غذای روح چگونه تأمین می‌شود؟ - صفحه 111 (به ترتیب امتیاز)

1378 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    وحیده خواجه زاده گفته:
    مدت عضویت: 2348 روز

    به نام خدایی که جهان را به منظم ترین شکل ممکن آفرید

    سلام خدمت همه شما عزیزان و دوستان گرامی

    روز هفتم این سفر فوق العاده

    همه ما انسانها در مورد غذای جسم خیلی حساس هستیم ،اینکه چیزی که می خوریم سالم، بهداشتی، تمیز و حلال باشه و با مزاج ما سازگار باشه.اگر خواستیم بیرون غذایی بخوریم سعی می کنیم بهترین جا باشه و اگر جایی بریم که به دلیل بهداشت یا هر دلیل دیگه خوشمون نیاد قید غذا خوردن رو می زنیم و از اونجا بیرون میایم. حتی خود من اگه یه جایی که دسترسی به اغذیه فروشی خوب و مناسب نداشته باشم و گرسنم بشه ترجیح میدم با یه بیسکویت خودم را سیر کنم تا به خونه برسم و از دست فروش غذایی تهیه نمی کنم. حتی تو تجربه یک طعم و غذای جدید تردید داریم و اگر غذایی حس کنیم مونده هست یا بوش تغییر کرده و یا تاریخش گذشته بی درنگ دور می ریزیمش.

    حالا چرا با اینکه تا این حد به غذای جسممان اهمیت می دهیم، از تغذیه ذهنمان غافلیم؟

    و اما جواب زیبای استاد:

    چون ما تاثیر غذای نامناسب بر روی جسممان را در فاصله زمانی کوتاهی می بینیم. برای مثال، خود من سردی روی جسمم سریع خودش را با ضعف در بدن نشان می دهد که با مصرف کمی زنجبیل و نبات در آبجوش درست می شود.

    اما در مورد غذای روح، چون فاصله زمانی بین ارسال فرکانس و دریافت نتیجه، تقریبا طولانی است و هم چنین نوع نتایج دریافتی در ظاهر با فرکانس ارسالی ما ربطی ندارد درکی از غذای مسموم ذهن نداریم. در واقع قانون جهان بدین گونه است که «هر فرکانسی به جهان ارسال کنی، جهان هستی نتایج، موقعیت، شرایط، اتفاقات و افرادی هم سنگ و هم مدار با کانون توجه ات وارد زندگیت می کند.»

    چرا نمی توانیم درک کنیم که هر موضوعی که آرامش ما را مختل می کند، هر تصویری که احساس مان را بد می کند،‌ هر اخباری که ما را نگران تر می کند و هر توجهی که ترس، تردید و اضطراب را برایمان به وجود می آورد، همان غذای مسمومی است که ذهنمان را بیمارتر و باورهای مان را محدودکننده تر می گرداند و سپس خودش را در قالب بدهی، نگرانی های تمام نشدنی مالی ، روابط پرتنش، جسم بیمار و … نشان می دهد.

    توجه به هر ورودی مسموم، یعنی ارسال فرکانس یک ناخواسته ی دیگر و نتیجه آن ورود اتفاقات ناخواسته ی بیشتری است که راه را برای گله و شکایت ها، ترس و نگرانی های بیشتر باز می کند.

    اتفاقات ناخواسته ی بیشتری را به زندگی ات جذب می کند تا دوباره موضوعات بیشتری برای گله و شکایت و نگرانی داشته باشی. تنها راه خروج از این حلقه معیوب تغذیه ذهن با غذایی مناسب است. وحال این غذای مناسب از توجه به نکات مثبت در تمام موارد زندگی، توجه به داشته هایمان درزندگی، توجه به خواسته هایمان، حس خوب سپاس گزاری و کلا هر چیزی که حسمان را خوب کند تامین می شود.

    در پناه الله یکتا شاد و سربلند و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    حدیث گفته:
    مدت عضویت: 1817 روز

    بنام مهربان خدای من🌹❤🤗

    سلام ب مریم عزیز و استاد نازنین😘😘

    سلام ب همسفرهای عزیزم و همراهان خوبم درین سفر معنوی🤗😙

    بریم سراغ ثبت هفتمین روز از سفرنامه🤗😙

    خدا را شکر میکنم برای هدایت لحظه ب لحظه ام🤗خدایی ک هر لحظه منو ب مسیر هایی هدایت میکنه تا فاصله ام با خواسته هایم صفر شود❤😊😊

    موضوع این قسمت از سفرنامه کنترل ورودی های ذهن هست

    شالوده ی اساسی ایجاد تغییر و خلق خواسته.‌‌‌

    ورودی های عزیز روی حرفم با شماست….شما خیلی خفن هستید…وارد ذهن ما ک‌ میشید شروع میکنید ب تولید فکر…افکار تولید احساس میکنن و فرکانس ها ب جهان بی نظیر الله مخابره میشن

    این پایان کار نیس

    ارتعاش های ارسالی توسط الله نازنین تفسیر میشه و اتفاقاتی رو ب زندگی ما وارد میکنه ک هم سنگ و هماهنگ با احساسات و کانون توجه ما بوده🤗🙄💓

    اینگونه است ک ما دست ب خلقت میزنیم و خالق زندگی خودمون میشیم

    اینطوریه ک‌میگن بابا عوامل بیرونی حکم شلغم رو دارن در زندگی تو درصورتیکه تو اگاه باشی ک خالق زندگیت هستی و فرکانس هات تنها عامل خلق اتفاقات زندگیت…

    حالا فهمیدی چرا میگم ورودی ها صفر کلوین هستن؟؟؟ چون همه چی از ی تصویر شروع میشه یا ی صدا یا ی بو یا جمله یا …..

    پس ورودی ها رو باید لیزری کنترل کرد البته اگه میخوای خالق هدف ها ک رویاهات باشی😍🤗

    ک میدونم میخوای🌹😘❤💖

    هدفتو جلو چشمت مجسم کن

    و بخاطر هدفت و علاقه ات و اثار و برکاتی ک با ورود ب زندگیت برات ارمغان میاره متفهد شو هیچ هیچ هیچ وروی ناهماهنگ با هدفت رو نبینی نشنوی و …

    فقط چیزهایی رو ب ذهنت راه بده ک احساست رو ب هدفت عالی و عالی و عالی تر کنه😍🤗

    وقتی ورودی هات کنترل شده و هماهنگ باشه باورهاای قدرتمند کننده در درونت شروع ب رشد میکنن و باورها فرکانس هایی ب جهان ارسال میکنن و الله ایده ها شرایط و اتفاقاتی رو سر راهت قرار میده ک براحتی تو رو ب هدفت میرسونه😍🤗

    این است شگفتی سیستم الله یکتا❤💖

    پایان روز هفتم از سفر عشق💐🌹😘

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    امید علیجانی گفته:
    مدت عضویت: 1975 روز

    هفتمین روز‌ سفر من

    با سلام وخسته نباشید خدمت دوستان عزیزم

    واقعا هم همون طور که به خوردن وسواسیم وفکر میدیم کی چی بخوریم باید تو خوردن افکار هم وسواس باشیم.

    براتون یه مسال بزنم توی فیلم یا صفحه های مجازی یه چیز خشن یا ناراحت کننده ببینید تا اخر روز همش اون صحنرو تصور میکنید واون تصورو جوری بزرگ‌میکنید که اگه تو زندگیه خودتون بود چی میشد تا هرچقدرکه فکر کنی.

    ولی از صبح هزاران چیز خوب میبینیم که براشون هرچقدر سپاس گذاری وسجده کنیم بازم کمه ولی بی تفاوت از پیشش رد میشیم.

    چرا که زهن ما ادما به افکار منفی تمایل داره چون نجواها وشیطان کارخودشو با ادم میکنه.

    استاد خیلی جمله ی خاصی گفت که ما خالق شرایط خود هستیم من هروقت این جمله رو میشنوم به کل اتفاقات بد وخوب زندگیم فکر میکنم که فلان روزا که روزای بدم بود این افکارو داشتم و فلان روزا که خوب بودم این افکارو داشتم.

    براتون مثال بزنم

    به مغازه ی ما مشتری میومد چون تو مدار پایین بودم و با قانون اونحدی اشنا نبودم مشتری میومد برا این که گرونیا جنسو براش توجیح کنم شروع میکردم بسته شدن مرزا فرصت طلبی تاجر ها وضعیت دولار وخلاصه حرفای منفی که میزدیم کار طرفو که راه مینداختم بره موقع حساب کتاب برا ۳ ۴تومن جودی چونه میزد که نه تورو خدا فقیرم اول کارمونه تخفیف بده وباهزار مصیبت که با تخفیف کلا مخالفم احساسم ید میشد ومیرفت.وکلا مشتری هام اینجوری بودن یا جنسو میپرسیدن چنده میگفتم فلان قدر میگفتن چخبره ولی با عوض کردن کانون توجهم به سویه نقاط مثبت الان مشتری ها قیمت نمیپرسن هرچیه کارتوشو میکشه الان تو کار ما چونه زدن نبست بحث کردن نیست نه این گه جنسو ارزون کرده باشم نه بلکا گرونم کردم. این یه نمونش

    ما با فکر کردن حرف زدن گوش کردن دیدن حتی مرور خاطرات قب به راحتی میتونیم کانون تمرکزمونو هدایت کنیم.وچون مدت زمان پاسخ افکار وجامعه یکم طولانیه مثلا یا هفته پیش به یچیز بد فکر کردی بعد یه هفته شاید درس همون چیزی که فکر کردی نشده ولی ماهیت اون چیز توی زندگیت رخ داده.

    ارتعاشات فرکانسی مونده به فرسنتده فرکانس که چقدر تسلیم خداوند بشی وبا جه احساسی اونو بفرستی یعضی خواسته ها همون ساعت همون دیقه همون روز رخ میدا بعضیا بعد چند ماه یا چند سال.

    علاوه بر کانون توجه که دقت داشته باشیم باید خودمونو لایق شرایط هم بدونیم.ما باید خودمونو لایق هرچیز خوب بدونیم.

    و تکامل انسان پله پله هست.

    استاد خیلی خوب گفته من مغناطیس ثروت سلامتی ارامش عشق رابطه احترام ولذت بردن از هستی هستم.

    بچه ها عجله نکنید برا رسیدن به چون اول کار یکم سخته با ترمزهات کنار بیای وپاتو از ترمز بکشی.

    درس مثل ماشینه خسته نشید شاید اول ماشینو خاموش کنی کلاجو ول کنی گاز ندی دستی رو نخوابونی گاز بدی حرکت نکنه ولی اینو بدونید که خاموش کردن تو اولین دندهست بعد دنده شماره ۱ راحت دور موتورو پر کنی ۲ میره وبا گاز دادن میره ۳ و۴ و۵

    مهم اون استارته هست.خیلی بچه ها میخوان مثلا از دنده ۱ بزنن دنده ۵ که سرعت برند ولی نمیدونن باید ماشین اول حرکت کنه اروم اروم سرعت بگیره مثلا تو سرعت ۱۰۰بزنی دنده ۵.

    اول کار بندازی دنده ۵ هم باید دورموتورو ببری بالا هم شتاب نداره مثلا صفرتا ۱۰۰ماشینی ۲۰ثانیه باشه

    اگه با دنده ۵حرگت کنی شتید ۴۰ثانیه بکشه وموتور خسته میسه وشایدم موتور وایساد.

    به اون خاطر میگم پله پله.

    بازم خودتونو ماشین فرض کنید واون ادمی که میشینه پشت فرمون مغزتونو که میتونه هر دیقه به هرچیزی فکر کنه.یکی هست ویراژ میده به هر ماشینی که رد میشه سیگنال میزنه فحش میده ینفرم هست خیلی اروم ریلکس راهشو ادامه .

    زهنم اینجوره اگه به چیزای بد فکر کنی استرس ترس هیجان وحشت سراغت میاد

    ولی اگه چیزای خوب فکر کنی ارامش ونعمت وثروت از دور دیوار وارد زندگیت میشه.

    من این ۷روزی اینجا کارمیکنم روی خودم خیلی نتیجه میگیرم خیلی خیلی بهتر شده نسیت به قبل وبازم عالی میشه و هنوز خیلی راه دارم

    از خانم شایسته سپاس گذاری میکنم برا برنامه ریزیه این سفر فوق العاده واز استاد نازنیم تشکرنیکنم که این کلمات ارزنده که یه حرفش برابر با میلیون ها ثروت وارامش به زندگیه منه و رایگاه .این خودش خیلی نعمت خوبیه فکر کنید این بسته ی سفر پولی بودی واقعاهم ارزش بهترین پول هارو داره این سفر تکامل.

    دوستون دارم خدافظ

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    آرمان گفته:
    مدت عضویت: 1682 روز

    با سلام به الله و تمام افراد الله دوست و الله گرا

    با دیدن فیلم هفتمین روز از این سفر تصمیم گرفتم برخی از ورودی های ذهنم که بار ها به این نتیجه رسیده بودم که باید کم شوند را کم و گاها حذف کنم … آهنگ های غمگین ، فوتبال ، اخبار ، کلا تلویزیون ، کانال های مخرب و ناراحت کننده و دپرس تلگرام ، کل نرم افزار اینستاگرام و ….

    من در روابطم هم مشکلاتی داشتم که عموما از احساس بد نسبت به خودم و طرف مقابلم نشات میگرفتند ، اما ازین به بعد سدی محکم در برابر ورودی های مغزم میگذارم تا مبادا چیزی وارد آن شود که ناراحتم کند … دنیای تازه ای میسازم … تموم پل های اشتباه پشت سرم را خراب میکنم و از نو میسازم … به خدا توکل میکنم و با آرامش دنیای زیبایم را میسازم

    برای همه شما آرامش ، ثروت ، سعادت، صمیمیت ، سلامتی و هرچیز خوبی که وجود داره رو ارزومندم

    یا علی(ع)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    maryam 99 گفته:
    مدت عضویت: 1784 روز

    به نام خدای یاریگر

    روز هفتم سفرنامه من

    سلام به هم فرکانسی های عزیزم واستاد عباس منش و خانم شایسه

    استاد چقدر این فایل عالی بود،واقعاً گل گفتید ما همینطور که مراقب هستیم چه چیزی میخوریم و وارد معده امون میکنیم باید مراقب غذایی که وارد ذهن وروحمون میکنیم هم باشیم باید مراقب باشیم چه چیزی رو میبینیم،چه چیزی رو میشنویم،درباره چه چیزی حرف میزنیم،به چه چیزی فکر میکنیم،به چه چیزی توجه میکنیم،با چه کسانی معاشرت میکنیم…

    فرهنگ،رسانه ها،افراد جامعه و….

    همه روی ما تاثیر میگذارند.باید خوب فکر کنیم که دقیقاً چه چیزی وارد ذهنمون میکنیم،ما دقیقا میدونیم که چه چیزی میخوریم ونتیجه خوردن آن چیست اگه ضرر داشته باشه بدنمون زود واکنش نشون میده.

    ولی دقت نمیکنیم که چیزی که داریم میشنویم،میبینیم،حرف میزنیم و….

    چه احساسی رو در ما ایجاد میکنه احساس ترس،غم واندوه،ناامیدی،حقارت،حسادت…

    یا احساس آرامش،خوشحالی،شادی،امیدواری،شوروشوق،شجاعت،لذت…

    وآگاهانه انتخاب کنیم کانون توجه خودمون رو

    به احساسات و افکار خوب معطوف کنیم…

    با تشکرفراوان❤

    خداحافظ👋👋

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    رضا بهداروند گفته:
    مدت عضویت: 1754 روز

    بنام پروردگار عالم ربّ مطلق❤

    درود بر استاد عزیزم سید دلها😍😘❤

    در خصوص این فایل باید بگم تا قبل از پی بردن به این قانون که احساس خوب = اتفاق خوب است، تمام ذهنم درگیر دریافت آهنگهای غمگین و حرف های منفی بود، بقدری که سالها من فقط پیراهن یا تکپوش مشکی میپوشیدم و روحیم خراب بود، چون خودمم ترانه مینویسم و میخونم، دیگه همش غمگین اوضاعم غمزده و منفی بود.

    اما خداروشکر از وقتی پی بردم به این قانون، بطور کلی از تلویزیون، اخبار،ترانه های غمگین دور شدم و حتی ترانه هایی که مینویسم عاشقانه و مثبت هستند.

    خداروشکر بابت این آگاهی‌ها و قوانین ثابت جهان که خداوند اون‌هارو مقرر کرده تا هر لحظه زندگیمونو به بهترین شکل بسازیم.

    در مدار خدا مانا باشید.❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    مهدی فوادیان گفته:
    مدت عضویت: 2433 روز

    سلام به همه دوستان همفرکانس خدا را بی نهایت شکر که در صراط مستقیم هستیم

    از استاد عزیزم بسیار متشکرم با این آموزشهای بی نظیر وعالی

    تمام داستان اینکه بتونیم ورودی ذهن رو کنترل کنیم وغذای مناسب براش تهیه کنیم وقتی ورودی مناسب وارد ذهن بشه لاجرم خروجی هم مناسب خواهد بود.ورودی یعنی داری به چی توجه میکنی.چی گوش میدی.در مورد چی حرف میزنی.نگاهت دیدنت.فکرت. لمس کردنت .خوردنت.همه ورودی محسوب میشه.اگه من دارم شیر میخورم که یک غذای پاک و سالمه ولی احساس خوبی ندارم ورودی خوبی نیست .عزیزان این اتفاق همین امروز برام افتاد داشتم شیر میخوردم به خودم نگاه کردم دیدم احساسم خوب نیست به خودم گفتم چرا اینجوری داری شیر میخوری احساست رو خوب کن بعد بقیه شیر رو بخور.

    هر موقع میخام احساسم بهتر بشه شکر گزاری میکنم بعد شکر گزاری بقیه شیر رو خوردم اصلا قابل مقایسه نبود مزه اون شیری که اول خوردم و مزه شیری که بعد از شکرگزاری خوردم.این داستان به همه ما میتونه کمک کننده باشه فقط کمی تامل کنیم و موقع خوردن از خوردن غذا لذت ببریم وتمام حواسمون رو به خوردن اون غذای لذید بدیم.

    در پناه الله یکتا شاد سالم و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    سحر گفته:
    مدت عضویت: 1672 روز

    سلام به همگی

    تمام اتفاقات زندگیتون رو کانون توجه تون بوجود میاره.

    همونقدر که روی غذا خوردن و تمیز بودن غذا حساسین روی کانون توجه تون حساس باشین تا از در و دیوار هرچی میخواین براتون بباره بدون اینکه زحمت خاصی براش بکشین.

    نکاتی که به دلم نشست رو نوشتم که یادم نره :)))

    در واقع باید مراقب باشیم چی میبینیم و چی میشنویم همونقدر که به چی میخوریم فکر میکنیم. غذای سمی نمیخوریم چون زود میمیریم. غذای سمی به ذهنمون میدیم چون تدریجی مارو میکشه نمیفهمیم خودکشی کردیم.

    باید تلاش کنیم نکات مثبت هر اتفاقی رو ببینیم تا چیزهای مثبت بیشتری رو وارد زندگیمون کنیم.

    چیزهای منفی تماشاگر زیاد داره بهتره ما جمعیت رو که دیدیم راه رو عوض کنیم و بریم سمت اون عده ی اندکی که ایمان دارن میتونن زندگیشون رو تغییر بدن و تلاش میکنن هر روز نسبت به قبل بهتر بشن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    آزاده زمانی جوهرستانی گفته:
    مدت عضویت: 1933 روز

    سلام به استاد عزیزم، مریم جان ودوستان هم فرکانسی ام. خدا رو هزاران مرتبه شکربابت این هدایت ناب. استاد کلمه کلمه صحبت های شما را با تک تک سلول‌های بدنم حس کردم. کل داستان زندگی همینه. من دارم سعی می کنم ورودی های ذهنمو کنترل کنم. در حال حاضر تو حذف تلویزیون واخبار وشبکه های اجتماعی تلاش های خوبی داشتم ولی درزمینه حذف آگاهانه ی آدمهای منفی اطرافم کمتر موفق بودم من متوجه شدم کانون اصلی ورودی های منفی ذهنم پدر ومادرم هستند، با اینکه از وقتی روی خودم کار می کنم جهان خیلی کارها را برام کرد وارتباط من رو با آدم‌های منفی اطرافم خیلی کمتر کرد ولی هنوز ارتباط کمی بین من وپدر ومادرم وجود داره واونقدر تاثیرات منفی اونها زیاده که با یک بار صحبت کردن با اونها دقیقا متوجه حجم بالای انرژی های منفی که از اونها دریافت می کنم میشم. واقعا کنترل ورودی ها سریعا ما رو به مدارهای بالاتر صعود میده. امیدوارم روزی بتونم آگاهانه کنترل کامل بر ورودی های ذهنم داشته باشم. این فایل هم مثل بقیه فایل های آگاهی بخش فوق‌العاده بود. عاشقانه دوستتون دارم. 😍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: