توحید عملی | قسمت ۲ - صفحه 65 (به ترتیب امتیاز)

1138 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سعیده بابائی گفته:
    مدت عضویت: 1632 روز

    سلام وقتتون بخیر

    توحید توحید توحید اصل همه چیز..چقدر هم مخفی هست یع وقتایی ناخواسته شرک میورزی ولی وقتی بیشتر دقت میکنیم سریع متوجه میشیم ک شرک هست…همه چیز برمیگرده به توحید ..نظام هستی بر پایه اصلی بنا شده..خدارو تو همه حال بپذیریم و دستوراتش اطاعت کنیم سعادتمند در دو دنیا خواهیم شد..

    خدایا سپاس هر چی بیشتر از توحید گفته میشه قلب بیشتر خوشش میاد

    خدایا ما رو تو مسیر خودت هدایتم کن آمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    محمدرضا رضایی گفته:
    مدت عضویت: 1568 روز

    روز 34 سفر

    .

    خداروشکر میکنم برای این روز فوق العاده عالی . ممنونم از شما برای این فایل زیبا و ممونم از این آگاهی های ناب . واقعا با تمام قط باید به خدا توکل کرد و همه جا فقط او را صدا کرد و فقط از او کمک خواست کسی که فقط او راببیند و فقط او را بشنود همه اورا خواهند دید و شنید . واقعا همه چیز خودشه و باید فقط روی خدای عزیز حساب کنیم که هیچ وقت پشت مارو خالی نمیکند . خداروشکر میکنم که دارمش .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    بشیراحمد نیازی گفته:
    مدت عضویت: 1839 روز

    بنام خداوند بخشنده مهربان

    سلام استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز و دوستان همفرکانسی ام

    روز شمار تحول زندگی من روز سی و چهارم

    من از دوران کودکی و تا الان یه حس توی وجودم بود که انسان هایی که از لحاظ مالی یا معنوی جایگاه خاصی توی جامعه داشتن من می دیدم که بقیه یه جوره خاصی بهشون احترام می زارن و فکر می کنن که اون فرد از اونها بالاتره ولی این توی ذهن من جور در نمی یومد با خودم می گفتم اینم مثل ما یه انسانه تلاش کرده زحمت کشیده و به این جایگاه رسیده و برام قابل تحسین بود ولی نمی تونستم خودم رو از اون شخص پایین تر ببینم که کمرمو خم کنم و براش ادا احترام کنم همون حالت عادی که با بقیه مردم رفتار می کردم با اون شخص هم رفتار می کردم که همیشه با انتقاد دوستان یا خانواده بر می خوردم که چرا بهش احترام نمی زاری اون فعلان شخصه و…

    کلا این تو ذات همه ی ماست که بطور طبیعی رفتار کنیم چون اون شخص هم مثل ما یه انسان معمولیه و هیچ برتریی از ما نداره و همه ما پاره ایی از همیم و پاره ایی از خدا

    مثلا رئیس یا کار فرما رو که بقیه دوستانم وقتی می بیننش کلی بهش احترام می زارن و کمرشون جلوش خم می کنن و من اصلا برام قابل فهم نیست این کار رو بکنم و توی ذهن خودم ،خودم رو انسان مغروری می دیدم که مثل بقیه رفتار نمی کنه و بقیه دوستان همیشه بهم می گفتن فلانی چند تا خونه داره چندتا ماشین داره بهش احترام بزار یه جورایی روش حساب کن که اون در اینده بدردت می خوره ولی من اصلا نمی تونستم با این کار کنار بیام و قلبم اصلا این کارو تائید نمی کردم ومنم میلی به این کار نشون نمی دادم و همیشه از دید بقیه خشک و مغرور بودم ولی در نهایت اروم و خون سرد بودم و با خودم می گفتم درسته فلانی خونه داره ماشین داره وقتی به گذشتش فکر می کردم متوجه می شدم که اون هم از کارگری و شاگردی به اونجا رسیده منم می تونم مثل اون باشم و لزومی نداره خودمو وابسته کسی کنم و به کسی زیادی از حد احترام بذارم و من هم تو زندگی متوجه شدم که روی هیچ کس نمی شه حساب کرد من خیلی ادم دست و دلبازی ام و همیشه به همه کمک می کردم و اون موقعه تو ذهنم این بود من به فلانی کمک می کنم اونم باید هر موقع من کمک خواستم بهم کمک کنه من پول به دوستام زیاد قرض می دادم من پول یکجا ونقد به اونها می دادم ولی اوناها همون پول رو خورد خورد بهم می دادن و وقتی که من پول نیاز داشتم اونا بهم حاضر نبودن پول قرض بدن و منی که روی اونها حساب می کردم و اونا ها بهم کمک نمی کردم نا امید و نگران می شدم

    الان برای خودم این ذهنیت رو درست کردم می گم اگر من به کسی کمک کردم به اندازه یه سر سوزن ازش توقع ندارم که برام جبران کنه و اون هم همون کار رو برام انحام بده و فقط روی خدا حساب می کنم و توقع دارم بهم کمک کنه و خداوند همواره بهم کمک می کنه و هیچ منتی هم بهم نمی زاره و حساب کردن روی خدا چقدر لذت بخش و ارامش دهنده است و نگرانی و ترس رو از وجود ما بیرون می کنه خدایا شکرت که هستی❤❤🙏🏻🙏🏻

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    الهه سلیمانی گفته:
    مدت عضویت: 1823 روز

    سلام به تمامی عزیزان در سایت بی نظیر عباسمنش 🌹

    سلام استاد جانم ❤️❤️

    استاد اول از همه میخوام از زیبایی های پردایس بگم از درختان و چمن های سبز که با پیراهن شما ست شده بودند ،از رهایی آب دریاچه ،از اون بزهای زیبا که دارن لذت میبرند از آرامش و سکوت بی نظیری که تمام طول این فایل دلم میخواست تجربه کنم.

    خداوند هدایتگر همه چیز است آب‌ها و حیوانات و درخت‌ها و شما و تمام جهانیان و چه حس امنیتی بهم دست داد.

    استاد عزیزم میدونین اصلا چیزی جز خداوند وجود نداره ،خداوند تنها نیرو و خالق جهان است که همه چیز رو پدید آورده و این روح خداوند و اذن خداوند است که در آدم‌ها ی مقابل ما ایفای نقش می‌کند براساس سناریویی که ما نوشتیم و میفرستیم از قبل .

    استاد عزیزم وقتی روی آدم‌ها حساب کنم نه روی خدای آنها ،یعنی خداوند رو حذف کردم یعنی تنها نیرو و قدرت و انجام دهنده کارها رو حذف کردم و چی میمونه برام یک جسم محدود که هیچ قدرتی ندارد .

    استاد عزیزم میدونم شرک مثل راه رفتن مورچه روی سنگ سیاه در تاریکی شب است ولی من سعیمو میکنم و از خداوند یاری مطلبم که خودش کارو برام آسون کنه ،فقط قدرت رو به او بدهم و تنها خدای یکتا رو منبع و منشا خیر برکت رزق و ثروت بدونم و تمام قدرت ها رو فقط فقط از آن خدایی بدونم که جهانیان رو آفرید و من رو از هیچ خلق کرد و در هرلحظه داره بی نظیر ادارهو مدیریت میکنه از کوچکترین ذره تا کهکشانها و جهان هایی که من ازشون اطلاعی ندارم و بدون اذنش برگ از درخت نمیوفته .

    خدایا یاری ام کن که در هرلحظه فقط تو را بورستم و از تو یاری بخواهم که هیچ چیز دیگر نیست و همه چیز تویی🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    علی گرامی گفته:
    مدت عضویت: 1519 روز

    سلام خدمت استا د عباس منش عزیز ودوستا ن سایت . بسیار عالی بود استا د واقعا توحید رو زیبا تعریف کردید من فایل های رایگان زیادی ر و گوش دادم وبعضی هار و نکته برداری کرد م ولی این فایل یه چیز دیگه خیلی درس ها از فایل گرفتم و باگوش دادن این فایل تصمیم برای خیلی تغییر ها در وجود خودم گرفتم و واقعا استاد درست فرمودید به غیر خدا روی هیچ کس نمیشه حساب کرد واین قانو ن در تمام جهان یکسان است از خداوند متشکر م که من رو به این آگاهی های فوق العاده عالی راهنمایی کرده وهم چنین از شما استاد متشکر م بابت این که این گونه زیبا توحید را توضیح دادید به قو ل مولوی :دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ

    ….ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    حسن گرامی گفته:
    مدت عضویت: 1465 روز

    سلام استاد عزیزم

    واقعا چقدر من الان آگاه تر شدنم نسبت به این قضیه که کوچکترین کاری که اگر حواسم نباشه و بخوام به یکی قدرت بدم یا روی کسی حساب باز کنم یعنی شرک ورزیدم

    خداروشکر که این قضیه حداقل فهمیدم که دیگه از این به بعد خیلی خیلی حواسم جمع باشه واقعا چقدر سالها من با این تفکر زندگی کردم و چقدر نتایج ناجالب گرفتم

    خدایاشکرت که متوجه ام کردی

    در پناه الله یکتا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    ندا گفته:
    مدت عضویت: 1677 روز

    سلام به همه همسفران و استاد عزیزم و مریم جونم

    روز 34 سفرنامه

    این فایل رو هر چقد هم گوش بدیم کمه چون مثالی که استاد زدن از شرک خفی و اینکه ما رو دیگران حساب باز میکن. مثالی مشابه در زندگی خیلییی از ما ادم ها…مخصوصا خود من! من تا قبل از اشنایی با سایت و قوانین که کلا ادم وابسته بودم به دیگران و روی هر حرف و قولی ک میدادن حساب باز میکردم با اینکه بارها و بارها بدقولی ادمای دور برم رو دیده بودم و کلی هم اذیت میشدم از اینکه رو حرفشون و قولشون حساب باز میکردم اما بازم درس نگرفتم تا اینکه خدا منو هدایت کرده به اینجا. الان درصد وابستگیم خیلییی کم شده اما درصد حساب کردن رو حرف های دیگران هنوز از 100 درصد به 0 نرسیده و خیلیییی جای کار داره. من 5 روزه ک این فایل و فایل هایی که استاد در قسمت دانلودها گذاشتن در مورد حساب نکردن رو بقیه رو دارم گوش میدم و متوجه شدم همین اواخر هم من باز حساب کردم رو دوستی که قرار بود یک برنامه بر روی لبتابم نصب کنه که بتونم کار مقالم رو سریعتر پیش ببرم و من رو حرفش حساب باز کردم و اون دوستمم اینکار رو انجام نداد هر بار ی بهونه میورد حالا شایدم بهونه نبود و واقعا براش کار پیش میومد اما من چون حساب باز کرده بودم رو قولی که داده بود من برات نصبش میکنم من یکماه معطل این نصب برنامه شدم و کل کار مقالم خوابیده بود و اصلا هم حواسم به این شرک خفی نبود که خدااا بی نهایت دست داره این نشد خب از خدا بخواه ک یکی دیگه رو سر راهت قرار بده و از طریق یکی دیگه بهت کمک کنه تا جمعه که این فایل رو گوش کردم بازم متوجه عمق فاجعه نشده بودم فقط ی چیزی تو ذهنم گف خب لبتابت ببر محل کارت شاید همکارات بتونن کمکی کنن. منم فردا ک رفتم اداره، لبتابم رو با خودم بردم و اولین چیزی که نوشتم این بود که خدا خودت بهم کمک کن و از خودت میخوام این مسئله رو برام حل کنی. خب به دوتا از همکارام گفتن یکیشون گف فردا بیار تا ببینم چیکار میکنم. فردا لبتابم رو بردم و تلاش کرد و نشد اخر سر هم گف که کار براش پیش اومده و نرم افزار رو فایلش رو ی سی دی برام کپی کرد و گف خودت نصب کن. منم عصر اومدم سی دی رو گذاشتم رو لبتابم که نصب کنم اما مثل اینکه سی دی هم فایلش ناقص بود و نمیشد نصب کرد بعد به خودم گفتم شاااید اصلا قرار نیست مشکل مقاله من با این نرم افزار حل بشه و خدا راه حل بهتری برام سراغ داره گفتم خب حالا چیکار کنم ک نیازی ب این نرم افزار نباشه؟ و دقیقااا تو همون لحظه خدا بهم جواب داد و بهم گف که چیکار کنم که نیازی به نصب نباشه و من خیلیییییی راحت در عرض شاید فقط نیم ساعت وقت گذاشتن مشکلم حل شد! مشکلی ک من یکماه منتظر دوستم بودم و حساب کرده بودم رو حرفش که نصب کنه برام نرم افزار، تنهااااا در نیم ساعت و فقط خواستن از خدا که چیکار کنم؟! و امروز ک باز این فایل رو گوش کردم متوجه شدم من اون یکماه ک کارم پیش نرفته بخاطر شرکی بوده ک من داشتم و این شرک ها اینققققققققد مخفییییی که باید خیلی تمرکز کرد و دقت کرد

    خداااایااااااا شکرت برای اگاهی امروزم

    استاد عزیزم مریم جونم واااااقعااااا ممنونم بابت هر فایلی ک گذاشتین تو این سایت و هر متنی که میذارین💚. من متن های مریم جون رو برای اینکه بهتر و عمیق تر درک کنم از این هفته شروع کردم به بلند خوندن و ضبط کردن و با صدای خودمم گوش میدم و حتی زیر صدام هم اهنگ ملایم هم میذارم ی جورایی از فایل های ارامش در پتو الهی این ایده رو کپی کردم😁 چون با زیرسازی اهنگ ملایم حس و حال متنی ک میخونم ارامش بخش تر میشه😍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    ابراهیم گفته:
    مدت عضویت: 1519 روز

    خدای خودم وهمه جهانیان را سپاس میگویم که مرا با چنین استادی آشنا کرد که رب العالمین را به من نشان داد.با دیدگاه دینی ناب که از ایاک نعبد وایاک نستعین سرچشمه میگرفت هم برای مدتی خلیفه الله شده بودم.اما دوام نداشت.خودم به دلیل اینکه دنیا برایم بی ارزش شده بود قطع کردم.لذت نمیبردم وآرزویی در وجودم شکل نمیگرفت.فکر میکنم از باورهای نادرست چشمه میگرفت .یکی از باورهای نادرست من این بود که ثروتمندان بهشتی نمیشوند ویا ترس از دست دادن ایمان به خدا مرا وادار به نداشتن آرزو میکرد.حال هرچه بود مرا به صفر رساند ومن هم دیگر با آن شدت ادامه ندادم .اما خدایی که استاد عباس منش از آن صحبت میکند رب العالمین است وعاشق ثروتمندان وهمه افراد انسان.به راحتی با او صحبت میکنم واو هم به راحتی آنچه میخواهم میدهد.الان خواستنم بیشتر شده وشکر گزاریم بیشتر شده.در واقع خدایی که قبلا میپرستیدم والان میپرستم یکی است ولی من این خدا را از روی آگاهی و از کسی که یقین دارد گرفتم وآن را از روی احساس وشاید ارثی گرفته بودم واز دهان کسانی گرفته بودم که خود عامل نبودند وظاهر بودند.به هر حال از استاد عزیز قدردانی میکنم وامید دارم به اینکه خداوند کمک کنه من با سرعت بیشتری تکاملم را طی کنم.از شما شهروندان بزرگوار شهر زیبای عباس منش هم تقاضای کمک دارم که منو راهنمایی کنید از این جهت که میدانم استاد و خانم شایسته وشما از رب العالمین نور علم گرفته اید.متشکرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    اتابک گفته:
    مدت عضویت: 3714 روز

    بنام یگانه الله مهربان و بخشنده

    ردپای روز 34

    خیلی این هماهنگی‌ها و هم زمانی ها ی این سفرنامه برام جالبه دقیقا امروز یک حال و حس خاصی نسبت به خدا داشتم چندبار حسم در مورد موضوعاتی بد شد ولی فقط یک لحظه توجه و تمرکز به این موضوع که ((خدا هست)) کاملا حالم رو خوب کرد واقعا اگه می شد همیشه اینطور بود خدایا بهشت همون جاست که فقط با یاد خدا دل آدم آروم بشه ای کاش می شد خدا هست اون برام کافی هست خداوند هدایتم میکنه من نباید روی هیچ چیز هیچ کس حساب کنم و از هیچ چیز و هیچ کس حساب ببرم. ان شاء الله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    زهره گفته:
    مدت عضویت: 1627 روز

    به نام خدای یکتا

    خداروشکرمیکنم برای روز۳۴ازسفرنامم

    سلام به تمامی عزیزان

    وقتی موجودیت فرکانسی خودمون رودرک کنیم یعنی

    بدونیم ذات ما،اصل واساس همان انرژی است که آن را خدانامیده ایم ،آنوقت توحیدی ترین جمله ای

    خواهیم داشت

    تمام اتفاقات زندگی مابدون استثنا نتیجه فرکانس‌هاخودمونه

    وتوحیدی ترین نگاهی که خواهیم ساخت پذیرش بی‌چون وچرا همین اصل است

    توحیدیعنی کارکردن برای بهبودمهم ترین رابطه ی زندگی ات یعنی هماهنگ کردن ذهنت باروح

    توحیدیعنی حساب کردن روی فرکانس‌هایت وتلاش برای خالص کردنشان وقتی برای نزدیک شدن بااین نیرو ویگانه شدن بااو تلاش اگاهانه به خرج میدهی به سمت بهترین هاهدایت میشوی

    دست های این نیرو برای رونق کسب وکارت می آید

    عشق درروابطت جاری می‌شود

    مردم رو دورت جمع میکندوقلبها روبرایت نرم می‌کندتا به وضوح بدانی که خداونداستاد برنامه ریزی هاست

    هرجاموفقیتی رودیدی ردپای توحیدرودرآن بجو

    هرجاشکست رودیدی ردپای شرک رودرآن بجو

    تابه این وسیله اصل روازفرع تشخیص دهی وتوحید

    رودرعمل اجراکنی وازشرک دوری بجویی

    توحید مربوط به یک مذهب نیست توحیدیک اصل است که اگربه آن تکیه نکنی ازدرونت وازمهم ترین رابطه ی زندگی ات غافل میشوی این غفلت منفذی است برای شیطان ذهنت تاگمراهت کند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: