https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/12/abasmanesh-5.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2023-12-14 07:39:312024-12-27 05:36:55روزشمارِ تحول زندگیِ من | فصل 5
476نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام خدمت استاد عزیزم مریم بانو و همه ی همسفران این مسیر توحیدی
روزشمار تحول زندگی من فایل شماره ی123
تسلیم بودن در جریان هدایت
اول از استاد عزیزم و خانم شایسته دوست داشتنی تشکر کنم برای این فایلهای روزشمار که راه بودن در مسیر درست رو به ما یادآوری میکنه
من دقیقانمیدونم کی بود ولی وقتی برای اولین بار این فایل از استاد رو گوش کردم اینقدر ذوق کردم که نگو اینقدر از شنیدن این داستان هدایت لذت بردم که بارها و بارها برای دخترم تعریف کردم
و امروز که دوباره این داستان و این صحبتها رو شنیدم همونقدر ذوق کردم و لذت بردم و خداروبرای یادآوری دوباره داستان هدایت شکر کردم
همونطور که استاد گفتند این هدایتها برای همه ی ما پیش اومده اما یا فراموش کردیم یا اینقدر این عقل منطقی میپره وسط که نمیزاره ما اون هدایت رو ببینیم
ما عادت کردیم که به صدای عقلمون گوش بدیم نه قلبمون
اگر به دوران کودکی برگردیم میبینیم که اون زمان چقدر شهودی بودیم و چقدر در مسیر هدایت الهی ولی هرچه بزرگتر شدیم این عقل منطقی بیشتر و بیشتر قدرت گرفت تا جاییکه کلا همه ی درها برای شهود بسته شد (حداقل در مورد من که اینطور بوده)
در حالیکه میبینم چقدر زندگی راحتتر میشه اگر فرمان هدایت رو به دست یک نیروی برتر بدیم و به قول استاد خودمون سوت زنان در این مسیر قدم بزنیم
چقدر عاشق این جمله ی استادم که میگن من سوار بر دوشهای خداوند مسیر زندگی رو طی میکنم
فکرش رو بکنید اگر ما به این درجه از اطمینان برسیم چقدر زندگی میتونه قشنگتر و زیباتر بشه
حتما همه ی ما توی اقوام فامیل و آشنایان کسانی رو دیدیم که با داشتن ایمان بالا در برابر مسایل زندگی چقدر آرام هستند
چند سال پیش در یک خانواده از آشنایان ما همزمان سه نفر در یک تصادف فوت شدن اما در میان اون همه تلخی و سوگ و ناراحتی مادر بزرگ خانواده آرامشی مثال زدنی داشت من اون زمان از اینطرف و انطرف میشنیدم که همه این رو ناشی از ایمان زیادمادر خانواده میدونستند ولی خیلی درکی از این قضیه نداشتم اما امروز میفهمم که اعتماد و اطمینان عمیق و واقعی به برنامه های خداوند چقدر میتونه به انسان آرامش بده و در اون شرایط به ظاهر سخت اون مادر بزرگ دوست داشتنی چقدر قشنگ نماد اون اعتماد و اطمینان بود
استاد جان بچه های من بزرگ شدن گاهی فکر میکنم کاش زودتر با شما آشنا شده بودم و کاش زودتر یاد گرفته بودم که به خداوند اعتماد کنم و آنقدر بهشون سخت نمیگرفتم همون کاری که بیشتر پدر و مادرها میکنند اما الان میدونم که اگر چرخ زندگی رو به دستان خداوند بسپارم و واقعی اعتماد کنم که اون نیروی برتر من رو به بهترین مسیر هدایت میکنه زندگی نه تنها برای خودم بلکه برای بچه هام هم آسانتر و قشنگتر میشه
البته خبر خوب اینه که این روزها خیلی خیلی بهتر این هدایت رو درک میکنم از روزی که دست از کنترل کردن وتلاش برای درست کردن و مدیریت همه چیز برداشتم و بیشتر به هدایت اله دل بستم به خدا قسم که انگار چرخ زندگیم روغن کاری شده و همه چیز بهتر پیش می ره از بچه ها گرفته تا مسایل مالی و روابطم با همسرم و همه چیز و همه چیز
و از همه مهمتر آرامشی هست که به دنبال این اعتماد و توکل برام به وجود امده
دوستان عزیزتصور کنید باور اینکه خداوند در هر لحظه و هر جا با ما حرف میزنه اگر گوش شنوا داشته باشیم چه میکنه با زندگیمون
آرزو میکنم برای خودم و برای همه ی عزیزانی که مثل من اومدن تا بهتر زندگی کردن رو تجربه کنندبه این باور قدرتمند هدایت اله برسیم و در نتیجه ی اون زندگیمون غرق آرامش و اعتماد و توکل و عشق بشه. امممیین
استاد جان
من همیشه فکر میکردم هر چه بیشتر به خودم و بچه هام سخت بگیرم زندگی بهتری خواهیم داشت سپاسگزارم از شما سپاسگزارم که من یا دادید که خودم رو به جریان هدایت اله بسپارم و دیگر هیچ ……………
اما به تدریج یاد گرفتم که باید هدف گذاری کنم و یکی یکی هدف ها رو پیش ببرم با تمرکز کامل
اتفاقا منم میخواستم یه کلینیک خیلی خفن بزنم در حالیکه میخواستم مهاجرت کنم . در نظرم اینجوری بود که هندل میکنم یجوری ، اشکال نداره
تا اینکه درک بهتری از قانون پیدا کردم و درست زمانی که وملک رو خریدم و مجوز گرفتم، همه چیز رو متوقف کردم. دیدم این کار، من رو میبره توی مسیر کاملا متفاوت
یا این … یا اون … انتخاب کن
که یه عالمه برای هر کدوم دلایلم رو نوشتم و وقتی به احساسم و به جنس خواسته هام رجوع کردم ، دیدم من خواسته هام با شرایط فعلی در هماهنگی نیست و دلم میخواد کشور دیگه ای که با من هماهنگتر هست برم
چقدر این اگاهی ها میتونه کمک کنه که زندگی ما روال تر باشه و مسیر ما شفاف تر تا بعدا حس پشیمونی و یا حسرت برامون نباشه
سلام استاد عباس منش عزیز من می خواهم یک داستان براتون تعریف کنم. در ایتالیا پسری به نام بیلی بکسن در شهر ناپل با خانواده اش زندگی می کرد او در دانشگاه فلو رانس درس می خواند یک روز استاد دانشگاه به دانش آموز ها گفت امتحان ها شروع می شوند و من فردا امتحان ریا ضی می گیرم بیلی برای امتحان ها اماده شده بود و حسابی درس خوانده بود او امتحان ها را داد و استادش نمره هارا وارد کرد یک روز استادش از بیلی خاست تا یک پروژه ای را تکمیل کند و برای انجام آن کار باید با یک هم گروه آن پروژه را تکمیل می کرد ولی بیلی نخواست و گفت ممنون من نیازی به هم گروه ندارم هم گروه جلو ی دست و پای من را میگیرد او نمی دا نست که این هدیه ای از طرف خداوند مهربا ن است او هم گروه خود را ناراحت کرد ولی وقتی آن پروژه را شروع کرد سر در آن در نمی آورد او یک روز خسته شده یود همه ی دانش آموز ها داشتن پروژه را تمام می کردند بیلی خسته شد و رفت سراغ هم گروهی اش اما هم گروهی ا ش گفت که چرا آمدی تو؟ اول که گفتی خودت از پس همه ی کار ها بر می آیی پس دیگر به کمک من چه احتیاجی داری بیلی گفت معذرت می خواهم من از پس بعضی کار ها برنمی آیم من را ببخش هم گروه دلش به رحم آمد و گفت بیا کار را شروع کنیم آنها آن پروژه را تمام کردند و نفر اول شدند در دانشگاه.
استاد عزیز در آن فایل من به این نکته توجه کردم و گفتم موضوع خوبی برای کامنتم است حالا من می خواهم برایتان کار مثبتم را بخوانم: 1- در مدرسه کاردستی انار برای شب یلدا درست کردیم
2- خداوند مرا به یک انیمیشن که زیر نویس هم داشت و در کشور آمریکا ساخته شده بود را دیدم که راجب باور بود که اگر چیزی را باور کنی هر چیزی ممکن است
3- یک پیکسل درست کردم برای شب یلدا و عکس شامی یا هندوانه
4- دیروز آزمون تعیین سطح زبان انگلیسی دادم و دو سطح با لا تر رفتم
5-نقاشی و انشا در باره ی امام زمان نوشتیم
6- و در شنا معلمم به من گفت آفرین پیشرفت کرده ای
و من الان شب یلدا را به شما تبریک می گویم تشکر می کنم از کسانی که به من روحیه دادن تاکامنت های بهتر و جزاب تری را بنویسم و ممنونم از خاله ژیلا خاله یگانه عمو اصغر خاله فهیمه خاله پری_ عمو هاش، و خاله شیما باز هم شب یلدا یتان مبارک
سلام ودرود فراوان به شینای عزیز وارزشمندعزیزدردانه
خدا شینا جان امروز صبح که به سایت آمدم چند تا از کامنت دوستان خواندم بیرون رفتم
بعد نشسته بودم ناخودآگاه به یادت افتادم گفتم حتما که شینا جانم موفقیتهای این هفته اش را هم نوشته همان لحظه به خداوند گفتم مرا هدایت کند تا کامنتت را بخوانم ولذت ببرم
احسنت به تو خاله جان
هزار آفرین به این اراده وپشتکارت
تحسینت میکنم خاله جان که هر هفته به تعهدت پایبندی ومیای از موفقیتهات برامون مینویسی
چقدر عالی یاد گرفتی که تمرکزت برنکات مثبت زندگی ات باشه وچه زیبا آموختی که با تکرار موفقیتهات وتحسین خودت میتونی از این جنس اتفاقات را بیشتر تجربه کنی
اما بعدش متوجه شدم که «هدایت الهی» همون مسیر خوشبختی هست
واقعا یادمون میره که دلیل «راحت» موفق شدن های قبل ، بخاطر «هدایت» های خدا بوده
چقدر «کنترل ذهن» مهمه که مدام به خودمون یادآور بشیم که «آگاهانه» به یاد بیاریم و «آگاهانه» «اعتبار» رو بدیم به «هدایت قلبمون» تا بتدریج «ایمان» و «باور» ما قوی و قوی تر بشه
فایل صحبت با مدیر سایت ، یکی از بهترین ها بود که کلی درس داشت و الان جزو فایل هایی هست که میخوام به زودی گوش بدم
همین دو فایل «هدایت الهی 1-2» رو من جزو فایل های تعطیلی این هفته گذاشته بودم که گوش بدم و وقتی امروز دیدم جزو فایل های مجدد گذاشته شده روی سایت هست ، گفتم امروز قراره من گوش بدم نه جمعه و چقدر تلگر خوبی بود برای «زنده» شدن «هدایت جویی» در درونم
از تح دلم دارم میخندم و خداروشکر میکنم. بخدا الان اشک تو چشمامه.
خداروشکر میکنم، چقدر حالم خوب شد با این خاطرات زیبا و این جریان هدایت. کلا من جریان هدایت افراد را می شنوم خیلی حالم خوب میشه
انرژی میگیرم. ایمانم 10000 برابر میشه. هرچی صفر بذارم کمه.
خداروشکر. چقدر دلم میخواست این جریان را به طور کامل بشنوم و خدا امروز هدایتم کرد.
بینهایت خداروشکر. استاد من در ابتدای مسیر هستم. خیلی دارم حال میکنم. خیلی دارم لذت میبرم و شنیدن این جریان هدایت از کجا به کجا خیلی واسم لذت بخش بود و آموزنده. و آموزنده. پر از آگاهی بود واسم. اینکه به اتفاقات دید درستی داشته باشی. نگاه مریم خانم در اون لحظه که بگه پس این نشون میده باید بریم آمریکا…
این خیلی نگاه عالی و درستی هست.
دستان خداوند، بیاند و کارها را انجام بدهند.
(استاد من هنوز برای استفاده از دستان خداوند مقاومت دارم، ولی دارم روش کار میکنم.)
خدارا بینهایت شکر و سپاس. چقدر عالی خدا دستانش را در مسیر خواسته های ما قرار میدهد.
خلاصه. همین فایل امروز خودش واسه من حکم هدایت را داشت. من امروز کامنتی که روی فایل عالی قبلی بود را نوشتم. و در اون کامنت از هدایت الله صحبت کردم. خداوند امروز هدایتمکرد به این فایل و اینکه مدار و فرکانس منو از اون حالت صبح به این حالت عالی الان برسونه. خدارا بینهایت شکر و سپاس.
این مورد خیلی عالی بود که سپاسگزار این هدایت ها بشیم با همین فایلی که شما آماده کردید.
سپاسگزاری هست که شما را می افزاید. خب استاد من اینقدر زیبا و خوب سپاسگزاری کرده است که الان اینجا قرار دارد. منم باید همینقدر سپاسگزار باشم.
تازه استاد از این فایل و فایل بعدی یه ایده هم گرفتم، من دیشب پیش چند تا از دوستان بودم که از بازار مینالیدند و من گفتم اتفاقا من شرایط بسیار عالی ای دارم.
بعد خب یه ایده ای واسم اومده که هرینه ساخت ساختمان را کاهش میده. بعد وقتی ایشانفتند شرایط خوب نیست اولش یکم ناامید شدم. اما وقتی این صحبت ها را شنیدم گفتم بابا علیرضا خدا داره بهت میگه برو تو این مسیر، این مسیریه که باید بری اتفاقا.
سریع نوشتم که یادم بمونه.
خداروشکر بینهایت خداروشکر.
استاد عاشقتممممم. بخدا شما نزدیک 10 سال بزرگتر از من هستید ولی اینجا باید میگفتم که 10 برابر این 10 سال به اندازه هر ثانیه اش عاشقتم.
خیلی حالم خوب شد. خداروشکر.
ان شاءالله هرکجا هستید در پناه رب العالمین شاد، سالم، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.
سلام وآرزوی سلامتی برای استاد نازنین و مریم گل ،و
دوستان عزیز
استاد وقتی در مورد هدایت پروردگار حرف میزدید یه شادی درونی
یه شادی بی سبب تمام وجودم را فراگرفته و خیلی خوش حال شدم
یکی هست که خیلی قدرتمند هست و رو ما خیلی حساب میکنه و با جوون ودل هدایتمون میکنه
یکی هست که خالق تمام هستی است و یکی از بی نهایت کاری که انجام میده هدایت ماست و ما براش خیلی باارزش هستیم
چه قدر به وجد میام بابت این ارزشمندی
خدایا شکرت چه قدر خوبه به نشانه ها توجه کنیم
چقدر استاد در همه ی موارد واین مورد خفن عمل میکنه چقدر خوب نشانه ها را دریافت میکنه و عمل میکنه به هدایت پروردگار
خدایا این مهمترین نکته ی این بازی هست که همه ی وجودت گوش وهوش بشه و بتونی هدایت پروردگار را دریافت کنی!!!
خدایا شکرت
خدایا ممنونم که هدایتم میکنی
ممنونم بابت اتفاقات عالی دیشب
خیلی سورپرایز شدم شب یلدای عالیییی بود
خدایا دوستت دارم
ممنونم همراهمی وهدایت میکنی ودوستم داری
سلامبه استاد عزیزم و خانم شایسته و دوستان
*اصلا تا حالا به این «اگاهی» دقت نکرده بودم که:
وقتی پذیرای «هدایت خدا» میشیم ، در واقع هدایت میشیم به «خواسته واقعی خودمون»
وقتی رها باشیم زندگی راحت تر و روال تر پیش میره
حتی وقتی که به ظاهر همه چیز خوب نیس ، و فقط باورهای «باورهای توحیدی» هست که به ما ارامش درونی میده جوریکه «هدایت» میشیم به مسیر زیباتر وهموارتر
هر چی فک میکنم که موردی باشه که جدیدا بهم سخت گذشته باشه یادم نمیاد ..
فقط به این دلیل که نقش «هدایت خدا و کنترل ذهن» در درونم زنده شده .
درسته که اخیرا تضاد بزرگی پیش اومد ولی به لطف خدا به راحتی تونستم ازش عبور کنم
واقعا معجزه س این مسیر
البته واژه «معجزه» درست نیست
چرا که قانون مشخصه و چهارچوب خودش رو داره ..
در پناه الله یکتا
سلام خدمت استاد عزیزم مریم بانو و همه ی همسفران این مسیر توحیدی
روزشمار تحول زندگی من فایل شماره ی123
تسلیم بودن در جریان هدایت
اول از استاد عزیزم و خانم شایسته دوست داشتنی تشکر کنم برای این فایلهای روزشمار که راه بودن در مسیر درست رو به ما یادآوری میکنه
من دقیقانمیدونم کی بود ولی وقتی برای اولین بار این فایل از استاد رو گوش کردم اینقدر ذوق کردم که نگو اینقدر از شنیدن این داستان هدایت لذت بردم که بارها و بارها برای دخترم تعریف کردم
و امروز که دوباره این داستان و این صحبتها رو شنیدم همونقدر ذوق کردم و لذت بردم و خداروبرای یادآوری دوباره داستان هدایت شکر کردم
همونطور که استاد گفتند این هدایتها برای همه ی ما پیش اومده اما یا فراموش کردیم یا اینقدر این عقل منطقی میپره وسط که نمیزاره ما اون هدایت رو ببینیم
ما عادت کردیم که به صدای عقلمون گوش بدیم نه قلبمون
اگر به دوران کودکی برگردیم میبینیم که اون زمان چقدر شهودی بودیم و چقدر در مسیر هدایت الهی ولی هرچه بزرگتر شدیم این عقل منطقی بیشتر و بیشتر قدرت گرفت تا جاییکه کلا همه ی درها برای شهود بسته شد (حداقل در مورد من که اینطور بوده)
در حالیکه میبینم چقدر زندگی راحتتر میشه اگر فرمان هدایت رو به دست یک نیروی برتر بدیم و به قول استاد خودمون سوت زنان در این مسیر قدم بزنیم
چقدر عاشق این جمله ی استادم که میگن من سوار بر دوشهای خداوند مسیر زندگی رو طی میکنم
فکرش رو بکنید اگر ما به این درجه از اطمینان برسیم چقدر زندگی میتونه قشنگتر و زیباتر بشه
حتما همه ی ما توی اقوام فامیل و آشنایان کسانی رو دیدیم که با داشتن ایمان بالا در برابر مسایل زندگی چقدر آرام هستند
چند سال پیش در یک خانواده از آشنایان ما همزمان سه نفر در یک تصادف فوت شدن اما در میان اون همه تلخی و سوگ و ناراحتی مادر بزرگ خانواده آرامشی مثال زدنی داشت من اون زمان از اینطرف و انطرف میشنیدم که همه این رو ناشی از ایمان زیادمادر خانواده میدونستند ولی خیلی درکی از این قضیه نداشتم اما امروز میفهمم که اعتماد و اطمینان عمیق و واقعی به برنامه های خداوند چقدر میتونه به انسان آرامش بده و در اون شرایط به ظاهر سخت اون مادر بزرگ دوست داشتنی چقدر قشنگ نماد اون اعتماد و اطمینان بود
استاد جان بچه های من بزرگ شدن گاهی فکر میکنم کاش زودتر با شما آشنا شده بودم و کاش زودتر یاد گرفته بودم که به خداوند اعتماد کنم و آنقدر بهشون سخت نمیگرفتم همون کاری که بیشتر پدر و مادرها میکنند اما الان میدونم که اگر چرخ زندگی رو به دستان خداوند بسپارم و واقعی اعتماد کنم که اون نیروی برتر من رو به بهترین مسیر هدایت میکنه زندگی نه تنها برای خودم بلکه برای بچه هام هم آسانتر و قشنگتر میشه
البته خبر خوب اینه که این روزها خیلی خیلی بهتر این هدایت رو درک میکنم از روزی که دست از کنترل کردن وتلاش برای درست کردن و مدیریت همه چیز برداشتم و بیشتر به هدایت اله دل بستم به خدا قسم که انگار چرخ زندگیم روغن کاری شده و همه چیز بهتر پیش می ره از بچه ها گرفته تا مسایل مالی و روابطم با همسرم و همه چیز و همه چیز
و از همه مهمتر آرامشی هست که به دنبال این اعتماد و توکل برام به وجود امده
دوستان عزیزتصور کنید باور اینکه خداوند در هر لحظه و هر جا با ما حرف میزنه اگر گوش شنوا داشته باشیم چه میکنه با زندگیمون
آرزو میکنم برای خودم و برای همه ی عزیزانی که مثل من اومدن تا بهتر زندگی کردن رو تجربه کنندبه این باور قدرتمند هدایت اله برسیم و در نتیجه ی اون زندگیمون غرق آرامش و اعتماد و توکل و عشق بشه. امممیین
استاد جان
من همیشه فکر میکردم هر چه بیشتر به خودم و بچه هام سخت بگیرم زندگی بهتری خواهیم داشت سپاسگزارم از شما سپاسگزارم که من یا دادید که خودم رو به جریان هدایت اله بسپارم و دیگر هیچ ……………
عاشقتونم
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته و دوستان
من قبلا خیلی از کارها رو همزمان پیش می بردم
چقدرم خوشحال بودم !
کیفیت که مهم نبود! فقط کمیت برام اهمیت داشت
اما به تدریج یاد گرفتم که باید هدف گذاری کنم و یکی یکی هدف ها رو پیش ببرم با تمرکز کامل
اتفاقا منم میخواستم یه کلینیک خیلی خفن بزنم در حالیکه میخواستم مهاجرت کنم . در نظرم اینجوری بود که هندل میکنم یجوری ، اشکال نداره
تا اینکه درک بهتری از قانون پیدا کردم و درست زمانی که وملک رو خریدم و مجوز گرفتم، همه چیز رو متوقف کردم. دیدم این کار، من رو میبره توی مسیر کاملا متفاوت
یا این … یا اون … انتخاب کن
که یه عالمه برای هر کدوم دلایلم رو نوشتم و وقتی به احساسم و به جنس خواسته هام رجوع کردم ، دیدم من خواسته هام با شرایط فعلی در هماهنگی نیست و دلم میخواد کشور دیگه ای که با من هماهنگتر هست برم
چقدر این اگاهی ها میتونه کمک کنه که زندگی ما روال تر باشه و مسیر ما شفاف تر تا بعدا حس پشیمونی و یا حسرت برامون نباشه
من که خیلی از همه چیز راضی هستم
در پناه الله یکتا
ننه سرما، قدمت مبارک
زیبایی هایت را عزیز می داریم.
سلام به همگی ”
این حرف ها ، حرف های مذهبی نیستن
این سبک زندگی آدم ها ی موفق هستش بچه ها ”
آدمهایی که شک میکنن زیر دست و پا له میشن .
و آدم های که تصمیم میگیرن با ترس ولی قدم بر میدارن ” و موفق میشن ”
این کامنت رو اگر خوندی نباید حالت بگیره، باید بگی چه خوب شد زود فهمیدم.
تو نسبت به خیلی ها جلوتری ”
نسبت به خیلی ها خوب قانون رو فهمیدی .و درک کردی ”
حرفم رو باور کن .ته تهش یک روز میفهمی باید عمل میکردی ”
فقط حرف به درد نمی خوره، تو به نظر من (نظر شخصی ) به سه کار نیاز داری .
سه تا قدم لازم داری برای تبدیل شدن به یک آدم جدید ”
1. دیدگاه داشته باش .تصور کن زندگیت باید چه شکلی باشه .تا اونو داشته باشی .
بنویس .
بنویس چی میخام.
ثروت میخام.
موفقیت میخام.
بگو قهرمانی میخام تصور کن چه شکلی باشه .که عاشقش باشی؟
بنویس … و بنویس.
2. دومین چیز برنامه است .پلن ”
اینکه چه چیزهای تغییر کنن. به اون تصویری که ساختی و تجسم کردی نزدیک باشن.
تا مثل گذشته فکر میکنی نتایج گذشته رو میگیری ”
باید تغییر کنی .باید تغییر کنی .
تو باید دوستات عوض بشن .نگو اونا چه تاثیری در من ایجاد میکنن.
نگو اینستا چکار میکنه؟ نگو مگه چی میشه چند دقیقه تو اینستا بگردم چی میشه؟
نگو این فیلم با من چکار میکنه؟
نه ؟
وقتی تا لنگ ظهر میخابی. اوکی ”
همون نتایج رو میگیری؟ که چند سال پیش گرفتی؟
باید تغییر کنی ، باید تغییر کنی و روی خودت سرمایه گذاری کنی.
باید ببایی توی سایت و مطلب بخونی،
باید کتاب بخونی، باید آگاهی هاتو رو تغییر بدی؟
باید ورود هات رو تغییر بدی .
باید با آدم های درست بگردی.
تو میخای با اون خانم ازدواج کنی خوب بنده خدا اون همونه که با هاش در ارتباطی؟
برو ثابت کن تو لایق تری ؟
اگر نمی خای تو اون شغل باشی .نمیخاد انصراف بدی ؟ روی خودت کار کن.
می تونی هم زمان کسب و کارتو راند کنی .
و از اون کار فاصله بگیری؟
چیزی رو که نمیخای بخوری رو نخور ؟
جایی برو آدمهای درست اونجان .اوکی؟
اگر نیست نرو …..
باید تغییر کنی ؟
و این تغییر درونیه؟
وقتی تغییرات بیرونی رو با تغییرات درونی هم سان میکنی یا اون آدمها میرن یا تغییر میکنن.
3. سومین چیز باید عمل کنی .
بگو امروز چه کاری می تونم انجام بدم تا یک گام به هدفم نزدیک بشم.
من میخام ثروت مند بشم ؟
من میخام قهرمان بشم ؟
من میخام با فلان شخص ازدواج کنم؟
چه کاری و چه قدمی برای اون هدفت برداشتی؟ از خودت سوال بپرس؟
امروز چه قدمی براش بر داشتی ،
امروز باید یک قدم به هدفم نزدیک بشم .
شده براش تحقیق کن .
شده تحقیق کن . و بپرس؟
شده چهار مطلب تو اینترنت سرچ کن .
شده به رایگان کار آموز شو ؟
اما واینسا؟
چون آگه بگی فردا ، میگی کاش دیروز انجامش میدادم؟
آدمها یا انجام میدن در لحظه یا میگن فردا انجام میدم که به نظر من دیگه انجامش نمیدن؟
و پشت گوش میندازن،
قول فردا رو به خودت نده،
به خودت رو راست باش، آدم میشه به دیگران دروغ بگه ولی به خودش نه؟
آیا فردا هنوز نیومده؟
امروز انجامش بده؟ اوکی؟
.
.
برف شادی به دل همه بیاره
یاعلی (ع )
بنام خداوند وجد و سرور
پدید آورعشق و احساس و شور
سلام دارم خدمت استاد خوبان
و یار دیرینش خانم شایسته ، شایسته
و تمام دوستان زیبا اندیشم ”
باور کنید اول راهه، فکر نکن تمام شده، خیلی مثال دارم برات بزنم
توی 60 ، 70 سالگی بیزینس خودشو نو راند میکنن،
هزار نفر رو می تونم مثال بزنم تو 40 یا 50 سالگی ازدواج کردن ،و خوشبخت ، ترینن”
همیشه اولشه، هیچ کس نمی تونه تضمین کنه، کی عقبه، کی جلو ”
اصلا دمت گرم اشتباه کردی !
اصلا دمت گرم زندگی کردی اما به غلط!
ولی تا این لحظه؟
ولی تا این ساعت؟
سرتو بالا بگیر ، بگو ایمان و غرورم رو از دست نمیدم ”
اون ایمانی که همه رفتند و فقط اون باهات موند؟
اونی ایمانی که نذاشت خودکشی کنی ؟
تو با هدف خلق شدی . خودتو جدی بگیر؟
هیچکس از تو جلوتر نیست .
مصدوم شدی ،مریضی ، اعتیاد داری،
هر درد بی درمونی که اومده تو زندگیت به خاطر اینه که تو ، بهش اجازه دادی؟
بله تو بهش اجازه دادی؟
بخاطر این که از رویاهات دست کشیدی؟
نخواستی بزرگ فکر کنی ؟
بزرگ فکر کن ، بزرگ و بزرگتر ”
با پای فلج هم میشه فوتبال بازی کرد .
با کمر شکسته هم میشه قهرمان شد .
با دست قلم شده هم می توان قهرمان تیر اندازی شد ؟
با قلب نصفه و نیمه هم میشه قهرمان شنا شد ؟
به خدا تو 40 سالگی هم ارزش داره ماشین بگیری؟
به خدا قهرمانی تو 60 سالگی هنره؟
کی گفته زودتر برسی باعث خوشبختیه؟
دیر نیست؟
دیر نیست به خدا ؟ هیچ وقت دیر نیست ؟
فقط نباید تسلیم بشی، چون آگه تسلیم بشی دوزش تو خونت میره ؟
بآور کنید یک قبر بکنی بری توش درست نیست ؟
اگر تسلیم بشی از این به بعد هر کاری رو انجام بدی میگی؟ نمی تونم؟
سرتو توی زندگی مردم نکن ؟
اون دوستم ازدواج کرد ”
اون موفق شد ، اون خیلی زود رسید ؟
اون تونست انجام بده ؟ من نتونستم؟
سرتو توی زندگی مردم نکن ، تجسس نکن . فقط و فقط روی خودت کار کن ؟
تو میدونی چقدر مهارت داری؟
باور کن تو میتونی؟
میدونی چقدر کهکشان درون خودت حبس کردی؟
تو میدونی چقدر خدا به اسمت قسم خورده؟
چرا خودتو نفرین میکنی ؟
نمی تونم؟ نمیشه؟
یه کم به حرفام گوش کن ؟
یه کم به حرفام فکر کن ؟
محکم قدم بر دار ؟
محکم حرف بزن ؟
قاطع؟
بابا ریس جمهور آلمان یک زنه، ریس جمهور هند یک زنه ، خیلی ها میگن خانم ها نمی تونن؟
پس چطور این همه رکورد دست خانم هاست .
بعضیا میگن مگه میشه من تو 18 سالگی موفق بشم .نه نه نمیشه.
پس بیل گیتس، زاکر بیت و استیو جابز چکار کردن تو 18 سالگی؟
حرف های دیگران رو باور نکن ، حتی اگر اون لحظه اون حرف ها تو رو تحت تاثیر قرار داد.
راستی دور و ورت رو با کی پر میکنی ؟
تو تنهایی خودت بگو اگر این حرف بهم خدمت میکنه می پذیرم.
اگر نه ،که نه؟
پس توی ذهن من جایی نداری ؟
به یک شخص موفق نگاه کن .راه موفقیت شو میگه چون میدونه باید عمل کنی . و هرکسی مرد عمل نیست.
تو قهرمانی ؟
تو سلطانی ؟
تو امپراطوری؟
میدونی تو این جمع بزرگ کسی که باور کنه این حرف های منو ، میشه کار آفرین
و هر کس باور نکنه میشه کارمند کارمندش.
میشه کسی که تا آخر عمرش اینستا لایک میکنه و فقط و فقط حسرت میخوره.
میشه کسی که به در و دیوار نگاه میکنه و منتظره یک فرصته.
منتظر اینه که یک روز خوب بیاد .
اون روز خوب رو نمیسازه ”
میشه
کسی که از تضاداش درس نمیگیره.
تو هیچی کم نداری.
تو از خیلی ها جلوتری .
چون تو قانون رو فهمیدی .
چون تو قانون رو بلدی .
تو نیاز به دو چیز داری شجاعت و عمل
پس حرکت کن …
تو یک شیری و یک شیر خودش شکار میکنه …
بهترین بهترین ها رو براتون آرزومندم.
معمار زندگی خودتون باشید .
وجودتون پراز عشق ”
Happy yalda night
میدونی چیه؟
من زمانی فهمیدم که میتونم که تسلیم نشدم گریه نکردم
وقتی داشتم تمرین میکردم اصلا نمیفهمیدم چجوری مورو بپیچم
نمیفهمیدم اصلا چجوری میشه
گفتم نه یاد میگیرم
گریه نکردم گفتم من میتون
بخدا قسم تا گفتم “من میتونم”
فرداش دیدم بهتر چیدم
روز سوم طریقه پیچ رو یکم بیشتر فهمیدم
و امشب پنجمین تمرینم بود دیدم تو پیچ خیلییییی عالی شدم و تو چیدمان موهم خیلییییی پیشرقت کردم
شده 30بار میزنم
وقتی با 5بار اینهمه پیشرفت کردم
باره 30ام مطمعنم همونی میشه ک میخام
در مورد شجاعت و عمل
من دختر بسیار شجاعی هستم
همین چندروز پیش بااینکه حتی یک بار سوار ماشین نشده بودم
با پدرمهربانم رفتم دست و پاممیلرزید گفتم ن
نشستم پشت فرمون دو سه دور بابامو بردم و اوردم
بار دوم بهتر رانندگی کردم دنده عوض کردم
و ترسم کمشده بود
من شجاعم اینو واقعن قبول دارم
درمورد عمل ضعیف هستم ولی من این زمستون رو گذاشتم مخصوص کنترل نجواها و کنترل کلامم و کانون توجهم
چون دیدم این 3مورد خیلی ضعیفم باید تقویتش کنم
امروز شروع کردم نیم ساعت بزار نجواهام مثبت باشه
ادامه دارد…..
من تسلیم هیچی نشدم
دست و پاممیلرزه اما انجامش میدم
امروز اشعه خورشید از کنار ابرا بیرون زده بود
گفتم فرشته !
این اشعه همون نشونه های الله یکتاست بزودی خورشید میزنه بیرون
قلبم ارومشد
چقدر ارامشم بیشتره
سرم توزندگیه خودم باشه
حدود 1ماهی میشه
خودم رو مقایسه نکردم با کسی
پیشرفت خوبیه؟
قلبمارومه
یعنی ثبات فرکانسی در راهه
ازدواج مناسب میخام
نشونه ها میان
خاستگارها اومدن
هنوز اونی ک پسندم باشه نیومده!
پسبزودی خورشید نمایان میشه!
ادامه میدم پرقدرت
مسیر درسته
باید بیشتر تمرکز کنمرو خودم
باید یکم بیشتر تلاش کنم
عمل کنم
ممنون که باعث شدی این حرفارو بزنم
قلبم رو دور تند رفت
یاد خدا دیوونم داره میکنه
مرسی برای حضورت دوست عزیزم
مرسی
بنام الله ”
سلام بر فرشته ی نازنینم ”
سلام بر روی ماهت ”
امیدوارم حالتون عالی باشه ”
مرسی عزیزم ” که برام نوشتی ”
و با نوشته هات کلی انرژی و حال خوب ”
انتقال دادی ”
آفرین برشما و چقدر تحسین کردم شما رو ”
شما بسیار شجاعی ”
من مطمئن هستم به زودی، زود ، میای و از نتایج بزرگت، برامون می نویسی ”
مگه داریم دختر به این خوبی ”
انشاءالله هواپیمای شخصی تو سوار شی”
انشاءالله بهترین روابط رو تجربه میکنی ”
شما بهترینی ”
شما بی نظیری ”
من عاشقتم ”
آفرین برشما”
اینقدر کامنت تون خوب بود ” و خوب نوشتی ” من که لذت بردم ”
باورت میشه ” چندین بار خوندمش ”
.
.
کامنت تون همه چیز داشت ”
یادت باشه باید الگوی خوبی باشی ” برای نسل ها ”
دنیا به دختران شجاع نیاز داره ”
دنیا به شما ، نیاز داره ”
مواظب خودت باش ”
به دستان قدرتمند الله مهربان میسپارمت ”
دنیایی به زیبایی آنچه خود دوست داری رو برات آرزو میکنم ”
دوست دارم و عاشقتم “
به نام خداوند مهربان
سلام استاد عباس منش عزیز من می خواهم یک داستان براتون تعریف کنم. در ایتالیا پسری به نام بیلی بکسن در شهر ناپل با خانواده اش زندگی می کرد او در دانشگاه فلو رانس درس می خواند یک روز استاد دانشگاه به دانش آموز ها گفت امتحان ها شروع می شوند و من فردا امتحان ریا ضی می گیرم بیلی برای امتحان ها اماده شده بود و حسابی درس خوانده بود او امتحان ها را داد و استادش نمره هارا وارد کرد یک روز استادش از بیلی خاست تا یک پروژه ای را تکمیل کند و برای انجام آن کار باید با یک هم گروه آن پروژه را تکمیل می کرد ولی بیلی نخواست و گفت ممنون من نیازی به هم گروه ندارم هم گروه جلو ی دست و پای من را میگیرد او نمی دا نست که این هدیه ای از طرف خداوند مهربا ن است او هم گروه خود را ناراحت کرد ولی وقتی آن پروژه را شروع کرد سر در آن در نمی آورد او یک روز خسته شده یود همه ی دانش آموز ها داشتن پروژه را تمام می کردند بیلی خسته شد و رفت سراغ هم گروهی اش اما هم گروهی ا ش گفت که چرا آمدی تو؟ اول که گفتی خودت از پس همه ی کار ها بر می آیی پس دیگر به کمک من چه احتیاجی داری بیلی گفت معذرت می خواهم من از پس بعضی کار ها برنمی آیم من را ببخش هم گروه دلش به رحم آمد و گفت بیا کار را شروع کنیم آنها آن پروژه را تمام کردند و نفر اول شدند در دانشگاه.
استاد عزیز در آن فایل من به این نکته توجه کردم و گفتم موضوع خوبی برای کامنتم است حالا من می خواهم برایتان کار مثبتم را بخوانم: 1- در مدرسه کاردستی انار برای شب یلدا درست کردیم
2- خداوند مرا به یک انیمیشن که زیر نویس هم داشت و در کشور آمریکا ساخته شده بود را دیدم که راجب باور بود که اگر چیزی را باور کنی هر چیزی ممکن است
3- یک پیکسل درست کردم برای شب یلدا و عکس شامی یا هندوانه
4- دیروز آزمون تعیین سطح زبان انگلیسی دادم و دو سطح با لا تر رفتم
5-نقاشی و انشا در باره ی امام زمان نوشتیم
6- و در شنا معلمم به من گفت آفرین پیشرفت کرده ای
و من الان شب یلدا را به شما تبریک می گویم تشکر می کنم از کسانی که به من روحیه دادن تاکامنت های بهتر و جزاب تری را بنویسم و ممنونم از خاله ژیلا خاله یگانه عمو اصغر خاله فهیمه خاله پری_ عمو هاش، و خاله شیما باز هم شب یلدا یتان مبارک
بنام ویاد الله مهربان
سلام ودرود فراوان به شینای عزیز وارزشمندعزیزدردانه
خدا شینا جان امروز صبح که به سایت آمدم چند تا از کامنت دوستان خواندم بیرون رفتم
بعد نشسته بودم ناخودآگاه به یادت افتادم گفتم حتما که شینا جانم موفقیتهای این هفته اش را هم نوشته همان لحظه به خداوند گفتم مرا هدایت کند تا کامنتت را بخوانم ولذت ببرم
احسنت به تو خاله جان
هزار آفرین به این اراده وپشتکارت
تحسینت میکنم خاله جان که هر هفته به تعهدت پایبندی ومیای از موفقیتهات برامون مینویسی
چقدر عالی یاد گرفتی که تمرکزت برنکات مثبت زندگی ات باشه وچه زیبا آموختی که با تکرار موفقیتهات وتحسین خودت میتونی از این جنس اتفاقات را بیشتر تجربه کنی
بهت تبریک میگم بابت تمام موفقیتهای این هفته ات
صورت چون ماهت را میبوسم
خیلی زیاد دوست دارم
بهترینها سهم قلب مهربان وروح پاکت
مواظب قشنگی ات وروح لطیفت باش
یا حق
سلام شینای عزیزم
نمیدونی چقدر از خواندن کامنت هات لذت میبرم و مثل الان اشک شوق بر چشمانم جمع میشم چقدر من میتونم از شما فرشته های کوچولو درس زندگی کردن رو یاد بگیرم
کاش من هم مثل تو بودم آفرین شینا جان
یلدای تو هم مبارک باشه
ممنونم که داستان زیبایی رو تعریف کردی شینا جان
برات بهترین ها رو از خدای خوبم آرزو میکنم شاد و تندرست باشی عزیز دلم
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته و دوستان
من بشدت آدم منطقی ای بودم و چقدر هم از این بابت مفتخر بودم
اما با دوره دوست داشتنی «راهنمای عملی دستیابی به رویاها» یاد گرفتم که ذهن منطقی رو خاموش کنم و شیفت کنم به «خدای درون» که در قلب میشه حسش کرد
همیشه هم قطعا موفق نبودم ، گاهی زور «تجربیات گذشته» چربیده
اما بعدش متوجه شدم که «هدایت الهی» همون مسیر خوشبختی هست
واقعا یادمون میره که دلیل «راحت» موفق شدن های قبل ، بخاطر «هدایت» های خدا بوده
چقدر «کنترل ذهن» مهمه که مدام به خودمون یادآور بشیم که «آگاهانه» به یاد بیاریم و «آگاهانه» «اعتبار» رو بدیم به «هدایت قلبمون» تا بتدریج «ایمان» و «باور» ما قوی و قوی تر بشه
فایل صحبت با مدیر سایت ، یکی از بهترین ها بود که کلی درس داشت و الان جزو فایل هایی هست که میخوام به زودی گوش بدم
همین دو فایل «هدایت الهی 1-2» رو من جزو فایل های تعطیلی این هفته گذاشته بودم که گوش بدم و وقتی امروز دیدم جزو فایل های مجدد گذاشته شده روی سایت هست ، گفتم امروز قراره من گوش بدم نه جمعه و چقدر تلگر خوبی بود برای «زنده» شدن «هدایت جویی» در درونم
در پناه الله یکتا
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته و دوستان
من اوایل که با این فضا آشنا شدم ، میتونم بگم برای اولین بار بود که با کلمه «هدایت» آشنا شدم
خیلی برام نا آشنا و نامفهوم بود
و بماند که در نظرم فقط برای پیامبرا بود نه ما مردم عادی!
بتدریج دید من بازتر شد
متوجه شدم منم میتونم ازش استفاده کنم
میتونم از خدا بخوام که هدایتم کنه
البته که «آگاهانه» باید باشه
باید اون اوایل شش دانگ حواسم میبود
اما الان روان تر شده برام
حس میکنم در مسیر درست هستم که چیزهایی که می بینم و یا میشنوم رو الکی و سر سری ازشون رد نمیشم
حتما باور «هدایت» پشتش هست که برام این نشونه ها ، مهم و با معنی هستند
با «هدایت»که آشنا شدم ،
خیالم راحتتر شده
زندگی شیرین تر و لذت بخش تر شده
نمیدونم قبلش چیکار میکردم وچطوری پیش میرفتم
هرچی که بود ، اصلا حاضر نیستم برگردم به قبل
با خدا باش و پادشاهی کن
بی خدا باش و هر چه خواهی کن
در پناه الله یکتا
سلام استاد عزیزم.
روز 123
از تح دلم دارم میخندم و خداروشکر میکنم. بخدا الان اشک تو چشمامه.
خداروشکر میکنم، چقدر حالم خوب شد با این خاطرات زیبا و این جریان هدایت. کلا من جریان هدایت افراد را می شنوم خیلی حالم خوب میشه
انرژی میگیرم. ایمانم 10000 برابر میشه. هرچی صفر بذارم کمه.
خداروشکر. چقدر دلم میخواست این جریان را به طور کامل بشنوم و خدا امروز هدایتم کرد.
بینهایت خداروشکر. استاد من در ابتدای مسیر هستم. خیلی دارم حال میکنم. خیلی دارم لذت میبرم و شنیدن این جریان هدایت از کجا به کجا خیلی واسم لذت بخش بود و آموزنده. و آموزنده. پر از آگاهی بود واسم. اینکه به اتفاقات دید درستی داشته باشی. نگاه مریم خانم در اون لحظه که بگه پس این نشون میده باید بریم آمریکا…
این خیلی نگاه عالی و درستی هست.
دستان خداوند، بیاند و کارها را انجام بدهند.
(استاد من هنوز برای استفاده از دستان خداوند مقاومت دارم، ولی دارم روش کار میکنم.)
خدارا بینهایت شکر و سپاس. چقدر عالی خدا دستانش را در مسیر خواسته های ما قرار میدهد.
خلاصه. همین فایل امروز خودش واسه من حکم هدایت را داشت. من امروز کامنتی که روی فایل عالی قبلی بود را نوشتم. و در اون کامنت از هدایت الله صحبت کردم. خداوند امروز هدایتمکرد به این فایل و اینکه مدار و فرکانس منو از اون حالت صبح به این حالت عالی الان برسونه. خدارا بینهایت شکر و سپاس.
این مورد خیلی عالی بود که سپاسگزار این هدایت ها بشیم با همین فایلی که شما آماده کردید.
سپاسگزاری هست که شما را می افزاید. خب استاد من اینقدر زیبا و خوب سپاسگزاری کرده است که الان اینجا قرار دارد. منم باید همینقدر سپاسگزار باشم.
تازه استاد از این فایل و فایل بعدی یه ایده هم گرفتم، من دیشب پیش چند تا از دوستان بودم که از بازار مینالیدند و من گفتم اتفاقا من شرایط بسیار عالی ای دارم.
بعد خب یه ایده ای واسم اومده که هرینه ساخت ساختمان را کاهش میده. بعد وقتی ایشانفتند شرایط خوب نیست اولش یکم ناامید شدم. اما وقتی این صحبت ها را شنیدم گفتم بابا علیرضا خدا داره بهت میگه برو تو این مسیر، این مسیریه که باید بری اتفاقا.
سریع نوشتم که یادم بمونه.
خداروشکر بینهایت خداروشکر.
استاد عاشقتممممم. بخدا شما نزدیک 10 سال بزرگتر از من هستید ولی اینجا باید میگفتم که 10 برابر این 10 سال به اندازه هر ثانیه اش عاشقتم.
خیلی حالم خوب شد. خداروشکر.
ان شاءالله هرکجا هستید در پناه رب العالمین شاد، سالم، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.