توحید عملی | قسمت ۱ - صفحه 19 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2017/09/abasmanesh-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2017-09-07 23:58:492022-09-24 08:54:32توحید عملی | قسمت ۱شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
بنام یکتای بی همتا
سلام به استاد عزیزم و مریم جانم
سلام به دوستان خوبم
۶۵مین روزشمار تحول زندگی
توحید و یکتاپرستی
استاد میدونی همه ما به یه بهانه ای اینجا اومدیم .
من به بهانه رسیدن به ثروت ،یکی برای ساختن روابط بهتر
یکی برای شناخت خدا و پاسخ به سوالاتش
هرکسی به یک شکلی اومده به این سایت
ولی وقتی اومده توی سایت فهمیده که خدا هدایتش کرده ،فهمیده این خدا بوده که این مسیر رو براش باز کرده ،این خدا بوده که از هزاران راهی که خودش بلده هدایتش کرده به این سایتی که همه جاش رنگ و بوی خدا داره.
همون خدایی که عباسمنش رو از آتیش نجات داد،همون خدایی که به عباسمنش گفت که رسالتت اشاعه توحیده،همون خدایی که راهها رو برای عباسمنش باز میکرد ،
همون خدایی که به عباسمنش گفت که آنلاین کار کن و از این طریق مردم رو به سمت من هدایت کن .همون خدا همه ما رو دور هم جمع کرده،
همون خدا هر روز داره توی زندگی ما بزرگتر و پررنگتر میشه .
همون خدا داره آروم آروم ایده هاشو به من میگه تا من قدم بردارم به سمت هدفم.
استاد آموزشهای شما جواب همه سوالهای بی جواب ما هست.
استاد یادمه چند وقت پیش داداشم داشت یه حرفایی میزد شبیه حرفای شما و من که خیلی ادعای دینداری میکردم بهش گفتم این حرفا رو میزنی نمی ترسی خدا قهرش بگیره و ناراحت بشه ،داداشم گفت چی خدای لوسی که با این حرفا قهرش بگیره😐
الان که فکر میکنم میبینم واقعا چقدر خدای من کوچیک بود و خدای داداشم بزرگ .
چقدر خدای من غضبناک بود که برای هرچیزی قهر و غضبشو میدیدم.
و چقدر من دور بودم از خدای واقعی .
خدایی که همه چیز میشود همه کس را.
خدایی که بزرگه ،ولی به اندازه آرزوهای من کوچیک میشه،خدایی که هرجوری من باورش کنم همون میشه.
خدایی که عاشق بنده هاشه و با همه بنده هاش حرف میزنه و هدایتشون میکنه.
این خدا رو اینجا بهش رسیدم.
تو حرفای شما ،تو فایلهای شما .
خداوند در نسیمی ست که میوزد .
چقدر این جمله قشنگه ،چقدر میشه ازش عشق رو دریافت کنی.
میشه ازش لطافت رو دریافت کنی.
استاد نمیدونم چی بگم و از کجای این فایل و زیباییهاش بگم
فقط میگم خدایا شکرت که منو به این مسیر هدایت کردی .
خدایا شکرت که منو به این سایت خدایی هدایت کردی.
خدایا شکرت که دارم میفهمم معنی جمله ی
آیا خداوند برای بنده اش کافی نیست.؟
خدایا شکرت که دارم میفهمم که فقط مسلمونا تو رو ندارن فقط مسلمونا با تو ارتباط ندارن همه مردم جهان به تو دسترسی دارن هرکس باندازه باورش نه بر اساس دینش.
همون قدر که من میتونم با خدا حرف بزنم ،یکی تو آمریکا هم همون قدر میتونه با خدا ارتباط داشته باشه پس خودم رو محدود به شهر و کشور و دین نکنم.
آزاد باشم و رها و به همه عشق بورزم،همه رو دوست داشته باشم،و از قید و بندهای زمینی خودم رو رها کنم.
خدایا شکرت که دارم باورهای بهتری نسبت به تو پیدا میکنم.
خدایا شکرت که تو هستی،خدایا شکرت که هر لحظه کنارمی.
ممنونم ازت بهترین استاد دنیا❤❤
امروز وقتی بیدار شدم دلهره داشتم و میترسیدم این ترس من از شک نشئت میگرفت و چون من هنوز نتوانستم ایمانم به خدا را تقویت کنم ارامش نداشتم با خودم گفتم مثل همیشه میرم سایت عباسمنش ببینم نشونه چیه آخه میدونی من به این نشونه خیلی اعتماد دارم و همیشه درست کار کرده برام و دقیقا امروز هم نشونم توحید عملی بود و من صریح متوجه شدم که درسته با زبان یکتاپرستم اما این منجر به ایمان قلبی نشده و چون به ایمان تبدیل نشده در عمل من موحد نیستم خیلی سعی کردم بفهمم چرا اینطور شده چون من دوست نداشتم که اینجور باشه و به هر دری میزدم تا مثل دوران کودکی ایمانم رو به خدا قوی کنم بعد از دیدن کلی کلیپ دیگه و یکم کاوش تو خودم فهمیدم که انقدر درگیر ذهن منطقی بودم که احساسم از بین رفته من قبلا فکر میکردم داشتن ذهن منطقی قوی یک نقطه قوت هست اما حالا فهمیدم که یه پاشنه اشیله برا من به طوری که من با اینکه میدونم راه درست چیه و باید چیکار کنم اما منطقم انقدر قوی شده که جلوم وایمیسه اما من میخوام افسار رو دو باره خودم به دست بگیرم چون برام خیلی جالبه که هیچکس جز من نمیدونه مشکلم چیه اما وقتی میزنم رو نشانه امروز من دقیقا من رو میبره بالا سر مشکلم و این خودش مهر بطلانی هست بر سوالات منطق اما گام اول من اینه که ایمانم به خدا رو قوی کنم و بهش نزدیک بشم لطفا تو این زمینه به من کمک کنید
سلام ای خالق همه زیبایها یاالله یا رب یا هدایتگر خدایا چی بگم این فایل که استادعزیزم سلام ودرودبی پایان برایشان آرزو دارم و خانم شایسته عزیزم ودرپناه حق سربلند هرلحضه به موفقیتهای بی پایان رب جلیل دستیابی پیداکنی اللهی آمین ❣❣❣❣❣❣
چه بگم الان که این فایل زیباروگوش کردم یه لحضه به خودم اومدم که اعظم تو الان کجای راهی به کجارسیدی توچی میخواستی وبه چه دست یابی پیدا کردی وای خدای من چی بگم ببین خداباتوچکاراکردتوچی میخواستی و رب جلیل به این بهانه که تو دنبال ثروت بودی دنبال آزادی مالی بودی اگر اینها به توفشارنمی اوردن که تواینقدرپیگیراین علم فوق العاده وبی نظیر نمی شدی هدایتهای خدارونمیگرفتی استاد میدونی چیه الان که دارم این نوشته روم بنویسم وبه فکرفرومیرم میبینم اون کامنت عزیزی رو که مطرحش کردی تو این فایل اشک منودراوردکه اعظم ببین خداچقدردوست داره از اون روزی که تو این سایت باارزش عضوشدی وبه جمع این خانواده بی نظیراومدی چقدر چیزهای مهمی که تا الان که به این سن رسیده بودم رو نفهمیدم وکلا دیدم درهر مورد از این دنیا وزندگیم رو نمیدونستم من به خیلی چیزها رسیدم
فهمیدم شرک یعنی چی؟
فهمیدم توحید واقعی یعنی چی؟
فهمیدم این جهان برمبنای چه سیستمی
قرار داره وهرجوربهش نگاه کنی یعنی چی؟؟
فهمیدم یکتاپرستی یعنی چی؟؟
فهمیدم احساس خوب =اتفاقات خوب یعنی چی؟؟؟؟؟
و فهمیدم من یه جایی یه موقعی یه درخواستی کرد بودم از خدایم مطمئنم
که این درخواست کرده بودم کی؟؟؟؟
زمانی که شرایط سختی داشتم همه چیز بد بود
می گفتم خدایااصلا من کیم من چیم چراتواین دنیا آمده ام اصلا چراماادمهارو آفریدی
ما که آخرش ازاین دنیا میریم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
