علائم احساس عدم لیاقت | قسمت 2 - صفحه 9

364 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    آتوسا حداد گفته:
    مدت عضویت: 2151 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام به همگی

    استاد جان وقتی تو سفر به دور امریکا شما گفتید که همچین دوره ای رو دارید آماده میکنید و میخواید تو سایت بزارید همونجا تو وجودم یه جرقه ای زده شد که من احتیاج دارم به همچین دوره ارزشمندی .

    گذشت تا اینکه تو موضوعی به تضاد شدیدی برخوردم، اولین بار بود من تو اون موضوع آنقدر آشفته بودم و یه جورایی داشتم ناخودآگاه خودمو از بین میبردم . تقریبا همون روزا بود که شما معرفی این دوره رو رو سایت گذاشتید .(استاد جان چقدر از بچه ها به این نکته اشاره کردن همزمانی دوره با درخواست شون ‌و نشون دهنده هماهنگی کامل شما با هدایت پروردگار است )

    من دوره عزت نفس رو قبلا خریداری کرده بودم ولی خودم روش کار نکرده بودم و همسرم کامل دوره عزت نفس رو گذرونده بود . چون این دوره رو داشتم میگفتم اول عزت نفس رو کامل کنم تا بعد …

    از طرفی هم قلبم ندای دریافت آگاهی های دوره ارزشمند احساس لیاقت رو فریاد می‌زد .

    همونجا تو معرفی دوره احساس لیاقت و در قسمت توضیحات نوشته بودید که پیش نیاز دوره عزت نفس این دوره ست .( برام نشونه بود هدایت خدا بود )

    با این حال رفتم تو سایت و به دنبال معرفی دوره عزت نفس و با فایل روی خودت سرمایه گذاری کن روبرو شدم و اون فایل رو بارها گوش دادم .

    تو اون فایل و برای اون لحظه ی من ، صحبت های شما چند جمله طلایی و هدایت برام داشت :

    * من بیشتر از هر چیزی رو خودم سرمایه گذاری کردم

    * من اگه تصمیم گرفتم سریع بهش عمل کردم (بدترین کار اینه که تصمیم نگیری و تو برزخ بمونی ) .

    من خیلی تو دوراهی ها گیر میکنم و تو تردیدها و نقطه ضعف منه و باید روش کار کنم و این جمله شما منو تکون داد که الان وجودت این دوره رو میخواد رو خودت سرمایه گذاری کن خودت رو قوی کن شخصیتت رو قوی کن . تو معرفی دوره هم گفتید اگه اتفاقی میفته بستگی به نگاه شما داره که چه برداشتی ازش بکنید میتونید نگاه بد و به اتفاقات بدش فکر کنید یا همون نقطه عطف زندگیتون بشه ، و این هم یه تلنگری در من شد و همه و همه درستی راه و تصمیم خرید دوره احساس لیاقت رو ثابت می‌کرد. که من به لطف خدا این دوره رو با نشونه هاش خریداری کردم و بسیار خوشحالم که تو این دوره ارزشمندم . از خدای مهربون میخوام منو هدایت کنه که به آگاهی های این دوره عمل کنم .

    *(همانطور که من میگرن شدیدی داشتم و این بیماری نقطه عطف من به سمت دوره قانون سلامتی شد و الان حدوده 80 90 درصدش به لطف الله حل شده ، و استاد جان منتظرم نتایجم در دوره قانون سلامتی به اون استانداردهای بالایی که از شما یاد گرفتم برسه و اون ها رو تو دوره و برای شما ایمیل کنم .)

    بخاطر تضادی که برام پیش اومده بود من بسیار به هم ریخته و آشفته بودم خیلی زیاد و وقتی معرفی 1 دوره رو گوش کردم و بعدش وقتی فقط یکبار اولین جلسه دوره احساس لیاقت رو گوش کردم اول پی بردم به مشکلم و متوجه دلایلش شدم . فهمیدم همه چیز منم ، منم با رفتارم ، با فکرم ، با توجهم دارم زندگیمو رقم میزنم و استاد جان یه احساس آرامشی منو فرا گرفت ، خیلی آروم شدم ، خیلی محکم شدم ، خیلی آسوده شدم ، خیلی ایمانم به خدا بیشتر شد ، خیلی خودم مهم شدم ،تو همین یکی دو روزه واکنشم نسبت به مسائلی که نشون میدادم کمتر شده ، استاد جان من فقط یکبار و فقط جلسه اول دوره احساس لیاقت رو گوش دادم و یه حسّ خاطر جمعی بهم دست داده. و دارم میبینم خدا داره چطور هدایت میکنه تماس هایی رو که نباید بشنوم رو نمیشنوم

    خدایا سپاسگزارم بخاطر قوانینت که میتونیم با عمل به اونها راحت و آسوده زندگی کنیم .

    استاد عزیز و خانم شایسته عزیز ازتون سپاسگزارم بابت این دوره بی نظیر .

    خدانگهدارتون باشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 46 رای:
  2. -
    ریحانه معارف وند گفته:
    مدت عضویت: 872 روز

    سلام به استاد فوق العاده بینظیر و عزیزم،خانم شایسته گلم که ایشونم برازنده کلمه استاده و تمام دوستان عااااالی ام.با توجه به این قسمت جاهایی که به من یاداور شد که عه پس اونجا احساس عدم لیاقت بوده اینکه من در نمرات زبانم از 100 ،98/5 میگیرم اکثرا و احساسم کمی بد میشه که چرا 1/5 نمره رو نگرفتم و نمرم کامل نشد.البته یکبار هم 100 کامل رو گرفتم.خدایابیییییی انتها شکرت بخاطر عشق بینهایتم به زبان و هوش سرشارم.بعد اینکه در یه موردی در زبان خیلی زیاد قوی نیستم( هر چند نباید میگفتم) و خیلی تمرکزم رو این مشکل بود.ولی الان متوجه شدم باید سعی کنم برای پیشرفت توش ولی نباید پیش خودم یا دیگران بگم ولی تو این مشکل دارم.فقط باید با احساس عالی فقط موفقیتهای بینظیرمو ببینم و بیشتر شکر گویان باشم.مورد بعدی اینکه من تو یه کامنت نوشتم که بینهایت ساده و راحته همه چیزام. موهای پسرونه خیلی کوتاه،ناخن خیلی کوتاه،بدون ارایش،حتی با موهای رنگ نشده و سفید و…به تمام معنا عاشق خودمم و واقعا زیبام. ولی بخاطر یکی ،دو تا مشکلی که در سلامتیم ایجاد شده حس خوبم کمرنگ شده و تمرکزم رو اون 2 قسمته بجای تمرکز روی هزاران هزار و شاید میلیاردها سلول نازنین سالمم که قربونشون بشم.خدایا دورت بگردم میدونم تو به من ظلم نکردی من خودم به خودم ظلم کردم که سلامتیم اینجوره.همه چیز ارامشه،همه چیز کنترل بر ذهنه،همه چیز احساس عالیه، احساس لیاقته،بیخیالیه و… .الهی که هممون بتونیم بی انتها اینها رو داشته باشیم و به تمام خواسته هامون برسیم و از هر یک بینهایت. استاد جان فکر کنم برای بار سوم تو کامنتام میگم و ازتون میخوام و ایمان دارم بزودی دوره-قانون_ سلامتی برای لاغرها روی سایت امده و همه چیز جور شده وخریدمش و تا اخر عمر انجامش دادم.حتما در زمان عالی،مکان(شرایط) عالی و … امده. یک دنیا سپاس خدا جون خود خودم و بینظیرترینهام تو دنیا استادان جان جانان و دوستانی که واقعا تکید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
  3. -
    زهرا گفته:
    مدت عضویت: 664 روز

    به نام خداوند جان

    سلام به دوستان عزیزم

    چقدر این فایل و فایل قبلی رو درک کردم.و بدون استثنا تمااااام نشانه ها رو در خودم دیدم.فهمیدم که احساس عدم لیاقت در من شدید هست و نیاز به اصلاح داره.برای این اگاهی سپاسگذارم خدای عزیزم.

    من کار جدیدی رو شروع کردم که فوق العاده دوستش دارم.واقعا دارم محیط و شرایط جدیدی رو تجربه میکنم.

    الان یک هفتش در شروع کار من جوری روز اولم رو شروع کردم که همکار های من گفتن که واقعا این کارو نکردی قبلا؟خییییلی خوب انجامش میدی

    و من متوجه این قضیه نبودم.تا موقعی که تحسین بقیه رو ندیدم در اول کار واقعا خوب بودنم رو متوجه نشدم و ندیدم

    تموم مدت استرس داشتم که اره دارم اشتباه انجام میدم و خودم رو سرزنش میکردم

    تا همین دیروز هم همینطور بود.اخر هفته ها ما پیک مشتری داریم و فوق العاده شلوغه.ولی من تونستم و رد کردم اون روز دو جز چند تا اشتباه کوچیک.همه بهم خسته نباشید گفتن و حال و رفتار همه اوکی بود با من و مشکلی وجود نداشت و نداره.

    مشکل خود منم در اصل.با سرزنش خودم به خاطر اون چند تا اشتباه کوچیک و ندیدن موفقیت هام در این هفت روز اول کار.میخوام الان خودم رو تحسین کنم و قدردان خودم باشم.

    زهرای عزیزم.ممنونم که از نقطه امنت از کاری که دوست نداشتی بیرون اومدی و رفتی تو دل ترس هات.ممنونم که قوی ادامه میدی.ممنونم برای تلاش هات برای رویاهای بزرگت.ممنونم که به فکر خودتی و به خودت ارزش میدی.لایق احترام،ارزش،ثروت ،سلامتی و کلییی چیزای خوب هستی و من فوق العاده بهت افتخار میکنم.من زیبا و قشنگم.همیشه کنارت هستم

    ممنونم که این 7 روز رو انقدر موفق گذروندی و دیگه همه چی راحت شده برات

    همه کار رو یاد گرفتی به بهترین شکل ممکن

    اروم هستی و اروم تر میشی

    البته خدا رو هم داری کنارت.همیشه هست.کنارته.

    خدایا سپاسگذارم

    همیشه میگم که ارامش وجودمو از تو میخوام و استرس همیشگیمو میزارم کنار.مخصوصا توی کار

    توی استراحت

    چون من لایق ارامش و خیال راحت هستم.

    خدای بزرگم سپاسگذارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 28 رای:
  4. -
    عباس امیری گفته:
    مدت عضویت: 2138 روز

    بنام خدا

    سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز و دوستان گرامی ام

    بلاخره قسمت دوم هم اومد کلی منتظرش بودم ،البته فکر میکردم شاید استاد دیگه قسمت دوم رو ضبط نکنه اما باز هم سخاوتمندانه قرار دادن

    استاد سپاسگذارم ازتووون

    خیلی دنبال این بودم که احساس لیاقت در زندگی خود شخص چطور کار می‌کنه ،چون به این نتیجه رسیدم که من اول باید این موضوع رو در زندگی شخصی ام بهبود بدم و بعد توی حوزه رابطه بستش بدم و با این کار اول با خودم یکی بشم.

    موضوع این جلسه برمیگرده به کانون توجه فرد نسبت به خودش

    این مورد بزرگترین پاشنه آشیل کنه

    منی که بیش از دو سال روی عزت نفس کار کردم و همه تمرینات رو به نسبت زیاد انجام دادم امااااااا روی یک موضوع کم کاری کردم انصافا و دقیقا از همون نقطه بشدت آسیب دیدم.

    مسئله ی من طبق صحبت های استاد اینه که من خیلی زیاد تمرکزم روی نکات منفی ام هست و واسم بلد شدن….

    یعنی با این نگاه که من هنوووووز کافی نیستم دارم روی باورهام کار میکنم!!!!

    یعنی تمرکزم روی نقص هامه مثل:

    نداشتن باورهای مناسب در حوزه ثروت

    نداشتن باورهای مناسب در حوزه رابطه عاطفی

    نداشتن فلان قدر مهارت و علم در زمینه کاری

    نداشتن …..

    و به این شکل همش در یک احساس نارضایتی دائمی قرار دارم و با این شیوه دارم روی باورهای کار میکنم…

    حالا نتیجه چیه!؟؟؟؟؟؟

    باز هم کمبود بیشتر

    نارضایتی بیشتر

    نا شکری بیشتر

    این فایل جواب بزرگترین معمای زندگیم بود استاد

    همیشه برام سوال بود که چرا منی که چندتا دوره دارم ازتون اما چرا حالم خوب نیست

    چرا وقتی تمرینات ثروت هم کار میکنم حالم خوب نیست

    چرا همیشه یه چیزی در وجودم کمه

    انگار خودمو مجبور میکردم که بشینم پای دوره ها و تمرینات

    همش تو خودم بودم و اینجوری توجیه میکردم که من باید باورهای نامناسب رو بشناسم و تغییر بدم

    زندگیم همش شده بود فکر فکر فکر فکر فکر زیاااااد…

    نمی‌دونستم زندگی در لحظه یعنی چی

    ذهنم همیشه می‌گفت :

    استاد گفته باید متعهد باشی برای تغییرات و به این شکل همش توی اتاق خودمو حبس میکردم که فایل ببینم

    کامنت بخونم

    باور بسازم و…..

    با یک احساس خفگی و نارضایتی….

    اگه صبح تا شب هم روی خودم کار میکردم

    باز هم بی ارزش بود واسم

    باز هم از خودم راضی نبودم

    تا اینکه یه روز از خودم پرسیدم که:

    عباس دیگه باید چیکار کنم که راضی بشی

    دیگه باید چی رو تغییر بدم

    دیگه باید به چه ترسی غلبه کنم

    دیگه باید چقدررررر تغییر کنم

    که راضی بشی ….!!!!!

    مگه دیگران چطوری ان

    مگه چی دارن که تو نداری

    که انقدرررر خودتو کم می بینی

    مثل یک ظالم و مظلوم بودم واسه خودم

    خودم یقه خودمو می‌گرفتم

    وقتی تمرین آگهی بازرگانی رو برای هر کسی انجام میدادم همه میگفتن:

    تو چقدر استعداد داری

    تو چقدر همه چی بلدی

    تو یه پکیج کاملی پسر

    اماااا خبر نداشتن که این پسر از درون خود خوری داره

    هیییچ ارزشی برای وجودش استعدادش ظاهرش قائل نیست

    اصلا مهم نیست چقدر مهارت کسب کنی

    مهم نیست چقدر شجاع و دلیر باشی

    مهم نیست چقدر بالا باشی

    مهم نیست چقدر با استعداد باشی

    اگر احساس خود ارزشی نباشه احساس رضایتی نباشه

    دنیا فقط و فقط یک جهنمه

    اینو با تمام وجودم تجربه کردم

    اماااا می‌خوام حلش کنم

    جهاد به پا کنم واسش

    من باید به این نقطه می‌رسیدم چون نمی‌پذیرفتم احساس لیاقت یعنی همینی که هستی و دنبال چیزی نبااااااااش….‌

    استاد واقعا سپاسگذارم ازت

    این فایلهای شما مصادف شد با درخواست های من از خداوند

    بهش میگفتم

    خدایا من چمه

    خدایا چرا همیشه یه چیزی کمه

    خدایا چرا شاد نیستم

    چرا احساس خفگی دارم

    چرا با اینکه چند ساله استاد رو دنبال میکنم و هر روز توی این سایت بودم

    هر روز پیگیر بودم

    چراااا !!!!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    و باز هم هدایت اومد پشت سر هم

    خداوندی که از تاریکی ها بسوی نووور هدایت می‌کنه

    خدایی که فقط اون می‌دونه تو چته

    خدایی که وقتی او را میخوانی اجابت می‌کنه

    خدایی که از رگ گردن به من نزدیکتره

    خدایی که فقط اون میتونه کمک کنه

    استاد تازگیا صدای خدا رو بهتر می‌شنوم

    صدایی که واسم آشنا بود

    و بارها شنیده بودمش

    وقتی بهم گفت « من همون صدای درونتم »

    گفتم:

    من که بارها شنیده بودمت اما نمی‌دونستم توئی

    فکر میکردم حالا یه نداییه دیگه جدیش نمی‌ گرفتم …

    فکر میکردم خودمم که دارم جواب خودمو میدم!!!!!

    اما خودم نبودم

    اون بود

    چیزی که واسم خیلیییییی عجیییییب بود اینه که :

    یعنی خدا آنقدر نزدیکه!!!!!!!!! به من!!!!!!

    استاد خیلی ازت شنیدم که خدا نزدیکه

    هدایت می‌کنه

    و به قول خودش :

    «فأنی قریب »

    اما درک نمی‌کردم

    فکر میکردم اینا تو قصه هاست

    اینا تئوریه فقط ….

    اما وقتی بارها شنیدمش

    فهمیدم که اون صدا من نیستم

    اون جواب ها من نیستم

    شیطان هم که نیست

    پس کیه

    چیه !!!!

    از وقتی بهتر شناختمش خیالم راحت تر شده

    دیگه احساس تنهایی نمیکنم

    احساس خلأ هام کمتر شده

    واسم عجیبه انقدرررررررر نزدیکه و من بیرون از خودم دنبالش بودم

    بسم الله رحمن الرحیم

    ستایش الهی را که فرمانروای جهانیان است

    بخشنده مهربان است

    صاحب روز جزا است

    تنها تو را می پرستیم و تنها از تو یاری می جوییم

    ما را به راه راست هدایت کن

    راه کسانی که به آنها نعمت داده ای

    نه راه غضب شدگان و گمراهان

    گمراهان رو‌ اینجوری میشه تشبیه کرد:

    تا حالا دیدی گوسفندی گله رو گم کنه چه شکلی میشه؟؟؟؟

    من از بچگی زیاد دیدم داخل روستامون

    گوسفند چند قدم به چپ میره و هی صدا میزنند گله رو

    بعد چند قدم به چپ میره باز صدا میزنه

    هی اینطرف اون طرف میدوه که گله رو پیدا کنه

    که مسیر رو پیدا کنه ….

    حیران و سرگردان فقط میدوه و صدا میزنه ….

    به این نتیجه رسیدم که هدایت خداوند باعث میشه من مثل اون گوسفند نباشم

    گمراهی بزرگترین عذابه دنیاست

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    ای کسانی که ایمان آورده آید

    خدا را بسیار یاد کنید

    در پناه خداوند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 139 رای:
    • -
      سحر احمدی گفته:
      مدت عضویت: 2584 روز

      سلام. منم بیماری شما را دارم. بهتر بگم منم بیماری کمال گرایی دارم. همش میخام کامل و بی نقص باشم‌.منم هر روز به خودم میگم امروز کم روی فایل کار کردی پس خوب نیستی و…

      دوست عزیز خیلی بابت کامنت ممنون . من با کامنت شما به بیماری پی بردم ممنون

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      مریم پهلوان گفته:
      مدت عضویت: 2036 روز

      سلام برادر.من نمیدونم چه مهارتهایی داری نداری ولی همین که لیاقت حضور تو این جمع وسایت را داری قدر خودتو بدون .همین که لیاقت سه ونیم ستاره طلایی به خاطر حضور فعالت در این جمع رو داری قدر خودتو بدون. همین که مثل بیشتر پسرهای ایرانی دنبال رفیق بازی وحاشیه بازی نیستی قدر خودتو بدون. همین که سالهاست عضو سایتی وبالاخره داری تلاش خودتو میکنی تمرین انجام میدی روی باورهات کار میکنی قدر خودتو بدون (حالا شاید مثل خودمن بعضی جاها دچار کج فهمی میشویم که اونم طبق تکامل درست میشه ).ولی بازهم همین وقت و انرژی که برای کار کردن روی خودت میزاری قابل ستایش هست وهمینها پله ی پیشرفتهای بعدی هست.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      خانواده فرح بخش گفته:
      مدت عضویت: 1180 روز

      مادرخانواده

      سلام به همفرکانسی پرتوانم آقای امیری

      سپاسگزارم از کامنت بسیار عالی تون که چقدر قشنگ و روان یک باگ شخصیتی مهم رو بیان کردید که شاید مهمترین ترمز اکثر ماهاست

      و البته ریشه در احساس عدم خودارزشمندی داره.

      و چقدر ساده و زیبا گمراهی و نتیجه اش رو گفتید و نیز اثر و نتیجه هدایت خداوند رو.

      باز هم ممنون از کامنت زیباتون

      خداوند را بسیار سپاسگزارم بابت هدایتم به این سایت و در جمع این همه انسانهای توحیدی و هدایت شده و چقدر زیبا من رو از سرگردانی ناشی از گمراهی نجات داد.

      با آرزوی سلامتی و موفقیت لحظه افزون برای شما و همه دوستان عزیز

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      فرزانه رضایی گفته:
      مدت عضویت: 1104 روز

      سلام آقای امیری

      کامنت تون یه نکته ی خیلی مهم برام داشت که توی دفترم یادداشت اش کردم.

      “اینکه روی باورهام کار میکنم با این دیدگاه که هنوز کافی نیستم.”

      دیدم منم دارم یکسری تصمیم گیری هام رو به همین علت عقب می‌اندازم بخصوص در حوزه ی روابط، میگم بذار باورهام بهتر بشن که تجربه ی بهتری رو خلق کنم ولی خودمم میدونم که بهونه است.

      کار کردن روی باورها خیلی خوبه اما عقب انداختن ایده هایی که میان یک آلارم هست.

      یا در حوزه ی کسب مهارت برای کسب و کار شخصی میگم من اگر یاد هم بگیرم نتیجه همینه چون باورهای من هنوز خیلی عوض نشدند در حالیکه واقعیت چیز دیگری هست.

      مسئله ام بهم یادآوری شد. تشکر میکنم از نوشته ی صادقانه تون.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    محمد یزدانی گفته:
    مدت عضویت: 1748 روز

    سلام استاد عزیز

    این خاصیت ذهنه و طبیعیه برای همه اتفاق میفته ، کلا زندگی همینه که باید بین دوتا رنج هر لحظه انتخاب کنیم ، رنج پیشرفت یا رنج پسرفت کردن ، و اینکه وقتی تو مسیر و تازه شروع میکنی مسیر رشد معممولا اولش ذنن خیلی توجت نمیکنه به نفص و اشتباهاتت ، ولی وقتی میرسی به تمام هدف هات و بیکار میشبنی ذهن اولین چیزی که میاد درگیرش میشه بدن آدم ، برای همین به اصطلاح ادمای موفق بیشتر عمل جراحی و زیبایی انجام میدن تا ادم هایی معمولی ، چون بیکارن و ذهنشون درگیر روزمرگی و بدنشون میشه و اینکه متنفر میشن از خودشون ، اینم تو دخترای که تو دوران مدرسه میتونیم ببینیم ، موفعی که در حال تحصیل و درس هست ، حتی خواستگارزیاد میاد براش ولی به محض اینکه دبیرستان یا دانشگاهش تموم میشه و خونه نشین میشه بشدت توانایی هاش پایین میشه جوری که حتی تو حرف زدن هم اشتباه میکنه ، ویا صورتش پر جوش میشه مریض میشه خواستگاراش کم میشن به مرور ، ویا میتونیم این چالش تو پدر و مادر بزرکمون که معمولا بیکار میشن تو سنین بالا، خیای دنبال جلب توجه از طریق بچه هاشون و نوه هاشون میشن ، و خبلی ها بهشون بی محلی میکنن ، این نشون میده که آدم وقتی بیکاره و هیچ هدفی ویا مشکلی نداره که حلش کنه ، ذهن پخش و پراکنده میسه و اولین کاری که میکنه ذهن میره و به بدن و زیبایی شخص گیر میده و جذابیت ادم کم میشه ، هر چند از لحاظ ظاهری اون ادم زیبا و خوشگل بنظر بیاد ، هدف و کار و مشکلات باعث میشه ادم عا جذاب بشن

    اصلا یکی از دلایلی که ادم های پولدار زیاد مریض میشن و یا اینکه جذاب نیستن نسبت به ادم های معث لی که مشکلات ندارن ویا روابط ادم عای پولدار بده چه با مردم و چه تو خانواده و با پارتنرشون دلیلش همینه که ادم وقتی بیکار میشه تو زندگی و چیزی ندارا که ذهنش درگیرش کنه، ذهن اولین کاری ک میکنه میاد درگیر بدن وناتوانایی هات میشه و اون وقت عصبی و افسرده میشی ، و شروع میکنه ثثل خوره رابطه ات و سلامتی ات و نازیبایی هات بهت نشون میده ، ادم های معمولی که درگیر پول و کار هستن درسته رنجشون پول و کاره ولی از اون طرف سلامتی و روابط خوب دارند ، ادم های پولدار و مشکل پول ندارن رنجشون مریضی و روابط بد اینم ذهن این کار رو میکنه ، که مشکلات و چالش های زندگی باعث میشه تو جذاب بشی و ذهن متمرکز شه روی یک نقطه جای اینکه پخش شه روی ادم ها و بدن ات ، ، از اون ور وقتی مشکلی پیش میاد ادم های موفق رنج میکشن ولی بلاتکلیفی هم خودش رنج دردناکی هست ، زندگی رنجه ، اول رنج و حسرت رسیدن میکشی ، لعد که رسیدی یا رنج نگه داشتن چیزی که بهش رسیدی یا رنج بدست اوردن چیز بهتری باید انتخاب کنی ،

    ادم پولدار اگه میخاد همیشه بالا باشه باید بره جایی که پولدارا زندگی میکنن ، اگه بره اونجا دست اوردهاش عادی میشه براش ، و رنج نداشتن و نازیبایی میکشه

    اگه هم بخواد تو محله های قشر ضعیف بمونه ، اونجا موفقیت هاش میبینه ولی از اون سمت ترس از دست دادن بهش دست میده (ترس نکنه اینا بیان و ماشین ببرن و. . . ) یعنی خودش میتونه ببینه ولی بازم رنج ترس از مردم میاد سراغش ،

    اگه هم بره بالا شهر و لای ادم های موفق زنزگی کنه ، دیگه رنجش میشه عادی شدن دست اوردهاش و بلانکلیفی و بی انگیزگی

    رنج نمیشه حذفش کرد میشه کم کرد ، در کل رنج فقط شکلش و لباسش تغییر میده

    و وقتی ادم به تمام خواسته هاش میرسه ، رنجش بیشتر میشه ، چون دیگه چیزی نداره ، که بهش فکر کنه موقع مشکلات و چالش ها و تفسردکی ،قبلا زیر خیمه خواسته هاش خودش رو اروم میکرد ولی وقتی به تمام خواسته هات میرسی هیچ امیدی دیگه نداری ، برای همین سخت تر میشه زندگی برات

    اینم بودا میگه زندگی کلا رنج است ،

    ذهن اتفاقات قشنک و زیبایی هت ازش سرسری میگذوه ولی اشتباهات رو با اینکه تکراریه هر ساعت میاد تکرارش میکنه

    یا دنبال اهداف و رشد و پیشرفت و چیزای جدید تمرکز میکنی ، یا ذهن میاد روی نازیبایی بدن ات تمرکز میکنه

    و در اخر هیچ خبری نیست ، لذت ببرید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  6. -
    امیرحسین ترکمان گفته:
    مدت عضویت: 2077 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    سلام استاد عزیزم

    دست مهربان خدای من

    و سلام به دوستانی که در حال مطالعه این دیدگاه هستن

    وقتی شما صحبت میکنید چقدر اتفاقات مشابه ای که برام پیش اومده و خودم رو اذیت کردم‌تو ذهنم مرور میکنم

    چقدر خودم رو مواخذه میکنم بابت یه نکته کوچیک که انجام ندادم و کل توانایی هام رو هم ندید میگیرم

    دوره احساس خود ارزشمندی واقعا یک نیاز واجب تر از نون شبه اللخصوص که اکثریت این نوع تفکر و باگ فکری رو داریم

    خداروشکر میکنم در بهترین زمان ممکن به این دوره هدایت شدم و این دوره رو خریداری کردم

    و بی شک نتایج شگفت انگیزی از بُعد درونیم در من رُخ خواهد داد خدایا شکرت

    استاد از شما بی نهایت سپاس گزارم

    در پناه الله یکتا شاد ، سلامت و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 26 رای:
  7. -
    حسین عبادی گفته:
    مدت عضویت: 1848 روز

    بنام خداونده بخشنده و مهربانم

    سلام به استا عزیزم و بانو شایسته نازنین…

    سلام بچه های سرزمین وحی…

    اول از همه تبریک میگم به همه اونایی که دوره احساس لیاقت رو تهیه کردن و نوش روحتون باشه نوشششش روحتون…

    ماهم استفاده میکنیم از اگاهیای شماااا الهی صد هزار بار شکرتتتتت….

    استاد همیشه همیجوررر بودیم …

    از همه مهمتر برای خودمون که ایجور هستیم هیچچچچ اقا قبول…

    برای دیگرانممم همیجوریمممم اخه به توچه چکار دیگران داری …..

    خودم رو میگمممم بچه خواهر برادر درس نمیخونن یا هر چیزه دیگه ای مننننن بلند میشم میگم تو هیچی نمیشی اقاااااااااااا بتوچه ربطی داره حسیننننننننن ….

    واین روزا متوجه شدم و بیشتر تمرکز میکنم به قشنگی هاشون و تمام داشتهاشووووووووووووون الهی شکرت رب من صد هزار بار شکرتتتتتتتتتتتتتتتتت….

    استاد تویه فایل هدفی انگیزه ای برای امسال انتخاب کن….

    خانوم شایسته نوشته بود

    احساس خوب= با اتفاقات خوب

    مطلع میشویم و با خود میگوییم:

    و دیگر همچیز تمان شد و فهمیدیم باید چکار کنیم دیگر همه چیز برای من حل شده است…..

    اما….. اما… اما…..اماااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

    وقتی اوضاع بر وقفه مراد ما پیش نمیره هر اتفاقی که بر وقفه ما نیست…

    همه اونچیزهرو به فراموشی می سپاریم…و نادیده می

    گیریم تا این حد به درستی موضوع یقین داشتیم و برا اجرایش متعهد بودیم؟؟؟؟

    چرا دوباره:

    ان من نگران بر میگرد و احساس خوب داشتن را ستخترین کار دنیا مکنه؟

    چرا ان من:

    کافر بر میگرد و ان همه نعمت را میپوشانه تا سپاسگزار نمانیم….

    چرا ان من:

    شکاک بر میگرد و اطمینان و یقین مانرا به تارج میبره؟؟؟

    و و و چرااااااا من هایی دیگه ای که من حتما پیشنهاد میکنم این قسمت از نوشته و فایل رو حتمااا ببینید….

    در پناه جان جانانت رب العامین شاد سلامت و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
  8. -
    سیده ملیحه موسوی گفته:
    مدت عضویت: 2624 روز

    سلام به استاد و دوستان بی نظیر

    استاد باز هم جمله ای گفتید که من برای اولین بار که شنیدم در من نهادینه شد و همه جا نوشتم و واقعا ایمان آوردم بهش جمله احساس خوب =اتفاقات خوب

    که خیلی واقعا راحت نیست و تمرکز ذهن بالایی می‌خواهد.

    اما پاشنه آشیل من احساس عدم لیاقت بوده و هنوزهم هست

    با توجه به اینکه دارم روی دوره عزت نفس کار میکنم و این دوره و حرفهایی که درهمین فایل های رایگان گفته اید که خیلی ارزشمند هستند

    وهم راستابا آگاهی های این روزهای من است.

    خدا را شکر میکنم بابت این هم زمانی

    باور احساس عدم لیاقت که از بچگی تا به الان در من ایجاد شده و الان واقعا به تلاشی مضاعفی نیاز است که ریشه ای حل شود.

    و چه جالب وقتی داشتم مطالب اول فایل را میخوندم دقیقا خصوصیت هایی از عدم احساس لیاقت گفتید که در من هم متاسفانه هست. چقدر من مهارت های مختلف را کسب کردم اما به نتیجه نرسید.

    درآمد مالی من اکنون صفر است واینکه چقدر خودم را لایق داشتن ثروت میدانم سوال‌هایی است که برای شناخت خودم و باور احساس لیاقت در خودم باید بهشون جواب بدم.

    کوتاه آمدن و محبت زیادی و از خود گذشتگی

    نادیده گرفتن خودم و یا حتی خانواده ام

    خیلی خوشحالم بابت آگاهی هایی که کسب میکنم اینکه بدونم این نقاط ضعفی که در من نهادینه شده به چه دلیل است نصفی از راه را رفتم.

    به خاطر نداشتن باور لیاقت و خود ارزشمندی خیلی راحت از خواسته هایم گذشتم که آینده من را تغییر داد و رنج های بسیاری را به دنبال داشت.

    رها کردن زندگی با احساس بد و نداشتن احساس خوب باعث اتفاقات بدتری در زندگی من شد.

    ندیدن خودم و توانایی هایم و ایمان نداشتن به توانایی‌هایم باعث شد که خیلی زود ناامید شوم و انگیزه ای برای ادامه و نتیجه گرفتن از آن توانایی ها نداشته باشم.

    خدا را شکر میکنم و ممنونم از شما استاد عزیزم که مثل همیشه دوره ای بی نظیر را آماده کردید که مطمئن هستم زندگی ساز خواهد بود هم برای من و هم بقیه دوستان

    امیدوارم خیلی زود لیاقت خرید این دوره را هم پیدا کنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  9. -
    جواد جمشیدپور گفته:
    مدت عضویت: 1655 روز

    همراه و همدم روزای سخت️

    مرسی که همیشه به بهترین شکل ممکن کنارم بودید استادم️

    بچه هایی که دارید برای اولین بار دوره های استاد رو تهیه میکنید یه نکته خیلی مهم رو برادرانه بهتون میگم…دوره های استاد عباسمنش بهترین دوره هاییه که تو کل عمرتون تهیه میکنید اگر واقعا عمیقاً و متعهدانه تصمیم به تغییر شخصیتتون گرفتید.درواقع باید واقعا مرد مردونه شخصیتتون و روش زندگیتون رو تغییر بدید تا نتیجه تو زندگیتون رخ بده،بایدددد عملگرا باشید تا انتظار داشته باشید تغییر تو زندگیتون ایجاد بشه.فقط و فقط با گوش دادن به فایل های استاد شاید خیلی خیلی کوچیک نگاهتون به اتفاقات و آدما تغییر پیدا کنه اما نتیجه قابل توجهی بوجود نمیاد.من از وقتی دوره دوازده قدم رو شروع کردم متوجه این مساله شدم که چرا نتایجم تو این چندسال اخیر خیلی حیرت انگیز نبوده،من خیلی فایل های دوره رو گوش میدادم اما تمریناتش رو خیلی جدی نگرفتم و از اونجایی که تمام تمرینات مارو از پایه و بطور شخصیتی تقویت میکنه و ذهنمون رو میبره تو مدار بالاتر،من با تنبلی و دلایل منطقی مثلا خستم و امشب کار مهم داشتم و امروز صبح عجله داشتم و… خودم رو متقاعد میکردم که انجام ندادن تمرینات از نظر من منطقی باشه…دوستای خوبم،هرکدوم از دوره های استاد رو میخرید اگه میخواید نتایج عالی بگیرید بصورت تمرکزی و پله پله گوشش بدید و انجامش بدید مطمعنم نتیجه عالی تو زندگیتون ایجاد میشه️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
  10. -
    مهشید و شیرین گفته:
    مدت عضویت: 1253 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    مهمترین احساسی که ما می توانیم در خود ایجاد کنیم احساس لیاقت و ارزشمندی است که بیشترین احساس خوب را برای ما در پی دارد. به اندازه ای که ما احساس ارزشمندی کرده به همان میزان نیز جهان ثروت افراد شرایط و موقعیتهای بهتری را برای ما فراهم می کند و به احساس لیاقت ما پاسخ می دهد.

    احساس لیاقت و ارزشمندی ما در طول زمان به واسطه عوامل مختلف گرفته شده است. یکی از نشانه های عدم احساس لیاقت این است که فرد استعدادها دست اوردها و موفقیتهای خود را نادیده گرفته و ارزشمند نمی داند و به شکستهایش بیشتر توجه می کند و استعدادهای خود را به عوامل بیرونی مثل شانس نسبت داده و بر روی شکستهایش تمرکز می کند.

    به جای تمرکز بر اشتباهاتمان باید بر روی موفقیتها و دست اوردهای خود تمرکز کرده زیرا جهان به توجه ما واکنش نشان می دهد. اگر تمرکز ما همواره بر روی نکات منفی خودمان باشد جهان نیز نکات منفی بیشتری به ما نشان خواهد داد و اگر تمرکز خود را بر روی استعدادها و موفقیتهای خود گذاشته موفقیتهای بیشتری را تجربه خواهیم کرد.

    اگر بتوانیم احساس لیاقت را به صورت پایدار و دائمی در خود ایجاد کنیم و خود را همواره لایق بدانیم جریانی از نعمت و ثروت به زندگی ما وارد خواهد شد.

    خدایا شکرت

    عاشقتونیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای: