«ظلم به خود» از دیدگاه قرآن - صفحه 13 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/09/abasmanesh-2.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباس منش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباس منش2020-08-23 05:42:152023-05-01 21:02:24«ظلم به خود» از دیدگاه قرآنشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به استاد مهربان
سلام به دوستان عالی خودم
آنچه که در این فایل یاد گرفتم این بود که من هر کاری انجام بدهم
هر جور فکر کنم
هر جور ببینم همان برای خودم در جهان بازتاب دارد و در زندگی خودم آن منعکس می شود
پس زمانی که در حق کسی دعا می کنم و زمانی که در حق کسی بدی می خواهم همان باز بسوی خودم باز می گردد
همه اینها نشان از این است که جهان بر اساس فرکانس و باورهای من است که زندگی من را می سازد
وقتی که من حال خوب را برای خودم می خواهم و دنبال نکات مثبت اطراف خودم هستم
ذهن خودم را کنترل می کنم
از غم و غصه و افکار بد دوری می کنم
دنبال سپاسگذاری بودن باشم
همه و همه اینها را رعایت کنم و در زندگی خودم آنرا بکار بگیرم بی شک جهان هم همان را در زندگی من وارد می کند و آنوقت من طمع خوش خوشبختی را بخوبی خواهم چشید
من در زندگی دیگران هیچ تاثیری ندارم
من هیچ وقت نمی توانم روند زندگی کسی را تغییر بدهم
تنها زمانی می توانم روی دیگران تاثیر بگذارم که آن شخص خودش هم بخواهد و در غیر اینصورت من از تغییر زندگی دیگران عاجز و ناتوان هستم
نکته مهم در این فایل این است که من هر ظلم و ستمی که در این جهان انجام بدهم آنرا در حق خودم کرده ام
خودم را درگیر آن ظلم و ستم کرده ام
پس اگر برای دیگران بد بخواهم بی شک آن را در حق خودم انجام داده ام
پس صلح و صفا و راستی را خواستن و داشتن بهترین کاری است که می توان در این جهان انجام داد و آنوقت جهان هم همان را در زندگی من رقم می زند
زمانی که من در مدار درست باشم
به خداوند مهربان ایمان داشته باشم
تکیه گاه و اعتماد من خدای من باشد
باور به کمک و هدایت او داشته باشم
دیگر نه نگران هستم و نه خواهم ترسید
این را در زندگی خودم رعایت کنم بی شک من همیشه طعم لذت بخش آرامش را خواهم چشید
همین یک نکته می تواند سراسر زندگی من را بسوی خوشبختی هدایت کند
کافی است که من در مدار درست باشم و آنوقت دیگران به راحتی برای کمک من می آیند
دیگران دستهای هدایتگر خدای مهربان می شوند تا کارهای من را انجام بدهند
همیشه آرامش را دارم
همیشه حال خوب دارم
همیشه آرام هستم
همیشه همه کارهای من بخوبی و آسانی انجام می شود
همیشه هر چیزی را که بخواهم برای من آماده و مهیا می شود
این بزرگترین نکته و درس امروز برای من بود و باید به خودم متعهد بشوم که این درس ها را در زندگی خودم پیاده کنم
هر چه بیشتر روی خودم و باورهای خودم کار کنم زندگی من شیرین تر و لذت بخش تر خواهد بود
سپاس از استاد عزیز
سپاس از خدای مهربان خودم
سپاس از خدای زیبایی ها
سپاس از خدای ممکن ها
سپاس از خدای فراوانی ها
روز شمار تحول زندگی من: روز سوم
به نام روزی دهنده ی جهان هستی
رد پایی برای خودم
با سلام خدمت دوستان و استاد عزیز
چقدر این مفهوم که هیچ کس هیچ ظلمی نمیتونه به ما بکنه و هیچ کس نمیتونه حق مارو ضایع کنه چقدر به آدم آرامش میده و هرکس که به خدا ایمان داشته باشه هیچ ترسی از دیگران نخواهد داشت؛ یاد اون جمله تون افتادم تو یکی از فایل های قرآنی تون که خدا میگه شیطان هیچ تسلطی بر بندگان من نخواهد داشت
حتی شیطان هم هیچ تسلطی به ما نداره و نمیتونه به ما ظلم کنه و حتی خود شیطان میگه که من از کسانی که به من قدرت میدهند بی زارم؛ و باز هم میرسیم به اینجا که ما اختیار تمام زندگی خودمون رو داریم و هر اتفاقی که برامون میوفته رو خودمون خلق کردیم اگه ظلمی به ما شده از سمت خودمون بوده اگر ناخواسته ای برامون پیش اومده از سمت خودمون بوده و این خیلی خوبه که ما میتونیم فقط با تغییر خودمون زندگی مون رو به طور دلخواه خلق کنیم ، این عالیه که ما قربانی شرایط نیستیم ما خالق شرایطیم خدایا شکرت ازت ممنونم که جهان رو این طور خلق کردی که ما میتونیم شرایط رو اون طور که می خوایم برای خودمون خلق کنیم و به تمام خواسته هامون برسیم
و ممنونم از استاد عزیز بخواتر این سایت عالی و آموزش هایی که به رایگان در اختیار ما گذاشتند
به نام خدای مهربان
درود و احترام
روز 43/ «ظلم به خود» از دیدگاه قرآن
ظلم به این دلیل بر من وارد میشه چون من به خاطر باورهای غلطم دارم به خودم ظلم میکنم. چون من به خاطر باور عدم لیاقت و حس دوری از خداوند و احساس گناه دارم به خودم ظلم میکنم.
ظلم به وسیله ی احساس عدم لیاقت بر من وارد میشه..چون بارها به من گفتن خدا ازت دوره و تو رو نمیبینه و درخواست هات رو مستجاب نمیکنه .. و بارها به من گفتن یه ادمایی هستند که اونا مقبول خداوند و نزدیکتر به خداوند هستند و فقط اونا هستند که صدای تو رو میتونن به خدا برسونن !!!
یعنی توی ذهن اغلب ما ها خدا یه ادمه قویه که یه سری منشی و دست راستی داره واون دست راستی ها و منشی ها باید برن پیش خدا وقت بگیرن تا ما با خدا حرف بزنیم.. این طرز فکر کلا اشتباهه و دیدگاه غلط و باورهای غلط ما رو نسبت به خدا نشون میده …
ولی اگر من بتونم خداوند رو به صورت یک سیستم همیشه پاسخگو در نظر بگیزم و این رو باور کنم.. اون وقت من خیلی راحت با خدا حرف میزنم و خودم مستقیما ازش درخواست میکنم ..
میتونم این کیهان رو به صوزت یک شبکه ی بسیار گسترده و دقیق در نظر بگیزم که یک شعور بسیار هوشمند داره و اون شعور به افکار و درخواست های من پاسخ میده و یه عاااالمه سنسور های کلامی کیهانی و یا گیزنده های کلامی کیهانی در این جهان وجود دارند که من وقتی صحبت میکنم صدای من رو به مرکز کیهان مخابره میکنند …خب حالا پیچیدش نکنم.. خلاصش اینه خدا یه ادم احساساتی نیست که به یکی نزدیک باشه و از یکی دور باشه.. بلکه مثل یه موج رادیوییه که به همه نزدیکه …
و ما ادم ها با باور عدم لیاقت خودمون رو از خدا دور میبینیم و نمیتونیم از ش راحت درخواست کنیم.. باور داریم پیامبرا و اماما به خدا نزدیکترن و ما از خدا دوریم !!! اینو لیاقت رو از ما گرفته و اجازه ی ورود نعمت ها رو به زندگی ما نمیده ..
خب اینم از رد پای من از روز 43,, خدایا کمکم کن گام رو تا انتها بردارم
خدایا شکرت
به نام خدای مهربان
صدوچهلمین تعهد
نکته : قران رو مطالعه کنیم و باعلم به قوانین جهان هستی دست پیدا کنیم
کسی که خدارو باور داشته باشه ظلمی بهش نمیشه
اگه من قدرت رو فقط به خدا بدم و از کسی نترسم کسی نمیتونه به من گزندی برسونه ولی وقتی از کسی بترسم اون فرد میتونه منو کنترل کنه پس باید قدرت رو به کسی جز خدا ندم
اگه من در مدار درستی باشم خیرو خوبی سلامتی ثروت وارد زندگیم میشه و من مدارمو با افکار و باورهای غالبم به وجود میارم
سلام به استاد عباسمنش خانوم شایسته و تمامی دوستان عزیز م
این حرف ها منو به دوران بچگی برد
من وقتی 12 یا 13 سالم بود یکی از بچهها تو کلاس مسخرم میکرد
اون موقع با قانون آشنایی نداشتم
ولی یادمه وقتی کلاس یک بودم معلمم بهم گفت کسی رو مسخره نکن و گر نه دیگر ان هم تورو مسخره میکنن و این حرف تو سر من مونده بود
وقتی اون یارو مسخرم کرد من هیچی بهش نگفتم
چند روز گذشت و تو مدرسه اون پسر شلوالش پار شد بعضی از بچهها بهش خندیدن ولی من اصلا مسخرش نکردم و حرف معلمم تو ذهنم مرور شد
عاشقتون هستم استاد عباسمنش عزیز دوستان خوبم ارزوی همه چیز های مثبت براتون دارم در پناه خداوند
سلام خدمت استاد و دوستان عزیزم
روز دوم از سفرنامه با موضوع “ظلم ب خود”
وقتی به گذشته برمیگردم چه خودم و چه اطرافیانم، متوجه میشم چه ظلم هایی در حق خودم کردم با فرکانسی های ک ارسال کردم با احساسات منفی و مخربی ک داشتم با باورهای محدودکننده ی ک داشتم چه مسیرهای اشتباه و نادرستی ک رفتم
همه اینها باعث شده در یه برهه ای آسیب های ب خودم زدم ک اثرات بعضیاشون هنوزم هس و خیلی باید رو خودم کار کنم تا احساسات بدی رو تجربه نکنم
تو یک سال اخیر شاهد تغییرات زیادی در خودم بودم و هدایت ها خیلی واضح و مشخص بود طوری ک وادارم میکرد ب تفکر
و نتیجه این تفکر و تعمق شد یه سری رفتارها و افکار اصلاح شده ای ک منجر شد ب تجربه احساسات و اتفاقات خوب و آرامش
آرامشم زمانی حاصل شد ک تصمیم گرفتم از ظلم کردن ب خودم دست بردارم و رو احساس لیاقت و ارزشمندیم کار کنم و قدر خودمو بدونم
بارها دیدم و تجربه کردم اینک ما نمیتونیم ب کسی ظلم کنیم جز خودمون
با افکار و فرکانس نامناسب با ورودی های نامناسب با باورهای محدودکننده ب خودمون ظلم میکنیم و تجربیات و احساسات خوب و هدایت خدا رو از خود دور میکنیم
رعایت همین نکات ب ظاهر کوچیک ما رو در فرکانس نعمت قرار میده و حس ارزشمندی رو ب عنوان کسی ک اشرف مخلوقاته ب دست میاریم
به نام یزدان پاک
سلام به دوستان عزیزم و استاد عباس منش عزیز هدایت شده پروردگارم
روز دوم روز شمارمن
ظلم به خود
چقدر واضح معنای ظلم به خود در کتاب خدا اومده و منی که این همه قران می خوندم قبل اشنایی با استاد عزیز درکش نکرده بودم
چقدر واضح گفته شد تو قران،یعنی من تعقل نمیکردم یا در مدارش نبودم،فکر کنم بیشتر تعقل نمیکردم به قول خود قران
من درخواست درک قوانین رو از خدا داشتم و هر روز هزاران بار سپاس گزارشم که منو با استاد اشنا کرد،من با اساتید مختلف کار کردم همه بهم ارامش میدادن
همه حالم رو خوب میکردن ولی قانون رو از صحبتاشون درک نکردم
اصل رو فقط استاد عباس منش واضح توضیح دادن
تعقل کردن که خداوند بارها تو قران از ما خواستن رو از ایشون یاد گرفتم
وقتی به گذشته از کودکی تا الان فکر میکنم واقعا نشد یکی بدم رو بخواد یکی اذیتم کرده باشه و به خودش ظلم نکرده بود
هر چی ظلم ها بیشتر بوده برای من بهتر شده
تنها کسی که تونست با تمام وجود به من ظلم کنه و من رو مورد ستم خودش قرار بده خودم بودم
هرچه با من کرد آن آشنا کرد
ولی خداروشکر که ماهی رو هر وقت بگیری تازست
من الان در آغوش خدام
من روزم رو با عشق به خودم و خدایم شروع میکنم
یه صدایی از دور گفت بخوان
یه صدایی دستم رو از دور که نه از نزدیک گرفت
هدایتش رو دریافت میکنم
صداش رو میشنوم
هر روز زندگی رو زندگی میکنم
با هوای خنک عشق میکنم با هوای گرم عشق میکنم
با مشتری زیاد حالم عالیه با شرایط کم کاری عالی تر
من میدونم اومدم عشق بدم
سپاس گزار نفس کشیدنم و هزاران هزار نعمتم باشم
حال خوب احساس خوب رو تو ثانیه ثانیه هام حس کنم
رفتارم بوی خدا بده
خودم و تمام مخلوقات خدا رو دوست داشته باشم
با همه چه موجود زنده چه غیر زنده در صلح باشم
تجسم کنم رویاهایی رو که فقط برآورده شدنشون از خدایی برمیاد که کیهان رو مدیریت میکنه ولاغیر
خدایی که کن فیکون میکند
میگوید و موجود میشود
سپاس استاد جان و مریم جان بانوی بی نظیر و تک هر چی خوبی دنیاست مال شما
سلام ب دوستان و استاد عزیزم خدارو شاکرم ک بعد از چند بار فایل رو گوش دادن و نکته برداری کردن احساس میکنم میتوانم راجع به برداشتهای خودم از گفته ای استاد عزیزم کامنت بگذارم ..
استاد عزیزم راجع به ظلم ب خود از دیدگاه قرآن صحبت کردند و با آیه ها و مثالهاش اونو در ذهنم تثبیت کردم ..
نکته :هیچ کس نمیتونه ب ما ظلم کنه اگر ما خداوند رو بعنوان فرمانروای قدرتمند جهان بپذریم و از کسی نترسیم و ب منبع وصل باشیم ظلمی دریافت نمیکنیم ظلم را قبول نمی کنیم هر کجا ک مظلومی نباشه قطعا ظالمی هم نخواهد بود چون در مسیر و فرکانس درست قرار داریم هیچ کس توانایی ظلم کردن ب مارو نداره
هرکس فقط میتونه بخودش ظلم کنه با باورها با بی ایمانی با ترسهابا نگرانی ها با افسردگیهاخودش رو ب مدار بدبختیها میبره
موسی وقتی کسی رو ب قتل رسوند گفت ک من ب خودم ستم کردم آیه 135 ال عمران میگه وقتی کسی کار زشتی میکنه در واقع ب خودشان ظلم میکنن
نکته.:همچنین کلمه حق الناس ب این معنا ک اگر حقی را از کسی ضایع کنیم توانسته ایم مسیر زندگی و سرنوشتش را عوض کنیم در قرآن وجود ندارد ما اگر ب کسی ستمی روا داریم درواقع ب خودمان ستم کرده ایم ظلم و ستم ما بلایی سر کسی نمیآورد چ بسا ظلم ماباعث پیشرفت و موفقیت آنها بشود.مثال آیه 231 بقره ..
نکته :هر دعای خیری بکنیم ب خودمان بر میگردد اگر در مدار درست باشیم نیازی ب دعای دیگران نداریم خداوند مثل آیینه اعمال مارا ب خودمان بر میگرداند.. باور ب چشم زخم نیز نوعی شرک هست یعنی قدرت دادن ب کسی ک میتواند ب تو آسیبی برساند شریک قراردادن برای خداوند در قدرت …
پس باورهای سمی داشتن مثل احساس گناه احساس قربانی بودن و مورد ظلم واقع شدن مارو از مسیر درست خارج میکنند باید این اصل رو بپذیریم ک ما خالق زندگی خودمون هستیم با باورها و فرکانسهای ک داریم پس تمرکزمان را روی عوامل درونی بگذاریم اگر ایمانمان ب خودمان و خدایمان زیاد باشد پس پا روی ترسها میگذاریم و از این شرایط عبور میکنیم و اینجوری بخودمون ظلم نمیکنیم یعنی توحید در عمل را اجرا میکنیم…
خدایا شکرت ک تونستم کامنت روز دوم رو بنویسم
خدایا شکرت ک عضو خانواده ی استاد عزیزم هستم ..
باسلام
من آموختم که :
من درتمام زندگی و عمرم نمیتوانم به دیگری ستم و ظلمی کنم.
اما
میتوان اینطور بیان کردم که میتوانم!
چطور؟!
اگر چند مدار پایین تر بیاییم و از دیدگاه پایین تری به این قضیه نگاه کنیم میشود!
اگر فردی در مدار ستم دیدن، ناتوانی، مورد ظلم قرار گرفتن، و عدم توانمندی بی همتا و یگانه خداوند و… باشد، من که درمدار ظلم کردن هستم با ان فرد در مکان و زمان مناسب برخود کرده و این رویداد رخ میدهد و هیچ چون و چرایی ندارد
و اما!
اگر بخوایم از مدارهای بالاتر صحبت کنیم که نیازی نیست… !
چون هرکسی که در اگاهی فهم اون صحبت ها باشه از متن فایل و صحبت های استاد بهره میبره و کاملا متوجه اصل موضوع میشه.
این قانون قسمت کوچکی رو در برگرفت
وگرنه با کمی تامل بیشتر میتوان پی به این برد که پس ما به دیگری خیر و خوبی هم نمیتوانیم برسانیم!!
چه با دعا و چه با محبت و خوبی و خیرخواهی…
هرچه میکنیم به خود میکنیم!
این مصداق بارزیه که پر از ایمان و یگانه پرستیست.
عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست…
دوستتون دارم و براتون موفقیت، ثروت و سعادت در دنیا و آخرت میخوام!
جمله بالا درعالم متافیزیک و با فیلتر قانونمندی، علاوه بر ضمیر مخاطب به ضمیر وحده هم اشاره میکنه و صد البته تاثیر!!
ممنون از توجهتون 🙏 یاحق 💎🕊️
به نام خداوند وهابم، خداوند رزاق، خداوند واسع و یکتا پروردگار هستی
سلام و درود بر استاد عزیز، مریم عزیز و همه دوستان عزیز
فایل روز دوم درمورد ظلم هستش و من میخوام از خودم بنویسم.
من تا پیش از اینکه از قانون چیزی بدونم و درکی داشته باشم، بسیار زیاد درمورد نفرین پدر و مادر، نارضایتی پدر و مادر، بدگویی ها و غیبت هایی که درموردم میشد حساس بودم و سریع واکنش نشون میدادم. همیشه سعی میکردم والدینم رو راضی نگه دارم که مبادا ازم ناراحت بشن و ناراضی بشن و منو نفرین کنن و یا همین عدم رضایتشون مانع رشد و پیشرفتم در زندگیم بشه. و این باعث میشه هر روزه و هر ساله عرصه زندگی بر من تنگ و تنگ تر بشه و من تبدیل به فرد کاملا منفعلی شده بودم.
حتی نسبت به غیبت ها و بدگویی هایی که پشت سرم میشد، شدیدا واکنش نشون میدادم چون تصورم این بود که اشخاصی که پشت سر من بدگویی میکنن، باعث تخریب وجهه و شخصیت من میشن. و همیشه تلاش میکردم که ثابت کنم که اصلا اونجوری که دیگران میگن، نیست و واقعیت من چیز دیگری است. و این کار شدیدا از من انرژی میگرفت و باعث ناراحتی و عصبانیت من میشد.
وقتی برای اولین بار، مبحث ظلم به خود رو از زبان استاد عباس منش شنیدم، کمی در مقابلش مقاومت کردم. اما هر چی پیش تر میرفتم و در زندگی خودم و اطرافیانم ریزتر میشدم، میدیدم که بله این موضوع کاملا صحت داره! الان من میدونم که بجز من و فرکانس هایم هیچ عامل دیگری در زندگیم دخیل نیست و من هم نمیتونم حتی ذره ای باعث خوشبختی و یا بدبختی دیگران باشم.
هنوز لازمه که در موقعیت های حساس کنترل بیشتری بر ذهنم داشته باشم و در لحظه اینو به خودم یادآوری کنم که هر کسی با اعمالش نه به من بلکه دقیقا به خودش داره ظلم میکنه و این باور بسیار احساس آرامش به من میده. و حتی گاهی وقتی به این فکر میکنم که طرف مقابلم با فرکانس هایی که به جهان ارسال میکنه و از نظر خودش داره منو تحقیر و تخریب میکنه چه بلایی و چه اتفاقاتی رو داره به سمت خودش میکشه، میخندم و گاهی حتی به حالش افسوس میخورم. البته نه به این معنی که وارد احساس بد بشم.
خداروشکر که در این مسیر الهی قرار گرفتم و زندگی هر روز، زیباتر و زیباتر میشه
استاد عزیز، مریم عزیز سپاسگزار وجودتون هستم
شاد و سلامت و ثروتمند باشید