«الگوهای موفق» در خانواده صمیمی عباس منش - صفحه 75
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2016/08/عکس-سایت-2.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2016-08-21 12:20:202020-08-22 21:46:45«الگوهای موفق» در خانواده صمیمی عباس منششاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خالق هدایتگرم
سلام و درود به روی ماهت استاد و مریم جون و همه ی دوستان هم فرکانسیم
میرم سر اصل مطلب (زندگینامه ام فقط تضاد پشت تضاد و باعث افتخاره میگم کامل تا کسی که این زندگی نامه رو بخونه صد بار شکر کنه که از من بدتر نبوده ) ازتون میخوام با دقت نکات رو بهونید هم برداشت کنید علامت گذاشتم که رد پای قوانین و تضاد ها هستش از موضوعات :
من علی وزیری وصال هستم
۲۸ ساله از بندرعباس
اهل همدان
در خانواده ای در سطح متوسط و سخت کوش ( باوز زجر وزحمت در پول در آوردن)
داستان از این جا شروع میشه که من روزیکه بلوغم رو چشیدم حس عاشقی داشتم و هیچی آشنایتی با این دنیایی استدلالی نداشتم دنیایی عجیب و غریب
توی مدرسه توی مقطع دبستان مورد تحقیر در مورد اشتباهات اتفاقی شدم (ضربه به عزت نفس)
خیلی پسر مودبی بودم اما خیلی شیطون اما با کتک و ترسوندنم منو آروم مبکردن ( ترس و باور های غلط)
این باعث شد که خیلی ضعیف بشم و بی زبونتر و خودم رو عاجز بدونم ،
توی مقطع راهنمایی خیلی اذیتم میکردند ولی بی زبون بودم و دچار نا هنجاری هایی شده بودم و این باعث شده بود که خودم رو گم کنم ،عزتم رو گم کنم
توی مقطع دبیرستان کمی به خودم اومده بودم اما اون به خودم اومدن ها بدردم نمیخورد و خیلی به احساس گناه و نیاز رسیده بودم ، سیستم جنسیم هم فعال شده بود و به هیچ راه حلی نداشتم اونجا هم ترس از کتک و دعوا باعث شده بود که لال بمونم و خودمو وقف بدم
خیلی برام سخت و ناهنجاری ها نابودم میکرد و احساس آرامش رو توی جنس مخالف دیده بودم ،( تضاد توحید) فکر میکردم باید به اون جنس برسم تا آرامشم حفظ بشه ولی از طرفی میترسیدم از دردسر هاش و اتفاق های نا هنجاریش (تضاد توحید)
من دچار افسردگی سگ سیاه شده بودم اما خودم نمیفهمیدم خیلی داستان طولانی میشه چون واقعا ناهنجاری و زجر من زیاد بود و از تمام ابعاد باور های غلط برام ساخته شده لود
من توی بچگی چنان به خودم باور داشتم که شب خواب میبینم دارم پرواز میکنم صبح که بیدار میدم میپریدم ! در این حد رها اما فیلتر و بار خیلی سنگینی کمرم رو خم کرد
سال های ۷۵ تا ۷۸ فیلم های ترسناک و بازی های کامپیوتری ترس ناک دیگه شده بود خوراکم
داشتم با خودم چیکار میکردم!!!!؟!!!!
بکی از سیکل ( ریتم زندگی و روزمرگی) های بدی وارد عادتم شده بود ( تمرین کار یا درسی و وسط کار رها میکردم ) از این شاخه به اون شاخه و سردرگمی
من توی عاشقی ها ضربه خوردم ،اولین ضربه نقش غش کردن و با صورت زمین خوردن ( عزت نفس صفر) و نابودی بدن و دچار بیماری تشنجی ( احساس مظلومت و دلسوزی ) چنان خودمو عاجز اون دختر کردم که خودمو براش فنا کردم یجچر نزدیک به خود کشی
خدا فریاد میزد من کر و کور و لال بودم
از سال ۸۸ تا ۸۹ و ۹۰ یکسال هر یک ماه یکبار تشنج وحشتناک و شدت بیماری ( اولین نشانه از مسیر غلط بدن و بیماری هستش) و قرص و بستری تا اونجا ها که تا تهران منو آوردن ولی بی فایده بود ( مسیر غلط و واکنش بدن)
آره هیچ نمیفهمیدم و سخت در عالم مبهم تاریک گم شده بودم از طرفی افسردگی چنان منو فرا گرفت که بالشتم از شدت گریه خیس میشد
در خانواده ای با مذهب و دین بدنیا اومده بودم البته نه اونقدر زیاد ولی ریشه دار بود و هست
خدا فریاد میزد من کر و کور و لال بودم
سال ۹۱ بخاطر اینکه دنبال کار بودم از طرف همکلاسیم بهم پیشنهاد کار توی اصفهان شد در شرکت سپاهان رفتم اصفهان تنها اما همچی دروغ بود ( شرکت های هرمی و حیله ی آلبرتو پونزی) که هیچی نمیدونستم و فکر میکردم میتونم با این یک راه ثروتمند و پول دار شم و سه ماه توی خونه با چند نفر مثل خودم تو بدترین حالت زندگی و حبس کشیدم و شکر خدا کسی نتونستم گول بزنم) و یک روز اونجا نماز میخوندم و چشمامو که بستم یک دشت سرسبز رو دیدم که یک لشکر سفید ایستاده و انگار خدا اومده بود نجاتم بده وقتی بیدار شدم و به خالت خودم اومدم ، نمیدونستم چجوری از اون گروه نجات پیدا کردم و به خانواده ی نگران گریانم برگشتم بندرعباس
خدا فریاد میزد من کر و کور و لال بودم
💎 ممنونم که تا الان مطالعه کردید بی شک این زندگینامه کمکتون خواهد کرد چون نور داره خودشو نشونمبده
⭕تمام ترس های اساسیم:
نماز نخوندن = بد دونستن خدا
ترس از پلیس و عوامل ترسناک بیرون از خودم
ترس از رابطه با جنس مخالف
ترس از کمبود ها
ترس از دعوا و آدم ها
ترس از دست دادن عزیزانم
ترس از تاریکی
ترس از بی پولی
⭕ باور های غلط ذهنیم که نابودم کردند
بی ارزگی
سهم نابودی
مقصر بودن پدر و مادرم ( شرک)
خدا جلاد و ستمگر هم هست ( توحید)
دیگزان و عوامل بیرونی قدرت دارن ( شرک)
سال ۹۵ تا ۹۷ ازدواج کردم و باز پول و زندگیم و همچیمو از دست دادم و دختر و پدر و مادرش خانواده ای درومدن که تمام پول و وسایلی که با وام ازدواج خریدیم بردن و با دختر دعوا و مرافه و باعث ضرب و شت و دیه و دادگاه و باز افسردگی و هزار کوفت دیگه که همشونو بخشیدم و طلاق دادم و باز روز از نو روزی ازنو
بگذریم خیلی نابودی ها برای خودم ساختم و علی وزیری وصال نابود شده بود لابلای این اتفاقات هول ناک موفقیت هایی بود که هیچ به چشم نیومد:
💎 فبولی کنکور و دانشگاه
💎 مدرک فنی حرفه ای شبکه
💎 خود آموزی نرم افزار فتوشاپ
💎 تجربه کار با شرکت ها و دفتر داری و طراحی
سیکل عجیبی که یک مدت کوتاهی بصورت ناخودآگاهی به خدادنزدیک میشدم و باز در طولانی مدت به دام نجواها میرفتم
از سال ۹۳ 🌟قبل ازدواج ناموفقم پس از نجات از شرکت هرمی در اصفهان ،، پس از تحت نظر دکتر و روانشناس
تصمیم گرفتم برای خودم کاری کنم شروع کردم به مطالعه کتاب های موفقیت و روانشناسی
از منزل تا کتابخونه با دو کیف یک کیف لپ تابم و کیف دیگه کتاب و دفترای تحقیقاتیم پیاده طی میکردم و جالب اینجا بود که خیلی با طبیعت لنس گرفته بودم برای من هبچی مهم جز خوندن این کتابها و اون حس قشنگ نبود نمیدونستم دارم چیکار میکنم هدفم نجات خودم بود
من به جایی رسیدم که بطور هدایتی البته نا خودآگاهی دینم ( دینس که تو گوشمون کردن) رو تغییر دادم و همچیرو زیر سوال بردم حتی قرآن رو همچی رو حتی به خدا هم شک کردم!
هیچی از قانون این چیزا سر در نمیاوردم و اصلا قبول نداشتم چون با همچیم نابود شده بود اونقدر حس کتاب نداشتم اما آرام آرام حس کتاب های انگیزشی و فلسفی قرار گرفتم و علاقه مند شدم به مطالعه
در لابلای این فعالیت ها خب هیچی تغییر نکرده بود ( تغییر باور ها هنوز بنیادی نشده بود) به درمان و دکتر سفر برای پزشک مغز و اعصاب میبردن منو و بهم توی راه یک کتابی با عنوان ( چهار اثر از فلورانس اسکاول شین) هدیه گرفتم اما هیچ علاقه ای به این کتاب ها نداشتم و باز لج بازی تو وجودم ریشه کرده بود
اما هدایت خدا پر رنگتر شده بود تا اینکه پس از مقاومت ها و غور زدن هاکتاب رو از روی بی تفاوتی باز کردم و اولین صفحه رو که خوندم مورد تحت تاثیرش قرار گرفتم
( بازی زندگی و راه این بازی ) و یجوری سیستمی بودن جهان رو خیلی مبهم از ۱۰۰٪ / ۲٪ برداشت کردم هنوز تو مدار کاملش نبودم اما وقتی شروع به خوندن این کتاب کردم تجلی و تحول شروع شد
درسته حتی اشتباهات و اتفاقات ناگوار برام پیش اومد ( ازدواج ناموفق و ضرب و شت) اما باز این وضعیت رو زیر سوال نبردم ، حتی مدارم باز افت کرد ولی باز انگار این راه من یود که بیام کتابخونه توی کتابخونه چنان به این کتاب عمیق نگاه کردم که با انجام و عمل بهش و کنجکاویم از نتیجه گرفتن از عبارت های تاکیدیش منو حیرت زده کزد
اولین باوری که در زهن من روشن ساخت اینه که ما با انجام تمریناتی میتونیم اتفاق یا مسیر دلخواهمون رو خودمون رقم بزنیم و جهان ( و قانون جذب رو) خوب چشیدم و نتبجه گرفتم
چنان به اوج رسیدم که لحظه ای به ذهن برتر و یگانگی بر خوردم که باعث شد توی کتابخونه اشک شوغ بریزم واقعا برام عجیب بود چون تاحالا همچین عشقی رو نچشیده بودم
روزی که واقعا دیگه کتابخونه منو فرد مهمی انتخاب کرده بود برای نقد کتاب ها و علاقه ی شدیدم به این کار داشتم تصمیم گرفتم کلاس موفقیت برگزار کنم برای کودکان
اما
رئیس کتابخونه خانم میر حسینی گفت: آقای وزیری کسی اینجا نمیاد دوره و میدونم نمیشه
من فقط این رو باور داشتم خودم خلق میکنم فرصت هارو ( قوانین هستی)
روی برگه اعلامه چاپ کردم و فقط روی شیشه درب(داخلی) زدم و هیچ کسی به کلاس نمیومد اما من تکرار میکردم از تکنیک هایی که باهاش آشنا بودم
هنوز هیچ چیز از استاد و سایت و قوانین نمیدونستم
اونقدر زیبا این تکنیک ها ( عزت نفس ، باور توحیدی ، قانون جذب و…) که بصورت سیر تکاملی نفرات کلاس های موفقیت به ۱۲ نفر رسید برای من یه حس خوب بود و عادی حتی از ( نشانه) هم چیزی نمیفهمیدم حتی شکرگزاری هم بلد نبودم اما رد پای قانون خودشو نشون داده بود
چنان زیبا به پیش رفتم در یک روز که کلاس به پایان رسید و با بچه ها خداحافظی کردم در کنار باجه کتابخانه یک بلیط بود!
بلیط آموزش تند خوانی توسط استاد سید حسین عباس منش
از باجه دار پرسیدم این چیه گفتند که رایگان برای ما آوردند ( باز چیزی از نشانه نمیدونستم) بلیط رو برداشتم ذهنم میگفت خوب که چی! اما هدایت درونیم میگفت برو به مراسم و شرکت کن
تا این که در سال ۹۳ تاریخ دقیق رو خضور ذهن ندارم رفتم و وارد سالن تالار شهید آوینی در بندرعباس شدم و پس از تشوبقات و مقدمات مردی با کت و شلوار نقره ای خیلی زیبا روی استیج اومد ( دیدن استاد عزیزم از نزدیک) و معرفی DVD وآموزش های تند خوانی خیلی برام عجیب بود حتی در پرسش کتاب دستم رو بالا گرفته بودم ، گفتند چه کتابی خوندین که زندگیتون تغییر کرد من کتاب چه کسی پنیر مرا جابجا کرد و گفتنو مرتسم به پایان رسید و معرفی DVD ها رو دیدم ،
اما ایشون رو رها کردم و دیگه رفتم در تکاپوی زندگی خودم با همون باور ها شاید کمی نا خود آگاه بعضی باور ها درست شده بود اما هیچی از قوانین نمیدونستم
🌟 تا اینکه در لابلای زندگیم ویدیو های ایشون وارد زندگیم شد و حرف هاشون بوی همون حس قشنگ کتابخونه و ذهن برتر رو میداد
خیلی عاشقش شدم تا اینکه فایل هاشو گوش میدادم
و خس خوبی بهم دست میداد اما باز مدارم پایین بود و درکی از قوانین نداشتم
🌟وارد سایت شدم و در سایت ثبت نام کردم
🌟 ۸ سال هستش که تلویزیون و اخبار و .. رو کنار گذاشتم
🌟سیر تکامل منو به اینجا رسوند که چطور با این همه تضاد منو پخت و از درون منو ساخت و باز چنان منو به این تکاپو رسونده که الان ۸ ماهه که شکر گذاری رو بصورت یکسره با تعهد انجام میدم و نتیجه گرفتم و باز به سیر تکاملی الان یک ماه و خوردی هستش که روی باور های ثروت و پول ، توحید و عزت نفسم کار میکنم و نشونه هارو تحسین میکنم
🌟 از سال ۹۸ تا الان فقط استاد و سایتش البته به ترتیب زمان جدیتر نسبت به فایل ها
🌟 فقط تمرکز روی گفته های استاد و استفاده از قانون اصل ( اجرای اصل خارپشت)
🌟 انگار وارد جنگلی شدم که خودم یکبار اتفاقی واردش شدم اما الان با استاد عزیزم خیلی واضع تر و اصولی تر با فایل های دانلودی میفهمم اصلا چی هستش و این مدار و مسیر اسمش چیه و تازه اول راهمه و خدارو صد هزار بار شکر میکنم
🌟 عزت نفسم چمدین برابر شده ( احساس لیاقت)
🌟نگرشم نسبت به جنس مخالف عوض شده ( درک عمیق، عشق و مودت ، رابطه ی عالی)
🌟نگرشم در مورد خدا تغبیر کرد ( خدا انرژیه و سیستمه) آرامش عمیق
🌟تمام زندگی ما واکنش جهان به باور های ماست
🌟نگرشم نسبت به خودم و باورهام تغییر کرد و همه ی عوامل بظاهر مقصر رو بخشیدم و فهمیدم که این خچدم بودم که زندگیمو رقم میزدم و میزنم ( تشخیص اصل از فرع)
🌟واقعا خدارو شکر میکنم از سیکل عادت بدم بیرون دارم میام و رسالتم رو پیدا کردم و روی باور ها کار میکنم و عاشق کارمم و خدارو شکر
🌟کمکم و سیر تکامل دارم هر روز بهتر از دیروز به این به تک تک نشانه های زیبای زندگیم ( پیدا کردن کارت هدیه تو خیابون= کار روی پول و ثروت ) تحسین میکنم (عمل به الهامات و جدی گرفتن نشانه ها)
🌟باور به قانون تکامل که تمام زندگی من منو ساخت برای ثروتمند شدن و چشیدن زندگی در اوج ثروت (قانون تکامل)
🌟 الان میفهمم که فقط با تمرکز عمیق روی خودمون کار کنیم حتی با فایل های دانلودی که ارزشمند و گرون قیمت اند زندگی ها تغییر کرده
🌟 برای هرلحظه از زندگیم شکر گزاری میکنم حتی
عزیز دل میییییشود آری میشود ، زندگیمون دست خودمونه ( همچی دست خودمونه)
🌟چند ساله که حالم عالیه و دفترچه بیمه ندارم
🌟حتی سرما خوردم یک شبه خوب شدم
🌟رابطه ام عاااالی شده هدایا شکرت
🌟تمام افراد ناله گر و.. از زندگیم حذف شدن و ۸۰۰ نفر رو از گوشیم حذف کردم
🌟باورشدیدم به باور توحیدی که واقعا همچی از خداست حتی تبلیغ و دیده شدن در کسب و کار
🌟الان دارم گلدوزی رو یاد میگیرم و کسب و کارمو از صفر راه انداختم و براش تازه پیج زدم و باور دارم این قدم اول راه ثروتمند شدنه
💎💎تنها راه رسیدن به خدا ثروتمند شدنه 💎💎
🌟الان چنان روحیه عالی دارم و عزت نفسم خوب شده که با شلوار راحتی توی خونه به بزرگترین پاساژ بندرعباس میرم و برام مهم نیست دیگران چی میگن ، با جنس مخالف و موافق با لبخند صحبت میکنم و چنان با آرامش تو خیابون قدم بر مسدارم که انگار در بهشتم
🌟آدمارو توی ذهنم کوچیک کردم ( بی احترامی نه) توحید داشتن به خدا که تمها قدرت عالم رب هستش
و واقعا هم همین پاسخشه
🌟تمرکز روی انجام تمرینات و فقط تکرار و تکرار
💎عزیزان میشود باور کنید میشود استاد عباس منش دستی از دستان درخشان خدا شد و بهم اینو فهموند که بشر خدا قوانینی وضع کرده و زندگی ساده تر و آسون تر اونیه که فکرشو میکنی و تنها راه رشیدن به خدا ثروتمند شدنه
❤️تو دوست خوبم لایق بهترین هایی خدا برای تک تک ما ثروت و نعمت بیانتها داده این ناییم که باید با باور هامون خلقش کنیم آره ما خالقزندگی خودمون هستیم
💎نگران هیچی نباشید ، خدا خودش هدایتتون میکنه ، فقط رها و در زمان حال لذت ببریم و آرام آرام به الهامات عمل کنید
🌟خدارو صد هزار بار شکر میکنم که این زندگی زیبارو دارم میسازم و شخصیتم رو باز سازی کردم و عاااااشق خودمم
🌟دوستتون دارم با تمام وجود من میام و باز از ثروت و موفقیت هام مینویسم
❤️عاشقتونم
و امیدوارم در راه خدا به رشد میرسید بی شک
ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید
سلام دوست خوبم آقا علی
واقعا تحسینتون میکنم وبهتون تبریک میگم
هرروزتون بهترین روز زندگیتون باشه
خیلی انگیزه وانرژی گرفتم دوست خوبم
سپاسگزارم که داستان موفقیت های تا الانتون رو نوشتیم و خبرهای خوبی در راه است
در پناه الله یکتا شاد وسعادتمند باشی
سپاسگزارم، تحسینتون میکنم ، ممنونم از برداشت خوبتون و شکر که زندگی نامه ام تا به الان احساس خوب به شما داده ، الهی صد هزار بار شکر تحسین میکنم حال خوبتون رو
موفق و سعادتمند باشید
سلام
دوست عزیز تلاش شما را تحسین میکنم منم از همت و پشتکار شما روحیه گرفتم، و تصمیم دارم بیشتر تلاش کنم و روی باورهام کار کنم شما با این همه مشکلات که اگر با زندگی خودم مقایسه کنم با ۵ درصد مشکلاتت روبه رو نشدم اما خوب پیشرفت کردید مطمعنم با این همه نتایجی که در این مدت کم گرفته اید سال بعد با این پشتکاری که دارید به کجاها خواهید رسید آرزوی موفقیت برای شما دارم
سلام میلاد جان عاشقتم ممنونم از تحسینت ، تحسینت میکنم واقعا برای من فیلتر سنگینی بود اما ما شایسته ی زندگیه ایده عال خودمونیم ، باور دارم جشن میگیری از شدت پاسخ و پاداش جهان به فرکانس های مثبت و خوبت نسبت به زندگی
باید موفق باشی و میشی
الهی صد هزار مرتبه شکر
واقعا تحسین برانگیزه، ممنون از این همه انرژی مثبت تون.اینکه وقت گذاشتین تکامل تون را نوشتین.با آرزوی بهترینها برای شما هم فرکانسی محترم.
سلام دوست عزیز
بنظرم خواستی ما را سرکار بذاری کار ناشایستی کردی، اگر سرگذشتت واقعی بوده اون الهام خدا نبوده الهام شیطان بوده، قطعاً آسیب رساندن به یک نفر یا تجاوز به حریم شرکت ها یا اذیت آزار دیگران و پیشنهاد زنا به زنان شوهردار و …… قطعا از طرف شیطان بوده نه خدا ، و گر نه شما که بقول خودت قران خواندی کجای قرآن تشویق به زنا کرده و اذیت آزار و تجاوز به حقوق دیگران و….. شما قطعاً بنده شیطان شده بودی حتماً به روانشناس مراجعه کن تا درمان شوی ، ولی مطمئنم به احتمال زیاد خواستی ما را دست بندازی و به اعضاء مثبت اندیش توهین کنی انشالا که خدا هدایتت کند و دوستان و ناظرانی که این کامنتها را بررسی میکنند جلوی همچین کامنت ها گرفته بشود و حذف شود از سایت چون واقعاً حال آدم بد میکند و بهم میزند و پر از افکار شیطانی و منفی است
سلام بر خداوند رزاق و وهاب
درود خدمت تمامی دوستان امیدوارم در پرتو حق تعالی شاد و پیروز باشیم همگی!
خدا قوت آقای عباسمنش، خانم شایسته و سایر کادر اجرایی سایت
بسیار فایل زیبا و تاثیرگزاری بود!
اولش طبق در خواست استاد بیام یه رزومه کوتاه از خودم بدم!
بنده همانطور که در بیشتر نظراتم گفتم آرین عبّاسی ۱۷ ساله از تهران هستم!
از بدو تولدم همیشه یک روند تکاملی را طی میکردم!
حالا چه از بعد مثبت و یا بعد منفی!
خب چند تا شهر و استان رو با پدر و مادرم تجربه کردیم برای زندگی کردن و در حال حاضر هم تو شهر تهران واقع در نارمک هستیم!
تو دوره ی دبستان از کلاس یک تا چهار تقریبا یک روند صعودی را داشتم اما در جهت منفی
از دزدی گرفته تا شیطنت های مختلف دیگر
یکی از تضاد هایی که تلنگر عظیمی بود برای اینکه من اصلاح بشم
خراب شدن شخصیت من در بین افراد مختلف بود که با توجه به کارهای من و شنیده های انها بوجود آمده بود
وقتی وارد کلاس پنجم دبستان شدم معلممون که یک خانم هم بود با شخصیت بسیار جدی و سخت گیرش از همون روز اول باعث شد من تصمیم بگیرم که یک جهاد اکبری در درون خودم ایجاد کنم!
خلاصه من از روز اول در کلاس پنجم شروع به اصلاح خودم هم از نظر رفتاری و هم از نظر درسی کردم!
نتیجش هم این بود که من از کلاس ۵ تا کلاس ۹ همواره یکی از برترین شخصیت های مدرسه ها بودم و همه ی فامیل همیشه میگفتند تو الگوی خیلی خوبی برای بچه های ما هستی
از همه مهمتر من در درونم احساس ایمان، موفقیت و با ارزش بودن میکردم که بی شک بزرگترین دستاورد من بود و هست!
من اومدم به کلاس ۱۰ و با سرعت خیلی زیادی دوباره در سراشیبی سقوط قرار گرفتم و به معنای واقعی با مخ خورد زمین!
به قول ویدئو سگ سیاه:
من در تنهایی خودم غرق شدم و همه چیز را در زندگیم از دست دادم!
از سلامتی روحی و جسمی گرفته، تا روابط، تحصیلات و …
حتی من در خیلی از زمان ها هم آرزوی مرگ میکردم و به خودم میگفتم بیا از پنجره بپریم پایین و تمومش کنیم این حکایت رو!
کلاس ۱۱ هم ادامه ی همین روند سقوط را داشت در پیش میگرفت اما به یک باره!
من به خودم آمدم و گفتم آرین اصلا به اهدافت حواست هست؟!
اصلا اون بلند پروازی ها یادت هست؟!
آیا تو همون فردی بودی که یک جهاد اکبری در خودش ایجاد کرد؟!
بعد از این سوال ها من تصمیم گرفتم بیام در این مسیر!
منظور از این مسیر: شناخت قوانین کیهانی و اجرای آگاهانه آنها در تک تک لحظات زندگی برای رسیدن به خواسته ها و اهداف و مهمتر از همه بهتر کردن جهان هستی!
و این نکته هم اضافه کنم که بنده به وسیله ی مادرم از خیلی سال پیش با آقای عباسمنش و این کارهایش آشنا شده بودم اما به هر دلیلی آن موقع در این فرکانس نبودم!
اما حالا!
بنده از وقتی شروع کردم به درک درستی از خلقت خودم و همچنین شناخت درستی از خداوند و قوانین جهان!
که یک چند ماهی میشود!
به همان اندازه که من متعهد بودم و انرژی و زمانم را برای این تصمیم صرف کردم:
روابطم فوق العاده و عالی شد و هست!
خیلی دوستان خوبی پیدا کردم و دارم!
خیلی از چیزهایی را که دوستداشتم تهیه کردم!
خیلی از وسایل مورد علاقه ام از طریق دستان بی نهایت خداوند به من هدیه داده شده است و میشود!
سلامتی روحی و جسمی ام ۱۸۰ درجه تغییر کرده!
وضوح من نسبت به خواسته ها و هدافم فوق العاده زیاد شده!
و …. که همش نتیجه ایمان من به خودم، خدای خودم و قواین کیهانی است!
الان هم که دارم با قدرت این مسیر را به لطف خداوند ادامه میدهم و به موفقیت های حال و آینده ام چشم دوخته ام!
سعی کردم تا اونجایی که در توانم بود رزومه ای کامل را از خودم نشر دهم!
امیدوارم که این حرف ها و جملات حتی به اندازه ی یک کلمه کلیدی به خودم و به شما کمک کنه!
درس های این فایل:
به دنبال الگو ها و مثال هایی باشیم که امید و ایمان را در دل ما زنده میکنند!
و …
طبق گفته ی استاد تو یکی از فایل های قدیمیشان، سعی کنیم برای هر بخش از زندگیمان الگو های مناسب پیدا کنیم!
من خودم تو بخش سلامتی، ثروت و ورزش:
آقای لیونل مسی و آقای داوین جانسون را به عنوان الگوهایم قرار داده ام
در زمینه ی معنویت و شناخت درست قوانی کیهانی و …:
بنظرم بهترین الگو را برای خودم انتخاب کرده ام (آقای عباسمنش)
و …
از محصولات تاثیرگزار آقای عباسمنش که خیلی به من کمک میکنند میتوانم به این ها اشاره کنم:
کتاب رویاهایی که رویا نیستند!
فایل های دانلودی
سمینار ها و فایل های قدیمی آقای عباسمنش
سریال زندگی در بهشت!
از دیگر کتاب ها و چیزهایی که به من کمک کردند میتوانم به این ها اشاره کنم:
کتاب چه کسی پنیرم را جابجا کرد!
زندگی نامه لیونل مسی
داستان های داوین جانسون
نام های خداوند که در قرآن آمده همراه با توضیحات و تفاسیر مختلف و جامع
کتاب و موضوعات مورد علاقه ام و …
بسیار فایل عالی بود و کلی درس داشت!
سپاسگزار خداوندی هستم که من را به مسیری هدایت میکند که در آن خیر، خوبی، ایمان و الگوهای قدرتمند و مناسب است!
ممنونم آقای عباسمنش، خانم شایسته و سایر اعضای سایت
در پناه خداوند متعهد، شایسته و موفق باشیم همگی در دنیا و آخرت
آرین عبّاسی ۱۷ ساله از تهران
من بهترین هستم چون همواره به دنبال الگوهای موفق و ثروتمند هستم و نکات مثبت مشابه آنها را اساس زندگیم قرار میدهم!
بدرود!
آفریییین بهت پسر
احسنت بهت
تحسینت میکنم به خاطر ایمانی که داری
سلام و درود خدمت شما دوست عزیز!
با تشکّر از اینکه زمان و انرژی گذاشتید برای نوشتن این پیام!
خیلی ممنون از لطفتون!
خداوند را شاکرم که از طریق دستان بی نهایتش من را به پایداری در این مسیر تشویق و هدایت میکند!
خیلی انرژی گرفتم!
به امید خداوند همگی با قدرت بیشتر در این مسیر ادامه دهیم و با رسیدن به اهداف و خواسته هایمان علاوه بر کمک به خود، به جهان هم خدمت کرده باشیم!
(منظور از مسیر: شناخت قوانین کیهانی و اجرای آگاهانه آنها در همهٔ لحظات زندگی!)
در پناه خداوند شاد، موفق و سعادتمند باشیم همگی در دنیا و آخرت!
بدرود!❤️🌹
سلام آرین جان💎
دمت گرم داداش گلم برای این تغییراتی که توی زندگیت و شخصیتت ایجاد کردی و داری از نتایجش لذت میبری.👍👏👏👏نوش جونت باشه✌
چقدر تحسینت کردم آرین جان به خاطر توکل و امیدی که نشون دادی و مایوس نشدی و ادامه دادی.تحسینت میکنم به خاطر نکته ی ظریفی که توی این کامنتت بهش اشاره کردی و اونم داشتن الگوهای موفق در جنبه های مختلفه.
.
.
.
انشالله هرجای این دنیای زیبا هستی حال دلت عالی باشه آرین عزیز و همینطوری تصاعدی رشد و پیشرفت کنی.🥰😊❤🧡💛💚💙💜🙏🌻🌷⚘
درود و سلام بر خداوند و داداش عزیزم آقای امیررضای گُلِ گُلاب
از خداوند بخاطر وجود همچین دوستان عالی و عزیزی ممنونم!
خیلی ممنون امیررضا جان بابت زمان، انرژی و … که برای نوشتن این پیام زیبا صرف کردی!
خیلی انرژی گرفتم!👑
به امید خداوند، همگی در (مسیر شناخت قوانین کیهانی و اجرای آگاهانه آنها در همهٔ لحظات زندگی برای رسیدن به خواستهها و اهداف و بهتر کردن جهان هستی) با قدرت، ایمان و پایداری حرکت کنیم و ادامه بدیم!⭐🌹
در پناه خدا موفق، خوشبخت، ثروتمند، سلامت، شاد و سعادتمند باشیم همگی در دنیا و آخرت!
به امید دیدار امیررضا جان!🙌🏻❤️♥️
با سلام و درود خدمت هم خانواده
عباسمنشی
آقای آرین عباسی
واقعا چقدر لذت بردم برای این رزومه زندگی شما و همچنین دیدگاه و سیر تکاملی بسیار عالی که داشتید و از همه مهمتر اینکه جای تحسین داره که در این سن و سال تینیجری در مدار هدایت های الهی به سایت استاد عباسمنش عزیز هدایت شدید و جای تبریک و تحسین داره
یک نکته ای که برام جالب بود و شما در اینجا مطرح کردید
اینکه… طبق گفته ی استاد تو یکی از فایل های قدیمیشان، سعی کنیم برای هر بخش از زندگیمان الگو های مناسب پیدا کنیم✔️✔️✔️✔️
چقدر خوشحالم که چنین تفکری رو اینجا مطرح کردید و الگوهای درست و مناسبی رو برای خودتون انتخاب کردید و همچنین موضوعات و کتاب
هایی با باورهای قدرتمند و مناسب
کتاب چه کسی پنیرم را جابجا کرد!
زندگی نامه لیونل مسی
داستان های داوین جانسون
نام های خداوند که در قرآن آمده همراه با توضیحات و تفاسیر مختلف و جامع
کتاب و موضوعات مورد علاقه تون
ا
واقعا خواستم تشکر و قدردانی کنم برای این کامنت زیبا و تاثیرگذارتون که به درک آگاهی بیشتری هدایت شدم و براتون بهترینع بهترین ها رو آرزومندم شاد و موفق و سربلند باشید
🙏🙏
سلام خانم سلطانی
امیدوارم که حالتون خوب باشه
همیشه از خداوند سپاسگزارم، وقتی که میام میببینم که افراد بسیار زیادی زمان و انرژی گذاشتن و اومدن منو تحسین، تایید و تشویق کردن!
خب این موضوع همیشه برای من این معنی رو میده که خداوند، داره بهم دیگه در این مسیری که هستی پایداری به خرج بده!
و فکر میکنم با هر بار بهتر شدنم، میاد و این جایزههای نفیس رو بهم میده!
ممنونم ازتون که دستی از دستان خداوند شدید و این کامنت زیبا رو برایم نوشتید!
به رسم همیشگی، در پناه الله یکتا شاد، سلامت، ثروتمند و سعادتمند باشیم همگی در دنیا و آخرت!
خدانگهدارتون باشه ♥️❤️🌹💎
سلام
من عاشق این قسمت از سایت هستم
می خوانم گریه میکنم و لذت می برم
همیشه احساس خوب= اتفاقات خوب
خیلی همیشه شاکرم برای اینکه به آرزویم رسیدم که فکر خدارا بخوانم یعنی با تغییر نگاهمان به تواناییهایمان واقف می شویم
جهان همواره رو به گسترش و پیشرفت وبهتر شدن
هر چه موفق تر بشویم باز هم می توانیم موفق تر شویم چون همیشه باور ها قدرتمند کننده تر هستندوهمیشه می توانیم باورهای قدرتمند تر هم بسازیم چون برای باورهای قدرتمند کننده تر انتهایی نیست و همیشه بهترش هم هست
یعنی همیشه ازاین بهتر هم میشه و چون جهان همیشه رو به بهتر شدن است
این قدر این داستانها زیباست که خیلی جاها گریه میکنم و لذت می برم.
خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا عاشقتم
هر چقدر الگوهای خوب داشته باشیم بهتر میتوانیم باور سازی کنیم
وقتی الگوهایی را پیدا کنیم که شده است و موفق شده است با همین شرایط پس ما هم این باور را پیدا میکنیم که ما هم میتوانیم ان توانسته است پس من هم می توانم. یعنی ذهنمان را میتوانیم مدیریت کنیم
یکسره به خودم می گویم جهان هوشمند است همه چیز طبق قانونهای هوشمند عمل می کنند اگر بتوانم که فقط طبق قوانین حرکت کنم پس موفقیت من هم حتمی است و این هم طبق قانون است.
هیچ چیزی کمتر از دیگری ندارم و این را باور کنم. و خدایی که توانسته است به آن فرد کمک کند و باورسازی خوبی دارد پس من هم می توانم. چون همه ما به به یک اندازه به خدا نزدیک هستیم
بهترین خودت باش
میخوام در مورد یک موضوع خیلی مهم در مورد ساخت منطق و باور کردن ذهن برای انجام یک کار صحبت کنم ک به نظر من جز مهم ترین ارکان موفقیت و رسیدن به خواسته است
با یک مثال شروع میکنم فرض کنید ک شما قراره از قله اورست برین بالا و فتحش کنید و خیلی ترس دارید و دودلی ک میتونی انجامش بدی یا ن؟ اصلا زنده برمیگردی یا ن؟ و با همین حرفا داری خودت رو قانع میکنی به رفتن یا نرفتن به یک قله و در این میان باور های محدود به تو میگه ک نرو چون اگ بری ممکنه ک راهو گم کنی و تو سرما بمیری بهت میگ حماقت نکن و بیخیالش شو بهت میگ تو نمیتونی و خیلی حرف های دیگ…
اما روحت ک به خدا وصله میگ ک تو برا این کار لحظه شماری میکردی و روزو شبت رو به هم دوخته بودی ک اورستو فتح کنی پس برو دیگ برو خدا کمکت میکنه از هیچی نترس همه چی تو مسیر بهت گفته میشه تو فقط قدم اولو بردار همه چی درست میشه
و تو بین روح و باور های محدود گیر کردی و اگر تو این تردید بمونی زندگیت جهنم میشه.
باور های محدود میگه نرو ک میمیری.
روح میگه برو این عشق زندگیته ادامه بده هیچیت نمیشه خدا تو مسیر با توئه برو مسیر بهت گفته میشه.
باورهای محدود ب روح میگ چی میگی تو؟؟؟این اگ بره اون بالا میمیره اصلا راهو بلد نیست.
روح میگ معلومه ک راهو بلده فقط باید بره جلوتر تاراهو ببینه مسیر ک از اینجا دیده نمیشه.
و باورهای محدود میگ کدوم راه؟؟؟تو دیوونه شدی اصلا راهی وجود نداره تو فقط میخوای به کشتنش بدی.
روح میگه معلومه ک راه وجود داره
وتو اینجا به خودت میای و از روحت میپرسی راه وجود داره؟؟؟
و روحت میگ معلومه راه وجود داره چون تو اولین نفری نیستی ک میخوای از این کوه بری بالا قبل تو خیلی ها این کارو کردن و جا پا گذاشتن برا تو ک راحت بری به هدفت برسی میتونی از مسیرشون کمک بگیری برای رسیدن به خواستت
و تو تو میگی چییییییییی؟؟؟؟؟؟؟قبل از من کسایی این کارو کردن؟؟؟
روح میگه معلومه ک کردن
باورهای محدود میگ داره دروغ میگ اون فقط میخواد گولت برنه اونایی ک رفتن اورست ادمای متفاوتی بودن خاص بودن تو شبیهشون نیستی.
ولی تو الان برای باور های محدود ذهنت منطق اوردی و دهنش رو بستی و دیگ ام به حرفش گوش نمیدی، تو اون لحظه خدارو شکرررر میکنی بخاطر کسایی ک هستند ک ببینیشون و از اون ها الگو بگیری و با خیال راحت پاتو بزاری جای پای اونا و به مسیر برسی به همین راحتی تازه خطاهای اون هارو هم انجام نمیدی و میری به هدفت میرسی و جا پا میزاری برای کسای دیگ ای ک میخوان بیان قله اورست و اونجا روح میگ دیدی گفتم میتونی و تو لبخند میزنی و از موفقیتت لذت میبری
پس با داشتن الگو و منطق برای باور های محدود کننده شروع کن به انجام کار و از هیچ چیزی نترس چون دست خدا بالاترین دست هاست و رنگ خدا بهترین رنگ ها بر دل مومنان است
در پناه الله یکتا
محسن رشیدی
سلام خدمت استادعزیزم ومریم جان وهمه ی دوستان قدرتمندم
بازهم یک فایل هدایتی دیگه
بریم سراغ اصل مطلب:
بنام خدای هدایتگرم
من صفاگنجی۲۷ساله دیپلم ریاضی دارم؛شش ساله که ازدواج کردم.درکنارهمسرم ودخترم رابطه ای فوق العاده عاشقانه وارامی دارم البته ازروزیکه بااین سایت آشناشدم.
واقعیتش من گذشته ی آنچنان خوبی نداشتم،سیزده سالم بودکه دچاربیماری خونی لنفوم شدم و باکلی زجرکشیدن امادرکنارش بااون سن کم امیدبه خداوندم داشتن وبایک سال شیمی درمانیو پرتو درمانی به لطف الله سلامتی کاملموبه دست آوردم و سه سال چکاپ شدم وخداروصدهزارمرتبه شکر۱۳ساله ک سلامته سلامتم..ازوقتیکه دچاراین بیماری شدم خیلی عزت نفسم پایین اومد یعنی جوری بودم که همه ی خاستگارامو ردمیکردم بخاطر اون ضربه ی روحیی ک به من واردشده بود دوست نداشتم کسیو شریک زندگیم قراربدم؛۱۷سالم بودکه پسرخاله ی عزیزم ک الان همسرمه بااون عشقی که نسبت به من داشت ولی من مقاومت میکردم ک کُلا ازدواج نکنم واونم بخاطرهمون عزت نفسم بود اماکم کم عاشق اون صداقتش شدم و بااینحال ک شرایط قبل منومیدونست امامیخواست ک بامن ازدواج کنه خلاصه باکلی مخالفت ازاطرافیان،دیگه باهم ازدواج کردیم.بعدازدوسال ازدواجمون هم خدایک فرشته ی نازنین به اسم مَلِکاخانوم بهمون هدیه داد.ازوقتیکه توسن ۲۱سالگی ازدواج کردم باورهای خرافاتیه زیادی داشتم ویکی ازاون خرافاتام این بودکه یه نفری توی فامیلمون بود والانم هست که کلا حسادتش وکینه ای ک داره بهمه ثابت شدست ویجورایی همه دستشو رو کرده بودن به کارای سحروجادوکردن!یعنی جوری افساروقدرت زندگیمونودست این شخص داده بودیم ک ب هرتضادیامانعی توزندگیمون برمیخوردیم ربطش میدادیم ب اون شخصوجادوجنبلاش!ودرواقع سرنوشتمونو سپرده بودیم دست ایشون ک بلاخره باسحروجادوهاش یامارو میکشه یا زندگیمونو ازهم میپاشه!!!
امامن همیشه یه حسی بهم میگف ک اگه واقعا خداوندبالاترین قدرتها رو داره پس چرامااینقدرفکرمیکنیم ک قدرت سحروجادوی یه آدم ازخدابالاتره که بخوادبازندگی مابازی کنه وقتی هم ک قرانو بازمیکردم وازخدای خودم کمک میخواستمو یه راهیو بم نشون بده ک دست ازخرافات بردارم داستان حضرت موسی برام اشکارمیشد و کمی دلگرم میشدم ب اینکه فقط قدرت دست خداونده.خلاصه خیلی خیلی روحم بهم ریخته تراز اون سالی بودکه بیماریه جسمی داشتم وهمیشه جنگوبحث باهمسرم داشتم وبدتراینکه ربطش میدادم به سحروجادوهای این شخص وفکرمیکردم یه طلسمی برامون درست کرده ک مااینقدرهمیشه باهم جنجال داریم وحتی ییذذره هم فکرشو نمیکردم ک شاید عاملی درون خودمونم هست ک باعث این مشکلات میشه!
خلاصه بگم وواقعا ازین نوع زندگی کردن خسته شده بودم ازیک طرف خاطرات تلخ بیماری ازیکطرف هم بعدازازدواجم که جنجال روحی باخودموهمسرم وباتضادهایی ک ازاطرافیانم باهاشون برخوردمیکردمو و و و کلی تضادهای ناجالب ک بعضی اوقاتم تسلیم چنین مشکلات میشدم ومیگفتم خوب سرنوشتم همینه دیگه خدابرام همینوخواسته و این حرفای خرافاتی..
تااینکه سال۹۸بصورت هدایتی من برنامه ی واتسپ رو نصب کردم ک کلی هم بافضای مجازی مخالف بودم امابااصراریکی ازدوستانم ک میگف واتسپتو نصب کن تایکمی روحیه بگیری ومنوواردکانال معجزه ی سپاسگزاری کرد وتااااازه داشتم رنگوبوی خدایی بودن رو توی زندگیم تجربه میکردم تااازه فهمیدم خداکیه وباسپاسگزاری میشه به چه خواسته هایی برسیم،من خداروقبول داشتم قدرتشم انکارنمیکردم ولی ب دلیل کم ایمانیم اون خدای واقعی رو قبل از اشناییم بااین کانال سپاسگزاری توی زندگیم ودرونم حس نمیکردم،امابازهم یچیزی درونم ساکت نمیشد بخداهمه ی اینهاهدایتی پیش میرفت چون عاجزانه ازخدای خودم کمک خواسته بودم ک اگه واقعا میشه زندگیه شیرینیو توهرزمینه ای تجربه کنیم منو هدایت کنه به یک صراط المستقیمی!تااینکه بعداز۲۸روزتمرینات سپاسگزاریو شنیدن فایلهای دیگه ای ک ازهمه ی روانشناساتوی این کانال مدیراون گروه میگذاشت به طرزعجیبی هیچکدوم به دلم نمینشست اماچندتاازفایلهای استادعزیزم عباسمنش بودکه وقتی اونارومیشنیدم اون عصبانیتام فروکش میشدن،و هیییی یجورایی تشنه ترمیشدم برای فایلهای دیگشون،همون چندتافایلشونو که گوش میکردم آروم میشدم(موضوع فایلا درمورد عمل ب الهامات بود، فقط روی خداحساب کن بود،ترمزوگاز بود،وبررسی چشم زخم،واصل بقای صلح بودن) واصلا خبری ازسایت ایشون نداشتم وفکرهم نمیکردم که اینقدرمعروف باشن،خلاصه درکناراون فایلهاوصحبتهای استادوشنیدن روزانه فایلهای صوتی ِمعجزه ی سپاسگزاری بازهم یکروز هدایتی برنامه ی آپارات رو نصب کردم و اسم استادرو سرچ کردم ودیدم کلی فایل تصویری هم اینجاهست اوناروهم دانلودکردموگوش میدادم جالب اینجاست ک هرفایلشونو چندبارک گوش میدادم دفه ی بعد ک گوش میکردم انگاریچیزه تازه ای توش بهم میگف ومن شگفت زده ترمیشدم ومشتاق تربودم ک اون فایلو بازهم گوش بدم و هییی به عمق زندگیم که توجه میکردم میدیدم که انگار یه تغییراتی داره ایجادمیشه ولی هنوزازتقویت باورها وتعهدبستن ب تغییرخودمون چیزی نمیدونستم تااینکه ۲۹شهریور۹۹بازهم هدایتی توی اینترنت اسم استادرو سرچ کردم ودیدم ک ایشون دارای یک سایت موفق هستن وخیلی خوشحااال و اشک ریزان اومدم وعضواین سایت شدم ومطمئن بودم ک هدایت من به این سایت قراره نتایج پرباریو برام ایجادکنه ودوستان نتایجی که تاالان گرفتم باااورنکردنیه من هروز هدایتی هرکدوم ازفایلهارو که حسم میگه اونو بازمیکنم وگوش میدم،قسمت نشانه های من کلی به من انگیزه داده ک بیشتربه خودم تلنگربزنم وحرکت کنم و فهمیدم که باورچیه و اینکه توهرزمینه ای میشه همه ی باورهای کهنه وخرافات رو دورریخت و بجاش باورهای اساسی ک باهاش میشه منطق ذهنو قانع کرد ومیشه گفت ک آقا مممممیییشششود که باآرامشتر توحیدی تر عاشقانه تر سلامت تر و ثروتمندتروبااعتمادبنفس بالاتر وسپاسگزارتر از داشته هات زندگی کنی.
دوستان بخدااگه متعهدانه تصمیم بگیریم که روی خودمون کارکنیم وازخدادرخواست کمک وهدایت کنیم جهان چشم بسته به خدمت مادرمیاد
من الان حدود۸۰روزه که عضواین سایت شدم تلوزیون ماهواره اخبارمنفی و چیزهایی که باروح من درتضادبودرو کنارگذاشتم آرامشم که۱۰۰در۱۰۰تضمین شده،سلامتیم ک خداروشکر الان ۱۳ساله تضمین شده هست و حتی دفترچه بیمه هم ندارم وتواین شرایط به ظاهرناجالبِ کُرونایی اکثرفامیلمون درگیراین بیماری شدن اما من قدرتو دادم دست پروردگارم واین باورو ایجادکردم که این ویروس دیگه قدرتش از رب العالمینم بالاترنیست،وبه لطف خداسلامته سلامتم اصلاهم ترسی ندارم ک توخیابون میرم چون توکلم به خداونده وحتی ماسک هم نمیزنم چون فکرمیکنم این بیماری ۹۰درصدافسانه ای شده بین مردم ک دچارش شدن و فقط ده درصد میتونه واگیردارباشه،ازلحاظ روابط: روابطمو باکسانیکه همیشه آیه های یأس وناامیدی توی گوشم میخوندن رو کنارگذاشتم و اعتقادی ب این ندارم ک باخویشان صله ی ارحام داشته باشم وقتیکه میبینم منوباحرفهاشون ازخدادورمیکنن کلا این رابطه هارو کمترکردم و باتقویت یکسری باورهام وباوراینکه من باادمایی بایدرابطه داشته باشم ک منوب خدانزدیکترمیکنن وجهان هم بمن کمککرد ویکسری از ادمارو خوده جهان اززندگیم حذف کرد،ازلحاظ ثروت هم خداروهزارمرتبه شکرپیشرفت کردیم!من ماهیانه ۳۰۰هزارتومان ازطریق همسرم دریافت میکردم وواقعاپول خیلی کمی بود برای خرجومخارجم اما ازوقتیکه باورهای ثروت ساز و اعتمادبنفسو توی ذهنم تقویت کردم وگفتم ک من لایق دریافت پول بیشتری هستم بطرز معجزه آسایی توی پنجاه روز دوملیونوپونصدهزارتومان پولم افزایش پیداکرد وکم کم بفکر اینم ک برای خودم کسبوکاری ایجادکنم طبق فایلهای چگونه درامدخودراسه برابرکنیم،درامدشغلیه همسرم هم روبه افزایشه خداروشکرچون برای ایشونم توضیح دادم ک باورچیه و اینکه میشه ازین بهترهم بشیم وبه لطف خداایشونم داره روی باورای ثروت سازشون کارمیکنن،واقعا این فایلای رایگان اماارزشمندمعجزه کرده توزندگیمون،رابطه ی زناشوییم باهمسرم خیلی خیلی بهترشده وازوقتیکه روی کنترل اخلاقورفتارم کارمیکنم خودبخود همسرم و اطرافیانم هم ب طرز عجیبی رفتاراشون بامن خیلی محترمانه شده،قبلاباهربداخلاقیی ک روبرو میشدم همیشه میخواستم طرفمو مقصربدونم ولی بیخبربودم ک این جهان کوه است و فعل ماندا سوی ماآید صداهارا نوا ودرواقع جهان انعکاس رفتارای خودمو بهم نشون میداد..ازلحاظ عزت نفس هم کلی عزت نفسم بالارفته توهیچ شرایطی ب خودم دیگه سخت نمیگیرم و ایمان دارم ک قدرت من درموفقیتهام زمانی اوج میگیره ک باضعفهام روبرو میشم وبرای حل اونها یه راهکاریو ایجادمیکنم،ودرواقع باکارکردن روی باورهام توهرزمینه ای خودبخودعزت نفسم هم بالامیره اونقدرعزت نفسم بالارفته که برای نوشتن این متن ذهنم هیچمقاومتی نداشت وچونکه قبلابخاطربیماریم ضربه ی روحیِ بدی بهم واردشده بودحتی نمیخواستم درموردش باصمیمی ترین دوستمم صحبت کنم ولی الان اینو به اشتراک میگذارم ک به همه ی شمادوستان بگم میشود میشود که توهرزمینه ای خودتوبهترکنی اگگگر که واقعا مصمم باشی ومتعهدانه تصمیم بگیری ک توهرزمینه ای پیشرفت کنی،و کلا خودموکه باقبلم مقایسه میکنم میبینم من دیگه اون صفای افسرده و ضعیفو بداخلاقو بی ایمانو خرافاتی نیستم!به لطف خداونداین سیزده سال دوبارفقط سرماخوردم،وحالاکه فکرشومیکنم اونسالی ک بااین تضادبیماری برخوردم وکلی زجرکشیدم تادرمان شدم آخرین جلسه ی درمانم ازبس برام سخت بود مخصوصا دوره ی درمان پرتودرمانیم که چقققدرضعیف شده بودم باصدای بلند به خدای خودم باگریه میگفتم خدایابایداونقدربه من سلامتی بدی که تااخرعمرم رویِ بیمارستانو نبینم وخداروشکرهمینم شد.
من سپاسگزارخداوندم هستم ک منوازون بیماری نجات داد،سپاسگزاره پدرمادرعزیزم هستم که هرچی من زجرکشیدم میدونم ک اوناچندبرابرشو زجرمیکشیدن که منوتواون وضعیت بیماریم میدیدن امابااینحال به من کلی روحیه میدادن،وبعدش سپاسگزاره استادعزیزم هستم ک ازوقتی باصحبتهاوسایت شماآشناشدم کُلاً زندگیم رنگوبوی خدایی گرفته؛ازهمه ی جهات زندگیم فقط روی خداحساب میکنم و همینکه دارم روی خدای خودم حساب میکنم استادعباسمنش هم دستی ازطرف خداوندشده که منو توهمه ی زمینه های زندگیم راهنمایی کنه تا بتونم خدای درونمو بهتربشناسم و بتونم زندگیمو ازینی که هست بهتر وبهترکنم به امیده خدای وهابم
سپاسگزارم ازاستادعزیزم ک وقتشو صرف خوندن دل نوشته ها وموفقیتهای مادوستان میکنه ازتون بینهایت سپاسگزارم واقعا نمیدونم که چطورازتون سپاسگزاری کنم که مثه یه مُنجی واردزندگی ِ ما شدید خیلی خیلی جاداره که ازین بهترم بشم چون الان ک دارم خودمو میشناسم وباخودم درصلح هستم میگم من بایداونقققدرتو هرزمینه ای اززندگیم موفقیت کسب کنم که دیگه هیییچ ربطی ب حتی امروزمم نداشته باشم واین نوشته رو به یادگارمیگذارم تاهرموقع بهش برخوردکردم ب خودم یاداوربشم ک صفاجون میشود میشودک ازین بهترهم بشی تو ازیک بیماری سختی تونستی نجات پیداکنی اون بیماری اونقدرسخت بودک همه ی اطرافیان امیدی ب زنده بودن من نداشتن امامن ب این خیال ک این بیماری یک سرماخوردگی یکم سختیه ک درمانشم یکم طولانی ترهوباهمین خیال تونستم شکستش بدم و ایمان دارم ک بقیه ی تضادهای زندگیم به قدراون بیماری اونقدربزرگ نیستن ک نتونم حلشون کنم
وبازهم میگم دوستانم میشود میییشود ازین بهترهم زندگی کرد فقط باید باکمی ایمان بیشتر ب خداوند زندگیمونو پیش ببریم
متنم خیلی طولانی شد اما شاید همین متن یک انگیزه ی بزرگی در روحیه ی دوستانم ایجادکرد ک بتونن توی زندگیش ون کلی پیشرف کنن و به موفقیت های عالیی دست پیداکنن ان شاالله
سلام دوست عزیز ان شاء الله سلامت باشید در پناه الله یکتا زندگی فوق العاده زیبایی رو تجربه کنی تو باید خوب میشدی و این بعد از زندگی رو تجربه میکردی استاد هم وقتی اون شب انفجار از اون کار انصراف دادن و زنده موندن ایشون رو خدا زنده نگه داشت رسالت ایشون این بود که بیان و ما رو آگاه کنم هم خودشون از لذت زندگی لذت ببرن.دلیل بدست آوردن سلامتی شما هم همین بوده که زنده بمونید و زندگی کنید به دیگران هم آگاهی بدید .منم تقریبا مدت زمانی که شما با سایت استاد آشنا شدید آشنا شدم ولی من به محض ورودم به سایت وارد دوره دوازده قدم شدم.خدایااااااا شکررررت.خدایا شکررررررت خدایا شکرررررر
سلام دوست عزیزم سپاسگزارم ازلطف شما که وقت گذاشتید و کامنت منوخوندید ان شاالله که همه ی مادوستان بتونیم ردپای استادعزیزمون رو دنبال کنیم و الگوی خوبی برای اطرافیانمون باشیم
اتفاقا چندروزپیش یادم افتاد به اونروزایی که سختیهای زیادی کشیدم باخدای خودم حرف میزدم وگریه میکردم گفتم خدایا ازینکه منوخوب کردی مطمئمنم که من هم تواین دنیا یک رسالتی دارم که بایدانجامش بدم وخیلی ازین بابت خوشحالم که خداوند من رو لایق دونسته وهمچنین شمادوستان صمیمی رو که دراین مسیردرست قدم برداریم
ان شالله که خدا شرایطو برای من هم فراهم میکنه دوره های قدم رو به زودیه زود بخرم و شروع کنم
پیام تو یک نشانه بود برای من که ازکدوم محصولات شروع کنم برای خریدن
دیشب تودفترخواسته هام میخواستم بنویسم ک کدوم دوره هارو میخرم و ازخدانشونه خواستم که بهم بگه اول ازکدوم شروع کن شاید همین یک نشانه باشه که اول این قدم هاروکارکنم وازهمه ی جهات درون خودمو مثل یک الماس صیقل بدم
ان شالله که شماهم بتونید طبق این قدمها پیش برید وزندگیتون سرشارازعشقوآرامشوسلامتیوثروت بشه
درپناه حق موفق وپیروز باشید
سلام و درود فراوان بر آقای عباس منش عزیز و دوستان گرامی.
حقیقت من داشتم دیدگاه ها رو میخواندم و قصد نوشتن داستان زندگی خودم و نتیجه ایی که از ایمان و تغییر باورم بدست آوردم را نداشتم و وسط خواندن دیدگاه ها بودم که حس کردم باید چیزی بنویسم و حس کردم که میتونه کمکی به دوستان باشه.من رضا زمانی 21 ساله از گرگان هستم.من تا دی ماه 98 زندگیم فقط فکر کردن به آینده ام،نگرانی ها،اتفاقاتی که یک در میلیون ممکن بود در زندگی ام بیوفتد،بود.هیچ هدف خاصی نداشتم،خود واقعیم رو نشناخته بودم و اکثرا هم گیم بازی میکردم و وقت ام رو میگذروندم و یک حالت همیشه ناراحت و غم گینی داشتم.یه مدت بود که شدیدا احساس گناه میکردم که من جای اشتباهی هستم اگه شخص دیگری جای من بود زندگی بهتری داشت و از این موقعیت استفاده بهتری میکرد.دقیق یادم نمیاد، خیلی به صورت اتفاقی از طریق دوستم با سایت آقای عباس منش و محصولاتش آشنا شدم و تقریبا طبق گفته خودشون تو یکی از فایل ها دو ماه طوری که من میگم زندگی و رفتار کنید ،فقط دو ماه.منم تصمیم گرفتم به گفته های ایشون عمل کنم و در این دوماه من یک بیماری قبلا دچارش شده بودم،دوباره سراغم اومد و اون موقع درک نمیکردم چرا.اعضای بدنم شروع به بی حس شدن کردن،قدرت تکلم ام کم شده بود جوری که سعی میکردم از صحبت با دیگران دوری کنم.راه رفتنم مشکل پیدا کرده بود و کنترل دستام هم اینجوری بگم 50 درصد قدرت داشت.گفته های اقای عباس منش واقعا برای من آشنا بود و حس خیلی خوبی میداد و چیزی درونم میگفت درسته ولی انگار یک نتیجه بزرگ باید تجربه میکردم تا با تمام وجود میپذیرفتم.یک قسمتی از مستند راز که درمورد شفا بود رو من تاثیر زیادی گذاشت و مدام تو ذهنم مرور میکردم.مستند راز و گفته های آقای عباس منش باعث شد قدرت خدا رو درک کنم و ایمانی در من به وجود آورد که من تو اوج بیماری به خداوند بزرگوار ایمان صد درصد داشتم. حاضرم قسم بخورم که یک درصد هم شک نداشتم،که نکنه خوب نشم.هر وقت صحبت های آقای عباس منش رو گوش میدادم به من یاد آوری میکرد که سلامتی حق طبیعی منه،ثروت حق طبیعی منه،لذت بردن از زندگی حق طبیعیه منه،فکر کنم تقریبا دو ماه یا کمی بیشترمیگذشت از ایمان و تغییر باورم و نتیجه های کمرنگی پدیدار شده بود و من تمرکزم رو دقیقا رو اون نتیجه کوچولو گذاشته بودم.میرفتم بیرون قدم میزدم و تو ذهنم با خودم میگفتم نگاه قبلا بعد ده قدم پای چپت انگار حالت خواب میرفت و درست راه نمیرفتی الان بعد بیست قدم اینجوری شد و من بدون در نظر گرفتن این که شاید بقیه بگن چرا اینجوری راه میرم یا قضاوت بشم،در هفته یک مسیری رو یک روز در میون تقریبا پیاده میرفتم.این نتیجه های کوچیک بیشتر و بیشتر میشد و من تمام تلاش و تمرکز ام رو این بود حس و حال خوبی داشته باشم و الان که با شما صحبت میکنم حالم کاملا خوبه از 100 درصد 99 درصد اون بیماری از بین رفته و من که قبلا با دارو اون بیماری رو شکست داده بودم الان با لطف خدا و ایمانی که به خداوند داشتم و به کمک آقای عباس منش عزیز که خداوند سر راهم قرار داد تا مسیر درست رو به یاد بیارم،تونستم سلامتی ام را بدست بیارم و الان کاملا میفهمم که دلیل اون بیماری چی بود.اون بیماری برای من یک تضاد بود که به من نشون بده که غیرممکن ترین اتفاق ها در ذهنمون،با ایمان به خدا و باور های درست ممکن میشه.ببخشید زیاد شد حس کردم باید میگفتم انچه که لازم بود.تندرست و شاد و موفق باشید.
سلام رضا
خیلی خوشحالم از بابت بدست آوردن سلامتی کاملت. من مطمئن هستم از این به بعد نه تنها سلامتی ، در تمام مسیر زندگیت با توکل به خداوند موفق و عالیترین خواهی بود. آفرین و به وجود جوانان اینچنین قوی و با اراده مملکت خودم افتخار میکنم و واقعا جای تحسین داری. من همیشه برای موفقیت و پشتکار جوانان شاکر هستم.خداوند پشت و پناه همه جوانان بخصوص شما مرد قوی باشه.
شاد، سلامت و در پناه خدا
سلام به هم فرکانسی قدرتمندم
خیلی خیلی خوشحال شدم از گرفتن نتایج ارزشمندت
سلامتی بزرگترین نتیجه و نعمت هست بهت تبریک میگم با تمام وجودم بخاطر ایمانی ک ب پیامبر زمانمون و قوانین ثابت و بدون تغییر خداوند آوردی و در زندگیت عمل کردی بی چون و چرا
نوش جونت باشع نتایجی ک گرفتی
تحسینت میکنم و از خدا آرزوی سلامتی بیشتر و نتایج بزرگتر برات آرزومندم
در پناه الله یکتا شاد ثروتمند سعادتمند باشی در دنیا و آخرت
دوستت دارم
هلنا ♥️🌹
به نام یگانه خالق جهان هستی
سلام به همه عزیزان
میثم رخشان هستم و سپاسگذار الله یکتا به خاطر این همه نعمت و فرصتی که در اختیار من قرار داده و دارم ازشون بی نهایت استفاده رو میبرم طبق فرمایش استاد چطور با سایت اشنا شدم رو میگم که خیلی اتفاقی به یکی از سایت های استاد برخوردم و تا اخر دیدمش و بعد دیم زیرش ادرس سایت رو زده و وارد شدم و حتی موقع ورود و ثبت نام با کلی نجوا های شیطان مقابله کردم و چون هدایت پروردگار بود این وصل شدن من به اینجا وارد شدم ثبت نام کردم و شروع کردم به دیدن یکی یکی فایل ها و مثل کسی که گیج باشه من داخل سایت میچرخیدم و فقط فایل میدیدم و اتفاقات و نتایج رو میدیم .
البته اینم بگم که الان من میدونم دقیقا چرا خداوند من رو هدایت کرد به اینجا {قبلش که کلا وصل بشم به اینترنت ی نیرویی بهم میگفت بنا به شرایط موجودی که حاکم بر جامعه بود میگفت الان بهترین موقع برای کمک کردن به دیگران هست و من هم میرفتم کمک میکردم و احساسم از این رو خوب بود }خدایا شکرت
اومدم روی کاغذ تمام بدهیام رو نوشتم دقیقا اون کاغذ کوچیک رو دارم الان و جلو دستمه گفتم اینکه عباسمنش میگه از جاهایی بهت میرسه که باورت نمیشه و نیروهای غیبی به کمکت میان تو فقط تمرکز رو روی خودت بزار /ی امتحان کنم ببینم این قانون و این خداوند و این نیروها چطور به کمک من میاد {منطق میگفت تو کل فروشی که ماه های گدشته داشتی حساب کن اندازه اون و طبق اون بنویس تا پرداخت کنی }اما الهام بهم میگفت هرچقدر دوست داری بنویس بهت داده میشه
99/5/28 نوشتم و نوشتم تاریخ پرداخت همه 99/6/28 و زیرش نوشتم خدایا به امید خودت مرحمت بفرما یا رب
خدایا صد هزار بار شکرت بیشتر اون بدهی ها داده شد طبق همون تاریخ هیچ کلی خرید کرده بودم هیچ و جالب بود برام انگار هیچ چیز از مغازم کم نشده بود و اون موقع بود مفهوم برکت و مفهوم نیروهای غیبی مفهوم الهام رو درک کردم و الان بیشتر از پیش به اینا ایمان دارم .
خدایا شکرت که این قدر من ثروتمندم ثروت در دستان من هستش و این مهم رو نیز فهمیدم که هرچه سپاسگذارتر باشم بیشتر به دست میاورم هرچه ببخشم از انچه خداوند مهربان روزی من قرار داده بیشتر به دست میارم و به نفع خودم هست هرچه قران میخونم ارامتر میشم و با مفاهیم جدیدی بر اساس باور های جدید به دست میارم
دوستان توی این دویست روزی که عضو سایت هستم ی بچه نازنین هم برام به دنیا اومده که واقعا نشانه ای محکم بود و هست برام .
چیزهایی که بدست اوردم یسری باور جدید باور به اینکه تنها قدرت جهان خداونده و هیچکس هیچگونه قدرتی نداره .باور به اینکه در جهان بینهایت نعمت و فرصت و ثروت وجود داره . باور دارم ثروتمندان نزد خدا محبوبند زیرا با ثروتمند شدن من به گسترش جهان کمک میشه با ارامش بیشتری با ربم حرف میزنم کاری که چند روزی دارم مکتوب انجامش میدم و از لحاظ ارامش از لحاظ درامد داره نشونه هاش برام میاد و باز هم شاکر خداوندم بینهایت که من رو با این مسیر زیبا اشنا کرد که زیبایی های این مسیر بهشکلی دیوانه وار برام جذاب هست و ممنونم از استاد عشق که وقت میزاره و مثل یک راهنما داره مسیر رو برایمان نمایان میکنه
ومن الله توفیق
99/8/20میثم رخشان
سلام میثم جان💎
تبریک میگم بهت دوست عزیزم بابت همه ی این نتایج عالی ای که خلق کردی توی زندگیت.👏👏👏از سلامتی،از عزت نفس بالا،از ارتباط عاشقانه تر با ربّ مهربونمون،از موفقیت های مالی و مهم تر از همه از احساس آرامش و رهایی ای که داری تجربه میکنی.❤⚘
بینهایت تحسینت می کنم میثم عزیز و بهترینا رو از خدای مهربون برات آرزو مندم.🙏💛🧡💚💙✌👌😊
مرسی عزیزم که وقت گذاشتی خوشحالم که میبینم انرزی گرفتین شما هم خانواده های عزیزم از نتیجه های من از باورهای من از خداوندم برای شما و خانواده شما ارزوی بینهایت نعمت بینهایت ارامش بینهایت سعادت و خوشبختی و عشق رو دارم
خدای من خدای من تموم شدم تموم تموم
چقدر عاشقتونم اقا میثم بینظیرمون چقدر عاشقتونم قلبم پرواز کرد اخ چقدر زیبا خداوند هدایتم میکنه چقدر عاشقمونه چقدر چقدر چقدر عاشقمونه خدای من چقدر زیبا گفتین که از جایی که حتی فکرشو نمیکنین بهتون ثروتو بینهایت نعمتو فراوانیو که ینهایتت فرزند نازنینتون هست رو رسوند و عاشقانه عشقش را از هزاران طری جاری کرد الهی من قربون این فرشته ی نازنین خداوندم بشم خدای من دقیقا دقیقا مثل این پیام خداوندم که چقدر زیبا هددایتم کرد به خواندنش وغرق شدنش چقدر زیبا گفتین اقا میثم نازنینم که
خدایا شکرت که این قدر من ثروتمندم ثروت در دستان من هستش و این مهم رو نیز فهمیدم که هرچه سپاسگذارتر باشم بیشتر به دست میاورم هرچه ببخشم از انچه خداوند مهربان روزی من قرار داده بیشتر به دست میارم و به نفع خودم هست هرچه قران میخونم ارامتر میشم و با مفاهیم جدیدی بر اساس باور های جدید به دست میارم
چقدر چقدر عاشق این جمله ی نابون شدم خدارو هزاران بارشکر میکنم که هرلحظه هدایتمون میکنه به سمت درک بهترو بهتر وعمیق ترش خدارو هزاران بارشکر میکنم که هرلحظه هدایتم میکنه به سمت انچه که بینهایت لازم است برای رشد و پبشرفت و بینهایت بهتر درک کردنمان خدارو هزاران بارشکر میکنم که هرلحظه هدایتمون میکنه عاشقانه عاشق ماست عاشقانه عاشقمونههه عاشقمونه و هرلحظه هدایتمون میکنه که تنها قدرت اوستت تمها او برایم کافی است تنها اوست که تمام کارارو انجام میده هرلحظه هددایتم میکنههه هرلحظه هدایتم میکنه تنها قدرت اونه تنها قدرت اونه تنها قدئرتتت اوستو هیچ کسی هیچ هیجچ قدرتی نداره تنها قدرت اونه تنهاا قدرتت اول و اخر اوستو اوست که برایمان کافی ترینهه تنها قدرت اوست خدارو هزاران بارشکر میکنم عاشقتونم عاشقتونم بی نهایت تحسیینتون میکنم بینهایت این انصال نابتون رو بینهایت تجسینتون میکنم بینهایت تحسیینتون میکنم این عشق بینظیرتتون رو این عملگرایی نابتون رو بینهایت تحسیینتون میکنم عاشقتونم الهی که جریانی از نعمت و برکت و عشقو ثروت جاری تررین باشه برلحظه لحظه تون بهترین های بهترین هارو بینهایتت بهترین هارو برایتان میخواهمم الهی که هرانچه در دل دارین به چشم ببینید بینهایت تحسیینتون میکنم عاشقتونم
سلام
مرسی به تایمی که گذاشتی فوقالعاده بود دقیقا احساستو احساس کردم انگار پیشم بودی و داشتی باهام حرف میزدی و از شدت خوشحالی بالا پایین میپریدی خیلی خوشحالم که نتایجم میتونه نتایجی برای عزیزانم رقم بزنه خدارو صد هزار بار شکرت
سلام بر دوست عزیزم آقا میثم عزیز
هزاران بار تحسینتون میکنم هزاران آفرین بر این ایمان وعملکردتون
سپاسگزارم بابت داستان موفقیتت ارزشمندتون
واقعا تنها خداست که کارها رو انجام میده
خیلی تاثیر از داستان موفقیتتون گرفتم
روز به روز بی نهایت نعمت ورد زندگیتون بشه
هزاران بار بهتون تبریک میگم
سلام دوست عزیز
نوشته هاتون بسیار وحشتناک بود
همش دیدگاه شیطانی بود
امیدوارم مابقی مسیر رو اشتباه نرید سعی کنید مراقبت کنید وبه یک روانپزشک حتمامراجعه کنید
باور کنید من از نوشته هاتون وحشت زده شدم آخه این چه کارهایی هست که شما انجام دادین
خدا هممون رو به راه راست هدایت کنه
سلام به استاد عزیزم، مریم جان ودوستان هم فرکانسی ام. استاد عزیزم در زمینه ی این فایل یه کامنت گذاشتم ولی بعد از خوندن کامنت دوستان تو این زمینه متوجه شدم خودم را کامل معرفی نکردم. بنابراین تصمیم گرفتم دوباره براتون کامنت بذارم. من در خانواده ای مذهبی در محیط روستایی به دنیا اومدم. یادمه از همون دوران کودکی دچار معزلات جنگ تحمیلی بودم. پدرم جانباز ازناحیه ی اعصاب وروان بود به خاطر همین با تضادهای زیادی مواجه بودم،ولی به دلیل شرایط نا مساعد خانوادگی مسیر مسجد وکلاسهای قرآنی و… را پیش گرفتم و در سن 17 سالگی با توجه به باور محدود کننده ای داشتم، برای کامل شدن دینم ازدواج کردم. به شدت عاشق درس خوندن بودم وسال اولی که کنکور دادم در رشته ی مهندسی قبول شدم وبا جدیت دانشگاه را تموم کردم. البته از بچگی عاشق رشته ی هنر بودم ودر رویای بازیگری و آموزش موسیقی. وقتی زندگی مشترکم را شروع کردم، به دنبال مسیرهای موفقیت بودم تا اینکه با استاد ابراهیم حلت آشنا شدم واشتراک مجله موفقیت را گرفتم وهر روز مطالعه می کردم. کتاب های زیادی از برایان تریسی، بارباراو… را خوندم ولی اینها اون عطش درونی من را فروکش نکرد. تا اینکه سال 90 به طرز معجزه آسایی استخدام یکی از مراکز بهداشتی شدم. فاصله محل کارم تا محل زندگیم حدود یکساعت بود ومن به سختی به اونجا می رفتم تا اینکه دوسه بار انتقالی موقت می گرفتم وبه شهرم میومدم ولی محیط کاری شهرم را دوست نداشتم ودوباره برمی گشتم. سال 96 بالاخره انتقال دائم گرفتم وبه شهرم برگشتم ومشغول به کار شدم از همون موقع بود که من در زندگی شخص ام دچار تضادهایی شدم که فقط با ایمان وتوکل به خدا تونستم از بسشون بربیام. یادمه هر روز گریه می کردم وراهی برای رسیدن به آرامش واقعی را طلب می کردم. با توجه به اینکه نتونسته بودم به شهر مورد علاقه ام مهاجرت کنم، متوجه ترسهای زیادی که تو وجودم بود شده بودم وفقط از خداوند یه راه هدایت طلب می کردم. تااینکه توسط یکی از همکارام با کانل تلگرامی معجزه ی سپاسگزاری آشنا شدم وحدود 7 ماه با استادی از تهران همراه شدم. شب وروز آموزشها وسمینارها شو می دیدم. بعد از مدتی فهمیدم آموزشهای اون مرا آروم نمی کنه. حدود دوهفته توسط یکی از همکارام هدایت شدم به سمت برنامه ی گنج حضور واشعار مولانا رو می خوندم ولی باز اون برنامه هم اون چیزی نبود که من می خواستم. تا اینکه یک روز توسط یکی از دوستان همسرم هدایت شدیم به کانال تلگرامی فوت وفن موفقیت واونجا بود که من هر روز با فایلهای رایگان شما لذت می برم وآگاهی هایی که از طریق اونها به دست می آوردم من را سیراب می کرد. از اردیبشهت 99 وارد سایت شما شدم. آموزش هامو با کتاب رویاهایی که رویا نیستند وکتاب چگونه فکر خدا رو بخوانیم شروع کردم وبعد دورهی عزت نفس، الان هم در حال گوش کردن به آموزشهای ثروت 3 وجلسه 6قدم اول هستم. خدا رو سپاسگزارم که با توجه به تضادهای زیادی که از دوران کودکی تا کنون در زندگیم دیدم، خداوند این لطف را به من داشت که وارد این مسیر زیبا بشم وجزو هدایت یافتگان قرار بگیرم . استاد عزیزم فایلهای زیبای آرامش در پرتوی آگاهی حس نابی در من ایجاد می کنه وباعث میشه تو این مسیر محکم تر قدم بردارم. عاشقانه دوستتون دارم. 😍