اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام استادعزیزم،سلام دوستان هم فرکانسی،الان که دارم تایپ میکنم،اشکها نمیذارن که کلمات راببینم،
اول فایل که استاد از الهامات میگفت،باخودم گفتم پس چرا منو این الهامات را دریافت نمیکنم،چقدر خسته بودم،خدای عزیزم منو ببخش که امید داشتم دیگران برام کاری بکنن،وبه نقطه ای رسیدم که آخرش بود….
در لحظه ای که همش تو ذهنم داشتم میپرسیدم خدایا چراااا،چرررراااا،جواب را از زبان استاد شنیدم
آه خدای من،،،،،منو ببخش ،منو ببخش ،منو ببخشمش
ممنونم که هدایتم کردی،ممنونم که باهام حرف زدی
ممنونم که منو تو این جمع آوردی،چقدر همه چیز بهتر شد،وقتی پیامتو شنیدم ،از شرمندگی نمیتونم سرمو بالا بیارم ممنونم
ایمان به غیب . ایمان به کسی که با چشم دیده نمیشه اما تمام کارها را برات انجاممیده تو را مدیریت میکنه بهت میگه کجا برو کجا بایست کجا حرف بزن کجا سکوت کن . بهت میگه چکار کن چی بگو به کی بگو اون تو را راه میبره اون تو را هدایت میکنه اون دیده نمیشه ولی هست و خیلی مسخره س که باورش نکنیم آخه با ابزارهای محدودی مثل چشم و گوش و دست و پا چجوری میخواهیم اون عظمت را ببینیم . ولی هست . میفهمم استاد میفهمم ایمان به غیب را . مؤمنین کسانی هستند که به غیب ایمان می آورند فعل مضارع را میفهمم استاد . هر لحظه ایمان می آورند چون اون لحظه به لحظه ما را مدیریت میکنه و ما لحظه به لحظه باید ازش استفاده کنیم . هرلحظه من بپرسم و اون به انواع روش ها هدایتم کنه . و من گوش کنم و عمل کنم و این عمل کردن به هدایت ها یعنی که من وجود دارم یعنی که من عضوی از این جهان و تکه ای از آفرینش هستم . یا ایها الذین آمنوا عملوا الصالحات… و من چه درک بهتری از این تکرار قرآنی پیدا کرده ام که مؤمنین کسانی هستند که عمل میکنند و برای مؤمن شدن باید به غیب و به اون نیرویی که از چشم ما پنهان هست ایمان آورد و نشانه داشتن ایمان ، عمل کردن به هدایت های این نیروست و این اعمال گوناگون هستند .
انّ سعیکم لشتی …. اما سعی شما پراکنده است …. پراکندگی یعنی پراکنده عمل کردن و تنها به هدایت اون یک نیرو عمل نکردن …. بارها به این آیه فکر کردم و حالا شاید درکش کرده و به جواب رسیده باشم . اعمال انسان پراکنده هست و این پراکندگی براحتی دیده میشود . سعی های پراکنده یعنی عمل هایی که صالح نیستند و از مؤمنین سر نمیزنند و شاید تفاوت سعی و عمل همین باشد که سعی در پراکندگی است و عمل در انجام هدایت های اون نیروست . سعی در دست و پا زدن ها و شرک ورزیدن هاست و عمل حالتی است که انسان در فرکانس دریافت هدایت قرار میگیرد و به آنچه از خداوند دریافت میکند عمل میکند . سعی در آویزان شدن آدم ها به آدم ها و به غیر خداهاست که جهان را از نظم خارج کرده و بقول خدا پراکنده میکند . اما عمل در وصل شدن به یگانه نیروی خلق کننده جهان است و تصور کنید حالتی را که همه انسان ها در خطوط موازی به یک نیرو وصل شوند و نظم حاصل از این پیوند را تصور کنید و خلافش را تصور کنید که به تعبیر قرآن ان سعیکم لشتی ، که موجودات در پی یافتن خوشبختی به دامان هم بیفتند و چه آشوبی به پا میشود و پراکندگی ایجاد میشود .
ب خودم گفتم آخ جون کامنت اندیشه،کامنت شما برای توحید عملی نوشتن رو باید در یک مکان آرام با دل و جان بخوانم.چرا ک توحید رو در کامنت های شما ب وضوح میشه دید.
چه درکی چه کامنتی بسیار تحسین تون میکنم، خداروشکر برای حضور چنین دوستان نابی در زندگی ام، چه سعادتی بالاتر از این.
تفاوت سعی و عمل
چه زیبا گفتید، سعی یعنی هر وقت خودم خواستم زور بزنم، هر وقت خدا رو فراموش کردم و اعتبار همه چیز را ب عقل و توانایی و استعدادم دادم.و قول استاد باید این فروتنی در برابر خداوند رو همیشه ب یاد خودمان بیاریم چرا ک فراموش کاریم. چون کسی در اطراف مان از حضور خداوند در زندگی اش صحبتی نمیکنه، چون از بچگی یاد نگرفتیم.
هرجا کارم ب سختی پیش میرفت، هرجا دیدم دارم زور میزنم یاد این آیه بیوفتم ان سعیکم لشتی، ینی یادت باشه داری رو خودت حساب میکنی.
از خدا میخوام فراموشم نشه این روان شدن زندگی ام در این روزها رو، این روزهایی ک بندگانش بسیج میشن تا من تیک خواسته های ستاره قطبی ام رو بزنم با عزت با نهایت عشق و احترام.اینکه من نمیدونم در بک گراند چه اتفاقاتی می افته ولی همزمانی هاش رخ میده برام. همون ابر و باد و مه و خورشید و فلک درکارند.
ب خودم میگم ینی واقعا تو چقدر فراموشکار و ناسپاس خواهی بود ک این مسیر رو گم کنی؟ نمیدونم آیا گم خواهم شد یا نه فراموشم خواهد شد یا نه. ولی در این مدتی ک عضو سایت بودم ب یاد نمیارم بیراهه رفته باشم و همیشه سپاسگزار لطف و محبت خدا بودم ک دستم را محکم گرفته و نگذاشته ب بیراهه برم.
یعنی خوشی چقدر بزنه زیردلم ک فراموش کنم دیدن نتایج نکات مثبت زندگی ام رو، دیدن نتایج سپاسگزاری ام رو، فقط همین دو مورد چنان چرخ زندگی ام رو روان کرده ک میگم چقدر ساده بوده و من سالها ب خودم زحمت میدادم، چقدر زندگی زیبا و لذت بخش و آسان بوده و من سخت میکردم برای خودم. و این شیرینی اش خیلی می ارزد برام فکر نکنم بتونم ترکش کنم. چون فکر کردن ب شرایط گذشته برام ترسناکه.
همیشه مریم جان برایم بهترین الگو بودن، ک چه استاندارهای بالایی برای زندگی شان دارند، طبق گفته خودشان حرص و ولع دارن برای شنیدن آگاهی ها، من هم ب دنبال باکیفیت ترین زندگی هستم و تعهدم را نشان میدهم و به هیچ عنوان ب کم قانع نمیشوم. میدونی این روزها روی روابط خیلی حساس تر شدم ب خودم میگم من با فردی وارد رابطه میشم ک بتونم دو کلام حرف درست حسابی بزنیم، بتونم ازش فقط و فقط یاد بگیرم مثل خانم شایسته جان ک انقدر مشتاق هستند و ب بهترین فرد هدایت شدند.حتما ک لایق اش هستن. و بالاترین اولویتم همین مکالمات مفید و سنجیده و یاد گرفتن بیشتر از یکدیگر هست.
این جملات چه درک زیبایی بود، چه زیبا اهمیت توحید رو توصیف کردی.
تصور کنید حالتی را که همه انسان ها در خطوط موازی به یک نیرو وصل شوند و نظم حاصل از این پیوند را تصور کنید و خلافش را تصور کنید که به تعبیر قرآن ان سعیکم لشتی ، که موجودات در پی یافتن خوشبختی به دامان هم بیفتند و چه آشوبی به پا میشود و پراکندگی ایجاد میشود .
فک میکنم حدود دو سال قبل بود که توی یک کانال تلگرام یه سری فایل های رایگان از شما بود که اتفاقا اونجا با شما آشنا شدم
دقیقا همین صحبت رو در مورد دریافت الهامات روی استیج زمان سمینارها بود و اینکه میگفتین اگه سوالی هست الان که اینجام بپرسین بیام پایین دیگه جوابا نمیاد… اون موقه که اصلا درک نکردم و برام عجیب بود که الهام چیه و اصلا چه ربطی به استیج و پایین استیج داره … اما الان که دو سال میگذره کامل میدونم یعنی چی و چه مفهومی داره و چقدر عالی که سر منشا رو «خدا» میدونین نه اینکه به خودتون غره بشین مث خیلیا
*طی این مدت که روی باورها کار کردم و متمرکز روی این سایت و آگاهی هاش چقدررررر حال من بهتره و بدون شک بخش اعظمش رو ربط میدم به «باورهای توحیدی» …
اگه اشتباه هم یادم نباشه اول از فایل های «توحید عملی» شروع کردم و چقدر همون فایل ها مدار من رو عوض کرد . تازه اون موقع «خدا» برای من بوجود اومد، و خیلی وقته که اون خدایی که اصلا نبود از زندگیم رفت که فقط در مواقع سختی یادش میفتادم اونمبدون درک و یا احساس خاصی …
*باورهای توحیدی به زندگی در تمام ابعاد رونق میده
احساس عجیبی به آدم میده ، قوی میشی چون میدونی خدا همیشه هست اونم کسی که بهترین ها رو برات میخواد نه حسادتی داره و نه کمبود بصیرت و شعور .. یه نیروی کامل مطلق .. هر وقت بهش تکیه کردم مسیرم هم هموار شد و هم لذت بخش
که البته باید «آگاهانه» باشه چون نجواهای شیطانی جوری چمبره زده توی ذهن ما که باید تمرکز لیزری کنیم به خدای درونمون تا صداش بلند تر باشه برامون
*من هر زمان کانون توجهم به یه سمت خاصی بود و یا درونم میخواست روی موضوع خاصی فایلی بشنوم یا مطلبی بخونم هدایت شدمبه این سایت
از عدم احساس لیاقت رنج میبردم با اینکه روی عزت نفس خوب کار کرده بودم ولی ایده ای برای کار بر روی احساس لیاقت نداشتم و از وقتی این احساس شکل گرفت تا روزی که دوره اومد روی سایت حدود 2 ماه زمان برد
*یا خواستم روی زیبایی ها کار کنم تا مسافرت جذب کنم چون خیلی دوست داشتم اب و هوا عوض کنم .. و شما رفتین سفر که فایل های «سفر به دور امریکا» اومد روی سایت …جوری میدیدم که حافظه بیناییم ثبت و ضبط کنه و اتفاقا خودتون هم در یه قسمت توضیح میدادین که ببینین این زیبایی ها رو تا به زیبایی ها هدایت بشین.. و تقریبا 4 هفته بعدش رفتم مسافرت که بهترین سفرم تا به امروز بوده و خیلی از چیزهایی که دیدم در اون سریال، به نوعی دیدم که مدام در ذهنم تایید میکردم که ببین کانون توجهت چقدر خوب کار میکنه .. ببین قانون چه خوب عمل میکنه و….
* یا وقتی یه سیکل معیوب رو داشتم ادامه میدادم با اینکه خودم میدونستم!! ولی وقتی فایل های «الگوهای تکرار شونده» اومد روی سایت ، از خواب پریدم! همون روز اول اون روش رو قطع کردم و روند زندگیم هم متفاوت شد ..
از این مثال خیلی زیاد دارم که هرچی میخواستم روی این سایت بلافاصله میدیدم و انگار مخاطب فقط من بودم … خداروشکر
وقتی هر روز در ذهنم قدرتِ تو رو میدیدم خدای قادر و عظمت و بزرگی تو رو یادآوری میکردم و میگفتم خدایی که اینقدر قادره براش چه کاری داره که منو به خواسته ام برسونه، خدایا یادمه برام چیکار کردی معجزات تو رو میدیم اون همه موفقیت رو هرگز ندیده بودم اما وقتی تو رو صدا کردم وقتی قدرتمندی تو رو باور کردم برام سنگ تموم گذاشتی چون داشتم فقط و فقط به قدرتمندی تو فکر میکردم. اما چقدر توحید در من ضعیف بود و چقدر شیطان براحتی من رو از مسیر درست دور میکرد خدایا پناه میبرم به تو از شر شیطان خودت منو از نجواهای شیطان دور کن که کاری کرد که تو رو فراموش کنم براحتی و یادمه مغرووور میشدم میگفتم اووو ببین من چقدر خفنم در حالیکه من هیچی نبودم من هیچی نداشتم و اون نعمت ها لطف خدا بود اعتبارش برمیگشت به اون قدرت مطلق به اون قدرت بی مانند به تنها نیروی عالم به انرژی کل و نه هیچی در من من چی داشتم از خودم اخه؟ چرا عقلمو به کار ننداختم که اخه من چه توانایی داشتم از خودم برای مسخ کردن اون شرایط به نفع خودم؟ پس چرا قبلش نتونسته بودم این کارو بکنم اگه خودم و ویزگیهام باعثش شده بودم مگه من همیشه این ویژگیهارو نداشتم؟ چی تغییر کرده بود عامل اصلی چی بود؟ بقول قرآن آیا تعقل نمیکنید؟
حتی تو اون لحظات تاخت وتاز نجواهای شیطان که منو غرقِ دو دوتا چهارتا و حساب کتاب رو آدمها و شرایط کرده بود کلام شدی از زبون خواهرزاده 8 سالم و بهم گفتی:
من به اونی که قدرت داره فکر میکنم.
اما مثل عضله ای که جون نداشته باشه قدرت دادن به تو در من انقدر ضعیف شده بود و نجواهای شیطان انقدر قوی که ایمانِ ضعیف من زورش نرسید به نجواهای شرک، به قدرت دادن به غیر خدا، به ندیدن خدا، چه ایمان ضعیفی و چه زندگی سختی.
چقدر مسیر خودمو سخت کردم وقتی تصور کردم که این خودمم که عامل بوجود اورنده این موفقیتم چون دیگه خودم بودم که باید مسیر رو میرفتم دیگه روی دوش خدا نبودم چقدر خودمو له کردم برای بدست آوردن ذره ای موفقیت، چقدر کاسه چه کنم چه کنم ها دست گرفتم، منی که بقول خودم داشتم رو خودم کار هم میکردم اما این رمز، این مهمترین نکته رو شیطان از یادم برد، خدایا به تو پناه میبرم از فراموش کردن این نکته که تویی قدرتمندترین نیروی عالم و برام کافی هستی و کافیه از تو بخوام تویی در ذره ذره این عالم و هرچه دارم از ان توست و تو به من دادی تو جونی تو پاهام که بدون تو حتی توان راه رفتن هم ندارم چه برسه که بخوام بدوم.
به اندازه ای که تو رو منبع و منشا میبینم میتونم به موفقیت هم برسم به اندازه ای که در مقابل تو احساس هیچی بودن میکنم و تسلیم توام و از تو میخوام که کمکم کنی روندم آسونتر و موفقیت آمیزتر هم پیش میره.
هزار بار باید به خودم بگم که این خداست که داره کارهارو برای من انجام میده در من این منیت و غرور خیلی زیاده خیلی اعتبار همه چی رو به خودم میدم به زیباییم به هوشی که ندارم حتی، به توانایی هایی که ندارم من من من چقدر خوبم من چه کار درستم.. هه تو هیچی از خودت نداری به اندازه ای که دست خدارو باز میذاری به اندازه ای که خودتو برای کسب موفقیت ناتوان میبینی موفقت میکنه اون نیرویی که همه چیزه.
وقتی بالاخره انقدر چک ولگد خوردم انقدر درونم پر شد از اضطراب و نگرانی و غم و ناراحتی مدام، برگشتم به سمت خدا و اون آروم آروم شفام داد بهم آرامش بخشید، عزت بیشتر خودش شد برام، وقتی من همه چی رو اون بیرون رها کردم، احساس ارزشمندیمو هزاران پله رشد داد، موفقم کرد جسمم رو شفا داد و سالم کرد و داره بهم میگه هر چی بیشتر بیای سمت من موفقیت بیشتر نعمت بیشتر عزت بیشتر بهت میدم تو فقط تو مسیر من ادامه بده سرسختانه و توحید رو تو وجودت قویتر کن مثل حضرت مریم ها مثل عباسمنش ها…
سلام خدمت دوستان عزیز و گرامی خودم استاد عباس منش و خانم شایستی بینظیر واقعا این فایل همان چیزی بود که از خدا خواستم من دیروز شدید سردرگم بودم ودنبال یک هدایت یک پیام از طرف خدا بودم و خداروشکر رسالت به شما افتاد
خداوند در لحظه لحظه ی زندگی من هست واحساس میکنم خداوند رحمان و رحیم در همه حال یار و همراه من بوده
هنگامی که خداوند فرزندانم را به من هدیه داد اورا حس کردم سپاسگزارم از خداوند متعال وعظیم
خداوند هرلحظه من را هدایت می کند و راه گشای من است من تسلیمم در برابر خدا
این سایت عاشقانه است. در این سایت همه توش با عشق مینویسند و استاد با عشق فایل میگذاره و به ما درس عاشقی میده.
این فایل های توحیدی یه جورایی فایل های عاشقی با خداست. گفتگوهای عاشقانه استاد با خداست . گفتگوهای عاشقانه بچه ها با خداست.
نمیدونم چی باید بنویسم همیشه سر فایل های توحیدی هنگ میکنم. نمیدانم چندبار گوش کردم ولی از وقتی این فایل اومده فقط و فقط دارم اینو گوش میدم حتی وقتی خوابم داره پلی میشه و گوشم میشنوه.
امروز داشتم توی دفتر شکرگزاری مینوشتم گفتم بیام اینجا هم روز عشق را به عزیزانم تبریک بگم.
من اینجا عاشقی کردن را یاد گرفتم .
خدایا تو عشق مطلقی تو همه چیز را مسخر من کردی بی منت بی توقع.
خدایا از لحظه تولدم در وجودم عشق گذاشتی که هم عاشقی کنم هم عشق دریافت کنم.
توپدر و مادر عاشق را به من دادی تا بی منت و بی توقع منو دوست داشته باشند و من تمرین عاشقی کنم.
خدایا هرچه بزرگتر شدم اگه از عشق تو دور شدم نفرت اومد. الان میفهمم که هر جا عشق نباشه نفرت میاد.
نفرت به تنهایی معنا نداره .
همونطور که تاریکی معنا نداره اگه از نور دور بشی تاریکی میاد. منبع نور است.
تو منبع عشقی . تو نور مطلقی. تو عاشق بی منتی . تو عاشق بی توقع هستی.
و هر وقت از تو دور شدم و از دیگران طلب عشق کردم اونم با توقع . مزه نفرت را چشیدم .
الان میفهمم که عشق واقعی یعنی تو. اگه تونستم از تو یاد بگیرم و هر روز تمرین عاشقی کنم عشق خالص هم دریافت میکنم.
چرا نفرت شروع شد ؟ چون عشق با توقع شد . مثلا وقتی نوزادیم فقط عشق میگیریم وقتی بزرگتر میشیم از پدر و مادرمون توقع میکنیم همینجوری در عشق و عاشقی خدشه وارد میشه و یه جاهایی نفرت میاد.
از خواهر و برادر از دوست و فامیل . همش توقع همش منت.
ولی وقتی میدونیم که منبع اصلی عشق خداست و هر آنچه داریم او به ما داده . و ما میتونیم با افکارمون زندگی خودمون را خلق کنیم وقتی از خالقمون یاد میگیریم که عاشقی بی منت کنیم فقط عشق دریافت میکنیم. چون هر آنچه میگیریم انعکاس عشق خداست.
اونه که در وجود همه انسان ها عشق را گذاشته .
وقتی بفهمیم که ما چیزی نبودیم و اون خدای عظیم و عاشق همه چیز را به ما داد و ما وارد این جهان شدیم و همه چبز از خودشه و این هوش و ذکاوت که باهاش داریم کار میکنیم هم از خودشه اگر یک لحظه از ما بگیره ما تبدیل به هیچ میشویم .
پس عاشقی کنیم . عاشق اون خالق بی منت باشیم . و انعکاس عشق را دریافت کنیم.
هممون تجربه کردیم وقتی بی منت یه لبخند میزنیم بی منت لبخندهایی دریافت میکنیم. از یه لبخند ساده میشه کلی عشق دریافت کرد.
چرا ؟ چون لبخند بی توقع پاسخش یه لبخند با عشقه.
در همه چیز این پدیدار میشه .
با عشق غذا بپزیم بی منت برای خانواده بی توقع اون غذا بهترین غذا میشه و هر کسی میخوره حالش خوب میشه و میگه چقدر خوشمزه است. چرا ؟ چون عشق خالص در پخت اون بوده . وظیفه نبوده منت نبوده با حرص نبوده . بلکه همش عشق بوده. پس انعکاس عشق در اون هم میاد.
به همین قشنگی میشه عاشق بود. دقت کنیم به رفتارهای خودمون هر وقت به کسی بی توقع عشق دادیم ناخودآگاه عشق دریافت کردیم و همینکه توقع قاطی عشقمون و دوست داشتنمون شد همونجور دریافت عشق ناخالص داشتیم.
امروز روز عشقه. امروز بیاییم عاشقی کردن را از خدای عاشق یاد بگیریم.
بیاییم همه چیز را به خودش ربط بدیم که اون بی منت و بی توقع همه جهان را در اختیار ما گذاشته پس چرا من باید به این و اون وابسته بشم.
وقتی همه چیز از خودش هست. وقتی همه چیز را مسخر من کرده گفته همه چیز مال تو و لذت ببر اما از من غافل مشو . اگه از من دور بشی از منبع دور شدی و نتیجه اش تاریکی میشه. نتیجه اش سردی میشه . نتیجه اش نفرت میشه.
هر چی به خودش نزدیکتر میشیم گرم تر نورانی تر عاشق تر میشیم.
من از این فایل های توحیدی دارم عاشقی کردن را یاد میگیرم دارم یاد میگیرم که همه چیز خودشه و بدون اون هیچ چیز معنا نداره.
دارم تمرین عاشقی میکنم دارم تمرین میکنم بی منت و توقع عاشقی را یاد بگیرم.
استاد عزیزم روز عشق بر شما مبارک باشه. شمایی که با عشق این فایل های بی نظیر را برای ما میگذارید تا یادمون نره منبع اصلی عاشقی کجاست.
تکرار این فایل های توحیدی داره به ما تذکر میده که اگه حالت بده از منبع دور شدی . از عشق دور شدی و حالت دگرگون شده.
نزدیک شو نزدیک و تزدیک تر به نور مطلق به عشق مطلق . اونموقع عشق را دریافت میکنی .
سلام مینا خانم گل بی نهایت از شما و خدای عاشق سپاسگزارم که این چنین توسط شما این کامنت بسیار تا بسیار آموزنده رو برامون نوشتید چقدر با خوندن این کامنت کیف کردم .این زیباترین توصیفی بود که تا حالا از روز عشق دیدم و دوست دارم تا آخر عمرم روز عشق رو با یاد این کامنت زیبا و توحیدی بگذرونم کل کامنت بوی عشق واقعی و بی منت رو داره فریاد میزنه …چقدر مثال غذا پختن زیبا بود ….براتون آرزوی تجربه هر روزه عشق واقعی رو می کنم .موفق باشید و رستگار
سلام به دوست عزیزم مینا جان چقدر کامنتت زیبا و عاشقانه بود روز ولنتاین شما هم مبارک چقدر خوشحالم که دوستانی مثل شما دارم چقدر عشق خدا رو زیبا بیان کردین احسنت به شما واقعا عشق واقعی عشق به خداست
شما چقدر زیبا مفهوم توحید رو متوجه شدین توحید یعنی فقط روی خدا حساب باز کردن و فقط اوست قدرت مطلق و او پرودگار جهانیان است خدایا هزار بار شکر بابت این سایت و دوستان توحیدیم که هر کامنتشون پر از انرژی مثبت و خداگونه ست
سلام به مینای عزیز مینای که با کامنتی از درون عشق راه رو برای من مهدی باز کرد و چقدر خوشحالم چقدر راضیم چقدر سپاسگزارم از الله ی که این منبع عشق و آگاهیش را به من نشان داد و من هم از هدایت شدگانش شدم در مسیر نعمت ها و عشق و زیبای
خدایاشکرت
سلام به استاد گوهر نشانم
سلام به مینای عزیز تر از هر کسی در شروع امروزم
سلام به همه راه یافتگان نور الهی
عاشق همه شما دوستانم هستم
دست الله در دستان تک به تک شما عاشقان
خدایاشکرت که روزیم رو دادی ای تنها منبه رزق و روزی در جهان عالمیان سپاسگزارم.
سلام به خانم کاشی بسیار لذت بردم از کامنتی که نوشتین
نوشته ای که معلومه از قلب نوشته شده بسیار زیبا بود امیدوارم که همه ما بتونیم در زندگیمون فقط به خدا تکیه کنیم از تنها منبع قدرت کمک بخوایم که مارو به راه صراط المستقیم
راه کسانی که به آنها نعمت داده ونه گمراهان هدایت کنه
قصدی نداشتم برای این فایل کامنت بنویسم ولی صحبت های خودم با خداوند رو در تمرین ستاره قطبی امروز کپی میکنم اینجا ک نامربوط ب توحید و ب یاد اوردن قدرت خداوند نیست.
خدایا دارم در تک تک مشتری هام تو رو می بینم ،داری بهم می فهمونی اونی ک هدایت میکنه مشتری هارو منم ،اونی ک جنس هات رو میفروشه منم .منم ک بهت رزق میدم منم ک مشتری برات میفرستم.ربطی ب جنس زیاد یا کمت نداره.داری بهم می فهمونی قدرت کیه تنها قدرت کیه.قدرت رو نده دست اجناس متفاوت ات.ک بگی خدایا من جنس پر میکنم دیگه تو برو کنار ممنون.( دقیقا این دو سه روزی ک فایل توحید عملی رو گوش دادم من با همون اجناس قدیمی فروش بسیار خوبی رو دارم تجربه میکنم، فقط میگم خدایا خودتی خودت اون تقاضا رو بوجود میاری، خودت هدایت شون میکنی، اصن قششنگ خدا رو میبینم توی تک تک شون، الله اکبر، قدرت از آن توست ولاغیر)
من غلط بکنم تویی این جنسا تویی این ادماهایی ک از من خرید میکنن تو هستی،تو جنس میخری تو رفتار خوب ب من یاد دادی. رفتار من مشتری جذب نمیکنه لباس های شیک من مشتری جذب نمیکنه من غلط بکنم همچین فکری کنم غلط بکنم.
داری بهم توحید رو یاد میدی، قدرت مطلق تنها قدرت مطلق رو یاد میدی .داری ب یادم میاری اون موقعی ک با دوقفسه جنس برام مشتری میفرستادی یادته من از اون موقع پیشتم.
مرا ببخش ک کفورم ،ک غرور و خودبینی سراغم میاد، فک میکنم خودم ب این جایگاه رسیدم.
ولی اگر روزی لطف و محبتت رو از من دریغ کنی
چه رزقی میاد ؟ چه مشتری ای هدایت میشه؟ چه اجناسی ب ذهنم میاد ک بخرم، روی عقلم حساب و کتاب نکنم، همانطور ک 1 هفته میشه مغزم رو قفل کردی و پول در حسابم هست و نمیدونم چی بخرم و فقط میگم تو بگو من هیچی نمیدونم.
ب یادم آر ب یادم آر توحید را قدرتت را
مثل استاد هر روز ب یادم آر ک بگم من هیچم هیچ همه چیز تو هستی.
تو تیر ننداختی خدا تیر انداخت
پوست تو هیکل تو باعث هدایت افراد ب زندگیت نمیشه اره بهت اعتمادبنفس میده درسته،شاید بخوای خودتو بندازی جلو بگی خدایا برو کنار من خودم همه چیم تکمیل عه الان دیگه نیازی ب هدایت تو ندارم. استغفرالله این شرک هارو داشتم پنهان بود خداروشکر ک آگاه شدم.
چه پست باشم از کسی روزی طیبات بگیرم و پوست و هیکلم اینگونه بشود و بعد اعتبارش رو ب خودم بدم.
مگر یادم نمی آید ک تو چگونه رزقم را عطا کردی؟
مگر این جسم از آن تو نیست
مگر تو نمیتونی همین الان بگیری اش از این دنیا!؟
مگر اون افراد بنده تو نیستن؟
مگر اگر تو نخواهی حتی صدم ثانیه هم کسی نمیتونه با من هم فرکانس بشه ک ببینم اش.حتی با اختلاف صدم ثانیه چشم تو چشم نمیزاره بشین قدرت از ان توست ولاغیر.
مرا ببخش من طاقت راه بیراهه را ندارم
من طاقت چک و لگد خوردن را ندارم
دستم را بگیر و قدرتت را ب یادم ار
هرجا شوآفی بود، هرجا خودبرتربینی ، هرجا خودم را بالاتر از کسی دانستم، هرجا اعتبار هرچه دارم را ب هیکلم ب جسمم ب عقلم ب باورهایی ک خودم ساختم، ب رژیمی ک خودم گرفتم، ب تمرکزی ک خودم رو فایلها گذاشتم، ب تمرین ستاره قطبی ای ک خودم انجام دادم و ازت درخواست کردم ، ب باورهای ثروت آفرینی ک خودم روش کار کردن،من دیگه بلدم تمام دیگه راه و روش مول ساختن و یاد گرفتم، شما برید کنار ممنون.
یادت بیار کی از مترو اتوبوس کار اداره نجاتت داد با عزت و احترام
کی تو را از افراد غیرهم فرکانس رهایی بخشید با وجود ترسی ک از اعلام کردن ترک کردن داشتی. با نهایت عزت و آسانی.
کی تو را محافظ بود هرجا ک رفتی، نزاشت سختی ببینی تو ظاهر قضیه رو می دیدی و او درون اش را و میگفت من نمیخوام تو زحمت زیادی بکشی این ادم های اطرافت نیروهای از سمت من هستن ب خدمت تو اوردم شون قراره نزارن سختی بکشی، اره یادمه هر ارتباطی ک با هر فردی چه کاری چ دوستانه چ اجتماعی ساختم همه شون داشتن ب من خدمت میکردن حتی اگر اون رابطه ب 1 ساعت میکشید و جوری جهان فرکانسی ات ما رو جدا کرد ک در عجبم. اینکه از من مثل گل رز محافظت شده در شیشه مراقبت کردی و من از داخل شیشه می دیدم ک انسان ها میخوان بیان داخل ولی اون شیشه نمیزاشت و من فقط ته دلم لبخندی از جهان فرکانسی ات میزدم.
استاد جانم من هم قراره توحید رو در عملم نشون بدم، قراره قطع کنم چیزی را، این فایل برای همه ما بود درست در زمان مناسبش، اگر موهبت های پشت در را میخواهی باید قفل را بشکنی و وارد ترست بشی. فقط بدون آیا خداوند برای تو کافی نیست!؟ اینهارو ب خودم میگم، انجامش میدم و با عزت تمام میشه جوری ک میگم خدایا همین؟ همین بود؟ برایتان می نویسم بعد از اجرای توحید در عمل
هم اکنون خوشحالم وشکر گزارکه همینک بودنم ادامه دارد و قوطوردرعضمت عشق خداهستم
سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته
سلام خدمت تمام دوستان هم فرکانسی
پروردگارا را سپاسگزارم بابت این سایت توحیدی پروردگارا را سپاسگزارم بابت استادعباس منش وخانم شایسته عزیز که همچین فایل های رایگان برای ما میسازن که جواب تمام سوال های زهن من یکی روکه دادن.
توحید توحید توحید
واقعا چرامن باگرفتن این همه نتیجه ریز درشت باز فکرمیکنم که خودم یاآدمهای دیگه میتونن برام کاری کنن.خدایامن راببخش من برخودم ستم کردم.
من حدود دوماه پیش دوره 12قدم راخریداری کردم
وازهمون روزاول وتمرین ستاره قطبی چقدحال من خوب شد چقدنتایج پشت سرهم افتاد درامدم 3برابرشد وخیلی چرخ زندگیم رونترشد ولی بعدیه مدت غروربرم داشت هرجامینشستم وازنتایجم میگفتن دوروبریام من میگفتم اره من میتونم من من من ولی متاسفانه چندروزیه افت کردم بخصوص درآمدم پایین امده ولی بازم خداروشکر که بادیدن این فایل فهمیدم که اشکال کارکجاست پس دوباره باتوکل بخدا شروع میکنم وسیع میکنم توحیدی تر وتسلیم تردربراتوورهاتردربرابرمادیات باشم
سلام بر نور و رحمت خدا که سایه افکند بر تن و روحم و جلا داد و زنگار زنگار کج فهمی من و التیام داد.
سلام بر استاد من، سلام بر مرد شماره یک توحید و سلام بر ابراهیم زمان
سلام به خانم شایسته که عزیز دل استاد و ما هست
سلام به دوستان خوبم و سپاسگزارم بابت نوشتن کامنتهای ارزشمند.
چه خوش بختم که در زمانی هستم که پیامبر من به زبان فارسی شیوا پیام توحید رو بهم میگه
و خدا رو شکر که در مدار دریافت این پیام و اگاهی هستم.خدایا شکرت
چند روز که فایل اومده رو سایت و من نتونستم چیزی بنویسم….
استاد مهربونم خوب گفتی و خوش موقع گفتی و به من گفتی ، به منی که بعد این همه سال کار کردن روی خودم ، مراقب شرک بودم مراقب قدرت ندادن به مردم به عوامل بیرونی بودم حواسم و جمع میکردم حتی تو کلامم حتی تو فکرم قدرت و به کسی ندم ولی ولی قدرت و به خودم میدادم و منم منم داشتم
من
من
من
ای داد
فکر میکردم چون خدا سیستم و من خالق زندگی خودم هستم و اون انرژی قدرت خلق زندگیمو به من داده پس از معادله حذفه و حالا باید رو باورهام کار کنم
اما همیشه وهمیشه و حتی یک روز قبل از فایل وقتی افکار مذهبی دوستانم و دیدم تو دلم به خودم گفتم حالا خدای اونا با خدای تو چه فرقی کرده . خدای اونام کاری براشون نمیکنه و خدای منم نمیکنه اصلا این تغییر باورهای مذهبی این کار کردن ها چه بهبودی برام ایجاد کرده. من چرا اون ارامش قلبی و ندارم من چرا باید با تلاش و کنترل ذهن و تکرار عبارات تاکیدی اروم باشم پس کجای این زنجیره غلطه .چرا به هم وصل نیستن
من خیلی زیاد به این موضوع فکر میکردم و ایمان داشتم حلقه گمشده ای هست که همه چیز چفت نمیشه
من خوب کار میکنم روی خودم من سعی میکنم خوب کار کنم روی خودم. ولی حلقه اتصال اگاهی هام کجاس . چرا میلنگه
وقتی فایل اومد خوشحال شدم کلا فایل های توحیدی شما ی چیز دیگه هستن . من سیر نمیشم از شنیدنش …من از ایتدا با فایل فقط روی خدا حساب کن شما وارد دنیای خودسازی شدم از اون شب که اشک میریختم که خدایا این حرفها رو من چرا قبلا نشنیدم تمام زندگی پر از بدو بدو و شرکم از جلو چشمام رد شد
من تشنه توحید بودم و هستم من کویری هستم که فقط توحید میتونه سیرابم کنه
وقتی فایل جدید و شنیدم گفت ای دل غافل ، اب در هاون کوبیدم من مراقب شرک بودم مراقب قدرت ندادن به غیر بودم ولی قدرت و به خودم هم نباید میدادم البته شما بارها قبلاً فرموده بودین اما انگار من تو مدار دریافت نبودم
بارها خدا بار و از شونه های من برداشته بارها بار سنگین من و برداشته بارها کمکم کرده بارها دستان خوبش و برای یاری من فرستاده و من بارها سپاسگزاری میکردم از اون آدما از خدا بارها سپاسگزاری میکردم ولی هیچوقت نگفتم «خدا» همش گفتم «چون دارم روی خودم کار میکنم خدا کمکم کرد »
. بقول دوستمون اقای سید علی خوشدل باید میگفتم « خدایا شکرت برای این نعمتی که بهم دادی که به واسطه کنترل ذهنی بود که تو هدایتم کردی انجام بدم»
ما چیزی نداریم از خودمون و هر چه هست اوست
خدایا من و ببخش و بازگشت دوباره من و بپذیر همواره هدایتم کن و آرامشی قلبی همراه با تسلیم و خضوع و خشوع افزون و افزون به من بده که هرگز منم نگم و یادم باشه همه چیز تویی و جز تو همه هیچ .
استاد خوشگل و خوش هیکل و توحیدی من خیلی ازتون سپاسگزارم بخاطر این حجم از اگاهی و خیلی سپاسگزارم که این اگاهی و به ما میدین خیر دنیا و سعادت آخرت نوش جونتون زندگی تو بهشت تو دنیا و آخرت گوارای وجود پر مهر و ارزشمندترین .عاشقتونم بخدا
بنام خدای مهربان
سلام استادعزیزم،سلام دوستان هم فرکانسی،الان که دارم تایپ میکنم،اشکها نمیذارن که کلمات راببینم،
اول فایل که استاد از الهامات میگفت،باخودم گفتم پس چرا منو این الهامات را دریافت نمیکنم،چقدر خسته بودم،خدای عزیزم منو ببخش که امید داشتم دیگران برام کاری بکنن،وبه نقطه ای رسیدم که آخرش بود….
در لحظه ای که همش تو ذهنم داشتم میپرسیدم خدایا چراااا،چرررراااا،جواب را از زبان استاد شنیدم
آه خدای من،،،،،منو ببخش ،منو ببخش ،منو ببخشمش
ممنونم که هدایتم کردی،ممنونم که باهام حرف زدی
ممنونم که منو تو این جمع آوردی،چقدر همه چیز بهتر شد،وقتی پیامتو شنیدم ،از شرمندگی نمیتونم سرمو بالا بیارم ممنونم
ممنونم استاد توانمندم، سپاسگذارم
سلام استاد عزیزم
ایمان به غیب . ایمان به کسی که با چشم دیده نمیشه اما تمام کارها را برات انجاممیده تو را مدیریت میکنه بهت میگه کجا برو کجا بایست کجا حرف بزن کجا سکوت کن . بهت میگه چکار کن چی بگو به کی بگو اون تو را راه میبره اون تو را هدایت میکنه اون دیده نمیشه ولی هست و خیلی مسخره س که باورش نکنیم آخه با ابزارهای محدودی مثل چشم و گوش و دست و پا چجوری میخواهیم اون عظمت را ببینیم . ولی هست . میفهمم استاد میفهمم ایمان به غیب را . مؤمنین کسانی هستند که به غیب ایمان می آورند فعل مضارع را میفهمم استاد . هر لحظه ایمان می آورند چون اون لحظه به لحظه ما را مدیریت میکنه و ما لحظه به لحظه باید ازش استفاده کنیم . هرلحظه من بپرسم و اون به انواع روش ها هدایتم کنه . و من گوش کنم و عمل کنم و این عمل کردن به هدایت ها یعنی که من وجود دارم یعنی که من عضوی از این جهان و تکه ای از آفرینش هستم . یا ایها الذین آمنوا عملوا الصالحات… و من چه درک بهتری از این تکرار قرآنی پیدا کرده ام که مؤمنین کسانی هستند که عمل میکنند و برای مؤمن شدن باید به غیب و به اون نیرویی که از چشم ما پنهان هست ایمان آورد و نشانه داشتن ایمان ، عمل کردن به هدایت های این نیروست و این اعمال گوناگون هستند .
انّ سعیکم لشتی …. اما سعی شما پراکنده است …. پراکندگی یعنی پراکنده عمل کردن و تنها به هدایت اون یک نیرو عمل نکردن …. بارها به این آیه فکر کردم و حالا شاید درکش کرده و به جواب رسیده باشم . اعمال انسان پراکنده هست و این پراکندگی براحتی دیده میشود . سعی های پراکنده یعنی عمل هایی که صالح نیستند و از مؤمنین سر نمیزنند و شاید تفاوت سعی و عمل همین باشد که سعی در پراکندگی است و عمل در انجام هدایت های اون نیروست . سعی در دست و پا زدن ها و شرک ورزیدن هاست و عمل حالتی است که انسان در فرکانس دریافت هدایت قرار میگیرد و به آنچه از خداوند دریافت میکند عمل میکند . سعی در آویزان شدن آدم ها به آدم ها و به غیر خداهاست که جهان را از نظم خارج کرده و بقول خدا پراکنده میکند . اما عمل در وصل شدن به یگانه نیروی خلق کننده جهان است و تصور کنید حالتی را که همه انسان ها در خطوط موازی به یک نیرو وصل شوند و نظم حاصل از این پیوند را تصور کنید و خلافش را تصور کنید که به تعبیر قرآن ان سعیکم لشتی ، که موجودات در پی یافتن خوشبختی به دامان هم بیفتند و چه آشوبی به پا میشود و پراکندگی ایجاد میشود .
سلام ب دوست عزیزم، اندیشه جان
ب خودم گفتم آخ جون کامنت اندیشه،کامنت شما برای توحید عملی نوشتن رو باید در یک مکان آرام با دل و جان بخوانم.چرا ک توحید رو در کامنت های شما ب وضوح میشه دید.
چه درکی چه کامنتی بسیار تحسین تون میکنم، خداروشکر برای حضور چنین دوستان نابی در زندگی ام، چه سعادتی بالاتر از این.
تفاوت سعی و عمل
چه زیبا گفتید، سعی یعنی هر وقت خودم خواستم زور بزنم، هر وقت خدا رو فراموش کردم و اعتبار همه چیز را ب عقل و توانایی و استعدادم دادم.و قول استاد باید این فروتنی در برابر خداوند رو همیشه ب یاد خودمان بیاریم چرا ک فراموش کاریم. چون کسی در اطراف مان از حضور خداوند در زندگی اش صحبتی نمیکنه، چون از بچگی یاد نگرفتیم.
هرجا کارم ب سختی پیش میرفت، هرجا دیدم دارم زور میزنم یاد این آیه بیوفتم ان سعیکم لشتی، ینی یادت باشه داری رو خودت حساب میکنی.
از خدا میخوام فراموشم نشه این روان شدن زندگی ام در این روزها رو، این روزهایی ک بندگانش بسیج میشن تا من تیک خواسته های ستاره قطبی ام رو بزنم با عزت با نهایت عشق و احترام.اینکه من نمیدونم در بک گراند چه اتفاقاتی می افته ولی همزمانی هاش رخ میده برام. همون ابر و باد و مه و خورشید و فلک درکارند.
ب خودم میگم ینی واقعا تو چقدر فراموشکار و ناسپاس خواهی بود ک این مسیر رو گم کنی؟ نمیدونم آیا گم خواهم شد یا نه فراموشم خواهد شد یا نه. ولی در این مدتی ک عضو سایت بودم ب یاد نمیارم بیراهه رفته باشم و همیشه سپاسگزار لطف و محبت خدا بودم ک دستم را محکم گرفته و نگذاشته ب بیراهه برم.
یعنی خوشی چقدر بزنه زیردلم ک فراموش کنم دیدن نتایج نکات مثبت زندگی ام رو، دیدن نتایج سپاسگزاری ام رو، فقط همین دو مورد چنان چرخ زندگی ام رو روان کرده ک میگم چقدر ساده بوده و من سالها ب خودم زحمت میدادم، چقدر زندگی زیبا و لذت بخش و آسان بوده و من سخت میکردم برای خودم. و این شیرینی اش خیلی می ارزد برام فکر نکنم بتونم ترکش کنم. چون فکر کردن ب شرایط گذشته برام ترسناکه.
همیشه مریم جان برایم بهترین الگو بودن، ک چه استاندارهای بالایی برای زندگی شان دارند، طبق گفته خودشان حرص و ولع دارن برای شنیدن آگاهی ها، من هم ب دنبال باکیفیت ترین زندگی هستم و تعهدم را نشان میدهم و به هیچ عنوان ب کم قانع نمیشوم. میدونی این روزها روی روابط خیلی حساس تر شدم ب خودم میگم من با فردی وارد رابطه میشم ک بتونم دو کلام حرف درست حسابی بزنیم، بتونم ازش فقط و فقط یاد بگیرم مثل خانم شایسته جان ک انقدر مشتاق هستند و ب بهترین فرد هدایت شدند.حتما ک لایق اش هستن. و بالاترین اولویتم همین مکالمات مفید و سنجیده و یاد گرفتن بیشتر از یکدیگر هست.
این جملات چه درک زیبایی بود، چه زیبا اهمیت توحید رو توصیف کردی.
تصور کنید حالتی را که همه انسان ها در خطوط موازی به یک نیرو وصل شوند و نظم حاصل از این پیوند را تصور کنید و خلافش را تصور کنید که به تعبیر قرآن ان سعیکم لشتی ، که موجودات در پی یافتن خوشبختی به دامان هم بیفتند و چه آشوبی به پا میشود و پراکندگی ایجاد میشود .
سپاسگزارم، در پناه الله باشی دوست عزیزم.
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته و دوستان
فک میکنم حدود دو سال قبل بود که توی یک کانال تلگرام یه سری فایل های رایگان از شما بود که اتفاقا اونجا با شما آشنا شدم
دقیقا همین صحبت رو در مورد دریافت الهامات روی استیج زمان سمینارها بود و اینکه میگفتین اگه سوالی هست الان که اینجام بپرسین بیام پایین دیگه جوابا نمیاد… اون موقه که اصلا درک نکردم و برام عجیب بود که الهام چیه و اصلا چه ربطی به استیج و پایین استیج داره … اما الان که دو سال میگذره کامل میدونم یعنی چی و چه مفهومی داره و چقدر عالی که سر منشا رو «خدا» میدونین نه اینکه به خودتون غره بشین مث خیلیا
*طی این مدت که روی باورها کار کردم و متمرکز روی این سایت و آگاهی هاش چقدررررر حال من بهتره و بدون شک بخش اعظمش رو ربط میدم به «باورهای توحیدی» …
اگه اشتباه هم یادم نباشه اول از فایل های «توحید عملی» شروع کردم و چقدر همون فایل ها مدار من رو عوض کرد . تازه اون موقع «خدا» برای من بوجود اومد، و خیلی وقته که اون خدایی که اصلا نبود از زندگیم رفت که فقط در مواقع سختی یادش میفتادم اونمبدون درک و یا احساس خاصی …
*باورهای توحیدی به زندگی در تمام ابعاد رونق میده
احساس عجیبی به آدم میده ، قوی میشی چون میدونی خدا همیشه هست اونم کسی که بهترین ها رو برات میخواد نه حسادتی داره و نه کمبود بصیرت و شعور .. یه نیروی کامل مطلق .. هر وقت بهش تکیه کردم مسیرم هم هموار شد و هم لذت بخش
که البته باید «آگاهانه» باشه چون نجواهای شیطانی جوری چمبره زده توی ذهن ما که باید تمرکز لیزری کنیم به خدای درونمون تا صداش بلند تر باشه برامون
*من هر زمان کانون توجهم به یه سمت خاصی بود و یا درونم میخواست روی موضوع خاصی فایلی بشنوم یا مطلبی بخونم هدایت شدمبه این سایت
از عدم احساس لیاقت رنج میبردم با اینکه روی عزت نفس خوب کار کرده بودم ولی ایده ای برای کار بر روی احساس لیاقت نداشتم و از وقتی این احساس شکل گرفت تا روزی که دوره اومد روی سایت حدود 2 ماه زمان برد
*یا خواستم روی زیبایی ها کار کنم تا مسافرت جذب کنم چون خیلی دوست داشتم اب و هوا عوض کنم .. و شما رفتین سفر که فایل های «سفر به دور امریکا» اومد روی سایت …جوری میدیدم که حافظه بیناییم ثبت و ضبط کنه و اتفاقا خودتون هم در یه قسمت توضیح میدادین که ببینین این زیبایی ها رو تا به زیبایی ها هدایت بشین.. و تقریبا 4 هفته بعدش رفتم مسافرت که بهترین سفرم تا به امروز بوده و خیلی از چیزهایی که دیدم در اون سریال، به نوعی دیدم که مدام در ذهنم تایید میکردم که ببین کانون توجهت چقدر خوب کار میکنه .. ببین قانون چه خوب عمل میکنه و….
* یا وقتی یه سیکل معیوب رو داشتم ادامه میدادم با اینکه خودم میدونستم!! ولی وقتی فایل های «الگوهای تکرار شونده» اومد روی سایت ، از خواب پریدم! همون روز اول اون روش رو قطع کردم و روند زندگیم هم متفاوت شد ..
از این مثال خیلی زیاد دارم که هرچی میخواستم روی این سایت بلافاصله میدیدم و انگار مخاطب فقط من بودم … خداروشکر
سپاسگزار استاد عزیزم و خانم شایسته
سلام
استاد سوال اینکه شماتوی تمام فایلهاتون میگید که خداوند یک سیستم هست
وخبری از احساسات وویژگیهای انسانی نیست
برای من این سوال پیش اومده که این همه تفاوت وتناقض واگه توضیح بدیدممنون میشم
مخصوصا اخرین فایل توحیدی که کامل توضیح میدید
بلاخره ماخدا روسیستم بدونیم
یا خدارومانند حالاهرموجودی مثل خودشون وبزرگتر،مثل مورچه بزرگ،فیل بزرگ بدونیم
یادرخیلی فایلها میگید که اصلا ماخودمون خداییم وخودمون خالق زندگی وشرایطمون هستیم
اگه این سوال وبازکنید وتوضیح بدید ممنون میشم
من گیج شدم
دوستان هم اگه تجربه ای دارید توضیح بدید
روح الله جان ..داداش یه چیزی بهت بگم تلاش و کوشش سخت همراه با توکل به خدا تنها راه موفقیته
متاسفانه خانم ها و بعضی آقایون قضیه رو اشتباه میگیرن
میگن با بشینیم و خدا کارها رو برامون انجام بده و نسبت مستقیم داره با تن پروری
اصل داستان
ما
خالق
زندگیمون
هستیم
والسلام
به نام تنها نیرویی که در عالم وجود داره
وقتی هر روز در ذهنم قدرتِ تو رو میدیدم خدای قادر و عظمت و بزرگی تو رو یادآوری میکردم و میگفتم خدایی که اینقدر قادره براش چه کاری داره که منو به خواسته ام برسونه، خدایا یادمه برام چیکار کردی معجزات تو رو میدیم اون همه موفقیت رو هرگز ندیده بودم اما وقتی تو رو صدا کردم وقتی قدرتمندی تو رو باور کردم برام سنگ تموم گذاشتی چون داشتم فقط و فقط به قدرتمندی تو فکر میکردم. اما چقدر توحید در من ضعیف بود و چقدر شیطان براحتی من رو از مسیر درست دور میکرد خدایا پناه میبرم به تو از شر شیطان خودت منو از نجواهای شیطان دور کن که کاری کرد که تو رو فراموش کنم براحتی و یادمه مغرووور میشدم میگفتم اووو ببین من چقدر خفنم در حالیکه من هیچی نبودم من هیچی نداشتم و اون نعمت ها لطف خدا بود اعتبارش برمیگشت به اون قدرت مطلق به اون قدرت بی مانند به تنها نیروی عالم به انرژی کل و نه هیچی در من من چی داشتم از خودم اخه؟ چرا عقلمو به کار ننداختم که اخه من چه توانایی داشتم از خودم برای مسخ کردن اون شرایط به نفع خودم؟ پس چرا قبلش نتونسته بودم این کارو بکنم اگه خودم و ویزگیهام باعثش شده بودم مگه من همیشه این ویژگیهارو نداشتم؟ چی تغییر کرده بود عامل اصلی چی بود؟ بقول قرآن آیا تعقل نمیکنید؟
حتی تو اون لحظات تاخت وتاز نجواهای شیطان که منو غرقِ دو دوتا چهارتا و حساب کتاب رو آدمها و شرایط کرده بود کلام شدی از زبون خواهرزاده 8 سالم و بهم گفتی:
من به اونی که قدرت داره فکر میکنم.
اما مثل عضله ای که جون نداشته باشه قدرت دادن به تو در من انقدر ضعیف شده بود و نجواهای شیطان انقدر قوی که ایمانِ ضعیف من زورش نرسید به نجواهای شرک، به قدرت دادن به غیر خدا، به ندیدن خدا، چه ایمان ضعیفی و چه زندگی سختی.
چقدر مسیر خودمو سخت کردم وقتی تصور کردم که این خودمم که عامل بوجود اورنده این موفقیتم چون دیگه خودم بودم که باید مسیر رو میرفتم دیگه روی دوش خدا نبودم چقدر خودمو له کردم برای بدست آوردن ذره ای موفقیت، چقدر کاسه چه کنم چه کنم ها دست گرفتم، منی که بقول خودم داشتم رو خودم کار هم میکردم اما این رمز، این مهمترین نکته رو شیطان از یادم برد، خدایا به تو پناه میبرم از فراموش کردن این نکته که تویی قدرتمندترین نیروی عالم و برام کافی هستی و کافیه از تو بخوام تویی در ذره ذره این عالم و هرچه دارم از ان توست و تو به من دادی تو جونی تو پاهام که بدون تو حتی توان راه رفتن هم ندارم چه برسه که بخوام بدوم.
به اندازه ای که تو رو منبع و منشا میبینم میتونم به موفقیت هم برسم به اندازه ای که در مقابل تو احساس هیچی بودن میکنم و تسلیم توام و از تو میخوام که کمکم کنی روندم آسونتر و موفقیت آمیزتر هم پیش میره.
هزار بار باید به خودم بگم که این خداست که داره کارهارو برای من انجام میده در من این منیت و غرور خیلی زیاده خیلی اعتبار همه چی رو به خودم میدم به زیباییم به هوشی که ندارم حتی، به توانایی هایی که ندارم من من من چقدر خوبم من چه کار درستم.. هه تو هیچی از خودت نداری به اندازه ای که دست خدارو باز میذاری به اندازه ای که خودتو برای کسب موفقیت ناتوان میبینی موفقت میکنه اون نیرویی که همه چیزه.
وقتی بالاخره انقدر چک ولگد خوردم انقدر درونم پر شد از اضطراب و نگرانی و غم و ناراحتی مدام، برگشتم به سمت خدا و اون آروم آروم شفام داد بهم آرامش بخشید، عزت بیشتر خودش شد برام، وقتی من همه چی رو اون بیرون رها کردم، احساس ارزشمندیمو هزاران پله رشد داد، موفقم کرد جسمم رو شفا داد و سالم کرد و داره بهم میگه هر چی بیشتر بیای سمت من موفقیت بیشتر نعمت بیشتر عزت بیشتر بهت میدم تو فقط تو مسیر من ادامه بده سرسختانه و توحید رو تو وجودت قویتر کن مثل حضرت مریم ها مثل عباسمنش ها…
به نام خداوند بخشنده مهربان
به نام خداوند رحمان و رحیم
به نام خداوند هدایتگر بنده گان
تنها تو را می پرستم و تنها از تو یاری می جویم
سلام خدمت دوستان عزیز و گرامی خودم استاد عباس منش و خانم شایستی بینظیر واقعا این فایل همان چیزی بود که از خدا خواستم من دیروز شدید سردرگم بودم ودنبال یک هدایت یک پیام از طرف خدا بودم و خداروشکر رسالت به شما افتاد
خداوند در لحظه لحظه ی زندگی من هست واحساس میکنم خداوند رحمان و رحیم در همه حال یار و همراه من بوده
هنگامی که خداوند فرزندانم را به من هدیه داد اورا حس کردم سپاسگزارم از خداوند متعال وعظیم
خداوند هرلحظه من را هدایت می کند و راه گشای من است من تسلیمم در برابر خدا
من هرجه دارم ازآن خداست و تو به من دادی
سپاسگزارم خداوند سمیع و بصیر
به نام رب العالمین
سلام بر استاد عزیزم
روز عشق بر همه عاشق ها مبارک باشه.
این سایت عاشقانه است. در این سایت همه توش با عشق مینویسند و استاد با عشق فایل میگذاره و به ما درس عاشقی میده.
این فایل های توحیدی یه جورایی فایل های عاشقی با خداست. گفتگوهای عاشقانه استاد با خداست . گفتگوهای عاشقانه بچه ها با خداست.
نمیدونم چی باید بنویسم همیشه سر فایل های توحیدی هنگ میکنم. نمیدانم چندبار گوش کردم ولی از وقتی این فایل اومده فقط و فقط دارم اینو گوش میدم حتی وقتی خوابم داره پلی میشه و گوشم میشنوه.
امروز داشتم توی دفتر شکرگزاری مینوشتم گفتم بیام اینجا هم روز عشق را به عزیزانم تبریک بگم.
من اینجا عاشقی کردن را یاد گرفتم .
خدایا تو عشق مطلقی تو همه چیز را مسخر من کردی بی منت بی توقع.
خدایا از لحظه تولدم در وجودم عشق گذاشتی که هم عاشقی کنم هم عشق دریافت کنم.
توپدر و مادر عاشق را به من دادی تا بی منت و بی توقع منو دوست داشته باشند و من تمرین عاشقی کنم.
خدایا هرچه بزرگتر شدم اگه از عشق تو دور شدم نفرت اومد. الان میفهمم که هر جا عشق نباشه نفرت میاد.
نفرت به تنهایی معنا نداره .
همونطور که تاریکی معنا نداره اگه از نور دور بشی تاریکی میاد. منبع نور است.
تو منبع عشقی . تو نور مطلقی. تو عاشق بی منتی . تو عاشق بی توقع هستی.
و هر وقت از تو دور شدم و از دیگران طلب عشق کردم اونم با توقع . مزه نفرت را چشیدم .
الان میفهمم که عشق واقعی یعنی تو. اگه تونستم از تو یاد بگیرم و هر روز تمرین عاشقی کنم عشق خالص هم دریافت میکنم.
چرا نفرت شروع شد ؟ چون عشق با توقع شد . مثلا وقتی نوزادیم فقط عشق میگیریم وقتی بزرگتر میشیم از پدر و مادرمون توقع میکنیم همینجوری در عشق و عاشقی خدشه وارد میشه و یه جاهایی نفرت میاد.
از خواهر و برادر از دوست و فامیل . همش توقع همش منت.
ولی وقتی میدونیم که منبع اصلی عشق خداست و هر آنچه داریم او به ما داده . و ما میتونیم با افکارمون زندگی خودمون را خلق کنیم وقتی از خالقمون یاد میگیریم که عاشقی بی منت کنیم فقط عشق دریافت میکنیم. چون هر آنچه میگیریم انعکاس عشق خداست.
اونه که در وجود همه انسان ها عشق را گذاشته .
وقتی بفهمیم که ما چیزی نبودیم و اون خدای عظیم و عاشق همه چیز را به ما داد و ما وارد این جهان شدیم و همه چبز از خودشه و این هوش و ذکاوت که باهاش داریم کار میکنیم هم از خودشه اگر یک لحظه از ما بگیره ما تبدیل به هیچ میشویم .
پس عاشقی کنیم . عاشق اون خالق بی منت باشیم . و انعکاس عشق را دریافت کنیم.
هممون تجربه کردیم وقتی بی منت یه لبخند میزنیم بی منت لبخندهایی دریافت میکنیم. از یه لبخند ساده میشه کلی عشق دریافت کرد.
چرا ؟ چون لبخند بی توقع پاسخش یه لبخند با عشقه.
در همه چیز این پدیدار میشه .
با عشق غذا بپزیم بی منت برای خانواده بی توقع اون غذا بهترین غذا میشه و هر کسی میخوره حالش خوب میشه و میگه چقدر خوشمزه است. چرا ؟ چون عشق خالص در پخت اون بوده . وظیفه نبوده منت نبوده با حرص نبوده . بلکه همش عشق بوده. پس انعکاس عشق در اون هم میاد.
به همین قشنگی میشه عاشق بود. دقت کنیم به رفتارهای خودمون هر وقت به کسی بی توقع عشق دادیم ناخودآگاه عشق دریافت کردیم و همینکه توقع قاطی عشقمون و دوست داشتنمون شد همونجور دریافت عشق ناخالص داشتیم.
امروز روز عشقه. امروز بیاییم عاشقی کردن را از خدای عاشق یاد بگیریم.
بیاییم همه چیز را به خودش ربط بدیم که اون بی منت و بی توقع همه جهان را در اختیار ما گذاشته پس چرا من باید به این و اون وابسته بشم.
وقتی همه چیز از خودش هست. وقتی همه چیز را مسخر من کرده گفته همه چیز مال تو و لذت ببر اما از من غافل مشو . اگه از من دور بشی از منبع دور شدی و نتیجه اش تاریکی میشه. نتیجه اش سردی میشه . نتیجه اش نفرت میشه.
هر چی به خودش نزدیکتر میشیم گرم تر نورانی تر عاشق تر میشیم.
من از این فایل های توحیدی دارم عاشقی کردن را یاد میگیرم دارم یاد میگیرم که همه چیز خودشه و بدون اون هیچ چیز معنا نداره.
دارم تمرین عاشقی میکنم دارم تمرین میکنم بی منت و توقع عاشقی را یاد بگیرم.
استاد عزیزم روز عشق بر شما مبارک باشه. شمایی که با عشق این فایل های بی نظیر را برای ما میگذارید تا یادمون نره منبع اصلی عاشقی کجاست.
تکرار این فایل های توحیدی داره به ما تذکر میده که اگه حالت بده از منبع دور شدی . از عشق دور شدی و حالت دگرگون شده.
نزدیک شو نزدیک و تزدیک تر به نور مطلق به عشق مطلق . اونموقع عشق را دریافت میکنی .
اونموقع عاشق میشی
عاشق خودش
عاشق خودت
و عاشق تمام مخلوقات جهان.
خیلی خیلی دوستتون دارم
سپاسگزارم
سلام مینا خانم گل بی نهایت از شما و خدای عاشق سپاسگزارم که این چنین توسط شما این کامنت بسیار تا بسیار آموزنده رو برامون نوشتید چقدر با خوندن این کامنت کیف کردم .این زیباترین توصیفی بود که تا حالا از روز عشق دیدم و دوست دارم تا آخر عمرم روز عشق رو با یاد این کامنت زیبا و توحیدی بگذرونم کل کامنت بوی عشق واقعی و بی منت رو داره فریاد میزنه …چقدر مثال غذا پختن زیبا بود ….براتون آرزوی تجربه هر روزه عشق واقعی رو می کنم .موفق باشید و رستگار
سلام به دوست عزیزم مینا جان چقدر کامنتت زیبا و عاشقانه بود روز ولنتاین شما هم مبارک چقدر خوشحالم که دوستانی مثل شما دارم چقدر عشق خدا رو زیبا بیان کردین احسنت به شما واقعا عشق واقعی عشق به خداست
شما چقدر زیبا مفهوم توحید رو متوجه شدین توحید یعنی فقط روی خدا حساب باز کردن و فقط اوست قدرت مطلق و او پرودگار جهانیان است خدایا هزار بار شکر بابت این سایت و دوستان توحیدیم که هر کامنتشون پر از انرژی مثبت و خداگونه ست
سلام به عشق که تنها منبع آن از وجودیت خداست
سلام به مینای عزیز مینای که با کامنتی از درون عشق راه رو برای من مهدی باز کرد و چقدر خوشحالم چقدر راضیم چقدر سپاسگزارم از الله ی که این منبع عشق و آگاهیش را به من نشان داد و من هم از هدایت شدگانش شدم در مسیر نعمت ها و عشق و زیبای
خدایاشکرت
سلام به استاد گوهر نشانم
سلام به مینای عزیز تر از هر کسی در شروع امروزم
سلام به همه راه یافتگان نور الهی
عاشق همه شما دوستانم هستم
دست الله در دستان تک به تک شما عاشقان
خدایاشکرت که روزیم رو دادی ای تنها منبه رزق و روزی در جهان عالمیان سپاسگزارم.
سلام به خانم کاشی بسیار لذت بردم از کامنتی که نوشتین
نوشته ای که معلومه از قلب نوشته شده بسیار زیبا بود امیدوارم که همه ما بتونیم در زندگیمون فقط به خدا تکیه کنیم از تنها منبع قدرت کمک بخوایم که مارو به راه صراط المستقیم
راه کسانی که به آنها نعمت داده ونه گمراهان هدایت کنه
ب نام خداوند بخشاینده ام
سلام ب استاد عزیز و دوستانم
قصدی نداشتم برای این فایل کامنت بنویسم ولی صحبت های خودم با خداوند رو در تمرین ستاره قطبی امروز کپی میکنم اینجا ک نامربوط ب توحید و ب یاد اوردن قدرت خداوند نیست.
خدایا دارم در تک تک مشتری هام تو رو می بینم ،داری بهم می فهمونی اونی ک هدایت میکنه مشتری هارو منم ،اونی ک جنس هات رو میفروشه منم .منم ک بهت رزق میدم منم ک مشتری برات میفرستم.ربطی ب جنس زیاد یا کمت نداره.داری بهم می فهمونی قدرت کیه تنها قدرت کیه.قدرت رو نده دست اجناس متفاوت ات.ک بگی خدایا من جنس پر میکنم دیگه تو برو کنار ممنون.( دقیقا این دو سه روزی ک فایل توحید عملی رو گوش دادم من با همون اجناس قدیمی فروش بسیار خوبی رو دارم تجربه میکنم، فقط میگم خدایا خودتی خودت اون تقاضا رو بوجود میاری، خودت هدایت شون میکنی، اصن قششنگ خدا رو میبینم توی تک تک شون، الله اکبر، قدرت از آن توست ولاغیر)
من غلط بکنم تویی این جنسا تویی این ادماهایی ک از من خرید میکنن تو هستی،تو جنس میخری تو رفتار خوب ب من یاد دادی. رفتار من مشتری جذب نمیکنه لباس های شیک من مشتری جذب نمیکنه من غلط بکنم همچین فکری کنم غلط بکنم.
داری بهم توحید رو یاد میدی، قدرت مطلق تنها قدرت مطلق رو یاد میدی .داری ب یادم میاری اون موقعی ک با دوقفسه جنس برام مشتری میفرستادی یادته من از اون موقع پیشتم.
مرا ببخش ک کفورم ،ک غرور و خودبینی سراغم میاد، فک میکنم خودم ب این جایگاه رسیدم.
ولی اگر روزی لطف و محبتت رو از من دریغ کنی
چه رزقی میاد ؟ چه مشتری ای هدایت میشه؟ چه اجناسی ب ذهنم میاد ک بخرم، روی عقلم حساب و کتاب نکنم، همانطور ک 1 هفته میشه مغزم رو قفل کردی و پول در حسابم هست و نمیدونم چی بخرم و فقط میگم تو بگو من هیچی نمیدونم.
ب یادم آر ب یادم آر توحید را قدرتت را
مثل استاد هر روز ب یادم آر ک بگم من هیچم هیچ همه چیز تو هستی.
تو تیر ننداختی خدا تیر انداخت
پوست تو هیکل تو باعث هدایت افراد ب زندگیت نمیشه اره بهت اعتمادبنفس میده درسته،شاید بخوای خودتو بندازی جلو بگی خدایا برو کنار من خودم همه چیم تکمیل عه الان دیگه نیازی ب هدایت تو ندارم. استغفرالله این شرک هارو داشتم پنهان بود خداروشکر ک آگاه شدم.
چه پست باشم از کسی روزی طیبات بگیرم و پوست و هیکلم اینگونه بشود و بعد اعتبارش رو ب خودم بدم.
مگر یادم نمی آید ک تو چگونه رزقم را عطا کردی؟
مگر این جسم از آن تو نیست
مگر تو نمیتونی همین الان بگیری اش از این دنیا!؟
مگر اون افراد بنده تو نیستن؟
مگر اگر تو نخواهی حتی صدم ثانیه هم کسی نمیتونه با من هم فرکانس بشه ک ببینم اش.حتی با اختلاف صدم ثانیه چشم تو چشم نمیزاره بشین قدرت از ان توست ولاغیر.
مرا ببخش من طاقت راه بیراهه را ندارم
من طاقت چک و لگد خوردن را ندارم
دستم را بگیر و قدرتت را ب یادم ار
هرجا شوآفی بود، هرجا خودبرتربینی ، هرجا خودم را بالاتر از کسی دانستم، هرجا اعتبار هرچه دارم را ب هیکلم ب جسمم ب عقلم ب باورهایی ک خودم ساختم، ب رژیمی ک خودم گرفتم، ب تمرکزی ک خودم رو فایلها گذاشتم، ب تمرین ستاره قطبی ای ک خودم انجام دادم و ازت درخواست کردم ، ب باورهای ثروت آفرینی ک خودم روش کار کردن،من دیگه بلدم تمام دیگه راه و روش مول ساختن و یاد گرفتم، شما برید کنار ممنون.
یادت بیار کی از مترو اتوبوس کار اداره نجاتت داد با عزت و احترام
کی تو را از افراد غیرهم فرکانس رهایی بخشید با وجود ترسی ک از اعلام کردن ترک کردن داشتی. با نهایت عزت و آسانی.
کی تو را محافظ بود هرجا ک رفتی، نزاشت سختی ببینی تو ظاهر قضیه رو می دیدی و او درون اش را و میگفت من نمیخوام تو زحمت زیادی بکشی این ادم های اطرافت نیروهای از سمت من هستن ب خدمت تو اوردم شون قراره نزارن سختی بکشی، اره یادمه هر ارتباطی ک با هر فردی چه کاری چ دوستانه چ اجتماعی ساختم همه شون داشتن ب من خدمت میکردن حتی اگر اون رابطه ب 1 ساعت میکشید و جوری جهان فرکانسی ات ما رو جدا کرد ک در عجبم. اینکه از من مثل گل رز محافظت شده در شیشه مراقبت کردی و من از داخل شیشه می دیدم ک انسان ها میخوان بیان داخل ولی اون شیشه نمیزاشت و من فقط ته دلم لبخندی از جهان فرکانسی ات میزدم.
استاد جانم من هم قراره توحید رو در عملم نشون بدم، قراره قطع کنم چیزی را، این فایل برای همه ما بود درست در زمان مناسبش، اگر موهبت های پشت در را میخواهی باید قفل را بشکنی و وارد ترست بشی. فقط بدون آیا خداوند برای تو کافی نیست!؟ اینهارو ب خودم میگم، انجامش میدم و با عزت تمام میشه جوری ک میگم خدایا همین؟ همین بود؟ برایتان می نویسم بعد از اجرای توحید در عمل
در پناه الله باشید.
هم اکنون خوشحالم وشکر گزارکه همینک بودنم ادامه دارد و قوطوردرعضمت عشق خداهستم
سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته
سلام خدمت تمام دوستان هم فرکانسی
پروردگارا را سپاسگزارم بابت این سایت توحیدی پروردگارا را سپاسگزارم بابت استادعباس منش وخانم شایسته عزیز که همچین فایل های رایگان برای ما میسازن که جواب تمام سوال های زهن من یکی روکه دادن.
توحید توحید توحید
واقعا چرامن باگرفتن این همه نتیجه ریز درشت باز فکرمیکنم که خودم یاآدمهای دیگه میتونن برام کاری کنن.خدایامن راببخش من برخودم ستم کردم.
من حدود دوماه پیش دوره 12قدم راخریداری کردم
وازهمون روزاول وتمرین ستاره قطبی چقدحال من خوب شد چقدنتایج پشت سرهم افتاد درامدم 3برابرشد وخیلی چرخ زندگیم رونترشد ولی بعدیه مدت غروربرم داشت هرجامینشستم وازنتایجم میگفتن دوروبریام من میگفتم اره من میتونم من من من ولی متاسفانه چندروزیه افت کردم بخصوص درآمدم پایین امده ولی بازم خداروشکر که بادیدن این فایل فهمیدم که اشکال کارکجاست پس دوباره باتوکل بخدا شروع میکنم وسیع میکنم توحیدی تر وتسلیم تردربراتوورهاتردربرابرمادیات باشم
درپناه الله یکتا شادوثروتمند باشید
«ما رمیت اذ رمیت ولکن الله رمی»
سلام بر نور و رحمت خدا که سایه افکند بر تن و روحم و جلا داد و زنگار زنگار کج فهمی من و التیام داد.
سلام بر استاد من، سلام بر مرد شماره یک توحید و سلام بر ابراهیم زمان
سلام به خانم شایسته که عزیز دل استاد و ما هست
سلام به دوستان خوبم و سپاسگزارم بابت نوشتن کامنتهای ارزشمند.
چه خوش بختم که در زمانی هستم که پیامبر من به زبان فارسی شیوا پیام توحید رو بهم میگه
و خدا رو شکر که در مدار دریافت این پیام و اگاهی هستم.خدایا شکرت
چند روز که فایل اومده رو سایت و من نتونستم چیزی بنویسم….
استاد مهربونم خوب گفتی و خوش موقع گفتی و به من گفتی ، به منی که بعد این همه سال کار کردن روی خودم ، مراقب شرک بودم مراقب قدرت ندادن به مردم به عوامل بیرونی بودم حواسم و جمع میکردم حتی تو کلامم حتی تو فکرم قدرت و به کسی ندم ولی ولی قدرت و به خودم میدادم و منم منم داشتم
من
من
من
ای داد
فکر میکردم چون خدا سیستم و من خالق زندگی خودم هستم و اون انرژی قدرت خلق زندگیمو به من داده پس از معادله حذفه و حالا باید رو باورهام کار کنم
اما همیشه وهمیشه و حتی یک روز قبل از فایل وقتی افکار مذهبی دوستانم و دیدم تو دلم به خودم گفتم حالا خدای اونا با خدای تو چه فرقی کرده . خدای اونام کاری براشون نمیکنه و خدای منم نمیکنه اصلا این تغییر باورهای مذهبی این کار کردن ها چه بهبودی برام ایجاد کرده. من چرا اون ارامش قلبی و ندارم من چرا باید با تلاش و کنترل ذهن و تکرار عبارات تاکیدی اروم باشم پس کجای این زنجیره غلطه .چرا به هم وصل نیستن
من خیلی زیاد به این موضوع فکر میکردم و ایمان داشتم حلقه گمشده ای هست که همه چیز چفت نمیشه
من خوب کار میکنم روی خودم من سعی میکنم خوب کار کنم روی خودم. ولی حلقه اتصال اگاهی هام کجاس . چرا میلنگه
وقتی فایل اومد خوشحال شدم کلا فایل های توحیدی شما ی چیز دیگه هستن . من سیر نمیشم از شنیدنش …من از ایتدا با فایل فقط روی خدا حساب کن شما وارد دنیای خودسازی شدم از اون شب که اشک میریختم که خدایا این حرفها رو من چرا قبلا نشنیدم تمام زندگی پر از بدو بدو و شرکم از جلو چشمام رد شد
من تشنه توحید بودم و هستم من کویری هستم که فقط توحید میتونه سیرابم کنه
وقتی فایل جدید و شنیدم گفت ای دل غافل ، اب در هاون کوبیدم من مراقب شرک بودم مراقب قدرت ندادن به غیر بودم ولی قدرت و به خودم هم نباید میدادم البته شما بارها قبلاً فرموده بودین اما انگار من تو مدار دریافت نبودم
بارها خدا بار و از شونه های من برداشته بارها بار سنگین من و برداشته بارها کمکم کرده بارها دستان خوبش و برای یاری من فرستاده و من بارها سپاسگزاری میکردم از اون آدما از خدا بارها سپاسگزاری میکردم ولی هیچوقت نگفتم «خدا» همش گفتم «چون دارم روی خودم کار میکنم خدا کمکم کرد »
. بقول دوستمون اقای سید علی خوشدل باید میگفتم « خدایا شکرت برای این نعمتی که بهم دادی که به واسطه کنترل ذهنی بود که تو هدایتم کردی انجام بدم»
ما چیزی نداریم از خودمون و هر چه هست اوست
خدایا من و ببخش و بازگشت دوباره من و بپذیر همواره هدایتم کن و آرامشی قلبی همراه با تسلیم و خضوع و خشوع افزون و افزون به من بده که هرگز منم نگم و یادم باشه همه چیز تویی و جز تو همه هیچ .
استاد خوشگل و خوش هیکل و توحیدی من خیلی ازتون سپاسگزارم بخاطر این حجم از اگاهی و خیلی سپاسگزارم که این اگاهی و به ما میدین خیر دنیا و سعادت آخرت نوش جونتون زندگی تو بهشت تو دنیا و آخرت گوارای وجود پر مهر و ارزشمندترین .عاشقتونم بخدا
سلام دوست عزیزم
منم دقیقا افکار شما رو داشتم بعد آشنایی با قانون جهان . قدرت رو از دیگران گرفتم و فقط به خودم دادم و منم منم زیاد شد .
همش میگفتم من کنترل ذهن میکنم و خدایی خوب پیش رفتم و دفترها پر کردم اما کو نتیجه .
و مدتی بود خسته شده بودم زدم جاده خاکی و باخودم مدام خلوت میکردم .
وخدا از زبان استاد جان پاسخم رو داد .
وچه به موقع .
الان وقتی کامنتهای دوستان رو خوندم متوجه شدم فقط من نبودم خیلی ها مثل من دچار این شرک خفی شدن .
و خدا هم استاد رو مامور کرد که بیدارنون بکنه .
خدا شفابخش دلهاست