عادتی که زندگی شما را برای همیشه تغییر می دهد | قسمت 2 - صفحه 37

873 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    علی هاشمی گفته:
    مدت عضویت: 1325 روز

    سلام به همه کسانی که دارن این کامنتو می‌خونن◕⁠‿⁠◕

    .

    چقدر فایل خوب بود. دوستان موافقید که فایل های جدید خیلی تاثیر گذار تر هستند؟

    من کار های زیادی میکنم برای اینکه در طول روز هم تمرکزم روی چیزای مثبت باشه.. و اینا کارایی هستن که انجام میدم که خیلی خوشمیگذره انجام دادنشون واقعا و حسمو دگرگون میکنن.

    اول از همه که ستاره قطبی رو انجام میدم‌. که تمرینشو احتمالا میدونید چجوریه. و اگه نمیدونید توی سایت و قسمت عقل کل توضیحاتی راجبش هست.

    سعی میکنم توی طول روز هروقت احساسم.. احساس خاصی نداشتم… نه خوشحال بودم و نه ناراحت. تجسم کنم چیز های زیبا رو. تجسم کنم که ادامه روز کلی کار میکنم و کلی اتفاق خوب میفته و فردا هم کارایی که باید انجام بدم رو خوب و عالی انجام دادم و خوب پیشرفته. یا چیزای خوبو تجسم میکنم. رفتن به ی مسافرت که خیلیی حال داره میده بهم‌. دارم آهنگ گوش میکنمم و خیلی بدجور داره خوشمیگذره. اصلا خیلی داره حال میده…

    ی کار جالب دیگه که انجام میدم عکس گرفتنه که بچها زیاد اینو گفتن. من توی ستاره قطبیم از روز اولی که شروع کردم به انجام تمرین. نوشتم که مثلا این اولین باریه که دارم تمرین ستاره قطبیو انجام میدم یا مثلاً امروز 6 امین روزیه که دارم این تمرین و انجام میدم و همینجوری نوشتم تا اینکه امروز 367 امین روزی بود که تمرین ستاره قطبی رو انجام دادم! 2023 may 23

    و حالا هر روز از هرچیز زیبایی که دیدم عکس میگیرم. ی غذای خوشمزه یا ی خوششانسی عجیب و غریب. یا ی چیز خوشگل که اون روز دیدم. از همشون عکس میگیرم.و شب قبل خواب همرو می‌فرستم توی کانال تلگرام خودم ( که خصوصیه و فقط خودم عضوش هستم ) و زیرش هم تاریخ ستاره قطبیمو میزنم مثلا دیشب عکسهایی که گرفتم رو تاریخشونو زدم 366.

    و بعد بعضی وقتا عکسای قدیمو نگاه میکنم میگم وای اون موقع چقدر خوشگذشت! یا عجب اتفاق عجیب خوشانسی بودد ، یا اون کاری که انجام دادم چقدر خفن بودد. و حسم خیلی خوب میشه.

    بله دیگه.

    موفق باشید ⁦°°

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  2. -
    الهه سادات گفته:
    مدت عضویت: 2394 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم جانم و دوستان عزیز

    چقدر این فایل زیباست چقدر از دیدن این فایل زیبا لذت بردم

    چقدر این ساحل زیباست

    چقدر همه در صلح و آرامش هستند

    رنگ دریا واقعامدهوشم میکنه

    چشمام رو که می بندم نرمی ماسه ها رو لای انگشتان پام حس میکنم

    من عاشق آب و شنا کردنم

    حتی گرمی آب رو روی پوستم حس میکنم

    خداروشکر برای تمام زیبایی های دنیا که هرکدوم شگفت انگیزن

    دیدن این فایل بی نهایت برام لذت بخش بود

    خداروشکر میکنم به این فایل هدایت شدم

    من سعی می کنم برای توجه بیشتر به زیبایی ها و نکات مثبت نکات جدیدی رو در اطرافم پیدا کنم که علاوه بر زیبایی های قبلی که دائم شکرگذارشون هستم نکته جدید پیدا کنم

    زیبایی های جدید رو ببینم وتحسین کنم

    دارم سعی میکنم نکات مثبت اطرافیانم رو بیشترببینم و داخل نوت گوشیم یادداشت میکنم تا دایما مرورکنم

    سعی میکنم وقتی فردی رو میبینم وسلام میکنیم دنبال نکته مثبتی بگردم و تحسین کنم و سریع بهش بگم

    تحسین دیگران هم باعث حال خوبی طرف مقابل میشه وهم حس خودم عالیترمیشه و چون فرد مقابل این حس خوب رو با لبخندش بهم برمی گردونه

    از همه مهمتر شکرگزاری روزانه که بیشترین تاثیر گذاری رو در توجه به نکات مثبت داره که من هر شب مینویسم

    یک نکته دیگه اینکه خواسته هام روعلاوه بر اینکه داخل دفترم نوشتم روی نوت گوشیم هم نوشتم و باعث میشه هرروز بخونم و ادیتشون کنم و باعث شده حس شکرگزاری و توجه به نکات مثبت در من افزایش پیدا کنه

    درپناه الله یکتا شاد و ثروتمند و با حال خوب باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    کامران گفته:
    مدت عضویت: 1302 روز

    با نام خدا

    با سلام خدمت همه دوستان عزیزم و استاد مهربانم

    اول از همه سپاسگزار خداوندی هستم که منو دائم هدایت میکنه

    و سپاسگزار خداوندم باز که منو به سایت استاد هدایت کرد

    و سپاسگزار استاد عزیزم هستم که با این آگاهی های نابش چنان منو با این دنیا هماهنگ کرده و چنان سپاسگزارم کرده که میخوام ی داستان داغ و جدید بگم

    من روز پنج شنبه داشتم فوتبال بازی میکردیم داخل سالن دروازبان بودم و ی توپ آمد و گرفتم همون لحظه کتفم درآمد و افتادم. و اونجا بود که من استاد فقط آمد جلو چشمام و حرف های استاد تو مغزم پلی شد که میگفت این اتفاقات شاید به ظاهر بد باشه ولی حتما خدا ی پلنی برام ردیف کرده و همون لحظه تو همون درد شدید داشتم شکر خدا رو میکردم و دائم توی دلم میگفتم الخیر و ماوقع و امروز که رفتم دکتر بهم 15 روز استعلاجی دادن. در صورتی که خانواده ام ناراحت بودن من بسیار خوشحال و سپاسگزار بودم که من 2 هفته راحت صبح تا غروب روی باور هام کار میکنم

    خدایا سپاسگزارم بابت این دربی که می‌خواهی به روم باز کنی خدایا سپاسگزارم بابت تمام نعمت های عالیت

    خدایا سپاسگزارم بابت همین دست سالمی که دارم

    خدایا سپاس گزارم بابت دستم که داره بهبود پیدا میکنه.

    خدایا سپاسگزارم بابت نعمت های فوق‌العاده ای که قراره بهم بدی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    مهران دامور فریمانی گفته:
    مدت عضویت: 2703 روز

    سلام استاد عزیزم و خانوم شایسته عزیز

    من چند روزه که یه مشکلی واسم پیش اومده و نتونستم ذهنمو کنترل کنم و میومدم هی با دوستم یا بقیه درموردش صحبت میکردم و یجورایی میخاستم با صحبت کردن خالی بشم و اروم بشم ولی هرروز دیدم داره اتفاقات بدتر واسم رخ میده و تازه حاله منم داره بدتر میشه با خودم گفتم بزار برم سایت استاد یکم فایل نگاه کنم احساسمو خوب کنم و ذهنمو کنترل کنم که خداروشکر به این فایل هدایت شدم و داشتم حرفاتونو گوش میکردم چقدر فایله بموقعی بود واسم احساسم بهتر شد .

    استاد چقدر زیباااا بود ویویی که از بالا با درون گرفتین بینظیر بود من اصلا واسه چند ثانیه محو زیباییش شدم الله اکبر ازین زیبایی چه اسمونه قشنگی چه ابرای خوشگلی چه ابه ذلال و شفافی چه ساحله زیبا و تمیزی خدای من مثله بهشته اصلا خوده بهشته بخدا.

    چه ماسه های سفید و تمیزی مثله برف سفیدن چقدر همه کناره همه شادو ارومن و کاره خودشونو میکنن .

    چه مردمانه ارومی و شادی ان.

    چقدر امنیت هست که هرکسی هرجور دلش میخاد میاد ساحل و هیچ مزاحمتی کسی براش ایجاد نمیکنه واقعا بینظیره .

    چقدر مردم راحتن واسه خودشون کیف میکنن ارومن و هرکسی هر جوری دوس داره لذت میبره.

    استاد ممنونم ازتون بخاطره این فایل زیبا که بسیار بموقع بود واسم ️️️️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    کالی انگشتان گفته:
    مدت عضویت: 1305 روز

    سلام و درود خدمتاستادان عزیزم .و همچنین هم کلاسی های بی نظیرم امروز میخوام مکانی که الان توش هستم رو و زیبایی هایی که دارم میبینم رو براتون به تحریر در بیارم .امروز صبح که از خواب بیدار شدم حس عالی داشتم با همسر عزیزم یه صبحانه ی بی نظیر میل کردیم بعد ایشون رفتن بیرون دنبال کاراشون منم تصمیم گرفتم برم تو باغچه ی پشت خونمون .یه باعچه ی شخصی .الان نزدیک به سه ساعت میشه که من داخل این باغچه هستم و روی صندلی نشستم زیر درخت گردو و بوی بی نظیر گل محمدی که دیوانه کنندس هر لحظه من رو به وجد میاره که با تمام وجودم سپاس گزاری کنم به هر کدوم از این درختا که نگاه میکنم به طرز عجیبی زیبا و حیرت آور هستند که نمیشه بخاطر داشتنشون شکر گزار نبود خدارو صد هزار مرتبه شکر که من در همچبن مکان زیبا و عالی دارم وقت میگذرونم و فایل های استاد رو میبینم که دیدن این زیبایی ها با هم و شنیدن لفظ مقدس استاد چنان نتیجه های غول آسایی رو در زندگی من به وجود اورده که اصلا در خواب هم نمیتونستم ببینمشون .خدارو صد هزار مرتبه شکر که به من توانایی کنترل ذهن داده که بتونم زیبایی هارو در زندگیم ببینم و بهشون قوت بدم و بیشتر و بیشترشون کنم .آرامشی که این لحظه در زندگی ام دارم رو با هیچ قیمتی نمیشه به دست آورد خدایا بینهایت سپاس گزارت هستم و همچنین از بابت همسر بینظیر

    که از طریق آموزش های استاد جذب کردم و دقیقا همون چیزیه که میخواستم و نیازی نیست که در بعضی موارد تغییرش بدم خداوند رو هزاران مرتبه شکر میگویم .همچنین از بابت عشق و علاقه و محبتی که هرلحظه بیشتر از لحظه قبل در بینمون شکل میگیره هزاران مرتبه شکر گزار خداوند هستم و از بابت اینکه انقدر به فکر بنده هاش هست و بینهایت حمایت میکنه ما رو که زندگی عالی رو تجربه کنیم .سپاس گزارم .پروردگارم این سخن من بود با تو .بجز سپاس گزاری حرفی ندارم چون زندگیم رو عالی ساختی.

    انشالا که در پناه الله یکتا شاد باشیم همیشه سالم ثروت مند و سعادت مند در دنیا و اخرت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    محمد کیایی گفته:
    مدت عضویت: 1689 روز

    سلام و درود خدمت آقا سید عزیزم

    خدارو شاکرم که این حس رو به قلبم انداخت که الان باید بیام تو سایت و بنویسم با چند وقت غیبت دارم کامنت میزارم ،آدم یکم دور میشه از سایت و فایل های شما بعد از چند مدت قشنگ متوجه میشم که دارم از مسیر دور میشم و میام فایل های صوتی شما رو دانلود میکنم و گوش میدم، بله استاد عزیزم همونطور که شما فرمودین نزدیکترین احساس به خدا احساس شکر گذاریه و من هر روزی که صبحش رو با توکل به الله و سپاسگذاری شروع کردم انصافا تا آخر شب انرژی داشتم و جز اتفاق خوب و برخورد خوب از اطرافیان نبوده،

    اون روزی که با شکر گذاری شروع کردم موقعی که میخوام برم جایی بشکل معجزه آسایی همه چیز خوب پیش میره،نمونش سوار تاکسی شدم راننده تاکسی گفت 5 تا صلوات بفرست پیاده شو جوون چنان حس خوبی بهم داد همون جا گفتم خدایا هزاران بار شکر که قانون جواب میده ، همه چیز خوب پیش میره و همه چیز به نفع من جلو میره

    اگه تا الان یه روز در میون بوده از الان همیشه روزمو با شکر گذاری شروع میکنم و طبق تمرین ستاره قطبی شبمم اتفاقای خوبمو مرور میکنم

    الهی شکرت ️ ازتون ممنونم آقا سید که شما بعنوان دستی از دستان خدا تو بهتر شدن و آرامش داشتن زندگی من کمکم میکنین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    علی اقتداری گفته:
    مدت عضویت: 1447 روز

    سلام دوسالی داخل سایت نبودم وروندنزولی خودم روکاملاحس میکردم دیشب دوباره اومدم وباقسمت اول ودوم این فایل دوباره مسیرم آغازشدوازهمون اول درچندموضوع یکی دوتاهم نه

    همون فقط دیشب حتی موضوعاتی که به ضررمن پیش میرفت برام سودمندشدفقط بابالارفتن فرکانسم بادیدن فایل های شمادوفرشته زمینی وعمل به فرمانهاتون

    اموزش شماروبه دیدفرمان نگاه میکنم وبه من امرمیشه چکارکنم جملات امری درقران

    اولین کلمه قران امری هست “اقرا”

    احساس میکنم من بادیدن فایلاتون ازخودتون هم بیشترحال میکنم وهمین هم فرکانس من روبالامیبره وسوخت من میشه برای انجام اوامرشما

    ازتمام بچه های سایت هم چنان انرژی بالایی میگیرم که بقیه کارهاخودبخودانجام میشه

    دلتون شادولبتون خندون

    دوستتون دارم چون شمادوست داشتنی هستیدعزیزای دل

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    زهرا نظام الدینی گفته:
    مدت عضویت: 2401 روز

    سلام استادجان

    تو این کامنت دوست دارم فقط از نکات مثبت مریم‌جان بگم. چند روزیه خیلی عجیب این بانوی دوست‌داشتنی به چشمم جذاب و عالی میاد. من این یادداشت رو صبح باز کردم، (چون می‌خواستم روی یه نکته مثبت تمرکز کنم و خودم رو مشغول اون موضوع کنم) تا شب هر نکته مثبتی که از مریم عزیزم به یادم اومد، یادداشت می‌کنم و شب ارسال می‌کنم:

    1. مریم‌جان همیشه زیبا بودند، اصلا نه اضافه وزن داشتن نه مشکل دیگه‌ای، اما تو فایلی که بازی می‌کردین متوجه تغییر استایل مریم جون شدم. عمل به قانون سلامتی برای شما از چشم ما نتیجه قابل مشاهده‌ای داشت؛ اما همیشه می‌کفتم برای افرادی که مشکل اضافه وزن ندارند قراره چه اتفاقی از لحاظ استایل (جدای بحث سلامتی) بیفته. و الان با دیدن استایل خانم شایسته عزیز متوجه شدم که قانون چی ساختههههه! علاوه بر استایل پوست صورتشون فوق‌العاده شده.

    2. شما باید جای ما بایستید و نگاه خانم شایسته رو به خودتون ببینید و البته بالعکس. چنان از سلول به سلول بدنشون عشق تراویده می‌شه که کسی نداند فکر می‌کند ماه‌های نخست آشنایی شماست و من این عشق بی‌نظیر رو تحسین می‌کنم. برخلاف تصور عموم که می‌گن وقتی به هم رسیدید سرد می‌شین یا عشق موج خونفشان دارد یا باید دور باشید تا عاشق هم بمونید، شما به ما یاد دادید که می‌شه عاشق بود و هرگز غبار کهنگی بر این رابطه ننشاند.

    3. یه رفتار مودبانه‌ای در زنانگی خانم شایسته وجود داره که قابل تحسینه. شاید خیلی از خانم‌ها تا به موفقیتی می‌رسند چنان از خود بیخود می‌شن که دیگه خدا رو بنده نیستند؛ اما خانم شایسته در مقابل شما هنوز تواضع شاگرد و استاد رو رعایت می‌کند. من هنوز دوره عشق و مودت رو نگرفتم و دقیق نگاه قانون رو نسبت به این امر نمی‌دونم، اما چیزی که فطرتم می‌گه اینه که زن و مرد بابد مکمل هم باشند، یعنی زن باید به‌گونه‌ای رفتار کنه که مردانگی مرد حفظ بشه و بالعکس. و این‌قدر این موضوع به ظرافت از طرف مریم جان رعایت می‌شه که قابل آموختنه. گاهی به نظرم می‌رسد اینکه شما گفتید اختلافات و دعواهای ما در این چند سال کمتر از انگشتان دسته، تا حد بسیااااار زیادی به خاطر رفتار زیبای مریم جانه. شما که قانون رو کامل بلدید و اینکه همراهتون هم تا این اندازه قانون رو خوب بلده و رعایت می‌کنه این زندگی رو این‌قدر قشنگ کرده. این قدر این رفتار مودبانه عاشقانه برای من تحسین‌برانگیزه که چند وقت پیش خواستم بگم مریم جان تو رو خدا شما یه دورهٔ روابط بذار. بعد با خودم گفتم یقینا مریم جان داره از آموخته‌های عشق و مودت استفاده می‌کند که چنین نتیجه شگرفی رو به همراه دارد، همانطور که نتیجه قانون سلامتی‌ش این قدر زیبا جواب داد.

    4. اعتماد به نفس ایشون بی‌نظیره. می‌ایسته دوش به دوش استاد و به زیبایی صحبت می‌کند و قانون رو توضیح می‌دهد اما لابه‌لای صحبتهاش چنان ادب استاد و شاگردی رعایت می‌شه که هر کس می‌بینه کیف می‌کنه. توی فایل درس‌های یک بازی وقتی مریم جون می‌خواد صحبت کنه، این قدر نکات مثبت استاد رو یادآوری می‌کند که من همونجا ویدیو رو قطع کردم و رفتم توی یادداشتهایی که مشخصات عشقم رو نوشته بودم، این خصوصیت‌ها رو هم اضافه کردم. مریم جون خیلی راحت می‌گه من هیچی بلد نبودم، تا حالا دست به راکت نبرده بودم، استاد یه خصوصیتی دارند که در آغاز راه اون‌قدر مشوق‌اند که … . خلاصه این‌قدر این ماجرا رو هم با اعتماد به نفس و هم با بیان نکات مثبت همراه کردند که توی همون چند کلمه اول کلی درس گرفتیم.

    5. بسیااااااار با خودش در صلحه. یه صحنه رو توی یکی از فایل‌های سفر به دور آمریکا هرگز فراموش نمی‌کنم. با هم رفتید توی یه فروشگاه که چیزهای قشنگ داشت. مریم جون یه تیرکمون دید و گفت این رو بخریم. استاد یه نگاهی انداختن و گفتن جه کارش داریم؟ لزومی نداره بخریم. من تا مدت‌ها رفتار مریم جان رو فراموش نمی‌کردم. هیچ واکنش منفی نسبت به این موضوع نشون نداد، حتی این قدر با خودش در صلحه که موقع ادیت فیلم، اون قسمت رو حذف نکرد. من از اونجا عاشقش شدم . استاد یقینا خودتون می‌دونید خانم‌ها در چنین مواقعی چه رفتارهایی از خودشون نشون می‌دن، کمترین حدش اینه که یه اخم میاد تو صورتشون یا تو ذوقشون می‌خوره. ولی چیزی که من از خانم شایسته دیدم حتی حسش هم بد نشد و من فهمیدم خیلی رو خودش کار کرده.

    6. یه جور نشاط و سرزندگی خاصی تو خانم شایسته وجود داره که زندگی رو شیرین می‌کنه. همینکه با اصرارشون فایل‌های زندگی‌ در بهشت و سفرنامه رو به سایت اضافه کردن به جد می‌خواهم بگویم حتی زندگی خودتون هم شیرین‌تر و هیجان انگیزتر شد، برای ما که فوق‌العاده بود، ولی اینکه اجازه دادین بچه‌ها به زندگی شما وارد بشن، کلی نکات مثبت و حس خوب ایجاد کرده برای خودتون و ما.

    7. به نظرم می‌رسد دستپختشون عالی باشه، بعد از اون کلیپی که از آشپزی‌هاشون گذاشتن (قورمه سبزی و ماهیچه) من بیشتر اوقات که دارم آشپزی می‌کنم به یاد می‌آرمشون.

    8. شجاعتشون بی‌نظیره، چیزی که من بیش از همه ویژگی‌ها تحسینش می‌کنم، حتی از موفقیتشون به‌خاطر جذب و در کنار شما بودن تحسین‌برانگیزتره. زنی که از هیچ چیز نترسد در عین حال تواضع و ادب بورزد، عشق‌ورزیدنی است. خانم شایسته در اون ملک درندشت تنها می‌مونه، از هیچ جانوری نمی‌ترسه، سوار تراکتور می‌شه. به تنهایی کارهای فنی می‌کنه. شما تصمیم می‌گیرید بیاید ایران، به تنهایی می‌مونه و تصمیم می‌گیره روی دوره کار کنه. این رفتارها چیزی فراتر از تحسین‌برانگیزه، در اینجا بابد بگیم فتبارک الله احسن الخالقین. استاد شما فقط هر صبح بخواین نکات مثبت همدیگه رو ببینید و سپاسگزاری کنید می‌شه شب، دیگه چه برسه به بقیه نعمت‌هاتون. دقیقا زندگی شما به تنهایی همونه که خدا می‌گه اگه دریاها جوهر بشه و درخت‌ها قلم، ذکر نعمتها تموم نمی‌شه و صد البته که برای همه ما همینه، فقط بابد بشینیم و بهش توجه کنیم.

    9. استقلال خانم شایسته بی‌نظیره. توی یه فایل دیدم شما فکر کنم تمپا بودید و ایشون نه تنها تمام دیزاین خونه و مشکلات فنی رو حل کردن، به تنهایی دنبال دندانپزشکی رفتن و چه زیبا و چه با حس خوب کارها رو سامان دادند. مهم این حس خوبشون بود وگرنه بقیه هم شاید به تنهایی کارهاشون رو انجام بدن اما تو دلشون ناراحتن و دارن غر می‌زنن. چرا می‌گم با حس خوب؟ چون اون لحظات رو با ما به اشتراک گذاشتن و شیر کردن اون لحظات نیاز به حال خوب داره.

    10. کاربلده. خیلی کاربلده. من خودم تو تنظیم و بازنویسی متن خیلی ماهرم. بی‌اغراق اطرافم هنوز کسی رو ندیدم که به پای من برسه، به همون ترتیب توی مرتب کردن خونه و جاسازی وسایل هم فوق‌العاده‌ام، اون هم کسی به پام نمی‌رسه تا جایی که بعضی فامیل خیلی نزدیک گاهی می‌گن، فلان اتاق رو می‌خوایم بریزیم بیرون کاشکی بیای بگی چه کارش کنیم. برای همین وقتی مریم جون داشت تراک رو برای سفر مهیا می‌کرد با تمام وجود تحسینش کردم. دوره‌هایی هم که آبدیت شده، به اذعان بچه‌هایی که با قبل و بعد کار آشنا بودند، بسیار بی‌نظیر شده.

    11. قلم مریم‌جون با ما همان می‌کنه که کلام شما ! به همان اندازه خالصانه، به همان اندازه تاثیرگذار و حتی خیلی وقت‌ها تلنگرهایی زده می‌شه که برای من از فایل‌ها تاثیرگذارتر هستند (شاید به دلیل اینکه نوع تعامل از حالت روتین گوش دادن به نگاه کردن تغییر می‌کند و متوجه نکات جدید می‌شوم)

    12. قانون رو بسیار عالی بلدند و حقیقتا می‌شه بعد از این همه سال شاگردی کردن در حضور شما، لقب استاد رو به ایشون هم داد. علاوه بر آشنایی با قانون، تسلط کامل ایشون به محتوای سایت ستودنی است. تسلطی که به نظر می‌رسد منحصرا در اختیار ایشان است و این نشان‌دهنده علاقه وافر به این موضوعات و به این کار هست. یعنی نمونه بارز کارکردن در حیطه علایق و لذت بردن از کار همین رفتار حرفه‌ای خانم شایسته است.

    13. همراه و هم‌قدم بودن ایشون با شما این رابطه را دو چندان زیبا کرده. به قول یکی از بچه‌ها توی سایت نوشته بود خانم شایسته برای استاد در حکم هارون برای موسی است.

    آنچه به ذهن من آمد و از قلمم جاری شد، این ویژگی‌ها بود که البته و یقینا این شناخت شناختی از دور است و دوستان نزدیک ایشان مطمئنا ویژگی‌های بسیار دیگری نیز در نظر خواهند آورد. در مجموع اگه بخوام فقط یک ویژگی رو از ایشون نقل کنم که بسیااااار درشون مشاهده می‌شه، ویژگی در صلح بودن با خود هست.

    خوشبختانه اینجا همه قانون رو بلدیم. قصدم از نوشتن این کامنت تمرکز ‌و بیان نکات مثبت بود و قصد دارم هر روز یک موضوع رو جلوی خودم بگذارم و تا شب ویژگی‌های مثبتش رو بیرون بکشم تا ذهنم عادت کنه، عامدانه و آگاهانه دنبال نکات مثبت بره، اگر زمان و شرایط رفیق راه شوند. مدت‌ها بود که مریم‌جان رو برای خودم به عنوان یک زن حلاجی می‌کردم و این دلیل شد که آنچه را اندیشیده بودم با شما به اشتراک بگذارم.

    استاد عزیز و مریم بانوی دوست‌داشتنی

    عشقتان پررونق‌تر، سفرهٔ آگاهی‌هایتان رنگین‌تر، نعمت‌هایتان گسترده‌تر و دل‌هاتان خدایی‌تر از این باد!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      سمانه جان صوفی گفته:
      مدت عضویت: 1907 روز

      سلام زهرا جان.

      بی نظیر نوشتی از مریم جانم، خانم شایسته جانم.

      منم کاملا موافقم، مریم جان صلح درونش عالیه و کاملا شفاف و تحسین برانگیز.

      منم کلی نکات مهم از مریم جان یاد گرفتم و الحق لقب معلمی و استادی برازنده شون هست.

      مرسی که با این ریزبینی نکات مثبت و زیبایی های مریم جون رو نوشتی. کامنتت خارق العاده ای ارسال کردی.

      باعث شد یاد بگیرم تو جزییاتِ زیبایی های دیگران هم دقیق شم.

      خدا رو شکر برای همه چیز

      ،خدا رو شکر برای همیشه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        زهرا نظام الدینی گفته:
        مدت عضویت: 2401 روز

        سلام سمانهٔ عزیزم

        این تمرینی که شروع کردم برای تمرکز روی نکات مثبت، به صورت لیزری روی یک چیز، جدای از دیدن نکات مثبت اطرافم خیلی بهم کمک کرده و یه حس فوق‌العاده‌ای رو بهم می‌ده. پیشنهاد می‌کنم روی بعضی از چیزها مثل اطرافیان، خونه و محل زندگی، سر کار و … این تمرین رو امتحان کنی .

        امروز من نکات مثبت کشورمون رو برای خودم یادداشت کردم. یه جایی حس کردم از شادی توی پوستم نمی‌گنجم، می‌خواستم بلند شوم و تکه تکه زمین این کشور رو ببوسم. از خدا بابت اینکه من تو این کشور به دنیا آمدم سپاسگزاری کردم و عذرخواهی کردم که چقدر چشمم روی زیبایی‌های اینجا بسته بوده و ندیدم چقدر این کشور فوق‌العاده است. (برای مریم‌جون نوشتن راحته، چون خوبی و زیبایی داره ازش سرازیر می‌شه، اما وقتی می‌خوای از ایران بنویسی، به خصوص با اتفاقات اخیر باید خیلی مراقب ذهنت باشی که بیراهه نره و فقط روی زیبایی‌ها تمرکز کنه)

        به قول تو دوست خوبم، ریزشدن تو جزییاتِ زیبایی‌ها و نکات مثبته که خیلی بهمون کمک می‌کند، ما رو تبدیل می‌کنه به یه غواص که می‌ریم به عمق جایی و گوهر بیرون میاریم.

        دوست دارم و برات آرزوی موفقیت می‌کنم.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
        • -
          سمانه جان صوفی گفته:
          مدت عضویت: 1907 روز

          به نامِ خداوند هدایتگرم که هر لحظه بیشتر عاشقش میشم

          سلام زهرا جانم.

          عزیزِ دلم، پیام تو برای من نشانه بود امروز.

          جایزه بود.

          حسِ خوب بود و هست.

          صبح، به محضِ بیداری و چک کردن سایت، با دایره ی آبیِ قشنگ و پیامِ قشنگت مواجه شدم و حسابی ذوق کردم.

          میدونی چی شد؟

          پیامتو خوندم، لذت بردم.

          گفتم در بهترین زمان پاسخ مینویسم برای زهرا جان.

          رفتم دنبال انجام کارهای بیرون از خونه با همسرم و بله…

          با رگباری از احساسِ خوب، سپاس گزاری، اتفاقات خوب، آدمای خوب، شرایطِ خوب، آگاهی های ناب، هدایت‌های ناب، پیام های مستقیمِ خدا بهم، روبه رو شدم…

          مگه میشه بیدار شم و برم بیرون، ببینم هوا ابریه، نمِ بارون میزنه، داریم میریم خرید، خیابونا در قشنگترین حالت ممکن هستن، خلوتن، درختها و سبزی شون شگفت انگیزترینه، با آدم های خوش اخلاق و مهربون و خداشناس و مهربون برخورد کنم، خدا بهمون برکت بده، خبرهای خوب بشنوم، معاشرت های خوب داشته باشم، با دو تا برادرزاده های کوچولوی همسرم غرقِ لذت باشم، تجربیات جدید و عالی داشته باشم، و اونوقت دیوانه ی این خدا و قدرتی که بهم داده تا زندگیمو قشنگ خلق کنم، نشم؟

          میتونم؟

          نه نمیتونم، عاشقِ خدای خوبم هستم و همه ی مخلوقاتش، دنیاش، جهانش، همه چیزش…

          تسلیمشم، هم آهنگ شدم باهاش و زندگیم شگفت انگیز شد…

          چقدر از دریچه ی جالبی نگاه کردی به توجه به نکات مثبت: نکاتِ مثبتِ ایران…

          یه تجربه ای دارم که تقریبا با کلام شما ارتباط داره و میخوام بهت بگم:

          دقیقا پارسال به لطفِ خدا تونستیم 31 خرداد 1401 اسباب کشی کنیم به خونه ی عزیز خودمون که خریدیم …

          این برای ما خیلی شگفت انگیز بود و هست، چون تماماً لطف و فضل و هدایت خدا بود. اونم به بهشت، بهشتی که من درک نکرده بودم بهشته چون خیلی بابت بنگاه رفتن و گشتن و ‌… اذیت شدم.

          میترسیدم، نگران بودم، استرس هم داشتم، اون وسطا یه کوچولو از زیبایی ها عکاسی میکردم تا حال خودمو کمی بهتر کنم.

          اون موقع عضو سایت بودم ولی متمرکز نبودم.

          خدا تو زندگیم بود اما به ایمان و باور الان نرسیده بودم.

          به کنترل ذهنِ متمرکز مثل این مدت اخیر، وارد نشده بودم.

          توجه به نکات مثبت و زیبایی ها هم عمیق نبود…

          بنابه دلایلی و ترس هام، خونه رو انتخاب کردیم و اومدیم و خوشحال بودم، لذت هم میبردم، اما یه دلایل کوچیکی در مورد پروسه و خودِ خونه باعث اختلال روحیه ام و روانم شده بود. یعنی باز پاشنه آشیلم، یعنی سریع واکنش نشون دادن جلوی روم ظاهر شد…

          اون موقع اون افکار منفی واسم خیلی بزرگ و قوی شده بود، چون کنترل ذهن مناسبی نداشتم، یعنی اصلا بلد نبودم. حرف آدمها هم روم تاثیر میذاشت.

          باعث شده بود اون همه نکته مثبت رنگ ببازن جلوی اون دو تا دونه نکته منفی که البته بعدا فهمیدم همچین منفی هم نبودن، ضعفِ درونی من اونا رو پر رنگ کرده بود طفلکیا رو.

          توجهم به حرف دیگران هم باعث اختلال در زندگی، افکار و عملکرد و زبانم شده بود.

          مشکل از اونا نبود، از من بود، از عزت نفس پایین خودم، که خودم نمیتونستم روبه رو شم با شرایط و مسئولیتش رو بپذیرم، اونوقت میگفتم چرا فلانی اینطوری میگه و …

          میتونم بگم این اواخر، بعد از طی کردن روند تکاملیم با فایلهای استاد، تازه بعد این همه مدت تونستم کنترل ذهن رو بهتر درک کنم.

          حالا قاطیِ ترس های خودم، خوشحال هم بودم از امکانات و محاسن خونه ی خودمون، اما چند تا بهانه ی کوچولو انگار کنترل روان و احساسات منو به دست گرفته بودن و نمیذاشتن درک کنم وارد چه بهشتی شدم…

          یعنی من واکنش نشون میدادم، واکنش خلق نمی کردم…

          درس های بزرگی دارم از اون روزا…

          تا اینکه اواخر شهریور و اول مهر دیدم دیگه نمیشه، نمیتونم اینطوری ادامه بدم، صبح ها دلیلی برای بیدار شدن نداشتم، دلیلی برای خروج از تخت نداشتم، انگار که بخوام بخوابم و زمان بگذره، ظاهرا کارهای روزانه منزل رو انجام میدادم، اما عشقی توش حس نمیکردم…

          متوجه شدم دارم میرم بیراهه، چون فهمیدم انگار امید به زندگیم کم شده، دقیقا مسائل مربوط به کشور مزیدِ بر علت شده بود، اون موقع بود که تغییرها شروع شدن، چرا؟

          چون یادمه یه روزی یه لحظه ای به خدا گفتم از تهِ قلبم که خسته شدم از این شرایط، ازش کمک خواستم و اونم کمکم کرد:

          (شاید ترتیبِ انجام این کارها رو مرتب ننوشته باشم ولی همه شون تو پروسه ی تغییرات با طی کردن روند تکاملی وارد شدن.)

          اینستاگراممو حذف کردم (اینو از فایل استاد هدایت شدم بهش که یکی از دوستان گفت اینکار رو انجام داده)

          دور شدم از فضای مجازی

          تعهد دادم روزانه تمرینِ خط بنویسم با دست چپم که دست غیر مسلطم بود.

          خدا بهم گفت برو پیاده روی. دقیقا یادمه با روزی 10 دقیقه شروع کردم چون درمان خروج از ناامیدی، تغییر روحیه با ورزش پیاده روی بود برام.

          از اول آبان هم شروع کردم به رعایت تغذیه ام طبق تجربه های رژیم های قبلیم.

          بعد از دقیقا 100 روز از برنامه رژیم خودم، وارد دوره قانون سلامتی شدم، یعنی تازه آماده شدم با دوره استاد تجربه کنم تغذیه سالم و مناسب بدن و سلامتیِ جسم رو.

          هر روز تمرینِ توجه به نکات مثبت و زیبایی رو انجام دادم.

          سپاس گزاری کردم، از خدا، آدم ها و …

          تحسین کردم دیگران و خودمو.

          و کم کم از سمانه ی ناامیدی که دلیلی برای خروج از رختخواب نداشت تبدیل شدم به سمانه ای که عاشقِ پیاده روی شد، چون درک کردم برای روانم به شدت خوبه، برای سلامتی هم همینطور.

          به سمانه ای که تازه مزه ی تغییرات و بهبود رو دید و عاشقانه تر جلو رفت.

          چرا این داستان رو گفتم؟

          چون این مدت که تاثیرات توجه به نکات مثبت و زیبایی ها، سپاس گزاری، تحسین، باورهای امیدوار کننده، باورهای توحیدی، هدایت گرفتن از خدا، حساب کردن روی خدا فقط، گوش دادن و دیدن متمرکز و هر روز فایلهای استاد، مطالعه کامنتها، نوشتن کامنتها، درکِ روند تکاملی و دوری از شتاب، لذت بردن از داشته هام در لحظه، بهبود باورهای ثروت، تعهد دادن برای بهبود باورهای مالی و … رو تجربه کردم:

          حالم و احساسم به شدت، به شدت، به شدت، عالیه.

          صلحم با خودم بیشتر شده.

          شجاعت و جسارتم بالاتر رفته.

          تجربیات جدیدی رو دارم انجام میدم.

          اعتماد به نفس و عزت نفسم بیشتر شده.

          الان تازه دارم بهتر میفهمم و درک میکنم خدا مارو به چه بهشتی هدایت کرده که خونه بخریم و هر روز چشم هامونو توش باز کنیم…

          چه نعمت های بیشماری بهمون داده…

          انقدر خوشحالم که الان دارم بهتر سپاس گزاری میکنم برای خونه مون، بلوک و مجتمع مون، فضای سبز و باغچه های به شدت جذاب روبه روی آشپزخانه و اتاق خواب ها و کل مجتمع…

          می خوام بگم چقدر شگفت انگیزه که آدم روی خودش کار کنه با آموزش های استاد، تمرین کنه، تکرار کنه مستمر و بعد نتایج بیاد…

          و ببینی چقدر آروم شدی سمانه.

          چقدر خوشحال و شادی.

          چقدر داری لذت میبری.

          چقدر اندام و سلامتی ات عالی شده.

          چقدر ارتباطاتت بهتر و قوی تر شده

          چقدر جسورتر شدی.

          چقدر احساست خوب شده.

          چقدر اتفاقات خوب تجربه میکنی.

          چقدر بیشتر و بهتر با خدا عشق و عاشقی می کنی.

          وقتی از کسی ناراحتم، تمرین میدم نکات مثبتشو بنویسم.

          یه بار که داشتم می‌نوشتم، آخرش دیدم نه تنها ناراحت نیستم از دست اون فرد، بلکه دوستشم دارم، تازه دلمم براش تنگ شده…

          تو موبایلم هم یه سری تمرین مینویسم برای مواقعی که دفترهام نیستن.

          اسم آدما رو نوشتم و جلوش نکات مثبتشون رو مینویسم.

          همه چیز تو فکر آدمه.

          فکر که اصلاح شه، بهبود پیدا کنه، دنیا برای آدم بهشت میشه…

          چقدر خدا بهم برکت داده.

          حد نداره…

          این کنترل ذهن، خیلی به دادم رسیده، استاد خدا خیرتون بده، چون دقیقا پنجشنبه موردی پیش اومد که آگاهانه کنترل ذهن کردم و جمعه، روز به شدت محشری رو تجربه کردم، حس کردم پاداشِ کنترل ذهنم بود…

          که اگه هنوز کنترل ذهن رو درک نکرده بودم، به هم میریختم از لحاظ روحی …

          خدایل ممنونتم واسه این خلق.

          واسه اینکه من تحت تاثیر اون مسئله که حتما خیریتی توشه و من نمیدونم، و نشد که بشه، تونستم واکنش ندم، بهم نریزم، قاطی نکنم، عصبی نشم، بداخلاق نشم و …

          مدت زمانی که تونستم کنترل ذهنم رو به دست بگیرم به شدت سریع بود، بعدش خوابیدم و بلند شدم، بازم بهتر شدم، رفتم سراغ نوشتن و آهنگ شاد گوش دادن و بهتر شدم.

          خیلی خیلی خوشحالم و سپاس گزار و تحسین میکنم سمانه رو برای گفتن و باور به الخیر فی ما وقع.

          ضمن اینکه دسته ی کنترل ذهن تو فایلهای دانلودی و ارزشمند سایت عالیه و روی اونا هم دارم روزانه کار میکنم.

          و یکی از بهترین روش‌ها برای کنترل ذهن به قول استاد گفتنِ الخیر فی ما وقع هست، هر چی پیش بیاد خیره، به نفع منه، حتی اگه ظاهرش اینو نگه…

          استاد جانم اگه الان حالم عالیه، دلیلش اینه که خدا شما رو سر راه من گذاشت و شما با تک تک آموزش ها و فایلهاتون در بهبودِ من نقشِ به شدت پررنگی دارین.

          سپاس گزارتونم.

          من از شهریور تا آخر سال 1401 هر روز کتاب میخوندم، موفقیت، داستان، خودشناسی و …

          پادکست و فایل صوتی متفاوت گوش میدادم…

          از دانشِ اساتید مختلف بهره مند شدم.

          اما از وقتی تمرکزم رو گذاشتم فقط روی شما و سایت، اوضاع سریعتر بهبود پیدا کرد. آروم تر شدم.

          سپاس گزارم از تمام منابعی که باعثِ بهبود من شدن، مخصوصا خود شما.

          از اول فروردین 1402 هم قسمت کتاب خوانی روزانه مو تبدیل کردم به مطالعه ی کامنت های سایت.

          خوشحالم که میخونم و مینویسم کامنت، نتیجه اش عالیه.

          از وقتی چشم های قلبم باز شده به زیبایی های اطرافم، عاشقِ محیط زندگی ام هستم، عاشق آدما، طبیعت، خیابونا، گلها و درختها، آسمون، ابره، هاپوها، پیشی ها، پرنده ها و صدای اوازشون، عاشق هوای عالی و مطبوع و بیش از گذشته عاشقِ خدا و هدایتهاش شدم که چقدر دقیق و محشره.

          اینا نتایج توجه به نکات مثبت و زیبایی هاست.

          کم کم هم شروع شد و روند تکاملی خودشو داره طی میکنه، مطمئنم بهتر و بهتر هم میشه و باید ادامه دار باشه تا همیشه.

          خیلی خیلی خدا رو شکر میکنم بابتِ تک تک حس هام

          درس هایی که گرفتم، فهمیدم، درک کردم و باعث شده افکار و رفتارم عوض شن و زندگیم بهبود پیدا کنه….

          نتیجه ی به شدت بزرگ و پر رنگیه وقتی که دارم کارهای خونه و خودم رو انجام میدم، شتاب رو میگیرم ازشون، با لذت و آرامش انجامشون میدم. انگار که دعوت شدم به انجامِ بهترین کار جهان که خوشحالم میکنه.

          ظرف شستن، لباس پهن کردن، آشپزی و … تبدیل شده به مراقبه برام، از بس که حسم رو عالی میکنه، فکر میکنم، تحلیل میکنم، ایده میاد، آگاهی میاد، درس میاد…

          و جدیدترین معجزه ی زندگیم…

          خدا هدایتم کرد به پیام سعیده جان شهریاری که از هم آهنگی با خدا نوشت برام و انگار که دریچه ای باز شد برای ارتباط یک لایه عمیق تر من با خدا جانم…

          هم آهنگی با خدا یعنی:

          من نمیدونم خدا، تو بلدی، تو میدونی، تو راهنماییم کن، تو هدایتم کن.

          یعنی من تسلیم تو هستم خدا. هر چی تو بگی، چشم.

          یعنی هدایت گرفتن از خدا از ریز تا درشت زندگی.

          یعنی من ذهن و منطقم رو خاموش میکنم، تو هدایتم کن.

          یعنی تو بگو الان چیکار کنم، چطوری انجامش بدم. من دخالت نمیکنم.

          عاشقِ دفترها و کلاسورهامم، که مینویسم و مینویسم و مینویسم…

          خدا رو شکر که مینویسم.

          خدا رو شکر که تو فکرم هم، دارم کار میکنم علاوه بر نوشتن.

          خدا رو شکر که صحبت می‌کنم و مینویسم از ایده ها و هدایتها و نشانه های خدا.

          خدا رو شکر که با ذوق میرم پیاده روی هر روز.

          خدا رو شکر که دارم توجه میکنم به نکات مثبت و سپاس گزاری و تحسین میکنم.

          خدا رو شکر که خودمم تحسین می کنم و دارم حس لیاقت خلق میکنم برای خودم.

          خدا رو شکر به تازگی دارم روی باور فراوانی با مثال روی خودم کار میکنم و تمرین میکنم.

          خدا رو شکر شتاب رو میگیرم از انجام کارهام.

          خدا رو شکر که دارم کار میکنم و تمرین میکنم که سریع واکنش ندم، تامل کنم، خوش اخلاق باشم و با مکث پاسخ بدم، و به قول استاد واکنشگرا نباشم، واکنش رو خلق کنم.

          خدا رو شکر میکنم از سمانه ای که هدف خاصی نداشت که بلندش کنه، که بشه انگیزه و هدف زندگیش، که باعث امیدش بشه، تبدیل شدم و میشم به لطف خدا به سمانه ای که برای هر روزش برنامه داره، کار داره، باید یه سری کارها و تمرین های روزانه و متفرقه رو انجام بده برای بهبودِ خودش و زندگیش از ابعاد مختلف.

          زهرا جان، این سایت و آموزش های استاد به معنای حقیقی به من خیلی کمک کرده، امیدوارم همه مون شاگردهای خوبی باشیم برای استاد و بتونیم درس هاشونو به درستی درک کنیم تا نتایج خوب وارد زندگی هامون بشن.

          برات بهترین ها رو میخوام عزیزم.

          یه لحظه هایی یهو میخکوب میشم.

          یهو خشکم میزنه.

          میگم چرا انقدر خوبه فایلهای استاد.

          چرا انقدر حسم عالیه اون لحظه که میشنوم صدای استاد رو.

          چقدر استاد درسته و درست صحبت میکنه.

          یهو غرقِ حس سپاس گزاری میشم از خدای هدایتگرم، از استاد عزیز دلم که چطوری داره مسیر رو با چراغِ آگاهی هاش روشن میکنه.

          استاد جان، تا همیشه سپاس گزارتونم.

          تحسینتون میکنم برای همه ی تاثیراتی که دارین روی یه عالمه آدم میذارین در جهت بهبود زندگیشون و جهان رو تبدیل به جای بهتری برای زندگی میکنین.

          دیوانه میشم استاد، از شنیدن صحبت هاتون تو تک تک فایلها.

          چقدر عالی هستن.

          چقدر عالی هستن.

          چقدر راهگشا هستن.

          چقدر کمکم میکنن باورهام اصلاح شه، رفتار و عملکردم عوض شده.

          سپاس گزارتونم.

          خدا رو شکر برای همه چیز

          خدا رو شکر برای همیشه

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    اسماء منصوری گفته:
    مدت عضویت: 1898 روز

    بنام رب وهاب و غفور و هدایتگرم

    سلام به دوستان و خانواده عزیز و ارزشمندم

    روز 78 ام

    دقیقا نمیدونم چند وقت شده که هر بار خواستم کامنت بزارم نشده یعنی همش منتظر یک فرصت عالی تر بودم تا تمام اونچه که از این دو فایل جدید و بعدی ها درک کردم بنویسم ولی باز برام فرصت نمیشد و متوجه شدم ذهن من همش به دنبال عالی ترین تایمه در حالی که به قول استاد همین حالا عالی ترین فرصت هست، و اینو بگم شاید تو این چند وقت کامنت نزاشتم ولی فایل ها رو هر کدوم چندین بار دیدم و شنیدم و لذت بردم مخصوصا صوتی شون رو، چون فایل تصویری این قسمت اونقدر فراست که نمیتونم همینجور معمولی ببینمش و همش اشک شوق میریزم از دیدن این همه زیبایی که بماند چقدر بم الهامات جالبی شد از وقتی از فایل و فایل قبلی اومدن روی سایت، من دیگه به این اطمینان رسیدم که اونقدر این خانواده عزیز و دوستان همگی با هم، همفرکانس هستیم، که استاد دقیقا وقتی بشون الهام میشه که بیان فایلی بزارن دقیقا وقتی هست که همه ما احتیاج به شنیدن دوباره آموزه های استاد داشتیم، و چقدر عالیه و خود قانون داره به بهترین شکل همینجا اجرا میشه.

    این چند وقت وقتی فایل رو میدیدم و کامنت ها رو میخوندم حس فوق العاده زیبایی پیدا میکردم، من بعد از اینکه کامنت های قسمت الگوهای موفق خانواده عباس منش رو تموم کردم، این قسمت برام پیدا شد که همه هم از روش هایی که باش به زیبایی ها توجه میکنن مینویسن و هم از زیبایی هایی که دیدن و یا در حال تجربه کردن هستن، زیبایی های خونشون، حیاطشون، خیابوناشون، باغچه هاشون، رفتار همسر و خانوادشون واقعا زیبا و بی قیمته، و اونقدر بعضی نکات تو همه کامنت ها تکرار شده که ناخودآگاه بعد از کلی خوندنشون برات باور و قانون میشه که چجوری باید به زیبایی ها توجه کنی و همون لحظه بدون وقت تلف کردن بری عملی کردن رو شروع کنی که برای من همچنین چیزی شد و دقیقا چیزهایی که دوستان گفتن شد، وقتی تو میدونی باید زیبایی بنویسی و تا میبینی همون لحظه مینویسی اونقدر همنیطور زیبایی های بیشتر به چشمت میخوره که هی باید بنویسی و این عالیه، من از وقتی کامنت های این فایل و فایل قبلی رو خوندم و عمل کردم بیشتر و با تعهد بیشتری، واقعا نتایج عالی دیدم، هر جیزی که نوشتم چند برابر شده زیباییش، خدیا شکرت

    و اینو بگم که همش یه حالی داشتم از بعد ماه رمضون یک بغضی یک حالتی که نمیتونم بگم چجوریه ولی شبیه زمانی بود که من بعدش با استاد آشنا شدم، یعنی یجوریه که میدونی این احساس قراره اتفاق عالی ای رو برات رقم بزنه، یجور حس خداحافظی با یک نوع گذشته و یا یک نوع وابستگی هست، نمیدونم چجوری باید توصیفش کنم ولی یک حسیه که میگه از تمام اون چیزایی که میخواستی رها بشی، الان داره این اتفاق برات رخ میده، و همش میگفتم میدونم این حس داره بام حرف میزنه نیاز دارم ببینم چی میگی، و بعد از دیدن فایل تصویری عادتی که زندگی شما رو تغبیر میدهد 1 و این فایل که صوتیش اول چند بار گوش کردم، دیدم که بم گفته شد خیلی واضح که تو باید یک فضای تنهایی و خلوت به خودت بدی و بری خلوت کنی با خودت تا فضا ایجاد کنی برای اون چه که قراره تجربه کنی حالا اون الهام و یا احساسی که در درون تو هست، خلاصه من دیروز رو گذاشته بودم برای اینکار، و رفتم روبروی رودخانه کارون زیبا و زیر یک درخت زیبا این خلوت رو برای خودم ایجاد کردم، فکر میکردم خیلی سادست ولی دیدم اینجور نیست، یک جایی دقیقا کنار آب پیدا کردم که سکوت محض بود اونقدر سکوت بود و اونقدر مطمئن بودم خیلی راحت حرف های درونم رو متوجه میشم اگر بمونم بیشتر، ولی نموندم اونجا و رفتم جایی با سکوت کمتر، من همیشه خودم رو به صورت خودآگاه از بعضی چیزا دور کردم که میدونم حل میشه، و همین که باید تکامل همین خلوت کردن رو هم بگذرونم، وقتی نشستم تا خلوت کنم، همش میگفتم اوکی خدا، الان تتهاییم من و تو، به حرفت گوش کردن الان خلوت کردم روبروی این غروب زیبای آفتاب نشستم تا حرف بزنی، اومدم فضا بدم برای حرفات، و همون لحظه دیدم گفته شد اومدی این سکوت رو حس کنی، رودخونه و حرکات آب رو ببینی، همین برگ درختا رو که بالای سرت هست ببینی، عکسای خوشکل بندازی از این زیبایی ها، باد وقتی داره به صورتت میخوره حس کنی، رنگ آفتاب رو ببینی، پرواز پرنده ها رو ببینی(من عاشق پرواز پرنده هام، حس فوق العاده ای بم میده و از وقتی به عنوان زیبایی بش توجه میکنم دقیقا پرنده از بالای سرم در فاصله ای نزدیک بم پرواز میکنن که کاملا نحوه پرواز کردن و اوج گرفتنشون رو میبینم و لذت میبرم و همش یاد این آیه تو قرآن میفتم که میگفت: و تو پرنده ای رو در آسمان میبینی و هیج کس نمی تونه لمسش کنه جز خدا و اینو برای من معنی آزادی داشت و به خدا توکل کردن). و گفت شاید همه چیزهای زندگی همین باشه، و گفتم آره درسته، و همون لحظه من فهمیدم که خیلی نیاز دارم به این خلوت ها، باید تجربشون کنم خیلی، شاید همینه زندگی، همین خلوت این نگاه کردن به زیبایی یعنی واقعا از خونه بزنی بیرون بری بشینی یه جا به قصد دیدن زیبایی که خودش عمل صالح هست، صلاه هست، خلاصه که تجربه عالی ای بود، و همون موقع تجربه کردنش چقدر اشک ریختم، که احساس کردم یجور ستایش روح خودم و خداست.

    اینم بگم که از قبل از عید میخواستم دوره دستیابی به رویاها رو گوش کنم ولی واقعا یجوری میشد که نمیشد، خواهرم این دوره رو هیلی پیش تهیه کرد ولی اونم نتونست باز تجربش کنه که اونم باز بخاطر فرکانس و تکامل هست، به قول خودش احساس میکنم آمادگی شنیدنش رو ندارم، و فعلا باید روی فایل های دانلودی کار کنم، و اینکه بعد از عید فطر اصلا بصورت ناخودآگاه یه پلی لیست درست کردم از چیزهایی که باید گوش کنم از اول صبح که فایل قبلی همین فایل و خود این فایل، و فایل راهنمای عملی شماره یکش و مفهوم فرکانس و فایل یک اعتماد به نفس، که چیزایی که دقیق و تمرکزی گوش کردم همنی فایل و فایل شماره یک رویاها بود، اونقدر این فایل معرکست که برای درک و فهم اونچه که میگه که دقیقا همش به خودم میگفتم من میدونم چنین خواسته ای رو میخوام ولی نمیدونم چجوری باید بش برسم و یجورایی بی قراری میکردم و همین شد که این فایل رو دقیقا همراستا با خواستم گوش کردم و ان راز رو استاد گفت همونجور که تو جلسه نه و ده آفرینش گفت، و واقعا معرکست و پر محتوا و پرکلید، برای همین به قول استاد برای فهم همین چیزا باید همین فایل رو دوست بار گوش بدین، و منم میخوام تا زمانی که واقعا بفهممش گوشش کتم و چقدر لذت میبرم استاد از شنیدن صحبت هاتون از صداتون واقعا خود صداتون یعنی کنترل ذهن و تنظیم فرکانس

    خدایا شکرت برای وجود شما، وجود ارزشمند شما و این سایت و این خانواده عزیز و بچه های پشتیبانی سایت و خانم شایسته گرانقدر

    عاشقتونم

    استاد اونقدر که این دوفایل رو دیدم و لذت بردم و چقدر بیشتر عاشقتون شدم، که دو روز پیش خوابتون رو دیدم خیلی مهربون و فوق العاده بودین و خانم شایسته و چقدر خوش گذراندیم تو خواب و چقدر وقتی بیدار شدم احساس عالی ای داشتم و کفتم اونقدر از زیبایی نوشتم که زیبایی به خوابم اومد خدایا شکرت هزاران بار

    دوستان عزیزم، خانواده عزیز و ارزشمندم چقدر ازتون یاد گرفتم و در حال یادگیری هستم از کامنت های فوق العادتون، عاشقتونم

    در پناه الله باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  10. -
    لیلا صادقی گفته:
    مدت عضویت: 1213 روز

    سلام استاد جان امیدوارم درپناه خداوند سلامت وتندرست باشید وسلام به مهربانترین بانوی پارادایس خانم شایسته عزیز

    بی نهایت سپاسگزارم بابت این فایل ارزشمند وزیبا همین طور که این همه زیبایی ونعمت وثروت رونگاه میکردم باموبایل ازاین مناظر عکس هم گرفتم چقدر اون قسمت ساحل زیبا بود که در نور خورشید گم میش احساس می‌کردم جاده ای است به سمت بهشت روح من درسواحل فلوریدا گم شد درآن جاده ای که در ابرها محو میشد ودریای بیکران ولاجوردی بارها با صدا بی صدا این مناظر را دیدم وبازروحم تشنه شنیدن ودیدن این مناظر هست .

    یه کاری که من انجام میدم برای تمرکزروی نکات مثبت با خدا زیاد صحبت میکنم مثلا موقعی که به پیاده روی یا برای کاری بیرون ازمنزل میروم موبایلم را برمیدارم وبا خدا حرف میزنم این جوری کسی حداقل نمیگه من خل شدم وتمام خواسته ها وحتی زیبایی‌هایی که درشهرمان را می‌بینم برای خدا تعریف میکنم خیلی خوبه وقتی با خدا حرف میزنی وراه می روی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: