عادتی که زندگی شما را برای همیشه تغییر می دهد | قسمت 1 - صفحه 25 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/04/abasmanesh-8.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-04-28 07:34:452023-05-02 13:37:01عادتی که زندگی شما را برای همیشه تغییر می دهد | قسمت 1شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام خدای خوبم
میخام شکرگذاری کنم برای نعمتهایی ک بهم دادی
خدای مهربونم ازت برای دندونهای سالمم که دارم باهاشون آدامس میجوعم سپاسگزارم
خداجونم براز آب شیرینی ک داریم و به فراوانی داریم ازت سپاسگزارم
خدایا شکرت که تو روستایی زندگی میکنم که پر از نعمت و ثروته
الان فصل پسته چینی هست و دارم به چشم میبینم که اینقدر باغ زیاده اینقدر کار زیاده که کارگر پیدا نمیشه
خدایا شکرت برای 300کیلو پسته خودمون
چقدر زیاده این نعمت واقعن پسته یکی از موضوعاتیه ک من بهش فکر کردم و دیدم که چقدر فراوانی پسته هست
هرسال درختها پربارتر میشن
مثلا همین باغی ک ما پستشو گرفته بودیم ی باغ 7 ساله بود ک اینهمه پسته داد
واقعن خداروشکر برای اینهمه نعمت
خدای مهربونم ازت سپاسگزارم برای اینکه آزادی دارم که برم بویین
برم سرکار
خدا جونم ازت بینهایت سپاسگزارم برای وسایل شنیون و کله مانکن قشنگی ک بهم هدیه دادیش
خدایا شکرت که ابن استعداد و توانایی رو بمن دادی
هنر رو بمن یاددادی و من افتخار میکنم که مثل تو هنرمندم
خدای خوبم شکرت برای گوشیم برای اینترنتم
خدایا شکرت که این صفحه بودکه بیام و شکرگذاریم رو دراینجا ثبت کنم .
قبلنا فقط دوست داشتم بنویسم و انگار ی مشقی بود که باید هرروز نوشته میشد
اما الان یادگرفتم که شکرگذاری برای موندن در احساس خوب و یا بهتر کردن احساسمه
چیزهایی رو نوشتم ک واقعن برای وجودشون سپاسگزارم
خدایا تنها تورا میپرستم و تنها از تو کمک میخاهم یاری ام کن.
سلااااام مجدد به همه عزیزان
این دومین باره که اومدم کامنت بزارم بعد اینکه کل فایل رو دیدم بار قبل دقیقه 6 فایل استپ زدم و کامنت گذاشتم
این بار اومدم تجربیاتم رو روی تمرکز بر زیبایی ها و نازیبایی ها بگم که چه نتایجی داشت
من تمرین سپاسگزاری رو هر روز انجام میدم و به داشته هام توجه میکنم
به عنوان مثال زمانی که لباسشویی روشن میکنم به همه جوانبش فکر میکنم و شکرگزاری میکنم از تولید کننده از کارگران اون کارخونه از نیروی برق و نیروگاه از آب و سازمان آب و خدماتی که میدن حتی از مایع لباسشویی فوق العاده ای که لباسامو تمیز میشوره و این باعث شده لباسشوییم فوق العاده کار کنه و یا حتی یه وقتایی کارش مختل میشه خودش درست میشه بدون هزینه ولی نقطه مقابل دیدم ادمهایی رو که کلی غر میزنن که سختمه لباس پهن کنم و جمع کنم یا سختمه لباسا رو جداسازی کنم و توی لباسشویی بریزم یا میگن کی میشه این لباسشویی لعنتی خاموش بشه و از این جور حرفای نازیبا که منجر میشه به خراب شدن لباسشویی و هزینه های گزاف تعمیر ولی من همیشه قدردانشم و با عشق لباس میریزم توش و پهن میکنم و جمع میکنم
حتی زمانی که به خاطر مصرف برق اسپیلت هزینه برق برامون ارسال میشه کلی سپاسگزاری میکنم بابت این خدمات عالییی که باعث میشه ما گرممون نشه توی فصل گرما جالب اینجاست که هزینه سال قبل از سال قبلش چندان فرقی نکرد و زیاد نشد برخلاف خیلی ها که ناله میکنن به خاطر هزینه
خداروشکر میکنم به خاطر این توجه درست و مثبت که باعث تجربه زندگی با کیفیت تری شده برام و این تجربه تقریبا توی همه جوانب زندگیمون هست
ولی توی روابطم یه جاهایی از دستم در میره و تمرکزم روی نقاط منفی پسرام یا همسرم میره که بعد گذشت چند ساعت یه اصطکاکی بینمون ایجاد میشه که همونجا متوجه میشم اشتباه زدم و سریع کنترلش میکنم و درست میشه
به خدای بزرگم میسپارمتون
درود و نور بر استاد عزیزم و مریم جان و دوستانی که دارن این کامنتو میخونن
نشونه امروز من این فایل بود و چه به موقع بود و بهم یادآوری کرد که سارا خانم تمرکز فقط روی زیباییها و نعمتها بزار و بیشترش کن
استاد یسوال پرسیدین که چطور تمرکزتونو آگاهانه روی نعمتها و فراوانی و اتفاقات خوب میزارین
من یاد یه روشی افتادم که قبل آشنایی با شما فکر کنم سال 96 بود اولین بار دوره های قانون جذب یه استاد دیگه ای رو خریده بودم که فقط جذب رو که از کتابها خونده بود یاد میداد و البته خبری از خودشناسی و توحید نبود ولی خب مقدمه آشنایی من با این جهان و قانونهاش شد و منو آماده کرد تا خرداد 1400 تو مداری بیام که اولین قدم رو بتونم تهیه کنم و مثه پیش دبستانی بود برام.
این استاد اونسال بهمون یاد داد یه صلوات شمار بگیرین دستتون و از شروع روز هرجا میری هر کاری میکنی هر زیبایی که دیدی دکمه صلوات شمار رو بزن آگاهانه بهش توجه کن و شکر کن خدا رو. و الحق برای ذهن منفی باف و منفی نگر من تمرین خوبی بود.
یادش بخیر اونموقع ها بعنوان استاد زبان آموزشگاه ایرانمهر درس میدادم و از خونه تا آموزشگاه مسیر 20 دقیقه پیاده روی بود من صلوات شمار و با خودم میبردم اگر خنده ای رو لب یه عابر پیاده میدیدم صلوات شمار رو فشار میدادم بخاطر اینکه مثلا فروشنده مغازه باهام خوش اخلاق و با حوصله صحبت کرد، بخاطر هوای بارونی یا آفتابی، بخاطر صلح و آرامشی که تو کشور من بود، بخاطر تحسین مدیر آموزشگاه از شخصیت و تدریسم و مثال زدن من بعنوان الگو برای بقیه تیچرها، بخاطر حقوق کمی که اونموقع میگرفتم ولی احساس میکردم واقعا ثروتمندم با حس خوب و غرور برای خونه میوه و خوار بار میخریدم، برای پسرم خوراکی. غذا اسباب بازی و… برای خودم کیف و کفش ، بخاطر اینکه پول تو کارتم بود و راحت و بدون دغدغه مایحتاجمو تهیه میکردم بخاطر اینکه مدرس محبوب و موفق موسسه بودم و کلی شاگرد خصوصی از بیرون موسسه بهم معرفی میشد، نگران فرداها نبودم، آخ چه روزایی بود با همین چیزا حالم عالی بود
چقدر شکر گزار بودم . از وقتی فهمیدم خالقم و میتونم کنترل زندگیمو دستم بگیرم چقدر انتظارم از خودم بیشتر شد . الان که دارم فکر میکنم قبلا اینهمه آرزو و خواسته نداشتم و با موفقیتهای کوچیکم چقدر شاد بودم و شاکر، الان دستاوردهام خیلی زیاده خیلی، کلی ذوق و اضطراب و هیجان دارم تا مسیر رسیدن به هر آرزو رو طی کنم وقتی میرسم باخودم میگم همین بود!!! باید دوباره مثله قدیمها یاد بگیرم شکر کنم خودمو تحسین کنم و کم نبینم دستاوردهامو!
استاد یادمه وقتی فایلهای رایگان رو گوش میدادم فروردین 1400 بود باخودم میگفتم یعنی میشه مشکل رابطه من حل شه! هیچ کدوم از دستاوردهای الانم اصلا جزو آرزوهام نبود ، فقط رابطه م که خوشحال نبودم و بمن هیچی اضافه نمیکرد انگار یه سیب بزرگ راه گلومو بسته بود همیشه بغض داشتم اصلا وقتی قدم رو خریدم گفتم به نیت این میخرم که رابطه م یا درست شه یا تموم و بعدش دومین خواسته م ثروت بود!
استاد واقعا زندگی و آرامش ، شخصیت و نتایج الانم بخاطر عمل به آگاهی های قدم بود من قدم 7 و 8 بهم الهام شد برای رابطه م چیکار کنم بهم گفت تو خفا انجامش بده و عجیب به وعده ش عمل کرد و «وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْراً»
و تمام ترسهامو زیر پا گذاشتم قرارمون با خدا این بود تو خفا باشه ،تک و تنها من بودم و خدا بدون هیچ پشت و پناهی بدون هیچ پولی و ایده ای برای بعدش، چیزی که بهم الهام شد و خواسته قلبی من بود رو انجامش دادم و قلبم باز شد. حتما برسم آلمان براتون ویدیو میگیرم تعریف میکنم
یه راه منحصر بفرد بهم الهام شد که تا حالا ندیدم کسی برای حل مشکل روبطش انجام داده باشه. الان بعد سه سال و خورده ای که با شما همراه هستم منتظر ویزای خودم و پسرم هستم مهاجرت کنم به آلمان . یکشنبه پیش 19 ژانویه رفتم درخواست ویزا دادم که همش معجزه بود معجزه پشت معجزه. و تماما هرچه میخواستم تو ستاره قطبی می نوشتم و اتفاق میفتاد. من از خرداد 1400 تا الان هر روز ستاره قطبی نوشتم و تقریبا 99 درصدش همیشه تیک میخوره و اتفاق میفته.
صبحی که میخواستم برم ویزامتریک(نمایندگی سفارت آلمان) تو ستاره قطبیم نوشتم خوش اخلاقترین و صبورترین کارمند مجموعه پرونده منو انجام بده و اتفاق افتاد. حتی ایشون از من سوال به آلمانی نپرسید و گفت شما بالاترین مدرک زبان رو داری با نمره بالا و نیازی به مصاحبه نداری. و خداروشکر هیچ نقص مدارکی برام نزد. فردای انروز هم از سفارت تماس گرفتن و چند سوال راجع پرونده پسرم پرسیدن
و الان روزهای پایانی رو تو ایران دارم میگذرونم، منتظر ویزام برای شروع تازه تو سن 42 سالگی بهمراه پسرم با دوتا چمدان و فقط خدا همراهمه مشوقمه و بس! و راضیم که خدا همراهمه
هدایتگرمه، پشتیبانمه و برای من خودش یعنی کل جهان!
من سه ساله هر جا نشستم هرکی ازم پرسید گفتم من که دارم میرم آلمان. از وقتی تصمیم به مهاجرت گرفتم حتی برای خونه م وسیله جدید نخریدم. خودمو دیگه اینجا نمیدیدم که بخوام خونه زندگی براش بچینم. و تقریبا دیگه همه مسخره م میکردن. که تو همش میگی میخوای بری توهم زدی . و با مسخره میگفتن آره حتما میری! من تو ذهنم میگفتم تو از قدرت من و خدای من خبر نداری تلاش منو و توکل منو ندیدی حق داری مسخره کنی. و برام واقعا مهم نبود. خیلی هیجان دارم خیلی خوشحالم که هر چی بهم الهام کرد اجرا کردم عمل کردم و الان بعد سه سال و خورده ای کلی نتیجه تو دستمه.
و همش از الهامی که برای رابطه بهم شد و قدم اول رو برداشتم سخت بود ولی توکل کردم و فقط به غیب ایمان داشتم و خدا برام راه شد، حال خوب شد، آرامش قلب و ذهن شد، رفیق شد، پارتنر شد پدر و مادر شد و تربیتم کرد با دوره احساس لیاقت خودمو شناختم جایگاهم بعنوان انسان شناختم فهمیدم ارزشمندم هیچ کس از من برتر یا کمتر نیست یاد گرفتم مقایسه کردن خودم با دیگران بی احترامی به خودمه و نابود کردن عزتنفس خودمه و رفتن تو حاشیه س! چون هر کس اثر انگشت منحصر بفرد خودشو تو دنیا داره. من انقدر ارزش وجودیم بالاست که حسادت و مقایسه در من جایی نداره ، آرزوها و هدفهای خودمو دارم و خدا رو هر لحظه در حال اجابت و هدایت خودم میبینم. برای همین سرمو انداختم پایین فقط جلو پای خودمو دیدم فقط به الهامات گوش دادم و عمل کردم ، از دور همی هایی که غیبت و حرف لغو بود فاصله گرفتم،
هر لحظه احساسم رو سنجیدم تا بتونم بفهمم راهم ،فکرم، عملکردم درسته یا نه! احساسم شد قطب نما
استاد خیلی ازتون یاد گرفتم تا ابد سپاسگذارم بخاطر اینکه منو آگاه کردی و سپاسگزار خدایی هستم که منو هدایت کرد این آگاهیها رو بشنوم و قدرت خالق بودنه خودمو بشناسم، و تا الان تو مسیر نگهم داشته. از الان به بعد هم ازش می خوام ببره منو مدارهای بالاتررر.
کلی هیجان دارم برای سرزمین جدیدم، آشنایی با ملیتهای مختلف، یاد گرفتن قوانین اون کشور، ارتقا زبان و حرفه م، و چالشهای جدید که مثله همیشه باید خودم و خدا باهم حلش کنیم. مثله خونه اجاره کردن، حساب بانکی باز کردن، ملده کردن خودم و بچه م، ……من عاشق تجربه های جدیدم. زندگی روی خط صاف برام لذتی نداره، اینکه از محیط امن مون خودم و بچه م میزنیم بیرون برای پیشرفت و تجربه آزادی
هیجان داره برام.
استاد هوا امروز تهران عالیه بارون میاد رفتم صبح پیاده روی تو پارک نشستم یک لحظه با خودم و خدا خلوت کردم پرنده ها هم زیر بارون آواز میخوندن. صدای بارون، اکسیژن خالص تصور کنید بهشت همینه دیگه! بعد مسیر زندگیمو مرور کردم میدونید چی دیدم،؟هر سختی بود من تبدیلش کردم به پله گذاشتم زیر پاهام رفتم بالا، به جای اینکه خودمو قربانی ببینم مسئول زندگیم دونستم، مسیری که اومدم قشنگ بود
خودمو بعنوان نماینده خدا روی زمین تحسین کردم بهتر از این نمیشد زندگی کرد عمل کرد که من انجامش دادم. با هدایت خالقم
.وَلَسَوۡفَ یُعۡطِیکَ رَبُّکَ فَتَرۡضَىٰٓ
استاد راستی باز خوابتونو دیدم تو ماشین کنارتون نشسته بودم و انگار صمیمی ترین دوستم بودین و باهم کلی از قانون صحبت میکردیم.
خانم شایسته هم بودن. فعلا که خوابتونو زیاد میبینم امیدوارم به زودی تو بیداری هم ملاقاتتون کنم هر قاره ای که خدا صلاح بدونه.
استاد دوستون دارم
و به زودی خبر اومدن ویزامو بهتون میدم و زمانی که برسم آلمان
تصمیم دارم با درآمد یورویم دوره های ثروت و قانون سلامتی رو تهیه کنم
در پناه خدا قلبتون پر از نور هدایت باشه
سارا
با سلام خدمت شما دوست عزیز
سپاسگذار خدایی ام که بذر امید رسیدن به یکی از مقدس ترین اهدافم یعنی مهاجرت رو بار دیگر و اینبار از کلام ونتایج شما در من کاشت و پرورش داد که اینطور خداگونه از ته دل بیام و خط کنم این احساس رو بر کنج این کلام شما.
من چقدر تعمق کردم وقتی که شما در گوشه ای از کلامتون گفتید که(الان دارم روز های پایانی رو در ایران میگذرونم) ومن چقدر مصمم شدم تا با عشق و علاقه ای خیلی بیشتر بار دیگر مهاجرت کنم ولی اینبار برای گام نهادن و گذشتن از مرز یک کشور.
سلام خدمت دوستان عزیزم
خیلی خوشحالم که این فایل زیبا رو دیدم و از صحبت های استاد عزیز استفاده کردم
عجب جای زیبا و خفنی
عجب آب زلال و تمیزی
چه آزادی نابی
چه استاد خوشتیپی
چه همراه پایه ای که تو هر شرایطی فیلم از استاد میگیره
شن های سفید اعجوبه ان، موج های دریا خیلی زیبا هستن
از جمله روشهایی که من استفاده میکنم برای توجه به زیبایی ها در موارد زیر خلاصه شون میکنم:
1. چون خیلی طبیعت دوست هستم بلافاصله به پرنده، ویوی زیبا، آسمان، ابرهای پراکنده و خفن، غروب یا طلوع خورشید توجه می کنم
2. بلافاصله با خدای خودم در مورد قوانین صحبت می کنم
3. به خودم فوراً تذکر میدم که احمد حواست به قوانین باشه (احساس خوب مساوی اتفاقات خوب)
4. سعی میکنم خودم را از اتفاق نازیبای اطرافم دور کنم
5. وقتی ذهنم سراغ نجوا و نازیبایی میره، یک فایل صوتی از استاد عزیزم گوش میدم
6. سعی میکنم با ورزش یا بازی حواسم رو از نازیبایی دور کنم و باز بیفتم رو غلتک دیدن زیبایی
7. جنبه زیبای هر قضیه ای را تو ذهنم تکرارش می کنم
8. سعی میکنم خنده و تحرک را در ماهیچه ها و عضلات ام ایجاد کنم
9. حواسم را شدیدا به موضوع زیبا معطوف میکنم
10. مهمتر از همه اینکه بلافاصله برای دیدن اون زیبایی و داشتن لیاقت اون شکرگذاری میکنم
11. حواسم را معطوف داشته های لحظه حال ام می کنم
اینها مواردی بود که همین الان داشتم ویدئو رو میدیدم به ذهن ام اومد
چقدر فضا و انرژی این سایت مثبت و زیباست
استاد عزیز و قدرتمند دوستون دارم، برای همه آموزش های شما ممنونم، مرسی که هستید
خدارو برای همه نعمت های اش شاکر و سپاسگزارم
دوستون دارم
با سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته ی مهربون
روز 128
پنجشنبه ی هفته ی قبل،با حس خوب و یک ذوقی که از رفتار و حرفای یکی از دستای خداوند بهم دست داده بود،کنار ابجی لیلا نشسته بودم و باهم داشتیم راجب حرفا و هدایت خداوند که از زبان اون خانم برای ما جاری شد رو مرور میکردیم
اون خانم محکم منو بغل کرده بود و بوسممیکرد و با یک ارامش و انرژیی،بهم میگفت هرچی میخواهی در ثانیه اتفاق بیفته
تند تند این جملرو پشت هم میگفت و منم بغضی شده بودم و صدای قلبمو میشنیدم ک حیرت زده بود از این فرکانسی که از خانمی ک فقط چند دقیقست ملاقاتش کرده
خلاصه حین مرور و صحبت راجب همین نشونه ها که برای من و ابجی لیلا ،هیچ وقت تکراری نیست و همیشه به قول استاد با ذوق صحبت میکنیم،گوشیم زنگ خورد
اقا مذهب..!
همون اقایی که در یکی از کامنتای ابجی لیلا(لیلابشارتی) کاملا شرح داده شده که چطور دستی از دستای خداوند شد وقتی ما در مه و هوای بارونیه عسل محله(دشت دریاسر) گم شده بودیم
چطور میشه که بعد از ماه ها،این اقا منو یادش بوده
چطور میشع که هوای افتابیه منطقه ای رویایی از این جهان،منو به یاده این فرشته ی مهربون بیاره که البته که میدونم بخاطر کانون توجه خودم بوده
بخاطر فرکانسای خودم بوده
بخاطر گفتگوهای همیشگیه خودم بوده
که هزاران بار،من از اقا مذهب و معجزاتی که خدا از طریق ایشون برای ما فرستاده ،صحبت کردم
همیشه گفتم خدایا شکرت
همیشه یاداوری کردم
گوشیو جواب دادم :گفت ابجی اگه یادت باشه بهار اومده بودین دشت دریاسر..
گفتم بله بله اقا مذهب…ذوق کرده بودیم
من ابجی لیلا نازیلا اریا..
همه با صدای پر از ذوق بلند میگفتیم سلام اقا مذهب…
یهو گفت ابجییی هوا افتاییه عالیه..دارم مسافر میبرم دشت
اگه خواستی ،الان عالیه
بیاین دشت
سرد نیس
ازش تشکر کردم
ساعت 8 شب
گفتم خدایا ینی چی؟ینی الان من برم؟؟؟
منظورت اینه؟؟
ابجی لیلا ک شرایطشو نداره
منجیکار کنم
!؟
تو راه خونه ی خودمون ساعت 9 اینطورا،زنگ زدم به دوستم گفتم من احتمالا فردا میرم عسل محله،تا برسم خونه توام فکراتو کن،بهم خبر بده
رسیدم خونه،کوله پشتیمو اماده کردم
مامان بابام همراه تر از همراه،برام میوه اجیل …
قبلا بخاطر ترمزای خودم،باید کلی حرف میزدم ک کجا با کی چرا…
5 صبح ب سمت عسل محله…
10:30 رسیدیم
از هدایت خدا..
به خودش قسم ک چندبار گرم صحبت بودیم که یهو من گوشیو برداشتم نقشرو ببینم ،متوجه شدم باید صد متر جلوتر بپیچم
اگه خدا نبود پس کی بود؟؟؟
وقتی اون شیب کوه و منظره هارو میدیدم هزار بار میگفتم خدایا شکرت خدایا همش خودت بودی ک من الان اینجام
چی بشه ک اقا مذهب زنگ بزنه
چی بشه ک همه چی انقد راحت چیده بشه خدایااا من اگه دارم الان ازین منظره ازین هوا ازین همه عشق لذت میبره شکر… بلند بلند …
3 ساعت تفریبا پیمایش کردیمو رسیدیم به یک رود ک از اب شدنه برفا جاری شده بود
من توی زندگیم هیچ ابی به زلالی وخوشمزگی این اب حتی در اب معدنی و تسویه شده ها هم ندیده بودم
املت زدیمو کلی گفتیمو خندیدیم
موقع برگشت بازهم گرم صحبت،یهو خدا گفت از سمت چپ برو
چون همه جای دشت شبیه همه،و خیلی راحت میشه سر از ی جنگل و منطقه ی دیگ در بیاریم
همون موقع ک درگیر بودم که ایا درست متوجه ی الهامه خدا شدم،نکنه اشتباه باشه،4نفر از دور توی همون مسیر بودن
گفتم خدایا تو چجوری انقد مهربونی که نخواستی من شکو نگرانی داشته باشم و با خیال راحت فقط لذت ببرم
دوتا چوب به عنوان عصا برداشته بودیم
یهو وسط راه یه اقا گفت بچه ها چوباروبدین براتون با تبر صاف کنم دستتون اذیت نشه
شروع کردیم به صحبت
خواهر اون اقا میگفت برادره من کل اینمنطقرومیشناسه شما تا کجاها رفتین امروز؟
گفتیم تا فلان نقطه
گفت حین مسیر مدفوع حیوون با این مشخصات ..ندیدن؟
مام گفتیم اتفاقا زیاد وچقد میخندیدم و تعجب میکردیم چرا گاوهای این بالا همچین تغذیه ای دارن!؟؟؟
گفت اخه اونا برای گاو نبوده،برای خرس بوده…
یه لحظه ما شوکه و ساکت شدیم!!!
گفتیم خرس؟؟
گفت بله
شما تا اونجایی ک رفتین خرس هست
همون جا یاد استاد و حمایتوهدایت خداوند ک استاد از ننو میخواست بیاد پایین صدای مار شنیده بود و چطور شده بود ک اون مارو دیده بود..
چقدر خدا حامی و مراقب ماست
حالا ما اینو متوجه شدیم از زبونه اون اقا
چقد و کجاها مارو هدایت کرده بدونه اینک ما بفهمیم
اصلا عمق درکم از خدا همون لحظه بیشتر شدقلبم بازتر شد
راه افتادیم به سمت تهران
نقشه همش 8ساعتنشون میداد
من اصلا نمیتونستم درک کنم چرا باید 8 ساعت بزنه
تویمسیر ،اینبار بر خلاف نقشه ک چشم دوخته بودیم،از حسم ک گفت از ازادراه برو،اطاعت کردم و سه ساعت بعدش خونه بودم
فرداش،وقتی داشتم برای یکی از دوستام ازین همه زیبایی و هدایت و تجربه هام از این سفر میگفتم ،گفت ندا میدونستی چالوس ده روزه بستس،از رشت باید رفت و امد میکردی
و اگه تو حتی پنجشنبه میخواستی بری باید از رشت میرفتی ک مسیرت دو برابر میشد
جمعه صبح راه باز شده
من اصلا اینو نمیدونستم و نقشه اگه میگفت 8 ساعت،چون هنوز داشته از رشت مسیر میداده
و دوباره اینجام خدا هدایت کرده بود
به دوستم میگفتم ب خودش قسم من اصلا نمیدونستم ک جاده بازه یا بستست
حتی موقع برگشتم ب نقشه توجه نکردم
همش هدایت
تک تکه لحظه هام هدایت…
خوشحالم ک اینو کامنت کردم
من معمولا مینویسم نکاته مثبتو
و با کسایی که هم مسیره من هستن،ساعت ها حرف میزنیم
اصلا مسیر حرف زدنمون خود ب خود به این سمتو سومیره
کم پیش میاد ک بخواییم نکات ناجالب حرف بزنیم
سریع کانالوعوض میکنیم
استاد ،همه ی این هدایت ها سال ها از بدو تولد با من بوده،اما من هیچ درکی نداشتم
از خدا وشما ممنونم که نگاهه من ب زندگیو جوری عوض کردین که برای زنده بودن،ذوق دارم
قبلا ،استرس نگرانی غم دل گرفتگی،پوچی،نداشتن انگیزه….خلاصه پدر خودمو در اورده بودم
ولی الان با همه چی ،همه ی همچی،دارم ذوق میکنم
سلام وعرض ادب خدمت استاد گرانقدر وعزیزم ومریم بانوی عزیزم.استادجان این اولین کامنت من هست .من از اونجایی که بسیاربسیار دریا رودوست دارم ازدیدن اون همه زیبایی به وجد اومدم .دیدن حرکت وزین امواج منو یاد یکی ازسواحل زیبای رامسر انداخت حتی صدای امواج هنوز توی گوشم هست.استادجان من دوماهی هست که به یک خونه جدید اسباب کشی کردم وهفت ماه ازقراددمان گذشته بود که بالاخره این خونه عالی روپیدا کردیم ما تقریبا یک پنجم پول رهن این خونه روداشتیم وباتوجه به گرانی اجاره ورهن عملاً ازدید دیگران هیچ امیدی حتی برای اجاره یک خونه خیلی کوچیک نبود امامن توی اون شرایط به ظاهرسخت شروع کردم به نوشتن شرایط خوبی که توی اون خونه داشتیم صاحبخانه عالی،دسترسی عالی به امکانات،همسایه های خیلی خوب ،بزرگی وداشتن پنجرهای بزرگ ونورگیر،قیمت خیلی مناسب و…..درمورد هرکدام باجزئیات زیاد نکات مثبت وخوبیهارو نوشتم وازصمیم قلبم بابت روزای خوب واتفاقات وامکاناتی که داشتیم ازخداوند مهربانم سپاسگزاری کردم وسعی کردم ازدل اتفاقات به ظاهر وحشتناک البته ازنظر دیگران،نکات مثبتش رو به خودم یادآوری کنم.
به یادآوردم که ده سال قبل تر روکه درکمال ناباوری پول پیش خونه ما در شرایط ناجالب مالی همسرم سه برابر شد وتوانستیم خونه به اون خوبی رو اجاره کنیم .من این الگو رو مدام به یاد میاوردم وراجع بهش بافرزندانم وهمسرم صحبت میکردم .بعدنشستم وراجع به شریط خونه جدیدی که میخواستم نوشتم وازخداوند روزی رسان که به قول قرآن خزائن آسمانها وزمین دردست اوست خواستم که خونه جدید رورهن کنیم واین قدمی باشه ان شاءالله برای خریدن خونه دلخواهم.من وهمسرم ازخونه هایی دیدن میکردیم که حتی اجاره هم نمیتونستیم بکنیم چه رسد به رهن .ولی من میرفتم میدیدم وازقشنگیهای اونها صحبت میکردم ومیگفتم ازاین بهترش نصیب من میشه میدونم.بطرز شگفت انگیزی پول رهن که پنج برابر بیشتر ازداشته ما بود جورشد وما تونستیم یک خونه عالی بایک ویو عالی وصاحبخانه خیلی خوب وامکانات عالی که حتی قابل مقایسه باخونه قبلی نیست رو باقیمت خیلی مناسبتر ازمنطقه جدیدی که درش هستیم رهن کنیم.هرکسی که مهمون ما شده به اینکه چقدر این خونه قشنگه ودلبازه وانرژی مثبت داره اشاره کرده ومن ازبابت خیلی خیلی شکرگزار خداوندمنان هستم که مارو توی دل سختیها حمایت کرد ودستان پرمهر وقدرتمند خودش روبرای یاری ما فرستاد.من به من حیث لا یحتسب خداوند بیشتر ازگذشته مطمئن شدم چرا که درشرایطی که اطرافیان وخانواده دلشون به حال ما میسوخت وامیدی نداشتن ومن اینو به وضوح میفهمیدم، خدواند مهربان وهدایتگر منو به اون چیزی که ازش خواستم حتی بهتر، هدایت کردومن هر روزازپنجره بزرگ سالن پذیرایی بوستان کوچک وزیبا روتماشا میکنم وازدیدن بازی کودکان و شادی اونها لذت میبرم وخدارو شکر میکنم وباید بگم این هم یکی ازخواسته های من بود.ازاستاد عزیزم بابت آموزشها شون کمال تشکر رو دارم وان شالله بزودی زود دوره هاشونو خریداری میکنم .میدونم که باورهای من خیلی راه داره تا قوی وقویتر بشه .از کامنت های بینظیر دوستان گرانقدرم سپاسگزارم
درپناه خداوند مهربان وقدرتمند باشید
به نام خدای مهربان
سلام استاد عزیزم
سلام مریم جون
خدایا متشکرم که دوباره روی ماه این بنده ، یکتا پرست رو می بینم
خدایا متشکرم که اومدم تو مدار استاد عزیزم و محبوب ترین دوست خدا
به به عجب دریایی
اول یادم رفت ، اینو بخوام
خدایا من نمی دونم چی بنویسم
تو بگو
چقققققدر لذت بردم از این رنگ های خوشگل
خدایا متشکرم
خدایا منم از این ساحل که پاهام رو هی داخلش فرو کنم، نرمی ش، رو لمس کنم ، احساس خوب رو وارد وجودم کنم
می خوام
مثل این بنده ی خوب تو
بنده ی پر تلاش تو
عباس منش تونسته از اون وضعیت توو، شهر بندرعباس خودش رو بکشه بالا
حتماً منم می تونم
فقط همت می خواد
فقط پشتکار ، اونم پیوسته
خداوند طبق آیه های قرآن می گوید، اونایی که همواره، پیوسته، تو مسیر من هستند هدایت می شوند، و جهان پاسخ میده.
استاد خیلی لذت بردم از این دریا
از این ساحل برفی، آردی ، شکری، نرم، شیرین
خدایا منم می خوام
استاد چترهای سایبان ، رنگی ، رنگی، آدم ها
چقققققدر لذت بردم
انگار هوای ابری، خنک کنار ساحل رو حس می کنم
انگار مثل این آدم ها لخت شدم و زدم به دل دریا
و دیوانه وار هی آب رو صورتم می ریزم، هی کل م، رو زیر آب می کنم، هی بیرون میارم به سمت آسمان و میگم خدایا ششششششکرت
این دریای بیکران
این رنگهای عالی که چقققققدر حال دلم و خوب میکنه
اخ که خدا جونم متشکرم من توو بهشتم، بهششششششت
خدا جونم من چقققققدر خوشبخت م،
خدایا من چقققققدر خوشبخت م
خدا جونم متشکرم از این همه نعمت، فراوانی ثروت
خدایا چقققققدر ثروت فقط توو همین دریاست
استاد عزیزم متشکرم چقققققدر لذت می برم از پیادهروی در کنار دریا
ساحل
شن های ، برفی، آردی
باد خنک ساحل که می خوره توو صورتم، انگاری دارم لمس ش، حس ش، می کنم
انگاری خدا بهم داره میگه نگاه کن از این همه نعمت، لذت ببر و باز می گوید فاطمه می خوایی، بهت میدم
اخ جون منم میگم آره خدا جونم می خوام
استاد من معمولا وقتی بخوام شکار کنم مثل استاد م بشم، یک شکارچی حرفه ای ، که چشم هاش، گوش هاش، و حس بویای ش،تیز میکنه برای فقط و فقط زیبایی ها
سعی می کنم از دل یک چیز، حالا اگه اون یه آدم هست، یا یه روستا ست، یا یه اتفاق یا یک خونه، حیوون باغ، یا هر چیزی …..
سعی می کنم آگاهانه مثل شما مثبت ها، رو بکشم بیرون
روزها ست، که دارم این تمرین رو انجام میدم
البته گاهی اوقات فراموش می کنم
امروز صبح داشتم ظرف می شستم، متوجه شدم تا از خدا فاصله می گیرم، ذهن سریع دست به کار میشه ، و داشتم با ذهن م صحبت می کردم، می گفتم، فک می کنی خیلی زرنگی، من دست ت ، رو خوندیم همچنین دست خدا رو
خوب می فهمم که اگه یک آن بهت فرصت بدم، افسار رو از دست م می گیری،
استاد من دیشب با یه موضوعی ، که یه حرکتی بود از سمت پسرم خیییییلی ناراحت شدم
اما سعی کردم با تمرین ستاره قطبی خودم رو جمع و جور کنم.
امروز صبح به محض بیدار. شدن تمرین رو شروع کردم ، از اون ور ذهن هم داشت زور میزد
تا اینکه طبق روال هر روز پیادهروی رو تو دل طبیعت تو روستایی که زندگی می کنم و خداوند یه عالمه زیبایی ، طبیعت ، بکر، سنگ ها، انواع پرندگان ، انواع گیاهان کوچک و بزرگ و….
خیییییلی زیبایی های که در اختیارم گذاشته که من نهایت لذت رو ببرم،
شروع کردم ، و همینطور که راه میرفتم، احساس می کردم، از درون یه چیزی مثل آتش داره، شعله ور میشه، که اگه جلوش رو نگیرم، منو می سوزونه،و این همون آیه های قرآن که خداوند میگه کسایی که از مسیر من خارج میشن خودشون به خودشون ستم می کنند و عذاب الیم، آتش جهنم رو برای خودشون انتخاب کردند ، من سریع متوجه شدم ، شروع کردم با خدا حرف زدن و هی از داستان های قرآن برای ذهن م مثال آوردم که خداوند به نوح گفت تو فقط وظیفه ت اینه ابلاغ رسالت کن ، تو از جاهلین نباش، حتی به نوح در مورد پسرش گفت این از خاندان تو نیست
هی که آیه ها رو مثال می زدم آروم آروم ، افسار از ذهنم گرفتم و تو دستان خودم، گرفتم و شروع کردم با خدا عشق بازی کردن، لذت بردن، هی حالم خوب و خوب تر میشد
در کل کن عادت دارم هروقت که به یک مشکلی که من اسمش رو مشکل می دونم ، وارد زندگیم میشه
اولین کاری که می کنم یک پیاده روی توی یه جای خلوت رو انتخاب می کنم و شروع می کنم با خدا حرف زدن و هی تکرار و تکرار که فقط خدایا منو آرومم کن
خدایا منو آرومم کن
خدایا آرومم کن
و بعد خودش میاد، آرام که میشم، اشک ها میاد
راهکارها میاد
قلبم باز باز میشه
و میرسم به این آیه از قرآن که خداوند میفرماید این دنیا بازیچه هست
ومن به خودم اینو بارها و بارها میگم ببین فاطمه تو مثل یک بچهای هستی که خداوند مادرش هست و برای اینکه این بچه خودش رو ، دنیای اطراف شو، خوب بشناسه، یه عالمه اسباببازی، جلوش میگذاره، چون قرار ه، با اینا سرگرم بشه، حالا بعضی از این اسباب بازی ها حال این کودک رو بد می کنن، اما بعضی هاشون حالشو خوب ، خوب، می کنن،
اما مادر همیشه حواسش به این بچه ، کودک ، هست که چطور برخورد می کنه
استاد عزیزم متشکرم که همهی این درسها ، تجربه ها، آگاهی ها رو یاد گرفتی، و به منم ابلاغ رسالت می کنی
متشکرم که وصل به خدا هستی لذت می بری و به منم یاد میدید
خدایا متشکرم
سلاااام
سلام
چقدر همه چیز جالبه، من دریا رو خیلی خیلی دوست دارم، امروز نتونستم برم پیاده روی و دریا رو ببینم، خدا حواسش به من همیشه هست، دریا رو داره از طریق فایل شما، بهم نشون میده، خداجونم مرسی
استاد چه عینک زیبا و خوشرنگی، چه تیشرت زیبا و با کیفیتی، منم همیشه سعی میکنم لباسهایی رو انتخاب کنم که از همین جنس پنبه و طبیعی هست و بسیار نرم و سبکه
خدایا شکرت
برای این مسیر چوبی برای این رنگ زیبای آب برای وسعت آسمان برای استاد خوش ذوق و تصویربردار حرفه ایمون مریم جون
خدایا شکرت
ماشالا به سلامتی، شادابی، خوش اندامی و پرانرژی بودن شما، به نرمی کلام شما به صداقت کلام شما به سخاوت شما که لحظات زیبا رو با من به اشتراک میگذارید، ممنونم
مرسی از شما که بهم یاد دادید سپاسگزاری کنم، که زیبایی رو جستجو کنم که زیبابین باشم، که دست و دلباز باشم برای خرج کردن هوش و حواسم برای توجه به جزییات زیبا، خدایا شکرت که تغییر کردم که بهتر شدم و صلح بیشتری با خودم دارم
00:55
چه سگ خوشگلیه، چه گوش های پف پفی بانمکی داره، چقدر امکانات و رفاه و شرایط مناسب زیاده که میشه حیوان خونگی رو براحتی با خودت همه جا ببری ، چه تخته موج سواری خوشرنگی داره این آقا، چه چترهای خوشرنگی، چقدر خوبه که این چترها هستند تا توی ساحل راحت بشه استراحت کرد، چقدر جالبه که یکسری از مردم چادر برپا کردن، چقدر هم جذابه که رنگها خیلی هماهنگی داره با فضا
من خیلی خیلی امکانات رفاهی برای هر چیزی داشتن رو میپسندم، خیلی خوشم میاد که از هرچی که برای راحتی و آسایش من اختراع شده استفاده کنم و کیفیت زندگی م رو بالا ببرم
دارم اون نسیمی که میوزه، صدای امواج و صدای خش خش آرام قدم برداشتن پابرهنه روی ماسه ها رو حس میکنم چون دقیقا دیروز منم داشتم روی ماسه ها توی ساحل قدم میزدم، اتفاقا دیروز داشتم میگفتم دیگه کم کم هوا داره مناسب قدم زدن توی آب دریا میشه، خدایا شکرت که امشب این فایل رو بهم نشون دادی خدایا ممنونم
01:26
اااااستاد چقدر قشنگه که من راجع به راه رفتن پابرهنه روی ماسه ها نوشتم و تا ادامه فایل رو پخش زدم شما پاهای برهنه و ماسه ها رو بهم نشون دادید،،، میخوام بگم خیلی جالبه، ولی از طرفی به خودم میگم ببین شیرین این طبیعیه همزمانی ها طبیعیه وقتی توی مسیر درست باشم، دیروز که توی بستر دریایی که جذر کامل بود قدم میزدم و روی شن های نرم و خیس راه میرفتم خنکیش رو تجسم میکردم، ولی چون هوا خنک بود نتونستم پابرهنه باشم، بعد که داشتم برمیگشتم به تریل پیاده روی به شن های خشک خود ساحل رسیدم و تمام مسیر داشتم بهشون نگاه میکردم و با خودم گفتم ببینا چجوری بشه که نمک و خاک بخوان با هم توی سالهای سال یه اتفاقی بیفته که بشه شن شور و نمکی، بعد مدتی که از دریا دور می مونه خشک میشه و میشه ساحل، و … خلاصه شب برای دوستم هم تعریف کردم و دوباره توی ذهنم خودم مرورش کردم و به یاد آوردم که زمانی همه زمین اب بوده و کم کم خشکی ها بوجود اومده، اصلا همین تریل پیاده روی ما، من بچه که بودم یادم میاد دریا بود و یک جاده ساحلی باریک، ولی حالا دریا رو خشک کردن و جاده رو گسترش دادن
حالا میبینم که شما دارید به دستور خدای من که حواسش به من هست این لذت راه رفتن توی شنها رو نشونم میدید
واقعا سپاسگزارم از خدا که حواسش بهم هست و کارها رو برام انجام میده
و سپاسگزارم از شما که به هدایت تون گوش کردید و تصویربرداری کردید و صحبت کردید، ممنونم
01:49
وااااای ببین چه صندلی راحتی افتابگیری باحالی توی چادر گذاشتن و در و پنجره چادر هم باز کردن و توری ها براحتی هوا رو جریان میدن، وای من خیلی خوشم اومد میخواهم تجربه ش کنم همین فراوانی امکانات رو میخوام تجربه کنم
اینجا پلاژ مخصوص خانمها هست و صندلی های آفتابگیری داریم ولی این قرتی بازیهای دخترونه رو دوست دارم استاد، بقول خودتون باید خواسته هام رو تجربه کنم تا بتونم ازشون رد بشم، شاااید بعدش سادگی رو ترجیح بدم، نمیدونم، شاید هم نه!
02:04
چقدر آرامش خوبه، اون خانمی که تنها دراز کشیده و داره ریلکس میکنه رو دوست دارم، استاد از وقتی با آموزش های شما آشنا شدم و تغییر کردم خیلی تنهایی و خلوت با خودم و خدا و طبیعت و دوباره خودم رو دوست دارم، از هر فرصتی برای تنها شدن و خلوت کردن استفاده میکنم، فک کن آخه کنار ساحل به این وسعت دراز بکشی و ریلکس کنی راحت و آزاد
خدایا شکرت که چیزهای که میخوام already وجود دارن خدایا شکرت
خیلی ابتنی کردن توی دریا خوش میگذره خیلی
همین رنگبندی زیبا و شگفتانگیز و خیره کننده رو اینجا تجربه میکنیم زیاد، البته وقتی فصل گرما شروع میشه حدود نود درصد روزها اب به همین کیفیت و رنگه . من هربار که دارم از مسیر جاده ساحلی رانندگی میکنم نمیدونم کیف کنم یا رانندگی، ولی اینقدر خداییش هوا گرمه تابستون بوشهر که نمیتونم نگه دارم و پیاده شم
02:47
اااااووووو چه ساحل شلوغی چقد خوبه که اینهمه آدم دارن خوش میگذرونن و لذت میبرند، هر چی ما آدم ها لذت میبریم خدا بیشتر کیف میکنه به به خدایا شکرت
04:06
استاد شما توی اب قدم میزنید منم دلم میـــره توی دریا. اون خانم ها دارن لذت میبرند از اب تنی و اببازی من همش توی ذهنم تجربه های خودم رو به یاد میارم که چقدر از ابتنی کردن لذت بردم، چقدر با دوستان و با خانواده میرفتیم پلاژ و دورهم ساعتها وقت میگذروندیم و میخندیدیم خیلی خوب بود، گاهی وقتها هم خوراکی با خودمون میبردیم و بعد از شنا دورهم مینشستیم و گپ میزدیم، استاد واقعا آزادی و رفاه و امکانات خیلی لذت بخش، من واقعا از خدا ممنونم که دارم قدر زیبایی ها و فرصت ها رو بیشتر میدونم، اصلا به نظرم همین که دارم خاطرات گذشته م رو هم به یاد میارم و دوباره کیف میکنم و سپاسگزاری میکنم جبران هر چی سپاسگزاری آگاهانه نکردن بوده رو هم میکنه
04:34
چقدر جالبه که تخت سفری نوزاد رو هم با خودشون خانواده ها آوردن و با استفاده کردن از امکانات موجود، به تجربه شون کیفیت بیشتری میدن، خیلی خوبه، واقعا خوشم اومد
چقدر ساختمان های ساحلی زیبایی، خیلی خوبه خونه ادم اینجا باشه، یا خونه ساحلی که هر وقت دلم میخواد بیام و استفاده کنم، مهمانی بگیرم و دوستان و عزیزانم رو دور هم جمع کنم و از فضا لذت ببرم
05:00
واقعا آفرین به مردم آمریکا، اینقدر اهل لذت بردن و گردش هستند که تنوع محصولات واقعا نشونه فراوانیه محضه، اینهمه مدل سایبان کوچک و بزرگ چتری و غیرچتری و چه مردم ثروتمندی که براحتی تونستن امکانات دلخواهشون رو فراهم کنند، خدایا شکرت برای کیفیتِ ثروت خدایا شکرت
خدایا شکرت واقعا ثروت دلیل اصلی کیفیت رو به رشد جهانه
خیلی خوشحال و سپاسگزارم که این فایل رو برامون آماده کردید استاد، دارید بهم نشون میدید که این کیفیتی که دارم توی خودم پرورش میدم و زیبابینتر و مثبت بینتر میشم منو به شرایط بهتر و زیبایی های بیشتر هدایت میکنه، امروز صبح توی حیاط خونه مون داشتم به گلهای درختها نگاه میکردم و قربون صدقه شون میرفتم چون متوجه شدم اینطوری گلهای زیبای بیشتری میشکفن،،، بعد به خودم یادآوری کردم که زیبابینی نعمت ها رو بهم جذب میکنه پس فکر نکنم که فقط حالم داره خوب میشه، باید یاد بگیرم و به خودم یادآوری کنم که حال خوب پایه و اساس دریافت همه نعمت های خوب و خواستنیه
06:03
به به چه آب شفاف و زلالی چه قدر همونه که دوست دارم، من یکی از خواسته ها و اهداف م اینکه که توی سواحل مرجانی که آب های فیروزه ای و شیشه ای داره توی ایتالیا شنا کنم، الان این آب رو داشتم نگاه میکردم یادم به این خواسته م افتاد، دوستش دارم، خواسته هام رو دوست دارم و مشتاق دریافتشون هستم.
_
یک شعر خیلی زیباست از لنگستون هیوز به اسم رویا ست که زیباست واقعا:
رویاهایت را جاودانه پاسبانی کن
که اگر رویاها بمیرند
زندگی پرنده ی بال شکسته ایست
که نمی تواند پرواز کند.
رویاهایت را جاودانه پاسبانی کن
آنگاه که رویاها می روند
هستی جولانگاهی بی کارگر است
بی حرکت در برف.
من خیلی رویاهام رو دوست دارم، وقتی تجسم شون میکنم از این جهان جدا میشم و در جهان دیگه ای زندگی میکنم، و از وقتی شما گفتید هر چی تجسم من واقعی تر باشه رسیدنم بهش راحت تر و قطعی تره من بیشتر دقت میکنم به تصویرسازی هام، در واقع خلق خواستههام
چقدر پرواز کایتها توی آسمون زیباست
چقدر گپ و گفت ادم ها در حالت ریلکسی و لذت، زیبا و دلچسبه
چقدر من خوشحال شدم که شما دارید بهم میگید شیرین ادامه بده همین سپاسگزاری و زیبابینی ها همونی که میخوای رو برات میسازه
من آگاهانه دنبال زیبایی ها هستم
امشب توی حیاط روی تخت میون گلها و درخت ها نشسته بودم و هربار که تکیه میدادم و میدیدم یک بالشت نرم تکیه گاه نشستنم هست میگفتم اوفییی چقدر خوبه
و خیلی خوشحالم که شما دارید میگید این همون راه زیبا و آسفالته جنگلیه که منو به مقصد نعمت ها و زیبایی ها میرسونه
09:08
استادجان اگر من هیچ رشد و تغییری نداشتم، الان قبل از خواب میرفتم و فیلم میدیدم تا خوابم ببره، ولی من ادم یکماه پیش هم نیستم، من که اومدم توی اتاقم ذهنم گفت اوووف خسته ای برو بخواب ریلکس کن، گفتم نه ذهن جان، میخوام فایل جدید که دانلود کردم رو ببینم و کامنت بنویسم و زیبایی ببینم این کیفیت رو میخوام به فرکانس صبحم وصل کنم و نشستم و نتیجه شد اینکه دیدم فایل شما برای تایید رشد و تغییرات منه، خدایا شکرت
استاد ممنونم
مریم جون، ممنونم عزیزم قاببندی تصاویر شما حرف نداره
09:25
دقیقا اتفاقی که برای من افتاده همینه که شما دارید صحبت میکنید، من از وقتی به دنیا اومدم توی همین محله زندگی کردم کنار همین دریا و … ولی هیچوقت زیبای ها رو تحسین نکردم، همیشه هشتنه ماه سال رو به خاطر گرما و رطوبت هوا نق زدم و پامو از در خونه بیرون نگذاشتم، سه ماه تابستون که حتی توی حیاط خونه مون هم نمیرفتم، این روزها مسیر پیاده روی هام دوتا مسیره، هر روز که میرم حتی برگ های جدیدی که درخت ها دراوردن هم منو به وجد میاره، شاخه هاشون رو نوازش میکنم و قربون صدقه شون میرم، باهاشون حرف میزنم و تحسین شون میکنم، هر روز دارم یک ساحل رو میبینم ولی برام تکراری نمیشن، هرروز انگار اولین باره بعد از مدتها دارم میبینمشون
من خیلی راضی م از تغییراتم خیلی راضی و خوشحال و سپاسگزارم
پاداش های باورنکردنی
واااای که چقدر لذت بخشه به به خدایا شکرت خدایا شکرت
11:37
اینکه من به خشکسالی توجه کنم یا فراوانی، به گرما و رطوبت تابستونی شهرم توجه کنم یا به امکانات رفاهی م که زندگی رو برام راحت و امکانپذیر کرده توی این آب و هوا و درختان پرثمر و پربار نخل و میوه های استوایی شهرم، همین انتخاب من نشون میده که میتونم خالق شرایط م باشم یا قربانی شرایط
درسی که توی فایل قبل بهم یادآوری کردید
و خیلی خیلی ممنونم که دارید با صحبتهاتون درس جدید بهم میدید و تمرین جدید توی ذهنم اومد که باید توی چه زمینه های دیگه ای تحسین سپاسگزاری و مثبت بینی داشته باشم
من همین الان چند تا مسأله دارم توی زندگی م که میخوام حلشون کنم و الان قلبم بهم گفت از در زیبابینی و تایید و تحسین وارد شو قدم های بعدی رو بهت میگم ، اول آرام بشو، اول فراوانی خواسته ت رو در جهان ببین که چقدر طبیعی خیلی ها بدستش آوردن و دارن استفاده میکنند، بعد که آرام شدی و اضطراب و استرس و نگرانی ت کمتر شد من کم کم هدایت های بعدی رو بهت میگم و نتایج رو دریافت خواهی کرد.
خدایا سپاسگزارم که لایق دریافت هدایت هات هستم و باهام حرف میزنی ممنونم عزیزم
هیچ محدودیتی وجود نداره، فراوانی ثروته نه محدودیت
فراوانی آزادی جغرافیاییه نه محدودیت مرزی
فراوانی توانایی و آسایش و رفاهه نه محدودیت درآمدی و موفقیت
فراوانی ادمهای خوب
فراوانی سلامتی
12:30
منم دیگه مدتهاست فضای مجازی نمیرم، به محض اینکه باهاش برخورد میکنم، منو مضطرب میکنه و آلارم مسیریابیم به صدا در میاد و میگه زود جمع رو ترک کن، یعنی وقتی پیش کسی نشستم و میبینم مثلا توی اینستاگرامه و صدای خبری یا عکسی یا … رو باهاش مواجه میشم یا پا میشم میرم خودم رو به کاری مشغول میکنم یا حواس خودمو با گوشی خودم پرت میکنم
13:13
استاد شما تا اومدید مثال جت اسکی بزنید یه جت اسکی اومد توی قاب دوربین، تحسین تون میکنم که اینقدر طبیعی و همیشگی در بهترین زمان و مکان حضور دارید
باید خیلی بیشتر از اینها مواظب ورودی هام باشم
چی میگم، چی میبینم، چی میشنوم
باید حواسمو بیشتر جمع کنم اگر میخوام نتیجه مثبت دلخواهم رو بسازم
کسی رو قضاوت نکنم
کسی رو سرزنش نکنم، خودم رو سرزنش نکنم
مثال آتیش که شما زده بودید که تحت هر شرایطی من دستمو ببرم تو آتیش دستم میسوزه مهم نیست دلیل چیه این مثال همیشه جلو ذهنمه اصلا مسئول روشن کردن آلارم ذهنمه، هر وقت یهو یه خودم میام میبینم حواسم از کانون توجه م پرت شده همون وقت کوچکترین چیزی رو که اطرافم میبینم تحسین میکنم و رشته منفی بافیم رو قطع میکنم.
23:17
دقیقا زیبابینی من از همین جمله شما توی فایل های سفر به دور آمریکا شروع شد که خیلی قاطع توی دوربین رو کردید به من و گفتید وقتی به زیبایی ها توجه کنم و تحسین کنم و تایید کنم به همین جا ها به همین نعمت ها و به هر چیزی که تایید کردم هدایت میشم براحتی و به سادگی، اصلا مکانیزم جهان اینه، اصلا کار جهان اینه و برای خودم مثال زدم که مگه میشه دستگاه آبمیوه گیری کار چرخگوشت رو هم انجام بده؟! نه! پس وقتی که کار جهان اصلا اینه که منو تامین و هدایت م کنه به کانون توجه م پس دیگه شکی توی این قضیه نمیمونه
و من از همون روز شروع کردم به کامنت نوشتن و زیبایی ها رو با وسواس توی فایل ها دیدن، دیگه فایل ها رو برای فان نگاه نمیکردم اصلا قبول نمیکنم که نگاه کردن فایل به تنهایی در کنار انجام دادن کارهای دیگه نتیجه داره برام، دیگه از همون موقع میشینم عین کلاس درس نکته برداری میکنم، دقیقه به دقیقه مینویسم در لحظه، افکارم رو آگاهی ها رو و نکته ها رو، حتی نمیگذارم که برسم به آخر فایل و به یکباره همه رو با هم بنویسم.
و همینطوری شروع شد تمرین مثبت بینی من که کم کم شد ملکه ذهنم و توی هشتاد نود درصد مواقع آگاه و هوشیار هستم بهش و چقدر جهان زیباتر شده برام، اصلا حیاط خونه مون بهار امسال گلباران تر از همیشه سبزتر از همیشه شده بود
خدایا شکرت
سفری که من توی تعطیلات عید داشتم هر شب که میخوابیدم و صبح که چشم باز میکردم مثل شما میگفتم من امروز چی میخوام دریافت کنم، چه زیبایی ها و کیفیتی میخوام تجربه کنم و … به زیبایی هر چی میخواستم و هزار برابر بیشتر رو رو دریافت میکردم و بی نهایت بهم خوش گذشت، مخصوصا که خودم رو بیشتر از سال قبل شناخته بودم برای خلوت خودم و انتخاب های خودم بیشتر ارزش قایل بودم و به طرز جادویی جهان فرصت هایی رو برای من فراهم میکرد که براحتی موقعیت دلخواه و خواستنیه من بود
خداروشکر
استاد تحسین تون میکنم که چه با لذت و ذوق و شوق درباره اینکه یه قدم اونطرفتر دریاچه آب شیرین هست در نزدیکی همین خلیج صحبت میکنید و چه همزمانی بینظیر و زیبایی که من هم هر روز در ساحل زیبای خلیج فارس قدم میزنم و سالم تر شاداب تر آزادتر و سبک تر میشم
خدایا شکرت که در بهترین زمان و مکان قرار میدی منو
چه هتل ساحلی زیبایی، مثل لوکیشن فیلم هاست
چقدر فراوانیه تا چشم کار میکنه توی خط ساحل ساختمان های بلند داره ساخته میشه، چقدر انسان میتونه خوشحال و ثروتمند و خوشبخت باشه که توی طبقات بالای این برج ها زندگی کنه و تا چشم کار میکنه دریا و آسمون ببینه به به خدایا شکرت
چقدر زوج های زیادی دارن با هم وقت میگذرونن، تحسین میکنم روابط موفقی رو که افراد میتونن با هم به شادی وقت بگذرونن و با هم آسوده خیال و در آرامش باشند خدایا شکرت
استاد خوش ذوق
مریم جون هنرمند
خیلی سپاسگزارم از امروز که اینهمه فراوانی و زیبایی و آگاهی بهم هدیه دادید
شب خوش
سلام شیرین عزیزم
خیللللللی از خوندن کامنتت لذت بردم مزه مزه اش کردم به آرومی و با حوصله تا کامل در پوست و گوشت و خونم نفوذ کنه واقعا لذت بردم
اصلا با یه حس خاصی می خوندمش خودم رو تو اون مکانها یی که توصیف میکردی تجسم میکردم
همه اش لبخند آوردی رو لبانم
ازت سپاسگزارم و دوستت دارم
مینو جان
دوست عزیزم
من به تازگی مهرورزیِ از روی سخاوت رو از یکی از دوستان یاد گرفتم
دوست موفق و ثروتمندی توی سایت هستند که مهربانی و سخاوتمندی شون ثروتمندشون کرده و من خیلی تحسین شون میکنم
چند روز پیش کامنتی از ایشون خوندم که نوشته بودند در حالی که در جنگل در حال خوشگذرانی با خانواده شون بودن واریزی به حساب شون میاد و متوجه میشن که وقتی در حال لذت بردن از زندگی بودند خداوند داشته براشون معامله شون رو انجام میداده براحتی بدون اینکه لازم باشه ایشون کار خاصی برای اون معامله انجام بده از لحاظ فیزیکی البته.
من ایشون رو تحسین کردم و براشون نوشتم
ایشون در جواب کامنت من، اون روز و اون حس و حال و کباب آماده کردن با خانواده و تاب بازی کردن فرزندان و … رو برای من توی کامنتی توضیح دادن و بهم گفتن من اینها رو برات با جزییات بیشتر دارم تعریف میکنم که بتونی دقیقا تجسم کنی و خودت رو اونجا ببینی و تو هم لذت ببری و از این طریق هم یاد بگیری و هم ثروت بسازی با تجسم فضا و اوقاتی که ما داشتیم سپری میکردیم.
من طبق عادت روزانه م اومدم برای پیاده روی و الان دم غروبه و یک باد آرام خنک بهاری میوزه و دریای زیبا در چند قدمی جایی هست که من نشستم
یک حسی بهم گفت ببینم توی سایت چه خبره
اومدم و دیدم شما مهرورزی کردی به من
مینو جان، اسم خیلی ظریف و خاص و زیبایی داری
منم جزییات این لحظه م رو برات تعریف میکنم، میخوام این سنت تعریف جزییات لحظات زیبا رو گسترش بدم
من توی مسیر پیاده روی م از پارک بزرگی رد میشم، توی خیلی از شهرهای کشور الان بهاره و فصل شکوفایی، ولی توی بوشهر کمی اوضاع متفاوت، اون درخت های بزرگی که مخصوص منطقه و آب و هوای مرطوب هست ما بهشون میگبم بابُل، و یک نوع از این بابل ها اسمش گل ابریشمه، اگر دوست داشتی حتما عکسش رو سرچ کن گل بسیار بسیار زیبایی داره و دقیقا مثل ابریشم نرمه و اگر از عطر و بوی اون بخوام بهت بگم میتونم بگم حتی از عطر گل مریم هم خوشایندتره، و محاله کسی عطرش رو استشمام کنه و لبخند نزنه و نوازشش نکنه
این درخت الان تازه پاییز برگریزانشون تموم شده، خیلی هاشون هنوز برگ ندارن و خوشه های بذرهاشون به رنگ طلایی از شاخه های لخت درخت اویزونه و توی وزش باد چق و چق بهم میخورن و صدا میکنند
ولی درختهای جوانتر و کوتاهترشون شروع به شکوفایی گلهاشون کردن و هر نسیمی که میوزه عطرشون رو توی فضا پخش میکنه
فکر میکنم از جزییاتی که دارم تعریف میکنم متوجه بشی که من خیلی خیلی دوستش دارم این درخت رو
جای شما سبز
این درخت هر چی رو به تابستون و گرما و رطوبت بیشتر میریم در اثر رطوبت عطر بیشتری دارن
بعد از پارک اومدم و رسیدم به ساحل و دریای خوشگلم، آروم و باوقار داره با حرکت آرام نسیم موج های خیلی خیلی ریز و منظم میزنه
همه دارن قدم میزنن و چشمشون به دریاست
همه آزاد آزاد، حتما با پوشش های آزاد، این آزادی ها خیابون ها رو زیباتر کرده خاتمی نیمکت کنار من نشسته که حجاب چادر بسیار زیبایی داره و خانمهایی دارن قدم زنان از جلو من رد میشن که موهای بسیار.زیبا و باکیفتی دارن ،،،، میخواهم بگم این آزادیه که جامعه رو زیباتر کرده و من چون به آزادی خیلی علاقه دارم تحسین ش میکنم تا توی زندگی م بیشترش کنم انشالا
ستاره ها دارن یکی یکی چشمک میزنن و آسمون داره کم کم کامل رو به تاریکی میره
امروز کمی هوا نیمه ابری بود برای همین غروب قرمز رنگ نداشتیم، غروب امروز زرد روی زمینه آبی_خاکستری آسمون بود
جذر دریا داره تمام میشه و مد بزودی شروع میشه و امواج بلندتر و صدای دریا بیشتر میشه
ماهی ها میان نزدیک ساحل و اگر به سطح آب نگاه کنم حتما حرکت و پرش های گاه و بیگاهشون رو میتونم ببینم
امیدوارم خداوندم توفیق دیدم این زیبایی ها رو بهم بده
من دیوانه ی اینهمه فراوانی زیبایی ها شدم، توی مسیرم همش دارم عکس میکردم از زمین و آسمون و یا اینکه دارم شاخه های گل و درخت ها رو نوازش میکنم
مسیر من یکسانه دوتا مسیر هست که انتخاب میکنم هر روز کدوم رو برم ولی تکراری نمیشن برام
زندگی اینطوری خیلی بهتره
چطور اونهمه سال اینطوری زندگی نمیکردم واقعا
خداروشکر که یاد گرفتم خداروشکر که هدایت شدم
خداروشکر که اینترنت دارم که گوشی موبایل باکیفیت دارم که دستانی توانمند برای نوشتن دارم که چشم های سالم و قوی دارم که روحیه لطیفی دارم، خداروشکر
خداروشکر که از نوشتن جزییات خجالت نمیکشم قبلا خیلی حرف مردم و نظرشون برام مهم بود، اگر منه قبلی بودم نمینوشتم و با خودم میگفتم طرفم نمیگه چقدر پرگویی میکنه؟!!!
خداروشکر که تغییر کردم
ممنونم که باعث شدی دوباره زیبایی ها رو با جزییات بیشتر ببینم و بنویسم آگاهانه تحسین کنم
ممنونم مینو جان
مرررررررسی شیرین جان
ممنونم که جوابمو دادی خییییلی هیجانزده شدم وقتی پاسخ ات رو می خوندم چشام خیس و مو بر بدنم سیخ شده بدنم گرم گرم شد
به خدا باهات بودم غروب رو دیدم نسیم خنک بهاری به صورتم خورد ستاره ها بهم چشمک زدن صدای امواج دریا رو شنیدم به ماهیها چیپس و پفک دادم اون خانم چادری و زیبا و اون همه زیبایی و آزادی رو با تمام وجودم دیدم و حس کردم
حتی حتی
اون دوستتون با بادبزن کنار منقل آتیش در حالی که داره برا تو تعریف میکنه رو دیدم
درخت بابل زیباتو دیدم واقعا با شکوهه
و البته تو با شکوه تری شیرین عزیزم
ممنونم که حالمو عوض کردی
ممنونم که با توصیفت اسمم رو جلا دادی
خودم رو تو ساحل زیبای بوشهر کنارت حس می کنم
دوستت دارم دوست عزیزم
درود و سلام خدمت شیرین خانم عزیز
چقدر کامنت تون ریزبینانه و با جزییات فوق العاده نوشتید واقعا کیف کردم.. الان دیگه چشمم خواب آلود شده و چقدر خوبع که الان به خواندن کامنت شما هدایت شدم چون شبها دو سه ساعت وقت گذاشتم برای خواندن کامنت ها و میخوام با کامنت شما بخوابم و خواب های لذت بخش ببینم . در ضمن میخوام صبح زود دوباره کامنت زیباتون رو بخونم و فرکانس شب مو به روز بعد وصل کنم..
ممنون و سپاسگذارم
سلام
سلام وسپاسگذارم
چقدر ساده وزیبا حال دلم رو عالی کردین تشکر وسپاسگذارم
کامنت شما روامروز حال دلمو با خدایم وصل کرد سپاسگذارم
سپاسکذارم
دقیقا اتفاقی که برای من افتاده همینه که شما دارید صحبت میکنید، من از وقتی به دنیا اومدم توی همین محله زندگی کردم کنار همین دریا و … ولی هیچوقت زیبای ها رو تحسین نکردم، همیشه هشتنه ماه سال رو به خاطر گرما و رطوبت هوا نق زدم و پامو از در خونه بیرون نگذاشتم، سه ماه تابستون که حتی توی حیاط خونه مون هم نمیرفتم، این روزها مسیر پیاده روی هام دوتا مسیره، هر روز که میرم حتی برگ های جدیدی که درخت ها دراوردن هم منو به وجد میاره، شاخه هاشون رو نوازش میکنم و قربون صدقه شون میرم، باهاشون حرف میزنم و تحسین شون میکنم، هر روز دارم یک ساحل رو میبینم ولی برام تکراری نمیشن، هرروز انگار اولین باره بعد از مدتها دارم میبینمشون
من خیلی راضی م از تغییراتم خیلی راضی و خوشحال و سپاسگزارم
پاداش های باورنکردنی
واااای که چقدر لذت بخشه به به خدایا شکرت خدایا شکرت
سپاسگذارم
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته و همه ی دوستان خوبم
امشب داشتم میخوابیدم و یه لحظه اومدم تو سایت بنر فایل جدید و دیدم و دلم نیومد نبینم واقعا و بعد از مدت ها دارم کامنت میزارم
چه ساحل زیباییییی واقعا
با تمام وجود دوست دارم واقعا تجربه کنم راه رفتن روی این شن های سفید و نرم فوق العاده رو
واقعااا زیباست چه خدای فوق العاده زیبایی داریم که انقدر زیبایی بی نظیر خلق کرده
در مورد این که گفتید واقعا دیگران هم از دیدن زیبایی ها همین حس شما رو دارند یا نه
منم واقعا پیش خودم گفتم اینا رو و خیلی جاها دیدم دیگران تعجب میکنن وقتی من ماه و اسمون و طبیعت و میبینم و انقدر لذت بخشه برام و واقعا لذت میبرم از دیدنشون و کسی اطرافم به اندازه خودم ندیدم واقعا انقدر توجه کنه
مثلا وقتی میرم خونه شمال و اسمون پرستاره شو میبینم شب ها تنهایی چند دقیقه تو تراس میشینم و فقط اسمون و نگاه میکنم یا وقتی تو جاده تو شب که هییییچ نوری نیست سرم و از شیشه میبرم بیرون و اسمون بیییییی نظیر و پرررر ستاره رو میبینم واقعااا لذت میبرم و کیف میکنم
یا هر بار با دیدن ماه کامل و زیبایی که تو اسمون میبینم و انقدررر لذت میبرم که حتی تو خیابون ازش عکس میگیرم انقدر که لذت بخشه برام
و این حس و تجربه شما رو تا حدودی منم تجربه کردم
و در مورد توجه اگااااهانه به نکات مثبت با این که بیشتر از 4 ساله تو این مسیرم ولی همچنان باید انقدر تکرارکنم تا بشه ملکه ذهنم و همیشه یادم بمونه
البته که خیلی کارها کردم تو این چند سال از ندیدن اخبار و فیلم و سریال و و خیلییییی کمتر شدن شبکه های اجتماعی و … و خیلی هم موثر بوده ولی واقعا باید خیلی بیشتر روش کار کنم
و تحسین میکنم اندام زیبا و زیباتر شدن شما رو استاد و همینطور خانم شایسته و واقعا براتون سلامتی بیشتر آرزو میکنم
و تحسین میکنم آزادی و تو همه جنبه های زندگی تون رو
و واقعا نمیتونم بازم از خدای خالق این همه زیبایی نگم که چقدررر دوسش دارم و ازش ممنونم به خاطر این همه زیبایی های تو زندگیم و همه جا
دورش بگردم این خدای بی نظیرم رو
که چقدرررر دوست داشتنی و فوق العاده س
و بهترین ها رو تو تمام جنبه های زندگی هم برای خودم و همه دوستانم آرزو میکنم
در پناه خدای بینظیرم باشیم
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته مهربون️
من اولین بار هستش که تو سایت دارم کامنت میزارم و خیلی خوشحالم که با شما استاد عزیز آشنا شدم و از خداوند سپاسگزارم
و از شما استاد عزیز هم سپاسگزارم برای آموزش ها و دوره های فوقالعاده که با عشق برای ما آماده میکنید من و همسرم هر دو تو این مسیر زیبا باهم هستیم و من از طریق همسرم با شما آشنا شدم و از این بابت هم بسیار خدارو شکر میکنم
شکارچی زیبایی ها بودن
استاد عزیز اولین زیبایی که تو این فایل دیدم عکس دونفره ی زیبای شما و مریم جون بود من واقعا تحسینتون میکنم و بهتون افتخار میکنم برای این اندام زیبا و تعهدی که خودتون تو این مسیر دارید
زیبایی بعدی این فضای رویایی هستش که واقعا روح آدم رو زنده میکنه و آدم حس میکنه که واقعا اونجا حضور داره انقد که انرژی فایل های شما مثبت هستش و همینطور وجود خود شما استاد عزیز️
من خودم این یک سال و چند ماهی که با شما و سایت شما هستم خیلی سعی میکنم که دائما تمرکزم روی زیبایی ها باشه و وقتی از خونه بیرون میرم دیگه واسم مثل عادت همیشگی شده خود به خود توجهم میره به سمت زیبایی ها درخت ها گل ها آسمون زیبا،بارون ،آدم های زیبا و خلاصه هم من هم همسرم زیبایی هارو به هم دیگه نشون میدیم
استاد عزیز این سرسبزی اطراف و برگ تازه درخت ها که یه رنگ سبز فوقالعاده داره تو این فصل زیبا و دیدن طراوت بارون و تماشای دریا و این عظمت آبی که تو دریا هستش واقعا برای من هم شگفت انگیزه
من تو کشور ترکیه هستم و اینجا مثل شمال ایران بارون زیاد میاد و طبیعتش سرسبز و فوق العاده اس و هوای پاک و عالی که بی نظیره
و کاری که من انجام میدم من هم مثل مریم جون از تمام زیبایی های اطرافم فیلم میگیرم هر چند کوتاه باشه از دریا آسمون از همه چیز زیبا فیلم عکس میگیرم و بارها میبینمشون و این باعث میشه هر روز به زیبایی های بیشتری هدایت بشم و حتی انقد که به نکات مثبت اطرافیانم توجه میکنم واقعا با هر کسی که ارتباط برقرار میکنم حتی برای بار اول هستش که میبینمشون چقد منو تحسین میکنن زیباییمو توانایی هامو وچقد تعریف میکنن ازم و از سمت همه مورد محبت قرار میگیرم و باور دارم که این خدای منه که از طریق بنده هاش داره به من محبت میکنه و عشق میورزه
و تمام حرف ها و آموزش های شما رو دونه دونه انجام میدیم من و همسرم تا جایی که میتونیم سعی میکنیم اعراض کنیم از ناخواسته ها و اصلا ورودی نامناسب مثل اخبار و چیزهای دیگه رو نمیبینیم طوری هستش که گاهی اوقات دوستان ما تو ایران به ما پیام میدن که فلان اتفاق که تو ترکیه افتاده و ما خبر نداریم از اتفاقاتی که میفته و باعث ارامشه این نوع نگاه و رفتار ،،اعراض کردن از ناخواسته ها باعث آرامش فوق العاده ای میشه که اگر این کار رو انجام بدید انقد لذت داره که دیگه بعد از مدتی دیگه واقعا دوست ندارید بشنوید ناخواسته ها رو به طور ناخودآگاه …
تمرین ستاره ی قطبی عالیه برای تمرکز مداوم داشتن روی زیبایی ها و به چشم دارم میبینم هر روز ،هدایت ها رو نشونه هارو ، تحقق خواسته هام رو ،و واقعا قدردان شما هستم برای آگاهی هایی که هر روز و هروز ما رو به سمت خوشبختی وکمال هدایت میکنه
و کار دیگه ای که میکنم برای توجه به زیبایی ها تو اینترنت جاهای زیبا رو میبینم سرچ میکنم طبیعت جنگل دریا زیبایی های ایران که هنوز خیلی جاها هستش که باید برم و از نزدیک ببینم زیبایی های کشورهای دیگه رو میبینم و مطمئنم که به سمتشون هدایت میشم
استاد عزیز بازم ازتون سپاسگزارم و خدارو شکر میکنم که هدایت شدم به سمت سایت شما
و این یکی از موهبت های بزرگ خدای مهربونم بوده که من رو با شما آشنا کرد
برای شما و مریم جان عزیز آرزوی سلامتی و خوشحالی بی نهایت رو دارم از خدای مهربونم
خدایا شکرت ️
سلام دوست خوبم سمیرا خانم
چقدر خوبه که با همسرتون تو این مسیر زیبا هستین و به هم کمک میکنید برای زیبا بین تر شدن
خدایاشکرت بابت تمام زوج های خوشبختی که با هم هم مسیر هستن و از زندگیشون لذت میبرن
آرزوی بهترینهارو براتون دارم