«ظلم به خود» از دیدگاه قرآن - صفحه 12 (به ترتیب امتیاز)

1867 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    آسمان گفته:
    مدت عضویت: 1573 روز

    به نام خدای مهربونم

    سلام به همه عزیزانم استاد خوبم و خانم شایسته عزیز

    روز دوم از سفرنامه من

    این فایل اینقدر جای تامل و تفکر داره و اینقدر نکات عالی داره که واقعا واقعا یکبار گوش دادنش خیلی کمه و از نظر من باید روزها و هفته وقت گذاشت تا خوب بفمهمم اصل موضوع چیه

    نکاتی که با گوش دادن به این فایل بهش رسیدم و فعلا فهمیدمش اینه که

    دعای خیر به خودم بر میگرده و چقققدر زیبا خداوند دعای در حق خودمان را میپذیره و من یاد این جمله افتادم که هر چه کنی به خود کنی گرهمه نیک و بد کنی

    و اینکه اگر کسی کاری میکنه که منو ناراحت میکنه میگم اون به خودش ظلم کرده نه به من

    و به ارامشی میرسم که قبلا اینطور نبوده من توی یک برگه نوشتم من در اغوش خدایم هستم و زدم به کابینت اشپزخانه تا همیشه چشمم بهش بخوره وببینمش و این باعث ارامش عمیقی در من میشه و امروز استاد گفت هر کسی کاری کرد به تو نکرده چون تو به منبع وصلی وقتی همه چیز دست خداست چه نیازی به بقیه دارم باورهای من زندگیمو میسازه

    اونی که مسیرش درسته خدا براش راهگشاست چقدر جمله ارام بخش و امید بخشی که باعث میشه محکمتر و عاشقتر قدمهارو برداری چون امید داری که خدا راهتو باز میکنه

    ترس از بقیه باعث کنترل تو میشود اگر به خدا وصل باشی ترسی نداری

    ما با قرار گرفتن در مسیر غلط میتونیم خودمون بد بخت و با قرار گرفتن در مسیر درست خودمون خوشبخت و در سلامتی قرار بدیم چی از این بهتر

    هر کسی مسول زندگی خودشه حتی شیطان هیچی نیست فقط تو به شیطان قدرت دادی

    و یا کوچیش کردی و اصلا ندیدیش وقدرتو دادی به خدا

    (اینم بگم من شروع به خوندن معنی قران کردم البته دفعه اولم نیست اما الان بهتر قران درک میکنم چون فهمیدم قران واضحه و معنی قران همونی هست که گفته قبلا فکر میکردم هر ایه تفسیر خاصی داره و.من نمیتونم بفهممش من بارها قران خوندم حتی حاشیه های قران وقرانهای مختلف خوندم تا قران بفهمم اما استاد شما چقدر راحت قران میخونید و من واقعا الان قران میفهمم چون فهمیدم معنی قران همونی هست که گفته نه تفسیر خاص قران همونی هست که هست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    مینا کاشی گفته:
    مدت عضویت: 1271 روز

    به نام الله

    روز چهل و سوم سفرنامه من

    سلام بر استاد عزیز

    کلید این فایل برای من این جمله طلایی استاد است:🌈ما فقط و فقط میتوانیم خودمون را خوشبخت یا بدبخت کنیم. 🌈

    چقدر مطالب آموزنده و چه آیات قشنگی که استاد به این قشنگی تفسیر کردند.

    ما فقط توانایی خلق زندگی خودمون را داریم هر جور دلمون بخواد میتونیم خلقش کنیم. با توجه به فایل های قبلی، که یعنی فرکانس های ما زندگی ما را خلق میکنند.

    دیروز توی ماشین بودم و دنبال رادیو آوا بودم سرچ میکردم و فرکانس ها را میدیدم چقدر برام این موج های فرکانسی رادیو کلید بر مدار زندگی خودم بود. یکدفعه تصور کردم جهان پر از مداره همونطور که بارها استاد گفته بودند و الان تازه فهمیدم .

    هر کدوم از ما میتونیم روی هر مداری قرار بگیریم و این مدارها به نظر من دایره ای شکل هستند و در مرکز آن الله قرار گرفته هرچی ما به مدارهای بالاتری دسترسی پیدا کنیم به خدا به منبع اصلی به انرژی اصلی نزدیکتر میشیم . یعنی من وقتی طول موج رادیو را عوض میکنم مثلا در مدار و فرکانس رادیو جوان قرار میگیرم و اون لحظه و تا زمانی که فرکانس را تغییر ندم فقط میتونم رادیو جوان گوش کنم. حالا مدار را تغییر میدم میرسم به رادیو آوا الان دیگه خبری از رادیو جوان نیست و فقط در این مدار رادیو آوا است.

    به همین قشنگی . الان توی چه مداری قرار گرفته ام اگر فقط بدبختی و بیماری میبینم توی اون مداره هستم هر جا برم هر کاری بکنم فقط بدبختی و بیماری میشنوم . پس جمله استاد باید تغییر بدی تا بری مدار بعدی اگه ارتقا بدم با آگاهی تغییر مدار بدم خوب به منبع نزدیکتر و آنچه میخواهم نصیبم میشه. ولی تا زمانی که باری به هر جهت باشم مثل فرکانس رادیو یکدفعه میرم توی رادیو خبر باید اینو بشنوم میرم تو مدار رادیو معارف باید اونو بشنوم .

    پس زندگی ما فقط و فقط دست خودمونه . و چقدر این آگاهی حالم را خوب میکنه. چقدر قبلا احساس قربانی بودن میکردم ولی الان درک کردم من فقط مسئول خودم هستم.

    و مهم ترین نکته این فایل که ما همیشه فکر میکنیم با دلسوزی میتونیم زندگی کسی را تغییر بدیم و یا با دلسوزی کسی میتونه زندگی ما را تغییر بدهد یا مثلا خدا باید دلش برای من بسوزه و منو تغییر بده . همه و همه اشتباه است. ما به هیچ وجه نمیتونیم مدار کسی را تغییر بدهیم مگر اینکه خودش در اون مدار باشه.

    مثلا خیلی از خانواده ها میگن مثلا بچه من خوب بود رفیق بد به تورش خورد و بچه من بدبخت شد البته که خود اون بچه توی اون مدار بوده که مثلا مواد مخدر براش عالی بوده و پذیرفته.

    پس براحتی زندگی کنیم. فقط خودمون را ارتقا بدیم تا به منبع اصلی نزدیک و نزدیک تر بشیم. نه کسی میتونه به من ضربه بزنه منو بدبخت کنه حتی مرگ که دیگه بالاترین حد است حتما من در مدار مرگ بوده ام و باید زندگیم را در این لحظه تمام میکردم . وگرنه هیچ کس به کسی ظلمی نمیکنه فقط فقط خودمون میتونیم به خودمون ظلم کنیم یا لطف کنیم.

    پذیرش این واقعیت خیلی احساس آدم را خوب میکنه.

    چون همیشه ما دنبال مقصر میگردیم البته ذهن و نجواهای ما برای اینکه حالمون را خوب کنه میگه فلانی مقصره فلانی باعث شد تو اینجوری بشی و یا فلانی و خانواده و دولت و رئیس و دوست و ..‌‌‌ مقصر زندگی تو هستند و دوست داره که هرکسی را مقصر بدونه بغیر از خودت. و این راحت ترین راه بوده بعد هم میگن اون دنیا تقاصش را پس میده و یا اون دنیا حقم را میگیرم. و چقدر استاد با آیات قرآنی قشنگ توضیح دادند که حتی اون دنیا هم به تو میگویند تو مقصری پس اینجا هم دوزخ نصیبت میشود. یعنی خدا میگه این همه نعمت در اختیارت بود میخواستی ایمان به من بیاری و بلند بشی و مورد ظلم واقع نشی خودت مقصر هستی.

    پس این حق الناس به این معنا هم خیلی قشنگ برام روشن شد . چون هیچ حقی را نه من میتونم از کسی بگیرم و نه به کسی بدم و هیچ انسانی نمیتونه حقی از من بگیره یا به من بده . این خود خود منم که با قرار گرفتن روی اون مدار و ساختن فرکانس مورد ظلم قرار میگیرم یا مورد لطف.

    و حتی شیطان هم میگه تو به خدا شرک ورزیدی و من از تو بیزارم که به من قدرت دادی نه خدای من . چقدر قشنگه این همه نجوا داریم این خودمونیم به کدوم نجوا گوش میکنیم .

    چقدر این فایل پر محتوا است هرچی مینویسم یه چیز دیگری برام روشن میشه .

    مثلا غیبت کردن وقتی من غیبت کسی را میکنم یا تهمت میرنم به خودم ظلم کرده ام به اون طرف ظلمی نمیرسه مگر اینکه در مدارش باشه . یا حتی چشم زخم تا زمانی که باور کنیم یعنی در مدارش باشیم اونم به ما میرسه.

    اصلا یعنی توی مدار بدی باشیم از نوع بدی هر نوعی بهمون میرسه پایه اش بدی، بدبختی و فقر و بیماری و …. از ریشه همون بدی ها در اون مدار است.

    حالا مدارمون را تغییر بدیم بریم توی مدار نیکی و خوبی از در و دیوار نعمت و خوشبختی و برکت و پول و ثروت و …. بهمون میرسه چون توی اون مدار فقط خوبی هاست. بریم توی مدار آگاهی فقط فقط آگاهی و علم و دانش و الهام و …. بهمون میرسه.

    چقدر زیباست درک این مدارها . و استاد مهربونم ممنونم بخاطر این فایل قشنگ و این بیان زیبا و اینهمه درس که توی هر فایل گنجانده شده.

    بارها و بارها این فایل را گوش داده بودم و دوسش داشتم اما الان در این روز سفرنامه یه جور دیگه فهمیدمش. و درک مدار با دیدن فرکانس رادیو برام واضح شد. واقعا متشکرم.

    خیلی خیلی دوستتون دارم ❤

    سپاسگزارم 🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    اسد گفته:
    مدت عضویت: 1902 روز

    با سلام و احترام به عزیزانم در سایت

    من درین چند سال اخیر به لطف خدای مهربان و با هدایت به این سایت و گنجینه های بی انتهای درونش تا حدود زیادی تونستم حالت فکری و ذهنی خودم رو از رفتارهای ناآگاهانه به فکر کردن آگاهانه و تامل در اون موضوع قرار بدم،هر چند که ایمان واقعی و نتایج پایدار و همیشگی با عمل به آموزه هاست که نمایان میشه

    حدود 5 سال پیش و بعد از ناکامی در به سرانجام رسیدن یک رابطه به ظاهر عاشقانه،من دوستان،خانواده مادر و خواهر و هر کسی که دور و برم بود بلا استثنا مسئول این اتفاق می دونستم و تا امروز با وجود اینکه چندین بار این فایل و متنش رو به ظاهر خونده بودم اما هرگز درک درستی ازین سوال پیدا نکرده بودم که : ” اگر این اصل جهان را بپذیری که تمام اتفاقات زندگی ما بدون استثنا بازتاب باورها و فرکانسهای خودمان است آیا موضوعاتی مثل خیانت،مورد ظلم واقع شدن، یا بخشیدن و نبخشیدن فردی که آن را مقصر بدبختی خود می دانی همچنان برایت موضوعیت داره؟

    من نه تنها نفرت،کینه و نبخشیدن هر دوست و عضو خانواده ای که کنارم بود برایم موضوعیت داشت که مدتها در صدر اولویت هام قرار داشت و تمام تمرکز و انرژیم برای اثبات مظلومیت و قربانی بودنم علی رغم خوب بودن و مهربانی و آدم حسابی بودنم بود و هرچی بیشتر تلاش می کردم که تو این بازی قهر و دوری و نزدیکی و جنگ و جدال با دنیای بیرونی و عزیزانم باشم این آدمها و این رفتارها که در نهایت منجر به ناکامی و قربانی شدن من بود برام تکراری تر میشدن!

    یا وقتی بیشتر به این سوال فکر کردم که” اگر بدانی که تمام تمرکزی که با هر دلیل و منطق و استدلال،صرف یافتن مقصر یا اثبات تقصیر می شود یک فرکانس ناخواسته است که ناخواسته دیگری را می سازد یا یک احساس بد است که اتفاق بد بعدی را خلق میکند آیا باز هم حق به جانب بودن برایت مهمتر از احساس خوب داشتن خواهد بود؟؟

    و فهمیدم تمام تلاش من،تمام انرژی من،تمام وقت من بجای اینکه صرف شناسایی رفتارهایی که منجر به شکل گیری این باورها مثل (وابستگی و ترس از استقلال، و عدم باور فراوانی و کمبود لیاقت برای رسیدن به خواسته هایی مثل خونه،ماشین،رابطه خوب و شغل مناسب) تنها و تنها روی مقصر جلوه دادن دیگران،و خوب بودن خودم و بد بودن بقیه بود و بس

    و این ترمزها نه تنها درهای الهامات و هدایت رو تو این مدت بسته بودند که جلوی پیشرفت و رسیدن به آرزوها و هدفهای کوچک و بزرک منو گرفته بودن و یه نشتی بزرگ توی مسائل مالی و پولهایی که به زحمت به دست میومد و بدون هیچ احساس خوبی و هیچ لذتی به عجیبترین شکل ممکن تمام می شدن و آرامشی که جاشو به اضطراب و ترس و حسرت و حسادت داده بود.

    بزرگترین سپاسگزاریم،اینه که هنوز زنده ام و نفس می کشم و با تعهد دارم از همین جا و همین لحظه ای که هستم قدم های کوچک رو بر میدارم..و به قول دوستان عزیز،همون خدایی که ما رو با این همه تضاد و فراز و نشیب به اینجا هدایت کرده همون خدا هم کمک می کنه که با تغییر عادت ها و رفتارها و باورها درک کنیم که هیچ کس به ما ظلم نمیکنه مگر خودمون..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    مینو خوشبخت گفته:
    مدت عضویت: 2078 روز

    به نام الله یکتا

    سفرنامه

    خدایا شکرت به خاطر این هدایت زیبا

    روز اول که شرع کردم حس زیباشو دریافت کردم

    خودمو متعهد کردم به ادامه دادن وگوش دادن ‌مرور کردن این همه برکت ونعمت

    واقعا لازم داشتم بازهم به خودم تعهد بدم چون فقط ی مدت کوتاه به اعتبار اینکه همه چیزو میدونم کنترل ورودی ها ازدستم در رفت وانگار نه انگار من همونیم که کلی نتیجه گرفته بودم که کلی به این قانون واین مسیر متعهد بودم

    وخیلی راحت حس وحالم بهم ریخته بود ولی بازهم خودمو کشوندم تو مسیر ودرس بزرگی که داشت این بود که من تا ابد باید در احساس خوب باشم ولذت ببرم به وسیله تمرکز بر زیبایی ها به وسیله نگاه به جهان با دیدگاه ها وباورهای عالی تر از قبل

    واقعا عزت نفس چیزی نیست که با ی هفته کار کردن با ی سال وچند سال حتی کار کردن تا ابد اون بالا می مونه نه ما هر لحظه باید رو خودمون کار کنیم

    من تو زندگیم نسبت به احساس گناه خوب عمل کردم وواقعا با شنا شدن با استاد عزیزم وجایگزین کردن باورهای مناسب خیلی عالی عمل کردم اما نسبت به احساس قربانی بودن واقعا این ترمزیه که همچنان دارم روش کار میکنم واقعا دلیل خیلی از تجربه های ناخواسته در زندگیم بوده به ویژه در زمینه روابط وواقعا این ترمز احساس ارزشمندی رو از من گرفته بود و الان به کمک دوره عزت نفس دارم روش کار می کنم واقعا خواسته ها وشخصیت من ودرخواست های من تو زندگی خیلی متفاوت از قبل دوره عزت نفس شده واقعا خواسته ام به کلی تغییر کرده

    خیلی توحیدی تر شدم دوست دارم شبو روزم با خدا حرف بزن

    هر لحظه به خودم یادآور میشم که قدرت مطلق فقط خداست

    اولویت زندگیم خودم هستم

    من مسئول صدرصد زندگیم هستم

    من ناتوانم در تغییر زندگی کسی ومن مسئول زندگی کسی نیستم

    من خالق صدرصد زندگی خودم هستم

    گلایه شکایت انتقاد دروغ غیبت دنبال مقصر گشتن وثابت کردن خودم

    ریا احساس گناه احساس قربانی شدن ممنوع

    شبو روزم ‌و سرشار از یاد خدا وخواسته هام بکنم

    خدایا شکرت امروز روز فوق العاده ای بود

    یکی از دوستان عزیزم برا احوال پرسی بهم زنگ زد وخداروشکر میکنم که از حضورش تو زندگی چقدر لذت میبرم وچقدر منو رشد داد

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    حسینی ترین نرگس دنیا گفته:
    مدت عضویت: 2419 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم.

    فصل یک | روز دو.

    چهارم مرداد هزار و چهارصد و سه.

    سلام میکنم به همه عزیزانی که این دیدگاه رو می‌خونند.

    باااااااورم نمیشه.

    وقتی این فایل رو گوش میدادم و به آیات دقت میکردم، فقط و فقط این نکته از ذهنم می‌گذشت که من چرا تااااا بحال این آیات رو ندیدم؟

    شاید بگید خب ندیده باشی.

    وای خدای من.

    من حافظ قرآن هستم !!!

    تقریبا تا اواسط قرآن رو از بَرم. ولی مدام به خودم میگفتم چطور شده که تا بحال از این دید و زاویه به آیات نگاه نکرده بودم.

    با پی بردن به این مسأله بیشتر بحث هم‌فرکانسی برام جا افتاد. اینکه ممکنه یه چیزی جلوی چشمت باشه و حتی تو از حفظ باشی‌ش، ولی اصلا نگیری چی میگه.

    خدایا شکرت بابت این فهم و این آگاهی.

    اما درباره محتوای فایل باید بگم برام سوالات و تضادهایی پیش اومده که حتما در بخش عقل کل میپرسم و از تجربیات دوستان استفاده میکنم.

    آرامش‌بخش‌ترین قسمت این فایل از نظر من اونجایی بود که متوجه شدیم هرکس به ما ظلم کنه، در واقع داره خودش رو نابود می‌کنه.

    و چقدر فکر کردن به این جمله ما رو از خشم و کینه نسبت به افرادی که گمان میکنیم در حق ما بدی کردند خالی می‌کنه.

    خدایا شکرت.

    الحمدلله رب العالمین.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    مریم الماس گفته:
    مدت عضویت: 554 روز

    بنام خدای آرزوهای من

    سلام و درود

    روزشمار تحول زندگی : تعهد 43

    هر کسی نتیجه کارشو میگیره و کار خدا مثل سیستم جهان عمل نمیکنه که پارتی بازی کنه که فکر کنیم اگه کسی برامون استغفار کنه پاک میشیم

    و کسی که جهاد نکرده تلاش نکرده شایسته ی رسیدن به اهدافش هم نیست

    این دنیا در مقابل ابدیتِ زندگی یک پلک هم نیست و حتی یک قطره در اقیانوس هم نیست

    اگر مرتکب خطا یا گناهی بشیم ظلم بخود کردیم حتی اگر تهمت به دیگری بزنیم یا غیبت کنیم باز به دیگری ضرر نرسوندیم چون گناه کردیم پس باز ظلم بخودمونه پس حواسمون باشه غیبت تهمت دروغ و… نگیم

    همه ما مسئول کارهامون و زندگیمون هستیم و تا مظلومی نباشه ظالمی هم وجود نداره پس خودمون با باورهای اشتباهمون نگرانی مون ترسمون افسردگیمون و … داریم فرکانس نامناسب میفرستیم و اگر فرکانسمون درست باشه مدارمون هم فقط سلامتی ثروت سعادت و آرامش خواهد داشت

    خدایاشکرت دوستت دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    وهاب زارعی گفته:
    مدت عضویت: 2401 روز

    به نام خدای کریم

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان و همه هم فرکانسهای خوبم

    ردپای من در روز چهل و سوم سفرنامه

    ما موجودات فرکانسی هستیم که زندگی خود را با ارسال فرکانس به جهان فرکانسی با استفاده از کانون توجه خودمان و دریافت اتفاقات و شرایط و آدمها و ایده ها و … هم سنگ با فرکانس ارسالی می سازیم ، قانون جهان اینطور است که احساس خوب مساوی اتفاقات خوب و احساس بد مساوی اتفاقات بد ، تکرار و عمل به این قانون راحت و طبیعی لاجرم خواسته های واضح شده به کمک تضادها را به انجام می رساند.

    خدارا شکر میکنم که در هر روز از این سفر زیبا قانون جهان برای ما تکرار می‌شود تا آنرا فراموش نکنیم و در هر لحظه آنرا عملی کنیم و با جهت دهی به کانون توجهمان به نکات مثبت و با تغییر نگرش احساس بهتری بسازیم تا نتیجه ی تمام خواسته ها را پیش از رسیدن به آنها تجربه کنیم.

    در این فایل استاد متذکر شدند که برای رسیدن به عزت نفس بالاتر و تجربه الهامات و ایده‌ها باید از دو احساس قربانی بودن و گناه دور شویم و ریشه ی آنها را بخشکانیم که به نظر من اعراض با کمک احساس خوب داشتن در هر لحظه و نادیده گرفتن آنها بهترین راه برای دور شدن از این دو احساس است و اینکه ما مجاز به اشتباه کردن هستیم و بهتر است با استفاده از تجربه ساختن آن دیگر مرتکب آن اشتباه نشویم و بپذیریم که انسان جایز الخطاست.

    سپاسگزارم خدا را که توبه پذیر و غفار است و این جهان را قانونمند ساخت تا بتوانیم با درک قوانین و راهنمایی های دستانی چون استاد و خانم شایسته در مسیر درست باشیم و جزو افرادی که انعمت علیهم هستند و نه گمراهان ، خدایا شکرت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    میترا گفته:
    مدت عضویت: 2392 روز

    با سلام خدمت خانواده بزرگ و صمیمی عباسمنش

    برحسب تعهد برای بودن در این سفرنامه و گذاشتن ردپایی، چند خطی از دریافتم از این فایل می نویسم.

    اگر تو مسیر زندگیت به کسی تهمت زدی، غیبت کردی،خبرچینی کردی در تمام این موارد تو به خودت ستم کردی و نه به افرادی که مورد حمله تو قرار گرفته و یا نه برعکس ، اگر بهت تهمت زدن پشت سرت حرف زدن مانع پیشرفتت شدن و… خودت مسئولش هستی .

    چرا خودت؟

    – چون دنیای ما دنیای فرکانس ها و مدارها هست .

    -چون هیچ کسی بر زندگی فرد دیگری نمی تواند تاثیر بگذارد یعنی بخواهد هم نمیتونه و تو با توجه به مداری که درش بودی اینهارو برای خودت جذب کردی.

    وای خدای من چه روزهایی که از دست افرادی که به من ظلم کردند به تو شکایت کردم.

    چه روزهایی که بخاطر موقعیت هایی که دیگران برای من تصمیم ها گرفتند و وقتی متوجه انتخاب اشتباهشون شدم دست به هیچ اقدامی نزدم و به خاطر تصمیمات اشتباهشون سرزنششون کردم و همش با گفتن اینکه من نمی خواستم مجبورم کردن بدتر تو این باتلاق گیر کردم.

    اما حالا که متوجه شدم که خودم مسئول تمام زندگیم هستم و تمام کاستی ها متوجه خودم هست پس باید استغفارکنم ( خودم انجام بدم نه اینکه واسطه بگیرم و دست رو دست بزارم تا ببینم چی میشه) اونم استغفار به عمل

    استغفار به عمل یعنی چی ؟ یعنی تو مدار درست قرار بگیرم ،باورهای خودمو تغییر بدم، نگاهم به خدا رو نگاه سیستمی کنم نه احساسی، که هر لحظه منتطره منو با خاک یکسان کنه.

    هر اتفاقی داستانی احساس بدی حال ناخوشی برای من پیش میاد حاصل فرکانس ها وباورها و افکار خودمه (که باید درستشون کنم) نه اینکه دیگران بست نشستن که منو بدبخت کنن.

    اگر باورهام و فرکانس هایم رو تغییر ندم هر چقدر هم استغفار کنم بی فایده هست و چیزی برای من تغییر نمی کنه بخاطر همین خداوند به پیامبر میگه چه استغفار کنی چه نکنی به حالشون تاثیری نداره چون هر کس مسئول اعمال خودش هست.

    پس اگر نتایج متفاوتی می خوام باید فرکانس متفاوتی بدم زبان این قانون فقط فرکانس هست و تمام.

    اگر این کار رو نکنم چون در مدار اشتباهی هستم قوانین الهی رو هم نمیتونم درست درک کنم و با برداشت های اشتباهی که می کنم از مدار درست دور تر می شم.

    پس با توجه به مفاهیم قرآن چیزی به اسم مورد ظلم واقع شدن و بدبخت شدن توسط دیگران ، برهان و دلیل موجه ای در پیشگاه الهی نیست.

    این باور غلط که تو این دنیا بدبختم به من ظلم شده اون دنیا برام بهشته، نه از این خبرا نیست، اون دنیا اوضاعت خیلی خیلی خرابتره و خدا تو سوره نسا آیه 97 حجت رو بر ما تمام کرده.

    به امید بودن و ماندن در مسیر هدایت الهی شاد و پیروز باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    ثریا گفته:
    مدت عضویت: 1766 روز

    سلام خدمت استاد عزیز و همه دوستان گرامی

    این ظلم به خود را من کاملا احساس کردم

    من خودم کارمند هستم تمام این مدت دوست داشتم ماشین بخرم

    هر وقت که شوهرم می گفت یه ماشین برات دیدم این اعتماد به نفس را نداشتم که با قدرت بگم بریم بخریم

    این داستان از وقتی شروع شده که پراید ۳میلیون بوده

    این را بگم که همش فکر می کردم که شوهرم یه ماشین بخره وبیاره خونه بگه این مال شما در تمام این مدت احساس خیلی بدی داشتم حتی این اواخر دیگه دوست نداشتم با ماشین شوهرم رانندگی کنم

    می خواستم اون برام کاری کنه اون را مقصر میدونستم

    اصلا متوجه نبودم که عزت نفسم پایین هست

    همش بهانه میاوردم تا اینکه از یه سال پیش که با استاد آشنا شدم

    فایل رایگان گوش کردم سه دوره از دوره های دوازده قدم را خریدم

    روی خودم کار کردم؛ یه روز تو خونه بودم که یه نفر پیشنهاد داد که ماشینش را بخرم من هم بدون مطلعی وبدون اینکه به پولش فکر کنم گفتم مشکلی نیست می خرم

    ولی بعدش نجواها شروع شد پولش را از کجا میاری اگه مشکلی پیش بیاد چکار می کنی

    ولی مقاومت کردم و خدا را شکر پول ماشین جور شد و خریدم

    رانندگی با ماشین خودم و پول خودم بهم اعتماد به نفس میده

    الان خیلی خوشحال هستم که به نجواها گوش نکردم

    متشکرم استاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    مهدیه چیتگر گفته:
    مدت عضویت: 1219 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم جان و دوستان گلم

    این فایل رو مدت پیش دیده بودم و گوش کردم، بعد ۱ یا دو ماه یا شایدم چند هفته، میخوام بگم از اولین باری که این آگاهی رو دریافت کردم تا به الان چقدر احساسم عوض شده

    سری اول که گوش میدادم یه سری جاها از صحبت های بی‌نظیر استاد سرمو هی به نشانه تایید تکون میدادم و لبخند میزدم اما به یه سری جاهاش که می‌رسید فکر میکردم و اونجا قفل میکردم و نمیدونستم ینی چی..

    الان با گوش دادن هر روزه فایل های استاد ظرفم یه کوچولو بزرگ تر شده و الان که این فایلو گوش دادم، حتی جاهایی که قبلا درک نمیکردم و آگاهیش برام سنگین بود، الان میتونم قبولش کنم، و هنوز هم جا داره که بیشتر درک کنم و فقط باید روی خودم کار کنم، استاد وقتی صحبت میکنن و مثال میزنن، دقیقا از تمام مثال هاشون، تو زندگی خودم و اطرافیانم اتفاق افتاده و وقتی ایشون اینارو میگه میگم ععع آره آره..

    و همین چقدر باعث میشه که فکر کنیم و به نتیجه برسیم و یاد بگیریم که همه چی درست میشه فقط کافیه که ادامه بدیم

    واقعا واقعا نمیدونم چجوری راجب این روز شمار بنویسم

    سرشار از آگاهیه آخه… من عاشق اون تیکه ی آخرش شدم

    شیطان میگه ازتون بیزارم که منو شریک خدا قرار دادید و حرف های منو باور کردید و تو دام من افتادید… واقعاااااا آدم وقتی اینو میشنوه آروم نمیشه؟

    که عع واقعا.. پس دلیلی نداره بترسم، چون این نجوایی که ترس داره توش از شیطانهه، خدا ترس نمیده، حرف هایی که خدا به ما میزنه مارو ناراحت نمیکنه، غمگین نمیکنه، ناامید نمیکنه… برای هر کدوم از حرف های استاد باید نشست ساعت ها فکر کرد، فکر کردن خیلی خوبه، چون نتیجه رو در پی داره و نتیجه همون باوره

    خدایا شکرت سپاسگزارم

    از اینکه دارم میبینم ظرفم بزرگ تر شده، خدایا شکرت

    راستش نمیخواستم روز شما تحول زندگیتو الان بنویسم اما خدا بهم گف برو گوش کن و منم اومدم گوش کردم

    و نکته هاشو جمع بندی کردم، و این حرف خیلی به دلم نشست

    استاد گفتن که حضرت محمد اصلا با اینا بحث نمی‌کرده، خودشو ناراحت نمی‌کرده، ازشون دوری میکرده… و اون باور داشته، نعمت و ثروت دست خداست نه دست اونا…ابن خیلی منو آروم کرد، راست میگه واقعا راست میگه

    چرا باید بحث کنم، اون نمیشنوه، اون نمی‌فهمه، اون ظرفش کوچیکه نمیتونه حرف های منو توش بریزه، سرریز میشه،وای خدا…

    من یادمه که همیشه این اواخر بقیه بهم میگفتن که برامون دعا کن، تو بخواه از خدا، تو پاکی تو…. و همین حرفاشون چقدر باعث شد تو توهم باشه، چقدر باعث شد خودمو برتر ببینیم، بااینکه سعی می‌کردم رفتار مناسب و خوبی داشته باشم و توی رفتار هام جوری با بقیه باشم که اوناهم احساس ارزشمندی کنن

    ولی میخوام اینو بگم، که اگر من دعا میکردم و نمیشد، همیشه شرمنده هم میشدم، خجالتم میکشیدم، میگفتم الان میگن نتونسته یه دعا رو از خدا بخواد، یا نتونسته خدارو راضی کنه 🤣🤣🤣

    منو این حرفا؟ اینجا؟

    اینجا یه قابلیتی داره که آدم انگار تمام رازهاشو دوست داره بگه 🤣و خجالتی هم نداره واقعا… اول برای خودم میگم، بعد برای دوستان، شاید به بقیه هم کمکی کرد

    خلاصه خیلی این داستانا بود، خیلی شرک بود خیلی، خیلی زیاد، و من نابود شدم زیر این شرک ورزیدن

    من تقریبا چند ماه حتی ۱ سالم شده بود که به همه شک میکردم و میترسیدم، از کوچک ترین و مسخره ترین چیزها… اینقدر از خدا دور شده بودم که شیطان کاملا داشت از صبح تا شب دم گوش من نجوا می‌کرد

    واقعا شرک بده

    اگر اون موقعه کسی بهم میگفت بیا تو این مسیر، شاید درک نمیکردم شاید مسخره میکردم و نمیتونستم آگاهی هاشو بپذیرم، چون برای کسی که آماده نباشه، براش سنگینه این حرفا

    و واقعا هم نباید کسی رو مجبور کنیم بیاد

    حتی اگر خواهرم باشه، عزیزم ترینام باشن، پدرو و مادرم باشن، ببینم دارن ادیت میشن و خودشون هم باعثشن من هیچ کار برای درست شدن اوضاشون نمیکنم

    چون متوجه شدم که اگر من برای اونا چیزی رو بخوام که اونا نمیخان هرگز نمیشه، اگر اونا بخوان میشه.. مهم نیست من چی میخوام

    حتی الان یه مدتیه که دیگه دعا نمیکنم

    فقط دعای خیر میکنم، اگر شادی ببینم میگم الهی بیشتر شاد باشید، اگر ماشین خوشگل ببینم میگم الهی خوشگل ترشو بخرید

    من نمیتونم برای یک فقیر آرزوی ثروت کنم، مهم نیست من چی میگم مهم اینکه اون می میخواد… خیلی مهمه خیلیییی

    من خیلی توی این توهم بودم و شایدم یه کوچولو هنوزم تو وجودم باشه

    من نمیتونم برای کسی چیزی بخوام واقعا، واقعا از هر زاویه ای نگاه کنیم شرکه، شرک

    خدایا شکرت بابت این آگاهی

    همیشه شاد و سلامت و ثروت مند در دنیا و آخرت باشید، هم استاد و عزیز دلشون و هم دوستان هم فرکانسیم 🏵️✨

    دوستدار شما مهدیه جون 💖

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: