عادتی که زندگی شما را برای همیشه تغییر می دهد | قسمت 2 - صفحه 15
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/05/abasmanesh.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-05-02 10:26:292023-05-02 13:35:07عادتی که زندگی شما را برای همیشه تغییر می دهد | قسمت 2شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام الله مهربان
سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته مهربان
سلام به تمام هم فرکانسی های من سلام به دوستان خوبم
خدایا بی نهایت سپاسگذارتم از این همه زیبایی
خدایا بی نهایت سپاسگذارتم از این همه نعمت که ب ما دادی
استاد روزتون مبارک
رنگ دریا چقدر زیباست عجب رنگ جالبی داره خدایا شکرت
چه ساحلی قشنگی
چه ساحل جالبی و چقدر جالب ک خیلی خیلی تمیز هست
چقدر لذت بردم واقعا حال کردم
استاد لطفا این جاهایی ک میرید یه آدرسی چیزی بذارید ما تو گوگل مپ پیداش کنیم و بریم بیشتر و بیشتر لذت ببریم
چقدر حال کردم ک درون تا اون ارتفاع رفت بالا
خیلی ذوق کردم
واقعا از بالا مناظر خیلی خیلی قشنگن
استاد الان نزدیک به دو سال هست که عضو سایت شما شدم
تقریبا روزی دو ساعت فایل های شمارو نگاه میکنم چه دانلودی چه محصولات
هر وقت اتفاقی پیش میاد و بهم میریزم سریع میرم جایی ک تنها باشم میرم قسمت دسته بندی فایل های کنترل ذهن و نگاه میکنم
دیدن فایل های شما بهم آرامش میده
خدایا شکرت ک شما هستین و با شما آشنا شدم
استاد از شما و خانم شایسته تشکر میکنم که این فایل های عالی رو برامون آماده میکنی
꧁꧂꧁꧂꧁꧂꧁꧂꧁꧂꧁꧂꧁꧂
در سپیده دم ازل آن زمان که سازندگی کائنات
آغاز می گردید
و کتاب تکوین گشوده میشد نخستین کلمه ایی که با قلم تقدیر
بر دیباچه قاموس هستی نقش بست واژه ی زیبای “استاد” بود
و سر فصل این کتاب کهن به تعلیم و تربیت اختصاص یافت
همیشه و در همه چیز استاد من هستید
اندیشه ام از تو سبز و آباد شده / از جهل وغم این فکرتم آزاد شده
در مکتب پاک و شاد استاد ببین / غم رفته زجانم ودلم شاد شده . . .
روزتان مبارک استاد عباس منش عزیزم و خانم شایسته مهربان..
꧁꧂꧁꧂꧁꧂꧁꧂꧁꧂꧁꧂꧁꧂
.
.
.
بنام خداوند بخشنده مهربان
.
سلام به استاد عباسمنش عزیزم و خانم شایسته مهربان
.
خدایااااااا شکرت بخاطره این همه زیبایی و حال خوب
واقعا
وقتی متعهد میشی به اینکه فارغ از همه چیزایی که در زندگیت هستش و بیای تمرکزت رو بذاری فقط بر روی زیبایی های اطرافت و ذهنت رو عادت بدی به دیدن و لمس کردن و حس کردن قشنگی ها
از همون موقع اتفاقات برات شروع میکنه به رقم خوردن چون در هر لحظه واکنش جهان به فرکانس های من متفاوته و قشنگ حس میکنی تغییرات و نشانه ها رو در اتفاقات زندگیت
خدایا شکرت به خاطره قوانین بدون تغییرت که همیشه پابرجاست و در همه جا و مکان جواب میده
فَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِیلًا ۖ وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْوِیلًا
پس هرگز برای سنت خدا تبدیلی نمی یابی، و هرگز برای سنت خدا دگرگونی نخواهی یافت
استاد جان از همون جمعه که این فایل قسمت اول رو گذاشتید
توی همین هفته ای که گذشت کلی اتفاقات قشنگ رخ داد و هدایت شدم به پارک نهج البلاغه و به جاهایی رفتم که اصلا خیلی قشنگ و لذت بخش بود و صدای آب که در رودخانه پونک رد میشد اصلا دیوانه کننده بود و بوی عطر گل ها توی هوا پیچیده بود و صدای پرنده ها
خیلی عالی بود خیلی و به طرز معجزه آسایی من از محیط کارم اومدم بیرون رفتم به یجای دیگه با آدم های بهتر و جوّ سالم تر و پر از آرامش
و پشت سرهم مشتری های حضوری و تلفنی برام اومدش که تا دم نشست قرارداد نزدیک شدیم
و منتظر جواب دادن هستن
و دیروز چقد زیبایی ها دیدم در اطرافم و افرادی که با من ارتباط برقرار میکردن و جالب تر ازون اینکه اصلا ناخودآگاه تمرکزم میرفت بر روی زیبایی آدم ها
هر دختری و خانمی که رد میشد میگفتم چقد زیباست این خانم
هر پسری که رد میشد میگفتم چه اندام زیبایی داره
و
خیلی جالبه توی پارکینگ محل کارم اصلا به طرز معجزه آسایی همش ماشین های 5 میلیارد به بالا پارک هستش که هر بار ازونجا رد میشم میگم نگاه کن میلاد چقد ثروت و نعمت و فراوانیه در جهان خداوند
یعنی نمیدونم چی بگم ازین قانون دقیق خداوند
( همین الان که در حال نوشتن این کامنت بودن یهو گوشیم زنگ خورد مشتری که براش 3 سال پیش واحد گرفته بودم، گفت: آقا میلاد، پسرم دنبال ملک هستش براش پیدا کن،
یعنی فقط میتونم بگمممم خدایااااا شکرت که بی منت میبخشی
بی منت رزق به غیرالحساب میدی
اللّه اکبر)
.
استاد جان، من از دیروز این فایل رو 5 بار گوشش دادم اصلا تشنه شنیدنش بودم و میتونم بگم هر 5 بار جملاتی رو توش شنیدم به خودم گفتم میلادد اینا کجاااا بود
و آخر سر گفتم باید بیام بنویسم توی دفترم حین توضیح دادن استاد، تا باز بهتر درکش کنم
دیدم اصلاً درکم بالاتر رفته و باز چیز هایی رو ازش بیرون کشیدم که مونده بودم
اگه این فایل رو صد هزار بار هم گوشش بدیم باز هم نکاتی رو پیدا میکنیم که میگیم بار قبل که گوش دادم نبود اصلاً و این یعنی فرکانس در هر لحظه داره تغییر میکنه و رشد میکنه و فضای ذهن باز تر میشه برای یادگیری و درک مفهوم
با اینکه اینو قبلا میدونستم ولی الان به درک متفاوت تری رسیدم….
.
استاد وقتی در مورد روش های توجه به نکات مثبت داشتی میگفتی در مورد سپاسگزاری
که گفتید از خودتون بپرسید ( در این لحظه برای چه چیزی سپاسگزارم؟؟!)
خنده بر لبانم نشست ازین بابت که گفتمممم استاددددد من گوشی موبایلم هر یک ساعت به یک ساعت آلارم میخوره و زنگ میزنه
و این جمله رو نشون میده
الان برای چه چیزی سپاسگزار هستی و باید توجه ات به نکات مثبت زندگیت باشه یادت نره
و من
این کار رو الان نزدیک 2 سال هستش که انجام میدم
و
این یکی از بهترین روش ها هستش برای اینکه هر ساعت تمرکز میکنی بر روی نعمت هایت و توجه به نکات مثبت و این خیلی خیلی کمک میکنه به من
که گاهی وقتا پیش میاد ذهن چموش اذیت میکنه و این دقیقا سر بزنگاه به صدا در میاد و اینو یادآوری میکنه و همون موقعع میگم خدایااا عاشقتم که همیشه به یادم میاریاااا و این خیلی عالیهههه خیلیییی
.
.
.
من دیروز به صورت کاملا معجزه وار هدایت شدم به یکی از فایل های خودم که سال 1399 ضبط کرده بودم در مورد ریشه (شُکر) بودش و اونقدر از این فایل لذت بردم بخصوص در مورد معنای سپاسگزاری بود که اصلااا منو دگرگون کرد و به خودم گفتم میلاد تو اینو کی ضبط کردی پسر؟؟؟!
چقد صدات دلنشینه…
و بخصوص این آیه از قرآن
*ابراهیم 7
وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکُمْ لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ ۖ وَلَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِی لَشَدِیدٌ
و هنگامی را که پروردگارتان اعلام کرد که اگر سپاس گزاری کنید، قطعاً خود را بر شما می افزایم، و اگر ناسپاسی کنید، بی تردید عذابم سخت است
꧁꧂꧁꧂꧁꧂꧁꧂꧁꧂꧁꧂꧁꧂
خیلی منو به فکر برد که چرا خداااا میگه سپاسگزاری کنید؟؟
چرا اینقدر تاکید داره روی سپاسگزاری مگه چیههه این سپاسگزاری؟؟؟
دیدم توی همه ریشه های شُکر
فقط تاکید داره بر روی نعمت های که بهتون دادم و به یاد داشته باشید همون نعمت هامو و من
(قطعاً خود را بر شما می افزایم)
یعنی این انرژی (خدا) خودشو گسترش میده توی زندگیت از همون نعمت ها
و توجه بر روی نکات مثبت همون مصداق به یاد داشتن نعمت های خداونده
مثلاً
وقتی توجه میکنیم به زیبایی یک گل یعنی همون نعمت خدا هستش که بیشتر به سمتش هدایت میشیم
وقتی توجه میکنیم به زیبایی نکات مادر و پدر یعنی این توجه باعث میشه مادر یا پدر عشق بیشتری رو نثارت کنه
و این رو حالا در خیلی از موارد میشه دید و ادامه داد و نشر کردش
استاد چند تا نکته های مهمی رو از توضیحات این فایل استخراج کردم که گفتنش خیلی میتونه به ما در مسیر بهبود گرایی های روزانه کمک کنه
اونجایی که گفتید من خیلی راحت پذیرفتم که
تمام اتفاقات زندگی من بدون استثناء به واسطه کانون توجه ام رخ میده
و ارتباط مستقیم بین اتفاقات نازیبا با کانون توجه ام پیدا کردم
و
این کلید رو به ما میده که
اگه هنوز نتونستیم بپذیریم و به باور قلبی برسیم که:
تمام اتفاقات زندگی من بدون استثناء به واسطه کانون توجه ام رخ میده
بیاییم ارتباط پیدا کنیم بین تک تک اتفاقات زندگی با کانون توجه خودمون و به ذهن نشون بدیم و بگیم این جنس اتفاقات بخاطر فلان کانون توجه ام بوده حالا اگه
چند درجه کانون توجه رو تغییر بدم اتفاقات جنسش تغییر میکنه و به همین راحتی به ذهنمون نشون بدیم تا بپذیره همه چیز در زندگیمون ارتباط مستقیم داره با کانون توجه ما و ما داریم آرایش اتفاقات رو کنار هم میچینیم
و
کلید بعدی این بود که:
(ذهنت رو فقط شکارچی زیبایی ها کن،
اگر نتونستی زیبایی ها رو ببینی حداقل از نازیباییی ها اعراض کن و به خودت بگو که من با توجه به نازیبایی ها دارم دستم رو میکنم توی آتیش)
و این کلید نیز یه یادوری مهمی رو میکنه که برای اینکه میخوای ذهنت شکارچی زیبایی ها بشه باید بیای
با اهرم رنج و لذت،
تنظیمات کارخانه رو تغییر بدی که ذهنت
از نازیبایی ها،
از بدی ها،
از تهمت زدن ها،
از غیبت کردن ها،
از غُر زدن ها،
و…
رنجور بشه و ازش بدش بیاد و منزجر بشه و فرار کنه
و
از زیبایی ها،
از خوبی ها،
از تحسین کردن ها،
و…
لذت ببره و حال کنه و به سمتش هُل داده بشه
تا دیگه همیشه همیشه و همه جا به صورت آگاهانه توجه کنه بر روی زیبایی ها و
اگه گاهی وقتا میبینیم که نمیتونیم کانون توجه رو از بدی ها برداریم و داریم هی زور میزنیم فقط به این خاطره که جای اهرم رنج و لذت این دو تا تغییر ندادیم توی ذهنمون که ذهن لذت ببره از اینکه توجه کنه به زیبایی ها و برای همین بعد یه مدتی عادی میشه همه چیز برامون
و حتی در مورد سپاسگزاری هم
باید این اهرم رنج و لذت رو ساخت که،
اگه من تا 5 سال آینده ناسپاس باشم و کفران نعمت کنم و فراموش کنم داشته هامو چه رنج هایی رو متحمل میشم؟؟؟
و
اگه من تا 5 سال آینده سپاسگزار باشم و نعمت هامو ببینم و به یاد بیارم داشته هامو چه لذت هایی رو تجربه میکنم؟؟؟
و بهترین تمرین این اهرم آگاهی های خانم شایسته در جلسه 3 دوره شیوه حل مسائل زندگی هستش
که سؤالاتش رو جواب بدی تا بتونی اهرم رنج و لذتی بسازی که بدون زور زدن آگاهانه توجه کنی بر روی زیباییی ها و سپاسگزاری کردن
و
کلید بعدی این بود که:
(الگو هاتو نگاه کن و در زندگیت دنبال الگو ها بگرد و بین اتفاقات نازیبای زندگیت، الگو هارو پیدا کن که داری مستمر ادامه میدی و اصلاً حواست نیست بهش)
این آگاهی خیلی به من کمک کرد که بجای اینکه بیام هی فایل گوش بدم، بیام آگاهانه
ذره بین بر دارم، استعاره هستش از اینکه خیلی ریز بینانه به رفتار هایی که میکنم نگاه کنم و الگو هارو پیدا کنم و تغییرش بدم با الگو های جدید و ارتباط پیدا کنم بینشون
و قطع کنم اون روش های قبل رو با الگو های جدید و خیلی وقتا ما اصلاً درک نمیکنیم بین الگوهای رفتاری با اتفاقاتمون و خیلی راحت ازش میگذریم ولی در این فایل استاد به کلید مهمی اشاره کرد که میتونه گره هایی رو برامون باز کنه و همه چی بر میگرده به ما تا خودمون حلال مسائل باشیم و الگوهامون رو تغییر بدیم و قدم برداریم…
و
کلید مهم بعدی که خیلی وقتا ما یادمون رفته و شما در صحبت هاتون اشاره کردید بهش این بودش که:
(وقتی شما در زمان مدرسه معلم بهتون آموزش میداد شما همون موقع مینوشتی و بعدش دوباره تو خونه به زبان خودت درکت رو از اون مفهوم مینوشتی اینگونه مطلب رو خیلی بهتر میفهمیدی)
این کلیدی هستش که خیلی وقتا ما بهش عمل نمیکنیم و به نظرم خیلی باید تأکید بشه بهش
و اگه بیاد بیاریم ما همه چیز رو با نوشتن و بازنویسی کردن اون مطلب یاد گرفتیم از حروف الفبا گرفته تا جدول ضربی که الان سال ها میگذره اصلا فراموش نکردیم و برای اینکه ذهنمون رو آموزش بدیم باید از ابزار نوشتن استفاده کنیم و مهم تر ازون اینکه اون آگاهی رو از زبان و درک خودمون بنویسیم تا باور کنیم و توجه کنیم بهش
و این همون کلید گمشده هستش که خیلی ساده ازش میگذریم
.
.
.
حالا بریم سراغ سوالات استاد عباسمنش:
# به شخصه تا کنون از چه شیوهای برای کنترل کانون توجه خود، استفاده کردهاید و این شیوه چه نتایجی داشته است؟
از صحبت کردن و نوشتن در مورد نعمت هام و خواسته هام و کنترل افکارم و این شیوه همون لحظه حال مننووو خوب کرده البته با احساس خوب خیلی جواب میده…
.
.
.
# کدام یک از این شیوهها برای شما تأثیرگذارتر است و بهتر میتواند توجه شما را معطوف به نکات مثبت کند و شما را در احساس بهتر نگه دارد؟
صحبتکردن درباره زیباییها؟
یا صحبتنکردن درباره نازیباییها و اعراض از نکات منفی؟
نوشتن درباره زیباییها و نکات مثبت؟
تحسینکردن؟
به شخصه برای من صحبت کردن در مورد زیبایی ها و اعراض کردن از نازیبایی هایی که تمرکزم رو میگیره و…
.
.
.
# درباره تجربههایی زیبایی بنویسید که از تحسین آدمها داشتهاید و با تحسین دیگران، به احساس خوب رسیدهاید یا توسط دیگران تحسین شدهاید.
بنویسید دیگران با تحسینکردن شما، چه وجهی را در شما برانگیخته کردهاند؟
بار ها شده با تحسین کردن آدم ها توی زندگیم حالا از پدر و مادر گرفته تا دختری که قبلا باهاش در ارتباط بودم
و همکارانم در محل کار یا مشتری هام
به محض توجه کردن به زیبایی هاشون و کارهایی که انجام میدادن
مثلا مادرم عشق بیشتری رو نثارم میکرد
لباس هامو بی منت اتو میکرد
و دستی از طرف خدا میشد برای کمک کردن من،
یا در مورد مشتری هام وقتی میومدم میگفتم چقد این مشتری خوب بودش و تحسین میکردم بلافاصله یه مشتری بهتر از مشتری قبلی میومد و میفهمیدم که همش بخاطره تعریفی بوده که از مشتری قبلی داشتم و
یا
مثلا در محل کارم وقتی مدیر دفتر در مورد توانایی هام بهم گفته و منو و زیبایی هامو تحسین کرده جوری شده که من اون کارو خیلی عالی تر انجام دادم و رفتارم باهاش خیلی عالی تر شده
.
.
.
# چه تجربههای سازندهای از “نوشتن و ثبتکردن زیباییها” دارید؟
به محض نوشتن در مورد زیبایی ها احساسم اصلا بهتر شده و فرداش هدایت شدم به اون جنس ازون زییایی ها و فقط زیبایی ها رو دیدم
مثلا
با دیدن سریال زندگی در بهشت و کامنت نوشتن هدایت شدم به روستای حلیمه جان که دقیقا همون دریاچه پرادایس نیز با همون درختا اونجا بود حتی بوقلمون ها و….
خیلی اتفاقات ازین جنس افتاده
.
.
.
# چقدر این کار را بهعنوان یک اصل اساسی در زندگی انجام میدهید؟
استاد بالا هم اشاره کردم این یک اصل اساسی هستش ولی نیاز داره به اینکه تنظیمات کارخانه ذهن رو تغییر بدیم با اهرم رنج و لذت که به عنوان یک اصل این کار برامون لذت بخش باشه نه اینکه 5 روز انجام بدیم 2 روز بیخیال بشیم و عادی بشه و هیچ ذوقی نداشته باشیم براش، بلکه ادامه دار باشه
.
.
.
# آیا از این اصل که “به هرچه توجه کنم، اساس آن را در زندگیام گسترش میدهم”، بهعنوان سبک زندگی خود استفاده میکنید یا اینکه بهراحتی قدرت آن را دستکم میگیرید؟
به قول خانم شایسته این یک قانونه که ما چه بدونیم چه ندونیم مثل جاذبه زمین داره کار خودشو میکنه و ما باید اول درکش کنیم و ارتباط مستقیم پیدا کنیم بین اتفاقات و الگو های رفتاریمون و به این درک برسیم که همه چی داره خلق میشه و اون وقت میتونیم توجه به زیبایی ها رو به عنوان سبک زندگی قرار بدیم و تجربیاتمون تغییر میکنه و همه چیز رو در درون خودمون دنبالش بگردیم نه بیرون….
.
.
.
استاد واقعا این فایل رو خیلی از ما بچه ها نیاز داشتیم که در این موقع از زمان و مکان بشنویم و مسیرمون رو اصلاح کنیم تا بهتر حرکت کنیم و خداوند وقتی صدای ما و درخواست های ما رو میشنوه از زبان شما برای ما فایل آماده میکنه و نکات رو باز بهتر و زیباتر نشر میده تا آگاهیمون بالاتر بره واقعا خداروشکر میکنم بخاطره این آگاهی های ناب که هزاران بار هم گوشش بدیم و بنویسیم باز هم فضا هستش توی ذهن که بیشتر درکش کنیم
.
.
راستی استاد، دیشب که داشتم میومدم خونه گقتم بیام یه فایل سپاسگزاری از خودم ضبط کنم با یه آهنگ شاد که خیلی عالی شد وقتی ضبطش کردم
و این کار هم میتونه خیلی کمک کنه در بهبود مسیری که داریم میریم
.
.
خدایا شکرت به خاطر این فایل عالی و تصاویر زیبایی که برای ما به تصویر کشیدی خدا جون عاشقتم.
استاد عاشقتونم
خانم شایسته عاشقتونم
رفقا عاشقتونم
.
.
.
إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ ﴿۵﴾
[پروردگارا!] تنها تو را بندگی میکنیم وتنها از تو یاری میجوییم.
،،،،هو،،،
طهران زیبا
4شنبه صبح
ساعت8:37
الهی صد هزار مرتبه شکرت
یارب، کمکم کن و هدایتم کن که یک کامنت خوب و یک کامنتی که مورد رضایت تو باشه رو بنویسم
الهی به امید تو
سلام، سلام و صدها سلام و درود بر مشتی ترین و باعشق ترین استاد دنیا، استاد قلبها s,h,a,m
و سلام بر خواهر مهربان و صبورم سرکار خانم شایسته
استاد جان
این روزها رو درحالی سپری میکنم که بخاطر شرایط فرزندم و بستری بودنش که الحمدالله رب العالمین تمام شد، داشتم یه کمی میرفتم توی خاکی، ولی به لطف پروردگار ، با آموزشهایی که از شما یاد گرفتم نمیزاشتم این اتفاق بیفته،
الان که این کامنت رو مینویسم چند روزی هست که دارم دوره ی 12قدم رو دوباره گوش میکنم و الان قدم 10 هستم، به اضافه ی اینکه جلسه ی اول شیوه ی حل مسائل رو هم دارم کار میکنم و لذت میبرم
یه چیزی بگم در مورد کنترل ذهن که شاید براتون جالب باشه
توی این 2هفته که خداوند آقا عرفان رو به ما داد و مادرش هم بستری بود، به طرز عجیبی نوزادان بستری ، زیاد بودند
یعنی 90درصد بچه ها بعد از تولد باید میرفتن به بخش مراقبت های ویژه
اما به لطف خداوند با اینکه دکتر روز اول به من گفته بود که بچه ت باید 21روز بستری باشه و تازه بعدش تصمیم بگیریم، فرزند ما 9روزه مرخص شد،
میدونید چرا؟!
چونکه به لطف پروردگار امیدوار بودم،
توی بیمارستان بودم و دلم رو خالی میکردند، اما من میگفتم خدایا کار دست خودته، دکترا وسیله هستند،
هرچند که از تمام پزشکها و پرستارا سپاسگزاری میکردم
استاد
نجواها دیوونه کننده بودند
اما من قوی تر بودم
همش ذهنم رو کنترل میکردم
و یه جاهایی که دیگه از هر طرف حمله میکردند، منم باهاشون بازی بازی میکردم تا شب بشه،
وقتی میخواستم بخوابم ، آگاهانه به نکات مثبت فکر میکردم و میخوابیدم، شاید در ابتدای خواب ، یه کمی هم خوابهای ناجالب میدیدم، ولی اهمیت نمیدادم،
نتیجه چی میشد؟
صبح با یک دنیا امید و انرژی مثبت بیدار میشدم و دفتر روزانه ی خودم شروع میکردم به سپاسگزاری و الهی شکر نوشتن، و از خودم یه کوه انرژی میساختم و به مسیر ادامه میدادم
الله اکبر
اما الان به لطف پروردگار ، زندگیم برگشت به حالت عادی و با کلی نعمت بیشتر
الحمدالله رب العالمین
یه چیزی رو داخل پرانتز بگم: به قول یک بنده ی خدایی که خیلی دوستش دارم: توی هر چاله و چالشی که توی زندگی میفتی اینو یادت باشه که اگه بتونی با توکل بخدا و توجه آگاهانه به نکات مثبت، ازین چاله بیرون بیای، میبینی که الله یکتا برات آغوشش رو باز کرده که بپری بقلش و وارد قسمت بعدی و پر نعمت و ثروت زندگیت بشی، که واقعا هم همینطوره استاد
چالش ها و چاله ها، بزرگمون میکنن
رشدمون میدن
به شرطی که به قول قرآن صبور و ثابت قدم باشیم،،
اما برگردیم به این فایل زیبا
استاد جان،
ورودی،ورودی،ورودی
همه کاری با آدم میکنه
در این چند روزی که در بیمارستان تردد داشتم، خیلی حرف های بیخودی میزدند، خصوصاً همراهان بیماران
که آره، این مملکت فلانه،
این مملکت…..
این بچه ها بخاطر واکسن اینجوری شدن
بخاطر امواج
بخاطر پرستارا
و………
اما من نمیزاشتم این ورودی ها، وارد مغزم بشه
یه کاری کرده بودم
وقتی حرفی از یک گوشم وارد میشد،
نمیزاشتم وارد مغزم بشه،
سریع هدایتش میکردم به سمت اون گوش ، که خارج بشه
یعنی در مواقعی که بین این حرفا به اجبار گیر میکردم، این راهکار قدیمی و مثال قدیمی رو اجرا میکردم:
یه گوشم در میشد یکی دروازه
البته نه فقط برای اونجا
من کلا سعی میکنم این قانون در و دروازه رو در تمام مکان ها و اطرافم اجرا کنم
الحمدالله رب العالمین
استاد جان
مثلا در مورد این فایل میخوام یه حرفایی بزنم که شاید خیلی ها خوششون نیاد، ولی من میگم
استاد
احتمالا شما چونکه سالهاس از ایران دور هستید و در اون محیط زندگی میکنید، خیلی چیزها براتون عادی باشه
ولی برای خیلی از ماها اینجوری نیست،
حالا به دلیل عقاید یا باورهای گذشتگان و…..
توی این فایل، من چونکه مقاومت دارم نسبت به دیدن خانم های بی لباس(حالا به هر دلیلی که برای خودم محترمه) اومدم کانون توجه خودم رو بردم سمت زیبایی های دریا،طبیعت و صحبت های بی نظیر شما که الحق این فایل خودش به تنهایی یک دوره بود.
من سعی میکنم حتی توی این فایل، به مواردی که برام جالبه و بهم انرژی میده توجه کنم نه اینکه بیام بگم ای بابا، حالا چرا این صحنه ها رو استاد نشون میده و…..
اصلا و ابدا
من از شما ممنونم که توی 12قدم بهم یاد دادین که شاهد و ناظر به افکارم بشم و در واقع من انتخاب کنم فکرها و ورودی هارو
نه اینکه اونا بیان اختیار منو در دستشون بگیرن،
و استاد
عجب طبیعتی
عجب دریایی
چه آب زلالی
الله اکبر
خدایا تو چقدر بزرگی
چقدر نعمات تو زیاد و فراوانه
استاد،
عجب خورشید و غروب زیبایی
عجب نظم و ترتیبی
عجب هوای دل انگیزی
عجب موتور خوبی
عجب درختان زیبایی
دم براوونی گرم که همه جا پایه س و حضور داره
چقدر دلمون برای پرادایس تنگ شده بود
اتوبانهای اطراف پرادایس که فکر کنم آی تن باشه، چقدر تمیزه
آسفالت های زیبا و تمیز
درختای سر سبز و تناور
و……..
اگر بخوام از زیبایی های این فایل بگم ساعتها میتونم بگم و صحبت کنم و کامنت بنویسم
ولی چون دیرم شده،باید برم سرکار و همینجا خاتمه میدم با اجازتون
استاد
خیلی خیلی ممنونم بابت این فایل
بابت مطالب مفیدتون
خدارو شاکرم که با شما آشنا شدم
و در آستانه ی چهل سالگی، کلا یه آدم دیگه ای شدم و مسیر جدید زندگیم رو پیدا کردم
اینم بگم
چیزی که حال منو همیشه خوب میکنه،
شمردن و بازگو کردن نعمت هامه استاد
یه وقتایی که حالم خرابه میرم توی پارکی جایی و میشینم و به خودم میگم:
خب داش علی
داستان چیه
چرا میخای بری تو خاکی
بیا باهم نعمتارو بشماریم ببینم
و معجزه رخ میده استاد
اشک از چشمام میاد
شارژ میشم
توپ میشم
سرحال میشم
دماغم چاق میشه
و بر میگردم به زندگی
و شروع میکنم از نو به حرکت
و به لطف پروردگار ، من اینارو از شما یاد گرفتم
همیشه دعاگوی شما هستیم استاد، خانوادگی
هرکجا هستید ، شاد، سلامت، نمره یک، بیست، سرحال، پرفکت، پر انرژی ، پر روزی و پرنعمت، در ذیل عنایت و هدایت پروردگار عالم باشید انشاءالله
دوستتون دارم زیاد
یاحق
به نام خدای مهربان
سلام علی عزیز و ثروتمند
سلام فرشتهی عزیزم و ثروتمندم
خدا را شکرررررررر بخاطر سلامتی آقا عرفان. و خدا را شکر بخاطر سلامتی خودمان که باید روزانه خدا را بابت آن از ته دل سپاس بگیم.
در فایل قبلی 800 و خورده ای کامنت اومد من همشون رو نگاه کردم و تند خوانی کردم که شاید کامنت شما باشه، و الان اومدم کامنت شما را دیدیم خیلی خوشحال شدم. خدا را شکر.
در مورد اون قسمتی که شما اعراض می کنید، حق دارید، منم یه زمانی این چیزها اجلم بود، حتی ترانه هم گوش نمیدادم و یبار که راننده تاکسی ترانه گذاشته بود بهش گفتم خاموشش کن، ولی اون قبول نکرد و منو نصف راه پیاده کرد(خخخ) میخوام بگم اینقدر تندرو بودم، ولی الان نگرشم خیلی تغییر کرده، دیگه از دیدن خانمی با لباس نامناسب بدم نمیاد، و کلی اندام آنها را تحسین می کنم. در واقع اگه ما بدانیم که یکی هستیم یعنی روح اصلی ما مرد و زن نداره فقط این قالب ما فرق می کند که در آن هستیم شاید بهتر بتونیم با این قضیه مرد و زن کنار بیاییم. خودم من از خدای خودم گله داشتم که چرا مرا زن آفریده، دوست داشتم مرد باشم، آزاد باشم، کسی به من نگه کجا برم کجا نرم، ولی وقتی وارد سایت شدم و فهمیدم این محدودیت ها را خودم در ذهنم ساختم دارم با این مسئله کنار میام. تو همین سایت خانم های هستند که آزادتر از یک مرد دارند زندگی می کنند. همین خانم شایسته عزیزمون که تنهایی چند ماه در یک خونهی جنگلی بسیار بزرگ زندگی می کنند بدون هیچ محدودیت.
من این ها را برا این نوشتم که احساس شما درک میکنم و هر حس بدی رو ما باید با تغییر زاویه دیدمان به حالت بهتر یا حداقل به حالت خنثی در بیاریم. البته من این ها را برای خودم مینویسم که یادم باشه چقدر درب و داغون بودم که حتی ترانه های به این زیبایی رو بر خودم حرام کرده بودم و در دنیای تاریک خودم لول میخوردم به خیال خوب بودن.
از این حرف بگذریم، عرفان چه میکنه؟ چه حسی نسبت بهش داری؟ منظورم نسبت به اون دو فرزندت با توجه به تغییرات مثبتی که داشتی، دوست داشتن چه مدلی شده؟
من عاشق بچه کوچکیم، یعنی اینقدر دوست دارم که سعی میکنم اونها رو نبینم چون نمیتونم احساساتم رو کنترل کنم و باید برم بغلشون کنم .
بچه ها واقعا یه منبع انرژی مثبت هستند. وقتی کنار یه بچه ای اصلا نمیدونی شبه روزه .
مررررسی علی آقا مررررسی فرشته عزیزم. در پناه حق روز به روز توحیدی تر ،ثروتمند تر، شادتر، متعهد تر، سالم تر و با انگیزه تر باشید.
1402/02/13
سلام و سپاس
دیروز حالم خیلی بد بود.به دلیل آموزه های این فایل به آن نمیپردازم.دنبال راه چاره بودم.میخواستم سوال کنم و شرح ماجرا را بنویسم و درخواست کمک کنم.دیشب که در سایت میگشتم این فایل رادیدم.احساس کردم حتما نشانه است.امروز شنیدم و آن جمله ای که حتی باخداوند هم در مورد مشکلات نباید حرف زد عمیقا منقلبم کرد.احساس کردم به خداوند ظلم کرده ام.چون اکثر مواقع دارم در مورد مشکلات حرف میزنم.خودم را جای خدا گذاشتم.صبورانه تحملم کرده…وبعد از خدا با خودم وبه خودم هم ظلم کردم چون بجای بجای ارتباط عاشقانه،مهربانانه،حمایتگرانه ودوستانه با خودم فقط در فضای مسموم افکار گلایه آمیز از زمین و زمان افتادم و خودم و حالم را خراب کردم…
و بعد با دیگران…چقدر زیبا مبشد اگر بجای گفتگو درباره مشکلات،گرفتاریها،کوتاهیها،ناملایمات وهمه آنچیزی که نامناسب بود،درمورد خوبیها،زیباییها،طراوتها وشادمانیها حرف میزدیم و احساس میکردیم و سرخوش میشدیم…
لحظه بخصوصیست این لحظه…متولدم…دردنیایی جدید…دنیایی پالوده از بدیها وزشتیها و ناموافقات…دنیایی با نوازش آرام قشنگیها بوسیله سر انگشت کلمات.دنیایی در حال گسترش با بیان و بروز آگاهانه گفتگوهای خوب..تجسم شادیها..نگاه کردن به تمایلها..به نیکوییها..
الان حالم بهتر است.خداوند خوشحالتر است.مشکلات کوچکترند،کم نیروترند و از پرداخت من قوت نمیگیرند…
من رسالتهای جدیدی دارم…
خدایا شکرت،شکرت،شکرت
به نام خدا
سلام به استاد عباسمنش عزیزم و مربم خانم نازنین
سلام به تمامی دوستانی که در حال حاضر دارند کامنت من رو می خونند
ساحلی که من الان دارم میبینم به طرز عجیبی زیباست ، آبی که مثل آب مقطر تمیز و شفاف هستش و موج آرام و پایداری که به سمت ساحل حرکت میکنه واقعا خدایاشکرت بابت این همه زیبایی
استاد عزیز در مورد ارتباط بین اتفاقات زندگی مون با افکاری که توی ذهنمون میچرخه صحبت کردن
خب من می خوام یک مثال از خودم بزنم
من از وقتی که متوجه شدم که کانون توجه من هستش که داره اتفاقات رو رقم میزنه خیلی تلاش کردم از اون عادت ناخودآگاهی که تا قبل از تغییراتم داشتم که به هر چیز نامناسبی گوش می کردم یا هر تصویر نامناسبی رو میدیدم مثل اخبارها و کلا تلویزیون ، خیلی تلاش کردم که واقعا هر چیزی که احساسم به من میگه این برای تو نامناسب هست و میتونه یه ورودی ذهنی نامناسبی برای تو باشه خیلی زندگی راحت تری الان برام ایجاد شده
چون من وقتی به وضوح میبینم که اگر به یک چیز نامناسبی خیلی توجه کنم اتفاقات نامناسب برام میوفته یا حتی اگر تو اون زمان ها برای من نیوفته ، در موقعیت هایی قرار میگیرم که از همون جنس اتفاقی که توی ذهنم بهش توجه کردم و به واسطه ی این توجه کردنِ فرکانسش هر لحظه داره از سمت من به جهان هستی ارسال میشه ، خب میام آگاهانه کانون توجه مو میذارم روی چیزی که میدونم زیباست میدونم خوبه میدونم به من حس شادی حس آرامش حس ثروتمندی میده تا فرکانس اینا رو بفرستم
نتیجه ی کنترل ذهن من واقعا به مراتب راحت تر زندگی کردن من شده با این حال هنوز من اون نتیجه ای که مدنظرم هستش رو نگرفتم چون باید قانون تکامل رعایت بشه
ولی من میفهمم که چقدر راحت تر رزق و روزی ای که من بابتش تلاش خاصی هم نمی کنم داره هر بار وارد زندگی من میشه
من میفهمم که از وقتی فهمیدم حقیقت جهان هستی چیه و آگانه تلاش میکنم توجه ام رو بذارم روی نکات مثبت چقدر انسان ها با من خوش برخوردتر شدن
من می فهمم که چقدر اون موقع هایی که حواسم هست دقیقا در زمان مناسب فرکانسی که از قبل فرستادم قرار میگیرم
من میفهمم که داره جهان به درخواست هایی که میکنم با توجه به تکاملی که دارم طی میکنم داره به فرکانس های من پاسخ میده
اینا رو من دارم میبینم آگاهم بهش
مثال خیلی خیلی کوچکش اینه که من یک بار امدم در مورد انواع پاوربانک ها تحقیق کردم ، توی کامنت قبلیم که قسمت قبلی همین فایل بود گفتم که من بیشتر تحقیق میکنم یعنی کانون توجه ام با تحقیق کردن میبرم توی فضای فرکانسی اون چیزی که میخوام ، خلاصه اینکه امدم انواع و اقسام پاوربانک هایی که میشه برای شارژ موبایل استفاده کرد رو تحقیق کردم بعد خیلی خیلی طبیعی و بدیهی فرداییش خواهرم گفت اگر میخواهی من پاوربانکو اصلا هیچ استفاده ای ازش نمی کنم اگر میخواهی برای تو بیارم و هیچی دیگه خیلی طبیعی یه پاوربانک برام امد در حالیکه هنوزه که هنوزه یکبار هم ازش استفاده نکردم ولی جهان کار خودش رو میکنه جهان طبق قانون با من رفتار میکنه ، این مثالی که زدم یک نمونه خیلی کوچکش بوده ها ، درسته خیلی طبیعی اتفاقات با توجه به فرکانسی که از سمت من ارسال میشه میوفته ولی من از استاد عباسمنش یاد گرفتم که آگاه باشم به افکاری که توی ذهنم میچرخه و متناسب با اون اتفاقاتی که توی زندگیم میوفته
استاد عزیزم دقیقا من اولین کاری که اون اوایل آشنایی با قانون کردم این بود ، خیلی تلاش کردم که نازیبایی رو نبینم یا در مورد چیزهای نامناسب صحبت نکنم درسته زیبایی هایی که الان توی زندگیم میبینم خیلی بیشتر از اون اوایلی هستش که با شما آشنا شده بودم ولی حداقلش اینه اون نازیبایی ها رو برای خودم محدود و محدودتر کردم یعنی از حذف کردن تلوزیون و شبکه های اجتماعی گرفته تا قطع رابطه با افرادی که میدونستم اینا برای من ورودی مناسبی نیستند ، با این حال چندان زیبایی هم نمیدیدم ولی حداقلش اینکه به نازیبایی ها هم توجهی نمی کردم
استاد چقدر این ساحل زیباست واقعا از هر دو طرف آب هستش و چه شن های سفیدی داره یا اون رنگ آب ، خدای من مثل جواهر داره میدرخشه ، چقدر آدم هایی اونجا هستند زیبان ، واقعا چه حس فوق العاده ای داره اینکه روی یه همچین ساحلی دراز بکشی و بخوای یکم از این انرژی فوق العاده استفاده کنی وای خدا چقدر حسش قشنگه حالا که دارم این انسان های زیبا رو میبینم که روی شن های نرم و تمیز ساحل دراز کشیدن و دارن آفتاب میگیرن خیلی حسش رو دوست دارم خیلی
دقیقا استادجان بهترین جا برای ورودی های مناسب به ذهنم دقیقا سایت شماست ، یعنی واقعا این سایتی که ما هستم یک چی بگم یک جنریتور فوق قوی برای ارسال فرکانس های مناسب هستش ، بخاطر اینکه ذهن خب کلا کارش اینه که هر چی میبنه رو بعدا دوباره میخواد به یادت بیاره یعنی اون ورودی که من با دیدن و شنیدم به ذهنم میدم ، مغز من میاد اون افکارو برام تکرار میکنه بابت همین وقتی که توی سایت هستم و دارم یک فایلی رو میبینم حالا اون فایل میتونه یک فایل آموزشی مثل این فایلی که شما گذاشتین باشه یا سریال هایی که توی سایت هست دقیقا ذهن من میاد همین ها در طول روز حتی روزهای بعد هم تکرارش میکنه حالا کم یا زیاد بالاخره اینکارو میکنه بابت همین اتفاقا من خیلی خوشحالم که افکاری توی ذهن من داره تکرار میشه که مربوط به مسائلی هست که توی سایت داره اتفاق میوفته و خلاصه شما بهترین جا برای ورودی مناسب دادن به ذهن هست و به طبع خلق اتفاقات خوب و شرایط آسان ، کامنت های بچه های سایت که استاد اصن عالیه یعنی اگر آدم هر ایده ی نابی هم میخواد با خوندن کامنت های بچه های سایت میتونه یکسری ایده هایی رو بگیره که خودش در عمل ازش استفاده کنه حالا چه برسه به اینکه توی کامنت ها ی بچه چقدر در مورد زیبایی ها و نکات مثبت صحبت شده و چه مثال های فوق العاده ای از خودشون زدن همین مثال هایی که از کامنت های بچه های سایت میخونم چقدر یکسری مسائل برام باورپذیرتر میشه ، باور کنید استادجان بارها شده من کامنت های خوب بچه های سایت رو خوندم بعد به خودم گفتم عه پس اینا هم همینجوری بودن بعد مثلا الان توی فلان چیز تونستن با آموزش های شما خودشون رو تغییر بدن ، بعد من به خودم میگم پس من هم باید مثلا فلان تمرین رو همینجوری انجام بدم تا بتونم اینقدر خوب تغییر کنم در کل کامنت های بچه های سایت فوق العاده ست فوق العاده یا اونایی که از نتایجشون می نویسند چقدر باعث باورپذیرتر من برای این روند تکاملی من میشه
این صحنه ای که دوربین دِرون رفت روی اون دختر خانم های زیبایی رو اون ساختمان چوبی که در این ساحل فوق العاده ، خیلی با حال بود چقدر با اعتماد بنفس جلوی دوربین ایستاده بودن و دِرون رو که دیدن فقط داشتن میخندیدن خیلی با حال بود
استاد در مورد سپاسگزاری بابت نعمت هامون گفتین ، از وقتی که من با شما آشنا شدم اصن دیگه الان در طول روز خیلی راحت تر میتونم بابت نعمت هایی خداوند به من داده سپاسگزار باشم ، چون اون اوایل قلبم هنوز مثل الان باز نشده بود که بخوام از خدایی که همه چیز داده به من سپاسگزار باشم ، خیلی هم شکرگزاری ها مینوشتم ها ، چون یادمه شما توی یکی از فایل های لایو اینستاگرامی توی سایت گذاشته بودین گفته بودین که اگر الان اون حس شکرگزاری در ما ایجاد نشده اشکال نداره ما شکرگزاری هامون رو انجام بدیم همین فرکانس به مرور اون حس وافعی سپاسگزاری هم در ما ایجاد میشه ، دقیقا احساس میکنم یکمی الان برای من به واسطه ی اون تمریناتی هم که انجام دادم اینجوری شده ، یعنی مثل اوایل لازم نیست زور بزنم تا یک چیزی رو پیدا کنم که بخوام در موردش سپاسگزار باشم ، اصن خیلی راحت تر دارم سپاسگزاری میکنم و خیلی واضح تر نعمت هایی که توی دارم رو میبینم خیلی واقعا کمک کرده تا کانون توجه ام روی زیبایی ها باشه ، چقدر این سوالی که گفتین از خودمون بپرسم عالیه استاد از این به بعد سعی می کنم هر زمان که خواستم سپاسگزاری کنم حتما قبلش این سوال رو از خودم بپرسم ، کلا هم همانطور که شما گفتین استاد باید نوشتن در مورد زیبایی ها رو جزو عادت های زندگیم کنم البته من از وقتی که دوره ی به صلح رسیدن با خود رو گذروندم هر روز صبح قبل از هر کاری یک موضوعی رو انتخاب میکنم و شروع میکنم در مورد جنبه های مثبت اون موضوع مینویسم
و قشنگ احساس میکنم اون لحظه چقدر حالم خوبه
خدای من این صحنه ای که دوربین دِرون چرخید رو به خورشید و آب و اون خط خشکی بین آب های دو طرف چقدر زیباست
این عکس گرفتن از زیبایی ها هم به نظرم ایده ی خیلی خوبی میتونه باشه حتما امتحانش میکنم ببینم چطوره ، به نظرم این ویژگی هم که استاد گفتین که توی پیدا کردن الگوها عالی هستین رو من هم باید توی خودم ایجاد کنم اینکه همیشه ببینم چه رفتاری چه افکاری چه اتفاقاتی رو داره به وجود میاره چون پیدا کردن ارتباط بین اتفاقات و افکاری که توی ذهنم هست اولا اینکه باعث میشه برای من باورپذیرتر بشه که فرکانس های من داره اتفاقات و شرایط رو به وجود میاره دوما خیلی جدی تر ذهنم رو کنترل میکنم و کانون توجه ام رو میذارم روی زیباها ، البته این پیدا کردن الگوها رو من تقریبا بیشتر موقع ها انجام دادم ولی به نظرم خیلی باید بیشتر اینکارو کنم ارتباط بین افکارم با اتفاقات و شرایط زندگیم
استادجان دقیقا من چند وقت پیش توی یک سایتی اگر اشتباه نکنم سایت از کشور انگلیس بود ، نوشته بود که اگر رفتین آمریکا دیدین یکی امده جلو بهتون سلام کرده یا ازتون تعریف کرده تعجب نکنید چون مردم آمریکا بسیار انسان های انسان های اجتماعی و خونگرمی هستند ، اینو که خوندم یاد یکی از قسمت های سریال زندگی در بهشت افتادم که مریم خانم یک کت چرمی رو پوشیده بودن بعد از یکی خانم های آمریکایی برگشت از مریم خانم تعریف کرد و گفت شبیه مدل ها شدی و چقدر این ویژگی تحسین کردن از زیبایی های آدم ها رو هم دوست دارم واقعا حس خیلی خوبی به آدم میده
استاد تمام ایده هایی که شما از بچه های سایت خوندین و خودم هم کانت ها رو خونده بودم عالی هستند واقعا ، من مثلا با عکس گرفتن از زیبایی ها فکر میکنم اوکی باشم تا حالا امتحان نکردم حالا از این به بعد هر جا یه زیبایی دیدم ازش عکس میگیرم قطعا خیلی می تونه کمک کنه تا توجه ام بیشتر بره روی زیبایی ها ، فایل های سایت رو نگاه کردن و کامنت های اون فایل که میخونم خیلی دوست دارم خیلی به من حس خوبی میده ، نوشتن و سپاسگزاری کردن هم انجام میدم و صحبت کردن در مورد زیبایی ها هم دوست دارم حالا یا با خودم یا با دیگران ، این عادت تحسین کردن و برم ب خودم اون آدمی که دارم تحسینش هم میکنم رو هم دوست دارم خیلی کم پیش امده اینکارو بکنم ولی حالا که شما گفتین از این بعد این تمرین رو هم توی برنامه هام میذارم
تصاویری که توی این فایل گرفته شد بینظیر بود صحبت هایی که کردین بینظیر در مورد مثال های خودتون و کامنت هایی که از بچه های سایت در موردشون صحبت کردین عالی واقعا دمتون گرم بخاطر این حجم از آگاهی و زیبایی که به ما منتقل میکنید
مرسی از استاد عباسمنش عزیز
عاشقتونم
سلام خدمت استاد عزیزم و مریم شایسته عزیزم
سلام به تمام دوستانم در سایت استاد عباس منش
استاد عزیزم من هم این قانون که به هر آنچه توجه کنی از جنس همان را در زندگی ات گسترش میدهی را واقعا بهش رسیدم بخصوص چند ماه اخیر واقعا با گوشت و پوست و خونم درک کردم و نتایجش را در زندگی ام لمس کردم
من نمونه های مثبت و منفی زیادی دارم که از مثبتها شروع میکنم
استاد به طرز جادویی اخیرا من حدود یکی دو ماهی بود که چون در خانه مادرم ساکن شدم و مادرم مرتب تلویزیونش روشن بود و دائم شبکه های مختلف را میدیدند و چون آپارتمانش کمی هم کوچک بود من بعضی اوقات ناخودآگاه صدای تلویزیون را میشنیدم یا تصاویر را میدیدم( داخل پرانتز بگم که من حدودا چند ساله تلوزیون و شبکه های به درد نخور را از زندگیم حذف کردم ولی خوب این اخیر چون خانه مادرم هستم کاریش نمیشد کرد چون مادرم را نمیتونستم قانع کنم اینارو نبینه
اومدم یه تصمیم گرفتم یه کانال در ماهواره بود به نام جم تراول همیشه در طول شبانه روز داره مناطق زیبای دنیا و جاهای لوکس و دیدنی را نشان میده و همینطور آدم هایی که با کمگپر سفر میکنند و کمپ میکنند
و حداقل زمانهایی که من در خانه هستم این شبکه روشنه و جالبه که مادرم هم دوست داره با مادرم راجع به این زیبایی که صحبت میکردیم و میدیدیم
استاد به طرز عجیبی از عید تا الان یا در طبیعت بودم چندین بار کمپ رفتم
کامنتش را نوشتم که من با خواهرم چطوری شبها کمپ رفتیم در دل جنگل و چقدر بر ترسها مون غلبه کردیم و چقدر نتایج عالی و حتی در فروردین بدون اینکه من از پسرم خواسته باشم دو روز در تهران در برج میلاد همایش کمپرها بود بیش از 200 کمپر آورده بودند برای بازدید و فروش پسرم زمانش را اوکی کرد و اومد من را برد
خیلی عالی بود و من به خرید این کمپر ها فکر میکردم و دنبال خریدش بودم
خدایا شکرت از عید امسال تا الان من خودم را با زیبایی های فراوانی بمباران کردم و خدامیدونه چطوری جذبشون کردم
نمونه های دیگر هم دارم در زندگی ام که این قانون را واقعا درکش کردم
من در گذشته از زمان کودکی ام تا نوجوانی و جوانی چون پدرم سیگار میکشید و من هم همیشه به اون توجه میکردم و دوست نداشتم همیشه غصه میخوردم و ناراضی بودم از سیگار کشیدن پدرم و با اینکه بدم می آمد متاسفانه وقتی ازدواج کردم همسرم هم سیگاری بود و من همیشه از این موصوع رنج میکشیدم بعدا ها که قانون را درک کردم واقعا فهمیدم چقدر قانون دقیق عمل میکنه
مهم نیست من چقدر از یه چیزی بدم می یاد باید ببینم به چه چیزی توجه میکنم
یه متال دیگه ام دارم
من پدرم یه اخلاقهایی داشت که بعضی از رفتارهایش اخلاقش من را اذیت میکرد و همیشه به این مورد منفی توجه میکردم میگفتم چرا
و بعدا ها افرادی را در زندگی ام داشتم که درست همین اخلاق و رفتاری که من از پدرم دوست نداشتم را عین اون را در زندگی ام داشتم سالها
استاد عزیزم در پاسخ به این سوال که مطرح کردین بنویسیم ما چگونه از چه طریقی اون چیزهایی را که میخواهیم جذب میکنیم
من در مورد خودم متوجه شدم چیزهایی که عینی میبینم تصاویر و یا اشخاصی که میبینم اونها را صد در صد تو زندگیم داشتم
من دیدن و مشاهده کردن تاثیر گذارتر برام بوده تا نوشتن یا شنیدن یا گوش کردن
و یه مورد هم بگم در مورد تحسین کردن
من تجارب زیادی دارم از تحسین کردن مثلا افرادی که تحسین کردم واقعا وجه خوب آنها برایم برانگیخته شده
و همینطور در مورد خودم وقتی مورد تحسین قرار گرفتم خیلی احساس بهتری داشتم و اون روز خیلی بهتر بودم
در آخر استاد عزیزم و همچنین دوستانم من یه سوال دارم دوست دارم جوابم و بدین
من میخواهم انسانهایی که سیگاری نیستند را در زندگی داشته باشم و چون بیشتر با دیدن برام تاثیر گذار هست چه راهکارهایی دارین به من پیشنهاد کنید که با این جور افراد احاطه بشم
استاد عزیزم من واقعا از شما و مریم جان تشکر میکنم با این فایلهای عالی و زیبا که تهیه میکنید و روی سایت قرار میدین عاشقتونم
خدایا عاشقتم
خدایا بابت همه چیز بینهایت سپاسگزارم
خدایا بابت سایت استاد عباس منش و تمام افرادی که در این سایت هستند واقعا تشکر میکنم
خدایا بینهایت سپاسگزارم
در پناه الله یکتا شاد و سلامت و موفق و ثروتمند باشید
️️️
به نام خداوند بخشنده ی مهربان
سلام به روی ماه استادعزیزم ومریم جان
وسلام به تک تک دوستانم…
ماشالله توی هر فایلی که شما استاد عزیزم روی سایت میذارید انقدر نکته هست انقدر آگاهی هست که اگه قرار باشه برای تک تک این نکته های اموزنده و بحث برانگیز وتفکر برانگیز ببنویسیم و دیدگاه بذاریم میشه روی هر فایل چند ده صفحه کامنت گذاشت…
من بسنده میکنم امروز در مورد همین یه سوال شما …
اینکه دیگران با تحسین شما چه وجهی در شمارو برانگیخته میکنند؟
خب اگه بخوام فلش بک بزنم به گذشته، می تونم بگم تحت تاثیر عوامل بیرونی، برای تایید و تحسین گرفتن، خیلی کارها انجام میدادم که اکثرشون واقعی نبود وکاذب بود، یعنی من ذاتا از گفتن اون حرف ویا اون رفتار راضی نبودم بلکه خودم رو در شرایط سخت و غیر واقعی واجباری قرار میدادم تا مورد تحسین وتوجه قرار بگیرم، وچون گفتار واعمال من از روی صداقت و از روی عشق و از روی واقعییت درونی من نبود، بنابراین اون تحسین وتوجه و تاییدی هم که میگرفتم کاذب بود ونمی تونست روح وروان وخواسته ی درونی منو ارضاء کنه…
مثال میزنم، من ساعتها وقت میذاشتم برای طرف مقابلم، باهاش خونشو مرتب میکردم، توی نظافت خونش کمکش میکردم، غذاهایی که دوست داشت براش درست میکردم، میبردمش دکتر و تو مریضی کنارش بودم، وسعی میکردم محیط اطرافش رو براش مساعد نگهدارم تا اذییت نشه، و فقط وفقط ازش توقع داشتم که مثلا در قالب مادرشوهر، با من خوب باشه، گوش پسرشو پر نکنه، دعوا مرافه نندازه تو زندگیمون، والبته قدردان باشه…
خب در جواب چی نسیبم میشد؟؟!!
هیچی!! چون اون آدم ذاتا عادت داشت به اون روند وسبک زندگی کردن، واون طور حرف زدن و رفتار کردن، وهیچ چیزی نمی تونست باعث بشه که کمی مهربانتر، کمی دلسوزتر، کمی با وجدانتر باشه…
البته این نگاه مال زمانی هست که روی خودم کار نکرده بودم وطبق باورهای قدیمی و مخرب خودم عمل کرد داشتم، دنیای من دنیای متفاوتی نسبت به الان من بود، شرک توی اعمالم بیداد میکرد، ترس ودلشوره ها امونم رو بریده بود، مدام گفتگوهای ذهنی داشتم، کلا تمرکزم روی دیگران بود با اینکه فکر میکردم، تاکید میکنم فکر میکردم که تمرکزم روی خودم هست وعملکرد درستی نسبت به اوضاع و شرایط و آدمهای اطرافم دارم…
به طبع هیچوقت مثلا اون عشقی که فکر میکردم دارم به طرف مقابلم میدم بهم برنمی گشت، یه جورایی نمی تونستم ونمی دونستم که دیگه باید چیکار کنم تا در چشم دیگری مثلا شوهر ومادرشوهر، خانواده، دوست، مدیر، کارفرماو….رفتار کنم وحرف بزنم که مورد تایید همیشگی باشم یعنی یه برچسب به عنوان اینکه مینا توی همه چیز بهترین هست بهم زده بشه….
ای وای، از سالهای عمر با ارزشی که پای این تایید وتحسین و تصویب گرفتهای کاذب گذشت….
والهی هزاران بارشکر الله مهربان رو که رحمتش شامل حالم شد تا خودم رو پیدا کنم وخودش رو پیدا کنم، خودم رو بشناسم، او رو بشناسم، و به یقین برسم که مهمترین رابطه ی من ، رابطه ی من وخداوند هست…
وقتی واقعا تمرکزم رو از دنبال تایید گرفتن وتحسین گرفتن کاذب برداشتم، ودیگه میخواستم واقعا تغییر کنم چون تسلیم شده بود، تسلیم در برابر هر فکر وباور و گفتار و عملکردی که فقط داشت منو سمت دره نابودی میکشید، تسلیم شدم وگفتم خدایا من بلدش نیستم من کم اوردم، این بنده هات به هیچ صراطی مستقیم نیستند، هیچ جوره راضی بشو نیستن..
اونجا بود که آگاهی های خداوند وهدایتش از راه رسید، کم کم درک کردم که این منم که تو صراط مستقیم نیستم، این منم که هیچ جوره راضی نیستم و باخودم در صلح نیستم…
خدارو شکر به مرور هرچقد بیشتر آگاه شدم بیشتر شخصیتتم تغییر مثبت کرد و نتایجش توی افکار وگفتار واعمالم ظاهر شد،هرچقدر روی رابطه ی خودم وخداوند تمرکز کردم، خداوند روابط بیرونی منو اصلاح کرد، هرچقدر سعی کردم خودم رو دوست داشته باشم برای خودم ارزش بخوام جهان کمک کرد در بیرون هم دیگران برام ارزش بخوان ودوستم داشته باشند بدون اینکه کار خاصی انجام بدم تلاشی بکنم، در دید دیگران از ارزش واحترام و تحسین برخوردار شدم…
این رو هم بگم اگرچه به درجه ای از عرفان رسیدم((خنده)) که دیگه نه قهر و غم و دوری و حرف وحدیث و تایید شدن یانشدن از طرف کسی، منو غمگین میکنه ونه تعریف وتمجید و تایید وتحسین کسی منو به وجد میاره زیاد…
اما ذاتا انسان اینطوری آفریده شده که مورد ستایش قرار بگیره، وتعریف وتمجید وتحسین درست وبه جا و واقعی که میاد درست میشنه توی بطن خودش توی روح وقلب آدم، یه انرژی به آدم میده که آره، درسته، همینه، مسیرم درسته پس ادامش میدم، پس بهترش میکنم…
همین امروز صبح موقعه خوردن صبحونه، پسرم بوسم کرد وگفت: مامان ماشالله هر روز داری جونتر وخوشگلتر میشی، منم واقعا خیلی حس خوب گرفتم، چون از درون وبیرون اینو حس میکنم، اینکه چقدر پرهیز غذایی روحی و روان وپرهیز غدایی جسم، بهم کمک کرده تا شکر الله از سلامتی روحی وجسمی وحتی جنسی خوبی برخوردار بشم…
اینکه چقدر رسیدگی به باطنم بهم کمک کرده از رسیدگی های طاقت فرسای ظاهری مثل ارایش کردن مداوم، یکسره دنبال وسایل ارایش بودن، از پوشیدن لباسهای جور واجور، از پوشیدن کفشهای پاشنه بلند، از کلی هزینه های اضافی و وقت وانرژی که هدرش میدادم پای اینکه ظاهرم پسندیدنی باشه، رهااااااا بشم…
انقدر می شنیدم که باید از درون پر باشی باید از درون غنی باشی الان درکش میکنم، الانه که دارم واقعی زندگی میکنم، زندگی رو نفس میکشم، زندگی رو حسش میکنم باتک تک سلولهام، و همیشه بعدسپاس گزاری از خداوند وبعد دعای خیر برای شما استاد عزیزم و مریم جان، از خودم قدردانی میکنم، از اینکه پای عهدی که باخودم وخدای خودم بستم موندم، از اینکه نخواستم که به روشها وعادات قدیم زندگی کنم….
اونم تواین دوره زمونه ای که 98 درصد مردم باهمون سبک همیشگی وغلط واشتباه و در نادانی ونااگاهی دارن زندگی میکنن واتفاقا خیلی هم اصراردارن بر ادامه روششون….
ومن مدتهاست کاری به کار کسی ندارم، حتی فرزندم، چون میدونم من فقط وفقط باید براش یه الگوی عالی باشم، حرف ونصیحت و …..همیشه بی فایده بوده…
حالا که من دوتا الگوی عالی مثل شما استادعزیزم ومریم جان دارم، موظفم رحمت ولطف خدا رو شاکر باشم و عملکرد داشته باشم و الگوی خوبی برای پسرم واطرافیانم باشم…
انشالله که هممون به لطف الله مهربان تا ابد در این مسیر ثابت قدم باشیم
به نام الله یکتا
سلام دوستان عزیزم
خدارو شکر میکنم بابت این فایل و طبیعت زیبا
و چقدر به موقع بود یعنی همه فایل های استاد به موقع هستند و وقتی من در مدار اون اگاهی قرار بگیرم برام جذابیت و همزمانی رخ میده
از دیروز تا به امروز دارم بال بال میزنم که این فایل رو ببینم زیبای هاش رو و اونجا که گفتین صوتیش رو جدا گانه گوش بدین
این ذهنیت برام پیش اومد که واقعا همینه هر چقدر ذهنت مثبت باشه تمرکز کنی روی نازیبایی ها تاثیر میزاره روی ذهنیتت و هر چقدر ذهنت منفی باشه تمرکز کنی روی زیبایی ها تاثیر میزاره روی این ذهنیت و ابزارش رو هم نوشتن معرفی کردین استاد که فوقالعادست
واقعا این روشی که گفتین نوشتن واقعا برای من کار ساز بوده به طوری که اون اوایل که هنوز به خوبی درک نکرده بودم قانون رو و باور هام هنوز ساخته نشده بود مینوشتم مثلا میگفتم این بدهی پرداخت بشه اون بدهی حالا ی خواسته کوچیک هم کنارش
و به حدی ذهنم منفی بود که میگفتم بابا تو کل داراییت اینقدره ولی به خودم میگفتم قانون اینه کار من تمرکزه و نوشتن و در خواست کردن بعد میدیدم سرماه بیشتر اون بدهی ها پرداخت شده هیچ خواسته ای که هم داشتم تیک خورده و باور میکردم که میشه و جواب داده و هی بیشترش میکردم
مثلا من خرید نقدی میخواستم بکنم مینوشتم از کوچیک ده میلیون مثلا بعد انجام میشد کلی ذوق میکردم و خوشحال میشدم و سری بعد میشد سیزده یا پونزده میلیون و هی این روش ادامه داره که اخرین خریدی که کردم برای کسب و کارم نزدیک دویست میلیون از یجا بغیر جاهای دیگه و این ها بهم قدرت میده انگیزه میده
از ی برگه کوچیک که بیشترش بدهی بود نوشتم ی کاغذ باطله و دارمش هنوز نوشتم بالاش {مرحمت بفرما یا رب }
و این کار رو همیشه دارم انجام میدم هر ماه خواسته های اون ماه رو مینوسم و انجام میشه به قول استاد نه به خاطر اینکه من ادم خاصی هستم به خاطر این که خدای من خدای خاصیه
خوب به لطف خدا با این تمارین و باور کردن مدام گوش دادن و تحسین زیبایی ها ذهن بعد ی مدت جوری میشه که دیگه نمیتونه نبینه زیبایی ها رو توی دل ی تضاد توی دل ی نازیبایی یا فیلم نکات مثبت و زیباش رو کلیدی در میاره
من فیلم بعضی موقع نگاه میکنم به دنبال این نستم ببینم اخر این فیلم چی میشه یا سرنوشت اون بازیگره چی شد به دنبال حرف های زیبا به دنبال باور های مناسب و زیبایی های اون فیلم هستم
من همین چند روز پیش بود با چند تا از فامیل ها رفتیم کوه شبم قرار بود بمونیم
یکی از ذهنیت هام این بود که تمرکز کنم روی زیبایی ها و عکس بگیرم و عکس میگرفتم و تحسین میکردم گلهای زیبا رو عکس میگرفتم یهو یکی از اون بچه ها داخل کولش رو باز کرد دنبال چیزی میگشت دیدم ی دفتر و خودکار داخلش بود
اقا منو میگی انگار گنج دیده بودم گفتم خدایا شکرت چقدر خوب که دفتر و خودکار هست حالا بماند با گوشی نکات مثبت رو نوشتم و از اون دفتر و خودکار استفاده نکردم ولی این ذهنیت مثبته که کار ها رو انجام میده
چقدر خوبه که بچه ها اون صلوات شمار رو برای دیدن زیبایی ها مثال زدن
بعد مدتی که اینجا بودم و به دنبال ادم هایی بودم که بتونم در مورد زیبایی ها و قوانین باهاشون حرف بزنم به ی ادمی رسیدم از اشناهامون ده سال ندیده بودمش یا بیشتر فکر کنم بیشت سال بعد برخورد کردیم اومده بود توی شهر ما ی مغازه ای زده بود و دیدم که این ادم قبلا با شیوه های دیگه و با اساتید دیگه کار کرده و ی ذهنیتی داره و جالب بود که صلوات شمار رو داشت
بعد خیلی صحبت میکردیم در مورد زیبایی ها قوانین و سلامتی بیزینس و … یعنی بیشتر به دنبال تمرین بودم صحبت کردن از هر فرصتی استفاده میکردم که تمرین کنم حرف بزنم در مورد زیبایی ها نعمت هایی که دارم اتفاقاتی که تجربه کردم .
وخیلی بهم کمک میشد و میشه وقتی این کار رو انجام میدم
خلاصه به این دوستمون گفتم این صلوات شمار برای چیه صلوات میفرستی گفت نه این نکات مثبت زیبا رو میبینم و یکی میزنم روش و همین روشی که دوستان گفتن
یا تحسین کردن موفقیت های دیگران از لباسشون گرفته ساعتشون گرفته ماشینشون گرفته ادکلنشون گرفته یا صحبت هایی که میکنن گرفته تا اینا خیلی کمک میکنه نوشتن واقعا غوغا میکنه من این کار رو اینجوری انجام میدم
ی دفتر دارم مخصوص شکر گذاری مینوسیم از اتفاقات خوب ماه روز ساعت خیلی زیاد این کار رو نکردم ولی دارم سعی میکنم هر روز انجامش بدم
اما به نصبتی که انجام میدم همون روز یا فرداش اتفاقات جالبی رو تجربه میکنم
استاد عزیزم سپاسگذارم بابت این فایل فوقالعاده زیبا
سلام و درود به استاد عزیزم و مریم زیبایم
سلام به دوستان عزیزم در سایت
من این را خوب متوجه شدم که زمانی که توجه می کنم به زیبایی ها و سپاسگزاری می کنم دنیای من رنگ و بویی دیگر پیدا می کند می فهمم که ارزش لحظه ها را بیشتر درک می کنم می فهمم که یک ذوق و شوقی مرا بیشتر به سمت لبخند زدن می کشاند همین چند ماه پیش بود که فکر کنم سه ماه پیش من به مدت دو ماه داشتم هر روز سپاسگزاری ها را می نوشتم و در یک فایلی نعمت ها و موهبت هایم را می نوشتم و این شماره خورده بود در مدت دوماه من هر روز حدود 10 تا یا بیشتر از نعمت های خود را می شمردم و وقتی به آن فایل نگاه کردم بیش از هزار مورد بود که من سپاسگزاری می کردم و می دیدم که چقدر نکته بین شده بودم و نعمت ها را از کوچک ها تا بزرگ تر ها همه را می دیدم .
اما این عادت زیبا را نزدیک به یک ماه یا بیشتر است که ترک کردم. یعنی نوشتن سپاسگزاری ها را! روز قبل زمانی که همسرم خبر از دریافت یک کارت هدیه داد من خیلی عادی لبخند زدم و چند دقیقه بعد یا نمی دانم ساعتی بعد یک لحظه یادم افتاد که خدای من قبلا که سپاسگزاری ها را می نوشتم برای خرید یک نان سپاسگزاری می کردم برای یک پاکت میوه شکرگزاربودم اما اکنون دریافت یک کارت هدیه چقدر برای من عادی شده است گویی هیچ اتفاق خاصی نیفتاده است. این به من یادآوری کرد که دقیقا مثل دوچرخه ای می ماند که زمانی که از آن استفاده می کنی بسیار روان و مطلوب می چرخد و تو را می برد اما زمانی که استفاده نمی شود زنگ می زند و احتیاج به روغن کاری دارد.
من فراموش کرده بودم برای آن کارت هدیه سپاسگزار باشم و از خودم تعجب کردم و اکنون با این صحبت های استاد فهمیدم گاهی ما می اندیشیم که قانون را می دانیم، حالا اگر این تمرین را انجام ندهم اتفاقی نمی افتد یا به اندازه کافی تمرین ها را انجام دادم.
ولی می فهمم که اینها باید عادت زندگی من باشد تا این چرخ زندگی زنگ نزند تا نیاز نداشته باشد برای دوباره راه انداختنش نیاز به زورزدن باشد تا بدانم که نعمت های خداوند مانند باران رحمت همیشگی است و من باید ببینم باید که شکرگزار باشم اگر فراموش می کنم باید برای خودم تکرار کنم و تکرار کنم تا عادتم بشود.
حتی کامنت گذاشتن و در سایت نوشتن هم همینطور هر چقدر بیشتر می نویسی این قلم روان تر می شود و راحت تر کلمات را نقش می زند اما اگر مدتی ننویسی دوباره که بر می گردی باید مدام زور بزنی تا بتوانی کلامی بنویسی.
یکی از ترمزهایی که در خودم یافتم این است که گاهی که یک مساله ای یا ناخواسته ای پیش می آید، فکر می کنم که خیلی قانون را می دانم و می نشینم به واکاوی مساله که چی شد و چرا این مساله بوجود آمد تا با قانون حلش کنم اما ناخوداگاه متوجه نمی شوم که ساعت ها در آن مشکل فرو رفتم و فکر می کنم دنبال حل مساله هستم برعکس ساعت ها دارم به آن مساله توجه می کنم. دوباره معنی توجه برایم مهم شد که این موقع ها تو به جای این کار برعکس باید بری سراغ زیبایی ها مثلا همین فایل ها یا کارهای دیگر که توجه از آن مشکل یا مساله برداشته بشود.
بارها استاد این را در فایل های مختلف گفته اند اما باز هم فراموش می کنم.
خدا رو شکر که استاد هم این را می دانند که ما انسانیم و فراموشکار و برای همین با یادآوری درست و به جا به صورت دائمی ما را به سمت زیبایی ها سوق می دهند تا به خودمون بیاییم و بتوانیم کانون توجه خود را به سمت درست سوق دهیم.
سپاسگزارم
سلاااام سلاااام به استاد عزیزم و مریم جان روزتون مبارک بی نظیر ترین استاد، میبوسمتون
وای چقدر این درون بچه فوق العاده است و چقدر استاد جان ماهرانه این تصاویر رویایی را برای ماگرفتند هزاران هزار مرتبه شکر بابت وجودتون که به ما انرژی میدیندو ما هم از دیدن این تصاویر رویایی لذت میبریم
رنگ دریا رویایی رویایی از صبح تا حالا چندین بار دیدم بازم سیر نمیشم از دیدنش از بس تو دریا بازی کردن ،شنا کردم،خودم و انداختم رو موج و هر بار با انرژی بیشتر پریدم روی موج خیلی حس خوبی بود،چقدر روی این ماسه های نرم راه رفتم و شکر گزاری کردم خدایا عظمتت و شکر خدایا قدرت و شکر خدایا تو بی انتهایی ،
خدای من چقدر این آزادی و دوست دارم ،خدابا شکرت بخاطر این حسم،خدایا شکرت بخاطر این ازادبودنم ،خدایا شکر بخاطر این رها بودنم
چقدر تحسین کردم این آزادی و این رهایی که مردم دارند چقدر انرژیش فوق العاده بود ،بینظیر بود
هزاران هزار مرتبه شکر بخاطر این انرژی که صبح گرفتم
چقدر تحسین کردم روابط زیبا و عاشقانه و بینظیر شما و مریم جان
آخه چقدر شما ها خوبیند عشقیند تا حالا ندیدیم روابطی عاشقانه ای مثل شما را
خدای من دوباره بهشت زیبا را با این دریاچه زیبا را دیدم چقدر زیباست اصلا آدم سیر نمیشه از دیدنش همش خودم و تو بهشت رویایی میبینم تو اون خونه چوبی که از بچه گی یکی از رویاهام بود وای وقتی که خودم و پرت میکنم تو دریاچه و شنا میکنم و بالا و پایین میپرم اصلا انرژی که میگیرم قابل توصیف نیست
استاد جان نوشتن در مورد زیبایی یه قدرت بینظیری داره بینظیر مینویسم و همین طور که مینویسم حسش میکنم و خودم و تو اون موقعیت تصور میکنم اصلا نوشتن جادو میکنه
مواقعی هم که میرم پیاده روی مرتب زیبای ها را میبینم و تحسین میکنم
اگه چیزهای زیبایی ببینم عکس میگیرم و تحسین میکنم
اگه بچه ای را ببینم زیباییها شو میبینم و تحسین میکنم
اگه کسی و ببینم ولباس زیبایی پوشیده یاصدای زیبایی داره ،صورت زیبایی داره،حتی اگه چال گونه زیبایی داشته باشه تحسینش میکنم
اگه کسی توانایی داره تحسینش میکنم یادآوری بهش میکنم که چقدر زیبا این کا را میکنی و این کار باعث شده من به زیباییها بیشتر توجه کنم حتی تو خونه راه که میرم وسایل خونه را میبینم شکر گزاری میکنم و زیبایهاش و میگم و شکر گزاری میکنم یه مواقعی که تو شب بیدار میشم برم سرویس همین جور که دارم میرم سپاس گزاری میکنم بخاطر داشتن مبلهای که دارم بخاطر خونه ای که دارم، بخاطر آرامشی که دارم بخاطر حس خوبی که دارم، بخاطر خوشبخت بودنم، بخاطر سپاس گزاری که از خالقم میکنم،بخاطر نفسهای که میکشم…
زمانهای که خودم تحسین میکنند آدمها که خیلی قدرت میگیرم وقتی که بهم میگند چقدر تو پر انرژی هستی،چقدر تو خوش اندامی،چقدر تو زیبایی،چقدر چهره ی زیبایی داری،چقدر لبخندی زیبایی داری،چقدر توانایی داری،و شروع میکنند به تحسین کردنم که دیگه من قدرت میگیرم و باز هم به خودم میگم خدایا شکر بابت این توانایهایی که دارم ،خداباشکرت بخاطر اندام زیبای که دارم همون چیزهای را که بهم گفتند و دوباره برای خودم مرور میکنم و سپاس گزاری میکنم از خالق خودم چون این و میدونم که من از خدای خودم دارم هر آنچه که بهم داده را
با توکل به خدای مهربونم وباهدایتهای او میتونم هر روز یکم بهتر از روز قبلم باشم
خدا میدونه چه زیباییهای منتظر منه که ببینم و لذت ببرم و شکر گزاری کنم از بابتشون
هزاران هزار مرتبه شکر که با استاد عزیزم و مریم جان آشنا شدم
هزاران مرتبه شکر بابت دوستان پر انرژی و زیبا بینی که تو سایت استاد هستند و من ازشون انرژی میگیرم درس میگیرم خدا میدونه که این آگاهیهای که تو سایت هست چقدر کمکمون میکنه برای بهر خلق کردن زندگیمون که همه اینها از هدایتهای خالق مهربانم هست الهی شکر بخاطر همهی نعمتهای بینظیرش
سپاس گزاری از استاد عزیزم و مریم جان و تک تک دوستانم،️