«الگوهای موفق» در خانواده صمیمی عباس منش - صفحه 86
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2016/08/عکس-سایت-2.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2016-08-21 12:20:202020-08-22 21:46:45«الگوهای موفق» در خانواده صمیمی عباس منششاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به استاد عزیز
سلام به دوستان خوب خودم
توانایی کنترل کردن ذهن یکی از مهمترین نکات و درس هایی است که می توان در این فایل یاد گرفتم و به آن توجه داشت
کسانی هستند که از موفقیت دیگران خوشحال و خوشنود نمی شوند و دوست ندارند که خوشحالی و شادی ما را ببیند
اینجا این ما هستیم که با توانایی کنترل ذهن خودم و تمرکز بر روی نکات مثبت خودم و اطراف خودم بتوانم به بهترین دستاوردها برسم
یک نکته
به این ایمان و این امید برسم که می توانم به این موفقیت برسم و آنوقت من بی شک موفق خواهم بود و موفقیت در دستهای من خواهد بود
یک درس عالی
کسانی که چشم دیدن من را ندارند
من باید از این نوع نگاه آنها برای خودم انگیزه بگیرم و اگر کسی از من حسودی می کند از او قدرت بگیرم و برای خودم این را بسازم که چه چیزی در درون من است که سبب می شود دیگران اینگونه به م حسادت کنند
من باید بتوانم آدم های موفق را تحسین کنم و این شهامت می خواد و این کار من را به جلو می برد و سبب می شود که حال خوب و احساس خوب را به جهان صادر کنم و این همان دریافت موفقیت ها و رمز و راز پیروزی است
یاد بگیرم که دیگران را تحسین کنم
نکات مثبت آنها را ببینم
و این برای من کلی فایده دارد چرا که احساس من را خوب می کند
سبب می شود که فرکانس خوب به جهان صادر کنم و این تحسین کردم برای من این را دارد که شرایط و اتفاقات خوب را وارد زندگی من می کند
توجه من روی هر چیزی که باشد همان چیز برای من رخ می دهد
همان چیز برای من اتفاق می افتد که در ذهن و فکر خودم به آن فکر می کنم
احساس گناه بدترین نوع و حالتی است که همیشه باعث روند رکود در ما می شود و باید همیشه عملکرد خودمان را رو به بهبود قرار بدهیم
تکیه کردن روی خودم و فقط و فقط روی خودم حساب باز کردن این مهمترین درس برای من امروز بود
و این را باید یاد بگیرم که هر روز بهتر از روز خودم باشم و در این مسیر حال خودم را خوب نگه دارم و از مسیر حرکت و پیروزی خودم لذت ببرم
احساس لذت داشتن
حال خوب داشتن
نگاه خودم را به دیگران ندوزم
و هرگز نگاهم به دیگران نباشد
این مهمترین درس هایی بود که من امروز از این فایل عالی یاد گرفتم
ممنونم استاد عزیز
سپاس از خدای زیبایی ها
سپاس از خدای فراوانی ها
سلام به استاد مهربان
سلام به دوستان خوب خودم
توجه کردن به الگوهای موفق برای من این حکم را دارد که می توانم به خودم بگویم که اگر فلان شخص توانسته است در این کسب و کار خودش
در این مورد
در این زمینه روابط به موفقیت برسد
پس من هم می توانم به آن موفقیت و دستاورد برسم
چرا که برای ذهن وقتی الگو می آورم مقاومت ذهن در هم شکسته می شود
فقط کافی است که اینجا من باورهای خوبی را برای خودم بسازم
بجای اینکه روی ناتوانی ها و مشکلات کار خودم بپردازم به توانایی ها و استعدادهای خودم چشم بدوزم و آنوقت بی شک من موفق ترین خواهم بود
من براحتی می توانم به خواسته های خودم برسم
من براحتی و آسانی می توانم به پیشرفت دست پیدا کنم
اینجا فقط کافی است که باور داشته باشم که می توانم
باور داشته باشم که خودم برای خودم به تنهایی کافی هستم
خداوند را سپاسگذارم که همیشه در کنار من است و همیشه من را در حال هدایت کردن است
خداوند را شاکرم که من را به این سایت پر بها هدایت کرد تا اکنون بتوانم به راحتی و آسانی به دستاوردهایی از خودم برسم که هم در آزادی زمانی و مکانی مالی عالی هستم و هم خودم برای خودم صاحب کار خودم هستم
هر چه را بخواهم به دست بیاورم به این درک و منطق رسیده ام که با ساخت باورهای خودم می توانم براحتی و اسانی آنها را برای خودم بسازم
سپاس از استاد عزیز
سپاس از خدای هدایتگر خودم
سپاس از خدای فراوانی ها
سلام به استاد عزیز وبچه های سایت که دارن کامنت من و میخونند
من سید حسن محمدی هستم
متولد 1367 من مشهد به دنیا اومدم در یک خانواده بسیار مذهبی بزرگ شدم که فقط باور های اشتباه را از اون خانواده درس گرفتم
من تا دوره راهنمایی درس خوندم
زیاد علاقه ای به درس نداشتم دوست داشتم از زمان کودکی فقط کار کنم وپول در بیاورم
من از سن 7سالگی کار میکردم البته پاره وقت
در سن 13سالگی برای مغازه پدرم ویزیتوری میکردم
پدرم مغازه رنگ و ابزار داشت
من ویزیتور مواد رنگ بودم وکلی فروش داشت کسب و کار پدرم وکلی من روزها پیاده تمام شهر مشهد رو میرفتم مغازه های رنگ فروشی وصورت میگرفتم که افراد بزرگ بازار تعجب کرده بودند
میومدم از کارخونه ها جای پدرم که این پسرت خیلی عالی داره بازار کار میکنه
پدرم ورشکست شد وتمام اون زحمت ها از بین رفت
من تا قبل خدمت سربازی فقط کار کردم با پدرم که بدهکاری های مغازه را بدهیم
2سال از خدمتم گذشت رفتم سربازی
و90روز اضافه خدمت خوردم
من خدمت را تمام کردم ودر آخر خدمت هیچ نگران نبودم که قرار است چه اتفاقی بیفته
برعکس همه دوستان در خدمت مبگفتن بعد خدمت باید چکار کنم من اینجوری نبودم
چون قبلاً کلی کارهای بزرگ کرده بودم قبل خدمت نقاشی ساختمان میکردم با پدرم
که من سرپرست 17کارگر بودم وخیلی عالی یک پروژه بزرگ را مدیریت میکردم وتمام کار را طی 2سال تحویل دادم وتمام بدهکاری پدرم را دادیم
من تا بعد ازدواج که کردم کلی در افکار منفی بودم
خودم 2بار طی این که خدمت را تمام کردم ورشکست کردم
تا این که به خدا گفتم بس من دیگه نمیخام اینقدر زجر بکشم
گفتم خدایا من تسلیم تو هستم
وبعد یک ماشین تاکسی ون خریدم با ون خوب کار میکردم ولی باز ذهن خراب من نگذاشت در اون کار هم باشم کرنا شد وبیکار شدم
در طی این بیکاری پسر عمه من اومد پیش من که منو به قول نتورکی ها پرزنت کنه من وارد نتورک شدم
از فایل های آزمندیان بهم دادن گوش کنم
فایل های عرشیان فر گوش کردم وبعد فایل های استاد عباسمنش را گوش میکردم وکلی انگیزه در نتورک گرفتم
ولی همش باد هوا بود دروغ بود کل حرف های که نتورکی ها میزدند
همشون اوضاع خرابی داشتند ولی به ظاهر خودشون رو موفق نشون میدادند
من از تلگرام چند تا از فایل های استاد را گوش کردم یک حسی که به من میگفت باید با این فایل ها پیش بروی
من در نتورک کل دارایی ام را از دست دادم شدم بیکار و یعنی اونقدر بی پول شده بودم که مجبور شدم ون تاکسی را بفروشم وبدهم به بدهکاری هام وتمام پول تاکسی تمام شد
رفتم کارگری
من بعد خدمت یک مدتی داربست کار کرده بودم
با برادرم اونجا شرکت تأسیس کردیم موفق بودیم ولی ورشکست شدم بعد ون خریدم
خلاصه من رفتم کارگری پیش یک بنده خدایی کارگری داربست
من استاد کار داربست بودم
من یک سالی کارگری میکردم و فایل های استاد رو هم از طریق تلگرام که اون گروه فیک بود من اونجا بودم چون سایت استاد را نمیدونستم هست
در اونجا دوره روانشناسی ثروت 123 را خریدم به مبلغ هر 300هزار تومان
از یکی از دوستانم که از باجناقش فایل های استاد را میخرید شنیده بودم که خیلی بیشتر از اون حرف ها که من خرید کرده بودم فایل های استاد را به دوستم گفتم به باجناقش بگه که من خرید کردم 3 دوره استاد را به 300هزار تومان این گفته تخفیف خورده به دوستم پیشنهاد هم دادم ولی اون گفت که سوال کرده از باجناقش که چجوریه گفته بود که نه اون فیک هست کلاه برداری هست
من به یک شماره که در از استاد بود در ایران زنگ زدم گفتم نه اون کلاهبرداری هست اگه میخوای باید عضو سایت بشی وپول اون رو کامل پرداخت کنی استاد راضی نیست
من هنوز جلسات اول دوره روانشناسی ثروت بودم
من گذاشتم کل اون دوره فیک را کنار واز طریق دوستم که از باجناقش گرفت عضو سایت شدم
از فایل های رایگان استاد استفاده کردم
کلی در اونجا حالم خیلی خوب شده بود
من از کارگری که میکردم لذت میبردم
وهیچ کم کاری نمیکردم روزی 350 هزار میگرفتم وکار میکردم سال 1400 من اون موقع از خدا هدایت خواستم که هدایتم بکنه بعد یک ایده بهم داد که لوله اجاره کنم برای خودم کار کنم
به یکی از دوستام به نام مرتضی بیشنهاد دادم که لوله داربست بهره بده به من اجاره من کار کنم و اجاره لوله ها رو بدم
من اون موقع مزد کارگریم شده بود روزی 400هزار تومان واون ماه اول که لوله اجاره کردم من 18,میلیون کار کردم با لوله های اجاره ای که ماشین نیسان هم نداشتم انبار نداشتم اون بنده خدا که براش کارگری میکردم یک گوشه انبارشو بهم داد تا لوله ها رو بزارم داخل انبار اون وحتی خودش با نیسانش لوله های من و که اجاره ای بود جابجا میکرد ومن اون موقع هم کارگری میکردم وهم گه گاهی کار های کوچک کوچک میبستم ماه اول بدون کارگری که برای اون دوستم میکردم من 18میلیون درآمد کسب کردم یعنی از ماهی تغریبا 10میلیون کارگری رسیدم با ماهی 18میلیون با لوله اجاره ای درآمد بدون پول کارگری که مزد میگرفتم و اجاره اون لوله های دوستم برجی 4500 بود من اجاره لوله هارو میدادم وکار هم میکردم
واین شد که در اون موقع یک حسی بهم گفت بیا دوره دوازده قدم را بخر
دوره دوازده قدم را قدم اول را خریدم کلی درآمدم رفت بالا ماهی 30میلیون رسید با لوله اجاره ای واین که یک مقدار لوله هم برای خودم خریده بودم
بعد یک ایده در مسیر که فکر کنم قدم 3یا 4بودم که دوستم مرتضی که لوله هاشو اجاره کرده بودم داد که گفت میخواد لوله اضافه کنه با هم قرار داد نوشتیم که برجی 12میلیون اجاره بدم و200میلیون لوله اضافه کرد و به من داد من در کنار اون لوله ها خودم هم روز به روز لوله اضافه میکردم بعد یک جایی یک حسی بهم گفت باید از دایره امن بیای بیرون به دوستم گفتم بابت جابجایی لوله ها باید اجاره ماشین بدم باید اجاره انبار رو نصف کنیم با هم بهش گفتم دوستم قبول نکرد ولی من اسرار کردم که باید برای این که من داخل انبار اون هستم اجاره بگیره
ویک مدت اجاره نیسان اجاره انبار اجاره لوله اجاره خونه همه باهم بود
من اصلا نگران نبودم چون درآمدم رسیده بود به ماهی 50میلیون تومان وایمان داشتم بیشتر از این هم میشه رسیده بودم قدم 5 واز خدا هدایت خواستم گفتم بس من باید نیسان بخرم هنوز دو روز نگذشت که یک خونه داشتم که با برادر بزرگم شریک بودیم به فروش رفت من از پول اون خونه نیسان خریدم و انبار را جدا کردم
من به قدم 6 رسیدم درآمدم رسید به ماه 120میلیون و من لوله اضافه میکردم واین که سال لوله دوستم رسید اجاره الان شده از برج 5 به ماهی 15میلیون من قدم 7رسیدم درآمدم رسید 190میلیون کلی خوشحال بودم وله خودم میگفتم من دیگه قانون را یاد گرفتم من خلق میکنم ولی در قدم 7گیر کرده بودم مطالب استاد برام سنگین بود هی گوش میکردم قدم 7 باز نمیتونستم برم قدم 8 اون ماه درآمدم رسید به 170میلیون ذهنم قبول نکرد من گفتم یک جایی داره لنگ میزنه یک ماه دیگه گذشت هنوز قدم 7 درآمدم اومد 160میلیون باز هم نفهمیدم چرا کم شد درآمدم
من هنوز قدم 7بودم
گفتم با خودم که برم سراغ دفترم که نت برداری کردم
دفترم رو خانومم انداخته بود بیرون چون پر شده بود من کلی ناراحت شدم با خانومم دعوا کردم که چرا دفترم را بیرون انداخته
من یک جرقه زد که حسن عجله نکن باید برگردی قدم اول مگر درآمدت نیومده پایین از ماه 190میلیون به 160میلیون که اون ماه هنوز در تصمیم گیری بودم درآمدم شد 140میلیون من گفتم باید از قدم اول شروع کنی برگشتم قدم اول وقدم اول رسیدم قدم دوم که یک حسی گفت بهم باید دوره عزت نفس را بخری عزت نفست مشکل داره کلی مسیر برام راحت شده بود تا قدم 5پیش رفتم از اول عزت نفس هم در کنارش میرفتم تا عزت نفس تمام شد یک الهامی بهم شد که باید قدم 8را بخری من اون ماه هدف گذاری نکرده بودم برای ماهم چون قبلش بهم ریخته بودم من اون ماه که همین برج 9بود من درآمدم به 112 میلیون تغریبا رسیده بود ولی ما امید نشدم
واین که جلسه 2قدم 8 بهم الهام شد که دوره شیوه حل مسائل و دوره کشف قوانین بخرم دوره ها رو پیش رفتم جلسات اول آن را فقط از خدا هدایت میخواستم که بهم این حس رسید که دوره قانون آفرینش را بخرم و خلاصه که کلی پیشرفت کلی احساس خوب دارم
البته تا گفته نماند من به قدم 5که رسیده بودم در سری دوم 100 میلیون هم لوله برای خودم خریده بودم
واین که من تا به حال کلی دست آورد بدست آوردم و همه این دوره های که خریدم تا به حال درست خود اون چیزهایی بود که ذهن من نیاز داشت یعنی پیش نیاز پیشرفت من بودند وهستند
باورتون نمیشه
من الان طی این 2سال که با استاد هستم فقط 2بار مریض شدم البته که اون هم سرما خوردگی کوچک بوده که قبلاً بیشتر بود مریضی هم
واین رو بگم قبلا من خیلی کمر درد میشدم ولی طی این 2سال حتی یک بار هم کمر درد نشدم
کلی احساسم خوب شده رابطه با همسرم با فرزندانم با اطرافیانم وحتی کارگرانم کلی من تغییر کردم
کلی ذهن ثروتمندی پیدا کردم
هر روز دارم خودم زندگی خودم را خلق میکنم
امروز از خدا خواستم برای یک هتل داربست ببندم با قیمت خوب
هنوز به ظهر نکشیده بود که تماس گرفتند دور حرم یک هتل هست داربست میخواد نیایین ببندین
من رفتم بازدید باورتون نمیشه من قیمت 2برابر دادم برای اون داربست
وقرار شد خبر بده
وسر شب خبر داد که فردا بریم داربست هتل را ببندیم
این هست که من هر چه را بخواهم خلق میکنم
من خلاق زندگی خودم هستم این هست نتیجه همراهی با فایل ها ومحصولات استاد
من حتی در مخیلاتم هیچ فکر این نمیکردم که درآمدم به 190میلیون برسه که من این را تجربه کردم واین که ایمان دارم به بهترین ها هم به زودی زود میرسم ایمان 100درصد دارم که مسیر بهم گفته میشه
ممنونم از این فایل استاد که برام ایمانی شد که قویتر بشه
واقعاااا شگفت زده شدم اقای سید حسن چقد شما ایمانتون و اراده تون توی قانون قوی بوده و واقعا ممنون که نوشتید ایمان من رو قوییی کردید با پیام شما من الان انگیزههه گرفتم برای ادامه به قانون و تغییر باورهایم واقعا تحسینتون میکنم و ارزوی خوشبختییی اینکه هرروز به اگاهیتون افزوده بشه دارم ایشالله در اخرت و این دنیا سربلند باشید
بسیار عالی بود.امیدوارم یه روز فایل تصویریتون را توی سایت ببینیم.ولی من نفهمیدم بالاخره اشتباهتون یا باور محدود کننده و ترمزتون را کشف کردید چی بوده که درآمدتون را کم و کمتر میکرد؟ و یه سوال دیگه اینکه به نظرتون کدوم دوره بیشترین کمک را بهتون کرد تا باورهای قدرتمند بسازید؟
سلام خانوم عطائی عزیز
این که من این تجربیات را طی مدتهای کوتاهی بدست آوردم خیلی باور انگیز هست برام چرا که چون با فایل های استاد من رشد کردم
وچرا چگونه درآمدم کم شد را این گونه بگم
همانطور که من قدم به قدم به صورت تکاملی درآمدم زیاد شد را باور داشتم و هیچ عجله ای نمیکردم برای درآمدهای زیاد
من درجایی که فهمیدم درآمدم زیادشده خیلی ذوق کردم
واین اتفاق ذهن مرا قفل کرده بود که من کار بلد شدم ودیگه کل قانون دستم اومده ومن خیلی راحتتر از اینها چشم بسته درآمدکسب میکنم
اینجوری بگم فنجونم پر شده بود
کلی ایرادهای خراب در من ایجاد شده بود که از اطرافیانم درون من داشت نهادینه میشد
که باید خودت بالای سر کارت باشی چون کارگران تا خودت نباشی خوب کار نمیکنند
ومن با خودم میگفتم من که قانون را بلدم و هیچ چیز منو از پای در نمی آورد
چون این من هستم این همه دست آورد را بدست آوردم
ومن دارم طبق قانون عمل میکنم
این را من ریشه یابی کردم
درست زمانی که درآمدم کم شد
ریشه همه اینها این بود که قانون را تا جایی من یاد گرفته بودم که ذهنم پذیرای آن بود ولی یک جاهایی عزت نفس من مشکل داشت یک جاهایی خوب قوانین را رعایت نمیکردم چون دنبال تایید دیگران بودم
همش از کارم و از خودم برای دیگران تعریف میکردم چون دوست داشتم همه منو تحسین کنند واین بر میگشت به عزت نفس من
در اونجایی که گفتم فنجونم پر است
بر میگرده به همون که من نمیتونستم از قدم 7برم قدم 8 چون من اندازه اون دوره نشده بودم واین که مشکلی در عزت نفس من بود که اگر همان گونه پیش میرفتم با مخ میخوردم زمین که اصلا خودم نفهمم
چرا که داشت به همان صورت تکاملی که درآمدم زیاد شده
وبه صورت تکاملی داشت درآمدم کم میشد
این که خانومم دفترم را بیرون انداخته بود هم هدایت خدا بود
چون بهم بگه باید برگردی اول دوره دوازده قدم
چون اون دفتری که من نت برداری کرده بودم را از دست داده بودم من که گاهی میخوندم خلاصه دوره ها رو از اون طریق و یاد آور میشد برای من
من یک مدتی رنگم در سایت کمتر شده بود وداشت کم کم قانون را فراموش میکردم
من تا میخواستم برگردم دفترم را مرور کنم درست زمانی بود که درآمدم کم شده بود
ومن این را این گونه تفسیر کردم برای خودم که
حسن مقصر خودتی اول ،واین که خانومت دفتر تو انداخته بیرون حکمت هست
چون باید برگردی اول دوره
این یعنی این که تو قانون را فراموش کردی
واین شد تا برگشتم قدم اول کلی چراغ ها برای ذهنم روشن شد
ومن فهمیدم که فقط افکارم داره زندگی من را خلق میکند
واین که در جایی که من داشتم اشتباه عمل میکردم واین که توجه میکردم به این که فلان کارگرم داره کم کار میکنه چرا اون داره اون کارو میکنه چرا اون، اون کارو میکنه خلاصه داشتم به همه گیر میدادم
واین بود که ترمز ذهن من گیر دادن به دیگران بود ترمز ذهن من نگرانی بود نگران این که درآمدم کم شده
من بجای این که صورت مسئله را حل کنم داشتم یک سری از مسائل را میکردم زیر مبل واصلا توجه نمیکردم که باید اونها را حل کنم نه این که بگم من دیگه قانون را بلدم واین را نباید توجه کنم
من اگر از کارگرم ناراضی بودم باید بیرونش میکردم
واین که من دلسوزی میکردم ومیگفتم گناه داره این زن و بچه داره سه تا بچه داره به همه میگفتم این جلال اعصاب منو بهم میریزه
ولی من فقط بخاطر بچه هاش نگهش داشتم پیش خودم والا مینداختمش بیرون
این بود که من داشتم شرک انجام میدادم
وایمانم ضعیف بود به خدا
ومن درست زمانی نتایج برام تغییر کرد که خودم را رها کردم از اون اعصاب خوردی ها ،
باورت نمیشه اون جلال کارگرم که روان و اعصاب منو با کاراش بهم می ریخت
تا من قانون را درست رعایت کردم وخودم را تسلیم خدا کردم
قانون جلال را از من دور کرد
جلال دیگه جای من کار نمیکنه
واین با رعایت کردن قانون است ،
من این نعمت راحتی را بدست آوردم
یعنی ترمز من توجه به نکات منفی بود که ذهن من قبول نمیکرد
من داشتم حرس میخوندم
ولی حالا خودم را رها کردم
من دل را به دریا دادم و دیگه تلاش ندارم فیزیکی
من ذهنی دارم فعالیت میکنم
من با افکارم الان دارم خلق میکنم
من فقط از خدا هدایت میگیرم
دوره دوازده قدم
بزرگترین دوره هست من وقتی این و فهمیدم که وارد دوره های دیگه شدم
دوره دوازده قدم یک پکج کامل از قانون قرآنی هست من اگه دوره ای خریدم بهم الهام شده
نه این که الکی بگم
بهم قلبی گفته که باید دوره ای را خریداری کنی
خداوند این حس را بهم داده تا به حال
این که هر روز با 5 دوره ای که دارم الهامی هدایت میشم به فایل های دوره هایی که همان روز پیش نیاز ذهن من هست تازه یک معجزه را امروز دریافت کردم
که باید یک فایل زیبا را از استاد ببینم
فایل سریال زندگی در بهشت قسمت 152
توجه به نکات مثبت بود این یک نشانه بود که باید توجه کنم به نکات مثبت واین سوال شما هم یاد آوری شد که من قوانین را فراموش نکنم واین که رها باشم
واین که چه دوره هایی خوب هست را من نمیدونم
همه دوره های استاد عالی هستند
من دوره هایی را خریداری کردم که پیش نیاز ذهن من بوده
به اندازه ظرف ذهن من، دوره ای به من الهام شده اون هم از طرف خدا بود نه این که هوس کنم دوره ای را بخرم
من همانگونه که تسلیم خدا شدم خداوند از طریق این بنده صالحش استاد عباسمنش مطالب قوانینش را برای من فرستاد
استاد دستانی از دستان خداوند هست
اول از خدا ممنونم بعد از استاد که این قوانین را داره یادم میدهد
سپاس از خدا که باز هم منو در آغوش گرفت ومن را امشب نوازش کرد که بیام مطالب شما را بخونم جواب ذهنم را بدهم چون این ها نیاز ذهن من بود که باید یاد آور میشد قوانین را برای من
واز خدا سپاس گذارم هر ثانیه از طریق دستانش من را به بهترین لحظات هدایت میکند
واز شما مهناز عزیز که این یاد آوری را برای من شدی که قوانین دوباره در ذهنم چرخ بزنه
دمت گرم دوست و همراه سایت خانواده عباس منش
انشاالله همیشه در حال پیشرفت باشی واز نتایجتون برامون بنویسین وما از مطالب شما هم الگو برداری کنیم
به نام خدایی که هرچه دارم از اوست
سلام به داداش حسن که اینقدر زیبا از خدا و قوانین و مسیر خودش میگوید …
واقعا ابن مسیر که سراسر دستان و وجود خدا درونش هست تحسین برانگیزه ….
داستانتون بی نظیر بود و حتی بهترین داستان موفقیتی بود که تا حالا خونده بودم …
وقتی این پاسخ رو در جواب دوست عزیزمون دادید تازه فهمیدم چرا من از بعد از اون 500هزار تومنی که ساختم دیگه پولی نساختم …
دقیقا جوابش
این قسمت از کامنت شما بود؛
.
.
.
من درجایی که فهمیدم درآمدم زیادشده خیلی ذوق کردم
واین اتفاق ذهن مرا قفل کرده بود که من کار بلد شدم ودیگه کل قانون دستم اومده ومن خیلی راحتتر از اینها چشم بسته درآمدکسب میکنم
اینجوری بگم فنجونم پر شده بود….
.
.
.
من در واقع دوست داشتم پول بسازم تا بتونم قدم اول دوره ی 12 قدم رو بخرم …
ولی همین نگرش باعث ایستادن من شد …
هنوزم در تقلای جور کردن این هزینه ی قدم اول هستم و الان بعد از 5 ماه هیچی به هیچ …حتی اون 500 هزارتومنی هم که خودم دراورده بودم خرج شد …
که حتی به خودم میگفتم من اگه توی این 5 ماه ماهی 300 تومن پس انداز میکردم الان میتونستم دوره رو بخرم …ولی توی سیکل عجله افتادم و این منو میکشوند پایین …
اما جالب اینجاست که این دو هفته که دیگه به خودم گفتم باید روی خودم کار کنم به صورت عجیبی هی پول میاد توی کیف پولم …از پولایی که مامانم بهم میده برای رفت امد تا پدرم بهم میده تا پولایی که مامانم به کارتم میریزه و….
و جوری شده که الان حدودا 500 تومن توی کیفم دارم …
گرچه دوست دارم این دوره رو با پولایی که خودم ساختم بخرم ولی بعد به خودم یاداوری میکنم که تو قراره خواستت رو به خدا بگی همین …
و خواسته ی تو اینکه اون دوره رو بخری تا هدفمند تر و تکاملی تر حرکت کنی …
دیگه توی مسئله ی به چه روشی یا چه جوری دخالت نکن …اونو بسپار به خدا …
وای خدا عاشقتم ….
مرسی ازت …
عاشقانه دوستت دارم …
ممنونم داداش حسن به خاطر کامنت های زیبایت …
منتظر موفقیت های چشمگیرت هستم …
سلام به سیده عزیز
خیلی خوشحالم
که هر روز با بهترین دوستان دارم کامنتی به اشتراک میزارم
خیلی خوشحالم همه بچه های سایت دست خالی نیستند هر کس به یک جوری داره نتیجه میگیره
حالا چه کوچک چه بزرگ نتیجه نتیجه فرقی نمیکنه
وقتی نتیجه ها شروع میشه
از یک جایی هست که کوچک شروع میشه
به اندازه ظرف وجودمون نتیجه ها بزرگ و بزرگتر میشه و به اندازه ای که شاکر خداوند هستیم خداوند نعمت های بیشتری را در اختیارمون میگذارد
خداوند نعمت هایش فراوان هست به اندازه ای که باور داریم برای بدست آوردن نعمت ها
بیشتر میتونیم آنها را بدست آوریم
فقط باید تمرکز کنیم روی باور ها
و منطقی کنیم برای ذهن که آره میشه منم بدست آورم فقط بستگی به باور ها داره
امیدوارم همیشه موفق و شاد در طی کردن بهترین نتایج باشین
درود به شما دوست عزیز
سلام به شما دوست هم فرکانسی
خیییلی خیلی ممنون که انقد با جزییات نوشتید و پاشنه اشیلتون رو شرح دادید بنظرم این مساله استپ کردن شما مشکل خیییلیاس و اغلب تا یه جایی براساس ظرفیتشون براساس باورهاشون میرن جلو و یه جایی استپ میکنن
دقیقا همینه من هم وقتی در عرض دوماه از درامد صفر رسیدم به درامد 10میلیون مغزم هنگ کرد گفتم مگه میشه چطور
اخه من احساس میکنم انقدی کار نکردم
خخخ چرا چون احساس لیاقتم به پول کم بود چون باورم این بود باید تقلا کرد باید کلی سختی بکشی تا به پول برسی
دقیقا من هم هدلیت شده به شیوه حل مسایل و عزت نفس اما شرایط خریدشو نداشتم برای همین از طریق کتاب و کارکردن رو خودم دارم سعی میکنم باورهامو بهتر کنم تا بزودی در مسیر خرید اون کلاسها هم قرار بگیرم
الان تصمیم گرفتم از اول شروع کنم چون درامدم رسید به یک میلیون و تصمیم گرفتم قدم هامو کوچیک کنم اما به محض نزدیک شدن به هدفم و قبل از رسیدن کامل به هدفم هدفگذاری بعدی رو بنویسم مثلا قبلا میگفتم تا اخر این ماه انقد درامدم باید باشه و من دیگه حساب نمیکردم تا اخر ماه میدیدم خیلی بیشتر درامد دارم اما الان به محضی که به هدفم نزدیک میشم حتی اگه دوهفته شده باشه و به هدفم نزدیک سده باشم باز هدف جدید تعیین میکنم و میگم تا یک ماه دیگه اما ماه بعدم اگه زودتر به هدفم رسیدم باز زودتر هدفگذاری میکنم اینجوری برام قابل باورتر میشه درامدم و البته قانون میگه هیچوقت بدون هدف نباید بمونیم من قبلا به محضی که به هدفم میرسیدم و نمیدونستم شروع میشد حالم بد میشد مریض میشدم ناخواسته ها میومد فرکانسم منفی میشد اما الان اکثر اوقات خوبم
کامنت شما باورهای منو قوی تر مرد که راهم درسته خداروشکر برای این سایت زیبا
ممنون از شما بابت توضیحات کاملتون
واااای چقدر عالی بود عالی عالی عالی
هرچی بگم کم گفتم
انقدرخوبوبا جزئیات نوشتید که کیف کردن
من هم دقیقا همین مشکل شما رو دارم ودرآمدم از 260 میلیون ابتدای سال 1402 رسید به 80 الی 90 میلیون در انتهای سال 1402 ؛ چون غرق در افکار منفی بودم
باید مثل شما بشینم فکر کنم چه ترمزی در مسیرم بوده که درآمدم رو کم کرده !
این متن شما به من دسترسی زیادی داد
و باورهام رو تکون داد
سلام فاطمه حسینی عزیز
ممنونم که دوباره یاد آوری شدی که ببینم کامنت خودم را
وبتونم برای ذهنم نشون بدهم که این خودت بودی که نوشتی
این خودت بودی که این قوانین را یاد آور شدی برای خودت
این خودت بودی که دنبال تغییر بودی
حالا اگر به چالشی بر میخوری باید تغییر کنی اینها نیاز ذهنی من هست که بنویسم و بخونم وباید برای خودم یاد آوری داشته باشم که چقدر پیشرفت کردم
امروز خواسته ای داشتم از خدا که بهم بفهمونه چه نکاتی را باید پیش ببرم تا پیشرفت کنم
واین مطلب شما باز منو رسوند به همان جواب فقط توجه به مثبت ها و توجه به زیبایی ها این پیام شما همان جواب سوال من از خدا بود درود به شما
سلام دوست عزیزم حسن جانم
سلام گرم به دوست مشهدی ام.
چقدر لذت بردم از داستان هدایت شدنتون و مسیری که طی کردین اینجاست که قانون فرکانس آدم ها رو کنار هم قرار میده همین دیروز بود که تو کامنت دوره عزت نفس با هم صحبت کردیم امروز من به طور اتفاقی تو این کامنت با شما ملاقات میکنم اول فکر کردم شاید سید جان دیگ باش ولی وقتی در مورد بچه ها و هدایت دوره ها گفتید مطمئن شدم دوست هم فرکانسی هستید .
واقعا عالی بهتون افتخار میکنم
منم مثل شما از سن 6 سالگی با راه های مختلف درآمد داشتم تا بعد ازدواج که راکد شدم و از خودم دور شدم و احساس پوچی میکردم تا اینکه تقریبا از 2سالو نیم پیش با استاد عرشیانفر آشنا شدم و بعدش استاد جانم .
پیشرفت هام بخاطر کار کردن روی دوره ها و گوش دادن به حرف استاد ها و خوندن کتاب های زیاد بود .
حتما تو همین فایل کامنت کامل میزارم .
بسیار خوشحالم که با شما هم فرکانس هستم
در پناه حق شاد و پیروز باشید
سلام به رویای عزیز
این دست نوشته شما منو برد اول خوندن کامنت خودم
من اون موقع که داشتم از این مینوشتم که درآمدم پایین اومده
درآمد 190میلیونی را وقتی کسب کردم هیچ فکر نمیکردم که باز هم بتونم درآمدی بالاتر بسازم
ولی الان به لطف الله و باورهای درستی که تا به الان ساختم درآمدم در ماه قبل رسیده به 289میلیون
هیچ الان حس عجولانه ای ندارم که باید چکار کنم که درآمدم را افزایش بدهم
چون الان فهمیدم خودم مسئول زندگی خودم هستم اگر به 289میلیون رسیده پس بیشتر از این هم میشه
فقط باید بیشتر روی باورهام کار کنم
الان من در شرایطی هستم که خودم را رها کردم و به صورت جهاد اکبر دارم عمل میکنم و تسلیم تسلیم خدا هستم هر چه پیش میاد خودم را تخریب نمیکنم بیشتر تحسین میکنم
چون هر اتفاقی می افتد بیشتر خودم را در رشد میدانم حتی اگر آن اتفاق منفی باش
و درسی جدید برای خودم هست
من چند روز پیش یک عجله کردم و سیلی محکمی خوردم ولی خیلی خوشحال بودم که زود بهم سیلی زد
چون نباید عجولانه عمل میکردم
چون اگر من به خدا سپردم خودش بهتر منو هدایت میکند
واین که دوستی مثل شما عزیزان دارم در سایت و با من احساساتشان را به اشتراک میزارن
همه هدایت های الله است
وخدا داره بهم یاد آوری میکند قوانین را
داشتم کامنت دوستمون فاطمه حسینی را در ادامه کامنت ها میخوندم که باید ترمز ها را برطرف کنیم
و اگر من دارم پیشرفت میکنم پس بهتر هم میتونم پیشرفت کنم
من این ماه جدید بهتر دارم زندگی میکنم
هر روز بهتر از روز قبل
رویای عزیز از شما هم ممنونم که برام کامنتی از جنس پیشرفت نوشتی
این پیشرفت ها را برای ذهنم دارم مرور میکنم و تمام کانون توجه ام داره به فراوانی پیش میرود
امیدوارم همیشه شاد باشی دوست عزیزم
سلام حسن عزیز
برادر عزیز امروز هدایت شدم اول صبح به کامنت شما مدت ها در کسب و کار خودم هست رشدی حاصل نشده ولی چند تا نکته در این کامنت ها شما وجود داشت که من رو به فکر فرو برد،
اینکه دوره 12 رو خریدم و یک بار کامل گوش کردم و در بار دوم در قدم نهم گیر کردم،
اینکه من در کارم در خلوت خودم خیلی حرص بد کار کردن دیگران رو میخورم و غر میزنم که به قول استاد میگه حتی مسائل منفی خودتون رو پیش خدا نگویید
من مسئولیت انجام کارها دیگران قبول میکنم ولی بعدش میگم کاش انجام نمیدادم و خیلی مواقع در لحظه زندگی نمیکنم
خیلی به اشتباهات گذشته بر میگردم
و
یک جمله زیبا از شما شنیدم رها نبودم درگیر نان شب بودم درگیر پورسانت این ماه بودم در کارم در صورتی که من در زندگی چیزها دیگه دارم که فراموش کردم به آنها توجه کنم من توانایی ها زیادی دارم و مهترین چیزی که دارم اراده فولادی هست
من کسی هستم که بعد از سال ها سیگار کشیدن رو بالای 2 ساله کنار گذاشتم من وزن خودم رو با دوره سلامتی استاد کم کردم و اندام عالی به دست آوردم من روابط عالی دارم با کسی آرامش به من میدهد و…
فقط
در زمینه در آمد و پول در آوردن در کسب و کارم مسئله دارم و اون هم با کامنت شما و نکته مهمی که فرمودین
باید رها باشم و هر اتفاقی میوفته در هر مسیری از زندگی ام آرام باشم خدا همه مسائل رو حل میکنه و آدم ها درست و موقعیت ها عالی رو وارد زندگی من خواهد کرد
الان یک حسی به من در زمان نوشتن کامنت بهم الهام شد و اون اینکه
در آمدم خیلی زود با کنترل خودم بصورت تصاعدی بالا خواهد رفت.
(خدا یا شکرت)
ممنون حسن عزیز
سلام به حمید رضا عزیزم .خیلی سپاس از شما دوست گرامی و دوست داشتنی که برام کامنتی گذاشتین
خیلی از خدا سپاس گذارم که منو در مسیر رشد و موفقیت قرار داد
همه راه های موفقیت یک شبه ایجاد نمیشود این درکی بود که من تا به الان بدست آوردم
وقتی اوضاع جوری هست که هنوز راضی نیستیم یعنی داریم به ناخواسته توجه میکنیم
ببین قدم هفتم تمام حرف استاد این بود که کانون توجه داره اتفاقات رو رقم میزند
اینقدر قدم هفت و دوست دارم که نمیدونم هر موقع قدم هفتم رو که گوش میکنم باز هم متحول میشوم کلی بهم درس داده
قدم هفتم
البته که تمام قدم ها عالی بوده برام ولی قدم هفتم آرامش بیشتری بهم داده
دوست من تمام توجه داره اتفاقات رو در زندگی مان رقم میزند
تمام کانون توجه داره اتفاقات رو رقم میزند .من چند وقتی بود فقط توجه داشتم به واریزی هایی که برام انجام میشد باورت نمیشه هر روز بلا استثناع برام پول واریز میشد از یک میلیون بگیر تا 50الی 70میلیون
چرا که همه توجه من به فراوانی پول بود اگر یک هزار. تومانی پول تو حسابم بود هر لحظه توجه میکردم و شکر گذاری میکردم
و هر چه را در ستاره قطبی درخواست میکردم و مینوشتم برام اتفاق میافتاد و همین کانون توجه را دارم در تمام جنبه ها استفاده میکنم
روابط زیبا
کارهای عالی
مشتری های فراوان
پول فراوان
درآمد های باور نکردنی
افراد بینظیر که برام کار هام رو انجام میدهند
همسرم
فرزندانم
پدرم
مادرم
اینو بگم اینقدر قانون خوب کار میکنه که مادر من اصلا از کانون توجه و قوانین هیچ خبر نداره
اون روز داشت برام صحبت میکرد چیزهایی میگفت که فقط افراد موفق در قوانین صحبت میکنند جوری متحول شدم که فقط خشکم زد
مادرم که افکار قدیم داره و نمیشد هیچ جور باورش رو عوض کنی ولی طبق قوانین جلوی من داشت هدایت خداوند را دریافت میکرد
و اونجا حضور خدا رو در وجود بنده اش میدیدم خیلی تحسین کردم و شکر گذاری کردم و گفتم ببین همه قابل هدایت شدن هستند حتی من یک لحظه من از قوانین براشون نگفتم چون همیشه میگم من مسئول زندگی خودم هستم ولی وقتی من در مدار. بهترین ها هستم بهترین ها وارد زندگی من میشود
و ایمان دارم که همین فرکانس بهترین ها و مدار موفقیت منو به اوج بهترین نتیجه ها میرساند و الان اینجا رد پا میگذارم که
بهشت را در همین خونه اجاره ای
در انبار اجاره ای
با مقداری لوازم شرکتم که اجاره ای است
با یک دستگاه نیسان که در شرکتم فعالیت میکند
با درآمد تغریبا 300میلیون
و در محله نسبتا معمولی
و سلامتی عالی
هستم
و همه اینها برای من عین بهش هست هیچ کم و کاستی در زندگی ام نمیبینم و هر چه را خداوند بهم هدیه می دهد را سپاس گذارم و خودم را در آغوش خداوند رها کردم تا اون هدایتگر. من باشد
حمید جان برات آرزو موفقیت دارم منتظر بهترین نتایجت هستم
درود به شما
به نام خداوند حی رحیم
خدای بهشت و خدای جحیم
عرض سلام
یکی از مهم ترین انگیزه های آدم برای حرکت دیدن و مطالعه در مورد زندگی افراد مختلف هست برای همین موضوع چند وقت پیش که تو سایت دیوار داشتم خونه های گرون قیمت تهران را نگاه میکردم چشمم خورد به خونه های 800 میلیارد و تعدادشون هم کم نبود تو سایت ،بعد اومدم تو محیط زندگی خودم ببینم با این پول چه چیزهایی میشه خرید
دیدم با این پول طرح 3 ما که یک باغ 500 هکتاری هست و 90 درصد درآمد اهالی روستای ما درآمدش از اونجاست را میشه خرید اون با 600 میلیارد پول و یا اگه روستای ما 3000 نفر جمعیت داشته باشه و متوسط هر خانواده 4 نفر باشه پس ماه 750 خونه داریم،اگر به طور متوسط قیمت هر خونه را یک میلیارد در نظر بگیریم میشه 750 میلیارد،کل درآمد این 3000 نفر از این طرح در سال پُر بار برابر است با 150 میلیارد که اگر تقسیم بر تعداد بکنیم میشه به ازای هر نفر 50 میلیون تومان الان که دارم دو دوتا چار تا میکنم میبینم که واقعا وقتی ما عادت میکنیم به محیط اطرافمون میشه همین
طرف خونش برابر است با درآمد یک سال 3000 نفر،حالا ببین کل سرمایه اش چقدره
میدونی مشکل اهالی روستای من چیه؟
ترس
و خونه های بالای 3 طبقه ندیدن و ندیدن درآمدهای میلیاردی،چون ندیدن فکر میکنن هم وجود نداره این درآمدها و ما باید به همین درآمد قناعت کنیم و از ماشین های بنز و خونه های گران قیمت برای از ما بهترون هست
موقعیت قبل
بی پولی
بد اخلاق
سر درد
گوشه گیر بودن
عصبانی
بد بین
الان
خوشحال
سالم
ثروتمند
پر انرژی
خوش بین
نکته مهم اینه که محیط من تغییر نکرد و من تو همون محیط هستم ولی شرایط من زیر و رو شد،و این فقط با تغییر زاویه دید و تغییر افکارم میسر شد
به به
به به
لذت برم از این متن زیبا
سلام اسماعیل عزیز
تو فوقالعاده ای
قلبم باز شد
برات بهترین هارو آرزو میکنم
میدونم خودت قبل از من بهترین ها رو برای خودت خواستی
امید وارم خیلی بشتر از اینها ازت بشنوم و ببینم دوست نازنین
تو بینظیری
ناصر محی الدین از مشهد دوست داشتنی
به نام خدا
با سلام خدمت دوستان و اساتید مهربان
من تقریبا دو سال هست که فایلهای استاد رو گوش میدم البته امسال جدی وارد سایت شدم وثبت نام کردم اصلا حتی این ثبت نام باعث شدمدارم بره بالا و برای خودم ارزش بیشتری قایل میشم و احساس لیاقت بیشتری بهم داد از طرفی من گام به گام هر روز تو سایت تجربه های جدید و فوق العاده رو داشتم فایل های رایگان رو پارسال با امسال که گوش میدم کاملا برام فرق میکنه و همیشه چیزای جدید ازشون میشنوم من تا حالا یاد گرفتم که برای خودم زندگی کنم وبا احساس ترحم و دلسوزی به دیگران مشرک نشم وحس لیا قت و دوست داشتن رو ازخودمنگیرم من یاد گرفتم توجه م رو رو خواستههایم بزارم و بیشتر زیبای ها روببینم وزندگیاستاد و خانم شایسته الگوی عالی در این زمینه بود به خصوص در فایل های سفر در آمریکا وزندگیدر بهشتوارطرفییاد گرفتم که اسانیها رو بخوام و از مسیر سنگلاخی ودشوار حذر کنم و از منبع(خداوند )این اسانی رو در خواست کنم و بازم الگوی مناسب استادان عزیز البته در زندگی شخصی خودم هم آدمای دور وبر رو هر کسی رو که در هر زمینه ای آسان گیر بود رو شناسایی و تحسین میکردم
در زمینه سلامتی خیلی به ورزش علاقه داشتم و با دیدن تناسبات بدنی استاد و اهمیتش به سلامتی بیشتر به این مهم پی بردم و باشگاه میرفتم
در زمینه آرامش و عزت نفس بازم فایلهای رایگان عزت نفس و احساس لیاقت برام فوق العاده بودن والن به راحتی به دیگران نه میگم و برام نظر خودم خیلی مهمه و خودم تمام خریدارم رو انجام میدم باتوکل برخداقبلا یه بلوز میخواستم بخرم باید حتماً یکی از خواهرام باهام میبودن اما الان این عادت رو کامل ترک کردم
در زمینه سلامتی من تقریبا بیماری رو دوست داشتم که با کارکردن روی خودم شکر خدا ریشه رو در حس قربانی شدن ودرپی اون جلب ترحم و توجه دیگران رومیخواستم الان شکر خدا رفع شده
در زمینه ثروت فایل رایگان چگونه درآمد سه برابر کنیم به استقلال کامل مالی نرسیدم اما خداروشکر هزینه اضافی در زندگی نداریم هدیه ها خیلی به طرف روان میشن خداوند یک وام عالی رو برام جور کرد لباسام تعدادشان خیلی بیشتر شده چند ازدندونام روزیبا کردم شارژ گوشی و اینترنت همیشه در دسترس هستن و حتی گوشی تازه خریدم
سفرهای فوق العاده رفتم خداروشکر
خدایا شکرت بابت این مسیر الهی
««« از لحاظ مالی واقعا من پاشنه اشیل های زیادی داشتم ودارم که خیلی باید روش کار کنم اما خب نتایجیم گرفتم من کار مورد علاقمو شروع کردم وقتی با استاد اشنا شدم تخصصشو یاد گرفتم وازش پول ساختم یک سال تو همون سر کار میخوابیدم جایی نداشتم حتی خیلی وقتها غذا برای خوردن و….اما الان خونه گرفتم برا خودم خرج زندگیمو میدم مسافرت میرم برا خودم خرج میکنم خیلی از چیزهایی که دلم میخواست رو خریدم وبه خیلی از خواسته های کوچیکم رسیدم »»»»
سلام و درود فراوان دوست باارزشم ، خوشحالی همراه با بغض دارم از آغاز ضاینکه کاملا درکتون کردم شرایط روحی نابسامانی که در گذشته داشتید چون من هم داشتم اما به لطف منت الله هدایت شدم ؛؛؛ ببینید اینکه گفتید منت واقعااا منّت به معنای واقعی هست و من واقعا نمیدونم چطور شکرگزار این رحمت بی انتهای خداوندیم باشم و حق کلام را شما به من آموختید سپاسگزارتونم …
و بعد از این بابت پاشنه آشیلی که فرموده اید واقعااا موفقیت بسیااار بزرگی هست این دستاوردها بهتون تبریک میگم که به شغل مورد علاقه ای دست پیدا کردید و در زمانی کوتاه تونستید موفقیت های مالی مثل خونه داشته باشید
من خودم شخصا بسیار میخواهم تا این قوت و اقتدار و آزادی مالی رو بدست بیارم و عمل گرا بشم ، هدایت بشوم عمل کنم ، اینکه بتونید در کار مورد علاقه تون جای خواب هم داشته باشید خیلی خوبه واقعا ، من از خدامه کار مورد علاقه م رو در جایی شروع کنم و حتی شب و روز همونجا بمونم تا به نقطه با ثباتی برسم از لحاظ مالی این ها اصلا موفقیت های کمی نیست که هر وقت بخواهید سفر بروید خونه داررریییددد واقعا دست مریزاد به دوستانی که توانستند با این دوره های ارزشمند به این استقلال و مالکیت های دلخواهشون برسند خدا قوت به همگی ،، من هم خیلی دلم میخواد به استقلال مالی از نظر شغلی و زندگی برسم واقعا از خداوند همین رو میخواهم و ایمان دارم اگه در مسیر خوشبختی ام قدم بردارم قدم به قدم به تک تک خواسته هایم میرسم و خداوند مرتبااا مرتبااا با نشانه هایی بسیار غیر قابل انتظار با من سخن میگوید خدایا خداوندا بگمم باور نمیکنید چند روزه به طور خیلی خیلی غیر پیش بینی شده من از هر کسی تعریف و تحسین میکنم به هر نعمتی نه لزوما هر آدمی با عشق و محبت سخن میگویم نعمتها خداوندم را حتی تحسین میکنم بلافاصله از اون نعمت به نحوی به من نیکی و خیر و برکت و موهبت و عشق و سلامتی و خوشحالی نور می تابه خیلی خیلی باور نکردنیه و من امروز دیگه شوکه شدم اگه بگم باورتون نمیشه واقعا من در خیابون عطر خوشی رو احساس کردم و من خیلی عطرها رو دوست دارم و همونجا خداوندم رو تحسین کردم گفتم آفرین خداوندا این نعمت فوق العاده و خاصی که خلق کردی از بهترین نعمت های توست الله اکبر ، و باورتون نمیشه سوار اتوبوس شدم خانومی از کنارم رد شد پشت سرم نشیت عطرش انقدرررر خوش بو بود برگشت و بهش گفتم چقدر خوشبو عطرتون و چقدر شما خوش سلیقه هستید و ایشون تشکر کرد و گفت الان همراهم دارم و به من عطرشو داد و گفتند بزنید و من با عشق با عطر محبت خداوندم خوش عطر و بو شدم … خیلیی خیلییی قصه های شیرینی داره اتفاق میوفته الله اکبر خالق هستی دیگه وقتی با او هستی انگار که پادشاه زندگی خودت میشی هنوز اول راهم الله اکبر خداوندا سپاسگزارم و قدردانم ، اساتید نازنینم سپاسگزارم و ممنون وجودتونم شکر شکر شکر
و یه خوش خبری به استاد جانم بدم که بنده گفتم از خواهرم در مورد آموزش هاتون از دوره قانون سلامتی پرسیدم و در مدت دوازده روزی که عمل کردم به آموزش ها امروز خودم رو وزن کردم و وزنم از 65٫5 کیلو به 62 کیلو رسیده بود و خیلیی تعجب کردم چون از لحاظ ظاهری تغییری نکردم اما نمیدونم چطور شده وزنم کم شده انشالله که آگاهم میشم از این قضیه باز هم متشکرم و ممنونم و سپاسگزار وجود تک تک نعمت های الهیی انوار خورشید تابناک حقایق عالم و آدم هستم
در مدار عشق و سعادت و ثروت و سلامت و خوشبختیی هایی مسیرهای طولانی و پر شور و هیاهوو باشیددد
ممنونم ممنونم ممنونم شکر وجود نازنین تون عزیزان دلم
سلام من الان36سالمه یه دوره افسردگی شدید گرفته بودم،جوری که افسردگی من برعکس شده بود یعنی آروم و قرار از من گرفته بود و یه جا نمیتونستم بشینم،گیج و گنگ و مبهم بودم،یعنی الان که فکر میکنم تموم چیزی که من لازم داشتم تو این دوران فقط یه صبر بودالبته که الان اینو میدونم و اون موقع نمیدونستم حتی وقتی دونستمم باز ناآروم بودم یکم ولی خوب خیلی بهتر شده بود یعنی تقریبا نصف شده بود،همون قورباغه ت رو قورت بده شده بود شرایطی به وجود اومده بود که من مجبور بودم صبر کنم و آروم باشم حالا چه با دارو و قرص چه بدون اینا یعنی با ایمان و اراده ولی هیچکدومشو انجام نمیدادم البته بازم میگم اونموقعه نمیدونستم ولی الان کامل نه ولی تقریبا فهمیدم یه چیزایی،چندتا فایل که منو آروم کرد تو تموم ابعاد زندگی تقریبا الان 80درصده،فایل شعر پروین اعتصامی اون داستان موسی و فرعون و نمرود،اون قسمتش که ما خودمون بعضی وقتا ناخواسته فرعون میشیم و یه شعر زیبای دیگه از حافظ و اون شعر زیبای پنهان وز شما نشاید کرد سر می فروش،خلاصه این چندتا فایل کمک زیادی بهم کردن، که آروم باشم و آرامش هم به نظر گنج و ثروت بزرگیه
دوست داشتم یه کامنتی هم گذاشته باشم
سپاس بی نهایت
نتیجه ی 2
نتیجه ی بزرگ دیگه ای که گرفتم این بود که من حدود 1 سال و نیم توی یک رابطه ی عاطفی بودم
این رابطه خیلی بهتر از شرابط و وضعیتی بود که قبلا تجربه کرده بودم اما شاید 50 درصد از 100 درصد ایده آل ذهنی ام و داشت
همین طور که با فایلای 12 قدم پیش میرفتم و دوره ی عزت نفس دیدم استاد خیلی روی فراوانی تاکید داره
میگه آدم خوب زیاده پس سعی نکن به کسی باج بدی و هرجور شده راضی نگه اش داری تا با تو بمونه
خب من قبلا هرکاری میکردم که طرفم راضی بمونه و ترس این و داشتم که این رابطه از دست بره خیلی تنها میشم و دیگه نمیتونم ی همچین رابطه ی شیرینی و تجربه کنم اما از طرفی می دیدم مردم دارن رابطه ی بهتری و تجربه میکنند و در کل این رابطه فقط نصف ایده ال های ذهنی مو داره
این آگاهی شروعی شد برای اینکه بیام ترس هام و بزارم کنار
ی مدت هی با خودم مینوشتم و صحبت می کردم که آقا اگر به هردلیلی این آدم از زندگیت بره بیرون هیچ اشکالی نداره چون تا زمانیکه تو داری روی خودت کار میکنی ی آدم بهتری میاد و ی جورایی برای خودم منطقی اش کردم
مخصوصا با مرور اینکه قبلا هم آدمایی توی زندگیم بودن که ی جورایی بهشون وابسته بودن اما وقتی از زندگیم رفتن بیرون شاید ی مدت بدلیل عدم آگاهیی ناراحت بودم اما زندگی جریان داشت و آدمای بهتری اومدن
ترسام کمتر و کمتر شد
حدودا ی مدت مثلا 2 ماه با اون شخص رابطه ی خاصی نداشتیم و نمی دیدمش فقط بعضی وقتا خیلی جزئی با هم تو فضای مجازی صحبت می کردیم
دوباره ی آگاهی خوبی از آقای عباسمنش رسید توی قدم 8 درمورد تجسم
سعی کردم بیام حداقل یکماه از قدرت تجسم استفاده کنم برای تجربه ی روابط دلخواهم . شخص خاصی و تصور نمیکردم فقط اون چیزایی که دوست داشتم توی رابطه تجربه کنم و تجسم می کردم
همچنین کنارش مراقبه هم می کردم که ذهنم آروم تر بشه
ی روزی که داشتم مراقبه می کردم با شدت این ندای درونی در من بهم میگفت که با اون شخصی که توی رابطه هستی صحبت کن بگو دوست داری چه رابطه ای داشته باشی و چی میخوای و خلاصه ابراز وجود کن و اصلا نترس که چی میشه
مطمئن باش یا رابطه ات با همین شخص واضحتر و شفاف تر و بهتر میشه یا وارد ی رابطه ی بهتری میشی و حداقل از این بلاتکلیفی درمیای
بلافاصله بعد از مراقبه بهش پیام دادم میخوام باهات تلفنی صحبت کنم هروقت شرایط شو داشتی بگو
حدودا یک ساعتی با هم حرف زدیم خیلی راحت و اونم خیلی استقبال کرد که حرف دلمو زدم و توی همین 1 ساعت خیلی بیشتر از اون 1 سال و نیم همدیگه رو شناختیم چون من قبلش سعی میکردم خیلی خواسته هام و نگم که طرف مقابل یهو بهش برنخوره و رابطه تموم بشه
اما این دفعه با این باور که من میتونم رابطه ی دلخواهمو تجربه کنم حالا اگر این پارتنر برام مناسبه نباشه وارد ی رابطه ی بهتری میشم و واقعا جرئت کردم خیلی مودبانه بگم چی میخوام
اونم حرفامو شنید و در آخر گفت من نمیتونم رابطه رو دقیقا به اون شکلی که تو میخوای پیش ببریم و من آدم مناسبه رابطه ای که میخوای نیستم
اما من دلم آروم بود و تقریبا به این نتیجه رسیدم که خب رابطه مون قراره با هم کامل تموم بشه و پیش خودم میگفتم اشکالی نداره وارد رابطه با ی آدم بهتر میشیم
اما آخرش حرفی و بهم زد و ی پشنهادی بهم داد که شاید 100 درصد چیزی که میخواستم نبود اما هزار درجه بهتر از رابطه ای بود که قبلش داشتیم با هم تجربه می کردیم
بطور کلی بخوام بگم دیگه وابستگی نداشتم و ترس از دادن رابطه رو نداشتم و خیلی راحت ابراز وجود کردم و الان ی رابطه ی بهتری و داریم با هم تجربه میکنیم بدون باج دادن و ترس
سلام و عرض ادب
از استاد تشکر میکنم بابت همه ی آموزش هاشون
خیلی حاشیه نمیرم .
22 سالم هست
من مدتیه که دارم با جدیت بیشتر روی فایل های استاد کار میکنم مخصوصا دوره های 12 قدم و عزت نفس
الان حدود 8 ماه از خرید دوره ی 12 قدم گذشته و بخوام از نتایجش بگم
من مدتی رفته بودم دبی برای پیدا کردن کار اما شرایط جوری پیش رفت که نشد جایی استخدام بشم
اولین بارم بود که میرفتم دبی
وقتی توی مناطق لاکچری اش راه میرفتم، اون برجای فوق العاده رو میدیم اون تمیزی و می دیدم اون شادی و خوشحالی مردم و می دیدم گفتم خدایا من دوست دارم توی همچین جایی زندگی کنم . نگفتم حتما دبی و حتما همینجا
گفتم دوست دارم توی همچین منطقه ی باحال و لاکچری زندگی کنیم و هی این و میگفتم و کاری به چجوریش نداشتم
بعد ی مدت برگشتم ایران و اون موقع شهرستان زندگی می کردیم
تو همون فایلای قدم اول شنیدم استاد گفت به بهونه ی اینکه دارم روی باورام و خودسازی کار میکنم بیکار نباشید
شما حتما باید ی کاری انجام بدید به عنوان منبع درآمد و درکنارش روی خودتون کار کنید
خب من تازه از دبی اومده بودم و ی خورده هم ناراحت که چرا این همه هزینه کردن و اونجا موندم اما نتونستم جایی استخدام بشم درحالیکه کلی نتایج مثبت دیگا داشت مثلا دیدن اون همه رفاه و نعمت و ثروت و اعتناد به نفس دوستی ک ارتباط برقرار با افراد از کشورهای دیگه
این فایل و که گوش دادم گفتم آقا من حداقل یکماه میرم تهران تا ببینم اونجا میتونم ی کار مناسب پیدا کنم یا نه
از فرداش رفتم تهران و یکی دو هفته ای تو خوابگاه بودم
خانواده ام بدون اینکه من حرف خاصی بزنم گفتن ما هم دوست داریم تهران زندگی کنیم
تو تهران دنبال خونه می گشتیم مناطق مختلف و هدایت شدیم به منطقه ی چیتگر تهران
خیلی وقت بود اونجا نرفته بودم
چه برجایی چه خونه هایی چه منطقه ی لاکچری
دیدم اینجا همونجاییه که من دوست دارم زندگی کنم اینجا همون جاییه که تو دبی درخواست کردم میخوام باشم و حتی بهتر چون دبی فقط زمستون هواش خوبه ولی اینجا حداقل نصف سال هوای خوبی داره و تازه کوهم داره
و حتی مردم و بافت جمعیتی که داره همون چیزیه که من میخواستم
می دیدم توی دبی مردم میان برای تفریح و لذت و شادی و حالشون خوبه و اینجا هم همینطور
توی دبی فروشگاه دبی مال و دیدم و خیلی تحسین کردم و و توی ایران ، ایران مال و دیدم که واقعا خیلی بزرگتر و خفن تر از دبی مال بود و نکته ی جالب اینه که من این همه تهران رفت و آمد داشتم ولی حتی اسمه ایران مالم نشنیده بودم اما بعد از ایجاد اون خواسته توی دبی به این منطقه هدایت شدم و بعد از نزدیکه یکسال زندگی توی این منطقه هنوزم میگم اینجا بهترین منطقه ای که تا حالا تو عمرم دیدم
این یکی از نتایج بزرگ بود بعدیا رو توی کامنتای بعدی می نویسماین یکی از نتایج بزرگ بود بعدیا رو توی کامنتای بعدی می نویسم