تغییر شخصیت، جهادی اکبر لازم دارد - صفحه 23

423 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    رها گفته:
    مدت عضویت: 926 روز

    بنام خدای محقق کننده خواسته هام به عزت و اسانی و زیبایی

    ستایش خدای مهربانم که قوانینش زندگیم را آسان و زیبا ساخته

    ستایش خدای مهربانم که خودش بشدت کافیست، همه چیز میشود همه کس را

    ــــــــ

    جهاد اکبر برای تغییر شخصیت

    چقدر این حرف درسته

    چقدر این حقیقت محضه

    نمیشه نصف ونیم بند بخوای و بشه

    نمیشه نصفه بزاری و انتظار تغییر داشته باشی

    من امروز این رو بعد از این تقریبا یازده ماه حضورم دارم با گوشت و پوست و استخوانم میگم

    من که حرکات موجی فراوانی تا قبل از این داشتم ی روز بالا ی روز پایین

    فقط اینکه همه خودم رو نزاشته بودم

    خیال میکردم گذاشتم

    تااینکه چک ولگدهای روزگار بم نشون داد تا وقتی که جهاد اکبر نداشته باشی وضع به همین منوال هست

    تاوقتی باورهای بنیادیت رو تغییر ندی همینه

    تا وقتی مقاومتها رو به دوش بکشی هیچ به هیچ

    و هرروز خداروشکر که آگاهی های بیشتری به من دادی تا استقامت بیشتری داشته باشم و خیلی دوست دارم که برای تولد یکسالگی حضورم دراین خانواده یکی از این محصولات اگاهی بخش استاد رو به خودم هدیه بدم

    و نشانه ها من رو به دوازده قدم هدایت کردن که بزودی به امید خدای مهربانم من هم به بچه های این دوره طلایی ملحق میشم

    خدایا شکرت و قدردانم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    Maryam گفته:
    مدت عضویت: 1423 روز

    روز 98

    سلامممم امیدوارم حالتون خوب باشه

    یه هوای ابری و بارونی هس که فقط دلم میخواد کلاسم تموم بشه برم زیر بارون…

    درسته باورهای محدودکننده به سرعت تغییر نمیکنن ولی من همچنان در حال کشفشون هستم سخته تشخیص بدم و درحال حاضر دلم میخواد بتونم این باورهارو تشخیص بدم و درستشون کنم

    در مورد ترس من از ارتفاع خیلی میترسم تپش قلب میگیرم ی استرس بدی میاد سراغم مخصوصا اگ یچی دستم باشه هرلحظه حس اینو دارم ک الان از دستم میفته و همین ترسمو بیشتر میکنه از اون طرف خیلی هیجان رو دوست دارم یعنی بااینکه میدونم از ارتفاعی برم بالا بعد دیگه از ترس نمیتونم راه رفته رو برگردم ولی اینقدر اون هیجانم بیشتره که باز میرم سراغشون بااین حال این ترس هنوز هس یعنی در کنار اون هیجانی که دارم ترس رو هم دارم ولی نمیذارم هیچ موقع ترسم مانع اون هیجانات و لذتم بشه .

    بعد از 3ماه تازه فهمیدم باور کمبود دارم و دارم تلاش میکنم اصلاح کنم و خیلی دلم میخواد باورهای محدودکننده دیگه ای رو هم تشخیص بدم تا راحت تر و بهتر به خواستهام برسم.

    یه زمانی هم این حس رو داشتم ک به دنبال توجه بقیه باشم یجورایی ترحم ک خیلی کم بود و فهمیدم این راه اصلن برای من نیس و من نباید خودمو ضعیف نشون بدم ک بقیه بم توجه کنن و الان فهمیدم اگ یه رفتاری رو از بقیه میخوام باید خودم اول خودمو توی اون موارد درست کنم رفتارمو تغییر بدم تا همونجور رفتار و برخورد هارو از طرف بقیه داشته باشم .

    از دیگر اشکالاتم هم ک خیلی وقته میدونم ولی نمیدونم چجوری درست کنم تغییرش بدم اینه ک خیلی شکاکم سخت اعتماد میکنم سریع با یه اتفاق کوچیک حتی نسبت به بهترین دوستم شکاک میشم و دست خودم نیس حسم بد میشه ک نکنه طرف داره بهم دروغ میگه نکنه فلان شغله کلاهبردارن و این خیلی اذیتم میکنه چون باعث میشه ی لحظه حسم بد بشه ولی نمیدونم چجوری باید تغییر بدم و باور درستش چی میشه که گاهی الکی بدبین نشم. این یعنی من به قدرت خدا شک دارم به هدایتش به اینکه هنوز باور نکردم ک هیچکی نمیتونه ب من آسیب برسونه تا وقتی خودم نخوام اینو الان ک نوشتم فهمیدم که من هنوز این باور برام ثابت نشده ک هیچکی هیچ تسلطی بر زندگیم نداره

    واییی با نوشتن این کامنت راه حل این باور غلطمو پیدا کردمممم اینکه اگ شکاکم برا اینه ک قدرت رو به غیراز خدا دادم خداروشکر الان فهمیدم باید روی چی کار کنم تا بتونم تغییرش بدم و امروز برای اولین بار با نوشتن کامنت اشکالم مشخص شد و واضح فهمیدم عیبم از کجاس و این یعنی یه پیشرفت یه قدم مثبت به سمت تغییر باورام و بهبود زندگیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  3. -
    رضا زارعی گفته:
    مدت عضویت: 1033 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام به همگی

    امروز روز 98ام از این سفره شگفت انگیزه و بازهم تکرار و تکرار و تکرار یک اصل

    بازهم بررسی یک اصل از زاویه ای متفاوت و بازهم استادی که استاد این کاره استاد تشخیص اصل از فرع ،استادی که استاده بررسی قوانین از هزاران زاویه ی متفاوته و همواره تاکیدش بر اصله نه فرع همواره به آنچه که میگه عمل می‌کنه و فرکانس صداقتش عجیب بر من نفوذ می‌کنه ، استادی که خداوند برای سعادت و خوشبختی من ،درمسیرم قرار داد و افتخار میکنم که استاد صداش بزنم چون ندیدم کسی اینطور حمله کنه به هر ترسی توی وجودش و افتخار میکنم که شاگرد همچین استادی هستم ، بزرگترین استاد قوانین کیهانی و موفقیت درتمام جنبه ها نه در دنیا هم دنیا و هم آخرت ، دیگه قراره به چه نعمتی بالاتر از این برسم؟؟؟؟ البته که هزاران نعمت هست که می‌خوام تجربشون کنم ،اما دیگه بزرگتر از این شرایط ایده آل ؟؟؟ نعمتی بزرگتر از این آرامش درونی ، نعمتی بزرگتر از این روابط عاشقانه که هر جا بری احساس کنی همه فرشتن در غالب انسان بس که مهربونم و لطف دارن ، الهی صدهزار مرتبه شکرت بابت این نعمت هایی که زندگیم را بهشت ساخته و همواره در حال طی تکاملم با لذت هستم .

    استاد مگه میشه با این مثالهای بی نظیری که میزنی من نخوام درک کنم اصن من نه حتی اونی که تو باغ نیس مطمعنم با این مثال زیبا برا لحظه اییم شده به خودش بیاد ، آشغالا و نزاریم زیر مبل ، عجب الان چند روزه فایل های سفرنامه اشاره داره به تغییر باورها به صورت بنیادین ، تغییر باورها به صورت اساسی ، ریشه یابی و علت یابی دقیق از عوامل موفقیت و تمام فایل ها اشاره دارن به تغییر باورها و انقد این قوانین ساده و در عین حال انجام دادن و ندادنشون فرق بین خوشبختی و بدبختیه که خیلی موقع ها برامون عادی میشه ،که چی می‌دونم همه چی باوره ، خب حالا همه چی باوره که چی ؟؟؟؟ همه چی افکاره منه که چی می‌دونم دیگه ، نه رضا نه نمیدونی ،اگه نمی‌گم با تمام وجود اگه حتی 50درصد این آگاهی رو باور داشته باشی و این قانونو باورداشته باشی که تمام لحظاتمونو با فرکانس هامون رقم می‌زنیم اونوخ تمام زندگیتو مثل استاد میدوزی به این آگاهی ها و تفکر و تفکر و تفکر و موقع نوشتن و یادداشت نکات مثبت با تمام وجودت لذت میبری و لحظه شماری می‌کنی که شب برسه و این تمرین انجام بدی با عشق نه که به شکل تکلیف باشه برات ، اگه 50درصد باور کنی که همه اتفاقاتو خودت داری با افکارت رقم میزنی اونوخ هیچ بهانه ای و حتی کوچکترین عذری جرات نمیکنی برا کنترل ورودیها و دادن ورودیهای خوب به ذهنت بیاری ، اگه فقط 50درصد باور کنی که تمام لحظاتتو با افکارت داری رقم میزنی دیگه به هیچ عنوان روزی خوندن یه فصل از کتاب رویاها برات شکل تکلیف نیست و با تمام عشقت اینکارو انجام میدی ، اگه فقط 50درصد باور داشته باشی که تمام زندگیتو داری خودت رقم میزنی دیگه به هیچ عنوان دقایق زندگیتو بی هدف نمیگذرونی هرچند هدف لذت بردن از هر لحظس اما لازمش داشتن و درک و عمل به این آگاهی هاس ، آره آقا رضا توهم دانایی نزن و به کارهایی که خوشبختی و سعادتت در دنیا و آخرت در گرو اونهاس به شکل تکلیف نگاه نکن ، به مسیری که قراره همه چی بهت بده مقطعی نگاه نکن چون تا وقتی که داری ادامه میدی نتایج هستن و بایستی نتایج هم کم کم از بین میرن ،پس چه از این بهتر که در مسیر سعادت و خوشبختی حرکت کنی ، چی بهتر از اینکه کل تمرکزتو بزاری روی خودت و خودتو بکشی بالا و چندین نفری که دور و برتن هم یک الگویی با چشم خودشون ببینم که از صفر به همه چی رسید ،ازت سوال کنن و همش از توحید براشون بگی ، چی از این بهتر که تاثیری مثبت برروی دنیای اطرافت بزاری ؟؟؟چی از این بهتر که حتی یک نفر حتی یک نفر موفقیتت بهش تلنگر بزنه و اونم جهادی به پا کنه در زندگیش و یک نفر هم با دیدن اون و همینطور مثل استادت زنجیره ی توحید رو ببافید و بیشتر و بیشتر دست به دست کنی ، چه سعادتی از این بالاتر ؟؟؟ البته تو همه ی اینا رو باهم داری ها چون تو با تمام وجودت تمرکزت روی خودت و موفقیت خودته ولاجرم این اتفاقات زیبا و این تاثیرات مثبت رو روی دنیای اطرافت میزاری ،تازه داری تو مسیر سعادت و خوشبختی هم حرکت می‌کنی ،داری در مسیر توحید هم حرکت می‌کنی ، داری لذت میبری و عشق الهی در لحظات زندگیت جاریه، تازه غرق در ثروتی و هر روز داری رهاتر و آزادتر زندگی می‌کنی ، تازه هر روز داری زندگیو عمیق تر در تمام ابعادش تجربه می‌کنی چون استادت یادت داده که پکیج کامل و از خدا بخوای چون خدای تو وهابه و رزاق و سخاوتمند و تمام صفات نیکو برا پروردگارته ، پس بیشتر و بیشتر رو خودت تمرکز کن ، لطفاً بیشتر و بیشتر به خودت اهمیت بده ،لطفا هرروز دنبال یه ترس تو وجودت باش‌و سعی کن باهاش روبه روشی ،لطفا بیشتر و بیشتر روی احساس لیاقتت و عزت نفست کار کن تا آسان بشوی برای آسانی ها ، لطفاً هر روز بیشتر و بیشتر سعی کن اولویتت و اولین رابطت رابطه با خداوند وروحت باشه و از اون بپرسی و مثل این نوشته ها که مثل اکثر مواقع هیچ ایده ای برای نوشتن نداری و فقط درخواست می‌کنی که نکته های فایل و کمکت کنه بنویسی و اون هم هر چی بخوای میشه برات کلمه میشه برات جمله میشه برات احساس خوب میشه ثروت میشه مشتری میشه ،روابط زیبا میشه ، عشق میشه ، پدر میشه مادر میشه ، برادر دوست خواهر شریک عاطفی و……..،،تو چی میخوای ؟؟؟لطفا رضا فقط و فقط به خودش بگو ،رضا لطفاً هرروز سعی کن فقط کمی توحیدی تر باشی ،لطفا سعی کن هرروز کمی سپاس گزارتر باشی ، لطفاً سعی کن هرروز کمی خالص تر از ناخالصی ها باشی ، بقیشو اون بهت میگه ،اون برات انجام میده ، اون درست می‌کنه ، اون میرسه از راه ،اون برات تعهد میشه اون برات اراده میشه ، اون برات الگو برای ساخت باوره مورد نظرت میشه ،تو چی میخوای رضا ؟؟؟از اون بخواه ، اون همه چی برات میشه و می‌دونی چیه این خدا خیلی خواستنیه ؟؟؟؟عشق بی قید و شرطتش ،ازت سلیمانی میسازه دارا و بی نیاز اما منتی نمیزاره رو سرت ولی من عاشق اینم که خداوند من هر لحظه سرم منت بزاره ، آه خدای من من اشتباه نوشتم اصن چیه تو خواستنی نیست؟؟؟؟ تو همه چیت عشقه و من عاشق لحظاتیم که اینطوری خودمونی با من حرف میزنی ، عین دوتا دوست و تو پاک و منزهی از همه چیز تو آنقدر متواضعی که خودت رو اندازه ی فهم من پایین میاری تا با من هم کلام بشی ، تو خدای مهربان منی تو جانه منی ،تو تمامه منی تو وجود منی و من بی تو هیچم همه بی تو هیچن و تو همانی که دوس دارم تمام نوشته هایم مثل این نوشته ها آخرش به تو و مهربانی و عشق و لطفت ختم بشه ،تو همانی که قلبم خانه ی توست ، تو همانی که همواره با تو رشد میابم، تو همانی که وقتی توکل میکنم به تو ، لرزه به جان تمام دغدغه های زندگیم وشیطان می افتد ،اره تو چنان در وجودم خانه داری که تمام به ظاهر سختی های دنیا برایم با اختلاف مسخرن ، تو برایم نوری درتاریکی ،خلاصه بگم مهربان من تو همانی که در هر لحظه من طلب میکنم . پس لطفاً کمکم کن تا بیشتر و بیشتر باور داشته باشم که تمام اتفاقات زندگیمو دارم خودم رقم میزنم .

    وقتی هدایتی از جانب ما می آید

    اگر از آن پیروی کنید ، لاخوف علیهم ولاهم یحزنون

    هههههههههههههه،من عاشقتم .

    تنها تورا میپرستم و تنها و تنها از تو یاری می‌جویم .

    چنان کن که در تک تک لحظاتم از من خشنود باشی نه فقط سرانجام کار .

    در پناه یزدان پاک .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      رضا زارعی گفته:
      مدت عضویت: 1033 روز

      سلام به رضای عزیزم

      من عاشقتم پسر چقدر با خوندن کامنتت حال کردم ،چقد انرژی گرفتم و لبخند رو لبم بود هنگام خوندنش ،این کامنتو روز 98ام این سفر نوشتی و الان دوباره خوندیش و دقیقا در زمان مناسب و در شرایط مناسب و همه ی چیزهایی که قراربود بهت یادآوری بشه رو خودت خوشگل بیان کردی قبلاً و هدایت شدی به خوندن کامنت زیبای خودت ،یاداوری اینکه مادرهرلحظه داریم خلق میکنیم زندگیمونو پس هر لحظه باید فرکانس مناسبی بفرستیم به جهان ، یادآوری اینکه تازمانی که داری رو خودت کارمیکنی نتایج میان ، یادآوری اینکه تویی خالق و افکارت قدرت خلق دارن و این یه مسیر تکاملیه ساختن شخصیتی که مدنظرتع و اون ذهنیت فوق‌العاده قوی این هم طی تکامل و با طی کردن یک روند اتفاق میفته نه یک باره و یه روزه ،نه تو هرروز داری بهتر و بهتر میشی و هرروزی که رو خودت کارمیکنی وباورهات بنیادی میشن ومیتونی به مراتب بهتر و درست تر عمل کنی و هرروز بیشتر و بیشتر جنس الهامات رو دریافت کنی و بیشتر و بیشتر به این باور برسی که فقط باید روخودت کارکنی و بقیه بهت گفته میشه یا انجام میشه یا هداایت میشوی که انجام بدی و هر روز بیشتر و بیشتر جدی میگیری که داری با باورهات رقم میزنی و این هم تکاملیه ،و اصلا انتهایی برای بهتر شدن در این زمینه نیست ،فقط جدی رو باورهای کار کن تنها و تنها فرکانسای تو تاثیر دارن و زندگیتو خلق میکنن و لا غیر ،هرروز سفت و سخت تر باش و با ایمان حرکت کن پسر ،من هرروز بیشتر و بیشتر دارم عاشقت میشم .

      در پناه خداوند مهربان باشی رضای دوست داشتنی من ،من خیلی عاشقتم .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    محمود کاظمی گفته:
    مدت عضویت: 953 روز

    به نام خداوند وهاب وعظیم

    پذیرش

    اون اصلیه که باعث میشه فکری به حال خودمون بردادیم

    تا وقتی نپذیرم که باید اعتماد بنفسی قوی تر بسازم درون خودم هیچ وقت آدمی بااعتماد به نفس نمیشم

    تا وقتی نپذیرم که کلی ایراد دارم توی زمینه باوهای ثروت آفرینم هیچ وقت ثروتی خلق نمی تونم بکنم

    تا وقتی نپذیرم که باید توی روابط با آدمای اطرافم خودمو ارزشنمد ببینم وباور هامو راجب روابط درست بکنم هیچ روابط زیبایی خلق نمیشه

    تا وقتی نپذیرم که بابا من آدمی با کلی ایرادم که بعضا بعضی از این ایراد ها لایه هاایی دارن سخت تراز فولاد آب دیده وحتی خودشونو توی پوست بره جا کردن بین باورهای درستی که دارم.هیچ فکری که به حالشون نمی تونم بکنم یا حتی یه ذره یه کوچولو قدمی نمی تونم بردارم برای بهبود دادنشون

    پس اصل تغیر اینه که توی قدم اول بپذیرم که مشکلی هست مسئله ای هست ودلیلشم اینه که اگه نبود که باید همه چیز پرفکت می بود پس العان که نیست پس باید روش کار بشه وانتهاایم نداره این کار کردنه چون همیشه میشه بهتر بود

    خدارو سپاسگذارم وقدردان که منو هدایت کرد به دوره 12 قدم که واقعا همه چیز توی این دوره کامله وقدم به قدم پیشت میبره واز پایه یه جورایی فندانسیون ذهنتو درست میچینه تا بتونی یه برج بی انتها روی اون فندانسیون بنا کنی

    خدایا شکرت که لایق دریافت این آگاهیی ها ونعمت ها شدم

    وامروز قدم سووم جلسه چهارمم ونتایج خیلی طبیعی اومدن توی زندگیم وخیلی از اتفاقات سرو کلشون پیدا شده توی زندگیم که قبلا یه دونشونم هیج خبری ازشون نبوده واین نشونه اینه که دارم مسیر درستیو میرم فقط باید بیشتر ومتعهدانه تر ادامه بدم

    خدا می دونه پایان دوره چه بشوووود

    خدایا شکرت شکرت

    میخوام توی این روز شما چندتا پذیرش به خودم هدیه بدم که ثمرش بشه تغیراتی بزرگ که نتایج بزرگ در پی داره

    می خوام بپذیرم که توی ارتباط برقرار کردن با آدمای اطرافم مشکل دارم وباید حلش یکنم.وهیچ دلیل منطقیم نمیارم که بخاطر بقیست که این روابط بده بخاطر اینکه بقیه اینجورنو اونجورن من این روابطو دارم ن ن ن چون تمام زندگیمو خودم دارم خلق می کنم رفتار وکردار آدمای اطرافمو من دارم خلق می کنم که چجوری با من برخکرد داشته باشن پس باید من خودمو درست بکنم نه هیچ کس دیگه ایو.ومیخوام اینجا به خودم قول بدم که متعهدانه اول بپذیرم این رو وبعد دنبال راه حلش باشم که خدارو شکر راه حلش همین دم دست خودمه توی سایتی که سوالی رو بی جواب نزاشته وراه حلی برای هیچ مسیله ای نبوده که نداشته باشه سایت عباس منش دات کام

    ومیخوام که تغیر بکنه ومی دونم خداوند به موقش به جواب ها هدایتم میکنه.چجوریشو دیگه من نمی دونم

    کار من درخواست کردنه از این نیرو

    وپذیرش بعدیم میخوام این باشه که باید همیشه وهمیشه اینو به خودم بگم که هیچ زمانی نمی تونه توی زندگیت باشه که تو دیگه همه چیو فهمیده باشی ونخوای روی خودت وباورهات کار بکنی چون آقا این ذهن تو پوووور بوده از باورهای نامناسب واز نسلها ونسلهای قبلیم داره اونارو یدک میکشه واطرافتم پراز آدماایه با همون باکرهای مخرب پس نمی تونی تواناایشو نداری نمی تونی رها بکنی وبخوای نتایحت بهترو بهتر بشه چون ذهنت اینقدر قشنگ گولت میزنه وبرت میگردونه به برنامه ریزی قبلیت که خودم هیچی نفهمی وتازه کمکشم بکنی که باورهای خوبیم که ساختی نابود بکنی.

    (چون دیگه می دونم تااینجای کار که جقدر این ذهن من تواناایی این کارو داره)

    پس همیشه وهمیشه مراقبش باش ونزار حتی یه علف هرز جرعت سر بیرون آوردنو بکنه از دم قطش کن

    خدایا شکرت که یک روز دیگه فرصت اینو داشتم که جزو بندگانت باشم همون بندگانی که تقوا پیشه میکنن وعمل صالح انجام میدن

    خدایا تموم دوستانمو سابت قدم واستوار دراین مسیر قرار بده

    وسعادت هم این دنیا وهم اون دنیارو نصیبشون بکن که لایق بهتریناان این جمعی که اینجا جمع شدن

    و امروز روز 113 از روز شمار تحول زندگیم بود

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    فاطمه بهرامیان گفته:
    مدت عضویت: 755 روز

    به نام خدایی که به تنهایی کافیست.

    سلام به استاد ومریم جان وخانواده عباسمنشیم.

    کلید:شجاعت در اخذ تصمیمات اساسی.

    فایل:تغییر شخصیت جهادی اکبر می خواهد.

    توی این کلید همش داریم از یه تصمیم می گیم تصمیمی که زندگی ما رو دگرگون کنه شخصیتمون رو تغییر بده یه تصمیم اساسی یه جهاد اکبر آره شخصیتی که توی همه این سالها با باور کمبود وفقر ومشکلات وبی عدالتی ظلم و…ساخته شده یه شبه تغییر نمی کنه باید رفت به جنگش یه جهاد اکبر می خواد.

    وقتی آشغالها توی خونست من اول باید بپزیرم که خونم کثیفه وتصمیم بگیرم تمیزش کنم یعنی آشغالها رو بیرون ببرم اگه آشغالها رو زیر مبل بزنم خونه رو تمیز نکردم فقط قایمش کردم واین با گذشت زمان باعث می شه بو بگیره سوسک جمع بشه وهزار تا مریضی بیاد.

    افکار وباورهای ما هم همین طورن اول باید بپذیریم مشکلاتمون رو من باور کمبود دارم من ذهنم فقیره من باور ندارم خدا از جایی که فکر نمی کنم روزی می ده من عزت نفس ندارم من ضعیفم وخودم رو محتاج دیگران می دونم باید بپزیرم این مشکلات رو دارم خوب حالا شروع می کنیم به تمیز کردن نه اینکه قایمشون کنیم بگیم خوب من می ترسم همین هست دیگه سنم بالا رفته دیگه عمری گذشته وقت این کارها نیست از من گذشته مردم چی می گن فامیل چی می گن اینا آشغال زیر مبل کردنه باید ریختش دور باید روی خودم کار کنم نه یه شب ودو شب تمام عمرم هیچ وقت دیر نیست باید باورهای درست بسازم باید ایمان بیارم به خدا باید باور کنم من خلیفه خدا هستم وزندگی من باید در خور خلیفه باشه باید بپزیرم دنیا دنیای فراوانیه نعمت هر روز بیشتر وبیشتر می شه باید اعتماد به نفس داشته باشم باید جهاد کنم برای کانون توجه هر چیزی نگم هر چیز نشنوم هر چیز نگاه نکنم این جوری من تغییر می کنم کم کم اما مدتی که بگذره می بینم ربطی به گذشته ندارم .

    خدایا کمکم کن تصمیم گرفتم به تغییر تو هم کمکم کن تا محکم قدم بردارم با اعتماد به نفس قدم بردارم وخودم وزندگیم رو تغییر بدم.

    استاد سپاسگزارم .

    در پناه خدا.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    ندابشارتی گفته:
    مدت عضویت: 1385 روز

    باسلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته ی زیبا

    روز 98ام و تعهد من!

    وقتی شاگردی کنثل میکنه یا دیگه نمیاد ثبت نام کنه،گاهی نجواها میادو بهم احساس نگرانی میده

    ریشه ی این حال بد،چندتا باور اشتباهه که این روزها کلی کنکاش کردم و بعضیاش مشخص بودن ولی بعضیاشم انگاری از قصد نمیخواستم باور کنم این ایرادارو دارم

    ولی این روزها خیلی راحتتر خودمو میپذیرم

    اولا که احساس ارزشمندیمو از دست میدادم وقتی کنثل میکرد شاگردی ،در صورتی که من خودم قابل ارزشم چه باشگاهی داشته باشم چه نه

    چه شاگردایی بیان پیشم و‌چه شاگردایی نیان

    مسیر ثروتمو بسته بودم به بودن شاگردام ولی خدا از هزاران راه ،ثروت وارد زندگیم‌میکنه اینک شاگردی کنثل میکنه ممکنه راهای دیگه جایگزین شده باشه ولی من باهمین باور غلط،راه ورودشو‌بستم

    حتی بارها این تجربه رو داشتم که وقتی شاگردی رفته،چندنفر اومدن اما نجواها میخوان این تجربرو بی ارزش کنن ،این تلاش نجواها و میزان تاثیر گزاریشون منوط به میزان باورهای منه و وقتی میبینم نگرانم باید بدونم که باید باورهامو قوی تر کنمو تکرار تکرار..

    گاها ،قانون تکاملو فراموش میکنم ولی به محض یاداوریش حالم عالی میشه و با تمومه وجودم این قانونو باور دارم

    من نمیدونم ای منبع مطلق،ولی خواسته ی من ثروته،ازادی زمانیه

    در رابطه با ازادی زمانی به یک ازادی نسبی رسیدم و الان شمالم ،یعنی در شغلم بدونه اینک به کسی جواب بدم یا درخواست بدم ،با قدرته تصمیم خودم ،اومدم مسافرت

    حالا با شناخت ترمزام‌و ریشه های غلطم ،باید کم کم رشد کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  7. -
    مریم دیناشی گفته:
    مدت عضویت: 1050 روز

    روز 113 ، فصل چهارم روز شمار تحول زندگی من:

    به نام خدای خوبی ها و بدی ( به ضم ما)و تضادها

    تیتر این فایل گویای همه چیز هست

    تغییر شخصیت جهاد اکبر میخواد

    یعنی کار یه روز و دو روز و یک ساعت نیست

    کاری پیوسته و مادام العمره کسب آگاهی ، توحید در عمل و طبق قوانین ثابت الهی زندگی کردن

    باید بشه جزئی از روتین های زندگی ات مثل حموم کردن ، آب و غذا خوردن و بی اغراق مثل نفس کشیدن

    ( باور فراوانی )

    دنیا چنان پر است از فراوانی که چاره ای نداریم جز شادمانی

    قبلا فکر میکردم فقط با یک آدم خاص به اسم ایکس یا وای فقط میتونم عشق رو تجربه کنم

    الان هم گاهی وقتا نجواهای شیطانی که باور کمبود در عشق و فراوانی آدم های مناسب هست تو ذهنم میاد

    راستش گاهی وقتا پیروز میشه و من احساسم تو این زمینه بد میشه مدام فرکانس تنهایی و کمبود عشق رو میفرستادم و یاد روابط قبلی یا پارتنرم و اتفاقات گذشته میفتادم

    اما الان که این فایل رو گوش دادم یه ندایی درونم گفت

    مریم فراوانی ها رو باور کن فراوانی عشق و مرد مناسب فراونی اینکه تو با شخصی که هم فرکانس تو هست به زودی ملاقات میکنی

    در ذهن و قلبت نچسب به یک آدم خاص

    و فکر و انرژی ت رو بزار برای شاد بودن و لذت بردنت

    برای اهدافت و حال خوبت

    برای این مسیر زیبا و رسالتت…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    ماریا اکبری گفته:
    مدت عضویت: 1845 روز

    به نام مهربان پروردگارِ باسخاوتم که جهان هستی رو پراز فراوانی آفرید….

    سپاسگزارم از شما استاد عباسمنش عزیزم که این آگاهی های زندگی ساز رو دراختیارمون قرارمیدین تاخوب زندگی کنیم و کمک کنیم جهان جای بهتری برای زیستن باشه

    شمابهم یاد دادید که پاشنه های آشیل زندگیمو شناسایی کنم و حلشون کنم و ازاین فرآیند لذت ببرم که همه ی زندگی همین لذت بردنه.

    سپاسگزارم که چراغ راهم شدید در این مسیر توحیدی

    سپاس که کمکم کردید تا دوباره خودمو ازنو تربیت کنم و بااین شخصیت جدید زندگی زیبایی رو تجربه کنم

    سپاسگزارم که هستید و سپاسگزارم که دوره‌ های بینظیری رو برامون روی سایت قرار دادید تا قوانین رو بهتر درک کنیم و با این تکرار های هوشمندانه ،مهارت کسب کنیم در ….،زندگی به شیوه ی قوانین …

    که این سبک زندگی یعنی توحید ، و توحید پایه و اساس جهان هستیه.

    سپاسگزارم از شما و از مریم جون عزیزم که این آگاهی ها رو در قالب ِِروزشمار تحول ،گردآوری کردند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    محمود کاظمی گفته:
    مدت عضویت: 953 روز

    به نام خداوند وهاب وعظیم

    خدارو سپاسگذارم برای ایمان و اراده ای که به قلبم داده

    تا استمرار بورزم به تغیر شخصیتم

    خیلی خوشحالم که آماده دریافت آگاهی هایی شدم که استاد بی نظیرم در دوره 12 قدم دارن توضیحش میدن

    امروز قدم دوم از دوره 12 قدم رو تهیه کردم

    واقعا باید برای ایجاد شرایط جدید ودلخواه تغیری بنیادین ایجاد کرد وگرنه با همون شخصیتو با همون رفتار سابق همون نتایج قبلو داره همون چیزی که هستو دادی نه بیشتر

    وباید تغیر کرد اگر تغیر شرایطو میخوایم

    زمانی که داشتم صحبتهای استادو میشنیدم واونجایی که باد وزیدن گرفت توی اون جنگل زیبا واون برگهای درختا صداشون داشت دیوونم میکرد.همون موقه داشتم به خودم میگفتم که چی شد وارد دوره 12 قدم شدم اصلا؟! وهم زمان صحبتای استادو میشنیدم ودیدم چقدر این جهان همه کاراش به صورت تکاملیه وطبق قانون خودش پیش میره

    که یه روز با یک تصمیم اومدم وتوی روز شمار تحول زندگی من متعهدانه به خودم قول دادم تا آخرین روزش پیش برم وکامنت بزارم و هرجوری که میشه وهر تمرینی که استاد میگه رو تا جایی که می تونم عملی بکنم.

    خب وقتی جهان این حد از استمرارو ازت میبینه هدایتت میکنه وراه هارو برات باز میکنه موقعیت هارو بهتر میکنه برات دستاشو کمت میفرسته چون تو خواهان تغیری وکار جهان کار خداوند کمک به رسوندن تو به خواستت حالا هر خواسته ای که هست

    وچقدر دقیق ودرست از یه جایی به بعد از این سری فایلهای روز شمار هدایت شدم به دوره 12 قدم والعان توی یه فضایی قرار گرفتم که اصلا دیگه بنیادین وتکاملی (که من عاشق طی کردن مسیرم شدم اونم با قانون با تکامل ) دارم تغیر میدم شخصیتمو که از پایه کل نتایجم تغیر بکنه

    وهمه اینا برای تغیریه که خواهانشم وجهانم کمک کننده به من

    خیلی خوشحالم وحالم خوبه از بودن دراین مسیر بی انتها از نعمت ها وخوشبختی که راهنماش خداونده

    وامروز روز 98 از روز شمار تحول زندگیمه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    مریم دیناشی گفته:
    مدت عضویت: 1050 روز

    روز 98 ، فصل چهارم ، روز شمار تحول زندگی من:

    به نام خداوند جسورها، خدای قدرتمند و بی نیازم

    خدایی که انرژی بی نهایتی ست در دل

    همه چیز و همه کس.

    توی سفر به دور امریکا بارها بارها دیدم که شما و عزیزدلتون رفتین تو دل ترس‌هاتون و تو دل

    ناشناخته ها

    مثل اون قسمتی که شما به تنهایی رفتید موتور سواری

    و یا اون قسمتی که مریم جون سوار اسب شد و تور اسب سواری رو تجربه کرد.

    راستش و بخواهید استاد جان منم سالها پیش این ترس‌ها رو داشتم :

    از جن ،شب تنها بیرون موندن ،تنها تو خونه خوابیدن از قبرستون ،حیوانات ،ارتفاع ، قضاوت مردم ، غیبت مردم از من و حرف دیگران راجع به من، از مرگ پدر و مادر ،

    و دیگر عزیزان، از مرگ خودم، از چشم زخم طلسم بستن بخت و…

    از وقتی به صورت خیلی جدی فایلهای شما رو دیدم

    آگاهی ها رو شنیدم و یسری تمرینات که میگفتید

    رو نوشتم و انجام دادم رفتم تو دل خیلی از این ترس‌ها و اتفاقا چقدر موهبت های خوبی داشت و تجربه های جالبی بود.

    بعنوان مثال یکی از فایلهای دانلودی شما که راجع به چشم زخم بود رو گوش دادم: ترس از طلسم ، بستن بخت و چشمم بزنن یا کسی رو چشم بزنم از بین رفت

    این باور در دوران راهنمایی ام با من بود و این موضوع رو برای خودم حل اش کردم.

    خیلی وقتها آگاهی : درمان است.

    برای همین شما بارها و بارها گفتید که فایلها رو بیش از صد بار بشنوید. هر روز خودتو رو بمباران کنید از این ورودی های مناسب در سایت و اعراض کنیم از ناخواسته هامون

    چند شب تنها تو خونه خوابیدم حتی همین چند روز پیش به مدت 14 روز بدون برق تو خونه بودم شبها با هدلایت کارهامو انجام میدادم هر روز عصرها هم دو ساعت گوشی مو میبردم خونه خواهرم و شارژ میکردم

    اینطوری به تنهایی ،جن و تاریکی و خیلی ترس‌های دیگه غلبه کردم و بیشتر قدر دان حموم، برق ، آب گرم و روشنایی شدم.

    با باورهایی که از فایلهای شما یاد گرفتم ترس از مرگ عزیزانم ، تموم شدن روابط،مرگ خودم ، از خدا غلبه کردم و این ترس‌ها

    تبدیل به آرامش و حس خوب شد.

    من خدا رو با این سایت و استادم طوری دیگه شناختم

    خدایی که کلی باور اشتباه راجع بهش داشتم.

    برای ترس از ارتفاع کوهنوردی رو امتحان کردم

    و چند روز پیش هم رفتم بالای پل هوایی اما هنوز سقوط آزاد رو نتونستم تجربه کنم.

    از آب هنوز میترسم و شنا بلد نیستم ( تو برنامه هام هست)

    به سگ ها غذا میدادم که بتونم کمی نوازششون کنم

    اما هنوز از اسب سواری ، بقیه حیوانات و سگهایی که غذایی نمیتونم اون لحظه بهشون بدم میترسم.

    از رانندگی کردن میترسم

    ( که توی برنامه ام هست بهش غلبه کنم )

    ترس از دست دادن و تنهایی و بی دوست ‌همکار بودن

    رو هم با دوبار مهاجرت استانی ( خوزستان به اصفهان) و درون استانی ( فولادشهر- شاهین شهر)حل کردم.

    تمرین آگهی بازرگانی که در روزهای قبل خواستید از ما

    رو برای دو تا از هنرجویانم خوندم ( هنوز جای کار دارم)

    با غریبه ها نسبت به ده سال پیش راحتتر میتونم صحبت کنم

    وقتی فهمیدم من خالق زندگی خودم هستم

    دیگه از رفتن عزیزانم ،پدرم و دیگر آدم ها ناراحت نشدم و انتظارم رو از دیگران و عوامل بیرونی برای دریافت پول تو جیبی و خوشبخت کردنم و… به صفر رسوندم.

    وقتی قانون رو فهمیدم که من خالق شرایط زندگی خودم در تمام جنبه های زندگی ام بواسطه فرکانسهام و کانون توجهم هستم از خیلی جهات قدرتمند شدم من اون آدم ده سال پیش و حتی یکسال پیش نیستم

    در وجودم تحولات زیاد پ خاصی ایجاد شد آرام‌ترم ، همه چیز برام زیباتر شده

    و همیشه میگم من در بهترین زمان و مکان ممکن هستم.

    استاد من ازت بی نهایت سپاسگزارم و امیدوارم این پیام منو ببینید …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: