توحید عملی | قسمت ۶ - صفحه 27 (به ترتیب امتیاز)

1899 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    عاطفه گفته:
    مدت عضویت: 946 روز

    سلام استاد عزیزم، مریم مهربونم و هم فرکانسی های گلم

    روزشمار تحول زندگی ام برگ پنجاه و چهارم

    توحید، راه نجات من از خرافاتی بود که درباره دین باور کرده بودم.

    قبل اینکه با قانون آشنا بشم، فرق بین مومن بودن و مذهبی بودن رو نمیدونستم.

    و فکر میکردم دقیقا یک معنی یکسان رو دارند.

    حتی در مورد توحید، فکر میکردم همین که به بت سجده نکنی، مشرک نیستی و توحید رو اجرا میکنی.

    اطلاعاتم در این حد بود.

    خلاصه قبل اینکه با قانون آشنا بشم، خیلی باورهای مذهبی سنگینی داشتم، از طرفی حجابم رو خوب رعایت نمیکردم برای همین وجود من سرشار از عذاب وجدان بود

    یعنی شخصیتی بودم که نماز و قرآن و نذر و دعا و چله انجام میدادم ولی چون روزه نمیگرفتم و موهام از زیر شالم بیرون بود، عذاب وجدان سنگین با خودم حمل میکردم.

    چون همیشه نیرویی در درونم با حجاب مخالف بود و قدرت پذیرش حجاب رو نداشتم.

    بماند که بعد ها متوجه شدم، اون نیرو اصل هست.

    بعلاوه عموی بنده اون زمان ها، درباره حجاب بمن تذکر میداد و درباره دختر چادری اش بمن صحبت میکرد و منم عذاب وجدانم سنگین تر و بواسطه اینکه جلو جمع، تذکر میداد، خجالت میکشیدم.

    ایشون ادعا ارتباط با اجنه داشت و منم بشدت ازش میترسیدم.

    اصلا یه وضعی بود شخصیت مشرک گونه من، که انقدر این انسان بت کرده بودم در ذهنم.

    سالها گذشت و با قانون آشنا شدم.

    من دیگه عاطفه سابق نبودم.

    من فرق مومن بودن و مذهبی بودن شناخته بودم

    من توحید رو درک کرده بودم

    بعد مدت ها همین دیشب ایشون ملاقات کردم.

    چون طی این سالها که آموزش میدیدم، جهان منو از ایشون دور کرده بود.

    جهان بسیار بسیار هوشمند هست، و وقتی یک حقیقت جو، حرکت میکنه برای درک قوانین، موانع از سرش برمیداره

    و به بقیه آلارم میده که :

    نزدیک فلانی نشید.

    بصورت ناخودآگاه به طرف این پالس میدیم که دور ما پیدات نشه.

    این واقعا معجزه ست.

    چون من بااااار ها عموم دیدم طی این سالهای اخیر اما فرصت نشد یکبار ما با هم صحبت کنیم.

    دیشب بعد مدتها کنار هم قرار گرفتیم

    و دوباره مباحث قدیم رو شروع کرد

    درباره نماز بهم تذکر میداد

    درباره اجنه میگفت

    من محترمانه رهاش کردم. و جای دیگه ای نشستم.

    دوباره خودش اومد تذکر داد و گفت

    نمازت رو بخون.

    یجوری گفت که انگار کسی بهم گفته.

    گفتم جن ها بهت گفتند ؟

    گفت نه، بهم الهام میشه

    من هر وقت صحت مساله ای میخوام بررسی کنم میزارمش تو فرمول کوآنتوم یا همون کتاب منطق. که متوجه بشم اصل هست یا فرع

    قبلا ها هر وقت عموم اینجور حرف ها میزد من وحشت میکردم، میترسیدم از اجنه و خود عموم و عذاب وجدان میگرفتم.

    دیشب مساله رو از دیدگاه قانون بررسی کردم.

    تو دلم گفتم اون نیرو این همه در طول روز بمن الهامات میرسونه ، من چه نیازی دارم که یکی دیگه الهامات زندگی منو دریافت کنه.

    اگر این الهام برای من باشه خب منبع خودش بمن میگه. نه توسط یک آدم دیگه.

    همه ما انسان ها خدای درون داریم

    الهامات هر کسی منحصر به فرد هست و مختص خودشه.

    اون منبع هم همینو از ما میخواد.

    که سر ما به لاک خودمون باشه.

    اگر منِ عاطفه بخوام الهام کسی دیگه دریافت کنم که دیگه به زندگی خودم نمیتونم برسم.

    تمرکزم از روی خودم برداشته میشه اگر بخوام پیام یکی دیگه دریافت کنم.

    ( این خلاف قانون هست که الهام یکی دیگه رو من دریافت کنم. حتی پیامبر هم که قرآن بهش نازل شد، الهامات کلی یعنی قوانین رو خداوند بهش الهام کرد نه زندگی شخصی تک تک افراد رو، یک قانون واحد رو آموزش داد )

    بعلاوه وقتی یک شخصی تو مدار نباشه من چطور میتونم بهش تذکر بدم که خودش اصلاح کنه ؟

    بقول قران یک حائلی این وسط وجود داره. نگاهت میکنند، نابینا هستند، صدا میشنوند اما کَر هستند.

    اصلا برای چی من باید قضاوت اش کنم، وقتی من کسی قضاوت میکنم، کانون توجه ما روی نازیبایی هاست، و جذبش میکنم. مثلا طرف نماز نمیخونه، من دارم به ریشه بی ایمانی توجه میکنم وقتی قضاوت اش میکنم.

    بچه ها میبینید، معجزه قانون رو ؟

    دیدید چه راحت فرمول کوانتوم، اصل رو نشون میده ؟

    آیا یک انسان مومن، انسانی دیگه قضاوت میکنه ؟

    آیا مومن، زندگی خودش رها میکنه و الهام یکی دیگه دریافت میکنه ؟

    ایا منبع، الهامات زندگی شخصی منو به یکی دیگه میگه و آبرو منو میبره ؟

    شاید من نخوام گناه منو کسی ببینه.

    بعلاوه نماز، همون صلو و تمرکز بر نعمت ها و زیبایی هاست.

    من به شیوه خودم نماز ام اجرا میکنم

    ولی ایشون چون منو تو صف نماز ندید، قضاوت کرد.

    اینجاست که تفاوت مذهبی بودن و مومن بودن، هویدا میشه.

    بابا ما خودمون خدای درون داریم.

    چرا باید نگران بقیه باشیم.

    چرا باید دیگری قضاوت کنیم

    چرا باید توجه مون از خودمون برداریم.

    بقیه قانون رعایت کنند یا نکنند بمن چه ربطی داره اخه؟

    چرا من عاطفه باید نقش خدا بازی کنم ؟؟

    علت اینکه درباره این ماجرا صحبت کردم اینه که همین دیشب، توحید رو در عمل اجرا کردم و ذره ای نترسیدم، و ذره ای تحت تاثیر عموم قرار نگرفتم.

    چون همین دیشب اتفاق افتاد، به دلم افتاد در موردش بنویسم.

    هر وقت میخوام کامنت بزارم، خداوند خودش به دلم میندازه درباره چه موضوعی صحبت کنم.

    خودشم الان داره این مطالب تایپ میکنه.

    این پیام رو میخواد بده که توحید اصل هست.

    فرکانس های خودت هستند که قدرتمند اند.

    دیشب عموم میگف فلان جن، با قدرتش فلان انسان کشت. تا شنیدم فرار کردم که این آشغال ها وارد ذهنم نشه.

    خداوند تبارک و تعالی، سرنوشت کامل زندگی ما رو کاملا در اختیار خودمون گذاشته.

    و علت اینکه دیشب عموم بعد مدت ها کنار من قرار گرفت، این بود که :

    1. بیاد بیارم که چقدررر طی این سالها عقاید من عوض شده و بابتش قدر دان تر باشم چون تغییراتم تکاملی اتفاق افتاده، فرق الانم با روزهایی که تن و بدنم از ترس عموم میلرزید متوجه بشم و سپاسگزار درک قانون باشم.

    2. اینکه امروز درباره اش با شما صحبت کنم و قانون رو بار دیگه با هم مرور کنیم.

    شاید این مساله، چالش یک عزیزی باشه که به شخصی قدرت داده.

    استاد جانم، مریم مهربونم بابت تهیه ، تدوین و کپشن این فایل توحیدی ازتون سپاسگزارم.

    از خداوند مهربونم هم سپاسگزارم که از زبان شما با من صحبت کرد و بر من جاری شدش تا این کامنت زیبا نوشته بشه.

    از دوستانی که کامنت بنده مطالعه کردند سپاسگزارم

    آگاهانه و عاشقانه دوستتون دارم

    همگی در پناه الله یکتا باشیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  2. -
    منیره مختاری فر گفته:
    مدت عضویت: 902 روز

    به نام خداوند یکتا

    سلام و درود خدمت استاد عزیزم و خانوم شایسته ی ماه و دوستان گلم در سایت توحیدی استاد عباسمنش

    روز 54 ام از تحول زندگی من

    چقدر با شنیدن این فایل و این اگاهی آرامش بخش خوشحالم ،کفه ی ترازوی شرک من انگار سنگین تر از توحید بوده تو این سالها و حالا به کمک این مسیر زیبا و به لطف اولا الله هدایتگرم و بعد استاد عزیزم خدا این فرصت رو به من داده کمی پاک شوم

    پاک از شرک ،خدایا منو ببخش با هزاران باور نادرست بزرگ شدیم و از هزاران مسئله پوچ ومزخرف ما رو ترسوندن و این ترس ها با ما هی بزرگ‌تر شد و رشد کرد و مثل غول بی شاخ و دم دست و پای ما رو بست ،جوری که قدرت بلند شدن نداشتیم قدرت اعتماد کردن نداشتیم اعتماد به خودمون به جهان به اطرافیان

    خدایا میدانم تو خیلی بخشنده ای و این شرک های از سر نااگاه بودن منو میبخشی

    تو منو زنده کردی در دل مرداب همچون نیلوفر و دست منو گرفتی و منو لایق زندگی دوباره دونستی و به واسطه دستان قدرتمندت استاد جان و مریم بانوی عزیزم عینک بدبینی و ترس و شک و بی ایمانی رو از چشمان من برداشتی

    خدایا به تو پناه میبرم

    خدایا تنها تو قدرتی و خالق همه چیز و همه کس تویی

    تنها تو مالک منی و نه هیچ کس

    خدایا تنها تو رو میپرستم و تنها از تو جاری میجویم

    و قلبم تنها با یاد تو آرام می‌گیرد

    منو به خودم باز مده ،هر لحظه میخوام به تو وصل باشم که وصل بودن به تو یعنی توحید،

    وقتی به تو وصلم نگران چیزی نیستم همه کارها آسان پیش می‌رود خانه امن و گرم دادی کلی نعمت و برکت روزی ام کردی ولباس زیبا به تنم پوشاندی و زندگی مرفه بهم بخشیدی بدون هیچ کار خاصی

    دغدغه من تنها اینه الان مبادا لحظه ای از یاد تو غافل شوم و به شرک برگردم مبادا قدرت این همه زیبایی رو به کسی دیگر بدم به پدرم به خودم به مادرم یا هر کس دیگه ای

    مبادا این حجم از عشق و محبت رو که از طریق دستانت به من عطا کرده ای رو نبینم

    خدایا چشمان مرا بازتر کن قلب من رو اگاه تر کن

    خدایا از تو برای تمام داشته هایم شکرت که مالکیت و اعتبار هر چه دارم به تو برمیگردد

    خدایا عاشقتم من سکوت میکنم من حرف تو رو گوش میدم میدونم تو منو به جاهای زیبا میبری دارم میبینم وظیفه من فقط موحد بودنه و تو بقیه کارها رو برام راحت انجام میدی، چون طبیعیش اینه درستش اینه

    هر لحظه از شور و شوق بازتاب این مدل فرکانس دارم دیوونه تر میشم عاشق تر میشم ،اخه خیلی ذوق داره بدونی خدا این قدرت رو بهت داده که خودت خالق زندگیت باشی و رو این مدار موندنه داره زندگی رو رویایی میکنه

    از شدت ذوق به زور میخوابم شبا میگم حالا که درک کردم قوانین رو باید قشنگ خلق کنم ، قشنگ ورودی ها رو کنترل کنم قشنگ باور های قوی به ذهنم بدم تا قشنگ و جذاب خلق بشه ،

    از همون جنس که میفرستم جهان به من برمیگردونه

    پس لطفا قشنگ بفرست مطابق خواسته هات بفرست

    عاشقتونم

    خدا رو شکر که دارمش که دارمتون که هستین که هستم که در مسیر درستم خدایا راضیم

    هر لحظه تون پر از یاد خدا هر لحظه تون پر از آرامش دستان زیبای خداوندم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  3. -
    علی رستمی گفته:
    مدت عضویت: 2970 روز

    سلام به خانواده سمیمی عباس منش خدارو صد هزار مرتبه شاکرم که عضو این خانواده هستم امروز که داشتم به خونه بر میگشتم داشتم به خودم میگفتم که کاش استاد یه فایل درمورد توحید بزاره چون یه چند روزی بود که خیلی درگیر باور های توحیدی بودم و خدایا شکرت اومدم خونه باورم نمیشد وقتی توی کانال تلگرام دیدم اره دقیقا همون چیزی که میخواستم بابتش خدارو صد هزار مرتبه شکر کردم ..خداجونم شکرت خداجونم خیلی دوست دارم خدای خوب و مهربان من ای بخشنده ای بزرگ مرتبه ای فرمانروا و ای قدرتمند ازت ممنونم که منو راهنمایی میکنی خداجونم منو هدایت میکنی به سمت خودت …ای خدایی که از رگ گردن به من نزدیک تری همیشه در کنار منی با منی منو راهنمایی میکنی جواب همه سوال هارو میدونی همه راه های درست رو به من نشون میدی وبنده خودتو راهنمایی میکنی ای بزگمرتبه ای بی نهایت لطف و احسان تنها تورا میپرستم و تنها ازتو یاری میجویم ای خدایی که نهایت لیاقت رو به انسان دادی تو مارا ارزش دادی ای ارزشمند ترین به فرمان تو تمام فرشتگان بر انسان سجده کردند ای خدایی که تمام قدرت ها مال توست تو به ما ارزش دادی بزرگی بخشیدی خدا شکرت بخاطر این همه نعمتی که به عطا کردی تو به ما لطف کردی اگر لطف تو نبود ما هیچ بودیم نمیدونم چی بگم از این همه بزرگی خداوند واقعا قابل توصیف نیست ….خدایا شکرت خدایا صد ها هزار بار شکرت…..

    امید وارم درپناه الله یکتا تنها فرمانروا جهان شاد سلامت و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  4. -
    حامد گلمرادی گفته:
    مدت عضویت: 4080 روز

    بازهم ممنون از مربی عزیزم بابت آماده سازی این فایل و گفتن مهمترین اصول که توحید وایمان به آن نیروی هدایتگر را توضیح میدهید البته در دوره ثروت سوم بسیار زیاد در مورد این نیروی هدایتگر صحبت کردید که گفتید مهمترین قوانین همینه و خوشحال شدم سایت عباس منش در حوزه کاری خودش اول میباشد در جهان و این نشانه این است که مربی عزیزم عباس منش چقدر بر روی باورهایش کار میکنه چقدر متعهد میباشد در این مسیر و البته رسالت ایشان هم میباشد و چقدر باورهای توحیدی بسیار خوبی مطرح شد و با مثال هایی جالب از زندگی خودتان قانون را به ساده ترین شکل ممکن توضیح میدید و در تمام جنبه هایی زندگی اینقدر در بهترین حالت ممکن قرار دارند نه فقط در حوزه مالی در تمام ابعاد زندگی و این نشان میده که قوانین اصلی همینه و باید سعی کنیم همیشه اصول اصلی را پیدا کنیم و یک نکته دیگه وقتی حرف هایی مربی عزیزم را میشنوم و میبینم اون یقین اون جنس از ایمان را در نگاه و کلمات و گفته هایی و وجود عباس منش را درک میکنم که برایم خیلی جالبه که باید سعی کنیم باورهایی توحیدی را در خودمان به وجود بیاریم ایجادش کنم و معیار ایجاد شدن اون باورها نتیجه میباشد یک کلمه نتیجه و ممنون از آهنگ زیبا و حس رانندگی که پشت ماشین زیبایتان دارید و من خودم از این فایل ها برای تجسم استفاده میکنم و خودم را جای شما میگزارم و به احساس خوب میرسم تشکر از دوست همراهتان که کار فیلم برداری را انجام میده.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  5. -
    پانیذ گفته:
    مدت عضویت: 2904 روز

    سلام خدمت استاد عزیز اول از همه تشکر میکنم از شما به خاطر این همه احساس خوب و حال مثبت ، حدود یکسال میشه با شما آشنا شدم میتونم بگم تقریبا از تابستان پارسال بود ، قبل از آن خیلی با خداوند صحبت میکردم بدون اینکه بدونم قوانین یعنی چه فقط حسی در درونم فریاد میزد که از او بخواه ، شب ها با پروردگارم صحبت میکردم از او میخواستم من را به حال خودم رها نکند و مرا در هر جنبه ای در زندگی هدایت کند در آن زمان از قوانین جهان هیچ اطلاعی نداشتم ولی حسی در درونم مرا به این کار هدایت میکرد تا اینکه به طور اتفاقی کاری پیدا کردم در همان محیط بود که توسط انسان های بسیار خوب و شریفی با شما آشنا شدم و جرقه ای در وجود خودم و همینطور از طریق من ، مادرم روشن شد به صورت اتفاقی از شخصی در محل کارم فایلی دریافت کردم و یکی از فایل های شما بود به همراه مادرم این فایل را دیدیم و از همان موقع انگار چیزی در درون ما روشن شد خیلی پیگیر شدیم و فایلهای بیشتری را گوش کردیم و واقعا به حال خیلی خیلی بهتری رسیدیم ، یک مدتی بود که از این مسیر فاصله گرفته بودم نمیدونم چرا ولی هراز چندگاهی به فایل ها گوش میدادم و مدتی رها میکردم ، متاسفانه دوباره احساس بد و نا امیدی در وجودم بر میگشت ناراحت بودم که چرا خواسته های من به حقیقت نمیرسه انگار قوانین را فراموش میکردم انگار خیلی جدی نمیگرفتم شاید هنوز به آن فرکانس لازم نرسیده بودم ولی در حال حاضر به لطف خدای مهربانم مجدداً هدایت شدم و این بار با عزمی جزم تر دارم به فایلهای قدیمی و جدید شما گوش میکنم خدارو شکر میکنم توسط شما که دستی از پروردگار هستید داریم هدایت میشیم و به حال خوب میرسیم، هر روز شکرگذاری میکنم هر روز به خاطر نعمت های زندگیم خدا را سپاس میگم و به حال خیلی خیلی خوبی میرسم ، امیدوارم که با همین روند بتوانم به تمام خواسته های ذهنی خودم دست پیدا کنم ، از طرف خودم و مادرم از شما سپاسگزارم از خداوند خوبم سپاسگزارم و میخوام بگم عاشق خدای خوبم هستم امیدوارم تمام دوستان عزیز به هر آنچه در قلب و ذهن خودشون دارند برسند آرزوی آرامش در تمامی جنبه های زندگی را برای تک تک عزیزان دارم ؛ از شما هم میخواهم برای من دعا کنید تا خداوند راه های موفقیت آرامش ثروت و خوشبختی را به من نشان دهد و به آرزوهای خودم برسم استاد عزیز از شما ممنونم برای تک تک افکاری و انرژی هایی که در ذهن من و خانواده ام به وجود آوردید .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      hamidyarahmadi گفته:
      مدت عضویت: 2636 روز

      هم فرکانسی عزیز سلام

      اون چیزی که شما رو به آرامش و ثروت و خوشبختی و فراوانی می رسونه فقط و فقط باور های شماست و زمانی به این مهم میرسی که تمام وجودت بشه سپاسگزاری و دیدن نکات مثبت زندگی و این ممکن نیست مگر با کنترل ورودی های ذهن ، پس تمام ورودی ها را با وسواس کنترل کن و لحظه ای غافل نباش تا به هر آنچه می خواهی برسی .

      هر کس دعا می کند طبق قانون به خودش برمی گردد و هیچ چیز جز خودمان نمی تواند تغییری در زندگی ما ایجاد کند .

      در پناه خداوند شاد و خوشبخت و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید …

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    فرامرز حسن پور گفته:
    مدت عضویت: 2865 روز

    ?بسم الله الرحمن الرحیم?

    سلام خدمت استاد عزیز و همه دوستان هدایت یافته ام

    دیدگاه توحیدی استاد خیلی جالبه و متفاوت اگه اونجا بودم بغلتون میکردم عزیزم

    معلومه تا چه حد خدا رو خوب شناختی

    ???????

    وای چقدر عالی بود من که از این دیدگاه توحیدی سیر نمیشم

    وصدای خدا در قالب یک انسان به گوش ما رسید

    یک انسان شریف و بزرگوار که خدا حافش بود و برامون نگهش داشت

    خدای من و خدای تو

    خدای من و تو بود که به من گفت «خودشه این خودشه»

    چرا این جوری گفت؟

    من که از قوانین ناآگاه بودم ولی همواره خدا با من بود

    و خدا بود که به من گفت این خودشه

    یعنی اینکه اون کسی که تو مدتها دنبالش بودی و میخواستی کسی باشه که حرفاشو باور کنی اینه

    سؤالای بیجوابی که یک عمر در ذهنم بود

    به اون روز که برای اولین بار به دلم نشستی فکر میکنم تنم میلرزه از خوشحالی واحساس انسان بودن

    و با این فایل توحیدی دوباره اون روز رو به یادم آوردی??

    خداوند رحمن تو رو تأیید کرد در قلبم و در قلبشان

    خوب شناختیش و به این میگن ایمان

    به خوب کسی سپردی استاد

    و همواره باید به او سپرد

    آری من خالق زندگی خودمم چون خدا با منه

    ایمان راستین جسارت میخواد

    اعتماد به او

    سپردن به او

    یکتاپرستی یکتاپرستی یکتاپرستی

    حرکت وگوش کردن به او

    قدرت دادن فقط به خودش

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  7. -
    سعید گفته:
    مدت عضویت: 2915 روز

    با سلام به استاد و همه دوستان

    باید اعتراف کنم دیدگاه توحیدی داشتن و برطرف کردن ترمز ها وقتی 29 سال چیزهای دیگه ای شندیه باشی و چیزهای دیدگه ای دیده باشی و جور دیگه ای فکر کرده باشی و حالا بخوای جور دیگه ای فکر کنی و سعی کنی چیزهایی که قبلا می شنیدی و میدیدی رو نبینی و مثل قبل فکر نکنی کار راحتی نیست. ولی به این معنی نیست که نمی شه. من حدودا یک سال و چند ماهی می شه که با استاد اشنا شدم. مقاومت های ذهنم در مورد یه سری از مسائل کمتر شده. وقتی استاد تونسته ما هم می تونیم.

    من وقتی استاد می گفت نباید در مورد این مسائل با دیگران صحبت کنید و نخواید بقیه رو هدایت کنید گفتم باشه ولی نتونستم. واقعا چطور این موضوع به این سادگی رو توش می مونیم؟ الان بعد از یک سال و چند ماه خیلی راحت تر می تونم جلوی خودم رو بگیرم ولی بعضی موقع ها فراموش می کنم و هر موقع یادم میاد بحث رو ادامه نمی دم و تظاهر می کنم حرف های طرف رو پذیرفتم و من اشتباه می گم یا بحث رو عوض می کنم. صدها بار به خودم می گم که درسته که دوست داری نزدیکانت و بقیه هم در این مسیر قرار بگیرن ولی وقتی می بینم خودم می خوام و دارم تلاش می کنیم که تو این مسیر باشم بعضی موقعا از مسیر خارج می شم چه برسه که به کسی که خودش نمی خواد. هر کسی که از خدا بخواد هدایتش کنه هدایتش می کنه چه من بخوام چه من نخوام.

    از اینکه اطرافیانم این موضوعات رو نمی پذیرن و نمی خوان تو این مسیر قرار بگیرن ناراحت نیستم و سعی می کنم به ویژگی ها و باورهای مثبتشون تمرکز کنم و از بودن در کنارشون لذت ببرم.

    با خودم می گم اگه قرار باشه ده سال طول بکشه من به درکی برسم که استاد در حال حاضر بهش رسیده بازم اشکالی نداره. هرچند اگه خوب روی خودم کار کنم حتی زود تر از استاد می تونم به این درک برسم ولی بدترین حالت رو هم پذیرفتم و می گم اشکالی نداره. من اگه ده سال بعد زنده باشم و به این درک عمیق رسیده باشم بهتره یا در بهترین حالت تو همین سطح درک باشم و پسرفت نکرده باشم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      مریم درویشی گفته:
      مدت عضویت: 2921 روز

      سلام دوست عزیزم

      اصلا ایرادی نداره ، باور کن همه ماهاا یعنی بیشتر و اکثزیت بچها بارها این اشتباه کردن و خواستن هرجوری شده به بقیع هم این اگاهیی ها رو بگن که اونا هم زندگیشون تغییر بدن

      و چوبشم خوردن

      خودِ منم بارها چوبش خوردم

      تا دیگه الان بهتر شدم و برام کلی درس شده و خیلی خیلی کم میخوام به بقیه بگم

      تو هربار سعی کن حتی اگرم باز گفتی اشکالی نداره یاد میگیری که زبون خودتو و فکر خودتو بتونی کنترل کنی

      من همیشه میگم به خودم مریم تو با رسیدن به خواسته هات و ارزوهات میتونی اونقدر اونها تحت تأثیر بزاری ، حتی بدون اینکه یه کلمه هم بهشون بخوای یاد بدی

      برات بهترین هارو ارزو میکنم چون لایقش هستی

      ????

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    سید مسیح کافی موسویان گفته:
    مدت عضویت: 2656 روز

    سلام به همه دوستان و استاد عزیز

    انقدر از دیدن این فایل خوشحال شدم و سرشار از انرژی شدم که باروتون نمیشه!

    چند وقته به خانومم میگم “من اگه بتونم فقط همین موضوع رو تو خودم حل کنم که فقط به خدا امید داشته باشم و اونو قادر مطلق توی این دنیا بدونم دیگه هیچ کاری تو این دنیا ندارم”

    وقتی این فایل رو دیدم و حرفهای استاد که میگفت باور توحید مهمترین کار توی این دنیاست احساس فوق العاده و عجیبی بهم دست داد، هم باورم نمیشد و هم خیلی خوشحال شدم وقتی دیدم چیزی که کلی وقته بهش فکر میکنم توسط یکی که استاد این راهه تأیید شده، بینهایت احساس آرامش بهم دست داد.

    نمیدونید چند بار از خدا تشکر کردم

    دقیقا صبح همون روز قبل از اینکه این فایل رو ببینم با توکل به خودش یه درخواستی کردم و اجابت شد. طرف مقابل دستی شد از دستهای خدا برای اینکه خواسته من برآورده بشه!

    بینظیره این احساس، اصلا نمیدونید چقدر خوشحالم، چقدر آرامش دارم….روزی چند بار از خدا بخاطر وجود خودش تشکر میکنم…بخاطر اینکه وقتی فقط روی خودش حساب میکنی حتما جوابت رو میدم

    خدایا ممنونم صدهزار بار بخاطر بودنت….دوست دارم خدا…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  9. -
    سلما مصدق گفته:
    مدت عضویت: 2841 روز

    خدایا چقدر این فایل نشانه امروز من نجات دهنده اس!

    استاد عاشق این ایده های قشنگتم!

    استاد جونی من سلام

    من تو دوره بروزرسانی شده عزت نفس تمرین آگهی بازرگانی رو چند بار تو ذهنم تمرین کردم ( تجسم) و در مقابل یک جمع بزرگ و چند جمع کوچیک در حد خوب و قابل قبول اجرا کردم ولییی نمیفهمیدم چرا به دلم نمینشست. احساس میکردم واقعی نیست. یه گره ای داره!

    ویژگیهای مثبتی که از خودم نام میبردم رو ذهن منطقیم باور نمیکرد و همش میگفت نه تو اینی نیستی که داری ادعا میکنی. تو یه آدم معمولی و ضعیف هستی هیچ کدوم از اینا که نام بردی درمورد خودت ویژگی مثبت یا دستاورد خاصی نیس. خیلی عادی و بی ارزشه. و…… نمیذاشت این تمرین رو بارها و بارها انجام بدم همونطور که تعهد داده بودم.

    تااا اینکه خداوند هدایتم کرد به نشونه امروزم چون ازش خواستم گره کارم رو بهم نشون بده.

    یه لحظه وقتی دیدم گره کارم مربوط به توحید و شرکه اشکام سرازیر شد!!!

    با اینکه بارها گفته بودین علت اینکه از آموزه های من نتیجه نمیگیرین بخاطر شرکه ولی باز من یادم رفته بود.

    وقتی این فایل رو دیدم با قلبم آرامش عمیقی رو احساس کردم و گفتم الان وقتشه! همین الان آگهی بازرگانیم رو از همین جایی که هستم یعنی خوابگاه شروع میکنم.

    توی سالن مطالعه فقط یک نفر بود ولی خیلی دختر باحال و با شعوری بود. اول آگهیم رو برای ایشون خوندم. و خیلییی تحسینم کرد چون روانشناسی و ان ال پی خونده حتی یه جاهایی بهم بازخورد داد و ایرادامو گرفت. کلی باهم در مورد عزت نفس صحبت کردیم و هر دومون لذت بردیم.

    بعد رفتم در تک تک اتاقا رو زدم اول از اتاقای پرجمعیت یعنی ۱۰ نفره شروع کردم تا رسیدم به ۴ نفره.

    و آگهی بازرگانیم رو به بهترین شکل ممکن اجرا کردم طوری که واقعا هم به دلم نشست و هم ذهن منطقیم خلع سلاح شد. بچه ها هم خیلی خوششون اومد و تحسینم کردن🥰💪

    بعد از آگهی بازرگانیم هم در مورد تناسب اندام ازم مشاوره گرفتن و کارت ویزیتمو بهشون دادم! (مشتری های بالقوه، در دسترس و فراوان) همچنین در مورد عزت نفس و اهمیت اون در موفقیت صحبت کردم و خیلی خیلی براشون جالب و جذاب بود!

    ازم پرسیدن که برای بالا بردن عزت نفس چیکار کنیم و من بهشون پیشنهاد دادم که تماااام ویژگی های مثبت خودتون رو با جزئیات دقیق روی کاغذ بنویسین و خودتون رو بابت تک تک اونها تحسین کنین.

    و خودتون رو دقیقا همینطوری که هستین دوس داشته باشین با تمام ویژگی های مثبت و منفیتون و هرگز خودتون رو بابت هیچ چیز سرزنش نکنین.

    هر سوالی میپرسیدن بلد بودم جواب بدم و خودم خیلییییی لذت بردم از صحبتهای خودم.

    خیلی زیبا صحبت کردم استاد! حتی یک نفر هم به حرفام عمل کنه کار بزرگی انجام دادم!😘💎

    عاشقتم عاشق تو و خدای تو و الهامات قلبی زیبای تو که هم خودت و هم من و هم هزاران نفر رو به مسیر زیبای توحید و عزت نفس هدایت کرد!💎

    استاد ایده بعدی که بهم الهام شده اینه که حین انجام تمرین از خودم فیلم بگیرم و توی پیجم بذارم!

    میخوام این تمرین رو تو جاهای سختتر یعنی پیش آدمای ثروتمند و قدرتمند و با کلاس اجرا کنم. میخوام تو این تمرین مسلط و حرفه ای بشم! ✌

    بله من همونم که این تمرین رو ۲ سال پیش توی فرودگاه مقابل ۲۰۰ نفر اجرا کردم اونم برای اولین بار! پس بازم میتونم مقابل ۱۰۰۰ نفر انجامش بدم😎💪

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: