بهره‌ برده و در عمل اجرا کرده اید و واقعا به جانم نشست.

      الان هم می خواستم برایتان بنویسم یهو رحمت الهی از آسمان باریدن گرفت که با صدای اذان تلاقی پیدا کرده بود و نورعلی نور خداروبی نهایت شکر وسپاس ….

      فاطمه جان کامنت های زیبایت واقعا برای من درس ها دارد وخداروشکر می کنم بابت وجود دوستان بی نظیری چون شما عزیزدلم که با نتایج عالی و روز به روز تغییر وتحول در تمام زمینه ها بر پاک بودن وتوحیدی بودن این مسیر رویایی ولبریز از عطر وجود خداونددر کنار استاد عزیزمان صحه گذاشته اید.

      از رشدوپیشرفت تان در کنار همسر گرامی تان و دو فرشته زیبایتان در زمینه های مادی ومعنوی، بی نهایت خوشحالم وسپاسگزار خداوند هستم .

      امیدوارم باز هم نتایج عالی تان را بخوانم ولذت ببرم عزیزجان.

      در پناه خداوندمهربانم هرنفس شاد، سلامت وعالی باشید و بدرخشید، عاشقتونم.

      خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت

      متشکرم متشکرم متشکرم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
      • -
        فاطمه و رسول گفته:
        مدت عضویت: 1079 روز

        دوست داشتنت بهانه ایست

        تا در ایوان بنشینم،

        و قطره های باران را؛

        با وسواس کودکانه ای بشمارم!

        که وقتی می گویم

        به اندازه ی باران دوســتت دارم

        مبادا کم گفته باشم.

        سلام مریم عزیزم

        سپاسگزارم از مهر ولطفت

        از اینکه در زمان باریدن باران برام نوشتی و دستی از دستان خداوند شدی تا نشونه ای بدونم که روی باور فراوانی تمرین کنم و

        ظرف وجودی مو برای دریافت نعمتهای الهی بزرگترکنم ..

        خداروشکر برای دریافت نعمت کامنتت در بهترین زمان عزیزدلم..

        خیلی دوستت دارم .

        خداروشکر برای وجود ارزشمند

        خودت و عشق دلت آقا مصطفی بزرگوار ومحترم ..

        الهی که همیشه سرشار از نگاه خداوند باشین و زندگی خوشگلتون در بهترین مدارها قراربگیره

        ان شاالله

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
    • -
      آرزو کاظمی گفته:
      مدت عضویت: 503 روز

      سلام هم کلاسی عزیزم

      کامنتهای شما همیشه برام ایمیل میشه

      و من کلی آگاهی میگیرم خدا رو شکرررر

      اما با خوندن این کامنتتون قلبم گفت

      برو و تحسین کن هم کلاسیتو و

      از صمیم قلب ازش تشکر کن

      آره من از خوندن چند باره کامنت شما

      به وجد اومدم کلللی تحسین کردم،

      نگاهتونو آگاهیهاتونو،تلاشهاتونو،استمرارتونو

      متعهد بودنتون و سخاوتمندی شما رو که

      این آگاهی ها رو برامون نوشتین

      این بخش قلب منو باز کرد و لذت بردم

      اینکه:

      اصل توحید شناخت خودمه

      اینکه خودم نسبت به خودم چه احساسی دارم؟

      آره من باید الان که در حال کار کردن در دوره عزت نفسم باید خیلیییییی عمیقتررررررر به این سوال

      پاسخ بدم در موردش با خودم با خدای خودم

      حرف بزنم ازش هدایت بخوام که خودمو بکشم بالا

      به لطف الله یکتا

      بی نهایت سپاسگزارتونم بازم برامون بنویسید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
    • -
      سمانه جان صوفی گفته:
      مدت عضویت: 1902 روز

      سلام فاطمه جانم.

      کامنتت به قلب و روحم نشست.

      نمیدونم چی میخوام بنویسم حتی، ولی حسم گفت بیا و بنویس.

      کامنتت این احساس رو به من داد:

      – اینکه باید غرورمو بذارم کنار و برسم به درجه ی رفیعِ تسلیم بودن به درگاه خدا.

      – اینکه نخوام دلسوزی و حمایت کنم.

      – اینکه واکنش گرا نباشم.

      – اینکه بیشتر سکوت کردن برای من عینِ درمان میمونه.

      (دارم روی این تمرین کار میکنم، هر وقت حاشیه ای میاد که بوی واکنش دادنم ازش به مشامم میخوره فقط سکوت میکنم و لبخند میزنم، خیلی باحاله، اینو از خدا دارم، میدونم اونه که داره کمک و هدایتم میکنه تا با خودم به صلح برسم.)

      – اینکه نَرَم دنبالِ حاشیه.

      – اینکه بفهمم حاشیه (فرع) چیه، و بچسبم به اصل.

      من هنوزم غُد و یه دنده هستم گاهی…

      که حرف حرف منه، من درست میگم، منطق و تحلیل من درسته…

      وگرنه منم بی منطقی های خودمو دارم، چون من اینطور فکر میکنم درسته، پس درسته دیگه!

      نگاه سوم شخص، یا از بالا به موضوع هم هیچی.

      من هنوز این فایل رو گوش ندادم، امشب هدایت شدم به کامنتت، چون روی ایمیلم فعالش کردم.

      تا مدتها کامنتتو نمیخوندم چون تو مداری که هستی نبودم.

      الانم نمیدونم هستم یا نه، ولی میدونم من باید بخونم کامنت هاتو.

      البته که مشخصه متمرکز داری روی خودت و بهبودت کار میکنی و این برای من الگو هست.

      از کامنت هات بوی خلوص، سادگی، ارامش، امنیت، پاکی به مشامم میخوره.

      تحسینت میکنم فاطمه جان.

      این قسمت از کامتت که نوشتی همه چیز امانت های خدا دست ماست خیلی برام دلنشین بود.

      همسر، فرزند، خانه، ماشین، ثروت، جسم خود، ذهن خود و … همه امانت هستن که من باید درست باهاشون رفتار و زندگی کنم.

      وقت و زمان، انرژی و … همه امانت هستن.

      حقیقتاً من زمانم رو چطور سپری میکنم؟

      انرژی مو برای چه کارهایی مصرف می کنم؟

      چقدر سپاس گزارِ قلبی و حقیقی هستم.

      چقدر میتونم احساسم رو خوب نگه دارم؟

      امروز که داشتیم از آتلیه برمیگشتیم اولش خیلی خوشحال بودم.

      چون عکسهای حافظ رو انتخاب کردیم تا بره برای ادیت و چاپ.

      بعد دچار شک شدم ایا همه ی عکسهای باحالشو انتخاب کردم؟

      اداهای بامزه شو انتخاب کردم یا نه؟

      تا صدای استاد پیچید تو گوشم:

      شما وقتی داخل بهشت هم باشین و فقط ناخن انگشت کوچک پاتون درد کنه، شیطان این قابلیت رو داره با این بهانه اون شادی و لذت فراوانتون رو ازتون بگیره.

      و بر خودم مسلط شدم که دقت کن.

      بیا نکات مثبت و داشته هاتو ببین:

      – اینکه پروژه ی عکاسی از 6 ماهگیِ حافظ جان دیروز و امروز انجام شد.

      – اینکه 14 عکس بسیار زیبا از قند عسل انتخاب کردیم.

      قبلا 10 تا عکس میخواستیم چاپ کنیم، ولی انقدر خوشمزه بود تو عکسهاش این اقا حافظ قشنگم، که هی دلم میخواست عکسهای بیشتری انتخاب کنم.

      – سایز عکسهاشو 16 در 21 برداشتم که آلبوم بگیرم براش مجزا.

      – استودیو عکاسی که رفتیم فوق العاده بود با دکورهای جذاب.

      – هزینه ی عکاسی که پرداخت شد.

      و …

      به خودم اومدم سریع که کنترل افکار و ذهنت رو بگیر دستت.

      الهی شکر برای همه ی داشته هام.

      با ربط و بی ربط نوشتم از هر چیزی که به قلبم اومد.

      در پناه خدا باشی فاطمه جانم، در کنار اقا رسول و هلیسا جان و محمد حسن جان، شاد و خوش و سلامت و ثروتمند باشین.

      فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ

      الهی شکرت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
    • -
      حسین کهن‌زاده گفته:
      مدت عضویت: 1593 روز

      درود به شما بانو

      نمیدونم چی بگم

      واقعا به‌به به این قلم شیواتون

      به این همه قدرت افکارتون

      من که عشق کردم خوندم و با خواندن کامنتتون انگار هرچی میرفتم جلو همش درهای آگاهی و یادآوریهای بیشتری برام باز میشد

      انگار ی نردبونی‌ بود که هر چی میرفتم بالا دنیام روشن‌تر میشد

      سپاسگزارم از خدای خوبم که ی همچین خانواده‌ی بزرگی دارم که این آگاهیهای ناب توش داره تبادل میشه

      و همچنین سپاسگزارم از شما که اینهمه توحید رو دارید عملی میکنید و از همه مهمتر به هم متذکر می‌شود

      در جریان عشق و نعمت و سلامتی باشید…..آمیین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      حسین کهن‌زاده گفته:
      مدت عضویت: 1593 روز

      درود به شما بانو

      نمیدونم چی بگم

      واقعا به‌به به این قلم شیواتون

      به این همه قدرت افکارتون

      من که عشق کردم خوندم و با خواندن کامنتتون انگار هرچی میرفتم جلو همش درهای آگاهی و یادآوریهای بیشتری برام باز میشد

      انگار ی نردبونی‌ بود که هر چی میرفتم بالا دنیام روشن‌تر میشد

      سپاسگزارم از خدای خوبم که ی همچین خانواده‌ی بزرگی دارم که این آگاهیهای ناب توش داره تبادل میشه

      و همچنین سپاسگزارم از شما که اینهمه توحید رو دارید عملی میکنید و از همه مهمتر به ما هم متذکر می‌شود

      در جریان عشق و نعمت و سلامتی باشید…..آمیین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      سمیه زمانی گفته:
      مدت عضویت: 2222 روز

      سلام رفیق شفیق من، دوست داشتنی، چقدر دوست داشتم کامنتت رو… یه خلاصه ای بود از دوره های استاد :))

      چقدر کامنتات داره روز به روز عمیق تر و زیباتر میشه فاطمه جانم. نمی دونم هفته ای چندبار اینو بهت میگم ولی بازم میگم، چقدددر چیز یاد می گیرم ازت رفیقم. خیلی با خودت و جهان اطرافت در صلحی… هم خودت هم داداش رسول، حتی هلیسا و محمدحسن جان… خیلی قشنگ شکارچی نکات مثبت هستین شماها… عاشقتونم و خدا رو سپاس می گم هرروز که هستین، که هربار که صدای پر از آرامشت رو می شنوم کلی تحسینت می کنم، به حرفات فکر می کنم و میگم خداجونم ممنونم که از طریق این بنده ت داری بهم یاد میدی چطور توحیدی تر عمل کنم…

      واقعا همین یه دونه باور که خدا برامون کافیه و قدرت مطلق اونه می دونه تک تک ماها رو هل بده تو همون مسیر آسفالت و سون بزنیم و از زیبایی های جاده لذت ببریم و به خواسته هامون برسیم.

      خب خدا رو شکر بخاطر این اینترنتی که در طول پرواز داشتم :)) همین الان رسیدم بوستون برای یه سمینار… خدا رو شکر که تو این فاصله کلی کامنت خوندم و دو سه تا کامنت هم نوشتم…

      عاشششقتم رفیق و به خدای مهربون می سپارمت :)

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  5. -
    صفورا عزیزی گفته:
    مدت عضویت: 1885 روز

    بنام خداوند بخشنده و مهربانم ،

    استاد عزیزم سلام وقت بخیر وسلامتی ،

    خدا قوت ،استاد جان صدای فایل کم است ،تورا خوبش کنید ،استاد عزیزم زنده باشید ،که این همه با اخلاص برای ما توضیح می دهید ،

    من خودم را میگویم واقعاً خیلی مشرک هستم ،وخدا کمکم کنه این شرک را از خودم دورکنم،

    ومحدودیت ذهنی و ظاهری را نبینیم ،وبدانیم خدا می تواند وما نمی توانیم ،خدا لا یتنهی است، وفقط خودش میتواند به ما پرواز در فضای توحید ودرک قوانین را عنایت کنه استاد جان خوش به حال شما که این همه توحیدی هستی ،واز هردو جهان رستی ،وبه مقام اخلاص رسیدی خوشا به سعادت شما و خانم شایسته که بندگان مقرب خدا هستید ،برای کسی مثل من هم دعای خیر بفرمایید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  6. -
    حسین کهن‌زاده گفته:
    مدت عضویت: 1593 روز

    درود به استاد واقعی زندگیم و درود به مریم بانوی شایسته

    و درود به خانواده‌ی بزرگ و آگاه عباسمنش و دوستان عزیزم در سایت

    ی سوال دارم استاد !!!

    شما دوتا عزیز کنترات برداشتید؟ که مدام ما و دانشجوهاتون رو آچمز کنید؟

    بابا استاد، جان ما بسه؟؟

    بخدا من مخم نمی‌کشه استاد جان( به قول ابراهیم عزیز)

    من از بچه‌های دوره‌ی 12 قدم هستم

    و اینکه چطور به 12 قدم هدایت شدم خودش ی عالمه حرفه

    اما در انتهای جلسه‌ی آخر قدم دوم اونجایی که شما تو فایل آگاهیهای قرآنی در مورد روزه صحبت کردید و در مورد آیه‌ی خیلی دوست داشتنی 186 بقره که خداوند میفرماید من اینقدر نزدیکم که اجابت میکنم درخواسته درخواست کننده رو.!!

    تو پس ذهن من این بود که خب حسین کهن الان که دیگه تو سنت رفته بالا و نزدیک 47 سالی،

    دیگه آخر آخرش بتونی ی خونه بخری یا ی دونه ماشین و

    دیگه بعدشم باید ریق رحمتو سر بکشی.

    استاد تو همین افکار بودم و مدام محدودیتهای ذهنم داشت رومخم راه می‌رفت.

    همین محدودیت‌هایی که به دنبال خودش

    ناامیدی میاره

    ترس میاره

    تنبلی میاره

    بی انگیزگی میاره

    بی هدفی میاره

    از لحاظ فیزیکی کرختت‌ می‌کنه…….

    استاد جان دقیقا در همین زمان که داشتم فکر میکردم که چطور میخواد این اتفاق بیوفته یهویی ی فایل توحیدی از شما میاد رو سایت که خانومم بهم خبر داد

    استاد فایل جدید گذاشته

    تازه اینم الان یادم افتاد همین خانومم زمانی وارد زندگیم شد که میگفتم عمرا دیگه کسی بیاد کنار من عاشقانه و صادقانه کنارم بمونه هر کی بیاد میخواد ی سواستفاده‌ای چیزی بکنه و بره. و در ناباورانه ترین حالت ممکن عزیزی وارد زندگیم شد که همین خانوم دوره‌ی 12 قدم رو روز تولدم بهم هدیه داد که بارها ازش تشکر کردم بخاطر ارزشمندترین هدیه‌ی زندگیم.

    برگردیم سر موضوع خودمون

    من با اینکه ی تجربه‌ی اینطوری دارم بازم ذهنم خیلی هرز میپره با خودم بارها تصمیم گرفتم که مدام تو سایت باشم

    کامنت پر از هدایت دوستان رو بخونم ولی بازم بعضی وقتا میپره لامصب

    به هر حال استاد اینو خواستم بگم که ذهنم در شلوغ‌ترین حالت ممکن بود که خانومم خبر داد به این فایل رایگان فوق‌العاده

    مخصوصا اون قسمت‌های آخرش که زندگی خودتون با الان مقایسه کردید

    یا نظریات ایلان ماسک در مورد همین راکت جدید

    یا اینکه حضرت موسی با اینکه یک نفر کشته میاد و میشه پیغمبر

    خب اینا نشون داد به من که بابا، حسین کهن، پسر خوووب هیییییچ محدودیتی در دنیا نیست هیییچ محدودیتی نیییییسسسسسسست

    من ذهنم محدوده

    الان که 46، 7 سالمه میتونم بهترینها رو اتفاقا بهتر رقم بزنم

    چون تجربه‌ی بیشتری دارم

    خلاصه استاد الان با این همه آگاهی،

    واقعا دریا دریا آگاهی تو این فایل هست

    از توکل بگیر تااااااا

    توحید

    ایمان

    تقوا یا کنترل ذهن

    منطقی بودن قرآن

    هدایت

    تسلیم بودن

    ظلم کردن به خودمون و…….‌ هزاران آگاهی دیگه

    موندم چطوری شکرشو بجا بیارم چطوری اینارو کنار هم هضم کنم که مخم اِرور نده یا قفلی نزنه

    واقعا !!!دوستان عزیزم!!! فقط به این فکر کنیم که اگر فقط همین مورد ظلم به خودمون رو میخواستن تو دانشگاه آزاد ایران تدریس کنن

    چقدر از بغلش رشته تحصیلی ساخته میشد.و چقدر ما باید هزینه میکردیم تا همین آگاهی‌هایی که استاد عزیزمون بصورت رایگان در اختیارمون گذاشته رو کج دار مریض یاد می‌گرفتیم

    دوس دارم برم ی جایی سمت دشت لار تهران که کسی نباشه

    ی دل سیییررر از این هیجان داااااااااد بزنم و خدارو شکر کنم

    خدای مهربونم شکرت که استادمون عباسمنشه

    خدای عزیز شکرت که منم عضو این سایتم

    خدایا شکرت که منم کنار این اعضای باحال دارم به رشد این جهان کمک میکنم

    خدایا شکرت هنوز تو درک 12 قدم استادم و تو گامهای مریم بانو، یهو استاد ی فایل تکمیلی برامون میزاره که باعث میشه دوباره تو مسیرمون محکمتر قدم برداریم

    اونم چه فایل قدرتمندی

    خدایا شکرت که این سالهای اخیر تو این سایت

    هی ساخته شدم و هنوزم دارم ساخته میشم

    استاد من با فایلهای رایگانتون هم عشق و رابطه‌ی خووب وارد زندگیم شد و هم اعتیاد رو که از سال 78 تو دامنم بود و خودم داشتم به خودم ظلم میکردم رو ترک کردم من دقیقا زمستون 1400 پاک شدم تا الان

    میخوام بگم به (قول نقش ارسطو تو سریال پایتخت) طلا تو مشتمه و نتیجه گرفتم و مطمعنم بقیه رو هم میگیرم

    به زودی و به راحتی چون افکارم عوض شده چون من دارم تغییر میکنم

    استاد واقعا حیف که ایرانم وگرنه میومدم سراغت اینقدر ماچت میکردم که صورتت خیییس بشه

    به هر حال دم شما گرم

    دم همه‌ی بچه‌های این سایت گرم با کامنتای پر از عشقشون

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 31 رای:
    • -
      مریم اکبری گفته:
      مدت عضویت: 479 روز

      سلام حسین جان

      این قسمت کامنتت که در رابطه با اراده قوی ات بود برای پاکسازی بدنت، برای من خیلی الهام خوبی بود از سوی خدا،

      من الان تو سن 33 هستم که میگفتم خدایا من فکر نکنم بتونم تو این سن کانون‌ های توجه ام رو به راحتی تغییر بدم دیگه سخته ،( و همچنین یه حس نا میدی که جوانیم رفته و به کارم نمیاد، اما وقتی استاد رو میبینم که تو این سنشون البته نمیدونم چند سالشونه ، بدن زیبا ساختن و…)

      اتفاقا همیشه برای اراده تغییر ذهن و اینکه میشه ، یکی از همشهری هامون رو که مشکل پاکسازی داشت برای خودم مثال میزدم ، میگفتم مری ببین ایشون با این همه نا خالصی در بدن و کارهایی که کرده بود ، اراده قوی داشت، چون از نظر من ذهن باعث شده که دنبال این نا خالصی( مواد) بره

      و این آدم اراده قوی تو کنترل ذهنش داشته تو اون شرایط سخت که الان پاکسازی شده، تقوا یعنی این ،

      که تو همین فکر ها بودم که کامنت شما رو دیدم ، آفرین به تقوا تون حسین جان،

      تقوا تقوا بهترین پاداش ها رو داره ، تقوا یعنی اینکه توی شرایط سخت، شرایطی که همه چیز حس بد داره ، بتونی کانون توجه ات رو کنترل کنی ، که پاداش های پایدار داره ،

      خیلی خیلی اراده خوبی دارید خیلی خیلی خالق خوبی هستید صدرصد هر چه بخوایین میتونید خلق کنید،

      این پاکسازی بهترین مهارت شماست ، هر روز یاد آور خودتون کنید.

      موفق باشی حسین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        حسین کهن‌زاده گفته:
        مدت عضویت: 1593 روز

        به نام خدای مهربون

        و درود به همگی مخصوصاً استاد و مریم بانو و مریم خانوم اکبری عزیز

        اولا خیلی سپاسگزارم که وقت گذاشتید و کامنت بنده رو خوندید

        دوم اینکه واقعا اعتبارشو میدم بخدا

        چون واقعا خدا هدایتم کرد که چیکار کنم

        خیلی خیلی از شما ممنونم که این یادآوری رو بهم متذکر شدید تا من عکس قبل از عملم یادم نره

        یادم نره که چقدر داغون بودم و الان واقعاً کجا قرار گرفتم که اصلا قابل مقایسه نیست

        من حتما به تاکید شما برای یادآوری مهارتم کوش میکنم و عمل میکنم

        خیلی سپاسگزارم از شما دوست خوبم

        در مسیر نعمت و سلامتی و ثروت باشید.

        آمیییین

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    زهرا کاسه ساز گفته:
    مدت عضویت: 1484 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام به استادعزیزم و استادشایسته و همه دوستان گلم دراین بهشت

    خدایاشاکرم برای این فایل توحیدی بی نظیر

    وچقدربایدهرلحظه شکرگزارباشم برای هدایتم به این سایت..واقعا عاجزم ازشکرگزاری برای همین یه نعمت توزندگیم بقیه که بماند….

    به قول شما استادجان ازخدامیخوام بهم قدرت شکرگزاری این همه نعمت رو توزندگیم بده

    من هم ازافراد مذهبی و چادری بودم قبلا…

    مذهبی که برام ساخته بودن که فقط خدا رو توی رو ضه ها و ختم قران و ختم انعام میشه پیداکرد

    تواین مجالس همیشه شرکت میکردم به بهانه ی ثواب که ثواب هم در ذهنم نزدیکی وپاداش خداوند به من بود

    و چقدر درست میگید که توهمون مجالس ختم قران هیییییچ حرفی ازتوحید وقدرت خداوند وتوکل زده نمیشد افرادقران روختم میکردن و اخر سرخانم جلسه ایی روضه امام حسین و مصیبتهاش رو میخوند وافراد هم اشک میریختن بااین باورکه بااشک برا امام حسین ریختن دری از درهای بهشت به رو شون بازمیشه که درواقع اون اشک هم برای امام حسین نبود برای یاداوری مشکلات وکمبودهای زندگیشون بود

    واستادعزیزم الان هم همین مجالس هنوز برقراه بعدازسی سال به همین شکل.

    فقط بعضی اوقات توبعضی جاها به جای روضه بیشترخوندن یه کم درسهای اخلاقی میدن که خیلی بهتر وکاربردیتره

    من چون خودم قبل اهل روضه و جلسه قران و سفره حضرت ابوالفضل بودم و ازنزدیک این فضاهارو دیدم و الان که 3ساله تکاملی با صحبتهای ناب شما پیش اومدم هربار بیشترمیفهمم که چقدر شریک قائل میشن این مجالس برای خداوندیکتا

    هنوزهم چون اطرافیانم به این مجالس میرون ومن گاهی میپرسم که چی میگن واقعا تعجب میکنم از بعضی حرفهایی که میشنوم مثلا ::اگر دیوار خونه رو سوراخ کنی و توش یه دستمال با دعای فلان بذاری دیگه جن توخونه نمیاد وااااای خدای من اخه جهل تاکجا تواین قرن با این همه پیشرفت وتکنولوژی این حرفیه که باید توی مجلسی توتهران زده بشه؟؟؟؟

    خدایاشکرت که منو بیرون کشیدی ازاین مسیر وهدایتم کردی

    نه ازشرک حرفی زده میشه نه ازتوحید

    من اصلا نشنیدم تواین همه سال واین حرفوچقدرشنیدم که قران هفت تابطن داره که هربطنش 7تا بطن دیگه داره که فقط ادمهای خاص میتونندبفهمن وبه همین سادگی خودمون رو محروم کردیم ازاین کتاب هدایت توزندگی

    چقدر این بحث توحیدشیرینه

    چقدرادم رواروم میکنه

    چقدر بهت اطمینان میده که توفقط لذت ببر یکی هست که هواتو داره وهمه چی بهت میده فقط باورش کن

    کسی که ازهمه چی اگاهه داناست بصیرو شنواست علیمه حکیمه مدیر ومدبر این جهانه

    کسی که هرلحظه اززندگیت میگه چیکار کن فقط باید قلبتو بازکنی و فقط به خودش توکل کنی

    چه قدرتی میگیره ادم وقتی اینجوری خداروباورمیکنه چقدر سپاسگزارتون هستم برای این خدای قشنگی که نشونمون دادید

    من خالق زندگیم هستم باور توحیدی نابی که هروقت توذهنم مرورش میکنم اروم میشم ولبخند میزنم که من وخدا کافی هستیم تابسازم اونچه رو که میخوام.

    چقدر عالی قران رو توضیح میدید چقدر خوب میفهمیدش چقدر دقیق بررسی میکنید تحسینتون میکنم استادجانم شما بینظیرید

    چقدر عالی توضیح دادید که چطوری ذهن دست یافتن به خواسته هامون رو غیر ممکن میدونه با مثال ایلان ماسک و حضرت موسی

    واقعا اگه بتونیم باورهای محدودکننده رو برداریم وبه روحمون وصل بشیم به همه چی رسیدیم اصلا هیچ تلاش و زور زدنی نیست ماهرچه راکه بخوایم داریم فقط باید باورهای نامناسب رو پایین بریزیم تابرسیم با اون نقطه توحیدتابه اصلمون وصل بشیم انشاالله که خداکمکمون کنه تادرک کنیم وبفهمییم وعمل کنیم به این قوانین تا بهبودپیداکنیم هر روزبیشتراز روزقبل

    الهی امین

    راستی استاد چقدر پوستتون شفافترازقبل شده چقدر زیباست چقدر جوانتر وزیباترشدید

    تحسینتون میکنم که قانون سلامتی رو اینطوری باقدرت ادامه میدید و نتایج هر روز بیشترو بیشتر میشه

    منم یه ماهه شروع کردم این سبک تغذیه رو وازخداوند میخوام هدایتم کنه تا ابد تواین مسیربمونم الهی امین

    سپاسگزارم .درپناه رب العالمین باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
  8. -
    حامد حسامی گفته:
    مدت عضویت: 3107 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام و درود فراوان بر استاد عباسمنش

    تشکر فراوان دارم از گروه تحقیقاتی عباسمنش برای این فایل هدیه ای ارزشمند…

    یا الله شکرت برای تمام داشته ها و دانستنی هایم…

    واقعاً من از کودکی نمی‌دانستم که معنای واقعی توحید چیست و از زمانی که با سایت استاد عباسمنش آشنا شدم معنای واقعی این کلمه را فهمیدم.

    هدف من نیز از دنبال کردن فایل های استاد عباسمنش ثروت و مال فراوان بود اما صحبت های استاد عباسمنش باعث شد که یکتا پرستی و خداوند در قلب من جا بگیرد.

    استاد عباسمنش کل قرآن را مطالعه کردند و فهمیدند که قرآن هیچ ربطی به صحبت های علمای قم ندارد…

    به نظر من اگر انسان هیچ دینی نداشته باشد و لادین باشد از صحبت هایی که تحت عنوان دین در مدارس و مساجد به ما گفته اندبهتر است،چونکه طبق آیات قرآن کریم خداوند کفر را می‌بخشد ولی شرک را به خودش نمی‌بخشدو شرک بزرگترین ظلمی است که یک شخص میتواند به خودش بکند.

    چقدر زیبا استاد عباسمنش بیان کردن که خداوند از روح خودش در ما دمیده است و اگر ما به این موضوع ایمان پیدا کنیم دیگر مشرک نمی‌شویم ودیگر از تهدید کسی نمی‌ترسیم.

    یک ضرب المثل برزیلی است که میگوید:

    احمق ترین فرد جهان کسی است که تهدید میکند و از او احمق تر کسی است که تهدید آن شخص را باور می‌کند.

    کسی که اطمینان دارد که خودش خالق زندگی خودش است اصلا این موضوع برایش مهم نیست که چه کسی رئیس جمهور کشور است و باور دارد که خودش زندگی خودش را درست میکند،حالا میخواهد هر شخصی رییس جمهور باشد،خودمن اصلاً شناسنامه ام مهر رأی ندارد و اصلاً چهره ای رییس‌جمهور امریکا و ایران را نمیشناسم.

    همیشه از کودکی به ما گفته اند که علت فقر و بدبختی مردم ایران کشور اسرائیل است و اگر کشور اسرائیل نابود شود اوضاع ما خوب میشود و اسراییل با مسلمانان دشمن است.

    همین چند روز پیش در بازی های فوتبال جام ملتهای اروپا اسرائیل با ایتالیا بازی داشت و اسرائیل 4بریک از ایتالیا شکست خورد و تک گل اسرائیل را محمد ابوفانی به سمر رساند.

    حالا اگر اسرائیل با مسلمانان دشمن است،چرا بعضی از بازیکنان تیم ملی فوتبال آنها مسلمان هستند؟؟؟؟

    علت اوضاع بد بعضی از مردم کشور ایران،کشور اسرائیل یا حکومت ایران نیست،علت اوضاع بد بعضی از مردم باور های شرک آلود آنان است و اگر باورهای ما تغییر پیدا کنند چه جمهوری اسلامی باشد چه نباشد،چه اسرائیل باشد و چه نباشد شرایط ما خوب میشود.سپاس فراوان از شما دوستان…

    خدانگهدار.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  9. -
    فاطمه احمدیانی گفته:
    مدت عضویت: 652 روز

    سلام به استا‌د نازنینم

    این فایل منو به یاد تصمیم های خودم انداخت که چقدرم سختم بود حتی فکر کردن بهشون اما هدایت الله رو گوش کردم انجام دادم و الان چقدر از زندگی لذت میبرم

    من 5سال تو مسیر غلط کنکور بودم و همچنان فکر میکردم که مسیرم درسته هرروز از خواب پا میشدم با زجر و ب زور برم‌ سراغ درس که مثلا درس بخونم که کنکور رشته دندان قبول شم به خیال خودمم خوش بودم که اره فاطمه مسیر درست همینه چون تو خانواده آیی بزرگ شدم که از همون اول گفتن درس خوبه آدم اگه درس نخونه ارزش نداره و دندان بخونی ما افتخار کنیم و…..

    یعنی من به صورت پیش فرض اینجوری بودم که من به درد نمی‌خورم مگر اینکه دندان قبول شم و از اون ور به دلیل اینکه هییییچ علاقه آیی اصلا به رشته تجربی نداشتم من هیچ نتیجه آیی نمیگرفتم درس می‌خواندم ب زور ولی همونجا بودم انگار درجا میزدم دریغ از ذره آیی پیشرفت

    من نه تفریح داشتم نه حتی ی بازار میرفتم خودم رو حبس کرده بودم تو خونه برای درس همون درسم به هیچ وجه پیش نمیرفت

    حالا همین رنج و عذاب رو تصور کنید حرف خانواده و فامیل هم یه طرف ماجرا که اره فاطمه خنگه و…

    در صورتی که من فوق العاده باهوشم فقط در مسیر علاقم نبودم و من نمی‌پذیرفتم این حرف رو

    همینجوری گذشت من دیگه نمی کشیدم از خدا هدایت خواستم که خدایا من نمی‌دونم تو بهم بگو چطور از این بدبختی دربیام

    هدایت شدم به یه مشاور کنکور خلاصه من هزینه رو پرداخت کردم شروع کردیم بعد من همون اول فهمیدم ایشون هم عباسمنشیه

    اینو نشونه دیدم خلاصه با هم صحبت کردیم به من برنامه داد شروع کردم من برنامه آیی که در روز انجام میدادم رو انجام دادم بعد چند بهم گفت فلان ساعت تماس بگیر

    بهش زنگ زدم برگشت گفت که فاطمه این گزارشی که تو به من میدی کاملا داره نشون میده تو هیچ علاقه آیی به این رشته نداری و فقط برای حرف مردم 5سال پشت کنکور موندی که ثابت کنی اره سرت به تنت می ارزه در صورتی که اصلا اینطور نیست ربطی به درس نداره یه کاری کن تو خودت رو چقدر قبول داری؟ منم خیلی واضح گفتم وحشتناک زیاد گفت پس این نشون میده پتانسیلت به شدت بالاس فقط تو مسیر اشتباهی گذاشتی همین پتانسیل رو بگرد پیدا کن به چی علاقه داری تو اون بذار و پیشرفت کن

    خلاصه ما قط کردیم و من به فکر فرو رفتم من شوک شدم گریه کردم به خودم گفتم یعنی چی علاقه نداری 5سال از عمرت رو بذار بعدش بفهمی مسیر و اشتباه اومدی؟

    حالا همه این درگیری‌های ذهنی یه طرف مادرم که غول ماجرا بود یه طرف

    خلاصه باز من هدایت خواستم گفتم خدایا حالا که بهم گفتی از این مسیر بیا بیرون حالا چجوری چیکار کنم بهم گفت که برو بگو به مادرتم بگو یعنی اگه به من میگفتن برو پشت کوه قاف یا این حرفو برو بگو کوه رو انتخاب میکردم بس که برام وحشتناک بود یاد حرف استاد افتادم یه جا گفت ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است

    گفتم فایده نداره بالا پشت بوم بودم هی داشتم با خدا حرف میزدم یهو اومدم پایین مادرم تنها خونه بود برگشتم گفتم دیگه نمیخوام وقتم رو بذارم برای چیزی که بهش علاقه ندارم نمیخوام کنکور شرکت کنم مامانم برگشت گفت یعنی چی؟!شروع کرد به خود زنی و غش و ضعف و فحش و………

    همش یه ندایی درونم بهم قوت قلب میداد آروم باش مسیرت درسته داری خوب پیش میری

    نگران نباش من پیشتم و من قلبم آروم میگرفت

    خلاصه پدرم اومد خونه و برادرم مادرم بهشون گفت اونام رفتن تو فاز نصیحت و…..

    بازم می‌گفت آروم باش از سرشون میوفته خلاصه یک هفته دو هفته آیی گذشت آروم شدن

    من در این حین که خونه به این جو بود از خدا هدایت میخواستم خوب خدایا گفتی مسیرت اشتباس بیا بیرون منم گفتم چشم انصافا هم راحت شدم حالا بگو چیکار کنم؟یه چند وقتی گذشت

    دختر عموم بهم پیام داد که این متن رو برام ترجمه میکنی؟

    جرقه ها تو ذهنم زده شد که فاطمه تو در طول دوران دبیرستان همیار زبان بودی عاشق زبانی و…حالا بارها بارها بهم گفته بودن ولی من طبق باورهای غلطم در مسیر اشتباه بودم و همین محدودیت ذهنی که استاد گفتن اجازه نمی‌داد من بیوفتم تو مسیر درست

    و الان هم که دارم زبان میخونم بعدشم که کسب مهارت کردم می‌خوام با روانشناسی ثروت 1و دوره احساس لیاقت(که دانشجوشم). ثروت رو وارد زندگیم کنم

    می‌خوام بگم که وقتی ما هدایت میشیم باید بدون چون و چرا انجامش بدیم( که نیازمند تکامله)

    که قدم های بعدی به ما گفته بشه و بیفتیم تو مسیر سرپایینی و همینطور سوت زنان جلو بریم لذت ببریم و تمام نعمت ها بهمون داده بشه.

    و اینکه اگر ما محدودیت های ذهنمون رو برداریم (کارکردن روی باورها)ثروت و نمعمت فراوانی از مسیرهای کاملا آسون و درست وارد زندگیمون میشه.

    در رابطه با توحید واقعا من به این حرف استاد رسیدم که شرک بسیااااار بسیاااار راحت آدم رو گول می نه و انسان درگیرش میشه آنقدر راحت که خودت گاها متوجه نمیشی

    من هر وقت که به کسی قدرت دادم خدارو شاهد میگیرم بدون استثنا من رو همون شخص ناامید کرده هر وقت قدرت ندادم به طرز جادویی کارا برام پیش رفته برای همین به محض اینکه ذهنم میخواد بگه عع فاطمه فلانیم هستا میتونی بهش بگی بابت این موضوع سریع به خودم میام میگم چرتو پرت نگو اره دیدم فلان جا و فلان جا به بعضیا گفتم چطور نتیجه داد چون براش منطق میارم خاموش میشه و من در این مسیر پیروز میشم

    می‌دونی هر چقدر توحیدی تر آرامش بیشتر لذت بیشتر عشق بیشتر زندگی با کیفیت تره

    خدایا هزاران مرتبه شکرت بابت این مسیری که درش قرار گرفتم ازت کمک می‌خوام که تا موقعی که جان در تن دارم دستمو بگیری و نذاری از این مسیر خارج شم .

    خدایا بابت تمام نعمت هات بابت این سایت و این استاد بی نظیرررر سپاسگزارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 26 رای:
    • -
      حسین کهن‌زاده گفته:
      مدت عضویت: 1593 روز

      درود به شما خانم احمدیانی

      این جملتون که فرمودید

      هر چقدر توحیدی‌تر،

      آرامش بیشتر.

      لذت بیشتر.

      عشق بیشتر.

      و مهمتر از همه زندگی با کیفیت‌تر.

      زندگی با کیفیت‌تر

      خیلی برام دلچسب و آرامبخش بود

      سپاسگزارم از کامنت تأثیر گذارتون

      در جریان نعمت و ثروت و سلامتی باشید… آمییین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    افسانه نوشادی گفته:
    مدت عضویت: 701 روز

    سلام

    قرآن کتابی مبین و آشکاره که به سادگی میشود درک کرد و فهمیدش و بسیار با منطق درست و منطبق با قوانین الهی ست

    شرک یعنی قدرت دادن به هر عامل بیرونی ای و گرفتن قدرت از خودت

    هر خواسته ای امکان پذیره شدنیه حتی اگر برای دیگران غیر ممکن باشد اگر تو محدودیت ها را باور نکنی و باور داشته باشی میشود خداوند راه ها را می گشاید و تو را هدایت خواهد کرد که به اون خواسته برسی ،حتی خواسته ای که شاید با شرایط الانت غیر ممکن باشد برای خودت و دیگران فقط کافیست محدودیت ها را باور نکنی و برایت باور پذیر شود خداوند تو را هدایت خواهد کرد به مسیر رسیدن به خواسته

    الهی شکرت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای: