اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
دیروز یه مشتری به من پیام داد که راننده جدید خوش برخورد نیست و من از قبلیه راضی ترم
راننده جدید از وقتی اومده منم خوشحال که داره مشتری جدید ایجاد میکنه فروشم رفته بالا و داشتم فروش بالا رو به این راننده نسبت میدادم
که یهو این فایل رو دیدم و یادم رفته بود روزی بود که در این کار به مشکل خورده بودم و از خدا خواستم که کارم رو درست کنه و خداوند به تمام جهان هستی دستور داد به کمکم بیان و اساتیدی در مسیرم قرار داد تا آموزش ببینم
والان یادم اومد با دیدن و شنین حرفای نابود که فقط خدا هست که درها رو باز میکنه و رزق و روزی فراوان عطا میکنه
همین الان پسرم زنگ زد و خبری خوش به من داد و گفتم دیدی فروه وقتی خدا رو در نظر میگیری همش همه چی خوب میشه
عروسم حامله است و آزمایشات خوب نشون نداده بود و دکتر گفته بوده شاید مجبور بشی بچه رو سقط کنی احتمال اینکه بچه سالم نباشه هست
وقتی من شنیدم به عروسم گفتم همه چی دست خداست و دکتر و آزمایش کاره ای نیست ایمان داشته باش که خدا هرچی بخواد همون میشه
با اینکه نگران بودم ولی همش دعا میکردم که خداوند کمک کنه
وقتی الان پسرم زنگ زد و گفت آزمایش خوبه گفتم بهش استادم الان گفت همه چی رو از خدا بدونین و به او تکیه کنین و فقط خداست که میداند و میتواند
ممنونم استاد واقعا تلنگری عالی به نا زدین و مارو از خواب غفلت بیدار کردین
هر چند یکبار از این فایلها واجبه که بذارین و راه درست رو به ما نشون بدین ممنون
من چند وقتی بود که خیلی درگیر و سردرگم شده بودم و به سایت سر نمیزدم و دیروز یهو یه حسی بهم گفت بیام تو سایت و اولین فایلی که دیدم این بود و یه ذوقی تو دلم افتاد که حتما گوش بدمش و استاد انگار خدا از طریق شما داشت با من حرف میزد و از دیروز من سه بار این فایل گوش دادم و تازه فهمیدم توی چه چاهی گیر افتاده بودم و دست و پا میزدم و تونستم بالاخره نور رو ببینم…
من خیلی ساله که روی خودم کار میکنم ،خودشناسی میکنم ،کتاب میخونم ،دوره های اساتید مختلف گوش میدادم و خیلی نتایج هم گرفتم اما هیچ وقت به آرامش نرسیدم به یقین نرسیم …و از زمانی که سایت استاد عباسمنش پیدا کردم و فایل های توحید رو گوش دادم فهمیدم مشکل من ارتباط با خدا ،ارتباطی که هیچ وقت نداشتمش و همیشه خودمو درمونده و تنها حس میکردم که باید همه مشکلاتم حل کردم و انگار خودمو لایق نمیدونستم که خدا با من حرف بزنه و کارها رو برام انجام بده ایمان نداشتم…
وقتی این فایل گوش دادم انگار دریچه ای برام باز شد انگار یکهو به خودم اومدم و خدا رو کنار خودم حس کردم که همیشه کنارم بوده ،توی تاریک ترین لحظات که به مو رسید و پاره نشد خودش بود که نگه ام داشته بود به شکل یه امید بود توی دلم به شکل یه دوست اومد که دستم گرفت و من خر هیچ وقت نفهمیده بودم ..و الان برای اولین بار توی زندگیم آرامش محظ دارم و دیگه نمیترسم و دیگه درمونده نیستم چون صداشو شنیدم که باهام حرف زد بهم گفت تو برای مشکلت به همه گفتی ولی با من حرف نزدی ،ترسیدی در حالی که من کنارت بودم …برای اولین بار وجودشو تو قلبم حس میکنم که میگه فقط به من تکیه بده من همه کارهارو برات انجام میدم بیا رو شونه های من بخاب تا باهم بریم دنیامو نشونت بدم
خدایی که هر لحظه هدایتم می کنه و حمایتم می کنه و کارها رو برام انجام میده و مدیریتش بی عیب و نقص
سلام سلااااام
وای خدایا شکرت
چقدر این فایل بی نظیر بود
چقدر در زمان مناسب بود
چند روز پیش خواستم گوشش کنم اما اوایلش رو گوش کردم بعد شرایط طوری پیش رفت که نشد بقیه اش رو گوش کنم
چهارشنبه 25 بهمن تو مدرسه داشتم با بچه ها قوانین رو کار می کردم
(من آموزگار هستم و دوم ابتدایی تدریس می کنم . طبق ایده ای که خدا بهم گفت باتری هایی رو درست کردم و خلاصهی بحث توحید و عزت نفس رو دارم هر روز با بچه ها کار می کنم و خدارو صد هزار مرتبه شکر خیلی بازخوردهای بی نظیری داشته)
وقتی به ایده ای عمل کنی خدا کارها رو برات انجام میده
یکی از بچه ها پرسید خانم چرا خدای خارجی ها اینقدر خوبه و دوسشون داره در حالیکه حجاب ندارن
و من موضوع حجاب رو خیلی ساده بهشون گفتم و گفتم که بچه ها اون چیزی که در مورد حجاب به ما گفتن درست نیست و بعد چند نفر مجدد در مورد حجاب پرسیدن
بعد ذهنم داشت حالم رو بد می کرد که دختر چرا این حرف رو زدی
فردا برات دردسر درست میشه
چون تعدادی از اولیاء کلاسم روی بحث مذهبی و حجاب و … خیلی حساس هستند
و فکرم خیلی درگیر این قضیه بود
و خدا از طریق این فایل جوابم رو داد
سارا جان چرا نگران نظر و حرف مردم هستی؟؟
مگه اون ها دارن قلب تو رو، مغز تو رو ، تنفس تو رو و …. مدیریت می کنن
مگه اون ها دارن رزق تو رو میدن
مگه اون ها دارن این کهکشان ها رو مدیریت می کنن
پس چرا نگرانی؟؟
تو اصل رو طبق قلبت بگو
اونجا که قلبت گفت بگو بهترین کار رو کردی که گفتی
آفرین به تو لایک داری
خدا کارها رو برات انجام میده
مررررسی از استاد عزیزم که اینقدر با خضوع میاد و صحبت می کنه
یادمه یکبار در یک فایلی گفتید اسراف کردن یعنی کردبت کارها رو بدیم به دیگران یا خودمون در حالیکه خدا کارها رو انجام میده.
خواستم تشکر ویژه کنم از استاد که چگونه دستم را گرفت تا من خدارا بهتر بشناسم و همیشه سعی میکنم توکل صد به او داشته باشم وسعی کنم گوش سر را ببندم تا ندای درونم را بشنوم
خواستم از تجربه خودم بگم که چگونه خداوند مرا هدایت کرد و از مرگ یا آسیب جدی دور باشم دقیقا 15 روز پیش خداوند طوری تمامی اتفاقات را کنار هم قرار داد و مرا به جایی هدایت کرد که ماشین کم باشد و سرعت من هم پایین باشد وقتی حالم بد شد فقط آسیب کمی به ماشین خورد حتی از بینی من خون هم نیامد ولی اگر این اتفاقات و هدایت من به سمت آن جای خلوت نبود قطعا در بزرگراه بودم و با سرعت بالا هم به خودم آسیب میرسید هم به دیگران آسیب میرساندم خداوند عمری دوباره همراه با آگاهی زیاد بعد این اتفاق به من داد این آگاهی از این سرچشمه میگیرد که من تلاش میکنم روی خودم کار کنم و بگویم خداوند راهنمای من است و در هر لحظه از خداوند کمک میخواهم تا بهترین ها را سر راه من قرار دهد و هر روز صبح به خود و خدای خودم میگویم مرا در مسیر درست قرار بده و اتفاقاتی رقم بزن تا بهترین تصمیم را بگیرم من خدا را در کنار خودم میبینم ولی گاها پیش اومده که فراموش کردم ولی باز در تلاشم صد خود را برای خدا بگذارم و از او کمک بخوام تا مرا هدایت کند و گوش سرم را باز کند الان عاشقانه خدارا دوست دارم بهترین رفیق و همراه من است هیچ وقت دستم را رها نکن و من تمام تلاشم را میکنم که گوش خود را از وسوسه شیطان ببندم و در پناه و آغوش تو باشم عاشقانه دوستت دارم خدای مهربانم
ممنونم از شما استاد عزیز که خداوند شما را سر راه من قرار داد تا او را بهتر بشناسم و با او آشتی کنم.
سلام به استاد عزیزم و همه دوستان عزیز هم مسیر با هم
استاد عزیزم خیلی موضوع زیبایی بود که در موردش صحبت کردید، اما همیشه وقتی شما توی آموزش هاتون به این موضوع اشاره کردید ، در ذهن من این سوال پیش میاد که شما میفرمایید خداوند سیستم است ، خداوند احساساتی عمل نمیکند، این را کاملا درک میکنم و باور دارم .اما این آیه که میفرماید ما رمیت اذ رمیت …. را متضاد با این باور میدانم. مثلا در جنگ بدر مسلمانان طبق قانون رفتار کردند و پیروز شدند و در جنگ احد در حالی که نزدیک پیروزی بودند چون از فرمان پیامبر سرپیچی کردند شکست خوردند.باز هم قانون خدا که پارتی بازی نمیکند حتی اگر پیامبر باشی.
از شما خواهش میکنم اگر مقدور است راجب این دو مورد که باعث تضاد در ذهنم شده صحبت کنید. تا منم مثل شما وقتی این آیه را میخوانم به ایمانم اضافه تر شده و متواضع تر شوم در برابر پروردگار هستی بخشم.
در مقابل خداوند متواضع باشیم. هر خیری به ما برسد از جانب خداوند و هر شری تنها از طرف خودمان است خداوند خیر مطلق است و هر نعمت و خوشبختی در زندگی ما به واسطه ی رحمت و هدایت پروردگار است.
مراقب باشیم :
اعتبار تمام موفقیت های خود را تنها به خداوند دهیم این باور باعث می شود در مقابل خداوند :
متواضع باشیم
هدایت های خداوند را دریافت کنیم
به اندازه ای که در مقابل خداوند متواضع ایم اجر و قرب ما در مقابل دیگران بالاتر خواهد رفت و
الهامات را دریافت می کنیم
به همان اندازه خداوند اجازه می دهد بر روی شانه های او بنشینیم
شرط آن این است که :
در مقابل خداوند تسلیم باشیم
بپذیریم خداوند تمام کارها را انجام می دهد
فکر نکنیم ما کارها را انجام می دهیم و باهوش هستیم
تا زمانی که در مقابل خداوند متواضع ایم و آن را اعلام می کنیم:
خدایا به هر خیری که از جانب تو به من برسد فقیرم
تو مرا هدایت کن و راهگشای من باش
تو عظیم بزرگ وهاب رحیم رحمان دانا عالم سمیع و بصیر هستی
هر روز با خود تکرار و سعی کنیم:
مراقب نفس اماره غرور تکبر خود بینی و خود بزرگ بینی باشیم.
یادمان باشد :
هر آن چیزی که داریم از آن خداوند است .
همیشه خود را وابسته و محتاج خداوند بدانیم
خداوند در زمان مناسب تمام ایده ها را به ذهن ما الهام خواهد کرد
زمانی الهامات به ما گفته خواهد شد که:
بپذیریم هر آن چیزی که داریم از آن خداوند است
تمام سیستم کیهان و کهکشان ها که در حال حرکت است توسط خداوند اداره می شود
زمانی که قدرت و هدایت خداوند را باور کنیم :
زندگی بسیار زیبایی خواهیم داشت
همه ی الهامات به ما گفته خواهد شد
بر روی دوش خداوند می نشینیم
ایده ها را به ما الهام می کند
همه ی کارها را انجام می دهد
موفقیت ها را برای ما به وجود می آورد
حتی اگر مشکلی برای ما پیش آید :
به دلیل رشد و پیشرفت و برطرف کردن اشتباهاتمان است و
نتیجه ی پایانی آن به نفع ما خواهد بود
وقتی در مسیر درست باشیم:
خداوند همه ی کارها را برای ما انجام خواهد داد
زمانی که در مقابل خداوند متواضع نباشیم:
حتی اگر کارهای خود را به خوبی پیش ببریم نتیجه ی آن بسیار بد یا شاید حتی نتیجه ای در بر نخواهد داشت
یادمان باشد و هر روز به ذهن خود بگوییم:
خداوند تمام کارها را انجام می دهد
خداوند هدایت می کند
تو تیر نینداختی خداوند تیر انداخت
به اندازه ای که در مقابل خداوند متواضع و خاشع هستیم به همان اندازه خداوند کارها را برای ما انجام خواهد داد.
هر چقدر بتوانیم خاشع تر شویم:
کارها راحت تر و سریع تر انجام می شود
اتفاقات راحت تر رخ می دهد
همه ی ایده ها را در زمان مناسب که ظرف ما آمادگی داشته باشد به ما خواهد گفت
قدم ها را برای ما مشخص می کند
کار راحتی نیست ذهن دلیل موفقیت را خودش می داند ذهن ما هیچ قدرتی ندارد باید اجازه دهیم قلب ما الهامات را دریافت کند و ما از الهامات خداوند پیروی کنیم.
خداوند منبع خیر و برکت است یا آن را دریافت کرده یا مقاومت می کنیم و آنها را دریافت نمی کنیم
تنها یک منبع وجود دارد که منبع نور خیر خوشبختی نعمت و ثروت است مثل خورشیدی که اگر در غار برویم نور و حرارتی را دریافت نخواهیم کرد نه به دلیل اینکه وجود ندارد به این دلیل که مقاومت های ذهنی ما مانع دریافت آن می شود
اگر نعمت در زندگی ما نیست:
ما مقاومت ذهنی داریم
با باورهای نامناسب جلوی دریافت نعمت ثروت الهامات خوشبختی و سعادت را گرفته ایم
وقتی خداوند را به عنوان تنها قدرت جهان هستی در نظر می گیریم رفتارها و نحوه ی فکر کردن ما تغییر می کند و نگران نظر دیگران نیستیم
خداوند بسته به شخصیت هر فرد با او رابطه برقرار می کند
ایاک نعبد و ایاک نستعین
تنها تو را می پرستیم و از تو کمک می خواهیم زمانی که این نگاه را داریم می دانیم همه ی کارها را خداوند انجام می دهد.
به اندازه ای که در مقابل خداوند متواضعیم و اعتبار همه ی نعمت ها و اتفاقات خوب را به خداوند می دهیم به همان اندازه کارها را برای ما انجام خواهد داد
خدایا ما را به راه راست راه کسانی که به آنها نعمت داده ای هدایت کن
خدایاشکرت بابت لحظه های زیبای امروز که به من هدیه دادی تا روزو شبِ دیگر به ستایش تو مشغول باشم و هر چه که دارم را از تو واز آن تو بدانم .
قبل از غروب خورشید زیبا به پیاده روی هدایت شدم و دیدن آسمان و عظمت خداوند در نقاشی و طرح های آن ، بی نظیر و چشمنواز و اشک شوقم جاری و دیدن اون حلال باریک ماه و ستاره ای خوشگل که همیشه به فاصله ای کمی از ماه خودنمایی می کند که دیگر نمی دانستم باید چیکار کنم دلم می خواست زانو بزنم روبه غروب زیبا و فریادی از سر شوق و شکرگزاری که خدایا هر چقدر شکرت را به جا آورم کم است و آمدم خانه و دیدم مصطفی جان در حیاط است و کبوترها هم مشغول دیدن زیبایی های حیاط آزاد و رها و من عاشق و شیفته یکی از این کبوترها هستم و در دستانم گرفتم و کلی بوسش کردم و بعد به مصطفی ماه و ستاره رو نشون دادم و کلی ذوق کردیم ،
،خدایاشکرت این لحظه لحظه ها ثروت است و نعمت ،این حال خوب و آرامش و رابطه عالی و سلامتی و ….
چه بگویم از کجا بنویسم معجزه
ستاره باران کرده جان و جهانم را
و بعد هم که مشغول عبادت شدم وبعد مصطفی با کره محلی در دست آمد که یکی از مشتریان عزیزمان به لطف خداوند برایمان هدیه آورده بود و برای من دنیا ارزش دارد چون بی شک هدیه خداوند است مثل هدایای بیشمارش از طریق بی نهایت دستانش و برای من نعمت های گرانمایه و ارزشمند.
واقعا استاد جان چقدر الان که به کسب و کارمان نگاه می کنیم ، قانون تکامل را به زیبایی شاهد هستیم و ایده هایی که خداوند قدم به قدم در ذهن بازوپاک و توحیدی مان جاری می کند و عجلهای برای درآمد آنچنانی به هر قیمتی نداریم بلکه باور بفرمایید این قدر خودش آرام و پیوسته کارها را روتین می کند یهو می بینی از لحاظ خیلی ها شاید درآمدمان مبلغش کم است اما برای من و مصطفی شما بفرمایید 50 هزار تومان برای ما ریال به ریالش ارزش دارد اولا مبلغ مدنظر نیست و خداروشکر بابت وجود کسب و کارمان با گردانندگی خداوند رزاق مان دوما اینکه یه خیروبرکت هایی می بینیم که فقط استاد درک می کند و دوستان آگاه در این مسیر که چه عرض می کنم محضرشان ،
چون عمل به توحید را همه جوره رعایت کرده ایم و هرروز سعی می کنیم ایمان مان را قوی و قویتر گردانیم هرچند خدا خودش می بیند و آگاه است که ارادت داریم همه جوره بهش و صاحب اختیار تمام امورمان است ،
فقط در بیان کلمات که خلاصه نمی شود که من بگویم خداوند مالک آسمان ها و زمین است بعد زانوی غم در بغل بگیرم اصلا و ابدا
من بندگی کردنم را به خدا اعلام می کنم
و اینکه چی برام مفید و خیر هست را به خودش واگذار می کنم .
مثل خانه خرید کردنی که انجام شد دقیق و در زمان مناسب و واقعا استاد جان این مدت هر تجربه ای که فرمودید به همراه نکات ارزشمند و راهکارهای نابتان همه وهمه دست به دست هم دادند تا تمام سعی هرلحظه و هر روزم این باشد فقط عملگرا باشم فارغ از هر نتیحه ای
دلم می خواست که با ایمانی قوی دلم قرص و محکم باشد که فقط در هر زمینه ای به معبودم نیازمندی ام را ثابت کنم و او هر بار چه زیبا معجزه کرد ،من به کلام تاثیرگذار و دلی شما با تمام وجودم گوش جان می سپردم و سعی در عمل به قوانین زیبایش
و او چنان عطا کرد که دیگر هرنفسم ایمان به او را تجربه می کند و من لحظه لحظه های زندگیم شده فقط توکل به خودش ای جانم خدایاشکرت
دست مریزاد استاد جانم چه کردید با روح و روانِ من با وجود و زندگیه من که من امروز چنان در خوشبختی به واسطه ایمان و توحید غرق باشم که به هر کجا می نگرم فقط نشانه های خداوند را می بینم و دل به هدایت هایش سپرده ام .
آخ که نوشتن هرروز در دفتر ستاره قطبی و مدیتیشن و مراقبه و سکوت درون با من چه ها که نکرد و ثمره شیرین و دلچسب آن ،آرامش،احساس عالی، رابطه عالی با خداوند و بازتابش در همه روابطم به ویژه با خودم و عزیزدلم
و من یکی از نکات بی نظیری که آموختم و هر روز سعی کرده ام روی آن متمرکز شوم این هست که شرایطِ بد و خوب نداریم ،شرایط را من به وجود می آورم و من مسئول صفر تاصد آن هستم و اگر مسیرم ،مسیر صراط المستقیم باشد و عملکردم خداگونه و مطابق با قوانین حاکم بر جهان هستی، بی شک کائنات تمام اتفاقات معجزه وار را برایم که فقط خیرو رشدوپیشرفت در تمام زمینه های مادی و معنوی در آن موج می زند را به نفع من رقم می زند .
سلام استاد جانم سلام مریم مهربانم فایل گذاشتن شما روی سایت یکی از،بزرگ ترین انگیزه های من برای زندگی
یاد گیری
اضافه شدن آگاهی
خوشبختی
امید
حال خوب
هدف
احساس خوب
آرامش
و کلییییی انگیزه های خوب دیگه برای زندگی هست خیلی خیلی خوشحالم ک در این سایت هستم و دارم از مطالب و قوانین استفاده میکنم و این لطف خدای مهربانم به من هست خدایا شکرت
بعد از گوش کردن چندین بار این فایل تصمیم گرفتم کامنت بزارم برنامه خاصی هم نداشتم در واقع اومدم ببینم قسمت چهارم گذاشتین یا نه ک گوش،کنم و تمرین هاشو انجام بدم
ک دیدم این فایل متفاوت گذاشتید و بازم چشام برق زد و با شوق زدم روش و شروع کردم به گوش دادن و یاد آوری نعمت هایی ک خدا بهم داده و سپاس گذاری بافتش
من ازون آدم هایی هستم ک این قانون رو خیلی سعی کردم بهش عمل کنم معمولا در اکثر مواقع یادم بوده ک بگم این موفقیت این دست آورد لطف خدا بوده هیچ وقت نگفتم مثلا چه شانسی دارم یا آدم خوش شانسی هستم ک فلان اتفاق افتاده
این تفکر تو ذهنم همیشه بوده ک این کار خداست
این همیشه ک میگم بیشتر ازون زمانی هست ک استاد رو می شناسم شاید قبلا این طوری نبودم یادم نمیاد واقعا
حتی مواقعی ک اتفاق به ظاهر ناجالبی هم برام میفته سعی میکنم این طوری بهش نگاه کنم ک خیری درش هست
وبرای کوچک ترین اتفاقات خوب زندگی هم خیلی خوشحال میشم و سپاس گذار
یکی از کار هایی ک دارم رو خودم کار میکنم این ک حواسم رو بیشتر جمع کنم برای دریافت الهامات تا بهتر صدای خدای درونم رو بشنوم صدای قلبم رو واضح تر بفهمم
ازش بیشتر استفاده کنم ک چرخش راه بیفته و رون تر بشه
و واقعا هر چه قدر بیشتر ازش استفاده میکنی برات واضح تر میشه از،خدا میخوام بتونم این کارو بهتر و بهتر انجام بدم
خیلی وقتا یادم می ره و از،خدا میخوام ک همیشه این هدایت خواستن رو یادم باشه
بعضی وقتا احساس میکنم هدایت شده ها ولی من گوش نکردم بعدا ک نتیجه رو میبینم میفهمم ک یه چیزی تو دلم گفت این کار بکن ها ولی جدی نگرفتی یا گوش،نکردی
این ها تو تمرین زیاد درست میشه بنظرم
خدایا شکرت خدایا هرچه دارم از آن توست
چالش،های پیش روم به تو می سپارم چون خودم توانایی حل اون هارو ندارم
سلام به استاد توحیدی به مریم عزیز توحیدی و به دوستای توحیدی
استاد بارها و بارها گفتم آااااااااا استاد از کجا میدونه الان مسئله من اینه و درموردش صحبت کرد.
و حالا میگم خدایا چرا من باید اینو بشنوم الان؟
این برای من یک تذکره برای ادامه مسیر هستش که فکر نکنم که وااااو من چقدر میدونم و چقدر اگاه شدم. اگر میخای رشد کنی و پیشرفت کنی تو این مسیر لازمش اینه که حواست باشه به این موضوع. آویزه گوشت باشه.
بله چطور یادم بره اونموقع ها که به مو رسید اما پاره نشد.
اونجا که به مرز جنون رسیدم. وگفتم بابااااا خداجونِ من، من تسلیمم هر کاری خودت میگی اگر میخای این جون رو بگیری،بگیر. و اصلا من چشامو بستم و گفتم خدایا تسلیمم. و بعد اون اروم اروم السکینه رو بر قلبم نازل کرد.
یکبار جوری غرورم شکست جوری شکست، که بد شکست. بعد گفتم عاقا من اصلا بپذیرم که کسی نیستم. خدایا من اصلا نمیخام اونچیزی که به خاطرش غرورم اونطور شکست. و گفتم خدایا من پیش تو ضایع نشم. بی خیال که جلو بقیه ضایع شدم و گفتم تسلیمم تسلیم. عاقا فقط میخام تو از من راضی باشی. با تو باشم. بی خیال هر چیز دیگه و آروم آروم دوباره دستمو گرفت. بهم حال خوب و عزت داد و اعتماد به نفسمو با یک تحربه زیادتر کرد. هیچ وقت یادم نمیره، اونموقع شب بود خاستم بخابم وقتی یه لحظه خابم برد و از خواب پریدم، بم گفت توی همون خواب و بیداری که از دو تا فایل تفسیر دعای کمیل و نامه امام علی به امام حسن شروع کن این ترمیم رو. از اول شروع کن.
خدایا هزاران شکر فقط برای این فایل. قربونت برم که میدونم هوامو داری. هوامو داری. تو لطف داری. بخدا وقتی میخاستم شروع کنم به نوشتن. گفتم چرا یادم نمیاد این مواقعی که خدا درهارو برام باز کرده و هموار کرده چون از خود خودش خاستم.و وقتی شروع کردم به نوشتن، یادم اومد موارد همینجور داره به یادم میاره. همون اسان کردن و هدایت کردن و نرم کردن دل همه برای رفتن به مسیری که میخاستم. یادم اومد عوض شدن قوانین عوض شدن شرایط برای هموار شدن مسیر برای من. یادم داره میاد یهو یه سری ادم حامی من شدن برای رسیدن من به خواسته هام.
واو همین الان یادم اومد که چطور کسی منو حمایت کرد برای تهیه چیزی که میخاستم که خیلی ازش بعیده.
اونجا که بر عکس مغرور شدم و به حال خودم رهام کرد و بد خوردم، این برعکسش الاماشاالله براش مثال دارم.اونجا که فکر کردم دوروبریام به کرد پام هم نمیرسن توی هوش و استعداد و به خاطر این غرور سالها از زندگی عقب موندم.
امروز داشتم فکر میکردم و به خواهر عزیز هم مسیرم میگفتم. گفتم بستگی داره تو چه مسیری رو انتخاب بکنی.
من مسیر توحید رو انتخاب کردم. دو سال پیش قرار بود به واسطه داداشم برم در یک اداره کار کنم. اما هی مانع پیش اومد و نشد و نشد و نشد. برای یکی دیگه شد که به واسطه همین داداشم رفت سرکار اون هم یک شرکت خیلی معتبرتر و بزرگتر. اما برای من نشد. اغرار میکنم وقتی که تو دلم حساب باز کردم و گفتم که من مطمعنن میرم سرکار توی این اداره. اما من ادعا کردم در مسیر توحیدم و نشد نشد. میخام بگم ما اگر ادعای توحید و ایمان میکنیم در هر سطحی ازموده میشیم. همونطور که خداوند در قران گفته:(آیا فکر میکنن که همین که بگویند ما ایمان آوردیم ازشون پذیرفته میشه و آزموده نمیشن؟)
ما اگر میگیم توحید و راه سعادت رو میخایم پس عملکردهامون هم باید متفاوت از بقیه باشه. چیز تاپ میخای؟ دنیا و اخرت میخای؟ راه بهشت رو میخای؟ از جاده جنگلی سهل العبور میخای بری؟ هم میخای تو دنیا خوب زندگی کنی هم اخرت میخای ثروتمندی باشی که نزد خدا محبوب تره؟ اگاهی و نگرش و طرز فکر درست میخای؟ ارامش میخای؟ خوشبختی درونی میخای؟هدایت میخای؟
پس خودت هم تاپ باش. عملکردی متفاوت از غالب جامعه داشته باش. عملکرد توحیدی داشته باش.
خدایا شکرت برای هدایتهات برای این نور شناخت خودت، برای شناخت بهتر ذات خودمون اصل خودمون
خدایاشکرت برای فهمیدن بهتر قران
همین دیشب بود که به خاهرم گفتم میبینی که چطور همه چیز همه مفاهیم توی قران برامون جدیده، ما که همیشه از،بچگی قران بدست بودیم. به قول خواهرم جقدر بدو بدو ماه رمضون میرفتیم که به ختم جزء برسیم،پس چرا انگار بار اوله قران رو باز کردیم.
کجاها خداوند درها را برایت باز کرده و مسیر را برایت هموار کرده؛
کجاها خداوند در زمان مناسب دستان خودش را فرستاده و گره ها را از زندگی شما باز کرده؛
کجاها خداوند بی دریغ به شما کمک کرده و مسائل تان را حل کرده به گونه ای که به مو رسیده اما پاره نشده است؟
قبل از اینکه به این سوالها پاسخ بدهم ،باید به خودم یادآوری کنم که همه چیز خودشه ،به قول استاد طبق آیه قرآن «و اذا سئلک عبادی عنی فانی قریب ،اجیب دعوه الداع …
هرگاه بندگانم درباره ی من بپرسند ،بگو نزدیکم میشنوم و همواره پاسخ میدهم … »
پس خدا همواره با ماست ،در کنار ماست و همواره اجاب خودت میکند،اگر نتیجهای نمیگیریم عیب از ماست.
گر گدا کاهل بود
تقصیر صاحبخانه چیست؟
و اما پاسخ به سوالات بالا:
خیلی وقتها شده که پاسخهای زیبایی از اعتماد و اتکا و اعتقاد به خداوند وهاب ،دریافت نموده ام.
یادمه در کار قبلی ام در معدن که مسئولیت ایمنی معدن رو داشتم،داشتن طرح طبقهبندی مشاغل رو انجام میدادند ،بعداز دو سال از طرح دوباره یک عدهای رو با پارتی بازی و از راههای غیرقانونی ترفیع گروه و شغل میدادند ، چند باری وسوسه شدم به دایی ام زنگ بزنم تا سفارش منو بکنه تا منم ترفیع بگیرم(داییم با یکی از اعضای هیئت مدیره دوست صمیمی بود), وسوسه ها و نجواهای ذهنم رو ساکت کردم و گفتم:« ببین خدا بالاتر از همه ی قدرتها,ادمها،ارتباطها و خلاصه فراتر از همه چیزه ،پس امیدت فقط اون باشه نه داییت»
اعتماد کردم به خدا با همان باورهای ضعیف تر از الان ام اما قشنگ یادمه اون اعتمادم به خدا انرژی عجیبی بهم میداد.
نتیجه:
به خودخدا قسم به جای یک گروه،به من دو گروه اعطا شد از طرف مسئولی که با من رابطه ی خوبی هم حتا نداشت،و یک مسئولیت شغلی هم داده شد که خود بخود اضافه کاری من در ماه 20الی30 ساعت اضافه شد در واقع اضافه کاری تشویقی داده میشد همراه بدون انجام کار،بخاطر مسئولیت جدیدم.
یادمه کلی مزایا و دریافتی های من اضافه شد.
و جالبتر اینکه همکاران فکر میکردم تمام کارهای منو داییم انجام داده ومن هم فقط سپاسگزار خدای وهاب بودم و قضاوت همکارانم فقط باعث خنده ی من میشد.
موارد زیاده به آخرین مورد هم اشاره ای داشته باشم و اون هم اینه که.
ماشین ایرانی و قدیمی رو فروختم که ماشین بهتر و جدیدتر بخرم.حتا دنبال ماشینهای جدید ایرانی مدل1400بودم، دقت کنید ماشینهای ایرانی بسیار عادی و حتی ضعیف ،اما انگار ته دلم یک امید عجیبی داشتم و یقین داشتم که خدا خودش هدایتم میکنه به خودرویی که دوست دارم،یه جور رهایی و آرامش خیال بر من حاکم بود ،خودروهای زیادی دیدم و نهایتاً با یک هدایت دقیق و درست به خودرویی رسیدم که دوست داشتم.
بعدها در مرور دفتر سپاسگزاریم ،دیدم که صفحات زیادی رو در دفترم پر کردم از سپاس گزاری برای داشتن خودروی فعلی ام.
خدایا سپاسگزارم
در عوض، کجاها به خودت و توانایی هایت مغرور شدی و تواضع در برابر خداوند را فراموش کردی و ضربه خوردی؟
در همین کار فعلی ام ،روزهایی بود که راه دریافت مشتری و فروش رو انگار میخواستم من بخدا نشان بدم،به قول استاد بجای بندگی میخواستم خدایی کنم و سالهای سال زندگی کسالت آور و تکراری و فقیرانه ای داشتم ،اما از وقتی تسلیم شدم و تلاش کردم تا بندگی کنم خداوند داره معجزاتش رو یکی یکی نشون میده.
نمونه اش همین امروز فروش به 3 نفر از همکاران در یک شهر دیگه ,فروشی معادل 130 نفر بود.
و این راهی ست که خدا به من الهام کرده و من هم به او اعتماد کردم.
آری اعتماد به خدا زندگی منو دگرگون کرده
ln god we trust
خدایا سپاسگزارم
استاد عزیزم سپاسگزارم
در پناه پر مهر پروردگار عالمیان شاد ،سلامت و ثروتمند در دنیا و آخرت باشید.
سلام به استاد عباسمنش عزیزم ومریم بانو
چقدر شاد میشم وقتی از خداند حرف میزنید
بخدا این فایل انگار برای شخص من بود
دیروز یه مشتری به من پیام داد که راننده جدید خوش برخورد نیست و من از قبلیه راضی ترم
راننده جدید از وقتی اومده منم خوشحال که داره مشتری جدید ایجاد میکنه فروشم رفته بالا و داشتم فروش بالا رو به این راننده نسبت میدادم
که یهو این فایل رو دیدم و یادم رفته بود روزی بود که در این کار به مشکل خورده بودم و از خدا خواستم که کارم رو درست کنه و خداوند به تمام جهان هستی دستور داد به کمکم بیان و اساتیدی در مسیرم قرار داد تا آموزش ببینم
والان یادم اومد با دیدن و شنین حرفای نابود که فقط خدا هست که درها رو باز میکنه و رزق و روزی فراوان عطا میکنه
همین الان پسرم زنگ زد و خبری خوش به من داد و گفتم دیدی فروه وقتی خدا رو در نظر میگیری همش همه چی خوب میشه
عروسم حامله است و آزمایشات خوب نشون نداده بود و دکتر گفته بوده شاید مجبور بشی بچه رو سقط کنی احتمال اینکه بچه سالم نباشه هست
وقتی من شنیدم به عروسم گفتم همه چی دست خداست و دکتر و آزمایش کاره ای نیست ایمان داشته باش که خدا هرچی بخواد همون میشه
با اینکه نگران بودم ولی همش دعا میکردم که خداوند کمک کنه
وقتی الان پسرم زنگ زد و گفت آزمایش خوبه گفتم بهش استادم الان گفت همه چی رو از خدا بدونین و به او تکیه کنین و فقط خداست که میداند و میتواند
ممنونم استاد واقعا تلنگری عالی به نا زدین و مارو از خواب غفلت بیدار کردین
هر چند یکبار از این فایلها واجبه که بذارین و راه درست رو به ما نشون بدین ممنون
خدا حفظتون کنه
سلام به استاد عزیز و خانوم شایسته
من چند وقتی بود که خیلی درگیر و سردرگم شده بودم و به سایت سر نمیزدم و دیروز یهو یه حسی بهم گفت بیام تو سایت و اولین فایلی که دیدم این بود و یه ذوقی تو دلم افتاد که حتما گوش بدمش و استاد انگار خدا از طریق شما داشت با من حرف میزد و از دیروز من سه بار این فایل گوش دادم و تازه فهمیدم توی چه چاهی گیر افتاده بودم و دست و پا میزدم و تونستم بالاخره نور رو ببینم…
من خیلی ساله که روی خودم کار میکنم ،خودشناسی میکنم ،کتاب میخونم ،دوره های اساتید مختلف گوش میدادم و خیلی نتایج هم گرفتم اما هیچ وقت به آرامش نرسیدم به یقین نرسیم …و از زمانی که سایت استاد عباسمنش پیدا کردم و فایل های توحید رو گوش دادم فهمیدم مشکل من ارتباط با خدا ،ارتباطی که هیچ وقت نداشتمش و همیشه خودمو درمونده و تنها حس میکردم که باید همه مشکلاتم حل کردم و انگار خودمو لایق نمیدونستم که خدا با من حرف بزنه و کارها رو برام انجام بده ایمان نداشتم…
وقتی این فایل گوش دادم انگار دریچه ای برام باز شد انگار یکهو به خودم اومدم و خدا رو کنار خودم حس کردم که همیشه کنارم بوده ،توی تاریک ترین لحظات که به مو رسید و پاره نشد خودش بود که نگه ام داشته بود به شکل یه امید بود توی دلم به شکل یه دوست اومد که دستم گرفت و من خر هیچ وقت نفهمیده بودم ..و الان برای اولین بار توی زندگیم آرامش محظ دارم و دیگه نمیترسم و دیگه درمونده نیستم چون صداشو شنیدم که باهام حرف زد بهم گفت تو برای مشکلت به همه گفتی ولی با من حرف نزدی ،ترسیدی در حالی که من کنارت بودم …برای اولین بار وجودشو تو قلبم حس میکنم که میگه فقط به من تکیه بده من همه کارهارو برات انجام میدم بیا رو شونه های من بخاب تا باهم بریم دنیامو نشونت بدم
به نام خداوندی که نور و اگاهی مطلقه
خدایی که هر لحظه هدایتم می کنه و حمایتم می کنه و کارها رو برام انجام میده و مدیریتش بی عیب و نقص
سلام سلااااام
وای خدایا شکرت
چقدر این فایل بی نظیر بود
چقدر در زمان مناسب بود
چند روز پیش خواستم گوشش کنم اما اوایلش رو گوش کردم بعد شرایط طوری پیش رفت که نشد بقیه اش رو گوش کنم
چهارشنبه 25 بهمن تو مدرسه داشتم با بچه ها قوانین رو کار می کردم
(من آموزگار هستم و دوم ابتدایی تدریس می کنم . طبق ایده ای که خدا بهم گفت باتری هایی رو درست کردم و خلاصهی بحث توحید و عزت نفس رو دارم هر روز با بچه ها کار می کنم و خدارو صد هزار مرتبه شکر خیلی بازخوردهای بی نظیری داشته)
وقتی به ایده ای عمل کنی خدا کارها رو برات انجام میده
یکی از بچه ها پرسید خانم چرا خدای خارجی ها اینقدر خوبه و دوسشون داره در حالیکه حجاب ندارن
و من موضوع حجاب رو خیلی ساده بهشون گفتم و گفتم که بچه ها اون چیزی که در مورد حجاب به ما گفتن درست نیست و بعد چند نفر مجدد در مورد حجاب پرسیدن
بعد ذهنم داشت حالم رو بد می کرد که دختر چرا این حرف رو زدی
فردا برات دردسر درست میشه
چون تعدادی از اولیاء کلاسم روی بحث مذهبی و حجاب و … خیلی حساس هستند
و فکرم خیلی درگیر این قضیه بود
و خدا از طریق این فایل جوابم رو داد
سارا جان چرا نگران نظر و حرف مردم هستی؟؟
مگه اون ها دارن قلب تو رو، مغز تو رو ، تنفس تو رو و …. مدیریت می کنن
مگه اون ها دارن رزق تو رو میدن
مگه اون ها دارن این کهکشان ها رو مدیریت می کنن
پس چرا نگرانی؟؟
تو اصل رو طبق قلبت بگو
اونجا که قلبت گفت بگو بهترین کار رو کردی که گفتی
آفرین به تو لایک داری
خدا کارها رو برات انجام میده
مررررسی از استاد عزیزم که اینقدر با خضوع میاد و صحبت می کنه
یادمه یکبار در یک فایلی گفتید اسراف کردن یعنی کردبت کارها رو بدیم به دیگران یا خودمون در حالیکه خدا کارها رو انجام میده.
الهی شکر
در مسیر نور شدن هستم
روز هفتم چله ی بعثت
باسلام خدمت استاد عزیزم و مریم جان
خواستم تشکر ویژه کنم از استاد که چگونه دستم را گرفت تا من خدارا بهتر بشناسم و همیشه سعی میکنم توکل صد به او داشته باشم وسعی کنم گوش سر را ببندم تا ندای درونم را بشنوم
خواستم از تجربه خودم بگم که چگونه خداوند مرا هدایت کرد و از مرگ یا آسیب جدی دور باشم دقیقا 15 روز پیش خداوند طوری تمامی اتفاقات را کنار هم قرار داد و مرا به جایی هدایت کرد که ماشین کم باشد و سرعت من هم پایین باشد وقتی حالم بد شد فقط آسیب کمی به ماشین خورد حتی از بینی من خون هم نیامد ولی اگر این اتفاقات و هدایت من به سمت آن جای خلوت نبود قطعا در بزرگراه بودم و با سرعت بالا هم به خودم آسیب میرسید هم به دیگران آسیب میرساندم خداوند عمری دوباره همراه با آگاهی زیاد بعد این اتفاق به من داد این آگاهی از این سرچشمه میگیرد که من تلاش میکنم روی خودم کار کنم و بگویم خداوند راهنمای من است و در هر لحظه از خداوند کمک میخواهم تا بهترین ها را سر راه من قرار دهد و هر روز صبح به خود و خدای خودم میگویم مرا در مسیر درست قرار بده و اتفاقاتی رقم بزن تا بهترین تصمیم را بگیرم من خدا را در کنار خودم میبینم ولی گاها پیش اومده که فراموش کردم ولی باز در تلاشم صد خود را برای خدا بگذارم و از او کمک بخوام تا مرا هدایت کند و گوش سرم را باز کند الان عاشقانه خدارا دوست دارم بهترین رفیق و همراه من است هیچ وقت دستم را رها نکن و من تمام تلاشم را میکنم که گوش خود را از وسوسه شیطان ببندم و در پناه و آغوش تو باشم عاشقانه دوستت دارم خدای مهربانم
ممنونم از شما استاد عزیز که خداوند شما را سر راه من قرار داد تا او را بهتر بشناسم و با او آشتی کنم.
سلام به استاد عزیزم و همه دوستان عزیز هم مسیر با هم
استاد عزیزم خیلی موضوع زیبایی بود که در موردش صحبت کردید، اما همیشه وقتی شما توی آموزش هاتون به این موضوع اشاره کردید ، در ذهن من این سوال پیش میاد که شما میفرمایید خداوند سیستم است ، خداوند احساساتی عمل نمیکند، این را کاملا درک میکنم و باور دارم .اما این آیه که میفرماید ما رمیت اذ رمیت …. را متضاد با این باور میدانم. مثلا در جنگ بدر مسلمانان طبق قانون رفتار کردند و پیروز شدند و در جنگ احد در حالی که نزدیک پیروزی بودند چون از فرمان پیامبر سرپیچی کردند شکست خوردند.باز هم قانون خدا که پارتی بازی نمیکند حتی اگر پیامبر باشی.
از شما خواهش میکنم اگر مقدور است راجب این دو مورد که باعث تضاد در ذهنم شده صحبت کنید. تا منم مثل شما وقتی این آیه را میخوانم به ایمانم اضافه تر شده و متواضع تر شوم در برابر پروردگار هستی بخشم.
سپاسگزارم
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
در مقابل خداوند متواضع باشیم. هر خیری به ما برسد از جانب خداوند و هر شری تنها از طرف خودمان است خداوند خیر مطلق است و هر نعمت و خوشبختی در زندگی ما به واسطه ی رحمت و هدایت پروردگار است.
مراقب باشیم :
اعتبار تمام موفقیت های خود را تنها به خداوند دهیم این باور باعث می شود در مقابل خداوند :
متواضع باشیم
هدایت های خداوند را دریافت کنیم
به اندازه ای که در مقابل خداوند متواضع ایم اجر و قرب ما در مقابل دیگران بالاتر خواهد رفت و
الهامات را دریافت می کنیم
به همان اندازه خداوند اجازه می دهد بر روی شانه های او بنشینیم
شرط آن این است که :
در مقابل خداوند تسلیم باشیم
بپذیریم خداوند تمام کارها را انجام می دهد
فکر نکنیم ما کارها را انجام می دهیم و باهوش هستیم
تا زمانی که در مقابل خداوند متواضع ایم و آن را اعلام می کنیم:
خدایا به هر خیری که از جانب تو به من برسد فقیرم
تو مرا هدایت کن و راهگشای من باش
تو عظیم بزرگ وهاب رحیم رحمان دانا عالم سمیع و بصیر هستی
هر روز با خود تکرار و سعی کنیم:
مراقب نفس اماره غرور تکبر خود بینی و خود بزرگ بینی باشیم.
یادمان باشد :
هر آن چیزی که داریم از آن خداوند است .
همیشه خود را وابسته و محتاج خداوند بدانیم
خداوند در زمان مناسب تمام ایده ها را به ذهن ما الهام خواهد کرد
زمانی الهامات به ما گفته خواهد شد که:
بپذیریم هر آن چیزی که داریم از آن خداوند است
تمام سیستم کیهان و کهکشان ها که در حال حرکت است توسط خداوند اداره می شود
زمانی که قدرت و هدایت خداوند را باور کنیم :
زندگی بسیار زیبایی خواهیم داشت
همه ی الهامات به ما گفته خواهد شد
بر روی دوش خداوند می نشینیم
ایده ها را به ما الهام می کند
همه ی کارها را انجام می دهد
موفقیت ها را برای ما به وجود می آورد
حتی اگر مشکلی برای ما پیش آید :
به دلیل رشد و پیشرفت و برطرف کردن اشتباهاتمان است و
نتیجه ی پایانی آن به نفع ما خواهد بود
وقتی در مسیر درست باشیم:
خداوند همه ی کارها را برای ما انجام خواهد داد
زمانی که در مقابل خداوند متواضع نباشیم:
حتی اگر کارهای خود را به خوبی پیش ببریم نتیجه ی آن بسیار بد یا شاید حتی نتیجه ای در بر نخواهد داشت
یادمان باشد و هر روز به ذهن خود بگوییم:
خداوند تمام کارها را انجام می دهد
خداوند هدایت می کند
تو تیر نینداختی خداوند تیر انداخت
به اندازه ای که در مقابل خداوند متواضع و خاشع هستیم به همان اندازه خداوند کارها را برای ما انجام خواهد داد.
هر چقدر بتوانیم خاشع تر شویم:
کارها راحت تر و سریع تر انجام می شود
اتفاقات راحت تر رخ می دهد
همه ی ایده ها را در زمان مناسب که ظرف ما آمادگی داشته باشد به ما خواهد گفت
قدم ها را برای ما مشخص می کند
کار راحتی نیست ذهن دلیل موفقیت را خودش می داند ذهن ما هیچ قدرتی ندارد باید اجازه دهیم قلب ما الهامات را دریافت کند و ما از الهامات خداوند پیروی کنیم.
خداوند منبع خیر و برکت است یا آن را دریافت کرده یا مقاومت می کنیم و آنها را دریافت نمی کنیم
تنها یک منبع وجود دارد که منبع نور خیر خوشبختی نعمت و ثروت است مثل خورشیدی که اگر در غار برویم نور و حرارتی را دریافت نخواهیم کرد نه به دلیل اینکه وجود ندارد به این دلیل که مقاومت های ذهنی ما مانع دریافت آن می شود
اگر نعمت در زندگی ما نیست:
ما مقاومت ذهنی داریم
با باورهای نامناسب جلوی دریافت نعمت ثروت الهامات خوشبختی و سعادت را گرفته ایم
وقتی خداوند را به عنوان تنها قدرت جهان هستی در نظر می گیریم رفتارها و نحوه ی فکر کردن ما تغییر می کند و نگران نظر دیگران نیستیم
خداوند بسته به شخصیت هر فرد با او رابطه برقرار می کند
ایاک نعبد و ایاک نستعین
تنها تو را می پرستیم و از تو کمک می خواهیم زمانی که این نگاه را داریم می دانیم همه ی کارها را خداوند انجام می دهد.
به اندازه ای که در مقابل خداوند متواضعیم و اعتبار همه ی نعمت ها و اتفاقات خوب را به خداوند می دهیم به همان اندازه کارها را برای ما انجام خواهد داد
خدایا ما را به راه راست راه کسانی که به آنها نعمت داده ای هدایت کن
خدایا شکرت
عاشقتونیم
فصل ها می آیند و می روند
دل به اویی بسپار
که خالق این تغییر است
و خود بدون تغییر باقی می ماند
از ازل تا ابد
تنها خداست که می ماند ….
معشوق اصلی وابدی️
سلام به استاد توحیدی و گرانقدرم ومریم بانوی عزیزم
و همه دوستانم در ادامه اینمسیر بهشتی
خدایاشکرت بابت لحظه های زیبای امروز که به من هدیه دادی تا روزو شبِ دیگر به ستایش تو مشغول باشم و هر چه که دارم را از تو واز آن تو بدانم .
قبل از غروب خورشید زیبا به پیاده روی هدایت شدم و دیدن آسمان و عظمت خداوند در نقاشی و طرح های آن ، بی نظیر و چشمنواز و اشک شوقم جاری و دیدن اون حلال باریک ماه و ستاره ای خوشگل که همیشه به فاصله ای کمی از ماه خودنمایی می کند که دیگر نمی دانستم باید چیکار کنم دلم می خواست زانو بزنم روبه غروب زیبا و فریادی از سر شوق و شکرگزاری که خدایا هر چقدر شکرت را به جا آورم کم است و آمدم خانه و دیدم مصطفی جان در حیاط است و کبوترها هم مشغول دیدن زیبایی های حیاط آزاد و رها و من عاشق و شیفته یکی از این کبوترها هستم و در دستانم گرفتم و کلی بوسش کردم و بعد به مصطفی ماه و ستاره رو نشون دادم و کلی ذوق کردیم ،
،خدایاشکرت این لحظه لحظه ها ثروت است و نعمت ،این حال خوب و آرامش و رابطه عالی و سلامتی و ….
چه بگویم از کجا بنویسم معجزه
ستاره باران کرده جان و جهانم را
و بعد هم که مشغول عبادت شدم وبعد مصطفی با کره محلی در دست آمد که یکی از مشتریان عزیزمان به لطف خداوند برایمان هدیه آورده بود و برای من دنیا ارزش دارد چون بی شک هدیه خداوند است مثل هدایای بیشمارش از طریق بی نهایت دستانش و برای من نعمت های گرانمایه و ارزشمند.
واقعا استاد جان چقدر الان که به کسب و کارمان نگاه می کنیم ، قانون تکامل را به زیبایی شاهد هستیم و ایده هایی که خداوند قدم به قدم در ذهن بازوپاک و توحیدی مان جاری می کند و عجلهای برای درآمد آنچنانی به هر قیمتی نداریم بلکه باور بفرمایید این قدر خودش آرام و پیوسته کارها را روتین می کند یهو می بینی از لحاظ خیلی ها شاید درآمدمان مبلغش کم است اما برای من و مصطفی شما بفرمایید 50 هزار تومان برای ما ریال به ریالش ارزش دارد اولا مبلغ مدنظر نیست و خداروشکر بابت وجود کسب و کارمان با گردانندگی خداوند رزاق مان دوما اینکه یه خیروبرکت هایی می بینیم که فقط استاد درک می کند و دوستان آگاه در این مسیر که چه عرض می کنم محضرشان ،
چون عمل به توحید را همه جوره رعایت کرده ایم و هرروز سعی می کنیم ایمان مان را قوی و قویتر گردانیم هرچند خدا خودش می بیند و آگاه است که ارادت داریم همه جوره بهش و صاحب اختیار تمام امورمان است ،
فقط در بیان کلمات که خلاصه نمی شود که من بگویم خداوند مالک آسمان ها و زمین است بعد زانوی غم در بغل بگیرم اصلا و ابدا
من بندگی کردنم را به خدا اعلام می کنم
و اینکه چی برام مفید و خیر هست را به خودش واگذار می کنم .
مثل خانه خرید کردنی که انجام شد دقیق و در زمان مناسب و واقعا استاد جان این مدت هر تجربه ای که فرمودید به همراه نکات ارزشمند و راهکارهای نابتان همه وهمه دست به دست هم دادند تا تمام سعی هرلحظه و هر روزم این باشد فقط عملگرا باشم فارغ از هر نتیحه ای
دلم می خواست که با ایمانی قوی دلم قرص و محکم باشد که فقط در هر زمینه ای به معبودم نیازمندی ام را ثابت کنم و او هر بار چه زیبا معجزه کرد ،من به کلام تاثیرگذار و دلی شما با تمام وجودم گوش جان می سپردم و سعی در عمل به قوانین زیبایش
و او چنان عطا کرد که دیگر هرنفسم ایمان به او را تجربه می کند و من لحظه لحظه های زندگیم شده فقط توکل به خودش ای جانم خدایاشکرت
دست مریزاد استاد جانم چه کردید با روح و روانِ من با وجود و زندگیه من که من امروز چنان در خوشبختی به واسطه ایمان و توحید غرق باشم که به هر کجا می نگرم فقط نشانه های خداوند را می بینم و دل به هدایت هایش سپرده ام .
آخ که نوشتن هرروز در دفتر ستاره قطبی و مدیتیشن و مراقبه و سکوت درون با من چه ها که نکرد و ثمره شیرین و دلچسب آن ،آرامش،احساس عالی، رابطه عالی با خداوند و بازتابش در همه روابطم به ویژه با خودم و عزیزدلم
و من یکی از نکات بی نظیری که آموختم و هر روز سعی کرده ام روی آن متمرکز شوم این هست که شرایطِ بد و خوب نداریم ،شرایط را من به وجود می آورم و من مسئول صفر تاصد آن هستم و اگر مسیرم ،مسیر صراط المستقیم باشد و عملکردم خداگونه و مطابق با قوانین حاکم بر جهان هستی، بی شک کائنات تمام اتفاقات معجزه وار را برایم که فقط خیرو رشدوپیشرفت در تمام زمینه های مادی و معنوی در آن موج می زند را به نفع من رقم می زند .
اللَّهُ مَوْلاکُمْ وَ هُوَ خَیْرُ النَّاصِرینَ(150-آل عمران)
خدا سرپرست شماست
و او بهترین یاری دهندگان است.
وعمل به همین یک آیه کافیست تا هر نفس بهشت را به نظاره بنشینم ،چون باورش توحید عملیِ محض است….
این دلنوشته و تجربه های با عشق را در شب تولدم به همه عزیزانم در این سایت طلایی تقدیم کردم ،
تو رو خدا به تک تک صحبتهای ناب استاد عمل کنید تا ببینید لحظه هایتان چطور از عطر وجود خداوند مهربان مان عطر آگین می شود و زندگی تان لبریز از معجزه……
در پناه خداوندمهربانم هرنفس شاد، سلامت وعالی باشید و بدرخشید، عاشقتونم .
خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت
متشکرم متشکرم متشکرم
به نام خداوند بخشنده مهربان
خدایا هرچه دارم از آن توست
سلام استاد جانم سلام مریم مهربانم فایل گذاشتن شما روی سایت یکی از،بزرگ ترین انگیزه های من برای زندگی
یاد گیری
اضافه شدن آگاهی
خوشبختی
امید
حال خوب
هدف
احساس خوب
آرامش
و کلییییی انگیزه های خوب دیگه برای زندگی هست خیلی خیلی خوشحالم ک در این سایت هستم و دارم از مطالب و قوانین استفاده میکنم و این لطف خدای مهربانم به من هست خدایا شکرت
بعد از گوش کردن چندین بار این فایل تصمیم گرفتم کامنت بزارم برنامه خاصی هم نداشتم در واقع اومدم ببینم قسمت چهارم گذاشتین یا نه ک گوش،کنم و تمرین هاشو انجام بدم
ک دیدم این فایل متفاوت گذاشتید و بازم چشام برق زد و با شوق زدم روش و شروع کردم به گوش دادن و یاد آوری نعمت هایی ک خدا بهم داده و سپاس گذاری بافتش
من ازون آدم هایی هستم ک این قانون رو خیلی سعی کردم بهش عمل کنم معمولا در اکثر مواقع یادم بوده ک بگم این موفقیت این دست آورد لطف خدا بوده هیچ وقت نگفتم مثلا چه شانسی دارم یا آدم خوش شانسی هستم ک فلان اتفاق افتاده
این تفکر تو ذهنم همیشه بوده ک این کار خداست
این همیشه ک میگم بیشتر ازون زمانی هست ک استاد رو می شناسم شاید قبلا این طوری نبودم یادم نمیاد واقعا
حتی مواقعی ک اتفاق به ظاهر ناجالبی هم برام میفته سعی میکنم این طوری بهش نگاه کنم ک خیری درش هست
وبرای کوچک ترین اتفاقات خوب زندگی هم خیلی خوشحال میشم و سپاس گذار
یکی از کار هایی ک دارم رو خودم کار میکنم این ک حواسم رو بیشتر جمع کنم برای دریافت الهامات تا بهتر صدای خدای درونم رو بشنوم صدای قلبم رو واضح تر بفهمم
ازش بیشتر استفاده کنم ک چرخش راه بیفته و رون تر بشه
و واقعا هر چه قدر بیشتر ازش استفاده میکنی برات واضح تر میشه از،خدا میخوام بتونم این کارو بهتر و بهتر انجام بدم
خیلی وقتا یادم می ره و از،خدا میخوام ک همیشه این هدایت خواستن رو یادم باشه
بعضی وقتا احساس میکنم هدایت شده ها ولی من گوش نکردم بعدا ک نتیجه رو میبینم میفهمم ک یه چیزی تو دلم گفت این کار بکن ها ولی جدی نگرفتی یا گوش،نکردی
این ها تو تمرین زیاد درست میشه بنظرم
خدایا شکرت خدایا هرچه دارم از آن توست
چالش،های پیش روم به تو می سپارم چون خودم توانایی حل اون هارو ندارم
خدا هدایت گر همه مون بوده و خواهد بود
خدایا شکرت
بسم الله الرحمن الرحیم.
سلام به استاد توحیدی به مریم عزیز توحیدی و به دوستای توحیدی
استاد بارها و بارها گفتم آااااااااا استاد از کجا میدونه الان مسئله من اینه و درموردش صحبت کرد.
و حالا میگم خدایا چرا من باید اینو بشنوم الان؟
این برای من یک تذکره برای ادامه مسیر هستش که فکر نکنم که وااااو من چقدر میدونم و چقدر اگاه شدم. اگر میخای رشد کنی و پیشرفت کنی تو این مسیر لازمش اینه که حواست باشه به این موضوع. آویزه گوشت باشه.
بله چطور یادم بره اونموقع ها که به مو رسید اما پاره نشد.
اونجا که به مرز جنون رسیدم. وگفتم بابااااا خداجونِ من، من تسلیمم هر کاری خودت میگی اگر میخای این جون رو بگیری،بگیر. و اصلا من چشامو بستم و گفتم خدایا تسلیمم. و بعد اون اروم اروم السکینه رو بر قلبم نازل کرد.
یکبار جوری غرورم شکست جوری شکست، که بد شکست. بعد گفتم عاقا من اصلا بپذیرم که کسی نیستم. خدایا من اصلا نمیخام اونچیزی که به خاطرش غرورم اونطور شکست. و گفتم خدایا من پیش تو ضایع نشم. بی خیال که جلو بقیه ضایع شدم و گفتم تسلیمم تسلیم. عاقا فقط میخام تو از من راضی باشی. با تو باشم. بی خیال هر چیز دیگه و آروم آروم دوباره دستمو گرفت. بهم حال خوب و عزت داد و اعتماد به نفسمو با یک تحربه زیادتر کرد. هیچ وقت یادم نمیره، اونموقع شب بود خاستم بخابم وقتی یه لحظه خابم برد و از خواب پریدم، بم گفت توی همون خواب و بیداری که از دو تا فایل تفسیر دعای کمیل و نامه امام علی به امام حسن شروع کن این ترمیم رو. از اول شروع کن.
خدایا هزاران شکر فقط برای این فایل. قربونت برم که میدونم هوامو داری. هوامو داری. تو لطف داری. بخدا وقتی میخاستم شروع کنم به نوشتن. گفتم چرا یادم نمیاد این مواقعی که خدا درهارو برام باز کرده و هموار کرده چون از خود خودش خاستم.و وقتی شروع کردم به نوشتن، یادم اومد موارد همینجور داره به یادم میاره. همون اسان کردن و هدایت کردن و نرم کردن دل همه برای رفتن به مسیری که میخاستم. یادم اومد عوض شدن قوانین عوض شدن شرایط برای هموار شدن مسیر برای من. یادم داره میاد یهو یه سری ادم حامی من شدن برای رسیدن من به خواسته هام.
واو همین الان یادم اومد که چطور کسی منو حمایت کرد برای تهیه چیزی که میخاستم که خیلی ازش بعیده.
اونجا که بر عکس مغرور شدم و به حال خودم رهام کرد و بد خوردم، این برعکسش الاماشاالله براش مثال دارم.اونجا که فکر کردم دوروبریام به کرد پام هم نمیرسن توی هوش و استعداد و به خاطر این غرور سالها از زندگی عقب موندم.
امروز داشتم فکر میکردم و به خواهر عزیز هم مسیرم میگفتم. گفتم بستگی داره تو چه مسیری رو انتخاب بکنی.
من مسیر توحید رو انتخاب کردم. دو سال پیش قرار بود به واسطه داداشم برم در یک اداره کار کنم. اما هی مانع پیش اومد و نشد و نشد و نشد. برای یکی دیگه شد که به واسطه همین داداشم رفت سرکار اون هم یک شرکت خیلی معتبرتر و بزرگتر. اما برای من نشد. اغرار میکنم وقتی که تو دلم حساب باز کردم و گفتم که من مطمعنن میرم سرکار توی این اداره. اما من ادعا کردم در مسیر توحیدم و نشد نشد. میخام بگم ما اگر ادعای توحید و ایمان میکنیم در هر سطحی ازموده میشیم. همونطور که خداوند در قران گفته:(آیا فکر میکنن که همین که بگویند ما ایمان آوردیم ازشون پذیرفته میشه و آزموده نمیشن؟)
ما اگر میگیم توحید و راه سعادت رو میخایم پس عملکردهامون هم باید متفاوت از بقیه باشه. چیز تاپ میخای؟ دنیا و اخرت میخای؟ راه بهشت رو میخای؟ از جاده جنگلی سهل العبور میخای بری؟ هم میخای تو دنیا خوب زندگی کنی هم اخرت میخای ثروتمندی باشی که نزد خدا محبوب تره؟ اگاهی و نگرش و طرز فکر درست میخای؟ ارامش میخای؟ خوشبختی درونی میخای؟هدایت میخای؟
پس خودت هم تاپ باش. عملکردی متفاوت از غالب جامعه داشته باش. عملکرد توحیدی داشته باش.
خدایا شکرت برای هدایتهات برای این نور شناخت خودت، برای شناخت بهتر ذات خودمون اصل خودمون
خدایاشکرت برای فهمیدن بهتر قران
همین دیشب بود که به خاهرم گفتم میبینی که چطور همه چیز همه مفاهیم توی قران برامون جدیده، ما که همیشه از،بچگی قران بدست بودیم. به قول خواهرم جقدر بدو بدو ماه رمضون میرفتیم که به ختم جزء برسیم،پس چرا انگار بار اوله قران رو باز کردیم.
خدایاشکرت
سلام بر استاد عزیز و همراهان همیشگی
کجاها خداوند درها را برایت باز کرده و مسیر را برایت هموار کرده؛
کجاها خداوند در زمان مناسب دستان خودش را فرستاده و گره ها را از زندگی شما باز کرده؛
کجاها خداوند بی دریغ به شما کمک کرده و مسائل تان را حل کرده به گونه ای که به مو رسیده اما پاره نشده است؟
قبل از اینکه به این سوالها پاسخ بدهم ،باید به خودم یادآوری کنم که همه چیز خودشه ،به قول استاد طبق آیه قرآن «و اذا سئلک عبادی عنی فانی قریب ،اجیب دعوه الداع …
هرگاه بندگانم درباره ی من بپرسند ،بگو نزدیکم میشنوم و همواره پاسخ میدهم … »
پس خدا همواره با ماست ،در کنار ماست و همواره اجاب خودت میکند،اگر نتیجهای نمیگیریم عیب از ماست.
گر گدا کاهل بود
تقصیر صاحبخانه چیست؟
و اما پاسخ به سوالات بالا:
خیلی وقتها شده که پاسخهای زیبایی از اعتماد و اتکا و اعتقاد به خداوند وهاب ،دریافت نموده ام.
یادمه در کار قبلی ام در معدن که مسئولیت ایمنی معدن رو داشتم،داشتن طرح طبقهبندی مشاغل رو انجام میدادند ،بعداز دو سال از طرح دوباره یک عدهای رو با پارتی بازی و از راههای غیرقانونی ترفیع گروه و شغل میدادند ، چند باری وسوسه شدم به دایی ام زنگ بزنم تا سفارش منو بکنه تا منم ترفیع بگیرم(داییم با یکی از اعضای هیئت مدیره دوست صمیمی بود), وسوسه ها و نجواهای ذهنم رو ساکت کردم و گفتم:« ببین خدا بالاتر از همه ی قدرتها,ادمها،ارتباطها و خلاصه فراتر از همه چیزه ،پس امیدت فقط اون باشه نه داییت»
اعتماد کردم به خدا با همان باورهای ضعیف تر از الان ام اما قشنگ یادمه اون اعتمادم به خدا انرژی عجیبی بهم میداد.
نتیجه:
به خودخدا قسم به جای یک گروه،به من دو گروه اعطا شد از طرف مسئولی که با من رابطه ی خوبی هم حتا نداشت،و یک مسئولیت شغلی هم داده شد که خود بخود اضافه کاری من در ماه 20الی30 ساعت اضافه شد در واقع اضافه کاری تشویقی داده میشد همراه بدون انجام کار،بخاطر مسئولیت جدیدم.
یادمه کلی مزایا و دریافتی های من اضافه شد.
و جالبتر اینکه همکاران فکر میکردم تمام کارهای منو داییم انجام داده ومن هم فقط سپاسگزار خدای وهاب بودم و قضاوت همکارانم فقط باعث خنده ی من میشد.
موارد زیاده به آخرین مورد هم اشاره ای داشته باشم و اون هم اینه که.
ماشین ایرانی و قدیمی رو فروختم که ماشین بهتر و جدیدتر بخرم.حتا دنبال ماشینهای جدید ایرانی مدل1400بودم، دقت کنید ماشینهای ایرانی بسیار عادی و حتی ضعیف ،اما انگار ته دلم یک امید عجیبی داشتم و یقین داشتم که خدا خودش هدایتم میکنه به خودرویی که دوست دارم،یه جور رهایی و آرامش خیال بر من حاکم بود ،خودروهای زیادی دیدم و نهایتاً با یک هدایت دقیق و درست به خودرویی رسیدم که دوست داشتم.
بعدها در مرور دفتر سپاسگزاریم ،دیدم که صفحات زیادی رو در دفترم پر کردم از سپاس گزاری برای داشتن خودروی فعلی ام.
خدایا سپاسگزارم
در عوض، کجاها به خودت و توانایی هایت مغرور شدی و تواضع در برابر خداوند را فراموش کردی و ضربه خوردی؟
در همین کار فعلی ام ،روزهایی بود که راه دریافت مشتری و فروش رو انگار میخواستم من بخدا نشان بدم،به قول استاد بجای بندگی میخواستم خدایی کنم و سالهای سال زندگی کسالت آور و تکراری و فقیرانه ای داشتم ،اما از وقتی تسلیم شدم و تلاش کردم تا بندگی کنم خداوند داره معجزاتش رو یکی یکی نشون میده.
نمونه اش همین امروز فروش به 3 نفر از همکاران در یک شهر دیگه ,فروشی معادل 130 نفر بود.
و این راهی ست که خدا به من الهام کرده و من هم به او اعتماد کردم.
آری اعتماد به خدا زندگی منو دگرگون کرده
ln god we trust
خدایا سپاسگزارم
استاد عزیزم سپاسگزارم
در پناه پر مهر پروردگار عالمیان شاد ،سلامت و ثروتمند در دنیا و آخرت باشید.