قانون تغییر ناخواسته ها - صفحه 50 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/09/abasmanesh-5.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2022-09-30 06:06:422022-12-12 06:56:25قانون تغییر ناخواسته هاشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام استاد عزیزم ،این صدا داره از بهشت پخش میشه وفرکانس این صدا باهیچ مگا هرتزی قابل پخش نیست جز ارتعاش وفرکانس ماوراء زمینی،این حس درونی من بود وقتی این فایل برام بازشد،وهدایت شدم سمتش،راجب مطالب مهمی که استاد داره راجبش میگه باید بگم وقتی روی خودت داری کار میکنی خیلی مسائل پیش میاد که توهم به راهی که میری شک کنی یابخای تغییر جهت بدی ولی این اتفاق نمیفته چون به مسیرت ایمان داری استاد به مسیرش به راهی که رفته ایمان قلبی داره ،وبا هیچ اتفاقی تغییر مسیر نمیده ایمان قوی پشت حرفهای استاد به این دلیله که تعهد داره به حرفاش چون طبق قوانین مهم حرف میزنه چون قبلاً هم گفته که قوانین بی تغییر خداوند کاملا استواره وقتی بر پایه همون قوانین حرف میزنند پس مسیرشون هم هدفمنده وبا هیچ باد مخالفی تغییر جهت نمیده ومن خوشحالم چون خیلی راهها رو رفتم که با تغییر شرایط قوانین کاملآ عوض شده ولی امروز ایمان دارم که مسیرم چقدر درسته وحرف اول استاد بعد گذشت این همه سال همونه استوار وحالا دلایل محکم میاره برای درست بودن مسیر ،این حرفهاحقانیت این برنامه رو تایید میکنه ومن هم حقانیت حرفهای استاد رو که با شهامت زیاد داره برخلاف جریان های مخالف بدون متقاعد کردن کسی حرف اصلی خودش رو میزنه طبق قوانین ومنطق ،چقدر خوشحالم که اگر ذره ای شک تودلم بود که اونم کار ذهنم بود حالا راسخ تر ازقبل به راهم ادامه میدم ،تجربه استاد راجب افرادی که به شدت برخورد میکنند با کسانی که موضع مخالف دارندرو من هم داشتم چرا باید مثل شما فکر کنم وقتی این حرف زده میشه که یک نفر به راهش ایمان داره،تذکر استاد راجب کسانی که اگر مبارزه وجنگ کنید نتیجه بیشتر بیشتر ازهمون موضوع درزندگی شما اتفاق میفته خب وقتی میدونم وقتی فرکانسمو تغییر ندم توی مسیری قدم بزارم که دیگران تاکید میکنندکه درسته ازهمون جنس اتفاقات برام تکرار میشه من به این موضوع قسم میخورم که برام بارها بارها تکرار شده من اگر در بیرون ازخودم دنبال مساله ای بگردم دچار سردرگمی بیشتر میشوم این قانون مهم انقدر ساده ست که باورش سخته این مهمترین موضوع تمام مسائل زندگیه این شاه کلیده ،من قاطعانه تاکید میکنم که اگر ازموضوعی ناراحتم باید باید اعراض کنم وجلوی ذهنمو بگیرم نزارم منو بکشه به ورطه سقوط هیچ کس هیچ وقت نتونسته با جنگیدن به صلح برسه ،رهاکن تااززندگیت خارج بشه به عبارت ساده اقا هییییچ کاری نکردن گاهی بهترین کاره،فقط اگرررر میخای کاری برای کسی انجام بدی احساستو خوب نگه دار ودرگیر نشو،بااین بینش من فهمیدم باید هنگام طوفان ها وچالشها مسیر درست خودمو برم اگر توی بزرگراهی تصادفی میبینم با حرکت اهسته وایستادن وصبر میتونم خودمو ازچرخه این جریان جدا کنم من دوست ندارم باهیچ موضوع خارجی درگیر بشم چون هدفم تمرکز وتوجه روی خودمه شما نمیتونی موقع رانندگی حواست به رانندگی دیگری باشه تا به اونا بفهمونی اشتباه میرن یاباید بهتر رانندگی کنند چون اگر این کارو بکنی خودت ازمسیر خارج میشی پس بااحتیاط وارام باید با خیال راحت ایستاد تا همه چیز به بهترین شکل رفع بشه،وااای خدای من چقدر این موضوع مهم ساده ست ،خدایا شکرت برای این همه آگاهی ناب ،استاد عاشقتم ️
درود بر همگی،
سپاسگزار خداوند هستم بخاطر اینکه این لطف رو در حق من داشتند تا بتوانم این محتوی را ببینم.
چطور ناخواسته را خذف کنم؟ این یک سوالی است که در ذهن من بارها به عنوان یک علامت سوال بزرگ بوده است و در این محتوی شکفت انگیز با این روزی مواجه شدم و خداوند رو بسیار شکر می کنم بخاطر این مسئله. در این دیدگاه قصد دارم در اینباره صحبت کنم از سختان استاد چه متوجه شدم و چطور می خواهم در زندگی خودم آن را عملی کنم.
قبل از هر چیزی سپاسگزار خانم شایسته و استاد عباس منش هستم که اینقدر صبورانه و صادقانه این محتوی بی نظیر رو ساخته و تدوین کرده اند و در این سایت بارگزاری کرده اند. آن چیزی که برای من vow factor بود و ذهن من رو به خودش اختصاص داد این موضوع هست که راه تغییر ناخواسته ها تلاش برای حذف ناخواسته ها نیست بلکه راهش روی برگرداندن از آن هاست. من تا قبل از ورود به آلمان تصورم از این کشور این بود که در این کشور مردم بسیار برنامه ریز هستند و بسیار تفکر می کنند و همه چی رو نظم هست و همه منطقی هستند و غیره و وقتی به این کشور آدم از لحظه اول که وارد شدم تا زمانی که تمرکزم به نازیبایی ها رفت فقط خوبی دیدم و همواره کشور آلمان، دانشگاه TUM، شهر مونیخ و عوامل مختلف دیگر رو در این مسیر سپاس می گفتم و دقیقا از زمانی که تمرکزم به نازیبایی ها رفت و طبق قانون توجه دیگر به زیبایی ها توجه نمی کردم آرام آرام در زندگی من چالش هایی بوجود آمد و البته که در پس همه چالش ها رشد بود برای من اما این مسئله بهیچ عنوان قانونی که استاد فرمودند رو نقص نمی کنه.
آن چیزی که برای من درس داشت این بود که من مدتی هست که از فرکانس استاد خارج شده بودم 13 روز و امروز میشه روز 14 که من از آموزه های استاد استفاده نمی کردم و خب یک دلیل تکراری هم داره که ریشش به خود تمسخری هایی هستش که خودم در ذهنم انجام می دهم و من وارد این لوپ معیوب شده بودم که راز تغییر این شرایط، تلاش برای از بین بردن ناخواسته بودش در صورتی که استاد هیچ وقت تلاشی برای از بین بردن ناخواسته نکردن به عبارتی هیچ وقت نجنگیدن.
من همواره در حال جنگ درونی با خودم هستم که به خودم (که این جملات تمسخر آمیز من تکرار جملاتی هستند که از دیگران شنیدم و هر کدام نمایان یکی از اون افراد هستند) این رو ثابت کنم که من مسخره نیستم، من آن چیزی که فکر می کنم و تصمیم میگیرم درست هستش چون من بسیار سر تصمیم گیری حساس هستم و تلاشم این است که براساس قانون تضاد خواسته ها و اهدافم را تعیین می کنم.
الآن با دانستن این قانون قصد دارم آرام آرام کمتر بجنگم و بذارم همه چی خیلی ساده و آرام جلو بره نه با جنگ و زور و داد و بی داد و تحدید و تثبیت و غیره …
بسیار سپاسگزارم
پیاده باشید و شاد در پناه الله یکتا و در زمره ابراهیم حنیف
با سلام و احترام خدمت استاد عزیز و دوستان
تمامی حرف های استاد رو قبول دارم اما وقتی در مورد حجاب صحبت میشه و استاد تاکید دارن ک قرآن اصلا در مورد حجاب صحبت نکرده حداقل اون چیزی ک ما داریم رعایت میکنیم خواستم به آیه 31 سوره نور اشاره کنم ک میگه
و به زنان با ایمان بگو چشمان خود را از آنچه حرام است فروبندند وشرمگاه خود را حفظ کنند وبرای پوشاندن گردن و سینه مقنعه های خود را به روی گریبان هایشان بیندازند و زینت خود را آشکار نکنند مگر برا محارم خود
من به بیان استاد انتقاد نمیکنم فقط می خوام برای خودم روشن بشه آنچیزی ک در قرآن نوشته شده خیلی ممنون میشم اگه دوستان راهنماییم کنن
در پناه الله یکتا موفق و پیروز باشید
سلام به دوست عزیزم
در رابطه با همین آیه استاد عزیز تو اون 6الی7 فایل توضیح کامل داده و اونطور که یادم گفتن معنی اصلی آیه اصلا به اسم مقنعه یا چادر نیست .
و این نظر منه که همش از بچگی سوالم بوده الان به نتیجه رسیدم یعنی فقط مسلمان ها که مقنعه یا چادر بزارن آدم خوبی هستن کارشون درسته
از نظر من با توجه به حرف استاد و تجربه هام اینه که یک انسان خودش شرایط بسنجه چه مرد چه زن .
مثال میزنم من پیش بعضی از بستگانم بدون روسری یا با تیشرت هستم که به اصطلاح نامحرم هستن ولی حس درونم نسبت به اون شخص آروم و اینکه اون طرف مقابلم مشکلی نداره ولی همین بنده که من باشم با یک سری از اقوام که حتی نزدیک تر هستن حتی روسریم در نمیارم چون حسم اوکی نیست یا میبینم اگه روسری ام در بیارم برای طرف مقابل سخته .
بازم میگم این نظر شخصی منه حتی تا سه سال پیش چادر سر میکردم ولی اصلا راحت نبودم خیلیا دوست دارن ولی من نه .اولویت اولم راحتی
حتی تو جمعی که راحت نباشم نمیرم .
امیدوارم نظرم براتون کارآمد باش .
این تکرار قانون برای خودم هم بود.
سپاسگزارم
این ایه که شما اوردین درسته ولی ربطی به حجاب نداره ، به زنان میگه از مرد های اجنبی و به مرد ها میگه از زن های اجنبی ، چشماتونو بپوشونید ، ((فارغ از اینکه حجاب دارن یا نه)) چون امکان داره این کار منجر به گناه تو طرف شه و میگه عورت خود را بپوشانید ، یعنی بحث پوشانیدن رو فقط به عورت ربط داده و حتی مجبور نکرده ، گفته بهتره که این کار رو بکنید ، ولی من نمیدونم کی مترجم این ایه بوده ؟
سینه؟؟؟؟
مقنعه؟؟؟
سلام و عرض ادب دوست عزیز ، مفهوم آیه بسیار روشن بیان شده و ارتباطی با صحبت های عباس منش نداره ، در این آیه در ابتدای آن گفته شده / به زنان مومن ، دقت کنید – به زنان با ایمان بگو : آیا همه ی افراد جامعه با ایمان و با تقوا هستند : قطعا خیر
اون دسته از افرادی ک به دستورات الهی عمل میکنند افراد کمی هستند در مقیاس یک جامعه
دوست دارم اقا محمد رضا
این نظر منه : بنده نه مفسر قران هستم و نه تخصصی در این باره دارم
سلام به استاد عزیز و همه دوستان
من چند روزه که عضو سایت شدم و این اولین کامنت من هست .
خیلی خوشحالم که اولین کامنت رو روی فایلی میزارم که اصل قانون رو بیان می کنه
تمرکز رو خواسته و عدم توجه به ناخواسته ، به نظرم اگه فقط و فقط همین قانون رو عمل کنیم و بهش متعهد باشیم ، دیگه نگرانی و ترس معنا نداره
از قبل و از طریق سایت های دیگه این قانون رو شنیده بودم و سعی می کردم رعایت کنم ولی خیلی وقت ها به خودم میومدم و میدیم دارم در مورد نازیبایی ها صحبت می کنم ولی انگار اینجا تو این فایل و تو کامنت ها طور دیگه ای بیان شد که باعث شد امروز صبح کاغذ برداشتم و به خدا تعهد دادم که در مورد نازیبایی ها و ناخواسته ها صحبت نکنم ، تاریخ زدم و امضا کردم .
خدایا شکر که من رو در مسیر اگاهی قرار دادی
خدا یا شکر که قراره از امروز فقط زیبایی ببینم و فقط احساس خوب تجربه کنم
به نام خداوندی که منو با استاد عزیز آشنا کرد .
خیلی خوشحالم که توی این مسیر پر سعادت و حال خوب قرار گرفتم خدا را هزار مرتبه شکر که اینجا هستم
همیشه فکر میکنم به نعمت های که خدا بهم داده و چقدر خوبه که این آگاهی ها درست به موقع که نیاز داشتم بهم رسیده
مطمئن هستم که هر تضادی توی زندگیم به نفع من روی داده .
الهی شکر که خداوند به من لطف کرده ….
ممنونم از استاد عزیزم و خانم شایسته گرامی…
سلام میکنم خدمت استاد عزیزم و استاد مریم گرامی و همه دوستانم در این سایت الهی . استاد در مورد اعتراضات خیابانی بر علیه دولت در این فایل صحبت کردند. وقتی من اینها را شنیدم فکر کردم که من در طول زندگیم خیلی در خیابانها گشتهام و اغلب روزها را بیرون از خانه بودهام و در خیابانها قدم زدهام و دنبال کارهای مختلف رفتهام اما تنها موردی که دیدم افراد دارند به یک مشکل از طرف دولت اعتراض میکنند این بود که جلوی دانشگاه ارومیه تعدادی دانشجو داشتند به یک یک فرمانده نظامی اعتراض میکردند آن هم به شکل مسالمت آمیز . غیر از آن هیچ وقت ندیدم که نیروهای دولتی و مردم به هر دلیلی با هم درگیر شوند. ندیدم که افراد دولتی به حجاب کسی گیر بدهند یا مردم به قانون حجاب اعتراض کنند . فکر میکنم به این دلیل است که من به آزادی حجاب و در کل آزادی به هر شکلی اعتقاد دارم و اینکه کسی را مجبور به کاری بکنند از نظر من اشتباه است البته مفهوم آزادی در ذهن من تا حدی به انحراف رفته و من پذیرفتن قانون یک جامعه را مخالف آزادی خودم دیدهام و باعث شده برای خودم دردسر درست کنم.
قبل و بعد از انتخابات سال 88 که اعتراضات زیادی اتفاق افتاد مردم در خیابانها اعتراض میکردند و درگیر بودند اما من هیچ مورد اعتراضی ندیدم . چند بار مردم در خیابانها بر علیه برنامههای نژادپرستی علیه ترکها اعتراض کرده بودند که من چیزی ندیدم. هر چقدر به حافظهام مراجعه میکنم میبینم هیچ مورد اعتراضی از طرف مردم بر علیه دولت در خیابانها ندیدم. وقتی فکر میکنم که چرا این درگیریها را ندیدهام به این دلیل بوده که من اصلاً اعتقاد ندارم که دولت و مردم چیزی جدای از هم هستند. کسانی که دولت به حساب میآیند جزوی از همین مردم هستند که به خاطر منصبی که در آن هستند دولت به حساب میآیند. به خاطر همین اگر مشکلی در جامعه وجود دارد مشکلی است که مردم هم در آن شریک هستند و فقط مختص دولت نیست. من مثلاً در مورد پیدا کردن کار هیچ وقت انتظار نداشتم که دولت برای من کار ایجاد کند . اصلاً علاقهای به اینکه دولت برای من کاری انجام دهد ندارم. برای من کار کردن در یک ارگان دولتی هیچ جذابیتی ندارد به این دلیل که فکر میکنم وقتی تو برای دولت کار میکنی مثل این است که در خانهات زندگی میکنی و پدر تو نیازهایت را تامین میکند. حالا مهم نیست که تو در خانه کار مفیدی انجام بدهی یا ندهی به هر حال پدرت هزینههایت را میپردازد. در یک سازمان دولتی هم تو به هر شکلی و با هر کیفیتی کار کنی حداقل حقوق را به تو میدهند و اخراجت نمیکنند و دولت همان نقش پدر را برایت بازی میکند. این حالت کار کردن برای من هیچ ارزشی ندارد و به خاطر همین از همان ابتدا من به کار در بخش خصوصی اعتقاد داشتم و برایم اتفاق نیفتاد که برای دولت کار کنم چون انتظار داشتن از دولت برایم جذاب نیست . من برای پیدا کردن کار به شرکتهای خصوصی مراجعه کردم اما آنها حاضر نشدند مرا استخدام کنند آن موقع عصبانی بودم. اما میدانستم که دلیلش این است که تواناییهای من از نظر آنها ارزشمند نیست. البته آن موقع نمیدانستم که مشکل این است که من برای تواناییهایم ارزش قائل نیستم. در هر صورت مشکل را نه از طرف آنها بلکه از طرف خودم میدیدم. در شرکتی که الان کار میکنم یک ماه کارم را درست انجام ندادم و به همین دلیل رئیسم حقوقم را پرداخت نکرد و البته در ماه بعد آن را پرداخت کرد اما من میدانستم که مشکل از طرف خودم است و فکر میکردم که اگر من هم جای رئیسم بودم حقوقم را پرداخت نمیکردم. البته عصبانی بودم و احساس قربانی بودن میکردم اما کار رئیسم به نظرم منطقی بود. در مورد کلیت جامعه هم نگاه من همین است من اگر چیزی را به دست نمیآورم به این دلیل است که ظرفیت و توانایی به دست آوردن آن چیز را در خودم ایجاد نکردهام به خاطر همین هیچ وقت نرفتهام بر علیه دولت یا مردم شعار بدهم و با کسی درگیر شوم که چرا حقوق من ضایع میشود و من به خواستههایم نمیرسم . قبل از اینکه با استاد آشنا شوم هم هیچ وقت با افراد بحث سیاسی نکردپ و در مورد این صحبت نکردم که مثلاً این کار دولت اشتباه است و باید به این شکل عمل کند و دارد به مردم ظلم میکند و مثلاً گرانی را در جامعه ایجاد کردهاند و به مردم فشار میآورند. چون میدانستم که مشکل از طرف خودم است و من باید تغییری را در خودم ایجاد کنم.
از طرف دیگر من اعتقاد ندارم که افراد دولتی آدمهای جبار ، آدمکش، زورگو و ظالمی هستند. به خاطر همین هیچ وقت در ادارات دولتی با کسی درگیر نشدم و بحث نکردم. به خاطر همین همیشه کارهای من به شکل مسالمت آمیز انجام شد.
سلام به همگی
امروز مجدد اومدم این فایل رو گوش کنم و ببینم و ردپا برای خودم بذارم.
شاید طی این 4ساله اخیر که من مجدد استارت زدم کار روی آگاهی های سایت رو دقت نکرده بودم خوب به این موضوع که آره آره
من اساسا توجهم رو از موضوعات نادلخواه دنیای بیرون واقعا تا حد خیلی خوبی برداشته و کنترل کرده بودم.
اما مشکل کنترل تمرکز و توجه به مشکلات شخصی در زندگی خودم رو نه،
تو این مورد خیلی موفق نبودم.
باگهام بیشتر اینور بوده،فهم اهرم رنج و لذت و ساختش برام سخت بوده و سوال زیاد داشتم در موردش تا همین هفته پیش که بلاخره درکم به مرحله عملی اهرم رنج و لذت رسید.
یادمه قبلا مقایسه میکردم سرعت رشدم رو با عزیزانی که تو سایت کامنت رشدشون رو میذاشتن و میگفتم بزرگنمایی کردن! بعید میدونم تو این تایمی که گفتن از راه درست بشه رسید!!
اما اخیرا که هم تکامل و هم تضاد و هم اهرم رنج و لذت رو بهتر از قبل خودم درک کردم دیگه با خوندن کامنت کسی شک نکردم و اگرم تو چند بار اول اومد تو ذهنم آگاهانه از منظر این سه موضع، منطق آوردم برای خودم که، رشد هرکسی به تناسب آموزه های زندگی خودش هست و اساسا هرنوع قیاسی اشتباهه.
اینم امروز صبح تو پیاده روی از خودم درک کردم که دلیل دهن باز کردن من برای اطرافیانم در جهت ارشادشون به مسیر درست چی بوده!؟
کج فهمی من در گفته استاد. که گفتن:« وقتی رسالتت رو پیدا کنی ،با ارائه راه حلی که تو زندگی خودت پیدا کردی به آدمهایی که همون مساله رو دارن درهای ثروت خودبخود به روت باز میشه.»
من درک درستی از رسالت و ثروت نداشتم که میخواستم ارشادشون کنم.من اساسا مبحث رسالت رو نفهمیده بودم.
جلسه دو و سه ثروت یک و مقاله چگونه رسالت خود را پیدا کنیم و لایو(قانون هدایت به سمت خواسته ها) استاد معرکه بود برای درک بهتر و عمیق تر من در مورد قوانین بدون تغییر خداوند و درک بهتر رسالت هر فرد
الان که تونستم به کمک جلسات اول احساس لیاقت در مورد قضاوت؛
دلیل رفتارهام رو کمی بهتر بفهمم. دیگه نگران قضاوت کسی هم در مورد ردپاهای خودم نیستم.یادمه اون اوایل اگه کسی جواب مینوشت برام و حس میکردم میخواد ارشادم کنه چقدر حرص میخوردم با خودم میگفتم مگه کجا رسیده که به خودش اجازه میده نظر بده در مورد کامنت من؟!؟
الانم کامل کامل تموم نشده ها ولی آگاهم به ریشه و اینو خیلی دوست دارم.این احساس آگاهی و آرامش پس این آگاهی رو دوست دارم.
تازه بهتر دلیل تبلیغ نکردن استاد عباسمنش و رسالت رو فهمیدم.
الگو ورود ثروت تو مسیر استاد عباسمنش و یکی از برترین شاگرداشون آقای رضا عطار روشن رو بررسی کردم دیدم یکیه و مسیر رسالت و ثروت ارتباطشون بهم چطوریه.
واای چقدر حرفهای استاد توی این فایل منو یاد خودم میندازه تو شیوه عملکردم در خانواده
که منم همینکار رو میکردم دیگه، فقط جای توجه به اخبار دنبال توجه به اشتباهات اطرافیانم بودم.
من تا الان فقط یکبار ، بعد از مطالب شنیده شده از استاد در مورد قرآن، رفتم سمت قران و اینقدر برام سوال ایجاد شد که گذاشتمش کنار و هنوز یکبارم خودم قرآن رو نخوندم کامل.
اما از یکجایی به بعد اینو فهمیدم در خودم که اگه من آماده شنیدن مطالبی باشم ، درونم منو هل میده سمت اون مطلب.
مثل مصاحبه استاد عباسمنش با مهندس شعبانعلی که هیچوقت گوشش نداده بودم تا دو هفته پیش که درونم گفت برو گوشش بده و انصافا خیلی بهم آگاهی و درک بهتری از قوانین داد و همینجا تشکر میکنم از استاد بابت درکهاشون از قوانین و آموزش اونها به ما و همینطور مهندس شعبانعلی عزیز.
یه چیزی از خودم یادم اومد الان.
قبلا کمتر آگاه بودم تو خودم نسبت بهش،اما مهم بود برام.
بعد از زدن مغازم تو ذهنم پررنگ تر شد، چون کسب و کارم همه جوره دست خودم بود ،و تو سایت استاد هم که دیگه درستیش رو فهمیدم که ؛ چیز درست نباید سخت برای من پیش بره و همیشه دنبال راحت تر انجام دادن کارهام بود در کنار کامل و با تعهد بودن انجامشون.
الان باید ریشه اینو در خودم پیدا کنم که چرا من پول رو کم میخوام؟
باید بنویسم ببینم توجهاتم تو اینمورد کجاها بوده که خواسته پول تو ذهنم کم رنگه.ریشه مسئله من کجاست؟
ووای استاد چقدر معرکه ای شما
با مقایسه توجهات رسانه های امریکا و رسانه های ایران
که بیس توجهه به نازیبایی هاست.
مرسی مرسی مرسی
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
اغلب ما:
-تنها به این دلیل که اکثر افراد جامعه مسیر نادرستی را برای تحقق اهداف خود طی می کنند قانون را فراموش کرده دچار شک و تردید شده و مانند آنها فکر و عمل می کنیم
در صورتی که :
-ما باید مطابق و هماهنگ با قانون عمل کرده و تمرکز خود را از عموم جامعه بر داریم
-همه ی ما ممکن است تحت تاثیر گفته ها شنیده ها اخبار شبکه های اجتماعی قرار گرفته و قوانین الهی را فراموش کنیم
به همین دلیل:
-باید به شدت ورودی های ذهن خود را کنترل و مدیریت کنیم
افرادی که به هر نحو با عقاید دیگران مخالفت می کنند:
-دیگران را وادار کرده که به شیوه ای که فکر می کنند درست است عمل کنند بنابراین تفاوتی با افراد سلطه گر ندارند
اگر به دنبال آزادی هستیم:
-آزادی دیگران را سلب نکرده و اجازه دهیم هر فرد به شیوه ی خود فکر و عمل کند
-هر فردی به فکر منافع خویش است و قصد دارد دیگران را وادار کرده به شیوه ی خودش عمل کند
-هر فردی نتایج باورها و افکار خود را دریافت می کند
-هیچ فردی نمی تواند در زندگی دیگران تاثیر گذار باشد
قانون:
*با هر چیزی بجنگیم شکایت و اعتراض کنیم همان را دریافت می کنیم
*به هر آن چیزی که توجه کنیم همان را جذب می کنیم
*هیچ تبدیلی در قوانین الهی نخواهیم یافت
*قانون به سرعت فراموش شده بنابراین لازم است به صورت مکرر و مداوم تکرار شود
کافی است برعلیه آلودگی هوا بیماران حقوق کودک و زنان بجنگیم:
-از جنس همان را دریافت می کنیم
کافی است از همسایگان ناراضی باشیم:
-از جنس همان افراد و همان رفتارها را جذب می کنیم
کافی است از روابط عاطفی خود شاکی باشیم:
-از جنس همان افراد را جذب می کنیم
بر علیه هر چیز بجنگیم:
مشکلات و درگیری های ما بیشتر و بیشتر می شود
از طریق احساس خود:
-متوجه می شویم به خواسته ها یا ناخواسته ها توجه داریم
اگر احساس خوبی داریم:
به چیزی توجه داریم که اتفاقات خوب را وارد زندگی ما می کند
اگر احساس بدی داریم:
در مسیر مخالف با خواسته های خود هستیم
با فحش دادن عصبانی شدن شکایت و اعتراض کردن:
نمی توانیم به خود و دیگران کمک کنیم*
*از مسیر خوشبختی دور می شویم
ما با باورها و افکار خود:
-اتفاقات زندگی مان را رقم می زنیم
اگر به شیوه ی عموم جامعه فکر و عمل کنیم:
به نتایج مشابه دست میابیم*
برای رقم زدن اتفاقات به شکل دلخواه:
-به سبک شخصی خود که مطابق با قانون است عمل کنیم
-تمرکز خود را از روی اکثریت و عموم جامعه برداریم
-کار راحت این است که بر علیه ناخواسته ها بجنگیم و اعتراض کنیم اما با انجام این کار اتفاقات و شرایط نامناسب بیشتری را جذب می کنیم
-قوم بنی اسرائیل با فرعون نجنگید
-اگر نمی توانیم ذهن خود را کنترل کنیم نمی توانیم در هیچ حوزه ای نتیجه بگیریم
-اگر به شیوه ی عموم جامعه فکر و عمل می کنیم به همان شیوه نتیجه می گیریم
-تنها به خواسته های خود و آن چیزی که دوست داریم وارد زندگیمان شود توجه کنیم
-با جنگیدن و مبارزه کردن علیه هر چیز نمی توانیم آن را حل و برطرف کنیم
-با تمرکز بر نازیبایی ها مشکلات و …مسائل ما حل نمی شود و نمی تواند حل شود
-تنها با تمرکز بر زیبایی ها به سمت زیبایی های بیشتر هدایت می شویم
-اگر تمرکز خود را بر خواسته ها و زیبایی ها قرار دهیم خداوند و جهان ما را به افراد شرایط موقعیت ها ایده ها مکان های بهتر هدایت می کند
-اگر تمرکز خود را بر ناخواسته ها و نازیبایی ها قرار دهیم از جنس همان را بیشتر و بیشتر دریافت می کنیم
-تصمیم بگیریم قصد داریم تمرکز خود را بر چه مسائلی قرار دهیم
-اگر قصد هدایت شدن به زیبایی های بیشتر را داریم تمرکز خود را بر زیبایی ها و خواسته های خود قرار دهیم
-هنگام مواجه شدن با ناخواسته ها تمرکز خود را بر خواسته و زیبایی ها قرار دهیم
-افرادی که همواره تمرکز خود را بر ناخواسته ها قرار می دهند در تمام زمینه ها نتایج نامناسبی کسب می کنند
-برای افراد منفی گرا هیچ مکانی مکان زیبا و مناسبی نیست
-اگر بتوانیم ذهن خود را در هر شرایطی کنترل کنیم لاجرم به شرایط بهتر هدایت می شویم
-کنترل ذهن هنگام مواجه شدن با چالش ها و تضادها به هیچ وجه اقدام آسان و راحتی نیست
-کنترل ذهن پاداش بسیار بزرگی در بر دارد
-ورودی های نامناسب را آگاهانه حذف کرده و تمرکز خود را بر زیبایی ها قرار دهیم
-درباره ی نازیباها و نکات منفی با هیچ کسی صحبت نکنیم
-زمانی که در مورد نازیبایی ها با دیگران صحبت می کنیم قدرت تحقق آن را در زندگی خود به طرز فزاینده افزایش می دهیم
-در جهان دو قطبی زیبایی ها و نازیبایی ها به صورت مطلق وجود ندارند بلکه زیبایی ها و نازیبایی ها در کنار هم قرار داشته و ما انتخاب می کنیم تمرکز خود را بر کدام یک از آنها قرار دهیم
-تمرکز خود را بر زیبایی ها و خواسته های خود قرار دهیم
-صحبت نکردن در مورد نازیبایی ها به ما در کنترل ذهن بسیار کمک می کند
-مهارت کنترل ذهن با تکرار و تمرین بهبود میابد
-اگر با جنگیدن فحش دادن اعتراض کردن… مشکلات حل می شد اکنون باید تمام مشکلات جهان حل شده بود
-خواسته های خود را مشخص کرده و تمرکز خود را بر آنها قرار دهیم
-با مخالفت کردن به موافقت نمی رسیم
-با توجه به نازیبایی ها به سمت آنها هدایت می شویم
-می توانیم کشور رستوران افراد مکان و.. را با جنگیدن نابود کنیم اما هرگز نمی توانیم جلوی رخ دادن مشکلات و اتفاقاتی از همان جنس را بگیریم
-درک کنیم با تمرکز بر ناخواسته ها و نکات منفی نمی توانیم جلوی رخ دادن آن را بگیریم
-هر یک از ما به واسطه ی افکار و باورهایمان اتفاقات متفاوتی را تجربه می کنیم
-اگر مانند عموم جامعه فکر و عمل می کنیم مانند آنها نتیجه می گیریم
-ما مجبور به تحمل اتفاقات نامناسب نیستیم اگر بتوانیم کانون توجه خود را بر زیبایی ها به جای نازیبایی ها قرار دهیم
-با توجه به زیبایی ها جهان پاسخ متفاوتی به ما خواهد داد
-هیچ گاه شرایط به شیوه ای پیش نخواهد رفت که همه ی افراد رضایت کامل از شرایط داشته باشند متفاوت از عموم جامعه فکر و عمل کرده تا متفاوت از آنها نتیجه بگیریم
خدایا شکرت
عاشقتونیم
سلام استاد عزیز وقتی این فایل گوش میدم که سه سال از اون ماجرا گذاشته و خود من یکی از کسایی بودم که قربانی این اعتراضات شدم و فک میکردم با جنگیدن و اعتراض میتوانم این مسله را حل کنم و کوچک ترین آشنایی با این قوانین نداشتم و از اسلام و خدا به شدت متنفر شده بودم و نتیجه اش هم شد کلی احساس بد و مشکلات برای خودم و خانوادم . شاید وقتی این فایل را شما ضبط میکردید من در زندان بودم . خداروشکر میکنم که خداوند مسیر درست را الان به من نشان داده و مرا با شما آشنا کرده . الان به درجه ای رسیدم که حتی یک کلمه سیاسی هم صحبت نمیکنم و مدت هاست تمام کانال و اخبارهای سیاسی و حتی برنامه های طنز سیاسی که تمرکزشان روی نازیبایی ها هست را از زندگیم پاک کردم . احساس میکنم امروز خواست خدا بود که این فایل را گوش بدم و این کامنت را برای شما استاد نازنین و دوستان عزیز بگذارم. وسط های این فایل بود که تصمیم گرفتم که حتی دیگر اخبار ورزشی را هم ترک کنم و برای این کار تلگرام را پاک کردم و فقط تمام تمرکزم را روی کار کردن باورها و کنترل ذهن بگذارم . الان نیز احساس میکنم که خداوند دارد میگوید اینجا چه بنویسم . با این حال من باز هم نیاز به کار کردن زیاد روی باورهایم دارم و باید صدها بار چه این فایل و چه فایل های دیگر را گوش کنم . تمرکز خود را روی زیبایی های درونی و بیرونی بگذارید و ورودی های ذهن تان را به شدت کنترل کنید . در پناه الله یکتا باشید
به نام خدای مهربانم
سلام به استاد عزیزم وخانم شایسته عزیز
امروز به این فایل راهنمای شدم در حالی که چهار روز داشتم خانه ام را جابجا میکردم ورفتم تو خونه ای که ساختیم وخدای مهربانم را شکر گزارم که الان سقف بالای سرم برای خودم است من هر آنچه دارم از خدای مهربانم دارم و از خدای مهربانم میخواهم امانت دار خوبی باشم خدارو شکر گزارم در مسیر درست هدایت شدم خیلی احساس خوب و آرامشی دارم توی چند ماهی که ذهنم وافکارم به لطف خداوند وبا کمک استاد عزیزم روی باورهایم کار کردم زندگی من همون روزهای اول شروع به تغییر کردند به خدای مهربانم قسم توی این چند ماه اینقدر زندگی برایم لذت بخش وشیرین شده که نمیتوانم وصفش کنم من تا چند ماه قبل زندگی برایم جهنم بود والان که روی باورهایم کار میکنم به لطف خداوند فقط وفقط به زیبای ها و فراوانی ثروت و نعمت و سلامتی و خوشبختی تمرکز کردم و هر روز زندگیم زیباتر وقشنگتر شده سپاسگزار خدای مهربانم هستم وهیچ وقت این مسیر را به یاری خدای مهربانم ترک نمیکنم
از استاد عزیزم تشکر میکنم از این آگاهی های عالی ارزشمند