عادتی که زندگی شما را برای همیشه تغییر می دهد | قسمت 1 - صفحه 7
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/04/abasmanesh-8.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-04-28 07:34:452023-05-02 13:37:01عادتی که زندگی شما را برای همیشه تغییر می دهد | قسمت 1شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
با سلام حضور استاد بزرگ و خانم شایسته گرامی.
سلام و درود خدمت خانواده صمیمی و بزرگ عباس منش.
اولا بی نهایت سپاسگزارم استاد برای به اشتراک گذاشتن احساس تون و زیبایی هایی که همیشه برای ما شگفتانگیز ه.
بی نهایت سپاسگزارم که شما اینقدر با سخاوت هستید که همیشه به فکر بقیه هستید و دوست دارید بقیه رو در لذت هاتون شریک کنید و این حس یک حس خدایی در وجود شماست.
به نظر من (اعراض) یه کلمه جادویی ست .
من خیلی تلاش میکنم که این مهارت و هر روز در خودم بیشتر و بیشتر تقویت کنم.
واقعا استفاده از این تکنیک چقدر در من ایجاد آرامش و اعتماد به نفس و شادی و حال خوب ایجاد کرده.
به نظر من بجای اینکه ما بخواهیم کلی انرژی بذاریم و سعی کنیم بگردیم و تمرکز کنیم تا نکات مثبت و زیبایی ها رو پیدا کنیم خیلی راحت و ساده از خیلی چیزها به آسونی رو برگردونیم ،
این کار حداقل نتیجه اش اینه که ذهن مون اگر چه مثبت نشه ولی حداقل آزاد و خنثی میشه و ما اگر بتونیم ذهن مون و از منفی ها و نادلخواهی هایی که بسیار زیاد هم وجود داره خالی نگه داریم فضای ذهن و آماده میکنیم برای جذب و پر شدن از نکات مثبت و زیبایی ها و لاجرم به سمت مثبت ها سوق پیدا میکنیم.
به نظر من باید خیلی بیشتر از صرف انرژی برای پیدا کردن نکات مثبت و زیبایی ها
باید انرژی مون و با اعراض ذخیره کنیم و وقتی در این حالت قرار میگیریم بصورت طبیعی زیبایی و نکات مثبت برای ما واضح تر و پیدا کردن شون آسون تر میشه
چون حالت احساسی بعد از اعراض یک حالت احساسی بسیار مثبت و لذت بخشی که انسان دوست داره این حال خوب و حفظ کنه و ناخودآگاه دنبال چیزی میگرده تو این حس بمونه و ناخودآگاه جذب زیبایی ها میشه.
به نظر من یکی از تکنیک های قدرت مند ایجاد آرامش، حرفه شدن در اعراض است.
چون بعد از ایجاد آرامش است که اتفاقات جادویی برای ما رخ میده.
عاشق همتونم.
در پناه رب رزاق و هدایت گر️️️️
به نام الله هدایتگرم
به نام خدای زیبایی ها
سلام به استادان جانم
و سلام به دوستان مسیر عشق و زیبایی
الهی هزاران با ر شکرت که تو امروز هم هدایتم کردی که بیام اینجا و ببینم این فایل جذاب اومده و دانلودش کنم و در زمان مناسب، دقیقا در تایمی که حس میکردم ذهنم داره بسمت یه نازیبایی و یه ناخواسته کشیده میشه، توجه کنم به شما استادم که همیشه توجه آگاهانتون رو میبرید به سمت زیبایی ها و خواسته ها و موارد موبت و جالبه که در اکثر مواقع با دیدن کوچک ترین زیبایی یادم به شما و توجه آگاهانه شما میفته و منم توجه مثبت میکنم، تعریف میکنم ذوق میکنم و حس بسیار مثبتی میگیرم و میبینم و درک میکنم که هر وقت بطور مدام توجه مثبت میکنم به حتی کمترین نکات موبت در زندگی، واقعا نتایج مثبت چندین و چند برابر رو در زندگیم تجربه میکنم
مثلا دانشگاهی که من کار میکنم بسیار محیط زیبایی داره
محوطه دانشگاه پر از گل ها و درختای متفاوته که من هر روز آگاهانه بهشون توجه میکنم ذوق میکنم و گاهی حتی برگای درختا و گلها رو نوازش میکنم و اون همه بوی طراوت و تازگی رو میکشم توی ریه هام
پشت و روبروی دانشگاه کوههای بلندی هستن که ما رشته کوه زاگرس هستن و یه عده ایشون در این بهار بسیار سرسبز و زیبا شدن و هنوز روی یه عده ایشون برف هست که این تصاد واقعا دیوانه کننده هست و من خیلی از روزها صبح قبل از اینکه برم توی اتاقم دور دانشگاه پیاده روی میکنم و اون همه زیبایی چشمام و قلبم و ذهنم رو نوازش میده
اون آبشار طلایی های اطراف که با نظم خاصی کاشته شدن که دیگه نهایت زیبایی و اوج شکوه و عظمت خداوندم هستن و من بارها میگم خدایااااا شکرت
و این توجه مثبت من باعث شد که یه اتاق به من بدن که ویوش بی نهایت جذابه
طبقه چهام که کا وبوش کوه و درخت و سریبزی هست
توی زمیتون با بارون و برف و مه، یه نمای بی نهایت خیره کننده رو داره و الان هم که سرسبزیس باعث شده که روزها فقط جذبش بشم و چقدر لذت ببرم و حقیقتا اگه خسته بشم همینکه صندلیم رو میچرخونم به سمت این وبو، کاا حال و هوام خدایی میشه و انرژیم صدها برایر میشه و من بارخا و بارها اورات موبتش رو حتی در برخورد با دانشجوهام درک کردم و دیدم چون اون حال و هوای مثبتی که با توجه من به زیبایی ها ایجاد میشه ، در اطرافیان و نوع رفتار اونا هم تاثیر میذاره
برای من صحبت در مورد زیبایی هست که خیلی تاثیر داره
البته که در دفتر ستاره قطبیم در مورد زیبایی هایی که روزها میبینم هم مینویسم اما خودم حس میکنم وقتی در موردش صحبت میکنم، بهتر و قوی تر میتونم ذهنم رو جهت دهی کنم و میخوام این کار رو به عادت همیشگیم تبدیل کنم و البته در خیلی مواقع هم موفق هستم
سپاسگذارم ازتون استاد عزیزم و مریم نازنینم
اون ساحل واقعا رویاییه
هر وقت میرید اونجا و پاهاتون رو لایلای اون شن های آرد گونه و پنبه ای تکون میدید انگار با کل وجودم درک میکنم اون حس ناب رو
قشنگ مشخصه که هواچقدر پاک و صاف و خوبه و چقدر همه داره با حال عالیشون لذتشو میبرن
چقدر زوج های عاشق و دوست داشتنی رو دیدم مه با با هم توی آب میف میکردن یا حمام آفتاب گرفته بودن یا با عشق دست توی دست هم راه میرفتن و از این نعمت و تایم عالی که داشتن، نهایت استفاده مثبت رو میبردن
به شما هم قطعا خیلی خوش گذشته
خوشی ها و شادی های بی اندازه ای رو برای هممون آرزو دارم و اینکه هر روز تجربه های مثبت تر و حال خوب کن تری رو داشته باشیم
سپاس بی نهایت
تا بعد …
سلام استاد عزیزم سلام مریم جان فرشته مهربون که فرکانست از پشت دوربین هم دریافت میشه
ماشالله استاد عجب تیپ و اندامی به هم زدید خدایاشکرت من 38 سالمه و با دخترم که 16 سال داره عاشق شما و مریم جان هستیم و هر روز یک قسمت از سریال سفر به دور امریکا رو نگاه میکنیم الان قسمت 121 هستیم
من به لطف خدا تو این مدت یک سال که باشما آشنا شدم و استفاده از فایلهای رایگان کانون توجهم روی زیبایی ها گذاشتم و نتایج عااالی گرفتم .
یه عضوی از بدنم که درد میکرد راجبش با هیچ کسی صحبت نکردم و به عضوهای سالمم توجه کردم و بعد از یکی دوهفته کاملا دردم از بین رفت.
در مورد شغلم من از بیکاری و خانه دار بودن با شکرگزاری برای داشته هام به شغل خیلی خوبی هدایت شدم و دراون کار ارتقا گرفتم اما هدف اصلیم اینه که بفهمم علاقه واقعیم چیه و کسب و کار شخصی خودمو راه اندازی کنم به امیدخدا
با تحسین کردن افراد خوش رفتار فقط آدمهای مناسب به سمتم میان من در کافه نان کار میکنم و مشتریهام همشون خوش رفتار و محترم هستند
خلاصه من دارم از این مسیر زیبا لذت میبرم
به امید روزی که تکلیف رابطه م با همسرم هم مشخص بشه و هرچی خیره همون بشه راستی یه تشکر فراوون دارم از بچه های عقل کل که چقدررر جوابهاشون در کامنتها کمکم کرده خدایاشکرت
سلام استاد عزیزی که قدم به قدم به من یاد دادی که چطور با طی مراحل تکامل به ورژن بهتری از خودم تبدیل بشم
خدایا سپاس گزارم امروز توی ستاره قطبیم نوشتم و با همه جودم از خدا خواستم که ظرف وجود منو بزرگتر بکنه تا اگاهی های عمیق تری از قوانین رو درک کنم و حسابی تو بغل خدا باشم
وقتی سایت رو باز کردم که یه جلسه دیگه از دوره معجزه گر حل مسائل زندگی رو دانلود کنم دیدم یه فایل جدید با یه تصویر فوق العاده از یه زوج الهی و بی نظیر روی سایت قرار گرفته و فهمیدم امروزم قراره پر از خیر برکت و حال خوب بشه
چقدر خودمو توی این لوکیشن احساس کردم شن های سفید از برف و نرم تر از ارد رو زیر پام احساس می کردم و هوای اونجا ور نفس می کشیدم
اره این زهرای جدیده، که به لطف دوره های بی نظر شما استاد داره هر روز با گذر از پله های تکامل حالش عالی تر میشه و رشد می کنه
با قرار دادن اصل فوق العاده بهبود گرایی توی روند کارهاش
وقتی دوره حل مسائل رو شروع کردم توی جلسه دوم اصل اساسی که توی زندگیم مهمه رو نوشتم راه اندازی کسب وکار خودم هر چی که توی این جلسه جلو تر رفتم و اگاهی های نابتر این جلسه رو و جلسات بعدی رو بیشتر و بیشتر گوش دادم دیدم باید ریشه ای تر به مسائل زندگیم نگاه کنم
باید برم یه مرحله قبل از ساختن یک بیزینس با خودشناسی شروع کنم البته از نوع عمیقشه
حتی اگر اون کسب و کار رو هم عالی بسازم ولی یه چیزی هست که انگار سر جاش نیست و باعث میشه حال خوبم و فرکانس های خوبی که می فرستم ثبات نداشته باشه
خیلی عمیق تر که شدم دیدم اون کنترل ذهنه و کانون توجه من بارها از استاد شنیده بودم و توی خیلی از کامنت ها خونده بودم که اول باید بتونم افکارمو کنترل کنم
اینو خیلی شنیده بودم و خیلی هم سعی می کردم این کارو بکنم ولی هر بار توی اتفاقاتی که رخ میداد من این کنترل افکارم و تمرکز بر نکات زیبا رو از یاد می بردم
تا به صورت کاملا مفهومی توی دوره حل مسائل با یه ابزار خیلی قدرتمند و کارامد به نام اهرم رنج و لذت اشنا شدم
به کار گیری این اهرم تغییرات بنیادین در من ایجاد کرد که هر روز هزاران بار به خاطرش از خدای خودم و استاد و خانم شایسته عزیز سپاس گزاری می کنم
من این اهرم رو برای کنترل افکارم و اینکه بتونم تمرکزی تر به زیبایی ها توجه کنم نوشتم
دقیقا از روز اولی که شروع به نوشتن و خوندن این اهرم کردم تغییرات شروع شد
اصلی ترین تغییری که در من رخ داد ذهنم از روی ناخواسته برداشته شد و روی خواسته هام گذاشته شد یعنی فهمیدم نشتی انرژی که چندین سال داشتمش و کلی انرژی مفید منو تمام این سالها داشت هدر می داد و توی مسیر خواسته هام داشتم خیلی کند پیش می رفتم کجا بود
ذهن خودمو یه باغ پر از گل و درخت زیبایی در نظر گرفتم مثل پردایس زیبای استاد که با توجه کردن به هر زیبایی و قشنگی در دنیای خارج انگار دارم یه گوشه از اونو ابادتر می کنم و با توجه به نازیبایی و اتقاقات ناخواسته انگار اجازه میدم که اون باغ زیبا که برای اباد کردنش کلی تلاش کردم به راحتی خراب و ویران بهش
وقتی ذهن خودمو با استفاده از اهرم رنج و لذت متمرکز کردم روی خواسته ها بقیه مسائل مثل دیگران و حرفها و اعمال اونها برام دیگه کاملا بی اهمیت شد
یعنی کل فضای ذهنمو خالی کردم مثل هارد کامپیوتری که کاملا خالیه و قراره از صفر یه سری اطلاعات مفید روش بریزی
با انجام این کارها انرژی من در کل روز چندین برابر شده . و با یه فضای ذهن خالی و ازاد اجازه دارم میدم که هر روز ایده های قشنگتر و کارامد تری بهم گفته بشه توی کسب و کارم و ایده دیگه ای که به من گفته شده اینکه دارم سریال زندگی در بهشت رو هر روز از اول می بینم
البته این بار تمرکز صد درصدی بر زیبایی ها و تمرکز بر رابطه فوق العاده ای که میان استاد و خانم شایسته عزیز وجود داره
خدایا سپاسگزارم
سلام زهرای عزیزمم
بابت کامنت عالی که نوشتی ازت ممنونم دوست خوبم
مدتی بود چندین کار بود کهومیخواستم انجام بدم ولی خیلی موفق عمل نمیکردم یا تنبلی میکردم برای انجام دادنش یوی از این کار ها تمرکز بر نکات مثبت
که با توضیح شما که برای ذهن زدید کهدتشبیه کردید به یا باع سرسبز که با تمرکز بر این نکات هی زیبا تر میشه ،تصمیم گرفتم من هم برای توجه به نکات مثبت از تمرین اهرم رنج و لدت استفاده کنم
برات بهترین ها رو از خدای مهربان میخام عزیزم
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام به عشق ترین استاد دنیا،سلام به مریم جانم و تمام دوستان
استاد عزیزم اول از همه این عزت نفس شما و مریم عزیزم رو تحسین میکنم،که توی ساحل به این شلوغی و البته زیبا
فایل ضبط میکنین
در مورد تمرین این فایل دقیقا من دیروز به همین قضیه داشتم فکر میکردم،آخه یه پرنده عصر ها میاد و اونقدر زیبا آواز میخونه که هوش از سر آدم میره،و من با خودم فکر میکردم که چند نفر از آدمای این ساختمون های اطراف به صدای آواز این پرنده توجه میکنن و حالشون خوب میشه؟
یه مثال دیگه بزنم:چند وقت پیش من مغازه همسرم بودم و یه آقایی اومد مبلغ زیادی خرید کرد و کارت کشید و رفت پشت سرش یه آقایی اومد معلوم بود وضعیت خوبی نداره
همون لحظه متوجه شدم ذهن من داره به این آقا توجه میکنه،سریع به خودم آمدم و گفتم چرا توجه نمیکنی به اون آقایی که راحت خرید کرد و اصلا قیمت براش مهم نبود؟
چرا داری دل میسوزونی؟
چرا به چیزی که نمیخای توجه میکنی؟
یا مثلا استاد ما عید رفته بودیم مسافرت قشم
بعد ما از کنار یه خونه هایی رد شدیم که بهشون میگفتن خونه مریخی و آقایی که راننده ما بود میگفت آدما شبی چند ملیون پول میدن میان تو این خونه هاو شب ستاره ها رو میبینن
خانواده من شروع کردن به مسخره کردن
اما من تو ذهنم تحسینشون میکردم که چه ذهن ثروت سازی داشتن که همچین ایده ای رو اجرا کردن و ازش ثروت میسازن
یا مثلا هرجایی میرفتیم خانوادم گوشی دستشون بود و تند تند عکس میگرفتن،و حتی به شوخی میگفتن همچین مسافرتی رو دیگه نمیتونیم بیایم
اما من از آموزشهای 12 قدم یاد گرفتم فراوانی رو،و به خودم میگفتم اگه اینجا زیباس،جای بعدی زیباتره،اگه این مسافرت بهم خوش گذشت، مسافرت بعدی عالیتره
و همش حرفای شما درمورد فراوانی رو در ذهنم مرور میکردم
به لطف آموزشهای شما این مسافرت برای من عالی و پر از نشانه های ثروت و فراوانی بود
خدا رو هزاران مرتبه شکر برای وجود شما دوتا فرشته در زندگیم
هر کجا که هستین در پناه الله مهربان باشین
بنام خداوند وهاب من
زهرا عزیز
تبریک میگم واقعا این تلاش ذهنیتون رو و خداوند رو شاکرم دوستای همفرکانسی خوبی مثل شما دارم.
در مورد خونواده خب باز شرایط پیچیدهتره ولی فرری توحیدیتر مثل شما بخوبی میتونه از این چالش هم بربیاد و ذهنش رو کنترل کنه. واقعا خوشحال شدم که شرایط رو توضیح دادید و بقول قوانین خداوند تصریق کردید زیبایی رو و صد البته جای بعدی بهتر و زیباتر و فان تر و نزدیک تر خواهد بود و این حق شماست.
در پناه الله مهربان باشید.
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام به شما مصطفی عزیز
سپاسگزارم از اینکه وقت گذاشتین و برای من نوشتین
دیدگاهتون زمانی به دست من رسید که سخت در حال کنترل ذهن بودم و همش از خداوند میخاسم نشانه بهم بده،باهام حرف بزنه
و شما دست خداوند شدین
من هنوز خیلی کار دارم که توحیدی بشم و توحیدی عمل کنم
اما اون قسمتی که نوشتین از پس چالش ها بربیاد و ذهن رو کنترل کنه
حس کردم خدا داره باهام حرف میزنه
و قلبم آروم شد
دوست خوبم،هرکجا که هستین درپناه الله مهربان باشن
بنام خداوند وهاب من
زهرا عزیز
همه ماها کار داریم توحیدی بشیم…همه ما درگیر باورهای سمی گذشتهایم، هیچوقت هم سوال نکردیم و نگشتیم و داریم چپ و راست از همهشون ضربه میخوریم. هر روز بیشتر و بیشتر میفهمم خدا فقط به خودم پاداش میده و اگر برم بالای بوم داد بزنم بازم مردم تغییر نمیکنن. خدایا از این هم نجاتم بده. من فقط قدرت دارم خودم رو تغییر بدم و خدایا کمکم کن تا بتونم خودم و فکرهام رو کنترل کنم. بقیه رو درست کردن اصلا کار ما نیست، کار من نیست و من بینهایت ناتوانم. اینارو قبلا هم میدونستم ولی در عمل نچشیده بودم. دوست عزیز شما تمام توجهات رو بزار رو خودت و بقیه رو از ذهنت حذف کن بخدا خدا جای همهشون رو پر میکنه…این روزا خدا اومده تو کارم، تو خوابم، تو خورد و خوراک، تو ورزش، و….
اصلا هیچ کمبودی حس نمیکنم بخدا….فقط یچیز کم دارم همیشه اونم حضور خودشه…..
برات بهترینها رو آرزو میکنم و اینو به خودت بگو روزی هزار بار
شما لایق بهترینی!
سلام استاد عزیزم
چه فایلی بود .از همه لحاظ بینظیر بود.هم صحبتهایی که کردید هم مناظر و دریا هم مردم هم آسمون و کلا همه جیز زیبا بود.
خدارو شکر بخاطر وجود فضای بینظیری به اسم سایت استاد عباسمنش که شرایطیو فراهم کرده تا هر کس که میخاد میتونه ساعتها تو زیبایی ها و اگاهیهاش غرق بشه.
اولین کاری که هر روز صبح انجام میدم چک کردن سایته.و وقتی میبینم فایل جدیدی گزاشته شده ناخودآگاه میخندم و کیف میکنم.
چقدر خوبه که تونستم با این آگاهیها آشنا بشم و کم کم تونستم باورشون کنم و کم کم شد جزئی از برنامه زندگیم.
استاد تو یه لایوی در مورد اتفاقی که تو بانک براتون افتاده بود و چون بدون گرفتن وقت قبلی رفته بودید و دیدید که باید قبلا وقت میگرفتید، و چون اینکارو نکرده بودید رفتار کارمندها با شما تغییر کرده بود به خودتون یادآوری کردید که همه چیز کنترل ذهنه و اگر بتونید این کارو درست انجام بدید نتایج عوض میشه.
من بارها و بارها اینکارو کردم و شرایط به شکل معجزه آسایی تغییر کرده
چقدر خوبه این سایت هست که میتونم راجع به این مساعل حرف بزنم چون این حرفارو به هر کی بگی بهت میخنده چون اصلا آدمها نمیخام قبول کنن که خودشون خالق شرایط خودشون هستند.
تعطیلات عید فطر ما با دوستامون برنامه ریزی کردیم بریم شمال.
تو مسیر من کمی خوبم میومد و جامو با دوستم عوض کردم که اون رانندگی کنه و اونهم هواست به بنزین نبود.یه جایی من چشمم خورد به آمپر بنزین و دیدم چراغ بنزین روشن شده .
سافت حدود ده شب بود. و تو گوگل مپ سرچ کردم دیدم اولین و نزدیک ترین پمپ بنزین حدود هشتاد کیلومتر فاصله داره و با توجه به سنگینی ماشین و جاده های پر و پیچ خم و سربالایی یقینا با اونمقدار بنزین هرگز به پمپ بنزین نمیرسیم.
واقعا نگرانی و استرس وجودمو گرفت.
اما گفتم من فقط باید ذهنمو کنترل کنم.
من حداقل ده بار اون جاده رو رفته بودم و تو نقشه هم هیچ پمپ بنزینی نزدیک تر وجود نداشت.
تنها کاری که به ذهنم رسید این بود که باید توجهمو ازین موضوع بردارم.
تبلت یکی از بچه ها رو گرفتم و شروع کردم به بازی کردم
بخدا قسم الان که دارم مینویسم اشکام جاری شد.
به سه چهار دقیقه نرسید که سمت چپ جاده یه پمپ بنزین دیدیم.
گفتم که نه تو نقشه بود و نه منی که ده ها بار اون مسیرو رفته بودم اینجارو دیده بودم.
و با خیال راحت بنزین زدیم و رفتیم
استاد بخدا کنترل ذهن معجزه میکنه.
هیچ اتفاقی از پیش تعیین نشده.
همه چیز در لحظه داره توسط ذهن ما رقم میخوره.
آدمها اصلا نمیخام ذهنشونو روی نازییاییها کنترل کنن.
چون نمیدونن خودشون دارن همه چیزو رقم میزنن.
توی این سفر که همش فوق العاده بود همش زیبایی بود همش عشق و حال بود چند تا اتفاق کوچک هم افتاد ولی توجه همه بچه ها دقیقا روی همون چند تا اتفاق بود. و مدام میگفتن ببین این اتفاق افتاد.
جالب بود یکی یکی اتفاقاتو میشمردند و دقیقا باز یه اتفاق بد دیگه براشون رخ میداد.
یعنی وسط هزار تا اتفاق خوب پنج تا اتفاق نامناسب عم افتاد که بخدا اون اتفاقات هم مسخره بودا. ولی اونا هی میشمردند و میگفتند ببین تا یکم لذت میبری خدا یه بلایی سرت میاره.
و دقیقا باز یه اتفاق بد دیگه براشون رخ میداد.
و همشون بدون استثنا میگفتن فقط تو قسر در رفتی.
منم تو دلم میگفتم من سعی میکنم در مدار توجه به زیباییها باشم و لاجرم اتفاقات خوب برام میفته.
و حتی زمانی که هی داشتن بدیختیهاشونو میشمردند یه اتفاق بدتری واسه یه نفر افتاد و زمانی که نصف شب من داشتم میبردمش بیمارستان تمام تمرکزم این بود که الان باید یه چیز زیبا یهددرس یه نکته یه آگاهی پیدا کنم و بهش توجه کنم تا ذهنم درگیر این شرایط نشه.
و وسط این ماجرا ذهن من دنبال شکار یه چیز مثبت میگشت.
این تفاوت بین ذهنیه که تو این سه سال داره سعی میکنه خودشوتربیت کنه واسه دیدن زیباییها حتی تو دل یه اتفاق نازیبا . و بقیه که وسط این همه زیبایی دنبال چهار تا اتفاق نازیبا میگردن و دوهزار بار راجع بهش حرف میزنن.
انقدر ازین جنس اتفاقات بلطف خدا و قوانین خدا تو زندگیم وجود داره که دیگه برام طبیعی شده.
خدارو شکر استاد که هر لحظه دارم سعی میکنم آنچه یاد گرفتمو بیشتر در عمل اجرا کنم.
سلام به همه ی دوستان با ایمان و آروزی خیر و برکت برای استاد عزیز و همسر باعشق شون و دوستان
من یه دفتر گرفتم و هر ویسی که گوش میکنم همون موقع پیامی که از اون میگیرم مینویسم و من هر بار که ویس هارو گوش میدم یک نکته ی جدیده که قبلا نشنیدم و چقدر این قانون تکامل زیباست و پیامی که راجب بحث نکردن برای ثابت کردن به آدما که تو داری راه اشتباه و میری و من درست میگم فک میکنم پیام بزرگی بود برا الانه زندگیه من تمام ویسا تونو عاشقانه گوش میدم و ممنونم از این که الگوی خوبی برای من هستید
بنام رب وهاب و هدایتگر و غفورم
سلام به دوستان و خانواده عزیز و ارزشمندم
روز 75 ام
استاد عزیزممممم، خانم شایسته معرکه، عااااااااااشقتونم
آخه از کجا میدونستید من دریا دلم میخواست.
همین امروز، روز 8شتم اردیبشهت که شب قبلش به خدا گفته بودم زود بیدارم کن تا بات حرف بزنم، ساعت چهار یهو از خواب بیدار شدم با یک احساس عالی، دقیقا اینجور نوشته بودم تو دفتر یادداشتم، خدایا با احساس عالی و با عشق منو از خواب بیدار کن، بیدار شدم و قشنگ میدونستم که خدا بیدارم کرده تو اوج تاریکی نشستم با خدا حرف زدم و کلی سپاس گزاری کردم، از این عشقی که خدا به من داره.
موقع صبحانه خوردن هم داشتم فایل “فقط روی خدا حساب باز کن” می شنیدم و همون لحظه شروع کردم با خدا حرف زدن، و میگفتم خداایا دلم یه جای جدید میخواد، و همون لحظه خدا شاهده شبیه تصویر آخر این ویدیو که گفتین ببینید و لذت ببرید، پیش چشمم اومد و گفتم آره خدا یه جای دریا دار میخوام، چون من عااااااااشق دریا و آبم با تمام وجودم.
بعد یه چیزی تو وجودم میگفت برو بنویس درباره باورت از خدا و اینکه چه خواسته هایی داری در حال حاضر، و از جملاتی که نوشتم این بود: “خداایا میدونم در حال حاضر برای بهتر شدن اوضاعم باید فقط بر روی نکات مثبت زندگیم توجه کنم، میدونم اونقدر بم نعمت دادی که حتی قابل شمردن نیستن، ازت میخوام چشمام هر چه بیشتر باز کنی تا ببینمشون و توجهم از ناخواسته هام برداشته بشه و بره روی خواسته هام” و قشنگ داشتم با خودم به دنبال راه حل می گشتم و از خدا می خواستم کمکم کنه که چجوری توجهم فقط روی زیبایی ها باشه، چجوری فقط به نکات مثبت توجه کنم، میدونم این قانونشه، و از خدا خواستم که راهنماییم کنه چون تنها راه حلش توجه به زیبایی هاست. هر طور که شده باید اینکارو کنم.
و بعدش که اومدم تو سایت، دیدم عه استاد عشقم فایل جدید گذاشته و چه عکس معرکه ای از دو عدد عشق ناب و چقدر عکس پر انرژی ای هست، همون لحظه زدم رو گزینه دانلود و منتظر شدم تا دانلود بشه و منم در همون حین نوشته هام رو کامل کردم.
الان که فایل رو دیدم بعد از چند دقیقه وقتی استاد همون لحظات اول فیلم اومد لب ساحل، گفتم الله اکبر، خدای من تو چقدر دوست داشتنی هستی، گفتن دریا و سریع اینم دریا، اونم چه دریایی چه زیبایی ای، و ویدیویی که استادم اومده بخاطر زیبایی دریا فیلم پر کرده، خدای من، خدای هدایتگرم، خدای وهابم عاشقتم، و اشک شوق ریختم.
بعد دیدم موضوع چیه؟ باز دوباره الله اکبر همین موضوعی هست که امروز و تا همین چند دقیقه پیش داشتم راجع بش می نوشتم و از خدا هدایت و راه حل می خواستم، بعد همینجور راه حل ها اومدن تو ذهنم و یاد تمرین هایی که استاد در دروه قانون آفرینش گفته بودن افتادم، که یکیش همین بود که استاد گفتن نوشتن راجع به زیبایی ها، من تابستان پارسال دقیقا یادم میاد فکر کنم تو جلسه 9 ام که استاد در این مورد می نویسن، برای این که روابطمون بهتر بشه، بیایم راجع به زیبایی های زندگیمون بنویسیم، و من دفترچه ای خریدم همون موقع و زیبایی های زندگیم رو نوشتم و هر روز میخوندم با عشق و یا یکی دو مورد بش اضافه می کردم و واقعا احساسم بی نظیر و غیر قابل توصیف بود، اون موقع آرامش عجیبی داشتم، صفای قلبی که به شدت احساس می شد، الهامات عجیبی بم می شد که به شدت دلپذیر بودن و حال خوب کن.
هر چند بعد از اینکه متوجه شدم باید فایل های رایگان استاد رو ببینم و اون فایل های آفرینشی که غیرمجاز بودن رو حذف کنم، همون تمرین و دفترچه رو حذف کردم، و گفتم تا دوباره بش برخورم در فایلی رایگان اون رو مینویسم، و الان استاد در این فایل گفتن و من با عشق این تمرین رو شروع می کنم و می نویسم، زیبایی های زندگیم رو هر روز می خونمشون.
من و دو خواهرم عضو این سایت و خانواده هستیم به همراه دختر عمه ام، وقتی با هم هستیم فقط و فقط از قوانین حرف می زنیم و دیدیم هر جا میریم توجه همه رو بدون این که کوچکترین کار فیزیکی خاصی انجام بدیم جلب می کنیم، همه به ما سلام می کنن، لبخند میزنن، تحسین می کنن، و همش با خودمون قانون رو تایید می کنیم و میگیم عجب خوش انرژی هستیم ما و این همش از فضل و عزت خداست. تو جمع خودمون فقط در مورد زیبایی ها حرف میزنیم، در مورد اتفاقاتی که در طول هفته برامون رخ داده از برخورد عالیه کافه دار تا تخفیفی که خود فروشنده میده بدون اینکه تخفیف بخوایم و …. .
کنترل ذهن خیلی کار سختیه، این که در مورد نازیبایی حرف نزنی وقتی قلبت به تنگ اومده خیلی سخته، اینکه نه تنها پیش بقیه تکرارش نکنی حتی تو ذهن خودتم راجع بش حرف نزنی سخته، ولی شدنیه، همون جور که استاد تونسته، همونجور که تمام افراد موفق تونستن، وقتی اول آگاهانه اینکارو انجام بدیم، بعد این قضیه میشه ناآگاهانه، یعنی ناآگاهانه از دهنت فقط در و گوهر میباره، ناآگاهانه فقط داری در مورد زیبایی های زندگیت و حس شکرگزاری تو ذهنت با خودت حرف میزنی.
استاد عزیزم از شما ممنونم برای این تمرینی که گفتین، عاشقتونم، با تمام وجودم میدونم این تمرین غوغا می کنه، همونطور که شما گفتین و این قانون بدوت تغییر خداونده که هر کس عمل صالح انجام بده، که توجه کردن به زیبایی ها و نکات مثبت یعنی عمل صالح، حرف نزدن در مورد نازیبایی ها و کنترل ذهن بصورت آگاهانه و تقوا کردن یعنی همون عمل صالح، مورد پاداش خداوند وهاب قرار میگیره. و این وعده خداست. پاداش دادن به مومنان وعده خداست. دیگه از این به بعد بیشتر مومن میشم به قدرت خدا و به وعده خدا، و به انجام هر چه بیشتر اعمال صالح و حسنه.
هیچوقت یادم نمیره آخر سوره حجر که عجیب تکون خوردم و عشق کردم و آرامش پیدا کردم که خدا گفت: “فَٱصۡدَعۡ بِمَا تُؤۡمَرُ وَأَعۡرِضۡ عَنِ ٱلۡمُشۡرِکِینَ 94
إِنَّا کَفَیۡنَٰکَ ٱلۡمُسۡتَهۡزِءِینَ 95
ٱلَّذِینَ یَجۡعَلُونَ مَعَ ٱللَّهِ إِلَٰهًا ءَاخَرَۚ فَسَوۡفَ یَعۡلَمُونَ 96
وَلَقَدۡ نَعۡلَمُ أَنَّکَ یَضِیقُ صَدۡرُکَ بِمَا یَقُولُونَ 97
فَسَبِّحۡ بِحَمۡدِ رَبِّکَ وَکُن مِّنَ ٱلسَّـٰجِدِینَ 98
وَٱعۡبُدۡ رَبَّکَ حَتَّىٰ یَأۡتِیَکَ ٱلۡیَقِینُ “؛
“میدونم قلبت به تنگ میاد گاهی، من میدونم، من برای تو کافی هستم، پس حمد و ستایش من گوی و از سجده کنندگان باش و مرا عبادت کن تا یقین پیدا کنی”.
آقا این زمانی خوندم که از خدا راهکار میخواستم، و تمام راهکارو گفت: سپاس گزاری کن، و وقتی اینو میگه یعنی حتمااااا و قطع به یقین چیزایی هست برای سپاس گزاری و منم که باید چشم دل باز کنم برای دیدن این زیبایی ها. آقا اونقدر ساپس گذاری کن و زیبایی ها رو ببین که از شوق و ذوق به سجده بیفتی و اشک شوق بریزی.
عاشقتم استاد و مریم خانم جان ناب
الان یه هفتست که حس شگرگزاری دارم به خاطر وجود شما، چقدر خدا دوستم داره و چقدر من شایسته هدایت بودم که با شما و این مسیر پر از عشق هدایت شدم.
تازه این هفته فهمیدم معجزه زندگی من چی بود و اونم هدایت شدنم دقیقا وقتی که بش احتیاج داشتم بود. واس همینه که اوس رحیم ما وهابه.
عاشقتم خدای من
عاشقتونم دوستان و خانواده عزیزم
در پناه الله یکتا باشید.
سلام خدمت استاد عباس منش عزیز و خانم شایسته گرامی
بسیار از دیدن این فایل لذت بردم
امروز برای من اتفاقات طوری رقم خورد که باید خیلی ذهنم رو کنترل میکردم و از صب شروع کردم فایل های سایت رو که با موضوع کنترل ذهن بود رو نگاه کردم
کلا امروز ،ترجیح دادم تمرکزم رو بزارم جایی که حالم رو هی بهتر و بهتر کنه
استاد از تمرکز بر نکات مثبت گفتید و نتایج شگفت انگیزش
منم از سفری که یکماه پیش رفتیم براتون بگم
منم مثل شما عاشق طبیعت هستم و بیشتر مسافرت های ما هم در نشنال پارک ها خلاصه میشه
ما یکماه پیش به یک شهری هدایت شدیم برای سفر که یکساعت و نیم با ما فاصله داشت
این شهر رو تا به حال نرفته بودیم
و نگم براتون که چقدر زیباست
زیباییش طوری بود برای من که ،انگار تازه مهاجرت کرده بودم و تازه داشتم زیبایی های جدید رو میدیدم
از وسط جنگل گذشتیم تا به یک آب گرم برسیم…انقدر خونه باغ های بزرگ دیدیم که من فقط میگفتم الله اکبر از این همه جلال و جبروت
هی به همسرم میگفتم یعنی افرادی که توی این خونه ها توی دل این جنگل زندگی میکنن اونم توی این خونه باغ های وسیع چند هکتاری ،واقعا از خدا و فراوانی جهان چی ساخته بودن توی ذهنشون که به این جاها هدایت شدن و دارن زندگی میکنن
یکی از خونه ها انقدر بزرگ بود که اختصاصی پل بزرگ توی خونه ساخته بود برای خودش که ما فکر کردیم هتل
بعد از شخصی که سکیورتی اون منطقه بود سوال کردیم اینجا هتل هم داره گفت نه و فهمیدیم اون خونه شخصی بود
استاد عباس منش من در این سفرم تجربه هایی داشتم که همه به خاطر این بود که من هنوزم بعد از هفت سال طبیعت و زیباییش برام عادی نشده
..منظورم مدتی هست که از مهاجرتم به آمریکا میگذره …و الان که توی این فایل گفتید ما هر بار به جاهای زیباتر هدایت میشیم ،من با قلبم این حرف شما رو میپذیرم چون با تمام وجودم درک کردم اونچه که میگید رو
مطمئنم دوستان دیگه من هم در این سایت تایید میکنن
و روش خودم رو بگم از اینکه چطور به زیبایی ها توجه میکنم
همین که از پارکینگ هنوز نرفتیم بیرون من چشم به آسمونه …انقدر آبی آسمون و زیباییش منو در خودش حل میکنه …بارها شده فیلم گرفتم …من کلی فیلم از آسمون دارم توی گوشیم …هیچ وقت برام این عظمت عادی نمیشه
پشت بندش چشم میخوره به درختای سرسبز و تنومند..اونا دیگه منو به جنون میکشونن
تمام درختای مسیر هر روز مون رو هزاران بار تحسین کردم و به همسرم نشون دادم
هی میگم ببین چقدر درختا تنومندن کل خیابونو پر کردن
انقدر به همسرم میگم که بعضی وقتا خودم به خودم میگم دیگه بسه فقط توی دلت بگو نمیخواد بلند بگی هر چی میبینی
و همینطور زنجیر وار زیبایی ها هی خودشونو بهم نشون میدن تا من ازشون تعریف کنم
من پیش خودم میگم ،زیبایی ها مثل بچه های کوچیک که تا مامانشون از یکی از خواهر برادرا تعریف میکنه..اونا هم میان یه کار شیرین میکنن که تعریف اونارو هم مامانشون بکنه…
این زیبایی هم همونطوری تا میبینن من دارم از یکیشون تعریف میکنن ،،،میان به چشمم که از بقیه شونم تعریف کنم
من به جهان زیبا میگم ،ازت سپاسگذارم که خودت رو بهم نشون میدی
ازت سپاسگذارم که بهارت رو بهم نشون میدی
ازت سپاسگذارم که زمستون و پاییز و تابستونت رو بهم نشون میدی
میگم ،میشد مثل خیلی از آدمای دیگه انقدر سرم شلوغ چیزای الکی باشه که فصل های به این زیبایی بیان و برن من ازشون لذت نبرم ..
وقتی انتخاب شدم که این زیبایی ها رو ببینم ،پس شکرگذار خدا هستم
استاد عباس منش ،من در ایران هم عاشق گل و گیاه بودم و یادمه یه گلدون بنجامین داشتم که خیلی لوس بود و رسیدیگیش خیلی سخت بود…اما من با عشق از اون گلدون و دیگر گلدونام مراقبت میکردم
و همون توجه من به گل و گیاه من رو هدایت کرد به کشوری و ایالتی که انگشتت رو بکنی توی خاک سبز میشه
من به قانون توجه و تمرکز ایمان دارم
بی نهایت امروز دعاتون کردم که محیط این سایت رو طوری آماده کردید که یکی مثل امروز من که نیاز به پناه داره تا از شر انرژی های منفی فرار کنه ،بیاد اینجا
از خانم شایسته عزیزم بی نهایت ممنونم که به هر طریقی شده داره عشقش رو نثار شما و ما و این سایت میکنه و دوربین به دست فقط فایل های عالی برای ما ضبط میکنه
روی هر دو عزیزتون رو میبوسم و دستتون رو به گرمی میفشارم
درود به همه دوستانم و اعضای خانواده بزرگ استاد عباسمنش عزیز
ایده من که همین هفته پیش هم اجراش کردم این بود:
من جستجو کردم تو شهری که هستم (تهران) چقدر مکان های دیدنی وجود داره که نرفتم! تمرکزم بیشتر روی طبیعت و مناظر طبیعی مثل پارک جنگلی، بوستان ها و پارک ها بود. باور منفی و ترمز ذهنی که پیش میاد برای اغلب اینه که ممکنه ماشین نداشته باشن، حمل و نقل سخت باشه، غذا و موارد خوراکی نداشته باشن، کفش و لباس مناسب نداشته باشن، هزینه تاکسی نداشته باشن و… من هم تمام اینا تو ذهنم بود ولی هیچ بهانه ای رو قبول نکردم. گفتم با هر چی دارم شروع میکنم، هر کفشی که دارم هر لباسی که دارم هر خوراکی که میتونم با خودم بردارم . اگر ماشین ندارم و نمیخوام از تاکسی استفاده کنم اشکالی نداره از مترو استفاده میکنم. گشتم دنبال مناظر زیبایی که کنار مترو بودن. چقدر مکان هایی بودن که با مترو راحت میشه رفت! خلاصه که نباید بذاریم یه سری نداهای درونی جلومون رو بگیره. با هر چی داشتم به نزدیکترین پارک جنگلی که مترو خور بود رفتم و یه صبح تا غروب اونجا بودم.
خیلی تو ذهنم مقاومت بود که نیام ولی با وجود اون قدم برداشتم. نمیدونید چه حس خوبی میده. به خودم گفتم این اولین پله هست خدا میدونه بعدها قراره به کدوم مناطق زیبا یا حتی کشور های زیبا هدایت بشم. بالاخره باید از یه جایی شروع کرد.
من تقریبا چند ساعت اونجا راه رفتم کتاب خوندم مدیتیشن کردم تمرین تنفس انجام دادم و سعی کردم خودم رو در لحظه حس کنم (کار خیلی سختی بود ولی در حد توانم انجامش دادم. مطمئنم با تمرین بهتر میشم.) و از همه مهمتر با خودم دفتر و خودکار برده بودم. نشستم تو یه آلاچیق زیر سایه و فقط نوشتم . درباره هر زیبایی که تا اون لحظه دیدم نوشتم. باورتون نمیشه یه جاهایی دیگه دست خودتون نیست فقط دنبال یه زیبایی هستید که بنویسید و سپاسگزاری کنید. از هر چیزی که بهم حس خوب میداد نوشتم و ازش سپاسگزاری کردم. هر مورد که میرفتم جلو مورد بعدی خیلی راحتتر پیدا میشد و حس بهتری میداد. بعد از اینکه نوشتم دوباره شروع کردم پیاده روی. تقریبا 10 کیلومتر راه رفتم. تو طول پیاده روی خودکار توجهم فقط روی زیبایی ها بود یه جاهایی دیگه دست خودتون نیست :) فقط به زیبایی ها هدایت میشید.
اون روز برام درس های بزرگی داشت (با وجود اینکه هنوز نداهای منفی تو سرم بود ولی کمتر شده بود) خلاصه که از اون روز به بعد تصمیم گرفتم هر هفته به یک مکان زیبا برم و درباره زیبایی هاش بنویسم. توصیه میکنم برای یه بار هم که شده امتحانش کنید.
در ضمن نوشتن نکات زیبا از تو فیلم ها خیلی خوبه ولی وقتی خودتون زنده حسش کنید به نظرم ده ها برابر حس خوب بهتون میده.
موفق باشید :)