تغییر شخصیت، جهادی اکبر لازم دارد - صفحه 25 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-64.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2019-06-21 18:46:422024-07-25 12:00:43تغییر شخصیت، جهادی اکبر لازم داردشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدا
سلام به استاد عزیز
روزشمار تحول زندگی من روز 113
خداروشکر میکنم که امروز هم این فایل از روزشمار تحول زندگی رو دیدم و آگاهیهای اون رو شنیدم و دراین فایل به این موضوع پی بردم که برای تغییر افکار و باورها و تغییر شخصیت زمان تکاملی لازم هست و با یک مدت کوتاه نمیشه همه اونها رو تغییر داد چون یک شبه بوجود نیومدن که بخوان یک شبه هم تغییر کنن.برای تغییر شخصیت باید بپذیرم که من در یک سری چیزها مشکل دارم و از اساس به اصلاح اونها بپردازم نه اینکه مثل مثال آشغالها رو نباید زیر مبل بزارم باشه .
اگر از اساس مشکلاتم رو حل نکنم و نپذیرم از خیلی چیزها خودمو محروم خواهم کرد چون پذیرفتم که این اشکالات رو دارم و نمیشه کاری کرد اینطور باعث میشه که من همیشه اونها رو به یدک بکشم و در مواقع لزوم ظاهر میشن و باعث میشن که از توانایی هایم محروم بمونم.بنابراین باید ایرادات شخصیتی خودمو پیدا کنم و بپذیرم وبه خودم بگم میشه اونها رو برطرف کرد.
خداروشکر میکنم که در این مسیر هستم.
شاد و سلامت و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام و درو به همسفرای عزیزم
خدارو شکر باز هم یه ردپاعو یه تغییر و جهادی اکبر با این فایل.
راستش بیشتر از یه روزه که دارم این فایلو گوش میکنم و بوی آشغالام حالمو بهم زده دیگه
دارم میبینم که فکر میکردم که دارم رو خودم کار میکنم
در حالی که ریشه ایرادامو نمیپذیرفتم
این فایل باز یه سیلی محکم بود برای تغییرم
برای رسیدم به ازادی فکری
تو قدم اول استاد شما یادم دادی که اول باید ایراداتونو بپذیرین
و بعد شنیدن این فایل بغضم گرفت که چقدر من ایراد دارم
رفتارام نشونه این بوده و نتایجم گویای اینه که من چقدر سخت میپذیرفتم ایرادامو
چقدر رفتارام بخاطر راضی نگه داشتن بقیس
چقدر میخوام خودمو جوری نشون بدم که من باهاتون متفاوتم و متفاوت فکر میکنم جای اینکه روی عزت نفسم کار کنم و بخوام نکات مثبت بقیرو بهشون بگم
چقدر برای راضی نگه داشتن بقیه در تلاشم اما برای راضی شدن خودم هیچ قدمی برنمیدارم
چقدر خودم کم ارزش میبینم و بقیرو تو اولویت حال خوب قرار میدم
توی حل مسائل بقیه همیشه نظر میدم اما هیچ کاری برای مسائل خودم انجام نمیدم
چقدر تو روابط زود حد و مرضمو برمیدارم و خیلی راحت وارد روابطی میشم که الگوهای تکرار شونده داره و من خودمو میزدم به نفهمی.
چقدر از خودم دور بودم که بیرون از خودم دنبال حال خوب بودم
اما اینجا یاد گرفتم اولویت اول خود تویی اره تو فرشاد
امروز با خودم یه تصمیم اساسی گرفتم یه تعهد توحیدی عملی
وقتی که این تصمیمو گرفتم
انگار پامو از رو ترمز برداشتم و شروع کرد به حرکت کردن
من حتی خودمو توی مسافرتایی خارج از کشور احساس کردم
و این رهایی فکری و رها شدن از بند افکار پوچو بیهوده منو داره هدایت میکنه به شور و اشتیاقی که 30 سال منتظرش بودم.
استاد من خیلی احساس ضعف میکنم با دیدن و روبه شدن با خودم
اما دارم تکرار و تمرین میکنم که مثل شما زندگی اسون بگیرممممممم
برای استانداردام و خط قرمزام سخت بگیرم
و برای روابطم پیشرفتم روان باشم.
همین چند خط نوشتن توی اینجا برام نشونه ای است برای قدم برداشتن های کوچیک کوچیک
آیه روزم
در ضمن، پیامبر اسلام شکایت کرد: «خدایا، قوم من پشت سرِ قرآن بدوبیراه میگویند!»
همینطور، سرِ راه هر پیامبری که از بعضیهایشان یاد خواهیم کرد، از این قبیل دشمنان گناهکار قرار دادیم. نگران نباش: همین بس که خدا راهنما و یاور باشد.(فرقان 30و31)
112مین تحول زندگی م با97مین نشانه یکی شد
فایل تغییر شخصیت جهادی اکبر میخواهد
عرض ادب احترام به استاد عزیز و همسر مهربانش و همچنین همراهان همیشگی خانواده بزرگ استاد
باید با تغییرات باور مناسب،تغییرات محسوسی در زندگیمون ایجاد کنیم،باید شخصیتمان تغییر کنه برای تغییر این شخصیت باید روی عزت نفس و اعتماد به نفس مون کار کنیم،باورهای نامناسب در مورد ثروت،ترس از تنهایی،و فرار کردن از تنها بودن،متواری شدن از روابط با دیگران،و ایرادهای شخصیتی زیاد قادر به روابط عاطفی عالی با دیگران نیست و ترس از این باورهای نامناسب راه ورود نعمت روابط عالی به زندگیش رو میبنده،بهانه برای تغییر نیاریم باید تغییر کنیم،ایرادهایی که داریم سریعاً عصبانی میشیم از کوره درمیریم حتماً باید مورد تایید دیگران واقع بشیم،اعتماد بنفس مون در شرایط بسیار حساس رنگ و بوی عزت نفس رو نداره،فقط میخوای با زور وبازوت زندگیتو بسازی تا کی میتونی اینطوری کار کنی،چقدر روابطت با دیگران غیر طبیعی هست حتما باید با غرور کاذب با دیگران برخورد کنی چرا موقع راه رفتن سرت همیشه پایینه محکم راه نمیری چرا اجازه دادی دیگران باهات مشاجره و بحث کنن،چرا تغییر شخصیتی رو استارت نمیزنی تا چارچوبهای ذهنیت کلأ تغییر کنه،درسته یک شبه نمیشه باورهاتو و فرکانساتو تغییر بدی اما باید اقدام عملی داشته باشی. کنترل ورودی عالی، باعث وارد شدن به مدار پیشرفت و ترقی میشه و قرار گرفتن در این مسیر و لذت بردن در طول مسیر،درهای نعمات الهی و فراوانی های پیرامون مان را باز میکنه و وارد مدار خواسته ها و دلخواه های مان میشویم،
در این مسیر جهان از وارد شدن افراد خارج از تصورات و تفکرات فرکانسی مان در حیطه و پیرامون مداری ما خودداری میکنه و نادلخواههای زندگیمان به فراموشی سپرده میشن،باید این باور را در خودمان تقویت کنیم در این مسیر با دریافت آگاهی ها وآموزه ها ثابت قدم و تحت آموزش و کنترل ورودی مناسب مستدام باشیم در غیر اینصورت با عدم کنترل ورودی و دادندخوذاک نامناسب به مغز و ارسال فرکانس های نامناسب،دچار بازخوردهای نامناسب و نامطلوب همانند مسیر ناهموار و سنگلاخی میشیم،در همه حال باید تحت آموزش و افزودن دانش در مورد قوانین و استفاده از قانون ثابت حاکم بر جهان باشیم
بنام خداوند هدایتگر
سلام به استاد عزیزم و همه ی دوستان
روز 98 ام سفر
استاد با تمام وجودم سپاسگزارم ازتون که این تجربیات زیبا و این آگاهی های ناب رو در اختیار ما قرار میدید امیدوارم خداوند همه ی ما رو در مدار درک و عمل به قوانین قرار بدهد
من ضعف های شخصیتی خودم رو میپزیرم میدونم که یه عالمه ترس و بی ایمانی توی وجود من هست که باید برطرف بشه با اینکه شخصیت ترسویی دارم ولی همیشه عاشق آدمهای قوی هستم و همیشه تحسینشون میکنم و همیشه از خداوند میخوام که من رو به مسیرهایی هدایت کنه که من قویتر شوم
مدتها بود که خیلی احساس دلتنگی میکردم انگار قلبم خیلی تحت فشار بود به یک مسافرت جانانه نیاز داشتم ولی از اونجا که ماشین نداشتیم و شرایطش رو هم نداشتیم و همسرم هم صبح تا شب سر کار بود من واقعاً کلافه شده بودم پدرم در یکی از روستاهای دور شهرمون یه باغ بزرگ انگور داره که یک اتاق کوچیکی داره ولی بدون حصار و دیوار کشیه که شبها حیوانات وحشی مثل گرگ و روباه و جدیداً خوک هم به باغشون رفت و آمد میکنه دو روز پیش خواهرم زنگ زد گفت که بیا یه سر بریم باغ حال و هوامون عوض بشه برگردیم منم قبول کردم و زنگ زدم به همسرم و اطلاع دادم که میخواهیم بریم باغ قبول کرد داشتم ظرفهام رو میشستم که یه حسی بهم گفت خوب برین شب رو هم بمونین از اونجا که میدونستم خواهرم شب توی باغ نمیمونه گفتم ولش کن اون که نمیمونه ولی اون حسم پافشاری میکرد که تو بهش بگو زنگ زدم بهش گفتم بیا شب بمونیم اول گفت میترسم بعدش گفت به احتمال خیلی زیاد شوهرم اجازه نمیده دوباره زنگ زدم گفت اجازه نمیده حالا بریم ببینیم شاید اونجا رفتیم راضی شد من خیلی شور و اشتیاق داشتم که شب بمونم ولی با شناختی که از شوهرش داشتم میدونستم که نمیزاره من از خدا خواستم گفتم خدایا اگر اونجا موندنمون روی شخصیت من روی از بین رفتن ترس های من تاثیر خواهد گذاشت مسیر رو هموار کن که بمونیم بعد واقعاً از ته قلبم واگذار کردم به خدا اونا اومدن دنبال من ولی من هیچی ازشون نمیپرسیدم که قراره بمونین یه نه وسط راه بودیم که شوهر خواهرم خودش گفت اگه میخوایین شب رو بمونین من واقعاً از ته قلبم خوشحال شدم و خدارو شکر کردم شوهرش مارو گذاشت و ماشین رو هم برداشت و برگشت شهر ما موندیم که هر کدوم هم یه پسر نه ساله داریم اون شب خواهر من خیلی میترسید یه ذره که از اتاق دور میشدیم نمیزاشت میگفت که نرین الان گرگ و خوک میاد بهتون حمله میکنه هی میگفت ای کاش نمیموندیم میگفت من دیگه اصلأ اینجا نمیمونم ولی برای من بهترین تجربه بود آنقدر هواش خنک و تمیز بود و آسمونش ستاره بارون بود من به شدت با تمام وجودم داشتم لذت میبردم بعد یه حسی بهم گفت برو داخل ردیفهای درخت های انگور ولی من خیلی میترسیدم که برم همون روزش کتاب رویاهایی که رویا نیستند رو خونده بودم و این فصل خیلی بهم انگیزه ی وارد شدن بر ترسهام رو داده بود میگفتم اگه برم و گرگی خوکی بهم حمله کنه چی من طوری بودم که همه میدونستن آدم ترسویی هستم ولی به حرف حسم گوش کردم و گوشیم رو برداشتم چراغ قوه اش رو روشن کردم و رفتم اول خواستم برم ردیف اول که اگه حیوونی اومد فرار کنم ولی راضی نشدم رفتم ردیف دوم و تا وسط هاش رفتم همه جا تاریک بود و درختهای انگور که به شکل ایستاده بودند و زمینی نبودند عملاً نمیتونستم جایی رو ببینم و خیلی میترسیدم توی فصل پنج کتاب یه حسی به استاد گفته بود که نترس برو هیچ ترسی بیرون از تو وجود نداره ترسها همش توی ذهنته این جمله هارو تکرار میکردم و میرفتم از یه جایی به بعد دیگه نرفتم برگشتم و یه انگور خوشرنگ چیدم خواهرم دنبال من میگشت از اونجا گفتم من اینجام هی داد میزد تورو خدا برگرد برگشتم ولی یه ذره قلبم قوت گرفته بود هر چند تا ته باغ نرفتم چون باغ هم بزرگ بود و تاریک میترسیدم ولی تا اینجا هم یه قدمی برداشتم و رفتم شب که همه خواب بودند دستشویی هم از اتاق یه ذره فاصله داشت ولی خوب همه جا تاریک بود و ساکت نصف شب خودم تنهایی رفتم دستشویی ولی ترس چندانی نداشتم برگشتم نشستم توی بالکن و ستاره هارو نگاه کردم از خدا تشکر کردم که این فرصت رو بهم داد که بیام و لذت ببرم صبح خیلی زود از ساعت 5،30 رفتم کل باغ رو گشتم پیاده روی کردم آنقدر حال و هوای اونجا زیبا و روحانی بود که از خدا میخواستم این لحظه ها تموم نشه همه جا یه رطوبت خاصی نشسته بود روی برگها شبنم های کوچولو نشسته بود خیلی زیبا بود اومدم نشستم و طلوع خورشید رو که آروم آروم بالا میومد رو نگاه میکردم و این عظمت و بزرگی خدا رو شکر میکردم و اشک از چشمام جاری میشد خیلی دوست داشتم از نزدیک حیوانات رو هم ببینم از خدا خواستم بهم نشون بده رفتم داخل اتاق خداوند چقدر زود خواسته های مارو اجابت میکنه داخل اتاق بودم که از بیرون یه صدایی شنیدم از پنجره نگاه کردم دیدم یه دونه سگ و یه دونه روباه خوشگل که دمش خیلی زیبا بود اومده بودن دنبال غذا میگشتن رو دیدم خیلی خوشحال شدم تا از باغ خارج بشن از پنجره نگاهشون کردم اون روز یه تجربه ی عالی برای من بود هم یه کوچولو با ترسهام مواجه شدم و هم تصمیم گرفتم دفعه ی بعد که شب رو موندم اونجا شب برم و کل باغ رو بگردم و خودم رو واگذار کنم به خدا
واقعاً خداوند این دنیا رو با تمام خوبیها و بدیهایش خلق کرده ما باید زرنگ باشیم و بهترین هارو انتخاب کنیم
از خداوند میخوام که جرأت و جسارت و ایمان تغییر کردن رو در ما ایجاد کنه
بنام خدای مهربان
سلام استاد عزیزم و مریم عشق
سلام به دوستان هم فرکانسی من دراین مسیر زیبا
روزشمار تحول زندگی من 113روز
همین طور که روزها میگذره وروزهای بیشتری رو توی این مسیر طی میکنم وقتی مقایسه میکنم باقبل تغییرات زیادی رو تووجودم میبینم
واقعاً به قول استاد تغییرات هرگز یک شبه برای من اتفاق نیفتاد هرروزی که تلاش میکردم مساله ای رو حل کنم هربار که باورامو میشناختم وتغییر میدادم کمی بهتر رفتار میکردم وهمین تغییرات کوچیک باعث شد توی یه مساله ای که قبلا واکنش خوبی نداشتم اینبار رفتار متفاوتی نشون بدم
همون مثال آشغالها روزیر مبل گذاشتن چون به راحت ترین راه ممکن فکر میکردم ومشکلات من که نوددرصد هم خودم باعثش بودم حل نمیشد ومدام تکرار میشد
نکته بعدی اینکه من پذیرفتم که کلی نواقص شخصیتی دارم غرور ،منیت،اعتمادبه نفس نداشتن ،در صلح نبودن باخودم همه مشکلات مربوط به من بود که باید تغییر میدادم
ایرادهایی که توی دوازده قدم وروان شناسی ثروت یک ازخودم شناختم وحالا دارم روی خودم کار میکنم نه یک بار دیدن وشنیدن فایلها بلکه متعهدانه همین 113روز که دارم هرروز روی باورام کنترل ورودی هام کار میکنم
حس میکنم قدرتی که ازایمان به خدا وتسلیم بدست آوردم ترسهای منو کمرنگ کرده ولی هنوز خییییلی کارداره جهادی اکبر میخواد نه یک مدت بلکه تمام عمر
من باورامو شخم زدم کلی علفهای هرز تووجودم بود که سعی کردم پاکسازی کنم ولی بازهم همیشه وهمیشه باید روی خودم کار کنم
برای تغییرات کلی زمان لازمه باید صبور باشم وبا راهنمایی استاد وکمک فکری همسفران خوبم که کامنت میزارن وتجربه خودشونو میگن استفاده میکنم
تغییراتی که من بعد دوازده قدم توی خودم دیدم اصلأ شمردنی نیست
من این دوره رو دارم دوباره ودوباره کارمیکنم وهربار که کار میکنم چیزهای بیشتری رودرک میکنم که قبلاً انگار نشنیدم
دوستان این حرفها وحی منزل اگر انجام بدین محاله نتیجه نگیرین
خداروشکر برای امروز ،خداروشکر برای اگاهی ،برای بودنم ،سلامتی عشق ارامش
ذهن مدام منو میبره توی گذشته وفرمان نمیشود میده ولی امروز واین لحظه من خوشبختم وهمین مدام تکرار میکنم
زندگی یعنی خلق لحظه های خوب بااحساس خوب دردل تضادها درهیاهوی مشکلات وقتی با جهان همراهی میتونی دنیاتو زیبا کنی
همین لحظه که این فایل رو گوش دادم این تصاویر زیبا رودیدم روزمو ساختم من قدرت خلق زندگیمو دارم وخدا جهان رو مسخر من میکنه اگر تسلیم باشم وهمواره تمرکزم روی خودم باشه
جایگاه خودمو بشناسم ،خودمو بشناسم ،بپذیرم که مشکل دارم وباایمان وتعهد عمل کنم به این آگاهی ها میتونم بگم جهان جای قشنگیه
استاد عاشقتم که هستی خداروشکربرای وجودت برای حرفهای گران بها ،برای تغییراتم توی زندگی
همتونو با عشق دوست دارم و بهترین ها را ارزو میکنم
1403/8/3
روز110
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام به استاد ومریم عزیز و دوستان گل
خدایا شکرت دوباره هدایت شدم به این آگاهی ها
خدایا شکرت که این دوره بی نظیر و دارم و ازخدا میخوام دوباره به زودی هدایت بشم برای دوباره کارکردن روی این دوره بی نظیر
تغییر شخصیت :
یک شبه اتفاق نمیفته اگر اینو درک کنیم نصف راه و رفتیم .
دیشب داشتم یه مطلبی و میخوندم خیلی خوب و جالب بود برام . طبق تحقیقاتی که انجام شده مغز نمیتونه حجم اطلاعات زیاد و ثبت کنه برای اینکه بتونیم اطلاعات ثبت کنیم باید بنویسیم و تکرار کنیم تا بره درحافظه بلند مدت
حالا چه درسی داشت برای من :
اینکه وقتی ساختار فیزیولوژی بدن ومغز طوری طراحی شده که قدم به قدم .پله به پله . نکته به نکته . یاد بگیرم و حرکت کنم دیگه زور زدن فایده ایی نداره هیچوقت به قول استاد یه شبه نمیشه زبان فول بشه یه شبه شخصیتم تغییر نمیکنه یه شبه بدنم عضلانی نمیشه
هرچی نکات کمتر یادبگیرم اما با استمرار روزانه ودرمسیر حرکت باشم مغز راحت تر هضم میکنه .
این همون قانون تکامل طبیعت هست .
خدایا شکرت
خدایا شکرت بهدخاطر این تعغیر نگاهم وبرای اولین تعغیر از خداوند بی نهایت سپاسگزارم بسیار انسانس هستم یعنی عاشقانه دوست دارم شخصیتم و تعغیر دهم همانطور که همین طور شما راه خداوند بدون واسطه سر راهم گذاشت واز درخواست کردم شاید برای خیلی ها قابل درک نباشه ولی خدایا تو خودت می دانی بون هیچ واسطه ای من هدایت شدم به این سایت وخود خدا جواب داد خدایا شکرت وهمین الان به همان خدای که ازش درخواست کردم باز درخواست میکنم مرا در مدار دریافت این اگاهی ها قرار بده شاید خیلی زود بعد هدایت شدن به سایت مدتی از سابت خارج شدم چون نشتم درک کنم نیوری بدون چشم داشت داره مرا هدایت میکند که تعغیر کنم خدایا شکرت ولی شکرزرام از این همین لطافت واین همه صداقت در کلامت واز این بابت از خداوند سپاسگزرام خدایا مرا به درک درست ومفهموم درست از ابن اگاهی تو تمام موارد ذهنی قرار بده پذیرفتم به خاطر عدم اگاهی ایرادهای شخصتی دارم اشغال های زیادی رو ذهنم نگه داشتم که به شخصیت حقیقی درون من نمی خوردن بی دلیل نگرانی چیرهای شدم که هیچ واقعتی ندارن این با تمام وحودم درک کردم که سال باورهای طبق ذهن منطقی افراد وچیزهلی شنیده بودن افکار منفی ساخته بودم وای ااگهی پیدا کردم از نظم حهان هستی وزراهی مطالعه قرانی میبنیم موضوع خیلی واضع مشخصه واین بدای جالب بود چیزهای که من شنیدم بر خلاف افکار منفی افرا دی بودن که در شرک به سر می بردن همین طور که پذیرفتم بهدقول استاد اولین قدم پذیرفتم خیلی ایراد دارم که وقتی استاد اینقدر راحت میگه من خیلی ایراد داشتم تضاد های رد در زندگیم به لطف خداوند پشت سر گذاشتم که از خداوند در خواست میکنم توی مدار این اگاهی قراد بده اولین وپذیرفتم این توانایی رو هم درون خودم میبینم تععیر دهم باورهایم وشخصتنم شخم بزنم ببنم چر چیزهای بی خود الکی رو درون ذهنم نگه داشتم وعمر خودم تلخ کردم وولین تعغیر که می خواهم تو زندگی رخ بده رابطه با خداوند که احساحس میکنم کل زندگی این رابطه تعغیر میده خدایا خودت هدایت کن به اون اگاهی های رابطه خودم با خودت تقویت از روی عشق شروع تعغررات درویم باشه
به نام خداوند زیبایی ها
سلام واحترام به جمع خوبان در سایت استاد عباسمنش
از وقتی دوره 12 قدم رو تهیه کردم و فایلهای دانلودی سایت رو گوش میدم شروع کردم به پاکسازی خودم … اگه بگم مسیر آسونی هستش راستش دروغ گفتم چون متاسفانه من توی خانواده ای بزرگ شدم که تماما منفی باف بودن و از بچگی توی ناخودآگاه ذهن من ثبت و ضبط شده و واقعا جهادی اکبر میخواد تا ثابت قدم باشم و بتونم ذهنم رو به سمت مثبت اندیشی سوق بدم و ناخودآگاه ذهنم رو تغییر بدم و مبارزه کنم با نشخوار های ذهنی و افکار منفی … خب خداروصدهزار مرتبه شکر دوره ی دوازده قدم این مسیرو برای من آسون کرده و با تمریناتی که داره میتونم راحتتر به مرور زمان آهسته آهسته ذهنم رو و ناخودآگاه ذهنم رو به سمت مثبت اندیشی جهت بدم …من خیلی آدم عجولی هستم و همیشه عجله داشتم برای رسیدن به هدفم و همینم باعث شد که بارها شکست بخورم اما الان با دوره ی دوازده قدم دارم این عادت بدم رو ترک میدم و تکاملم رو طی میکنم …توی همین مدت کم من خییلی بهتر شدم آرامشم خییلی بیشتر شده استرس وحشتناکی که داشتم به شدت پایین اومده و شب با شکرگزاری پ تمرین ستاره قطبی میخوابم و صبح زودم رو با تمرین ستاره قطبی و شکرگزاری شروع میکنم …. خدایا میدونم هوامو داری چون خودت منو به این سایت هدایت کردی پس کمکم کن تا ثابت قدم بمونم و تمریناتم رو انجام بدم و دلسرد نشم با هجوم افکار منفی که میدونم این خودش یعنی من باید سفت و سخت ادامه بدم چون ذهن سرکشم تلاشهای اخرشو میکنه تا منو از مسیرم منصرف کنه اما هرگز تسلیم نمیشم و ادامه میدم …..
من ایمان دارم تو هوامو داری خداجونم …..
خدایا شکرت بهخاطر فرصت جدیدی که به من دادی تا قشنگتر و زیباتر زندگی کنم….. خدایا خییلی دوستت دارم …..
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام استاد گلم
خداراشکر در بهترین مسیر قرار دارم
خداراشکر در دوره دوازده قدم دارم سپری میکنم و افکارم را دارم کنترل میکنم
خداراشکر همه مردم اطراف من با کارهاشون دارن برای من ثابت میکنند که در هر شرایطی هستند نتیجه افکارشان هست ومن الگو برداری میکنم که در مسیر آنها قرار نگیرم
و طوری عمل کنم که افراد ثروتمند آن را برای دریافت ثروت قرار دادند
خداراشکر که من در زمینه بهترین افکار قرار دارم
خداراشکر که با دوره دوازده قدم کلی باور ساختم
کلی باور که در فراوانی نعمت قرار دارم ومن در هر لحظه میتوانم بهترین ها رو برای خودم رقم بزنم خداراشکر مهربانم
خداراشکر که من در مسیر دریافت پول فراوان هستم
پولی که حتی افراد دوروبرم باور آن را ندارند که بتوانند پول فراوان را بدست آورند ولی من توانستم با دوره دوازده قدم بسازم پول فراوان را پول 100میلیونی پولی که من در مسیر قدم به قدم آن را بدست آوردم
من باور کردم که جهان یک گونه عمل میکند مانند بازی که کدهایی وجود دارد که اگر آنان را یاد داشته باشیم میتونیم به موفقیت ها ونعمت های فراوان به آن رسید
من در جهانی هستم سرشار از زیبایی و فراوانی
خداراشکر که من در حال ساختن ثروت فراوان هستم
ومن در هر شرایطی دارم تولید ثروت میکنم
من در هر شرایطی دارم به جهان هستی کمک میکنم خداراشکر
این فایل به من تاکیدی کرد که دوره دوازده قدمم را به صورت جدی سپری کنم و باورهامو بزرگتر کنم و قوانین را به صورت جدی عمل کنم وتمرینات را عالی انجام بدهم خداراشکر
ممنون از این هدایت که من به این فایل هدایت شدم خدارا شکر
97مین تحول روز من
برای تغییر شخصیتی جهادی اکبر لازم است
سلام بر استاد گرامی و بانو مهربانش
فایل امروز در مورد دوره 12قدم هست،برای فکر کردن به موضوعات خوب،و قدمهای تکاملی در بحث شخصیت افراد،که در قدم سوم اجرایی شده، به ما یاد میده که مسئله رو حل کنیم ،نه صورت مسئله رو پاک کنیم،در مورد روابط عاطفی فقط دوست داره مورد تایید دیگران باشه درصورتی که عزت نفس و اعتماد به نفس پایین داره،به هیچ عنوان دوست نداره وارد روابط بشه،از حیوون میترسه نمیخواد بره جنگل و طبیعت رو ببینه زیبایی ببینه لذتهارو ببینه،از تصادف و از جاده میترسه،یا از بلندی و ارتفاع میترسه اصلا با هواپیما و ماشین مسافرت نمیره و لذتهای زندگیو متوجه نمیشه،بجای این افکار آلوده و سمی که خودتو درگیری کنی،کمی رو خودت کار کن اعتماد بنفست ببر بالا ببین دنیا برات چیکار میکنه،فقط میری تو مدار فراوانی لذت زیبایی عشق روابط و هرچیزی که تو میخوای در مدارت سبز میشه و رویش میکنه،دیدگاهها ونگرش ها با کنترل ورودی و تغییرات بنیادین ذهنی تغییر میکنه.
اصلا به سن وسال و جنسیت هم ربطی ندارد که سن رفته بالا دیگه داریم پیر میشیم،با این افکار بدتر راه نعمت و خوان نعمات الهی خدادادی رو به روی خودت میبندی،تو لایق بهترین ها هستی،باید ایرادات خودتو بشناسی و روی نقاط قوت خودت تمرکز کنی تا نجات بدی خودتو از این شرایط،از کمبودها و تخریب ها و خلأ قانونی.
در مورد ارتباطات بیشتر کار کنیم،با افکارت و با توجهاتت زندگیتو متحول میکنی با دلخواه های زندگیت با خواسته هات لذت ببر،متعهد به تغییر باور باش،و اگه الان نتایجت تغییری نکرده نسبت به قبل باید ریکاوری و بازنگری جدیدی داشته باشی که چیکار کنم تغییراتم آشکار بشه درسته یک شبه نمیشه تغییر کرد باید ذره ذره با روند وقدم در مسیر قانون اصلی جهان تغییرات محسوسی ایجاد میشه،روی داشته هات و توانمندی هات تمرکز کن،روی تغییرات باورت کار کن اعتماد به نفس ت رو ببر بالا،با معنویات خداوند و درک کن،با سلامتیت و روابطت با احساست و با درآمدت و لذت بردن از زندگیت به این قانون بیشتر پی میبرید.
باید به این جمله پایبند باشی که در زمان حال زندگی میکنی نه در گذشته و آینده،حال دلت برای همین الان خوب باشه و از لحظه لحظه زندگیت لذت ببری و بتونی خودتو در مدار و فرکانس بالا و سپاسگزاری و سلامتی و عزت نفس بالا و روابط عالی و درآمدزایی بالا و عاشق خویشتن بودن قرار بدی
خداوند رو شاکرم بخاطر دریافت گنجینه های ارزشمند سایت استاد عباس منش عزیز.