عادتی که زندگی شما را برای همیشه تغییر می دهد | قسمت 1 - صفحه 65 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/04/abasmanesh-8.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-04-28 07:34:452023-05-02 13:37:01عادتی که زندگی شما را برای همیشه تغییر می دهد | قسمت 1شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدای وَهَّاب
سلام بر استاد عزیز و خانم شایسته و همه ی دوستان
مدتیه که روی خودم خیلی دارم به صورت شدید کار می کنم و اتفاقات هر روز و البته قبل خودم را متوجه شدم که تمامش بر میگرده به همین تمرکز کردن و صحبت کردن در مورد هر چیزی و مهمتر از همه اون کانون توجه که اصل رقم زدن لحظه های بعدی هر لحظه از زندگی ماست و دیگه کلا زوم کردم روی :
کنترل کانون توجه ”
و البته
کنترل گفتگوهای ذهنی ”
بخاطر اینکه کل اتفاقات زندگی در همین دو تا عبارت نهفته هست
یادمه مادر بزرگم بچه که بودیم وقتی یه جا ساکت می نشستیم و در سکوت خودمون خیره می شدیم بهمون میگفت خیره نشید خوب نیست الان دارم درک میکنم اون جمله یعنی چی
چون خودم همین الانم که سالها از اون صحبت ها میگذره هر وقت بشینم و در سکوت فرو بردن میبینم که حسم بد میشه و قلبم به تپش میوفته خیلی کار کردم روی خودم تا کم کم متوجه اصل قضیه شدم و البته فایل مفهوم فرکانس و چگونگی تنظیم فرکانسها خیلی بهم کمک کرد و فهمیدم این ذهن تا وقتی بیدار هستی مدام داره همه چیو حلاجی میکنه و غربال میکنه و می سنجه مثل پرنده از شاخه ای به شاخه دیگه می پره و اینم که مشخصه فقط از منفی ها میگه و این نشخوارهای ذهنی اگه کنترل نشه روند زندگی به سمت ناخواسته ها میره پس دیگه کارم شده از صبح تا شب با خودم صحبت کردن و نوشتن و توجه به چیزهای قشنگ حالا هرچی کم یا ساده باشه ، اونوقت از احساسم و نفس های عمیقی که میکشم متوجه میشم که نجواها کم شده و حالم بهتر شده و هی ادامه میدم و ادامه میدم
حتی ساعت 4 صبح از خواب بیدار بشم سریعا عبارات تاکیدی ورد زبانم شده چون ذهن به محض بیدار شدن شروع به کار میکنه
خیلی وقته روی این صحبتت استاد متمرکز شده ام که شما مدام تاکید کردید که با خودتون صحبت کنید ، هیچ چیزی به اندازه ی صحبت کردن و پچ پچ کردن با خودم در سکوت و در درون ذهنم به صورت آگاهانه حتی موقع خواب که با اون حرفهای مثبت و نجواگونه ی آگاهانه و مثبت که خوابم ببره و تو ناخودآگاهم ثبت بشه و چقددددددرررررر برام مفید بوده تاثیرش و میتونم اینجوری باورسازی بکنم بصورت قدرتمند
( هیچ چیزی به اندازه ی صحبت کردن با خودم نتونسته ذهنمو آروم کنه و نجواها را خاموش کنه هیییییچی )
( منظورم فقط عبارت تاکیدی نیست منظورم گفتگوهای مثبت هست از هر نوعی که باشه )
( تو بدترین و سختترین حالات ذهنی که دیگه هیچی جواب نمیده مثلا مراقبه و راه رفتن و هرچی دیگه مثلا دیدن زیباییها و بازی های کامپیوتری و هر چیز دیگه ای که شما فکرشو بکنید ، تنها و تنها چیزی که میتونه نه تنها سریعا ذهنم را به حالت آرامش برگردونه و قلبم آرام بگیره بلکه بتونم در همون شرایط با حرفهای مثبت بر عکس اون نجواها با خودم حرف زدن به کرات و تکرار فراوان تازه باورهای مثبت متضاد اون نجواها را در ذهنم بسازم )
من از اون حالات بد اولا اذیت میشدم و میخواستم یه جوری زود احساسم را خوب کنم و کم کم متوجه شدم که اولا نباید نگران بشم چون قدرت فرکانسهای مثبت به مراتب بالاتر هست از اون فرکانس های منفی که حال آدمو بد میکنه و نگران نباشم و سعی کنم ببینم چی تو ذهنم اومده که این جوری شدم و { اومدم با نگاه یک فرصت که ذهنم خودشو لو داده استفاده کنم و بفهمم چی داره در اعماق ذهنم میگذره و حالا دست ذهنم رو شده } چون خیلی از باورهای ما بینهایت قدیمی و پنهان هستند و من در این مواقع تازه پیداشون میکنم که این کجا بوده تا حالا و میبینم برمیگرده به مثلا 35 سال قبل که ته ذهنم بوده و داشته نجوا میکرده
استاد همین نشخوارهای ذهنی اگه بهشون توجه بشه میشه کلی از پاشنه های آشیل را در اعماقشون پیدا کرد و این کاریه که من دارم انجام میدم اینا همون تضادها هستند که از حل کردنشون میشه مدار را تغییر داد
اتفاقا دارم دوره روان شناسی ثروت 1 را دوباره مرور میکنم و رسیده بودم به جلسه 18 که باید صبح امروز گوش میکردم اما یه حسی بهم گفت برو جلسه 3 روانشناسی ثروت 1 را گوش کن که در مورد کانون توجه هست اون فایل که خودتون میدونید اصل داستان هست که شما هم بهش اشاره کرده اید و بعدم اومدم یه سری به سایت زدم و دوباره این فایل درمورد همین کنترل کانون توجه هست و البته تضاد
استاد توجه به قشنگیها کافی نیست چون ذهن در هر لحظه مشغوله و این نشخوارهای ذهنی و نجواها اگه خاموش نشه حتی در حین دیدن زیباییها میتونه حال آدمو بد بکنه ، پس اون جمله طلایی شما که در فایل مفهوم فرکانس ها تاکید کرده اید مهمترین عامل هدایت شدن به سمت خواسته هاست
(صحبت کردن با خودمون و راه انداختن گفتگوهای ذهنی مثبت به صورت آگاهانه به شکلی که به ما احساس بهتری بدهد)
ما باید بر عکس نجواهای شیطان رجیم با خودمون نجواهای مثبت راه بندازیم تا به جای باور کمبود باور فراوانی” به جای باور غم و اندوه باور شادی و توکل” و هر چی که خداوند در قرآن کریم به اون اشاره کرده که از سمت شیطان رجیم هست را بر عکسشو در ذهنمون ایجاد بکنیم تا فرکانس ما از سمت مدار فقر به سمت مدار ثروت حرکت بکنه
حضرت عیسی علیه السلام می فرماید
از سخن های خود عادل شمرده خواهی شد و از سخن های تو بر تو حکم خواهد شد
باید موقع دیدن زیبایی ها فقط نگاهشون نکنیم در موردشون با خودمون یا با دیگران در همون لحظه صحبت بکنیم تا نجواها خاموش بشه و اگه اونجا بشینیم و در موردشون بنویسیم که دیگه نور علی نور میشه و تبدیل میشه به یک فیلم ابدی توی ذهن ما
استاد جان و خانم شایسته عزیز خدا قوت عاشقتونم سپاسگزارم از تقسیم شادیهای خودتون با ما که ما را هم در دیدن این زیبای ها و شادیها شریک می کنید
سپاسگزارم از خداوند متعال که این فرصت را در اختیار ما قرار داد تا در این زمان در کنار هم از این همه نعمات و زیبایی ها لذت ببریم و بهره مند بشویم اّلحّمدُلِلهِ رَبَّ العَالَمِین
سلام استاد جان مریم جان و دوستان عزیزم
استاد مثل همیشه اول باید از خداوند سپاسگزار باشم که عضو این سایت هستم و دوم از شما که وسیله ای هستید که ما بتونیم زیبایی های ناب جهان رو ببینیم که شاید هرگز خوابش رو هم نمیدیدیم و الان که شما آنقدر سخاوتمندانه تمام زیبایی هایی که تجربه می کنید رو در اختیار ما قرار می دین تازه این خواسته در ما شکل میگیره و من به خودم میگم چرا که نه تو هم میتونی دنیا رو ببینی و این زیبایی رو تجربه کنی حتماً میتونی واقعاً ممنونم از هر دوتون و این همه عشق و مهری که دارید. چه ساحل سفید برفی زیبایی چه شن های تمیزی چه آب زلال و خوش رنگی چه نسیم خوبی می وزه که من یک لحظه توی صورتم حسش کردم آخه چقدر این مردم انرژی مثبت دارن چه آسمون آبی و تمیزی واقعاً راست میگین آدم مدهوش میشه خوش به حالتون و میدونم که هر روز بیشتر و بیشترش رو تجربه میکنید و من کیف میکنم که آنقدر پای خودتون و باورتون می ایستین و نتیجه هاتون هر روز بزرگتر میشه امیدوارم من هم بتونم هر چه زودتر تکاملم رو طی کنید و دیده ها و شنیده هام تبدیل بشه به یک باور قوی که زندگیم و افکارم و تغییر میده.
در مورد سوالتون استاد من خودم تا ننویسم نمیتونم تمرکز کنم یعنی زیبایی ها رو میبینم و لذت میبرم ولی کنارش بدی ها و زشتی ها رو نمیتونم چشم پوشی کنم و هر چی میخوام توجه نکنم بهشون نمیشه یعنی هنوز به اون مهارت نرسیدم که بتونم هیچ توجهی نکنم بهشون بنابراین بعضی وقتا به شدت زشتی ها بولد میشن و میرن رو مخم اما وقتی شروع میکنم به نوشتن انگار ذهنم باز میشه و به قدری توانایی پیدا میکنه که ریز ریز زیبایی ها رو ببینه که خودم باورم نمیشه لذت میبرم و تمرکزم از روی ناخواسته ها و نازیبایی ها برداشته میشه و خیلی این راه جواب میده برام.و البته راه دیگه تعریف کردنشه وقتی برای کسی تعریف میکنم هم توجهم بهش بیشتر میشه . ممنونم ازتون
من در زندگیم نتیجه گرفتم جهان ایینه تمام نمای توست … و هر چه کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنی ؟
اگه داری به دیگران خوبی میکنی اون خوبی توسط دیگران برمیگرده به زندگیت و اگه بدی همینطور حالا سوال اینه تو چجوری میتونی ادم خوبی باشی و خوبی کنی؟؟؟جواب هم اینجاست تو فقط با تمرکز بر نکات مثبت ،یا بهتر بگم کنترل کانون توجه میتونی این کارو انجام بدی ،که همین خودش همجهت شدن با خواسته ست اما حس میکنی قدمی برای خواستت برداشتی و بهش نزدیک شدی، شما از درون واقعا دلت میخواد همیشه حالت خوب باشه شاد باشی و این راهی نداره با در جهت خواسته بودن و در جهت خواسته بودن راهی نداره جز اینکه کاریی که ندای قلبت میگرو انجام بدی تو از درون میخوای و اون از درون میگه اینکارو کن جالبه هیچ وقت نمیگه برو بشین سریالتو ادامه بده واقعا همیشه یه کار مثبت و جذاب که حالتو زیرو رو میکنه رو پیشنهاد میکنه و همین یک نوع عمل صالح در جهت خواستس؛مثلا میگی دلم شمال میخواد (مثل خواسته امروز من ) بعد میگه خب بشین به موقع هایی که رفتی شمال فکر کن (و من فقط به دریا و آرامشش فکر کردم) تا حسش کنی و حالت خوب شه و شکرگزاری کن بابت اون حسی که تو اون شمالا گرفتی و شاد باش که حسش هنوزم خوشحالت میکنه (و جالب اینجاست که امشب هدایت شدم به این فایل که زیبایی دریا و آرامشش رو به چشم دیدم،و اگه این هدایت نیست چیه)،،،و از قوانین زیبای خداوند اینه که وقتی تو ادم خوبی میشی ادم مثبتی میشی از خدا در خواست میکنی و باور میکنی خدا بهت میده و کاری که به قلبت میندازرو انجام میدی و حرکت میکنی و باز میخوای و باز حرکت میکنی و حرکت میکنی طبق نداهای درونت؛ تو بیشتر و بیشتر و بیشتر هدایت میشی سمت خواستت، خواسته ها بیشتر میشن و بزرگتر ، چون تو داری با این مثبت بودن(کنترل کانون توجه) هر روزه باورتو تقویت و تقویت تر میکنی پس لا جرم هدایت میشوی به سمت نتیجه های بیشتر و بزرگتر…حالا بزارید ی مثال بزنم من دیروز در جهت همراستا شدن با خواستم و خوب کردن نال خودم ی کتاب از سایت خریدم و چندتا فایلو به صورتی که واقعا هدایت میشدم گوش کردم و خندم که اونهم نتیجه درخواستم از خداوند برای نشون دادن راه و واضح تر کردنش بود و چققققدددد این کارها حال منو خوب کرد انرژی منو مثبت کرد و واقعا چندتا ایده قابل اجرا بعد این خوب کردن حالم توی ذهنم نقش بست ،خب من دیروز روی ذهن تودم کار کردم . امروز از خواب پاشدم باز ی فایل دیدم ولی خب ازون جایی که باور های من قوی نیستن انگار من دوباره برگشته بودم روی حالت ناخوداگاه و هیچ خبری از امیدو این حرفا نبود و اصلا نمیدونستم دیروز یا پریروز چرا حالم خوب بوده بعد شروع کردم با خودم حرف زدن که چرا اینطوره و اینا،
ینی میخوام بگم گاهی دلیل این نا امیدی و یا دم میره در این حین سعی میکردم هی برم خواسته هامو بنویسم و انرژی مثبت داشته باشم ولی واقعا انرژیم تحیلیل رفته بود ،گفتم خدایا این تحلیل انرژی واسه چیه ؛ به خودم اومدم و دیدم در حال نگاه کردن قسمت چندم یه سریالمممم!!!!!!!!و خب این سوال داره؟؟؟؟؟معلومه کاملا نشتی کجاست عزیز من دقیقا از همینجا از اینجا که تو میخوای تغییر کنی شرایطط تغییر کنه یک روز به اون ندای قلبت که میگه اینکارو کن گوش میدی (و البته که مبحث جهانبینی توحیدی چقدر توی این امر تاثیر گذاره،چون باید باور داشته باشی به خداوند و اینکه تورو هدایت میکنه و راهو برات باز میکنه) روز بعد میگی حالا امروز یکم استراحت کنم ،همین به قول استاد چیت کردن بایددددددد دورش یه خط قرمز کشیده شه ، همونطور که تو داستان سلامتی اینطوره تو داستان تغذیه ذهنم همینطوره!!!و چقدر جواب سوالم ساده بود ولی روزها درگیرش بودم و خب چون فاصله فرکانسی باجواب داشتم به این جواب ساده و چیزی که بارها استاد تکرارش کرده و خودم تجربه دیر رسیدم ؛واسه همین تصمیم گرفتم بنویسم بنویسم تا بخونم بخونم انقد که آویزه ی گوشم شه چی داره جلوی رقم خورن نتایج بزرگ و تو زندگیم میگیره ….
سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته بزگوار اعضا سایت عباسمنش خیلی از شما تشکر میکنم که دارین زیبایی ها رو انتشار میدین وعمق نیت شما رو درک میکنم که با همه وجود میخواین که هرکسی هدایت بشه بسمت شما این زیباییها رو ببینه تا واسه اون هم این اتفاق بیفته وسبب خیر بشین واقعا لطف دارید من خودم تا اونجایی که یادم میاد اگه توی فصل تابستون بودم به شنا کردن فکر میکردم و نوشیدنیهای خنک بخورم واز خواب ظهر لذت ببرم وفصل پاییز از نسیم وبادها ی که میوزن لذت میبردم و چون من جنوب کشورم پرندهایی که از نقاط سردسیر میان بسمت نقاط گرمتر رو تماشا میکردم و تو فصل زمستون از پوشیدن لباس گرم لذت خاص خودش رو داره و بارونی که حس نشاط وسرزندگی بهم میده و اتیشی که تو هوای سرد واقعا میچسبه و فصل بهار از گلها ،غنچه ها،حشرات ،خوشهای گندم توجه میکنم و توی توی محیطهای شهری به ساختمونهای بلند ،رفت وآمد وخریدهای مردم نعمتها توجه کنم واگه اتفاقی دعوایی میدیدم توجه هم رو میبردم روی اون آدمهایی که کمک میکردن صلح کنن و نزارن ادامه پیدا کنه ،یا بی توجه رد میشدم از این مساعل یا مثلا میام قبلا از این که ذهنم یا کسی درباره شهری یا کشوری یا شخصی منفی بافی کنه من سریع مثلا سوغاتی خوردنی اون شهر یا کشورو بیاد میارم و دربارش صحبت میکنم و همینجور ادامه میدم جاهای دیدنیشو و درباره افر اد هم با اولین ویژگی مثبتی که بیاد میارم رو حالا همون لحظه هرچی که یادم بیاد ازش شروع میکنم به صحبت کردن و سکان ذهنو دست میگیرم آقا فلان ماشین هرچی بر علیش بقیه بد میگن من میگم ولی فضا داخلش بازتره یا صندوقش فضای زیادی داره،وتوی شرایط خیلی بد بتونیم با نفس عمیق کشیدن و یا اگه میشه ترک محل ویا هر کاری که از اون اتفاق هرچی هست فاصله بگیریم .من استاد یادم میاد سالهای پیش رفته بودم خونه یکی از فامیل تو یه روستا ترکتور و گاو ،وگوسفند و اسب و کلی فضای سر سبز و درختان انبوه بعد با تراکتور رفتیم سر مزرعه شون والان سال 1402من چند روز پیش هدایت نشانه ام سریال زندگی دربهشت قشمت 72 بود که بخدم گفتم خدایا من این فضا رو قبلا دیده بودم وتجربه کردم وبازم صدرصد اگه بیشتر توجه کنم بهش هدایت میشم به زیبایی های بیشتر سپاس فراون امید وارم همیشه شاد و سرحال و پیروز سلامت وثروتمند با شید خدا نگهدار
سلام دوست عزیز
راهکار شما راحب تمرکز برنکات مثبت رو دوست داشتم.
اشاره کردید که وقتی افرادی درمورد یک موضوعی ،یک فردی یا هرچیزی بدمیگن چگونا کنترل میکنین ذهن رو.
دقیقا معکوس میکنین! من خودم تنها راام خودخوری و قضاوت بود قبلا!شاید هنوزم هست!اما نکته اینجاست که یادگرفتمکه میشه معکوسش کرد!
مثال وقتی کا فلان ماشین رو همه بدمیگن و شما میگی حداقل جا داره! حداقل فلان کیژگی مثبت رو داره! اینجوری میش خودتون که میگید نه نیازه مثل قبلا من فرارکنید از افراد و گه حرص بخ رید.
تحسینتون میکنم.
به نام خداوند بخشنده و مهربان
روز 128سفرنامه : واای خدای من چقدر زیباس چقدر زیبااااس اینجا چه شن های خاصی داره قشنگ وقتی استاد پاشو میزاشت تو شن ها اون گرمای شن هارو لایه انگشتای پاک حس میکردم انگار خودم اونجام ، چه مردمی عالی که دارن لذت میبرن از کنار هم بودن لب ساحل و دختر پسر هایی که کنار همن و آب چه رنگ فوق العاده ای داره و چقد تمیزه مخصوصن نزدیک ساحلش که رنگش خیلی روشن و بی نظیر زیبااس ، خیلی ممنون استاد واسه این تصاویر زیبا که به ما نشون میدیدم ، وقتی میام تمرکز میکنم رو اتفاقات خوب و جنبه های مثبت زندگیم که جنبه های خوب دوستام ، همیشه خوبی های بیشتر رو میبینم ، بعضی وقتا بوده مثن تو رابطم اشتباهاتی کردم که طرف مقابل ناراحت شده یا خواستم وابسته بشم ، بعد با خودم فکر میکردم که خداس که این عشق رو از طرف هر دوستی به من میده و من نباید بگم یا اینا یا هیچ کس چرا دوستشون دارم خییییییییییلی خوبن اما من اینا رو دستی از دستان خداوند میبینم و میام رو جنبه های مثبت شون تمرکز میکنم و خود به خود همه چی عالی میشه خدارو سپاس گذارم به خاطر این همه جنبه های مثبت زندگیم ، و خیلی با خودم حال میکنم و لذت میبرم از اینکه هر روز دارم بهتر میشم و چیزای جدید تری یاد میگیرم .
سلام ودرود برهمگی عزیزان
این فایل ارزشمند نشانه امروزم بود
من امروز به تولدی دعوت بودم ، آماده شدم رفتم پایین ماشین رو بزنم بیرون ، سوئیچ یادم رفته بود
اومدم سوئیچ برداشتم گفتم یه لاک خوشرنگ ست با لباسم بزنم
رفتم پایین بارون اومده بود آب رو باز کردم وبا شیلنگ ماشینمو شستم باهاش حرف زدم و ازش تشکر کردم …
ودرب حیاط رو باز کردم خانم همسایه با دخترش سر رسید سرماخورده بودن ومن دست ندادم علتش چی بود؟ گفتم من لاک زدم هنوز خشک نشده ودست ندادم! خدا مراقب سلامتی من هم بود اینگونه!!
کلی احوال پرسی وشوخی ولبخند داشتیم و خودم بهشون گفتم شما بفرمایید
خواستند در رو نگه دارن باد نبددش
ماشینو زدم بیرون یه آهنگ که دیروز دانلود کرده بودم از گوشیم پیدا کردم با شعر :هرنفس آواز عشق میرسد از چپ وراست رو پخش کردم
لازم به ذکره تمام اینها زمان برد !!!!!!!!!
حرکت کردم یه مسیری رفتم یهو یک اتوبوس بزرگ پشت سرم شروع کرد به بوق زدن که سریعتر برو ، گفتم چه خبره !!!! اما سریعتر رفتم
آدرس رو کامل بلد نبودم رسیدم سرکوچه ، اومدم گوشی رو بردارم زنگ بزنم آدرس دقیق بپرسم یهو یکی دیگه از بستگان که دعوت داشت بدون اینکه منو ببینه با موتور از سر کوچه پیچید منم گوشی رو گذاشتم ودنبالشون راه افتادم ومنو مستقیم بردن در خونه میزبان ، الله اکبر رررر ، وقتی رسیدیم شیشه ماشینو دادم پایین سلام کردم و قضیه رو بهشون گفتم وکلی خندیدیم
دنبال جای پارک میگشتم که چون اونها با اون محل آشنا بودن پارکینگ باز وخالی رو بهم نشون دادن ومن با خیال راحت ماشینو پارک کردم
بنده خدایی که دنبالش اومده بودم گفت من قبل از اینکه از خونه راه بیفتم یه استوری گذاشتم همین چنددقیقه پیش ،خدا وقتی دوستت داشته باشه یکی از بنده هاشو میفرسته کمکت کنه !! همچین مضمونی داشت !!
بازهم الله اکبرررررررررر
با استقبال گرم میزبان از اینکه دعوتشون رو پذیرفتم روبه رو شدم ومن شگفت از این همه
مدیریت زمان توسط خدا تا به موقع برسم به سادگی!!!
الخیر فی ماوقع !! یادم افتاد به سوئیچ، لاک زدن،
دیدن همسایه ، بوق زدن اتوبوس توی مسیر همزمانی منو مهمانی دیگر…
اینها همه فرمان خدا را اجرا کردن ومن این بار رو فقط متوجه شدم
چه بسا بارها بارها خدا همه چی رو هماهنگ کرده ومیکنه بدون اینکه من درک کنم
حالا یه بار دیگه این متن رو بخونین وچیدمان خدا رو مشاهده بفرمایید.
اونجایی که استاد میگن جریان هدایت همیشگیست یعنی این یه نمونه کوچیکش بود .
خدایا شکررررررررررت که چقدر به موقع هستی!!!
سلام و درود به شما دوست عزیز در این خانواده بزرگ و دوست داشتنی
وقتی دیدگاهتون تمرکز بر زیباییها باشه خیلی بدیهی و طبیعی هست که خاله شما که باهاتون هم اختلاف نسل دارن هم فرکانس شما باشن و از قانون بی بدیل جهان هستی با شما صحبت کنن
خدا رو شکر که هر روز بیش از پیش به جاهای بهتر هدایت می شیم و نشانه های عالی از خانواده های خانواده مون دریافت می کنیم که مسیرمون درسته
خدایا شکرت
به نام خداوند جان وخرد
به خدا قسم که ارزش این فایل میلیاردی بود برای کسی که [درک.ظرفیت.واگاهی]این فایل را درک کند
درجهان هرچیز چی،ی جذب کرد گرم گرمی را کشیدوسردسرد قسم باطل باطلاع را میکشند ناریان از ناریان هم سرخوشند
ناریان مر ناریان را جالبند
نوریان مر نوریان را طالب اند
خوب خوبی را کند جذب این بدان
طیباتو طیبین بر وی بخوان
ما اگه میخوایم زیبای ثروت ونعمت وارد زندگیمون بشه باید یه شکار چی ماهر باشیم که نذاریم حتی یک زره زیبای از دستمون بره باید دروبین شکارمون رو فقط وفقط رو زیبای ها ثروت سلامتی زوم کنیم تاببینیم چطور خدای بزرگ همون زیبای ثروت وسلامتی رو وارد زندگیمون میکنه .
این جهان کوه است فعل ما ندا سوی ما اید ندا هارا صدا با تشکر از استاد عباسمنش که این آگاهی رو برا ما گذاشتید که یا. آوری کنید به ما که دوربین ذهنتون بردار وشکارچی زیبای های خدا باش تا شکارشون کنی خیلی ازتون سپاس گذارم مخصوصا خانم شایسته ای عزیز که زحمت فیلم برداری کشیدن موفق باشید
ب نام خداوندی ک هرانچه دارم از اوست
سلام ب استاد عزیز و خانم شایسه گل و همه دوستان
استاد واااقعا فکر میکنم من خیلی این قدرت رو دارم ک ب زیباییها راحت توجه کنم، قبلا ک این قانون رو نمیدونستم اینجوری بودم،ینی از سرما نمینالیدم از گرما نمینالیدم همیشه سعی میکردم لذت ببرم، اردیبهشتماه بود رفتیم مسافرت ب اصفهان هوا گرم بود و منم صحبت های استاد ازمندیان درباره تکنولوژی فکر رو زده بودم روی فلش و تمام وقت درحال گوش کردنش بودیم و من مداااام لذت میبرم و کیف میکردم، غذا اماده کرده بودم و از بیرون نخریدیم، شبم توی ماشین ساینای صفرمون خابیدیم، با اینکه تموم بدن کوبیده شده بود ولی اصلا ناراحت نبودم و…. ولی همسرم از طرفی ناراحت بود ک کاش اوضاع اقتصادی بهتر بود غذا بیرون میخوردیمو … ب من خوش نگذشت و… ولی من ن واقعا دلم میخاست 1هفته بچرخیم ن 1روزونیم در کل فکر میکردم زیادی خاکیم و ادم باید برا خودش ارزش قایل باشه زیاد خواه باشه ،مخصوصا وقتی ب خانواده همسر گفتیم شب تو ماشین خابیدیم چقدر بد نگام کردن ک میرفتید هتل و… . ولی الان فهمیدم ک باید توجهمو ب زیبایها بیشتر کنم و از خدا بهترین سفر و اقامت تو بهترین هتل و بهترین غذاها و … رو هم بخام،
خدایا شکرت ک هر لحظه لذت میبرم از زندگیم
خدایا ازت میخام دوباره صاحب ماشین دلخواهم کنی و سفرهای بی نظیر رو تجربه کنیم و سفر ب دبی ک این روزا خیلی خواهانشم و بازی فلای بورد وبهترین هتل و…..
خدایا شششکرت ک با این سایت و استاد خفن اشنا شدم و هروز ب اگاهیم و درکم از خدا و جهان و خودم بیشتر میشه.
به نام خداا
سلام استاد و دوستان
من بشخصه وقتی که حرف سمی میشنویم یا فیلم نامناسبی را می بینم اونا انالیز می کنم این باعث میشه که تاثیر منفی اون بر ذهنم بسیار کمتر بشه بعد سعی می کنم نقطه ی متقابلی از اون محتوا را در ذهنم تجسم کنم
هر وقت چیز زیبیایی را می بینم ولذت می برم این لذت را ثواب تلقی می کنم و دارم این عقیده را می سازم که با دیدن خوبی ها خدا را از طبیعت استخراج کردم