داستانی درباره هدایت الهی | قسمت 2 - صفحه 15 (به ترتیب امتیاز)

702 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    علی ش گفته:
    مدت عضویت: 2695 روز

    سلام به همه.

    چقدر این فایل خوب بود. بخش اول و دومش رو دو بار گوش دادم. پر از نکات جالب بود. یاد می ده (یا به قول استاد ایمان مارو قوی می کنه) که چطور می تونیم به خواسته هامون برسیم، بدون رنج. همسر یکی از دوستان من با وجود اینکه همسرش در کشوری اروپایی بود چندین بار ریجکت شد و اصلا هم نتوست به همسرش بپیونده. و ما چقدر نمونه ها سراغ داریم که آدمها برای گرفتن اقامت یک کشور تن به کارهای تحقیر آمیز مثل مهاجرت غیر قانونی از طریق قاچاقچیان انسان، استفاده ابزاری از جنسیتشون، حتی تغییر دین می دن تا بتونن از ایران مهاجرت کنند.

    خوب معلومه باور این داستان برای اونها ممکن نیست چون همش رو افسانه می دونن. چون تجربه دیگه ای داشتن یا تجربیات دیگه ای شنیدن از جنس تلخی و رنج و سختی. من کسی رو می شناسم که سالها در کمپ پناهدگی در آلمان زندگی کرد و روزی پنج یورو از دولت آلمان اعانه گرفت تا اقامتش درست بشه. و قبلش هم مدتها در پارک خوابیده بود. نمونه ها بسیارند. حتی کسی رو می شناسم که علاقه اش آلمان است اما به مجارستان پناهنده شده و طبق قانون باید سالها در مجارستان بمونه. همه اینها باور ندارند که مثل آب خوردن می شه به خواسته رسید.

    استاد می گن وقتی روی خودت کار می کنی ان قدر در اون بخشی که خوب هستی قوی می شی که تمام نقایصت کاور می شه. استاد بدون اینکه زبان انگلیسی بدونه به مسیری هدایت می شه که عدم تسلطش در اون مقطع به زبان انگلیسی خللی در مسیرش / بخوانید اراده پرودرگار / برای رسیدن به خواستش پدید نمی یاد.

    به نظر من این فایل رو باید هر چند وقت یکبار گوش داد چون باورهایی قدرتمند کننده از جنس رسیدن به خواسته در ذهن ما ایجاد می کنه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    منصور سروری گفته:
    مدت عضویت: 1384 روز

    سلام به استاد بزرگوار

    من از وقت داستان هدایت فهمیدم خیلی معجزه های در زنده گی من افتاد که واقعا برای من بزرگ هست و بزرگ بود در دوره دوازده قدم اتفاقات هم زمانی ها اتفاق افتاد و چندین خواسته داشتم که خیلی برای من بزرگ بود اولین خواست من اقامت آلمان بود چند سال از آمدن من در المان گذشته بود و من اقامت نداشتم و هر موقع که اقدام میکردم رد میشدم بعد داستان های که برای استاد عزیز اتفاق افتاده بود همواره برای خودم تکرا میکردم و افراد که اقامت گرفته بودن را برای خودم تکرار میکردم که همون خدای که به اون اقامت گرفته برای من هم میگره اون خدای که از از قلبم آگاه هست اون خدای که در دل زمین به مورچه ها غذا میده خیلی راحت برای من هم انجام میده کاری نداره خیلی آسوده هی باخودم این ها را تکرار میکردم چنان تکرار کردن زیاد شده بود البته من با شنیدن و حرف زدن با خودم خوب هماهنگ میشم چنان قوت قلب گرفتم. صبح در ستاره قطبی میگفتم موجود شو به الله قسم موجود شد همون روز موجود شد رفتم پوست ناخودآگاه نگاه کردم پوست برام اومده که قبولی شما اومده قرار ملاقات با اونجایی که سبت اقامت شدم اون روز گفتم به خدا که چطور این روند اقامت را چطور موجود کردی در پوست برای من فرستادی چطور تا حالا هم به این قدرت که خدا موجود میکنه هنگم , بعد از که اقامتم اومد پاسپورت را گرفتم خواسته بعدی من مهاجرت از یی شهر که دهات المان بود به فرانکفورت بود سر کار بودم یک لحظه به من گفته شد که مهاجرت کنم اون لحظه هم گوش دادم البته قدم شش جلسه اول دوازده قدم خیلی گوش دادم همواره میگفتم که خدا هدایت میکنه اون جلسه هم در مورد هدایت هست ، هر جای که ذهنم نجوا می‌کرد من بیشتر اون جلسه را گوش میدادم بعد خواسته ام منطقی می‌شد بعد هدایت میشدم انگار کله هدایت بیشتر تکرار کنی و همواره بگی خب خدای که من را از بطن تولدی جوان نیرومند کرده و در هر ثانیه قلبم را با دقت خون را جاری میکنه اون خدا ی که در هر لحظه این جهان و کیهان ابر باد ماه خورشید را هدایت میکنه خیلی راحت هست خواسته های من را به سوی من هدایت و یا نزدیک کنه ، من را مشهور کنه و خوشبختی و آرامش مالی بده از بی نهایت طرق من که عقلم میرسه اون از عقل من بالا تر ست آگاه داناست از بالا همه چی رو میدونه راحت ترین راه را برای خواسته ها من میدونه کافی هست این حرف ها را تکرار کنیم قدرت را از عقل خودت به صاحب عقل بدیم زنده گی خیلی راحت میشه من هم به اندازه که قدرت بدم نتیجه میگرم یک فایل جلسه دهم جلسه ده جهان بنی توحیدی هست خیلی وقت ها آرام میشم چون خیلی خوب استاد بزرگوار قانون را خوب در موردش توضیح میده

    شاد آرام رها باشین روی قایق هدایت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    فواد بنیادی گفته:
    مدت عضویت: 890 روز

    به نام قدرتمند ترین فرمانروایی کیهان

    روز شمار تحول زندگی من روز 124

    سلام به استاد عزیزم خانم شایسته عزیزم و دوستان خوبم در این سایت الهی خدایا شکرت

    داستان هدایت الهی قسمت 2

    من خییلی از طرف خداوندم هدایت شدم همین که در این سایت عضو شدم هدایتی بود تقریبا سه سال پیش توسط یک دوست عزیزم با استاد عزیز آشنا شدم و از زمان تا حالا خییلی اتفاقات خوب برای من رخ داده خدایا شکرت و من همیشه شجاعت و توکل استاد عزیزم را تحسین میکنم و کردم چقدر خوبه که در زندگی ام همچون الگوی مثل استاد دارم و چقدر خوبه که در همیچین شرایط به ظاهر سخت خودت را کنترل کنی آرامشت را حفظ کنی و بگی که الخیر فی ما وقع واقعا همین طور میشه اگر خودمان را کنترل کنیم به خدا بیشتر توکل کنیم همه ما ها چقدر مثال داریم از این که در شرایط های که فکر می کردیم تمام شد دگه نابود شدیم اما خداوند دستان اش را فرستاده ما را کمک کرد و چقدر زود فراموش میکنم لطف مهربانی خداوند را چقدر زود از یاد می‌بریم که این خداوند است این فرمانروای کیهان است که کمک مان می کند و نه دولت نه پدر نه مادر و ….