وا لن تمام اون سوالهایی که دنبال کارهاشون بودم خدا بهم داره میده بله بچها پاسخ تمام این سوالها این بود که من نشانهای زیادی که رب جلیل بهم میدادولی من دورمیگرفتم ولی اخر گرفتم منوتواین سایت آوردوباچنین دست باارزشی که استادعباسمنش هست روبرو بشم وبه تمام اون آگاهیهای ناب برسم وبه قول استادعزیزم که میگن وقتی اون حادثه خیلی بد رخ داد و چه حالی بهشون دست داده بود وبه خدامیگفت چرا من زنده هستم ورسالتم چیه و رب جلیل این رسالت بزرگ رو قراربوداستادعباسمتش بهش الهام بشه وبه تمام این آگاهیهای که رسیده و نتیجه عالی گرفتن رو به ما آموزش بده وماازاین خواب غفلت بیداربشیم وبفهمیم کی هستیم و این دنیا چیه و چه سیستم منظمی داره و این منو خوشحال میکنه وحس منو فوق العاده عالی میکنه وخدایا صدهزاران بار وبه اندازه شنهای کل جهانت که بازم کمه شکر سپاسگزارم که منو تو این راه ومسیرناب ومعنوی وتوحیدی آوردی استاد فقط میتونم بگم سپاسگزارم
و هرچی هرچی آرزوی خوب ناب وآخرنعمتهای خدا هست مال توعزیزودوست داشتنی خدا باشه واقعا بزرگترین درس روبه ما آموزش میدی ای ول استادعزیزم و خانم شایسته بزرگوار
دوستان دوستتان دارم خوشحالم که تمام این انرژیها مثبت نابی که دارم میتونم تو این خانواده صمیمی مطرح کنم ومیتونم تمام حرفهای خوبم رو به دوستانی بگم که مثل هم هستیم موفق -شاد-سربلند-پیروز سلامت-وصعادتمند باشید الله یار ویاورتان عزیزان
بنام خداوند بخشنده مهربان
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته بینظیر
65مین روز سفرنامه
توحید و یکتا پرستی
استاد میدونی این کلمه اینقدر عمیقه که هر چقدر پیش میری میبینی قبلا اصلا توحید رو نفهمیدی .
و من هر روز که پیش میرم بیشتر متوجه میشم که چقدر این کلمه رو کم فهمیدم .
چقدر توی زندگیم رعایتش نکردم .چقدر تو تمام زندگیم چشمم به دنبال همه کس بود جز خدا .
واقعا بت پرستی کاری بود که من میکردم .
همیشه وقتی قرآن میخوندم و حرف از بت پرستی بود میگفتم این که برای زمان حضرت محمد هست و الان کسی بت پرست نیست ولی بقول دوستمون بت پرستی توجیه وضعیت اسفناک مالی زندگیته و ربط دادن به دلار و وضعیت اقتصادی ووووو .
استاد عزیزم این روزها حال دلم خیلی بهتره و از اون نگرانی های هر روزم خیلی خبری نیست
هر بار که ناامید میشم صدای گرمی میگه نگران نباش همه چیز درست میشه
هربار که حالم بد میشه همون صدا میگه با حال بد اتفاقات بد بعدی رو وارد زندگیت میکنی
نگران هیچ چیزی نباش خودم هواتو دارم .
خلاصه که خیلی آرومتر شدم
استاد خوب میدونی که شیطان بیکار نمی شینه تا من و خدا با هم لذت ببریم از هر دری وارد میشه تا حال منو بد کنه و البته اینم بگم که خیلی از مواقع هم موفق میشه ولی قشنگی ماجرا اینجاست که همون صدا اجازه نمیده که اون حالت خیلی پایدار بمونه و من خیلی سریعتر از گذشته ام حالم خوب میشه و دوباره برمیگردم .
و چقدر خوشحالم که خدای مهربانم داره اینجوری بهم نزدیک میشه و من چقدر بهتر میتونم صداشو بشنوم
استاد عزیزم تمام این حال خوب ،این شکرگزاری های عاشقانه ،این دیدن خدا توی هر چیزی رو مدیون شما هستم که منو با مسیر یکتاپرستی آشنا کردین .
عاشقتم استاد عزیزم
استاد من خیلی لاک پشتی دارم جلو میرم چون واقعا درک مطالب شما تکامل میخواد و من لاک پشتی تکاملم طی میشه ولی باز هم خوشحالم چون جزو اون یک درصدی هستم که راه رو از بیراهه شناخته و داره به اصل خودش نزدیکتر میشه.
ازت ممنونم استاد عزیزم
ازت ممنونم خانم شایسته عزیز.
خدایا شکرت برای این سایت
خدایا شکرت برای وجود استاد عباسمنش
خدایاشکرت که منو به مسیر درست هدایتم کردی
خدایا من به هر خیری از جانب تو فقیرم هدایتم کن الله مهربانم ️️️
بنام خدای درونم که شگفتی درونه منه
سلام به استاد عزیزم، خانم شایسته مهربان و همه همراهان گرامی
استاد فایلت برام روشنی بود سراسر نور بود
ازت سپاس گزارم ممنون که دست خدا شدی برای راهنماییمون
خدایاشکرت خدایاشکرت خدایا شکرت
استاد من بعد حدود 530 روز عضویت توی سایت بعد دیدن این فایل تازه به هدف اصلیت پی بردم
چقد ارتباط برقرار کردم با این فایل توحیدی بی نظیرت
وای خدای من آیین یکتا پرستی مگه ازین بهترم داریم ،مگه میشه ، خدایا تو از زبون استاد با من حرف زدی منو راهنمایی کردی ، چطوربعد یک سال و خورده ای تازه چشام باز تر شد
من این فایل دو سه شبه گوش میدم نگاه میکنم
کامنتارو خوندم ، قلبم روشن شد دیدم باز شد تا آگاهی های نابشو تونستم درک کنم
متن خوده فایل و ذخیر کردم تا هربار بخونمش و قلبم روشن تر بشه
من و با خدای درونم اشنا کرد ،نشونم داد خدا همین همینجاست توی قلبم نه هیچ جای دیگه
و فهمیدم هرچیزی غیر خدای درونم که باعث احساس منفی و ترس بشه ینی شرک و من نباید اون بیرون قدرتی به اتفاقات و ادما بدم چون اگه بدم ینی شرک و قدرتو از خدا گرفتم و این باعث ضعف و ترس من میشه
استاد من بزرگترین پاشنه اشیلم ترسمه من خیلی کمال گرا و نسبت به شروع کار جدید هزار جور ترس دارم که بزرگ ترینش ترس رانندگی و ارتباط با مردم هست به لطف دوره عزت نفس دارم روی خودم کار میکنم یخورده قوی تر شدم ولی توحید و یکتا پرستی ستون و پایه اساس پیشرفت من در تمامی جنبه در اینده میشه استاد قسم میخورم
چقد قلبم روشن شد چقد این یکتا پرستی به من ارامش ، شجاعت و عمل گرا بودن میده
خدایا ازت ممنونم که بعد فایل های توجه به نکات مثبت هدایت شدم به این فایل و الان پر از انرژیم
پر از عمل گرا بودن ، پر از حرکتای بدون ترس و جدید صبح بهم الهام شد رفتم پشت فرمون نشستم و رانندگی کردم چقد حس عالی و شجاعت بهم دست داد الانم بهم الهام شد امشب یک مسیر طولانی تصمیم گرفتم رانندگی کنم تا قوی تر بشم
کلی ایده و هدف جدید برام روشن شده باید با شجاعت عملیشون کنم
استاده بی نظیر و شجاع بی نهایت تحسینت میکنم
ازت سپاس گزارم از خدای خودمم سپاس گزارم که ترو وارد زندگی همانا خدا برای کافیه
از دوستانیم که این کامنت منو میخونن سپاس گزارم نگاهتون پر از لطف پر مهر خداوند
دلتون شاد، لبتون خندون و جیبتون پر از پول
موفق باشین
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام و درود به اساتید عزیز و همه دوستان گرامی
واقعا خوشحالم که باز در مسیر آموزش و یادگیری قرار گرفته ام. من همیشه عاشق مدرسه و دانشگاه بودم و دوست داشتم تا ابد هر روز و هر روز یه چیز جدید یاد بگیرم و احساس میکردم اگر روزی آموزش نبینم ان روز را از دست داده ام.امروز با این مسیری که خداوند مرا هدایت کرده و پا در ان گذاشته ام آرزویم براورده شده. واقعا خدایا شکرت . اما این آگاهی ها کجا و آن آموزش های قبلی کجا. در این جا قوانین ثابت جهان هستی را یاد میگیرم که به شرط عمل نتایج بزرگی مثل آرامش، سلامتی، ثروت و … هم برایم دارد یعنی میتوانم به همه خواسته هایم برسم که قابل مقایسه با هیچ آموزش دیگری نیست.
خدایا شکرت داره به بزگترین سوال زندگی ام جواب داده میشود، مفهوم توحید برایم باز میشود. خیلی دنبال خدا گشتم . اینکه چیه، چه شکلیه، و … اما هیج جا بجز این سایت نتوانست شکلی از خدا را به من نشون بده که برایم قابل پذیرش باشه و ابهامم را بیشتر نکند.
توحید یعنی یکتا پرستی و از بین رفتن همه وابستگی ها که باعث بسیاری از درد و رنج های ما میشود. وقتی من به پول، بچه، همسر، دوست، شغل، ماشین و … وابسته نباشم هر لحظه ترس از دست دادن اینها را ندارم . تا زمانی که هستند از وجودشان لذت میبرم وقتی هم که نباشند احساس بد ندارم چون هیچ چیز را بجز خدا دائمی نمیبینم. خدایا کمک کن واقعا به این نقطه برسم چون من هنوز خیلی وابستگی ها دارم مخصوصا به بچه و از این بابت هم دارم خیلی ضربه میخورم و ضربه میزنم که با آگاهی از قوانین جهان ریشه آن شرک من است. اما باز سپاسگزار خدایم هستم که نسبت به قبل خیلی پیشرفت داشتهام و بهبودی هایی را میبینم.
ترس هایم خیلی کمتر شده. یعنی دارم توحیدی میشوم اما خیلی خیلی باید روی این مسئله کار کنم و تمرکز بگذارم. قبلا اگر ماشین را جایی پارک میکردم همش نگران بودم و اضطراب داشتم که نکنه دزد بزنه. اما الان فقط میگم خدایا همه چیزم را به دستان توانمند خودت می سپارم. خودت مراقبش باش. همینطور بچه ها را. اجازه نمیدادم حتی تو پارک بدو بدو کنن که نکنه زمین بخورن. اما الان فقط میسپارم به بهترین نگهبان و حامی.
تجربه دیگری که چند روز پیش داشتم و خیلی از این بابت خوشحالم و فکر میکنم به توحید ارتباط داره این بود که پارسال تیرماه رفته بودیم جاده چالوس، یه جای خوش آب و هوا برای نشستن پیدا کردیم و چند ساعتی ماندیم و ناهار خوردیم. زمان بازگشت تازه متوجه شدیم کنار یه آرامگاه بودیم و چند تا درخت بین ما فاصله بوده. احساس خوفی من را فرا گرفت. خیلی خیلی حس بدی داشتم و تاچند روزی ترسش در بدن من بود. اما بعد از یکسال خیلی اتفاقی جهان ما را باز به آن نقطه رساند اما این بار چقدر آرام و آسوده بودم. اصلا کوچکترین ترسی نداشتم و خیلی برایم عادی بود. زمان بیشتری هم ماندیم.
خودم تعجب کردم که چقدر تغییر کرده ام. مساله ای برایم اینهمه آسان شده باشد و این را فقط و فقط میتوانم به دلیل بالارفتن سطح آگاهی و پذیرش خیلی از باورها و توحید بدانم که موجب شده خیلی از ترس هایم مخصوصا ترس از چیزهای ناشناخته و افرادی که زمانی برایم خدا بودند از بین برود و به هیچ عاملی بجز خداوند بزرگ قدرت ندهم. خدایا شکرت بخاطر این آگاهی هایی که هر زمان بخواهم در اختیارم است و به اندازه ای که بخواهم و تلاش کنم می توانم از آن استفاده کنم.
سپاسگزار استاد عزیز و همه کسانی که باعث نشر این آگاهی ها میشوند که نتیحه اش بهبود سطح زندگی ما شده است هستم. از خداوند برایتان بهترینها را آرزو دارم
سلام دوست خوبم درود خدا بر شما باد
منم نصبت به بچهام همسرم عزیزانم خیلی وابستگی دارم خداروشکر نصبت به قبل خیلی کمتر شد و چقد وابسته بودن هم به خودمون ضربه میزنه هم نمیزاره بچها رشد کنن انگار دست و پای بچهامونو با این وابستگی میبندیم نمیزاریم تکون بخورن و این باعث رنجش بیشتر در ما میشه خداروشکر تونستم خیلی کمتر بشه و ایمان خدا در من بیشتر بشه عامل همه این وابستگیها ترس این ترس که قدرت ایمانو کمتر میکنه هر برنامه ای که باعث ترس میشه رو باید در خودمون ازبین ببریم مثل ترس از تاریکی ترس از حیوانات موذی ترس از انسانهای شرور ترس از اینکه نکنه بچهامون یکاری بکنن و گیر دولتی ها بیوفتن همه این ترسها از ترس از تاریکی و ترس از قبرستان و مرده ها و جن شکل گرفته ریشه تمام ترسها و نگرانیهای امروزمون همه از همین تاریکی،جن،قبرستون ومرده ها هست که همه و همه توهم ذهن ماست اومده وارد زندگی ما شد
خدایااااااا این ترس ها و نگرانی ها رو از من و خواهرم زهرا و همه خواهر برادرام بگیر و محو ومتلاشی شون ساز تا بتوانیم رنگ خوشی و شادی و آرامش درونی پایدار و ببینیم
آمیــــــــــن….
هر بار این داستان میشنوم به این فکر میکنم منم بارها از مرگ جون سالم بدر بردم و زنده موندم و علتی بوده که زنده ام و تلاشم اینه بهترین خودم باشم
استاد راهی پیدا کرد که باعث شد خیلی ها با خداوند اشنا بشن خود من که اعتقاداتم از دست رفته بود دوباره برگشت و خداوند را جور دیگری دیدم
خدایا ممنون که منو در این مسیر قراردادی
طبق تعهد این دوره یک زندگینامه دیگه و یک خونه جذاب دیگه
برنار ارنو، بازرگان، کارافرین، سرمایه دار، باباش کارخونه دار بود، مهندسی خوند بعد به شغل پدرش پرداخت، پدرش متقاعد کرد بیاد تو کار ملک، اقامتگاههای مسافرتی اداره میکردند، جالبه انقدر توی فرانسه موفق شد اما مهاجرت کرد به امریکا و شرکت دیگه ای تاسیس کرد اونجا و بعد هم کهشرایط سیاسی کشور مساعد شد برگشت، برام جالبه زمانیکه دید شرایط، طبق میلش نیست رفت امریکا و وقتی که شرایط دلخواهش شد برگشت پاریس، زمان درست مکان درست بود،
دیور داشت ورشکست میشد خریدش و برند گسترش داد حالا پشت سرش هم حرف زیاد بود که برای قدرتحاضره همه را کنار بزنه اما اصلا براش مهم نبود و قدرت گرفت استعدادش میدونی چی بود ایتکه تشخیص میداد الان چه کالایی برای خرید و فروش خوبه یعنی نیاز جامعه را میفهمید پس سرمایه گزاریهاش جواب میداد
لویی ویلتون و چندتا برند دیگه را هم کار کرد
برندهاش دیور، ال و ام هاش، لویی ویتون
…
این بخشش برام جالب بود نیاز زمان و بازار زمان، یعنی اگه بفهمی الان چی مردم میخرن خب موفقی
بماند که الان تمرکزم خونه هست پس بریم خونش سرچ کنیم خب چون کارش بخشیش املاکه ملکزیاد داره یک خانه بزرگ پاریس داره که ده سال ساختش طول کشید، 12خواب، 12دستشویی، کتابخانه، اتاق غذاخوذی، اتاق رقص، باغهای وسیع، استخرها،
خونه زیبا و جذاب و بزرگ
یکی از هتلهاش بلانک چوال، 34خواب، کلبه خصوصی، پنت هاوس، استخر، سالن ورزش، که هم تجارت هم استفاده مبکنه
خدایا شکرت برنارد ارنو لایق این همخ خونه و ملک کردی که لایقشم بود
منم لایق خونه زیبا هستم شکر
با سلام خدمت دوستان و خانواده محترم عباس منش امروز اتفاقی افتاد که آموزه های توحید عملی این فایل رو در برمیگیره و حسی بهم گفت نظر بزارم
امشب ساعت 19٫30 موتورم توسط کلانتری گرفته شد و من قصد فرار داشتم چون پریدند و بدون ایست و من شوکه شدم و منو بعد چند متر جلوتر متوقفم کردند و به آنها موتورو دادم ولی اصلا احساس ناراحتی نکردم و فقط به دریافت موتورم فکر کردم و خداوند منو هدایت کرد به انجام کارهایی و دستانی را جویا شدم و کاری نتوانستند بکنند ولی همچنان احساس خوب داشتم و دستانی دیگر امدند و در دلم هیچ نگرانی نبود و هیچ ایده ایی برای در اوردنش نداشتم ولی ایمان داشتم و افراد میگفتند حداقل امشب نمیتونی موتور رو دربیاری ولی من ایمان داشتم میشه و باوری که بهم داشتند تزریق میکردند رو نپذیرفتم و مصمم تر شدم که بشه لازم به ذکره بنده گواهینامه هم نداشتم و بیمه هم ندارم ولی گفتم خدای من و عباس منش یکیه و قوانین رو انسان ها نوشتند و انسان ها رو خدا خلق کرده پس خداوند بالاتر از قوانینه و من انسان ارزشمندی هستم و هی میگفتم خداوند از قوانین بالاتره و احساس ارزشمندی میکردم و با دلی محکم به حفاظت رفتم و گفتم من انسان ارزشمندی هستم این برخورد شما مناسب من نبوده و تا چشم باز کردم رییس پاسگاه و کلیه گشتی ها رو در اتاق دیدم و توبیخ میشدن و من احساس خوبی داشتم همچنان و تازه گفتم باید از من معذرت خواهی هم بکنن و هی احساس خوبی داشتم و میگفتم خداوند بالاتر از قوانینه و خلاصه دادخواستی نوشتم و انها اقرار کردند کارشان اشتباه بوده و ازم رضایت خواستند و گفتند صبح بیا الان قوانین اجازه نمیدند که موتور از پارکینگ دربیاد ولی من باز تکرار کردم که خداوند از قوانین بالاتره پس محکم گفتم اگه امشب موتور رو تحویلم بدند حرفی نیست و اونها موندن بعد کمی صحبت قرار شد موتورم رو بدند و گفتند این کار غیرقانونیه ولی من میدونستم خداوند بالاتر از قوانینه و هی تکرار میکردم وبا رییس رفتیم پارکینگ و خلاصه پارکینگیه گفت امکان پذیر نیست ولی من باز میگفتم خداوند بالاتر از قوانینه و جوری شد قبض پارکینگم ندادم و موتور اوردم بیرون و تو همین شب کارهای صورتجلسه رو پاسگاه انجام شد. و به اون دوستایی که میگفتن نمیشه رفتم و دیدند که شد. دوستان برای من شد پس مطمنم از خداوند ثروت بخوام بدون قوانین بهم میده و همه اینا در 1٫5 ساعت انجام شد ساعت 9 رفتم خونه . دوستان توحید عملی رو باور داشته باشین و خداوند برای بنده اش کافیه و کلی درس گرفتم. و فقط از خداوند بخواهید برای شما قوانین وجود نخواهند داشت و بعد از شما دوباره قوانین اجرا میشن به روال سابق مثل مال اقای عباس منش که در فایل هاشون بارها گفتند که شده. برای هر کس که باور داشته باشد میشه. متن طولانی شد ولی حس کردم باید میگفتم و تا همینجا اکتفا میکنم. خدایا فقط از تو میخواهم.
به نام خدایی که برای بنده گانش کافیست
سلام به تمام شما عزیزان دل سلام به استاد عزیز سلاااااام به مریم عزیز
امروز زیاد گریان کردم اصلا حالم خوب نبود صبح وقت هم بیدار نشدم ورزش هم نکردم تمام روز گریه کردم حالم بد میشد و مه گریه کرده میرفتم با خانواده جنگ هم کردم راستش مادرم به برادرم بیشتر توجه کرد مرام بخیلم شد از همان زمان حالم بد شد هی خاطرات گذشته مرور شد و تمام چیز های که در درونم بود برایم آشکار شد من که فکر میکردم تغییر کردیم ولی امروز دانستم فقط ادا درمیاوردم تغییر نکردیم به زمین زمان دشنام دادم هی بد گفتم و فهمیدم قوانین فقط با خودآگاه خود تایید و قبول کردیم ولی در عصبانیت همان پاکیزه سابق هستم با همان باور ها و دیدگاه ها و هنوز قوانین باور نکردیم و به همین سبب هنوز نتیجه نگرفتم و چیزهای را که دوست دارم نرسیدم گر چی احساس خوب هم داشتیم و شکرگذاری هم میکردم چون به معنایی واقعی تغییر نکردیم و عجله دارم در نتیجه گرفتن بخاطر کمالگرایی که دارم و امروز فهمیدم که چقدر از خدا دور هستم چقدر از خدا از خودم از مادرم از برادر هایم از پدرم از مردم از همه رنجش دارم امروز درک کردم که مه رنجش دارم ولی خود را به کوچه حسن چپ زدیم و میگم همه چیز عالی هست و همیشه فکر میکردم مه از هیچکس هیچ چیز رنجش ندارم وبه کلام میکفتم همه را بخشیدم و دعا برشان میکردم از صبح هر چی کوشش کردم حالم خوب نشد اشک هایم ناخود آگاه جاری بود چند لحظه با خدا صحبت کردم
از قلبم صدا آمد …
پاکیزه چی را جدی گرفتی این دنیا بازی هست
گفتم پس مه چطور خودم تجربه کنم به چیز های که دوست دارم برسم رسالت خود را بدانم
گفت صبر داشته باش و بعدا گفته شد (مه توره بخشیدم اگر تو خودت را ببخشی ) و با این سخن کاملا آرام شدم فعلا هم حس ارامش میکنم
نمیخایم زیاد حاشیه دار حرف بزنم
ولی همیقدر میخایم به خودم بگویم پاکیزه همه چیز که تو تا حالا شنیدی دیدی درک کردی غلط هست خدا را غلط فهمیدی درست بدان
الهی به امید تو
روز بیست و سوم
روزی که زیاد گریه کردم و دانستم باید بیشتر بیشتر روی خودم کار کنم و ادا در نیارم
به نام الله مهربان که هدایتم کرد به سمت شناخت خودم و خودش
سپاسگزارم از شما استاد عباس منش عزیزم که چراغ راهم هستید دراین مسیر،
««شرک است که موجب شده، نیروی توحیدگرای درونت که همه راهحلها را میداند را، دست کم بگیری و تلاش کنی تا مسائل را به شیوه ذهنت حل کنی
نیروی هدایتگر درونت است که، بیرون و محدودیتهایش را نمیشناسد، بزرگی یا کوچکی خواسته برایش فرقی ندارد، برای او نه تنها دست زیاد نشده بلکه فرصتها هر روز در حال بیشتر شدن و جهان هر روز در حال ثروتمندشدن است.
نگاه او نگاه «ان معالعسر یسری است»و به تو این امید را میدهد که هیچ محدودیتی را باور نکن. زیرا اگر خواستهای در دلت زنده شده نشانهای است که میگوید:
توانایی لازم برای تحقق آن خواسته، زودتر از این آرزو آمده است.»»
سپاسگزارم از شما مریم جون عزیز که مقاله های بسیار دلنشین و پرمعنایی رو ابتدای فایل های روز شمار تحول ،قرار دادید
وسپاسگزارم از خودم که تلاش میکنم در مسیر بهبود دائمی خودم هرروز قدمهای کوچیک اما مستمر بردارم
چقدر زیباست اعتماد کردن به هدایت ،وچقدر آسان شدم برای آسانی ها زمانی که به هدایت شدن ایمان آوردم، قبلا فکر میکردم تنها من هستم و داناییم تا مسائل رو باهاشون حل کنیم و تمام بار و سنگینی مسائل رو شونه هام بود چون نه انقدر توان داشتم نه هوشمندی ،اما حالا به پشتوانه ی هدایت شدن با شجاعت وارد ترس هام وچالش های زندگی میشم چون اولا میدونم که هدایت میشم و یقین دارم که خداوند بزرگترین حامی منه و دوما میدونم با اینکار ظرف وجودم بزرگتر میشه و قوی ترمیشم و عضله اعتمادکردنم به الله مهربان قوی تر میشه ، خدایا سپاسگزارم که با مفهوم هدایت آشنام کردی ،سپاس بابت حضورت تو زندگیم سپاس بابت این آگاهی ها در زندگیم
مهربان پروردگارِ سخاوتمندم هدایتم کن به راه راست راه کسانی که به آنها نعمت دادی نه کسانی که به آنها غضب کردی و نه گمراهان.