علائم احساس عدم لیاقت | قسمت 1 - صفحه 21
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/09/abasmanesh-16.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-09-29 00:22:482024-02-14 06:09:57علائم احساس عدم لیاقت | قسمت 1شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به تمامی دوستان فوق العاده ام. واقعا درسته هیچ میزان از تلاش فیزیکی نمیتونه تاثیری در احساس لیاقت بزاره. من با شنیدن این فایل به خیلی از ایراداتم که کاملا ازشون بی اطلاع بودم اگاه شدم خدایا سپاسگزارم هم از استاد هم از خدای استاد عزیز و گرانقدر. خدایا شکرت به احساس ارامش و رهایی رسیدم.دوستان عزیزم در واقع قبلا دیگران رو مقصر می دونستم والان فهمیدم که من بودم که به خاطر عدم احساس لیاقت خیلی از نا خواسته هارو به زندگیم دعوت کردم. امیدوارم هرچه زودتر بتونم دوره احساس لیاقت و داشته باشم خدا نگهدار
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام به تمامی دوستان خوبم
وای خدایا این چی بود گوش دادم باور نمیشه تمام این ایرادات در من بود
یعنی واقعا تمام این رفتارها نشانه ی عدم لیاقت و بی ارزشی هست؟؟
من همشون رو انجام میدادم براهمین روابطم همیشه شکست میخورد و تکرار ناخواسته داشتم
ولی هنوز اینو متوجه نشدم یکم گیج شدم ممنون میشم یکی از دوستان جواب بده
عشق اگه قرار نیس به همدیگه توجه کنن یت برای هم هدیه بخرن یا همیشه به هم محبت کنن پس چکار کنن
یعنی کلا این کارا مشکل نداره؟فقط از سر نیاز نباشه ؟؟
در پناه خدا باشید
بنام الله
سلام،استاد واقعا رد پای عدم لیاقت تو جای جای زندگیه من و توی تمامی جوانب زندگیم،زندگیه منو تحت تاثیر قرار داده
تو مدرسه
دانشگاه
خانواده
رابطه با جنس موافق و مخالف
محیط کاری
حقوق کاری
الان،این یکسال اخیر که بهتر شدم توی موضوع عزت نفس،و احساس لیاقتم خیلی خیلی بهتر از قبل هستم
.
ی متنی رو با عشق مینویسم که حس میکنم میتونه احساس لیاقت رو در ما زنده کنه از جول اوستین؛
گاهی اوقات ما ممکنه نفهمیم که چه کسی هستیم،ممکنه احساس متوسط بودن کنیم،معمولی بودن،مثل اینکه هیچ چیز برجسته ای در ما نیست،ولی بخاطر خالقمون،چیزی در مورد ما وجود داره،که ما رو خیلی با ارزش میکنه؛
شما کپی شده نیستید
شما تقلبی نیستید
شما نمونه اصلی هستید
خالق جهان هستی سازنده شماست
نمیتوانید بیشتر از این بااعتبار شوید
.
مدتی قبل شخصی ساعتی به کلیسا داد من خارج از شهر بودم یکی از کارگزارن آمد و جعبه ای زیبا به من داد،آن را باز کردم در آن ساعت زیبایی بود،خیلی تجملی نبود،ولی جذاب و اسپرت بود
مسلما از او خیلی تشکر کردم آن را بردم و در کشوی میزم گذاشتم،چندماه بعد در کشو را باز کردم تا چیزی بردارم،که ساعت را آنجا دیدم،آن را فراموش کرده بودم،دوباره به آن نگاه کردم،با خود فکر کردم چند دلاری می ارزد،متوجه برند معروفش نشدم،ولی بنابر دلایلی آن را در گوگل سرچ کردم وقتی این کار را کردم تقریبا غش کردم
دقیقا همان ساعت آمد،بیشتر از 10 هزار دلار می ارزید،از ساعت ساز معتبری بود،شبیه ساعتهای زیاد دیگری بود که تابحال دیده بودم که قیمتشان چند دلار بود،ولی بخاطر شرکت سازنده اش این ساعت خیلی با ارزش بود،میتوانستید آنرا کنار ساعتهای دیگری بگذارید،تفاوت زیادی نداشت،متوسط به نظر میرسید،معمولی.مردم از آن کپی ساخته بودند،تقلبیش وجود داشت ،به طور سطحی مشابه بقیه به نظر میرسید،ولی ارزشش بخاطر شرکتی بود که آن را ساخته است.
ولی اگر نمیدانید شما چه کسی هستید،مثل کاری که من با ساعت کردم خودتان را باور نمیکنید
با خود میگویید من عادی هستم،چیزی برای ارائه دادن ندارم،چیز خاصی در مورد من وجود ندارد،شماهم باید خالقتون رو در گوگل سرچ کنید،اثر انگشت خداوند همه جای شماست.
.
.
.
در کتاب انجیل نوشته شده:
خدایا من تورا میپرستم،چونکه مرا به گونه ای شگفت انگیز آفریده ای،کاری که انجام داده ای شگفت آور است.
اگر میخواهید ارزش خود را بفهمید،باید خود را شگفت انگیز ببینید،نه بخاطر کسی که هستید،بلکه بخاطر کسی که شمارا آفرید،زندگی سعی میکند که باعث شود احساس کنید هر چیزی هستید بجز شگفت انگیز.ناامیدی ها،خیانتها و عدم پذیرش ها سعی میکنند که حس ارزش شمارا بدزدند،ولی در طول روز با وجود چیزهایی که افکارتان میگویند،با وجود کسی که شمارا کنار گذاشت،باید به خود یادآوری کنید که
من فوق العاده هستم
من شاهکار هستم
من به طرز شگفت انگیزی آفریده شده ام
چیزی را که خدا آفریده است بی ارزش ندانید
بیرون نروید در حالی که احساس معمولی بودن میکنید وقتی که در واقع شما فوق العاده اید
.
خداوند میگوید:شما فوق العاده هستید
.
انجیل:شما متعلق به خدا هستید،ممکن است احساس متوسط بودن کنید،فکر کنید که معمولی بنظر میرسید ،چیز خاصی در مورد شما وجود ندارد ولی بخاطر کسی که به آن تعلق دارید ،این شمارا خیلی باارزش میکند.
فقط کسی که هستید باشید،شگفت انگیزید
شما متعلق به خداوند هستید نیازی نیست چیزی را ثابت کنید،مجبور نیستید مردم را تحت تاثیر قرار دهید
شما شاهکارید
ارزش خودتو از خالق خودت که تو رو خلق کرده بگیر نه از حرفهای مردم،نه نجواهای شیطان
ببین خداوند در مورد تو چی میگه
تو با ارزشی
تو لایقی
تو دوست داشتنی
تو زیبایی،زیباترین
تو عالی هستی
تو کامل هستی و بی نقص
تو سلامتی
تو منحصر به فردی
تو خاصی
از تو فقط ی دونه تو دنیا هست(اثر انگشت تو فقط متعلق به توئه و بس)
تو شاهکاری
تو شگفت انگیزی
تو همینجوری که هستی بهترینی
تو محبوب خداوندی
تو جانشین خداوندی
تو بی نهایت لیاقتمند هستی
لیاقت بهترینها رو داری
ارزش خودتو از خداوند،خلق کننده ات،بگیر…
سلام به دوست عزیزم سپاسگزارم از کامنت زیباتون خیلی لذت بردم اشکمو در اورد از احساس خوب خیلی ارزشمندیم ما فقط اون الماس درونمون یه کم خاک گرفت که ببریم زیر اب بشوریمش پاک میشه دوباره میدرخشه همین قرار نبود ما کار خاصی کنیم چون ما همین طوری خاص هستیم چون خدامون خاص هست خدای من امروز یکی از بهترین روزهای من بود کلی اتفاقات عالی برام افتاد طبیعی اینه که من حالم خوب باشه طبیعی اینه که ثروت تو زندگیم بیاد طبیعی اینه که ارامش داشته باشم و به خدام وصل باشم طبیعی اینه که روابط عالی داشته باشم طبیعی اینه که من سالم باشم طبیعی اینه که من در لحظه زندگی کنم و لذت ببرم فقط الان باید یاد بیارم خدایاشکرت که داری به یادمون میاری توسط بی نهایت دستانت
سپاسگزارم از همه شما عزیزا در پناه خدا شاد و ثروتمند باشید دوستون دارم
سلام استاد عزیزم مریم جانم
سلام بچه ها
استااااد میخامتشششش
چقد این اگاهیا خوبه
من دوره عزت نفس رو با گوش دل شنیدم و الان خیییلی بهتر از قبلم
ولی گفتمم قبلا هم از صفر خیلی فاصله گرفتم ولی هنوز مونده تا به یک برسم
این دوره،دوره ایه که من با تماااام وجودم میخامش
تمام سلولهام داد میزنن این باید گوش داده بشه
این دوره ایه که تو رو به عرش اعلاء میبره
من ایمان دارم
من شک ندارم
قلبم گواهی میده
من هرچی اسیب دیدم تابحال بخاطر احساس عدم لیاقتم بوده
الان خیییلی بهترم
ولی بازم جای کار دارم
از خداوندمیخواهم که هزینه این دوره رو در زمان مناسب جورش کنه تا احساس ارزشمندیم برسه به سقف آسمون
البته ی دلیل دیگه اشم اینه من تازه دوره ثروت 1 رو خریداری کردم و اون دوره رو دارم کار میکنم
و کلا دوست دارم ی دوره کاملا تمام بشه و بعد ی دوره دیگه ذو روش کار کنم
چون اگه دوتا دوره باشه ممکنه کم کاری کنم و نتونم نت برداری کنم و بهترین استفاده رو بتونم ببرم
در مورد دوره عزت نفس
من معجزه هااااا دیدم،بعداز احساس خودارزشی و کار کردن روی باورهام که من لایقم،شاید بچه ها باورشون نشه ولی استاد از در و دیوار خاستگار زنگ میزد به مامانم خواهرم
هرجا میرفتم همه افراد انگار منتظر من بودن تا برام کار انجام بدن
الانم همینجور،هر اداره ای میرم خداشاهده با قربون صدقه کار منو جلو جلو انجام میدن،باورکردنی نیست ولی داره این اتفاقا برام میفته
از وقتی که
ازززز وقتی که خودمو لایق احترام میدونم،خودم رو فرد ارزشمندی میدونم،خودم رو دوست داشتنی میبینم با همین چیزی که هستم
خودمو دوست دارم
عاشق خودمم
واقعا از نگاه کردن به خودم تو آیینه لذت میبرم و خودمو تحسین میکنم اکثر اوقات
خودمو بخاطر استعدادام،تواناییام،کارهای درستم تایید میکنم تحسین میکنم،شکرگذاری میکنم
البته در مورد خاستگار هم بگم من چون خاستگاری سنتی رو قبول ندارم همه رو میگم نه،نمیدونم دوست دارم شناخت از قبل باشه و کاملا بفهمم که کبوتر با کبوتر باز با باز هم هستیم
خاستگاری سنتی بد نیست ولی اشنایی و دوستی قبل ازدواج و بعدش ازدواج رو ترجیح میدم
مطمئنم که همه اتفاقات خوب بخاطر دوره عزت نفس و دوره ارزشمند عشق و مودته و صدالبته خداوندی که عاشق منه و میخواد که من رو به نزدیکترین حالت کمال برسونه و قدرت هرررر کاری رو هم داره
این دوره احساس لیاقت رو خییییلی خیییلی میخامش
ولی خب به خدا میسپارم تا در زمان مناسب بهم هدیه بدش
خدایا هزاااران بار شکرت
سلام به روی ماه استادم
مریم خانم شایسته ی عزیز و همه ی دوستانم..
از چند ماه پیش 3 ماه پیش فهمیده بودم که چقدر مشکل دارم تو زمینه ی احساس لیاقت…
مخصوصا از زمانی که کشف قوانین رو گوش کردم توی قسمت 1.2 بود قشنگ فهمیدم که تمام کاستی ها و اتفاقات نادلخواه زندگیم به چی برمیگرده… فکر می کنم توی یکی از فایلای هدیه استاد گفتید که میخواید یک محصول با این عنوان آماده کنید… و من دیگه سر از پا نمیشناختم ..
تا اینکه این محصول اومد و ذهن من مقاومت کرد … هی گفتم من تازه محصول خریدم، اینجوری که اصلا فایده نداره همرو نصفه نصفه انجام بدی… برای همین از یک طرف پذیرفتم که حالا به موقعش می خرم، از یک طرف باز اون احساس عدم لیاقت داشت میگفت بابا خب داره گرون میشهه ، ولی من مچش رو گرفتم ،( گفتم به خاطر همین حرف که فکر میکنی تا ارزونه باید بگیری، که خودش نشانه ی بارز عدم احساس لیاقت هستش رو) پس جز واجبات به حساب میاد، و باید بخریش.
حتی همین الان که دارم کامنت می نویسم هم ذهنم گفت ، 2 هفته پیش گرفته بودی 1 تومن ارزونتر بود…
اینا همه زنگ خطر هستش برای سریع تر دست بکار شدن، و استاد با آزمونی که گذاشته بودید فهمیدم که اوه اوه اوضاع واقعا جالب نیست…
تصمیم گرفتم دست به کار شم
و چون به خدا گفتم خدایا من واقعا این محصول رومی خوام .
چون دلیل تمام ناکامی هام تو پول ساختن… تو روابط تو حتی سلامتی…تغذیه مناسب…
همه و همش برمیگرده به احساس عدم لیاقت…
همین حرفارو که میزدم به خودم و خدا ، خداوند لطف کرد و ایده ای بهم داد که…
دوستم قرار بود یک هدیه ای برای من بخره…
اینجوری که : پولش رو برای من بزنه من سفارش بدم اون وسیله رو..و من تصمیم گرفتم بهش بگم..
من به جای اون وسیله میخوام یک هدیه ی ارزشمند تر و معنوی برای خودم بگیرم..
ایشون گفت محصولِ استاد رو میخوای؟
گفتم بله
گفت بگیریم..
و من امروز صاحب یک محصول ارزشمند و واجب برای تغیر اساسیه زندگیم میشم به لطف خدا.
این جمله رو اینجا می نویسم که یادم بمونه اتفاقات دیشب رو که : صداقت ، صادق بودن واقعا نعمت بزرگی هست و درهای نعمت های بیشتر رو به روت باز می کنه.
خدایا شکر
استاد سپاسگزارم
و خیلی خوشحالم برای معجزه ی خرید این محصول ارزشمند.
سلام به استاد عزیزم و همه دوستان هم فرکانسی خودم.
من الهه هستم. که مدتهاست دارم روی عزت نفس و خلاهای درونیم مخصوصا تو رابطه عاطفیم کار میکنم. اما الان فهمیدم که چه باور ریز نامناسبی داشتم که رفتار و افکار من رو میرسونده به احساس عدم لیاقت.
استاااد عزیزم من هنوز از گفته های این فایل تون هنگم. از همون ساعتی که اینو گوش دادم تغییراتی در من رخ داده که نمیتونم وصفش کنم. چون احساس میکنم ریشه یکسری از رفتارهامو پیدا کردم و دارم روی اون ریشه ها کار میکنم و چون قبلا خیلی بهش فکر کرده بودم الان مثل برداشتن پام از روی ترمز میمونه و بوم بوم بوم اتفاقات داره میفته . فقط با چند جمله شما حال و اوضاع من بینهایت متحول شده.
استاد من یه موضوعی که داشتم تو روابطم اینه که من خیلی پنهان بدون اینکه رفتارم نشون بده از درون حس نیاز به تایید شدن تو رابطه عاطفی رو داشتم و نشونه اش این جمله ای بود که گفتین اگر طرف مقابلم اونقدری که من انتظار دارم در مقابل من، در برابر درخواسته هام، در برابر ابراز احساستم واکنش مورد انتظار من رو نشون نده، من هیچی نمیگم و هیچ عکس العملی نشون نمیدم و اکی ام ، اما تو ذهنم بارها با خودم میگم پس احتمالا این منو دوست نداره، منو نمیخواد. یه جورایی میشینم رفتارشو تحلیل میکنم و مدام این افکار میاد تو ذهنم و جهان هم بهم ثابت میکنه که اره منو دوست نداره و نمیخواد با من باشه (همان احساس عدم لیاقت) . وااای استاد من حتی خودم نمیدونستم که این حالتم یه عیبه یا از احساس عدم لیاقته. ولی الان حس اینو دارم که انگار در یک تاریکی مطلق ، یک دری از نور برام باز شده.
من مدتهاست دارم روی خودم تو رابطه عاطفی کار میکنم و این حالتم رو بلد نبودم عوضش کنم.
نکته مهم دیگه اینه که من چند روز پیش با خودم گفتم ایا دارم درست روی خودم کار میکنم تو رابطه عاطفی؟؟؟ تا اینکه استاد این فایل تون رو شنیدم .
خداروصدهزار مرتبه شکر تمام اون حالتهایی که گفتین رو من در روابط قبلیم داشتم ولی الان تو رابطه الان واقعاااااا ندارمشون و اصلاااااا حتی یادم رفته بود که من قبلا این شکلی بودم و چقدر کیفیت رابطه من بهتر از قبل شده که الان فهمیدم بخاطر احساس لیاقت من بوده.
استاد عزیزم من الان فهمیدم تمام این کارهایی که رو خودم کردم بعد از شنیدن صلح با خود و عزت نفس و دوره کشف قوانین، به احساس لیاقت من کلی کمک کرده و الان میفهمم برای داشتن یک رابطه عاطفی درست فقط کافیه احساس لیاقت و عزت نفس بالا داشته باشم.
خدایااا شکرت
خدایا مررررسی که کنارمی
ممنونم ازتون استاد عزیزم که بینظیرین.
به نامِ خالقِ زیبایی ها
سلام به همه ی دوستانِ عزیزم، استادِ عزیزم و مریم جانم.
داشتم الان مجدد این فایل رو گوش میدادم که دلم خواست تصویری ببینم.
و این نکته برام جلب توجه کرد که چقدر تازه بود مطالبی که گوش میدادم.
یعنی هر بار این اتفاق میوفته.
اینو بهم یادآوری میکنه که ذهن من گاهی فراموشکار میشه و هر بار که میشنوم انگار تازگی داره.
و البته هر بار فرکانسِ من هم متفاوته.
گاهی ساده از صحبتهای استاد عبور میکنم، میگم بله درسته ok و میگم فهمیدم استاد چی میگن…
گاهی انقدر خوب درک میکنم استاد چی میگن که میگم استاد تو کی هستی؟ تو چی هستی؟ یه دونه ای، واسه نمونه ای، چقدر خوب توضیح میدی استاد جان و قشنگ میزنی به هدف، انگار که دقیقا در مورد نیازهای من صحبت میشه.
تو دفترم به صورت شماره ای نشانه های احساس عدم لیاقت رو نوشتم و از این مرور لذت بردم.
مکتوب کردنش قدرتشون رو بالاتر میبره، میشینن یه جایی تو عمقِ وجودم، مخصوصا برای من که خیلی ادمِ نوشتنی هستم.
البته همیشه همتِ نوشتنِ فایلها رو ندارم، بیشتر گوش میدم.
چقدر این جمله ی استاد تو گوشم زنگ زد:
ببینید رفتارهاتون در روابط و زندگی، از کجا نشاءت میگیره؟
از عشق یا ترس؟
از احساس ارزشمندی یا احساس بی لیاقتی؟
این سوال جواب خیلی بهم کمک میکنه.
چون دچار سوال شده بودم آیا همیشه فکرم تو انجام یا عدم انجام یه کاری مبنی بر لایق دونستن خودم درسته یا نه؟
دچار کج فهمی شدم یا نشدم؟
و با این سوال جواب تو ذهنم بهتر میتونم بفهمم رفتارم از چی نشاءت گرفته.
خیلی کلید جذابیه وقتی خودم پاسخ بدم با عشقم دارم یه کاری رو انجام میدم یا از روی ترس.
ترسی که از وابستگی میاد، یا عشقی که از روی عدم وابستگی میاد؟
گاهی حس میکنم وقتی آگاهی ها رو میشنوم میشینن دقیق روی قلبم.
خوب حسشون میکنم.
خوب درکشون میکنم.
اون لحظه ها انگار زمان و جهان متوقف میشه و فقط و فقط منم.
انگار همه چیز متوقف میشه…
همیشه اینطوری نیست، به این ربط داره من تو چه فرکانس و حال و هوایی هستم.
فکر میکنم لحظاتی اینطوری هستم که ارتباطم با منبع وصله و درکم نسبت به آگاهی ها خالص میشه.
استاد جان سپاس گزار شما هستم بی نهایت.
خدا در دنیا و آخرت بهتون خیر بده، بهترین ها رو بده.
حس من میگه اولین دوره یا آگاهی که باید روش کار کرد تو زندگی واسه بهبود بیشترشون در همه جوانب، مبحثِ احساسِ ارزشمندیه.
چون تازه بعد از درکِ ارزشمندی درونیِ خودم چشمهام باز میشن و میتونم بهتر جلو بیام تو زندگی.
خدایا شکرت، شکرت، شکرت.
به نام پروردگار کل کیهان و سپاس فراوان از او بابت استادم و این دنیا و دوستان مجازی عااالی که بهم داده .
سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز و به خاطر بودنتون بینهایت سپاسگزارم. یه مدت طولانی ، از زمانی که قایلهای انگلیسی میگذاشتین و بعد از اون ،نبودین . هروقت به سایت سر میزدم نبودین . فایلهای گذشته را تکرار میکردم . ولی دلم میخواست باشین و الان خییلی خدا را شاکرم که دوباره مثل قبل هستین . چون شماها و این سایت و افرادش هم نشینهای من هستین. من هیچ کس دیگه ای را توی دنیای بیرون ندارم. البته آگاهانه فاصله گرفتم . و احتمالا به خاطر احساس عدم لیاقتم. چون کامنت هم نمیگذاشتم به خاطر احساس عدم لیاقت و احساس کم ارزشیم.
سلام خدمت تمامی دوستان خوبم که با کامنت گذاشتن به پیشرفت بقیه از جمله من کمک میکنن و من صادقانه سپاسگزار شما هستم .
خب خب خب …
همیشه شنیده بودم ( من عرف نفسه فقد عرف ربه ) . از کوچیکی شنیده بودم. ولی هیچ وقت نتونسته بودم درکش کنم. یا درست درکش کنم .
از وقتی با استاد آشنا شدم ( خداراصدهزارمرتبه شکر) فهمیدم که باید خودمو ، شخصیتمو ، باورهامو تغییر بدم تا دنیای بیرونم همراه با افرادش و شرایطش برام و به سمت دلخواهم تغییر کنه . ولی هیچ وقت نتونستم به گونه ای که الان دارم میفهمم بفهممش. همیشه و همیشه سوالم از خودم و خدا و استاد این بود : چرا من نتیجه دائمی و محسوس نمیگیرم؟ چرا نمیتونم موفق بشم؟ چرااا؟؟ ( اتفاقا چند روز پیش داشتم ایمیلی را که استاد در جواب این سوالم سالهای قبل بهم داده بودن و من پرینتش کرده بودمو میخوندم) من روی باورهای ثروت 1 دارم کار میکنم چرا نتیجه نمیگیرم؟! و هرروز خودسرزنشی و ناامیدیم بیشتر و بیشتر می شد . این اواخر تصمیم گرفتم برم توی جلسات ان ای شرکت کنم و یک راهنما بگیرم . چون شنیده بودم ترازنامه مینویسن و وجودشونو میریزن بیرون و سعی در بهبود مشکلاتشون میکنن. یه جلسه هم رفتم . ولی خب راستش با وجود اینکه افراد اون جلسه را تحسین می کنم که با وجود وسوسه، پاکیشونو نگه میدارن و تمام تلاششونو میکنن تا تغییر کنن ، ولی نمیدونم چرا دیگه نتونستم برم توی جلسات . میدونمااا چون غرورم اجازه نداد. حس کردم وقتی از جلسه میام بیرون همه دارن به چشم یه معتاد بی ارزش بهم نگاه میکنن ( اینم ماله کمبود لیاقته استاد؟) منم دوتا دختر دارم و با این کارم آبروی دخترامم می برم. خلاصه مستاصل و سردرگم و ناامید بودم تا اینکه استاد وعده ی دوره ی احساس لیاقت را دادن و فایل معرفی . همونجا فهمیدم این همون چیزیه که بهش نیاز دارم. از خدا خواستم شرایط خریدشو برام جور کنه . خداراشکر
وقتی استاد این فایلو گذاشتن جلوی همه گزینه هایی که میگفتن توی دفترم مینوشتم من .صددرصد من . چقدر داغوونم من خدااایااا . به فریادم برس.
استاد فرمودن : یکی از نشانه های احساس عدم لیاقت احساس نیاز به به تایید ، توجه و تعریف دیگرانه برای اینکه حالمون خوب بشه = من ، من، صددرصد من
قبلا نمیفهمیدما. اصلا نمیدونستم اینطوریم . الان میفهمم . دلیلشم متوجه شدم . ولی راه درمانش چیه ؟
وقتی کامنت دوست عزیزم خانم جوانی که در مورد رابطه خودشون و پدرشون نوشته بودن را خوندم ، یادم اومد تو رابطه با خانوادم چقدر محتاج توجه بودم. چقدر محتاج تایید بودم . چقدر نیاز داشتم به تعریف و هنوزم دارم . هنوزم همون بیمارم . با یه فایل گوش کردن درمان نشدم . یه نمونه از حسادتامو بگم . زن داداش اولم مادرشونو تازه از دست داده بودن که به ما معرفی شدن و ما رفتیم خواستگاری . مادرم به ایشون قول داد که مثل مادرش باشن و با ایشونم مثل عاطفه رفتار کنن ( یعنی من). تا اینجاش هیچی . ولی مادرم هنوز که هنوزه کارایی برای زن داداشم انجام میده و رفتارهایی با ایشون داره که برای من هیچ وقت توی عمرم تا الان انجام نداده .( جنبه ی فرکانسیشو میتونم درک کنم) و این باعث حسادت شدید من میشد . کارهایی بود که برای من انجام نمیداد و نداده بود و برای زن داداشم انجام میداد و میگفت اون مادر نداره. ( منکه بیشتر مادر نداشتم) و این امر حسادت منو به شدت بر می انگیخت. تا قبل از آشنایی با استاد عکس العملای زشتی نشون میدادم ولی از بعد از آشنایی با ایشون عکس العمل نشون نمیدادم ولی این به این معنی نبود که حسادت نمیکردم. یه مدت طولانی ازشون فاصله گرفتم .
در مورد خانواده همسر که شرایط خییلی بدتر بود. احساس عدم لیاقت شدید داشتم ، با حرفای اونا بدتر و بدتر میشد و کار به جایی رسیده بود که وقتی از پسرش توقع پیشرفت داشتم و میگفتم دخترامون دارن بزرگ میشن ، میگفتن همینکه توی خونه ما نفس میکشی از سرتم زیاده ، با تمام وجود میپذیرفتم. ( وااای خوب شد جدا شدم خداراشکر) . البته نه از اول زندگی ولی به مرور باورم توی این زمینه قوی شد(خخخ) .
بله من هنوز که هنوزه محتاج توجه و تایید و تعریفم. به خاطر همین آگاهانه نخواستم ازدواج مجدد داشته باشم چون نمیخواستم دوباره همون شرایط را تجربه کنم. البته باورهای زیادی دارم که مانع ازدواجم میشه و یکیشون اینه که باوجود دوتا دختر بزرگ چطوری میشه ازدواج مجدد داشت ، کی حاضره با این شرایط باهام ازدواج کنه ؟ بچه هام آسیب میبینن و….ولی آگاهانه نخواستم درستش کنم . باور درستشم بلد نیستم . چون نه میخوام از بچه هام جدا بشم نه میخوام آسیب ببینن . بگذریم .
در مورد لباس خریدن یا تعویض لباس برای مهمونی ها. یادمه از لحاظ ذهنی به شدت تحت تسلط مادر شوهرم شده بودم. تکرار می کنم از اول اینگونه نبود ولی به مرور همه چیزمو ازم گرفته بودن . لباس میپوشیدم روسری روشن سرم میکردم ، دلم تایید مادرشوهرمو میخواست . اونم با تغییر چهره و با لهن عجیبی می گفت مثل عروسا شدی . آخه ما مهمونیم عروس شخص دیگه ایه . میرفتم روسری تیره سرم میکردم. ( وااای وااای وااای چی کرده با من این احساس عدم لیاقتو عدم خودارزشی) . یه بار کفش اسپرت سفید خریدم . گفتن کفش سفید ماله زنای ….. برا اینکه نشون باشن می پوشن . منم نپوشیدم . هنوز حسرتشو دارم.
درمورد اینکه نیازمند باشیم همیشه پیش طرف مقابل باشیم. راستش شخصا اصلا اینطوری نبودم بلکه ازش فراری بودم . ولی مادرم این باورو بهم داده بود که اگه مردتو تنها بذاری از دستت میره و یه عالمه حرف چرت و پرت دیگه. ووای حالم بد شد .
مابقیشم که ماله روابط عاشقانه اس که خداراشکر من نداشتم که قطعا اگه داشتم با توجه به چیزی که ازگذشته خودم میبینم حتما اون کارها را هم انجام میدادم .
در مورد صحبت کردنش با جنس مخالفم دقیقا همینطور بودم که استاد میگن . چون جهان بهم فهمونده بود که خیلی بی ارزش و بی لیاقتم . چون همیشه شنیده بودم که زنای مردم، خواهراش ،زنای همکاراش،ووقتی زن داداش گرفتم، زن داداشام خیییلی عالین و باید برم از اونا زنیتو یاد بگیرم.
چقدر سخته بفهمی چطوری آروم آروم نابود شدی و الان یه بیمار فرکانسی و احساسیه عمیقی .
پروردگارم به تو پناه میارم. خودت درمانم کن . الهی آمین
سلام عاطفه ی عزیزم من داشتم کامنتای فایل سفر به دور آمریکا رو میخوندم و با خودم گفتم چقدر دوستای خوب و آگاهی دارم از هرکدومشون یه عالمه درس یاد میگیرم اگه مسئله ای باشه راهنمایی میکنن مگه آدم از یه دوست خوب چی میخواد یاد حرف مامانم افتادم همیشه میگه خدا آدمهای خوبو سرراهتون قرار بده و من دارم میبینم بهترینهارو در مسیر من قرار داده منم مثل خودت بعضی دوستامو آگاهانه حذف کردم ولی اینجا کلی دوست فوق العاده دارم یکیش خود شما و خوشحالم بابت بودن تک تکتون .
نوشته بودی چقدر سخته که بفهمی چطور آروم آروم نابود شدی ولی در مقابل چقدر شیرینه که میدونی میتونی آگاهانه اوضاع رو تغییر بدی
شاید هنوز تغییر بزرگی رخ نداده باشه ولی از همین قدم های کوچیک بهبودهای بزرگ رخ میده .
مطمئنم میای و از نتایج شیرینت واسمون مینویسی عزیزم .
سلام لیلا جون
امیدوارم عالی باشین . ممنون از لطفی که به من دارین. منم واقعا خدار را شاکرم که بهم اجازه داده توی این سایت و با دوستای عالی ای مثل شما باشم.
انشاءالله که روزی برسه و بیام از موفقیتام بگم. حس می کنم با دوره احساس لیاقت این اتفاق بیفته .گرچه همین الان که دارم اینو می نویسم یه حسی داره بهم میگه نگو خودتو ضایع نکن تو به هیچ جا نمیرسی . ولی حداقل الان می فهمم آبشخورش کجاس. راستش من به لطف خدا تمام محصولات استاد را خریداری کردم. برای هر کدومشون معجزه آسا راه خریدش برام باز شده ولی هر کدوم را تا چند جلسه اول رفتم ولی رهاش کردم و دلیلشم مقایسه خودم و سن و سالم و مدت زمان عضویتم با افراد کم سن و سالی که مدت عضویت کمتری دارن و موفق ترن و عدم درک اینکه چرا دیگر دوستان دارن نتیجه می گیرن و من نه و در نتیجه رسیدن به خودسرزنشی و ناامیدی بوده. ولی به لطف خدا این دوره را چون دوره درمانیه ، دارم آروم آروم پیش میرم. دوستانم چند جلسه جلوترن ولی دلم میخواد بدون عجله و آروم و بادرک درست(انشاءالله) (خودمو باور ندارم) پیش برم. امیدوارم تمام این خودسرزنشی ها و خودناباوریها یه روزی به احساس لیاقت و خودباوری تبدیل بشه .
من واقعا از شما دوست عزیزم بینهایت سپاسگزارم و از صمیم قلب براتون آرزوی پیشرفت روزافزون دارم و منتظر شنیدن موفقیتهاتون هستم .
و خدایی که به شدت کافیست
درود بر استاد خوش قلبم و دوستان همراه
استاد این فایل عدم لیاقت خیلی خیلی ارزشمنده و هم تراز فایل های دوره احساس لیاقت و حتی بیشتر هم هست ولی شما محبت کردید و تو قسمت دانلودیها گذاشتین.
من تا الان میدونستم که احساس لیاقت ندارم ولی تا حالا به علائم عدم احساس لیاقت فکر نکرده بودم با شنیدن این فایل مو به تنم سیخ شد. من سفر بودم شما این فایل رو گذاشتین همونجا داخل هتل دانلود کردم گوش دادم و بعد از اون شاید ده بار گوش دادم امروز به این نتیجه رسیدم اول کامنت بزارم بعد دوباره گوش بدم و نت بردارم
آخه استاد جان من هرنشونه ای که داخل فایل بهش اشاره کرده بودین رو داشتم
مگه میشه!!! انقدر داغون بودم خبر نداشتم. فایل به جا و درستی بود واقعا ازتون ممنونم.
من دوره عزتنفس رو کار کردم فکر میکردم مشکل رابطه عاطفیم حل شه ولی نشد. تعجب میکردم چرا من در ارتباط با همه آدمهای اطراف تقریبا موفقم . ولی رابطه با شریک عاطفی هرگززززز. و هیچوقت اون رابطه ای که دوست دارم رو تجربه نکردم.
با این فایل زدید به هدف!!! چون من خودم سرتاپا مشکلم .
من این اخلاقها و رفتارها رو نقص نمیدونستم. الان فهمیدم مشکل از سرچشمه س. بارها دارم گوش میدم تا باور درست تو ذهنم شکل بگیره. ذهنم مقاومت میکنه ولی من حریف میشم بالاخره. بمبارونش میکنم.
و خوشحالم که دوره احساس لیاقت رو همون روز دوم که اومد رو سایت خریدم چون مطمینم اگه خوب تمرکز کنم بعدش بووووومب میترکونم هم روابط هم ثروت هم مهاجرت.
استاد من با دوره 12 قدم شروع کردم و بعد دوره های عزتنفس حل مسائل رو تهیه کردم همشون بینظیرن . استاد من با سارای قبل خیلی خیلی فرق کردم نتایج متفاوتی هم گرفتم فقط جایی که پاشنه آشیل شدید دارم رابطه عاطفی مه . اونم الان با این فایل فهمیدم مشکلم کدوم باورهامه.
استاد من قبل آشنایی با شماهم تلاش میکردم یه مدت بود کار کردن رو شروع کردم و تا به امروز کلی پیشرفت کاری و مالی و شخصیتی داشتم . ولی به لطف خدا و آموزشهای شما انگار سوار آسانسور شدم با آگاهی های شما!!!!
استاد قشنگم خیلی خیلی دوست دارم تو دست خدا هستی تا من برم تو دل ترسهام . تو دل ناشناخته ها ، رویاهایی رو دنبال کنم تجربه کنم که قبل این آگاهیها برام قفل بود.
استاد جانم من تابستون پارسال تنها حتی تو شهر خودمم تهران نمیرفتم. دلم کوهنوردی میخواست خجالت و ترس نمیزاشت تنها برم .
ولی دقیقا از بهار پارسال با کار کردن رو خودم و آگاهی های دوره و خودشناسی بارها تنها کوه رفتن رو تجربه کردم حس بینظیری بود . سفر کردن بدون خانواده داخل ایران رو تجربه کردم . استاد من برای اولین بار جرات پیدا کردم برم سفر خارجی اونم تنها ، با درآمد خودم رفتم ترکیه ، یه تجربه عالی بینظیررررررر. خدا رو شاکرم که منو به طریق استاد قشنگم هدایت میکنه . نتایج مالی من با قبل تهیه دوره ها و کار کردن رو خودم قابل مقایسه نیس. استاد ولی از خودم توقع بیشتر دارم . خیلی بیشتر از اینا باید نعمت و عشق و ثروت آرامش لذت وارد زندگیم شه . باید بیشتر رو فایل ها وقت بزارم .
استاد قشنگم بنظر من تمام محصولات و فایل های دانلودی روی سایت دوره خودشناسیه وقتی آدم خودشو میشناسه
بعد رو باورهایی که نتایج خوبی دستت نداده کار میکنه
میشه همون خالقی که دستور میده” کون فیکون”
موجود شو و میشه!!!
استاد مدتهاس نه بیماری تجربه کردم نه بی پولی، نه حال بد نه غصه و نگرانی.
واقعا درآمدتون از دوره ها خوش حلالتون باشه.
تو قلب من یه استاد نشسته اونم استاد اعظم آقای عباسمنش .
برادر عزیز و دوست داشتنیم.
کاش بتونم از نزدیک امریکا ملاقاتتون کنم . ولی ندیده عاشقتونم.
یعنی من فقط فایل گوش میدم اتفاق های خوب پولی کاری .. برام میفته . فایل های شما برام شده چراغ جادو واسه علاالدین
بازم میگم دوستون دارم و بابت انتشار این آگاهیها سپاسگزارم.
سارا
سلام سلام
استاد عزیز بازم ممنونم ازتون که باعشق این آگاهی های ناب رو در اختیار ما قرار می دید
ممنونم بابت کامنت های عالی تون دوستای خوبم
چقدر این فایل برام آگاهی بخش بود
چه چراغ هایی توی ذهنم روشن شد و چه حجاب هایی از جلوی چشمانم کنار رفت
وقتی توی فایل های استاد می شنیدم که ورودی های ذهن تون رو کنترل کنید
تا نتایج متفاوت بگیرید
یا وقتایی که استاد می گفت 99 درصد آدم ها مثل هم فک می کنن و اگه کلی آدم دارن یه مسیری رو می رن بدون که اون مسیر 100 درصد غلط ه
تازه الان یه بخشی از این آگاهی ها رو دارم متوجه می شم
بارها و بارها شنیده بودم که زن خوب زنی ه که حواس ش به مرد زندگی ش هست
باید مردها رو کنترل کرد مردها بچه ان
بچه های ریش دار
باس بهشون جهت داد
حواست نباشه مردت رو می دزدن
و و و
خدای من منو ببخش که اینقدر به خودم ظلم کردم
چه فرکانس داغونی بودم که این ورودیها رو می شنیدم
از طرفی توی روانشناسی مدرن بارها و بارها این ذهنیت ها رو شنیده بودم که اگه پارتنرت صب که از خواب بیدار می شه اولین کاری که می کنه دادن پیام صب بخیر و شب ها آخرین کارش دادن پیام شب بخیر به تو نباشه
یا مثلا تایپ کردن ” سلام عزیزم صب بخیر حالت چطوره؟” کمتر از یه دقیقه زمان می بره
اگه کسی بهت پیام نده
یا جواب پیام ت رو نده
یعنی تو براش مهم نیستی
یعنی این رابطه رابطه نیست
یعنی بزار برو از این رابطه بیرون بدون اینکه کلامی بگی
خخخخ
خدای من
چقد این روزا این این تفکرات خندم می گیره
و خدا رو شکر می کنم با فایل های بینظیرتون و دورهای یونیک و بی همتا تون
مثل عشق و مودت، 12 قدم، کشف قوانین زندگی ، عزت نفس و این شاهکار اخیر احساس لیاقت
دارم کم کم از بدنه ی جامعه جدا می شم
و با تفکرات همراستا به قوانین کیهانی همسو می شم
این یعنی نزدیکی و همراستایی و هم سویی و هماهنگی روح و ذهنم
یعنی صدای قلبم رو بلند کردن و ملوکت بخشیدن به صدای درونم
یعنی تغییر فرکانس م
باس برای این فرکانس خداگونه و فوق العاده ایی که الان توش هستم کلی چشن بگیرم
که دارم این آگاهی ها رو می شنوم بدون مقاومت
و سیمان های ذهنم کم کم داره شکسته می شن و چقدر آروم و زیبا بهشتی رو دارم برای خودم می سازم
چون من خالق زندگی خودم هستم و این جهان به فرکانس های قبل من کاری نداره و هوشنمد و جادویی عمل می کنه و با توجه به فرکانس های حال حاضر من به من نتیجه می ده
همین تفکر که جهان چقدر دقیق و عادلانه رفتار می کنه
قلبم رو باز می کنه و یه خنکی باحال تو قفسه ی سینه م حس می کنم
خدایا تو چقدر باشکوه و عظیمی
چقدر این نوع تفکر با کیفیت و اصیل ه
که من
تنها و تنها کسی هستم که وظیفه دارم حال خودم رو خوب کنم
که من
ناجی زندگی هیچ کسی نیستم و تنها ناجی زندگی خودم هستم
که من
ناتوانم از تغییر دادن زندگی کسی
که من
وظیفم اینکه هر لحظه حواسم به خودم و تنها خودم باشه و احساسم رو خوب نگه دارم
که من
وظیفه م اینکه بنده ی موحد باشم و قدرت رو به هیچ کس و هیچ چیز در دنیای بیرون از خودم ندم
که من
ارزشمندم و همین که به این دنیا اومدم لایق یه رابطه ی خوب، لایق یه زندگی با کیفیت و خداگونه و لایق بهترین نعمت ها و ثروت های کیهانی هستم
که من
بنده ی بی همتای خدا هستم که خدا عاشق منه، حامی منه، پشتیبان منه و دست من در دستان خداست و روی شونه هاش نشستم و خدا کل کار و زندگی ش رو تعطیل کرده و داره زندگی من رو مدیریت می کنه اونم با عشق اونم جوری که وعده داده منو راضی کنه
خدایا داد می زنم
فریاد می زنم راضی ام ازت
خدایا تنها تو را می پرستم و تنها از تو یاری و هدایت می طلبم
خودت بهم توفیق بده دریافت کننده ی خوبی باشم برای نعمت ها و ثروت ها و وعده های الهی ت
خودت بهم توفیق بده تا بنده ی موحد تو باشم با جون و دل و با شور و اشتیاق از تو بگم و تو رو زندگی کنم
خودت بهم توفیق بده تا جوری بندگی ت رو کنم که تو هم از من راضی باشی
الهی صدهزارمیلیارد بار شکرت
باسلام به آزاده خانم عزیز
تشکر از کامنت زیباتون واقعا مرور مطالب استاد بود و استفاده کردم ، لذت بردم که اینقدر خودتون رو متعهد میدونین تا طبق قوانین جهان حرکت بکنین ، رشد روزافزون و شادی و ثروت و ایمان و سلامتی براتون آرزومندم
سلام آقا ناصر
من فقط دارم سعی می کنم که قوانین جهان رو درک کنم و ازشون به نفع خودم استفاده کنم
من عاشق آموزش دیدن و آموزش گرفتن هستم
همیشه بودم و مشتاق بودم تا جهانم رو رشد بدم و یکم بهتر از روز قبل ش کنم
تا زمانی که با فایل های استاد عباسمنش آشنا شدم
فقط خدا می دونه که اینقدر از فرکانس این آگاهی ها دور بودم که حتی نمی تونستم صدای ایشون رو تحمل کنم
اینو واقعی می گم
ولی اینقدر به طرق مختلف در جریان هدایتم که از خدا طلب کرده بودم من رو کشوند به مسیر این آگاهی ها که داستان ش برای خودش جالبه که بلاخره استارت رو زدم
و فقط خدا می دونه که چه معجزه ها دیدم
من می دونستم که دارم تلاشم رو می کنم
ولی به میزان تلاشم دریافت نمی کنم
راحتی و آسونی در زندگی م جاری نیست
و همیشه ناامید می شدم و شکایت می کردم در درونم
تا اینکه تسلیم شدم و آروم گرفتم
و گفتم من دیگه کاری نمی کنم
خودت می دونی و خودت یا منو ببر از این دنیا یا خودت همه چیز رو مدیریت کن
الان یک سال و چند ماهه که تسلیم م و خدا داره زندگی م رو مدیریت می کنه
و فقط خدا می دونه که من دیگه به معجزه های هر روزش عادت کردم
و هر روز از خودم می پرسم
چرا متعهد نباشم وقتی این مسیر مستقیم رسیدن به فرکانس خداست ؟؟
چرا هر روز به این مفاهیم ارزشمند دل و جون ندم وقتی دارم می بینم که داره هدایتم می کنه، حمایتم می کنه و همه چیز و همه کس زندگی مه
الله اکبر از این مسیر سلوکم که خود خدا داره برام برنامه ریزی ش می کنه و من فقط دارم می گم راضی ام ازت
تازه من هنوز دارم تکامل م و طی می کنم
تازه گوشم اجازه پیدا کرده بشنوم
و یه کوچولو درک کنم و یکم اقدام
می دونم وقت تصاعد رسیده
نشونه هاش رو دارم می بینم
با این دوره ی بینظیر احساس لیاقت
جوووون تازه اومده تو رگ هام
قلبم احساس شعف داره و بیقرارم که ببنیم که چه شگفتی هایی رو خلق می کنم
منم براتون بهترین ها رو توی مسیرتون از خدا می خوام
موفق و شاد و خوشبخت و سلامت و ثروتمند در دنیا و آخرت باشید