تسلیم بودن در برابر خداوند - صفحه 37 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2024/08/abasmanesh.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-08-08 08:57:552024-08-08 09:05:31تسلیم بودن در برابر خداوندشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدای خوبم خدایی که صدامو میشنوه و اگر ایمان بهش داشته باشم و باورش کنم همونجا جوابمو میگیرم الهی شکرت
سلام بر استاد عباس منش معلم توحیدیم و سلام بر خانم شایسته
تسلیم بودن یعنی به خداوند نشون میدی هیچی نیستی هیچ کاری ازت بر نمیاد و ناتوانیتو بهش میگی و من امروز همین کار رو کردم دفترمو برداشتم نوشتمو نوشتم گفتم من عاجزم و چقدر حسه خوبی داره وقتی باهاش صحبت میکنی آروم میشی من آروم شدم و فهمیدم باید رها باشم در خیلی از مسائل زندگیم همین قانون رهایی رو انجام دادم جواب داد و خودش قشنگ درست کرد برام که سجده شکر گذاشتم
ولی در مورد درآمد کسب و کارم از امروز شروع کردم و گفتم رها میکنم و به خودت میسپارم من نمیتونم خودت برام مشتری بشو تو قدرته مطلقی خدایا من دوست دادم فروشم به ماهی 15 میلیون برسه
خودت برام درست کن منم روی خودم کار میکنم روی باورهام و تغییر افکارم کار میکنم و تقسیم کار کردیم و ان شالله به زودی زود میام و از نتایج درآمد کسب و کارم مینویسم که وقتی رها کردم و تسلیمش شدم چه اتفاقات یا بهتر بگم چه معجزاتی برام انجام داد
خدایا شکرت برای تمام داشته های خوبم
خدایا تو کمکم کن سپاسگزارتم ای رب و فرمانروای من
به نام تنها خالق هدایتگر فرامانروا و پرورش دهندم
خداروشکر به خاطر دونه دونه هدایت اگاهی مهارت های نابش که همه اعتبارشون فقط کاره رب فرمانرواس
هر نقاشی هر لدت عشقو ارامشو روابط قشنگ وجاهای زیبایی که میرم کاره خودش لطف بی نهایتشه به بندهات
ازت هدایت لحظه لحظه ای میخام
یادم میاد یه دوره ای بود یواشکی پول از توجیبم برمیداشتم حالا بهش میگفتم ولی خب خیلی احساس نیاز بود دیگه میگفتم من حقمه و عیبی نداره من ازش خجالت میکشم خابه بر میدارم تازه شاید کلی مغازه اینا فروش ولی من خیلی کم برمیداشتم ومیدونست ولی اروم اروم هدایت شدم برندارم اون موقعه مالم عادی وقدم درستی بود ولی الان میفهمم اون ینی کمبود پول ینی تو باید تقلا کنی تا بهت پول بدم تو بی ارزشی و یا به زور یواشکی یزره برات میریزم
خداجون عاشقتم منو از اون باور ها که پول بودش وعزتو فراوانیتو یادم اوردی الان خیلی مبلغ بزرگتری بیشتری هموارهتو حسابم هست وخدارو بینهاییت شکرر خداروشکر کارت بینهایت لطفشو عشقش همیشه هموارهم و استفاده میشه به فراوانی راحتی بعد دیگه این رفتارمو تغییر دادم یه عزتی و پول از جاهایی که فکرشو نمیکنم و به حسابم سرازیره ورفتم تو کار کسب درامد وحرفه دلچسب و ارزشمند نقاشی
الان هم یواشکی باید بیام توسایت ولی از نظر زهنم این حقته ولی فک میکنم وردی هدایتی در انتظارمه
خیلی عالی بود.در طول شنیدن فایل عجیب احساسات مختلف اومدن و رفتن. مثل اینکه منو برق گرفته بود هنوزم اثرات ش هست. باید برم ده بار دیگه گوشش کنم تا هضم بشه. این خوراک گرانبهای روحم. باید به تک تک سلولهای بدن برسونمش این انرژی، این آگاهی این خالص بودن. اصلا این که نمیدونم چیه ولی عجیب میخامش.
دیروز حس فایل گوش کردن نداشتم. فکر میکردم سیرابم. تا عصر که بعد ار کند و کاو ذهنم به این رسیدم که من مغرور شدم، از نتایج کوچک. اندازه ذهنم اونقدر محدوده که میگفت بسه چقدر میخای گوش کنی، نتایج اومد دیگه، بیشترش رو میخای چیکاار. الان میفهمم اون دامی بوده که ذهنم برام پهن کرده بود. از دیشب تصمیم گرفتم صبح برم عقل کل و کلمه غرور رو سرچ کنم. صبح گوشی بدست، قبل از اینکه سایت رو باز کنم، صدایی در قلبم گفت، وقتی رفتی به سایت ببین اگه فایل جدید اومده بود اونو دان کن. در حالیکه من به خاطر ذهن محدوم معمولا از نت شبانه که ارزونتره برای دانلود فایلا استفاده میکنم و در طول روز اگه به سایت سر بزنم، در حد خوندن کامنت و توضیحات جلسات و عقل کل هست.
خلاصه دلو به دریا زدم و دانلودش کردم.
ذهنم گفت: مگه به تو هم الهام میشه.
الهام برای بقیست کسایی که هر روز کامنتاشو نو میخونی و اشک میریزی. تو که فرسنگها فاصله داری. دانلودش کردی خب ولی بنظر میاد این اونچیزی که دنبال ی نیست. بیا بر عقل کل.
ولی من دلم به اون الهام خوش بود. حسم گفت بر گوش بده بعد اگه جواب نگرفتی بعدش برو هر جا خاستی
دیدم تقریبا یک ساعته. نجوا اومد: تو میخای یک ساعت صرف این کنی، آخرشم معلوم نیست چیه. برو تو 5 دقیقه جوابتو ازجای دیگه سایت پیدا میکنی. اما من الهاممو بیشتر دوست داشتم.
و فایلو شروع کردم.
شنیدن فایل و این الهامی که بهم شدو این حرفای استاد که جواب سوالات اینروزای من بودن. دیگه کم مونده بود قالب تهی کنم. از شوقِ حس کردن خداوند کنارم. چی بگم… نمیتونم حق مطلبو ادا کنم
خدایا من تسلیمم
به نام خداوند بخشنده مهربان .
قبل تر ها تسلیم شدن و هدایت شدن خداوند را به درستی درک نمی کردم .تفاوت گفتگوهای سمج ذهنی و هدایت برایم سخت بود
یکروز که در فایلی رایگان استاد در مورد هدایت و عمل به الهامات صحبت می کردند گفتم خدایا منم می خوام جریان هدایت رادرک کنم .بهم نشون بده هدایت چه شکلی هست و الهام به چه صورت هست .بعد درخواست کردم .یک مدت خیلی کوتاهی گذشت حسم گفت برو بیرون از خونه .من برعکس شما روز روشن ساعت 10صبح بود زدم بیرون .گفتم شاید باید مسیری را که همیشه پیاده روی می کنم را راه بروم ولی حسم گفت برو ایستگاه اتوبوس.بلافاصله اتوبوس
از راه رسید و سوار شدم .مقصد را نمی دونستم . تا آخرین ایستگاه رفتم .بعد اتوبوس دیگری به مقصد حرم می رفت .دوباره سوار اون یکی شدم و باز در آخرین ایستگاه پیاده شدم .نزدیک حرم امام رضا بودم .گفتم خدایا این جا چی می خوای بهم بگی در این شلوغی و ایام آخر ماه صفر بود و دسته های عزاداری اون موقع روز داشتند سینه می زدند .ته دلم عزاداری را تایید نمی کرد .دنبال نشانه بودم .مقداری با جمعیت حرکت کردم و منتظر نشانه ها بودم .اما چیزی دریافت نمی کردم یکی دو ساعتی گذشت .تسلیم شدم وتصمیم به برگشت گرفتم .دوباره در ایستگاه اتوبوس نشستم و باخدا صحبت می کردم که مکه خودت نگفتی بیام بیرون .اینهمه راه اومدم اینجا .چی می خواستی بهم بگی .
همونجا که نشسته بودم . به حالت عجز رسیدم .خسته و تشنه بودم هوا هم گرم بود و اتوبوس هنوز نیومده بود .به ساختمون های رو برو بی هدف نگاه می کردم و اشکم در اومده بود.ناگهان تابلویی بزرگ با نمایی کاشی کاری شده به رنگ آبی فیروزه ای درست روبرویم بود که با خط زیبا بر روی آن نوشته شده بود(نصر من الله و فتح قریب).اولش نفهمیدم چی شد .بعد یه حسی بهم گفت مگه نشونه نمی خواستی .مگه نمی خواستی بدونی این مسیر به کجا می انجامد .این هم نشونه که دنبالش تا اینجا اومدی .اشکهایم مجال نمی داد .خداوند به من وعده یاری و پیروزی داد .استاد عباسمنش عزیز من این وعده را فراموش کردم .یادمه شما تو فایلی می گفتین خداوندوعده ثروت فراوان و بی شمار به شمادادو شما این وعده را هزاران مرتبه با خودتون تکرار کردین تا باورتون بشه و شد و خداوند به شما ثروت بیشمار عطا فرمود .خداوند در آن روز به من وعده کمک و یاری و ظفرمندی داد ومن آنرا به باد فراموشی سپردم .این فایل شما آن خاطره را برایم زنده کرد که خداوند با من با نشانه هایش صحبت کرد و وعده حق داد گرچه من آن وعده را فراموش کردم واما خداوند صادق الوعد است به وعده خود عمل کرد و مرا در طی این نزدیک به 2سال که اموزشهای شما راحتی قبل از ثبت نام در سایت دنبال می کنم هدایت نموده است .در طی این مدت بارها دستم را گرفته و از تنگناها و تاریکی های ذهن و( فبما کسبت ایدیهم ) نجات بخشیده است .
ممنونم از شما استاد عباسمنش عزیز که با این فایلهای زیباوتاثیر گزارتون به من یاد آوری می کنید که تسلیم باشم .بسه دویدن های بیهوده و نرسیدن ها.
باید تسلیم باشم و آرام .آرامش گمشده این روزهای من است .خیلی بهش نیاز دارم .این که باید توکل کنم و تسلیم باشم خودش آرامش را به همراه می آورد .درست می فرمایید ایستاد که باید بپذیرم من نمی تونم همه چیو کنترل کنم .من عاجز و ناتوانم .من از کنترل کردن همه چیز و همه کس عاجز و ناتوانم هستم .خودم را به خداوند توانمند و مهربانم می سپارم و باز به یاد می آورم جمله (نصرمن الله و فتح قریب).
سلام استاد عزیز وگرانقدر.من به واسطه یکی از دوستان با شما آشنا شدم.من چند ساله که از فایل های شما استفاده می کنم کارمند بانک بودم بعلت ی سری مسائل از بانک اومدم بیرون شرایط خیلی پیچیده شده بود برام و واقعا برایم قابل تحمل نبود (حتی ی نامه ای که قبلا به خدا نوشته بودم رو اخیرا خوندم واقعا می خواستم شرایط عوض بشه).حال که اومدم بیرون وسعی کردم بپذیرم و تسلیم باشم ومنتظر الهام باشم اما تا کنون که 9 ماه گذشته هنوز نمیدونم چکارکنم یا بهتر بگم چگونه بفهمم که بعنوان مثال فلان کار را ادامه بدم چون چندین کار به ذهنم آمده ولی اقدامی نتونستم بکنم.نمیدونم چکار کنم.لطفا منو راهنمایی کنید.
به نام خدا
سلام به ارسلان عزیز
چیزی که به ذهن من اومد برای سوال شما اینه که از اون چنتا کاری که بهت الهام شده ، هر کدوم که با شرایط فعلیت جورتره و نیاز به کار خاصی نداره ، نیاز نداره که براش وام و اینچیزا بگیری و از بیرون کاری کنی ، و البته بهش علاقه بیشتری داری ، همون رو تکاملی شروع کن ، یعنی حتی اگه شده از شاگردی کردن شروع کن ، و منتظر قدمهای بعدی باش تا خدا هدایتت کنه ؛
موفق و شاد باشی
سلام و درود بر شما دوست و هم خانواده عباس منشی عزیز.تجربه حال شمارا من قبلاً داشتم از کارم استعفا داده بودم ویژه موقعیت کاری خارج از کشور بهم پیشنهاد شده بود ولی خودم مشکوک و دودلی شدید داشتم مغزم دیگه کار نمیکرد تسلیم خداوند شدم انگشتم را در سایت به هدایت امروز زدم و داستان سفر استاد به آمریکا آمد و دیدم که به چه راحتی انجام شد فهمیدم که پس من هم باید راحت و آسوده برم اگر که اضطراب و دودلی دارم پس حتما یه چیزی هست ومن درست عمل کردم و نرفتم و اون دوستم که رفت بعد از 6 ماه کارکردن دست از پا درازتر بدون حقوق برگشت و من به یه شرکت خیلی بهتر مشغول شدم.والان هم میخواهم یه حرکت دیگه بزنم و دارم دنبال نشانه ها و هدایت خداوند میگردم.امیدوارم شما هم بهترین ها برایتان اتفاق بیفتد.شادو سربلندباش
به نام خداوند بخشنده مهربان
خدایاتنهاتورامیپرستم وتنهاازخودت یاری میخواهم
سالها روزانه چندین بارعربی این کلمات راتکرارکردم بدون هیچ حسی ودرکی
خدایاسپاسگزارت هستم که هدایتم کردی وراه رانشانم دادی
سپاسگزارت هستم برای درک قوانینت باهمین مدارودرکم تااین لحظه
سپاسگزارت هستم که هدایتم کردی به سمت نوروروشنایی
سپاسگزارت هستم برای حس وحال خوبم
درسته سالهاتونمازهای ازسرعادت هرروز میگفتم خدایاتنهاتورامیپرستم وتنهاازتویاری میخواهم ولی قلبی نبودن برای تایییدگرفتن ازبقیه نماز میخواندم که بگن چقدمسلمونه وسروقت نمازش رومیخونه
ولی خدای مهربانم بااینکه به نیتم آگاه بودبازهدایتم کرده سمت نورخودش ومراازظلمات بیرون اورد
خدا یاراهل ایمان است آنان را از تاریکی های جهان بیرون اردوبه عالم نوربرد
با تمام وجودم حس کردم معنی آیه الکرسی که خداوند همیشه همراه من هست هدایتم میکنه
استادعزیزم سپاسگزارت هستم که با شنیدن هرفایلی ازشمادوباره به مسیربرمیگردم ونجواهاراساکت میکنم که مسیرم درسته وهمین احساس خوب همین آرامشی که دارم،همین که دارم لذت میبرم ازشنیدن این حرف ها،همین که باخوندن کامنت عزیزان اشک شوق میریزم خوشحال میشم برای موفقیت هاشون ،دیگه ناراحت نمیشم چرا،چطوراین هاواضح صدای خداوندرومیشنونند،چطورباشجاعت عمل میکنن
بلکه تاساعت هاتواحساس خوب میتونم بمونم برای این حس وحال خوب دوستان عزیزم
که اینا تونستن وبراشون اتفاق افتاده برای من هم میشه اگه تومسیرباشم ،اگه ادامه بدم ،اگه فقط دستاوردم همین حس خوب وارامش باشه برام کافیه
من خیلی تواین مسیرپیشرفت کردم منی که ازهمه انتظارداشتم،همه رومقصرمیدونستم،ازهمه شاکی بودم الان خیلی آرومم وهرروزدارم سعی میکنم بهتروبهتربشم دارم تلاش میکنم از داشته هام که برام عادی دارن میشن لذت ببرم چون زمانی حسرت داشتن همین هایی رادارم که امروز دارمشون
خدایا شکرت برای نوشتن همین کامنت که چند ماهی میشه نمیتونستم بنویسم وهربارنجوامیومدکه میخای از کدوم دستاوردمالی بنویسی توکه موفقیتی نداری دربرابر این حجم ازموفقیت بچه های سایت ولی شکرخداامروز تونستم بنویسم والان دلم خیلی بازشده و احساسم خوبه وبه گفته استادم احساس خوب همه چیه پس باحال خوب به هرآنچه دوست دارم میتونم برسم
خیلی این آیه رودوست دارم که
از سعیده وحمیدامیری عزیز یادگرفتم دوست داشتم این جاهم بنویسم چون باخوندنش خیلی احساسم خوب میشه
هیچ کس نمی داند چه چیزهایی که مایه شادمانی وخوشحالی آنان هست به پاداش اعمالی که همواره انجام می داده اند برای آنها پنهان داشته اند
سوره سجده آیه 17
سلاممم به استاد عزیز و اعضای عزیز خانواده سلیت عباس منش
چقدر قشنگ قوانین رو میشه به مرور زیبا تر و واضح تر درک کرد
مدت ها بود مسئله ای (راجب انتخاب رشته و آیندم )ذهنم رو درگیر کرده بود
هر روز نشونه میگرفتم و از حدا میخواستم راهو نشونم بده
اما دریق از اینکه به خدا میگم نشونم بده اما چشمم رو رو نشونه هاش بسته ام
شاید باورتون نشه ولی این فایل رو من قبلا بار ها گوش کرده بودم و چندین بار هم همین اخیر چون توی نشونم بود ...
اما الان که مجدد داشتم گوش میدادم گفتم که عه این که جواب همه سوالات منو داره
یعنی توکل و توسل صد به خدا
من میدونم که دوست دارم موفق باشم
اما شغل و رشته و مسیر و علایقم رو باید بسپارم دسته خودش که قدم قدم بهم نشون بده
و چقدر حس خوبی داره که بدونی یکی هست که داره توی ای مسیر هر قدم همراهیت میکنه و راهو نشونت میده
خداجون صد هزار مرتبههه شکرت ️
و همینطور ممنونم از شما استاد عزیز بابت اگهاهی هایی که بمون میدید ️
خدایا هر آن چه دارم از آن توست
سلام خدمت استاد عباس منش عزیزم و مریم خانم شایسته پر از انرژی و دوستان هم فرکانسیم انشالله که همیشه حالتون خوب و عالی ترین باشه
خدایا تنها تو را میپرستیم و تنها از تو یاری میجوییم
ما را به راه راست هدایت بفرما
راه کسانی که به آنها نعمت دادی
باور کنید استاد بعد از چندین سال نماز خواندن تا با الان معنی این چندتا از سوره حمد رو آنقدر خوب و عالی به جونم نچسبیده بود
سریع هم استفاده کردم و جواب هم گرفتم
یاد اون صحبت از دکتر علی شریعتی افتادم که فرموده بود من رقص آن دختر هندی رو خیلی بیشتر از نماز خواندن خیلی ها قبول دارم
چون نماز خواندن از روی عادت هست و تکلیف و ان رقص روی عشق هست و علاقه
چقدر خوب هست اگر فقط بتونم همین فایل از استاد رو فقط فقط همین فایل رو توی زندگیم به معنای واقعی و عملی استفاده کنم که دیگه نور علی نور میشود
و بتونم آنقدر غرق در تسلیم شدن به خدا بشوم که خدا هم انقدر من رو هدایت کنه که اوج در خوشبختی و احساس خوب بشوم
و چقدر بازم برام جالب بود معنی کلمه اسلام که خیلی فراتر از دین و مذهب باید رفت و شد تسلیم درگاه الهی و اینم برام چقدر خوب و دلچسب بود که خدا فرموده به حضرت محمد فرموده پیرو دین ابراهیم باش یعنی موحد باش و برای خدا شریکی نیابد قائل شد اینقدر این فایل کلمه به کلمه اش دلچسب و زندگی بخش هست که میشه در موردی هزاران جمله گفت
اونجایی که استفاده به ندای قلبشون گوش میکنند و ساعت 1/5 شب حرکت میکنند به سمت خیابان و…. .
این یعنی که من ایمان کامل دارم
این یعنی که من چقدر آگاهانه از قوانین استفاده میکنم
این یعنی اینکه برام فرقی نمیکنه توی چه موقعیتی باشم فقط به ندای قلبم میگم چشم و سمت خودم رو بدون چون و چرا و اینکه با عقلم مشورت نمیکنم و حرکت میکنم
این یعنی اینکه بعد از هدایت شدن حالا باید ببینم من باید چکار کنم وچی از این هدایت باید تجربه کنم
مثال حضرت موسی و مادرش
حضرت یعقوب و یوسف
کلا مو به بدنم سیخ شد که چقدر آگاهانه باید به داستان های حتی زندگی خودم نگاه کنم که موقعی که خودم رو تسلیم کردم و سپردم خدا چه اتفاقات خوبی که توی زندگیم تجربه نکردم
که چقدر توی این زمان آروم نبودم و با عشق زندگی کردم
من یادم نیست ولی میدونم آشنایی با استاد هم مطمین هستم یه روزی از. خدا خواستم و خودم رو رها کردم و تسلیم که الان بعد از چند سال اینجا هستم و دارم هر روز از زندگی بیشتر و بیشتر لذت میبرم
داستان هدایت دوم استاد که چقدر ماهرانه این اتفاق برای استاد افتاده و چقدر مو به بدنم سیخ شد
جالب اینجاست برای خودم که این داستان رو توی فایل های مختلف چندین بار از استاد شنیده بودم ولی این بار از جهت دیگه وارد وجودم شد و….
خدارا هزاران مرتبه شکر میکنم بابت وجود استاد نازنین و مریم خانم شایسته و استاد عرشیان فر که باعث شدن آگاهی این فایل به من برسه و اینجوری که دوست دارم با جون و دل چ عشق بهش گوش کنم
و خود خدا هدایتم کنه و من این اجازه رو به خدا میدم که من رو به این سمت و سو ببره که خیلی راحت آگاهی این فایل رو به صورت عمل در زندگیم ساری و جاری بشه
خدایا هزاران مرتبه شکرت
سلام به اساتید عزیزم ودوستان خوبم
اگه بتونیم بصورت عملکرد واقعی وآگاهانه به خواسته مون نچسبیم وفقط به همون مسیری که میبینیم اصرار نکنیم واینقدر انرژیمون رو هدر ندیم وخداوند رو محدود نکنیم
هم آرامش داریم ،هم وابسته نیستیم به نتیجه ای که حتی ممکنه خداوند با رهایی ما نتایج بزرگتر رو زودتر از اونی که تصورش رو بکنیم در تمام ابعاد براحتی از راهی که نمیدونیم بهمون بده
بخصوص وقتیکه مغرور نمیشیم ورها هستیم
براحتی هر لحظه از خداوند سوال میکنیم که اگر مسیر بهتری میدونه که من آگاه نیستم کمکم کنه
که نشونه ها وهدایت خودش رو واضح تر ببینم وعمل کنم ومحدود به مسیر خودم وخواسته کوچکم نباشم
من باید با کنترل ذهنم اجازه بدم خداوند براحتی هدایتم کنه وروی خودم حساب نکنم،چون اگه بلد بودم که تا حالا نتیجه گرفته بودم که نه ترسی داشتم ونه غمی،نه اینکه کوچکترین چالشی بتونه افکار من واحساس من رو درگیر کنه
مثال جنگل من رو آگاهتر کرد به عملکردم که چون آگاهی به اینکه بعدا چی میخاد اتفاق بیفته ندارم وچیزی نمیبینم بهمون چند قدم جلوتر که میبینم اکتفا میکنم ومسیری که ظاهرا بهتره وبرای من مشخصه وبرام آشناتره میرم ومجدد سیکل معیوب تکرار میشه
چون نشونه هایی که برای مسیر نا آشنا وبه ظاهر سخت میاد رو ازش میگذرم وفکر میکنم دیرتر به نتیجه میرسم وروی عقل خودم حساب میکنم،چون به نتیجه وابسته هستم
بار ها شده در شرایطی که فقط حرکت کردم بعد قدم به قدم رشد خودم وکمک افرادی که الان خودشون هم متعجبند چطور اون زمان کار براحتی
انجام شد، هم با احساس خوب من وهم احساس
خوب خانواده ونتایج خوبی ایجاد کرد واز راههایی هدایت شدم وخداوند کارهام رو انجام داد،که هر لحظه باید یادآوری کنم تا مسیر برام هموارتر بشه
وباید روی عقل وهوش خودم بدنبال نتایجی که میگیرم حساب نکنم ویادآوری کنم وقتی تسلیم شدم انتخابی که داشتم مسیر درست بوده وگرنه
اگر هدایتهای ونشونه ها رو نمیدیدم وبهش توجه نمیکردم مثل قبل فقط دور سر خودم میچرخیدم ونتیجه براحتی نمیگرفتم
برای زندگی راحت تر وساده تر هرلحظه برای هر کاری ازش سوال کنم وهدایت بخام،که بهتر از قبل عمل میکنم وسوالات خیلی مسیرم رو شفاف تر میکنه وبهم آرامش میده،چون قدم به قدم جلو میرم وذهنم نگران عدم آگاهی که دارم نیست ونجواها بهتر کنترل میشه ومسیر تکاملی راحت تر طی میشه
تفاوت نگاه مادر موسی وحضرت یعقوب ونتایج اونها نشون میده که وقتی مادر موسی تسلیم هدایت خداوند میشه چقدر زود نتیجه میگیره که چند ساعت بعد که نوزاد نیاز به شیر داشته براحتی به بچه اش میرسه واحساس خوب وآرامش رو تجربه میکنه وحتی برای این کار پاداش هم میگیره واتفاقات خوب پشت سر هم تجربه میکنه بدنبال تسلیم شدن واحساس خوب داشتن وکنترل نجواهای ذهنی که راحت هم نبوده
ودر مقابل حضرت یعقوب با وابستگی که به یوسف داشته وتسلیم در اون لحظه نبوده ونتونسته ذهن خودش رو کنترل کنه تا هدایت خداوند رو ببینه وچندین سال این احساس بد ونگرانی باعث میشه بینایی خودش رو از دست بده وبعد زمانی که تسلیم میشه خداوند کمکش میکنه
من باید بپذیرم که نمیتونم همه چیز رو کنترل کنم
وامکانپذیر نیست وفقط مسیر زندگی ام رو سخت میکنم وخودم رو از نعمتها وآرامش که میتونم تجربه کنم دور میکنم ومسیر سنگلاخی رو انتخاب میکنم
هر روز با سوال کردن از خودم وخدای خودم در مورد خواسته هایی که دارم سعی کنم در مسیر هموار قرار بگیرم وبا شناخت بیشتر از خودم به افکار وباورهام آگاهتر بشم تا آرامش بیشتری تجربه کنم
اگه من آزادی وراحتی وآرامش رو میخام باید متعهد شوم که هر لحظه از خودم بپرسم که چرا این خواسته رو دارم تا ذهنم در مورد اون خواسته شفاف بشه وبه نتیجه رضایت بخشی با هدایت خداوند برسم
گیر ندادن به یه خواسته هم انرژی کمتری میگیره
هم مسیرهای بهتری رو با نعمات بیشتر در شرایط وزمان خودش که برای مابهتره خداوند آماده میکنه که وقتی میرسیم سورپرایز میشیم وبعدش خدا رو شکر میکنیم که خواسته ای که بهش چسبیده بودیم رو رها کردیم ودنبال اون رهایی هم ظرفمون بزرگتر شده،هم صبورتر شدیم وهم با رسیدن به نعمتها دیگه هیجان زده نمیشیم چون مسیر خلق کردنش رو یاد گرفتیم وفقط تسلیم میشم ودر حال زندگی میکنیم وراحت تر نجواها رو کنترل میکنیم
براحتی با دیدن نشانه ها با آگاهانه عمل کردن ورهایی که داریم وقتی به خواسته نچسبیم راحت تر به نشونه ها عمل میکنیم وتغییر مسیر میدیم ومقاومت نمیکنیم حتی اگه براش زحمت کشیده باشیم وکلی برنامه ریزی کرده باشیم،به درسهایی که در مسیر گرفتیم اکتفا میکنیم وبراحتی تغییر مسیر میدیم وتسلیم هدایت خداوند میشیم
وبعد که نتیجه گرفتیم با ایمان بیشتر آگاهانه هر لحظه با تسلیم بودن آرامش بیشتری خلق میکنیم
از خداوند میخام کارهایی که لازمه در مسیر خواسته ام انجام بدم رو بهم بگه وهر روز سوالاتم مسیرم رو واضح تر کنه تا به خودشناسی بهتری برسم وباورهام وتغییر بدم ودیدگاهم در مسائل مختلف به سمت بهبود خودم تغییر کنه ومن آماده دریافت هدایت خداوند ورسیدن به خواسته ام باشم واز کنترل کردن همه جوانب زندگی ام دست بردارم تا آرام باشم وهدایت رو دریافت کنم
به نام خدایی که برام کافیست
خدای بخشاینده و مهربان خدای رحمان و رحیم خدای غفور رو رحیم
خدای سمیع و بصیر خدای آگاه و عالم و دانا و توانا خدایا من در برابرت عاجزم و تسلیمم تو کمکم کن کارهامو برام انجام بده به راحتی و آسانی
سلام به استاد عزیزم استاد توحیدیم
و سلام به خانم شایسته عزیز
استاد ممنونتم بابت این فایلهای رایگان که هزاران نکته پر مفهوم و ارزشمند درونش هست فقط باید درک کنی و تو مدارش باشی
خدایا شکرت که امروز این آگاهیها رو روزیم کردی ممنونتم سپاسگزارتم
وقتی روی آگاهی و دانایی و توانایی
و علم و قدرت خداوند حساب میکنی اونم از ته قلبت بعد میبینی چکار میکنه برات که اشک شوق میریزی و سجده شکر بجا میاری
استادعزیزم از روزی که این فایل رو دیدم و چندین مرتبه گوشش کردم
آگاهیم تو چندان شده و قدرت گرفتم اومدم نشستم نوشتم عجز و ناتوانیم رو در برابرش گفتم خدایا من عاجزم ناتوانم تو قدرته مطلقی من همه رو از تو میخواهم چون من نمیتوانم کاری انجام بدم من تسلیمم و از ته قلبم قدرت و عظمتشو پذیرفتم باور کردم درکش کردم و فهمیدم با تمام وجودم
و چقدر آروم ترم چقدر حسم عالیه
چقدر حالم خوبه چقدر حس میکنم با تمام وجودم که خدا دستمو گرفته داره میبره تا اتفاقات خوب رو ببینم خبرهای خوب رو بشنوم انسانهای خوب رو ببینم رزق و روزی زیاد داره به من میده مشتری ها رو داره میاره
کسب و کارم داره رشد میکنه و خدا رو هزاران هزار مرتبه شکر میکنم خدایا شکرت ممنونتم سپاسگزارتم
که امروز داری هدایتم میکنی و دستمو گرفتی
استاد عزیزم من همه این رشد و آگاهی و آرامشو شادی و سلامتی و ثروت و توحید و ایمان و خداشناسی و خیلی چیزهای دیگه رو مدیون شما هستم شما دستان خداوند هستین برای من و منو خودش هدایت کردی به سمته شما
استاد عزیزم امروز یه مشتری اومد مغازه ام خرید کرد بعد به من گفت شما از این بنرهای چوبی بذارین دم در تا متوجه بشن اینجا مغازه ست من 6 ماه اینطرف میشینم ندیدم شما رو و منم چون یاد گرفتم در جوابش با آرامش و حس خوب و حس کردم میگم با تمام وجودم و از ته قلبم خدا کنارمه گفتم خدا برای من تبلیغ میکنه من خدا رو دارم و او برام کافیست الان هم اون خدا شما رو برام آورد وگرنه من توانایی ندارم و با یه حال خوب قبول کرد و گفت راست میگین همه چیز خداست انگار یه جورایی اونم فهمید خدا کارهامون رو انجام میده ما هیچیم
استاد عزیزم من به خدا وصل شدم و با قدرت او قدرت گرفتم امروز با تغییرات زیادی وارد مغازه شدم
اون کبری دیروز نیستم کبری تسلیم و عاجز در برابر خدا شدم و همه رو به خودش سپردم رها و آزاد و ایمان قلبی دارم برام همه رو قشنگ درست میکنه خدایا شکرت سپاسگزارم
خدایا من سپاسگزار مهربانیت هستم
خدایا من سپاسگزار ربوبیت هستم
خدایا من سپاسگزار قدرت و تواناییت هستم
خدایا من سپاسگزار غفار بودنت هستم
استاد عزیزم من ممنون شما دو عزیز هستم که هر روز در این سایت الهی و خداپسندانه هزاران نکته مهم رو که باعث رشد و پیشرفت ما میشود یاد میگیریم و زندگیمان هر روز چرخش روان و روانتر میشود و داره به سوی خوشبختی زیاد زیاد میره
چکار کنم که این نتایج پایدار باشه ؟
باید هر روز و هر ثانیه به خودم یاد آور بشم این فایلها رو گوش کنم و عمل کنم
تا آخر عمرم ورودیهای خوب به ذهنم بدم
و هر ثانیه کنترل ذهنم دستم باشه و هر قدمی میخوام بردارم از خداوند هدایت بخواهم و روی قدرتش حساب باز کنم
به امید روزی که نتایجم پایدار بشه میام و مینویسم برای شما عزیزای دلم
استاد عزیزم و مریم جانم بهترینهای خداوند نصیب دل مهربونتون