    و همیشه این را با خودم باید تکرار کنم که من خالق زندگی خودم هستم و دیگران هیچ تاثیری در زندگی من ندارد خدایا شکرت

    رد پای من

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    رویا مهاجرسلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2212 روز

    رد پای روز 124

    روز شمار تحول زندگی من فصل پنجم

    داستانی درباره هدایت الهی | قسمت 2

    سلام به خداوند وهاب وفور و فراوانی

    سلام به خداوند هدایت گرم

    سلام به بهترین فرشتگان الهی

    سلام و هزاران درود و سلام خدمت دو استادان عزیزم

    سلام به روی ماه استاد عزیزم و خانم شایسته ی نازنینم

    سلام به تمام فرشتگانی که در این سایت بینظیر الهی حضور دارند

    خدایا شکرت سلام به خداوند روشنی بخش هدایت گرم

    خدایااا شکرت که هدایت ما رو بعهده گرفتی

    وقتی استاد داشتند هماهنگی ها و برنامه ریزی و چیدمان خداوند رو برای مهاجرت شون تعریف می کردند همینطوری خشکم زده بود با اینکه این فایل رو قبلنا بارها دیده بودم و اون روزها هم همین طوری بهت زده بودم ولی انگار خداوند دوباره دستمو گرفت و آورد اینجا تا بهم بگه هندل کردن تمام کارهاج بعهده ی خداوند هستش اگر ما ذهن مون رو کنترل کنیم .. اگر به نجواها گوش ندیم .. اگر حواسمون رو جمع کنیم .. اگر درک درستی از تضادها داشته باشیم و نحوه ی عملکرد مون رو در مسیر درست انجام بدیم .. اگر قانون رو خوب درک کرده باشیم .. اگر ذهن مون رو محدود نکنیم . اگر باورهامون رو قوی تر کنیم .. و اگر ایمان و یقین به غیب داشته باشیم … اگر فقط و فقط بخودش توکل کنیم ….

    بخدا هزار بار خانم شایسته رو در این فایل تحسین کردم .. هزار بار برای این آگاهی ها خدا رو شکر گذاری کردم .. بخدا دوست دارم توی همین فایل غوطه ور بشم و هر روز و شب فقط کامنت های دوستان رو بخونم و همین فایل رو تماشا کنم و اشک شوق بریزم .. اگر بگم امروز چقدر احساساتی شدم و اشک شوق ریختم باورتون نمیشه.. . وقتی چهره ی استاد رو می‌دیدم که با یک احساس فوق العاده مهربانی بهمون میگفتن بخدا برای من شده برای شما هم میشه همین طوری اشکم سرازیر میشد .. استاد عزیزم .. استاد مهربانم استاد قشنگم مرسی مرسی برای اون قلب مهربان تون بخدا یکی یکدونه ای عزیز دلمون .. شما فرشتگان روی زمین هستید بخدا عاشق تون هستم.

    نمی‌دونم از وقتی این دو تا فایل هدایت 1 و 2 رو دیدم همش نشونه ها و الگو های واضح و آشکار رو دارم میبینم یکی از اون الگوها در دوستان و آشنایان شنیدم و دیدم و کامنت چند تا از دوستان بود که لینک یکی از دوستان رو براتون میگذارم و برید خودتون بخونید و ببنید که رد پای خداوند چطوری داره فرمان هدایت رو بسمت بهترین ها می چرخونه ..

    بخدا وقتی بسمت کامنت یکی از دوستان بطور خیلی هدایتی هدایت شدم انگار الگوهای بیشتری رو خداوند هر روز برام رو نمایی می کنه

    اینجا لینک آقای محمد صایب رو براتون میگذارم ببینید وقتی ایمان و یقین بخداوند داشته باشیم چطوری آسان میشم برای آسونی ها

    abasmanesh.com

    واقعا چقدر به این جمله اعتماد و اعتقاد داریم؟؟؟

    چقدرباورداریم که خداوندماروهدایت میکنه وباماصحبت میکنه واین که اجازه بدیم که خداوند خودش فرمان زندگی مون رو بدست بگیره و بچرخونه و ماروببره بسمت بهترین ها و کارهای ما روانجام بده و اینکه الخیر و فی ما وقع رو قبول کنیم ..و بگیم هر چی پیش بیاد و هر اتفاقی که پیش بیاد خوش بیاد و خیره … وووااای خدای مهربانم من فقط فهمیدم که تعادل و نظم و هماهنگی الهی رو در این جهان و کهکشان و چرخش و گسترش و رشد این جهان رو بپذیرم اصلا وقتی همه چی سر جای درستش داره حرکت می کنه .. همه اتفاقات خوب هم به موقع رخ میده دیگه

    واقعاچقدرهدایت الله راباورداریم؟؟؟

    وقتی درمسیردرست هستیم هراتفاقی بیفته به نفع ماست و من واقعا این هدایت رو قبول دارم .. . یعنی این هدایت ها رو فهمیدن کار هر کسی نیست .. فقط اگر متصل باشی و ایمانت قوی شده باشه میفهمیدیش ..

    خدایا شکرت که ما از بندگان خوب هدایت شده گانیم.. اما من چطوری می تونم از بندگان خوبی باشم که هدایت شده ؟؟

    میخوام خودم رو تجربه کنم این حرفی که استاد گفتند یعنی چی؟؟ یعنی من می خوام مثل خودت باشم .. یعنی تو منو هدایت کن تا مثل خودت باشم .. یعنی می خوام آنقدر بنده ی خوبی باشم که مثل خودت باشم و قدرت خلق کنندگی داشته باشم که خودم رو تجربه کنم..

    من شنیدم خداوند هم همینو گفته ..خداوند هم چون می خواست خودشو تجربه کنه این جهان رو خلق کرده اصلا این جهان و کایینات رو آفریده که خودشو تجربه کنه

    پس استاد هم با خلق خواسته ها و آرزوهاش میخواست بهترین ها رو تجربه کنه

    خدایا من لایق دریافت نعمت های خداونددرتمام ابعادزندگیم هستم ثروت معونیت روابط سلامتی آزادی پولی و مالی و آزادی زمانی و آزادی مکانی و و آزادی در تمام جنبه ها ی زندگی و غیره

    کاشکی ما هم مثل استاد آنقدر قدرت درک بالایی داشتیم آنقدر رشد و پیشرفت شخصیتی داشتیم که باور می کردیم چقدر ارزشمند و لایق هستیم و تا این حد رشد کنیم که به این چیزهای معمولی راضی نشیم .. اینکه استاد می خواست آنقدر آسون و راحت و سریع به خواسته هایش برسه که می گفت میخوام روی دوش توبشینم وتو من رو ببری واقعا کاش منم بطور واقعی و عمیقأ به این باور قدرتمند هدایت بشم و فقط در گفتار و کلامم نباشه …و زنجیرهای قید و بند ها رو از خودم آزاد و جدا می کردم و واقعا تسلیم و رها بودممم

    ای خالق جهان هستی کمکم کن هدایتم کنی تا برای همه چیزهای خوب و عالی در بهترین ها باشم و هدایتم کن تا با کسی همراه باشم که بهم انگیزه بده تا بهترین ورژن از خودم باشم

    خدایااا من از درک همزمانی ها و هماهنگی هایت عاجزم پس خودت ایمانم رو قویتر کن

    خدایاااا خودت من را هدایتی کن به سمت تسلیم بودن در برابر خودت

    این خداوند است که به شکل دست فرشتگان و ناجیان خداوند مرا یاری می کند و در زندگیم جاری است پس من را به آنچه که نمیدانم آگاهم کن

    خدایا می خوام لحظه به لحظه در مدار ارتعاش هدایت های الهی تو باشم

    خدایاا کمکم کن تا قلم و نوشتن دستم باشی

    صحبت و کلام و گفتار و زبان ام باشی

    قدم به قدم حرکت های مسیرم باشی برای آنچه که رسالتش را به عهده گرفته بودم

    خدایا نور تابانم باش تا مسیرم به نور و روشنایی و عشق الهی خودت تابان و درخشان درخشنده باشد

    خدایا خودت کمکم کن و منو در زمان درست و مناسب جادویی و در مکان درست و مناسب جادویی هدایت کنی تا بهترین همزمانی ها و اتفاق های فوق العاده عالی شگفت انگیز ی را در راستای اهدافی که لایقش هستم باشم و هدایت شوم زود تر از آنچه که تصورش. را می کنم… ای خداوندی که فراتر از زمان و مکان هستی

    نزدیکترین ومیانبرترین راه برای رسیدن به خواسته ها ،خدا رو تو آغوش گرفتنه.

    تنها مسیری که من رو تو جاده ی صاف وراحت میندازه ،هم همینه.

    هیچ تکیه گاه وهیچ‌ محل امنی پیدا نمیکنم که جای خدا رو بگیره.

    بدون دعوتتمون نمیاد باید با قلبی پاک دعوتش کنیم

    خدا رو که داشته باشم یعنی همه چی دارم

    من دیگه نمیی فهمم هرکاری که فکر میکردم بابد بکنمو انجام دادم

    مننننننننننننن نمی دووونم

    توووو میدونی تو بهم بگو تو برام بیار توبرام رخ بده توبرام شکل بده توبرام بفرست

    خدایا از تو می خوام بزرگی خواسته ها و اهداف و آرزوهایم را در برابر ذهنم بشکنه ….

    خدایاا خودت ابهت بزرگی خواسته هامو برام بشکن... خدایاا کمکم کن ظرف وجود مو در حد این خواسته ها و اهدافم بزرگ و بزرگتر و وسیع تر و عمیق‌تر بشه

    خدایا شکرت که امروز هم روی باورها و قوانین جهانت کار کردم و ذهنم رو تربیت کردم برای ایجاد باورهای درست و صحیح توحیدی تا بتونم از حاشیه ها دوری کنم و اصل رو از فرع تشخیص بدم آلهی آمین

    از دوستان عزیزی که با اون چشمان خوشکل شون این کامنت منو خواندن آرزو می کنم بهترین ها هدیه ی راه تان باد.. و مثل استاد بتونیم روی دوش خداوند بشینیم و خودش ما رو به سادگی و براحتی و به آسونی و سهولت و به زیبایی و عزتمندانه و از کوتاهترین مسیر به خواسته ها و اهدافمون در تمام جنبه های زندگی مون برسونه سپاسگذارم که جملات من چشمان زیبایت رو نوازش کرد ونوازش پلک هایت جملات من را .

    حرف استاد که میگه وقتی ذوق زده ای یعنی هنوز باور شکل نگرفته ولی کمی خوشحال میشی یعنی این جنس باور برات عادی شده میری یه لول بالاتر .

    خدایاااا تنها ترا می پرستم و تنها از تو یاری می جوییم

    IN GOD WE TRUST

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    تنها خدا برایم کافیست گفته:
    مدت عضویت: 1128 روز

    فتبارک الله احسن الخالقین

    روز شمار 124

    سلام استاد عزیزم و تمامی دوستان هم فرکانسی

    ازینکه میشه به رفتن ب امریکا اونم با سادگی و حال خوب فکر کرد و رقم بخوره بسیار خوشحالم و اینو نشونه میگیرم که امیدوار باشم مثل استاد عزیز

    من مشکلی که دارم ‌ البته دارم با یاری خداوند روش کار می‌کنم این هست که نشونه ها و صحبت های خداوند رو‌قشنگ متوجه میشم ولی بهشون بها نمیدم‌ و با ذهن منطقی میرم جلو البته هممین که متوجه میشم یعنی به مراتب رشد زیادی دارم و‌ازین بابت از خداوند عزیزم سپاسگزارم و طلب هدایت برای موفق بودن در ادامه مسیر رو دارم

    من تا قبل آشنایی با استاد و‌حتی قبل شنیدن این هدایت ها اصلا چیزی بعنوان مهاجرت به امریکا حتی برای یک روز و حتی توریستی تو‌مخیله من هم نیومد ولی چرا مثلا استرالیا رو خیلی وقته میخوام ولی ن به اندازه ای که الان امریکا رو طلب می‌کنم از خداوندم به راحتی و‌سادگی ‌ و آرمش

    اینا بازم‌ نشانه س برای من که اگر تا الان مهاجرتی رخ نداده چون به رسالتم‌ یعنی رفتن به امریکا توجه نداشتم و مطمئنم حالا که همچین درخواستی با این وضوح و شفافیت در من بوجود اومده یعنی این اتفاق به خودست خداوند بی شریک و‌قدرتمندم‌رقم‌ خواهد خورد شکر الله

    این صحبت استاد که هرکسی راهکار و روشی برای دریافت نشانه ها و البته رسیدن به خواسته ها داره هرچند خواسته و اهداف مشترک باشه. رو من قبول دارم

    من امسال ی آزمون استخدامی داشتم که حسابی راغب به داشتنش هستم خلاصه یه روز قبل این آزمون من البته میشه گفت هدایتی بود رفتم به باغ پرندگان تهران و بجای استرس داشتن کلی بهم خوش گذشت و همون حین به این فکر کردم که استاد هم‌ قبل ویزا شدن رفتن تمرکز به نکات مثبت پس منم حتما قبول میشم

    خلاصه حتی روز آزمون هم نشونه های خوبی دیدم ولی جواب آزمون مردود شدن من بود!ولی به خدا قسم شاید اون لحظه تا مدتی اندک حالم گرفته شده بود ولی ته دلم میدونم حتما اتفاقات به مراتب بزرگ‌تر و بهتر برای من رقم خواهد خورد ‌ و اینو ایمان دارم بهش !پی اینکه تمرکز به نکات مثبت داشته باشیم ولی به خواسته نرسیم نشونه بد بودن نیست بلکه اومدن نعمتی به مراتب بزرگ‌تر ‌بهتر رو‌نوید میده

    اینکه مریم عزیز این تصاویر و الهامات رو‌میبینه ‌البته میپذیره اصلا تصادفی نیست بلکه نشونه ایمان قوی شون به خداوند هست چون همونطور ک گفتم من اکثر اوقات متوجه نشونه ها مبشم ولی بها نمیدم پس باید پذیرا باشم

    احتمالا برای همگی اتفاق افتاده موقع درس خوندن ی حسی میگه این سوال یا موضوع رو‌خوب بخون ولی ما بها نمیدیم‌ بعدش جالبه دقیقا همون موضوع برای امتحان اومده و هر بار این اتفاق میوفته و باز تکرار مکررات

    تا جایی که دیگه میخوابم تغییر بدیم افکار و چارچوب ذهنمون رو

    منم الان دارم با یاری خواستن از خداوند تغییرات خوبی اعتماد می‌کنم و کلام خداوند رو عملی می‌کنم

    و اینم مطمئنم در مورد این مساعل و نشانه ها با بقیه ک درکی ندارن صحبت بشه جز تمسخر و دور شدن و نا امید شدنمون دستاوردی نخواهد داشت پس بهترین کار سکوت و ایمان به خداوند هست

    من از زندگی استاد متوجه شدم میشه استقلال داشت و حتی خودم کارها رو انجام بدم مثلا کارهایی ک باید تاسیساتی ها و یکسری افراد کا حالا جدا از تخصصشون بیشتر وابسته به ابزارشون هستند رو خودم انجام بدم مث استاد ٫چیزی ک اکثر امریکایی ها انجام‌میدن البته اینو از فیلم های گذشته ب یاد دارم ک اکثرا گاراژهای مجهز به انواع ابزار دارن و خداروشکر استاد بهم نشون داد که اره این تفکر درسته و اونجا میشه خودمون خیلی کارهامون رو انجام بدیم

    اینکه استاد از خیلی از افراد ولو امریکایی اطلاعات بیشتری دارن بخاطر اینه که میخوان از هرچیزی مطلع باشن و البته ذهن خدارو هم‌ خوب میخونه و نتیجه شده اینی که ما میبینم

    تازه خداوند عاشق این هست بنده هاش به حرفاش گوش بدن دیگه ببین چه غوغایی بشه استاد عزیز این تازه اول موفقیت شما هست اینو مطمئنم چون خداوند بی نیاز و غنی که من میشناسم شما و هر کسی رو‌که خواهان بی نیازی از خلق باشه رو به اوج همه چیز میرسونه اصلا این هدف خلقت ما هست

    بازم از استاد عزیز و تمامی عوامل برای ضبط این فایل و آگاهی ها کمال قدر دانی رو دارم

    خدایا از بابت وجود همسر عزیزم بعنوان دستی از دستانت بسیار سپاسگزارم که زندگی سرشار از عشق رو تجربه می‌کنیم

    خدایا شکرت برای وجود نعمت بی مثالی چون وجود دختر عزیزم

    خدایا عشق و همه وجودم ازت سپاسگزارم وکیل و همه کاره زندگیم هستی و تحت هر شرایطی اتفاقات رو به نفع من رقم می‌زنی

    خدایا شکرت در بهترین زمان و مکان منو با افراد اتفاقات و شرایطی مواجه میکنی منو برای رسوندنم به اهدافم به آسانی ‌راحتی هدایت میکنن

    خدایا شکر شکر دارمت و هربار و هرلحظه از وجود همدیگر لذت میبریم خدایا منکه عاشقتم

    خدایا شکرت منو با خانواده عزیزم هم فرکانس میکنی وبه راحتی به کشور امریکا هدایت میکنی با آرامش نعمت و آسانی

    در پناه الله یکتا شاد سالم ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  6. -
    نسرین مظاهری گفته:
    مدت عضویت: 2793 روز

    سلام استاد

    شنیدن داستان های هدایتتون خیلی قشنگ بود، دیدن اون همه منظره سبز از تو شیشه های ماشین خوشکلت و حرفایی که از دلت بیرون میاد و لاجرم به دل ما میشینه بی نظیر بودند.

    چقدر رفتنتون و اعتمادتون به هدایت شگفت انگیز بود و البته که واقعی برای مایی که این همه سال با شماییم و داریم تو زندگیمون هرروز همین معجزه هارو میبینیم و بهشون عادت داریم به قول ابراهیم عزیز.

    یه اتفاق جالبی هم برای خود ما افتاد تو این هفته که وقتی داستان هدایت شما رو شنیدیم گفتیم ببین دقیقا برای ما هم میشه، حالا این اندازه ظرفمون بود که اتفاقا برای ظرف هم یه مثال جالبی ساختیم که شاید بعدا نوشتم و به درک بهترمون کمک کرد.

    داستان هدایت ما این بود که ما بچه هامون سالها مدرسه غیر انتفاعی میرفتن و ما به تعویض مدرسه هرگز فکر هم نکردیم چون همین مدرسه که بهترین مدرسه قم حساب میشه رو مردم با هزار تا پارتی توش ثبت نام میکنن دیگه عوض کردن مدرسه یعنی ناشکری، ولی با اتفاقاتی که سال قبل افتاد و بچه ها تو خونه بودن این فکر برامون بوجود اومد که چرا این همه هزینه میکنیم وقتی هیچ تفاوتی با مدارس عادی نداره و حتی گاهی کمتر کار کردند ؟ ولی بازنجواها میومد که نه جلو مردم کلاس داره تو گذاشتی فلان مدرسه پسرت رو یا بدتر از اون این بود که اگر در بیاری کجا میخواهی بزاریش؟ همین یه مدرسه خوب وجود داره و تو که پارتی نداری چکار میخواهی بکنی؟

    ولی یه روز که تقسیم بندی کلاس هارو فرستادن دیدیم که کلاسا سی نفره است و خیلی به فکر فرو رفتیم و یه تضاد بود که قراره بااین جمعیت برگزار بشه و همسرم گفت میخوام برم دنبال مدرسه جدید منم کفتم بریم.

    اقا جونم براتن بگه از مدرسه نزدیک خونمون شروع کردیم که دولتیدرب و‌داغون بود و گفت ما خیلی منت میزاریم اگر این موقع که خیلی دیره اومدید ثبت نامش کنیم براتون و فلان مقدارم هزینه باید بدید چون ما مدرسمون دیتا نداره و برای تکمیلش باید اولیا پول بدن گفتیم اوکی و رفتیم. دوتا مدرسه دیگه هم رفتیم که هردو معروف تر بودن که یکیشون گفتن شما به محدوده ما نمیخورید و نمیشه و دومی که بهتر بود بعد ازظهر میومدن ولی رو همه جای مدرسه نوشته بود ثبت نام نداریم.

    همسرم کفت چکار کنیم؟ گفتم واقعا نمیدونم فقط اون اولی هست که میتونیم بنویسیم بقیه که هیچی جواب ندادن ، گفت باشه بریم فعلا پرونده رو بگیریم چون من مطمئنم سال بعد نمیخوام بچه ام تو غیر انتفاعی باشه حالا جای دیگه رو خدا بهمون میگه.

    ما رفتیم مدرسه پرونده بگیریم. و اینکه باید پنج درصد هزینه سال رو جریمه پرداخت کنیم چون داریم بعد ثبت نام بچه رو بیرون میاریم.

    چی شد؟

    هیچی مدیر مدرسه اولا که گفت ما واقعا ناراحتیم که داریم شما رو از دست میدیم ولی تو این اوضاع واقعا کاری نمیتونیم بکنیم ولی شما انقدر همیشه خوش حساب بدید که نباید جریمه بدید و اتفاقا یه مبلغی هم از هزینه های پارسال مونده که ما تو این چک به شما برمیگردونیم و ثانیا گفت کجا قراره ببریدش؟ گفتیم احتمالا همین نزدیک فلان مدرسه. گفت نه شما بچه رو ببرید اون مدرسه بعد ازظهرب که معروف تره و بگید ما از طرف فلانی اومدیم ، شما حیفید برید مدرسه عادی،و اتفاقا مدیر کل اموزش پرورش قم هم بچه اش اون مدرسه میره و اون مدرسه مال نور چشمی هاست (فکر کنید مدیر یه مدرسه چقدر از یه مدرسه دیگه تعریف کنه )و شما باید اونجا برید. فکرش رو بکنید !خودشون دوتا مدرسه باهم پیگیری میکردن که پسر من رو ثبت نام کنن در حالی که این بچه حتی درسش خیلی هم خوب نیست و یه بچه معمولی هست ولی خدا برای ادم اینجوری کار میکنه اینجوری سنگ تموم میذاره، اینم بدونید که حداقل توی قم ثبت نام مدارس خوب از گرفتن ویزای امریکا سخت تر و غیر ممکن تر هست.🤣🤣

    بعد اون مدرسه هم هزینه داشت ولی چقدر؟ با هزار تا تعارف و خجالت اینا نصف اون مبلغی که مدرسه دولتی تو کوچمون از ما خواسته بود گرفتن ازمون یعنی این وسط چقدر سود مادی داشتیم و بهترین مدرسه شهرمون ثبت نام شدیم در عرض چند ساعت بدون هیچ پارتی ادمیزادی و فقط با هدایت خدا.

    در مورد ظرفمون هم یه مثال برای خودمون میزنیم که خیلی بهم کمک کرد، فکر کن شما دو‌کانتینر لباس سفارش دادی از ترکیه برات بیارن ولی انبار شما دو متر دردومتره ولی داری یه انبار میسازی که هنوزتموم نشده حالا اگر هرروز بگی چرا لباسام نرسید چرا لباسام نرسید درسته؟خوب اگر برسه که تو میمونی چکارشون کنی و بیشتر تو دردسر میوفتی ، همون موقع که انبار جدیدت اماده بشه همه سفارشاتت میرسن تو نگران نباش و فقط انبارهای بزرگ یا فروشگاهای بزرگ فراهم کن خدایی که داره برات بار میفرسته خودش کارش رو خوب بلده.

    استاد من منتظر یه اتفاق فوق العاده تو زندگی شما هستم چون مدتهاست داری با تضادهای بزرگی دست و‌پنجه نرم میکنی و سرفراز بیرون میایی چون هیچ حرفی ازشون نمیزنی و این برای ما شاگردا خیلی درس داره توش.

    موفق باشی سید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2176 روز

    به نام خدای هدایتگر. به نام او که در همه جا و در همه لحظات حضور داره و نظاره گر و هدایتگر است.

    واقعا خداروشکر بخاطر این فایل فوق العاده و بینظیر…

    استاد جونم واقعا در سکوتی عمیقی و بغضی از حجوم آگاهی دیدم و شنیدم و قطعا بارها و بارها خواهم دید و تکرار خواهم کرد.

    اینقدر در حجم عظیمی از آگاهی و سکوت غرق هستم که فقط این داستان فوق بینظیر مثل یک فیلم عالی در ذهنم داره هی مرور میشه.

    ذهنم رو در گوشی از خلوتش میبینم که داره فقط این چیزها که واردش شد رو مرور میکنه و هنگه هنگه….

    در همین مرورها و عمیق شدن ها خاطرات عجیبی در ذهن من بالا اومد. که میگه ببین فهیمه چشمات نمیدید سال ها پیش توام نشونه داشتی مثل الان که که هرروز معجزه میبینی و چشم هام به معجزه دیدن عادت داره میکنه و درکشون میکنه چون یک عینک آنالیزگر قوانین داره و مجهز به بالاترین ابزار قدرتمند و فول هست که فقط بیشتر باید کار کردن باهاش رو یاد بگیرم تا نتایج بیشتر و بیشتر بشه تا آسان بشم برای آسانی ها…

    استاد جونم جناب آقای سید حسین عباسمنش یعنی تمام ذهن منو شخم زدی با همین فایل دوساعتی.

    بنظرم کل فایل های سایت یکطرف همین دوتا فایل “هدایت الهی” یک طرف.

    اینقدر توش درس و آگاهی و شور و آموزش و نگاه متفاوت و حضور خدا و قانونمندی و عمل کردن به قوانین و توکل و تسلیم و ….یعنی هزاران کلمه عالی که در فایل ها شنیدم در این فایل خلاصه شد. خلاصه ایی پربار که فقط با نکته برداری ماهرانه و تمرکز صددرصدی میشه درس هاش رو دید. تمام نکات آموزشی که گفتین رو دید، حس کرد.

    واقعا نمیدونم این احساسم رو از دیدن این دوتا فایل که پشت سرهم (بالاخره) موفق شدم ببینم بگم.

    واقعا احساس عجیبی دارم گیجم و هوشیارم. در سکوتم ولی پر از غوغا و شورم. اصلا یک پارادوکس عجیب شدم مثل نور ( پارادوکس و معمای نور که هم مثل موج عمل میکنه هم مثل ذره) میگم ذهنم شخم خورده الان چرا رفتم تو فیزیک. فقط دارم تند تند مینویسم. یک بخش ذهنم رفته تو اتفاقات خوش زندگیم، زمانی که غرق کنجکاوی بودم کنجکاوی های مقدسم که منو با خدا آشنا کرد، دچارش کرد، درکش کرد، بیدارم کرد و دیدمش بین لحظه ی اکنون مرگ و زندگی. من تپش قلب میگیرم که بگم عشق رو با خدا پیدا کردم و عاشقش شدم و عشق برام مقدسه و فقط برای خدا گفتم و بس(جالبه چند وقته بهدا میگفتم منو دوباره مثل قدیم عاشق کن و به خود نزدیک تر و نزدیکتر، به عرش برسون اما روی زمین…) من دوست دارم دوباره جوری عاشق خدا بشم که فقط خدا ببینم و قلبم به تپش بیفته برای بردن اسمش و دیدن نظم و هماهنگی های جهانش اما در درون نگران بودم که دچار فرار از این دنیا نشم. حالتی که به من دست داده بود میخواستم ترک تحصیل کنم. میخواستم برم یکجای دور سر به کوه و بیابون بذارم. برم در خلوت شب در یک جایی. اصلا میخواستم عارف و زاهد و … نمیدونم یک چیزی از دنیا گریزان و مست خدا باشم. الان قلبم میگه فهیمه این مرد رو دیدی اینم عاشقه نزدیکه بخدا اما از مردم گریزان نیست در جمع هست( مثل حضرت علی عارف عاشقی که خلوت گزینی رو انتخاب نکرد بلکه در میان مردم بود اینجوری درسته وگرنه در این هیاهو نباشی کار شاقی نمیکنی که… در این بهبوهه ها بودی بارم خودت رو کنترل کردی نفس و نجواها رو کنترل کردی مردی…)

    میگم ذهنم شخم خورده اصلا اینا چی بود که دارم مینویسم. نمیدونم… ولی مینویسم بدون هیچ ادیتی…

    واقعا استاد قلب منو دوباره و دوباره فراخ تر کردی و آماده و آماده تر و امیدوار تر و امیدوار تر که می شود که میشود که میشود…

    من میگم شما دیگه روی زمین و زیبایی زمین کمت هست استادجون. باید تفریح فضایی و گردشگری فضایی بکنی.

    . باور دارم که به زودی از این دست خبرها میدی. باور دارم که اسطوره خواهی شد و من به خود میبالم که در عصر شما زندگی میکنم و جز افتخارهای زندگی خودم خواهم شد( من از بچگی دوست داشتم فضانورد بشم برم خارج از جو زمین… دیگه الان ذهنم نمیگه سن ات گذشته، دندونات خرابه، پول نداری، زبان بلد نیستی، دیگه اینا نمیگه یک گوشه نشسته میگه: میشود که میشود که میشود…. خدایی که اینقدر زیبا باران و باد و پرنده و چرنده و انسان و … هدایت میکنه منو هم هدایت میکنه. به طرز شگفت لنگیزی هدایت خواهم شد. هدایتی که الان براش ایده ایی ندارم ولی اجازه میدم جریان هدایت الهی راه رو هموار کنه….

    بیشتر ازاینکه از این فایل های زیبا بگم دوست دارم از خودم بگم. از جریان فکری که در من زنده شده و میدونم که بیشتر ازاین ها لایقم هست…

    راستی بگم که دیدن این فایل هم که خیلی خیلی مشتاق دیدنش بودم و همون روز که فایل 1 روی سایت اومدم دانلود کردم واتفاقا در دفتر کار بودم و بی صبرانه گفتم یکمش رو ببینم یا شاید همش رو… زدم تا جای مایع سفید کننده دیدم و گوشی زنگ خورد، کار پیش اومد نشد. خونه اومدم ببینم یادم نیست چه اتفاقی افتاد نشد.

    این چند روز تعطیلی عاشورا تاسوعا گفتم ببینم که یا کسی اومد خونمون یا رفتیم جایی یا چسبیدم به نظافت خونه نشد… خلاصه تا اومدم هی بذارم ببینم نشد. و دیدم که قسمت دوم هم اومده و همش تو فکرم بود ببینم ولی بازم نشد. چندبار هم زدم تا ببینم اما تا مایع سفیدکننده بیشتر نمیشد ببینم و هی یم اتفاقی می افتاد که توقف میزدم و بعد نمیشد ببینم.

    امروز کاملا مصمم نشستم ببینم که شوهرم کارم داشت که هی وسطش هی بلند شدم و اومدم ولی کاملا حواسم اینجا بود. انگار در درون داستان بودم. خلاصه که آقای همسر رفت و منم سریع و زودتر از همیشه شام رو گذاشتم و فقط اومدم نشستم نگاه کنم. بدون توقف… اما توقف های کوچکی بینش ایجاد شد ولی موفق شدم تا انتها ببینم.(طوری که برای دستشویی رفتن هم بلند نشدم برم و میدونم که به شدت نیاز دارم برم)

    راستی جالبه که چند وقته برای خودم کتاب کیمیاگر پائولوکوئیلو رو هدیه خریدم و امشب میخوام اونم تموم کنم….

    راستی من به خریدن یک پکیج کوچیک زبان انگلیسی هدایت شدم و خریدم اما نتونستم درست برنامه ریزی کنم و میخوام زبانم رو تقویت کنم(چون به فکر مهاجرت و سفر کردن هستیم) اما چند روز پیش به خودم داشتم میگفتم شاید زبان قوی کردن من باید در سفر و در خارج اتفاق بیفته حالا کی گفته حتما باید زبانم فول باشه. به خودم دلگرمی میدادم قانونی وجود نداره که حتما باید انگلیسی بلد باشم بعد اتفاق بیفته هر چیزی در زمان درست خودش اتفاق میفته.

    راستی چند وقت پیش به یک سایت مهاجرت هدایت شدم و کمی اطلاعات در این زمینه خوندم.

    راستی چند روز پیش یک شخص هندی منو از پیج ناسا که کامنت گذاشتم پیدا کرده بود و بین این همه به من سلام کرده و باعث شد کمی به من بربخوره که زبان انگلیسی بلد نیستم.

    راستی دیشب دقیقا دیشب همسرم قبل خواب یهو قیمت ملک رو در چند بخش مختلف آمریکا داشت سرچ میکرد….

    اینا یعنی چی… یعنی نشانه. یعنی یک جریان راه افتاده و داره منو هدایت میکنه و من باید اجازه بدم این جریان راه خودش رو بره و فقط خودم رو آسان کنم….

    استاد واقعا هدایت های جالبی بود که از یک مایع سفید کننده به داستان زیبا و بینظیر هدایت شما رسیدیم. واین بنظرم یک درس بزرگ داره که آهای بچه های سایت،آهای عباسمنشی ها بشوئید قلب هایتان را … سفید کنید دل هایتان را از هر آنچه غیر خدا و غیر الهی هست و وصل بشید به این جریان هدایتگر بی نقص… الگو هم که داریم که البته الگوها داشته ایم اما یک الگوی حی و حاضر استاد عباسمنش عزیز و گرانقدر با این همه درس و نکته داریم.

    تو ذهنم این جمله میاد آسان شوئید برای آسانی ها….

    خدا رو جور دگری درک کنیم نه جوری که تو کتاب های دینی به ما گفته شده…

    گندمم را ریختی تا گوهر دهی….

    احساس خوب اتفاقات خوب

    کنترل ذهن

    الهامات

    .

    .

    .

    یعنی الان کولاک آگاهی و مرور همه این حرف های شما و خاطرات خوب من و درک من از اگاهی ها و یادآوری در ذهنم داره اتفاق می افته.

    چقدر زیبا هدایت میشین به افسری که فارسی بلده.

    استاد گفته بودین که پروسه پاسپورت گرفتن تون فقط دو دقیقه طول کشیده الان قشنگ حسش کردم و باور دارم که این وسط ها اتفاقاتی افتاد که ختی شما هم خبر نداری چون این جریان در کل این مسیر تحول و جابجایی و هجرت برای شما بوده.

    از عدو هایی که در یک زمان خاص سبب خیری شوند…

    از حرکت جهادی که به فرانسه و پاریس و لس آنجلس و میامی و …………..

    یعنی زندگی در بهشت که برازنده تون بود اما پشت صحنه این پارادایش فوق فوق زیبا بود.

    راستی بماند که چند وقت پیش یکی اومد در یکی از پست های من نظری نوشت با این موضوع که حقیت یابی زندگی شما و البته تخریب شما میکردن. در پی وی هم مزاحم شدن اما من تنها دو جمله نوشتم و دیگر محل ندادم چون قلبم شما رو باور داردو حالا بقیه چی میگن مهم نیست اما ذهن کنجاوم گفت حالا برو پیج طرف رو ببین. رفتم دیدم و در یکی از پست ها عکس میکائیل رو دیدم چون دلم براش تنگ شده بود اون پست رو دیدن و بعد پیج میکائیل رو پیدا کردم. چقدر بزرگ شده. چقدر خوبه که اونم داره در مدار باورها و علایق خودش گام برمیداره. اینکه ایران هست اینکه لایو میذاره اینکه چی گفته چی نگفته با کی هست با کی نیست مهم نیست. مهم اینه که یاد گرفتم هر کسی هماهنگ با هر چی باشه در همون مدار قرار میگیره. جالب بود که من قسمت زبان یاد دادنش رو دیدم و سعی کردم ذهنم روکنترل کنم و بقیه چیزها برام مهم نباشه. الانم خوشحالم که این همه گفتم و این همه دیگه دارم که از خوبی بگم.

    به هر حال این پاداش کنترل ذهن و تمرکز بر هدف هست. من باید بچسبم به هدفم….

    با توکل و باورم به جریان هدایت الهی اجازه میدم تا منو به بهترین و راحت ترین راه ها هدایت کنه.

    واقعا ممنون بخاطر همه چیز………..

    ارادتمند شما فهیمه پژوهنده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      رها گفته:
      مدت عضویت: 940 روز

      سلام فهیمه جاااانم

      حال دلت عالی و متصل به خدا

      من دیروز بعد از نیتم هدایت شدم به این آگاهی ناب و خالص

      .

      قبلا بارها گوش کرده بودم و همه بارش را به وجد امده بودم

      اتصالی در من اتفاق میافتاد

      اما دیروز در پاسخ سوالم امد

      پاسخی که خیلی جور بود

      خود خودش بود

      خود خدا جوابم رو داد

      خود خدا دستم رو. گرفت اورد و گفت حالا این دکمه رو بزن تا دلت رو اروم کنم

      اشک ریختم و گوش کردم

      و قلبم جوری بود که باورت نمیشه

      و همون دیروز نتیجه ارتعاشات قبلم در چند مورد خودش رو. نشون داد و دیگه حسابی همممممه وجودم شد شکر

      دوباره امروز بارها بارها گوش دادم

      خدای من بینظیره همه چی فقط کارخدا

      باور و. ایمان و تسلیم

      .

      امروز باز اومدم تو صفحه و همون خدای یکتا و. بی نظیرم گفت برو صفحه 22نظرات اونجا چیزی برای تو هست و. من گفتم چشم

      کامنت شما

      تاریخ کامنت شما

      محتوای کامنت شما

      خدااااای من همه اش برای من نشانه بود و نشانه در نشانه شد

      خداروشکر کردم

      بینهایت شکر

      که همه جوره با من حرف میزنه

      ممنونم که شماهم دستی از دستان خدای مهربونم شدی

      .

      ایشالله به همه خواسته هات که قطعا لایقش هستی به اسانی و زیبایی و عزت برسی دختر مهربون

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        فهیمه پژوهنده گفته:
        مدت عضویت: 2176 روز

        سلام رها جان دوست قشنگ و ارزشمندم

        نمیدونم قبلا باهات حرف زدم یا نه، نمیدونم شما کی هستی کجا هستی چطور خدا هدایتت کرد اصلا یک چیزایی رو نمیشه فهمید مثل اینکه خدا چطور داره همه چی رو هدایت میکنه؟چطور جریان هدایت بی وقفه در جریانه؟ چطور شما با کامنت 11 شهریور1399 من مواجه میشی؟اصلا نمیشه گاهی بعضی از سوال ها رو فهمید ولی میدونم خیلی مشتاقم از گنگ نویسی دست برداری و راحت باشی. اینکه نه عکس داری نه داستان هدایت و آشنایی ات رو نوشتی یعنی برای من گنگی و با اینکه امکانش هست که در این موضوع گنگ نباشی و رها باشی مثل اسم زیبات. اینکه با خودت صادق باشی و خودتو قضاوت نکنی و بزار جریان عشق و هدایت تو رو سرشار کنه.نمیدونم چرا این حرف ها رو نوشتم. اومدم فقط تشکر کنم. من چند روز پیش پیام شما رو دریافت کردم اونم واقعا سورپرایز شدم رفتم کامنت خودمو خوندن چون از نوشته های شما کنجکاو شدم و باز از نوشته های خودم که اصلاا یادم نبود بیشتر سورپرایز شدم.. الانم قبل نوشتن و پاسخ به کامنت شما رفتم هم کامنت شما هم کامنت خودم رو خوندم و بازهم سورپرایز شدم. واقعا عجیبه خیلی عجیبه.

        فقط میخوام چندتا چیز که تو ذهنم رد شد و برام درس داره رو با عشق بنویسم…

        اینکه 11 شهریور 99 من شاغل در یک شرکتی بودم که شرایطم از هر نظر عالی بود پیاده تا خونمون کمتر از 10دقیقه فاصله داشت. به حدی رسیده بودم که بصورت شریکی با اون کارفرما کار میکردم و نیرو استخدام کردم و مصاحبه ها هم با من بود.

        اینکه اون زمان من لپ تاپ نداشتم.

        اینکه خونمون نزدیک خونه پدرو مادرم بود اونم کمتر از ده دقیقه پیاده فاصله بود.

        اینکه خونمون طبقه همکف یک ساختمان سه طبقه بود که دو تا در داشت و حیاط هم از خونه ما درش باز میشد و ما یعنی یک خونه با دوتا ویو و دوتا درخروجی داشتیم یک ویو مثل برج تمپا یعنی شهری یک ویو زمین خالی یعنی حالت روستایی با کلی درخت و سرسبزی مثل پرادایس.

        اینکه ما از خونه دیماه به تهران مهاجرت کردیم

        اینکه من تازه هدایت رو داشتم درک میکردم

        اینکه الان دارم متوجه میشم هنوز هیچی نمیدونم از داستان هدایت و عظمت این قوانین و نظمی که خداوند در جهانش حاکم کرده.

        اینکه من یک زمان میخواستم ترک تحصی کنم در دوران دبیرستان و امروز که دارم مینویسم آزمون کنکور ثبت نام کردم تا بعد 11 سال فارغ التحصیلی ادامه بدم.

        اینکه الان یک لپ تاپ دارم و کلی از خانواده ام دور هستم اما احساسم هر روز زیباتره و رهاتر و آزادترم.

        اینکه فکر میکنم به هر آنچه که بخواهم میتونم برسم فقط باید با خدا و قوانینش هماهنگ بشم اینکه خواسته ها اجابت میشن من باید ایمان و توکلم رو ببرم بالاتر. اینکه من باید ادامه بدم اینکه تو مسیر توحیدی عمل کردن بمونم.خدایا چقدر سپاسگزارم برای این سایت وشما عزیزانم

        سپاسگزرام که از خودت برام ردپا گذاشتی و کلی اتفاقات زیبا برام مرور شد.

        سپاسگزار وجودت هستم رها جان. که خودتم برای من دستی از دستان خدا شدی چون لازم داشتم که مرور کنم تا بر ترس هام غلبه کنم و با شجاعت ادامه بدم و به خودم بگم ببین شده پس باز هم میشود…خدا اینگونه با ما حرف میزنه به زبانی که خودمون بفهمیم.

        پیش بسوی رهایی از سخت گرفتن های الکی،پیش بسوی آسان شدن برای آسانی ها

        این وعده خداوند است و به قول قرآن:

        «چه کسی وفادارتر از خداوند به وعده‌ ی خویش است؟!»

        خدایا از تو میخواهم ما رو آسان کن برای آسانی ها

        ارادتمندت فهیمه

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
        • -
          رها گفته:
          مدت عضویت: 940 روز

          سلام فهیمه زیبای من

          حال دلت عالی ومتصل به خدا

          بله قبلا هم صحبت شدیم قشنگ من

          ـــ

          فهیمه جااانم من زندگی عجیب اما پراز حکمتی دارم

          شاید گنگ بودنی که شما میگی به خاطره اینه که من خودم اروم اروم دارم قطعه های پازلم رو کنار هم میچینم

          .

          امروز در این تاریخ من تازه حکمت رویدادی که شهریور 99 برام افتاده رو دارم میفهمم یعنی هرروز داره یک تکه پازل من کامل میشه و برای خودم هم درک رویدادهاا اهسته اهسته هست که دوست دارم وقتی میام از خودم میگم این پازل از زندگیم کامل شده باشه و برم برای پازلهای جدید.

          اما همینقدر بدون دوست خوبم که من در اون تاریخ زندگیم رفت تو دوتا چمدون و با دخترم این خونه و اون خونه میشدیم و…..

          اما از همونروز گفتم “خدا برای ما برنامه عالی داره”

          یعنی با تمام سختیهای ظاهری اما هربار با این ایمان که خدابرای ما برنامه عالی داره اومدم و امدم تا امروز که دونه دونه حکمتها دداره روشن میشه

          .

          و من هرروز دارم رشد میکنم

          و ایشالله بزودی بیام و این فصل اززندگیم رو بنویسم براتون

          .

          برای من تمام کامنتهای شما پراز درس و نکته های زندگیست

          وجودتون پایدار رفیق من

          دوستت دارم

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    ریحانه گفته:
    مدت عضویت: 1987 روز

    سلام استاد عباسمنش و مریم جان

    وسلام بچهای سایت

    استاد چقدر حال وهوای شما ومهاجرت رو دوست دارم انگار خودم لحظه به لحظه در کنار شما بودم باشنیدن حرفاتون یاد این ایه افتادم واشک شوق وحس جالبی داشتم.

    ❤ و الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا

    وانها را که در راه ما بکوشند به راههای خود هدایت میکنیم عنکبوت ۶۹❤

    استاد نمیدونم چطور تشکر کنم از حضورتون،از

    نگاهتون،از نشان دادن مسیری که پاهایم رو قوی تر میکند، وعشقم رو به هدایت الله بیشتروبیشتر.

    ممنونم که یادم دادین چطور قلبم رو قوی کنم با یاد خدا،ونترسم از کسی جز خدا

    استاد یادمه وقتی صابخونمون سرم فریاد میزد و حتی زمانی که با کلی طلا منتظر بود رام خواسته هایش باشم،

    چیزی جز صدای شما تو گوشم نبود که به خدا توکل کن، نترس خدا خودش هدایتت میکنه،

    ویاد این ایه افتادم هجرت کن برووو، دوباره ذهنم میگفت: کجا بری تواین شهر غریب

    دوباره قلبم میگفت بروو

    ومن راه افتادم و خدا هدایتم کرد به خانه ای که زرق وبرق وبزرگی خانه قبلی رو نداره اما یاد خدا توش جاریه

    خونه ای که آرومه و آرامشش خداست،

    و خداروشکر کسب کاری که انگار از هیچ بود خودم متعجبم که چطور به ذهنم رسید که همچنین کسب و کار داشته باشم،

    خداروشکر الان قلبی سرشار از امید به خدا ونگاهی پراز هدایت او دارم

    یکی از اهدافم مهاجرت به آنجاست اما گفتم قدم به قدم، ویادت باشه💞 باور درست و احساس خوب اتفاقات خوب رو رقم میزنه

    وتصمیم گرفتم مهاجرت کنم به ترکیه نمیدونم چطور ولی هر روز برای رفتن قدم های کوچیک برمیدارم اونم عزتمندانه

    نشونه هاشو هر روز میبینم و هر روز قلبم بهتر وبهتر هدایتم میکنه.

    به امید الله خدای مهربانی ها

    و ان شاالله بعد از ان به آمریکا

    خدا خودش هدایت کرد مرا بهترین راه وشما رو سر راهم قرار داد تا نترسم از صدای بلند دیگران

    تا نترسم از ترس ها و تهدید ها

    تا نترسم از فریاد ذهنم و عفیف وپاک دامن باشم

    استاااااد بینهایت سپاسگزارم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  9. -
    نفیسه رحمتی گفته:
    مدت عضویت: 802 روز

    سلام

    خدا رو شکر که دکمه هدایت هست

    خدا رو شکر که هدایت شدم به این دو تا فایل عالی

    کمتر از یک ماه که جلسه اول قانون آفرینش رو خریدم و هر روز دارم تمریناتش رو انجام میدم و واقعا خیلی روی زندگیم تاثیر داشته

    تو این حلسه درباره نشونه ها صحبت میکنین و این که خدا با هر کسی شبیه به خودش حرف میزنه و این که همیشه این نشانه ها هست و خدا با ماصحبت میکنه و دریافت ما به اندازه خالص شدن ماست

    چند روز بود که داشتم به این فکر میکردم که چجوری تشخیص بدم نشونه ها رو و نهایتا به این نتیجه رسیدم که باید تکاملش طی بشه و الان که خیلی تار و دور یه چیزایی رو حس میکنم و اقدام میکنم براش همین ها یواش یواش شفاف تر میشه

    خدا رو شکر

    از وقتی این دوره رو خریدم شاید یک بار اومدم و دکمه نشانه رو زدم چون حس میکردم که اگر بیام تو سایت و مثل قبل هر روز فایل های دانلودی رو ببینم ممکنه تداخل ایجاد کنه توی تمرینات و آموزش هام

    امروز اومدم توی سایت تا تمرینات بخش چهار جلسه اول رو انجام بدم که دیدم قبلا انجام دادم و با خودم گفتم بزار برم ببینم هدایت امروزم رو ذهنم گفت نه ولش کن روند آموزشت رو مختل نکن ولی حسم گفت برو یه نگاه بنداز نخواستی فایل رو باز نکن

    خدا رو شکر که به حسم گوش دادم و اومدم و دیدم ، برای چندمین باره که این دکمه به سوال توی ذهنم جواب میده و بهش ایمان داشتم الان ایمانم بیشتر شد

    چقدر حالم رو خوب کرد حرفاتون و چقدر باور های ناب دربیارم از توش

    خدا رو شکر که این داستان رو شنیدم چون واقعابرام سوال بود ولی هیچوقت نپرسیدم چجوری مهاجرت کردین

    یه سوالی الان ذهنم رو مشغول کرده اونم این که چجوریه قبلا همه چیز برای من همینجوری رو به راه میشد در حالی که کاملا نا آگاه بودم ولی الان که آگاهی دارم احساس میکنم مثل قبل نیست ولی شاید هم اشتباه میکنم

    میگردم دنبال اتفاقاتی که خدا خودش برام رو به راه کرده

    خدا رو شکر

    ممنونم ازتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    مجید حاجیوند گفته:
    مدت عضویت: 1435 روز

    سلام عزیزان دل

    بنام خدای بخشنده و مهربان

    ک واقعا یه عمر فقط کلیشه ای بوده برامون

    ولی تو زندگی استاد داریم بشدت بخشنده بودن و مهربان بودن خدارو می‌بینیم

    البته تو زندگی هممون هست

    ب نسبت ایمانمون

    خدارو صدهزار مرتبه شکرت بخاطر این همه هدایت بنظرم اصا تو این جهان مادی قرار نبوده ما با این رنج بکشیم خود چون خدا خودش یه قطب نما گذاشته تو وجودمون فقط ما بهش بی توجهیم ک مسیرو اشتباه میریم ینی همون جا ک میگه کسانی ک ب خدا ایمان دارند ن ترسی بر آنهاست و ن غمگین می‌شوند

    هر چقد این ایمانه قوی‌تر بشه واقعا ما خوشبختر و خوشحال‌تر هستیم و ب نسبت این ایمان اتفاقا عالی برامون میوفته

    ینی اگ ما برناممون رو ب خدا بسپاریم بهترینا و برامون رقم میزنه اصا ما نیازی به برنامه ریزی خاصی برای ادامه زندگی و لذت بردن از اون نداریم چون خدا خودش میچینه اینارو

    ما فقط باید ب هدایتش گوش کنیم

    مگ استاد برنامه ریزی کرد برای دیدن کشتی

    مگ استاد برنامه ریزی کرد برای اون خانوم وکیل که بدون رزرو وقت براحتی براش اکی شد

    دقیقا همون روزی ک تو دادگاه نبوده

    و دقیقا بهترین تایم رو رفتن پیش وکیل برای ویزا

    و براحتی مدارک اومد در خونه بدون هیچ دغدغه و کاغذ بازی

    هممون میدونیم اینجور کارا چقد برو بیا داره

    ولی چقدددد راحت یکی از مهمترین مراحل مهاجرت انجام شد

    و خداوند ب جایی هدایت کنه استادو ک آب وهوا در معتدلترین دمای خودشه و همون چیزیه ک خودش میخاده ی بهشتی ک واقعا اگ کسی استادو نشناسه فک میکنه فتوشاپه

    وسط دوتا دریا وسط یه دریاچه آب شیرین پر از ماهی

    الهی صد هزار مرتبه شکرت

    تنها تورا میپرسیم و تنها از تو یاری میجوییم

    مارا ب راه راست هدایت کن

    خدانگهدارتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: