نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 9 - صفحه 2 (به ترتیب امتیاز)

454 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    زینب سلمان زاده گفته:
    مدت عضویت: 2438 روز

    بنام خدایی که بشــــــدت کافیست

    سلام

    ادامه صحبت های آقا رضای عزیز رو می بینیم و بـــــــی نهایت تحسینشون میکنم برای تعهد بالا، برای عملگرایی اش، برای ایمانش، برای ادامه دادنش و نخواستن نتیجه یک شبه بلکه ادامه دادن اونم بصورت مستمر، منم مثل خیلی از دوستان عزیزم در سایت همیشه از کامنتهای آقا رضای عزیز لذت بردم و یاد گرفتم و تحسینش کردم و میکنم

    و تمام این مواردی که آقا رضا تو این قسمت از صحبت هاش بهشون اشاره میکنه که سعی کرده واقعا بهشون عمل کنه از دروغ نگفتن از سکوت از غر نزدن از گله و شکایت نکردن، کارهایی که شاید در ظاهر ساده باشه و اگر درک نکرده باشیم این قانون رو، بگیم خب که چی؟ همینا رو انجام ندیم همه چی درست میشه؟ چون منتظر یک کار عجیب غریب هستیم البته بماند همین های به ظاهر ساده اگر متعهد بشیم به عمل کردن بهشون و شروع کنیم می بینیم نه بابا فکر میکنی ساده هست، باید واقعا بخوای؟ ذهنی که یک عمر همیشه گله شکایت کرده همیشه انتظار داشته اونم فـــــــقط از دیگران سخته واسش؛ ولی آقا رضای عزیز با اینکه ممکنه ذهن منطقی اش قبول نمی کرده ولی چون جهاد اکبری بوده در وجودش وحی منزل می بینه و هر چی استاد میگه رو یکی یکی عمل میکنه بهش و از اونجا شروع میشه اول از همه و قبل از هر چیزی، رسیدن به احساس خوب که همین قدم اول هست برای رسیدن به کلی اتفاقات خوب که همینم اتفاقات خوب هم یه جریان تکامله

    استاد منم از سال 98 تقریبا بطور جدی وارد سایت شدم، منم با فایل های رایگان شروع کردم و برخلاف آقا رضای عزیز وقتی وارد سایت شدم تعداد دوره های زیادی بود اما من نمی تونستم بخرم ولی شروع کردم با همون فایلهای رایگان و بعدش بصورت تکاملی اول تونستم فقط کتابها رو بخرم ولی باز بیشتر روی خودم کار کردم و تونستم براحتی بعضی دوره هایی که اول که وارد سایت شدم فکرشو نیم کردم بتونم بخرم رو تونستم براحتی خریدن و بیشتر روی خودم کار کردن ولی از همون فایل های رایان سعی مردم واقعا عمل کنم همون تغییرات به ظاهر کوچیک و ساده ( چون کار کردن رو سختش کردیم و سخت می بینیم فکر میکنیم به قول استاد باید کوه بکنیم تا بگیم من روی خودم کار میکنم) منی که مثل خیلی های دیگه گله شکایت می کردم منی که همیشه هر بحثی میشد تو خانواده و بیرون خونه همیشه اولین نفری بودم که وارد میشدم برای وساطت وقتی شروع کردم روی خودم کار کردن دیـــــــــکه بحث نکردم دیگه دخالتی نکردم تو بحثی دیگه گله شکایت نکردم و اونجا من دیدم که داشتم تغییر میکردم و دیگران هم دیدن و تعجب کردن، نتایج عجیب غریب خاصی شاید نبود صاحب ماشین و خونه نشدم ولی احساسم شروع کرد هر روز بهتر شدن، می دیدم که حال خوبم داره هر روز بهتر میشه و این بهتر شدن ادامه داره منی که قبلا این رو نداشتم ولی الان حتی کسانی که به ظاهر می دیدم امکانات خیلی بیشتری از من دارند به قول استاد از نظر موقعیت مالی و اجتماعی به مراتب بالاتر من هستند ولی به لطف کار کردن روی خودم حال من خیلی بهتر از اوناست و البته که به اندازه ای که روی خودم کار کردم نتایج مالی هم اومده که همینم نتیجه همون احساس خوبی هست که شروع به ساختنش کردم

    چند وقتی هست هر فایلی رو نوش جون میکنم خداوند به شیوه های مختلف توسط دستان مختلفی از دستان بی نظیرش بهم نشون میده که زینب آره همینه می بینی قانون چقدر آسونه می بینی چطور تو رو خالق زندگیت کردم، خــــــــتیلی ساده هست تو مسیر درستی تو فقط ادامه بده، همین قسمت رو که از دیروز تا امروز دو سه باری گوش دادم همین امروز قزبل اینکه بیام بنویسم عموم از انگلیس بهم زنگ زد و استاد دقیقا یکی از مهم ترین چیزهایی که آقا رضای عزیز بهش اشاره کرد که وقتی از شما شنید واقعا بهش عمل کرد (گله شکایت نکردن) عموم که قبل اینکه بره و حتی الانم که مهاجرت کرده ندیدم و نشنیدم درمورد اهمیت گله شکایت نکردن بخواد صحبتی بکنه ولی امروز و بعد دیدن و نوش جان کردن این قسمت وقتی امروز بهم زنگ زد از یک ساعتش 55 دقیقه اش درمورد همین با من صحبت میکرد خــــــــــدای من:))

    خدایا شـــــــــکرت شکرت شکرت که تو این مسیر هستم روی خودم کار میکنم و من رو خالق زندگیم کردی

    منتظر قسمت های بعدی صحبت های آقا رضای عزیز هستم

    استاد جان بی نهایت سپاسگذارم برای این ایده فوق العاده نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش

    هر لحظه مون توحیدی تر و ثروتمندتر در پناه خدای وهاب

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 34 رای:
  2. -
    علی پیروزی گفته:
    مدت عضویت: 1200 روز

    آفرین دوست عزیز

    ما انسان ها در مورد شرایط مختلف ممکن در مدار احساسی متفاوتی باشیم ، وقتی که ما از نظر احساسی خودمون رو کنترل می کنیم و سعی می کنیم از اون چیزی که هست یخورده بهتر باشیم ، پله پله آروم‌ آروم اون حس رو تبدیل کنیم به حس بهتر و مثلان از احساس گناه برسیم به احساس بی حوسلگی از بی حوسلگی برسیم به حس ناتوانی و آروم آروم حسمون رو بهتر کنیم دقت کنیم این احساس ها درشون قانون تکامل صادقه نمی شه پرید از احساس ترس و گناه و عصبانیت یکباره به سمت احساس شور و اشتیاق و شکرگزاری و عشق

    وقتی آروم آروم در اون حس بمونیم و کم کم پیوستگی احساس خوب و بهتر کردن احساسمون پیش بریم حالا مثل دوست عزیزمون که آروم آروم با فایل های رایگان استاد تلاش کرده احساسش رو کمی بهتر کنه و در اون شرایط مونده و یه مدتی استیبل بوده و آروم آروم بهتر شده

    و اولش ممکنه اتفاق خوبی نیوفته یا حتی وعده بیاد ولی بعدش که آدم می فهمه که با این احساس جسم بهتری دارم حال بهتری دارم و اینا رو هم تاثیر متقابل می زاره و حال مارو بهتر می کنه

    راجب خداوند که خداوند به قول استاد دقیقان یه انرژی یه آینه است یه کنترل کننده همه چیز است که آروم آروم مارو تغییر می ده نتایج بهتر می یاد سپاسگزاری اون نتایج و پله ای بالا رفتن نتایج بزرگ تر و البته با اومدن نتایج اعتماد به نفس می آد ، و تاثیر متقابل و ادامه که بهتر می شود و حالا موضوع خیلی خیلی خیلی مهم اینه که ما آگاهانه سعی کنیم احساس مون رو از اون چیزی که هست بهتر کنیم ، باور های توحیدی و باور های درست در مورد خداوند مثل باور قدرتمند غفور و رحیم بودن خداوند که مارو پاک می کنه و می بخشه مثل باور این که خدا هست همین درک این موضوع که بازم تکاملی است ، رفتار خداوند با ما تغییر می کنه یعنی نتایج اعمالی بهمون می ده که بهتره و نکته دیگه راجب صحبت رضا عزیز این که ما شروع کنیم با. کار های کوچک لیاقت خودمون‌ رو بالا ببریم این احساس لیاقت نتایج بهتری می ده و وقتی حفظ کنیم این روال رو یه مدتی بعدش می تونیم یزره بهتر بشیم

    برای خودمون نوشابه باز کنیم مثلان خودمون رو تنهایی دعوت کنیم یه رستورانی که بهترین غذای ممکن رو نسبت به پولمون به خودمون بدیم این احساس لیاقت باعث می شه که چشیدن این طعم چیز خوب باعث انگیزه شود که من می تونم انقدر شایسته باشم ، و آروم آروم خودمون رو بالا ببریم ، رضا عزیز یه نکته خیلی مهمی رو می گه می گه رسیدم به احساس امید و کنترل کردم کانون توجه ام رو از نکات منفی به نکات مثبت یا نکاتی که حالمون رو بهتر کنه ، از کلام که انرژی داره استفاده کنیم ، یه نکته کنترل زبان راحت تر از کنترل ذهن هست وقتی ما حتی سکوت می کنیم یا حتی از فضای منفی میایم بیرون همین کار خودشو می کنه و وقتی ما ادامه می دیم خداوند و جهان کمک می کنه مارو می بره به سمت بهتر و این عالیه ، آگاهانه آگاهانه آگاهانه زندگی آگاهانه

    یه تمرین که من خودم انجام می دم ، به این فکر می کنم وقتی شکرگزاری های صبحم رو می نویسم تمرین ستاره قطبی صبحم رو انجام می دم شکرگزاری شبم رو انجام می دم به این فکر می کنم که علی آیا آگاهانه زندگی کردی امروز در حد چند دقیقه تو ذهنم اون روز رو مرور می کنم و اگر اشتباهی بوده باشه درسشو می گیرم ، بعد نکات مثبت اون روز رو‌ چندین بار تو ذهنم مرور می کنم و وقتی شب خوابم می بره صبح با یه حس عالی بیدار می شم

    مرسی رضای عزیز و استاد گرامی کلی درسای خوب بهمون یاد دادید .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 35 رای:
  3. -
    مهسا سالاروند گفته:
    مدت عضویت: 1042 روز

    به نام آنکه جان را فکرت آموخت ….

    سلام به استاد عزیزم ،دست خدای من روی زمین ….

    استاد عزیزم این فایل هم هدایتی بود برام ‌‌‌‌..

    میخوام تبریک بگم به رضای عزیز تا اینجا که صحبت هاشو گوش میدادم به خودم برگشتم ،وقتی به پشت سرم نگاه میکنم میبینم که انگار منم یه روزایی این اتفاق هاتو این نامیدی ها رو پشت سرم گذاشتم ….

    این فایل بهم خیلی چیزارو یادآور شد ،بهم یادآور شد که من خداروشکر تو خیلی چیزا دیگه شبیه گذشته نیستم ،دیگه گله و شکایت بحث و جدال توی زندگیم نیست ،باور هام راجب خدای عزیزم عوض شده ،انگار دنیارو جوری دیکه ای دارم میبینم اینم هم به لطف پرورگارمه که شمارو سر راهم قرار داد ،استاد این فایل بهم میگفت اگه دوره و فایلی رو نگاه میکنم بهش خوب گوش بدم و بعد هم عمل کنم چرا که ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است ،استاد عزیزم این روزا حضور خدا توی زندگیم به لطف شما بیشتر و بیشتر شده ،این فایل هم تعهد رو یاد داد ،استمرار توی آموزه هارو بهم یاد داد ،تا نتایج هم مستمر بشه ،اگه من همون آدم قبل باشم با همون کارا با همون فکرا با همون اطرافیان پس انتظار تغییرو توی زندگیم نباید که داشته باشم .آموزه های رضای عزیز بهم یادآور شد بهتره تکرار و تکرار و تکرار کنم حرفای استادی رو که تک تک کلماتش میلیون هااا میارزه ….

    فهمیدم عمل کردن است که نتیجه بخش خواهد بود ….

    استاد توی فایلی که قسمت قبل بود یه چیز مهم رضای عزیز گفت اینکه وقتشو تمام تایمش رو که قبلا برای چیزایی میزاشت که فقط وقتش رو بگذرونه ،اون تایم رو متمرکز شد روی دیدن فایل های شماااا ….

    لیستی از زمانی های تلف شده ام درست کردم ،من ایتستا داشتم امااا هیچ وقت از اون برای دیدن چیز های منفی استفاده نکردم اما زمان هایی در اکسپلور چیز هایی ناخواسته به چشمم میخورد که نازیبا بودن و اینکه تایمی کع براش میزاشتم خیلی زیاد نبود اما سعی کردم همونم دیگه نباشه با دیدن این فایل تهعد هایی به خودم دادم و اینستارو پاک کردم ،الان دیگه هیچ وابستگی ندارم ،استاد وقتی به روی خودم کار میکنم همه چیز ،همه وابستگی هام دیگه رنگ سابقو نداره کم رنگ شده و این نشونه تغییرات مثبته خدایاشکرتتتتتت….

    استاد عزیزم برای تک تک صحبت هاتون سپاسگزارم ،،،خدایاشکرت️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 36 رای:
    • -
      رضوان یوسفی گفته:
      مدت عضویت: 2225 روز

      به نام خدای مهربان

      سلام مهسا جان

      این قسمت از کامنت دقیقا پاشنه آشیل من هست، که این روزاها دارم به وضوح اون رو میبینم و سعی دارم اون رو بهبود ببخشم مخصوصا افرادی که با آنها در ارتباط هستم گرچند کم شدند.

      اگه من همون آدم قبل باشم با همون کارا با همون فکرا با همون اطرافیان پس انتظار تغییرو توی زندگیم نباید که داشته باشم

      مهسا جان ممنون که با کامنت بم یادآوری کردی، که روی این قسمت بیشتر و جدی تر کار کنم و تعارف و زشته را بزار کنار و خودم رو از افرادی سمی و لو خواهر ، برادرم باشند دور نگه دارم.

      مهسا جان در پناه حق پاینده و پایدار و سعادتمند در دنیا و آخرت باشی عزیزم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    فروزان گفته:
    مدت عضویت: 2273 روز

    سلام به خانواده عزیزم

    صبح که بیدارمیشم سایت رو چک میکنم برای فایل جدید،بعد دیدن فایل منتظر بالا اومدن کامنتای فوق العاده دوستان عزیزم هستم.

    بی صبرانه منتظر ادامه حرفای آقا رضا عزیز هستم.

    ودرس بزرگی که امروز گرفتم این بود که همراه غیبتهای دیگران نشم.

    تا حالا تلاش میکردم رعایت کنم اما چه تلاشی در موقعیتش قرار میگرفتم پایه بودم.وچند نفر هم تو دایره ارتباطاتم هنوز هستن که سمین خیلی کمتر میبینمشون اما هستن …

    امروز با شنیدن حرفای استاد وآقارضا تو دفترم نوشتم تمرین امروزم غیبت نکردنه تحت هیچ عنوان ،خلاصه تو موقعیتی قرار گرفتم که همون افراد هم بودن ومن مدام تمرینم رو تو ذهنم به خودم یاد آوری میکردم وبه خودم می گفتم فروزان یادت باشه تو دام نیفتی چون بارها خواسته بودم ولی وقتی به خودم میومدم که بله همراه بودم وکلی عذاب وجدان وسرزنش خودم….

    واما امروز هر بار بحثی پیش اومد با یه جمله ساده بحث رو عوض میکردم(با توجه به درسای استاد) کلا مسیر صحبتا عوض میشد،در پایان من بودم وحس خوب وحس رضایت از خود،خدایا شکرت

    پس می تونم ،حواسم رو آگاهانه به ورودیهام جمع کنم ،می تونم زیپ دهنم رو بکشم وفقط برای تعریف وتمجید بازش کنم.

    از وقتی بیشتر تو سایت هستم خیلی حالم بهتره وحال خوبم رو با هیچی عوض نمی کنم

    ممنونم از آقا رضا واستاد که با توضیحات به موقع وبه جا ذهن مارو بیشتر روشن کردن

    سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 38 رای:
  5. -
    رسول خانکی گفته:
    مدت عضویت: 1119 روز

    وَعْدَ اللَّهِ لَا یُخْلِفُ اللَّهُ وَعْدَهُ وَلَٰکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ

    ﺧﺪﺍ ﻭﻋﺪﻩ‌ﺍی ﺩﺍﺩﻩ ﻛﻪ ﺭﺍﺳﺖِ ﺭﺍﺳﺖ ﺍﺳﺖ. ﺧﻠﺎﻑ ﻭﻋﺪﻩ‌ﺍﺵ ﻫﻢ ﻋﻤﻞ ﻧﻤﻲ‌ﻛﻨﺪ؛ ﻭﻟﻲ ﺑﻴﺸﺘﺮِ ﻣﺮﺩم ﺍﻳﻦ ﺣﻘﻴﻘﺖ ﺭﺍ ﻧﻤﻲ‌ﺩﺍﻧﻨﺪ.(6) روم آیه 6

    سلام و درود فراوان به استاد جان و خانم شایسته

    و همه دوستان جان و عزیزانم

    رضای عزیز چقدر خوب داری به ما تلنگر میزنی که

    چقدر تغییر کردیم و برامون کاملا عادی شده

    صبح که از خواب بیدار میشی ذوق و شوق داری پاشی بری تو سایت و مطالبش را دنبال کنی.

    برای دقایقی شکر گزاری کنی و تمرین ستاره قطبی را انجام بدی .برای دقایقی پیاده روی کنی و یکی از فایلهای دوره را پلی کنی در اون فضای طبیعی که نور خورشید داره تازه طلوع می‌کنه و فضای دل‌انگیزی داره و بهت طراوت و تازگی و شادابی میده

    و همراه هست با رسیدن آگاهی های جدید از همون فایلی که چندین و چند بار گوش دادی.

    و به خودت میگی این مطالب دیگه از کجا اومد ،من اینا را نشنیده بودم.

    بعد آماده بشی برای رفتن به سر کار و از لحظه ای که سوار ماشین میشی باز تو فضای شکر گزاری باشی و نعمتهای بی پایانش را ببینی و یه شکری از اعماق وجودت کنی که با تک تک سلولهای بدنت احساس کنی و دوباره تشنه شنیدن آگاهی باشی و فایلها را دنبال کنی تا برسی سر کار و بیشتر اوقات روزت را آگاهانه در مسیر باشی.

    یه چیزی به ذهنم رسید که الان باید بنویسم.

    هرروز به خودم میگم رسول خداوند تو را اشرف مخلوقات قرار داده و جهان را مسخره تو وهمه انسانها قرار داده به دلیل داشتن روحی که از خودش بهت داده و قدرت تفکر و تعقل که مثل یه ماشین بنز میمونه و داخل باکش پر بنزینه،

    باید بدونی که این یعنی لایق هستی به هر چی که بخواهی برسی با این بنز

    هرروز باید از لحظه ای که بیدار میشی استارت بزنی و این ماشین را بندازی تو جاده آسفالت که کنارش درخت‌های زیبا و آواز پرندگان و رودخونه ای که در کنارش آب روان و جاری هست و داری صدای پرندگان می‌شنوی وطی کردنش سراسر لذت و شادیه

    وقتی باور کردی این که لایق هستی و خداوند داره هر لحظه بهت پاسخ میده

    از لحظه ای که اینا باور کردی باید استارت بزنی و شروع کنی به حرکت و عمل ،(یاد جمله انیشتین افتادم که میگه :هیچ اتفاقی نمی افته «فیزیکی»مگر حرکتی انجام بشه «حرکت ارتعاشی»

    و گه گاهی هم به جاده خاکی زدی سریعا برگردی به مسیر .

    و وقتی در طی کردن این جاده خیلی استاد شدی و

    دیگه لازم نبود خیلی زور بزنی که تو این جاده قرار بگیری

    اون موقع هست که یه ندایی بهت میگه که شروع کنی و کاری را که خیلی دوست داری را شروع کنی که قبلش کلی نشونه دیدی و احساس لیاقت کردی.

    انگار که مسیر طولانی را با لذت طی کردی و حالا وارد یه زیبا شهری شدی که بذاره بازم لذت ببری و کار مورد علاقه ات را شروع کنی و بیشتر و بیشتر احساس لذت کنی که نمود فیزیکی همون طی کردن مسیر با لذت و شادیه

    شروع و استارت کار مورد علاقه با کلی باورهای درست

    که لاجرم با ورود نعمتها و ثروت‌های بی‌پایان همراه است

    خدایا سپاسگزارم که در مسیر لذت و شادی و شکرگزاری و دیدن نعمتهای بی پایانش هستم

    و هرروز این نعمتها در زندگیم بیشتر و بیشتر میشه

    که اول ظرف وجودیم را داری بزرگ می‌کنی که همون احساس لذت ایمان و توکل هست

    و لاجرم نعمتها هم دارن به زندگیم وارد میشن.

    خدایا از تو می‌خوام که برای من این نعمت‌هایی که هرروز وارد زندگیم میشن را بیش از پیش بتونم ببینم و بیشتر و درونی تر شکرشون را به جای بیارم و برام تکراری نشن و به خودم هر لحظه ورود این نعمتها را یادآوری کنم.

    از رضای عزیز سپاسگزارم که من رابیشتر یاد تغییرات بسیار بزرگ زندگیم انداخت.

    براتون بهترینها را از شادی و سلامتی و ثروت خواستارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 37 رای:
    • -
      Eli گفته:
      مدت عضویت: 1410 روز

      سلام خدمت اقارسول گرامی

      مرسی که از نتایج و لحظات قشنگ زندگیتون برامون نوشتید

      خیلی لذت بردم ازخواندن کامنتتون

      چقدر زیبا وهمه چی اروم وروان بخوبی پبش میره وقتی خودمون رو به خدا بسپریم وبهش توکل کنیم وخودمونو لایق وارزشمند بدونیم.

      تحسینتون میکنم و ازصمیم قلب بهترینهارو براتون خواستارم

      الهی همیشه دلتون شاد اروم تنتون سالم خوشبخت و ثروتمند باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
      • -
        رسول خانکی گفته:
        مدت عضویت: 1119 روز

        سلام و درود به الهام خانم

        سپاس که وقت گذاشتید و کامنت من را خوندید

        الان دیگه واقعا به این موضوع رسیدم که کافی هست که یک روز رو خودمون کار نکنیم، نجواها شروع میشه و به راحتی از ریل خارج میشیم.

        خیلی خیلی باید از خودمون مراقبت کنیم و برای خودمون خیلی ارزش قایل باشیم.

        باید مانند استاد عزیز مون بها بدیم و تا آخر عمرمون این مسیر را ادامه بدیم.

        در پناه الله یکتا شاد و سلامت و ثروتمند باشید.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      جواد صنمی گفته:
      مدت عضویت: 1945 روز

      سلام آقا رسول عزیز

      خدا قوت برادر

      اول تبریک میگم بهت بابت این عکس زیبایی که گذاشتی و تحسینت میکنم

      دوم برای این کامنت خوبی که گذاشتی و من واقعا لذت بردم

      اینکه سپاسگذاری از داشته های که الان داریم توی زندگیمون واین رو باید موکول نکنیم به آینده و همون لحظه شاکر باشیم چون اگر شاکر نباشیم همون رو هم از دست میدیم

      این ها رو من به خودم میگم تا شاکر تر باشم

      ممنونم دوست خوبم بابت کامنت ارزشمندت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        رسول خانکی گفته:
        مدت عضویت: 1119 روز

        سلام داداش گلم

        ممنون بابت بیان احساست نسبت به کامنت من

        واقعا به قول استاد که میگه الان من سالهاست دیگه سوالی برام پیش نمیاد و فقط باید روی ورودیها و باورها و شکرگزاری داشته ها و تجسم خواسته ها البته با حال خوب فکوس کنیم.

        اگه عجله نکنیم و تکاملمون را طی کنیم آینده از آن ماست.البته که از همون لحظه که شروع میکنیم نتیجه حاصل میشه.

        دنیالمون عوض میشه.واقعا همین الان هم فکر میکنم اونهایی که در این سایت هستند اکثرا نتیجه گرفتند به اندازه ورودیها و باورهاشون.

        و نتایجمون را باید بارها و بارها به خودمون یادآوری کنیم.

        سپاسگزارم جواد جان

        ایشالله همیشه درحال خوب و سلامتی و نعمت و فراوانی ثروت باشی.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    فاطمه سليمى گفته:
    مدت عضویت: 1762 روز

    بنام خدای مهربان

    سلام به استاد عزیز و مریم دوست داشتنی و همه دوستان

    خدا رو شکر بر همه نعمت هایی که بما داده مخصوصا نعمت حضور در این سایت الهی و فرصت رشد و تمرکز بر زیباییها و توجه به اونها که لاجرم ما رو به زیباییهای بیشتری هدایت میکنه

    خدا رو شکر که موفق به دیدن این فایل زیبا و شنیدن  ادامه صحبت های آقا رضای عزیز درمورد نتایجش وتوضیحات ارزشمند استاد شدم

    صحبت های آقا رضا چقدر قانون تکامل رو بیادمون میاره که موفقیت از اول بصورت ناگهانی و خیلی بزرگ اتفاق نمی اُفته

    به تدریج و آروم آروم پیش میاد

    در ابتدای مسیر اولش کند پیش میره و بعد نتایج بزرگ و بزرگتر میشه

    احساسش بهتر شده بود

    خیلی امیدوارتر شده بود

    سعی کرد گله و شکایت نکنه

    ((( تحول عظیمی در رفتار  خودش ایجاد کرد)))

    هر چی که استاد می گفت رو انجام میداد

    بنظر من تا همین جا هم ایشون خیلی موفق بوده و نتایج خوبی گرفته

    دو نکته خیلی مهم و کلیدی در صحبت های آقا رضا هست یکی اینکه اگر میخوایم پیشرفت کنیم باید تغییر بنیادین در رفتار خودمون ایجاد کنیم نمیشه همون آدم قبلی باشیم و منتظر نتایج بهتر باشیم باید رفتار هامونو جوری تغییر بدیم که هم جهت با خواسته هامون باشه  و دیگه اینکه همین طوری که ایشون گفت که (هر چی که استاد میگفت رو انجام میدادم) ما هم  باید هر کاری که  در مسیر پیشرفت لازمه انجام بدیم اون رو بطور کامل انجام بدیم نه اینکه (نومن ببعض و نکفر ببعض) تا بتونیم به نتیجه دلخواه برسیم

    و اون گوشی قسطی که در ابتدای راه که هنوز به درک موضوعات نرسیده بود خریده بود و گفت آخرین چیزی بود که قسطی خرید یعنی عمل کردن به آگاهی هایی که دریافت کرده بود

    کار های بیهوده نمی کرد

    کار های های نادرستی که احساس بدی بش میداد رو ترک کرد

    و انگیزه اش این بود که باید بنده بهتری بشه، و اینو به خدا نشون بده، که بنده خوبی هست، نه اینکه خودش بخواد کاری انجام بده  و فکرش این بود که همین اندازه که کار هایی که باعث ناراحتی خدا میشه رو انجام نده همین کافیه

    یاد گذشته خودم افتادم که با وجود اینکه باورای داغونی نداشتم و باور های خوبم نسبتاً کم نبود و قلباً به خدا ایمان داشتم و همیشه سعی میکردم  درستکار باشم ولی نگرشم این بود که بنده خوب خدا باشم و خدا از من راضی باشه، چیزی از صمیمیت و دوستی با خدا نمی دونستم  و برام ملموس نبود… الان بینهایت خدا رو شکر می کنم که دیگه عاشقانه می پرستمش و صمیمیت و دوستیمون روز بروز بیشتر میشه

    همونجور که استاد گفت وقتی که ما شروع میکنیم باور هامونو در مورد خدا تغییر دادن، و به شکل متفاوت از گذشته رفتار می کنیم، خدا هم به شکل متفاوتی جواب میده و نتایج شروع می کنه به تغییر کردن و اگر ما بخوایم این نتایج پایدار و مستمر و همیشه بسمت بهتر شدن باشه نیازمند این هست که (ما) بصورت عمیقتر و واقعیتر و درونیتر و درستتر رفتار کنیم

    وقتیکه در اثر تغییر رفتارمون به نتایج و موفقیتهایی میرسیم باید قدر اونهارو بدونیم و براشون سپاسگزار باشیم و فراموششون نکنیم،برامون عادی و بدیهی و کم ارزش نشه تا نعمتهای بیشتری وارد زندگیمون بشه

    چقدر این خدای ما مهربون و بخشنده اس و چقدر ما رو دوست داره که هر یک قدمی که ما به سمتش میریم اون هزار قدم به سمت ما میاد و چقدر یادآوری همین نکته باعث دلگرمی وتشویق ما برای ادامه دادن به مسیرمون هست

    رمز موفقیت آقا رضا اینه که به آگاهی هایی که دریافت می کرده عمل کرده،همینکه از استاد شنیده که میگه (آدمی که برای خودش ارزش قائله به خودش آسیب نمیزنه) دیگه سیگار بعدیشو روشن نمی کنه و یکی از اقدامات بزرگ زندگیشو انجام میده که بعد از 16-15 سال سیگار کشیدن در یک لحظه اونو کنار میزاره واقعاً که این کار نیاز به اراده و شجاعت زیادی داره  و خیلی تحسین بر انگیزه

    یکی دیگه از تغییرات اساسی ایشون توجه نکردن به چیزای منفی و صحبت نکردن درباره اونهاست اگر ما بتونیم زبانمونو کنترل کنیم اونوقت میتونیم ذهنمونو هم کنترل کنیم  و چه خوبه که هرچقدر می تونیم از زبانمون برای گفتن حرفای قشنگ و تعریف کردن و بیان زیباییها استفاده کنیم  و در باره چیزای منفی صحبت  نکنیم و اگر در جایی در جمعی هستیم و ببینیم که مثلاً مشغول غیبت و تهمت زدن یا گله و شکایت هستن با اونها همراهی نکنیم و سعی کنیم فضا رو عوض کنیم و اگر ممکن نشد بصورت فیزیکی از اون مکان بیاییم بیرون

    خدا رو شکر وقتی که به خودم مراجعه می کنم می بینم که در این زمینه به نسبت زیادی موفق عمل کردم یکی از نمونه هاش چند وقت پیش بود که برای کاری به بنگاه رفته بودم و شخصی که باش قرار داشتم هنوز نیومده بود و  لازم بود که منتظر بمونم  بعد از چند دقیقه طبق معمول حرفای سیاسی و گله و شکایت بین اون دو نفری که غیر از من حظور داشتن شروع شد اولش سعی کردم ذهنمو به تماشای وسایل وعکس هایی که اونجا بود مشغول کنم ولی دیدم فایده نداره بلند شدم از بنگاه اومدم بیرون تو خیابون و در هوای سرد حدود یک ربع ساعت قدم زدم تا کسی که منتظرش بودم اومد و به بنگاه برگشتم و کارمو انجام دادم

    یه نکته جالب هم در مورد جذابیت غیبت کردن که استاد گفت  یادم اومد که مادرم می گفت که مادر بزرگش هر وقت میدید که چند نفر مشغول غیبت کردن هستن و هر کس یه چیزی میگه،می گفت باز هم ظرف عسل وسط گذاشته شد و هر کس انگشتی به اون میزنه

    خدا رو شکر که موفق به نوشتن این کامنت شدم و از شنیدن نکته های فایل لذت بردم

    برای همه آرزوی توفیق دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 36 رای:
  7. -
    رضوان یوسفی گفته:
    مدت عضویت: 2225 روز

    به نام خدای که همواره با ماست

    ما رو تنها نمیذاره، و به ما الهام می کنه.

    سلام به قافله عشق و قافله سالارش

    یادمه دبیرستان که بودم، دبیر ادبیات ما می گفت: این عشق ها مال اون زمانه، اگه یه مجنون دیدید، سلام مرا بهش برسونید.

    یعنی رسما عشق الهی رو تعطیل کرد و گفت اصلا دوست داشتن واقعی وجود نداره.

    و ما هم آن زمان باور کردیم.

    ولی خدای مهربان بنده هاش رو دوست داره، اگه به اندازه، یه وجب تمایلی نشون بدن، خداوند هزار وجب به سمت اونها میاد. به قول استاد صراط مستقیم رو به سمتشان کج میکنه.

    الان از این جا میخوام به معلم ادبیات ام بگم، من نه تنها مجنون دیدیم، بلکه دارم با مجنون ها زندگی می کنم. و همینجا سلام معلمم رو به شما مجنون های عزیز می رسونم.

    این جا وادی عشق است و جنون،

    این جا وادی رقص است و حرکات موزون

    اینجا به غیر از نام لیلی نشنوی

    اینجا به غیر از سرمستی و شور نبینی.

    آره معلم عزیز من اینجام، در وادی عشق، در سریال زندگی در بهشت، در سفر به دور آمریکا، در نتایج دوستان

    غرق در معجزات خدا،غرق در حس و حال خوب، غرق در سپاس گذاری هر لحظه، غرق در شادی بی وقفه.

    رسیدن به این وادی، بها میخواد،باید اهلش باشی تا پا در این وادی مقدس بگذاری، باید خواسته باشی،خواستنی آتشین همچو مجنون.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 37 رای:
    • -
      جواد صنمی گفته:
      مدت عضویت: 1945 روز

      سلام بانو رضوان

      خداروشکر میکنم بابت این که یکبار دیگ هم تونستم کامنت زیبای شما رو ببینم و بخونم مثل همیشه هم عالی

      واقعا کلام شیوایی دارید تحسینتون میکنم بابت این کلامتون

      سلام ما رو هم به معلم توندبرسونید و بگید بله اینجا حرف از عشق به خدا و حرف از پاکی و درستی و صداقت

      و واقعا خداروشکر میکنم که در این سایت الهی هستم با این دوستان ناب و عالی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      صدیقه شریعتی گفته:
      مدت عضویت: 1965 روز

      سلام رضوان عزیز

      چه زیبا نوشتی

      چقدر اینجا رو قشنگ توصیف کردی.

      آره اینجا وادی عاشقانه و ما چه خوشبختیم که اهل این قافله ایم.

      خداروشکر میکنم برای بودنم در این جمع

      خداروشکر میکنم برای داشتن دوستانی همچون شما که اینطور عاشقانه کلام خدا رو جاری میکنید.

      لذت بردم از کامنتت عزیز دلم

      و برات از خداوند مهربان بهترین نعمتها ،بهترین ثروتها,بهتری شادی‌ها رو می‌خوام

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    اندیشه افشین گفته:
    مدت عضویت: 2941 روز

    سلام استاد جان

    نگاهی که آقای عطار روشن به خداوند پیدا کرد و صحبتی که شما در اون‌ رابطه کردید ، منو یاد صحبت‌های شما در فایلی با عنوان ” اصل و اساسی که صاحب یک کسب و کار باید بداند ” انداخت و من رفتم اون فایل را به مدت 93 دقیقه گوش کردم و نکته هاش را نوشتم و با اجازه تون توی این کامنتم ازشون استفاده میکنم .

    شما توی اون فایل جملات بسیار ارزشمندی در مورد خدا گفتید و کلا اون فایل بود که سال 99 انقدر گوشش کردم تا جسارت و شهامت اینو پیدا کردم که از کارم استعفا بدم و به آزادی برسم و من از همون موقع انگار حفره های تنفسی جدیدی برای استنشاق یک هوای جدید بدست آوردم . امروز که دوباره بعد از مدتها سراغ اون فایل رفتم دیدم بعضی جملات را هنوز از حفظم . جملاتی که شاید امروز خیلی بهتر از اون سالها درکشون میکنم اما همون وقتها هم همون جملات ، پای رفتن من به سمت استعفای شغلیم شدند .

    چند تا از اون جملات اون فایل را که در ارتباط با فایل امروز و موضوع خدا هست را اینجا میارم :

    ● به تعداد هر فردی در جهان ما یک خدا داریم

    ● هر فردی یک تصویری از خدا داره

    ●اول باید اون خدائه را درستش کنیم . من خدای خودم را درستش کردم . از شرک و ناپاکی ، پاکش کردم و یک خدای خوبی با قرآن ساختم و اون خدائه را توی دوره هام ترویجش کردم

    ● بعد از اینکه خدای خودمون را درستش کردیم دیگه کاری به خداهای دیگران نداشته باشیم

    ●بحث ، بحث باورهای درست نسبت به خداونده ، نه فقط اعتقاد داشتن به خدا . کما اینکه کافران هم به خدا اعتقاد داشتند

    ● توحید و خدا باید درست ساخته بشه تا جواب بده

    ● به خدای اشتباه ایمان داشتن ( بخاطر باورهای مذهبی که به خوردمون دادند) کاری را برای آدم انجام نمیده

    ● خدا کارها را برای ما انجام میده ولی با باورهای ما انجام میده

    ● انک انت وهاب . من از یکی میخوام که میدونم میتونه بهم بده

    ( باور به وهابیت خدا که به واسطه صفت بخشندگی بیش از حدی که داره ، میبخشه و نه بخاطر لیاقت بنده ش . خداییش استاد چقدر سلیمان باهوش بوده که خدا را وهاب ساخته توی ذهنش و توپ را تو زمین خدا انداخته ، که خدایا تو وهابی و میدی صرفنظر از اینکه من کی هستم . چقدر از نگاه سلیمان لذت میبرم . یعنی طرز فکرش این بوده که تو چکار داری من کیم و باورهام چیند تو بواسطه خصلت وهابیتی که در ذاتت هست به من بده )

    ● نعمت خداوند را از طرف خداوند ببینیم ( این جمله را در خصوص اون خانمی که بی هیچ چشمداشتی به کمک شما اومد ولی شما باهاش شریک شدید و نتونستید اون را نعمتی از طرف خدا ببینید . استاد من خیلی زیاد اینطوریم که نمیتونم چیزهای مجانی یا کارهای مجانی را از طرف خدا ببینم ) .

    اینها جملاتی از اون فایل بود که چون در رابطه با موضوع امروز بود اینجا آوردم .

    استاد درسته واقعا خدا عوض میشه و شما گفتید ما و خدا یکی هستیم پس اگر یکی هستیم قاعدتا تغییر یکی در دیگری اثر میگذاره . روزی که من شاگرد منضبطی بشم اون روز رفتار معلم با من متفاوت میشه پس من روی معلم اثر گذاشتم پس من روی خدا اثر می‌گذارم . حتی رفتار من روی بدنم اثر گذاشته و وقتی توی خونه همه مریض میشند من سالم میمونم با اینکه بخاطر مراقبت از بقیه باید کنار و نزدیکشون باشم .

    پس در واقع تا ما تغییر نکنیم خدا که همه چیز هست ، تغییری نمیکنه و البته اگر تغییرات ما منفی باشه دقیقا اون خدا هم منفی میشه و با صفاتی مثل مکار و جبار بودن بجای وهاب بودن وارد زندگی ما میشه . اینکه شما گفتید ما به تعداد انسان ها خدا داریم ، انقدر خیال منو راحت کرد که فقط بنشینم و خودم و خدا را درست کنم . خودمو درست کنم تا رفتار خدا ( سیستم . جهان ) باهام درست بشه و خدا را درست کنم و از آلودگی و شرک پاکش کنم ( توحید و یگانگی و ربوبیت) تا بتونم ازش بخوام و فقط از خودش بخوام و فانّی قریب را در زندگیم تجربه کنم . خدا به همه ما به یک اندازه نزدیک و قریبه اما این ماییم که با باورهای شرک آمیزمون بین خودمون و خدا فاصله ایجاد میکنیم . فاصله فرکانسی بین ما و خدا با درست کردن خودمون و اون‌ خدایی که در ذهن ساختیمش پر میشه و به فانّی قریب میرسیم .

    در جلسات 9 و 10 دوره دستیابی به رویاها این موضوع را کاملا بازش کردید که خداوند یک انرژیه که با باورهای ما شکل میگیره . مثل آب که در هر ظرفی بریزیم شکل همون ظرف را بخودش میگیره . پس خدایی که با افکار ما شکل میگیره قابل عوض شدن و تغییر شکل دادن را داره .

    نکته دیگری که در صحبت‌های آقای عطار روشن بود و خیلی لذت بردم این بود که نگاهش به این نبود که چهار نفر بیاند تو مغازه ش که مثلا شلوغ و پر رفت و آمد بنظر بیاد و اتفاقا برعکس ، مغازه را خلوت نگه می‌داشت و مشتری را زود رد می‌کرد که از اون سکوت برای کار کردن روی خودش استفاده کنه و این یک جنسی از توحید را در خودش داره . چون من دیدم که خیلی ها توی محل کسب و کار شون دنبال جمع کردن سیاهی لشکر هستند برای اینکه اونجا را پررونق جلوه بدند .

    نکته دیگه اینکه به شدت به آموزش های شما ایمان داشتند و می‌گفته اگر کارهایی که استاد میگه انجام ندید را انجام ندم و تمرینات را انجام بدم خدا هم عوض میشه و این خودش یعنی یک خدای خوبی ساختن و ایمان به اینکه خدا واکنش نشون میده به تغییرات ما .

    و در پایان یک جمله دیگه هم توی اون فایل اصل و اساس کسب و کار بود که خیلی به دلم نشست و نمیتونم ازش بگذرم .

    استاد گفت :

    ● شما روی چیزهایی که تمرکز میکنید الهامات را دریافت می‌کنید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 45 رای:
    • -
      فهیمه پژوهنده گفته:
      مدت عضویت: 2161 روز

      سلام اندیشه عزیزم

      خدایا دختر چه شاهکاری بجا گذاشتی. واقعا خداروشکر که هدایت شدم به خوندن و شنیدن و یک ذره درک کردن این موضوعات. چقدر لازم دارم برم دفترم رو بیارم و اینا رو بنویسم و کامنت شما رو بفرستم تو لیست علاقمندی هام. واقعا سپاسگزارم که چنین ردپایی از خودت گذاشتی و منو اینقدر آسان کردی برای آسانی ها. یعنی خدا با من چه میکنه من تمرکز رو چگونگی پول درآوردن من همش به اینکه خدا انرژی هست پس من از خدا خواستم تا خودش رو در قالب انرژی مادی بنام پول خودشو به من نشون بده. باورت میشه امروز من پیاده روی میکردم با خدا عشق میکردم و پول پیدا کردم باورت میشه خدا چقدر قشنگ جواب منو داد. و بقول کامنت یکی از بچه ها که از قانون فیزیک بنام اثر مشاهده گر نوشته بود

      اینم لینک کامنت پر از درس و محتوای محمد عزیز

      abasmanesh.com

      …………………………………………………………………….

      اصلا دیگه نگم برات که رگباری همزمانی و نشانه و پیام خداوند اومده اینم قدم بعدی که خدا به آسانی گذاشت تا روی چه باورهایی کار کنم. تا بیشتر با این پول و کسب و کار و درآمد هماهنگ بشم و بیشتر برم تو مدارش و نتیجه امروزی که دیدم و کوچیک بود پایدار و بزرگتر وعمیق تر بشه.

      نتایج پایدار نیازمند تغییرات پایدار،واقعی،درونی است

      خدایا شکرت که ما رو آسان میکنی برای آسانی ها

      واقعا زیباو قشنگ ردپا میذاری دوست من ازت صمیمانه سپاسگزارم برای وجودت و تمام تلاش هایی که میکنی تا خوب زندگی کنی تا جهان رو جای بهتری برای زندگی کردن کنی.

      ارادتمندت فهیمه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
      • -
        اندیشه افشین گفته:
        مدت عضویت: 2941 روز

        سلام فهیمه جان

        منم از پاسخت بسیار ممنونم . انرژی تو به من منتقل شد و یک لحظه خدا را به شکل درآمد دیدم . ببین ما باید اجازه بدیم که خدا بشکل درآمد دربیاد برامون . به همین راحتی. حالا هرچی این موضوع را آسون تر بگیریم برامون آسونتر میشه یعنی شکل آسونتری به خدا بدین یعنی آسونش کنیم برای اینکه اونم بتونه آسون بیاد توی زندگیمون و من تازه بهم الهام شد که فرق آدمهایی که به طرق مختلف دنبال پول هستند دقیقا به تفاوتی که اون خدا را برای خودشون ساختند برمی گرده. ظرف درآمد شون باهم فرق داره چون خداهاشون باهم فرق داره . اونهایی که ظرف بزرگ با دهانه بزرگ دارند یقینا خدا را قادر دیدند که براحتی قدرت جاری کردن ثروت را در زندگی اونها داره و اونهایی که اصلا ظرفی ندارند یا ظرف کوچیک دارند خدا را کوچیک و ناتوان فرض کردند و همونطوری شکلش دادند . یعنی دلم می خواد تا صبح بنویسم و فکر کنم به این موضوع

        مرسی که لینک کامنت محمد را فرستادی بی صبرانه برم بخونمش . ممنونم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      رضوان یوسفی گفته:
      مدت عضویت: 2225 روز

      به نام اجابت کننده درخواست کنندگان

      سلام اندیشه جان

      کامنت قبلی که نوشته بودید خیلی به دلم نشست و دوست داشتم ازتون تشکر کم سعادت نداشتم.

      اما الان موقع اش شده که از شما تشکر کنم، و شما را بخاطر این حد از پیشرفت تحسین کنم. اول بیشتر کامنت های سریال زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا نوشته شما بود. ایمیلم رو برای کامنت های شما فعال کرده بودم. دیشب رفتم داستان دوستان از نشانه ها رو خواندم، داستان شما هم آنجا بود، مو به تنم سیخ شد، عجب معجزاتی در زندگی داشتی، که فکر کنم بشه یه کتاب هزار صفحه ای از این معجزات و هماهنگی ها نوشت.

      اندیشه جان قدر خودت رو بیشتر بدون . مراقب حال دلت باش. خیلی تحسین ات میکنم و دوست دارم.

      در ضمن کامنت امشبت، که اصلا در وصف نمی گنجد.

      فقط میتونم برات یه دعایی بکنم که آمین اش رو خودت بگی

      ان شاءالله به چه آرزو داری برسی و مهم تر از همه به خدای خودت نزدیک و نزدیک تر بشی، که جز او نبینی.

      در پناه حق پاینده و پایدار و سعادتمند در دنیا و آخرت باشی دُر گرانبها

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
      • -
        اندیشه افشین گفته:
        مدت عضویت: 2941 روز

        سلام رضوان عزیز

        از تحسین شما سپاسگزارم و از دعای خوبی که برام کردی ممنونم . آره خیلی دلم می خواد به خداوند بعنوان منبع خیر و نیکی نزدیک و نزدیکتر بشم و فارغ از باورهای اشتباهی که در موردش به خورد ما دادند ، اونطور که واقعا هست بشناسمش . یعنی هیچ لذتی بالاتر از این نیست برام و بتونم از این خدا تا میتونم نعمت و عشق دریافت کنم . بنظرم آدمهایی که به خدا شرک می ورزند و چشمشون به دست بنده های خداست اصلا ظرفی برای دریافت نعمت ندارند چرا که هر ظرفی با تصویر ذهنی از خداونده که شکل میگیره و خود من میفهمم که قبلا هیچ ظرفی نداشتم چون اصلا باورم این نبود که خداونده که به ما ثروت و نعمت و سلامتی و همه چیز میده و فکر میکردم نتایج با دویدن ها و زور زدن های من و ذره ذره پولی که از مردم میگیرم حاصل میشند . ولی حالا دلم می خواد ساعتها چشمهام را ببندم و به خدایی که تازه دارم درستش میکنم شکل بدم و ظرفش را بسازم . مرسی از شما

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      مهدی تاتلاری گفته:
      مدت عضویت: 1818 روز

      خدایا سپاسگذارم میلیاردها بار

      خداوند سریع و الجوابه

      خداوند هدایت میکنه بنده هاشو

      خداوند از خود من بیشتر دوست داره که من ثروتمند بشم و فضاشو برام فراهم کرده و تو این مسیر هدایت وحمایتم میکنه

      دیروز مث همیشه از خداوند هدایت خواستم رفتم تو سایت و رو منوی هدایت به قدم بعدی کلیک کردم صفحه محصول اصل و اساسی که صاحب یه کسب و کار باید بدونه باز شد متنشو خوندم شرایط خرید محصولو نداشتم امشب که از سر کار داشتم میومدم به خدا گفتم اگه قراره این محصولو بخرم خودت پولشو بده نیم ساعت قبلش پیام ایمل کامنت شما اومده بود برام تا رسیدم خونه ایمیلو باز کردم شروع به خوندن کردم خشکم زد دقیقا باورهایی که باید بسازم رو تو کامنت شما خوندم

      الله اکبر از این زمانبندی دقیق

      الله اکبر از این سخاوت از این راهنمایی خدارو شکر خدا رو شکر

      سپاسگذارم که به الهاما تتون عمل کردید موفق باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        اندیشه افشین گفته:
        مدت عضویت: 2941 روز

        با سلام

        ببینید خود اون فایل اصول و اساسی که صاحب یک کسب و کار باید بداند خودش به تنهایی یک محصوله . خدا شاهده که اینو با همه وجودم میگم . انقدر نکته توی اون فایل هست که اگه هرروز بشینی روش کار کنی قشنگ یک سال شما را پر میکنه . و اصلا این نیست که فقط در مورد کسب و کار بشه ازش استفاده کرد واقعا در تمام مسائل زندگی کاربرد داره یعنی خدا را میشه بارها در این فایل شناخت . بخدا قسم اگر به عقب برگردم بجای هر نوع عجله ای از جمله عجله برای خرید محصولات میشینم با صبر و حوصله و عشق روی فایلهای رایگان کار میکنم چون استاد کل قانون را توی اونها یاد داده و دوره ها فقط مکمل اونها هستند و با همون فایلهای دانلودی میشه تا حد زیادی رشد کرد و اصلا زیربنا و لازمه خرید محصولات اینه که خوووب روی فایلهای دانلودی کار کرده باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      هوشنگ بامدادی گفته:
      مدت عضویت: 952 روز

      سلام و درود خدا

      خانم افشین واقعا لذت بردم از این کامنت و الخصوص کامنت محبوبتون به سریال سفر به دور آمریکا که به تازگی منتشر شده.

      خاستم یه تشکر کنم بابت دیدگاهتون و اینکه خیلی دوست دارم افرادی که جلوتر از ما با این سایت آشنا شدن چه نتایجی گرفتن و راهنمای خوبی برای من تازه کار باشن تا من هم بتونم زودتر راه درست رو پیدا کنم و زیاد تقلا نکنم.

      خداییش هم بخوام بگم واقعا حس میکنم حرفاتون از جنس صداقت هستن و نمیتونم مقاومت کنم در برابر حرفاتون که شاید دروغ باشن. و خیلی دوست دارم با افرادی مث شما توی این سایت آشنا بشم که دلم بشینه به حرفاشون و صداقت و پاکی در کلامشون رو ببینم .

      هر جا هستید در پناه حق

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      فرزاد امان اله زاده گفته:
      مدت عضویت: 1596 روز

      سلام به خانم افشین عزیز

      ممنون و سپاسگزارم به خاطر یک کامنت فوق العاده دیگر

      چه مثال زیبایی زدید که وقتی من شاگرد منظبتی باشم رفتار معلم با من تغییر میکنه.قانون چقدر ساده و جذاب هستش فقط یه اراده میخواد که بهش عمل کنیم و با عمل کردن میتونم ایمانم نشون بدم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      رسول بنادری گفته:
      مدت عضویت: 1424 روز

      سلام اندیشه خانم عزیز

      خیلى کامنت های بینظیر

      شما در مسیر من قرار میگیره , و از خوندن کامنت هاتون لذت میبرم

      جملاتى ک درمورد خدا گفتین فوق العاده بود

      مثلا یکیش

      پس در واقع تا ما تغییر نکنیم خدا که همه چیز هست

      پس وقتى من تعهد میدم ب خودم ک تغییر کنم و تغییر هم میکنم

      خدا هم تغییر میکنه براى من

      همه چیز

      همه چیز

      همه چیز

      تغییرمیکنه براى من

      حتى نور خورشید :)

      خدا حفظتون کنه , شاد و ثروتمند باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    اسداله زرگوشی گفته:
    مدت عضویت: 1270 روز

    بنام خداوند رزاقِ وهاب

    سلام و درود بر استاد گرانقدر؛ مریم جان و همراهان عزیز

    قبل از اینکه مطالب و کامنت من را در مورد این فایل بخونید میخوام اینو بگم که یادآوری بشه برای خودم که دستاوردها و موفقیت هایم را نادیده نگیرم و کوچک نشمارم.استاد امروز ساعت 3 و 15 از خواب بیدار شدم و آمدم سایت و تا زمان ارسال این متن مشغول نوشتن آگاهی های این فایل ارزشمند بودم.دیروز من در ادامه سفرنامه ای که خودم دارم تجربه میکنم به یکی دیگر از شهرستانهای استانمان رفته بودم و 6 ساعت در ماشین ون بودم و کلی هم در سطح شهرستان گشتیم و شب به منزلم رسیدم و پس از عوض کردن لیاسم راهی باشگاه شدم و دو ساعت تمرین بدنسازی داشتم و شب ساعت 11 خوابیدم و صبح ساعت 3 و ربع پا شدم و تعجب میکنم که اصلا احساس خستگی نمی کنم و اینهمه انرژی دارم که وقتی فکر کردم دیدم اینم هم دستاورد دیگر اجرای قانون سلامتیه که چقدر دارد به من در پیشرفتم کمک میکند و تشکر ویژه ای در اینخصوص از شما داشته باشم.

    قسمت سوم نتایج آقا رضای عطا روشن گل

    …چند روز گذشت و من هیچ نتیجه قابل قبولی هم نگرفته بودم؛ فقط احساسم بهتر شده بود و امیدوارتر شده بودم اینها جملات آغازین آقا رضا در این فایل هستند.

    برای کسی که تازه وارد حوزه رشد فردی شده و میخواهد روی خودش کار و سرمایگذاری کند، رسیدن به «احساس بهتر» و داشتن «امید و انگیزه» به زندگی، دستاورد بزرگی محسوب نمی شود! زیرا ما بگونه ای تربیت و تعلیم دیده ایم که تغییرات بزرگ درونی و رفتاری را که پایه و اساس تغییرات، نتایج و دستاوردهای بیرونی است را نتیجه و موفقیت نمی دانیم! در حالی که یکی از قوانین مرجع جهان؛ قانون احساس بهتر = اتفاقات بهتر است.

    وقتی که ما موفق می شویم که به اتفاقات؛ شرایط و موقعیت های زندگی مان بگونه ای نگاه کنیم که به «احساس بهتری» برسیم آنگاه به جهان اجازه می دهیم که اتفاقات؛ شرایط و موقعیت های بهتری را به رویمان بگشاید و این همان چیزی است که از آن به «تغییر فرکانس و در مدار قرار گرفتن» تعبیر می شود.

    ……………………………..

    اولین تغییری که آقا رضا از آن یاد کردند «گله و شکایت نکردن» است.خصوصیت و عادت زشتی که متاسفانه در فرهنگ ما نقش پررنگی را ایفا می کند! اینکه دلیل حال بد من؛ دلیل وضعیت بد اقتصادی من؛ دلیل بیکاری من؛ دلیل محروم بودن از نعمتها و ثروت ها و در یک کلام عامل اصلی تمام ناکامی ها؛ شکست ها و اتفاقات بد در زندگیم، حکومت و دولت و جامعه و والدین و دیگرانند نه من!! و آنها هستند که باید تغییر کنند و شرایط و زمینه لذت بردن من از زندگی را فراهم کنند.به همین دلیل دائمآ از زمین و زمان ناراضی هستیم و از همه چیز و همه کس جز خودمان شاکی! و نتیجه آن داشتن احساس بدتر، احساس قربانی بودن، احساس استیصال و نا امیدی و به تبعه آن جذب احساس و اتفاقات بدتر در زندگی مان است.

    زمانی که حدود 10 ماه پیش با خرید دوره «قانون آفرینش» کار روی خودم را در سایت آغاز کردم، اولین چیزی که استاد گفتند باید در ما تغییر کند «پذیرفتن مسئولیت زندگیمان» بود ( بیرون زتو نیست هرآنچه در دنیا هست).اینکه مسبب وضعیت؛ نتایج؛ حال و شرایط کنونی من ؛ خودمم نه دیگران، نه پدر و مادر ، نه جامعه، نه رئیس و دولت یا حکومت! و تا این را نپذیریم، نمیتوانیم شرایط و زندگی خودمان را تغییر دهیم.در حالی که زمانی که ما تغییر می کنیم، جهان به تغییر ما واکنش نشان خواهد داد.

    پذیرفتن این که فرکانسهای قبلی من سبب وضعیت و نتایج کنونی من هستند و اگر میخواهم نتایجم تغییر کند باید فرکانس هایم را تغییر دهم سرآغاز رشد و تغییر دیدگاه من به زندگی شد.

    اینکه خودم را «خالق زندگیم» بدانم نه قربانی زندگی، همه باورهای غلط و سمی که یک عمر در خودم پرورش داده و نتایح من را رقم زده بود را زیرو رو و دچار تغییر و تحول کرد.

    ………………………………….

    یکی دیگر از دلایلی که استاد همواره بر آن تاکید دارند،قرض و وام نگرفتن برای خرید چیزی یا راه اندازی کسب و کاری است. بخصوص زمانی که در ابتدای راه هستیم و شغل و درآمدی نداریم.یکی از دلایل آن هم همین نکته ای است که آقا رضا اشاره کردند یعنی ناتوانی از پرداخت بدهی و رصد و یادآوری دائمی بدهی مان و دلهره و نگرانی و احساس بد از مواجه شدن با طلبکاران است.

    ………………………….

    …چندین ماه گذشت و من صبح تا شب فقط فایل گوش می دادم و کارهایی که می گفتید انجام ندهید را انجام نمی دادم.کار بیهوده نمی کردم، گله و شکایت نمی کردم، گناه نمی کردم، دروغ نمی گفتم… اینها بخش دیگری از جملات آقا رضا است و صداقت و شجاعتشون را تحسین می کنم .

    استیو جابز می گوید: دلیل بیشتر موفقیت ها و دستاوردهای من از این که چه کارهایی انجام داده ام نیست؛ بلکه از اینکه چه کارهایی را انجام نداده ام است! . و این کارها دقیقآ همان کارهایی هستند که اکثرآ انجام می دهند و دلیل نتایج شان نیز همان است. پس اگر میخواهیم بگونه ای متفاوت از جامعه و عموم نتیجه بگیریم باید متفاوت از عموم فکر و عمل کنیم.

    ……………………………….

    «همین که من کارهایی که باعث ناراحتی خداوند نشود انجام ندهم کافیه» این جمله آقا رضا در واقع همان نحوه رسیدن به خواسته از طریق تضاد را برای ما روشن می کند.

    وقتی که ما کارهایی را که نباید انجام دهیم را انجام نمی دهیم در واقع داریم کارهایی را که باید انجام دهیم را انجام می دهیم! و این خودش انجام دادن و تغییر کردن است در حالی که آقا رضای قبلی فکر می کرد کاری انجام نداده است.و به قول استاد گاهی اوقات ما فکر می کنیم باید کوه بکنیم تا احساس کنیم داریم تغییر می کنیم! و این مانند دو روی یک سکه است.

    وقتی که ما تاریکی نداشته باشیم قطعآ روشنایی و نور داریم، وقتی که ما مریضی نداشته باشیم قطعآ سلامتی داریم و … به همین دلیل است که می گویند:”لقمان را گفتند ادب از که آموختی؛ گفت از بی ادبان!”

    همین حرفهایی که آقا رضا با خودش زده؛ همین شکرگذاری؛ همین احساس خوب و همین شورو شوق و امیدواری خودش کلی تغییر است! اینها مهمترین و اساسی ترین تغییرات ما هستند که منشاء سایر تغییرات ما خواهند بود و باید ادامه پیدا کند تا نتایج ما بزرگ و بزرگتر شود.

    باید دائمآ خودمان را رصد کنیم و کوچکترین موفقیت ها و دستاوردهای خودمان را بولد کنیم و دائمآ به خودمان یاد آوری کنیم تا موفقیت ها و دستاوردهایمان بیشتر و بیشتر و بزرگتر و بزرگتر شود و این یک قانون است. اینگونه اعتماد به نفس و عزت نفسمان افزایش می یابد و انگیزه و شور و شوق ما برای کسب موفقیت های بیشتر افزایش می یابد و ذهن نجواگرمان را برای کوچک و کم اهمیت دانستن این تغییرات و دستاوردها و موفقیت ها خاموش می کند.و در ما ایجاد باور می کند که میتوانیم به موفقیت ها و دستاوردهای بیشتر و بزرگتری برسیم.

    …………………………………….

    وقتی که ما شروع می کنیم به تغییر دادن باورهایمان در مورد خداوند،خداوند ما هم تغییر می کند زیرا وقتی نگاه و باور ما تغییر می کند، ما فرکانس های متفاوتی را به جهان میفرستیم و به تبع بازتاب آن فرکانسها نیز در زندگی مان متفاوت خواهد بود.و این تغییر ابتدا از خودمان آغاز می شود.

    این مساله را می توان در تفاوت میان حقیقت با واقعیت توضیح داد.

    «حقیقت» چیزی است که همواره ثابت و بدون تغییر است. اما «واقعیت» برداشت و دید و باور ما نسبت به یک حقیقت است. که می تواند متفاوت از حقیقت باشد و حتی متفاوت از دیگران باشد.بنابراین ما ممکنست واقعیت های متفاوتی داشته باشیم.

    خداوند حقیقت محض است؛ اما نگاه؛ باور و برداشت هر کسی از خداوند ممکنست متفاوت از دیگران باشد به همین دلیل هر کسی می تواند خدای مخصوص خودش را داشته باشد و این خدشه ای به خداوند وارد نمی کند. و این مساله در مورد هر چیزی میتواند وجود داشته باشد همانطور که دید و نگاه و شناخت من از استاد عباسمنش قطعآ متفاوت از دیگران است و هر کسی یک عباسمنش در ذهنش دارد که حاصل عقاید و باورها و نگرشش نسبت به استاد است اما تنها یک عباسمنش وجود دارد.

    ………………………..

    انسانی که برای خودش ارزش قائل شود؛ به خودش صدمه و آسیب نمیزند. این جمله الهی خیلی معنا و مفهوم ژرف و عمیقی دارد.این که جسم ما امانت خداوند است در اختیار ما و ما حق نداریم هر جور که دلمان خواست با آن رفتار کنیم سبب می شود که انسان بهتر و لایقی شویم و با انجام ندادن کارهایی که سبب آسیب به بدنمان می شود ( قانون وضوح از طریق تضاد) به سلامتی و شادابی خودمان کمک کنیم. نکشیدن سیگار؛ مواد؛ مشروبات الکلی؛ مواد غذایی که برای سلامتی مان مفید نیستند و رعایت بهداشت روحی و روانی می تواند در این راه به ما کمک فراوان کند. و اراده و تصمیم آقا رضا برای ترک سیگار پس از سالها سیگار کشیدن نشان از اراده و عزم و تصمیم ایشان برای کار کردن روی خودشان واقدام به تغییر و حرکت در مسیر پیشرفت دارد و واقعآ برایم تحسین برانگیز بود.

    وقتی که ما تغییر می کنیم خداوند و جهان هستی صد برابر بیشتر از اقدام ما در برابر آن واکنش نشان می دهند و ما را یاری می کنند. .قتی که ما روی خودمان کار میکنیم با فرکانسی که میفرستیم؛ جهان خودبخود آدمهای ناسالم و مریض و ناهماهنگ با فرکانس ما را از زندگیمان به راحتی و به آسانترین شیوه ممکن حذف خواهد کرد بدون اینکه ما کار خاصی نیاز باشد که انجام دهیم!

    …………………………………

    تمرکز روی خودمان؛ تکلیف و تمرین درست کردن برای خودمان؛ درد و دل نکردن؛ توضیح ندادن؛ و زیب دهانمان را بستن هنگام غیبت کردن ؛ تهمت زدن؛ شکایت کردن؛ غر زدن؛ محکوم کردن و در یک کلام توجه کردن به نکات منفی. کنترل و خاموش کردن نجواهای ذهن و اینکه نخواهیم دیگران را تغییر دهیم و توهم سوپر من شدن برای دیگران داشته باشیم نکات کلیدی هستند که دائمآ و هر روز باید به خودمان یادآوری کنیم تا از آن غافل نشویم. زیرا اینها تغییرات بزرگی هستند که باید در خودمان ایجاد کنیم.

    *تنها زمانی که زبانمان را کنترل کنیم می توانیم ذهنمان را کنترل کنیم .و خبر خوب اینست که کنترل زبان راحتتر از کنترل ذهن است. بنابراین اگر افسار زبانمان را در دست بگیریم راحتتر می توانیم افسار ذهنمان را در دست بگیریم و ذهن چموش را کنترل کنیم.

    هنگام غیبت و گله و شکایت و توجه به نکات منفی و ناخواسته هایمان در هر جایی که بودیم،دل به دلشون ندهیم؛ همکلام آنها نشویم؛ حرفهایشان را تائید نکنیم؛ به صحبت هایشان توجه نکنیم؛ اگر میتوانیم محیط را ترک کنیم؛ اگر نمی توانیم خودمان را مشغول کاری کنیم .کاری که من انجام میدهم همانند استاد،گذاشتن هدفون در گوشم و گوش کردن به فایلهاست (کاری که دائمآ انجام می دهم) و اگر هدفون همراهم نباشد در گوشم تولید صدا می کنم (شبیه گذاشتن بوق روی صدا) و یا اینکه سعی می کنم بحث را عوض کنم بخصوص وقتی که تعداد افراد کم هستند(و خوشحالم که استاد می گویند این هم تغییر بزرگیه).

    قانون اینست که به هر چه «توجه» کنیم؛ از همان جنس وارد زندگیمان می کنیم.

    وقتی که در قدم اول کنترل زبانمان را در دست می گیریم (از ناخواسته ها صحبت نمی کنیم)،یواش یواش و آرام آرام میتوانیم کنترل ذهنمان را در دست بگیریم.

    ممنون و سپاسگزارم استاد بابت این فایل فوق العاده که واقعآ میلیاردها تومن ارزش دارد و رایگان در اختیار ما قرار می گیرد؛ امیدوارم نهایت استفاده و بهره را از آن ببریم و بارها و بارها گوش کنیم و عمل کنیم؛ بهترینها را برایتان آرزو می کنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 45 رای:
  10. -
    زهرا بلاغی گفته:
    مدت عضویت: 2718 روز

    سلام به استاد عزیزم و آقای عطارروشن عزیز و عمل گرا

    آقا رضا من همیشه کامنتای شما رو میخونم و شما رو همیشه یه فرد عمل گرا میدیدم اما الان ایمان آوردن به عمل گرا بودنتون ،

    و خیییلی خوشحالم که این سری گفتگو با دوستان ، شما هستید و ازتون سپاسگزارم بخاطر تمام صحبتا و جزییاتی که بیان می کنید.

    چقدرررر ازتون یاد گرفتم عمل گرا بودنتون رو ، اینکه هر چیزی میشنیدید حتما انجامش میدادید و عمل میکردید ، این حد از عمل گرایی واقعا قابل تحسینه.

    استاد عزیزم از صحبتای فوق العاده شما هم ممنون و همینطور از انتشار این ویدئو روی سایت.

    وقتی بچها میان و داستانشونو میگن و شمام تکمیل کننده حرفاشون توضیح خیلی بهتر متوجه‌ میشیم کجاها باید بیشتر کار‌ کنیم و کجاها خوب بودیم.

    من همیشه سعی کردم عمل گرا باشم در حدی که یه فایل یکساعته از دوره ها رو من شاید ده روز وقت گذاشتم و دیدم تا اون نکات رو عمل کنم و بعد برم بعدی ،

    و خب الان نتیجشو میبینم خداروشکر ،

    راجب غیبت ک صحبتشو کردید ، خب تو خانوما رایج تره و منم قبلا مقاومتی نشون نمیدادم ، اما چنروز پیش که یکی از همسایه ها اومده بود خونه و داشت غیبت میکرد اونم از فردی که من اصلا باهاش صمیمی نیستم ولی ناخوداگاه اون ک غیبت کرد من شروع کردم ب گفتن نکات مثبتش و جوری داستان رو پیش بردم که خود همسایه گفت حق باتوئه نمیتونیم قضاوتش کنیم! بعدش ب خودم گفتم زهرا چقدر تو تغییر کردی ، چقدر تو بزرگ شدی دخترکوچولو:) قبلنا تو اینطور مواقع خوشحالم میشدی ک داره از طرف بد میگه و تو هم دوتا دیگ‌ میگفتی اما الان نکات مثبتش میگی براش ارزوی خوشبختی و خوشی و سلامت میکنی و به خودت اجازه قضاوت کردنش هم نمیدی ،

    البته اینو بگم خداروشکر من مدتهاست هییییچ غیبتی رو نمی شنوم خدا خودش جوری هدایت کرده که همچین افرادی رو از من دور کرده و حتی وقتی هم میام خونمون ، بازهم غیبت نمی شنوم و افراد غیبت گو اطرافم نیست این نتیجه آگاهانه کنترل کردنه. خدایاشکرت

    یکی از پاشنه های آشیل من ندیدن نکات مثبت افراد بود ، حتی میتونم بگم الانم هست فقط کمتر شده ، ذهن من سریع میرفت رو نکات منفی اگر‌20 تا مثبت میدید ، یه منفی ، سریع منفی رو بولد میکرد ، اما به قول آقا رضا با این گله و ناله و شکایتا حال خودم بدتر بود ، و مدتهاست آگاهانه دارم سعی میکنم نکات مثبت افراد رو ببینم و نتیجش عالی بوده ، مدتهاست اکثر افرادی که دیدم و باهاشون برخورد داشتم فقط و فقط خوبی داشتن و اصلا دیگه سخت نبوده برام توجه به نکات مثبتشون.

    استاد اونجایی که گفتید گاهی تغییر میکنیم اما فکر میکنیم تغییری نکردیم ، چقدررر حقه این جمله

    من تمااام چیزهایی که الان دارم دوسه سال پیشم آرزو بود برام ولی الان شدن روزمره های زندگیم ، در حدی که گاهی نجواها میان میگن زهرا تو چه تغییری کردی مگه؟! و منم آگاهانه میزنم تو دهن نجواها :) و بیاد میارم که باید سپاسگزار باشم باید ببینم این تغییراتمو و به خودم بگم زهرایی ببین این نتایج این تغییرا همه ارزو گندت بودااااا الان شدن جزئی از زندگیت.

    یه روزی خواسته من مربی مهد شدن بود و ارزو و رویام روانشناس کودک شدن !

    الان یه روانشناس کودکم که در کارم عالیم و کلی مراجع دارم الحمدلله و در فکر شروع کسب و کار شخصی خودم ، این اگر نتیجه نیست پس چیه ،

    فقط ب قول استاد توقع من رفته بالا وگرنه قانون به طرز عالی کار میکنه.

    یا حتی همین این موقع تو سایت بودنم ، کامنت نوشتنم ، آزادانه گوش دادنم و این آزادیم یه روزی آرزو بود !! و مدتهاست که شده طبیعت زندگیم خداروشکر. در حدی که گاهی نمیبینم که این نعمته و با خودم میگم مگه طبیعیش این نیست؟! مگه برا همه این نیست! و یادم میاد که نههه یه روزی طبیعیش این نبود. خدایااااشکرت

    و خداوند انصاااافا برای من هزار قدم برداشت.

    آقا رضای عزیز ، اون 107 خواسته رو وقتی گفتید گفتم خداوندااااا ببییییین هدایتاتووو عامووو :)

    من دیروز برام این سوال شده بود که 107 خواسته چیه جریانش چیه چون هم از یکی از دوستانم شنیده بودم هم تو کامنتا از بچها راجبش خونده بودم ، و دیروز از دوستم پرسیدم و گفتم ایول بابا چه چیزیی چرا این همه وقت نشنیده بودم انجامش نداده بودم ، به قول شما احساسم بهش اینه که این انجام بدم تمومه دیگ ،

    و امروز شروع کردم به نوشتنشون . و برام جالب بود که خدا اینو از زبان شما هم برام توضیح داد .

    حواسم باشه فقط زمانی صحبت کنم که میخام از نکات مثبت حرف بزنم که میخام زیبایی ها قشنگیا رو بگم ، که میخام حرفای خوب بزنم.

    چه نکته خوبی بود ! من دختر پرحرفی بودم تو جمعا همیشه ، مدتیه می بینم خیلی ساکت شدم برا خودم سوال بود ک چرا زهرای ما اینقد تو جمع ساکت شده ، الان با این حرف شما دلیلشو فهمیدم ، ناخودآگاه من جوری داره تنظیم میشه که اگر قراره حرفی بزنی باید چیز مثبتی باشه اگر چیز مثبت و عالی ای نداری پس سکوت بهتره . ( البته من تو سکوتمم با خودم پرحرفم:) وقتی تو جمع سکوتم تو ذهنم با خودم کلی حرف میزنم شاید دلیل کم حرف شدنم همینم باشه اینقد ک خودم با خودم حرف میزنم ) ،

    پس زهرایی یادت باشه این روندو ادامه بدی و زبان نگشایی مگر برای بیان زیبایی ها،

    من با دیدن این فایل متعهد میشم که عمل گراتر بشم ، هررررچیزی از استاد میشنوم عمل کنم و بعد برم سراغ فایل بعدی ، از گفته های استاد برا خودم تمرین بسازم شبیه اقا رضا ، و توجهم تنها بر زیبایی ها باشه .

    خدایاشکرت بخاطر این فایل فوق العاده

    استاد جان و جناب عطارروشن عزیز نفستون گرم ، سپاس فراوان بابت انتشار این آگاهی ها.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 50 رای:
    • -
      مصطفی خدابخشی گفته:
      مدت عضویت: 2042 روز

      زهرا عزیز

      زهرا ذهن تربیت کن!

      وقتی گفتی آگاهانه میزنم تو دهن نجواها…. این تربیت کن تو ذهنم اومد…واقعیتش هم همینه ماها یه جاهایی باید سفت جلو چرندیات ذهن وایستیم و بگیم نعععع اینجورم نیست…

      از اینکه سر شغلی هستی که دوستش داری واقعا خوشحالم چون برای خودم اتفاق افتاد و شد و حالا دارم میبینم برای همه میشه…هر کی که بخواد..

      راجع به غیبت بگم که وقتی یه جمعی از افراد نشستن و دارن راجع به یه موضوعی صحبت میکنن….خیلی خوبه شما هم صحبت کنی ولی اگگگگگررررر موضوع چیزی باشه که آگاه‌ترمون کنه…چون ما آدمیم و دوست داریم تعامل داشته باشیم و حرف بزنیم بالاخره موجوداتی اجتماعی هستیم ولی…

      از اونجایی که خیلی ها آگاه نیستن این صحبتا به سمت چرت و پرت میره….غیبت میره…

      حالا اگه تو/ما هم بخوایم بگیم یه چیز گفته باشیم که کم نیاورده باشیم….و به اصطلاح ماهم حرفی برای گفتن داشته باشیم توجمع …اونوقته که ماهم دهن باز میکنیم و چرت و پرت میگیم.

      البته….

      البته….

      البته….

      اگر همون آدم عزت نفس خوبی داشته باشه دهنش رو باز نمیکنه…اینکه استاد میگه خیلی این کار راحته….استاد برای کسی راحته که عزت نفس خوبی داشته باشه وگرنه برای کسی که عزت نفسش سوراخه اصلا کار راحتی نیست دهنش رو ببنده. دوست داره اونم چرت و پرت بگه و بخنده تو اون جمع و اینجوری به احساس بهتر برسه…

      چند روز پیش با یکی نشسته بودیم هی دلم میخواست صحبت کنیم بعد موضوع نبود و بین‌مون سکووووت بود ….

      هی این ذهنه میگه یه چیز بگم الان که سکوت نباشه گفتم خب موضوع چی….. دیدم یسری حرفای چرت و پرت و بی ارزش…نهیب زدم همون سکوته خوبه حتی اگر 2 ساعت هم طول بکشه…این برای من مفید تره

      میخواستم کامنت فایل بزارم اینارو استاد ولی گفتم بنویسم همینجا بهتره

      تحسینت میکنم زهرا عزیز که گفتی من وقتی طرف از منفی‌ها گفت من از مثبت‌هاش گفتم و در آخر حرف من چربید…واقعا انسان‌هایی مثل شما تفاوت ایجاد میکنن…

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: