غذای روح چگونه تأمین می‌شود؟ - صفحه 66 (به ترتیب امتیاز)

1378 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    معصومه سلمانی پور گفته:
    مدت عضویت: 1102 روز

    به نام خدایی که جز زیبایی خلق نکرده

    سلام استاد عزیزو مریم جان که خیلی دوسش دارم😊

    روز 7تحول منه

    من از دوران دانشگام خیلی خیلی فیلم و سریال و رمان میدیدم و میخوندم خییییلی😆 و همه غمگین دعوا اکشن نازیبا بودن

    و ترکشون که دیگه نبینم نخونم برام غیرممکن بود و زندگیم هم دستخوش ناملایمات میشد و همیشه گیر بودم و اوضاع براوفق مرادم نمیشد و همیشه شاکی و ناراحت بودم😕

    در حدی که موقع امتحانات تا سریالامو نمیدیم درس نمیخوندم و متاسفانه خراب میکردم

    و خداروشکر میکنم یکی از خوبیهای سرخونه زندگی اومدن اینه که وقتت بیشتر پر میشه و به فرعیات کمتر میرسی و اروم اروم کم شد ولی تاثیراتش تا یکی دو سال پیشو شاید گاهی الانم رو زندگیم باشه و بهم میریزه اوضاع روح و جسممو

    و خداروشکر میکنم که گذاشتم کنار و خیلی کمتر فیلم و سریال میبینم

    وخداروشکر از ی برهه ای فایلای استاد و گوش کردم و تاحدودی عمل کردم و میکنم و یکم یکم زندگیم داره طبیعی میشه و از اون ناخالصی ها و ورودیهای نامناسب دراومده و تازه دارم زیبایی و لذت هارو میبینم میچشم و میشنوم 😁

    وخداروشکر و ممنونم بابت تک تک فایلهای استاد و کامنتهای دوستان که اینقد زیبا موضوعاتو باز میکنن و قابل فهمتر میکنن تا راحتتر عمل کنیم

    🌷خداروشکر خداروشکر خداروشکر🌷

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    محمد زلفی گفته:
    مدت عضویت: 2850 روز

    با سلام و احترام

    برای کنترل توجه و ورودی‌های باید بسیار هوشیار و مواظب بود با اینکه تقریبا بصورت پایدار به محیط بسیار زیبا و ثروت و کلی حس های خوب هدایت شدم بازم از طرف همکاران ذهنم به سمت اعتراض و شکایت پیش می‌ره طوری که امروز تصمیم گرفتم با پیشنهاد خانم شایسته عزیز ایستگاه بازرسی ورودیها ایجاد کنم و چند زمان مختلف آلارم تنظیم کردم تا یادم نره با این حال باز هم یادم رفت و با یکی از همکاران زبردست در قضاوت دیگران همسو شدم در آن حین که حسم خراب شد دست از بحث کشیدم و بیرون رفتم و با فایلهای صوتی خودم مشغول کردم در حالی که هنوز هم حسم نرمال نشده و باز هم به خودم قول دادم از چنین شرایطی دوری کنم

    در این میان چیزی که بعد ماجرا حسمو خراب میکرد ناراحتی از اثری بود که بحث ها ایجاد کرده بود که چرا منم همراه شدم و… و اینطور متوجه شدم که باور بسیار قدرتمند تاثیر عوامل بیرونی باعث شکل گیری چنین شرایطی برایم شده و در پی آن احساس گناه و سرزنش خود. وقتی این افراد و حرف‌ها رو به ذهن خودم یا درون خودم نسبت دادم کنترل خودم آسانتر شد و ناراحتی سختی کنترل عوامل بیرونی تغییر کرد

    و در اصل اینه تو ذهن جنگ افکار باعث جذب آدم ها و شرایط همسنگ میشه

    در ادامه باید بازم هزاران بار تکرار کنم که عوامل بیرونی هیچ تاثیری در زندگیم ندارند هر چه هست از افکار درون سرچشمه میگیرد خوب خوبی را کند جذب و بد بدی را

    توکل بر خدا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      حمید رجایی گفته:
      مدت عضویت: 2791 روز

      ، سلام به محمد زلفی عزیز چه فامیلی زیبایی داری. خدا و شکر که با چنین دوستانی که هواسشون به کنترل ذهن هست هم مدارم.

      موضوعی که بیان کردی اتفاقی بود که دوهفته پیش برام پیش اومد.

      من یک آدمی هستم که به این راحتی هم صحبت با این مباحث نمیشم حتی قبل از آشنایی با این دوره. که البته اول به خاطر عزت نفس پایین و دوم به خاطر بیهوده دانستن این کار.

      اتفاقی که برام افتاد این بود که وارد یه صحبت به ظاهر دوستانه شدم و فقط خواستم نظرم رو بگم و کار به کلی بحث و گفت و گو رسید و حالم بد شد و منی که بشدت کنترل میکردم، و بعدش دیگه جوری شد که اصلا از سر کارم زدم بیرون و توی مسیر شروع کردم با خودم صحبت کردن.

      گفتم حالا این کار پیش اومده اول که من نباید بهش توجه کنم چرا که حتما بیشتر و بیشتر میشه.

      دوم اینکه من الان حالم بد شده بیام حالم رو کمی بهتر کنم.

      و به جای سرزنش خودم نکات مثبت قضیه رو در بیارم.

      مثل اینکه من قبلا نمیتونستم ابراز عقده کنم و الان تونستم.

      دوم که مغرور نشم که من کلی روی خودم کار کردم و دیگه این جور مسائل برام پیش نمیاد و باید بیشتر روی خودم کار کنم.

      سوم اینکه من الان احساس بدی دارم و اگه سعی کنم احساسم رو خوب کنم اتفاقات خوب براام بیشتر پیش یاد.

      چهارم اینکه حواسم بود که این آتیشه و زود دستم رو عقب کشیدم که بیشتر نسوزه. در پناه حق موفق و ثروت مند باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    زهرا کیماسی ام عاشق خدایی که منو لایق زندگی کرد گفته:
    مدت عضویت: 1749 روز

    روز هفتم

    سلام

    نزدیک بود اسیر نجواهای ذهنیت بشم

    اما بازم فایلهای عباسمن به کمکم اومدن و نجاتم دادن

    از امروز میخوام به خودم تعهد بدم که فقط شنونده نباشم

    اگر حرفی می‌شنوم کباب میلم نیست و خلاف قوانین عقیده خودمو بگم همونجوری که دیگران آزادانه عقیده خودشونو میگن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    مصطفی حسین زاده گفته:
    مدت عضویت: 1901 روز

    سلام

    با این که هر روز گوش دادن به فایل ها و نکات استاد شده کار روز وشبم چه آگاهانه و چه نا خداگاه

    کمی به تاخیر میوفته فایل روز بعد رو گوش بدم

    ولی مدام فایل روز شمار های گذشته و کامنت های که گذاشتن منو به وجد میاره و این آتش و عطش درونم که به خواسته هام برسم به من انگیزه میده و به لطف ایزد رزاق به تک تک خواسته هام میرسم

    یادگار داخل اتوبوس اصفهان مشهد فرصت بسیار مناسب و عالیی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    زهرا محمدی گفته:
    مدت عضویت: 1068 روز

    با یاد و نام خدای عزیزم

    سلام استاد عزیزم و دوستان عزیزم

    روز هفتم سفرنامه

    امروز این فایل ناب برای من بود واقعا استاد مثل ی دکتر که دارو تجویز میکنه استاد هم انگار خبر داره که کدوم شاگرد کدوم فایل رو نیاز داره من امروز بابت ورودی های نا مناسبی که داشتم خیلی بهم سخت گذشت بابت موضوعی نبود اطرافیان ورودی های نا مناسب دادن منم که نااگاهانه شنیدم و افکارم بهم ریخت چقدر این کنترل کردن ورودی ها واقعا مهمه ولی به خودم قول دادم که دیگه از این پس مراقب ورودی هام باشم در پناه حق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    مهرداد یوسفی گفته:
    مدت عضویت: 1046 روز

    به نام الله مهربان

    سلام به استاد عزیزم و خانوم شایسته

    روز هفتم تحول زندگی من

    خداراشکر میکنم که این روز شمار تحول زندگی من همزمان با سفر به دور امریکا شده و چقدر میتونم از زیبایی های این سفر برای تمرکز بر نکات مثبت استفاده کنم

    من از همون اول که با این سایت اشنا شدم فایلهایی رو شنیدم که در مورد همین موضوع بود که ورودی ها را کنترل کنیم و از همونجا دیگه تلوزیون تمام شد وخیلی دارم ورودی های ذهنم را کنترل میکنم حتی اگر مهمانی هم رفته باشم تلوزیون روشن باشه یا افراد در مورد اتفاقای جامعه و زندگی حرف میزنن من همون وقت یا از اون جمع خارج میشم یا میام توی سایت و به نکات مثبت و کامنتهای بچها توجه میکنم و حالا دارم نتیجه را میبینم که میتونم روی شغل مورد علاقم کار کنم .سرمایه گذاریهام بیشتر شده روابطم بهتر شده سلامتیم بیشتر شده .انرژی بیشتری دارم .از زندگیم لذت میبرم و هزاران اتفاقی که در طول روز برام رخ میده

    جدیدا هم که صبح اول وقت و اخر شب شکرگزاری را انجام میدم اتفاقای خیلی بهتری برام میفته که خدارا هزاران بار شکر میکنم که هدایت شدم به این ساعت و استاد عباس منش عزیز و قوانینی که در این جهان هستی گذاشته تا ما با استفاده از قدرت تمرکز و خلق کردن زندگی خودمون رو اونطور که دوست داریم خلق کنیم

    همونطور که غذای فاسد و گندیده و بوی بد میده را دوست نداریم و اصلا بهش نگاه هم نمیکنیم همونطورهم باید برای غذای روح ورودیهای فاسد به ذهنمون ندیم

    اخبار فیلم و سریال اهنگها افراد منفی جامعه کتابها رادیو ،همه اینها غذای فاسد بد بو گندیده برای ذهن است

    من این اهرم رنج و لذت رو برا خودم درست کردم که اگر این غذاهای فاسد رو به ذهنم بدم نه تنها اتفاقای بدی رو برام به وجود میاره بلکه سلولهای مغزم رو خراب میکنه و ذهنم هم مریض میشه

    پس برای سلامتی جسم و سلامتی مغز باید ورودیها رو کنترل کنیم تا زندگی سرشار از نعمت ثروت سلامتی شادی خوب خوشی لذت عشق روابط عاشقانه زیبایی را داشته باشیم

    در پناه الله یکتا شاد سالم ثروتمند وسعادتمند در دنیا واخرت باشیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    وحید گنجی گفته:
    مدت عضویت: 1010 روز

    با سلام به استاد عزیزم ودوستان باعشقم …راحت بخوام بگم یه جورای تازه دارم یه زره درک میکنم که قانون چیه وچطور عمل میکنه …وقتی به شرایط واتفاقات زندگیم نگاه میکنم تازه میفهمم چه غذاهای سمی به ذهنم دادم که نتیجش شده این حال واحساس بد 000تاالان هنوزدید درست وباورمحکمی به قانون نداشتم وبه قول استاد مسیر تکراری منجرمیشه به همون نتیجه قبلی …من باید ورودیهامو کنترل کنم وکانون توجهم روبزارمروی خواستهام …تازه فهمیدم کارخیلی سختیه که افکارم روکنترل کنم اما مطمعنم شدنیه …سانت به سانت باید برم جلو …چندین سال باورهای مخرب ورودیهای سمی عادتهای بدی که ریشه کردن توی وجودم وارد ذهنم وبعدبه زندگیم کردم ..نیاز به جهاد اکبر داره ..اماوقتی به نتیجه فکر میکنم معلومه که ارزششو داره…درپناه الله شاد پیروز باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      Amin Iloon گفته:
      مدت عضویت: 960 روز

      بله دوست عزیزم

      گباید تکاملمون رو در این زمینه طی کنیم – نباید زیاد عجله کنیم..

      باورهامون طی چندین سال تو ذهنمون نقش بستن – ی شبه نمیتونیم تغییرش بدیم – ولی فرایند روزانه و مداوم باعث میشه کا این تغییرات کوچک و کوچک – ذره ذره در سالها باعث همون نتایج بزرگ میشه.

      مهم نیست که تغییرات روزانه من چقدر کوچیک هست – مهم این هست که دارم به صورت مداوم رو خودم کار میکنم و به قول استاد هر روز بهتر از دیروز میشم…

      من بالاخره مطمئنم این تغییرات روزانه در ادامه باعث رشد و موفقیت چشمگزری میشه…

      اروم اروم رو باورهام کار میکنم – از مسیر لذت میبرم – کمال گرایی رو میگزارم کنار – و قدم بر میدارم شروع میکنم با تمرکزی بالا برای تغییر باور هام – شروع میکنم روزانه چندین ساعت کار کردن رو ذهنم

      و بقیه کارها رو خدا خودش انجام میده – من حرکت خودم رو میکنم – در حد خودم قدم ها رو بر میدارم – بقیه اش رو خدا راس و ریس میکنه.

      من سهم خودم رو انجام میدم بقیه اش رو میدم دست خدام.

      من ی قدم میرم سمت خدا – خدا خودش هزار قدم خودش رو بهم نزدیک میکنه..

      این باوری هست که امین جونم باید رو خودت قوی بسازیش…

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    آوا گفته:
    مدت عضویت: 1289 روز

    سلام به همگی و استاد عزیز

    روز هفتم از تحول زندگی من

    چقدر این مثال غذا خوردن با همه سادگیش قشنگ قانون توضیح میده

    هر دفعه که گوش کردم و بهش فکر کردم واقعا دیدم که همینطوره خودم که همیشه تو تغذیه ام به کوچیک ترین چیزها هم توجه میکردم ولی هیچوقت حواسم به کارام به دیده هام و شنیده هام نبود

    و به گفته خود استاد وقتی ام که کم کم اوضاع تغییر میکرد و شرایط سخت میشد دیگه حتی فکرشم نمیکردم که این، نتایج اون افکار و ورودی های خودم باشه

    و همیشه برای اینکه از زیر بار مسئولیتا بیام بیرون خودمو توجیح میکردم ربطش میدادم به عوامل بیرونی

    ولی الان تو این چند وقت که متوجه شدم همه چی به خودم بستگی داره، و سعی کردم رو همه چیز متمرکز بشم، اوضاع هم داره خوب پیش میره

    و جالب بود برام که چند وقت پیش بعد از جابه جایی(اسباب کشی) بدون اینکه اصلا کسی متوجه بشه ماهوارمون نیست شد و من خوشحال بودم، هرچند که خودم نگاه نمیکردم ولی همیشه پدرم با اخبار و فیلم و اینچیزا خودشو سرگرم میکرد و صدای اونها تو خونه پخش میشد، و من چون هنوز انقدری کنترل نداشتم که توجهمو از روش بردارم همش میخواستم که یچیز دیگه پخش بشه یا اصلا نباشه

    خلاصه که اینجوری شد و من خوشحال از اینکه به خواستم رسیدم و پدرو مادرمم ناراحت! که بعدش ایده ای که به ذهن ام رسید و اجراش کردم این بود که فایل ها و فیلم هایی رو براشون داخل یه فلش گذاشتم که اونارو ببینن، تا برای هممون ورودی ها کنترل بشه و البته که از این ایده استقبال هم شد

    تو محیط های دیگه ام که همه چی دست خودمونه

    فایل های استاد هم خیلی به من کمک میکنه که وقتی که بیرون هستم با یه هندزفری خودمو از دنیای بیرون جدا میکنم و خیلی تمرکزی گوش میدم

    امیدوارم که بتونم هر روز بهتر بشم و نتایج بزرگ و فوق‌العاده ای بگیرم و روزی برسه که با دست پر استاد ملاقات کنم

    سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    محدثه سرداری گفته:
    مدت عضویت: 2164 روز

    توجه به نکات مثبت و زیبایی های زندگی حال دل ما رو خوب میکنه و گوش کردن اخبار و درگیر شدن تو سیاست غیر از اضطراب و نگرانی چیزی برای ما نداره و باز هم این تاییدی بر متن کامنت جلسه قبلی هست…. با کنترل ورودی ها ما میتونیم حس درونی خودمون رو کنترل کنیم و با ادامه دادن این روند شاهد تغیرات مثبت تو جهان بیرونمون باشیم و با دیدن این نتیجه ها و توجه بهشون نتیجه هلی بزرگتری بسازیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    طیبه گفته:
    مدت عضویت: 3659 روز

    به نام خدای زیبایی ها

    استاد عزیز اول از شما سپاس گذاری می کنم که با کلام ساده ولی با قدرت تاثیر پذیری هر روزه فایل های زیبایی در سایت میذارین

    من در این مدت روی ورودی هایم خیلی زیاد کار کردم

    اول از همه اینستا رو کاملا از گوشیم حذف کردم

    دوم تلویزیون اصلا نگاه نمی کنم

    سوم با افرادی که منفی بودن قطع ارتباط کردم

    چهارم همیشه و هر جا سعی کردم تمرکز بر روی زیبایی ها داشته باشم مثلا دیشب رفته بودم آجیل بخرم و خب مبلغ مشخصی می تونستم بخرم به محض اینکه وارد مغازه شدم تایید کردم و گفتم چقدر شلوغه و مردم پول دارن و خرید می کنند و تو ذهنم با خودم تکرار کردم یه روزی این قدر ثروت دارم که هر چیزی به هر اندازه بخوام رو می خرم و یه مثال دیگه برای پسرم که کارتون می ذارم خونه ای که داخل کارتون هست رو تصور می کنم منم دارم یک خونه یک استخر داره و پسرم می تونه اونجا آب بازی کنه.

    همیشه سعی می کنم ورودی های خوب به ذهنم بدم

    و دراین مدت 40 روزه دستاوردهای خوبی داشتم

    مثلا ارتباط خیلی بهتری با همسرم دارم و اتفاقاتی می افته که قبلاً با اصرار ،قهر محقق میشدولی الان به راحتی داره رخ میده مثلا امروز برادرم ب گوشیم زنگ زد و همسرم جواب داد و خیلی با احترام خاصی با برادرم صحبت کرد و باز تایید کردم قانون داره جواب میده

    آرامش خاصی در زندگی ام دارم که قبلاً نداشتم

    شادتر هستم

    واین نعمت های بزرگی هست

    امروز این جمله تاکیدی رو تکرار کردم

    خدایی که ارامش،شادی،روابط عالی داده پس ثروت هم میده.

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      محمد هوشمندی گفته:
      مدت عضویت: 1331 روز

      سلام به طیبه عزیز

      امیدوارم که حالت الهی باشه موقع خوندن این پاسخ

      واقعا کامنت مفیدی بود سپاسگزارم.

      آره وقتی رو ورودی ها لیرزی کار میکنی به آرامش خاصی میرسی من تازه دارم متعهد تر کار میکنم میفهمم جی میگی

      تحسین میکنم تمرکز بر زیبایی هات رو

      تحسین میکنم رابطه خیلی خوب با همسرت رو

      تحسین میکنم آرامشت رو

      یه جمله تاکیدیه جدیدم بهم یاد دادی که تو دفترم نوشتم

      بابت اونم تشکر میکنم ازت

      از خدا میخوام که هممون رو:

      به آرامش بیشتر

      شادیه بیشتر

      روابط بهتر

      ثروت بیشتر

      و مهم تر از همش ورودی های پاک و خالص بیشتر هدایت کنه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: